تخریب کوشک حمیدیه به عوامل طبیعی مربوط نیست
در حالی که کوشک قاجاری شهر حمیدیه در شرایط نابسمانی قرار دارد و باز هم مورد تخریب قرار گرفت مسئولان میراثفرهنگی خوزستان به اشتباه از عوامل طبیعی بهعنوان مسبب تخریب نام میبرند درحالی که دوستداران میراثفرهنگی از بلدوزرهایی میگویند که در کمین این اثر تاریخی نشستهاند.
یکی از معاونین میراث فرهنگی خوزستان در حالی در این باره با خبرگزاری باشگاه خبرنگاران جوان مصاحبه می کند که اطالاعات او قدیمی بوده و سربازانی که از سوی یگان حفاظت میراث راهی محل می شوند تا از تخریب ها بازدید کنند فرق بین تخریب جدید و قدیم را نداسته و گزارش غلط به معاونت میراث فرهنگی ارایه می دهند که این موضوع باعث فرافکنی غیر عمدی معاونت حفظ و احیا میراث فرهنگی خوزستان می شود. کوشک حمیدیه، دهم مهر1380با شماره ثبت 3980 به فهرست آثار ملی رسید و چندین بار هم در ردیف آثار مرمتی قرار گرفته اما به دلایل نامعلومی هنوز بودجهمورد نظر برای مرمت و بازسازی آن تامین نشده است. این درحالی است که مسئولان هم پایبند به توافقاتی که درخصوص حفظ این بنا صورت دادهاند، نیستند. «مجتبی گهستونی» دبیر انجمن تاریانا با طرح این پرسسش که کوشک حمیدیه در مسیر صدها هزار نفر گردشگری قرار دارد که هر ساله در قالب کاروان راهیان نور به سمت مناطق عملیاتی واقع در جنوب غربی استان خوزستان می روند میگوید: «باوجود همه توافقات 12 مادهای دررابطه با چگونگی سرنوشت کوشک تاریخی حمیدیه، بین شرکت بهره برداری کرخه و شاوور وابسته به سازمان آب و برق و اداره کل میراثفرهنگی خوزستان در اوایل دهه 80 صورت گرفته اما تاکنون تنها یک ماده از آن توافقنامه به اجرا درآمده است.»دوستداران و فعالان میراثفرهنگی اعتقاد دارند، تنها با اختصاص بودجه فوری برای مرمت و تعیین حریم این بنای به ثبت رسیده در فهرست آثار ملی کشور می توان کوشک حمیدیه را از این وضعیت نگران کننده نجات داد. کاخ حمیدیه یکی از نمونههای کم نظیر کاخهای دوره قاجاریه در خوزستان محسوب میشود در حالحاضر با بیتوجهی مسئولان شهرستان مواجه شده، مساحت این کاخ نزدیک به 6 هکتار و متشکل از چهار عمارت است.
آبادانیها همیشه شهره به میزبانی گرم و صمیمی هستند اما این بار مسئولان میراث فرهنگی و گردشگری در یکی از زیباترین آثار تاریخیشان را به روی همه گردشگران بستهاند. مسجد رنگونیها را رنگویان برمه ساختند. آنها، نخستین کارکنان خارجی پالایشگاه نفت آبادان بودند.آبادانیها همیشه شهره به میزبانی گرم و صمیمی هستند اما این بار مسئولان میراث فرهنگی و گردشگری در یکی از زیباترین آثار تاریخیشان را به روی همه گردشگران بستهاند. گردشگران به در بسته بنایی میخورند که سبک آن، سبک معماری شبه قاره هند با گچبری هایی زیبا و برجسته و آرایههایی سیمانی است. این بنای تاریخی منحصربه فرد دارای شبستان، حیاط اصلی و مأذنه و در پیشانی بنا نقشینهای منقش به آیه "بسم الله الرحمن الرحیم" است. متولی این مسجد شیخ عبدالرشید مندل بود و امامین جماعت آن، شیخ قادری هندی، حاج آقا رنگونی و سپس محمد اسلم راجا بودند.
این بنا را نگونی های برمه ساختند، آن ها نخستین کارکنان خارجی پالایشگاه نفت آبادان بودند. در این بنای تاریخی اما امروز بسته است و گردشگران در روزهایی غیر از نوروز با در بسته آن مواجه می شوند
یکی از گردشگرانی که به تازگی به آبادان سفر کرده بود، از در بسته این بنای تاریخی میگوید. نکته اینجاست که وقتی با مسئولان اداره میراث فرهنگی آبادان تماس گرفته میشود، پاسخ می دهند که همه روزه این بنا آماده پذیرایی از گردشگران است به جز روزهای دوشنبه. اما تماس با یکی از اهالی آبادان که مسیر روزانهاش هر روز از جلوی در این بنای تاریخی است، نشان از حکایت دیگری دارد.او در گفت و گو با CHN درباره بسته بودن همیشگی در مسجد رنگونیها می گوید و توضیح میدهد: « تنها روزهای نوروز، این مسجد تاریخی باز است ولی در سایر روزهای سال که از جلوی این بنا رد میشوم، بسته است. روزی میخواستم که از مسجد دیدن کنم اما نتوانستم با رییس اداره میراث فرهنگی تماس گرفتم، گفت باید با حراست هماهنگ کنم و همین باعث شد، بی خیال دیدن این بنا شوم.»
بنای رنگونیها نه تنها در همیشه بسته دارد، بلکه مرمت عجیب آن بسیاری از دوستداران میراث فرهنگی را متعجب کرده است. این تصویر نشان از استفاده از رنگ های نامناسب برای مرمت این بنای تاریخی دارد. مسئله اینجاست که مهمترین ویژگی این بنا رنگ های آن است در بخشهای بسیاری از این بنا، رنگهایی به دیوارها زده شده که اصلا همخوانی با رنگهای پیشین این بنا ندارد. مسئله اینجاست که توضیحی درباره این نوع روش مرمت وجود ندارد. اسناد و مدارک، گویای آن است که رنگها مهمترین ویژگی این بنای تاریخی است. اکنون که مرمت این بنا با رنگهای متفاوت انجام شده است، یکی از مهمترین ویژگیهای این بنای تاریخی زیر سوال رفته است. مسجد رنگونیها، در تاریخ 9 فروردین ماه 1378 به شماره 2289 به عنوان یکی از آثار ملی در فهرست آثار تاریخی کشور به ثبت رسیده است. در حال حاضر، وضوخانه این مسجد با سنگ کار شده و شیرهای آب آن کاملا خراب است. اینکه چرا باید بازسازی این بنای تاریخی به این صورت باشد، سوالی است که تماسهای مکرر با رییس اداره میراث آبادان هم نمیتواند آن ها را پاسخ دهد. برای اینکه نوربخش، پاسخگو نیست. اکنون مسجد رنگونیها سرنوشت تلخی دارد. هر چند که در گذشته بسیار مورد احترام و توجه همه اقوام و مذاهب جنوب ایران بوده است.
گفته میشود که سال 1291شمسی پالایشگاه آبادان به عنوان اولین واحد تصفیه نفت ایران و مرکز عمده صدور فرآورده های نفتی در نیمکره شرقی آغاز به کار کرد . با مطرح شدن آبادان به عنوان یکی از شهرهای صنعتی، هزاران تبعه انگلیسی، هندی و پاکستانی به این شهر مهاجرت کردند. از نخستین گروه هایی که به آبادان آمدند کارکنان پالایشگاه رنگون پایتخت کشور برمه و عمدتاً رنگونی الاصل و مسلمان بودند. به همین لحاظ درصدد تاسیس عبادتگاه در زمین های شرکت نفت برآمدند و بالاخره با موافقت این شرکت، ساخت مسجد به دست کارگران پاکستانی پالایشگاه آبادان آغاز و در سال 1299 خورشیدی بنای آن نهاده شد ./ منبع خبرگزاری میراث خبر
مجتبی گهستونی: از زمان آغاز آبگیری سد گتوند علیا در استان خوزستان که بزرگترین مخزن روی رودخانه کارون است، تاکنون صدها هکتار زمین زراعی، هزاران اصله درخت بومی و دهها روستا برای همیشه به زیر آب رفتند تا اهداف در نظر گرفته شده برای پنجمین سد بزرگ ساخته شده برروی کارون تحقق پیدا کند.
حال با آغاز فصل بارندگی در شرق خوزستان مردم چهار روستای باقی مانده در مخزن سدگتوندعلیا در آستانهی رویارویی با یک فاجعهی انسانی قرار گرفته اند. این در حالی است که بارها و بارها از سوی مسئولین سد به گونه ای در خصوص جمعیت باقی در منطقه اشاره شده که انگار سرنوشت همان تعداد اندک خانوار چندان مهم نیست و به هر شکل ممکن باید تسلیم تقدیر ناخواستهای باشند که برای آنان رقم خورده است.
روزنامه نگاران مستقل تابستان سال 1391 راهی آب ماهیک شدند تا با نحوه زندگی افرادی که در نبود برق و دیگر امکانات رفاهی همچنان به ایستادگی در روستای خود پافشاری می کردند آشنا شوند. اکنون شاهد پیش روی بیش از پیش مخزن سد به سمت روستاهای باقی مانده است.
بارندگی های هفته اخیر و افزایش سطح آب دریاچه سد «گتوندعلیا» روستای تاریخی «سربیشه» در شرق شهرستان «لالی» را به زیر آب برد و مردم سه روستای «گلزاری»، «پا برافتو» و «دم تنگ» را در محاصرهی سیل و رانش زمین قرار داده است.
در حالیکه بیش از یکسال از آغاز زمان آبگیری سدگتوندعلیا می گذرد، عدم مدیریت صحیح مسایل اجتماعی مربوط به احداث این سد و مشخص نشدن محل اسکان جدید روستاییان محدودهی مخزن سد گتوندعلیا، مسئولان شهرستان های لالی و مسجدسلیمان را از بروز یک فاجعه انسانی در نقاط صعب العبور این منطقه نگران کرده است.
علی رغم هشدارهای مسئولان استان خوزستان و اصرار مردم منطقه به تعیین تکلیف محل سکونت و تامین معیشت مردم ساکن در منطقهی آب ماهیک، عدم پایبندی شرکت مدیریت منابع آب و نیرو به تعهدات خود در قبال عشایر و روستاییان منطقه همچنان مشکلات زندگی روزمرهی این مردم را لاینحل باقی گذاشته است.
با اینکه مسئولان استان خوزستان از جمله «محمدرضا آملا زاده» مدیر کل مدیریت بحران استانداری خوزستان خواهان رسیدگی به امور منطقه مورد نظر شدهاند و حتی در دستوری که 19 شهریور 1391 از سوی این مقام مسئول صادر شده، وی درخواست کرده است تا بخشداری نسبت به شناسایی افرادی که کلیه املاک آنها در طرح قرار گرفته اقدام کند و همچنین وضع قیمت املاک و مستحدثات برابر عرف منطقه بررسی شود.
با این حال عدم پایبندی شرکت مدیریت منابع آب و نیرو به بخشی از وظایف و تعهدات قانونی خود در قبال مردم محاصره شده در دریاچه ی سد گتوند، بروز اتفاقات ناگوار دیگری که ناشی از دگرگونی های به وجود آمده در منطقه است را به همراه خواهد آورد.
رانش زمین؛ خطری بالقوه
از سویی دیگر، خطر رانش روستاهای منطقه پس از آن قوت گرفت که بر اثر بارندگی های اخیر، روستای سربیشه (یکی از چهار روستای باقی مانده در مخزن سد) کاملا به زیر آب رفت و دریاچه سد، سه روستای دیگر را در محاصره قرار داد.
شایان ذکر است که هم اکنون علاوه بر صدها هکتار از مزارع کشاورزی بخشی از حنوب غربی روستای گلزاری نیز در دریاچه سد به زیر آب رفته است و یک هزار و 500 متر از کنارههای ساحلی دریاچه طی چند روز اخیر بر اثر رانش زمین فرو ریخته است.«علی بیرگانی» کارشناس زمین شناس استان خوزستان با اشاره به نوع خاک و بافت و معماری روستای «گلزاری» از احتمال قریب الوقوع رانش زمین در روستاهای گلزاری بر اثر سست شدن کناره های ساحل دریاچه و سقوط خانه های این روستا در دریاچه سد گتوند خبر داد.
مرگ یکی از اهالی بر اثر رانش زمین در تابستان گذشته
بیرگانی با اشاره به موارد مشابهی از این دست گفت: مسئله رانش زمین در هنگام آبگیری دریاچهی سدها یک امر معمول است و طی مدتی که از آبگیری سدگتوند می گذرد نیز چندین بار کناره های دریاچهی این سد بر اثر رانش فروریخته و موجب حوادثی نظیر تلفات جانی برای دام ها و انسانها شده است.
وی با اشاره به مرگ «علی مهدی پور» یکی از اهالی روستای «گاواداران» به دلیل رانش زمین و فرو ریختن کناره های سدگتوندعلیا در تابستان گذشته گفت: بافت معماری روستاهای مناطق کوهستانی اغلب دارای شیب ملایم در دامنه کوه بوده و هنگامیکه دامنه ها بر اثر بالا آمدن آب دریاچه سست شوند، زمین رانش پیدا کرده و خانه ها به درون آب سقوط می کنند. وی نمونه رانش روستای «دره ملا» در سال 1387 در حوزه رودخانه بازفت (از سرچشمه های کارون) که به مرگ 11تن انجامید را یکی از این موارد ذکر کرد و گفت: در حال حاضر روستاهای مخزن سد گتوندعلیا به دلیل اینکه در حریم دریاچه قرار دارند در آستانه رانش زمین بروز یک فاجعه انسانی قریب الوقوع قرار گرفته اند. در همین خصوص پیش تر «جلیلی» نماینده ی مردم مسجدسلیمان در مجلس شورای اسلامی خواهان پایبندی شرکت آب و نیرو به تعهدات خود در قبال مردم، قبل از هر اتفاقی در منطقه شد. در حالی که بر اساس قانون نحوه تملک اراضی پروژه های ملی چاره اندیشی برای اسکان، اشتغال و تامین معیشت اهالی بومی جزء تعهدات اصلی وزارتخانه ی ذینفع است اما روشی که «وزارت نیرو» و شرکت توسعه منابع آب و نیرو طی سالهای اخیر در برخورد با هزاران آواره پروژه های سدسازی درپیش گرفته است، نه تنها هیچیک از این تعهدات را تامین نکرده، بلکه نارضایتی های فراوانی را در مناطق شمال و شرق استان خوزستان ایجاد کرده است. به همین دلیل ساکنان روستاهای مخزن سدگتوندعلیا با آگاهی از سایر پروژه های سدسازی بر رودخانه کارون و اطلاع از وضعیت آوارگان سدهای کارون3 و مسجدسلیمان تا احقاق کامل حقوق خود از تخلیه منطقه خودداری می کنند. پیش تر «محمد حسین معنوی فر» نمایندهی مذاکره کنندهی شرکت منابع آب و نیرو (مجری سد گتوندعلیا) در جلسهی 21 اردیبهشت ماه 1391 که در محل استانداری خوزستان و به منظور فیصلهی مصایب اجتماعی این پروژه برگزار شده بود، به معاون وقت استانداری خوزستان رسما هرگونه اسکان اهالی را برای این شرکت غیرممکن دانست و گفته بود این شرکت توان اسکان مجدد اهالی در نقطهی دیگری را ندارد. اما کلاف سردرگم آوارگان سد گتوند به اتخاذ روشهای نامناسب مسئولان این شرکت در برخورد با مردم منطقه دارد. متاسفانه شرکت آب و نیرو به جای اتخاذ یک روش منطقی و حل و فصل بنیادی مشکلات روستاییان و عشایر بختیاری ساکن منطقه، به روشهایی نظیر قطع آب و برق و اعمال فشارهای نامتعارف به آنها روی آورده است؛ روشهایی که «سید شریف حسینی» نمایندهی اهواز از آنها با عنوان «روشهای قرون وسطایی» نام میبرد.
تناقضگویی مسئولان درباره تعداد خانوارهای معترض
اما عدم اطلاع رسانی صحیح و تناقض در گفتههای مسئولان مختلف شرکت آب و نیرو موجب سردرگمی بیشتر اوضاع شده است. در حالیکه «کریم شیبانی» مجری وقت پروژه سد گتوندعلیا یکسال پیش از این در مصاحبه با خبرگزاری فارس از تملک 100درصدی منطقه خبر داده شده بود، اما انتشار خبر تجمع اعتراضی 70نفر از مردم منطقهی «آبماهیک» در مقابل فرمانداری «لالی» در هفدهم مرداد 1391 بیانگر این موضوع است که سخنان قبلی مسئولان شرکت آب و نیرو درخصوص تملک کامل اراضی محل سد گتوند چندان قابل اطمینان نیست.درهمان ایام «مجید نامجو» وزیر نیرو مالکان معترض را تنها هشت خانوار ذکر کرده بود. این در حالی است که «علی یوسفی» نمایندهی اهالی، تعداد مالکان تعیین تکلیف نشده را 185خانوار ذکر میکند. به گفته «علی یوسفی» هم اکنون 65خانوار از مالکان منطقه «گاورا»، 53خانوار از مالکان منطقه «سربیشه» و 66 خانوار از اهالی روستاهای گلزاری، سربیشه و پا برافتو، خسارات خود از این شرکت را دریافت نکردهاند.
«690 هکتار زمین کشاورزی هنوز تعیین تکلیف نشده»
اخیراً نیز «محمدحسین معنوی فر» مجری اصلی پروژهی سدگتوند در مصاحبه ی اخیر خود با ایرنا از تملک 90 درصدی روستاهای مخزن سد خبر داده است، یوسفی تناقض در سخنان مسئولین شرکت آب و نیرو را نشانه مخفی بودن حقایق مسایل اجتماعی در این پروژه ذکر کرد و گفت: در حال حاضر 690 هکتار از اراضی کشاورزی منطقه تعیین تکلیف نشده و بسیاری از املاک و دارایی های مردم هم بدون برآورد و کارشناسی به زیر آب دریاچه سد گتوند فرو رفته اند. وی یادآور شد: روستاییان و عشایر هیچ شغلی جز دامداری و کشاورزی ندارند، وقتی که زمین و مرتع را از آنها بگیرند مرگ آنها فرا می رسد.
یوسفی قطع خدمات عمومی نظیر آب و برق روستاهای منطقه آبماهیک که به تعطیلی خانه بهداشت و مدارس منجرشده است را از مصادیق کوچاندن اجباری عنوان کرد و گفت: هم اکنون پس از بالا آمدن آب مردم منطقه هیچ منبع در آمد دیگری ندارند و اکثر ساکنانی هم که به دلیل فشارهای چندماه اخیر منطقه را ترک کرده اند، هم اکنون در مقصدهای مهاجرت دچار بیکاری و فقر شده اند. به گفته او، مسئولان پروژه سدگتوند هیچ چارهای برای جایگزین سازی زندگی مردم منطقه انجام ندادهاند.
یوسفی با ذکر این نکته که دفاع از حقوق محرومان و مستضعفان و تحقق عدالت اجتماعی شعار اصلی نظام جمهوری اسلامی است افزود: اعمال فشار هایی از این دست موجب دلسردی و بدبینی مردم به مسئولان میشود. با وجود مشکلات موجود «کریم شیبانی» یکسال پس از بازدید گروهی از خبرنگاران و مطبوعات کشور از منطقهی آب ماهیک و انتشار اخباری در خصوص غیر واقعی بودن سخنان قبلی مدیران این پروژه در گفت وگوبا روزنامه «آرمان» به گونه ای منطقه آب ماهیک را سخت و بد و آب وهوا فرض می کند که گویی هیچ انسانی در آنجا زیست نمی کند و حتی به روزنامه «اعتماد» می گوید: «مقصر اصلی وضعیت بد مردم منطقه خود آنها هستند و خود آنها می بایست پیش بینی چنین روزی را می کردند.»
اگرچه مسئولان شرکت آب و نیرو اتهام های مطرح شده در مورد اهمال در تملک اراضی محدودهی سد گتوندعلیا را رد میکنند، یوسفی نمایندهی مردم منطقه آب ماهیک با ابراز تاسف از سخنان اخیر مسئولان سد گتوندعلیا گفت: درحالی یکی از مسئولین سد گتوند مردم منطقه آب ماهیک را زیادهخواه معرفی می کند که بهای پرداختی به مردمی که منطقه را ترک کردند حتا امکان رهن یا اجارهی یک خانه را به آنها نمیدهد.با اینکه عدم تخلیهی روستاهای مخزن سد گتوند دلایل ساده و قابل حلی دارد، اما ضعف مدیریتی در ابعاد فنی این پروژه که تاکنون به هدر رفت صدها میلیارد بودجه عمومی منجر شده است در حال تبدیل شدن به یک فاجعهی انسانی هم شده است و به نظر میرسد در صورتی که همچنان سرنوشت مردم منطقه در دست مسئولان سدگتوند باشد نتیچه ای جز بدبینی بیشتر حاصل نشود.