سلام خوزستان

انتشار اخبار سیاسی- اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خوزستان

سلام خوزستان

انتشار اخبار سیاسی- اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خوزستان

اخبار و گزارشات سیاسی و اقتصادی و تحلیل

پایگاه تحلیلی المانیتور:
با وجود خبرسازی‎های انتخاباتی اخیر پیرامون برقراری رابطه و مذاکره ایران و امریکا، به چهار دلیل رهبر ایران تن به سازش با غرب و آمریکا نخواهد داد.
به گزارش مشرق ، پایگاه تحلیلی المانیتور که به مسائل استراتژیک جهانی می‎پردازد، در گزارشی اعلام کرد با وجود خبرسازی‎های انتخاباتی اخیر پیرامون برقراری رابطه و مذاکره ایران و امریکا، به چهار دلیل رهبر ایران تن به سازش با غرب و آمریکا نخواهد داد.

«المانیتور» در این مقاله‎ی تحلیلی که به قلم «رضا صنعتی» نگاشته شده است به نقد نوشته ای از معیر جاوادنفر درباره پذیرش خواسته‎های غرب از سوی ایران با چهار دلیل این ادعا را رد کرده و می‌نویسد: «معیر جاودانفر» به‌تازگی در المانیتور ادعا کرد که تحریم‌ها، ایران را به پذیرش خواسته‌های غرب در مورد برنامه هسته‌ای‌اش وادار خواهد کرد. استدلال اصلی وی این است که تهاجم غرب بر اقتصاد کلی ایران به حدی خفه‌کننده است که روند روبه‌افزایش نارضایتی داخلی در نهایت، در فضای «دو تا سه ساله» منجر به «سازش» ایران خواهد شد.

متاسفانه، استدلال وی همانند بخش عمده‌ جریان تفکر در بین حامیان تحریم و «فشار»، بر مبنای مجموعه‌ای از مغالطات است که سرجمع، تصویر نادرستی از رابطه بغرنج بین ایران و غرب ارائه می‌دهد، و در نهایت، گذار به سوی درگیری را بسیار محتمل می‌بیند. اکنون به چهار دلیل می‌پردازیم که چرا رهبر ایران تن به سازش نخواهد داد.

این تحلیل که ترجمه آنرا سایت اشراف منتشر کرده است چهار دلیل خود برای عدم سازش ایران با شرایط فعلی غرب را اینگونه بیان می کند:


دلیل اول: تعریف غرب از  مصالحه، تسلیم بی چون‌و‌چراست

اولین دلیل، معنایی است و در مورد معنای مصالحه. جاودانفر ادعا می‌کند که تحریم‌ها در نهایت، ایران را به پذیرش خواسته‌های ایالات متحده و متحدان آن در مورد برنامه هسته‌ای‌اش وادار خواهد کرد: بستن تاسیسات فردو، انتقال تمام اورانیوم غنی‌سازی‌شده بیست‌درصدی به خارج از کشور، پاسخ به تمام سوالات محرز آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، همکاری با یک سیستم بازرسی سخت‌گیرتر، و دست‌برداشتن از اصرار به اینکه غرب، حق غنی‌سازی اورانیوم آن را قبل از «حل‌وفصل مسائل عمده» به رسمیت بشناسد. به هر حال، از نظر ایران، هیچ چیز مصالحه‌آمیزی در مورد این پیشنهاد وجود ندارد؛ بلکه این تنها یک تقاضا برای تسلیم بلاشرط و بی‌عاید است و فرقی با شرایط گذشته نخواهد داشت که ایران در آن، تحت تحریم‌های شدید قرار داشت. به احتمال زیاد، رویه مذاکره غرب به جای مصالحه، فصل جدیدی در مناقشه باز خواهد کرد و ایران حتی اگر تن به مصالحه ندهد، به فکر انتقام خواهد بود.


دلیل دوم: مردم ایران حاضر به پذیرش مصالحه و دست برداشتن از غنی‌سازی نیستند

عنصر دوم مربوط به ادراک مردم ایران است. ادعای جاودانفر مبتنی بر اینکه آیت‌الله خامنه ای «در تبدیل سیاست‌های هسته‌ای خود به یک اجماع ملی‌گرایانه موفق نبوده» مغایر با اطلاعات شفافی است که در دانشگاه مریلند توسط ابراهیم محسنی مورد تایید مجدد قرار گرفته است. به گزارش «جنیو عبدو»، در یک نظرسنجی که بین 29 سپتامبر و 11 اکتبر 2012 انجام شد، محسنی نشان داد که 85 درصد از ایرانیان به شدت از برنامه هسته‌ای غیرنظامی حمایت کردند. این نتایج با نتایج مطالعات اندیشکده صلح بین‌المللی/اندیشکده پژوهشی چارنی در سال2010، و مطالعات انجام‌شده توسط اندیشکده تحقیقات دفاع ملی و افکار عمومی جهان در سال 2009 تطبیق داشت. به ویژه، همانطور که «عبدو» در مطالعه محسنی اشاره کرد، هنگامی که از پاسخ‌دهندگان پرسیده شد که «آیا شما با معاهده‌ای که تمام تحریم‌های موجود علیه ایران در آن برداشته شود تا ایران به برنامه انرژی هسته‌ای خود به استثنای غنی‌سازی اورانیوم ادامه دهد موافقید یا مخالف؟» 59٪ با توقف غنی‌سازی مخالف بودند. آنچه این یافته‌ها نشان می‌دهد این است که ایرانیان، بر این باورند که برنامه های هسته ای خود را یک سرمایه راهبردی است که بر سر دست‌برداشتن از آن، مذاکره نخواهند کرد.

دلیل سوم: تحریم‌ها موجب فروپاشی اقتصادی ایران نخواهد شد

اشتباه سوم در مورد اقتصاد ایران است. بدون شک، تشدید تحریم به رهبری ایالات متحده باعث آسیب قابل‌توجهی به آن شده، و مانع شده تا ایران بتواند در برابر صادرات نفت پول دریافت کند، به سیستم مالی جهانی دسترسی داشته و [ارزش] ریال ایران را حفظ کند. با این حال، فشار اقتصادی به احتمال زیاد، به سه دلیل نمی‌تواند منجر به فروپاشی اقتصادی شود: ماهیت اقتصاد ایران، پیش بینی درآمد ایران در عرصه هیدروکربن و به پایان رسیدن دولت احمدی‌نژاد (و سیاست‌های او). در مورد مسئله اول، ایران بر خلاف بسیاری از دولت‌های متکی به نفت همسایه خود، دارای یک اقتصاد غیر‌نفتی قابل‌توجه با پایه تولید بزرگ و متنوع است، یکی از بزرگترین بخش‌های تجاری آسیا به شمار آمده و جامعه رو‌به‌رشد علمی آن قابلیت رقابت با کشورهای توسعه‌یافته را دارد. اکثر ایرانیان، برخلاف بسیاری از همسایگان خود، برای امرار معاش متکی بر مقرری نفتی [از سوی دولت] نیستند.

بسیاری از عوامل تشدیدکننده تحریم، با پایان یافتن ریاست‌جمهوری احمدی‌نژاد، بی‌اثر خواهد شد

ثانیا، در حالی که تحریم‌ها درآمد نفتی ایران را کاهش داده است، همانطور که «خوان کول» ذکر نموده، درآمد نفتی پیش‌بینی‌شده برای سال 2012 حدود 70 میلیارد دلار است که هنوز هم به شکل قابل ملاحظه‌ای بالاتر از رقم 37 میلیارد دلاری سال 2004، سال قبل از آغازبه‌کار دولت احمدی نژاد، است. اهمیت مدیریت کارآمد، زمانی روشن می‌شود که رییس‌جمهورهای گذشته، خاتمى و هاشمی رفسنجانی را به یاد بیاوریم، که با وجود درآمد نفتی بسیار کمتر، تجربه موفقیت اقتصادی بسیار بیشتری  نسبت به دولت کنونی داشتند. ثالثا، بسیاری از سیاست‌هایی که منجر به تشدید تاثیر تحریم‌ها بر ایران شده‌اند با رفتن احمدی‌نژاد از دفتر ریاست‌جمهوری در سال 2013، پایان خواهند یافت، از آنجا که یک دولت جدید، باید یک هسته فن‌سالارانه‌تر را برای دست‌وپنجه نرم کردن با آنچه از دولت احمدی‌نژاد به جا می‌ماند بر سر کار بیاورد. اثر تجمعی تشدید تحریم‌ها تاکنون باعث شده که زندگی ایرانیان طبقه متوسط، ​​به لحاظ مالی سخت‌تر شده و آنها را بیشتر از غرب جدا ساخته است.


دلیل چهارم: اعمال تحریم بر ایران پیچیده و نامرتبط با برنامه هسته‌ای ایران است

چهارمین و مهم‌ترین دلیل، ناآگاهی جاودانفر از پیچیدگی تحریم‌های آمریکا بر ایران، به خصوص، مشکل در برطرف ساختن آنها به واسطه مذاکره پایاپای است. «اندرو پاراسیلیتی» می‌نویسد که بسیاری از تحریم‌های بانکی ایالات متحده، «نیازمند لغو و یا اصلاح قانون است و با صدور تاییدیه ریاست‌جمهوری، قابل بازگشت نیست،» به این منظور که گزینه‌های ریاست‌‌جمهوری را محدود کرده و مستلزم اقدام کنگره برای حذف تحریم‌های بزرگ باشد. همانطور که المانیتور این هفته گزارش داده، شایان ذکر است که ایالات متحده، محدودیت در فروش دارو به ایران را لغو کرد – این یک اقدام مهم است، اما بعید است که بر محاسبات جمهوری اسلامی ایران در مذاکرات تاثیر بگذارد.

به همین ترتیب، تحریم های جامع علیه ایران، قانون پاسخگویی و سرمایه‌گذاری سال 2010، آن دسته ازخواسته‌های حقوق بشر را بر ایران تحمیل می‌کند که بعید است مورد توجه جمهوری اسلامی قرار بگیرد و در هیچ یک از کشورهای منطقه، جزء الگوی حکومت داخلی نیست. این شرایط هیچ ارتباطی با برنامه هسته‌ای ایران ندارند، و احتمالا رهبری ایران را به این باور می‌رسانند که تحریم‌های ایالات متحده در واقع برای تغییر حکومت در نظر گرفته شده و نه پایان دادن به برنامه هسته‌ای ایران.


ادامه تحریم‌ها می‌تواند باعث خروج ایران از پیمان منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای شود   

همانطور که جاودانفر پیش‌بینی می‌کند، در صورتی که تحریم‌های کنونی بر ایران باقی بماند، نتیجه آن به احتمال زیاد به جای مصالحه، می‌تواند خروج ایران از پیمان منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای و آماده شدن برای یک درگیری باشد که، بدون در نظر گرفتن سیاست ایران در زمینه برنامه هسته‌ای‌اش، بر آن تحمیل می‌شود. مشکل اساسی که ایالات متحده آمریکا را از ایران جدا می‌سازد این نیست که آیا ایران یک برنامه اتمی دارد یا خیر، بلکه این است که از زمان انقلاب اسلامی، از نقش ایران در امنیت منطقه‌ای و امور جهانی جلوگیری شده که نوعی حس آسیب‌پذیری راهبردی در تهران ایجاد کرده است. این ناامنی، پشت سیاست خارجی جمهوری اسلامی است، که منجر به خصومت متقابل ایالات متحده و در نتیجه تشدید بی‌اعتمادی متقابل در برابر مقاصد طرفین می‌شود. تا زمانی که به این مشکل زمینه‌ای پرداخته نشود، یک راه حل مسالمت‌آمیز برای برنامه هسته‌ای و مسائل دیگر ایران، دست‌نیافتنی باقی خواهد ماند.
بررسی تغییرات درون وزارت دفاع و ارتش روسیه‎؛
 مشرق- داستان برکناری آقای سردیوکوف از وزارت دفاع روسیه، اگرچه به تازگی رسانه ای شده است اما این موضوع از ماه های گذشته در داخل کرملین و کابینه آقای پوتین مطرح بود. انتقادات جدی نسبت به نحوه عملکرد او وجود داشت. این انتقادات در چندین محور جای می گرفت. یکی از این محور ها در قالب سفارشاتی بود که دستگاه دفاعی روسیه انتظار داشت که به موقع تحویل شود و بر اساس زمانبندی مورد نظر خود، بتواند تسلیحات روسی را وارد عرصه نظامی کند.

خصوصا در بخش های دریایی این انتظارات منجر به این شده بود که برخی از ناخداها در صنایع دفاعی روسیه نسبت به پیگیری و نحوه مدیریت آقای سردیوکوف موضع داشته باشند. البته این انتقادات ناخداها در صنایع دفاعی روسیه الزاما مواضع آن ها نبود، بلکه به انتقادهایی بر می گشت که از جانب آقای راگوزین، سفیر سابق روسیه در ناتو که در موقعیت جدیدی در تیم نزدیک به پوتین کار می کند مطرح می شد.

بنابراین بخشی از انتقادات در چارچوب تاخیر در تحویل سفارشات بود. موضوع بعدی بحث اختلاسی است که در شرکت روس آبارون اتفاق افتاده است. این شرکت صادراتی تسلیحات روسیه درگیر پرونده های متعددی است. گفته می شود که در حدود پنج پرونده در سیستم بازرسی کرملین و وزارت دفاع روسیه باز شده و برخی از آن ها متوجه برخی از نزدیکان و خود آقای سردیوکوف، وزیر دفاع سابق روسیه است.

مقامات روسی می خواهند پروسه بازرسی را در این خصوص کامل کنند. البته در این خصوص این مسئله مطرح می شود که این که همزمان بعد از این موضوع، آقای ماکاروف به عنوان رئیس ستاد مشترک ارتش روسیه هم تغییر کرد، بیانگر این است که این موضوعات تا حدودی به هم مرتبط هستند و شاهد تغییر توازن در جریان قدرت در داخل روسیه هستیم.

 با توجه به این که در ماه های اخیر آقای پوتین تا حدودی در صحنه داخلی روسیه مورد انتقادات بی شمار اپوزیسیون قرار داشت، با مسیر جدیدی وارد عرصه شد و آن این بود که دیگر الیت و نخبگان روسیه هم دارای مصونیت نیستند. آقای پوتین می خواهد با این موضوعات به طور جدی برخورد کند. طبیعتا این رویه دارای انعکاساتی در افکار عمومی روسیه خواهد بود که می تواند برخی از انتقادات به آقای پوتین را کاهش دهد.

در این میان آقای مدودیف نخست وزیر و رئیس جمهور سابق روسیه، تلاش کرده تا به شکلی از آقای سردیوکوف حمایت کند. او در دو موضع گیری رسانه ای اعلام کرده است که کم و بیش از اقدامات آقای سردیوکوف راضی بوده است. البته این موضوع با توجه به برنامه اصلاحات در ارتش روسیه بوده است.

برنامه اصلاحات مورد انتقاد برخی از شخصیت های عمده در دومای روسیه بود. بلافاصله بعد از تغییر آقای سردیوکوف، آقای زوگانف از حزب کمونیست و هم چنین آقای میرنوف از حزب روسیه عادل به شکلی از آقای سرگئی شوئیگو، وزیر دفاع جدید حمایت کردند و نشان دادند که در این خصوص تا حدودی برنده برخی از این تغییرات اپوزیسیون روسیه چپ و سوسیال دموکرات روسیه بوده است.

 پوتین در بیانیه ای که پیرامون آقای سردیوکوف داد به عدم اجرایی شدن برخی از موضوعات خدماتی در داخل وزارت دفاع نیزاشاره کرد. این انتقاد به برنامه ای بر می گشت که قرار بود بر اساس آن برای نظامیان بحث مسکن سازی دنبال شود. در این چارچوب موفقیت کاملی کسب نشده است. لذا به نظر می رسد دامنه این موضوع در عرصه های مختلف قابل بررسی است. در بحث اختلاس، احتمالا در آینده بخش های دیگری نیز از وزارت دفاع درگیر خواهند شد. بر طبق آخرین اخباری که منابع روسیه مطرح کرده اند، تا کنون یک زوج روسی که با این موضوع مرتبط بوده اند، دستگیر شده اند.

در این چارچوب ممکن است در بخشی از حوزه های مالی نیز درگیری هایی صورت گیرد. البته شرکت روس آبارون و هم چنین وزیر دفاع سابق روسیه یعنی آقای سردیوکوف اختلافات مالی جدی ای با وزیر دارایی داشته اند. این مسئله نیز می تواند یکی از عواملی باشد که بخش مالی و دارایی هم تلاش کرده اند که پوتین را به این تغییر ترغیب کنند.

 آقای ماکاروف به عنوان رئیس ستاد مشترک ارتش، فردی مطلع و آشنا نسبت به این وضعیت مورد پیگرد قرار گرفته است. البته قرار بود که او سال گذشته بازنشسته شود. اما با توجه به این اتفاق، به نظر می رسد آقای ماکاروف هم بایستی کار خود را رها کند. بنابراین تیم جدیدی در وزارت دفاع روسیه سر کار خواهند آمد. البته برخی رسانه های روسی اعلام کرده اند که امکان دارد بعد از استعفای آقای ماکاروف، موج جدیدی از استعفا در ارتش روسیه اتفاق افتد. البته این که این کناره گیری ها به صورت استعفا خواهد بود یا برکناری قابل تامل است و باید دید مدیریت آقای پوتین در این زمینه چگونه عمل خواهد کرد؟

 اما آیا با این تحولات، تغییری در استراتژی نظامی روسیه ایجاد خواهد شد؟ موضوع سیاست دولت روسیه در همکاری دفاعی در حوزه بین الملل است. اخیرا همکاری های دفاعی نزدیکی بین فرانسه و روسیه پدید آمد. در این خصوص می توان به همکاری در زمینه ناوهای هلی کوپتر بر و استفاده هر چه بیشتر روسیه از پایگاه های فرانسه در محیط منطقه ای از قبیل جیبوتی اشاره کرد. اما به نظر می رسد در داخل وزارت دفاع روسیه نقطه نظرهای گوناگونی در رابطه با همکاری با اعضای مهم ناتو و اروپا وجود دارد.

جریانی که نگاه ملی گرا دارد کماکان فرض های خود را با محیط اروپایی و بر اساس نگاه رقابت و مقابله می بیند. در حالی که بخشی از جریان موجود در روسیه که نگاه اروپایی در آن ها قوت بیشتری دارد، معتقد است که کماکان فرصت بازی و تعامل با یورو ـ آتلانتیک وجود دارد. علاوه بر این موضوع استانداردسازی و خصوصی سازی صنایع روسیه مهم است. این ها بیانگر این است که برخی از دیدگاه ها در درون روسیه به بلوغ کافی نرسیده است.

 اما آن چه مشاهده می شود این است که این تغییرات، با توجه به این که اخیرا آقای ریباکوف هم مصاحبه ای داشت و در مصاحبه خود اعلام کرد که سطح روابط روسیه و امریکا راضی کننده نیست. این اولین پیام جدی روس ها بعد از انتخاب آقای اوباما بود. چنین به نظر می رسد که روسیه در پی آن است که عرصه جدیدی از تعامل با امریکا را باز کند. متعاقب این موضوع نوع نگاهی است که در این شرایط آقای مک فول به عنوان سفیر امریکا در روسیه دنبال می کند. او طی مصاحبه هایی اعلام نمود که برخی انعطاف ها در روابط روسیه و امریکا قابل پیش بینی است. بنابراین به نظر می رسد جدا از این تغییرات روابط روسیه و امریکا می تواند در یک آزمون مجدد قرار گیرد.محمدفرهاد کلینی

بسته پیشنهادی جدید آمریکا به ایران که در نشست دور بعدی مذاکرات ارائه می شود : به سرعت تحریم ها را برمی داریم، اگر... / این پیشنهاد بسیار برای ایران جذاب است

خبرگزاری آسوشیتدپرس، به نقل از مقامات دولتی آمریکا امروز فاش ساخت که دولت آمریکا در حال بررسی رویکرد تازه‌ای در گفتگوهای هسته‌ای قدرت‌های بزرگ با جمهوری اسلامی می‌باشد.

به گزارش سرویس بین الملل «انتخاب» ؛ بر اساس این رویکرد تازه، در صورتی‌که جمهوری اسلامی ایران گام مهمی را در جهت شفافیت و اطمینان‌سازی بر نامه هسته‌ای‌اش بردارد، تحریم‌های اقتصادی علیه این کشور به بسرعت رفع خواهد شد.

آسوشیتدپرس، از قول مقامات آمریکایی در این گزارش اعلام کرده است که تدوین یک رویکرد تازه در باره مذاکرات آینده هسته‌ای کشورهای گروه ١+٥ با ایران، در چهارچوب تلاش‌های آمریکا برای پیشگیری از شکست دور بعدی مذاکرات با ایران است.

این مقامات همچنین گفته‌اند که این رویکرد تازه آمریکا یکی از چند گزینه‌ای است که پیش از آغاز دور بعدی مذاکرات ارائه خواهد شد.

به گفته این مقامات، در این گزینه از ایران خواسته می‌شود تا غنی‌سازی اورانیوم با خلوص بالا را متوقف کند، ذخیره فعلی اورانیوم خود را به خارج از کشور بفرستد، و فعالیت‌ها در تأسیسات زیرزمینی فردو را به حال تعلیق درآورد.

در صورت همکاری ایران با این موارد، آمریکا و اروپا نیز تعهد خواهند کرد تا از شدت تحریم‌های خود علیه صادرات نفت ایران و دیگر حوزه‌ها بکاهند.به گفته این مقامات، در پیشنهاد جدید، سرعت کاسته شدن از فشار تحریم‌ها در مقایسه با پیشنهادهای مطرح‌شده در مذاکرات پیشین بیشتر در نظر گرفته شده‌ است.جزئیات این گزینه پیشنهادی جدید هنوز نامعلوم است، اما به گفته این مقام‌های آمریکایی، چارچوب آن به گونه‌ای تنظیم شده که این طور القا نکند که هیچ یک از طرفین در برابر دیگری کوتاه آمده است.بنا بر این گزارش، با توجه به شکست دورهای متعددی از مذاکرات هسته‌ای، تنظیم‌کنندگان متن این پیشنهاد جدید کوشیده‌اند تا مفاد آن را برای ایران بیشتر از پیش جذاب کنند و در عین حال،  به گفته این مقامات، تهیه‌کنندگان این متن در عین حال سعی کرده‌اند تا این پیشنهاد حالتی پیدا نکند که گویا تهران به خاطر سرپیچی‌های مداوم خود از همراهی با خواسته‌های غرب، هم‌اینک اجر و پاداشی به دست می‌آورد.
 
 
انتقادها از اوباما :
چارلز کراتامر ستون نویس واشنگتن پست و تحلیلگر برجسته محافظه کار آمریکایی از واکنش دولت اوباما به حمله ایران به پهپاد آمریکا انتقاد کرد.به گزارش عصر ایران کراتامر در گفتگو با فاکس نیوز با اشاره به اینکه ایران امروز به سمت هواپیمای بدون سرنشین ما آتش می گشاید و فردا با هواپیمای با سرنشین ما چنین خواهد کرد ، افزود :" در اول نوامبر هواپیمای ما مورد حمله ایران قرار می گیرد ، 5 روز دیگر روز انتخابات آمریکا است و با گذشت 2 روز از انتخابات تازه پنتاگون خبر آن را اعلام می کند."تحلیلگر آمریکایی

وی افزود:" از دو حالت خارج نیست یا سازمان های اطلاعاتی ما که سالانه 60 میلیارد دلار خرج آنها می کنیم کارآمدی لازم را ندارند و یک هفته طول می کشد تا بفهمند قضیه چه بوده است! یا اینکه هدف از این تاخیر تلاش برای دستکاری اطلاعات بوده است."

کراتامر با انتقاد از عدم واکنش مناسب دولت اوباما به آنچه که " اقدام تحریک آمیز و جنگی " ایران خواند ، افزود :" با این واکنش (دولت اوباما) ایرانی ها متوجه می شوند که امروز می توانند به هواپیماهای بدون سرنشین ما شلیک کنند و فردا شاید این کار را با هواپیماهای با سرنشین ما انجام دهند." البته این تحلیلگر آمریکایی ظاهرا فراموش کرده است که در تیر ماه 1367 نیروی دریایی آمریکا در منطقه خلیج فارس با شلیک یک موشک از ناو وینسنس به یک هواپیمای مسافربر ایرانی در آب های خلیج فارس 290 نفر سرنشین آن را قربانی سیاست های کینه توزانه آمریکا علیه ایران کرد.از سوی دیگر جورج شولتز وزیر خارجه ریگان نیز با تحریک آمیز خواندن اقدام ایران در حمله به هواپیمای بدون سرنشین آمریکا ، دولت اوباما را نسبت به عدم واکنش مناسب نسبت به این اقدام ایران مورد انتقاد قرار داد.

پهپاد
وی با یاد آوری اقدامات دولت ریگان در خلیج فارس هنگامی که ایران تهدید کرد نفتکش های کویتی را با مین گذاری غرق خواهد کرد،افزود: نیروی دریایی ایالات متحده ملوانان ایرانی را دستگیر و کشتی هایشان را غرق کرد و این گونه به دولت ایران هشدار داد.

نشریه انگلیسی ساندی تایمز در گزارشی که امروز منتشر کرده ، از ناتوانی اسراییل در از بین بردن تاسیسات زیر زمینی فردو خبر داده است.به گزارش عصر ایران در این گزارش به نقل از یک مقام ارشد نظامی غربی نوشته است: "طرح های نظامی اسراییل برای حمله به تاسیسات هسته ای ایران دائماًَ با توسعه تاسیسات و برنامه اتمی ایران در حال تغییر است."در این گزارش با اشاره به برآورد کارشناسان نظامی از میزان موفقیت اسراییل در تخریب تاسیسات زیر زمینی هسته ای ایران می نویسد: شانس اسراییل برای نابودی این تاسیسات زیر زمینی با یک حمله متعارف هوایی ، محدود است و از این رو اسراییل باید با توجه به پیشرفت های برنامه هسته ای ایران تاکتیک های خود را که در آن 20 درصد از هواپیماهای مورد استفاده را از دست خواهد داد ، تغییر دهد.این گزارش می افزاید :"از این رو اسراییل اگر بخواهد تاسیسات زیر زمینی فردو را تخریب کند یا باید از طریق نیروهای ویژه زمینی وارد عمل شود یا اینکه از موشک های بالستیک با کلاهک های اتمی - تاکتیکی برای این کار استفاده کند."بسیاری از کارشناسان نظامی بر این باورند که اسراییل توانایی نابودی تاسیسات هسته ای ایران را ندارد.حتی مارتین دمپسی رییس ستاد مشترک ارتش آمریکا اخیرا در اظهار نظری اعلام کرده است که اسراییل توانایی نابودی تاسیسات هسته ای ایران با حمله نظامی را ندارد.با این حال روزنامه جروزالم پست اسراییل نوشته است : "اخیرا بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسراییل در جلسات خصوصی تایید کرده است که با حمله اسراییل به تاسیسات هسته ای ایران برنامه اتمی این کشور نابود نخواهد شد ولی نخست وزیر اسراییل تاکید کرده است حتی اگر این حمله دو یا سه سال برنامه اتمی ایران را به تاخیر بیندازد ، این حمله توجیه پذیر است."ایران تهدید کرده است در صورت حمله نظامی به تاسیسات هسته ای اش پاسخی کوبنده و پشیمان کننده به متجاوزان خواهد داد.
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد