سلام خوزستان

انتشار اخبار سیاسی- اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خوزستان

سلام خوزستان

انتشار اخبار سیاسی- اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خوزستان

اخبار وگزارشات سیاسی و اقتصادی و تحلیل

وزیر خارجه روسیه در مصاحبه ای درباره موضع غرب درفبال تحولات خاورمیانه و سوریه گفت: آنها از بشار اسد یک دیو ساخته اند . در حقیقت امر همه اتهامات شدید مبنی بر این همه چیز است ، برای پوشش بازی بزرگ ژئوپلتیکی است.

به گزارش مشرق، ویترز نوشت: سرگئی لاوروف گفت: این گفته که روسیه نفوذخود را در خاورمیانه پس از تحولات در کشورهای عربی از دست داده درست نیست.

لاوروف که مهمان جلسه "صبحانه کاری" روزنامه روسیسکایا گازتا بود با پرسش های گوناگون خبرنگاران درباره برنامه هسته ای ایران ، و تحولات خاورمیانه روبرو شد و روزنامه نگاران از او درباره روابط بین روسیه و آمریکا و اینکه ایالات متحده چه زمانی می تواند به بمباران تاسیسات هسته ای ایران بپردازد .

وی در پاسخی به پرسشی درباره سوریه و اینکه غرب تلاش زیادی می کند ثابت کند که بشار اسد فقط به برکت تلاش های روسیه و چین روی کار مانده گفت : واقعاً موضوع سوریه ورد زبان شده است . باید در فضای اطلاع رسانی و در بعد عملی کاری انجام داد که خون ریزی در این کشور قطع شود . متاسفانه شعارهای ساده ای که اگر روسیه و چین نبود ، اوضاع این کشور تا کنون آرامش خود را باز بافته بود، به افکار عمومی تلقین شده و توده های مردم را تحت تأثیر خود قرار می دهند .
مسئول دستگاه دیپلماسی روسیه افزود: همه به خوبی می دانند که رسانه های گروهی چگونه می توانند افکار عمومی را شکل دهند . در غرب و در کشور های منطقه در رابطه با اوضاع سوریه همین امر مشاهده می شود . تغییر لغایت ساده اوضاع پخش می شود . تغییر لغابت ساده اوضاع بخش می شود که با منافع ژئوپلتیکی مؤلفان این تعبیر سازگار است .
به گزارش مهر، در حقیقت امر اوضاع به اندازه کافی جدی است . تمام منطقه به حرکت در آمده است . " بهار عربی" را می توان به عنوان محصول بذرهای کاشته شده توسط جرج بوش پسر به حساب آورد که نظریه خاور میانه بزرگ و ترویج دموکراسی در سراسر این منطقه را مطرح کرد. اکنون ما میوه های آن نظریه را می چینیم . واقعیت این است که پایبندی جنون آمیزی به اجرای تحولات تحمیل شده از خارج و بر اساس نسخه های خارجی ، بر برنامه ها ، پیش بینی ها و ارزیابی های لازم برای مرحله میان مدت و بلند مدت مبنتی نشده بود .

وی در بخش دیگری از پاسخ های خود گفت : اصل کار این است که این دعوت ها به تغییرات و برقراری دموکراسی با کشور های منطقه هماهنگ نشده بودند . ما در طول عمر خود انقلاب های زیادی را شاهد شدیم و لذا با قاطعیت تمام خواهان اجرای تکاملی همه تغییرات بر اساس خواست های خود ملت ها هستیم . کاملاً طبیعی است که ملت های منطقه خاور میانه و شمال آفریقا مانند ملت های هر قسمت دیگر جهان می خواهند بهتر زندگی کنند و در کشور های خود از وضعیت شهروندان مورد احترام برخوردار باشند. ما از این تلاش ها و تمایلات آنها پشتیبانی فعالی می کنیم .

بازیگران خارجی شرایط را بدتر نکنند

لاوروف خاطر نشان کرد : ما این موضوع را به هنگام آغاز تحولات "بهار عربی" اعلام نمودیم . ما همزمان تأکید زیادی می کردیم که بازیگران خارجی باید بر اساس اصل {شرایط را} "بدتر نکن " رفتار کنند و تلاش هرچه بیشتر به عمل آورند تا شرایط هرچه مساعد تر خارجی برای آن ایجاد شود که همه نیروهای سیاسی عربی و هر کشور دیگر جهان بتوانند درباره چگونگی اجرای اصلاحات با هم به توافق برسند . این امر در مورد سوریه هم صحت دارد .

از بشار اسد یک نوع "دیو" ساخته اند/ عده زیادی به فکر نه سوریه بلکه ایران هستند

این مقام روس در بخش دیگری از سخنان خود به تبلیغات علیه سوریه اشاره می کند و می گوید : از بشار اسد یک نوع "دیو" ساخته اند در حقیقت امر همه اتهامات شدید مبنی بر این ‌که ‌او ‌مقصر ‌همه ‌چیز ‌است، ‌بازی ‌بزرگ ‌ژئوپلتیکی ‌را ‌می‌پوشاند. فرآیند جدید تغییر شکل نقشه ژئوپلتیکی خاورمیانه ‌در ‌جریان ‌است ‌که ‌بازیگران ‌مختلف ‌سعی ‌می‌کنند مواضع ‌ژئوپلتیکی ‌خود ‌را ‌تأمین ‌کنند. عده زیادی به فکر نه سوریه بلکه ایران هستند ‌آنها ‌بی ‌پرده ‌می‌گویند ‌که ‌باید ‌ایران ‌را ‌از ‌نزدیک ‌ترین ‌متحد ‌آن
یعنی ‌بشار ‌اسد ‌محروم ‌کرد. ‌این ‌وضع ‌باعث ‌تأسف ‌می‌شود. وی گفت: اگر با دید وسیع تری به این تحولات بنگریم ، معلوم می شود که علاقه مندان واقعی به ثبات منطقه و ایجاد شرایط برای شکوفایی آن ( که آنجا منابع و امکانات لازم برای این امر وجود دارد ) باید بر اساس نه منطقه انزوا که در حق ایران( و در حق سوریه) به کار گرفته شود بلکه بر اساس منطق جلب( به همکاری) رفتار کنند جای تاسف بزرگی است که شرکای غربی ما بیش از حد منطق انزوا را انتخاب کرده و به اقدامات اجبار آمیز متوسل می شوند و با معرفی تحریم های یک جانبه ای که با شورای امنیت سازمان ملل متحد هماهنگ نشده اند ، برای سرنگونی رژیم ها تلاش می نمایند .
ما این رفتار غیر سازنده می دانیم . نسخه های تحمیل شده از خارج هرگز نتیجه پایداری نخواهند داد . نتیجه مطلوب تنها از راه گفتگو می تواند حاصل شود. این دیدگاه ما به طور کامل به اوضاع سوریه نیز قابل اطلاق است .

وی گفت: روسیه صادقانه از دولت سوریه و همه نیروی مخالف می خواهد که بفهمند که راهی جز آتش بس و آغاز مذاکرات وجود ندارد . اکنون می توان گفت که اوضاع سوریه روز وخیم تر می شود . مخالفان مانند سابق اسلحه ، پول و کمک اخلاقی دریافت می نمایند .
آنچه که باعث تأسف خاصی می شود ، این است که مخالفان بیش از پیش به روش تروریستی متوسل می شوند . شرکای غربی ما بر خلاف عرف جا افتاده و تغییر ناپذیر از محکوم کردن این اعمال تروریستی در شورای امنیت سازمان ملل خودداری می کنند .
در سوریه تنها ارتش آزاد سوریه نیست که علیه دولت می جنگد . در سوریه همچنین القاعده و نیرو های افراطی وابسته بدان وجود دارند . ارتش آزاد سوریه تا کنون آمادگی خود را برای همکاری با القاعده جهت سرنگونی رژیم ابراز نموده است . طرف های غربی باید بدانند در راه کدام دموکراسی مبارزه می کنند .

رقابت تسلیحاتی آسیایی ها در میان فقر مردمان !

بودجه ارتش چین با رشدی ۱۲ درصدی به بیش از ۱۰۶ میلیارد دلار رسیده است که این رقم پس از آمریکا، بیشترین بودجه ارتش در دنیا به شمار می‌آید.تاکید هند بر چین بیشتر برای کم وزن نشان دادن پاکستان است تا اینکه به فکر رقابتی واقعی با پکن باشد. اما نباید این نکته را فراموش کرد که این دو کشور دکترین مشابهی دارند.

مارکو لادمیر؛ کارشناس و تحلیل‌گر رویترز

ترجمه: مریم جعفری

عصرایران - قاره آسیا اکنون در بستر یک رقابت تسلیحاتی قرار گرفته است که تا بیش از این کسی تصورش را هم نمی‌کرد. این رقابت تسلیحاتیِ پیش‌بینی نشده نه تنها تنش‌ها در این منطقه را افزایش می‌دهد بلکه با تلاش کشورهای آسیایی برای مبارزه با فقر و شرایط بد اقتصادی نیز تضاد است.

طبق آخرین گزارش‌های منتشر شده، فاصله طبقاتی بین ثروتمندان و فقرای شمارش شده در کشورهای این قاره مانند چین، هندوستان و اندونزی از ۳۹ درصد به ۴۶ درصد در سال جاری میلادی افزایش یافته است.
این در حالی است که شرایط برخی از کشورهای آسیا به دنبال عدم رشد اقتصادی در جهان به جای رشد، در حال تجربه سیر نزولی است.

به گفته "چانگیونگ رهی" مدیر اقتصادی بانک توسعه آسیا، اکنون میزان مرگ و میر کودکانی که در خانواده‌های فقیر متولد می‌شود، تقریبا ۱۰ برابر شده است.
او ادامه می‌دهد: "در کشوری مانند هند که میان باقی کشورهای آسیایی از شرایط اقتصاد مناسبی بهره‌مند است، میزان امید به زندگی بسیار پائین ، بیماری بین نوازدان در حال افزایش است و اکثر جوانان از شرایط خوب آموزشی استفاده نمی‌کنند. این در حالی است که این کشور بعد از چین و ژاپن سومین قدرت بزرگ اقتصادی آسیا محسوب می‌شود."

به رغم تمامی گزارش‌ها، مقامات دهلی‌نو سال گذشته یکی از اصلی‌ترین خریداران سلاح در جهان بودند و تنها برای خرید جت‌های جنگنده فرانسوی ، قراردادی را به ارزش ۲۰ میلیارد دلار امضا کرده‌اند.

هند همچنین توانسته با هزینه هنگفت موشک‌های بالستیکی را تولید کند که قادر به حمل کلاهک هسته‌ای نیز هستند و یکی از خریداران عمده زیردریایی‌ها و همواپیماهای قاره‌پیما نیز به شمار می‌آید.

طبق گزارش‌های منتشر شده، هزینه ارتش این کشور طی سال‌های گذشته با افزایش ۱۷ درصدی به ۴۲ میلیارد دلار در سال رسیده است.

"پارفول بیدوای" یکی از اعضای "ائتلاف صلح و خلع سلاح‌های هسته‌ای" در این‌باره به روزنامه آمریکایی "نیویورک‌تایمز" می‌گوید که این مسئله کاملا مضحک است ؛ ما در حال ورود به مسابقه تسلیحاتی غیرضروری هستیم در حالی که منابع مالی باید برای مردمان فقیر هزینه شوند.

در کشورهای آسیای، چین نیز در مرکز این رقابت‌ها قرار دارد و به گفته کار‌شناسان رتبه دوم را به خود اختصاص داده است. این کشور نیز برای تجهیز ناوگان نظامی خود در تلاش است تا نسل جدیدی از هواپیماهای جاسوسی را بسازد و یا موشک‌هایی را تولید کند که قادر باشد هر گونه عملیات آمریکا را در نزدیکی اقیانوس آرام خنثی کنند.

بودجه ارتش این کشور نیز با رشدی ۱۲ درصدی به بیش از ۱۰۶ میلیارد دلار رسیده است که این رقم پس از آمریکا، بیشترین بودجه ارتش در دنیا به شمار می‌آید.این در حالی است که چین نیز نتوانسته رشد فقر را در کشور خود مهار کند و اکنون طبق آمار رسمی حدود ۲۵۰ میلیون چینی زیر خط فقر زندگی می‌کنند. در حقیقت تنش بین چین و دیگر ملت‌های این قاره، یکمسابقه تسلیحاتی محلی را آغاز کرده است. تایوان در این مسابقه موشک‌های ساخت آمریکا را خریداری و ژاپن نیز نیروهای خود را از شمال این جزیره به جنوب آن و در نزدیکی چین آورده است. در این جنگ تسلیحاتی فیلیپین نیز برای خرید رادار‌ها و هواپیماهای جدید تقریبا یک میلیارد دلار هزینه کرده و اخیرا به بازی جنگ آمریکا و کره‌جنوبی تنها برای آزمایش موفق موشک‌های دوربرد کروز وارد شده است. آمریکا نیز تنها به این دلیل که اندونزی تسلط خوبی به آب‌های استراتژیک این منطقه دارد، در روابط خود با ارتش این کشور بازنگری کرده است. از سوی دیگر، چین و هند به عنوان دو بازیگر اصلی منطقه وارد بازی جدیدی شده‌اند. به باور برخی از تحلیل‌گران، آزمایش‌های هسته‌ای هند بسیار کوچک هستند و تهدیدی برای پکن به شمار نمی‌روند. پکن نیز علاقه‌مند است بیشتر روی آمریکا تمرکز کند تا هندوستان.

تاکید هند بر چین بیشتر برای کم وزن نشان دادن پاکستان است تا اینکه به فکر رقابتی واقعی با پکن باشد. اما نباید این نکته را فراموش کرد که این دو کشور دکترین مشابهی دارند. یعنی هر دو کشور بر استفاده نخست از سلاح‌های اتمی تاکید نمی‌کنند، بلکه بیشتر به دنبال افزایش قدرت بازدارندگی خود هستند. مدیر اقتصادی بانک توسعه آسیا می‌گوید: "اکنون پرسش واقعی آن است که آیا آسیا می‌تواند بدون برقراری توازن بین فقرا و ثروتمندان به این رقابت تسلیحاتی ادامه داد؟ مسئله‌ای که حتی بی‌ثباتی سیاسی را در این منطقه افزایش داده است."او ادامه می‌دهد: گسترش بی‌عدالتی تهدیدی مستقیم برای رشد اقتصادی این قاره محسوب می‌شود. در این میان کار‌شناسان بین‌المللی نیز بر این باورند که هر اسلحه‌ای که ساخته می‌شود، هر ناو جنگی که به دریا می‌رود و هر راکتی که به سمت آسمان پرتاب می‌شود، در حقیقت دزدی از کسانی است که در گرسنگی به سر می‌برند و نانی برای خوردن و لباسی برای پوشیدن ندارند.

واشنگتن پست:
در شرایطی که یکی از مهمترین مباحث در عرصه سیاست خارجی ایالات متحده، شیوه درست رفتار با ایران و موضع مناسب در قبال برنامه هسته‌ای ایران است، روزنامه واشنگتن پست در قالب تحلیلی به بیان دیدگاه خود در این زمینه پرداخته است. بنا بر این تحلیل، آمریکا باید با ایران به‌‌ همان گونه‌ای رفتار کند که پنج دهه پیش با چین رفتار کرد.

به گزارش «تابناک»، روزنامه واشنگتن پست با اشاره به چالش‌های باراک اوباما در عرصه سیاست خارجی، مهمترین آن‌ها را مسأله هسته‌ای ایران دانسته و به بررسی این امر پرداخته که رئیس جمهور آمریکا برای حل این مسأله چه راهی در پیش روی دارد.

باراک اوباما در این رابطه اظهار داشته ایران مسلح به سلاح هسته‌ای مهار شدنی نیست و باید جلوی آن گرفته شود؛ اما موضع وی در این باره که وی تا چه حد در این مسیر پیش خواهد رفت و به مسیر دیپلماسی ادامه خواهد داد، مبهم است. در مقابل، میت رامنی، کاندیدای جمهوری خواه بر این باور است که باید در این موضوع منافع رژیم اسرائیل در نظر گرفته و با موضع جدی تری با ایران برخورد شود.

با این حال، به نوشته واشنگتن پست، کمتر کسی تاکنون به این موضوع توجه کرده که تصمیم‌گیران قبلی عرصه سیاست خارجی در آمریکا، در رویارویی با دشمن خود که به سلاح هسته‌ای نیز دست پیدا کرده، چگونه عمل کرده‌اند. به باور این روزنامه، «لیندون جانسون» نیز در زمان ریاست جمهوری خود در دهه ۱۹۶۰، چالش مشابهی با چین داشت.

این روزنامه ادامه می‌دهد، هرچند موقعیت و شرایط آن روز به طور کامل با شرایط کنونی منطبق و قیاس کردنی نیست، تصمیم درست جانسون در خودداری از حمله پیشگیرانه به تأسیسات هسته‌ای ایران، می‌تواند برای شرایط کنونی پیش آمده درباره ایران پندآموز باشد.

وقتی در سال ۱۹۶۴ مشخص شد که چین خود را برای انجام نخستین آزمایش هسته‌ای آماده می‌کند، هواداران و مخالفان استفاده از گزینه نظامی علیه این کشور، هر یک استدلال‌های خود را برای رئیس جمهور ایالات متحده بیان کردند. در این میان، مخالفان به کم اهمیت بودن جنبه نظامی توانایی هسته‌ای چین و غیرمحتمل بودن این موضوع که حمله آمریکا، ضربه‌ای جدی به برنامه هسته‌ای این کشور بزنند، اشاره می‌کردند.

در این میان، با اینکه برخی مقامات آمریکایی از جمله «رابرت مک نامارا، وزیر دفاع و «مک جورج باندی»، مشاور امنیت ملی معتقد بودند که کسب توانایی هسته‌ای توسط یک رژیم نظامی با تمایلات انقلابی که آسیا را تحت تأثیر قرار داده، خطرات بین‌المللی جدی به همراه خواهد داشت، اما تحلیلگران وزارت امور خارجه بر این باور بودند، هرچند چین از ادبیات تندی استفاده می‌کند، کاری نخواهد کرد که بقای خودش را به خطر انداخته و هزینه‌های بیش از اندازه‌ای برایش به همراه داشته باشد.

از سوی دیگر، با وجود اینکه برخی استدلال می‌کردند، دستیابی چین به سلاح هسته‌ای، موجب آغاز مسابقه تسلیحاتی در منطقه می‌شود، اما همین تحلیلگران وزارت خارجه معتقد بودند ایالات متحده از طریق دادن تضمین‌هایی به متحدین خود در منطقه و افزایش کمک‌ها به این کشور‌ها، می‌تواند این مسأله را مدیریت کند؛ بنابراین، هنگامی که چین در شانزدهم اکتبر ۱۹۶۴ بمب هسته‌ای خود را آزمایش کرد، کاخ سفید با جدیت بر حمایت خود از متحدین منطقه‌ایش تأکید نمود.

به باور تحلیلگر واشنگتن پست، کاری که اوباما سال گذشته در قبال متحدین آمریکا در منطقه خلیج فارس انجام داد نیز مشابه همین ماجرا بود.

به نوشته این روزنامه، برخی در آن زمان اشاره می‌کردند که حمله آمریکا به چین، صرفاً موضع چین را در این باره که آمریکا یک تجاوزگر است، تقویت کرده و به اعتبار آمریکا در سراسر دنیا لطمه وارد می‌کند. اکنون نیز کسانی که از ضرورت حمله آمریکا به ایران سخن می‌گویند، باید مشابه همین مورد، یعنی تقویت موضع ایران در جهان اسلام را در نظر داشته باشند.

واشنگتن پست می‌نویسد، رفتار چین پس از هسته‌ای شدن ثابت کرد که خویشتنداری جانسون در قبال این کشور نتیجه‌بخش بوده است. پس از آن، چین حتی در موضوع جنگ ویتنام که مهمترین تقابل این کشور با آمریکا بود نیز تنها به حمایت از متحد خود ادامه داد و هیچ‌گاه خود را مستقیم درگیر تقابل جدی با ایالات متحده نکرد.

بنابراین، هر چه ابزارهای چین برای ضربه زدن به ایالات متحده بیشتر شد، تمایل این کشور برای چنین کاری کاهش یافت. خویشتنداری جانسون، نقش مهمی در محدود نگه داشتن جنگ ویتنام داشت.

جانسون دریافت که انجام حمله‌ای پیشگیرانه علیه چین، می‌تواند درگیری در یک منطقه حساس از جهان را افزایش دهد. اکنون نیز مخالفان استفاده از گزینه نظامی علیه ایران، احتمال اوج‌گیری منازعه در یک منطقه ذاتاً بی‌ثبات را به عنوان هشداری جدی مطرح می‌کنند. در آن زمان، اقدام جانسون موجب مهار تنش‌ها شد و به جانشین وی اجازه داد ابتکارات جدیدی را در رابطه با چین دنبال کند.

در مجموع، تحلیلگر واشنگتن پست بر این باور است که دولت کنونی آمریکا باید با درس گرفتن از این کار جانسون، به گونه‌ای در قضیه هسته‌ای ایران رفتار کند که در بلندمدت زمینه کاهش تنش و حتی ایجاد مصالحه میان دو کشور فراهم شود.

 
در سال 2099 نیز جنگنده های اسرائیلی ، یک کاروان خودرو را در شمال سودان مورد هدف قرار دادند. پیشتر نیز آمریکا در سال 1998 ، کارخانه داروسازی شفا در سودان را بمباران کرده بود.
در پی تجاوز رژیم صهیونیستی به سودان و حمله غیرقانونی به یک مجتمع تولید تسلیحات در این کشور ، رسانه های اسرائیلی در صدد برآمده اند ماجرا را به ایران مرتبط کنند.

روزنامه اسرائیلی یدیعوت آحارونت در مطلبی به قلم "رون بن شای" تحلیلگر نظامی مدعی شد کارخانه مهمات سازی سودان که بامداد دیروز چهارشنبه بمباران شد متعلق به ایران بوده است!

به گزارش عصر ایران، دولت سودان می گوید انفجار بزرگ در کارخانه مهمات سازی "یرموک" به دلیل حمله جنگنده های اسرائیلی صورت گرفت اما تل آویو از تایید یا تکذیب این موضوع خودداری می کند.

در گزارش یدیعوت آحارونت آمده است: ایرانی ها زبانه های آتش در کارخانه مهمات سازی در خارطوم را مشاهده می کنند. این کارخانه چهار سال قبل توسط ایران و برای تولید اسلحه در سودان ساخته شد.


این کارشناس صهیونیست ادعا کرد ایران با هدف کوتاه کردن مسیر ارسال سلاح برای حماس و حزب الله و شاید سوریه این کارخانه را در سودان تاسیس کرده بود.

روزنامه «هاآرتص» اسرائیل نیز به نقل از «مخالفان دولت سودان» گزارش داد این کارخانه در سودان به ایران تعلق دارد.

روزنامه "اسرائیل الیوم" نیز در گزارشی مدعی شده است سودان در سال های اخیر به مسیر اصلی انتقال اسلحه از ایران به حماس و حزب الله لبنان تبدیل شده است.

این روزنامه ادعا کرد اسلحه ایران از طریق دریا به سودان می رسد و از آنجا توسط صحرانشینان سینا به غزه قاچاق می شود.



بامداد چهارشنبه ، چهار فروند هواپیمای جنگی اسرائیل ، با ورود غیرقانونی به حریم هوایی سودان و در اقدامی تجاوزکارانه ، کارخانه اسلحه سازی یرموک را در حومه خارطوم ، پایتخت این کشور بمباران کردند.

در سال 2099 نیز ، جنگنده های اسرائیلی ، یک کاروان خودرو را در شمال سودان مورد هدف قرار دادند.
پیشتر نیز آمریکا در سال 1998 ، کارخانه داروسازی شفا در سودان را بمباران کرده بود. امریکایی ها مدعی بودند در این کارخانه ، تسلیحات شیمیایی تولید می شود ولی بازرسان سازمان ملل که بعد از بمباران از محل بازدید کرده بودند ، اعلام کردند که آنجا تنها یک کارخانه معمولی دارو سازی بود که آسپرین و داروهای متعارف دیگر تولید می کند. 
 
 
در یکی از عملیات های ارتش آزاد علیه مقرهای ارتش سوریه،نیروی دریایی آلمان هدایت عملیات را بر عهده گرفته بود که با قطع اتصال ناو آلمانی با گیرنده های ارتش آزاد توسط ماهواره روسی، این پیام به آلمان ها مخابره شده که ما شما را می بینیم!
عصرایران ؛ علی قادری - یک بار دیگر بیروت و صدای انفجار ، وقتی که اشرفیه به لرزه درآمد و رئیس دایره اطلاعات سازمان امنیت داخلی لبنان را به کام خود کشید.
برای آنهایی که وسام الحسن را نمی شناسند همین اندازه کافی است که بدانند ارزش این افسر ارشد امنیتی برای حزب المستقبل و عربستان همانند عماد مغنیه برای حزب الله و ایران بود با این تفاوت که اگر حاج رضوان(عماد مغنیه) می ماند جایی برای وسام الحسن وجود نداشت!

به این ترتیب ترور "وسام الحسن" بیش از آنکه خسارتی بزرگ برای سازمان امنیت داخلی لبنان باشد ضربه ای بزرگ به پیکر استخبارات عربستان سعودی بود و پیامی روشن به پادشاه: معامله ای بزرگ در راه است و مخالفت قاطع عربستان به حذف او از معادله منجر خواهد شد.

قاتل وسام حسن کیست و با حذف او چه اهدافی را دنبال می کند؟ طبق معمول انگشت اتهام به سمت سوریه نشانه رفت.

هر چند این تفسیر به معنای پاکدستی دستگاه امنیتی سوریه در لبنان نیست و در این کشور، چه دوست سوریه و چه دشمن، در سینه خود یک داغ از ستم سوری ها یادگاری دارند اما واقعیت این است که مقصر دانستن سوریه در این انفجار با هدف سوء استفاده در رقابت های سیاسی، پایین آوردن کلاس اطلاعاتی و امنیتی مقتولی است که اکنون در کنار رفیق حریری خفته است. بازیگر میدانی که به مراتب بیشتر از خیابان های بیروت و طرابلس وسعت داشت ، میدانی که دیگر 14 مارسی ها در آن به شمار نمی آیند.

اینان تلاش کردند که در چند روز گذشته با تکرار "انقلاب کاج" ، معادله سیاسی لبنان را به نفع خویش تغییر دهند و همانگونه که سال ها با عنوان خون خواهی رفیق حریری بر دوش دیگران سوار شدند این بار نیز با نام وسام الحسن همان کنند غافل از این که معادلات 2012 هیچ شباهتی با نامعادلات 2005 ندارد.
اگر در آن زمان که آن ها توانستند به مدد حمایت های غربی و عربی "عمرکرامی" را گریه کنان از سرای حکومتی پایین بکشند، این بار نه تنها هیچ خبری از این حمایت ها نیست بلکه هر دو سوی معادله بزرگ ترجیح می دهند که "میقاتی" بماند.
به همین دلیل، در پاسخ به دوستی که در این چند روز، آخرین اخبار خیابان های پایتخت لبنان را جویا می شد، پیامک دادم: نگران نباشید در بیروت خبری نیست!

خبرها در بیروت، زمانی به پایان رسید که وسام الحسن در اشرفیه به پایان رسید و با کشته شدن وی، جایگاه عربستان در بازی "جنگ بر سر سوریه" تضعیف شد.

در طول بیش از یک سال، سازمان امنیت داخلی لبنان به نیابت از استخبارات عربستان، هدایت کننده سلاح و مسلح به سوریه بود و مناطق استان حمص سوریه ، عرصه جولان سلاح و مسلحینی بود که به مدد پوشش امنیتی که وسام الحسن به عنوان رئیس دایره اطلاعات سازمان امنیت داخلی فراهم می کرد وارد جبهه غربی و جنوبی جنگ با ارتش سوریه می شدند.

محموله های سلاحی که در این مدت از لیبی و دیگر بازارهای سیاه در اسراییل و اروپای شرقی به بندر طرابلس یا بیروت می رسید با هدایت سرتیپ وسام به عکار و بقاع شرقی می رسید تا وارد سوریه شود.

در این میان نقش نیروی دریایی آلمان یعنی همان جایی که وسام الحسن آخرین جلسه عمرش را با اداره امنیت فدرال آلمان برگزار کرد کاملا برجسته بود.
محموله های سلاح از برابر ناوچه های جنگی آلمانی عبور می کرد که در دریای مدیترانه در قالب نیروهای یونیفیل و قطعنامه 1701 شورای امنیت مسئولیت مراقبت از مرزهای دریایی لبنان در برابر ورود سلاح غیرقانونی را بر عهده داشتند.

انفجار در لبنان
نیروی دریایی آلمان تا به اندازه ای در بحران سوریه نقش آفرین است که به گزارش شبکه المیادین در یکی از عملیات های ارتش آزاد علیه مقرهای ارتش سوریه، هدایت عملیات را بر عهده گرفته بود که با قطع اتصال ناو آلمانی با گیرنده های ارتش آزاد توسط ماهواره روسی، این پیام به آلمان ها مخابره شده که ما شما را می بینیم!

بر خلاف ترکیه که هزینه های سنگین اقتصادی، امنیتی و سیاسی در بحران سوریه پرداخت کرده و تداوم وضعیت کنونی به شدت به زیان آنکار است، عربستان به هیچ وجه نگرانی های ترکیه را نداشت.
کینه های ریاض از دمشق به اندازه ای پر رنگ بود که حتی اگر این بحران تا ابد نیز تداوم می یافت برای سعودی ها هیچ تفاوتی نمی کرد. به همین دلیل بود که عربستان بر خلاف ترکیه هیچ تمایلی برای ورود به کمیته چهار جانبه حل بحران سوریه از خود نشان نداد چرا که با هل دادن لبنان به این معرکه، ریاض نقش آتش بیار معرکه ای را ایفا می کرد که خود از این آتش به دور بود.

از سوی دیگر عربستان نسبت به تضعیف ترکیه در تنور سوریه نیز چندان بی رغبت نبود چه اینکه آل سعود بخوبی می دانند در پس تحولات عربی، جدال اصلی آنها بر سر رهبری جهان سنی با ترک ها خواهد بود.

در باکو ، نخست وزیر ترکیه که تا چندی پیش سودای خواندن نماز جماعت در مسجد امویان دمشق را داشت و وزیر امورخارجه اش تا مدت ها نسخه یمنی را برای حل بحران سوریه توصیه می کرد در یک عقب نشینی آشکار به احمدی نژاد توضیح داد که چگونه غرب و ایالات متحده آماده معامله بر سر پرونده سوریه است و ترکیه آماده پذیرش دوره انتقالی در سوریه با هدایت بشار اسد است.

به این ترتیب به نظر می رسد طرفین بحران سوریه تلاش دارند با افزایش برگه های خویش وارد معامله شوند. جدال اصلی در حال حاضر دیگر در حلب یا اطراف دمشق نیست. معرکه اصلی در حال حاضر بالا بردن سهام ها برای معامله کردن است.
همانگونه که روسیه، ایران و چین با حمایت هیأت هماهنگی مخالفین نظام سوریه و حفظ تعادل آنها با بشار اسد ، جایگاه خویش را در آن سوی میز تثبیت کردند، غرب و ترکیه نیز تلاش می کنند که شورای ملی سوریه و ارتش آزاد را وارد معادله دوره انتقالی نمایند؛ مساله ای که روسیه، ایران و چین و البته نظام سوریه به هیچ وجه زیر بار آن نخواهند رفت.

دوره انتقالی با هدایت بشار اسد و برگزاری انتخابات پارلمانی و سپس ریاست جمهوری به معنای حذف عربستان از صحنه بازیگران بحران سوریه است و حذف وسام الحسن در بیروت نیز به معنای پایان دادن به نقش نیروهایی است که از سوی عربستان در جبهه غربی و جنوبی سوریه تغذیه می شدند.
این اصلی ترین پیام ترور سرتیپ در بیروت است که مخاطب آن عربستان است. به این ترتیب به همان میزان که نظام سوریه از حذف وسام الحسن منتفع می شود ترکیه نیز برای بالا بردن سهام خویش در پایتخت های اروپایی و واشنگتن در برابر عربستان سود خواهد برد. البته این به معنای دخالت قطعی سازمان اطلاعات و امنیت ترکیه(میت) در این ترور نیست چه اینکه چنین عملیاتی خارج از توان اطلاعاتی و لجستیکی ترکیه در لبنان است.

کسانی که وسام الحسن را در اشرفیه ترور کردند به دنبال تغییر شرایط بحران سوریه و بهم زدن معادله آن بودند البته نه در آن سویی که نظام سوریه و متحدانش ایستاده اند و نه میان دو سوی مخالف معادله ، بلکه نتیجه اصلی این ترور باز تعریف پارامترها و وزن دهی مجدد آنها در آن سویی از معادله بود که غرب، ترکیه، عربستان و قطر ایستاده اند.  در لبنان خبری نیست حداقل اینکه دیگر خبری ارزشمند نخواهد بود. بیچاره آنهایی که در این چند روز با هجوم مسلح به خیابانهای بیروت و طرابلس تصور می کردند که این پیراهن عثمان نیز شبیه پیراهن قبلی است. دیر یا زود همه خواهند دانست که کشته شدن وسام الحسن در بیروت پایان تاریخ مصرف آنهایی بود که سرشان بی کلاه مانده است، سری که در انتخابات پارلمانی سال آینده این کشور به آرایشگاه خواهد رفت!  
 
مرکز مطالعات استراتژیک آمریکا نوشت: در رزم‌آیش اخیر و در منطقه خلیج فارس، ایران نشان داد در حال تقویت قابلیت‌های نبرد نامتقارن است و می‌تواند با به‌کارگیری روش‌های مختلف، نیروی دریایی آمریکا را تهدید کند.
به گزارش مشرق به نقل از فارس، اندیشکده «مرکز مطالعات بین‌المللی و استراتژیک» در گزارشی به قلم «آنتونی‌کوردزمن، بردلی باسرمن و سام خضایی» درباره «تقابل آمریکا ـ ایران و تلاش‌های واشنگتن برای تغییر نظام ایران» گزارشی را منتشر کرده است که خبرگزاری فارس، اهم مطالب آن را منتشر می‌کند:

در آینده نزدیک آمریکا نیازمند حصول اطمینان از تاثیر پذیری تحریم‌های تحمیلی برای رسیدن به مذاکرات موفقیت آمیز است. این به مفهوم تعقیب موارد ذیل است:

ـ آمریکا باید در حد توان اقداماتی را انجام دهد تا تحریم‌های سازمان ملل، تحریم‌های چند جانبه و یکجانبه موثر شوند. زمان برای رویکرد‌های تدریجی به اتمام رسیده و اگر قرار است این مسئله ختم به خیر شود باید پیش از استقرار یک جنگ افزار هسته‌ای از سوی ایران صورت گیرد.

این امر البته بایستی قبل از اقدام نظامی پیش دستانه اسرائیل که منطقه را در یک رقابت تسلیحاتی هسته‌ای خواهد انداخت یا ایران به حدی از فن‌آوری هسته‌ای می‌رسد که هیچ بازرسی قادر به تشخیص فعالیت‌های پنهانی این کشور به سمت تولید جنگ افزار هسته‌ای باشد، صورت گیرد .


باید با اعمال سیاست‌های تشویقی وارد میدان شد

ـ باید آشکارا آمریکا و متحدانش مشوق‌هایی را به ایران برای قطع برنامه‌های هسته‌ای و قطع تحریم‌ها ارائه دهند. آمریکا باید به دیگر کشورها مشوق‌های حقیقی خود را نمایش دهد.

تحریم‌ها به تنهایی کافی نیست. ایران نیاز دارد تا ببیند که آمریکا و بقیه اعضای گروه 1+5 مشوق‌هایی را در رابطه با ارسال سوخت هسته‌ای، رهایی از تحریم‌ها، سرمایه گذاری تجاری و کمک به بخش توسعه انرژی این کشور انجام خواهند داد. اگر تحریم‌ها واقعا «چماق» هستند، آمریکا در عوض باید طوری وانمود کند که مشوق‌های واقعی نیز در کار هستند.

اشتباهات روی داده در زمان نبرد آمریکا با عراق هرگز تکرار نشوند

ـ آمریکا باید تعامل شدیدی را با اسرائیل، کشورهای حاشیه خلیج فارس و اروپایی داشته باشد و باید بداند که متحدان اروپایی‌اش بدون مشورت با آن‌ها اقدامی را انجام نمی‌دهند. در این منطقه آمریکا باید به اندازه کافی شفاف عمل کند تا جهان را متقاعد کند اشتباهاتی را که منجر به نبرد در عراق شد دیگر مرتکب نخواهد شد بلکه گوش شنوایی هم دارد.

ـ مردم ایران و متحدین این کشور و جهان قانع شوند که ایران در پی کسب سلاح هسته‌ای است. همچنین توضیح داده شود که چگونه یک بحران در خلیج فارس ممکن است که منجر به تهدید بر علیه همه کشورهای منطقه شود حتی کشورهای در حال توسعه خارج از این منطقه نیز دچار آن شوند. این موضوع از طریق ارتباطات راهبردی موثر عینی پی‌گیری شوند. استناد صرف به گزارش‌های آژانس بین المللی هسته‌ای و ادامه فشارهای دیپلماتیک نیز کافی نیست.

ـ تعامل کامل با سازمان ملل، آژانس بین المللی هسته‌ای و متحدین برای ارتقا توافق‌نامه‌های لازم جهت اطمینان سازی کردن بابت حصول انطباق کامل به توافق هسته‌ای ثبات دار و با دوام. تنها کاهش نگرانی فوری از جانب آژانس برای ایران کافی نیست و باید آشکارا مشخص شود که هرگونه مذاکره‌ای با توافقنامه عملی خاتمه خواهد یافت.

دخالت مستقیم در امور داخلی ایران قطع شود

ـ پرهیز از مداخله براندازانه و تغییر حکومت و البته حفظ ارتباط با ایرانیان مخالف خارج از کشور و ترغیب گروه‌های سیاسی داخلی به‌سوی دموکراسی و نوگرایی. تمرکز بر حکومتی اصلاح طلب در زمان چانه زنی با مقامات ایرانی در گفتگو‌های هسته‌ای.

آمریکا باید طرح کنترل تسلیحاتی را حمایت کرده و در عین حال از گزینه سیاسی برای اجرای «ان‌پی‌تی» استفاده نماید و ابزار مناسب را برای آزادی عمل آژانس بین المللی هسته‌ای فراهم کند. البته منطقه عاری از سلاح‌های کشتار جمعی هسته‌ای بنابر پنج دلیل ذیل غیر ممکن است:

ـ پافشاری ایران بر برنامه‌های هسته‌ای و موشکی.

ـ نیاز به حفظ نیروی هسته‌ای و موشکی اسرائیل.

ـ فقدان چشم انداز صلح تمام کمال اعراب و اسرائیل.

ـ برنامه‌های موشکی و سلاح‌های شیمیایی و بیولوژیکی اعراب و افزایش علاقه به برنامه‌های هسته‌ای در بین آن‌ها.

ـ مشکل رو‌به رشد در فراهم شدن امکان بازرسی‌های هسته‌ای مناسب .

مذاکرات در بدترین شرایط نیز بهترین گزینه هستند

تحریم‌ها‌ و دیپلماسی بهترین اسباب از مجموعه گزینه‌های بد هستند اما بعید است که آن‌ها باعث توقف پیشرفت ایران به سوی تولید سلاح هسته‌ای شوند. با وجود فقدان پیشرفت‌های دیپلماتیک و آشکار شدن اقدامات تاخیری ایران، هنوز می‌توان به افق مذاکرات موفق آمیز نگریست.

مذاکرات قادر هستند تا در روابط ایران و آمریکا تغییراتی بلند مدت را فراهم آورند درحالی‌که حمله نظامی یا تحریم‌ها قادر به فراهم آوردن چنین وضعیتی نیستند.

با افزایش زمان خطر نیز افزایش خواهد یافت و رقابت ایران و آمریکا مبدل به «بازی طولانی» خواهد شد. در صورت مسدود شدن انتقال نفت ایران از خلیج فارس، این کشور بیش از هر کشور دیگری ضرر خواهد دید. از سوی دیگر ایران نمی‌تواند دل به موفقیت در رویارویی معمول با آمریکا و متحدین این کشور در خلیج فارس داشته باشد.

ایران از مکانیسم افزایش بهای نفت برخوردار است

اظهارات و اقدامات فزاینده و شدید ایران بر بهای نفت تاثیر گذاشته است. هنگامی که ایران در پاسخ به دور تازه تحریم‌ها صادرات نفت خود به انگلیس و فرانسه را قطع کرد بهای این ماده در فوریه 2012 در جهان افزایش یافت.

یک ایران هسته‌ای دیگر زور نخواهد شنید

اگر مواجهه نظامی و تحریم‌ها برای چندین سال طول بکشند، آنگاه بهای زیاد طولانی مدت نفت را باید انتظار داشته باشیم که بر اقتصاد جهان نیز فشار وارد خواهد نمود. این باعث ارتقای توان قابلیت‌های نبرد نامتقارن ایران خواهد شد و اگر این کشور در این مدت ساخت سلاح هسته‌ای خود را به پایان رساند ، آنگاه کشورهای دیگر از ترس یک ایران هسته‌ای تحریم‌ها واعمال فشار را کنار خواهند گذاشت زیرا ایران دیگر قدرت تلافی خواهد داشت.

افزایش فشار بر ایران همچنین منجر به بروز خطراتی خواهد شد. اجرای رزم‌آیش‌های نظامی و حتی ذکر آن نیز به افزایش تنش منجر خواهد شد و در عین حال پیشرفت ایران به سوی جنگ افزارهای هسته‌ای ممکن است که منجر به حملات پیشدستانه اسرائیل شود که آنگاه باعث می‌گردند تا آمریکا از بین حمله نظامی جهت پایان دادن به برنامه هسته‌ای ایران و یا عدم انجام کاری که در واقع کشتن فرصت ضربه زنی به تاسیسات هسته‌ای ایران است، یکی را استفاده کند.

نتیجه نهایی این است که آمریکا و متحدین عرب و اسرائیل با تحریم‌هالی مالی، بانکی و انرژی و کنترل تسلیحاتی مدام با احتمال رویارویی با ایران مواجه هستند. آن‌چه که امروز به عنوان «بحران» از آن تعریف می‌شود ممکن است تبدیل به واقعیتی پایدار شود که تنها می‌تواند از طریق همکاری نزدیک بین آمریکا و متحدانش با تغییر حکومت ایران پایان داده شود.

مذاکرات متمرکز بر برنامه هسته‌ای ایران اگرچه موفق بوده‌اند اما دست‌آورد‌های محدودی داشته‌اند. ایران در حال تقویت موشک‌های برد بلند متعارف خود است و سعی دارد قدرت هدف‌گیری آن‌ها و پایانه‌های هدایتی‌شان را برای عملیات مناسب تر بهبود بخشد. همچنین ایران در حال آزمایش پهپادهای دقیق و موشک‌های کروز برد بلند است که می‌تواند بر علیه هدف‌های حیاتی استفاده شوند.

ایران، بی‌اعتنا مسیر خود را خواهد یافت

بسته به نوع دور نهایی مذاکرات و نوع همکاری ایران با بازرسی‌های واقعی، این کشور ادامه گسترش نصب سانتریفیوژهای دقیق‌تر، امتحان موشک‌ها و سنجش دقت و درستی عملکرد آن‌ها برنامه های هسته‌ایش را ادامه خواهد داد.

این‌ها می‌توانند پیشرفت‌های قابل ملاحظه‌ای را برای ایران در زمینه توسعه و افزایش جنگ افزارهای گرما هسته‌ای داشته باشند. با این وضعیت ایران یک قدرت دارای سلاح بیولوژیکی، شیمیایی باقی خواهد ماند.

ایران استاد نبرد نامتقارن است

در رزم‌آیش اخیر و در منطقه خلیج فارس، ایران نشان داد که در حال تقویت قابلیت‌های نبرد نامتقارن است و می‌تواند با به‌کارگیری روش‌های مختلف نیروی دریایی آمریکا را تهدید کند. این کشور همچنین از نیروی قدس که یگانی اطلاعاتی است تهدید بر علیه کشورهای متحد و اسرائیل به حساب می‌آید و البته از حلقه نفوذ خود در عراق، سوریه و لبنان استفاده می‌کند. این کشور حامی جنبش‌هایی چون حزب الله و برخی از شیعیان در عراق و افغانستان است.

این بدین معنی است که باید تداوم تمرکز بر تحریم‌ها و تلاش در نظارت تسلیحاتی با افزایش قابلیت‌های نظامی برای مهار و بازدارندگی ایران افزایش یابند.

آمریکا بهتر است که توانایی استفاده از نیروی نظامی را بر علیه ایران حفظ و حتی افزایش دهد. آمریکا و متحدینش باید آشکارا اعلام کنند که ایران در صورت انجام آزمایش هسته‌ای، مونتاژ جنگ افزارهای هسته‌ای و یا حتی اسقرار آن‌ها با حمله نظامی مواجه خواهد شد.

آمریکا و متحدینش باید روش‌‌هایی را پیدا کنند که به ایران هشدار دهد هرگونه تلاش برای مسدود کردن خلیج فارس و یا رویارویی در عرصه گسترده بین ایران و آمریکا و متحدینش منجر به درگیری مستقیم نظامی خواهد شد.

رویکرد دیپلماتیک در اولویت قرار دارد

سیاست بازدارندگی و مهار ایران و در عین حال اعمال تحریم‌ها و مذاکرات تنها گزینه‌های نسبتا مطمئن و بسیار متفاوت با گزینه‌های نظامی است و نسبت به آن نیز اولویت دارند.

نتایج واقعی تحریم‌ها و دیپلماسی همراه با به‌کارگیری نیروی نظامی بسیار غیرقابل پیش بینی هستند و البته خطر پذیری نیز بالا است و به کارگیری نیروی نظامی باید آخرین گزینه باشد.

حملات پیشگیرانه احتمالا فرصت مذاکرات موفقیت آمیز را پایان داده و منجر به آغاز ایجاد دوره مهار شبیه دوره جنگ سرد خواهند شد.

شاید استفاده از نیروی نظامی تصمیم ایران را مورد دیگری کند

همچنین استفاده از این سطح نیروی نظامی شاید ایران را متقاعد کند که جنگ افزارهای هسته‌ای برای جلوگیری از حملات آتی نظامی مورد نیاز هستند و تلاش‌های این کشور را برای تولید چنین سلاحی دو چندان خواهد کرد.

یک حمله مجزای نظامی ممکن است تنها برای چند سال در برنامه‌های هسته‌ای ایران خلل وارد کند اما این امر باعث می‌شود تا ایران بهانه برای خروج از ان پی‌تی و آژانس بین المللی هسته‌ای و بازرسی این نهاد داشته باشد.

اگر آشکار شود که دیگر نمی‌توان جلوی آن‌را گرفت یا این‌که مستنداتی وجود داشته باشد که بر اساس آن ایران به سرعت جنگ افزار هسته‌ای تولید خواهد کرد، آنگاه باید اقدام عاجلی صورت پذیرد.
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد