سلام خوزستان

انتشار اخبار سیاسی- اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خوزستان

سلام خوزستان

انتشار اخبار سیاسی- اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خوزستان

اخبار سیاسی روز

 

سفیر فرانسه در آمریکا گفت که توافق هسته ای با ایران احتمالا تا سی ام ژوئن بدست نمی آید.

پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
سفیر فرانسه در آمریکا: احتمال اینکه تا پایان ماه ژوئن و یا حتی بعد از آن به توافق هسته ای نرسیم زیاد است
سفیر فرانسه در آمریکا گفت که توافق هسته ای با ایران احتمالا تا سی ام ژوئن بدست نمی آید.
به گزارش سرویس بین الملل «انتخاب»، جرارد آرود  طی سخنرانی در اندیشکده شورای آتلانتیک در واشنگتن گفت: احتمالش خیلی زیاد است که تا پایان ماه ژوئن یا حتی پس از آن به توافق نرسیم.
همچنین، ، پیتر ویتیگ سفیر آلمان در آمریکا که در اندیشکده اتلانتیک نیز حضور پیدا کرده بود، گفت: کاهش تحریم ها علیه ایران در چارچوب یک موافقتنامه هسته ای بالقوه با این کشور در بهترین حالت پیش از پایان امسال اتفاق نخواهد افتاد.هفته گذشته نیز وین میزبان مذاکرات هسته ای بود که سه روز جلسات مختلف با شرکت تیم های حقوقی، فنی و هسته ای در هتل کوبورگ وین برگزار شد.
ایران و 1+5 پس از هشت روز مذاکرات فشرده، 13 فروردین در لوزان سوئیس درباره چارچوب اولیه توافق برای حل مسئله هسته‌ای ایران به تفاهم رسیدند.
دو طرف پیشتر 10 تیر را آخرین مهلت برای امضای توافق نهایی تعیین کرده اند.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
دبیر شورای عالی امنیت ملی ایران با بیان این که اگر اوضاع را رها کنیم به‌زودی تهدید تکفیری‌ها و داعش به مرزهای ما می‌رسد، گفت: باید دست دراز تجاوز دشمن از مرزهای ما دور شود و برای حفظ قدرت خود در مقابل این تهدید انسجام درونی مهم‌ترین مسأله است.
به گزارش پایگاه خبری «تیک»، شمخانی در پاسخ به دانشجویی که در ارتباط با روابط تهران – مسکو پرسید، گفت: دیدگاه ما این است که روس‌ها سر به زنگاه ما را رها کرده و می‌کنند و روس ها در مقابل به ما می‌گویند شما تمایل‌تان به غرب است. اما ما به روسیه مقتدر و قوی اعتقاد داریم و این ظرفیت ایجاب می‌کند که به همکاری‌های‌مان ادامه دهیم.
وی ادامه داد: تعامل روس‌ها با ما کند،‌ بی‌تشریفات و یخ‌آلود است و در مقابل ایرانی‌ها در این روند به مثال یک جالیزکارند. یعنی معتقدند که باید صبر کنیم تا زمین جالیزی به یک زمین بایر گندم تبدیل شود.
دبیر شورای عالی امنیت ملی خاطرنشان کرد: بعد از آن که روسیه در بحث اوکراین از سوی آمریکا مورد تحریم قرار گرفت و از سویی قیمت نفت کاهش یافت و متحدان روسیه در منطقه مثل سوریه مورد هجمه و هجوم قرار گرفتند، شرایط تا حدودی متفاوت شده است. در عین حال ما با سماجت تعامل با روسیه را دنبال می‌کنیم . هم‌چنین معتقدیم در چارچوب همکاری‌های پیمان شانگهای تعاملات می تواند تسهیل و تسریع شود.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
معاون وزیر امور خارجه روسیه گفت: متخصصان ایرانی و روسی برای نهایی کردن قرارداد تحویل سامانه دفاع موشکی اس-300 به ایران، با یکدیگر همکاری می‌کنند.
به گزارش ایلنا به نقل از اسپوتنیک، «سرگئی ریابکوف» معاون وزیر امور خارجه روسیه گفت همکاران و کارشناسان دو کشور، درحال نهایی سازی قراردادی هستند که به موجب آن روسیه سامانه دفاع موشکی اس-300 را به تهران تحویل دهد.
پیش از این «یوگنی لوکیانوف» معاون دبیر شورای امنیت روسیه امروز -سه‌شنبه- گفته بود که تصمیم تامین سامانه موشکی دفاعی «اس۳۰۰» برای ایران به تازگی گرفته شده است و تحویل آن در آینده نزدیک صورت نمی‌گیرد.لوکیانوف در سخنان خود به این نکته اشاره کرد که تصمیم ارسال سامانه موشکی اس۳۰۰ به ایران اتخاذ شده است اما، انجام این تصمیم به زمان نیاز داشته و تا زمان تحویل فاصله زیادی وجود دارد.
روسیه پیش از این تحویل سامانه موشکی اس۳۰۰ را به ایران لغو کرده بود، اما «ولادیمیر پوتین» رئیس‌جمهوری این کشور به دنبال پیشرفت مذاکرات هسته‌ای ایران و ۱+۵ اعلام کرد که این ممنوعیت را لغو می‌کند.
این اقدام با انتقاد شدید مقام‌های آمریکا و رژیم‌صهیونیستی مواجه شد.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
نگاهی به اخبار خلیج‌فارس و خاورمیانه نشان می‌دهد که هیچ روزنه‌ای از پایان بحران‌ها در این مناطق دیده نمی‌شود. جنگ، ترور، بمباران‌ها و انفجارهای انتحاری، شاکله خبرها از لیبی و مصر تا سوریه، از عربستان تا یمن و از عراق تا افغانستان را نشان می‌دهد. جنایات گروه‌های تروریستی از داعش تا النصره، القاعده و… به صورت مداوم خوراک خبری رسانه‌های غربی برای قدرت‌نمایی آن‌ها شده است، درحالی‌که اخبار موفقیت‌های ارتش و نیروهای مردمی در این رسانه‌ها به خصوص در رسانه بی.بی.سی و در بخش فارسی آن یا منتشر نمی‌شود و یا به صورت گذرا در حد اخباری ضعیف پوشش داده می‌شود، محور تبلیغی و خبری آنها معطوف به اخبار موفقیت‌های گروه‌های تروریستی شده است. کما این که همین روزها، پوشش خبری پیروزی‌ها در منطقه «قلمون» نوار مرزی سوریه و لبنان در رسانه‌های غربی در حاشیه قرار گرفت، درحالی‌که هجوم داعش و تصرف شهر «تدمر» را چنان پوشش خبری دادند که انگار در چند روز آینده «دمشق» سقوط خواهد کرد و «بشار اسد» سرنگون خواهد شد! بی.بی.سی از همکاری ترکیه،‌ قطر و عربستان برای تشکیل «ارتش فتح» چنان خبرسازی کرد که انگار مرحله جدیدی از جنگ در سوریه کلید خورده است و هدف آن سرنگونی «بشار اسد» است. درحالی‌که همین رسانه کمترین پوشش خبری را درباره بمباران‌های سعودی‌ها در یمن دارد و یا در عراق، هجوم داعش به استان «اماره» را شکست بزرگ دولت عراق توصیف می‌کند.
این واقعیت را همه محافل سیاسی مستقل در منطقه اذعان دارند که تنها کشوری که از بحران جنگ فراگیر در منطقه سود می‌برد، رژیم صهیونیستی است. درحالی‌که به صورت برنامه‌ریزی شده صهیونیست‌ها شرایط خط‌سازی خبری و سیاسی را برای رسانه‌های غربی در آمریکا و اروپا فراهم می‌سازند و جهت می‌دهند. مشکل بزرگ در این برهه از زمان که اغلب کشورهای مسلمان گرفتار طوفان‌های جنگ شده‌اند، اختناق خبری از سوی رسانه‌های غربی است تا افکار عمومی در جهان از جنایت‌ها و واقعیت‌های رویدادهای خونبار آگاهی پیدا نکنند که در صدر آن سانسور کثیف خبرها از سوی رسانه‌های غربی درباره فاجعه انسانی در یمن است. خبرنگاران غربی به هر بهانه‌ای نمی‌خواهند در داخل یمن حضور پیدا کنند و از صحنه‌های خونبار و ضدبشری بمباران‌های سعودی‌ها خبر بدهند.
محور برنامه‌ریزی صهیونیست‌ها، تشدید بحران‌ها و زمان‌پذیرسازی آن‌‌ها است. این سیاست از یکسو به نهادینه‌سازی تروریسم و حمایت از انواع گروه‌های تروریستی می‌پردازد و همزمان چنان خط خبررسانی و گزارش‌های سیاسی رسانه‌ها در غرب را جهت می‌دهد که بحران و آشفتگی در خاورمیانه را بی‌انتها نمایان سازد. جالب توجه اینکه، سیاستمداران آمریکایی و اروپایی مدام اعلام می‌کنند که مبارزه با تروریسم در خاورمیانه و به‌خصوص سرکوب داعش سال‌های سال زمان‌پذیر خواهد بود و حداقل یک دهه، سراسر خاورمیانه همچنان در گودال تروریسم باقی خواهد ماند! بسیاری از تحلیلگران سیاسی مستقل در کشورهای عربی معتقدند در بطن این سیاست، تغییر جغرافیایی کشورهای مسلمان و تجزیه آنها نهفته است. آنها معتقدند تمامی این مسیر برای بسترسازی تجزیه شکل گرفته است. چند روز قبل نخست‌وزیر عراق هشدار داد که چند کشور عربی همسایه عراق به دنبال تجزیه این کشورند. به طوری که عراق به سه ناحیه، کُردها، سنی‌ها و شیعه‌ها تقسیم و تجزیه شود. در یمن، تجزیه این کشور به یمن شمالی و یمن جنوبی را در دستور کار دارند و در سوریه بعد از چهار سال جنگ و ویرانی، چاره پایان بخشیدن به بحران را تجزیه این کشور به دو ناحیه تجویز می‌کنند. همین شعار (شعار تجزیه) درباره لیبی و پایان بخشیدن به جنگ داخلی در این کشور نیز داده می‌شود.
این روزها برخی از محافل سیاسی اظهار کرده‌اند که سعودی‌ها در بمباران یمن و جنگ با این کشور حداقل خواهان تجزیه این کشور به شمال و جنوبند! اگر یمن تجزیه شود تا با پذیرش تجزیه در این کشور بحران جنگ پایان پذیرد و مقدمه تجزیه عراق و سوریه فراهم آید. راه‌حل سیاسی برای پایان بخشیدن به بحران‌ها در مسیر تحقق تجزیه کشورها جهت‌گیری پیدا می‌کند. هیچ کشوری در خاورمیانه نیست که تنوع قومی ـ مذهبی نداشته باشد و همواره اختلاف‌های مرزی شاخص بحران‌های سیاسی ـ نظامی در این منطقه بوده است و از اینرو بستر تجزیه از مسیر چنین تضادهایی فراهم می‌آید.
امروز برخی از دولت‌های منطقه در دام چنین دورنمای سیاسی شوم قرار گرفته‌اند. ترکیه هرگونه مذاکره سیاسی با دولت سوریه را رد می‌کند و به جای آن آقای اردوغان در سفر به ریاض و قطر خبر از تشکیل «ارتش فتح» در سوریه را می‌دهد که با دلارهای آمریکایی‌ها برای تشکیل چنین ارتشی و فراهم آوردن تسلیحات و تدارکات به آموزش نظامی افراد می‌پردازد و سوریه و عراق در طراحی تجزیه قرار گرفته‌اند.
خاورمیانه در حساس‌ترین دوران سیاسی ـ نظامی تاریخ خود قرار دارد. تغییر جغرافیای سیاسی این منطقه از مسیر جریان‌سازی‌های تروریستی و در نهایت تجزیه کشورها به مناطق محدود و کوچک از اهداف اصلی رژیم صهیونیستی و حامیان (لابی) آن در آمریکا و اروپا است. آهنگ این خطر از طریق عملیات گروه‌های تکفیری و تروریستی نواخته می‌شود و سرمایه مالی، سیاسی و تبلیغی آن از سوی غرب و رژیم صهیونیستی فراهم می‌‌آید. تا گام به گام بسترسازی تجزیه کشورها تنها راه چاره برای استقرار امنیت در خاورمیانه مورد پذیرش قرار گیرد.

*ابوالقاسم قاسم زاده
واشنگن پست:

چگونه می توان خشم عربستان از توافق هسته ای ایران را فرونشاند؟ / آمریکا با سعودی مثل آلمان غربی برخورد کند      

 

یکی از پیامدهای مذاکرات هسته ای آمریکا ، افزایش تنش ها بین این کشور با متحدانش در منطقه بوده است. عربستان با تهدید خرید جنگ افزار هسته ای از پاکستان، بیشترین نارضایتی خود را از دپیلماسی آمریکا در قبال ایران، نشان داده است.

واشنگتن پست نوشت: یکی از پیامدهای مذاکرات هسته ای آمریکا ، افزایش تنش ها بین این کشور با متحدانش در منطقه بوده است. عربستان با تهدید خرید جنگ افزار هسته ای از پاکستان، بیشترین نارضایتی خود را از دپیلماسی آمریکا در قبال ایران، نشان داده است.

به گزارش پایگاه خبری «تیک»، سالهاست که آمریکا درباره فعالیت های هسته ای ایران تضمین هایی را به عربستان داده است، برای مثال، در سال 2009 هیلاری کلینتون ، وزیر خارجه وقت آمریکا ، قول داد چنانچه ایران به سلاح هسته ای دست یابد، آمریکا عربستان را زیر «چتر دفاعی » خود قرار خواهد داد.

متاسفانه این رویکرد در کاهش تنش ها کامیاب نبوده است. اخیراً ملک سلمان، پادشاه عربستان، به گونه ای معنادار، از شرکت در اجلاس امنیتی کمپ دیوید که برای اطمینان بخشیدن به کشورهای نگران حاشیه خلیج فارس برگزار شد ، شرکت نکرد.

به اعتقاد برخی تحلیلگران، دیپلماسی آمریکا در قبال ایران به طور اجتناب ناپذیری موجب تضعیف ائئلاف های آمریکا در خاورمیانه خواهد شد و آمریکا مجبور می شود با بازنگری نظر در توافق هسته ای جاری و با رها کردن مذاکرات با هدف توسل به اقدام نظامی ،متحدانش را به گونه ای آرام کند.

با وجود این، رویدادهای تاریخی حاکی از آنست که آمریکا می تواند واکنش های ناخوشایند متحدانش را بدون رها کردن دیپلماسی منطقی خود ، مدیریت کند. سیاستگذاران آمریکا می توانند با بهره جستن از وابستگی نظامی عربستان به آمریکا، مانع از پیگیری و رسیدن عربستان به سلاح هسته ای شوند و هم زمان نیز به طور گسترده دستور کار خود را در این منطقه پیش ببرند.

پیشینه تاریخی نشان می دهد که آمریکا وضعیت مشابه و سختی را در مدیریت ائتلاف خود با یکی از نزدیک ترین متحدانش در دوران جنگ سرد، یعنی آلمان داشته است. همانند وضعیت امروز عربستان، در دهه های 1950 و 1960 سران آلمان غربی نگران گسستن پشتیبانی امنیتی آمریکا بودند و از آن بیم داشتند که فشارهای داخلی آمریکا برای کاهش هزینه های اعزام نیرو به خارج از کشور، موجب خروج نیروهای آمریکا از اروپا شود.

در دهه 1960 نیز آلمان غربی از تلاش های آمریکا برای رسیدن به توافق کنترل تسلیحات با شوروی سابق خشمگین بود که از جمله این توافق ها ، «پیمان منع آزمایش محدود هسته ای» و پیمان منع گسترش سلاح های هسته ای (ان پی تی) بودند. در نتیجه، مانند امروز عربستان، رهبران آلمان غربی تلاش کردند برای کاهش وابستگی خود به آمریکا به سوی سایر متحدان خود گام بردارند و برنامه دستیابی به جنگ افزار هسته ای را دنبال کنند.

در اواخر دهه 1950 آلمان غربی مذاکرات با فرانسه و ایتالیا را درباره تولید مشترک سلاح هسته ای آغاز کرد و در اوایل دهه 1960 گفتگوهای محرمانه ای را با فرانسه برای تامین مالی فعالیت های غنی سازی اورانیوم این کشور با امید به آنکه فرانسه هم به نوبه خود سلاح های هسته ای خود را در اختیار آلمان قرار دهد ، آغاز نمود .

سیاستگذاران آمریکا به جای جلب رضایت آلمان غربی از طریق رها کردن مذاکره با شوروی، راهبرد فشار و اجبار را آغاز کردند. «کندی» ، رییس جمهور وقت آمریکا، تهدید کرد چنانچه آلمان غربی برای رسیدن به سلاح هسته ای تلاش کند آمریکا به سرعت نیروهای نظامی اش را از خاک این کشور خارج خواهد کرد.

این تهدید باعث شد تا آلمان غربی در سال 1963 با رها کردن و انکار همکاری هسته ای با فرانسه، خود را کشوری غیر هسته ای اعلام و پیمان منع آزمایش محدود را امضا کند. پس از مدتی ، هنگامی که رهبران آلمان غربی از دست کشیدن دائمی از گزینه هسته ای کشورشان، خودداری کردند ، جانسون ، رییس جمهور وقت آمریکا بار دیگر راهبرد و اهرم فشار و اجبار را علیه آلمان به کار گرفت. والت روستو ، مشاور امنیت ملی آمریکا ،در سال 1968 در دیدار با رئیس پارلمان آلمان به این موضوع اشاره کرد که هر گونه تصمیمی از سوی آلمان برای رسیدن به سلاح هسته ای ،ائتلاف آلمان و آمریکا را از بین خواهد برد و آلمان را در معرض شرایط بسیار دشواری قرار می دهد که امکان دارد کاملا این کشور را نابود کند.

در این زمان، برای آمریکا مدیریت کردن نگرانی های آلمان غربی مستلزم آن بود که قول دهد چنانچه آلمان فعالیت های هسته ای خود را محدود کند ، آمریکا حمایت نظامی خود از این کشور را ادامه خواهد داد و به تعهدات خود در قبال این کشور و حضور سربازان آمریکایی در خاک آلمان، ادامه دهد و آلمان نیز به گروه برنامه ریزی هسته ای ناتو، ملحق خواهد شد.

به این ترتیب، آمریکا برای محدود کردن جاه طلبی های هسته ای آلمان غربی و از سوی دیگر برای رسیدن به اهداف وسیع سیاست خارجی خود، هر دو راهبرد «تضمین » و «اجبار» را به کار گرفت.

تجربه آمریکا در قبال آلمان غربی در خلال جنگ سرد، رهنمود و درس های مهمی برای رویکرد جاری آمریکا در قبال عربستان به همراه دارد. درست همانند آلمان غربی، عربستان برای سلاح ،آموزش و حمایت نظامی به آمریکا و شرکای این کشور وابسته است. آمریکا با سوء استفاده از نگرانی عربستان در باره متعهد کردن آمریکا برای تامین امنیت این کشور، می تواند برای پیشگیری از رسیدن عربستان به سلاح هسته ای، این کشور را به تحریم نظامی، تهدید کند. افزون بر این ، تهدید به تحریم نظامی می تواند بر اساس قوانین آمریکا باشد که در آن هر گونه کمک اقتصادی و نظامی آمریکا به هر کشوری که سرگرم دستیابی به سلاح هسته ای است، ممنوع شده است .

اصولا عربستان نیز می تواند با تهدید به کاهش یا قطع تامین نفت برای آمریکا از تحریم نظامی این کشور علیه خود جلوگیری کند. اما با رشد سریع فناوری های جدید در تولید نفت در آمریکای شمالی، وابستگی آمریکا به واردات نفت کاهش یافته است و می تواند این اهرم اقتصادی عربستان را بی اثر کند.

البته، موقعیت امروز عربستان کاملاً به وضعیت آلمان غربی سابق شباهت ندارد. برخلاف آلمان غربی، عربستان برای حفاظت از تمامیت ارضی خود متکی به سربازان آمریکایی یا سلاح هسته ای نیست و می تواند از کشورهای دیگر به جز آمریکا جنگ افزارهای پیشرفته مورد نیاز خود را تامین کند. با وجود این ، برای عربستان پیدا کردن جایگزینی مناسب برای سلاح های متعارف آمریکا، مشکل خواهد بود چون سازوبرگ نظامی آمریکایی موجود در انبارهای عربستان با سلاح های جنگی ساخت سایر کشورها الزاما سازگاری ندارند و از سوی دیگر این تجهیزات برای حفظ کارآیی و عملکرد خود به قطعات یدکی آمریکایی و دستور العمل های فنی آنها نیاز دارد. چنانچه آمریکا تصمیم بگیرد به کمک های نظامی و همکاری با عربستان پایان دهد این امر می تواند نیروهای نظامی عربستان را فلج کند.

 این راهبرد «اجبار» بدون تضمین های لازم، نمی تواند موفق باشد. آمریکا باید به شرکای عربستانی خود قول دهد که در ازای پذیرش دیپلماسی آمریکا درباره ایران ، آنها برای تامین امنیت ملی خود ، از سوی آمریکا مزایا و امکاناتی را دریافت خواهند کرد از جمله مهمات و جنگ افزار های بسیار پیشرفته، آموزش های نظامی، همکاری علیه نفوذ منطقه ای ایران و حمایت از عملیات نظامی که همگی می توانند منافع هر دو کشور را تامین کنند.

این تضمین ها همانند یک پیمان، نیاز به تعهدات الزام آور ندارد چون آمریکا پیش از این هم در جنگ خلیج (فارس ) نشان داد که برای حفاظت از امنیت عربستان از نیروهای خود استفاده می کند و اخیرا نیز در عملیات نظامی به رهبری عربستان در یمن، برای این کشور کمک های اطلاعاتی و پشتیبانی تامین کرده است . برتری نظامی آمریکا به معنای آنست که عربستان جایگزینی برای دریافت این گونه خدمات ندارد. در نتیجه ، عربستان چاره ای جز وابستگی تسلیحاتی به آمریکا ندارد و همین امر سبب می شود تا نتوانند آمریکا را برای سپردن تضمین جدی تر به آن ها تحت فشار قرار دهند. چنانچه سیاستگذاران آمریکا بر این باورند که توافق اصولی با مهار کردن توانایی های هسته ای ایران ، منافع امنیتی آمریکا را در منطقه می تواند تامین کند ، پس آنها قادر خواهند بود مخالفت عربستان را با راهبرد «سپردن تضمین و اجبار»، مدیریت و مهار کنند .آمریکا با اجرای این راهبرد می تواند روابطش را با هم پیمانانش قوی تر کند ، با دشمنانش درگیر یک دیپلماسی واقع بینانه شود و از گسترش سلاح های هسته ای نیز پیشگیری کند.
الشرق الاوسط: اگر به خاطر مذاکرات ایران و آمریکا نبود، تا حالا عربستان، وضعیت بدتری را برای تهران رقم زده بود! 
     
طرح های ایران در منطقه بویژه در سوریه دچار تزلزل شده به همین علت،‌ تهران در کمتر از یک هفته سه تن از مسئولان خود را راهی دمشق کرد تا اینگونه القا کند که اسد همچنان ثابت قدم است.

الشرق الاوسط مدعی شد: طرح های ایران در منطقه بویژه در سوریه دچار تزلزل شده به همین علت،‌ تهران در کمتر از یک هفته سه تن از مسئولان خود را راهی دمشق کرد تا اینگونه القا کند که اسد همچنان ثابت قدم است.

به گزارش پایگاه خبری «تیک»، روزنامه الشرق الاوسط در مقاله ای به قلم طارق الحمید با عنوان «سه ایرانی در کمتر از یک هفته»، نوشت: در کمتر از یک هفته سه مسئول ایران با بشار اسد رئیس جمهور سوریه دیدار کردند که برجسته ترین آنها علی اکبر ولایتی بود که در دیدار با بشار اسد، بر حمایت تهران از وی تاکید کرد. این در حالی است که نظام اسد با شکست های متعدد و مهمی مواجه شده است.
نویسنده مدعی شد: این یاری و کمک ایران به بشار اسد، در اوج شکست های متوالی نه فقط برای اسد بلکه برای همه طرفداران طرح ایران در منطقه است چرا که ایران به حمایت از بشار اسد متعهد است در حالی که در عراق متحمل شکست سختی شده است.
در ادامه این ادعاها آمده است: همین مساله درباره یمن نیز صدق می کند در حالی که تبلیغات ایران متمرکز بر حمایت از حوثی هاست، شاهد هستیم که عربستانی ها و نیروهای ائتلاف، در حال کوتاه کردن دست حوثی ها و خلع سلاح کردن آنها هستند در حالی که ایران فقط به اظهارات پرآب و تاب و نمایش بیهوده کشتی های خود اکتفا می کند.
در ادامه این گزارش خصمانه امده است: خوب، حالا این به چه معناست؟ جواب ساده است و آن اینکه طرح توسعه طلبانه وخرابکارانه(!) ایران در منطقه در معرض تکانه های شدیدی قرارگرفته واگر همین میزان مذاکرات غرب و آمریکا با تهران نبود، شاهد عواقب و تاثیرات بدتری برای ایران در منطقه بودیم بنابراین روند حوادث گویای آن است که به هر اندازه اوضاع دمشق، دچار فرسایش وبهم ریختگی شود، پایه های طرح ایران نیز دچار تزلزل می شود و تهران این مساله را بخوبی می داند و به همین علت،‌ در کمتر از یک هفته سه تن از مسئولان خود را راهی دمشق کرد.
مقاله نویس الشرق الاوسط در ادامه مدعی شد: با وجود همه شکست هایی که بشار اسد و طرفدارانش با آن روبرو هستند، هدف این سفرها، بالابردن روحیه و القای این مساله است که اسد همچنان ثابت قدم و استوار است ودر نتیجه طرح ایران نیز به قوت خود باقیست.
نویسنده ادعا کرد: براندازی اسد به معنای گرفتن برگه ها وکارتهای سیاسی از دست تهران در مذاکرات هسته ای و به طور مشخص در مذاکره با آمریکاست که هنوز هم برخی در این کشور به قدرت ایران در بهبود اوضاع در خاورمیانه ایمان دارند.
میدل ایست آی: آیا ایران به یمن مستشار نظامی خواهد فرستاد؟ 
     
یکی از فرماندهان سابق نظامی ایران می گوید تهران به یمن کمک نظامی نمی کند ، ولی اگر ازما درخواست کمک کنند ، ممکن است کمک نظامی در اختیار آن ها قرار دهیم.
میدل ایست آی در گزاراشی تحت عنوان «فرمانده سابق ایران: ایران ممکن است مستشار نظامی به یمن بفرستد» نوشت: یکی از فرماندهان سابق نظامی ایران می گوید تهران به یمن کمک نظامی نمی کند ، ولی اگر ازما درخواست کمک کنند ، ممکن است کمک نظامی در اختیار آن ها قرار دهیم.

به گزارش پایگاه خبری «تیک»، حسین کنعانی مقدم ، یکی از فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در خلال هشت سال جنگ باعراق دردهه 1980، گفت :" ایران برای حمایت از نیروهای ضد دولتی در یمن که شهر صنعا را تصرف کرده اند و با وجود چندین هفته بمباران عربستان سعودی ، بخش های وسیعی از کشور را همچنان در تصرف دارند،هیچ گونه جنگ افزار ، مشاور نظامی یا سرباز به یمن اعزام نکرده است."
 وی که نامزد ریاست جمهوری در سال 2009 ،در مقام مؤسس حزب سبز ، کمک نظامی گسترده به یمن را در مراحل بعدی رد نکرد، ولی گفت این کار ضرورتی نداشت چرا که حوثی ها جنگ افزارهای بسیاری را از نیروهای دولتی به غنیمت گرفته اند .
کنعانی مقدم با اشاره به نیروهای حوثی- که در رسانه های ایران آن ها را معمولاً انصارالله می نامند – که به جنوب بندر عدن هجوم برده اند ، گفت :" درآینده اگر آن ها از ما کمک بخواهند ، می توانیم به آن ها کمک کنیم .در این برهه، آن ها نیازی به تدارکات نظامی ما ندارند .همه پادگان ها نظامی و ذخایر جنگ افزاری یمن به تصرف انصارالله درآمده است .
مقامات ایران ضمن سخنان شدید الحن بی سابقه برضد حکومت سلطنتی سعودی ، آل سعود را متهم کرده اند که اقداماتش برضد مردم یمن به مراتب ظالمانه تر از اقدامات اسرائیل برضد فلسطینی ها است.
محمد مرندی ، استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران به خبرنگار میدل ایست آی گفت :" یمن همچون غزه ای بزرگ است ."
عربستان سعودی هرگز کمکی به رونق گرفتن و پیشرفت یمن نکرده است . عربستان سعودی پول های هنگفت حاصل از فروش نفت را دراختیار دارد ولی هرگز به یمن کمک نکرده است .
بنا به استدلال او و سایر تحلیل گران ایران ، درحال حاضر آن چه که در یمن رخ می دهد ، قیامی ملی است که درآن نیروهای حوثی به نیروهای باقی مانده از ارتش یمن و نیز به کمیته های مردم قبایل سنی مذهب این کشور پیوسته اند . آن ها معتقدند که عبد ربه منصور هادی ، که چندین ماه پیش به ریاض فرار کرده است و عربستان سعودی و امریکا تلاش می کنند او را به کشورش بازگردانند، مشروعیت خود را از دست داده است.
عباس ملکی ، معاون وزیر خارجه پیشین، که ریاست موسسه مطالعات بین المللی دریای خزر را به عهده دارد، به خبرنگار میدل ایست آی گفت :" سخنان اوباما در کمپ دیوید نشان می دهد که دست آخرآن ها پذیرفتند که باید با دولت ایران مصالحه کنند. اوباما گفته است که امریکا با نفوذ ایران در خاورمیانه مخالفتی ندارد."
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد