سلام خوزستان

انتشار اخبار سیاسی- اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خوزستان

سلام خوزستان

انتشار اخبار سیاسی- اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خوزستان

اخبار فرهنگی . هنری . ادبی

 

ارشاد در حقیقت می خواست از خانه مطبوعات چهارم راحت بشود و رک بگویم می خواست یک تسویه حساب انجام بدهد. ارشاد خودش را در حد یک فراکسیون از مطبوعات تقلیل داد / اولین بیانیه خانه مطبوعات551 به امضای برخی آقایان هست که این هیئت مدیره برای مدت 3 ماه بوده که مسئولیت های آن هم عضوگیری، برگزاری مجمع برای انتخاب هیئت مدیره و... اطلاعیه ها موجود است. خب این 3 ماه چه شد؟ ما 4 سال است به دنبال انتهای این 3 ماه هستیم

خوزنیوز: در ادامه سلسله مطالب بررسی وضعیت خانه مطبوعات خوزستان با غلامرضا فروغی نیا سردبیر روزنامه صبح کارون و رییس سابق خانه مطبوعات خوزستان گفت گویی انجام داده ایم که می خوانید. این سلسله مطالب را در خوزنیوز دنبال کنید.

 

در ابتدا به عنوان کسی که سالها در جریان مطبوعات و امور مربوط به آن بوده اید، تاریخچه‌ای از تشکیل خانه مطبوعات و ادوار مختلف آن بگویید تا به این چند سال پرحاشیه اخیر برسیم.
شکل گیری خانه مطبوعات برمی گردد به آغاز دوره اصلاحات که جمعی از جمله آقایان: قنوانی، بهرامی، دکتر حسین زاده، شوراب، افتخار و موسوی زاده این تشکل را در سال 1377 تاسیس کردند که به هرحال به عنوان دوره اول می توان از آن نام برد. قبل از این تشکل دیگری سراغ ندارم که در این زمینه فعالیت کرده باشد.به دلیل اشتغالاتی که این عزیزان داشتند عملا در دوره اول به جز تقسیم بعضی آپارتمان ها، که به بعضی از اهالی مطبوعات رسید و به بعضی هم نرسید، کار خاصی انجام نشد.دوره بعدی دوره ای بود که آقایان: هاشمی، میربابایی، شوراب، بهرامی و بنده و یکی دو نفر دیگر از دوستان بودیم و آقای عیدی محمد هاشمی رییس خانه مطبوعات شد. فعالیت ها در این دوره بیشتر نمود داشت. شرکت در نمایشگاهها، برگزاری جشنواره مطبوعات - که خانه مطبوعات خوزستان در برگزاری آن نقش بزرگی داشت- از جمله فعالیت های این دوره بود. در این دوره اعتماد خوبی بین اعضای هیئت مدیره و رییس خانه مطبوعات وجودداشت و بیشتر فعالیت ها و پاسخگویی مراجعات به عهده ایشان بود. در همین دوره بود که خانه مطبوعات صاحب یک دفتر –البته اجاره ای- شد که خیلی در پیشبرد امور موثر بود.در دوره سوم ترکیب هیئت مدیره تغییراتی پیدا کرد که بنده به عنوان رییس به اتفاق آقایان: فارسی زاده، قزوینی، داریوش موسوی و سلطان ابراهیمی عضو هیئت مدیره بودیم.در این دوره ما یک وجه برجسته ای داشتیم و آن اعتراض به انتقال آب کارون بود که خانه مطبوعات را در آن مقطع مطرح کرد. طوماری جمع شد، متینگ هایی با دعوت از نمایندگان مجلس و کارشناسان در محل خانه مطبوعات برگزار شد، حرکات نمادینی در همین زمینه صورت گرفت و خیلی مانور داده شد روی این مساله و به جرات می توان گفت که خانه مطبوعات دوره سوم مهمترین نقش را در طرح مسئله انتقال آب کارون داشت و بعد از آن بقیه جریان ها دنبال این مساله را گرفتند و حتی در آن مقطع خیلی از مسئولین جرات طرح این مساله را نداشتند.در ارتباط با مسائل صنفی، دوره های آموزشی با هماهنگی اداره کل ارشاد و موسسه رسانه گذاشته شد. همچنین بازدیدهایی از صنایع استان صورت می گرفت که از جهت همدلی اهالی مطبوعات و هم شناخت روزنامه نگاران از صنعت، بسیار مفید بود.
 
در آن دوره یک سری نشریات بودند که خودشان را سهیم در مدیریت خانه مطبوعات نمی دیدند و اعتراضاتی داشتند. علت چه بود؟
اولین انشقاقی که بوجود آمد متاسفانه توسط دو روزنامه استانی در آن زمان بود. در انتخابات دوره چهارم هم یک فراکسیون تشکیل دادند و برای اینکه جلسه را از رسمیت بیاندازند به همراه عده ای مجمع را ترک کردند که اینگونه نشد و انتخابات برگزار شد.
 
افرادی که به عملکرد خانه مطبوعات سوم که شما رییس آن بودید، اعتراض داشتند جزء کسانی بودند که دارای سابقه طولانی و در جامعه مطبوعاتی شناخته شده بودند و در آن دوره بزرگترین روزنامه های استان را در اختیار داشتند. شما در پی یافتن علت این اعتراض ها و حل مشکلات برنیامدید؟
ببینید انشقاق از لحاظ فکری در آن مقطع وجود داشت، خصوصا در مسائل قومی و این یک واقعیت تلخ است که در مطبوعات نمود وتاثیر داشت.
 
مگر خانه مطبوعات فعالیت قومی داشت که یک نشریه بخواهد به آن انتقاد داشته باشد؟
نه به هیچ عنوان. وقتی ما می گوییم خانه مطبوعات یعنی آدمهای جامعه مطبوعات. وقتی آدمها با ذهنیت هایی که از هم دارند دور هم جمع می شوند، آن ذهنیت ها را نمی توانند از هم دور کنند و در رفتارهایشان نشان ندهند. طبیعی است که این ذهنیت ها از هر موقعیتی استفاده می کردند و خودش را نشان می دادند. مثلا آن دوره یک جشنواره ای بود خودش را نشان داد، نمایشگاه بود همین طور. مساله دیگری که باز نمی شود انکارش کرد امکانات خانه مطبوعات مثل الان نبود، ارشاد یک دفتری برایش کرایه کرده بود و بقیه روابطی بود که هیئت مدیره داشتند. یک نمونه خیلی آشکارش این بود که یکی از نشریات محلی در استان همه می شناسند مدیرمسئولش با ادبیات سخیف در آن مقطع علیه قوه قضاییه مطلبی نوشته بود و دادستانی از آن نشریه شکایت و حکم بازداشت برای ایشان صادر شد. ما به اتفاق تعدادی از همکاران رفتیم و کفیل شدیم. بعد از آزادی به جای اینکه وی شرایط را بهبود ببخشد یک شماره دیگر با همان سیاق چاپ کرد و متواری شد. این کلاف پیچیده تر شد. یعنی ما به جای اینکه به فکر حل مشکلات مطبوعات باشیم افتاده بودیم دنبال مسائل یک نفر. همین نشریه چیزی نزدیک 2 سال درگیری در جامعه مطبوعاتی ایجاد کرد و آخرالامر هم اینقدر حاشیه سازی شد و 8-7 نفر از بچه های مطبوعات را لگدمال شخصیتی کرد. شما به دادگاه مراجعه می کردید و می دیدید که خود اهالی مطبوعات شاکی این نشریه هستند و به همین علت هم تا مرز تعطیلی رفت.همین نشریه موردحمایت یکی از مدیران کل ارشاد قرار گرفته بود. یعنی خود مدیرکل و یا معاونی که می بایستی همه مطبوعات را به یک شکل نگاه کند خودشان روبروی نشریات قرار گرفته بودند.
 
مسئله دیگری که در آستانه انتخابات دور چهارم پیش آمد این بود که تعدادی از اهالی مطبوعات درصدد برآمدند یک تشکل دیگر راه اندازی کنند . شما از کسانی بودید که موضع داشتید. به نظر شما انگیزه این عده برای تشکیل یک تشکل موازی چه بود و چه ضرر و زیانی احساس می کردید که در برابر آن موضع داشتید؟
ما مخالف نبودیم. ما فکر می کردیم که فضای خانه مطبوعات برای مطبوعات کفایت می کند. آن دوستان هم تلاش خودشان را کردند. ما هم آن زمان هجمه ای، حمله ای نکردیم. اما کسی از کار آنها استقبال نکرد.
 
رایزنی هم نکردید؟
نه. ما تلاشمان این بود که انتقال مسالمت آمیزی از دوره سوم به دوره چهارم صورت بگیرد.
 
در انتخابات دوره چهارم هیئت مدیره خانه مطبوعات بیشتر افراد با سابقه  مطبوعات و صاحبان نشریات صلاح براین دیدند که خودشان در هیئت مدیره نباشند و درعوض نمایندگانی را برای خود در هیئت مدیره تعیین کنند و خود در سایه حضور داشته باشند. به عنوان مثال خود شما  در انتخابات شرکت نکردید و مرحوم ریاحی از نزدیکان شما نامزد شد و یا خانم جمیلی به عنوان نماینده سرپرست کیهان و آقای حاج سردار نماینده سردبیر نورخوزستان محسوب می شدند. علت چه بود؟
دوره سوم در حقیقت یک دوره خسته کننده بود و انشقاق در بدنه مطبوعات زیاد شده بود. دو تا از روزنامه ها هرکدام برای خودشان یک بافت درست کرده بودند، عده ای دیگر همین طور. روی همین اساس من خودم به شخصه رغبتی برای اینکه بیایم و در این فضای رقابتی وارد کارهای اجرایی بشوم نداشتم. من بخش زیادی از انرژی ام را در دوره سوم گذاشته بودم. در دوره چهارم سعی کردیم افراد دیگری وارد صحنه بشوند. اینکه افراد در عرصه رای گیری مورد انتخاب قرار می گرفتند. به هرحال حق طبیعی بچه های مطبوعات بود.
 
ببینید ممکن شما و عده ای از دوستان شما به هر دلیلی علاقه ای به شرکت در هیئت مدیره نداشتند. چرا فضا را باز نگذاشتید که عده ای دیگر از جامعه مطبوعاتی که مستقل بودند وارد صحنه شوند. نمی شود کتمان کرد که من نوعی که یک نشریه دارم و تعدادی شاغل –صاحب رای- کسی را جلو بفرستم و با لابی او را وارد هیئت مدیره کنم و خودم در سایه باشم.
عملا مسیر کسی بسته نشده بود که چه کسی بیاید و چه کسی نیاید. هرکسی می توانست وارد این عرصه بشود. اما در کل پتانسیل ورود به یک عرصه نیازمند یک روابط عمومی قوی است. مثلا مرحوم علی ریاحی ازاین جهت سرآمد بود، با همه مطبوعات در ارتباط بود. افراد دیگر هم می توانستند بیایند، اما می خواهم این را بگویم که یکی از مهمترین دلایلی که باعث می شد بعضی ها وارد صحنه نشوند این بود که می ترسیدند. نشریه ای که خود شما هم می دانید لطمات جبران ناپذیری به پیکر و حیثیت خانه مطبوعات وارد کرد- با کارهای سخیف و بچه گانه ای که در انظار انجام می شد- ، عموما این حرفها هم به افرادی زده می شد که مسئولیت در جامعه مطبوعاتی را داشتند . افراد دیگری هم که قصد ورود داشتند ، می دیدند که ممکن است اینقدر هزینه بپردازند، وارد نمی شدند.
 
به نظر شما مهمترین مسئله و چالش نشریات و خانه مطبوعات در دوره چهارم چه بود؟
قطعا مسئله م/الف بود. ارشاد در حقیقت در این مقطع با سازمان بازرسی وقت هماهنگ کرد و اطلاعیه ای خطاب به ادارات صادر کرد که آگهی آنها از این پس باید بر اساس تعرفه م/الف بین نشریات توزیع شود. قیمت ها اصلا قابل قیاس با واقعیت ها نبودند. مطبوعات احساس خطر کردند از اینکه دیگر عملا امکان انتشار ندارند. در تاریخ مطبوعات خوزستان، واقعه م/الف در حقیقت بزرگترین تبری بود که بر ریشه مطبوعات وارد شد. مطبوعات عکس العملشان این بود که دور هم بنشینند و یک فکری بکنند. بانی جلسه هم خانه مطبوعات چهارم بود. اما شبانه ما می دیدیم که مذاکرات ضبط می شود و فردا مسئولین ارشاد پاتک می زدند به مطبوعات. بجای اینکه مطبوعات را عام ببینند، یک عده خاص را گزینش کردند و فراکسیونی از مطبوعات برای خودشان انتخاب کردند. حتی اگر الان برگردیم به امکانات آن دوره اعم از تقسیم کاغذ و یارانه – که الان عدد و رقم هایش در اداره ارشاد به ریز موجود است و اگر نقدی وجود دارد می شود با عدد و رقم این مسئله را اثبات کرد- می شود دید که چه ارقام و اعدادی از امکانات داده شد به افراد. افرادی که می آمدند در جلسات و اطلاعاتش را جمع می کردند، خودشان در جلسه موضع ویژه می گرفتند، بعد هم ضبط می کردند و شبانه اطلاعات را منتقل می کردند به مسئولین ارشاد. مسئولین ارشاد متوجه می شدند که چه کسی موافق است و چه کسی مخالف و براساس موافق و مخالف این تنظیم امکانات صورت می گرفت. آنقدر این شکاف زیاد شده بود که آخرالامر موجب یک تظاهرات شد علیه موضع گیری های اداره کل ارشاد و حتی منجر به تغییرات در مسئولیت های سازمان بازرسی خوزستان شد.من یادم می آید در یک مقطعی یارانه ما صفر شد و بدهکار هم شدیم. 8 میلیون تومان بدهکار شدیم. در حالی که یک نشریه دیگر چند شماره چاپ کرده بود، بیش از ده میلیون تومان هم گرفت. یعنی ما را اینطوری تحت فشار قرار دادند. اینها یک واقعیت تلخ هستند که اسناد و مدارک آن در حسابداری ارشاد موجود است.ارشاد در این مقطع بزرگترین اشتباهی که کرد این بود که خودش را درگیر با مطبوعات کرد. به عنوان مثال برخوردی که با آقای گراوندی در نشریه تولید شد. مشخصا من اسم می آورم. چون ایشان زبانش در نوشته هایش مقداری تیز بود منجر به این شد. ارشاد به جای اینکه حامی یک روزنامه نگار و نشریه محلی باشد رفتند جانب آن کسی که در تهران –صاحب امتیازنشریه- اصلا خبری از انتشار این نشریه نداشت، اینقدر فشار آورند که نشریه تولید که تقریبا منظم ترین هفته نامه بود تعطیل شدو هنوز ضرباتی که بر این مطبوعاتی با سابقه وارد آمده آثارش موجود است.متاسفانه ارشاد در مواردی خیلی از مطبوعاتی را مقابل هم قرار می داد. خیلی ها ممکن است از این گفته من ناراحت بشوند. مثلا همان نشریه ای که در ابتدای صحبت گفتم، سوژه خود را برای خراب کردن از اهالی مطبوعات انتخاب می کرد. مشخصا هم افراد خاصی را که خراب می کرد؛ همان کسانی بودند که با مدیریت ارشاد زاویه داشتند.
 
در یک سال آخر فعالیت خانه مطبوعات چهارم طبق مکاتباتی که از سوی وزارت ارشاد شده بود در صدد ثبت قانونی خانه مطبوعات برآمدند در باره روند آن توضیح می دهید؟
پس از ماجرای م/الف مشکل بزرگ صنف مطبوعات در مقطعی بود که هیئت مدیره چهارم یک هیئت موسس تشکیل دادند و داشتند مشکلات حقوقی اساسنامه را حل می کردند و آقای مومنی به عنوان پیگیری کننده مشخص شده بود که آن اتفاقات افتاد و هیئت مدیره خانه مطبوعات 551 توسط اداره کل ارشاد تشکیل شد.
 
بگذارید این بازه زمانی را کمی به تفصیل بررسی بکنیم. در گزارشی که از سوی سازمان بازرسی تنظیم شده آورده شده است که آقای مومنی از سوی خانه مطبوعات به عنوان نماینده جهت ثبت قانونی معرفی شده است و تقریبا یکسال طول می کشد نامه معرفی ایشان به اداره ثبت از سوی اداره کل ارشاد صادر شود، که حالا بماند که بعدا هم فرد دیگری را معرفی می کنند. در این مدت فرض کنید که ارشاد قصد ایجاد تاخیر داشته و قصور کرده باشد، خانه مطبوعات می توانست مثلا هر هفته یکبار سرنوشت نامه را جویا شود و سر ماه قضیه را به مسئولین بالاتر ارجاع دهد نه اینکه سالی گذشته باشد و هنوز یک نامه ارسال نشده باشد.
حرف شما درست است. بعضی از رفتارهای ما عکس العملی هستند. مسکوت گذاشتن این نامه هم بدون اطلاع بود، هیئت موسس خانه مطبوعات هم اطلاع نداشتند که نامه شان مسکوت مانده است. آنها خوشبین بودند و فکر نمی کردند که رودست بخورند. در همین گزارش سازمان بازرسی هم اشاره شده که این نامه مسکوت مانده است.
 
هیئت موسس منتخب هیئت مدیره چهارم چطور و برای چه کاری انتخاب شدند؟
هیئت مدیره با مشورت با بعضی از پیشکسوتان عده ای از پیشکسوتان و نخبگان را انتخاب کردند که متن اساسنامه خانه مطبوعات - که از قبل وجود داشت و به ثبت نرسیده بود- و اساسنامه پیشنهادی ارشاد را بررسی کنند و پس از بحث و دخل تصرف و تغییرات مورد نیاز اساسنامه و خانه مطبوعات را به ثبت برسانند.
 
طبق اساسنامه پیشین وظیفه تشکیل مجمع با هیئت مدیره پیشین بود. اساسنامه جدید هم که تا آن زمان مصوب نشده بود. پس ارشاد بر چه اساسی مجمع عمومی تشکیل داد و هیئت مدیره انتخاب کرد؟
این سئوال را باید مسئولان ارشاد وقت پاسخ بدهند که علیرغم اینکه پایه اساسی وجود نداشته چطور آمدند مجمع را تشکیل دادند. شما وقتی می خواهید یک مجمع را تشکیل شود باید اطلاعیه ای بدهید. سئوال این است که این اطلاعیه برگزاری مجمع عمومی منجر به هیئت مدیره 551 کجا و در چه نشریه ای چاپ شده است؟ خب وقتی که با 5-4 تلفن ملت را جمع کردند همین می شود. به ما که زنگ نزدند و از قبل شاید طراحی شده بود. هیئت مدیره چهارم خانه مطبوعات را هم دعوت نکردند و اینکه یک احترامی بگذارند اصلا وجود نداشت.خنده دار تر تناقض های رفتاری بود که بعدا ایجاد شد. مصاحبه های مسئولین وقت هست. اولین بیانیه خانه مطبوعات551 به امضای برخی آقایان هست که این هیئت مدیره برای مدت 3 ماه بوده که مسئولیت های آن هم عضوگیری، برگزاری مجمع برای انتخاب هیئت مدیره و... اطلاعیه ها موجود است. خب این 3 ماه چه شد؟ این 3 ماه الان به کجا رسیده است؟ ما 4 سال است به دنبال انتهای این 3 ماه هستیم.
 
بعد از آن دیگر مجمع برگزار نشد؟
ما که سراغ نداریم.
 
طبق گزارش سازمان بازرسی برطبق اساسنامه مصوب خانه مطبوعات 551، 2 نفر از اعضای اصلی، 3 نفر از اعضای علی البدل و یک نفر از بازرسان هیئت مدیره فاقد شرایط و صلاحیت لازم هستند، ارشاد در آن موقع که این انتخابات را برگزار کرد از این موضوع مطلع نبود؟ بعد از اینکه نهادهای نظارتی تذکر دادند این مشکل برطرف شد؟
ارشاد در حقیقت می خواست از خانه مطبوعات چهارم راحت بشود و رک بگویم  می خواست یک تسویه حساب انجام بدهد. تسویه حساب با بخشی از مطبوعات و این مشکل ارشاد بود. ارشاد خودش را در حد یک فراکسیون از مطبوعات تقلیل داد. بزرگترین ضربه ای بود که ارشاد به خودش زد.این گزارش سازمان بازرسی در طول تاریخ وزارت فرهنگ ارشاد اسلامی بی سابقه است. من پرسیده ام از همکاران در سایر استانها، فکر نمی کنم نمونه داشته باشد. نتیجه گیری؛ بازنده چه کسی بود؟ بازنده ارشاد بود. در حقیقت این گزارش سازمان بازرسی نشان دهنده این است که ارشاد در اجرای بخشی از وظایف خودش ناکام شده است.در گزارش آمده است که انتخاب مدیرعامل و هیئت مدیره وجاهت قانونی ندارد. یعنی این آقایی که از خوزستان در هیئت مدیره تهران هم رفته وجاهت قانونی ندارد.
 
به نظر شما چرا ارشاد پس از این گزارش که در نیمه دوم سال 1388 ارائه شد اداره کل ارشاد اقدامی انجام نداد با توجه به اینکه مدیران ارشاد هم تغییر کرده بودند؟
متاسفانه یک ملاحظه کاری هایی در ارشاد وجود داشته و دارد. اینکه نه سیخ بسوزد نه کباب. مدیریت ارشاد فعلی می خواهد این ماجرا را حل بکند ولی با کمترین هزینه. این امکان ندارد بالاخره یک ترکشی باید به یک نفر یا گروه بخورد. این گزارش وجود دارد و می گوید یک عده ای تخلف کردند این را که نمی شود انکار کرد. از اول این گزارش را به صورت توکشویی با آن برخورد شد. بیایند بگویند یک اشتباهی و ظلمی در حق جامعه مطبوعاتی شده و اصلاحش هم اینطور است. هی این آقا را بکشانند و بگویند این گزارش هست و ما مجبوریم آن را علنی کنیم، خواهشا اینکار را بکنید. خب نمی کنند. عکس العمل به این گزارش باید به فوریت صورت می گرفت و علنی. اما اداره ارشاد دوباره سعی کرد این مسئله را با کدخدامنشی حل کند. هیئت مدیره خانه مطبوعات 551 را دعوت کرد و گفت شما غیرقانونی هستید بروید کنار. همین کنش و واکنش ها مدت ها طول کشید و نتیجه اش همین فرصت سوزی 4 ساله بود که نهایتا منجر شد که یک هیئت موسس دیگری را تعریف بکنند.خود دوستان مطبوعاتی که صورتجلسات هیئت موسس را نوشتند و امضا کردند  که من نسخه ای از آن را دارم،   بازی را یک مدت دیگر خراب کردند و آمدند در نشریاتشان نوشتند که هنوز آن هیئت مدیره 551 پابرجاست و تحویل داده نشده و چه و چه. این مزاج دم دمی را چه موقع باید ختم به خیر کرد؟
در این روند غیرقانونی یک نفری رفته بالا که باید سقوط کند و بیاید پایین. برای اینکه این اتفاق نیفتد باید این بازی به هم بخورد اما تا کی؟
ما به همین اعتراض داریم. همین الان بازرس خانه مطبوعات ایران؛ آقای حامد احمدی دهها بار اطلاعیه داده است. بنده هم در جلسه اخیر سمینار چالش های مطبوعات با آقای محمدزاده صحبت کردم، گفتم خانه مطبوعات چه خواهد شد؟ ایشان گفت: «خانه مطبوعات اصلا وجود ندارد. کدام خانه مطبوعات؟»
 
آقای فروغی نیا یک پرانتز این وسط بازکنیم. به فرض اینکه تمام اتفاقات در روند تشکیل خانه مطبوعات 551 غیرقانونی و اشتباه بوده باشد، این که یک خوزستانی در راس خانه مطبوعات ایران قرار بگیرد نمی تواند دلیل خوبی برای فروکش کردن اعتراضات باشد؟
بله. مشروط به اینکه مشخص بشود خانه مطبوعات چه خاصیتی دارد؟  چه خاصیتی برای خوزستان دارد؟ سئوال می کنم آیا این هنر است که فرض کنید که بگویند در شهر رامین و یا شیرین شهر برای مطبوعات زمین تقسیم می کنیم. کو؟ چه کرده اند؟ دستاوردهای خانه مطبوعات 551 چه بوده است؟ چهارسال گذشته است، خانه مطبوعات ایران چه کرده است؟ چه کرده برای ایران و چه کرده برای خوزستان. بله منم اعتقاد دارم بایستی اگر بتوانیم از این سهم خودمان دفاع بکنیم. دادن یک مشتی کاغذ و حکم تحت عنوان مشاور فلان، مشاور بهمان. این مشاورها را چه کسی تعیین کرده است؟ این مشاورها چه کرده اند؟ از این کاغذها و این احکام مشاوره چه کسانی بهره برداری کرده اند؟ به کدام ادارات برای چه کاری مراجعه کرده اند؟ استفاده آنها چه بهره ای برای جامعه مطبوعاتی دارد؟ یکی بیاید پاسخ بدهد.
 
در ماههای اخیر چند بیانیه و طومار از طرف اهالی مطبوعات جمع آوری شد، سرانجام آنها چه شد؟
یکی از مشکلات جامعه مطبوعاتی این است که یک کاری را شروع می کنند ولی ناگهان آن را رها می کنند و ابتر می ماند. در مورد بیانیه ها، من جزء پایه گذاران یکی از این بیانیه ها بودم و مرتب آن را پیگیری می کنیم. بیانیه با این مضمون بود که از ارشاد خواسته بودیم در ارتباط با این فرصت سوزی ها که هنوز هم ادامه دارد توضیح بدهند. تا الان من چندین بار با حجت الاسلام سپهر صحبت کردم که پاسخ بیانیه را بدهید. ابتدا به ما گفتند انتخابات مجلس در اسفند ماه برگزار می شود بگذارید برای بعد از انتخابات. بعد از انتخابات دوباره گفتیم، گفتند مرحله دوم انتخابات است، من دوباره گفتم، حضورا هم گفتم و الان از همین تریبون هم می خواهم جواب ما را بدهید. اخیرا نسخه ای از  این بیانیه را به آقای معاون وزیر دادم و گفتم 91 نفر از اهالی مطبوعات در مورد مسایل خانه مطبوعات و فرصت سوزی 4 ساله سئوال داریم، پاسخ ما را بدهید.البته جناب مدیر کل خویشتنداری خودش را ناشی از کدخدامنشی  و حل کردن این ماجرا می دانند ولی این جواب دادن به مسایل نیست. بالاخره یک اتفاقی افتاده است. 91 نفر عضو جامعه مطبوعاتی به شما نامه نوشته اند و جوابش را می خواهند.باید دائما جامعه مطبوعاتی سئوال کنند. همین سکوت به نفع بعضی هاست. اصلا مگر یک عده ای انتقاد نمی کردند از هیئت موسسی که اداره ارشاد مشخص کرده بود، بیانیه هم صادر کردند. هیئت موسس به هم خورد پس حالا چرا سکوت کردید؟ چرا به دنبال تشکیل هیئت موسس قانونی نیستید؟ شما یک خواسته ای داشتید در بیانیه تان چرا پیگیری نمی کنید؟ آیا این فضای سکوت و رخوت دلخواه شما است؟
البته نکته ای را به عنوان تعجب از عملکرد برخی در جامعه مطبوعاتی استان می بایست تذکر داد. برای نمونه شخصی که در جریان انتخابات خانه مطبوعات 551 به عنوان بازرس اصلی انتخاب شده پس از مدتی استعفا می دهد اما استعفایش را باید سئوال کرد به چه کسی داده است؟ می گوید به مدیر خانه مطبوعات که خودش منتخب هیئت مدیره مذکور است. در صورتی که بازرس می بایست بر کار هیات مدیره نظارت نماید و بالطبع می بایستی پیرامون عملکرد مدیر خانه مطبوعات مذکور هم اظهار نظر نماید، اما می آید و استعفایش را به او می دهد که این نوع عملکرد کاملا برعکس روال قانونی است. اساسا بازرس در برابر مدیر خانه مطبوعات مسئولیتی ندارد که در برابرش اینگونه خود را ضعیف نشان می دهد. جالب تر اینکه مدیر یاد شده پس از استعفا به وی پست مشاوره که این روزها خودش شدده یک مساله سئوال برانگیز را پیشنهاد می نماید که البته او نمی پذیرد.بنابراین در حالیکه بازرس اصلی پس از اینکه ملاحظه کرد کار از اساس غیرقانونی است و یا روند منطقی نیست و یا سئوال برانگیز است می بایستی خودش راسا اقدام به صدور بیانیه و یا درخواست تشکیل مجمع عمومی نماید، این گونه خود را ضعیف می نماید. هرچند که همین الان هم این شخص باید پاسخگوی روند چهارساله خانه مطبوعات باشد و اساسا او می بایستی پاسخ دهد که عملکرد هیئت مدیره خانه مطبوعات 551 درست و یا غلط است، اما خودش حالا  اپوزیسیون خانه مطبوعات می شود.

 
سال گذشته قرار شد هیئت موسس انتخابی ارشاد انتخابات را برگزار کند. چه شد که آن انتخابات لغو شد؟
گفته شد موادی از اساسنامه می خواهد تغییر کند.
 
اعتراض عده ای از اهالی مطبوعات و بیانیه ای که به آن اشاره کردید تاثیری در لغو شدن انتخابات نداشت؟
من نمی دانم. من فقط این را می دانم که عده ای بلند شدند رفتند تهران پیش بعضی از دوستان خوزستانی در ارشاد که آنها هم باید پاسخ بدهند.در این زمینه آنچه مسلم است خود وزارت هم حساسیت هایی پیدا کرده است. من با معاون وزیر صحبت کردم، ایشان گفت: کدام خانه مطبوعات؟ تا زمانی که یک انتخابات دموکراتیک در خانه مطبوعات با حضور تمام همه مطبوعاتی ها صورت نگیرد ما خانه مطبوعات را به رسمیت نمی شناسیم.
 
در پایان شما به عنوان عضوی از جامعه مطبوعات راه حل برون رفت از این وضعیت خانه مطبوعات را چه می دانید؟

 
به نظرم ابتدائا بخاطر اینکه هیچ حرف و حدیثی بوجود نیاید و شاهد بیانیه و بیانیه نویسی نباشیم، ارشاد می تواند در فراخوانی از همه مطبوعاتی ها به صورت علنی دعوت کند در یک محل، در آنجا همین مجموعه از بین خودشان تعدادی را به عنوان هیئت موسس انتخاب کنند. بالاخره آدمهای ریش سفید و پخته جامعه مطبوعاتی متمایز هستند و پیدا کردنشان زیاد سخت نیست و ضمن اینکه کسی هم نمی تواند بگوید که من را دعوت نکردید. این هیئت موسس می تواند یک مسیری را طی کند و یک دبیرخانه ای را تعریف کند و ارشاد هم پشتیبانی کند که آنها انتخابات را برگزار کنند و جامعه مطبوعاتی بدون حرف و حدیث هیئت مدیره خانه مطبوعات را انتخاب کنند.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد