سلام خوزستان

انتشار اخبار سیاسی- اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خوزستان

سلام خوزستان

انتشار اخبار سیاسی- اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خوزستان

اخبار و تحلیل متنوع سیاسی و اقتصادی ایران و جهان

     مهاجرت دسته‌جمعی نمایندگان سابق مجلس به صنعت نفت

اکثر اعضای سابق کمیسیون انرژی مجلس هشتم، صنعت نفت را برای ادامه فعالیت کاری خود انتخاب کرده‌اند به طوری‌که در چند هفته اخیر چندین عضو سابق کمیسیون انرژی به‌‌عنوان مشاور معاونان وزیر نفت منصوب شده‌اند.با به پایان رسیدن عمر مجلس هشتم در نهایت از مجموع 22 نماینده عضو کمیسیون انرژی تنها هفت نماینده موفق به کسب رای اعتماد مردم برای حضور در نهمین دوره مجلس شورای اسلامی شدند.با این وجود، اکثر قریب به اتفاق نمایندگان بدون کرسی مانده عضو کمیسیون انرژی مجلس هشتم، صنعت نفت را برای ادامه فعالیت‌های خود انتخاب کردند به طوری‌که در هفته‌های اخیر برخی از معاونان وزیر نفت با صدور احکام انتصاب برخی از اعضای سابق کمیسیون انرژی مجلس را به عنوان مشاور جدید خود منصوب کردند.سیدعلی ادیانی‌راد عضو سابق کمیسیون انرژی و نماینده سابق مردم مردم قائم شهر و سواد کوه در مجلس هشتم با حکم علیرضا ضیغمی معاون وزیر نفت و مدیرعامل شرکت ملی پالایش و پخش فرآورده‌های نفتی ایران به عنوان مشاور منصوب شده است.حسن شعبانپور نماینده سابق مردم مرودشت و ارسنجان در مجلس هشتم هم که از سابقه حضور در 2 دوره کمیسیون انرژی مجلس برخوردار بوده، با حکم عبدالحسین بیات مدیرعامل شرکت ملی صنایع پتروشیمی به‌عنوان مشاور معاون وزیر نفت و رئیس هیئت مدیره شرکت مدیریت توسعه صنایع پتروشیمی منصوب شده است.عبدالله کعبی نماینده سابق مردم آبادان و نائب رئیس کمیسیون انرژی مجلس هشتم هم با صدور حکمی توسط شجاع الدین بازرگانی معاون امور پارلمانی و حقوقی وزیر نفت، به عنوان مشاور این معاونت در امور مجلس منصوب شده است.اسدالله قره‌خانی عضو سابق کمیسیون انرژی مجلس از دیگر اعضای سابق کمیسیون انرژی مجلس هشتم بوده که با حکم جواد اوجی معاون وزیر نفت به عنوان مشاور مدیرعامل شرکت ملی گاز منصوب شده است.عماد حسینی سخنگوی سابق کمیسیون انرژی مجلس هشتم هم این روزها در پژوهشگاه صنعت نفت مشغول به کار است، با این وجود گفته می‌شود پیشنهادهای برای حضور وی به عنوان یکی از معاونان وزیر نفت مطرح شده است.حسن غفوری‌فرد عضو دیگر کمیسیون انرژی مجلس شورای اسلامی است که فعالیت‌های خود را در انجمن مهندسین برق و الکترونیک ایران بیشتر کرده است و این روزها در گردهمایی‌هایی به میزبانی وزارت نیرو درباره برخی از فرصت‌ها و چالش‌های صنعت برق کشور سخنرانی می‌کند.در همین حال، گفته می‌شود برخی از معاونان وزیر و مدیران ارشد وزارتخانه های نفت و نیرو به‌زودی با صدور احکامی تعداد دیگری از نمایندگان سابق مجلس هشتم به ویژه در استان‌های جنوبی کشور را در صنعت نفت و نیرو صاحب مسئولیت جدید اجرایی خواهند کرد.منبع: خبرگزاری مهر
 
تحلیل روزنامه اماراتی:
در میان کشورهای منطقه خاورمیانه، قطر همواره به عنوان یکی از کشورهای محافظه‌کار و حافظ وضع موجود رفتار کرده که سیاست خارجی خود را در راستای تقویت محور دولت‌های سنی مذهب و مقابله با گسترش تشیع قرار داده است. یکی از جنبه‌های مهم این سیاست، دشمنی همیشگی این کشور با ایران است.به گزارش «تابناک»، قطر نیز مانند شماری دیگر از کشورهای عرب عضو شورای همکاری خلیج فارس، میزبان شمار چشمگیری از نیروهای آمریکایی است و تلاش دارد با تقویت روابط با غرب، همکاری کشورهای پادشاهی عرب با یکدیگر را نیز افزایش دهد. در همین راستا، روزنامه «گالف نیوز» امارات که به بررسی این دو جنبه مهم سیاست خارجی قطر پرداخته، هدف نهایی این سیاست را مهار کردن نفوذ ایران و در مرحله بعد عراق در منطقه خاورمیانه دانسته است. به نوشته این روزنامه، دولت قطر به ایران به چشم دشمن خود می‌نگرد و همین عامل باعث شده تا ضمن همراهی و هماهنگی با سیاست «اتحادیه گرایی» عربستان سعودی، در پی تبدیل شورای همکاری خلیج فارس به اتحادیه کشورهای حاشیه خلیج فارس برآید. گالف نیوز، همراهی قطر و عربستان در مقابله با ایران را تا انداز‌ه‌ای می‌داند که می‌نویسد دوحه درصدد است با حمایت از ایده تشکیل این اتحادیه، از عمق استراتژیک عربستان سعودی پاسداری کند.اما‌‌ همان گونه که اشاره شد، سیاست قطر دارای یک بعد دیگر نیز هست و آن، تلاش برای بالا بردن روابط با کشورهای غربی از جمله آمریکا، انگلیس و فرانسه است. بر این اساس و با تلفیق این دو بعد یک سیاست واحد، قطر می‌کوشد ایران و عراق را به عنوان دو قدرت منطقه‌ای از خود دور نگه دارد. قطر از جمله کشورهایی بود که پس از تصویب قطعنامه‌های تحریمی شورای امنیت سازمان ملل علیه ایران ـ که ناظر بر توقف فعالیت‌های هسته‌ای ایران بود ـ از ایران خواست این قطعنامه‌ها را کامل به اجرا دربیاورد. افزون بر این، قطر نسبت به احتمال وقوع انقلاب در بحرین و افزایش نفوذ ایران در این کشور و همچنین از حامیان و متحدین منطقه‌ای ایران، به ویژه حزب‌الله لبنان نگران است؛ اما از سوی دیگر، روابط اقتصادی قطر با ایران، موجب شده این کشور بناچار در سیاست‌های خود ملاحظاتی را نیز دخیل کند. با این حال، به نوشته گالف نیوز، مجموع شرایط نامبرده، موجب شده قطر ایده اتحادیه خلیج فارس را که توسط عربستان سعودی مطرح شده، بپذیرد و به ویژه بر ضرورت متحد کردن فعالیت‌های نظامی چندجانبه از طریق نیروی «دارالجزیره» تأکید بورزد.
به این ترتیب، مشخص است که هدف تشکیل اتحادیه خلیج فارس، نه آن گونه که از سوی سعودی‌ها اعلام می‌شود، به منظور صرفاً هماهنگی فعالیت‌ها، بلکه در درجه نخست با هدف مقابله با نفوذ ایران در منطقه و ترس از چنین نفوذی انجام می‌پذیرد. 
 
 
پرده برداری یک تحلیل گر آمریکایی از طرح 5 ساله آمریکایی- اسراییلی
سوریه ، چالش امپراتوری

خبرگزاری فارس: سقوط حسنی مبارک در مصر توازن منطقه را کاملاً به ضرر غرب تغییر داد براین اساس آمریکا روی سوریه متمرکز شد تا بتواند در قبال چیزهایی که از دست می دهد، چیزی بدست آورد، در غیر این صورت، نه تنها خاورمیانه بلکه امپراتوری خود را می بازد.

خبرگزاری فارس: سوریه ، چالش امپراتوری

سایت activist post در مقاله ای با عنوان «اگر آمریکا در سوریه ببازد، امپراتوری خود را می بازد» به قلم «تونی کارتالوچی» تحلیلگر آمریکایی از یک طرح 5 ساله آمریکایی-اسرائیلی برای متلاشی کردن سوریه پرده برداشت. البته این چند دهمین مقاله مستندی است که در غرب در رابطه با انگیزه و اهداف اصلی آمریکا و دنباله های آن در غرب و منطقه از تسلیح و تجهیز تروریست ها علیه دمشق نوشته می شود.

کارتالوچی در مقاله مستند خود می نویسد تلاش برای تغییر نظام سوریه به زمان شکست رژیم صهیونیستی از حزب الله لبنان در جنگ 33 روزه برمی گردد. در آن جنگ رژیم غاصب اگرچه از همه امکانات نظامی در زمین، هوا و دریا استفاده کرد و از آمریکا، فرانسه، انگلیس، عربستان و... چک سفید امضا برای توسل به هر جنایت دریافت کرده بود و به طولانی ترین جنگ خود طی 60 سال اخیر مبادرت ورزید، اما در نهایت به شکست کامل رسید و در واقع امید به آینده را به کلی از دست داد.

غرب و عوامل منطقه ای آن در سوریه با یک تناقض مواجه شده اند چرا که از یک سو به دلیل نفوذ مردمی دولت سوریه، برکناری بشار از طریق سیاسی امکان پذیر نیست و لذا امنیتی کردن شرایط داخلی سوریه برای غرب یک ضرورت به حساب می آید و از سوی دیگر امنیتی کردن فضای تحولات سوریه به دولت قانونی دمشق امکان می دهد تا با ابزار نظامی به مقابله با مخالفان مسلح بپردازد.

حدود سه ماه پس از پایان این جنگ یک هیأت 80 نفره تحقیق به سرپرستی وینوگراد تشکیل شد، این هیأت ترکیبی از نیروهای نظامی، امنیتی، سیاسی، قضایی بود و پس از حدود 9 ماه گزارش مستند و کاملی از علل و عوامل شکست رژیم صهیونیستی از حزب الله لبنان ارائه داد و پس از آن در گزارش نهایی بهمن 86 به درستی یافته های آن تأکید نمود، پس از آن بود که همه فرماندهان عالی و ارشد نظامی، مقامات ارشد امنیتی و مقامات سیاسی برکنار شدند.

در این گزارش یک نکته کلیدی درباره عوامل خارجی شکست اسرائیل آمده و گوشزد کرده بود که: «سوریه در فاصله سالهای 1996- اولین عقب نشینی رژیم صهیونیستی از لبنان- تا 2006- زمان آغاز جنگ 33 روزه- نقش عمده و اصلی در تجهیز و پشتیبانی از حزب الله داشته و بدون این کمک ها شکست اسرائیل در سالهای 2000- زمان عقب نشینی کامل اسرائیل از لبنان- و 2006 امکان پذیر نبوده است.»

کارتالوچی در این مقاله مستند فاش کرده است که پس از صدور جمع بندی کمیته تحقیق وینوگراد، آمریکایی ها و رژیم صهیونیستی از میان برداشتن دولت اسد را در دستور کار قرار دادند در این طرح قرار شد که بعد از سقوط دولت اسد، جنگ جدیدی علیه حزب الله لبنان به راه افتد تا از یک سو شکست 2000 و 2006 جبران شود و از سوی دیگر مقدمه حمله نظامی علیه دولت ایران فراهم گردد. اما اجرای فوری این نتیجه گیری امکانپذیر نبود و از این رو اجرای آن تا زمان آغاز انقلابات عربی به تأخیر افتاد.

کارتالوچی در این مقاله مستند به نکته مهمتری هم اشاره می کند و می گوید: اما شروع انقلاب های عربی اگرچه برای اعمال فشار بر سوریه مناسب بود اما خود این انقلاب ها به چالش بزرگتر از شکست 2006 از حزب الله برای آمریکا و اسرائیل تبدیل شد. سقوط حسنی مبارک در مصر توازن منطقه را کاملاً به ضرر غرب تغییر داد در حالی که مهار آن از آمریکا و اروپا ساخته نبود چرا که مردم مصر دهها سال چنین روزی را انتظار می کشیدند.

سوریه در فاصله سالهای 1996- اولین عقب نشینی رژیم صهیونیستی از لبنان- تا 2006- زمان آغاز جنگ 33 روزه- نقش عمده و اصلی در تجهیز و پشتیبانی از حزب الله داشته و بدون این کمک ها شکست اسرائیل در سالهای 2000- زمان عقب نشینی کامل اسرائیل از لبنان- و 2006 امکان پذیر نبوده است.»

براین اساس آمریکا روی سوریه متمرکز شد تا بتواند در قبال چیزهایی که از دست می دهد، چیزی بدست آورد چرا که در غیر این صورت، نه تنها خاورمیانه بلکه امپراتوری خود را می بازد.این واقعی ترین تصویر مخاصمه کنونی غرب در سوریه است که اسناد و دلایل و شواهد فراوان از آن پشتیبانی می کند در مورد تحولات سوریه و ناکامی 16 ماهه آمریکا نکات دیگری هم وجود دارد:

1- در یک هفته سه اجلاس برای تغییر سوریه با محوریت آمریکا برگزار شده است اجلاس روز شنبه ژنو، نشست روز سه شنبه قاهره و اجلاس روز جمعه پاریس از یک سو از اهمیت سقوط نظام سوریه برای غرب خبر می دهد و در عین حال از ناتوانی غرب پرده برمی دارد. در اجلاس ژنو قرار بود برکناری بشاراسد به تصویب برسد و از آنجا که 5 عضو دائم شورای امنیت در آن عضو بودند، زمینه مداخله نظامی علیه سوریه فراهم شود که با مخالفت روسیه و چین به بن بست رسید.

در نشست قاهره قرار بود مخالفان داخلی بشار اسد که با اقدام نظامی علیه کشورشان مخالف بودند را به گروه های شبه نظامی وابسته به آمریکا ملحق کنند و مخالفان یکدست شوند، این اتفاق هم نیفتاد و حتی شکاف شبه نظامیان بیشتر شد. در اجلاس پاریس، آمریکایی ها می خواستند وانمود کنند که علیرغم مخالفت روسیه، چین، ایران و حداقل 100 کشور دیگر با مداخله خارجی علیه مردم و دولت سوریه، یک اجماع جهانی برای برکناری بشار اسد حول محور آمریکا به وجود آمده است.

در این اجلاس هم حداقل نیمی از کشورهای جهان غایب بودند و تعدادی از دولت های عربی هم که با اصرار و اجبار آمریکا به پاریس آمده بودند با مداخله خارجی و برکناری دولت بشار اسد مخالفت کردند و در نهایت بیانیه پاریس روی سه موضوع تشدید فشارهای اقتصادی، کمک به مخالفان مردم و دولت سوریه و تصویب قطعنامه شورای امنیت علیه سوریه براساس فصل هفتم منشور سازمان ملل تأکید کرد.

این موارد اولاً مورد توافق واقع نشده بودند و اجماعی برای آن به وجود نیامد ثانیاً موضوعات جدیدی نبودند.و ثالثاً؛ کار به شورای امنیتی واگذار شد که در آن چین و روسیه هر قطعنامه متضمن مداخله نظامی علیه سوریه را وتو می کنند. با این وصف اجلاس پاریس بار دیگر بن بست آمریکایی ها را به تصویر کشید.

2- در همان روز برگزاری اجلاس پاریس، کوفی عنان که نمایندگی شورای امنیت سازمان ملل و اتحادیه عرب- و در واقع نمایندگی آمریکا، انگلیس، فرانسه، عربستان و رژیم صهیونیستی- را بر عهده دارد در مصاحبه با «گاردین» از فشار شدید آمریکا و عواقب آن پرده برداشت. عنان گفت:«رقابت ویرانگر میان روسیه و غرب شعله ورتر شدن درگیری های داخلی سوریه و سرایت آشوب به همسایگان را در پی دارد» .

در واقع عنان در این سخنان از یک سو از بن بست عملیات ضدبشار در سوریه خبر داد و از سوی دیگر به همسایگان سوریه- منظور همسایگانی که در تسلیح و تجهیز تروریست ها نقش دارند- هشدار داد که ادامه وضعیت کنونی بیش از آنکه به ضرر آمریکا و اروپا و یا به ضرر دولت سوریه باشد به ضرر آنان است این خود اعترافی بزرگ به بن بست راه حل های ژنو و پاریس به حساب می آید و به عبارت دیگر سخنان عنان، اعتراف صریحی به بن بست هرگونه مداخله خارجی- اعم از مداخله نظامی امنیتی یا سیاسی- علیه سوریه است.

3- لحن تند روز سه شنبه کلینتون و تهدید روسیه به مجازات و نیز لحن بسیار تند مک کین علیه روسیه و چین (تهدید به انتقال انقلاب های عربی به این دو کشور) از مخمصه آمریکا در مورد سوریه خبر می دهند.اظهارات تند مقامات آمریکایی از یک سو و مقاومت روسیه و چین به خوبی نشان می دهد که «تغییر در سوریه» بسیار سخت است و بنظر می آید به میزانی که «تغییر» در سوریه برای غرب، استراتژیک است برای جبهه مقابل آن «عدم تغییر» استراتژیک است و این موضوعی است که می تواند به یک رویارویی شدید بین المللی منجر شود .

اما البته جبهه بین المللی و منطقه ای حامی سوریه به خوبی می دانند که اصرار بیش از حد آمریکا برای تغییر نظام سیاسی دمشق، غرب را دچار شکاف می کند. چند روز پیش یک مقام فرانسوی هشدار داد که سوریه می تواند محور جنگ سرد جدید بین شرق و غرب باشد. اما در این صورت نیز گره سوریه برای غرب سخت تر می شود.

4- در صورت بقاء دولت اسد در سوریه، وضع رژیم صهیونیستی از این هم وخیم تر می شود چرا که اگر ثابت شود جبهه بین المللی و منطقه ای حامی اسرائیل قادر به جابجایی قدرت در یک کشور نه چندان قوی هم نیست از آنجا که وجود رژیم صهیونیستی به خارج وابسته است، بقاء اسرائیل بطور جدی تهدید می شود بر این اساس یک مؤسسه معتبر تحقیقاتی آمریکا دو هفته پیش با اشاره به بررسی های جامع اعلام کرد که در سال 2020 دیگر از اسرائیل خبری نخواهد بود.البته ناتوانی آمریکا در سقوط اسد فقط بقاء رژیم صهیونیستی را تهدید نمی کند بلکه هر رژیم وابسته به آمریکا در خاورمیانه را در معرض فروپاشی قرار می دهد.

اظهارات تند مقامات آمریکایی از یک سو و مقاومت روسیه و چین به خوبی نشان می دهد که «تغییر در سوریه» بسیار سخت است و بنظر می آید به میزانی که «تغییر» در سوریه برای غرب، استراتژیک است برای جبهه مقابل آن «عدم تغییر» استراتژیک است و این موضوعی است که می تواند به یک رویارویی شدید بین المللی منجر شود.

5- غرب و عوامل منطقه ای آن در سوریه با یک تناقض مواجه شده اند چرا که از یک سو به دلیل نفوذ مردمی دولت سوریه، برکناری بشار از طریق سیاسی امکان پذیر نیست و لذا امنیتی کردن شرایط داخلی سوریه برای غرب یک ضرورت به حساب می آید و از سوی دیگر امنیتی کردن فضای تحولات سوریه به دولت قانونی دمشق امکان می دهد تا با ابزار نظامی به مقابله با مخالفان مسلح بپردازد کما اینکه این اقدام در دو نوبت- بهمن و اسفند 90 و خرداد و تیر 91- انجام شد و نتیجه آن پاکسازی شهرها و روستاها از مخالفان مسلح بود.

هیچ قانونی وجود ندارد که بشار اسد را از تعقیب مخالفان مسلح بازدارد کما اینکه هیچ قانونی وجود ندارد که توسل به جنگ داخلی یا خارجی برای غلبه بر یک دولت را موجه جلوه دهد بنابراین کاملاً واضح است که اقدام بشار اسد حتی آنگاه که صدها مخالف مسلح را هدف قرار می دهد، قانونی و اخلاقی است ولی در نقطه مقابل آن ارسال حتی یک گلوله از سوی کشورهای آمریکا، انگلیس، فرانسه، عربستان، قطر، ترکیه و رژیم صهیونیستی غیراخلاقی و غیرقانونی است حتی اگر آن گلوله، یک عنصر نظامی سوریه را هدف قرار دهد. در عین حال تردیدی نیست که به مرور فضای اخلاقی بر فضای غیراخلاقی غلبه می کند.

6- اجلاس اخیر پاریس که در ادامه سلسله اجلاس های ضدسوری بود، نتوانست راه مخالفان مسلح را هموار کند چرا که مخالفان از انواع حمایت های خارجی، برخوردار بودند. پول قطر و عربستان سرازیر بود، دولت آمریکا با وقاحت از آنان حمایت می کرد و سازمان ملل هم در اختیار آنان بود. جالب این است که راسموسن فرمانده ناتو یک روز پس از اجلاس پاریس که روی حمایت نظامی و غیرنظامی از مخالفان سوریه تأکید شده بود هرگونه مداخله نظامی ناتو علیه سوریه را با تأکید رد کرد و گفت از نظر ناتو یگانه راه حل سوریه راه حل سیاسی است و کوفی عنان دیروز با صراحت اجلاس پاریس را «کاملاً شکست خورده» ارزیابی کرد.

7- عناصر جبهه مخالف بشار اسد، اگرچه روی ساقط کردن نظام سیاسی سوریه توافق دارند اما در مورد نظام جایگزین در سوریه هیچ توافقی ندارند. در این میان آمریکا، اروپا، رژیم صهیونیستی و عربستان بر محوریت لائیک های مسلح تأکید کرده و با مشارکت اخوان المسلمین و مخالفان داخلی سوریه در حکومت آینده بشدت مخالفند، ترکیه و مصر بر محوریت اخوان المسلمین تأکید می کنند و با محوریت لائیک های مسلح مخالفند، قطر بر محوریت مشترک اخوان و مخالفان داخلی سوریه تأکید می کند.

ترکیه حضور کردهای مخالف در حکومت آینده را برنمی تابد و حال آنکه غرب روی مشارکت کردها تأکید دارد. به عبارت دیگر توافق موجود جبهه مخالفان بشار جنبه سلبی دارد و از این رو هرگاه سخن از نظام آینده می شود، اختلافات میان آنان شدت می گیرد این موضوعی است که در نهایت بخشی از معارضه سوریه- بخصوص اخوان المسلمین- را به سمت توافق با دولت کنونی سوریه سوق می دهد.

سعدالله زارعی

در این گزارش تاکید شده: ایران تنها کشور تئوکراتیک دنیا است که به دنبال برتری منطقه ای و جهانی بوده و برای به دست آوردن نفوذ در منطقه، سعی در بی ثباتی افغانستان دارد.
به گزارش مشرق، آژانس اطلاعات دفاعی (DIA) وزارت دفاع آمریکا گزارشی با عنوان "بازی بزرگ (جدید)؛ ژئوپلیتیک منطقه ای" منتشر کرده است که در آن با اشاره به رقابت استراتژیک بین امپراطوری بریتانیا و روسیه در آسیای میانه در قرن نوزده و اوایل قرن بیستم، ژئوپلیتیک فعلی منطقه آسیای میانه و همچنین وضعیت بازیگران آن را بررسی کرده و به صورت ویژه به نقش ایران در این میان اشاره کرده است.



در ابتدای گزارش، مشخصات کلی بازیگران منطقه ای نظیر ایران، ترکمنستان، ازبکستان، قرقیزستان، تاجیکستان، افغانستان، پاکستان، هند، چین  بررسی شده و در ادامه معنای کلی ژئوپلیتیک و همچنین "بازی بزرگ (جدید)" بیان شده است. در بخش بعدی،منافع، سیاست ها و اهداف تک تک کشورهای منطقه بررسی شده و چالش ها و فرصت های پیش روی هریک تبیین شده است.




برای نمونه، در بخش ایران، ابتدا چرایی اهمیت ایران در منطقه بررسی شده و اینگونه عنوان شده است که ایران تنها کشور تئوکراتیک دنیا است که به دنبال برتری منطقه ای و جهانی بوده، احتمالا دارای بمب هسته ای است و برای به دست آوردن نفوذ در منطقه، سعی در بی ثباتی افغانستان دارد. پس از آن تغییرات سرزمینی ایران در طول چند سده اخیر مطرح شده و بخش هایی که از ایران جدا شده را مشخص می کند.




در ادامه این گزارش منافع، اهداف و سیاست های ایران اینگونه عنوان می شود:

· ایران به دنبال یک افغانستان ضعیف اما بدون نفوذ آمریکا است؛

· نقش فعال ایران در بازسازی منطقه

· نقش فعال ایران در مبارزه با مواد مخدر

· حفظ ارتباطات مهم مذهبی و فرهنگی با جوامع شیعی در منطقه

· انطباق سیاست ها با هند؛ توسعه بندر چابهار و پروژه جاده زرنج دلارام


پس از آن اهداف و استراتژی ها ایران در قبال افغانستان تبیین شده است:

اهداف ایران

· گسترش نفوذ در افغانستان

· اعمال فشار بر آمریکا و نیروهای ناتو

· کاهش ترانزیت مواد مخدر از افغانستان

استراتژی ایران

· حمایت از دولت افغانستان

· مشارکت در پروژه های زیربنایی انرژی، راه آهن و راه سازی

· حفظ ارتباط با تاجیک ها

· گسترش شبکه های حمایتی و کمک رسانی به مردم منطقه

در پایان بخش ایران، ارتباط ایران و پاکستان اینگونه عنوان شده است:

· دوستی و دشمنی با پاکستان

· عدم اطمینان دو جانبه درباره مسائل قومی مذهبی

· واهمه پاکستان از روابط ایران با هند

· ادامه تعامل درباره مسائل مربوط به انرژی و بازرگانی

· هر دو کشور نگران فعالیت های جدایی طلبانه بلوچ ها هستند

در ادامه گزارش، وضعیت دیگر کشورهای حاضر در منطقه همچون نمونه ایران بررسی شده فرصت ها و چالش های منطقه ای عنوان شده اند:

چالش ها

· اتحادهای رقیب

· خطر افزایش سلاح های هسته ای

· منافع قومی / مذهبی رقیب، رقابت در منطقه را به شدت شخصی کرده است

فرصت ها

· انرژی و منابع طبیعی

· منابع و توجه جهانی

· ارتباطات نژادی بر منافع همپوشانی دارد

گفتنی است آژانس اطلاعات دفاعی، یکی از اعضای جامعه اطلاعاتی آمریکا است که در سال 1961 تاسیس شد و بخش اطلاعاتی و جاسوسی پنتاگون در داخل و خارج از آمریکا محسوب می شود. این آژانس مدیریت و تولید اطلاعات نظامی برای وزارت دفاع آمریکا را برعهده دارد که بر شانزده هزار نفر پرسنل دارد.


رفیق دوست گفت: من مجبور بودم به لیبی بروم تا با عده‌ای از افسران لیبی به بلغارستان برویم. بلغار‌ها می‌گفتند: «حاضریم بفروشیم، اما از شوروی می‌ترسیم. لیبی مهمات را بخرد و به شما بدهد.» لیبی آن‌ها را می‌خرید و به ما می‌فروخت. ما هم به کشتی می‌گفتیم که این اسلحه‌ها را به جای آفریقا بیاور ایران.
به گزارش مشرق به نقل از برهان، تحریم‌های غرب علیه ایران وارد مرحله‌ی جدیدی شده است. اروپایی‌ها این بار تلاش نمودند تا با جلوگیری از صادرات نفت خام ایران، روبروی اقدامات صلح‌آمیز هسته‌ای جمهوری اسلامی بایستند. از آنجایی که مقوله‌ی تحریم رویکرد قدیمی غرب در تقابل با ایران است، بر آن شدیم تا به کالبدشکافی تحریم‌های 33 ساله‌ی غرب در قبال جمهوری اسلامی بپردازیم.
 
دوران هشت ساله‌ی دفاع مقدس از جمله مهم‌ترین مقاطعی است که غرب تلاش نمود تا با استفاده از حربه‌ی تحریم، جمهوری اسلامی را در رویارویی با تجاوز رژیم بعث عراق به خاک ایران تضعیف کند. چگونگی دور زدن این تحریم‌ها و تلاش برای خودکفایی دو مقوله‌ی مهمی بود که در آن مقطع حساس از اهمیت وافری برخوردار بود. بر این اساس و برای فهم بیشتر استراتژی جمهوری اسلامی در تقابل تحریم‌های غرب در زمان جنگ تحمیلی بر آن شدیم تا با «محسن رفیق‌دوست» به گفت‌‌و‌گو بنشینیم. وی که اولین و تنها وزیر سپاه پاسداران انقلاب اسلامی می‌باشد، در این زمینه حرف‌های زیادی برای گفتن دارد. آنچه در زیر می‌آید،

اولین باری که حضرت‌عالی با موضوع تحریم ایران دست‌وپنجه نرم کردید، چه زمانی بود؟

به طور قطع، همه‌ی مردم می‌دانند تحریم‌ها علیه انقلاب اسلامی، به عناوین مختلف، از اول پیروزی انقلاب شروع شد. البته از همان اول انقلاب، تحریم نظامی علنی بود. بقیه‌ی تحریم‌ها به مرور و با توجه به شرایط پیش آمد.
وقتی برای اولین بار تصمیم گرفتم برای سپاه اسلحه و مهمات تهیه کنم، ابتدای کار مجبور شدم به 2 کشور قناعت کنم: بلغارستان و کره‌ی شمالی. کره‌ی شمالی چندان در تحریم شرکت نکرد، اما شرق و غرب از این نظر ما را تحریم کرده بودند. بعد از مدتی بلغارستان هم به ما گفت مستقیماً به شما اسلحه نمی‌فروشم.
 
به همین خاطر، من مجبور بودم به لیبی بروم تا با عده‌ای از افسران لیبی به بلغارستان برویم. بلغار‌ها می‌گفتند: «حاضریم بفروشیم، اما از شوروی می‌ترسیم. لیبی مهمات را بخرد و به شما بدهد.» لیبی آن‌ها را می‌خرید و به ما می‌فروخت. ما هم به کشتی می‌گفتیم که این اسلحه‌ها را به جای آفریقا بیاور ایران.

این داستان مشهور است که ارتش برای محافظت‌ از مرزها یک محموله‌ی سیم‌خاردار از یوگسلاوی خریده بود که باید از خاک شوروی وارد ایران می‌شد. روس‌ها 2 سال این سیم‌خاردارها را در خاک خودشان حبس و توقیف کرده بودند. بعد از 2 سال، سفیر شوروی در ایران پیش آقای بشارتی رفت و گفت: «با کمال افتخار می‌خواهم به شما خبر بدهم که اسلحه‌های شما را آزاد کردیم.» بعد دیدند سیم‌خاردار است. در واقع، از قبل از شروع جنگ و بلافاصله بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، ما تحریم نظامی را کاملاً حس می‌کردیم.

دنیای غرب دنیایی 100 درصد مادی است و فقط برایش پول مهم است. بر همین اساس، در همان شرایط تحریم، راه خودمان را پیدا کردیم. یکی از کشورهایی که پنهانی به ما اسلحه و مهمات غربی می‌فروخت کشور بی‌طرف سوئیس بود. آرژانتینی‌ها هم می‌گفتند ما محتاج دلار هستیم. ما هم یک معامله‌ی 300 میلیون دلاری با آن‌ها انجام دادیم به شرطی که اطلاعاتشان پخش نشود. لذا از همان شروع جنگ کاملاً تحریم را حس می‌کردیم. در اوایل جنگ از طرف بلوک غرب کاملاً تحریم بودیم. برخی از کشورها از بلوک شرق می‌گفتند ما حاضریم به شما مهمات بفروشیم، ولی باید قرارداد 3ساله ببندیم.
 
برای ما امکان‌پذیر نبود پولمان را 3 سال حبس کنیم. لذا از همان زمان به این فکر افتادیم که خودمان را نجات بدهیم. امروز که دارم با شما صحبت می‌کنم، دیگر آن مشکل خارجی وجود ندارد، چون ایران از نظر دفاعی 100 درصد خودکفاست. در بسیاری از صنایعی که اعلام می‌کنیم خودکفا هستیم، از نظر مواد اولیه وابسته‌ایم، اما در صنایع نظامی از نظر مواد اولیه هم وابسته نیستیم. امروز فولادهای آلیاژی لازم برای ساخت اسلحه را کارخانه‌های داخلی می‌سازند.

فرمودید که ما از نظر نظامی خودکفا شده‌ایم، اما یکی از معامله‌های پرسروصدای ایران با روسیه معامله‌ی S-300 بود که هنوز هم زمزمه‌هایش وجود دارد. اگر ما واقعاً خودکفا شده‌ایم، چه نیازی به خرید داریم؟
 
در بحث خودکفایی دفاعی، عمده‌ی کشورها در زمینه‌هایی که مزیت نسبی دارند خودکفا می‌شوند و در باقی عرصه‌ها که برایشان صرفه‌‌ی اقتصادی ندارد ورود پیدا نمی‌کنند. مثلاً شما در سوئیس کارخانه‌ی ماشین‌سازی نمی‌بینید. این کشور بیشتر ساعت می‌سازد، چون در تولید ساعت مزیت نسبی دارد.

ما امروز در ساخت یک فشنگ کوچک تا بالاترین توپ، از مخابرات و بی‌سیم ساده تا شنودهای قوی و حتی در صنایع موشکی و اپتیک نه تنها خودکفا هستیم، بلکه شاید یکی از 4 یا 5 کشور برتر جهانیم. در قضیه‌ی S-300 من خودم، به خاطر آشنایی‌هایی که با نظامی‌های روسیه داشتم، به مسکو رفته بودم. بحث این بود که یک سیستم دفاعی برای کشور داشته باشیم. قطعاً اگر آن سیستم را هم از روس‌ها می‌گرفتیم، دیگر موشکش را نمی‌خریدیم، بلکه خودمان کپی‌سازی می‌کردیم.
 
بر اساس اطلاعاتی که من دارم، امروز سیستمی مشابه یا حتی برتر از S-300 در داخل ساخته می‌شود. به همین دلیل، منطقاً خرید آن سیستم دفاعی خدشه به خودکفایی نظامی نبود، بلکه ما می‌خواستیم سیستم قوی‌تری داشته باشیم که در حال حاضر داریم. وقتی که روس‌ها این معامله را نپذیرفتند، خودمان شروع کردیم و آن را ساختیم. شاید هم به زودی سیستم دفاع هوایی ساخت داخل را نصب کنیم.

باید دقت داشته باشیم که اوایل جنگ فشنگ، تفنگ، توپ و خمپاره را از اروپای شرقی می‌خریدیم. آن زمانPRC-77 را، که یک نوع بی‌سیم جنگی برای بیابان است، از آلمانی‌ها می‌خریدیم و آن‌ها رمز‌کننده و کشف‌کننده‌اش را هم به ما می‌فروختند. بعد بلافاصله کشف‌کننده‌اش را به عراق می‌دادند. در همان زمان جنگ، سیستم بی‌سیم‌مان را تغییر دادیم و بچه‌ها یک بی‌سیم با 1920 کانال ساختند، در حالی کهPRC-77 960 کانال داشت. به این ترتیب دیگر دشمن نمی‌توانست اطلاعات ما را شنود کند.
 
به همین خاطر، من مجبور بودم به لیبی بروم تا با عده‌ای از افسران لیبی به بلغارستان برویم. بلغار‌ها می‌گفتند: «حاضریم بفروشیم، اما از شوروی می‌ترسیم. لیبی مهمات را بخرد و به شما بدهد.» لیبی آن‌ها را می‌خرید و به ما می‌فروخت. ما هم به کشتی می‌گفتیم که این اسلحه‌ها را به جای آفریقا بیاور ایران.

 
اگر خدای‌نکرده امروز جنگی رخ دهد، ما دستمان جلوی کسی دراز نیست. همین امروز تجهیزات ضدهوایی‌مان بسیار پیشرفته است. شاید هیچ کس فکرش را نمی‌کرد که در عرض 30 سال بتوانیم به اینجا برسیم، ولی امروز کارخانه‌های توپ‌سازی، هواپیماسازی، زیردریایی‌سازی و... در کشور ساخته شده‌اند و فعال هستند.

به نظر شما، تحریم در جنگ برای ما مؤثر بود؟

من معتقدم، همانطور که امام (رحمت الله علیه) و مقام معظم رهبری تحلیل کرده‌اند، جنگ از الطاف خفیه‌ی خداوند بود. از نظر عقلی و محاسبات نظامی، ما باید در همان ماه اول جنگ شکست می‌خوردیم. حتی بعضی از نیروهای خوب ارتش می‌گفتند که صدام بر اساس محاسبات کامل نظامی به ما حمله کرده است و مثلاً تعداد تانک‌ها، هواپیماها و نفراتش نسبت به ما برتری دارد. در ابتدای جنگ، با خیانت‌هایی که در ایران شده بود، هر افسری در شهر خودش خدمت می‌کرد و دوره‌ی سربازی نصف شده بود. به همین خاطر، پادگان‌های ما خالی بودند، اما ما عنصری به نام «حضور مردمی» را وارد جنگ کردیم.
 
این حضور مردمی در ادامه‌ی جنگ در زمینه‌ی تولید داخلی اسلحه و مهمات خوش را نشان داد. من همیشه گفته‌ام درست است که تا آخر جنگ با غیرتمان جنگیدیم، ولی از فتح خرمشهر به بعد تقریباً از نظر نظامی خودکفا شده بودیم. در اواخر جنگ وضعیت ما نسبت به دشمن، از نظر عِدّه و عُدّه، خیلی برتر بود. من معتقدم تحریم‌ها، همانطور که امام (رحمت الله علیه) و آقا گفته‌اند، برای ما تبدیل به فرصت شد.

بهترین موشک ضدزره در دنیا موشک تاو است. در ابتدای جنگ، تا وقتی که موشک تاو را داشتیم، در برخورد با تانک‌های عراقی برتر بودیم. وقتی این موشک‌ها تمام شدند، از کاتیوشکا و سلاح‌های شرقی استفاده می‌کردیم. بچه‌های رزمنده می‌گفتند یک تاو یک تانک را از پا درمی‌آورد. من آن موقع وظیفه داشتم موشک تاو بخرم. با خیلی‌ها قرارداد می‌بستیم، گشایش اعتبار می‌کردیم، ضمانت‌نامه‌ی بانکی هم می‌گذاشتند که ظرف 6 ماه موشک‌ها را تحویل می‌دهند. 5 ماه که تمام می‌شد، می‌گفتند 3 ماه دیگر تحویل می‌دهیم و هر بار این زمان را تمدید می‌کردند. در نهایت فهمیدیم نمی‌خواهند موشک‌ها را به ما بدهند. به همین خاطر، تصمیم گرفتیم خودمان موشک تاو بسازیم.

امروز موشک‌های ضدزره‌ ما از موشک‌های تاو آمریکایی هم بهتر است. لذا تحریم در جنگ برای ما فرصت بود. یادم هست در همان اوایل جنگ یک روز به بچه‌های ردیف بالای وزارت دفاع گفتیم بروید تخصص‌های مختلف را جمع کنید، فکر کنید این جنگ 100 سال طول می‌کشد یا این جنگ تمام می‌شود و جنگ‌های دیگری شروع می‌شود، هر چه را که برای دفاع لازم داریم خودتان بسازید. کارخانه‌ی 7 تیر که در دوره‌ی جنگ در اصفهان ساخته شد امروز بزرگ‌ترین کارخانه‌ی تسلیحات دنیاست.
در حال حاضر در قزوین، تهران و تبریز چندین کارخانه درست شده است که فکرش در دوره‌ی تحریم ریخته شده بود. البته از همان اول کارخانه‌ها را دومنظوره ساختیم.
 
لذا کارخانه‌ای که در اصفهان داریم هم می‌تواند به سرعت هر نوع سلاحی را تولید کند و هم می‌تواند فولاد مبارکه، ذوب‌آهن اصفهان و پالایشگاه‌های نفت را، با آن تعداد زیاد ماشین CNC آخرین سیستم که در زمان جنگ در آنجا نصب کرده‌ایم، پشتیبانی کند. بنابراین تحریم در زمان جنگ برای ما فرصت بود و از این فرصت هم خوب استفاده کردیم.

بعضی‌ها این گفته‌های شما را قبول دارند، ولی می‌گویند به هر حال تحریم اثر خودش را گذاشت و ما مجبور به پذیرش قطعنامه شدیم. به نظر شما تحریم چقدر در پذیرش قطعنامه مؤثر بود؟

من، به عنوان کسی که پشتیبان جنگ بودم، می‌گویم اگر همان‌هایی که می‌جنگیدند مملکت را اداره می‌کردند، جنگ با آن وضع خاتمه پیدا نمی‌کرد. آقای هاشمی یک سیاست‌مدار کهنه‌کار است. ایشان یک روز مرا صدا زد و گفت: «این دولتی‌ها شعار جنگ می‌دهند، اما تمام و کمال در میدان نمی‌آیند. آقای رضایی دائم نقشه درست می‌کند و تجهیزات می‌خواهد. تو هم تجهیزات را به او می‌دهی و 2 کیلومتر پیشروی می‌کنیم، اما باز 2 کیلومتر به عقب برمی‌گردیم. این وضع ‌که جنگ را تمام نمی‌کند. من باید توپ را بیندازم در زمین دولت تا تکلیف جنگ روشن شود. تو برو در وزارتخانه‌ات بنشین.»

فردای آن روز فرمانده‌ی جنگ را عوض کرد. موسوی رئیس ستاد شد، بهزاد نبوی به جای بنده مسئول پشتیبانی شد و آقای خاتمی مسئولیت تبلیغات را در دست گرفت. بعد فرمانده‌ی سپاه را خواستند و پرسیدند: «به نظر شما، این جنگ کی تمام می‌شود؟» جواب داد: «وقتی که بغداد سقوط کند.» پرسیدند: «بغداد چگونه سقوط می‌کند؟» یک لیست به آن‌ها داد و گفت: «اگر این امکانات را به من بدهید، بغداد سقوط می‌کند.». آن‌ها هم آن را پیش امام (رحمت الله علیه) بردند و گفتند: «آقا، سپاهی‌ها این‌ها را می‌خواهند، ما هم نمی‌توانیم تهیه کنیم.»
 
اگر آن موقع همان‌هایی که در جنگ بودند مدیریت جنگ را هم در دست داشتند، برای این موضوع چاره‌ای می‌اندیشیدند و جنگ این گونه خاتمه نمی‌یافت. این نکته را هم بگویم که عده‌ای فکر می‌کنند ما در زمان ضعف نظامی قطعنامه را پذیرفتیم، در صورتی که اصلاً این طور نبود. دلیلش هم این است که بعد از پذیرش قطعنامه، عراقی‌ها با چندین لشکر از جنوب و منافقین با تمام امکاناتی که صدام به آن‌ها داده بود با چندین لشکر از غرب به ما حمله کردند. عراق در جنوب شکست مفتضحانه‌ای خورد و دانه‌درشت‌های منافقین در عملیات مرصاد نابود شدند. بنابراین ما در زمان ضعف قطعنامه را نپذیرفتیم، بلکه زمانی آن را پذیرفتیم که عده‌ای اراده‌ی ادامه‌ی جنگ را نداشتند.

آیا تحریم‌ها بر انگیزه‌ی مردم برای حضور در جبهه تأثیری داشت؟

من احساس خودم را می‌گویم. آن زمان مصادف با انتخابات دوره‌ی سوم مجلس بود. سیاست در بعضی از استان‌ها تأثیر گذاشت، چون خطوط افراد از هم جدا شده بود. عده‌ای که دلشان برای انقلاب می‌سوخت دیدند اگر شهر را ترک کنند و به جبهه بروند، کلاهشان پس معرکه است. به نظر من، این قضیه بیشتر از هر چیزی بر جنگ اثر داشت. این بحثی که آقا امروز می‌فرمایند «باید اولویت‌بندی کنیم» آن روز انجام نشد.

شما جدای از اینکه سردار جبهه و جنگ بودید، از منظر اقتصاد مردمی و غیردولتی هم شخصیت شناخته‌شده‌ای بودید. هفته‌نامه‌ی آسمان بحثی را مطرح کرده و نموداری کشیده است که اگر تحریم نمی‌شدیم، می‌توانستیم 3 فرودگاه بین‌المللی بسازیم و... این نشریه به نوعی القا کرده که تحریم ما را در زمینه‌ی اقتصادی زمین‌گیر کرده است. به نظر شما، اثر تحریم در بخش اقتصاد مردمی چقدر بود؟

از اول انقلاب تا امروز، به ضرس قاطع می‌‌توان گفت مشکل ما این است که اقتصاد مردمی نداریم. در زمان جنگ شاید یک مقدار پذیرفته‌شده بود که همه‌ی اقتصاد در دست دولت باشد تا بتواند جنگ را اداره کند، ولی امروز توجیهی برای این امر وجود ندارد.

در سال 62 که وارد دولت شده بودم، ‌یک روز 19 تن از وزرا حضور داشتند و در همان موقع، یعنی در دوره‌ی جنگ، بحث بر سر این بود که این کار را مردم انجام دهند یا دولت؟ رأی‌گیری کردند، 9 نفر مخالف و 9 نفر موافق بودند. من هم رأی ندادم. آقای نخست‌وزیر پرسید: «رأی شما چیست؟» گفتم: «اگر رأی من مهم است، جلسه‌ی بعد رأی‌گیری کنید.» از همان جا رفتم جماران خدمت امام (رحمت الله علیه) و به ایشان گفتم من از پای منبر و کتاب‌های علما اقتصاد را یاد گرفته‌ام و در دانشگاه تحصیل نکرده‌ام، ولی خودم اهل کسب و تجارت بوده‌ام. از شما این سؤال را دارم که صنعت، تجارت و کشاورزی باید دست چه کسی باشد؟

امام (رحمت الله علیه) گفتند صنعت، تجارت، مسکن و کشاورزی باید دست مردم باشد. مسکن را ایشان اضافه کردند. این حرف را در همان زمان جنگ زدند. امام فرمودند: «زندگی مردم را دست کارمند ندهید.» همین امروز که حرف از تحریم می‌زنند، تحریم داخلی دولت برای تولیدکنندگان بیشتر از خارجی‌هاست. یک ثبت سفارش آن قدر طول می‌کشد تا کاری که تولیدکننده می‌خواهد انجام بدهد مزیت نسبی‌اش را از دست می‌دهد. عوامل مختلفی بر سیاست‌های داخلی ما اثر می‌گذارد که از تحریم‌های خارجی بدتر هستند.
 
درست است که تا آخر جنگ با غیرتمان جنگیدیم، ولی از فتح خرمشهر به بعد تقریباً از نظر نظامی خودکفا شده بودیم، در اواخر جنگ وضعیت ما نسبت به دشمن، از نظر عِدّه و عُدّه، خیلی برتر بود. من معتقدم تحریم‌ها، همانطور که امام (رحمت الله علیه) و آقا گفته‌اند، برای ما تبدیل به فرصت شد.

 
 آن آقایی که می‌نویسد اگر تحریم نبود، چنین و چنان می‌شد، باید بداند که زمان انقلاب ما از نظر خوراک 70 درصد به خارج وابسته بودیم و 30 درصد تولید داخلی داشتیم. اگر 3 ماه به ما گندم نمی‌فروختند، از گرسنگی می‌مردیم. با همه‌ی نوسانات، بدسیاستی‌ها و بدکاری‌ها امروز ما از نظر مواد غذایی 85 درصد خودکفا هستیم و 15 درصد وارد می‌کنیم.

تحلیلگری که می‌گوید اگر تحریم نبود، 2 فرودگاه بین‌المللی دیگر هم می‌ساختیم، باید بداند که در زمان طاغوت از 90 هزار روستای کشور فقط 3 روستای خان‌نشین برق داشتند، در حالی که امروز روستایی نداریم که حتی با 20 خانوار برق نداشته باشد. درست است که ما به عدالت اجتماعی مورد نظر امام (رحمت الله علیه) و مقام معظم رهبری نرسیده‌ایم، ولی عملاً بخشی از آن را اجرا کرده‌ایم و بخشی از آن خود‌به‌خود برای مردم اجرا شده است.

آتی‌ساز پروژه‌ای متعلق به بنیاد پهلوی بود که به نفع بنیاد مصادره شد. این ساختمان‌ها را از ابتدا فرانسوی‌ها ساخته بودند. ممکن است طبقات را اشتباه کنم، ولی یادم می‌آید که مثلاً 10 بلوک 18طبقه ساخته شده بود، من گفتم می‌خواهم 10 بلوک 22طبقه بسازم. وزیر مسکن وقت گفت اول کارشناس خارجی‌اش را به من معرفی کن تا اجازه بدهم.
ما گوش نکردیم و خودمان بدون استفاده از کارشناس خارجی، 22 طبقه ساختیم و بعد برای اینکه آن وزیر و همه‌ی افرادی که در آن وزارتخانه بودند بفهمند این خودباختگی بیخود است، کارشناس فرانسوی را دعوت کردیم و نظر او را درباره‌ی ساختمان‌ها پرسیدیم. او گواهی کرد اینکه ما ساخته‌ایم بهتر از آن ساختمان‌هایی است که خود فرانسوی‌ها ساخته بودند. می‌خواهم بگویم تحریم‌ها هیچ وقت برای ما محرومیت نبوده، بلکه فرصتی برای خودشناسی و بازشناسی بوده است.

در همه‌ی عرصه‌ها همین طور است. نگاه کنید که قبل از انقلاب در ورزش کجای دنیا بودیم و امروز کجا هستیم. برخی کشورها دانشجویان ایرانی را ممنوع کرده‌اند که در بعضی از رشته‌ها مثل فیزیک هسته‌ای درس بخوانند، اما آیا امروز ما کمبودی در این رشته‌ها داریم؟ من معقتدم این تحریم‌ها هر چقدر بیشتر شوند، اگر خوباختگی نداشته باشیم و افراد قبله‌شان غرب نباشد، بیشتر به نفع ماست.

این خاطره را بارها گفته‌ام. آن اوایل که تصمیم گرفتیم موشک تاو بسازیم، عده‌ای از دانشمندان خودمان را که اکثراً دکتر یا فوق‌لیسانس بودند خدمت امام (رحمت الله علیه) بردم و به ایشان عرض کردم: «آقا، من به این نتیجه رسیده‌ام که اگر مغزهای الکلی، ناصالح، ناسالم و دائم‌الخمر اروپایی و آمریکایی می‌توانند کارهای بزرگ علمی و تحقیقاتی انجام دهند، این افرادی که خیلی‌هایشان نماز شب هم می‌خوانند قطعاً با سرعت بیشتر و با کیفیت بالاتری می‌توانند این کار را انجام دهند.» بعد گفتم: «این‌ها به من قول داده‌اند که به سرعت موشک تاو را بسازند.»

امام (رحمت الله علیه) خیلی خوشحال شدند و گفتند: «این حرف تو و این واقعیتی که گفتی برای من بسیار مقبول‌تر از هزارانموشک است. بخواهید، می‌توانید.» همین طور هم شد. وقتی که ما از رتبه‌ی 140 علمی جهان به رتبه‌ی 10 رسیده‌ایم، یعنی می‌توانیم به رتبه‌ی دوم هم برسیم. خدا این ملت را فوق‌العاده باهوش خلق کرده است. ایرانی مخصوصاً با توسل به ائمه‌ی اطهار (علیهم السلام) عظمت و قدرتی دارد که کسی با آن برابری نمی‌کند.

برخی معتقدند که تحریم‌ها در زمان جنگ محدود به برخی از اقلام بود، اما امروز ما در شرایطی قرار گرفته‌ایم که حتی بانک مرکزی ما هم تحریم است و در هر گونه دادوستد ارزی با مشکل روبه‌رو هستیم. به نظر حضرت‌عالی، تحریم‌های امروز در دادوستدهای بازرگانی، آسیب‌های جدی به کشور نمی‌زند؟

اگر بگوییم هیچ اثری ندارد، چشم‌هایمان را بسته‌ایم. اما آیا همین امروز که بانک مرکزی ما تحریم شده است، با دنیا مبادلات ارزی نداریم؟ آمده‌اند با نامردی، ظلم و جنایت هزینه‌های ما را افزایش داده‌اند. ما هم هزینه‌ای را می‌پردازیم که به آن معتقدیم. چرا ما را تحریم کرده‌اند؟ چون به حرفشان گوش نمی‌دهیم. آیا بناست به حرفشان گوش بدهیم؟

این تحریم‌ها در شرایطی است که مصرف کشور ما در بسیاری از چیزها بیش از اندازه است. می‌گویند در ایران هر نفر 50 برابر یک چینی برق مصرف می‌کند. وقتی که ما در تحریم قرار بگیریم، اول به خودمان می‌آییم. امروز در کارخانه‌ای بودم که می‌گفتند ما به سختی و با ریسک پول را منتقل می‌کنیم، اما بالاخره کارشان را انجام می‌دهند و کالایشان را وارد می‌کنند.
 
در زمان جنگ، از تحریم‌های ما 2 کشور چاق شدند: امارات و ترکیه. امروز هم چند کشور دیگر از تحریم‌های ما چاق می‌شوند. ما امروز به جای اینکه فلان کالا را مستقیماً از آلمان بخریم، از کشور دیگری می‌خریم. آن طرف مرز معامله می‌کنیم و کالایمان را وارد می‌‌کنیم. کار سخت‌تر و گران‌تر شده، اما این بهایی است که برای آرمان‌هایمان می‌پردازیم.

اول انقلاب همه می‌گفتیم این انقلاب ایدئولوژیک است و یکی از اهداف آن رفاه مردم و عدالت اجتماعی و اقتصادی است. اما نباید فراموش کنیم که اصل انقلاب ما ایدئولوژیک است، انقلاب کار و نان و مسکن نیست. دستاورد بهایی که در این تحریم‌ها می‌پردازیم تونس، مصر، لیبی، بحرین و به زودی عربستان سعودی، یمن و تمام منطقه و دنیاست. در دنیایی که پول معیار است، باید این بها را بپردازیم.

ما هنوز صدور نفتمان کم نشده است. البته کارها سخت‌تر شده است و به جای اینکه مستقیماً با ما معامله کنند، با یک واسطه این کار را انجام می‌دهند و آن واسطه هم سود می‌برد، ولی هیچ وقت فلج یا متوقف نمی‌شویم. همین امروز صحبت بود که اگر بتوانیم فلان دستگاه را بیاوریم، می‌توانیم کالایی که از اروپای غربی وارد می‌کنیم خودمان تولید کنیم. این از نتایج تحریم است.

به نظر حضرت‌عالی، در حال حاضر افکار عمومی آمادگی این را دارد که این فشار را تحمل کند یا اینکه نیاز به اطلاع‌رسانی بیشتری هست؟

رشد سیاسی مردم ما بسیار سریع است. باید بیشتر اطلاع‌رسانی کنیم و در عین حال آینده‌ی روشنی برای مردم ترسیم کنیم. فشاری که روی دنیای سرمایه‌داری است باعث شده است که پشت سر هم کشورها را از تحریم‌ها معاف کنند. چرا پای تحریم‌ها نمی‌ایستند؟ چون نمی‌توانند.

بنابراین من معتقدم این مرحله هم اِن‌شاءالله با موفقیت ملت ایران می‌گذرد. واقعاً باید کمی مصرفمان را کم کنیم. چرا باید مصرف برق ما 50 برابر چین باشد؟ چرا مصرف نان ما باید بیشتر از سرانه‌ی دنیا باشد؟ در همه چیز این طور هستیم. چقدر زباله تولید می‌کنیم؟ سرانه‌ی تولید زباله در تهران چند برابر شهرهای دیگر جهان، مثلاً برن سوئیس، است؟ اسراف می‌کنیم. نباید این طور باشد. ملتی که می‌خواهد انقلاب ایدئولوژیک خودش را نگه دارد باید خودش را با تبعاتی که برایش پیش می‌آید تطبیق دهد. هیچ مشکلی پیش نمی‌آید. عموم مردم هم این را می‌پذیرند، به شرطی که لااقل در داخل خودمان را تحریم نکنیم.

به نظر من، دفتر مقام معظم رهبری باید رسماً از اتاق بازرگانی سؤال کند از اول سال که آقا فرمودند «تولید ملی، حمایت از کار و سرمایه‌ی ایرانی» تا امروز آیا دولت مقرراتی وضع کرده است که تنگناهای قبل کمتر شوند؟ صادرکننده‌ی چای به من می‌گوید 50 سال است که چای خاکه صادر می‌کند. مصرف آن هم برای خوراک نیست. یک شرکت آلمانی می‌خرد و برای مصارف دارویی از آن استفاده می‌کند. اخیراً یکی از وزارتخانه‌ها مجوز صادرات او را لغو کرده است. حدود 5 ماه کامیون‌ها پشت گمرک ماندند و عملاً این تاجر ضرر کرد. ما به ریاضت اقتصادی نیاز نداریم، بلکه فقط کافی است دورریزها و اسراف‌ها را کم کنیم. ما مدیریت اقتصادی نداریم. لازم نیست کم مصرف کنیم، فقط کافی است درست مصرف کنیم. قناعت کم مصرف کردن نیست، درست مصرف کردن است.
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد