سلام خوزستان

انتشار اخبار سیاسی- اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خوزستان

سلام خوزستان

انتشار اخبار سیاسی- اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خوزستان

اخبار سیاسی روز

تغییرات گسترده در "داعش"

پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

مخالفت برخی سرکردگان «داعش» از بیعت با جانشین موقت «ابوبکر بغدادی» این گروه تکفیری را در معرض موج جدیدی از اختلافات درون گروهی قرار داده است.
 
به گزارش فارس، براساس اعلام منابع خبری پس از زخمی شدن «ابوبکر البغدادی»، سرکرده گروه تروریستی تکفیری «داعش» در حمله هواپیماهای ائتلاف بین المللی ضد داعش در 18 مارس گذشته، «ابو علاء العفری» با نام حقیقی «عبد الرحمن مصطفی» به صورت موقت به جانشینی البغدادی منصوب شد و سرکردگی این گروه تکفیری را در دست گرفت.
 
جانشین موقت ابو بکر البغدادی کیست
«عبد الرحمن مصطفى» ملقب به «ابو العلاء العفری» که در میان عناصر مسلح داعش به «ابو سجى» نیز معروف است، عراقی الاصل و پیشتر معلم فیزیک بود که در یکی از مدارس متوسطه منطقه «الحضر» در جنوب غربی شهر «موصل» تدریس می‌کرد، منطقه‌ای که به دربرگرفتن آثار تاریخی و تمدنی عربی معروف است و در قرن دوم و سوم میلادی به مملکت «عربایا» معروف بود و نکته جالب آنکه العفری از ساکنان این منطقه، هنگامی‌که داعش به منطقه الحضر حمله کرد و اماکن تاریخی آن را تخریب و آثار باستانی آن را غارت کرد و به سرقت برد، معاون البغدادی در این منطقه بود.
 
العفری و القاعده
العفری از جمله اولین کسانی‌ است که به گروه تروریستی تکفیری القاعده ملحق شد و در سال 1998 برای آنچه آن را «جهاد» می‌نامیدند، راهی افغانستان شد و در آنجا با «اسامه بن لادن» بنیانگذار القاعده و رهبر آن دیدار کرد. وی از جمله کسانی بود که پس از کشته شدن «ابو مصعب الزرقاوی» و «ابو ایوب المصری»، سرکردهای القاعده در عراق، از سوی بن لادن برای در دست گرفتن رهبری القاعده در نظر گرفته شد، به این ترتیب وی دارای سابقه بیشتری از البغدادی در القاعده است.
 
العفری نزدیک‌ترین به البغدادی
ویژگی‌های شخصیتی و خصوصیات اخلاقی وی موجب شد تا بعدها ابو بکر البغدادی خواستار ملحق شدنش به وی شود وپس از تشکیل آنچه «امارت اسلامی عراق و شام» یا همان «داعش» خوانده می‌شد، او را به عنوان جانشین و معاون اول خود منصوب کرد. 
از آن پس العفری مناصب و پست‌های متعدد و بارزی را در داعش تصدی کرد که از جمله آنها می‌توان به ریاست مجلس شورای داعش که به معنای مفتی شرعی این گروه بشمار می‌آید و جانشین خلیفه به این جهت که براساس ساختار قدرت در داعش نزدیکترین فرد به البغدادی از حیث شرعی است، اشاره کرد. 
تصدی این مناصب توس العفری موجب شد تا وی بیش از پیش معروفیت و شهرت یابد و حتی به شخصیتی در داعش تبدیل شد که اهمیت بیشتری از البغدادی داشت.
 این موضوعی است که گزار‌ش‌های اطلاعاتی نیز به آن اشاره و تاکید می‌کنند، ابو علاء العفری در ماه‌های اخیر و بخصوص پس از شکست‌های داعش در سوریه و عراق و زخمی شدن البغدادی تبدیل به یکی از شخصیت‌های بسیار مهم در این گروه شده بود.این گزارش‌های اطلاعاتی العفری را فردی بسیار باهوش و ذکاوت می‌دانند که نسبت به البغدادی دارای روابط بهتری در گروه است و شخصیت کاریزما و فن بیان قوی دارد که موجب شده است، به خطیبی قدرتمند و تاثیر گذار  در مخاطبان خود تبدیل شود و این جدای از قدرت و توانایی بسیار بالای وی در رهبری و اداره امور است.
 
آیا العفری سرکردگی داعش را می‌تواند در دست گیرد
با تمام این توصیفات العفری با موانع مهمی برای خلیفه شدن در داعش و انتخاب به عنوان جانشین البغدادی مواجه است و همین موجب شده تا وی درحال حاضر به عنوان جانشین موقت البغدادی در داعش معرفی شود.شرایطی که داعش برای خلیفه در نظر گرفته است، تاکید می‌کند که چنین فردی باید عرب، قریشی، هاشمی و سنی باشد، در حالی‌که العفری ترکمن است و همین موضوع موجب شده تا امکان انتخاب وی به عنوان خلیفه آینده داعش امری غیر ممکن شود، حتی درحال حاضر نیز اعلام خلافت موقت وی با اعتراض‌های شدیدی از سوی اعراب سنی گروه مواجه شده و آنها از بیعت با وی خودداری کرده‌اند. 
این امتناع و مخالفت در جای خود موجب بروز اختلافاتی جدید در این گروه میان هواداران العفری و این مخالفان شده است، در حالی‌که از وضعیت جسمانی البغدادی نیز اخبار دقیقی وجود ندارد. اما از انتخاب العفری به عنوان جانشین موقت البغدادی می‌توان برداشت کرد که البغدادی از این پس نقش بارزی در داعش نمی‌تواند، ایفا کند، به ویژه آنکه برخی از منابع خبری اعلام کرده‌اند که به دلیل آسیب دیدن ستون فقراتش، وی فلج شده است.
 
تغییرات ساختاری جدید و گسترش دامنه اختلافات
در کنار انتصاب ابو العفری به عنوان جانشین موقت البغدادی، داعش شاهد تغییر و تحولات دیگری نیز بود که از جمله آنها تجدید نظر در ساختار سازمانی داخلی این گروه است، به گونه‌ای که به جز العفری شاهد عزل و نصب‌های دیگری نیز در این گروه هستیم که دلیل بر نبود استقرار و ثبات در آن است.براساس گزارش‌های بدست آمده، این تغییرات به طور خاص مجلس امارت و شورای حل اختلاف و شورای نظامی داعش را در برمی‌گیرد و پس از آن حاصل شد که طی دوره زمانی ژوئن 2014 میلادی تا آوریل سال جاری این گروه از 43 سرکرده صف اول خود، 18 نفر را از دست داده و گروه را وادار به انتصاب سرکردگان جدیدی کرده است که برسر آنها توافق نظر جامعی وجود ندارد.
 
پیش بینی بروز اختلافات جدید
به همین دلیل باید در انتظار بروز موج جدیدی از اختلافات و شکاف‌های داخلی در این گروه باشیم و یکی از نشانه‌های آن تغییر رفتار و تعامل بازرسان و ماموران موسوم به «حسبه» داعش در مناطق تحت سیطره این گروه است. 
از دیگر مواردی که بیانگر بروز شکاف و اختلاف داخل داعش است، جدایی برخی از مسئولان هیات‌های شرعی و غیبت برخی دیگر از آنهاست، به عنوان مثال خبرهایی درباره جدایی «ابو عبدالرحمن الطالبانی»، یکی از روسای این هیات‌هاست که میان اعضای گروه به «ابو عبد الله کاکا» معروف است، همچنین باید از غیبت «دکتر وائل»، مسئول دایره اطلاع رسانی داعش در عراق یاد کرد.یکی از مهمترین بازتاب‌های این تغییر و تحولات ساختاری در داعش را دور شدن بیش از پیش این گروه از گرایش‌های نزدیکی به القاعده و حل اختلافات موجود با آن و سرانجام مصالحه با این گروه است که بالطبع بر خط مشی و استراتژی داعش تاثیر آشکاری می‌گذارد و از جمله این تغییر خط مشی و استراتژی گرایش این گروه به انتصاب سرکردگان عراقی الاصل در ارکان و مناصب مختلف به ویژه مناصب نظامی، اداری و مالی است که با اعتراض‌ها و مخالفت‌هایی از سوی دیگر اعضای گروه که خارجی هستند و داعش آنها را «مهاجر» می‌نامد، مواجه شده است.
تلاش‌های برای همراه کردن اعراب با توافق هسته‌ای ادامه دارد
کد خبر: ۲۳۲۴۶۸
۱۶ اردیبهشت ۱۳۹۴ - ۱۴:۱۲
فرارو- تلاش‌ها برای اطمینان بخشی به کشورهای عرب منطقه به منظور همراهی با توافق احتمالی هسته‌ای ایران ادامه دارد. آخرین تلاش‌ها در نشست شورای همکاری خلیج فارس در دستور کار قرار گرفت، آنجا که در پایان این نشست حاضران اعلام کردند که خواستار رابطه خوب با ایران هستند؛ البته مشروط. مشروط بر آنکه بر اساس آنچه کشورهای عرب حاضر در این نشست مدعی شدند ایران در امور داخلی کشورهای منطقه دخالت نکند.
به گزارش فرارو، اعضای شورای همکاری خلیج فارس، متشکل از شش کشور بحرین٬ کویت٬ عمان٬ قطر٬ عربستان سعودی و امارات متحده عربی نشست مشورتی را در ریاض برگزار کردند.

این نشست که با هدف بررسی تحولات منطقه از جمله بحران یمن و توافق احتمالی هسته‌ای ایران با گروه ۱+۵ برگزار شد برای نخستین بار یک مهمان عالی رتبه غربی هم داشت؛ فرانسوا اولاند رییس جمهوری فرانسه.
نشست مشورتی ریاض سه‌شنبه (دیروز) در حالی برگزار شد که ۹ روز دیگر، باراک اوباما رییس جمهور آمریکا در نشست «کمپ دیوید» در ایالت مریلند، میزبان کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس (GCC) است.
پس از اینکه ایران و گروه ۱+۵ در ۱۳ فروردین به تفاهمی درباره کلیات و چارچوب رسیدن به توافق جامع هسته‌ای دست یافتند، اوباما از کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس دعوت کرد که طی نشستی در کمپ دیوید (۲۳ و ۲۴ اردیبهشت) به گفتگو نشینند.
اوباما در این نشست قرار است به سران کشورهای عرب منطقه اطمینان دهد که توافق هسته‌ای ایران تهدیدی علیه برنامه هسته‌ای ایران نخواهد بود.
با این حال بر اساس آنچه رسانه‌های غربی اعلام کرده‌اند ممکن است رییس جمهور آمریکا پیشنهادهای عملی را به سران کشورهای عرب منطقه ارایه کند.
به گزار رویترز انتظار می‌رود باراک اوباما، رئیس‌جمهور آمریکا، هفته‌ آینده تلاش‌های خود برای ایجاد یک سامانه دفاع موشکی در کشورهای حوزه خلیج فارس برای دفاع در برابر موشک‌های ایرانی را از سر بگیرد.

به گزارش این خبرگزاری به نقل از منابع رسمی در دولت آمریکا می‌گوید این اقدام اوباما بخشی از تلاش‌های وی برای کاهش نگرانی متحدینش در خلیج فارس از توافق هسته‌ای احتمالی با تهران است.
کشورهای عرب حوزه خلیج فارس، شامل عربستان سعودی، مدعی هستند که ایران از دستیابی به بمب هسته‌ای منع نشده و پول‌های حاصل از دارایی‌هایی که رفع توقیف شده‌اند صرف تأمین مالی نیروهای نیابتی و افزایش نفوذ تهران در کشورهایی چون سوریه، یمن و لبنان خواهد شد.
یک مقام آمریکایی می‌گوید نشست کمپ دیوید یک «خیابان دو طرفه» است که در آن واشنگتن از کشوهای عرب می‌خواهد به رقابت‌های داخلی خود پایان داده و راهی برای همکاری بهتر در امور دفاع بیابند.

بنابراین اوباما احتمالا کشورهای عربی را تحت فشار قرار خواهد داد نیروهای نظامی پراکنده خود را بیشتر با یکدیگر ادغام کنند و در جهت دستیابی به یک سپر ضد موشکی علیه آنچه تهدید موشک‌های بالستیک ایران می‌دانند همکاری کنند.
بر این اساس راهکار رییس جمهوری آمریکا برای همراه کردن کشورهای عرب منطقه افزایش امنیت این کشور‌ها در برابر تهدیدهای احتمالی ایران پس از توافق هسته‌ای است.  
هر چند رویکرد سایر کشورهای عضو گروه ۱+۵ از جمله فرانسه به این کشور‌ها ایجاد اطمینان نسبت به این واقعیت است که توافق هسته‌ای تهدیدی علیه اعراب نخواهد بود.
در همین حال فرانسوا اولاند رئیس جمهور فرانسه که برای شرکت در پانزدهمین نشست مشورتی شورای همکاری خلیج فارس به ریاض رفته بود و به عنوان مهمان ویژه این اجلاس شرکت کرده بود در سخنانی گفت: توافق قریب الوقوع درباره برنامه هسته‌ای ایران تهدیدی برای کشورهای حاشیه خلیج فارس نیست.
 
اولاند در ادامه بر پایبندی فرانسه به حمایت از کشورهای حاشیه خلیج فارس برای مقابله با چالش‌های امنیتی تاکید کرد. با این وجود سلمان بن عبدالعزیز آل سعود٬ پادشاه عربستان سعودی خواستار ایستادگی در برابر ایران شد. او در سخنان خود در این نشست در اشاره‌ای غیرمستقیم اما روشن به ایران از نیاز به رویارویی با تهدیدی خارجی که «هدف آن گسترش کنترل و سلطه جویی» بر منطقه است سخن گفت.
او گفت که این کشور «ثبات منطقه را تهدید می‌کند و باعث نفاق فرقه‌ای می‌شود.»
با وجود این سخنان شورای همکاری خلیج فارس در بیانیه پایانی این نشست اعلام کرد که باید تمام اقدامات لازم برای جلوگیری از انتشار انرژی هسته‌ای در خاورمیانه در پیش گرفته شود و این موضوع به ویژه در چهارچوب مذاکرات ایران و ۵+۱ رعایت شود.
اعضای شواری همکاری خلیج فارس و فرانسه از ایران خواستند تصمیم‌های شجاعانه و ضروری برای اطمینان جامعه بین‌الملل درباره مسالمت آمیز بودن برنامه هسته‌ای‌اش بگیرد و اعلام کردند که خواستار روابط خوب با ایرن بر اساس اصل «عدم دخالت» (ایران) در امور دیگر کشورهای منطقه هستند.
فارن پالسی بررسی کرد
کد خبر: ۲۳۲۵۳۱
۱۶ اردیبهشت ۱۳۹۴ - ۱۷:۱۵
مشکل «نظم جهانی» کیسینجر

فرارو- جیمز ترائوب، عضو شورای روابط خارجی آمریکا و ستون نویس روزنامه نیویورک تایمز طی یادداشتی در فارن پالسی با انتقاد از «نظم جهانی» کیسینجر این سوال را مطرح می‌کند که در جهان جدید مملو از درگیری‌های بین دولتی و قبیله‌ای، آیا امیدی به همکاری جهانی وجود دارد؟ 

به گزارش سرویس بین الملل فرارو به نقل از فارن پالسی، جیمز ترائوب یادداشت خود را اینطور آغاز می‌کند: هفته گذشته را غوطه ور در درگیری‌های ژئوپولیتیک گذاراندم، اما نه در شرق اوکراین یا دریای جنوبی چین، بلکه در دانشگاه نیویورک ابوظبی، یکی از بی‌تعارض‌ترین مناطق روی زمین. اندیشکده بروکینگز کنفرانسی با عنوان «صلح و همکاری بین المللی در عصر رقابت جهانی» برگزار کرده بود و حدود ۴۰ تن از سیاستگذاران و متفکران برجسته از آمریکا، اروپا و کشورهای در حال توسعه که در این کنفرانس شرکت داشتند، به طور کلی موافق بودند که ما وارد جهانی جدید شده ایم- جهانی که شباهت بسیاری به جهان قدیم دارد- و مشخصه‌اش افزایش درگیری میان کشور‌ها است. 

در این کنفرانس تاکید کردم که بازگشت درگیری میان دولت‌ها هدیه‌ای بود برای مردان سیاست خارجی که در سال‌های اخیر با خیزش بازیگران غیردولتی، ناآرامی‌های مردمی و مسائل «نرمی» مانند تغییرات جوی کاملا گیج شده بودند. 

مشکل سخنان من این است که با وجود اینکه نیروهای غیردولتی و در صدر آن‌ها داعش و القاعده مسئول بسیاری از بد‌ترین درگیری‌های جهان هستند، دولت‌های اصلی مانند روسیه، چین، ایران، عربستان و آمریکا نیز به روشی که سال‌ها است سابقه نداشته، آماده استفاده از زور و قدرت هستند. ما در جهانی که به طور روزافزونی ژئوپولتیک می‌شود، زندگی می‌کنیم. 

کیسینجر مدت‌ها است که از عدم تمایل آمریکا به پذیرش این نکته که امور جهانی از درگیری‌های ظالمانه برای پیشروی در میان دولت‌ها تشکیل شده، ابراز تاسف می‌کند. وی در کتاب خود «نظم جهانی» می‌نویسد رهبران آمریکا از زمان وودرو ویلسون تا به امروز سیاست خارجی را یک مبارزه غایت‌شناختی برای رسیدن به عدالت دانسته‌اند نه «تلاشی دایمی برای اهداف احتمالی». 
 
این یک بخش از ماجرا است؛ بخش دیگر به وقایع اخیر مربوط می‌شود. سرکوب رقابت‌های دولتی پس از جنگ سرد، ظهور ناگهانی بازیگران خطرناک غیردولتی و خیزش زنجیره‌ای از مسائل جهانی باعث شد کسانی که به طور غریزی از فرمول حاصل جمع صفر در سیاست قدرت، عقب کشیده بودند دلیلی برای باور اینکه این مدل رئالیستی قدیمی شده، به دست آورند. در واقع این جورج دبلیو بوش بود که به طور قاطعانه از تفکرات دولت محور کنار کشید. بوش در استراتژی امنیت ملی ۲۰۰۲ خود اعلام کرد که آمریکا دیگر از سوی دولت‌های قدرتمند تهدید نمی‌شود بلکه تهدید جدی از سوی شبکه پنهانی از افراد است. سیاست خارجی مستلزم تغییر درون دولت‌ها و نه رفتار دولتی بود. 

مطمئنا این طرز تفکر نتیجه نداد. باراک اوباما با وعده کنار گذاشتن این تفکر روی کار آمد. اوباما معتقد بود که مسائل برجسته و مهم، بین دولتی نیستند بلکه جهانی محسوب می‌شوند. این کالاهای جمعی نیازمند حد بی‌سابقه‌ای از همکاری بودند. آنچه در مورد اوباما جذابیت داشت این باور او بود که این کالاهای جهانی باعث ایجاد شکل جدیدی از منافع ملی شده است. آنچه جایگزین نظم قدیمی شد، جهانی شدن بود نه تروریسم. اوباما اعلام کرد «پیگیری قدرت دیگر بازی با حاصل جمع صفر نیست.» 

در مورد اهمیت بالای مسائل منطقه‌ای، حق با اوباما بود اما در مورد پیگیری قدرت اشتباه می‌کرد. او این مسائل را دقیقا در دوره‌ای بیان کرد که‌‌ همان کشورهایی به کمکشان احتیاج داشت و در صدرشان چین و روسیه قرار داشتند، مسیر تیره تقابل را در پیش گرفته بودند. اوباما اما خیلی دیر این مسئله را پذیرفت. 

با این حال جهانی که امروز در آن زندگی می‌کنیم، یک جهان کیسینجری است. روابط دولت‌ها نسبت به یک دهه گذشته، ظالمانه‌تر شده؛ اما دولت‌ها به طور جمعی، ضعیف‌تر از گذشته هستند و توانشان برای کنترل نیروهای مخالف مردمی، شکاف‌های فرهنگی، کمبود منابع و تخریب محیط زیست کمتر شده است. و آمریکا با تمام برتری‌هایش، دیگر مانند گذشته نه تمایل و نه توان اطمینان بخشیدن به متحدان یا ترساندن دشمنان را ندارد. بخش قابل توجهی از مداخلات، به خصوص در خاورمیانه، تلاشی است برای کنترل آشوبی که به واسطه فعالیت نیروهای مختلف تشدید شده است. 

نگاهی به لیبی بیاندازید. طوفانی که این کشور را درنوردید، نه از سوی همسایگان مهاجم که به واسطه سقوط یک رهبر استبدادی بود که چنان دولت توخالی تشکیل داده بود که هیچ قبیله و هویت محلی توان پر کردن این خلاء را نداشت. حال بازیگران غیردولتی و غیرمنطقه‌ای در حال تکه تکه کردن این کشور هستند. یا نگاهی به یمن بیاندازید، جاییکه عربستان جنگی نیابتی علیه ایران را به راه انداخته است. درگیری‌ها در میان دولت‌های سنی یا میان دولت‌های سنی و شیعه، باعث تداوم ناآرامی در کشورهایی با دولت‌های ناکام می‌شود و می‌انجیگری‌ها را بی‌نتیجه می‌گذارد. 

کنفرانس بروکینگز بدون حضور خبرنگاران برگزار شد اما نقض مقررات نیست اگر بگویم که سخنرانان این کنفرانس بیش از آنکه به «صلح و همکاری بین المللی» اعتقاد داشته باشند، در مورد «رقابت منطقه‌ای» متقاعد شده بودند. در واقع همه، از مقامات غربی و غیرغربی خواستار رهبری آمریکا بودند اما هیچ اجماعی در مورد معنای آن وجود نداشت. آیا آمریکا باید خطی روی دریای جنوبی چین بکشد و تسلیحات به کیف ارسال کند، یا امارات و عربستان را تحریک به تقابل بیشتر با ایران کنند؟ آیا ضرورت تقابل با دولت‌های تجدیدنظرطلب باید مغلوب لزوم همکاری جهانی شود؟ 

توضیح کلی: (هنری کیسینجر به تازگی کتاب جدید خود به نام «نظم جهانی: بازتاب شخصیت ملت‌ها و مسیر تاریخ» را روانه بازار نشر کرده است. در این کتاب کیسینجر به این موضوع می‌پردازد که امروزه تاریخ در تصوری که جوامع از خودشان دارند متمرکز شده و تجلی یافته است. 
کیسینجر نظم جهانی بر پایه سنت وستفالیایی را رو به پایان می‌داند چراکه، سنت وستفالی نه در چین – که در طول تاریخ خود را مرکز کائنات می‌دانست – وجود داشت، و نه در هند و نه در خاورمیانه. با این حساب، «قوانین بازی» برای مشارکت دادن چین، هند، و کشورهای خاورمیانه در نظم جهانی خوب تعریف نشده، چون تعامل میان کشور‌ها بر اساس پیمان وستفالی فرض پذیرفته شده‌ای برای آن کشور‌ها نیست.)
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد