سلام خوزستان

انتشار اخبار سیاسی- اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خوزستان

سلام خوزستان

انتشار اخبار سیاسی- اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خوزستان

اخبار وگزارشات سیاسی و اقتصادی و تحلیل

 
 
 

تا می توانید نفت‌خام بخرید و ذخیره‌ کنید ، ما می خواهیم حمله کنیم!

اظهارنظر یک کارشناس بنیاد اقتصاد کلان اسرائیل در مورد حمله به ایران ، بازتاب وسیعی در رسانه های غربی داشته است. وی با اشاره به این نکته که تنش میان اسرائیل و مصر بر سر مناسبات قاهره با تهران اوج گرفته است، از کشورهای صنعتی خواسته که با خرید نفت‌خام بر ذخایر استراتژیک خود بیافزایند.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
اظهارنظر یک کارشناس بنیاد اقتصاد کلان اسرائیل در مورد حمله به ایران ، بازتاب وسیعی در رسانه های غربی داشته است.به گزارش سرویس بین الملل «انتخاب» ؛ دیوید گلدمن که روزنامه های آلمانی از او به عنوان «یک کارشناس مشهور بنیاد اقتصاد کلان » یاد کرده اند، به کشورهای صنعتی توصیه کرد که نفت‌خام بخرند و ذخیره‌کنند، زیرا اسرائیل قطعا تا پایان سال‌جاری قطعاً به تاسیسات اتمی جمهوری اسلامی حمله خواهد کرد.گلدمن با اشاره به این نکته که تنش میان اسرائیل و مصر بر سر مناسبات قاهره با تهران اوج گرفته است، از کشورهای صنعتی خواسته که با خرید نفت‌خام بر ذخایر استراتژیک خود بیافزایند.وی می گوید: انگیزه ها برای حمله به ایران بسیار زیاد شده و به نظر من ، قطعاً امسال اسرائیل به ایران حمله خواهد کرد.در حالی که تهدیدهای رژیم اسرائیل علیه ایران طی روزهای اخیر به طرز بی سابقه ای زیاد شده است ، علی اکبر صالحی با وجودی که گفته «هر تهدیدی را جدی می گیریم» افزوده است: اگر می‌خواست حمله کند اینقدر داد و فریاد نمی‌کرد
 
 
 
 
ترکیه؛ چاه کنی که به چاه افتاد 

خبرگزاری فارس: مهاجرت بسیاری از اکراد از مناطق شرقی به استانهایی چون استانبول و جتی آنکارا به عنوان دو شهر اصلی ترکیه و برهم زدن توازن جمعیتی در بسیاری از مناطق شهری نگرانی حکام ضد کرد دولت وقت ترکیه را مهیا ساخته است. 

خبرگزاری فارس: ترکیه؛ چاه کنی که به چاه افتاد

در بررسی علل و عوامل اصلی وقوع آشوبها و نابسامانی های سوریه موارد گوناگونی را می توان لحاظ کرد. در کنار موضوعات داخلی ای چون؛ ناهمگونی های موجود در بافت اجتماعی سوریه، مشکلات نظام سیاسی سوریه باید عوامل تاثیرگذار بیرونی نیز مورد توجه قرار گیرد. بی تردید وضعیت امروز سوریه حکایت از تاثیر بیشتر محرکهای بیرونی در قیاس با موضوعات و محرکهای داخلی دارد.

موضع رسانه های دنیا چه رسانه های عربی و چه رسانه های غربی در قبال حوادث سوریه حکایت از وجود دستی مشترک در آشوبهای سوریه را دارد. در این میان عملکرد رسانه های منطقه ای که تحت کنترل دولتهایی چون ترکیه، عربستان و قطر فعالیت می کنند از برجستگی تخریبی خاصی برخوردار است. در این بین، دولت ترکیه به عنوان یکی از سردمداران اصلی مخالف با نظام سیاسی سوریه با ابزارهای متعدد نرم و سخت به تهاجم همه جانبه علیه تمامیت ارضی دولت همسایه خود پرداخته و از هیچگونه تلاشی مضایقه نکرده است.

با اینحال وضعیت خاص ترکیه و مشابهتهای متعدد این کشور با سوریه به لحاظ اجتماعی، فرهنگی، ژئوپلتیک و حتی سیاسی شرایط خاصی را برای هرگونه اقدام متقابل و پاتکهای احتمالی دولت سوریه علیه نظام سیاسی ترکیه ایجاد نموده است. مسئله کردها و نیز علویان نمونه آشکاری از وجه تشابه دو کشور می باشد. وجود کردها در مرز مشترک ترکیه با سوریه و ناسازگاری مضاعف آنها با دولت ترکیه بیش از کشورهایی چون سوریه، ایران و عراق موضوعیست که به درستی از دیدگاه دولت سوریه نیز به عنوان یک برگ برنده بدان توجه شده است.

مرز مشترک ترکیه و سوریه به طول 900 کیلومتر عملا منطقه تحت کنترل کردها به شمار می رود. کردهای مخالف آنکارا که در سال 2009 داوطلبانه سلاحهای خود را زمین گذاشته بودند در سال 2010 به این آتش بس یکطرفه پایان داده و مبارزات خود علیه دولت مرکزی را از سر گرفتند. این امر در روزهای اخیر و به تبع آزادی عمل کردهای موجود در مرز مشترک سوریه و ترکیه از اهمیت دوچندانی برخوردار شده است. توجه به این نکته باتوجه به ه‍ژمونی کردهای ترکیه در قیاس با کردهای سایر کشورها حاوی نکات ارزنده ایست که دقت در آن می تواند نحوه رقم خوردن معادلات آینده منطقه را تبیین نماید.

کردستان ترکیه نام غیررسمی بخش شرقی ترکیه است که ساکنان آن کرد هستند. این منطقه حدود 230000 کیلومتر مربع، یا نزدیک به یک سوم خاک ترکیه را در بر می‌گیرد. جمعیت کردهای ترکیه حدود 19 میلیون تن تخمین زده می‌شود. اهمیت این امر در نگاهی به آخرین سرشماری فراگیر در ترکیه که جمعیت این کشور را با عددی در حدود 76٫8 میلیون تن جمعیت بیان داشته است هویدا می گردد. از این جمعیت حدود 75 درصد مردم ترک‌زبان و 25 درصد نیز کرد هستند.

در کنار این نسبت جمعیتی تاثیرگذار میان کردها و ترکهای ترکیه که در سایر کشورهای منطقه دیده نمی شود ازلحاظ توزیع جمعیتی نیز کردها در شرایط تاثیرگذاری قرار گرفته اند. این امر به ویژه در دهه های اخیر و همزمان با آغاز قیام فراگیر کردهای ترکیه به رهبری عبدالله اوجالان بیش از پیش چالشهایی اساسی را برای دولت ترکیه ایجاد کرده است. بااینحال مهاجرت بسیاری از اکراد از مناطق شرقی به استانهایی چون استانبول و جتی آنکارا به عنوان دو شهر اصلی ترکیه و برهم زدن توازن جمعیتی در بسیاری از مناطق شهری نگرانی حکام ضد کرد دولت وقت ترکیه را مهیا ساخته است.

درکنار تمام این موارد باید سیاستهای غلط دولت به اصطلاح اسلامگرا را که به ویژه در سالهای اخیر به اجرا درآمده است را لحاظ کنیم. حجم تقابل و هجمه علیه کردهای ترکیه در دوران زمامداری اسلامگرایان نه تنها کاهش نیافت بلکه روندی رو به رشد را طی کرد. امروز وضعیت کردهای ترکیه به مانند انبار باروتیست که با کوچکترین جرقه آتشی فراگیر را در کل منطقه به راه خواهد انداخت. متاسفانه این عامل محرک نه ازسوی دشمنان ترکیه بلکه توسط خود زمامداران دولت به اصطلاح اسلامگرای ترکیه ایجاد شد. در کنار موضوع کردها مسئله علویان ترکیه نیز باید مورد توجه قرار گیرد. تقابل میان علویان ترکیه با اهل تسنن آن در روزهای اخیر و همزمان با توهینهای پیاپی اردوغان به مقدسات آنها از شدت بیشتری برخوردار شده است.

رجب طیب اردوغان نخست وزیر ترکیه در یک برنامه زنده تلویزیونی که موضوع اصلی آن علویان ترکیه بود یکی از عبادتگاه‌های مهم علوی تبارهای ترکیه موسوم به "جم اوی" را با صفت "عجوبه" به معنای بسیار زشت و غیرقابل نگاه کردن مورد خطاب قرار داد. در تاریخ جمهوری ترکیه علویان همواره مورد توهین و ظلم اهل تسنن قرار گرفته اند. این تقابل تاریخی که همزمان با روی کار آمدن آتاتورک و پی ریزی نظان لائیک از شدت کمتری برخوردار شده بود در ماه های اخیر و باتوجه به مواضع خصمانه دولت ترکیه علیه نظام سیاسی سوریه(علویان سوریه)، گسترش یافته است. هرچند به دلیل اختلافات فاحش موجود در دو قرائت سوری و ترکی از فرقه علوی نباید گمان کرد که علویان ترکیه و سوریه تمام قد به پشتیبانی از یکدیگر خواهند پرداخت.

علویان سوریه یا نصیریون‎ گروه مذهبی عرفانی در سوریه هستند که پیرو شاخه‌ای از شیعه دوازده امامی است. فرقه نصیریه در قرن پنجم هجری قمری از شیعه امامیه منشعب شد. اطلاعات صحیح دربارة این فرقه بسیار کم است. در سوریه بین پانزده تا بیست درصد جمعیت شیعه علوی هستند. در حالی که علویان ترکیه بیشتر از تبار صوفیان‌ هستند. علویان سوری که تا دوران جدید از نظر شیعیان بدعت‌گذار شمرده می‌شدند با فتوای امام موسی صدر قرائتی از مذهب شیعه به حساب آمده و به رسمیت شناخته شدند. این درحالیست که علویان ترکیه نیز به رغم وجود تفاوتهایی در اعتقادات در مجموعه شیعیان دوازده امامی قرار می گیرند.

امام خمینی بطور رسمی علویان ترکیه را به عنوان بخشی از شیعیان دسته‌بندی نمود. علویان ازین جهت که ستایشگر حاجی بکتاش والی هستند، دیدگاه تنگاتنگی با بکتاشیه دارند. جمعیت این گروه بین 15 تا 25 میلیون (پیرامون 25٪ تا 40٪ خمعیت ترکیه) برآورد می‌شود. 40٪ علویان کرد و زازا هستند به عبارتی 25٪ کردها و زازاها علویند. بیشتر علویان در مرکز آناتولی زندگی می‌کنند. دشمنی دیرینه علویان با سنی‌ها بویژه در دوران عثمانی پیشینه‌ای دیرین دارد. سنی‌ها، علویان را کافر به سنت‌های اسلامی برشمرده و از طرف دیگر علویان نیز برین باورند که قرآن پس از حضرت محمد تحریف شده‌است. این دشمنی با توجه به حنفی مذهب بودن ترکان شکاف بیشتری پیدا کرده‌است. اما در نواحی خاوری ترکیه با توجه به زیاد بودن کردها و زازا‌های ایرنی‌تبار و شافعی مذهب بودن اهل سنت این ناحیه که خود را دوستدار اهل بیت می‌دانند، علویان رابطه تنگاتنگی با سنی‌ها دارند. هرچند فتوای آیت‌الله خمینی مبنی بر مسلمان شمردن علویان را می‌توان پایانی بر چند سده کشمکش درباره این گروه دانست با اینحال مواضع اخیر دولت ترکیه در قبال سوریه و به تبع اکراد و علویان ترکیه بسترهای تنشهای مجدد تاریخی را مهیا ساخته است.

صالح شاه میرزایی

منبع : مرکز اسناد انقلاب اسلامی 

 

 

 

عصرایران ؛ علی قادری - تردیدی نیست که بحران سوریه دارای زمینه های داخلی است. این بحران زمانی آغاز شد که امواج انقلاب های عربی به پیکره نظام حاکم بر این کشور برخورد کرد.
نظامی که هر چند بسیار بهتر از شیخ نشین هایی است که امروز خواهان دموکراسی برای سوریه هستند اما باید اعتراف کرد که این نظام نیز مانند سایر نظام های عربی، استبداد زده و دارای ساختاری غیر دموکراتیک بود.  وقتی این بحران در شهرهای کوچک آغاز می شد با فرصتی که نظام سوریه در آرامش در پایتخت و بسیاری از مناطق دیگر به دست آورد اقدام به اصلاحاتی در ساختار و قانون اساسی خویش کرد: حالت فوق العاده در کشور خاتمه یافته اعلام شد، سیستم تک حزبی حذف و ریاست جمهوری مادام العمر نیز الغاء گردید. اصلاحاتی که هرچند با تاخیر در سوریه انجام شد اما هر کدام از آنها به تنهایی کافی بود تا در شرایط عادی ، چهره گذشته نظام را تغییر دهد. با وجود اینکه این اصلاحات مورد استقبال بخش های گسترده ای از مردم قرار گرفت اما در عمل نتوانست مانع از پیشروی بحران در سرزمین شام شود بویژه زمانی که بخشی از مخالفین با اتکا به تجربه لیبی، رویکرد مسلحانه را برای تغییر نظام اتخاذ کردند. گذشت زمان نه تنها برای سوری ها بلکه برای دیگران نیز ثابت کرد که "تداوم بحران" این کشور بیش از آنکه ناشی از تاخیر نظام در پاسخگویی به مطالبات مشروع مردم این کشور باشد ریشه در یک طرح سازمان یافته منطقه ای و بین المللی دارد که هدف آن اخراج سوریه از محور منطقه ای ایران و بین المللی روسیه است ؛ هدفی که در قالب ضمانت نامه خروج نظام سوریه از بحران از سوی وزیر امور خارجه قطر به بشار اسد ارائه شد اما با مخالفت صریح او مواجه گردید.  اظهارات اخیر هیلاری کلینتون در ترکیه را می توان شاه بیت عدم حل مسالمت آمیز بحران سوریه دانست: فشارها به سوریه تا زمان قطع پیوند این کشور با ایران و حزب الله ادامه خواهد داشت.  اظهاراتی که به روشنی نشان می دهد آنچه که امروز در سوریه در جریان است "جدال برای سوریه" نیست بلکه "جنگ بر سر سوریه" است ، جدالی که پایان آن، "نقشه جدید خاورمیانه" را ترسیم خواهد کرد. با انفجار مقر شورای امنیت ملی در دمشق و ورود گروه های مسلح به حومه جنوبی و غربی دمشق، بسیاری تصور کردند که کار نظام دیگر تمام شده است اما مدیریت سیاسی و یکپارچگی ارتش از یک سو و پشتیبانی حامیان منطقه ای و بین المللی آن باعث شد که سناریوی تصرف دمشق با شکست مواجه شود و به این ترتیب ثابت شود که سوریه، لیبی نیست.می گویند اگر نمی توان دشمنی را شکست داد باید تا جایی که می توان او را تضعیف کرد تا پس از مدتی، خود به خود از پای در آید. در کنار تحریم ها، فشارهای دیپلماتیک و به ویژه پروژه انشقاقات سیاسی و نظامی، محور این تلاش ها بر تفکیک حاکمیت حکومت مرکزی بر اراضی کشور استوار شده است ، سناریویی که با نام ایجاد منطقه پرواز ممنوع در شمال سوریه و بطور مشخص از حومه شمالی حلب تا ادلب در شمال غرب کلید خورده است. این سناریو که از ابتدای تشدید بحران سوریه از سوی غرب و برخی از کشورهای منطقه عنوان می شد، در دیدار اخیر هیلاری کلینتون و اردوغان با قوت و جزئیات بیشتر مطرح شد.روزنامه الاخبار چاپ بیروت هفته گذشته تفاصیل این طرح مشترک را منتشر کرد. این طرح که با استفاده از تجربیات شکست ارتش سرخ در افغانستان تهیه شده است به دنبال ایجاد یک منطقه ممنوعه پروازی با تکیه بر توانایی های منحصر بفرد موشک اندازهای استینگر است که این سلاح با توجه به ماهیت جنگ کنونی سوریه و ویژگی های محیطی شمال این کشور قابلیت کاربری علیه میگ های سوری را داراست.  به گزارش الاخبار با تایید طرف امریکایی، استینگرها با مدیریت دستگاه اطلاعاتی ترکیه و هدایت افسران نظامی این کشور در اختیار جنگجویان وابسته به ارتش آزاد سوریه قرار خواهد گرفت و آموزش های لازم جهت بکارگیری این موشک اندازها نیز به این افراد ارائه خواهد شد. در طرف مقابل سوری ها نیز در برابر سناریوی ایجاد منطقه پرواز ممنوع سکوت نخواهند کرد. سوریه از یک سو تلاش می کند که نبرد حلب را تا پاکسازی حومه شمالی این شهر تا شهرک اعزاز در مرز با ترکیه را ادامه دهد.گزارش های میدانی نشان دهنده پیشروی نیروهای دولتی است اما به نظر می رسد که امر نیازمند زمان است. برخی منابع آگاه معتقدند که سوریه تسلیح مخالفین مسلح به موشک اندازهای استینگر از سوی آمریکا و ترکیه را با تسلیح پ.ک.ک به موشک های سام نسل جدید پاسخ خواهد داد که این امر می تواند یک تغییر استراتژیک در حملات هوایی ارتش ترکیه علیه مخالفین کرد ایجاد کند. صرف نظر از تاثیرات میدانی که بکارگیری این تسلیحات مدرن می تواند در روند درگیری های سوریه و یا جدال آنکارا با پ.ک.ک به همراه داشته باشد باید اعتراف کرد که تغییر در توازن قوا به ضرر امنیت منطقه ای و حتی جهانی تمام خواهد شد. به عنوان مثال از آنجا که بدنه اصلی گروه های مسلح در سوریه را جریان های اسلام گرای متشدد تشکیل می دهند و با توجه به تجربیات گذشته، این خطر وجود دارد که حتی با نظارت دستگاه اطلاعاتی ترکیه، موشک های استینگر در اختیار القاعده قرار گیرد. بدیهی است که تسلیح القاعده به این نوع موشک ها برای امریکایی ها در افغانستان و یا یمن، بسیار گران تمام خواهد شد.  از سوی دیگر شکی نیست که تسلیح پ.ک.ک به موشک های سام نیز نه تنها موازنه قوا را در کردستان سوریه و عراق به ضرر ترک ها تغییر خواهد داد بلکه در دراز مدت می تواند منجر به تهدیدی برای ایران شود.هر چند تهران نیز طبیعتاً در برابر این تغییر در موازنه قوا سکوت نخواهد کرد و در زمان و مکانی دیگر بهای آن را تسویه خواهد کرد اما شکی نیست که ادامه این روند در نهایت به ضرر همه تمام خواهد شد.  واقعیت این است که تداوم بحران سوریه یک بازی باخت-باخت برای طرفین منطقه ای و بین المللی منازعه است. به عنوان مثال فرض کنید ارتش سوریه بتواند پاکسازی مناطق شمالی را با موفقیت به پایان برساند با این وجود ناامنی در مناطق درگیری هم چنان ادامه خواهد یافت. ترکیه نیز از تداوم این ناامنی آسیب پذیر است  ،کشوری که با عبور از "استراتژی تنش صفر با همسایگان"، اکنون با همه آنها دچار مشکلات جدی شده است.
 این شرایط، اعتراضات گسترده ای در داخل این کشور علیه اردوغان و داود اوغلو ایجاد کرده که اعتراضات صرفا از تریبون های احزاب معارض در پارلمان شنیده نمی شود. گزارش های مطبوعاتی از داخل ترکیه  نشان می دهد که برخی از احزاب هم سوی حزب آق پارتی(حزب حاکم) مانند حزب اسلامگرای سعادت نیز به جرگه مخالفان سیاست های دولت در قبال بحران سوریه پیوسته اند.
کلید حل بحران سوریه در خارج از این کشور قرار دارد اما هنوز دورنمای روشنی از راه حل سیاسی در این بحران دیده نمی شود. هرچند در محافل دیپلماتیک بحث هایی از تشکیل "گروه تماس" از سوی مصری ها شنیده شده اما این پرسش به طور جدی در برخی از پایتخت ها نیز به گوش می رسد؛ آیا مصر مرسی و اخوان المسلمین می توانند بدون مجوز وزارت امور خارجه امریکا وساطت کنند؟! ممکن است پس از اجلاس عدم تعهد در تهران بیشتر در این باره بحث شود اما فقط ممکن است ، احتمال دارد و نه بیشتر! 
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد