مجتبی گهستونی: ایذه شهری باستانی در بخش زاگرس چین خورده یا میانه زاگرس، مردم آن لر و بختیاری، به جای مانده از هزاره های پیش از میلاد مسیح از ویژگی های مختلفی برخوردار است؛ اسقرار و حاکمیت پادشاهان پارینه سنگی، ایلامی، هخامنشی و ایلیمایی در سرتاسر کوهستان و دشت ایذه، این شهر را در زمره مهم ترین شهرهای تاریخی با دهها نقش برجسته و سنگ نوشته قرار داده است.با توجه به اینکه ایذه دارای سه منظر جاذبه های تالابی، دشتی و کوهستانی است و در کمتر شهری از جهان این سه جاذبه با هم تلاقی می کنند اما وجود چنین پدیده ای در اکوتوریسم و ژئوتوریسم هم نقس قابل توجه ای می تواند داشته باشد.
با این حال برخورداری از ویژگی های تاریخی بود که در مقاطعی ایذه به عنوان محلی برای دوره عالی آموزش باستانشناسی از سوی مرکز وقت باستانشناسی کشور انتخاب شده بود تا گروهی از بهترین باستانشناسان امروز کشور که در آن زمان میخواستند در مرکز وقت باستانشناسی استخدام شوند در دهه ۱۹۷۰ با "هنری رایت" به ایذه بیایند و کاوشهای باستانشناسی خود را انجام دادند.
سید منصور سید سجادی (سرپرست کاوشهای باستانشناسی شهر سوخته)، اسماعیل یغمایی (از باستانشناسان پیشکسوت که تا کنون سرپرست چندین محوطه باستانی بوده است)، الهه شاهی، اسماعیل بنایی، شهین عاطفی و حاتمی از جمله این افراد بوده اند که بعدها جعفر مهرکیان که وی نیز دانش آموخته همین دوره ها بود اما در گنبد سلطانیه به سرپرستی سعید گنجوی تپه نور را مورد کاوش قرار داده بود به ایذه آمد و سالها در این شهر کار کرد.وجود آثار و سنگ نبشتههای و سنگ نگاره های باستانی مربوط به همه دوران های تاریخی ایذه کنونی،آیاپیر ،آنزان ،مالمیر قدیمی را به عنوان شهر نگارکندههای سنگی و صخرهای ایران برجسته کرده است.
مطالعات فعالیت های باستان شناسی که منجر به بررسی محدوده سدها گردید حکایت از آن دارد که نخستین بررسی های محوطه های تاریخی به منظور نجات بخشی آثار که در محور دریاچه ها قرار دارند در دهه ۷۰ میلادی در ایذه و در محدوده سد شهیدعباسپور (سد رضاشاه قبل از انقلاب) آغاز شد که بعدها در سال ۱۳۸۳ خورشیدی در طرح نجاتبخشی محوطه سد کارون ۳، هئیتی به سرپرستی جعفر مهرکیان این محوطه را مورد بررسی قرار دادند.مطالعات بعدی باستان شناسی به منظور نجات بخشی آثار در محدوده سدها در سال ۱۳۸۶ مربوط به نجات بخشی آثار محوطه سد کارون ۲ در دشت سوسن است که به سرپرستی سید محمود میراسکندری صورت گرفت.
فارغ از همه خاصیت های مطالعات باستان شناسی در محور سدهای کارون ۲ و ۳ در ایذه باید اشاره کرد که آگاهی از قدمت دیرینه ایذه که به دوران فرا پارینه سنگی و عصر سنگ هم می رسد بیشترین اهمیت را داشت چرا که در یک بررسی مشخص شد که ۳۱ غار و اشکفت و محوطه باز با سنگ ابزارهایی که اکثراً متعلق به فراپارینه سنگی هستند شناسایی شده اند.
از آنجایی که آثار به دست آمده در ایذه به دو دوره" ایلام قدیم" و "ایلام نو" تقسیم می شود از دوره ایلام قدیم هم اکنون آثاری همچون نقش برجسته شاهسوار و نقش برجسته خنگ اژدر نمایان و از دوره ایلام نو نیز نقش برجسته و سنگ نوشته هایی به جای مانده در کول فره (کول فرح) و اشکفت سلمان برجسته و نمایان هستند.همچنین از دوران اشکانی و الیمایی نیز می توان به آثار بر جای مانده همچون سنگ نگاره خُنگ یارعلی وند، خنگ کمال وند و کتیبه الیمایی اش، نقش برجسته شاخص خنگ اژدر و قلعه کژدمک اشاره کرد.اکنون که بخشی از سابقه تاریخی ایذه در شمال شرقی خوزستان معرفی شد و اکنون به نطر می رسد بسیاری از علاقمندان به تاریخ و فرهنگ در ایران و خارج از کشور با این بخش از سرزمینمان آشنایی ندارند این شرایط را باید محصول کدام عملکرد دانست؟
با اینکه ایذه بیش از آنکه یک شهر صنعتی و حتی متکی به دامپروری و کشاورزی باشد شهری تاریخی با برخورداری از جاذبه های فراوان گردشگری در دو حوزه تاریخی و طبیعی است اما تاکنون از این ظرفیت استفاده نبرده است و به حداقل درآمدهای دامپروری و کشاورزی بسنده کرده است.
ایذه که در مسیر راه ارتباطی خوزستان – چهارمحال و بختیاری و اصفهان قرار دارد اما با توجه به اهمیت و موقعیت خود رشد نکرده و اگر تنها بخشی از پیشنهادات همایش های راهکارهای توسعه پایدار شهرستان ایذه عملیاتی و اجرایی می شد می بایست امیدوار بود که تحولی در این شهر در حوزه اشتغال زایی، تبدیل این شهرستان به یک پایگاه درجه اول باستان شناسی، رونق اقتصاد محلی، محرومیت زدایی، ارتقاء سطح علمی و فرهنگی و... به وقوع بپیوندد.