سلام خوزستان

انتشار اخبار سیاسی- اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خوزستان

سلام خوزستان

انتشار اخبار سیاسی- اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خوزستان

یک گزارش فرهنگی از نوروز باستانی

نوروز، جشن آفرینش

 
خبرگزاری میراث فرهنگی ـ گروه میراث فرهنگی ـ شاید هیچ
کس به درستی نداند که ایرانیان از چه زمان نوروز را جشن گرفتند اما اغلب پژوهشگران
و تاریخ نگاران جشن نوروز را منسوب به جمشید پادشاه پیشدادی می‌دانند. پیشدادیان
سلسله‌ای از پادشاهان بودند که در تاریخ اساطیری ایران زندگی می‌کردند و همانطورکه
می‌دانیم برای اسطوره ها نمی‌توان تاریخ دقیقی را مشخص کرد بنابراین باید گفت
ایرانیان از زمانی که به یاد دارند نوروز را جشن می گرفتند.

چگونگی آن را دانشمندان و شاعرانی چون خیام نیشابوری، ابوریحان بیرونی و حکیم فردوسی توسی در آثار ارزشمند خود به طور مفصل گزارش داده اند.

در متون دینی و ادبی زرتشتیان آمده است که خداوند جهان را در شش نوبت آفرید و هر نوبت پنج روز به طول انجامید.

در هر یک از این آفرینش‌ها یکی از پدیده‌های خداوندی به وجود آمد. به این ترتیب که نخست آسمان، سپس آب، زمین، گیاهان، جانوران و در پایان یعنی در نوبت ششم که پنج روز آخر هر سال است، انسان آفریده شد

با پیدایش انسان تکامل در آفرینش به مرحله تازه ای رسید؛ چراکه انسان به سبب داشتن نیروی اندیشه کامل ترین خلقت خداوند بود و او توانست با به کارگیری این نیرو زندگی را روی زمین آغاز کند. پس جشن نوروز یعنی جشن تولد انسان.

همانطور که گفته شد در اساطیر جمشید را بنیانگذار نوروز می‌دانند. دلیل آن این است که دوره پادشاهی جمشید یکی از بهترین دوره‌های پادشاهی در جهان است.

 در اساطیر آمده است که نام اصلی آن جم است که همیشه همراه با شید به معنای درخشان همراه است. می‌گویند اهورامزدا نخست به او پیشنهاد می کند که دین و آیین او را به جهان ببرد. جمشید از انجام این چنین کاری اظهار ناتوانی می‌کند اما در مقابل به اهورامزدا قول می‌دهد که جهان او را رشد دهد، آن را فراخ سازد و از آن پاسداری کند.

 برای انجام چنین وظیفه ای اهورامزدا به جمشید حلقه ای زرین و ریسمانی زرنشان می‌دهد که نشان پادشاهی او باشد و بدینگونه جمشید بر جهان سروری می‌یابد.

در فرمانروایی او آرامش وجود دارد و نعمت فراوان است. نه بادِ گرم می وزد نه باد سرد، نه مرگ هست و نه درد. کسی پیر و فرتوت نمی شود و جهان در زمان او آبادان و سرشار از سعادت می شود.

این توصیف ها کاملاً گویای آن است که در این زمان تعادل و طراوت وجود دارد یعنی همان ویژگی‌هایی که در بهار دیده می‌شود.

از دوره اساطیری که بگذریم وارد دوره تاریخی ایران می شویم که مشخص ترین آن دوره هخامنشی است.

پادشاهان سلسله هخامنشی، به ویژه آنها که دوره طلایی آن را رقم زده اند، تلاش می کردند دوره حکومت خود را به حکومت جمشید نزدیک کنند و مانند او به پادشاهیِ مقدس برسند.

نکته قابل توجه در دوره هخامنشی، برپا کردن کاخی باشکوه است که آن را تخت جمشید نامگذاری کرده اند. ساختمان های بزرگ و کنده کاری های هنرمندانه آن طی سالیان دراز انجام شد و زحمت و هزینه فراوانی برای برپایی آن صرف شد

 از تخت‌جمشید به ندرت استفاده می‌‌شد و بیشتر جشن‌های سالانه به ویژه جشن نوروز را در آن برگزار می‌کردند.

نوروز در واقع نبرد میان فصل سرد سال با بهار بود که نماد این نبرد فصل‌ها را می توان در بعضی از نقوش برجسته تخت جمشید که در آن شیری قدرتمند در حال کشتن یک گاو است، دید.

شیر نمادی از خورشید است و نمادی از فرا رسیدن فصل گرما و گاو نماد باران و فصل سرد سال است. بنابراین این نگاره نشانه غلبه گرما بر سرماست که در یکی از اصلی ترین بخش های کاخ تخت جمشید نقش بسته شده‌است.

اغلب شاهان هخامنشی سعی می‌کردند تاجگذاری شان را مقارن با نوروز یا مهرگان که قرینه نوروز بود در کاخ تخت جمشید برگزار کنند.

پادشاهان ساسانی نیز به طبع هخامنشیان نوروز را بسیار باشکوه برگزار می کردند و ایام آن را مقدس می شمردند.

اگرچه از دوره اشکانیان اسناد و مکتوبات زیادی برجای نمانده اما بی شک این سلسله نیز که از نظر زمانی میان هخامنشیان و ساسانیان قرار داشته نوروز را به عنوان جشن ملی ایرانیان پاس می داشتند.

 نوروز همچنان در میان ایرانیان جشن مهمی است. اهمیت این جشن از مرزهای ایران و کشورهایی چون تاجیکستان، ترکیه، افغانستان، آذربایجان و ... گذشته و به عنوان یک روز تقویمی در سازمان ملل متحد به ثبت رسیده‌است.

از سوی دیگر نوروز با مشارکت 10 کشور و به سرپرستی ایران در فهرست میراث معنوی یونسکو به ثبت رسیده‌است.

سفره های نوروزی
عدد هفت یکی از اعداد مقدس در فرهنگ ایرانی است که استفاده از آن برای برگزاری بزرگترین جشن سال امری بدیهی است. هفت سین در مراسم نوروزی به روایت های گوناگون به وجود آمده است. گروهی از پژوهشگران بر این باورند که در زمان ساسانیان، بشقاب‌های نقش‌دار بسیار زیبایی را از سرزمین چین به ایران آورده‌اند که به تدریج به نام آن سرزمین «چینی» نام گرفته‌اند و این واژه بعدها به «سینی» تبدیل شده است.
در آن زمان برای جشن نوروز میوه‌ها، شیرینی‌ها و خوراکی‌های دیگر را به عدد هفت در این سینی‌ها می‌چیدند و بر سر سفره نوروزی می‌گذاشتند و آن را هفت سینی می‌گفتند که بعدها در طول زمان به هفت سین تبدیل شده است.
امروزه این سفره در خانه همه ایرانی پیش از تحویل سال گسترده می‌شود و شاید بتوان گفت اصیل‌ترین چیزی که در این سفره به چشم می خورد سبزه است. زیرا حضور سبزه بر این سفره آیینی از دو جهت برای ایرانیان اهمیت دارد؛ یکی آن که سبزه از گندم می‌روید و گندم اصلی‌ترین نماد کشاورزی است یعنی همان هنر و صنعتی که نیاکان ایرانی آن را به ثمر رساندند. دوم رشد جوانه‌های گندم به شکل ساقه‌های یکدست و سبزرنگ یادآور تولد دوباره جهان، طراوت و تبلور شکفتن است.
هریک از اجزای دیگر هفت‌سین نیز نمادی از برکت و زندگی هستند و نمی‌توان به یقیین پیشینه حضور تاریخی هریک از آنها را بر سر سفره هفت سین شناسایی کرد.
زرتشتیان بم و کرمان سفره دیگری برای نوروز تدارک می بینند که در گذشته آن را پیش از تحویل سال زیر سبدهایی به نام ویجو و پس از تحویل سال روی این سبد قرار می دادند. ویجو سبدهایی بود که از نی می بافتند و چهار گوشه آن را به وسیله چهار رشته طناب به صورت هرم به سقف آویزان می کردند. در این سفره میوه و خوراکی هایی را می گذارند که هریک نماد یکی از امشاسپندان (فرشتگان مرتبط با اهورامزدا) است. علاوه بر این نان شیر و شیرینی هایی که حتما باید در خانه پخته شده باشند، در این سفره قرار می گیرند. آیینه، گلاب، چراغ که نماد فروغ ایزدی است، چند تخم مرغ رنگ شده و ساده که نماد باروری است، کاسه ای پر از پالوده، نقل یزدی، میوه های مختلف به ویژه انار، سبزی خوردن، پنیر، ظرفهایی حاوی آجیل های ترش مانند برگه زردآلو که در آب خیسانده اند و آجیل بو داده ای که درون کیسه های ابریشمی به رنگ سبز یا ارغوانی می ریختند از دیگر چیزهایی است که بر سفر? نوروزی زرتشتیان به چشم می خورد. همچنین کوزه ای سفالی را از آب تازه پر می کنند و کنار ظرف دیگری از آب که در آن یک عدد انار و مقداری برگ خشک آویشن می ریزند، می گذارند و اینگونه به استقبال نوروز می روند.

 سفره هفت‌سین از رسم‌های مهم نوروز است. بر این سفره ایرانیان، می‌توان آب را دید و آینه را، می‌توان اسپندی را برافروخت و اخگر کوچک «نوکچه‌ای» (شمعی) را، می‌توان نانی را خورد و پنیر و سبزی‌ای را، می‌توان سیب و سنبلی را بویید و عطر گلاب را، می‌توان سمنویی را چشید و کتابی را خواند. آیین‌های کهن ایرانیان و سفره هفت‌سین آنان برای یک زندگانی نیک و خرم است. برای جامعه‌ای که خواهان احترام متقابل همه ملت‌ها به یکدیگر است.

 
نوروز اول فروردین است. این فصل «فروردگان» است که جشن‌آوری اجداد و نیاکان بود و چنان می‌پنداشتند که در پنج شب متوالی، ارواح طیبه مردگان، برای دیدار وضع زندگی و احوال باز ماندگان به زمین فرود آمده و در خانه و آشیانه خویش مشغول تماشا و سرکشی می‌شوند، اگر خانه تمیز و پاک بود، ارواح مسرور بر می‌گردند، اما در غیر این صورت، آنان غمگین و ناراحت بر‌می‌گردند.
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد