خانه های قدیمی؛ بافت فرسوده یا هویت شهری؟
"عامری" یکی از محلههای قدیمی و تقریبا قدیمیترین محله شهر اهواز است؛ بیشتر خانه های موجود در این منطقه فرسوده و مستهلک هستند؛ اطلاق بافت قدیمی شهر برای این محله کم است و باید آن را بافت مستهلک شهر نامید. در برخی کوچههای باریک و تندشیب عامری تنها امکان تردد دوچرخه و موتورسیکلت وجود دارد و به عنوان مثال در صورت بروز حادثه برای ساکنان این منطقه، خودروهای امدادی امکان ورود به برخی از کوچه ها را ندارند. برخی کوچه های محله عامری اهواز به قدری تنگ و باریک هستند که حتی کودکان امکان بازی کردن در این کوچه ها را ندارند و برخی از آنها برای بازی به محله های دیگر می روند؛ علاوه بر این، محله عامری درست در وسط شهر اهواز و در مجاورت رودخانه کارون قرار دارد؛ گذشته از خطرات احتمالی تهدیدکننده خانهها در این محله، وجود این منطقه در مرکز شهر چهره نامناسبی به شهر داده و زیباییهای اهواز و ساحل رودخانه کارون را در نظرها کمرنگ میکند.
"نادری" و کوچه و پس کوچه های آن نیز از دیگر محله های فرسوده در اهواز است و در این محدوده نیز خانه های قدیمی بسیار وجود دارد. در میان بازار شلوغ نادری و سر و صدای خودروها و دستفروشان، خانههایی وجود دارد که حدود 100 سال عمر دارند. در این محله شلوغ و تجاری، خانهای ویلایی وجود دارد که یک زوج پیر در آن زندگی میکنند و با روشن کردن تلویزیون و رادیو سعی دارند سکوت خانه را بر هم بزنند. پیرمرد میگوید: "در این خانه بزرگ تنها من و همسرم زندگی میکنیم؛ همه بچههایم ازدواج کرده و رفتهاند." اتاقهای تو در تو و دنج را نشانم میدهد و مستقیما به سمت کتابخانهاش میرود، از کتابهای قدیمی میگوید و خاطرات جوانیاش در این خانه؛ دیوارهای ضخیم و حدود نیممتری اتاقها مانع ورود صداهای ناهنجار بازار نادری به داخل ساختمان میشود. سکوت ساختمان، نور کم و سقف کوتاه، آرامش عجیبی به خانه داده که گویا این آرامش برای زوج ساکن این خانه کمی تکراری و کسل کننده شده است.
پیرمرد با دستهای چروکیدهاش دستی به دیوار قدیمی خانه میکشد و میگوید: "این خانه حدود 100 سال عمر دارد. پدربزرگم در این خانه زندگی می کرده و بعد از او پدرم اینجا ساکن بوده؛ حالا هم به من ارث رسیده است. ساختمان بسیار محکمی دارد و دیوارهای آن استوارند؛ در سال 47 که آب کارون بالا آمد و خانههای کنار رودخانه زیر آب رفتند، این خانه نیز کاملا غرق شد، ولی این حادثه هیچ تاثیری بر ساختمان و دیوارهای این خانه نداشت و تنها وسایل داخل خانه خراب شد." ساختمان این خانه 300متری حدود سه پله بالاتر از حیاط خانه است؛ پیرمرد در حالی که از نمای زیبا و جالب خانه با لذت تعریف میکند، از پلهها پایین میآید و به درخت کُنار قدیمی وسط باغچه اشاره میکند و میگوید: "میترسم ریشههای این درخت به زیر ساختمان برود و به خانه آسیب وارد کند؛ میخواستم آن را ببُرم، ولی دلم نیامد؛ شنیدهام درخت کُنار در خانه های قدیمی، سید است و نباید آنها را قطع کرد."
در محدوده مرکز شهر اهواز کوچههای بن بست و کم عرضی دیده میشود که در هر کوچه چندین خانه با درهای کوچک و حیاطهای بزرگ وجود دارد و در میان این بزرگی و کوچکی، کهنگی و فرسودگی نهفته است. در یکی از کوچههای باریک شهر، وارد خانهای با درب چوبی میشوم که حیاط بزرگ آن به مامن کبوترها تبدیل شده است. پسر جوانی که صاحب کبوترها است، اشاره ای می کند و همه کبوترها از کف حیاط قدیمی خانه با آسمان پر می کشند و روی درختی می نشینند؛ در حالی که حواسش به کبوترها است و آنها را با چشم دنبال میکند، میگوید: "صاحب این خانه آن را به ما سپرده و اجارهای از ما نمیگیرد؛ چند سالی است که از او بیخبریم و دیگر سراغی از خانهاش نگرفته است. نمیدانم این خانه چقدر عمر دارد، ولی مانند بسیاری از خانههای مجاور در این کوچه خیلی فرسوده و قدیمی است."
در حاشیه حیاط چند اتاق کوچک وجود دارد، ولی تنها دو اتاق هنوز مورد استفاده است و بقیه اتاق ها یا به انبار تبدیل شده اند و یا غیرقابل استفاده هستند. یکی از اتاقها ظاهرا حکم آشپزخانه را دارد، ولی به دلیل ناامن بودن سقف آن، چند وقتی است که دیگر از آن استفاده نمی کنند. یک حوض کوچک با کاشیهای فیروزهای رنگ وسط حیاط است که به نظر می رسد مدت زیادی است که رنگ آب را به خود ندیده است. "علی"، صاحب این خانه برخلاف دیگر مردم شهر از خشکسالی و کم بارانی خرسند است؛ میگوید: "زمستان وقتی باران میبارد، مکافات داریم؛ سقف کوتاه این خانه با کاهگل ساخته شده و نمیتوان آن را ایزوگام کرد؛ تنها میتوانیم پلاستیکی بزرگ روی بام خانه پهن کنیم و به آن شیب بدهیم تا آب باران به سمت حیاط سرازیر شود." در کوچهای که این خانه قرار گرفته، چند خانه با درهای قفل شده دیده میشود. علی میگوید: "من که چندین سال است در این خانه زندگی میکنم تاکنون مالکان این خانه ها را ندیدهام و درب آنها همیشه قفل است؛ ظاهرا از این شهر مهاجرت کردهاند."
خانه آقای "سبحانی" یکی دیگر از خانههای قدیمی هسته مرکزی شهر اهواز است که ظاهر فرسوده دیوارهایش از قدمت این خانه میگوید. راهروی ورودی خانه مهمان را به حیاط بزرگ و دوره ساز هدایت میکند و اتاق های موجود در اطراف حیاط با سایهبانی یک متری به هم متصل شده اند. با اینکه خانواده سبحانی تغییراتی در این خانه انجام دادهاند، ولی هنوز از ناامنی خانه نگران هستند و به دلیل گرانی مصالح ساختمانی، توان تعمیر آن را ندارند. آقای سبحانی با گلهمندی میگوید: "یکی از دیگر دلایلی که موجب عدم تمایل ما برای بازسازی خانه می شود این است که در صورت بازسازی، شهرداری از ما میخواهد دو متر از خیابان عقبنشینی کنیم و به ازای آن، 12 متر از مساحت خانهام کم میشود، ولی شهرداری ماعوض این 12 متر را نمیپردازد." حال باید ببینیم نظر مسئولان و مدیران شهری درباره نوسازی بافت های فرسوده شهر چیست؟ مهراب فلسفیزاده، مدیرعامل سازمان نوسازی و بهسازی شهرداری اهواز درباره بافت های فرسوده می گوید: "حدود یک هزار و 417 هکتار بافت فرسوده مصوب در شهر اهواز وجود دارد که عمده این بافتها در شرق شهر اهواز واقع هستند. برای احیاء، بهسازی و نوسازی بافتهای فرسوده طرحهای تفصیلی ویژه ای تدوین شده و براساس این طرح ها وضعیت شبکه معابر، خدمات مورد نیاز، ضوابط ساخت و ساز و مابقی موارد شهرسازی اجرایی میشود. هماکنون طرح تفصیلی ویژه هسته مرکزی شهر که در سال 87 مصوب شد، اجرایی شده است و بر اساس این طرح 250 هکتار از بافت فرسوده در غرب شهر و 750 هکتار در شرق اهواز تا پایان سال جاری احیاء، نوسازی و بهسازی میشوند."
وی می گوید: "با توجه به اینکه در هسته مرکزی شهر بناهایی تاریخی با قدمت بالا وجود دارد، این بناها باید با همان کاربری و وضعیت فعلی حفظ شوند و تنها بهسازی شوند. در هسته مرکزی شهر اهواز 30 بنا واجد ارزش تاریخی و فرهنگی شناسایی شده است. این 30 بنا باید به صورت ویژه احیاء شوند. بناهایی که به عنوان میراث فرهنگی ثبت شده اند نیز بهسازی میشوند، زیرا در فرایند بهسازی تنها مرمت انجام می شود، ولی در نوسازی و بازسازی تخریب و ساخت مجدد انجام میشود. برخی مناطق نیز سکونتگاه غیررسمی هستند؛ نوع مداخله و نوع طرح در این مناطق به صورت بازسازی است. در سکونتگاههای غیرمجاز یک هزار و 475 واحد در فاز نخست جابهجا میشوند و معوض واحدهای در معرض تخریب در اختیار ساکنان قرار می گیرد. سکونتگاه غیرمجاز نیز به واحدهای خدماتی تبدیل میشوند." فلسفی ادامه می دهد: "در بازسازی بافتهای فرسوده به ازای هر واحد مسکونی سنتیساز، 20 میلیون و به ازای واحدهای صنعتی ساز، 25 میلیون تسهیلات داده میشود. سیاستهای تشویقی نیز در این طرح اعمال میشود که 50 درصد تخفیف عوارض از جمله این موارد است؛ 50 درصد مابقی نیز از سوی شهرداری و بر اساس طرح تفصیلی پرداخت می شود. از دیگر تسهیلات بافتهای فرسوده شهر، تسهیلات مسکن خودکامگی است؛ این تسهیلات با سود هفت درصد از بند اعتباری مسکن مهر در اختیار متقاضیان قرار میگیرد."
مدیرعامل سازمان نوسازی و بهسازی شهرداری اهواز با بیان اینکه در بافتهای فرسوده پروژهای به عنوان پروژه محرک توسعه محلهای طراحی میشود، می گوید: "ساماندهی بافتهای فرسوده مستلزم مشارکت همه دستگاهها، شهروندان، سرمایهگذاران، نهادهای دولتی و شهرداری است. طبق دستور وزارت راه و شهرسازی در برنامه پنج ساله توسعه هر ساله 10 درصد از بافتهای فرسوده شهر باید نوسازی و بهسازی شوند، ولی مکانیزمهای اجرایی به خوبی پیش بینی نشده است. این 10 درصد در اهواز معادل 140 هکتار است. متاسفانه با افزایش سود تسهیلات رغبت شهروندان نیز برای ساختوساز کاهش پیدا کرده است. تجمیع در بافت فرسوده با در نظر گرفتن سه شاخص ریزدانگی، نفوذناپذیری و استحکام انجام میشود؛ بالغ بر 350 هزار نفر از جمعیت شهر در سکونتگاههای غیرمجاز خارج از محدوده قانونی زندگی میکنند. همه دستگاههای اجرایی موظفند سالانه بخشی از خدمات عمرانی را به این مناطق اختصاص دهند، زیرا ساماندهی این سکونتگاهها مستلزم یک عزم ملی و استانی است." وی ادامه می دهد: "در ساماندهی بافتهای فرسوده در محدوده مرکزی شهر بناهایی واجد ارزش تاریخی و فرهنگی شناسایی شده است که برای احیا و بهسازی، کاربری آنها تعیین شده است. اماکنی مانند سرای معین التجار، "بالکن مهدیان دوره پهلوی با کاربری فرهنگی، بیمارستان امام خمینی (ره) با کاربری بهداشتی درمانی، مسجد طالب زاده و سقاخانه با کاربری فرهنگی، بهسازی میشوند؛ این بناها با همان سبک و سیاق دوره مربوطه و با کاربری امروزه بهسازی خواهند شد. در طراحی ایدهها علاوه بر بهسازی طرحها، باید این نکته نیز مورد نظر باشد که طرحها در راستای معماری اسلامی و ایرانی باشند. ویژگیهای خاص فرهنگی، معماری مدرن و گذر زمان باعث شده که اصالت بافتهای شهری از بین برود و برای احیاء طرحها باید نوع معماری متناسب با محیط گذشته آن بافت باشد."
فلسفی می گوید: "باید این ذهنیت در همه دستگاهها و شهروندان به وجود آید که از گسترش افقی شهر جلوگیری شود. یکی از معضلات اهواز هم اکنون پراکندگی و گسترش بافتهای حاشیهای است. در صورت نوسازی بافتهای فرسوده به ازای هر واحد، قابلیت ایجاد و احداث 3.2 واحد مسکونی وجود دارد، با بازسازی بنای 200 متری در بافت فرسوده سه طبقه میتوان ساخت و توسعه درونی را گسترش داد. احداث تعدادی زیادی سرای محله، فضای سبز و پیادهروسازی در راستای بهبود وضعیت بافتهای فرسوده نیز در برنامه است. یکی از موانعی که برای پرداخت وام برای نوسازی بافت فرسوده وجود دارد این است که برخی از این املاک سند ندارند؛ بخش عمدهای از املاک فرسوده فاقد سند هستند و طبق قانونی که برای املاک فاقد سند پیشبینی شده است، باید با مالکان آنها برخورد شود.
شاپور رستمی، مدیرکل امور شهری استانداری خوزستان نیز در گفت و گو با خبرنگار ایسنا می گوید: با ابلاغ اعتبارات ویژه به پروژه بازسازی و بهسازی بافتهای فرسوده کمک خواهد شد. وی با تاکید بر اینکه بازسازی و بهسازی بافتهای فرسوده امری مهم و بسیار ضروری است، ادامه می دهد: در این بحث یک طرف سازمان نوسازی و بهسازی شهرداری و در طرف دیگر بانکها قرار دارند و از طریق اعطای تسهیلات بانکی، بخشی از بافت های فرسوده شهر در سال جاری نوسازی می شوند. بافتهای فرسوده باید نوسازی شوند، زیرا هم از لحاظ منظر شهری و هم به دلیل پیشگیری از حوادث احتمالی، این خانه های فرسوده باید اصلاح شوند. با توجه به اینکه مهمترین بخش کار به شهروندان مربوط میشود، مشارکت و همکاری آنها با دولت و شهرداری بسیار ضروری است و با تعامل مردم و همت شهرداری و حمایت دولت این هدف مهم محقق می شود. رستمی می گوید: "در فرایند بازسازی و بهسازی بافتهای فرسوده در جاهایی که نیاز به احیا وجود دارد و میراث فرهنگی هم نظری به این اماکن نداشته باشد، کار با سرعت انجام میشود. البته میراث فرهنگی تنها در مورر برخی شهرها حساسیت دارد که برای رفع این معضل نیز راهکارهایی وجود دارد. در اغلب اماکن فرسوده شهر اهواز بهسازی و بازسازی امری میسر و انجام شدنی است و مدیریت امور شهری نیز در این زمینه به عنوان نماینده دولت هم در بخش اعتبارات و هم در بخش تسهیلات حمایت میکند."
برای اطلاع از ارزش تاریخی خانه های قدیمی شهر اهواز و نوع معماری این خانه ها از احمدرضا کابلی، عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد ماهشهر کمک می گیرم؛ او می گوید: بیشتر ساختمانهای ارزشمند تاریخی و فرهنگی در بافتهای فرسوده شهری تمرکز یافتهاند که میتوان با روشهای مختلف بهترین راهکار را مورد توجه قرار داد و با رعایت فرهنگ و هویت اقلیمی و تاریخی این وضعیت را اصلاح کرد. به دلیل اهمیت خاص بافتهای فرسوده در شهرهای خوزستان، دولت طبق برنامه پنجم توسعه موظف شده است که در امر نوسازی و بهسازی بافتهای فرسوده اعتبارات و کمکهای مالی و فنی را تامین کند. بافتهای فرسوده در شهرها باعث ایجاد چشمانداز نامناسبی میشود که باید با جدیت تمام این سیمای نامطلوب را که بیشتر در مناطق مرکزی شهرها تمرکز دارد، به مناطقی زیبا با رعایت هویت معماری اسلامی و سنتی تبدیل کرد."او ادامه می دهد: "نوسازی بافت های فرسوده زمینهای برای جذب گردشگر و نشاط شهروندان خواهد بود؛ فواید آن نیز در مسایلی مانند تامین بهداشت و سلامت شهروندان، به حرکت در آوردن رشد اقتصادی، تسهیل در عبور و مرور وسایل نقلیه و جلوگیری از خطر ریزش ساختمانهای فرسوده خود را نشان می دهد. با توجه به برخی رفتارهای اجتماعی و آداب و سنتهای زندگی که نسبت به گذشته تغییراتی داشته است، بافتهای قدیمی را میتوان با رعایت هویت و معماری اسلامی و ایرانی و تلفیق آن با معماری مدرن و حفظ آداب و سنتهای گذشته و در نظر گرفتن اقلیم خوزستان بهسازی و احیاء کرد."
این مدرس معماری می گوید: "در خصوص بهرهمندی از بافتهای فرسوده میتوان به صنعت گردشگری اشاره کرد که در این زمینه گردشگر به دنبال مناطق و شهرهایی دارای بناهای فرهنگی، تاریخی و هویت معماری سنتی است و بیشتر شهرهای استان از لحاظ قدمت تاریخی دارای ساختمانها و ابنیههای گوناگون با سبک معماری ایرانی اسلامی و مطرح در دنیا هستند، ولی متاسفانه مورد غفلت و یا تاثیر معماری غرب قرار گرفتهاند. این بناها فرسوده شده اند و موقعیت معماری منحصر به فرد خود را از دست داده اند، در نتیجه چشماندازی نامناسب در شهرها ایجاد کرده اند؛ بنابراین باید با همت و توجه مالکان و مسئولان شهری دستی بر ظاهر این ساختمان ها کشیده شود تا رونق اقتصادی شهرهای استان از طریق جذب گردشگر تامین شود." بافتهای فرسوده شهر از مواردی است که هم مطلوب و هم نامطلوب به نظر میرسد و اتفاق نظری در مورد آنها وجود ندارد. وجود این بافتها به نوعی نشان از هویت شهر دارند و حتی در برخی مواقع از جاذبههای شهری به شمار میروند و همین موضوع مانع تصمیم گیری درباره تخریب و بازسازی آنها میشود؛ حال آنکه باید به این موضوع توجه داشت که وجود چنین ساختمان هایی در مرکز شهر چهره شهر را نامناسب می کند و همچنین با توجه به قدمت بسیار زیاد آنها، هر لحظه امکان بروز حادثه ای ناگوار برای ساکنان آنها وجود دارد.با این اوصاف مشخص می شود که نوسازی و بهسازی خانه ها و ساختمان های قدیمی شهر امری ضروری است، ولی نکته ای که وجود دارد این است که هویت و تاریخ و اعتقادات مردم این شهر در نقش و نگارهای دیوارهای خانه های قدیمی نمایان است و در نتیجه نباید در این زمینه به گونه ای عمل کرد که معماری سنتی شهر کاملا نابود شود. معماری مدرن امروزی هیچ نشانی از هویت تاریخی و سنتی شهر ندارد و به همین دلیل لازم است معماری ساختمان های قدیمی شهر حفظ شود و نوسازی و بهسازی با در نظر گرفتن این موضوع انجام شود.