سلام خوزستان

انتشار اخبار سیاسی- اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خوزستان

سلام خوزستان

انتشار اخبار سیاسی- اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خوزستان

اخبار وگزارشات سیاسی و اقتصادی و تحلیل

نامه تند رییس جمهور لبنان به احمدی نژاد: چرا از خاک لبنان برای پرواز پهبادها به اسرائیل استفاده می کنید؟!

رییس جمهور لبنان طی نامه ای به احمدی نژاد ایرن را به خاطر دادن هواپیاهای بدون سرنشین به حزب الله لبنان سرزنش کرد!
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
رییس جمهور لبنان طی نامه ای به احمدی نژاد ایرن را به خاطر دادن هواپیاهای بدون سرنشین به حزب الله لبنان سرزنش کرد!

به گزارش سرویس بین الملل انتخاب به نقل از jerusalem ، میشل سلیمان رییس جمهور لبنان طی ارسال نامه ای به همتای ایرانی خود مراتب اعتراض لبنان را به پرواز هواپیمای بدون سرنشین ایران از خاک این کشور به حریم هوایی اسراییل را به احمدی نژاد اعلام کرده است.

این خبر توسط یکی از مقامات بلند پایه لبنانی منتشر شده است.

وی گفته است که میشل سلیمان این نامه را از طریق مجید نامجو وزیر نیروی ایران که اخیرا به لبنان سفر کرده بود به احمدی نژاد ارسال کرده است.

وی در این نامه، از ایران به دلیل عدم همامنگی با دولت لبنان در انجام این عملیات در خاک این کشور انتقاد کرده و مدعی شده که ایران با انجام این عملیات قوانین و معاهده های بین اللمللی را زیر پا گذاشته است.به گفته المستقبل، سلیمان در این نامه، این عمل ایران را باعث نقض حاکمیت ملی لبنان و جریحه دار شدن احساسات این کشور قلمداد کرده است.این نامه پس از بازدید علی لاریجانی از دمشق نوشته شده است.
لاریجانی پیش تر و در محکومیت حملات به غزه، اعلام کرده بود که کشورهای منطقه باید نیرو و سلاح و امکانات خود را به جای فرسایش و ایجاد درگیری در سوریه، به سوی مردم فلسطین ارسال نمایند، تا در مقابل رژیم صهیونیستی به کار گرفته شود.
همچنین با ستایش و قدردانی از مقاومت حزب الله لبنان و حماس،انها را نیروی استراتژیک قلمداد کرده است.در پی این اظهارات لاریحانی، سید حسن نصرالله خطاب به رهبران کشورهای عرب و مسلمان گفته بود که تنها همدردی و بازدید شما از فلسطین و غزه کافی نیست بلکه فلسطین و غزه به ارتش و کمکهای نظامی شما نیز احتیاج دارند.
المستقبل به نقل از همین منبع خبری اعلام کرده است که میشل سلیمان با ناراحتی از این اظهارات گفته است که بیان چنین مطالبی بر خلاف قطعنامه است که در ماه ژوئن توسط کمیته گفتگوی ملی لبنان به تصویب رسیده است. این قطعنامه پیرامون دوری جستن لبنان از مناقشات منطقعه به تصویب رسیده است.سید حسن نصرالله رهبر حزب الله لبنان دیروز اعلام کرده بود که در جنگ اینده با اسراییل هزاران موشک به این کشور توسط حزب الله شلیک خواهد شد. 
 
 

عضو حماس: ایران با حمایت از بشار اسد، دوستی اعراب را از دست می‌دهد!

 
در حالی که تنها چند روز از آتش بس جنگ اسرائیل و غزه می گذرد، برخی چهره های جنبش حماس پی در پی در حال سخنرانی علیه ایران هستند!
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

در حالی که تنها چند روز از آتش بس جنگ اسرائیل و غزه می گذرد، برخی چهره های جنبش حماس پی در پی در حال سخنرانی علیه ایران هستند!

به گزارش سرویس بین الملل «انتخاب» ؛ این سخنان مشکوک در حالی بیان می شود که به اذعان اسماعیل هنیه، ایران در کمک به مردم غزه در این جنگ، نقش به سزایی داشته است.

پس از سخنان اخیر محمود الزهار ، این بار نوبت به همکار او در دفتر سیاسی حماس شده و موسی ابومرزوق، نایب رئیس دفتر سیاسی حماس، گفته که ایران با موضعش درباره سوریه، خود را در افکار عمومی جهان عرب منزوی می کند.ابومرزوق در دفتر تازه گشایش یافته حماس در قاهره افزود که ایران از حماس خواسته بود تا موضع نزدیکتری نسبت به حکومت سوریه اتخاد کند، اما حماس آن را رد کرد.
او افزود که این موضع‌گیری حماس بر رابطه اش با ایران تاثیر گذاشته است.موسی ابومرزوق،می‌گوید ایران اگر می‌خواهد افکار عمومی اعراب را بر ضد خود نکند، بایستی دست از حمایت رژیم کنونی سوریه بکشد. این مقام ارشد حماس اضافه کرده است که مدتهاست موقعیت کنونی ایران در جهان عرب، "موقعیت مناسبی نیست."دفتر سیاسی حماس تا چند ماه پیش در دمشق بود اما اکنون به قاهره منتقل شده است.
خالد مشعل، رهبر حماس نیز هفته گذشته تأیید کرد که ایران در "مسلح کردن" پیکارجویان حماس در جنگ هشت روزه اخیر در نوار غزه نقش داشته است. او علیرغم اختلاف نظر با ایران بر سر سوریه‌، از جمهوری اسلامی به دلیل حمایت تسلیحاتی تشکر کرد.خالد مشعل پیشتر روابط صمیمی با ایران داشت. او اخیراً در سفر به ترکیه تعریف و تمجید های بیش از اندازه ای از اردوغان کرد. افرادی که طی یکی دو روز اخیر علیه ایران سخن گفته اند نیز از نزدیکان «مشعل» به شمار می روند 
 
 
کد خبر: ۲۸۷۶۰۰
تاریخ انتشار: ۰۷ آذر ۱۳۹۱ - ۱۱:۳۳
منابع خبری در دمشق می‌گویند یکی از مهمترین عواملی که باعث شد تا دولت سوریه اقدام به لاک و مهر دفاتر حماس کند، اقدام طرفداران این جنبش فلسطینی در تشکیل یک گروه تروریستی بنام احفاد الرسول است که در دمشق و حومه آن فعالیت دارند.

به گزارش پایگاه خبری العالم به نقل از روزنامه القدس العربی، سازمان اطلاعات سوریه اطلاعات موثقی در دست دارد که این گروه مسلح تروریستی توسط برخی از اعضای رده دوم حماس تا پیش از ترک سوریه توسط این رهبران، حمایت لجستیک و مالی و تسلیحاتی می‌شده‌اند.

گفته می‌شود در حالی که حماس دیگر هیچ دفتر و جایگاهی در سوریه ندارد، برخی از جنبش‌های دیگر فلسطینی مانند جهاد، جبهه ملی و جنبش نضال فلسطین همچنان در دمشق حضور دارند. در این میان هیاتی از این گروه‌ها به رهبری خالد عبدالمجید رئیس جبهه نضال که اخیراً به قاهره رفته بود با برخی از رهبران حماس مانند موسی ابومرزوق دیدار کرده است. 

وی در این دیدار به رهبران حماس دلخوری سوریه از حضور اعضا و برخی از رهبران این جنبش در نبرد مسلحانه علیه ارتش سوریه را به آنها اعلام کرده است که بنابر این گزارش، ابومرزوق خطاب به عبدالمجید گفته که هیچ مخالفتی با برخورد مناسب با این گروه که با ارتش سوریه وراد جنگ شده‌اند، ندارد، هیچ یک از رهبران حماس با این گروه‌ها ارتباطی نداشته و پوششی نیز برای آنها تهیه نکرده‌اند و در نهایت آنها دوست ندارند که وارد جنگ فعلی در سوریه شوند. 
گفتنی است که دولت سوریه پس از دستیابی به برخی اسناد و مدارک معتبر در مورد دخالت حماس در مسلح کردن تروریست‌ها فعال در سوریه و مسلح شدن اعضای آن که برخی ترورهای خونین را نیز انجام داده‌اند، دستور به لاک و مهر کردن دفاتر این جنبش داد. 
رهبران حماس در حالی خود را از دخالت در امور داخلی سوریه مبرا می‌دانند که اسناد و مدارک معتبری در دست است که این جنبش تا پیش از ترک دمشق توسط سران آن، نقش دست اولی در وارد کردن دلارهای قطری برای شورشیان داشت و انکار ابومرزوق نمی‌تواند چیزی از ماهیت این دخالت‌ها بکاهد.
 
 
ایران و دیگران، کجای بازی بزرگ خاورمیانه هستند؟
درگیری هشت روزه غزه، تنها یک مرحله از بازی بزرگتری است که تازه آغاز شده و. در این میان، سه کشور منطقه و سه تغییر عمده در خاورمیانه ایجاد شده است؛ تغییراتی که به دنبال خود، گزینه‌های جدیدی را هم پدید آورده‌اند.
کد خبر: ۲۸۷۴۳۶
تاریخ انتشار: ۰۷ آذر ۱۳۹۱ - ۱۰:۱۲
دقت در سخنان سال‌های اخیر مقامات و گروه‌های سیاسی در خاورمیانه، رگه‌هایی از اشاره به نابودی اسرائیل را نشان می‌داد. درگیری اخیر میان گروه‌های فلسطینی و اسرائیل که آغاز شد، تغییرات چند سال و ماه اخیر به سرعت خود را نشان داد.

به گزارش «تابناک»، نخستین تغییر که در همه جا به آن اشاره می‌شود، تغییر در نسبت قدرت دو طرف درگیری بود. در یک مقایسه تاریخی کلی، می‌توان مشابهت‌هایی را بین کاربرد نیروی نظامی اسرائیلی در کشورهای مجاور آن دید.
اسرائیلی‌ها از وضعیت برتری مطلق در جنگ شش روزه ۱۹۶۷ با اعراب، به غافلگیری در جنگ ۱۹۷۳ رسیدند که به آن‌ها تلفات بسیاری وارد کرد و همین احساس ترس، در به نتیجه رسیدن مذاکرات سازش با مصر کارساز بود. اسرائیلی‌ها در سال ۱۹۸۲ وارد لبنان شدند و هر چه خواستند بر سر این کشور آوردند؛ اما در مقابل آنها مقاومتی شکل گرفت که سرانجام آنان را در سال ۲۰۰۰ وادار به عقب‌نشینی از لبنان کرد و بعد‌ها و پس از جنگ سال ۲۰۰۶، توازن وحشت بین طرفین برقرار و اسرائیل مجبور به پذیرش این واقعیت شد که نه می‌تواند سرزمین لبنانی‌ها را در اشغال خود داشته باشد و نه به آسانی به خاک لبنان تجاوز کند.
داستان غزه هم شبیه داستان‌های سابق است. اسرائیل که در انتفاضه اول با سنگ و تیر و کمان فلسطینی‌ها روبه‌رو بود، در سال ۲۰۱۲، با راکت‌هایی روبه‌رو شده که به تل‌آویو می‌رسند؛ تانک‌هایش از کورنت‌های فلسطینی‌ها و پرنده‌هایش از موشک‌های زمین به هوای گروه‌های فلسطینی می‌ترسند؛ شاید به همین دلیل است که در درگیری اخیر، کمتر خبری حتی از بالگردهای اسرائیلی منتشر شد. به زبان ساده، درگیر شدن با گروه‌های فلسطینی بسیار پرهزینه شده است. شاید در نگاه کلی‌تر بتوان مدعی شد که اسرائیل از این تغییرات تا اندازه‌ای آگاه بوده و می‌پنداشته که می‌تواند در یک درگیری کوتاه، تا جایی که می‌شود، اوضاع را به حالت گذشته برگرداند.
بنا بر این گزارش، تجربه چهار حمله منتسب به اسرائیل در سودان، نشان می‌دهد که اسرائیلی‌ها تا اندازه بسیاری، نوع بازی که با آن روبه‌رو هستند، می‌شناسند، ولی گستردگی بازی و سرسختی طرف مقابل، باعث شده که نتوانند با آن مقابله کنند. بعید است که نظامیان و نیروهای امنیتی اسرائیل از پیش آگاه نبودند که حماس پس از تجربه موفق حزب‌الله لبنان و روند درگیری ۲۰۰۸ و ۲۰۰۹ در غزه، به دنبال تکرار الگوی لبنان در غزه نبوده باشد.

دومین تغییر، شلوغ شدن بازی با اسرائیل است. چند سال پیش از این، به هنگام درگیری با اسرائیلی‌ها، بازیگران محدود‌تر بودند. واقعیت این است که قطر، ترکیه، کشورهای شمال آفریقا و خاورمیانه در مسأله فلسطین فعال‌تر شده‌اند. ورود پررنگ‌تر بازیگران منطقه‌ای در قضیه فلسطین با نقش کمرنگ‌تر ایالات متحده در درگیری هشت روزه همراه شده است.
ناظرین غربی، دخالت کمتر آمریکا را تا اندازه بسیاری ناشی از این می‌دانند که آمریکا با تغییر حکومت‌های خاورمیانه در موج تغییرات دنیای عرب، توانایی خود برای تأثیرگذاری بر منطقه به طور مستقیم را تا اندازه‌ای از دست داده است و همان گونه که در جریان مناظرات انتخاباتی آمریکا هم به آن اشاره شد، به دنبال رهبری از پشت صحنه است.
واقعیت این است؛ در خاورمیانه‌ای که چهره آن با چنان سرعتی تغییر می‌کند که هر چند سال یک بار، نام خاورمیانه جدید می‌گیرد، کشورهای بسیاری در حال تلاش برای گرفتن قدرت، نفوذ و جایگاه بالا‌تر هستند. کشورهای منطقه هر کدام به فراخور ویژگی‌ها و امکاناتی که دارند، به شیوه خاص خود و البته با هدفی متفاوت نقش دارند.
ایران، بازیگر قدرتمند و باتجربه منطقه، به توانایی‌های کلان خود و نیز الهام‌بخشی انقلابی متکی است. ترکیه به توان اقتصادی که در چند سال اخیر رو به شکوفایی رفته و تفسیری از اسلام که معرفی می‌کند، متکی است. عربستان با وجود نزدیکی چند دهه‌ای به غرب، در خاورمیانه به پول و اسلام سلفی متکی است.
مرتبط دانستن رفتار قطر در منطقه با خبرهای به احتمال بسیار زیاد جعلی درباره روابط غیراخلاقی مقامات این کشور با زنی اسرائیلی که اکنون پنجاه ساله است، بسیار ساده‌انگارانه است. قطر نیز بازیگری جدید است که پول بیکران حاصل از صادرات نفت و گاز، آن را به بلندپروازی‌ کشانده؛ این بلندپروازی که وجه ایدئولوژیک آن ضعیف است و نمی‌تواند هم قوی باشد، افزون بر پول، از قدرت مدیریتی و رسانه‌ای مبتنی بر نزدیکی به غرب هم بهره می‌گیرد.
اما افزون بر سه کشور بالا، باید مصر، سوریه و بعد‌ها عراق را نیز مورد توجه قرار داد که آینده هر کدام، بر بازی بزرگ درباره سرنوشت فلسطین کارساز خواهد بود. تغییر سوم این است که همه جهان بیننده تحولات منطقه است. اگر سه دهه پیش، شارون به لبنان می‌رفت و هر قساوتی در صبرا و شتیلا رخ می‌داد، در سال ۲۰۱۲، از کیم کارداشیان آمریکایی تا مسعود اوزیل آلمانی در مادرید، تا طرفداران یک تیم فوتبال در روسیه تا گروه هکری «نا‌شناس»، همگی به جنگ در غزه حساسند. به همین دلیل است که پس از جنگ ۲۲ روزه غزه در سال ۲۰۰۹، نتانیاهو در کنار برنامه هسته‌ای ایران و راکت‌های فلسطینی، گزارش گلدستون از رفتار اسرائیل در غزه را یکی از سه تهدید بزرگ علیه امنیت اسرائیل می‌داند. به زبان دیگر، در دنیای امروز، جنایت کردن، اشغالگری و نادیده گرفتن حقوق دیگران به آسانی چند دهه پیش نیست.

سه تغییر مهم نامبرده، یعنی افزایش قدرت نظامی فلسطینی‌ها، افزایش بازیگران منطقه‌ای و حساسیت جهانی بر آینده مسأله فلسطین، تأثیر جدی خواهد گذاشت.

ادامه اشغالگری و نادیده گرفتن حقوق فلسطینی‌ها، گزینه دلخواه اسرائیلی‌هاست. پایان اشغالگری و رسیدن فلسطینیان و از جمله آوارگان فلسطینی به همه حقوق خود ـ که احتمالا به معنای از میان رفتن اسرائیل کنونی است ـ‌ گزینه مطلوب گروه‌های فلسطینی جهادی است و راه میانه آن چیزی است که برخی از راه گفت‌وگو و سازش در پی آنند.
گزینه سوم، جایی است که ترکیه و قطر، خود را همراه فلسطینی‌ها نشان خواهند داد. قطر و ترکیه حاضرند تا جایی که به منافع آنها و یا آمریکا برنخورد، به فلسطینی‌ها کمک مالی کرده و یا به اسرائیلی‌ها اخم نموده و بیانیه صادر کنند؛ اما تلاش برای رسیدن فلسطینی‌ها به همه حقوق خود، چنان پیامد سنگینی برای اسرائیل دارد که سخت است، باور کرد ترکیه و قطر در آن شریک شوند. غزه در آتش‌بسی است که پیش از برقراری، اسرائیلی‌ها می‌خواستند سال‌های زیادی طول بکشد! ولی از نگاه فلسطینی‌ها تنها یک گام از یک بازی بزرگتر است. بار دیگر که آتش‌بس شکسته شود، هم بازیگران منطقه مجبورند، چهره واقعی خود را بیشتر نشان دهند و هم از بیرون میدان، می‌توان آسان‌تر دید که منطقه کدام یک از سه گزینه نامبرده را برخواهد گزید.
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد