سلام خوزستان

انتشار اخبار سیاسی- اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خوزستان

سلام خوزستان

انتشار اخبار سیاسی- اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خوزستان

اخبار روز خوزستان

بیکاری تیشه ای به ریشه جوانان خوزستان 

مدتی است که مرکز آمار ایران نرخ بیکاری را به تفکیک استان ها و برای فصل پاییز اعلام کرده است از این رو بهانه ای به دست آمد که هر چند اجمالی و شاید تکراری به بررسی این معضل در اهواز و از زاویه ای دیگر بپردازیم... عادل نوروزیان

مدتی است که مرکز آمار ایران نرخ بیکاری را به تفکیک استان ها و برای فصل پاییز اعلام کرده است از این رو بهانه ای به دست آمد که هر چند اجمالی و شاید تکراری به بررسی این معضل در اهواز و از زاویه ای دیگر بپردازیم. آنچه در این مقاله بیشتر جلب توجه می کند این است که اگر مسئولین و نمایندگان استان به جای سخنرانی هایی که در این شرایط بیشتر بوی انتخابات می دهد، عملگرا بودند ما به این شدت با معضل بیکاری دست و پنجه نرم نمی کردیم.
بر اساس نتایج منتشر شده توسط مرکز آمار ایران برای پاییز 90، نرخ بیکاری در استان خوزستان 5/12 درصد می باشد و از این لحاظ در رتبه 10 کشور قرار دارد. این آمار به زبان ساده یعنی از هر 100 خوزستانی 88 نفر شاغل هستند!!!
هر چند پیش از این خلیل سعیدی، قائم مقام سابق مرکز آمار ایران در گفتگویی با روزنامه ابتکار به دخالت مسئولان ارشد دولتی در آمارهای کلان اشاره کرده  و گفته است:
من در دوران مسؤولیتم در مرکز آمار ایران، موارد متعددی از این گونه فشارها را شاهد بودم. برای مثال در زمان دولت نهم، مرکز آمار ایران نرخ بیکاری را تولید کرده بود و قصد داشت آن را ارائه کند، ولی معاون اول وقت رئیس‌جمهور مطلع شد که نرخ بیکاری نسبت به دوره‌های قبل افزایش یافته است، پس به صراحت اعلام کرد که آمار اصلاح شود.
ولی با پذیرش این آمار نیز توجه به دو موضوع ضروری است:
1- با توجه به تعاریف، شاغل به افراد زیر اطلاق می شود:
 * تمام افرادی که حداقل یک ساعت در هفته کار کنند.
 * افرادی که بدون دریافت مزد برای یکی از اعضای خانواده کار کنند.
 * کارآموزانی که دوره کارآموزی را در موسسه یا شرکتی می گذرانند.
 * نیروهای مسلح که به صورت دائم یا موقت خدمت می کنند (کادر ثابت نیروهای مسلح و سربازان وظیفه).
 * تمام افرادی که دارای کارهای فصلی مانند کشاورزی هستند به عنوان شاغل محسوب می شوند.
 * تمام افرادی که دارای بیکاری پنهان هستند جزء شاغلین محسوب می شوند.
اما باید توجه داشت که هرچند تعریف فرد شاغل به عنوان کسی که یک ساعت در هفته کار دارد، تعریفی بین‌المللی است، اما این تعریف زمانی مصداق می‌یابد که با درآمد این شغل بتوان یک زندگی را اداره کرد. پس نمی توان به این آمار چندان استناد نمود.
2- از سوی دیگر به گفته علی اکبر عیوضی رییس کمیته تخصصی مزد کانون شوراهای اسلامی کار استان تهران مبلغ سبد هزینه یک خانواده چهار نفره بر اساس تحقیقات همه جانبه و در نظر  گرفتن حداقل ها و نه حداکثرها و با حذف کالاهای یارانه ای از سبد خانوار، مبلغ 795 هزار و 595 تومان و خط فقر شدید نیز رقمی معادل 575 هزار و 400 تومان است که مسلما این مبالغ با هفته ای یک ساعت کار محقق نمی شود.
با این وجود و در حالی که مرکز آمار بر واقعی بودن آمار خود تاکید دارد یکی از نمایندگان اهواز در مجلس شورای اسلامی این آمار را قویاً رد کرده و عنوان می کند:
به واقع در حال حاضر وضعیت بیکاری در استان خوزستان با توجه به آمارهای موجود به طور میانگین بیش از 25 درصد است. آمارهایی که ارائه می‌شود در واقع آمارهای صحیحی نیست. در خوزستان میزان بیکاری حدود 12 درصد اعلام می‌شود، ما این آمارها را به صورت قاطع رد می‌کنیم. آمارهایی که در مقاطع مختلف سنی از اداره کار شهرستان اهواز گرفته‌ایم، نشان می‌دهد در مقطع سنی 15 تا 29 سال، 30 درصدی بیکاری داریم؛ اما این آمار به صورت میانگین در کل استان خوزستان بیش از 25 درصد است.
این موضوع هنگامی جای تاسف بیشتر دارد که بدانیم بر طبق آمار، شرکت ملی مناطق نفت خیز جنوب، بزرگ ترین شرکت تولیدی نفت و گاز کشور است که با تولید روزانه حدود 3 میلیون بشکه نفت و 110 میلیون متر مکعب گاز، تامین حدود 80 درصد نفت و 16 درصد گاز کشورمان را به عهده دارد. 42 درصد تولید کل محصولات پتروشیمی کشور در ماهشهر تولید می شود. 12 درصد محصولات کشاورزی کشور در خوزستان تولید می شود و سد های بیشماری نظیر سد کارون ۱ (شهید عباسپور)، کارون ۲، کارون ۳، کارون ۴، کارون ۵، کوثر(بهبهان)، سد های خاکی  کرخه (اندیمشک)، کرخه 2، کرخه 3، مارون، مسجد سلیمان، گتوند علیا و جره و بسیاری موارد دیگر مثل بنادر، کارخانجات عظیم فولاد و ...  در این استان زرخیز!!! وجود دارند که به نظر می رسد با این پتانسیل نباید آثاری از بیکاری حداقل در این استان وجود داشته باشد.
به راستی برای استانی که لقب زرخیز را یدک می کشد این نرخ بیکاری چه معنایی دارد؟ در این زمینه نظرهای متفاوتی وجود دارد، از عدم مهارت و آموزش های لازم در نیروهای بومی خوزستانی تا دنبال کار دولتی بودن جوانان و ... اما به نظر نمی رسد که دلایل اصلی این مشکل را بتوان در این نکات یافت و اینها بیشتر پاسخ هایی برای خود فریبی مسئولان می باشند.
سید جعفر حجازی استاندار و رئیس کارگروه اشتغال استان خوزستان در این زمینه عنوان می کند:
جمعیت استان درحدود 4.5 میلیون نفر است که به دلیل تنوع شغلی، وجود منابع غنی، صنایع و شرکتهای بزرگ، 30 درصد نیروهای کار پنج استان همجوار که در مسیر توسعه قرار دارند برای یافتن شغلی مناسب وارد خوزستان می شوند که باید فکری برای مهار این مسئله کرد تا فرصت های شغلی نصیب جوانان خوزستانی شود!.
پس در درجه اول استفاده از نیروهای غیر بومی را می توان در نظر گرفت. آمار بیکاری در استان خوزستان در بدترین حالت 30 درصد است و ما حداقل 30 درصد نیروی کار غیر بومی  در استان داریم که در صورت عدم وجود آنها نرخ بیکاری در استان بسیار پایین بود.
از طرف دیگر حجازی عنوان می کند: متاسفانه برخی مدیران استان خوزستان تعصبی به این استان ندارند و این بی‌تعصبی‌ها باعث شده بسیاری از واحدهای تولیدی ما در آستانه ورشکستگی قرار بگیرند.
نکته دوم اینکه مدیران ارشد استان از استان های دیگر وارد می شوند. اما نکته جالب اینجاست که آقای استاندار که به این امر واقف هستند چرا اقدامی در این زمینه انجام نمی دهند؟ این موضوع از دو حالت خارج نیست:
1- ایشان به عنوان بالاترین مقام اجرایی استان خوزستان قدرتی در عزل و نصب مدیران استان ندارند که این موضوع به نوبه خود جای بحث و موشکافی دارد.
2- ایشان با علم به این موضوع تلاشی در رفع آن انجام نمی دهند.
عامل اساسی دیگر را می توان در سخنان حسینی نماینده اهواز یافت. وی در این زمینه عنوان می کند:
معضلات استان خوزستان با توجه به وضعیت بیکاری که در استان وجود دارد دو چیز است؛ یکی استخدام نیروهای غیربومی و دیگری عدم استفاده از پیمانکاران محلی است. اگر از پیمانکاران بومی استفاده شود، با توجه به اینکه پول پیمانکاران بومی در استان می‌ماند، گردش پول موجود در استان خود موجب ایجاد رونق اقتصادی خواهد شد؛ چرا که در حال حاضر در تمام کارهای انجام شده در استان، پول از استان خارج شده و وارد بانک‌های تهران و شهرهای بزرگ دیگر می‌شود.
از طرفی مدیران غیر بومی ما! در حفظ داشته هایمان نیز ناکارآمد هستند، که البته به گفته حجازی مشکل در بی تعصبی آنهاست، به عنوان مثال لوله‌سازی خوزستان سه سال است که تعطیل است، تصفیه قند و شکر حدود دو سال است که تعطیل است و قند دزفول نیز در حال حاضر تعطیل شده است.
نکته حائز اهمیت این است که بالاترین مقامات استان و شهرستان مشکلات را می دانند و کار بارزی در رفع آن انجام نمی دهند و فقط به بیان آنها می پردازند. بهتر این نبود که صحبت درباره دلایل این مشکلات را به مردم عادی در صف های موسسات کاریابی و یا صف های عابر بانک برای دریافت یارانه ها و ... واگذار کنید و شما که انتخاب شده اید که کاری کنید در مورد کارهایی که در این زمینه انجام داده اید مانور دهید.
در نهایت می توان این گونه بیان کرد که دلیل عمده بیکاری در این استان و به خصوص اهواز نه به علت عدم مهارت جوانان آن (موضوعی که در صورت وجود تنها مشکل این استان نیست بلکه مربوط به کل کشور و نظام آموزش تئوریک ماست) بلکه در عدم توانایی مدیران اجرایی خوزستان در استفاده از نیروها و پیمانکاران بومی در استان خوزستان و نیز برنامه ریزی برای حمایت از صنایع موجود است.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد