غروب امروز دوشنبه هفتم مهرماه، سارقین مسلح که چند روز پیش اقدام به سرقت از طلافروشی در یکی از شلوغترین خیابان های دزفول نموده بودند، پس از دستگیری، برای بازسازی صحنه سرقت، توسط نیروهای انتظامی به دزفول آورده شدند.
به گزارش روناش ، حجت الاسلام و المسلمین “صادق ابوهلال” ، رئیس دادگستری دزفول در حاشیه این مراسم گفت: دو نفر از سارقین طلافروشی دزفول که با اقدامات سریع و پیچیده اطلاعاتی و انتظامی نیروهای پلیس کمتر از ۲۴ ساعت پس از سرقت موفق شدند مخفیگاه سارقین در خرم آباد را شناسایی و دستگیر کنند.
وی گفت در بازجویی های تخصصی صورت گرفته این سارقین به جرم خود اعتراف کردند که با هماهنگی های صورت گرفته با مقامات قضایی کشوری و استانی، برای بازسازی صحنه جرم به دزفول آورده شدند.
رئیس دادگستری دزفول گفت: طلاها توسط یکی از این سارقین به مال خر فروخته شده که با اقدامات اطلاعاتی پیچیده مال خر نیز دستگیر شد.
بر طبق اظهارات صورت گرفته، سارقین با یک پژو مشکی در حالی که چهره خود را با ماسک پوشیده بودند با توقف در مقابل یک باب مغازه طلافروشی در خیابان شریعتی، از خودرو خارج می شوند.
راننده این خودرو که جوانی در حدود ۲۵ ساله است به تشریح سرقت خود پرداخته و گفت: با رسیدن به درب مغازه از خودرو خارج شدم و در حالی که یک قبضه کلانشینکف در دست داشتم اقدام به تیراندازی هوایی برای دور کردن عابرین نمودم و علاوه بر آن چندین گلوله به شیشه ضد گلوله ویترین مغازه شلیک نمودم.
وی گفت: در حالی که مراقب بودم تا پلیس و یا عابرین برای حمله به ما نزدیک نشوند، دیگر دوستانم در حال شکستن شیشه و جمع آوری طلاها بودند.
یکی دیگر از سارقین که او نیز قریب ۲۵ سال سن بیشتر نداشت، گفت: در حالی که یک پُتک در دست داشتم از داخل خودرو خارج شدم و پس از شلیک چندین گلوله به شیشه مغازه توسط دوستم، با چند ضربه به ویترین مغازه، شیشه را فرو ریختم که در این زمان صاحب مغازه، با ریموت، درب برقی مغازه را پائین آورد و چون درب در حال پائین آمدن بود سریعا هر چه توانستیم از طلاهای داخل ویترین برداشته و فورا سوار خودرو شده و فرار کردیم.
برای بازرسی این صحنه سرقت، خیابان های فرعی متصل به خیابان شریعی توسط نیروهای انتظامی بسته شده و جمعیت زیادی از مردم برای مشاهده در اطراف آنها جمع شده بودند.
مردم و مغازه داران با تقدیر از اقدام قاطعانه نیروی انتظامی، خواستار اشد مجازات برای این سارقین شدند.
.
