سلام خوزستان

انتشار اخبار سیاسی- اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خوزستان

سلام خوزستان

انتشار اخبار سیاسی- اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خوزستان

اخبار وگزارشات سیاسی و اقتصادی و تحلیل

علی قادری
عصرایران - بحران سوریه به حساس ترین روزهای خویش رسیده است نه تنها به این خاطر که نبرد میان ارتش عربی سوریه و شبه نظامیان وابسته به ارتش آزاد به اطراف دمشق و قلب حلب رسیده است بلکه به این خاطر که رقابت قدرت های منطقه ای و بین المللی برای تعیین آینده خاورمیانه به نقطه سرنوشت ساز رسیده است ؛ به صراحت می توان گفت آنچه که امروز در سوریه در جریان است جدال «بر سر سوریه» است و نه «برای سوریه» !  
روس ها بار دیگر دیر متوجه شدند که وارد بازی امریکایی ها شده اند. انفجار در ساختمان شورای امنیت ملی سوریه ، که به اعتراف روزنامه اسراییلی یودیوت آهارونوت با هماهنگی سازمان جاسوسی ترکیه(میت) و سی آی ای عملیاتی شد، شوک بزرگی به روس ها وارد کرد. اردوغان در آن لحظات در مسکو بود تا از این شوک روانی، بهره برداری لازم را به عمل آورد؛ انتقال سپر دفاع موشکی ناتو از ترکیه به قطر و در مقابل ، پذیرش قطعنامه پیشنهادی انگلستان در زیر فشار نبرد دمشق. جلسه شورای امنیت 24 ساعت به تعویق افتاد تا نتایج شوک انفجار و نبرد دمشق روشن تر شود. اطرافیان ماهر اسد و فرمانده  لشکر چهارم، که مهم ترین واحد پیاده ارتش سوریه به شمار می رود، از قول برادر کوچک بشار نوشتند که او امروز یونیفرم نظامی اش را پوشید!  
چند ساعت بعد ورق درگیری ها در دمشق برگشت. اولین نشانه ها از اعاده کنترل حومه جنوبی دمشق به دست ارتش آشکار شد. ارتشی که بسیاری منتظر بودند که پس از شوک انفجار چارچوب خویش را از دست بدهد. اطمینان به روس ها بازگشت و «وتو» تکرار شد! 
یک دیپلمات انگلیسی که به کشورش بازگشته بود نتایج درگیری های دمشق را اینگونه توصیف کرد: تبلیغات رسانه های عربی در سقوط دمشق باعث شد تا بسیاری از مسلحین از مخفیگاه های خویش در اطراف دمشق بیرون بیایند و به همرزمان خویش در جنوب این شهر ملحق شوند، جایی که تبدیل به کشتارگاه بیش از هزار تن از این مسلحین شد. مسلحینی که تعداد زیادی از آنها عرب های غیر سوری بودند که برای «جهاد» به شام آمده بودند. البته نباید نبرد دمشق را خاتمه یافته تصور کرد چرا که صدها تن از مخالفان مسلح در اطراف دمشق خود را آماده می کنند که در موج دوم درگیری ها که گفته می شود در هفته های آینده آغاز شود به سمت دمشق حرکت کنند. 
این قاعده جنگ های نا متمرکز است ؛ پس از اینکه بسیاری از مناطق جنوبی و غربی دمشق از حضور شبه نظامیان پاکسازی شد ارتش آزاد ، جبهه جدیدی در شمال سوریه گشود: «حلب» مهم ترین شهر پس از دمشق؛ جایی که برخی مراکز حساس نظامی ارتش سوریه در آنجا قرار دارد.  
در حال حاضر درگیری های شدیدی در اطراف این شهر، به ویژه منطقه صلاح الدین در جریان است. گفته می شود یکی از اهداف اصلی ارتش آزاد، منطقه السفیره در جنوب حلب است ، جایی که محتویات آن حساسیت بسیار زیادی برای اسراییل دارد!  
جنگ ارتش عربی سوریه و شبه نظامیان وابسته به ارتش آزاد به گذرگاه های مرزی سوریه کشیده شده است. اهمیت این گذرگاه بیش از آنکه به ورود مسلحین غیر سوری و سلاح به این کشور برگردد به ارزش معنوی آنها وابسته است. 
«رویترز» پنج شنبه گذشته از ورود 150 شبه نظامی از ملیت های گوناگون به خاک سوریه از گذرگاه باب الهوی در مرز با ترکیه خبر داد تا ثابت شود ارتش سوریه کنترل مرزهای کشور را از دست داده است. البته یک واقعیت دیگر نیز به اثبات رسید؛ بخش مهمی از آنچه  امروز در سوریه در جریان است یک جنگ سلفی است. کسانی از کشورهای عربی مختلف که معلوم نیست چه جایگاهی در مطالبات اصولی مردم سوریه دارند!  
انتصاب بندر بن سلطان، مرد در سایه سعودی ها به ریاست دستگاه امنیتی عربستان اولین نشانه های خویش را در اقلیم کردستان سوریه بروز داد. صدها تن از مسلحین وابسته به قبیله "الشمری" با حمایت پیشمرگه های کرد وابسته به مسعود بارزانی به گذرگاه مرزی العربیه حمله کردند تا برای چند ساعت کنترل این گذرگاه را بر عهده بگیرند.
حملاتی که به فرار گسترده آشوری ها و سریانی ها منجر گشت تا بار دیگر نگرانی اقلیت ها از این تحولات نمایان شود. با وجود اینکه مسعود بارزانی در شهر حسکه سوریه دارای نفوذ است اما اغلب قبایل کرد سوریه نسبت به این اقدام وی معترض شدند. هدف بارزانی از این اقدام تسلط کامل بر اقلیم کردستان سوریه و چاه های نفتی الرمیلان همزمان با سقوط دمشق بود.   
اقدام بارزانی بی پاسخ نماند. مسلحین وابسته به حزب اتحاد دموکراتیک کردستان سوریه که از احزاب کرد همسو با حزب کارگران کردستان(پ.ک.ک) است به سرعت وارد عمل شده و شبه نظامیان الشمری و پیشمرگه ها را از منطقه بیرون راند تا اوضاع مرزی به شرایط عادی بازگردد. 
اسراییل، پس از انفجار بزرگ در دمشق خود را آماده کرده بود که به بهانه جلوگیری از انتقال سلاح های شیمیایی ارتش سوریه به حزب الله، نقش ناتو در لیبی را در سوریه تکرار کند. اما اگر قرار باشد در خاورمیانه دو دشمن معنای سخنان یکدیگر را بدانند آن دو، دبیر کل حزب الله لبنان و وزیر جنگ اسراییل هستند!  
در لبنان، کشوری که نمی توان آن را خارج از بحران سوریه تصور کرد، در حومه جنوبی بیروت جاییکه اصلی ترین متحد سوریه در آنجا حضور دارد، زمانی که سید حسن نصرالله از شکست اسراییل در عملیات "وزن نوعی" در هدف قرار دادن سایت های موشکی حزب الله در جنگ 33 روزه پرده بر می دارد یعنی اینکه اسراییل ممکن است بار دیگر اشتباه کند. این پیام او در سایه تحولات جنگ امنیتی روزانه حزب الله و اسراییل معنای روشنی برای ژنرال داشت: در صورت دخالت اسراییل در بحران سوریه، حزب الله وارد میدان خواهد شد.  
از سوی دیگر مانورهای همزمان ایران و سوریه یک پیام واضح برای امریکا و اسراییل در پی داشت. هرگونه اقدام نظامی علیه ایران یا سوریه، پاسخ همزمان تهران و دمشق را به همراه خواهد داشت و صد البته امریکایی ها پس از مانورهای دریایی شبیه سازی شده دریافته اند که نبرد دریایی محتمل میان ایران و امریکا در خلیج فارس، هیچ شباهتی به نبرد نابرابر 29 فروردین 1367 نخواهد داشت.  
دو روز پس از پایان این مانورها یک پیام در عالی ترین سطح از واشنگتن به تهران منتقل شد: آمریکا علاقه ای به گزینه نظامی ندارد و ترجیح می دهد بحران ها را از طریق مذاکره حل کند و نه جنگ. پیامی که واکنش مثبت تهران درباره تنگه هرمز را در پی داشت.  
اما در پایتخت های جنوبی خلیج فارس که برخی از آنها در هفته های گذشته تلاش بسیار زیادی برای هل دادن امریکا به جنگ با ایران از خود نشان دادند این پیام از تهران به آنها ارسال شد، پیامی که غسان بن جدو مدیر شبکه خبری المیادین آن را با کنایه چنین توصیف کرد: با وجود اینکه صنایع موشکی ایران پس از پایان جنگ پیشرفت زیادی کرده است اما این موشک ها گاها دقت خویش را از دست می دهند!
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد