سلام خوزستان

انتشار اخبار سیاسی- اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خوزستان

سلام خوزستان

انتشار اخبار سیاسی- اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خوزستان

اخبار و گزارشات سیاسی و اقتصادی و تحلیل

اعراب منطقه روی تاریخ ایران برج می‌سازند+عکس

پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : برج‌ها عربده کشان از دل زمین بیرون می‌آیند. تاریخ در بندرعباس بلعیده می‌شود. سال‌هاست که شهر از زیر تیغ بلدوزها در امان نمانده و هر روز بیشتر از روز قبل با خود بیگانه می‌‌‎شود.
 
به گزارش انتخاب به نقل از CHN، اهالی بندرعباس می‌گویند که بیشتر این ساخت و سازها را اعراب انجام می‌دهند، اعرابی که از کشورهای حاشیه خلیج فارس به بندرعباس آمدند.مشاهدات هم گویای این است که این روند به دلیل سودآوری که دارد، بیشتر از سوی سرمایه گذاران عربی انجام می‌شود.
 
بافت تاریخی بندرعباس دارد از آخرین بازمانده های تاریخش تهی می شود
 نتیجه اما از بین رفتن تاریخ در بندرعباس است. از بین رفتن معماری، فرهنگ و سبک زندگی که در این شهر تاریخی جریان داشت و قرار بود که نسل به نسل دوام پیدا کند. با این وجود با کمک همسایگان خلیج فارس این انتقال فرهنگ و هویت سرانجام در دهه های 80 و 90 متوقف شده‌است.آن‌ هم معماری و فرهنگ شهری که ریشه در تاریخ دارد. گفته می‌شود، در زمان فرمانروایی داریوش بزرگ (بین 586 و 522 پیش از میلاد) فرمانده سلیاکوس به فرمان داریوش بزرگ از بندرعباس با کشتی به اکتشاف اقیانوس هند و دریای سرخ پرداخت. در زمانی که اسکندر، شاهنشاهی ایران را فتح می‌کرد، بندرعباس با نام هُرمیرزاد (Hormirzad) شناخته می‌شد.البته این شهر در محل فعلی نبود و شهر کوچکی در مسیر بندرعباس ـ میناب قرار داشت و مرکزیت اصلی بیشتر با جزیره هرمز بود.
 
بافت تاریخی یادمان هویت و تاریخی بود که امروز اعراب رویش برج می سازند
در سال 1622 میلادی شاه عباس توانست با کمک انگلیسی‌ها و توانمندی سردار ایرانی امام قلی خان دست پرتغالی‌ها را از این بندر کوتاه کند. به افتخار این پیروزی بندر گمبرون به بندر عباس تغییر نام داد. در تقسیمات فعلی کشوری شهر بندرعباس مرکز استان هرمزگان و یکی از مهم‌ترین مراکز راهبردی و بازرگانی ایران در جوار خلیج فارس و دریای عمان است.
 
مشکل تنها ضعف فرهنگی است
غلامحسین معماریان، استاد دانشگاه علم و صنعت که روی بافت‌های تاریخی مطالعات بسیاری داشته، درباره تخریب‌های اخیر در بافت تاریخی بندرعباس می گوید: «تخریب بافت تاریخی بندر عباس از 12 سال پیش آغاز شده است. امروز دیگر خانه‌های تاریخی سالم در این بافت کمتر پیدا می‌شود. اگر امروز بناهایی تخریب می‌شوند، جزو آخرین بازمانده‌های این بافت تاریخی محسوب می‌شوند.»به گفته او، بندرعباس جزو شهرهایی است که نسبت به سایر شهرهای جنوبی ایران، به دلیل بندر شهید رجایی توسعه بسیار سریعی داشت. این ساخت و سازها هم معمولا از مرکز شهر شروع می شوند، و خانه های قدیمی و هر چه در مرکز قرار می گیرد را نابود می‌کنند.
 
از بین رفتن بافت تاریخی تنها به دلیل ضعف فرهنگی مسئولان و مدیران مربوطه است
 
معماریان در پاسخ به این سوال که بیشتر این ساخت و سازها توسط اعراب صورت می‌گیرد و چرا اقدامات جدی برای متوقف شدن این افراد انجام نمی‌شود؟، می‌گوید: «این ساخت و سازها توسط هر سرمایه گذاری که انجام شود، مسئولان اصلی سازمان میراث فرهنگی و شهرداری  هستند، آن‌ها باید اقدامات جدی برای ساماندهی شهر داشته باشند.»او بر این باور است که امروز اعتقاد حفاظت از آثار تاریخی اصلا در مدیران شهری جایگاهی ندارد و دغدغه آن‌ها نیست. مسئولان شهری، بناهای تاریخی را به عنوان مزاحم و مانع گسترش شهر می‌بینند. در واقع آن‌ها، میراث فرهنگی و ملی را درست در مقابل خودشان قرار می‌دهند.با این وجود، نبود نظارت‌های سازمان میراث فرهنگی هم نشان می‌دهد که در حفاظت از آثار تاریخی نتوانسته‌ تاثیرگذار واقع شود و وظیفه‌ای که به عهده دارد را درست انجام دهد.
 
انقطاع فرهنگی از همین جا آغاز می شود، از جایی که معماری بومی از یاد رفته و تمام سبک زندگی تحت تاثیر این معماری از یاد می رود
 
معماریان در این باره می‌گوید: «سازمان میراث فرهنگی قطعا کوتاهی‌هایی در این زمینه انجام داده است اما این سازمان توان آن را ندارد که بافت 300 هکتاری را حفظ کند. سازمان میراث فرهنگی تنها می‌تواند آثار تاریخی را معرفی کرده و برای ساماندهی و حفاظت از آن برنامه دهد اما نمی‌تواند که بسیاری از اقدامات شهری را انجام دهد. ساماندهی شهر به عهده شهرداری است و اگر شهرداری خود را در مقابل میراث ببیند. آنگاه چنین شرایطی در بافت های تاریخی دیده می‌شود.»او از اقدامات اخیر سازمان میراث فرهنگی در تعیین حریم 180 بافت تاریخی و محوطه به تازگی خبر می‌دهد و می‌گوید که امروز در حالی برای محوطه ها تعیین حریم می شود که تخریب بافت‎های تاریخی از سال‌ها قبل آغاز شده بود. روندی که دیگر نمی‌توان جلوی آن را گرفت.امروز نه تنها بافت تاریخی بندرعباس، بلکه دیگر خبری از بافت تاریخی شیراز، کرمان، قزوین، مشهد و حتی شهرهای کوچکی مانند هرند نیست. به نظر می‌رسد که هرگز صیانت از بافت تاریخی در طرح های تفضیلی دیده نشده و برای مسئولان مربوطه ارزشی نداشته است.این درحالی است که توسعه شهری با حفظ آثار تاریخی یکی از مهمترین اصل‌هایی است که در بسیاری از کشورهای توسعه یافته دنیا اجرا شده است.معماریان از کشورهای ایتالیا، فرانسه، اتریش نام می‌برد که در آن‌ها روستا، کوچه و حتی کوچکترین بافت‌های تاریخی حفظ شده اند و این اصل حتی در مراکش و مصر هم اجرا شده است. اما در ایران به دلیل ضعف فرهنگی مسئولان و مدیران روز به روز بافت های تاریخی رو به تخریب بیشتر می‌روند. 
 
گزارش ویژه مشرق/

آیا پترائوس واقعا به دلیل رسوایی جنسی از سمت خود استعفا داد؟

در پس پرده ماجرای پترائوس چه حقایقی نهفته است؟ آیا رعایت اصول اخلاقی در بین مقامات آمریکایی امری پذیرفته شده است؟ چگونه در دولت اوباما که حامی سر سخت همجنس بازان است، یک مقام ارشد به دلیل عدم رعایت اصول اخلاقی، حذف می شود؟ برای یافتن پاسخ این پرسشها با گزارش ویژه مشرق همراه شوید.

گروه گزارش ویژه مشرق؛ از این پس، تاریخ نام ژنرال دیوید پترائوس رئیس مستعفی سیا را در کنار نام افرادی همچون موشه کاتساو (موسی قصاب) رئیس جمهور وقت اسرائیل، دومینیک استراوس کان، رئیس وقت صندوق بین المللی پول، آنتونی واینر، نماینده حزب دموکرات آمریکا، سیلویو برلوسکونی، نخست وزیر سابق ایتالیا و بیل کلینتون رئیس جمهور پیشین آمریکا خواهد آورد. کلکسیونی از نخبگان (؟!) غرب که نامشان با تجاوز و روابط جنسی خارج از محدوده ازدواج گره خورده است.

ژنرال دیوید پترائوس از ارشد ترین ژنرال های ۴ ستاره آمریکایی مشهور به "پادشاه دیوید" و "جناب منضبط" بود که چند روز پس از شروع دور دوم ریاست جمهوری اوباما طی بیانیه ای اعلام کرد که از رئیس جمهوری آمریکا تقاضا کرده تا با استعفای وی از ریاست سازمان سیا موافقت کند. او ظاهرا به دلیل رسوایی اخلاقی و رابطه اش با پائولا برادول از ریاست این سازمان کناره گیری کرد.

پترائوس کیست؟

پترائوس در سال 1987 مدرک دکتری خود را از دانشگاه پرینستون دریافت کرد و به عنوان استادیار روابط بین ‌المللی در آکادمی نظامی آمریکا مشغول به کار شد. او فرماندهی نیروهای مرکزی آمریکا از 13 اکتبر 2008 تا 30 ژوئن 2009 و نیز فرماندهی نیروهای چند ملیتی در عراق از فوریه 2007 تا سپتامبر 2008 را به عهده داشت. از 6 سپتامبر 2011 تا 9 نوامبر 2012 نیز به عنوان رئیس سازمان سیا خدمت کرد. پترائوس به دلیل کنترل انفجارها و بمب‌گذاری‌ ها در عراق و افغانستان احترام زیادی از سوی کاخ سفید کسب کرده بود.

همسر پترائوس هولی نولتون دختر ژنرال ویلیام نولتون است که یکی از افسران ارشد ارتش آمریکا و دانشکده نظامی وست پوینت بود. پترائوس و همسرش دارای دو فرزند پسر و دختر به نام های ” آن ” و ” استفان” هستند. هولی به عنوان مشاور مدیر امور کارکنان اداره حمایت مالی از مشتریان مشغول به کار است. استیو بویلان سخنگوی پیشین پترائوس اعلام کرده است که پترائوس به خطای خود کاملاَ واقف است و هولی نیز "از وضعیت کنونی بسیار ناخشنود است." بویلان همچنین به نقل از پترائوس گفته است که رابطه جنسی او با پائولا دو ماه پس از آنکه مدیریت سیا را به عهده گرفت شروع شد و چهار ماه قبل از استعفا پایان یافته است.

اوباما و پترائوس

پترائوس فردی جاه‌ طلب بود که روابط پر سابقه ای با نو محافظه‌کاران داشت. اوباما برای اولین بار در تاریخ آمریکا اختیار تشکیل و فرماندهی تیم‌ های عملیاتی ویژه را که تا آن زمان در دست پنتاگون و ستاد فرماندهی مشترک بود؛ به پترائوس داد. اوباما به زعم خود با انتساب پترائوس به ریاست سیا او را از نامزدی برای جمهوری‌ خواهان در انتخابات ریاست‌ جمهوری دور کرد. اوباما با انتخاب پترائوس به ریاست سازمان سیا می خواست این سازمان را در خصوص مسایل عملیاتی مبارزه با تروریسم نیز فعال تر نشان دهد. روابط اوباما با پترائوس دچار افت و خیزهایی بود. هنگام فرماندهی پترائوس بر نظامیان آمریکا و ناتو در افغانستان، او در مخالفت با تصمیم اوباما برای کاهش حضور نظامی در این کشور، تا مرز استعفا پیش رفت اما از این کار منصرف شد.

اوباما با بی توجهی مقطعی به اختلافاتش با ژنرال او را به ریاست سیا برگزید اما تخریب پترائوس به عنوان قهرمان جنگ عراق امتیازی برای اوباما محسوب می‌شد. جنگی که از سوی رقبای سیاسی او برپا شده بود. پترائوس همچنین به دلیل به کار گیری ظرفیت هواپیماهای بدون سرنشین در عملیات های ارتش نیز مورد تقدیر اوباما قرار گرفته بود.


پائولا برادول

مامورین اف بی آی در خانه پائولا برادول

او در سال ۲۰۰۶ با دیوید پترائوس آشنا شده و بنا به گفته هفته‌ نامه اشپیگل پترائوس صدها ایمیل عاشقانه برای پائولای 40 ساله فرستاده است. پائولا برادول دانش آموخته دانشکده افسری وست پوینت است که ۱۵ سال سابقه خدمت در دانشکده افسری دارد. او برای تکمیل پایان نامه دکترای خود به تحقیق از نیروهای آمریکایی در افغانستان پرداخته و در آنجا با پترائوس همراه بوده است. پائولا در «نیویورک‌تایمز» و «بوستون گلوب» نیز فعالیت مطبوعاتی دارد.


اف بی آی به بازرسی از خانه پائولا پرداخت

او مدتی مدیر مرکز «جبسن» در مطالعات ضد ترور بوده است و اکنون در نیروهای ذخیره ارتش آمریکا درجه سرگردی دارد. پائولا برادول نویسنده کتاب بیوگرافی دیوید پترائوس است که در سال جاری میلادی به چاپ رسید. پائولا دو فرزند پسر دارد. همسرش اسکات برادول متخصص رادیولوژی در شهر شارلوت ایالت کارولینای شمالی آمریکا است. نیروهای اف بی آی شامگاه دوشنبه 12 نوامبر به تفتیش منزل پائولا پرداخته و مدارک و اسناد زیادی را از منزلش خارج کرده اند.

اف بی آی اسناد فراوانی را از خانه پائولا خارج کرده است

چگونگی کشف ماجرا

آنچه که تا زمان تنظیم این گزارش برملا شده است حاکی از این است که زنی به نام جیل کلی از دوستان خانوادگی پترائوس به دلیل دریافت ایمیل های تهدید آمیز از پائولا به اف بی آی شکایت می کند. اف بی آی در مسیر تحقیقات به رئیس سازمان سیا، پترائوس رسیده و به این نتیجه می رسد ایمیل های تهدید آمیز علیه کلی با پترائوس نیز مرتبط است. ایمیل ها از سوی پائولا برادول ارسال می شده که زندگی نامه پترائوس را نوشته است. با بررسی ایمیل های پترائوس مشخص می شود که او ظاهرا با بیوگرافی نویس خود علاوه بر ارتباط کاری ارتباط عاطفی و عشقی نیز داشته است و پترائوس پس از آگاهی از ارسال این ایمیل‌ها از سوی معشوقه‌اش به جیل به شدت متاثر شده و از پائولا خواسته است که از ادامه این کار دست بردارد.

این موضوع به اطلاع کنگره می رسد و سبب می شود رییس سیا استعفای خود را به اوباما ارایه کند ولی این استعفا برای تحت تاثیر قرار نگرفتن انتخابات، به پس از انتخابات موکول می شود. روابط نامشروع پترائوس با این زن از ماه اوت سال گذشته یعنی پس از بازنشستگی وی از نیروهای مسلح شروع شده و چند ماه قبل نیز به پایان رسیده است.


گسترش ابعاد ماجرا

گویا پائولا جیل را رقیب خود می‌ پنداشته و او را به تلاش برای اغفال پترائوس و تور کردن ژنرال متهم کرده و از او خواسته است که چشم از ژنرال بپوشد و پترائوس را به او وانهد. با گسترش تحقیقات مشخص شده است که خود جیل نیز با ژنرال دیگری از ارتش سر و سری دارد! درنتیجه پای جان آلن، فرمانده آمریکایی نیروهای ناتو در افغانستان نیز به یک پرونده رسوایی جنسی باز شده و معلوم می شود در گرماگرم قتل و کشتار مردم عراق و افغانستان جبهه جنگ پر حرارت و داغ دیگری نیز در بین معشوقه های سران ارتش در جریان بوده است. بنا به خبرهای درز شده از محافل نظامی آمریکا جان آلن به طور "نامتناسب و نامعقول" اطلاعات خاصی را در اختیار جیل قرار داده که یکی از دوستان خانوادگی دیوید پترائوس است. حدود ۲۰ تا ۳۰ هزار صفحه ایمیل میان جان آلن و جیل کلی رد و بدل شده که از سوی پنتاگون در حال بررسی می باشند. پس از برملا شدن این اطلاعات موضوع بسیار جدی تر شده و وزیر دفاع آمریکا اعلام کرده است که نامزدی آلن به عنوان فرمانده بعدی نیروهایی اروپایی آمریکایی و نیروهای ناتو در اروپا تا زمان مشخص شدن حقایق به حالت تعلیق درمی‌ آید. جیل کلی 37 سال دارد و در «تامپا» ایالت «فلوریدا» زندگی می‌کند و در بخش روابط اجتماعی پایگاه نیروی هوایی فرماندهی مرکزی ارتش و فرماندهی نیروهای ویژه آمریکا در تامپا کار می‌کرده است


روابط نامشروع پترائوس از ماه  اوت سال گذشته  شروع شده و چند ماه قبل نیز به پایان رسیده است


تحلیل: به همین سادگی؟!

تحلیلگران کناره گیری دیوید پترائوس با رسوایی بزرگی در این حد را ضربه ای به سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا و مسئولان آن می دانند. حتی اگر روابط عاشقانه واقعیت هم داشته باشد باید دید که چرا نظام آمریکا حاضر به پرداختن چنین هزینه گزافی شده است؟! تحلیل های مختلفی برای این اتفاق ارائه شده که در زیر مرور می شود.

پشت پرده رسوایی جنسی چیست؟؟

تله جاسوسی

سی ان ان در گزارشی از احتمال افتادن پترائوس در تله جاسوسی خبر می دهد. ارتباط عشقی رئیس بزرگ ‌ترین سازمان جاسوسی جهان با زنی بیگانه فرصت خوبی برای سرویس ‌های جاسوسی ایجاد می کند. شاید پائولا مامور دسترسی به اطلاعات خاصی بوده است. شبکه های جاسوسی به همین نحو کار می کنند. افرادی را که به اطلاعات محرمانه دسترسی دارند هدف گرفته و با سوء استفاده از آنها اطلاعات لازم را به دست می آورند. استفاده از زنان برای این منظور به دفعات در تاریخ سرویس های جاسوسی دیده شده است.


عملکرد ضعیف سازمان سیا در لیبی

پترائوس در لیبی شرایطی را به وجود آورد که گروه های افراطی سفیر این کشور را در آنجا به قتل رساندند. حمله به کنسولگری آمریکا در بنغازی در یازدهم سپتامبر سال جاری به کشته شدن چهار آمریکایی از جمله سفیر آمریکا در لیبی منجر شد. این ماجرا برای اوباما بسیار گران تمام شد و حتی سرنوشت انتخاباتی او را نیز ممکن بود تحت تاثیر قرار دهد. عملکرد سازمان سیا در جریان این حادثه به شدت مورد انتقاد بود.

بنا به تحلیل پایگاه اینترنتی فرانسوی زبان آتلانتیکو ژنرال بدون شک هزینه شکست ناشی از حمله به کنسولگری آمریکا در بنغازی را می پردازد. در واقع اوباما برای برکناری کسی که موقعیت او را به خطر انداخته و از حمایت جمهوری خواهان نیز برخوردار است نمی توانسته از دیپلماسی های بین حزبی بهره بگیرد و راهی بهتر از شروع تحقیقاتی در مورد زندگی خصوصی پترائوس و دستاویز قرار دادن عاشقانه های او متصور نبوده است. به این ترتیب می توان گفت که ترکیب فشارهای کاخ سفید و تردید خود پترائوس برای اعتراف به اشتباهات سیا باعث این استعفا شده است.


شکست در سوریه

به اعتقاد تحلیلگر خبرگزاری الشرق الجدید: در دو سال اخیر کلینتون، رهبری جبهه سیاسی و دیپلماتیک برای بسیج کردن کشورهای متخاصم و پترائوس نیز طراحی راهبردهای جنگی علیه سوریه را عهده دار بوده است. پترائوس افسرانی را به ترکیه، عربستان سعودی و قطر اعزام کرد و معامله هایی نیز با اخوان ‌المسلمین ترتیب داد تا با کمک آمریکا در منطقه جنگ علیه سوریه را با موفقیت به پیش ببرد. اما چنین نشد و شکست برنامه های آمریکا در سوریه نیاز به ایجاد تغییر در سیاست های آمریکا را موجب شد و ژنرال بهای شکست برنامه های خود را با اجبار به استعفا پرداخت.


پائولا در افغانستان روابط گرمی با ژنرال داشت


پاکسازی در کاخ سفید

پایگاه کنسرسیوم نیوز معتقد است اوباما در آغاز دوره دوم ریاست جمهوری خود در حال پاکسازی کاخ سفید است و پترائوس در جریان این پاکسازی و برای بازتر شدن فضای مذاکره با ایران مجبور به استعفا شده است. دیوید پترائوس آخرین بازمانده نومحافظه‌کاران از دولت «جورج بوش» در اطراف اوباماست. با حذف او فضا برای اوباما برای پرداختن بیشتر به بحث مذاکره با ایران بازتر می شود. هم‌ راستایی خط فکری پترائوس با نومحافظه ‌کاران یکپارچگی دولت اوباما برای ابتکارات صلح‌آمیز را به خطر می‌انداخت. رابرت گیتس در اواسط سال 2011 کنار رفت؛ پترائوس اینگونه حذف شد و هیلاری کلینتون نیز که مدافع سیاست های گیتس و پترائوس بود؛ به زودی کناره‌گیری خواهد کرد.


پترائوس از وزنه های ارتش آمریکا بود


نفوذ زیاد در کنگره و نظامی کردن سازمان سیا

در نظریه ای دیگر مطرح شده است که چون پترائوس نفوذ بسیاری در کنگره داشت و سازمان سیا را نیز به شدت نظامی کرده بود اوباما از بابت او احساس خطر کرده و خواسته است پترائوس را مجبور به استعفا کند تا نفوذ بیشتری در سازمان سیا داشته و از عدم همکاری پترائوس با کنگره علیه برنامه های خود مطمئن شود. بی شک با استعفای پترائوس قدرت و آزادی عمل اوباما برای پیشبرد برنامه های خود فزونی می گیرد.


اطلاعات سری معشوقه

طبق مدارک محرمانه ای که از خانه پائولا به دست آمده گفته می شود که معشوقه پترائوس چیزهایی را می دانسته که نباید! پائولا ماه گذشته طی سخنانی در دانشگاه دنور اطلاعاتی را فاش کرده بود و گفته بود که سیا افرادی را در یک بازداشتگاه مخفی در بنغازی تحت بازداشت قرار داده بوده و حمله اخیر در بنغازی تلاشی برای آزاد کردن آن زندانیان بوده است. این ادعا که کنسولگری آمریکا در بنغازی محل حبس مخفیانه و غیرقانونی زندانیان لیبیایی بوده برای سیا گران تمام شد. شاید همین سخنرانی موجب جلب نظر سیستم امنیتی به چگونگی دستیابی برادول به این اطلاعات شده و در نهایت به کشف ماجرای غیر اخلاقی او با رئیس سازمان منجر شده است و برای جلوگیی از افتضاح بیشتر ژنرال مجبور به استعفا شده است.


پترائوس و ایران

پترائوس یک ایران ستیز بود. او در سال 2010 با مطرح کردن ادعای توهمی تلاش دستگاه اطلاعاتی ایران برای ترور سفیر عربستان در آمریکا به مسیر مذاکرات ایران با کشورهای اروپایی ضربه زد. طرفدار تشدید تحریم ها بر ایران بود و مدعی می شد که این تحریم ها بیشترین فشارها را به حکومت ایران وارد می کند. وی از افت ارزش ریال ایران ابراز رضایت می کرد و وضعیت کنونی بازار ایران را ناشی از تاثیرات تحریم های جدید آمریکا و اتحادیه اروپا علیه نفت و بانک مرکزی ایران دانست.


دخالت اسرائیل

بعید به نظر می رسد اسرائیل رابطه ای با رویدادی در این سطح در آمریکا نداشته باشد. پترائوس در سال 2010 در یکی از جلسات کنگره انتقاداتی را علیه اسرائیل ابراز کرده بود و گفته بود که مناقشات اسرائیل با همسایگانش و نیز عدم رضایت به مذاکرات صلح موجب افزایش تنفر از آمریکا شده و همین امر باعث شده تا تلفات نظامیان آمریکایی در افغانستان افزایش یابد. با انتشار این انتقادات ترس پترائوس را برداشته و تلاش کرد تا این اظهارات را رد کند و گفته ‌های خود را غیر رسمی جلوه دهد. شاید در دست گیری سکان سازمان مهمی مانند سیا توسط کسی که سابقه اظهارات ضد اسرائیلی دارد برای رژیم صهیونیستی گران آمده است. از سوی دیگر ممکن است اوباما متوجه تلاش پترائوس برای جلب اعتماد مجدد اسرائیل شده و با توجه به حمایت سران رژیم از رامنی، خود به طور مستقیم اقدام کرده و با رد کردن پترائوس سیاست ها و برنامه های خود را از اسرائیلی شدن هرچه بیشتر در امان نگه داشته است.


استفاده از کانال آلوده اطلاعاتی حتی برای رییس سیا هم تبعاتی سنگین داشت !


............................................................................
منابع و مآخذ:
http://www.latimes.com/news/nationworld/nation/la-na-david-petraeus-through-the-years-pictures,0,5583377.photogallery
http://www.latimes.com/news/nationworld/nation/la-na-060811political-sex-scandals,0,6617112.photogallery
http://www.latimes.com/news/politics/la-pn-john-allen-petraeus-jill-kelley-20121113,0,5237129.story
http://www.commondreams.org/view/2012/11/11
www.commondreams.org/view/2012/11/11-3
http://consortiumnews.com/2012/11/10/behind-petraeuss-resignation
http://edition.cnn.com/2012/11/12/us/petraeus-cia-resignation/index.html
http://edition.cnn.com/2012/11/12/us/petraeus-cia-resignation/index.html#1
http://www.reuters.com/article/2012/11/13/us-usa-petraeus-women-idUSBRE8AC04Y20121113
http://www.theweek.co.uk/us/petraeus-scandal/50110/david-petraeus-personality-cult-zipper-problem
http://bostonglobe.com/news/nation/2012/11/15/dianne-feinstein-david-petraeus-testify-benghazi-attacks/uy5ePCv4xy0uNl7mT07FAP/story.html
http://abcnews.go.com/Politics/start-voice-petraeus-affair-conspiracy-theory/story?id=17721737
http://www.telegraph.co.uk/news/worldnews/northamerica/usa/9679498/David-Petraeus-FBIs-Agent-Shirtless-unmasked-as-Frederick-Humphries-II.html
http://www.nydailynews.com/news/national/petraeus-mistress-bombarded-whistleblower-emails-article-1.1201051
ایران همچنان قاطعانه با تغییر نظام حاکم مخالف است و مخالفتش هم درست است، برای اینکه بشار اسد امروز حامیان فراوانی در سوریه دارد. بنابراین نه جمهوری اسلامی چنین پیشنهادی خواهد داد و نه مردم سوریه این موضوع را می‌پذیرند.
 ایران همچنان قاطعانه با تغییر نظام حاکم مخالف است و مخالفتش هم درست است، برای اینکه بشار اسد امروز حامیان فراوانی در سوریه دارد. بنابراین نه جمهوری اسلامی چنین پیشنهادی خواهد داد و نه مردم سوریه این موضوع را می‌پذیرند.

 انتشار برخی تحلیل‌ها مبنی بر حمایت جمهوری اسلامی ایران از طرح دولت انتقالی ترکیه به رهبری فاروق الشرع در سوریه، باعث ایجاد این شبهه شده است که «تهران با ترکیه وارد معامله شده است و همچون گذشته از دولت بشار اسد حمایت نمی‌کند.» از دیگر سو، خبرهایی نیز منتشر شده است که نشان می‌دهد غرب و به ویژه ترکیه، به دلیل برخی اشتباهات محاسباتی، از دخالت در تحولات سوریه به نوعی پشیمان شده‌اند و...

برای یافتن صحت و سقم چنین تحلیل‌هایی، به سراغ دکتر منوچهر محمدی، معاون وزیر خارجه‌ی دولت نهم رفتیم که حاصل این گفت‌وگو از نظرتان می‌گذرد.

همان طور که مطلع هستید، تا امروز طرح‌های مختلفی برای حل‌وفصل مسئله‌ی سوریه ارائه شده است. در حالی که پیش از این جمهوری اسلامی بر حفظ قدرت بشار اسد تأکید داشت، به تازگی شنیده می‌شود که ایران بحث دولت انتقالی را پذیرفته است. تحلیل شما از این مسئله چیست؟

دولت انتقالی به معنای کناره‌گیری آقای بشار اسد نیست. ایشان همچنان به عنوان رئیس‌جمهور باقی خواهند ماند. آقای نوری مالکی نیز همین موضوع را مطرح کردند که با حضور آقای بشار اسد به عنوان رئیس‌جمهور، فردی مورد قبول طرفین، به عنوان نخست‌وزیر انتخاب شود. در واقع باید انتخاباتی برگزار گردد و همه به نتیجه‌ی آن تمکین کنند.

به نظر می‌رسد این موضوع مشابه چیزی است که تا امروز اتفاق افتاده است؛ بشار اسد نخست‌وزیر را برکنار می‌کند و همان ماجراهای قبلی تکرار می‌شوند.

تفاوت اینجاست که شاید این بار، گروه‌های مخالفی که دست به اسلحه برده‌اند نیز اسلحه را زمین بگذارند و در این انتخابات شرکت کنند. کسی که انتخاب می‌شود حتی ممکن است مخالف بشار اسد هم باشد. البته در مجموع من چندان به این طرح‌ها امید ندارم و معتقدم مشکل اصلی از آنجا نشئت می‌گیرد که دشمنان خارجی از جمله آمریکا، عربستان و کشورهای اروپایی، سرمایه‌گذاری کرده بودند تا بشار اسد از قدرت کنار برود. آن‌ها سرنگونی بشار اسد را برای خودشان پیروزی تعریف کرده‌اند و حتی اخیراً رضایت داده بودند که فاروق الشرع سر کار بیاید، فقط به این دلیل که سقوط اسد را به منزله‌ی پیروزی خودشان می‌دانند.

در واقع غربی‌ها هم می‌خواهند به نوعی خودشان را از این باتلاقی که درست کرده‌اند خلاص کنند. آن‌ها از ابتدا دچار اشتباهات مهمی شدند و بر موضوع نادرستی دست گذاشتند و محاسبات غلطی کردند.

اشتباه اول غرب این بود که تصور می‌کردند چون در دولت بشار مشکلاتی وجود دارد، می‌توانند زمینه‌ای فراهم کنند تا مردم به مخالفین بپیوندند.

اشتباه دوم آن‌ها این بود که فکر می‌کردند می‌توانند همه‌ی مخالفین را علیه بشار متحد کنند که این هم تحقق پیدا نکرد.

اشتباه سوم این بود که می‌خواستند با دادن امتیاز به چین و روسیه، این دو کشور را وادار به سکوت کنند، اما چنین چیزی اتفاق نیفتاد.

اشتباه چهارم آن‌ها هم این بود که فکر می‌کردند چون دولت بشار اسد یک دولت علوی است، اهل سنت و مسیحیان در مقابل او خواهند ایستاد، اما کاملاً اشتباه می‌کردند و نه تنها چنین چیزی اتفاق نیفتاد، بلکه آن‌ها به سمت وحدت حرکت کردند.

اشتباه پنجم غربی‌ها این بود که فکر می‌کردند همان تنفری که در مصر و تونس نسبت به مبارک و بن‌علی هست، در سوریه هم وجود دارد، در حالی که این طور نبود.

هرچند دولت سوریه تا حدودی استبدادی بود، اما به رفاه مردم توجه داشت. برای مثال، در دولت اسد آموزش و بهداشت کاملاً مجانی است. ملتی که از این شرایط برخوردار هستند، هیچ وقت دولت را به خطر نمی‌اندازند، چون معلوم نیست دولت بعدی این سیستم رفاهی را در اختیار آن‌ها قرار دهد.

بنابراین دشمنان سوریه امروز فهمیده‌اند که سقوط بشار اسد غیرممکن است، اما به نوعی در باتلاق گیر کرده‌اند، چون اگر بپذیرند دولت بشار اسد باقی بماند، آبرویشان می‌رود.

در مورد ترکیه هم باید بگویم آن‌ها نیز اشتباه محاسباتی کردند و در واقع، فریب آمریکا را خوردند. ترکیه تصور می‌کرد وقتی آمریکا به این ماجرا ورود پیدا کند، سقوط بشار اسد قطعی است. آن‌ها با این تصور می‌خواستند در کنار برنده‌ی این ماجرا باشند، در حالی که محاسباتشان اشتباه بود و امروز آن‌ها نیز گرفتار شده‌اند.

ترکیه به این موضوع توجه نکرده بود که حدود 30 درصد از جمعیت ترکیه را علویان تشکیل می‌دهند. از سویی دیگر، کردها نیز جمعیت فوق‌العاده بالایی در این کشور دارند و با این اقدامات دولت ترکیه، حزب عدالت و توسعه حمایت‌های مردمی خود را از دست خواهد داد. بنابراین، امروز دولت ترکیه در پی این نیست که چگونه در این ماجرا پیروز شود، بلکه فقط می‌خواهد به نوعی خودش را از این منجلاب رها کند.

با این توضیحات، وضعیت توزیع قدرت در منطقه چطور خواهد شد؟ به نظر شما، آیا محور مقاومت و محور ارتجاع به همین شکل موجود باقی می‌مانند یا وضعیت تغییر خواهد کرد؟

با جریان بیداری اسلامی یقیناً محور ارتجاع ‌شکست سختی خورده است و علت اینکه این محور روی مسئله‌ی سوریه متمرکز شد، این بود که بتواند حداقل یک امتیاز مثبت بگیرد که چنین چیزی هم محقق نشد. بنابراین با توجه به وضعیت موجود، محور مقاومت مستحکم‌تر و محور ارتجاع سست‌تر و ضعیف‌تر می‌شود. به این ترتیب، مسلمانان و اسلام‌گراها خاورمیانه‌ی جدید را در اختیار خواهند داشت.

آقای اردوغان در حاشیه‌ی اجلاس اکو در مورد ریاست دولت انتقالی به وسیله‌‌ی فاروق الشرع صحبت می‌کرد. در واقع آن‌ها به دنبال دولت انتقالی بدون بشار اسد هستند و در تحلیل‌ها گفته می‌شود به نوعی ایران بشار اسد را معامله کرده است.

من تصور نمی‌کنم این مطلب درست باشد، ولی معتقد هستم که جمهوری اسلامی همچنان قاطعانه با تغییر نظام حاکم مخالف است و مخالفتش هم درست است، برای اینکه بشار اسد امروز حامیان فراوانی در سوریه دارد و به عبارتی، برای مردم ثابت شده است که او قدرت ایستادگی و مقاومت در مقابل مخالفین و دشمنان را دارد. لذا من یقین دارم که حتی اگر بشار هم مایل به کناره‌گیری باشد، خود مردم چنین اجازه‌ای به او نمی‌دهند.

مردم نزدیک به 20 ماه تحت رهبری‌های اصولی بشار اسد مقاومت کرده‌اند. بنابراین نه جمهوری اسلامی چنین پیشنهادی خواهد داد و نه مردم سوریه این موضوع را می‌پذیرند. ضمن اینکه بشار در جنگ 33 روزه‌ی حزب‌الله نقشی مؤثر داشت؛ همان طور که حافظ اسد در جنگ تحمیلی از ایران حمایت نمود و صادرات نفت عراق را با مشکل مواجه کرد. به اعتقاد من، اساساً ما در مسائلی که به اصول مربوط باشد، اهل معامله نیستیم.
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد