سلام خوزستان

انتشار اخبار سیاسی- اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خوزستان

سلام خوزستان

انتشار اخبار سیاسی- اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خوزستان

اخبار وگزارشات سیاسی و اقتصادی و تحلیل

مشکل فراموشی مقامات حماس روز به روز حاد‌تر می‌شود. چند روز بیشتر از برقراری آتش بس میان رژیم صهیونیستی و نیروهای مقاومت فلسطینی در غزه نگذشته که تمجید و تحسین‌های رهبران این جنبش از ایران، بار دیگر جای خود را به موضع‌گیری‌های جنجالی و به چالش کشیدن رویکردهای ایران داده است.

کد خبر: ۲۸۷۶۲۴
تاریخ انتشار: ۰۷ آذر ۱۳۹۱ - ۱۳:۵۰

مشکل فراموشی مقامات حماس روز به روز حاد‌تر می‌شود. چند روز بیشتر از برقراری آتش بس میان رژیم صهیونیستی و نیروهای مقاومت فلسطینی در غزه نگذشته که تمجید و تحسین‌های رهبران این جنبش از ایران، بار دیگر جای خود را به موضع‌گیری‌های جنجالی و به چالش کشیدن رویکردهای ایران داده است.

به گزارش «تابناک»، «موسی ابومرزوق»، معاون دفتر سیاسی جنبش حماس، روز گذشته اعلام کرد، اگر ایران نمی‌خواهد افکار عمومی جهان عرب را علیه خود تحریک کند، باید در حمایت خود از دولت سوریه بازنگری نماید.

بنا بر گزارش‌های برخی خبرگزاری‌ها، ابومرزوق که در گفت‌و‌گویی با خبرنگاران در مقر جدید این جنبش در قاهره، پایتخت مصر سخن می‌گفت، اظهار داشت: «ایران دیگر در جهان عرب، موقعیت خوبی ندارد و برای همین باید برای از دست ندادن افکار عمومی جهان عرب، در سیاستش در قبال سوریه تجدیدنظر کند».

ابومرزوق همچنین با بیان این ادعا که حماس درخواست ایران برای حمایت بیشتر از دولت سوریه را رد کرده، گفته: «مخالفت حماس با این درخواست ایران، بر روابط ما با ایران تأثیر گذاشته است».

این سخنان ابومرزوق در حالی گفته می‌شود که بلافاصله پس از اعلام آتش‌بس میان رژیم صهیونیستی و نیروهای مقاومت فلسطینی، خالد مشعل، رئیس دفتر سیاسی حماس و اسماعیل هنیه، نخست وزیر دولت فلسطین در غزه، طی سخنانی جداگانه، ضمن تقدیر از اقدامات ایران در حمایت از فلسطین، بر نقش برجسته ایران در پیروزی جبهه مقاومت تأکید کردند.

محمود الزهار، از دیگر رهبران بلندپایه این جنبش نیز در سخنانی مشابه، نه تنها به تمجید از نقش ایران پرداخت، بلکه از کشورهای عرب منطقه نیز خواست با فرستادن کمک‌های مالی و تسلیحاتی، رویه‌ای مشابه ایران را در قبال این جنبش در پیش بگیرند.

با این حال، به نظر می‌رسد مشکل فراموشی بار دیگر بر رهبران این جنبش عارض شده و با تصور به آرامش رسیدن اوضاع، بار دیگر بر نکات افتراق خود با ایران تأکید می‌ورزند.

البته خود خالد مشعل نیز در سخنانش، موضوع سوریه را بدون اشاره نگذاشته و گفته بود، «با وجود اختلاف نظر بر سر سوریه»، از ایران تشکر می‌کند؛ اما آن گونه که مشخص است، ابومرزوق پا را از این فرا‌تر گذاشته و خود را در جایگاهی تصور کرده که می‌تواند درباره نقش و جایگاه منطقه‌ای ایران به ارزیابی و حتی نصیحت بپردازد.

به طور کلی رهبران جنبش حماس در ماه‌های اخیر نشان داده‌اند که موضع‌گیری‌هایشان به شکل چشمگیری تحت تأثیر فضا و زمانی قرار دارد که اقدام به سخنرانی و مصاحبه می‌کنند؛ بنابراین، موضع‌گیری‌های آنان در فضای آرام و در مصر، با موضع‌گیری‌هایشان در زمان جنگ و در غزه تفاوت‌های چشمگیری دارد!
با این حال، آنچه این افراد نباید فراموش کنند، تفاوت کارکرد کشورهای عرب و ترکیه در بحران اخیر غزه با عملکرد ایران در قبال مقاومت فلسطین بوده است.‌‌ همان گونه که خود این افراد اذعان دارند، اگر حمایت‌های نظامی ایران نبود، اقدامات «دیپلماتیک» دوستان عرب و ترک حماس، نمی‌توانست دردی را از آن‌ها دوا کند. بی‌گمان، این آخرین درگیری میان فلسطین و رژیم صهیونیستی نبوده و در دوستی دوستان حماس با غرب و رژیم صهیونیستی نیز به این سادگی‌ها خلل نخواهد رساند. 
 
 

روایت سایت توکلی از بندهای توافق حماس با اسرائیل: آتش بس به قیمت عدم دفاع از ایران

سایت الف در مطلبی با عنوان "آیا توطئه ای در کار است؟" به قلم احمد قدیری، مواردی را به عنوان توافقنامه حماس و اسرائیل بیان کرد.

الف نوشت: هر چند روزنامه ی نیویورک تایمز ایران را پیروز این جنگ ذکر کرده اما این سؤال اساسی مطرح است که آیا معنای آتش بس حماس با اسرائیل چیزی جز این است که حماس ایران را در جنگ احتمالی ایران و اسرائیل تنها خواهد گذاشت؟

برای پاسخ به این پرسش ابتدا باید موافقتنامه ی آتش بس میان حماس و اسرائیل را بررسی کرد. در این توافقنامه آنچه اسرائیل پذیرفته عبارت است از:

۱- عدم حمله و تجاوز به غزه ۲- عدم نقض حریم هوایی ۳- عدم ترور مسئولان سیاسی و مقاومتی غزه ۴- بازگشایی مرز رفح ۵- رفع کامل محاصره از غزه؛ در ازای تمام این موارد یک قول از حماس گرفته: "عدم پرتاب راکت به سرزمین های اشغالی" که معنایی ندارد جز "عدم همراهی با ایران در جنگ آینده" و نیز "به رسمیت شناختن غیر رسمی مالکیت و حاکمیت اسرائیل بر سرزمین های تحت اشغال"، چرا که پرهیز از جنگ به معنای چشم پوشی از تنها راه بازپس گیری مناطق مذکور است.

حتی اگر گزینه ی تبانی حماس با اسرائیل را محتمل ندانیم، نتیجه ی طبیعی این توافقنامه به حداکثر رساندن هزینه برای همراهی حماس با ایران است. چرا که در این شرایط اگر حماس گلوله ای به اسرائیل شلیک کند، اوست که نقض عهد کرده و اسرائیل با اتکا به این مسئله غزه را با خاک یکسان خواهد کرد. همچنین "آتش بس" فعلی می تواند مقدمه ی "صلح" آتی باشد و با رفع محاصره از غزه، اهتمام اسماعیل هنیه به اقتصاد و رفاه ساکنان غزه علی القاعده بیشتر از مسئله ی جهاد و مقاومت خواهد بود.

- جالب نیست که مقام معظم رهبری به عکس جنگ ۲۲ روزه، پیامی برای این جنگ نفرستادند؟ آیا این جنگ سبک و کوتاه و با ژست شکست اسرائیل، با هدف مصالحه ی آبرومندانه ی حماس با اسرائیل نبوده است؟ آن هم در شرایطی که از چندی پیش حماس به پروژ ضد سوری قطر و ترکه پیوسته؟

- از میان مسئولان ارشد حماس، به جز "احمد الجعبری" که در برابر هر گونه سازش با اسرائیل سرسخت و مدافع اتحاد با ایران بود چه کس دیگری کشته شد؟

- واکنش اسماعیل هنیه به افشا شدن توطئه ی امیر قطر در قتل الجعبری با اهدای خوروی قابل ردیابی، به جز سکوت محض چه بوده است؟
- عجیب نیست که حزب میانه رو کادیما به رهبری اولمرت نبرد با غزه را ۲۲ روز پیش برد اما حزب تندروی حاکم به رهبری نتانیاهو تنها ۸ روز به غزه حمله کرد؟

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد