/گزارش/ |
امروز (شنبه 20 خرداد 91) روز صنایع دستی است. صنایع دستی! اولین چیزی که با شنیدن این عبارت به ذهنتان خطور میکند چیست؟ سفال؟ گیوه؟ کپو؟ گلیم؟ و ... هر کدام از ما با شنیدن این کلمه چیزهای زیادی را در خاطر مرور میکنیم و به طور ناخودآگاه ذهنمان به گذشته برمیگردد. این طور در ذهن تداعی میشود که صنایع دستی جزیی از گذشته است و برای زندگی ماشینی این روزها کاربرد ندارد. این که "هنر نزد ایرانیان است و بس"، که ایران فرهنگی بسیار غنی و با اصالت دارد، که یکی از سه قطب صنایع دستی دنیا است را همه ما شنیدهایم. میدانیم در دورانی که حضور ماشین در زندگی ما تا این حد پر رنگ نبود این هنر توانست زندگی نیاکان ما را پیش ببرد و استعداد آنها را در این زمینه شکوفا کند. میدانیم که این هنر با فرهنگ ما گره خورده و جزیی از خود ما شده، میدانیم که در قبال این میراث ارزشمند به اندازه تمام ارزشش مسؤولیم. ما همه اینها را میدانیم اما نسبت به آن بیتوجهیم. انگار بیتوجهی هم جزیی از زندگی ماشینی و شلوغ امروز ما شده است. به ندرت پیش میآید وقتی قصد خرید وسایل خانگی را داریم از صنایع دستی استفاده کنیم. حتی حاضریم پول زیادی بابت لوازم لوکس صرف کنیم اما تمایلی برای خرید صنایع دستی نداریم. تاکنون از خود علت آن را پرسیدهایم؟
به گزارش خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) از خوزستان هر منطقه متناسب با ویژگیهای خود صنایع دستی مربوط به خود را دارد. استان خوزستان هم با توجه به اقلیم خاصش صنایع دستی چون کپو، حصیربافی، احرامی،گبه، ورشو، عبابافی و غیره را دارا میباشد. برای آشنایی بیش تر با این هنر ـ صنعت و نگاهی کوتاه به مشکلات آن در این گزارش با چند هنرمند و البته معاون صنایع دستی خوزستان گفتوگو کردم که در ادامه می خوانید: محسن رحمانی ـ کارشناس صنایع دستی در رشته چوب و هنرمند برتر کشور در رشته صنایع دستی در سال 90 ـ میگوید محل مناسبی برای فروش محصولات خود ندارند و ادامه میدهد:« فقط در سال یک بار نمایشگاه بینالمللی صنایع دستی دایر میشود که کیفیت محصولاتش تقریبا خوب است. سایر نمایشگاهها با کیفیتی بسیار پایین از نظر محصولات برپا میشوند و حتی میبینیم که بعضی از آنها کالای خارجی ارایه میدهند.» از طرفی با این که صنایع دستی خیلی خوب با مخاطب خود ارتباط برقرار میکند اما مشکل این جاست که قیمت کالاها به دلیل کار و زمان زیادی که میخواهد بالا است. همین باعث میشود مردم کمتر از آن استقبال کنند. در کل میتوان گفت هزینه تولید صنایع دستی در ایران بسیار زیاد است که باعث میشود جزو شغلهای زودبازده محسوب نشود و صنعتگر گاهی اوقات مجبور میشود از جیب خود هزینه کند. پس نمیتواند کارگاههای بزرگ با تولید زیاد داشته باشند. این هنرمند در خصوص امکان صادرات محصولات خود به خارج از کشور میگوید: مردم ایران چون محصولات صنایع دستی را دیدهاند برایش زیاد هزینه نمیکنند اما چون این کالاها برای توریستها چیز جدیدی است حاضراند هزینه بیشتری بابت صنایع دستی بپردازند. با این حال صادرات صنایع دستی برای ما تقریبا محال است چون انتقال پول و ارتباط برقرار کردن با دنیای خارج از ایران برای ما صنعتگران کاری بسیار سخت و دشوار است. من تاکنون نتوانستهام با هیچ کدام از سایتها ارتباط برقرار کنم تا اجناس خود را بفروشم و پول آن را دریافت کنم. از این صنعتگر پرسیدم که اگر قیمت این محصولات کاهش یابد میتوان امید داشت استقبال مردم هم زیادتر شود؟ او در پاسخ داد: وقتی قیمت پایین بیاید استقبال مردم کمتر میشود. تجربه من بعد از حضور در نمایشگاههای مختلف این ادعا را ثابت میکند چون مردم تصور میکنند پایین بودن قیمت جنس به دلیل پایین بودن کیفیت آن است. این در حالی است که مردم برای بسیاری از کالاهای زندگی خود هزینههای زیادی صرف میکنند اما دلیلی برای خرید کالاهای صنایع دستی پیدا نمیکنند. مردم وجود صنایع دستی را در زندگی نه تنها به عنوان ضرورت حس نمیکنند بلکه اصلا دلیلی برای صرف هزینه برای آن پیدا نمیکنند. وی ادامه داد: تا حدی میتوان قیمت صنایع دستی را پایین آورد ولی از جایی به بعد ما متحمل ضرر میشویم و من ترجیح میدهم که این کار را دنبال نکنم. رحمانی در مورد نحوه تهیه مواد اولیه خود تصریح کرد: برای تهیه مواد اولیه با مشکل زیادی مواجهیم. از طرفی دستگاهها و ابزارآلات مورد نیاز کار ما به سختی به دست میآیند. به تازگی هم قیمت مواد اولیه حدود 2 برابر شده این در حالی است که ما نمیتوانیم قیمت محصولات را بالا ببریم. این هنرمند در پایان صحبتهای خود خاطرنشان کرد: طبق گفته معاون صنایع دستی در سال گذشته برای برپایی نمایشگاه بینالمللی صنایع دستی فقط یک بنر در کل کشور زده شد. در صورتی که برای نمایشگاهی مثل نمایشگاه پوشاک تبلیغات گستردهای صورت میگیرد. قبلا سازمانی به نام صنایع دستی وجود داشت که منحل و به معاونت تبدیل شد. الان هم هر چند ماه یک بار رییس آن عوض میشود. ما هم اصلا نمیدانیم صحبتها و انتقادات خود را بایدکجا انتقال بدهیم. او گفت: صنایع دستی هم با این که با سلیقههای مردم در ارتباط است اما مثل همه علوم دنیا تخصص و علم خاصی دارد. مسؤولان نباید غیرکارشناسانه در خصوص کیفیت و ارزش صنایع دستی نظر بدهند. پریسا شیخی نیز صنعتگر حصیرباف خوزستانی است و در آبادان زندگی میکند. او میگوید: هر شهری بازارچه صنایع دستی دارد که به صنعت بومی آن شهرستان کمک میکند ولی در آبادان به دلیل نبود بازارچه صنعتگران در گوشه و کنار خیابان محصولات خود را بساط میکنند. شهرداری هم تاکنون بارها این صنعتگران را جمعآوری کرده است. او در ادامه گفت: نمایشگاهها هم به طور مداوم فعالیت نمیکنند و ممکن است از من به عنوان یک صنعتگر در سال در نهایت سه یا چهار بار برای حضور در نمایشگاههای صنایع دستی دعوت کنند که این میزان به هیچ وجه برای فروش کامل محصولات یک صنعتگر کافی نیست. در کل ما اگر بخواهیم رشته حصیربافی حفظ شود به بازارچه نیاز داریم و برای این بازارچه و اطلاع مردم از وجود این رشته در سطح شهر تبلیغات کنیم. همچنین باید به روستاییان صنعتگر غرفه تعلق بگیرد. وی اضافه کرد: مسؤولان مدام در مورد فراموش شدن این صنعت هشدار میدهند و میگویند مردم دیگر به این کارها دل نمیدهند و از صنایع بومی استقبال نمیکنند اما هیچ اقدامی برای بهبود اوضاع این صنعت و صنعتگران آن انجام نمیدهند. شیخی افزود: یک صنعتگر وقتی بداند مکان مناسبی برای فروش اجناسش وجود دارد محصولات خود را با انگیزه و کیفیت تولید میکند اما محصولاتی که در سطح شهر و کنار خیابانها بفروش میرسد به دلیل بیانگیزگی و فروش در فضای باز کیفیت پایینی دارند. این مساله فروش محصولات را به شدت پایین آورده است. مجموع این شرایط نابسامان در شهر این صنعت بومی را تهدید میکند. وقتی صنعتگران میبینند که نمیتوانند از این راه امرار معاش کنند این رشته را رها کرده و به کارگیری میپردازند. |