سلام خوزستان

انتشار اخبار سیاسی- اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خوزستان

سلام خوزستان

انتشار اخبار سیاسی- اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خوزستان

اخبار و تحلیل متنوع سیاسی و اقتصادی ایران و جهان

مبانی نبرد اطلاعاتی ایران و غرب

مهدی محمدی در روزنامه وطن امروز نوشت:

این کاملا درست است که ایران و غرب درگیر یک نبرد اطلاعاتی سنگین و سطح بالا با یکدیگر هستند‌ اما آیا واقعیت آنچه در صحنه نبرد اطلاعاتی ایران و غرب می‌گذرد، همان است که روایتگران آمریکایی و اسرائیلی می‌گویند؟ اخیرا چند نویسنده آمریکایی و اسرائیلی از جمله یوسی ملمان، تحلیلگر هاآرتص در امور امنیتی و دیوید سانجر که همین موقعیت را در روزنامه نیویورک تایمز دارد، کتاب‌هایی منتشر کرده‌اند که ادعا شده توصیفی از ابعاد پنهان و عمدتا ناگفته نبرد اطلاعاتی ایران و غرب است.

یکی از این کتاب‌ها عملیات سایبری آمریکا و برخی دیگر از کشورهای غربی علیه برنامه هسته‌‌ای ایران را توصیف می‌کند و دیگری روایتی است از ترور دانشمندان هسته‌‌ای ایران از سوی صهیونیست‌ها. نبرد اطلاعاتی ایران و غرب البته چیز جدیدی نیست. در واقع سابقه این موضوع به نخستین روزهای پس از انقلاب بازمی‌گردد؛ زمانی که غربی‌ها تصور می‌کردند با خلأ یک جامعه اطلاعاتی نیرومند در ایران مواجه هستند.

اما نسخه جدید این نبرد مشخصا محصول فتنه 88 است. پس از فتنه به 2 دلیل عملیات اطلاعاتی مجددا به فهرست گزینه‌های فشار غرب علیه ایران بازگشت. نخستین دلیل این بود که بر اثر خیانت‌های جریان فتنه و بی‌ثباتی‌های مقطعی که در آن زمان ایجاد شد، این تحلیل در ذهن غربی‌ها به‌وجود آمد که نوعی از هم‌گسیختگی امنیتی در ایران وجود دارد و بنابراین زمان برای وارد کردن ضربه‌های کاری در حوزه‌های نیمه‌سخت به ایران مناسب است. شاید به همین دلیل بود که برای نخستین بار پس از انقلاب سیلی از گروه‌ها و شبکه‌های تروریستی به سمت ایران گسیل شدند و امکانات پشتیبانی و لجستیکی فراوانی برای آنها تدارک دیده شد.

دلیل دوم به راهبردی باز‌می‌گشت که آمریکایی‌ها پس از مشورت با جریان فتنه برای حداکثری کردن فشار بر ایران طراحی کردند. آن راهبرد در خلاصه‌ترین بیان این بود که عملیات اطلاعاتی باید با گزینه‌های دیگر مانند ایجاد تهدید معتبر نظامی، تحریم، عملیات روانی و رسانه‌ای، مذاکره و حمایت از جریان فتنه در داخل ترکیب شود تا بتواند در میان‌مدت – در زمانی حدود 3 تا 5 سال- به تغییر محاسبات راهبردی ایران درباره موضوعاتی مانند برنامه هسته‌‌ای بینجامد. به علاوه تصور غربی‌ها این بود که اگر بتوانند دور جدیدی از عملیات اطلاعاتی در ایران را آغاز کنند، حداقل 3 اتفاق رخ خواهد داد. نخست اینکه نوعی رعب و وحشت فراگیر از احتمال وقوع مستمر تهدیدهای نیمه‌سخت درون جامعه ایران به‌وجود خواهد آمد و اقتدار و کفایت امنیتی نظام زیر سوال خواهد رفت. برخی دوستان داخلی طرف‌های غربی به آنها این مشورت را داده بودند که اگر بتوانند از نظام اقتدارزدایی کنند، امکان ازسرگیری مجدد ناآرامی‌های خیابانی وجود دارد.

دلیل دوم این بود که غربی‌ها تصور می‌کردند با ناامن جلوه دادن فضا قادر خواهند بود دانشمندان ایرانی را از مشارکت در پروژه‌های حساس نظام بازدارند و عملا پروژه‌های علمی و صنعتی حساس کشور را از کادرهای نخبه خالی کنند. سومین دلیل هم البته به این بازمی‌گشت که مدت‌هاست غربی‌ها تصور می‌کنند باید در مقابل ایران زمان بخرند و از طریق کند کردن روند برنامه‌های علمی و صنعتی ایران بویژه در حوزه‌های دفاعی و فناوری‌های سطح بالا، زمانی ایجاد کنند تا بشود در آن زمان برای تدوین یک راهبرد کارآمد در مقابل ایران تامل کرد. بنابراین این نکته بسیار مهم است که توجه شود عملیات اطلاعاتی در واقع یکی از مهم‌ترین تاکتیک‌های غرب برای خرید زمان در مقابل ایران است؛ چیزی که ظاهرا بویژه آمریکایی‌ها بشدت به آن محتاجند. حال سوال این است که ابعاد این موضوع چگونه بوده؟ هدف افشاگری‌های اخیر در این باره چیست؟ و آینده محتمل این نبرد چه خواهد بود؟به این موضوع بازخواهیم گشت.

ادعای عربستان: ایران از طریق هواپیمای مسافربری به سوریه سلاح می فرستد / بار و چمدان تمام مسافران ایرانی باید بازرسی شود

روزنامه ایتالیایی "ستامپا" به نقل از سرویس اطلاعاتی عربستان مدعی شد که ایران از پروازهای مسافربری برای تحویل سلاح به سوریه استفاده می کند.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

روزنامه ایتالیایی "ستامپا" به نقل از سرویس اطلاعاتی عربستان مدعی شد که ایران از پروازهای مسافربری برای تحویل سلاح به سوریه استفاده می کند.

به گزارش سرویس بین الملل انتخاب، طبق داده های ماموران واحد ویژه سرویس اطلاعاتی عربستان سعودی که با هدف پیگیری از منابع تحویل اسلحه به سوریه تاسیس شد، ایران از هواپیماهای شرکتهای "ایران ایر"، "ماهان ایر" و "یاس ایر" برای تحویل سلاح ها استفاده می کند.
اسلحه از طریق پروازهای مستقیم تهران- دمشق و تهران-بیروت، و همچنین از اروپا، به ویژه از فرودگاه های آلمانی تحویل می شود. این روزنامه اشاره می کند که مقامات عربستان سعودی به تعدادی از کشورهای اروپایی اطلاعات جمع آوری شده خود را داده اند و خواسته اند که در فرودگاه ها بار و چمدان مسافران ایرانی به طور کامل بازرسی شود.
 
 

استقرار رادار جدید پنتاگون در قطر

اقدامات پنتاگون بازتاب این نگرانی‌ است که تنش‌های میان ایران و آمریکا ممکن است به دنبال اعمال تحریم‌ها افزایش پیدا کند.
ایسنا نوشت:مقامات آمریکایی اعلام کردند که پنتاگون در حال ساخت یک ایستگاه راداری دفاع موشکی در محلی محرمانه در کشور قطر و تدارک برای برگزاری بزرگترین مانور مین روبی خود در خلیج فارس است.به گزارش  روزنامه وال استریت ژورنال، مقامات آمریکایی به این روزنامه گفته‌اند که این ایستگاه‌ راداری باعث تکمیل ستون فقرات سیستم دفاع موشکی می‌شود که برای دفاع از منافع آمریکا و هم‌پیمانانش همچون اسرائیل و کشورهای اروپایی علیه آنچه که موشک‌های ایران خوانده شده طراحی شده است.

مانور مین روبی نیز که برای ماه سپتامبر برنامه ریزی شده نخستین مانور چند جانبه از این نوع در منطقه خواهد بود و انتظار می‌رود امروز (سه‌شنبه) از سوی مقامات آمریکایی اعلام شود.

اقدامات پنتاگون بازتاب این نگرانی‌ است که تنش‌های میان ایران و آمریکا ممکن است به دنبال اعمال تحریم‌ها افزایش پیدا کند.اگرچه مقامات آمریکایی ماهیت ساخت رادار دفاع موشکی و رزمایش دریایی را دفاعی دانسته‌اند اما این اقدامات احتمالا از سوی ایران به عنوان تحریک تلقی خواهد شد.این اقدامات آمریکا به منظور مقابله با دو قابلیت بزرگ ایران که بیشترین نگرانی را برای برنامه ریزان پنتاگون ایجاد کرده یعنی موشک‌های بالستیک و بستن تنگه هرمز از طریق مین گذاری صورت می‌گیرد.پنتاگون روز دوشنبه اعلام کرد یک ناو هواپیمابر خود به نام ناو هواپیمابر جان سی استنیس را چند ماه زودتر به خاورمیانه اعزام می‌کند تا اطمینان حاصل کند همواره دو ناو هواپیمابر در منطقه حضور دارند. یکی از دو ناو هواپیمابری که اکنون در منطقه هستند قرار بود پیش از رسیدن ناو جایگزین منطقه را ترک کند که این مساله پنتاگون را واداشت تا ناو استنیس را اعزام کند.

تحلیلگران می‌گویند: پنتاگون به این دلیل تصمیم گرفته تا رادار جدید خود را در قطر مستقر کند زیرا این کشور میزبان بزرگترین پایگاه هوایی ارتش آمریکا در منطقه است.

بیش از 8000 سرباز در این پایگاه و در یک پایگاه نظامی دیگر آمریکا در قطر مستقر هستند.

ایستگاه راداری در قطر قرار است میزبان رادار قدرتمند AN/TPY-2 مشهور به رادار ایکس باند باشد و دو رادار مشابه دیگر که یکی در صحرای نقب اسرائیل و دیگری در مرکز ترکیه قرار دارند را تکمیل کند.به گفته مقامات آمریکایی، این سه رادار کمانی را تشکیل می‌دهند که می‌توانند موشک‌های شلیک شده از شمال، غرب و جنوب ایران را شناسایی کنند.
 
سرمایه گذاران قطری اعلام آمادگی کردند، زمین‌های کشاورزی ایران را برای بلند مدت اجاره کنند.
 
به گزارش فارس رئیس سازمان جهاد کشاورزی استان تهران در نامه‌ای به مدیریت‌ جهاد کشاورزی شهرستان‌های تابعه" اعلام آمادگی بازرگانان و سرمایه‌گذاران کشور قطر جهت سرمایه‌گذاری از طریق اجاره بلند‌مدت زمینهای زراعی در بخش کشاورزی" را ابلاغ کرده است تا متقاضیان اقدام کنند.  
در نامه رئیس سازمان جهاد کشاورزی استان تهران به مدیریت‌های جهاد کشاورزی شهرستان‌های تابعه آمده است: طبق نامه سازمان امور اقتصادی و دارایی استان تهران به شماره 7377 / 4 / 1 مورخ 17 / 4 / 91 مبنی بر اعلام آمادگی بازرگانان و سرمایه‌گذاران کشور قطر جهت سرمایه‌گذاری از طریق اجاره بلند‌مدت زمینهای زراعی در بخش کشاورزی، خواهشمند است ضمن اطلاع‌رسانی موثر به متقاضیانی که مایل به اجرای این نوع طرح می‌باشند، لیست و مشخصات ویژه (زمین، ساختمان، تاسیسات زیربنایی، نحوه تولید، وضعیت آبی و ... تا تاریخ 15 مرداد سال جاری به مدیریت صدور پروانه‌ها اعلام نمائید.  
 
این نامه را به نمایندگی مردمی می‌نویسم که سالها ـ بلکه قرن‌ها ـ برای دفاع از آب و خاک میهنشان و نیز صلح و امنیت منطقه پیرامونی خود ایستاده‌اند و تاریخ و جغرافیای تمدنشان را در پیوند با آموزه‌های دینی‌شان با حساسیت پاسداری کرده‌اند و نگاه‌هاشان امروز متوجه شماست.

به دنبال اقدام اخیر سایت گوگل مبنی بر استفاده نکردن از نام «خلیج فارس» در موتور جستجوی خود، محسن رضایی ـ دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام ـ نامه‌ای اعتراض‌آمیز خطاب به «لری پیج» ـ مدیرعامل شرکت گوگل ـ نوشته است.

به گزارش ایسنا، متن این نامه به شرح زیر است:

«جناب آقای دکتر لری پیج

مدیرعامل محترم شرکت گوگل

طی ماه‌های اخیر در سایت گوگل نسبت به «خلیج فارس» که در قلب ملت ایران جای دارد تحریف‌هایی صورت گرفته است که درصدد برآمدم این نامه را برای شما و مخاطبان گوگل در اختیار افکار عمومی قرار بدهم که هم جنابعالی اقدام شایسته‌ای انجام دهید و هم مردم جهان بدانند که اسناد و مدارک اثبات خلیج فارس مربوط به تاریخ بشریت و غیرقابل انکار است.

این نامه را به نمایندگی مردمی می‌نویسم که سالها ـ بلکه قرن‌ها ـ برای دفاع از آب و خاک میهنشان و نیز صلح و امنیت منطقه پیرامونی خود ایستاده‌اند و تاریخ و جغرافیای تمدنشان را در پیوند با آموزه‌های دینی‌شان با حساسیت پاسداری کرده‌اند و نگاه‌هاشان امروز متوجه شماست.

تغییرات و نوآوری‌های تکنولوژیک در دهه‌های اخیر، جامعه انسانی کنونی را دگرگون ساخته و جهان به شاهراه بزرگ مویرگی شبیه شده که فرآیند انتشار اطلاعات در آن به سریعترین شکل ممکن مقدور شده است. جهان معاصر آکنده از نظام‌ها و ابزارهای گوناگون اطلاع‌رسانی است و شبکه جهانی اینترنت در تغییر این روند نقشی جدی ایفا می‌کند. موتور جستجوگر گوگل که یکی از مهمترین موتورهای جستجو در فضای مجازی است، در بین کاربران از جایگاه خاصی برخوردار است و همین اهمیت سبب شده تا بیشتر کاربران به داده‌های این موتور جستجوگر اعتماد کنند که البته این موضوع وظیفه و تعهد مسئولان شرکت گوگل را دوچندان می‌کند.

در قرون گذشته ملت‌ها با استفاده از رسانه‌های مکتوب به انتشار اطلاعات می‌پرداختند تا در این رهگذر به ثبت میراث فرهنگی، هنری، سیاسی، اقتصادی و معنوی خویش اقدام کنند، میراثی که اکنون متعلق به کشوری خاص نیست بلکه مجموعه میراث جهانی بشر را شکل داده‌اند و در این بین نهایت تلاش خویش را به کار گمارده‌اند تا اطلاعاتشان همراه با دقت، صحت و اصالت باشد. اکنون که به مدد بهره‌گیری از ابزارهای تکنولوژیک فرصت بهتری برای بشر مهیا شده، لازم است صحت اصالت و دقت اطلاعات منتشره در فضای جهان گستر وب با دقت و وسواس لازم صورت پذیرد تا کاربران با اعتماد بیشتر بتوانند نیازهای خویش را تامین کنند.

اخیراً در میان کاربران اینترنت و بویژه کاربران از موتور جستجوگر گوگل تحریفات زیادی صورت پذیرفته است که مهمترین آنها تغییر نام جای تاریخی و فرهنگی «خلیج فارس» است.

این نام جای، طی قرون متمادی مورد استفاده جغرافی‌دانان، محققان، سیاستمداران، مورخان و... بوده است در اقدامی سوال‌برانگیز و غیرحرفه‌ای در موتور جستجوگر گوگل تحریف شده است که این مساله با جریان آزاد و مطمئن اطلاعات در شاهراه جهانی اینترنت در تناقض است. این قبیل تحریفات نه تنها با جریان سالم فرهنگی در تناقض است بلکه باعث تفارق بین ملت‌ها شده و با رسالت اخلاق حرفه‌ای رسانه‌ای در تضاد است.

«خلیج فارس»، دریایی است تاریخی میان ایران و شبه جزیره عربستان، به درازای حدود 800 کیلومتر از کرانه‌های اروندرود به طرف جنوب شرقی تا شبه جزیره «مسندام» در عمان و سپس با اقیانوس هند ارتباط می یابد. اکنون ژرفای آن به ندرت از 90 متر فراتر می رود و بیشترین عمق آن 180 متر در نزدیکی راس مسندام است.

در اینجا قصد ندارم تا سیر تاریخی نام جای «خلیج فارس» و کنش های مختلف فرهنگی انجام شده در آن را واکاوی کنم اما برای روشن شدن بخشی از آنچه امروز توسط شما و در حالتی تحریف آمیز ـ که شاید تعبیر «سرقت تاریخ» بر آن درست تر باشد ـ بر این مکان جغرافیایی رفته است ناگزیرم بر اساس منابع کهن موجود در کتابخانه های معتبر دنیا حکایتی هر چند مختصر از اشکال گونه گون این نام جای را روایت کنم.

1- قدیمترین سندی که نام «خلیج فارس» در آن ذکر شده است متون بازمانده آشوری ست که در آن نام «خلیج فارس» را «نارمرتو» (Narmeratu به معنای رود تلخ) نامیده اند. در عصر هخامنشی دریای جدا کننده خلیج فارس از شبه جزیره عربستان را پارسا درایا (Parsa draya یعنی دریای پارس) می خواندند و یونانیان آن را «سینوس پرسیکوس» ( Sinus persicuss خلیج فارس ) می‌نامیدند.

البته در برخی آثار به جا مانده از زبان یونانی، به گونه ای متفاوت، به هر دو نام «خلیج فارس» و «دریای پارس» اشاره شده است. چنانکه در جغرافیای «استرابون» (Strabo) در قرن اول پیش از میلاد (ج7، ص 154، 30) خلیج فارس «پرسیکوس کلپس» و دریای پارس «پرساس تالاتا» نامیده شده است. «پلینی/ پلینیوس» مورخ و طبیعی دان رومی (ج2، کتاب 6، ص 420) در قرن اول میلادی دو واژه «پرسیکوس» و «پرسیکوم» را برای «خلیج فارس» به کاربرده است. آریانوس(Aryanus) مورخ رومی یونامی الاصل نیز در قرن دوم میلادی ( ج 2، ص268، 362، 384، 432) خلیج فارس را «کلپس پرسیکوس» و دریای پارس را « تالاسا پرسیکا/ پرساس تالاسان» نامیده است. همچنین در جغرافیای بطلمیوس (Claudius Ptolemy) که در قرن سوم هجری / قرن نهم میلادی به عربی ترجمه شده ، اصطلاح «الخلیج الفارسی» به کرات دیده می شود.

«پارسا درایای ایرانی» بعدها در جغرافیای روم به شکل «ماره پرسیکوم» (Mare Persicum ـ دریای پارس) استفاده شد. این واژه از واژگان رومی یا به طور مستقیم از نام های ایرانی به منابع تاریخی و جغرافیای عربی در دوران اسلامی راه پیدا کرد. در بسیاری از کتاب ها ، هر دو نام به جای مانده از تمدن های ایرانی و یونانی همزمان به کار می رفتند، یعنی «پارسا درایای ایرانی» را «بحرفارس» و «سینوس پرسیکوس» یونانی را «خلیج فارس» می خواندند. این نام جای در سایر زبان های زنده دنیا، از جمله فرانسه، انگلیسی، آلمانی، ایتالیایی، روسی، ژاپنی، چینی، ترکی، و عربی نیز راه پیدا کرده است.

2- بعد از ظهور دین مبین اسلام مورخین و جغرافی دانان اسلامی نیز هماره بر نام «خلیج فارس» تاکید داشتند و سراسر «خلیج فارس» در دوران باستان را متعلق به ایران دانسته اند که برای پرهیز از طولانی شدن کلام تنها به ذکر نامشان بسنده می کنم.

آنچه گفته شد بخش کوچکی از صدها منبع موجود درباره ی این نام جای تاریخی ست، البته بررسی و مراجعه به کتب تالیفی در کشورهای عربی تا قبل از سال های 1970 میلادی صحت این موضوع را بیشتر اثبات می نماید.

ملت متمدن و تاریخ ساز ایران بنیانگذاران اصول راستین اخلاقی، احترام متقابل به بشریت و حفظ ارزش ها و کرامت های انسانی و مروج آموزه های الهی بوده‌اند. ملتی که عصاره و جان کلامش، شاه بیت شاعر بزرگ ایران، سعدی شیرازی است پیام نوع دوستی مردم ایران به جهانیان و بیانگر حقایقی روشن از فرهنگ و تمدن آن است.

انتظار می رود شرکت گوگل بستری برای ایجاد دوستی، مهربانی و صلح در بین ملت ها باشد نه محلی برای مفارقت و ایجاد تنش میان ملت ها. ملت فرهنگ مدار و صلح طلب و نوع دوست ایران انتظار دارد با اصلاح این اشتباه بزرگ تاریخی در مسیر امانتداری و اطلاع رسانی دقیق، درست و کامل قرار گیرید.

فراموش نکنید که با اشاراتی که به اسناد موجود از نام جای «خلیج فارس» برشمردم، افکار عمومی جهانیان و به ویژه مردمان ایران، به انتخاب شما، می‌نگرد. انتخاب میان «سرقت تاریخ و خدشه در اسناد» یا «امانتداری و اطلاع‌رسانی دقیق».

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد