سلام خوزستان

انتشار اخبار سیاسی- اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خوزستان

سلام خوزستان

انتشار اخبار سیاسی- اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خوزستان

یک تخلیل سیاسی

بررسی کارنامه سیاست خارجی اوباما درآستانه انتخابات ریاست جمهوری این کشور
اوباما و ایران

خبرگزاری فارس: با پیروزی باراک اوباما در انتخابات ریاست جمهوری، رویکرد آمریکا به مسائل بین المللی تا حدودی تغییر یافت. در واقع، اوباما با تاکید بر چندجانه گرایی و همکاری های بین المللی و استفاده بیشتر از قدرت نرم (Soft Power) در کنار قدرت سخت (Hard Power)، به نوعی از قدرت هوشمند(Smart Power) در مقابله با چالش های بین المللی تاکید داشت. بازتاب این رویکرد اوباما را می توان به خوبی در موضع و عملکرد وی نسبت به برنامه هسته ای ایران مشاهده کرد.

خبرگزاری فارس: اوباما و ایران

 وقتی اوباما به قدرت رسید، همه منتظر یک تغییر و تحول اساسی در رویکرد آمریکا به ایران بودند. او از مذاکره مستقیم و بدون پیش شرط با ایران حرف زد و با رویکرد بوش مبنی بر تغییر رژیم مخالف بود. در تداوم بحث بررسی سیاست خارجی اوباما، در این نوشتار به عملکرد وی در قبال ایران می پردازیم.

 ایران؛ چالشی برای آمریکا

از زمان پیروزی انقلاب اسلامی ایران، این کشور تبدیل به یک چالش مهم در سیاست خارجی آمریکا شد. انقلاب اسلامی ایران، یک متحد برجسته آمریکا در خاورمیانه را تبدیل به یک چالش بزرگ برای آمریکا در منطقه و جهان کرد که روزبه روز مواجهه و مهار آن برای آمریکا دشوارتر می شود. در واقع، چگونگی تعامل با ایران در سه دهه گذشته یکی از اصلی-ترین آزمون های روسای جمهور آمریکا بوده است. اهمیت مساله ایران تا جایی است که کنت پولاک، یکی از استراتژیست‌های با تجربه ‌آمریکایی، می‌گوید “مشکل ایران، ‌مشکلی از جهنم است که هیچ راه حلی برای آ‌ن متصور نیست” او ادامه می دهد که “از زمان پیرورزی انقلاب اسلامی در فوریه ۱۹۷۹، هر پنج ریس جمهور آمریکا مهم ترین اولویت سیاست خارجی شان را چگونگی برخورد و مهار ایران تعریف کرده‌اند و البته هر پنج ریس جمهور در این مسئولیت شکست خورده‌اند “.

 مجموعه ای از عوامل تاریخی (کودتای ۲۸ مرداد، گروگانگیری، ساقط کردن هواپیمای مسافربری ایران، تحریم ایران و ….)، ایدئولوژیکی (اسلام در برابر لیبرالیسم، عدالت جویی در برابر هژمونی طلبی و ..) و استراتژیکی (اختلاف درباره نظم جهانی موجود، روند صلح خاورمیانه، حضور آمریکا در خلیج فارس و ..) باعث شده است تا روابط دوطرف همواره با چالش همراه باشد. همچنین، در داخل ایران و آمریکا نیز موانع مهمی برای گسترش روابط دوطرف وجود دارد. با وجود این، آنچه که موضوع ایران را بیش از پیش برای آمریکا برجسته ساخت، پیشرفت فعالیت های هسته ای این کشور بود که باوجود اتهامات وارده از سوی آمریکا، بر صلح آمیز بودن آن همواره تاکید کرده است. آمریکا در طول سه دهه گذشته همواره پروژه ایران هراسی را به دلایل و اشکال مختلف دنبال کرده است اما مطرح شدن برنامه هسته ای ایران باعث شد که این کشور انگیزه و بهانه بیشتری برای پروژه ایران هراسی داشته باشد.

 رویکرد بوش؛ تغییر رژیم

آمریکا همواره نسبت به تغییر رژیم در ایران تمایل ضمنی داشته است، اما این موضع در دولت بوش به اوج خود رسید و بوش به طور صریح از تغییر رژیم در ایران، از طریق حمله خارجی، حمایت کرد. حمله آمریکا به افغانستان، طرح محور شرارت و حمله به عراق در این چارچوب، این تصور را ایجاد کرد که آمریکا بعد از عراق به ایران حمله خواهد کرد. اما برخی مسائل مانند قدرت و نفوذ منطقه ای ایران، و مشکلات گسترده آمریکا در افغانستان و عراق  و همچنین نارضایتی افکار عمومی آمریکا از سیاست جنگ افروزی بوش، مانع از این اقدام آمریکا شد. با این حال در دوره بوش، سیاست تهدید و تمرکز بر نیروی نظامی برای مقابله با برنامه هسته ای ایران مبنای سیاست خارجی آمریکا در قبال ایران بود. بوش ابتدا از رویکرد مسالمت جویانه کشورهای اروپایی در قبال برنامه هسته ای ایران انتقاد نمود، اما به مرور به محدودیت گزینه نظامی درقبال ایران پی برد و  مواضع خود را تا حدودی تعدیل کرد.

رویکرد اوباما به موضوع ایران؛ قدرت هوشمند

با پیروزی باراک اوباما در انتخابات ریاست جمهوری، رویکرد آمریکا به مسائل بین المللی تا حدودی تغییر یافت. در واقع، اوباما با تاکید بر چندجانه گرایی و همکاری های بین المللی و استفاده بیشتر از قدرت نرم (Soft Power) در کنار قدرت سخت (Hard Power)، به نوعی از قدرت هوشمند(Smart Power) در مقابله با چالش های بین المللی تاکید داشت. بازتاب این رویکرد اوباما را می توان به خوبی در موضع و عملکرد وی نسبت به برنامه هسته ای ایران مشاهده کرد.

 اوباما در مناظرات انتخاباتی خود در سال ۲۰۰۷، ضمن انتقاد از عملکرد بوش درقبال ایران اعلام کرد که،  دولت بوش با مساله ایران برخورد ایدئولوژیک می کند و اجازه نمی دهد که حقایق در این زمینه روشن شوند. او معتقد بود که بوش باید اجازه دهد که  در قبال تغییر رفتار این کشور، تلاش های دیپلماتیک در قبال ایران افزایش یابد، به ایران پیشنهاد پیوستن به سازمان جهانی تجارت داده شود، و فرصت عادی سازی رابطه با این کشور فراهم گردد.

 وی همچنین در سخنرانی انتخاباتی خود در آوریل ۲۰۰۸ اعلام کرد که “اولویت نخست آمریکا باید جلوگیری از دسترسی ایران به سلاح های کشتار جمعی باشد. من هیچ گزینه ای را که مانع استفاده ایران از سلاح کشتار جمعی باشد، کنار نمی-گذارم”. او گفت: ” به نظرم حمله به ایران یک اشتباه بسیار مهم برای ما محسوب می شود. اما بدون شک دستیابی ایران به سلاح هسته ای یک تهدید اساسی برای ما و منطقه است” او اعلام کرد که متعهد می شود در دوران ریاست جمهوری وی ایران به سلاح هسته ای دسترسی پیدا نکند[۱]. وی مدت کوتاهی قبل از آغاز دوره ریاست جمهوری خود، ایران را یکی از بزرگ‌‌ترین چالش‌های سیاست خارجی خود خواند و گفت که تهران احتمالا می‌تواند باعث ایجاد یک مسابقه‌ تسلیحاتی اتمی در منطقه خاورمیانه شود. باراک اوباما پشتیبانی ایران از حزب‌الله لبنان را نگرانی‌آور خواند.

 اگرچه اوباما همواره بر روی میز بودن تمام گزینه ها درقبال ایران تاکید کرده است، اما عملکرد وی به روشنی بیانگر تاکید بر عنصر دیپلماسی، تحریم و قدرت نرم در این زمینه است. اولین و مهم ترین تغییری که با روی کار آمدن اوباما در قبال ایران ایجاد شد این بود که، اوباما از مذاکره مستقیم و بدون پیش شرط با مقامات ایرانی استقبال کرد. اوباما به دنبال این بود که کاری را که جورج بوش می خواست از طریق تهدید و حمله نظامی به ایران انجام دهد، تعلیق فعالیت های هسته ای، از طریق گفت وگو و ارائه مشوق های اقتصادی به ثمر برساند. اما جمهوری اسلامی ایران به دلیل عدم اعتماد به مقامات آمریکایی و عدم اطمینان از حسن نیت مقامات آمریکایی، از این پیشنهاد چندان استقبال نکرد.

 هنگامی که اوباما از امکان مذاکره مستقیم با ایران ناامید شد، تلاش های خود را در جهت دیگری به کار برد. رویکرد اوباما نسبت به ایران چند ویژگی دارد: نخست اینکه، اوباما تمام تلاش خود را در طی چند سال گذشته به کار برده است تا ضمن معرفی ایران به عنوان یک چالش برای صلح و امنیت جهان، یک اجماع بین المللی به رهبری آمریکا بر علیه این کشور ایجاد کند. در این چارچوب، اوباما ضمن اینکه اتحادیه اروپا را با خود همگام کرده است، تلاش زیادی برای جلب نظر روسیه و چین در راستای اعمال فشار بر ایران انجام داده است. همچنین تلاش زیادی برای متقاعد کردن سازمان های بین المللی مانند شورای امنیت، آژانس بین المللی انرژی اتمی و گروه ۵+۱ برای مقابله با تهدید ناشی از جانب ایران صورت گرفت.

 دوم اینکه، اوباما تلاش های دیپلماتیک خود را برای ایجاد اجماع بین المللی بر علیه ایران، بر محور تحریم های مالی و اقتصادی قرار داده است و عنصر نظامی را چندان مدنظر ندارد. در واقع، اوباما تلاش دارد تا قبل از آنکه ناچار به استفاده از نیروی نظامی در قبال ایران گردد، با اعمال تحریم¬های مالی و اقتصادی گسترده ایران را متقاعد به تغییر رفتار خود و تعلیق فعالیت های هسته ای نماید. در این چارچوب، آمریکا ضمن تلاش برای گسترش تحریم های بین المللی بر علیه ایران، تحریم های یکجانبه خود را نیز تقویت کرد. آمریکا قطعنامه های تحریمی شورای امنیت سازمان ملل را بر علیه ایران کافی ندانست و در اول جولای ۲۰۱۰، ایالات متحده قانون جامع  “تحریم های ایران؛ مسولیت و محرومیت”( The Comprehensive Iran Sanctions, Accountability and Divestment Act) را وضع کرد. این قانون شرکت های غیر آمریکایی را هدف قرار می داد که با ایران تجارت می کنند و آن ها را موظف می نمود که بین دوگزینه تجارت با بخش انرژی ایران و ماندن در بازار ایالات متحده یکی را انتخاب کنند.

 سوم اینکه، اوباما تلاش زیادی انجام داد تا ضمن تشدید ایران هراسی در منطقه، حساب ایران را از اسلام جدا نماید. اوباما حتی در این راستا، تلاش می کند تا مردم ایران را متفاوت از حکومت ایران جلوه دهد و حساب آن ها را از هم جدا کند. سفر اوباما به مصر و سخنرانی در دانشگاه قاهره، ‌سفر به ترکیه و بازدید از اماکن و مساجد اسلامی،‌ هشدار و انتقاد صوری از رژیم اسراییل پیرامون عملکرد ضد حقوق بشر در جنگ غزه و … ازیک سو و برجسته سازی ماهرانه تهدید هسته‌ای ایران، ‌دامن زدن به نقش ایران در تحولات داخلی کشورهای خاورمیانه، بزرگ نمایی تهدید ایران برای همسایگان عرب، بستر سازی و ایجاد تفرقه میان مردم و مسئولین نظام و انعکاس گسترده آن به ویژه پس از تحولات انتخابات در ایران، اقدامات اوباما در این زمینه هستند.

 واقعیت این است که در نتیجه اقدامات باراک اوباما، آمریکا امروزه بیش از هر زمان دیگری توانسته است که جامعه جهانی را در مخالفت با ایران همراه خود سازد. آمریکا با تبلیغات و تلاش های دیپلماتیک گسترده اروپا را بیش از گذشته به تحریم ایران متقاعد کرده است، با طرح مسائلی مانند مداخله در عراق و افغانستان و همچنین موضوع طرح ترور سفیر عربستان در واشنگتن سیاست ایران هراسی را تشدید کرده است، چین و روسیه بیش از هر زمانی با آمریکا در مقابله با ایران همگام شده اند. در نتیجه این اقدامات،  گسترده ترین تحریم ها در طول سه دهه گذشته از سوی سازمان های بین المللی و کشورهای مختلف در قبال ایران وضع شده است.

 در مجموع می توان گفت که باوجود اینکه اوباما از یک طرف، همچنان در تحقق هدف خود مبنی بر تغییر رفتار ایران و تعلیق فعالیت های هسته ای موفق نشده است و در مسائلی مانند تحریم نفت ایران و انزوای کامل این کشور با مشکلات فراوانی مواجه خواهد بود و از طرف دیگر، رقبای وی در حزب جمهوریخواه او را به مماشات و نرمش بیش از حد در قبال ایران متهم می کنند، عملکرد او در این زمینه از حمایت اکثر آمریکاییان برخوردار است؛ آمار نظر سنجی موسسه مارشال در سال ۲۰۱۱،  نشان می¬دهد که رویکرد غالب افکار عمومی آمریکا نسبت به برنامه هسته ای ایران با رویکرد اوباما در قبال ایران مطابقت دارد.

 گزینه مناسب در قبال برنامه هسته ای ایران  و میزان موافقت آمریکاییان

پیشنهاد مشوق های اقتصادی  :   ۲۰%

اعمال تحریم های اقتصادی       :   ۳۳%

حمایت از مخالفان حکومت        :   ۱۳%

اقدام نظامی                        :   ۱۳%

پذیرش ایران اتمی                 :    ۸%

پی نوشت:

 ۱-    برای مشاهده شعارها و برنامه های اوباما:

Barack Obama on War & Peace, in:

http://www.issues2000.org/celeb/Barack_Obama_War_+_Peace.htm

عزیزالله حاتم زاده/

منبع : رصد به نقل از GMF, 2011, p.27)

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد