سلام خوزستان

انتشار اخبار سیاسی- اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خوزستان

سلام خوزستان

انتشار اخبار سیاسی- اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خوزستان

اخبار سیاسی و اقتصادی و تحلیل های روز




نگاه المانیتور به مسابقه والیبالیست های ایران و آمریکا در لس انجلس:
هواداران ایرانی که در بازی حضور پیدا کرده بودند پرچم ایران را در دست گرفته و تکان می دادند. شیلا ایرانی یکی از برنامه ریزان سفر تیم ایران به آمریکا می گوید: برای من، هدف ایجاد دیالوگ بین دو کشور است.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
المانیتور نوشت: تیم ملی والیبال ایران در حال جذب هواران بسیاری برای خود در  طول سفرش بخ آمریکا است.

به گزارش سرویس بین الملل «انتخاب»، در نخستین رویارویی با امریکا در روز نهم اگوست تیم ایران احساس می کرد که به تهران بازگشته است و این قابل فهم بود، چراکه بازی در لس انجلس یا تهرانجلس برگزار می شد که میزبان بسیاری از ایرانیان مقیم آمریکاست.

هواداران ایرانی که در بازی حضور پیدا کرده بودند پرچم ایران را در دست گرفته و تکان می دادند. شیلا ایرانی یکی از برنامه ریزان سفر تیم ایران به آمریکا می گوید: برای من، هدف ایجاد دیالوگ بین دو کشور است.

بهمن بخاری مدیر اجرایی بنیاد بین المللی جامعه مدنی گفت که این اتفاقات نشان دهنده ی تغییر فضا نسبت به ایران است.

براساس این گزارش، نمایندگان وزارت خارجه آمریکا در هنگام حضور تیم ایران در فرودگاه لس انجلس به دیدار آنها آمدند. مری هارف معاون سخنگوی وزارت خارجه آمریکا نیز از تیم ایران استقبال کرد.

گرگ سالیوان مشاور وزارت خارجه آمریکا در امور ایران گفت: ما این سفر را فرصتی بسیار خوب برای نشان دادن حسن نیت و تفاهم بین مردم دو کشور می دانیم.

وی اضافه کرد: بازی تیم ملی والیبال ایران با آمریکا، بخشی از برنامه های تبادلات وزرشی، فرهنگی، اموزشی و هنری بین جوامع مدنی دو کشور است.

این مقام وزارت خارجه آمریکا افزود: در کنار بازی و تمرین، بازیکنان ایران به همراه مسئولان فدراسیون والیبال به فروشگاه بزرگی در نزدیکی «اناهیم» رفته و همچنین به «یونیورسال استودیو» در هالیوود سر زدند.

سالیوان تصریح کرد: بازیکنان ایران و اعضای فدراسیون، سفیرانه نمونه مردم ایران بودند و ما خوشحالیم که با انها اشنا شدیم.

محمد رضا داورزنی رئیس فدراسیون والیبال ایران گفت که این سفر فرصت تقویت توانایی های تیم والیبال ایران بوجود آورد.

وی افزود: بخشی از استراتژی ما این است که بازی های دوستانه با کشورهای قدرتمند در حوزه ی والیبال داشته باشیم.

کری کلوسترمن رئیس فدراسیون والیبال آمریکا گفت: برای ما، این نوع دیپلماسی ورزشی، مسئله ی جدیدی نیست و با وجود اینکه سفر تیم ایران برای نخستین بار است که اتفاق می افتد اما ما با تیم کوبا نیم بازی رفت و برگشت داشته ایم.

مسئولان فدراسیون والیبال امریکا می گویند که انها به دنبال تعامل بیشتر با ایرانی ها هستند.

براساس این گزارش، مسئولان فدراسیون والیبال امریکا با تیم فدراسیون ایران توافقی برای همکاری های بیشتر امضا کردند. 

در پایان این گزارش آمده است: تیم امریکا سال آینده در چارچوب توافقات ایجاد شده، برای بازی با تیم ایران به تهران سفر می کند.






به عبارت دیگر برای کشور "الف" مهم نیست که اندازه جمعیت، شرایط اقتصادی، نوع سلاح و تعداد نیروی نظامی کشور "ب" چقدر است؛ بلکه آنچه مهم است این است که آیا کشور "ب" برای کشور "الف" یک تهدید و خطر محسوب می شود یا خیر.

عصر ایران ؛ جلیل بیات*:  : تلاش ها برای رسیدن به توافق جامع هسته ای طی بیش از دو هفته مذاکرات فشرده در نهایت منتهی به تمدید چهار ماهه برنامه اقدام مشترک ژنو شد. در حالی که بسیاری از کارشناسان گمان می کردند تعیین بیش از دو هفته زمان برای مذاکره آن هم در روزهای پایانی برنامه اقدام مشترک، منجر به حصول توافق جامع خواهد شد، این اتفاق روی نداد و مذاکرات برای چهار ماه دیگر تمدید شد. حال شاید این سوال بجا باشد که گره مذاکرات هسته ای کجاست؟ اجازه دهید کمی به قبل بازگردیم.

شش ماه پیش برنامه اقدام مشترک (که به اشتباه توافق ژنو خوانده می شود) خیلی ها را امیدوار کرد که حصول به توافق نهایی میان ایران و 1+5 نزدیک است. حتی پیشرفت هایی که در چند مرحله بعد از آن صورت گرفت این امیدواری ها را بیشتر ساخت. اما توقف پیشرفت ها در وین 4 علامت سوال بزرگی را در مقابل آنها ایجاد کرد. مشکل در کجا بود؟ به اعتقاد من مشکل در نوع نگاهی بود که نسبت به برنامه اقدام مشترک شکل گرفت. برنامه اقدام مشترک اگرچه در ایجاد فضای مثبت برای ادامه مذاکرات بسیار مهم بود، اما در واقع ورودی به اصل مذاکرات نداشت. 

به عبارت دیگر اگر تعهداتی که طرفین قبول کردند در ظرف شش ماه بعد از آن انجام دهند را کنار بگذاریم، برنامه اقدام مشترک (و مذاکراتی که تا قبل از وین 4 صورت گرفت) صرفا یک دستور کار بود. یعنی طرفین توافق کرده بودند که درباره چه موضوعاتی مذاکره کنند و لذا نام برنامه اقدام مشترک بر آن نهادند و از توافق خواندن آن حذر کردند. 

به همین دلیل وقتی طرفین در وین 4 وارد اصل مذاکرات (نگارش متن توافق) شدند تازه اختلافات نمایان شد و تا امروز نیز ادامه یافت تا طرفین را از دستیابی به توافق جامع باز دارد. حال این سوال مطرح شده است: مشکل لاینحل باقی ماندن مذاکرات هسته ای چیست؟

تیم مذاکره کننده ایران به خوبی دریافته است که مشکل اصلی در عدم اعتماد متقابل و شک و تردید طرفین نسبت به نیات، اهداف و اعمال یکدیگر است. اجازه بدهید کمی دقیق تر به این موضوع بپردازیم.

در عرصه بین الملل بیش از آنکه اهداف و نیات یک کشور مهم باشد، برداشتی که دیگر کشورها از اهداف و نیات آن کشور دارند مهم است. استفن والت استاد روابط بین الملل دانشگاه هاروارد در نظریه "توازن تهدید" عنوان می کند کشورها نه در برابر قدرت، بلکه در برابر کشورهایی موازنه ایجاد می کنند که برای آنها به شکل خاصی خطرناک جلوه می کند. وی در نظریه خود بر اهمیت نیات تجاوزکارانه به جای منابع مادی قدرت تاکید می ورزد. 

به عبارت دیگر برای کشور "الف" مهم نیست که اندازه جمعیت، شرایط اقتصادی، نوع سلاح و تعداد نیروی نظامی کشور "ب" چقدر است؛ بلکه آنچه مهم است این است که آیا کشور "ب" برای کشور "الف" یک تهدید و خطر محسوب می شود یا خیر. 

از این منظر آمریکا در برابر ژاپن که دارای فناوری و چندین نیروگاه هسته ای است واکنشی نشان نمی دهد. مهم تر از آن برای آمریکا چندان اهمیتی ندارد که پاکستان به عنوان یک کشور مسلمان که اتفاقا مامن گروه تروریستی القاعده هم می باشد دارای فناوری هسته ای و حتی بمب اتمی است و یا هند که اقتصاد رو به رشدی دارد و دارای سلاح هسته ای هم است با واکنش آمریکا مواجه نمی شود. به همین ترتیب موشک های بالستیک ایران هم برای عراق یا افغانستان مسئله نیست؛ چرا که ایران تهدیدی برای این دو کشور محسوب نمی شود. 

عدم اعتماد و تردید در نیات و اهداف یک کشور و وجود روابط خصمانه به اندازه کافی پتانسیل ایجاد تصویری تهدید آمیز از آن کشور در ذهنیت طرف مقابل را دارد. از سوی دیگر باید دانست زمانی که دو کشور در یک رابطه خصمانه به سر می برند، حضور آنها در پای میز مذاکره نه برای حل و فصل موضوع، بلکه برای اعلام مواضع و یا در بهترین حالت برای گرفتن امتیازات بیشتر و دادن امتیازات کمتر خواهد بود که این امر خود به فضای بی اعتمادی دامن می  زند. 

لذا آنچه می تواند به مذاکرات هسته ای میان ایران و 1+5 کمک کند تغییر تصاویر موجود از آنها در ذهنیت یکدیگر است. ایران و غرب (به خصوص آمریکا) باید تلاش کنند تصویر منتشر شده از خود برای طرف مقابل را اصلاح کنند. این اقدام می تواند یک دستور العمل برای دیپلماسی رسمی و البته دیپلماسی عمومی دو کشور باشد. 

بی گمان دولت مردان یک کشور برخاسته از آراء و عقاید مردم آن کشور هستند و نظرات آنها را اعمال می کنند. لذا جای هیچ شکی نیست که تصویر تهدیدآمیز ایران برای دولت مردان آمریکا با تصویر ایران برای مردم این کشور هیچ تفاوتی نداشته باشد و بالعکس تصویر آمریکا برای دولت مردان و مردم ایران نیز یکسان باشد. 

این موضوع را می توان در نظرسنجی های معتبری که طی سال های اخیر صورت گرفته مشاهده نمود. موسسه گالوپ در این باره اقدام به نظرسنجی از مردم آمریکا کرده که نتایج این نظرسنجی از سال 1989 لغایت 2011 در جدول ذیل نشان داده شده است. (1)

نظر شما روی هم رفته درباره ایران چیست؟


خیلی موافق

غالبا موافق

غالبا مخالف

خیلی مخالف

نظری ندارم


2011

2%

9%

42%

43%

4%


2010

1%

9%

39%

46%

4%


2009

2%

10%

38%

42%

7%


2008

1%

7%

43%

45%

4%


2007

1%

8 %

38%

48%

5%


2006

1%

6%

40%

46%

6%


2005

1%

11%

49%

33%

6%


2004

3%

14%

46%

31%

6%


2003

2%

11%

48%

31%

8%


2002

2%

9%

46%

38%

5%


2001

2%

10%

45%

38%

5%


1996

1%

5%

38%

46%

10%


1991

1%

12%

44%

35%

9%


1989

1%

4%

27%

62%

6%


   
 طبق نتایج این تحقیق، ایران در تمامی این سال ها تصویری نامطلوب در نزد اذهان آمریکاییها داشته به طوری که در سال 2011 از نظر 85 % پاسخ دهندگان آمریکایی کشوری اغلب و یا خیلی منفور بوده است. این نگاه بدبینانه نسبت به ایران پس از مطرح شدن پرونده هسته ای تشدید گردید. به طوری که «ایران عموماً از سال 2005 همیشه منفورترین کشور در نزد آمریکایی ها بوده است.»  در تحقیقی که در همین زمینه در سال 2011 توسط مؤسسه گالوپ صورت گرفته، پرسش شوندگان آمریکایی از میان 20 کشور مورد پرسش، بیشترین نظر منفی را به ترتیب درباره ایران، کره شمالی و چین داشته اند. (3)

مردم ایران نیز تصویری نامطلوب از آمریکا در ذهن خود دارند چنانکه در تحقیقی که سازمان افکار عمومی جهانی در سال 2008 انجام داده از مردم ایران خواسته شد نظر خود را درباره دولت آمریکا بیان کنند که جدول ذیل نتایج این تحقیق را نشان می دهد. (4)

نظر خود را درباره دولت آمریکا بیان کنید.(ایرانی ها در 6/12/2008)

خیلی موافق

2 درصد

تا اندازه ای موافق

3 درصد

تا اندازه ای مخالف

9 درصد

خیلی مخالف

84 درصد

نمی دانم

2 درصد

 مشاهده می شود تصویر ایران و آمریکا برای همدیگر تا چه اندازه نامطلوب بوده و مسلما در این فضا امکان نیل به تفاهم به سختی ممکن است. از این منظر ایران و آمریکا باید تلاش کنند این تصویر نامطلوب را تغییر دهند. در این راستا وزیر خارجه ایران تلاش های خوبی در بعد دیپلماسی رسمی (گفتگوهای مستقیم، لحن بیان متفاوت نسبت به گذشته و ...) و دیپلماسی عمومی (ارائه یادداشت برای رسانه ها و مطبوعات انگلیسی زبان و انتشار ویدئو کلیپ در فضای اینترنت) داشته است. آمریکا نیز به نوبه خود اقداماتی در این زمینه انجام داده که می توان به صحبت اوباما در مجمع عمومی سازمان ملل که ابراز داشت آمریکا به دنبال تغییر نظام ایران نیست و یا تلاش وی برای ملاقات حضوری و سپس تلفنی با حسن روحانی اشاره کرد. اما به هر تقدیر اصلاح تصویر دو کشور در نزد یکدیگر به تلاش های بیشتری نیاز دارد. در یادداشت بعدی در این باره بیشتر خواهم نوشت.

* کارشناس ارشد روابط بین الملل




جمهوری اسلامی ایران تنها کشوری بود که به گروه‌ها و طیف‌های عراق کمک کرد تا اختلافات را حل کرده و به توافق جامع دست پیدا کنند. این نقش موثر و حکیمانه بار دیگر جایگاه منحصر به فرد ایران را در حل تعارضات نشان داد.
غلبه عراق بر 3 توطئه در چند ماهبه گزارش مشرق، سعدالله زارعی طی یادداشتی در کیهان، به بررسی آخرین تحولات عراق پرداخت و نوشت: تحولات عراق با توافق طیف‌های شیعه بر سر انتخاب نخست‌وزیر جدید وارد مرحله تازه‌ای شد. انتخاب «حیدر العبادی» عضو برجسته فراکسیون «دولت قانون» وابسته به نوری المالکی در فرایند داخلی عراق و بدون دخالت و تأثیرگذاری خارجی نشان داد که ساختار سیاسی عراق این توانایی را دارد که در مدتی کوتاه بر سر حساس‌ترین موقعیت سیاسی به توافق برسد این در حالی است که دشمنان عراق گمان می‌کردند، بغداد در یک فرایند دمکراتیک و همگرایی داخلی قادر به پایان دادن به رقابت‌های داخلی نیست و بحث بر سر انتخاب نخست‌وزیر به یک مناقشه خونین و پایان‌ناپذیر تبدیل می‌شود. در خصوص این موضوع گفتنی‌هایی وجود دارد که به بعضی از آنها اشاره می‌شود:

1- براساس قانون اساسی عراق، بزرگترین فراکسیون انتخاباتی، کاندیدای خود را برای پست نخست‌وزیری و تشکیل کابینه به رئیس جمهور معرفی می‌نماید و رئیس جمهور موظف است فرد معرفی شده را برای تشکیل دولت جدید به مجلس معرفی نماید. پس از رأی اعتماد مجلس به کابینه- و نه نخست‌وزیر- دولت جدید کار خود را آغاز می‌نماید. در مورد فراکسیون برتر دو تفسیر وجود داشت. یک تفسیر مبتنی بر انتخاب نخست‌وزیر از فراکسیونی بود که پیش از شکل‌گیری مجلس موفق به کسب بیشترین تعداد کرسی‌های پارلمان 328 نفره شده است و یک تفسیر مبتنی بر انتخاب نخست‌وزیر از فراکسیونی است که بعد از شکل‌گیری مجلس بیشترین تعداد کرسی‌های پارلمان را در اختیار دارد. چهار سال پیش دادگاه قانون اساسی عراق در مناقشه میان فراکسیون برتر قبل و فراکسیون برتر بعد از شکل‌گیری مجلس، فراکسیون برتر پس از شکل‌گیری مجلس را ملاک و معتبر دانست و براساس آن فراکسیون ائتلاف شیعیان که حدود 168 کرسی را در اختیار داشت، نخست‌وزیر را از میان آن گروه داخلی شیعه که بیشترین تعداد کرسی شیعه را کسب کرده بود، ‌انتخاب و به رئیس جمهور وقت- جلال طالبانی- معرفی نمود در آن مقطع گروه وابسته به نوری المالکی- حزب‌الدعوه- کرسی بیشتری داشت و او که 91 کرسی مجلس را کسب کرده بود به نخست‌وزیری رسید و کابینه ائتلافی او اکثریت آراء نمایندگان پارلمان را کسب کرد این در حالی بود که فراکسیون سنی - شیعی ایاد علاوی دارای 93 کرسی از 295 کرسی مجلس شده بود.

در این دوره شیعیان نزدیک به 200 کرسی پارلمان را بدست آوردند که در این بین فهرست دولت قانون که ترکیبی از حزب‌الدعوه، نمایندگان منفرد، سازمان بدر، حزب فضیلت و... بود حدود 105 کرسی را بدست آورده بود. این فراکسیون از یک طرف بزرگترین گروه نمایندگان پارلمان در مرحله قبل از شکل‌گیری مجلس را در اختیار داشت و از طرف دیگر بزرگترین گروه پارلمانی درون شیعه نیز به حساب می‌آمد به گونه‌ای که سایر گروه‌های شیعی حتی در صورتی که با هم ائتلاف می‌کردند و به یک فراکسیون تبدیل می‌شدند، قادر به رقابت با فراکسیون دولت قانون وابسته به نوری‌المالکی نبودند با این وصف بطور طبیعی باید نخست‌وزیر را این فراکسیون معرفی می‌کرد اما از سوی دیگر یک اصل لازم‌الرعایه دیگر هم وجود داشت که با اصل پیشین تا حدودی در تعارض بود. فراکسیون‌های دیگر شیعه که در دور قبل در مورد ادامه نخست‌وزیری نوری‌المالکی توافق کرده بودند این بار درباره انتخاب نوری‌المالکی برای بار سوم ملاحظاتی داشتند و خواهان تغییر نخست‌وزیر و انتخاب فرد جدیدی بودند. استدلال گروه‌های شیعی این بود که انتخاب نخست‌وزیر و دولت یک فرصت است که از آن باید برای به میدان آوردن انرژی تازه و خلق فرصت‌های جدید استفاده کرد و به وسیله آن توطئه‌هایی که دشمنان عراق و مخالفان شیعه دنبال می‌کنند را خنثی کرد. آنان این همه را با تداوم دولت قبلی ناممکن می‌دانستند در عین اینکه همه آنان بر درستی راهی که دولت منتخب آنان طی 8 سال گذشته رفته است، تأکید داشتند و روشن‌ترین و مستدل‌ترین نشانه آن را کسب بیشترین کرسی پارلمانی و نیز بیشترین کرسی در انتخابات شوراهای استانی (مجالس محافظات) از سوی نخست‌وزیر آن دو دوره می‌دانند و حق هم‌چنین است. 

2- شیعیان که نزدیک به 61 درصد از کرسی‌های پارلمان عراق را در اختیار دارند پس از چند هفته بحث و گفتگو و بررسی راه‌حل‌ها و گزینه‌های مختلف تصمیم گرفتند که مانند گذشته، نخست‌وزیر را از میان بزرگترین گروه پارلمانی شیعه یعنی دولت قانون و حزب‌الدعوه انتخاب کنند در عین حال از میان فراکسیون برتر، فردی به غیر از نوری‌المالکی را برگزینند تا هم قاعده قانونی و توافق قبلی رعایت شده باشد و هم راه برای تشکیل دولت جدیدی که بتواند فضای تازه‌ای ایجاد کرده و انرژی تازه‌ای تولید کند و توطئه‌ها علیه عراق و شیعه را خنثی نماید، هموار شود اما این ابتکار عمل بیش از همه به همراهی فهرست دولت قانون و شخص نوری‌المالکی احتیاج داشت. فراکسیون دولت قانون در این میان پیشقدم شد و لااقل نیمی از اعضای آن اعلام کردند که به قاعده شکل‌گیری فراکسیون برتر (و به قول قانون اساسی عراق، کتله‌اکبر) پایبند بوده و حاضرند با سایر گروههای شیعه ائتلاف کرده و فراکسیون برتر را شکل دهند و این بود که کتله‌اکبر با نزدیک به 120 عضو پارلمانی شیعه شکل گرفت و بر این اساس رئیس ائتلاف پارلمانی شیعه (هم‌پیمانی عراق) دکتر ابراهیم جعفری از میان رهبران حزب الدعوه به رهبری مالکی‌ آقای حیدر العبادی که چهره شاخص این حزب پس از مالکی به حساب می‌آمد را بعنوان نخست‌وزیر به فؤاد معصوم رئیس‌جمهور جدید عراق معرفی کرد و او وی را برای تشکیل دولت به پارلمان معرفی نمود و نوری‌المالکی پس از دو روز تاخیر اعلام کرد که دولت جدید را قبول داشته و با آن همکاری می‌کند. در این راه‌حل قاعده کتله‌اکبر که نوری مالکی با استدلال به آن خود را برای معرفی دوباره ذی‌حق می‌دانست رعایت شد و هم سایر گروههای شیعی به آن تمکین کردند و راه را برای موفقیت حداکثری دولت حیدر العبادی هموار نمودند.

3- انتخاب حیدر العبادی در مدت کوتاه- کمی بیشتر از دو ماه پس از برگزاری انتخابات پارلمانی در دهم اردی‌بهشت‌ماه- یک موفقیت مهم به حساب می‌آید چرا که پیش از این بسیاری از تحلیلگران با اشاره به سابقه و شرایط کنونی عراق می‌گفتند که انتخاب دولت جدید در عراق تا پیش از مهرماه امکان‌پذیر نیست کمااینکه انتخاب نوری‌المالکی در دوره اول و دوره دوم پارلمان دست کم چهارماه به درازا کشید. از سوی دیگر توافق فراکسیون‌ها و رهبران شیعه روی نخست‌وزیر جدید و پایان دادن به مجادله‌های درونی میان احزاب شیعی که غیرطبیعی هم نبود، نشان داد که شیعیان در درون از انسجام لازم برخوردار بوده و نهادها و شخصیت‌های فیصله‌دهنده در میان آنان وجود دارد. این موضوع بیانگر آن است که شیعیان با همکاری اهل سنت و اکراد قادر خواهند بود بر شرایط امنیتی که محصول دست‌های فتنه‌انگیز خارجی و داخلی است، فایق بیایند. اگرچه عراق راه نسبتا طولانی در حل مشکلات امنیتی پیش رو دارد ولی در عین حال این توانایی در عراق به چشم می‌خورد و مسلما آزادسازی استانهای سنی‌نشین در غرب عراق از نفوذ و سیطره تروریست‌ها اولین دستور کار دولت جدید به حساب می‌آید. اعلام پشتیبانی رهبران کرد و سنی عراق از دولت حیدر العبادی که بلافاصله پس از معرفی او صورت گرفت هم بخوبی بیانگر آن است که آنچه شیعیان در انتخاب دولت جدید در پی آن بودند یعنی فضای تازه و فرصت‌های جدید، در دسترس آنان قرار گرفته است.

4- با بررسی مواضع و رویکردهای آمریکا، انگلیس، عربستان، ترکیه و بعضی از طیف‌های داخلی در عراق به وضوح درمی‌یابیم که از قبل از برگزاری انتخابات مجلس دست‌هایی در هم تنیده شده بود تا نظم سیاسی و حقوقی عراق که محصول مجاهدت همه طیف‌های شیعی، سنی و کردی بود را در هم بشکنند و نوعی آنارشیسم را جایگزین آن کرده و از آشفته‌ بازار عراق به منافع و مطامع خود دست پیدا کنند. آنان قبل از انتخابات تلاش کردند که نیروهای وابسته به خود را از مسیر صندوق‌ها و انتخابات بر سر کار بیاورند و برای آن میلیاردها دلار خرج کردند و انواع نیروها و رسانه‌های خود را برای تحقق آن به میدان آورند. ولی نتایج انتخابات که بر انتخاب گسترده‌تر نیروهای دین‌مدار و انقلابی تاکید می‌کرد این نقشه را نقش برآب کرد. پس از آن و به فاصله کوتاهی، همان دست‌ها، تروریزم مهار گسیخته را بر عراق تحمیل کرده و تلاش کردند تا آنچه با روش مسالمت‌آمیز به دست نیاورده‌اند را با توسل به قهر و خشونت به دست آورند. هدف اصلی آنان این بود که بغداد را به تصرف درآورده و نظم قبلی یعنی نظم فعلی را پایان یافته معرفی نمایند اما این اقدام و آنارشیسم امنیتی ناشی از آن اگرچه توانست اکثر مناطق سه استان سنی‌نشین الانبار، صلاح‌الدین و نینوا را دربر بگیرد ولی در تصرف پایتخت و توسعه بحران امنیتی به سایر مناطق عراق ناکام ماند و به جایی نرسید و پس از آن بود که آمریکایی‌ها پس از بررسی اوضاع امنیتی عراق، نومیدانه اعلام کردند که : «ساختار و توانمندی‌های امنیتی بغداد در حدی است که داعش فعلا قادر به رسوخ جدی در آن و فرو ریختن دیوارهای امنیتی نیست» کما این که ترکیه هم پس از نومیدی از فروپاشی سیستم امنیتی و سیاسی بغداد بار دیگر از جمهوری اسلامی ایران خواست که در بهبود روابط با بغداد به آنکارا کمک نماید.

پس از ناکامی از دو طریق انتخابات و آنارشی امنیتی، همه توجه دشمن به اختلافات درون شیعه در مورد انتخاب نخست‌وزیر معطوف گردید آنان معتقد بودند شیعیان قادر نیستند این مرحله را با آرامش و سعه‌صدر پشت سر بگذارند و درگیری نظامی بین گروه‌های مختلف شیعی حتمی است و از این رو معتقد بودند، از آنجا که تکیه عمده ساختار حقوقی، سیاسی و امنیتی جدید عراق به شیعیان که حدود 60 درصد جمعیت عراق را دربر می‌گیرند، وابسته است، به نتیجه نرسیدن پروسه انتخاب نخست‌وزیر در میان آنان به فروپاشی نظم جدید عراق منجر شده و راه را برای توطئه‌ها و زیاده‌خواهی دشمنان خارجی و داخلی عراق هموار می‌نماید. آنان با اشاره به ساز ناسازگار استان‌های غربی با بغداد و چالش امنیتی موجود در این سه استان و نیز رفتارهای گریز از مرکزی که طی یکی- دو سال گذشته و بخصوص در ماه‌های اخیر از سوی اربیل علیه بغداد مشاهده شده است، معتقد بودند، عدم توافق شیعیان، عراق را با بحران لاینحل مواجه و آن را به فروپاشی می‌کشاند.

انتخاب سریع نخست‌وزیر و اعلام همبستگی همه طیف‌های شیعی و اعلام پشتیبانی نوری المالکی نخست‌وزیر کنونی از آن و سپس اعلام حمایت دولت اقلیم کردستان عراق و گروه‌ها و شخصیت‌های سنی عراق از دولت جدید توطئه سوم هم درهم شکست و نشان داد که ملت و رهبران عراق می‌توانند توطئه‌های مختلف را خنثی کنند و البته در این میان نقش دوستان واقعی عراق هم قابل توجه بود. در این فرایند بدون تردید، جمهوری اسلامی ایران تنها کشوری بود که به گروه‌ها و طیف‌های عراق کمک کرد تا اختلافات را حل کرده و به توافق جامع دست پیدا کنند. این نقش موثر و حکیمانه بار دیگر جایگاه منحصر به فرد ایران را در حل تعارضات نشان داد.

5- نقش نوری المالکی در تاریخ جدید عراق بدون شک برجسته و افتخارآمیز و فراموش‌ناشدنی است. نوری مالکی در پرونده 8 ساله خود افتخارات بزرگی به ثبت رسانده است که شامل این موارد می‌شود:

1- خارج کردن عراق از اشغال نظامی آمریکا و انگلیس در حالی که این دو کشور به هیچ وجه مایل نبودند یک کشور اسلامی با این همه موقعیت حساس را رها کنند ولی ایستادگی شخصیت‌های عراق و به ویژه مجاهدت‌های موثر مالکی عراق را از اشغال آزاد کرد.  

2- کمک موثر نوری مالکی به سوریه برای برون رفت از بحران امنیتی و غلبه بر تروریزم بین‌المللی، منطقه‌ای و داخلی

3- اضمحلال منافقین و از میان بردن پادگان اشرف علی‌رغم فشار آمریکا برای حفظ منافقین در عراق

4- رونق بخشیدن به ساختار سیاسی جدید عراق به گونه‌ای که در انتخابات اخیر مشارکت 62 درصد شهروندان را رقم زد.

5- مقابله جدی با گروه‌ها و شخصیت‌های حامی تروریزم که مقابله با عدنان دلیمی و طارق‌الهاشمی و صدور حکم اعدام آنان دو نمونه از این مقابله می‌باشد.

6- پافشاری به اعدام صدام علی‌رغم مخالفت جدی آمریکا، انگلیس و رهبران عربی با آن

7- توسعه روزافزون مناسبات اقتصادی، فرهنگی و سیاسی با جمهوری اسلامی ایران علی‌رغم آن که این اقدام جهادگرانه برای او مشکلاتی را به وجود می‌آورد و با مخالفت جدی غرب و وابستگان منطقه‌ای آن همراه بود. بنابراین بدون تردید «ابواسرا»- نوری کامل المالکی - در روزی که کرسی را تحویل می‌دهد شایسته تقدیر و تعظیم فراوان است.



گزارش مشرق از رشد توان دفاعی رزمندگان مقاومت
از دهه 1980 میلادی، انواع سلاح‌های تک‌تیرانداز کالیبر50 به‌وفور در ارتش‌های جهان استفاده شده است. برخورد این گلوله در نواحی مثل بالا تنه در بسیاری از موارد به دو نیمه‌شدن فرد انجامیده و هنگام برخورد به دست یا پا نیز به احتمال بسیار بالا به قطع کامل عضو منجر می‌شود.
گروه دفاع و امنیت مشرق - بیش از 1 ماه از آغاز تهاجم وحشیانه رژیم صهیونیستی به نوار غزه می گذرد و با شروع فاز تهاجم زمینی صهیونیست ها به این منطقه، غافلگیری نیروهای اسراییلی به دست رزمندگان فلسطینی نکته بسیار مهمی از نظر نظامی و روانی محسوب می شود.

موشک های ضد زره ای که کابوسی برای زره پوش های صهیونیست ها شده تا تله های انفجاری و حملات هدفمند خمپاره ای که تا به امروز بیش از 100 نظامی صهیونیست را به هلاکت رسانده است، از جمله اقدامات قابل تحسین و مهم رزمندگان مقاومت است اما یکی از جدیدترین تاکتیک های مقاومت برای اشغال گران در این جنگ، سلاح های تک تیر انداز کالیبر سنگین بود که تلفات قابل توجهی را به نظامیان صهیونیست وارد کرده است که بر این اساس، نگاهی به اهمیت و تاثیر این سلاح ها در جنگ فعلی خواهیم داشت.

در ابتدا بهتر است که کمی در تاریخ به عقب برگشته و به یکی از خونین ترین نبردهای تاریخ بشریت که تک تیراندازان نقشی مهم در آن ایفا کردند بپردازیم. در جریان نبرد استالینگراد در جنگ جهانی دوم، تک تیراندازهای شوروی تعداد بسیار زیادی از افسران ارشد آلمانی، دیده بانها و حتی تک تیراندازان آلمانی را شکار کرده و راه را برای پیروزی ارتش سرخ هموار کردند.

صیاد 2 و غول دو کابوس جدید صهیونیستها+عکس و فیلم+18
واسیلی زایتسزف از تک تیرانداز مشهور روس در نبرد استالینگراد

یکی از اثرات حضور این تیراندازان، ضربه روانی بود که به ارتش آلمان وارد شد و در حقیقت با ایجاد فضایی از ترس، روحیه سربازان آلمانی را نابود کرده و از طرفی روحیه سربازان شوروی را به شدت افزایش دادند.

امروز و در جریان نبرد غزه نیز صهیونیستها وارد منطقه ای شدند که به وسیله حملات هوایی و توپخانه ای خودشان به شدت آسیب دیده است. اما این خانه ها و تاسیسات آسیب دیده یک مشکل بزرگ برای نیروهای زمینی اسراییل ایجاد کردند و آن هم این مسئله است که این شرایط برای یک تک تیرانداز یک وضعیت ایده آل به حساب می آید.

بر اساس تصاویری که پیش از این از نیروهای مقاومت در دسترس بود این نیروها به سلاح تک تیرانداز معروف روسی یعنی سیمینوف مجهز بودند. این سلاح روسی در بسیاری از جنگ های دهه اخیر به خوبی وارد عمل شده و توانسته است اثر گذار باشد. اما یک نکته عملکرد این سلاح را در نبرد بر علیه سربازان اسراییلی محدود می کند.

با توجه به تصاویر موجود، اکثر سربازان اسراییلی که در این تهاجم شرکت کرده اند به جلیقه های ضد گلوله مدرن مجهز هستند و تک تیرانداز فلسطینی در صورتی که می خواستند با سلاحی مثل سیمینوف آنها را به صورت موثر هدف قرار دهند می بایست بیش از حد به آنها نزدیک می شدند که این مسئله می توانست به لو رفتن موقعیت آنها منجر شود.
صیاد 2 و غول دو کابوس جدید صهیونیستها+عکس و فیلم+18
رزمنده فلسطینی مجهز به سیمینوف

اما در چند سال اخیر، ورود دو سلاح به سازمان رزم نیروهای مقاومت فلسطینی باعث شد تا این نیروها در این بخش دست برتر را پیدا کنند. آنچه از تصاویر مشخص است نیروهای مقاومت به اسلحه ای مجهز شده اند که شباهت فراوانی به سلاح تک تیرانداز ایرانی یعنی صیاد 2 دارد.

اسلحه تک تیرانداز صیاد 2 بر اساس تلاش های مهندسان ایرانی بر اساس یک سلاح اتریشی به تولید انبوه رسیده و به یگان های نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران تحویل شده است. این سلاح از گلوله های کالیبر 12.7 میلی متری بهره برده و سرعت دهانه گلوله‌های آن در حدود 879 متر بر ثانیه است.

صیاد 2 و غول دو کابوس جدید صهیونیستها+عکس و فیلم+18
رزمندگان فلسطینی مجهز به سلاح شبیه به صیاد-2

برد موثر این سلاح تا فاصله 1500 متری به همراه دقت بالا تضمین شده است. اما نکته مهم در مورد این سلاح قدرت تخریب و نفوذ بالای آن است. 

از دهه 1980 میلادی به این سو سلاح های تک تیرانداز کالیبر 50 به وفور توسط ارتش های مختلف جهان مورد استفاده قرار گرفته است. برخورد این گلوله در نواحی مثل بالا تنه شامل سینه و شکم در بسیاری از موارد به نصف شدن فرد مورد اصابت قرار گرفته منجر شده و در زمان برخورد به دست و یا پا نیز به احتمال بسیار بالا به قطع کامل عضو منجر می شود.

صیاد 2 و غول دو کابوس جدید صهیونیستها+عکس و فیلم+18
گلوله 12.7 میلی متری

در حقیقت می توان گفت که پوشیدن و یا نپوشیدن جلیقه ضد گلوله برای هدف این سلاح هیچ تفاوتی نداشته و نفوذ تخریبی صد در صد این گلوله ضمانت شده است.

برای درک این قدرت به نظر این مثال کافی می باشد: « انرژی گلوله یک سلاح هجومی در زمان خروج از دهانه 1291 پوند بر هر فوت است که این رقم برای گلوله های کالیبر 12.7 برابر با 12943 پوند بر هر فوت است.این یعنی 11652 پوند بر فوت بیشتر که خود نشان می دهد قدرت تخریب این گلوله در چه حدی است. حتی در صورت پنهان شدن در پشت یک دیوار سیمانی یا بتی و یا حتی در درون زره پوش ها نیز هدف مورد نظر سالم نخواهد ماند.»

برای دیدن قدرت تخریب این گلوله ها به تصاویر زیر دقت کنید. توجه داشته باشید که دیدن این تصاویر به همه افراد توصیه نمی شود.


اما داستان سلاح‌های سنگین تک‌تیرانداز مقاومت به همین جا ختم نشد و همزمان با اوج‌گیری نبرد غزه، نیروهای مقاومت از سلاح تک‌تیرانداز جدید خود به نام "غول" رونمایی کردند. منابع فلسطینی اعلام کردند که این سلاح تک‌تیرانداز کالیبر 14.5 میلی متر بوده و برد آن در حدود 2000 متر است.

اطلاعات زیادی از سلاح جدید مقاومت منتشر نشده است، اما احتمالا با وجود پیچیدگی های خاص مربوط به ساخت این گونه از سلاح‌ها احتمالا دانش ساخت آن به غزه منتقل و در آنجا به تولید رسیده است. برای نمونه و با مقایسه ای با دیگر سلاح‌های تک‌تیرانداز کالیبر 14.5 میلی‌متر می توان سرعت دهانه گلوله این سلاح را بیش از 1100 متر در ثانیه عنوان کرد. 

ناگفته پیداست که انرژی و قدرت تخریب "غول" فلسطینی حتی از صیاد 2 نیز بیشتر است.
صیاد 2 و غول دو کابوس جدید صهیونیستها+عکس و فیلم+18
گلوله 14.5 میلی متر

نکته جالب اینجاست که پس از رونمایی از این سلاح، یک پزشک اسرائیلی در مصاحبه با شبکه دوم تلویزیون رژیم صهیونیستی اعلام کرد که تا آن تاریخ نزدیک به 150 سرباز صهیونیست به دلیل مورد اصابت قرار گرفتن با گلوله‌های سلاح "غول" دست و یا پای خود را از دست داده اند.

البته به دلیل سانسور شدید اخبار و تصاویر مربوط به تلفات نظامیان صهیونیست در نبرد غزه نمی توان به رقم صحیحی دست یافت اما شاید بتوان صحبت همین پزشک صهیونیست را نشانه ای هر چند کوچک از عمق تلفات وارده به نظامیان صهیونیست دانست.

رونمایی از سلاح غول و استفاده از آن ضد نظامیان صهیونیست


با این اوصاف می توان امیدوار بود، حال که این دو سلاح جدید در زمان مناسب به دست رزمندگان فلسطین رسیده و اشغالگران قدس را با غافلگیری تلخ رو به رو کرده، اثرات آن با تولید بیشتر و انتقال آن به مناطق مختلف فلسطین اشغالی، بیش از امروز عیان و قابل بررسی باشد.

یک منبع آگاه از تسلیح گروه تروریستی داعش توسط ناتو از طریق برخی کشورهای اروپای شرقی به ویژه یوگسلاوی و ترکیه خبر داد.
کد خبر: ۴۲۶۱۴۱
تاریخ انتشار:۲۵ مرداد ۱۳۹۳ - ۱۵:۱۴-16 August 2014
یک منبع آگاه از تسلیح گروه تروریستی داعش توسط ناتو از طریق برخی کشورهای اروپای شرقی به ویژه یوگسلاوی و ترکیه خبر داد.

به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از روزنامه آمریکایی ورلد تریبون، برخی کشورهای اروپای شرقی با نظارت سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) گروه تروریستی دولت اسلامی شام و عراق (داعش) را تسلیح کرده اند.

بنا بر این گزارش به نقل از منابع دیپلماتیک اعلام شده است که این گروه از کشورهای وابسته به اتحاد جماهیر شوروی سابق چون بلغارستان، کرواسی، رومانی و اوکراین تسلیحات نظامی ضد تانک، موشک، خمپاره و تجهیزات زرهی درخواست کرده و منابع اطلاعاتی ناتو روند انتقال این تسلیحات را از اروپا تحت عنوان کمک های بشر دوستانه به سوریه تسهیل نموده اند.

این منبع همچنین فاش کرد که گروه تروریستی داعش این سلاح ها و تجهیزات نظامی را در سال 2013 از این کشورها درخواست کرد و ترکیه و یوگسلاوی نقش مهمی در عملیات تجهیز تسلیحاتی این گروه ایفا کرده اند.
وال استریت ژورنال ادامه داد:‌ دولت اوباما به هنگام جنگ غزه،‌ انتقال محموله هایی از موشک های ضد زره "هیل فایر" به اسرائیل را متوقف کرد. این اقدام پس از آن صورت گرفت که وزارت دفاع آمریکا تایید کرد انتقال این محموله موشک به اسرائیل بدون اطلاع کاخ سفید در حال انجام بود.
کاخ سفید از ارسال محموله های سلاح از آمریکا به اسرائیل اطلاع نداشت.
به گزارش عصر ایران،‌  روزنامه آمریکایی وال استریت ژورنال نوشت: اسرائیل در ماه گذشته میلادی و به هنگام جنگ غزه از وزارت دفاع‌ آمریکا سلاح دریافت کرد. این انتقال سلاح البته بدون کسب موافقت کاخ سفید (ریاست جمهوری آمریکا) و وزارت دفاع این کشور (پنتاگون) انجام شد.
این دریافت سلاح در قالب برداشت اسرائیل از انبارهای سلاح و مهمات آمریکا در اسرائیل صورت گرفت.
وال استریت ژورنال ادامه داد:‌ دولت اوباما به هنگام جنگ غزه،‌ انتقال محموله هایی از موشک های ضد زره "هیل فایر" به اسرائیل را متوقف کرد. این اقدام پس از آن صورت گرفت که وزارت دفاع آمریکا تایید کرد انتقال این محموله موشک به اسرائیل بدون اطلاع کاخ سفید در حال انجام بود.
این روزنامه اضافه کرد:‌ رابطه میان ارتش های اسرائیل و آمریکا به صورت طبیعی ادامه دارد اما دو طرف در سطح دیپلماتیک در وضعیت برخورد قرار دارند.

توپخانه ارتش اسرائیل در نزدیکی منطقه غزه

وال استریت ژورنال: ارسال سلاح از آمریکا به اسرائیل بدون اطلاع اوباما

 وال استریت ژورنال تاکید کرد: کاخ سفید تلاش می کند مانع از حملات اسرائیل به غزه شود اما همزمان با درخواست سری و محرمانه ارتش اسرائیل از ارتش آمریکا برای دریافت مهمات بدون کسب موافقت اوباما روبه رو می شود. رویترز هم در گزارشی با عنوان " آمریکا نظارت بیشتری بر انتقال سلاح به اسرائیل اعمال می کند" نوشت‌: وزارت خارجه آمریکا اعلام کرده دولت اوباما  تصمیم گرفت ارسال سلاح به اسرائیل تحت نظارت بیشتری قرار بگیرد.
هم اکنون حماس و اسرائیل در آتش بس چند روزه ای به سر می برند. جنگ اسرائیل علیه غزه منجر به کشته شدن 1945 فلسطینی شد که بیشتر آنها غیرنظامی بودند. در مقابل، ‌69 اسرائیلی هم در این جنگ کشته شدند که 64 نفر آنها نظامی و 3 اسرائیلی هم غیرنظامی بودند.وال استریت ژورنال توضیح داد:‌ مسؤولان کاخ سفید و وزارت خارجه امریکا به هنگام جنگ غزه‌،‌ از اینکه اسرائیل به راحتی توانست از وزارت دفاع آمریکا (پنتاگون) مهمات دریافت کند متعجب و شگفت انگیز شده اند.این روزنامه اضافه کرد:‌ از آن زمان تاکنون دولت اوباما تاکید دارد روند انتقال سلاح به اسرائیل با نظارت بیشتری همراه شود. 

وال استریت ژورنال گزارش داد:
حملات هوایی آمریکا در هفته جاری، به پیشمرگه‌ها امکان بازپس‌گیری دو شهر در دامنه‌های اربیل را داد، که چند روز پیش از آن در یک شکست حیرت‌آور در مقابل داعش، از دست داده بودند و این گروه افراطی توانسته بود تا حدود ۳۰ کیلومتری مرکز اقلیم کردستان عراق نزدیک شود.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
وال استریت ژورنال نوشت: ایران و آمریکا، گروه تروریستی «داعش» را دشمن مشترک خود می‌دانند.

به گزارش «انتخاب»، مبارزات پیشمرگه‌های کرد در عقب راندن شورشیان افراطی داعش باعث شد که ایران و آمریکا در کنار هم قرار بگیرند و برای تقویت نیروهای مبارز کرد، برای شکست دادن دشمن مشترک، وارد عمل شوند.

حملات هوایی آمریکا در هفته جاری، به پیشمرگه‌ها امکان بازپس‌گیری دو شهر در دامنه‌های اربیل را داد، که چند روز پیش از آن در یک شکست حیرت‌آور در مقابل داعش، از دست داده بودند و این گروه افراطی توانسته بود تا حدود ۳۰ کیلومتری مرکز اقلیم کردستان عراق نزدیک شود.

روز دوشنبه، در مخمور، یک گزارشگر شاهد دیدار فرماندهان ارشد کرد با مشاوران ایرانی در مرکز فرماندهی عملیات بود. حدود ۵۰ کیلومتر دورتر در شهر اربیل، مشاوران آمریکایی با فرماندهان پیشمرگه و نیروی هوایی عراق در این هفته دیداری مشابه داشتند.

به باور وال استریت ژورنال، این دیدارهای موازی به روشنی نشان می‌دهد که دو رقیب دیرینه برای نفوذ در عراق، دریافته‌اند که با دشمنی مشترک روبرو هستند و با تلاشی هماهنگ به تجدید حیات پیشمرگه‌ها که برای زمانی طولانی بصورت اسطوره‌ای در میان نیروهای مختلف عراقی شناخته شده بودند و از آنها به عنوان تواناترین نیروی مبارز عراق یاد می‌شد، کمک کردند.

وزارت امور خارجه آمریکا اذعان کرده است که ایالات متحده و ایران از درک و تفاهم متقابل در تهدید ناشی از «داعش» برخوردارند، ولی ماری هارف، سخنگوی این وزارتخانه می‌گوید «این لزومأ به معنای داشتن منافع استراتژیک مشترک نیست.»

در طول یک مرز حدوداً ۱۰۰۰ کیلومتری، که زمانی امن‌ترین و مرفه‌ترین منطقه عراق به حساب می‌آمد، نیروهای کرد اکنون با شورشی که به یک ارتش تبدیل شده و هرگز تصور آن را نمی‌کردند، روبرو شده‌اند.

در حالی که داعش به سوی اربیل پیشروی می‌کرد، پیشمرگه‌ها عقب نشستند. پیشمرگه‌ها در داخل و خارج عراق به عنوان خط اول دفاعی علیه افراطیون محسوب می‌شدند. اما عملیات داعش و واکنش پیشمرگه‌ها در هفته گذشته، هم واقعیت و هم تصوراتی که در باره این گروه وجود داشت، را نشان داد .

عراقی‌ها، کردها و آمریکایی‌ها به سرعت به واقعیات مربوط به توانایی‌های پیشمرگه‌ها پی بردند.

مقام‌های کرد می‌گویند این اضطراری بودن تهدید است که متحدان غیرمحتمل را در کنار پیشمرگه‌ها، که در موضع بهتری از هر نیروی دیگری در خاورمیانه قرار دارند، گرد آورده است تا از سوی آنها علیه داعش، که قصد برپایی خلافت اسلامی افراطی را دارد، بجنگند.

هلگرد حکمت علی، یک سخنگوی پیشمرگه، می‌گوید «تمام مرزهای ما مورد تهدید قرار گرفته و سراسر یک جبهه جنگ شده است.»

وی همچنین گفت از مشارکت ایرانی‌ها در جبهه مخمور بی‌خبر بوده، اما در ادامه افزود انتظار داشت که کشورهای منطقه به کمک پیشمرگه ها بشتابند، و ما از این امر استقبال می‌کنیم.

رامان مجید، یک نماینده سیاسی اتحادیه میهنی کردستان، که دارای روابط تاریخی با ایران است، گفت «ایران حمایت خود را نشان داده است.»

وال استریت ژورنال در ادامه این مقاله می‌نویسد، برای آمریکا، پیشمرگه در خط مقدم جبهه استراتژیک آمریکا برای عقب راندن داعش از عراق قرار دارد. در حالی که حملات هوایی آمریکا با هدف متوقف کردن پیشروی داعش آغاز شده، با این حال آمریکا امیدوار است که نیروهای کرد، پیکارجویان داعش را به عقب براند.

تلاش برای متوقف کردن داعش، به دخالت حدود ۱۰۰۰ پرسنل نظامی آمریکا در عراق و همکاری مصلحتی بین کردها و دولت مرکزی عراق منجر شد. فرانسه هم روز پنجشنبه ارسال سلاح و مهمات به عراق را آغاز کرد و از دیگر کشورهای اروپایی خواست از آن کشور پیروی کنند.

حالا، هر روز صبح، وزیر پیشمرگه‌ها با دیگر فرماندهان کرد، فرماندهان نظامی عراق و مشاوران آمریکایی در اتاق عملیات مشترک دراربیل دیدار می‌کنند.

فارن افرز:
همزمان با این پیشروی ها ، اقدامات این گروه بحران شدید انسانی را در میان اقلیت های مسیحی و ایزدی عراق به دنبال داشته و موجی از ترس و وحشت را در سراسر منطقه کردستان عراق به راه انداخته است .
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
فارن افرز در گزارشی به قلم باراک مندلسون تحت این عنوان که « چرا داعش به دنبال رویارویی با آمریکاست » نوشت: دولت اسلامی عراق و شام ، داعش ، در حال پیشروی است. این گروه دو ماه پس از حملات گسترده خود در شمال و مرکز عراق اکنون پیشروی به سمت اربیل مرکز کردستان عراق را آغاز کرده است.

به گزارش «انتخاب»، همزمان با این پیشروی ها ، اقدامات این گروه بحران شدید انسانی را در میان اقلیت های مسیحی و ایزدی عراق به دنبال داشته و موجی از ترس و وحشت را در سراسر منطقه کردستان عراق به راه انداخته است .

داعش همچنین به پیشروی های خود در سوریه ادامه داد و حتی ظرف چند روز توانست بخش های شهر مرزی عرسال لبنان را به اشغال خود درآورد.

اقدامات داعش بسیاری را به هراس انداخته و این گروه دشمنان بسیاری پیدا کرده است. نظامیان عراقی ، سوری و لبنانی ، شبه نظامیان شیعه عراقی و لبنانی ، کردهای عراق ، سوریه و ترکیه و نیز نیروهای مخالف سوری اسلام گرا و سکولار برای مقابله با این گروه بسیج شده اند و آمریکا نیز به صف دشمنان داعش پیوسته است.

از چشم انداز نظامی ، تمایل داعش برای مقابله با گروه های مختلف در جبهه های متعدد اقدامی در خور توجه است. این گروه با تضعیف بسیاری از رقبای خود تا حدودی جسورتر شد . تسلیحات پیشرفته و مرگباری که این گروه در مسیر پیشروی در عراق به غنیمت گرفت به تقویت این گروه کمک کرد و داعش در نهایت توانایی حیرت آوری در سازماندهی و استقرار مجدد نیروهای خود همزمان با تغییر نیازهای عملیاتی این گروه نشان داد.

شهرت این گروه در زمینه برخورداری از قابلیت های نظامی و ارتکاب اقدامات وحشیانه رو به افزایش گذاشت و در مقابل تضعیف مقاومت ها در برابر اقدامات این گروه و فرار غیرنظامیان را از هر شهر و منطقه ای به دنبال داشت که داعش در حال پیشروی به آنجا بود.

پیشروی تقریبا بلامانع داعش به سمت اربیل، موجب حیرت کاخ سفید و بسیاری از دیگر ناظران شد. بسیاری پیش بینی می کردند کانون فعالیت های این گروه در عراق ، در بغداد پایتخت که اکثر ساکنان آن سنی هستند متمرکز باشد. آنها همچنین معتقد بودند نیروهای پیشمرگه کرد از توانایی و قدرت کافی برای مقابله با حملات داعش برخوردار هستند و قادر به پیشگیری از پیشروی های این گروه خواهند بود.

اما این پیش بینی ها اشتباه از آب درآمد و دولت اوباما را وادار به مداخله کرد. برخی همچنان معتقدند حملات هوایی آمریکا علیه داعش ممکن است به تضعیف این گروه بینجامد و به همین علت راهبرد داعش ممکن است غیرقابل پیش بینی به نظر برسد.

در واقع اقدامات اخیر داعش ادامه تلاش های اولیه این گروه برای گسترش کنترل خود بر مناطق جدید و منابع طبیعی ، اجرای ایدئولوژی افراط گرایانه و نیز افزایش برتری این گروه در میان گروه های تندرو قلمداد می شود.

در حال حاضر نمی توان گفت که آیا قصد داعش، تحریک آمریکا برای مداخله است یا این ارزیابی اشتباه است. باور این موضوع که داعش متوجه نبود تهدید مرکز منطقه کردستان عراق به منزله به چالش کشیدن ائتلاف آمریکا با کردها و تحریک این کشور به اقدامی مقابله جویانه است دشوار به نظر می رسد.

احتمال می رود داعش این چالش را به عنوان شرایط برد- برد تلقی می کند.

چنانچه آمریکا نمی توانست از متحدان خود محافظت کند، نیروهای داعش قادر بودند به عمق خاک منطقه کردستان عراق پیشروی کنند و بسیاری از ساکنان غیرسنی مجبور به فرار می شدند.

اگر آمریکا تصمیم می گرفت از جانب متحدان خود مداخله کند همچنانکه به این اقدام نیز متوسل شد در آن صورت داعش باید به این باور می رسید که می تواند مواضع خود را در میان گروه های تندرو تقویت کند.

داعش می تواند از حملات هوایی به عنوان مدرکی دال بر آن استفاده کند که واشنگتن در حال راه اندازی جنگ علیه اسلام است و خود را حامی مسلمانان در برابر حملات « صلیبی » نشان دهد.

به طور کلی چنانچه داعش بخش وسیعی از قلب خاورمیانه را به تصرف خود درآورد ، حاکمیت اسلامی را اجرا و با رژیم های مرتد و حامیان آنها مقابله کند القاعده مجبور به حمایت کامل از این گروه خواهد شد.

هواداران داعش از پیشتر از همه جهادیون خواسته اند تا از عمر البغدادی سرکرده این گروه حمایت کنند. در نتیجه احتمال می رود شمار جنگجویانی که با ترک القاعده به داعش می پیوندند افزایش یابد.
علاوه بر این فرماندهان القاعده نیز برای ترک این شبکه و عضویت در داعش تحت فشار قرار خواهند گرفت.

در واقع کشاندن پای آمریکا به مداخله نظامی در عراق خطرات چشمگیر و قابل توجهی به دنبال خواهد داشت.

داعش پاسخی برای حملات هوایی آمریکا ندارد. آمریکا قادر است با حملات هوایی خود ضربات مهلکی به داعش وارد کند که می تواند به تضعیف این گروه بینجامد و با حمایت از نیروهای کرد در جبهه زمینی مانع از پیشروی های داعش در شمال عراق شود.

اما رویکرد محتاطانه باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا درباره مداخله خارجی و نیز بی میلی آشکار وی از اینکه بار دیگر گرفتار جنگ عراق شود ظاهرا موجب کاهش خطرات پیش روی داعش شده است.

در واقع به نظر می رسد آمریکا تمایل به مداخله نظامی چندان گسترده ای در عراق ندارد و ترجیح می دهد دامنه این مداخله محدود باشد.

علاوه بر این ، اجتناب اوباما از توسل به هر اقدامی در سوریه بدان معناست که مناطق تحت کنترل داعش صرفنظر از آنچه در عراق روی می دهد به مکانی امن برای این گروه تبدیل خواهد شد.

مداخله در عراق خطرات و پیامدهایی را به دنبال خواهد داشت اما چنانچه آمریکا در این زمینه پیشگام نباشد تهدید های داعش رو به افزایش خواهد گذاشت.

دستیابی به یک راه حل پایدار برای این مسئله، مستلزم تحولات سیاسی عمیق در عراق و سوریه است که واشنگتن نسبت به این مسئله توجه چندانی نشان نداده است.

بعید به نظر می رسد این تحولات به قدری سریع محقق شود که بتواند به تهدیدی فوری پاسخ داد. عملیات هوایی داعش را به میزان قابل توجهی تضعیف خواهد کرد اما حملات محدود آمریکا تنها کمکی جزئی و ناکافی خواهد بود.

مقابله با داعش تا حدودی خشم و نفرت از آمریکا را به دنبال خواهد داشت اما خطر پیشروی های داعش بسیار بیشتر خواهد بود. 
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد