سلام خوزستان

انتشار اخبار سیاسی- اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خوزستان

سلام خوزستان

انتشار اخبار سیاسی- اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خوزستان

اخبار سیاسی و اقتصادی و تحلیل های روز




حسن روحانی:
به هیچکس اجازه نمی‌دهیم بین قوا اختلاف بیاندازد/ 90 درصد مردم پشتیبان تیم مذاکره‌کننده هستند
به گزارش مشرق، حجت‌الاسلام روحانی رئیس جمهور کشورمان در همایش سفرا و روسای نمایندگی‌های ایران در خارج از کشور با بیان اینکه سیاست خارجی دکترین مستقل ندارد و جزئی از استراتژی ملی است، گفت: مردم در خرداد سال گذشته به ما گفتند در برخورد با بیگانگان با منطق و استدلال و از موضعی شجاعانه اما مدبرانه با در نظر گرفتن منافع بلندمدت حرکت خود آغاز کنیم.

وی ادامه داد: تورم نقطه به نقطه را از 45 درصد به 14 درصد رساندیم و تورم را تا پایان سال به زیر 25 درصد خواهیم رساند.

رئیس‌جمهور کشورمان با بیان اینکه برنامه دولت بدون در نظر گرفتن موفقیت یا عدم موفقیت مذاکرات هسته ای است، تصریح کرد: در سیاست خارجی اگر محاسبات ما درست نباشد یا هزینه زیادی خواهیم داد یا شکست می‌خوریم.

رئیس‌جمهور کشورمان ادامه داد: عده‌ای در جهان ایران‌هراسی، اسلام‌هراسی و شیعه‌هراسی را رواج می‌دهند و عده‌ای نیز در داخل تعامل‌هراسی را رواج می‌دهند.

رئیس‌جمهور کشورمان با بیان اینکه برخی در داخل می‌گویند چرا به خارجی‌ها نزدیک می‌شوید، تصریح کرد: برخی ترسوها و بزدل‌های سیاسی اعتماد به نفس ندارند و همه را مانند خودشان گمان می‌کنند.

وی ادامه داد: هر وقت مذاکرات شروع می‌شود برخی‌ می‌گویند ما داریم می‌لرزیم، به جهنم، بروید و جای گرم برای خود پیدا کنید.

حجت‌الاسلام روحانی با بیان اینکه بهترین دیپلمات‌های جهان را داریم، خاطرنشان کرد: دولت کار بزرگی کرده، یک نمونه آن همین توافق ژنو است که اگر عده‌ای ممنون این زحمت‌کشان نباشند دیر یا زود ممنون خواهند شد و تاریخ قضاوت خود را انجام خواهد داد.

رئیس‌جمهور کشورمان ادامه داد:‌ ما می‌خواهیم با همه دنیا حتی همه کشورهایی که سال‌ها با آنها در تنش بودیم رابطه برقرار کنیم.

وی با بیان اینکه اگر اطمینان پیدا کنیم منافع ملی ما در خطر نیست در آینده می‌توانیم به یک رابطه عادی با این کشورها برسیم، تصریح کرد: بعضی از تاریخ عقب هستند و حرف‌هایشان برای صد سال پیش بوده است.

حجت‌الاسلام روحانی با بیان اینکه ما به دنبال برد - باخت نیستیم، خاطرنشان کرد: دنیا بداند که ما هیچ عجله‌ای در مذاکرات نداریم و مسئله هسته‌ای یک بحران تصنعی است.

حجت‌الاسلام روحانی در ادامه سخنان خود پیرامون مذاکرات هسته‌ای گفت: ما در بحث هسته‌ای هیچ عجله‌ای نداریم ولی تاخیر را به صلاح نمی‌دانیم. بنده عرض می‌کنم که پایه‌های تحریم شکسته است و در این هیچ تردیدی ندارم و باید بدانیم شرایط گذشته باز نخواهد گشت و ما با تحریم مقابله کردیم.

وی افزود: ما همزمان در مذاکره با 1+5 در حال شکستن تحریم‌ها هستیم و آنها هم می‌دانند که ما چگونه تحریم‌ها را می‌شکنیم. ما تحریم‌ها را ظالمانه و ضد بشری می‌دانیم و به آنان گفته‌ایم که تحریم‌های شما غلط و ضد بشری بوده است. شما داروهای بیماران ما را نیز تحریم کردید که این موضوع در تاریخ می‌ماند.

رئیس‌جمهور با غلط خواندن تحریم‌های هسته‌ای گفت: ما در عین اینکه تحریم‌ها را غلط می‌دانیم اما برنامه اقتصادیمان را به طور جدی دنبال می‌کنیم تا مشکلات کشور را حل کنیم.

حجت‌الاسلام روحانی تصریح کرد: ما مسئله هسته‌ای را یک بحران تصنعی می‌دانیم ما در بحث هسته‌ای هیچ مشکلی نداریم. قطعا آنان بعد از توافق نهایی نیزخواهند گفت که جلوی ایران را در ساخت بمب هسته‌‌ای گرفته‌ایم.

وی با طرح این سوال که چرا اسرائیل امروزه بیش از هر زمان دیگری رسوا شده است گفت: امروز اسرائیل در افکار عمومی دنیا از لحاظ اخلاقی و حقوقی محکوم شده است. چرا در فضای مجازی اسرائیل محکوم شده است چرا که فضای دنیا تغییر کرده است. امروز یک قدرت جدید به میدان آمده و آن شبکه‌های اجتماعی و جوانان هستند.

رئیس‌جمهور تصریح کرد: هیچ زمانی مانند جنگ اخیر غزه به اسرائیل شکست نخورد و مفتضح نشد. امروز اسرائیل در افکار عمومی دنیا آدم‌کش و کودک‌کش است و منهدم‌کننده بیمارستان‌ها و مدارس است. حتی بزرگ‌ترین مدافعان اسرائیل نیز نتوانستند از آن دفاع کنند. چراکه شرایط دنیای امروز فرق کرده است و روشن شده است که چه کشوری به دنبال سلاح کشتار جمعی است و چه کشوری به دنبال آن نیست.

روحانی با بیان اینکه جمهوری اسلامی هیچ زمانی به دنبال سلاح کشتار جمعی نبوده و نخواهد بود گفت: چه آژانس باشد و چه نباشد جمهوری اسلامی به د نبال سلاح جمعی نبوده، نیست و نخواهد بود. این موضوع را دنیا بداند که ما به جد به دنبال مذاکره و حل مسائل هستیم و دنیا بداند که ما مذاکره را برای مذاکره نمی‌پذیریم. مذاکره باید در زمان معقول و به راه‌حل درست برسد و ما در این خصوص آماده‌ایم با منطق و استدلال صحبت کنیم.

رئیس‌جمهور با بیان اینکه از شفاف‌تر شدن مسائل هسته‌‌ای‌مان هراسی نداریم گفت: ما خود در این زمینه داوطلب هستیم ما خودمان آژانس را دعوت کردیم تا دوربین‌هایشان در مراکز هسته‌ای ما قرار گیرد.

وی افزود: دنیا باید واقعیت کنونی را بپذیرد و لمس کند و بداند ما اراده جدی برای حل و فصل مسائل داریم و به هیچ عنوان از حقوقمان عقب‌نشینی نمی‌کنیم. این دولت، دولتی نیست که بخواهداز حقوق ملت خود عقب‌نشینی کند.دولتی که بهترین و بالاترین پشتیبانی مردمی را به همراه دارد و در بهترین شرایط برای اتحاد با سران دیگر قوا است.

وی افزود: سایر قوا نیز در کنار ما هستند و همه ما درکنار هدایت‌های رهبری هستیم و یک ید واحده در کشور هستیم و به هیچ کس اجازه نمی‌دهیم بین قوا اختلاف بیاندازد و خدایی ناکرده که الحمدالله وجود نیز ندارد به رهبری توهین کند.

روحانی تصریح کرد: ما یک ملت بزرگ‌، خودباور، مستقل، دلیر، مسلمان و ایثارگر هستیم و امروز ایستاده‌ایم و در میدان مذاکره نیز البته با لبخند سخن می‌گوییم، آنانی که از لبخند خوششان نمی‌آید رویشان را برگردانند. ما در مذاکرات البته با لبخند حضور خواهیم داشت و تدبیر می‌کنیم و انشالله به پیروزی دست پیدا خواهیم کرد.

وی ادامه داد: همین جا لازم می‌دانم که از وزیر امور خارجه متخصص، مدبر و هوشیار و تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای از طرف مردم تشکر کنم. تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای بداند 90 درصد مردم پشتیبان آنان هستند و دعای خیر رهبری بدرقه آنان بوده و خواهد بود.

وی ادامه داد: امیدوارم ایشان راضی باشند که بگویند همین اواخر در ماه مبارک رمضان رهبری معظم انقلاب فرمودند من مرتب برای تیم مذاکره کننده هسته‌ای دعا می‌کنم و حس می‌کنم که کارزار سختی دارند.

روحانی خاطرنشان کرد: زمانی که رهبر معظم انقلاب و ملت ما اینچنین هستند تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای قوی است و اعتماد به نفس بالا داشته و کاملا مسلط به قوانین بین‌المللی است.

وی گفت: ‌نگوییم ما یکی هستیم و طرف مقابل 6 کشور؛ که یک مرد جنگی به از صد هزار؛ ما منطق داریم و تکیه‌مان بر قانون است.

رئیس‌جمهور از اقتصاد و فناوری به عنوان یکی از مهمترین مسائل زمان ما یاد کرد و گفت: ‌همه شما سفرا بدانید که تلاش‌تان در کنار سایر وظایف‌تان باید روان‌سازی روابط ما با جهان باشد.

وی افزایش سرمایه‌گذاری و روان‌سازی روابط تجاری، بانکی و پولی را کار بزرگ سفارتخانه‌ها برشمرد و افزود: در چارچوب اقتصاد مقاومتی از مشکلات عبور خواهیم کرد اما امروز هیچ کس در دنیا بدون رابطه با دیگران نمی‌تواند به اهداف خود دست یابد.

روحانی همسایگان و منطقه را اولویت اول سیاست خارجی کشور خواند و اظهار کرد: در این 11 ماه عمر دولت به اکثر همسایگان نزدیک‌تر شده‌ایم و با بقیه نیز صمیمی هستیم. به جز یکی دو کشور که امیدواریم آنها هم به جرگه اکثریت بپیوندند و «شاذ من الغنم» نباشند.

وی ادامه داد:‌ منطقه برای ما اهمیت دارد همچنان که روابط با دیگر کشورهای آسیایی و جهانی نیز برای ما مهم است و اکنون جایگاه ما در منطقه و جهان بهتر شده است.

رئیس‌جمهور به استقبال مردم و رسانه‌ها در سفرهای سازمان ملل و داووس اشاره کرد و گفت: آمریکایی‌ها گفتند که رژیم صهیونیستی می‌خواست هر آنچه ما -ایران- بافته بودیم پنبه کند اما اعتراف کردند و در نظرسنجی‌هایشان نشان داده شد که بافته‌های خودشان پنبه شد.

وی با تاکید بر اینکه شرایط جهان تغییر کرده است و اقتصاد و فناوری در کنار هم معنی می‌یابد، بیان کرد: باید با اقتصاد و فناوری تؤامان با سرعت بیشتر به پیشرفت دست یابیم.

روحانی با ابراز امیدواری نسبت به ره‌توشه کردن مباحث جلسه امروز و دیگر جلسات و نیز رهنمودهای مقام معظم رهبری از سوی سفرا گفت: ای ره‌توشه موجب دستیابی ما به اهداف بیشتر شده و موجب خوشحالی مردم خواهد شد که آن نیز به نوبه خود خوشحالی خدا و حضرت ولی عصر (عج) را در پی خواهد شد.

منبع: فارس






گزارش ویژه کمیته روابط خارجی مجلس عوام انگلستان
یک گزارش منتشر شده از کمیته روابط خارجی مجلس عوام انگلستان، از اهداف پشت پرده لندن در مورد بازگشایی سفارتخانه خود در تهران پرده برداشت.

به گزارش مشرق، «پایگاه اطلاع رسانی مجلس عوام انگلیس» نوشت: کمیته روابط خارجی مجلس عوام انگلیس اخیرا گزارشی ویژه را پیرامون ایران منتشر ساخته است.

بر اساس این گزارش، در بخشی از این گزارش آمده است:«کمیته روابط خارجی انگلیس از تصمیم دولت در زمینه بازگشایی سفارتخانه خود در ایران استقبال می‌کند . این سفارتخانه پیرو برخی فعل و انفعالات در نوامبر سال 2011 بسته شد.»

در بخش دیگر این گزارش آمده است:« فقدان روابط دیپلماتیک مستقیم با ایران، مانع از توانایی انگلیس در شکل دهی حوادث و رویدادها، جمع آوری اطلاعات و ایجاد ارتباطات پرسنلی ضروری در مسیر روابط دیپلماتیک شده‌اند.»

در این گزارش همچنین آمده است:« دوره طولانی مدت سکوت موجب شده تا انگلیس کمتر در ایران به چشم آید.»

در این گزارش ویژه امده است: : «این کمیته با لحاظ این مهم که احتمالا چشم اندازی از توافق دائمی بابت اجازه غنی سازی اورانیوم به ایران وجود نخواهد داشت، حضور انگلیس در مذاکرات هسته‌ای را به رسمیت می‌شناسد و اذعان می‌کند که باید غنی سازی ایران محدود شود.»

گفتنی است، یک سخنگوی وزارت خارجه انگلیس اخیرا از تلاش لندن در بازگشایی سفارتخانه این کشور در تهران خبر داده بود.

این مقام دیپلماتیک بدون اشاره به تاریخ دقیق و جزئیات بیشتر اظهار داشته بود که که ابتدای بازگشایی سفارتخانه با شروع به کار چند نفر از کارکنان و در بخش کوچکی خواهد بود.

«محمدحسن حبیب‌الله‌زاده»، کاردار غیر مقیم ایران در انگلیس نیز گفته است که سفارت انگلیس در تهران به زودی بازگشایی می‌شود.منبع: فارس



روزنامه های اصلاح طلب:
روزنامه های اصلاح طلب در شماره امروز خود، دولت قبل را مقصر دو ماجرای تاسف بار این روزها معرفی کرده اند: سقوط هواپیما و استفاده از روغن پالم در لبنیات.
احمدی نژاد مقصر سقوط هواپیما و واردات روغن پالم است
گروه اقتصادی مشرق -روزنامه آرمان، در شماره روز دوشنبه خود، دولت سابق را مقصر سقوط هواپیما معرفی کرده و نوشته است: یک هواپیما سقوط کرد تا رسانه‌ها به فکر وضعیت صنعت حمل‌و‌نقل کشور بیفتند، پیش از آن اما کمتر رسانه‌ای از وضعیت حمل‌و‌نقل و اثرات تحریم‌ها صحبت می‌کرد.

بیشتر اخبار رسانه‌ای ما منحصر به نقل قول‌های تکراری از دولتمردان بود، دولتمردانی که سال‌ها پیش، از کاغذ پاره بودن تحریم‌ها صحبت می‌کردند بدون آنکه به تقویت توان داخلی کشور بپردازند. 

هواپیمای سپاهان‌ایر روز گذشته ساعت 9:18 بر فراز فرودگاه مهرآباد دیده شد و با چرخشی 180درجه‌ای به سمت جاده فتح حرکت کرد، اما با انفجاری مهیب دم هواپیما وسط جاده جا ماند، همه این حوادث چند ثانیه بیشتر طول نکشید. دود غلیظی شمال فرودگاه مهرآباد؛ جاده فتح وخیابان گلها در تهرانسر را فرا گرفت، اما این دود سال‌ها پیش از صنعت حمل‌و‌نقل کشور برخاسته بود ولی هیچ کس آن را ندیده بود. 

بیش از هر چیز همه به واردات ماشین‌ها و هواپیماهایی پرداختند که فاقد کیفیت بود. صنعت حمل‌و‌نقل کشور یکی از آسیب‌دیده‌ترین بخش‌هایی بود که کشور ما در چند سال اخیر شاهدش بود. حال برخی رسانه‌ها اشکال را در دولت یازدهم می‌بینند در حالی که دولت یازدهم یک سالی است که صنعت بیمار حمل‌و‌نقل کشور را به ارث برده است. 

محمود جامساز اقتصاددان در گفت‌وگو با آرمان معتقد است که روند حرکت و تحرک دولتمردان در گذشته و امروز به گونه‌ای نبوده و نیست که صنایع کشور را مدرن کند. ما که سال‌ها کالای چینی وارد می‌کردیم. اکنون باید انتظار داشته باشیم که روند موجود به دولت یازدهم هم سرایت کند. 

جمشید پژویان اقتصاددان نیز معتقد است تحریم‌ها به کشور آسیب رساند اما بیش از هر چیز مدیریت ناکارآمد کشور را در 10سال اخیر دچار مشکل کرده است بنابراین نباید مسئولین فعلی را مقصر شناخت. ما باید آثار و تبعات تحریم را بپذیریم اما کسی که بیش از همه از صنعت هوایی کشور اطلاع دارد وزیر مقتدر دولت اصلاحات است. به گمان بسیاری در دوران او بود که صنعت حمل‌و‌نقل کشور توانست نفس بکشد. 

احمد خرم هم با بیان اینکه مقصر دولت‌های نهم و دهم هستند، تصریح کرد: تبعات آن دامن دولت آقای روحانی را گرفته است. اینکه الان بیاییم وضیت موجود را بررسی کنیم و راهکار بدهیم و اگر راهکار داده نشد یا با تأخیر انجام شد به گردن دولت بیندازیم بی‌انصافی و برخورد سیاسی‌کارانه است.

احمدی نژاد مقصر سقوط هواپیما و واردات روغن پالم استروزنامه اعتماد هم، دولت دهم را مقصر استفاده از روغن پالم در لبنیات معرفی کرده و در مطلبی با تیتر «استفاده از روغن پالم در لبنیات به دولت دهم برگشت»، نوشته است: محمد قبله، دبیر انجمن صنایع روغن نباتی در ذکر تاریخچه استفاده از پالم گفت: «از سال 86 که قیمت‌گذاری محصولات لبنی تا 2/5 درصد چربی مشمول قانون تعزیرات حکومتی و محصولات با میزان چربی بالای 2/5 درصد از نظر قیمت‌گذاری آزاد اعلام شد، قابل پیش‌بینی بود که ممکن است برخی واحدهای تولیدی برای اینکه محصولات خود را بدون زیان عرضه کنند، به استفاده از برخی مواد اولیه ارزان‌تر روی آورند.» 

قبله تصریح کرد: «در سال 86 اداره نظارت بر مواد غذایی وزارت بهداشت مجوز استفاده از روغن پالم را در صنعت روغن نباتی صادر کرد که در واقع شکل این روغن جامد است، ولی میزان ترانس پایین‌تری نسبت به روغن‌های جامد قبلی دارد. در عین حال، وزارت صنعت نیز سعی کرد با ابزارهای مختلف مانند کالابرگ، میزان مصرف روغن پالم را در کشور کاهش دهد، به‌طوری که میزان مصرف روغن مایع از سهم شش درصدی به 45 درصد رسید و از سال 68 نیز روغن پالم به جای جامد شدن از طریق هیدروژنه شدن، وارد صنعت روغن‌نباتی شد.» 

دبیر انجمن روغن نباتی افزود: «در سال 86، 28 درصد ترکیب روغن وارداتی به کشور به روغن پالم اختصاص داشت که این رقم در سال 87 به 57 درصد، سال 88 به 50 درصد، سال 89 به 44 درصد، سال 90 به 46 درصد و سال 91 به 44 درصد رسید و طبق برآورد اولیه، این میزان در سال 92 نیز حدود 45 درصد روغن وارداتی به کشور بوده است که حدود 650 هزار تن برآورد می‌شود.»

احمدی نژاد مقصر سقوط هواپیما و واردات روغن پالم استروزنامه ایران نیز دولت سابق را مقصر استفاده از روغن پالم در لبنیات معرفی کرده و نوشته است: در فاز اول هدفمندی یارانه‌ها به دلیل آن‌که دولت می‌خواست مانع افزایش قیمت محصولات لبنی و حتی روغن شود به تولیدکنندگان اجازه داد میزان مصرف روغن پالم افزایش پیدا کند.

 آمارهای واردات روغن پالم نیز نشان می‌دهد که از سال 86 میزان واردات این روغن در مسیر افزایش قرار گرفت. در سال 86، 87 و 88 به ترتیب میزان واردات روغن پالم به 28، ‌57 و 50 درصد رسید. سال 89 نیز این رقم به 44 درصد، سال 90 حدود 45 درصد، ‌91 بیش از 45 درصد و 92 بیش از 46 درصد رسید.


احمدی نژاد مقصر سقوط هواپیما و واردات روغن پالم استروزنامه شرق
 هم درباره واردات روغن پالم نوشته است: واردات روغن «پالم» بعد از تشدید تحریم‌ها افزایش یافته است. در حالی که واردات این روغن در سال 90، 81 تن به ارزش 99 هزاردلار برآورد شده در سال پس از آن ورود «پالم» به شش‌هزارو 252 تن به ارزش 9 میلیون و 505 هزاردلار رسیده است. این یعنی 9500 درصد افزایش و 96 برابر. 
در جریان تحریم‌ها و کشمکش دو طرف مبادله اما بازار خوبی هم برای واردکنندگان «پالم» ایجاد شد و صنایع غذایی هم که از وجود روغنی به‌مراتب ارزان‌تر بهره می‌بردند؛ قیمت‌های محصولاتشان را با درصد افزایش متعارف تعیین کردند. 
در این بین وقتی انگشت اتهام به‌ سوی واردکنندگان نشانه گرفته شد؛ آن‌ها با ارائه مجوز قانونی ورود پالم، مقصر این ماجرا را وزارت بهداشت و وزارت صنعت دانستند که اجازه ورود روغن نخل را داده است، اما به این نکته اشاره نکردند که این مجوز ورود، برای مصارفی در صنایع بهداشتی و آرایشی و نه غذایی بوده است.



عکس/ آیا این شخص ابوبکر بغدادی است؟

۲۰ مرداد ۱۳۹۳  -  ۱۶:۴۴
انتشار عکسی از سناتور جان مک کین با فردی که گفته می‌شود ابوبکر بغدادی است توجهات زیادی را در شبکه‌های اجتماعی برانگیخت.
در این تصویر که متعلق به حضور مک کین سناتور آمریکایی در ماه مه 2013(در اوج جنگ با تروریست های تکفیری در سوریه) در مرز سوریه با ترکیه در حال دیدار با جمعی از شورشیان سوری است که به نظر می‌رسد ابوبکر بغدادی سرکرده اصلی داعش نیز در میان آنهاست.

عکسی از سناتور مک کین با ابوبکر بغدادی

منبع: فارس
زارعی در گفتگو با مشرق مطرح کرد؛
کارشناس مسائل خاورمیانه معتقد است که حمله آمریکایی ها به مواضع داعش در عراق بسیار محدود و نمادین بوده و تنها برای گوشزد کردن دو خط قرمز آمریکا به این گروه صورت گرفته است.
گروه بین‌الملل مشرق- نام گروهک تروریستی داعش اولین بار در اوج بحران سوریه شنیده شد. این خبر درحالی شنیده می شد که گروه‌های معارض سوری، ایران و عراق را به تلاش برای ایجاد گروهی جعلی به منظور ایجاد تفرقه‌ بین مخالفین دولت بشار اسد متهم می‌کردند. بعد از سوریه، حالا نوبت به عراق رسیده است که جنایات سازمان‌یافته این گروهک تروریستی را تجربه کنند.
تهاجم گروهک تروریستی داعش به شمال عراق از 20 خردادماه با سقوط شهر موصل به صورت گسترده آغاز شد و اکنون حدود 3 ماه از آغاز این حمله می‌گذرد که طی چند روز اخیر شاهد موضع گیری و اقدام نظامی آمریکا، انگلیس و فرانسه بوده ایم.

دو خط قرمزی که آمریکا به داعش یادآوری می‌کند /// آماده انتشار

باراک اوباما رئیس‌جمهور آمریکا روز پنج‌شنبه 16 مردادماه در سخنرانی خود گفت: اگر شبه‌نظامیان داعش امکانات و تسهیلات آمریکایی از جمله کنسولگری این کشور در اربیل را تهدید کنند، حمله نظامی را در دستور کار قرار خواهد داد.
جان کری وزیر خارجه آمریکا نیز حملات داعش علیه ایزدی‌ها و مسیحیان را به شدت محکوم کرده و گفت: نشانه‌های هشداردهنده نسل‌کشی در نقاط تحت نفوذ داعش دیده می‌شود.

دیوید کامرون نخست وزیر انگلیس روز جمعه ضمن ابراز نگرانی شدید از وضعیت ناامید کننده صدها هزار نفر از مردم شمال عراق، به دنبال حملات گروهک تروریستی داعش، از پیشنهاد باراک اوباما رئیس‌جمهوری آمریکا برای حمله هوایی محدود برای کمک به نیروها عراقی حمایت کرد.
فرانسوا اولاند رئیس‌جمهور فرانسه هم با آغاز حمله آمریکا علیه مواضع داعش گفت: فرانسه حاضر است برای پایان دادن به رنج غیرنظامیان، سهم خودش را ادا کند. وی افزود: "جامعه بین‌المللی نمی‌تواند خطری را نادیده بگیرد که با قدرت گرفتن این گروه تروریستی، عراق و همه منطقه را تهدید می‌کند."

در همین حین، حمله هوایی ارتش آمریکا به مواضع داعش در منطقه "مخمور" در جنوب شهر اربیل، روز جمعه 17 مردادماه و علی‌رغم تهدیدات داعش آغاز شد. داعش در پاسخ به اعلام موافقت اوباما با حمله نظامی و آمادگی ارتش آمریکا برای حمله به داعش تهدید کرده بود: اگر اوباما تهدید نظامی خود را علیه پایگاه‌های ما عملی کند، بلافاصله تمام مراکز و چاه‌های نفتی عراق را نابود خواهیم کرد.

خطوط قرمزی که آمریکا به داعش تذکر می‌دهد

با توجه به آن‌چه گفته شد، این سؤال پیش می‌آید که علت موضع‌گیری ناگهانی آمریکا و متحدینش یعنی انگلیس و فرانسه و حمله به مواضع داعش توسط ارتش آمریکا چیست. خبرنگار بین‌الملل مشرق در این خصوص با "سعدالله زارعی" کارشناس مسائل خاورمیانه گفتگو کرده که متن این مصاحبه به شرح زیر است.

با توجه به تحولات اخیر عراق و حمله جنگنده های نیروی هوایی آمریکا به مواضع داعش، آیا می‌توان نتیجه گرفت این تحلیل که "آمریکایی ها با پول سعودی داعش را ایجاد کرده اند" فرضیه ای اشتباه است یا اصولا این اقدام آمریکایی ها ناقض این فرضیه نیست؟

عملیات نیروهای آمریکایی صرفاً یک عملیات نمادین است و تأثیری بر عملکرد یا قوت و ضعف داعش ندارد، همان‌گونه که تأثیری بر تروریسم در عراق هم نگذاشته است. صرفاً یک اقدام نمادین بود که به سه چهار نقطه حمله محدود کردند و هدفشان هم صرفاً این بود که خطوط قرمز خود را به نیروهای داعش تذکر داده باشند.

آمریکایی‌ها در عراق دو خط قرمز دارند: یکی پایگاه نظامی این کشور است که در شمال غرب اربیل واقع شده است و نگران هستند که تحرکات داعش به شمال عراق هم منتقل شود و در نهایت امنیت پایگاه این کشور با مشکل مواجه شود. در حقیقت آمریکایی‌ها با توجه به اتفاقی که در لیبی برای سفارت این کشور و سفیر واشنگتن افتاد، این بار می‌خواهند پیش‌دستی کنند و نگذارند همان اتفاق در عراق و برای پایگاه نظامیشان بیفتد.

دومین خط قرمز آمریکایی‌ها، مسیحیان عراق هستند که با توجه به اتفاقاتی که طی روزهای گذشته در منطقه شمال غرب استان نینوا افتاد و یک شهر مسیحی‌نشین به تصرف داعشی‌ها درآمد و تعداد زیادی از مسیحیان قتل‌عام شدند، آمریکایی می‌خواهند به عوامل داعش تذکر دهند که این اقدامات آن‌ها با برخورد غرب مواجه خواهد شد.

همین اقدامی که آمریکایی‌ها انجام داده‌اند، اگرچه نمادین بوده، اما روحیه نژادپرستانه و تبعیض‌آمیز آن‌ها را نشان می‌دهد آن‌ها مردم را در حقیقت به دو دسته تقسیم کرده‌اند: دسته‌ای که باید از آن‌ها حمایت و حفاظت شود، و دسته‌ای که محافظت از آن‌ها ضرورتی ندارد. خود این رویکرد، ماهیت اقدام به ظاهر ضدتروریستی آمریکا در عراق را زیر سؤال می‌برد.

اوباما در اظهارات اخیر گفته است که مسئله داعش و امنیت عراق به یک اولویت برای آمریکا تبدیل شده، اما حل و فصل مسئله داعش طی چند هفته قابل حل شدن نیست و به زمان بیشتری نیاز دارد. اوباما در بخشی از سخنان خود نیز اشاره کرده است که حل شدن مساله داعش ارتباط مستقیم با تشکیل دولت در عراق دارد. لطفا در مورد مفهوم این سخنان رئیس جمهور آمریکا توضیح دهید.


این ادعا که یک ادعای ریاکارانه است، چون اگر مسئله عراق به یک اولویت برای واشنگتن تبدیل شده است، پس چرا در تجهیز ارتش عراق به سیستم‌های پیشرفته‌ای که بتوانند با آن به تروریست‌های داعش ضربات اساسی وارد کنند، تعلل می‌کنند؟ چرا روی تغییر و تحول در حکومت عراق تأکید می‌کنند، در حالی که در وضعیت فعلی که تهدیدات امنیتی از جانب داعش کشور را آسیب‌پذیر کرده است، صحبت کردن از تغییر در حکومت فقط این وضعیت را بدتر می‌کند؟ بنابراین آن‌چه که اوباما در عراق انجام می‌دهد با چیزی که می‌گوید مبنی بر این‌که امنیت عراق اولویت اول ماست، درتضاد کامل قرار دارد. به نظر می‌آید که اوباما درباره چیزی صحبت می‌کند که برای محقق شدنش هیچ کاری انجام نداده است.

نکته دیگری که هست این‌که آمریکا وظیفه تأمین امنیت در عراق را به نیروهای امنیتی این کشور واگذار کرده است و می‌گوید که نمی‌شود داعش را در مدتی کوتاه جمع و جور کرد. آمریکا باید بگوید که برای حل و فصل بحران امنیتی تروریست‌های داعش در عراق، چه سهمی را حاضر است به عهده بگیرد و چه کارهایی را حاضر است انجام دهد. اما اوباما به جای آن‌که از یک وظیفه معین و یک سری اقدامات مشخص صحبت کند، در واقع مثل یک پیش‌گو فقط درباره طولانی شدن بحران داعش در عراق صحبت کرده است.

در خصوص این مساله که حل شدن مساله گروه تروریستی داعش گره خورده به تشکیل دولت در عراق باید بگویم که این به نوعی دخالت در امور داخلی عراق محسوب می‌شود و آمریکایی‌ها می‌خواهند تحرکات داعش را به نوعی با تغییرات دلخواه خود در حکومت عراق هم‌جهت کنند. این هم باز ادعای بی‌تقصیری آمریکا در تشکیل گروهک داعش و تحرکات آن‌ها در خردادماه در عراق را زیر سؤال می‌برد. بنابراین مشخص می‌شود که آمریکایی‌ها با اهداف داعش که همان تغییر در حکومت عراق است، هم‌جهت هستند.


حال که حکومت اقلیم کردی شرمنده شده و هماهنگی با دولت مرکزی را به اجرا می گذارد و حمایت های هوایی و تسلیحاتی دولت مرکزی از حکومت اقلیم، آن ها را در مسیر همگرایی سنتی کردی – شیعی قرار داده ، ورود آمریکایی‌ها به "بازی جنگ" با داعش یعنی اینکه این همگرایی به نفع آمریکا نیست و برای اینکه قافیه حضور ساکت آمریکایی در عراق و در مقابل تروریسم داعشی و وهابی با ضرری جدی روبرو نشود، چند بمب لیزری و هوشمند را نصیب توپخانه داعشی ها کرده ولی خود داعشی ها را در اولویت نمی داند.
چرا آمریکا به داعش حمله محدود کرد؟
گروه بین‌الملل مشرق - وقتی آمریکایی ها عراق را ترک می کردند، ناچار بودند که با برخی جریان های سیاسی، عشایری و یا بعثی به عنوان یک جریان کودتایی در مقابل حکومت مالکی، هماهنگ و همپیمان شوند. آمریکایی‌ها و دوستان منطقه ای آن ها در ترکیه، عربستان و اردن و امارات و قطر، برای به نتیجه رساندن این گروه عراقی از چیزی دریغ نکردند. تولید تنش و چالش برای حکومت مرکزی عراق و گستره نفوذ منطقه ای ایران، حاصلی جز اینکه قدرت حکومت مرکزی عراق و نفوذ ایران افزایش یابد و جریان های یاد شده از میدان اثر گذاری خارج شوند، چیز دیگری نبود.

درست است که آمریکا و دوستانش شکست خورده اند ولی مسئله این است که باید با روش و طرح جدیدی به میدان باز گردند. 

یک تجربه نیم بند در سوریه، سعودی ها و آمریکایی ها و صهیونیست ها را وسوسه کرد. اگر از سیاستمداران و برخی عشایر مزدبگیر و بعثی ها کاری ساخته نیست، با یک جریان تکفیری –وهابی که شعار انقلابی و اسلامی می دهد و می تواند با موتور محرک ارتجاع عرب از سراسر خاورمیانه  و شمال آفریقا و حتی غرب، «جنگجویان کور و بی رحم و پر انگیزه» را به خدمت گرفته و یک «لشکر اجاره ای» به راه انداخت. این هم یک کارت بازی جدید و فرصت نو برای آزمون شانس بازگشت به قدرت توسط آمریکایی ها و دوستان منطقه ای اوست. 

با اینکه داعش، حاصل یک پروژه مشترک غربی، صهیونیستی و ارتجاع عرب است و چهره ای زشت در منطقه و جهان دارد ولی، اهمیت ثروت نامحدود کشورهای اسلامی در خاورمیانه، برای غرب و صهیونیست، این ارزش را دارد که برای آن دست به هر کاری بزنند.

حاصل کار داعش باید بازگرداندن آمریکا و دوستان صهیونیسم و مرتجع عرب منطقه ای و منافع آن هاست و این که جبهه مستقل و مقاومت منطقه‌ای را از گردونه قدرت و نفوذ خارج کنند. 

آمدن داعش به عرق آنقدر سوال بر انگیز بود که اصل پروژه اشغال مناطق شمالی و غربی عراق را زیر سوال ببرد ولی اقدامات وحشیانه داعشیها که انحصارا توسط صهیونیست ها در غزه و فلسطین شاهد آن بودیم، به پرونده ویژه داعش نیز افزوده شد.

چرا آمریکا به داعش حمله محدود کرد؟
آمریکا که با ادعای مبارزه با تروریسم در سال 2001 همه جهان را وارد یک شوک بزرگ و هزینه های گزاف کرده، حالا در عراق تماشاچی داعش است که شورای امنیت سازمان ملل آن را به عنوان تروریسم و تهدید جهانی و منطقه ای شناسایی کرده است. مقامات آمریکایی می گویند اگر وارد اقدام علیه داعش شوند، «محدود و انحصارا» برای منافع آمریکا خواهد بود. 

چون بازرانی باز هم در طرح های منطقه ای فریب خورده است، ابتدا به عنوان بی طرف در کنار موصل، ساکت است و حتی به حکومت مرکزی و دولت مالکی فشار می آورد. تا اینجای کار خوب است و چند صد نفر نظامی آمریکایی که وارد بغداد شده اند کاری با داعش ندارند و حتی «ارزیابی می کنند داعش برای ورود به بغداد، با کدام مشکل روبروست» !!

دولت عراق از آمریکا درخواست سلاح می کند که بنا به قراردادهای امنیتی و تسلیحاتی باید انجام شود و حتی اگر قراردادی هم نبود، بنا به ضرورت مبارزه با تروریسم باید، در ارسال سلاح تسریع می شد.

دولت عراق به سراغ روس ها رفته و با دریافت هواپیما و هلیکوپتر و تسلیحات و مهمات دیگر، معادله امنیتی را تغییر می دهد. داعش از تعادل خارج می شود  و سراغ مسیحیان و کردهای استان نینوا می رود و یک باره همه چیز تغییر می کند. بعثی ها برای داعش خط و نشان می کشند و آمریکا هم که می ترسد، از برنامه نابودی داعش در عراق عقب بماند، به حمایت از بارزانی وارد عملیات های محدود و نمادین بر علیه داعش می شوند.

چند هفته قبل که اقلیم کردی در مقابل خرید سلاح حکومت مرکزی از روسیه، از آمریکا درخواست سلاح و مهمات کرده بود، کاخ سفید آن را بی جواب گذاشت ولی حالا که روسیه سلاح و مهمات داده و اراده ملی عراقی با پشتوانه مرجعیت گام های مهمی در سرکوب داعش به حمایت از کردها و مسحیان در کنار بقیه اقوام و طوائف عراقی بر می دارد، آمریکایی ها یک باره طرفدار کردها شدند که کمی دیر شده است و نوعی رسوایی را منتقل می کند. 

چرا آمریکا به داعش حمله محدود کرد؟
حال که حکومت اقلیم کردی شرمنده شده و هماهنگی با دولت مرکزی را به اجرا می گذارد و حمایت های هوایی و تسلیحاتی دولت مرکزی از حکومت اقلیم، آن ها را در مسیر همگرایی سنتی کردی – شیعی قرار داده، ورود آمریکایی‌ها به «بازی جنگ» با داعش یعنی اینکه این همگرایی به نفع آمریکا نیست و برای اینکه قافیه حضور ساکت آمریکایی در عراق و در مقابل تروریسم داعشی و وهابی با ضرری جدی روبرو نشود، چند بمب لیزری و هوشمند را نصیب توپخانه داعشی ها کرده ولی خود داعشی ها را در اولویت نمی داند.

ظاهرا آمریکایی ها در جریان غزه هم خود را زیان دیده در افکار عمومی می دانند و متهم هستند که دو هزار شهید و 9500 زخمی فلسطینی و کودکان و زنان قربانی فلسطینی در غزه با سلاح و مهمات آمریکایی کشته شده اند و در جنایت شریک هستند.

ورود نمادین آمریکا در حمله به داعش در عراق، با این امید که این چهره زشت در افکار عمومی جهان را کمی التیام بخشد، نیز  صورت گرفته ولی رفتار گزینشی و منفعت خواهی های ضد انسانی و مشارکت در ساماندهی تروریست های داعش و یا حمایت از تروریسم دولتی رژیم صهیونیستی و یا حمایت و جانب داری از دیکتاتورهای ارتجاع منطقه ای، احتمال فریب خوردن افکار عمومی جهانی به ویژه منطقه ای را به حد اقل می رساند.

منطق و فرمول اعلام شده توسط اوباما این بود که فقط از منافع امریکا دفاع خواهد کرد و اکنون نیز با مداخله ی نظامی و حمله به داعش، چنین می گوید که اگر داعش تا به حال شهروندان شیعه و سنی را در شهر های شمالی عراق و استان های سه گانه قتل عام می کرده، به منافع امریکا ضربه نمی زده، ولی اکنون که به ایزدی ها و کرد ها حمله می کند، در مقابل منافع امریکا ایستاده و باید رویه داعش به سیاق سابق بازگردد، تا مسیر تامین منافع امریکا را طی کند.



گزارش ویژه؛
از گروه بریکس چه می‌دانید؟ ائتلاف اقتصادهای نوظهور چگونه می‌تواند چالشی برای اقتصاد جهانی متکی به آمریکا باشد؟ بریکس در اقتصاد امروز جهان چه جایگاهی دارد؟ چشم‌انداز پیش‌ روی ایران برای پیوستن به این بلوک اقتصادی نوظهور چگونه است؟ برای آشنایی با ائتلاف بزرگ اقتصادی قرن با گزارش ویژه مشرق همراه شوید.

گروه گزارش ویژه مشرق - نام بریکس (BRICS) از به هم پیوستن حروف اول نام انگلیسی کشورهای عضو این گروه (برزیل، روسیه، هند، چین و آفریقای جنوبی) تشکیل شد تا اقتصادهای نوظهور جهان ائتلافی را تشکیل دهند که در کمتر از 10 سال به یکی از قطب‌ها و قدرت‌های اقتصادی جهان تبدیل شود. وجه تمایز کشورهای بریکس، رشد پرشتاب اقتصاد آن‌ها و نفوذ در امور جهانی است؛ نیمی از جمعیت جهان و 28 درصد از ظرفیت اقتصاد جهانی را در اختیار دارد. بریکس امروز به اذعان اعضای آن، حامی کشورهای در حال توسعه و برقرار کننده تعادل و عدالت اقتصادی در جهان تحت سیطره نظام پولی و بانکی غربی است. 

گروه بریکس (BRICS)؛ ائتلاف بزرگ اقتصادی قرن+فیلم و تصاویر

ایده تشکیل بریکس به سال 2001 باز می‌گردد که چهار کشور برزیل، روسیه، هند و چین (BRIC) گفت‌وگوهای مقدماتی را در حاشیه اجلاس شصت و یکم سازمان ملل آغاز کردند. این گفت‌وگوها در سال‌های پس از آن و در پایتخت‌ها ادامه یافت تا اولین اجلاس رسمی بریکس در سال 2009 در یکاترینبورگ روسیه با حضور مقامات ارشد چهار کشور برگزار شد. از آن زمان، هر ساله اجلاس کشورهای بریک برقرار بود تا در سال 2013 آفریقای جنوبی نیز به جمع آن‌ها اضافه شد و «بریک» به «بریکس» تغییر نام داد. 

دستور کار گروه بریکس از ابتدای شکل‌گیری تا به امروز را بطور خلاصه می‌توان اینگونه برشمرد: افزایش مبادلات تجاری بین کشورهای عضو، تشکیل بانک توسعه و ذخیره ارزی در رقابت با بانک جهانی و صندوق پول، کاهش وابستگی اقتصادی به اروپا و آمریکا و ایفای نقش در زمان بحران‌های اقتصادی برای نجات کشورهای در حال ورشکستگی.

اجلاس‌­های گروه بریکس

اولین اجلاس گروه بریکس در ۱۶ ژوئن ۲۰۰۹ در یکاترینبورگ روسیه با حضور لوئیس ایناسیو لولا داسیلوا، دمیتری مدودف، منموهن سینگ و هو جینتائو به عنوان نمایندگان کشورهای برزیل، روسیه، هند و چین برگزار گردید. دومین اجلاس در سال 2010 در برزیل،سومین اجلاس در سال 2011 در چین، چهارمین در سال 2012 در هند، اجلاس پنجم در سال 2013 در آفریقای جنوبی، و ششمین اجلاس در سال 2014 در برزیل برگزار شد.

گروه بریکس (BRICS)؛ ائتلاف بزرگ اقتصادی قرن+فیلم و تصاویر///ویرایش////

گروه بریکس (BRICS)؛ ائتلاف بزرگ اقتصادی قرن+فیلم و تصاویر///ویرایش////

توافقات اصلی در اجلاس‌­های بریکس

این توافقات در مجموع 6 اجلاس گروه بریکس شامل روش‌های بهبود وضعیت اقتصادی و اصلاح نظام مالی جهان، برقراری روابط پولی و تجاری نزدیک با یکدیگر، ایفای نقش موثر و بیشتر در امور اقتصادی جهان، افزایش مبادلات تجاری با یکدیگر، همکاری ارزی، کاهش وابستگی به اروپا و ایالات متحده آمریکا، طرح تأسیس بانک توسعه جنوب-جنوب، تمرکز زدایی از دلار، پیشبرد اقتصادهای کلان خودموازی با درک و همیاری کشورهای خواستار توسعه، رشد بدون طرد، و راه حل های قابل اجرا است.

کشورهای خواهان پیوستن به بریکس

هم اکنون کشورهای اندونزی و ترکیه به عنوان کاندیدای عضویت کامل این گروه پتانسیل مورد نظر را دارا هستند و کشورهای آرژانتین، مصر، ایران، نیجریه و سوریه خواهان پیوستن به این گروه هستند.

چرا بریکس مهم است؟

از زمانی که کشورها با مازاد تولید مواجه شدند تجارت نقش ممتازی در روابط کشورها ایجاد کرده است و اساسا بر اساس تئوری نسبی ریکاردو بعضا کشوری در تولید کالایی به چنان مهارتی رسیده که کشورهای دیگر درصورتی که بخواهند آن کالا را تولید کنند باید هزینه چندبرابر پرداخت کنند و بالعکس ممکن است کالای دیگر در کشوری مشابه چنین نقشی را بازی کند. اینجاست که تجارت و استفاده از مزیت نسبی کشورها امری پسندیده و مقرون به صرفه است.

از سوی دیگر به‌دلیل تنوع تولید کالاها و خدمات و توسعه‌یافتگی کشورها، امکان ایجاد ظرفیت خالی در کشورهای توسعه‌یافته بسیار کم بوده در نتیجه برخی کشورهای مذکور به‌دنبال بازارهای جدید هستند. کشورهای در حال توسعه ظرفیت خالی برای تولید و مصرف فراوان دارند ولی به‌دلیل کمبود امکانات زیرساختی نه فرصت سرمایه‌گذاری برای آنها ایجاد می‌شود و نه تولید انبوه و مصرف انبوه. در این بین کشورهای جدیدی تحت عنوان کشورهای نوظهور با به‌کارگیری همه ظرفیت‌های سیاسی، مدیریتی و اقتصادی توانسته‌اند از سایر کشورها فاصله بگیرند و با تجربه کردن نرخ‌های رشد اقتصادی دورقمی، همه نگاه‌ها را به سوی خود جلب کنند.

چین از جمله این کشورهاست که توانسته‌ طی چند سال گذشته ابتدا کشور آلمان و سپس در سال گذشته کشور ژاپن را پشت سر بگذارد و امروز جایگاه دومین اقتصاد جهان را پس از آمریکا کسب کند. البته با چنین روند و رشد شتابانی به‌زودی چین، آمریکا را نیز پشت‌سر خواهد گذاشت. پس از چین، هند، روسیه و برزیل و در نهایت آفریقای‌جنوبی نیز چنین وضعیتی دارند؛ یعنی با رشد شتابان در حال نزدیک‌شدن به کشورهای ثروتمند جهان هستند. این کشورها اتحادی به نام گروه بریکس تشکیل داده‌اند. نکته قابل توجه کشورهای بریکس پرجمعیت بودن آنها از یک طرف و از طرف دیگر داشتن منابع طبیعی و وسعت قابل توجه است و همچنین آنها دارای بالاترین رشد اقتصادی بین سایر کشورهای جهان هستند.

ژ

پیشی‌ گرفتن رشد ناخالص داخلی کشورهای عضو بریکس از شش کشور فرانسه، ایتالیا، انگلیس، آمریکا، آلمان، ژاپن (G6)

در حال حاضر آنها در سازمان ملل با انتشار اعلامیه‌های مشترک درخصوص جلوگیری از استقرار انواع سلاح‌ها در فضا و عدم استفاده از نیروهای نظامی در رابطه با پایگاه‌های فضایی همکاری‌های مشترک دارند. به هر حال هدف از ایجاد بریکس ارائه یک مدل همکاری اقتصادی مشترک در جهان است که البته تاکنون در نتیجه همکاری بین کشورهای مختلف جهان سازمان‌های مشابهی شکل گرفته است. اما ویژگی بریکس نسبت به سازمان‌های دیگر رشد پرشتاب اقتصادی اعضای آن است. پیشرفت و ترقی و رسیدن کشورها به سمت قله‌های موفقیت دائمی نیست. بررسی‌های تاریخی نشان می‌دهد که در اعصار گذشته کشورهای قدرتمندی بوده‌اند که امروز دیگر نام آنها بین کشورهای ثروتمند وجود ندارد و بالعکس کشوری مثل آمریکا که تا حدود دو قرن پیش در جهان نامی از آن نبود امروز به تنهایی یک چهارم تولید ناخالص داخلی جهان را عرضه می‌کند. تا یک دهه پیش ببرهای آسیا الگوی کشورهای درحال توسعه بودند ولی امروز کشورهای بریکس الگوی کشورهای در حال توسعه هستند.

سخنرانی نخست‌وزیر هند در اجلاس بریکس 2014

نتیجه آنچه گفته شد این است که هیچ کشوری نمی‌تواند برای همیشه در قله اقتصادی باشد و در مقابل، کشورهای جهان سوم اگر بخواهند می‌توانند به قله‌های پیشرفت برسند؛ مهم استفاده از منابع انسانی و منابع طبیعی کشورها در قالب الگوهای اقتصادی مناسب است که این کار را کشورهای بریکس طی حداقل دهه گذشته انجام داده‌اند و با اتکا به منابع و سرمایه داخلی و استفاده از فرصت‌های سیاسی و اقتصادی خارجی توانسته‌اند از دیگر کشورها سبقت بگیرند و خود الگوی سایر کشورها شوند. نکته حائز اهمیت بلوک جدید اقتصادی جهان یعنی کشورهای بریکس این است که آنها نه‌ تنها در شاخص‌های کلان اقتصادی با همدیگر همسو هستند بلکه برخی از شاخص‌های سیاسی و سیاست‌های خارجی آنها نیز همسو است و تلاش گروهی برای حل‌ و فصل مناقشات سیاسی جهان دارند که از جمله آنها مواضع مشترک کشورهای بریکس درخصوص تحولات سوریه یا پرونده برنامه صلح آمیز هسته‌ای ایران است.

قدرت‌نمایی در مقابل آمریکا و اروپا

اعضای بریکس هر چند کشورهای نوپای صنعتی هستند اما توانسته‌اند در چند سال اخیر اهمیت خود را به رخ آمریکا و کشورهای اروپایی بکشند. اعضای این گروه اما برخلاف تصور برخی تنها به همکاری‌های اقتصادی بسنده نکرده‌اند. هر چند رشد پرشتاب اقتصادی این کشورها ابتدا آنها را به هم پیوند داد، اما اعضای این گروه اکنون در تلاش هستند تا در معادلات سیاسی جهان هم فعالانه‌تر عمل کنند. روسیه و چین دو عضو دائمی شورای امنیت هستند و 3 عضو دیگر هم نامزد عضویت در این شورا به حساب می‌آیند. کشورهای بریکس در نشست‌های خود خواستار نفوذ بیشتر اعضای خود در شورای امنیت سازمان ملل متحد شده‌اند و این مسئله به خوبی هدف این کشورها را برای بازی کردن نقشی پررنگ‌تر در مسائل بین‌المللی نشان می‌دهد. سهم کشورهای عضو بریکس از اقتصاد جهانی طی سال‌های اخیر به سرعت افزایش پیدا کرده و انتظار می‌رود این روند همچنان ادامه داشته باشد. علاوه بر این وزن دیپلماتیک کشورهای بریکس هم در حال افزایش است و به همین خاطر گروه آنها را باید تشکلی از کشورهای راهبردی در سال‌های آینده دانست.

گروه بریکس (BRICS)؛ ائتلاف بزرگ اقتصادی قرن+فیلم و تصاویر///ویرایش////

آمار بانک جهانی از رشد اقتصادی و جمعیت کشورهای بریکس؛

40 درصد از منابع مالی جهان، 15 درصد تجارت جهانی و 25 درصد تولید ناخالص داخلی طبق گزارش بانک جهانی در اختیار کشورهای بریکس است.

"کنت شورتگن" در وبسایت "رازهای نهان"، بریکس را در حال قدرت یافتنی بیشتر و پایان دادن به سلطه­‌ی 400 ساله­‌ی غرب برای تعیین سرنوشت جهان دانسته و پیوستن کشورهای رو به توسعه در آینده به این گروه را یکی از اتفاقات مهم و تاثیرگذار سال­های آتی خوانده است. او در پایان، این اتحاد اقتصادی را موجب شکل­گیری اتحاد بزرگ سیاسی علیه بلوک غرب برشمرده است.

پس از بحران کریمه، گروه 8 در اقدامی تلافی­‌جویانه ضمن وضع تحریم بر ضد روسیه، اقدام به تعلیق عضویت این کشور در این گروه کرد. اما روسیه از پای ننشست و مواضع اخیر برخی اعضای گروه 20 حاکی از تاثیر روسیه بر اعضای این گروه در مخالفت با سیاست‌های آمریکا و متحدانش است. بیانیه­‌های اخیر بریکس و برخی از کشورهای عضو گروه 20 علیه تحریم‌­های ناعادلانه و تبعیضات غیرمنطقی نشان می‌­دهد که آمریکا و متحدانش نه راه پس دارند و نه راه پیش و با اقدامات متقابل غافلگیرانه از سوی پوتین مواجه شده‌­اند.

حمایت رهبران گروه بریکس از حقوق هسته‌ای ایران

رهبران کشورهای عضو گروه بریکس در یکی از آخرین اقدامات خود بیانیه مشترکی نسبت به رسیدن به توافق در مذاکرات هسته‌ای وین ابراز امیدواری کرده و از حق ایران برای استفاده از انرژی صلح آمیز هسته‌ای دفاع کردند.

در این بیانیه آمده است: «گروه بریکس از نتایج مثبت مذاکرات بین نمایندگان ایران و کشورهای عضو گروه 1+5 برای حل و فصل مسائل پیرامون برنامه هسته‌ای ایران استقبال کرده و امیدوارند که طرفین بتوانند به توافق نهایی برای حل و فصل این مسئله دست یابند».

نگرانی بریکس در مورد بحران منطقه

رهبران بریکس در ششمین کنفرانس این گروه، از برگزاری هر چه سریعتر کنفرانسی برای برقراری منطقه عاری از سلاح‌های کشتار جمعی، بخصوص سلاح هسته‌ای در منطقه خاورمیانه حمایت کردند.

آنها همچنین ادامه ساخت و ساز شهرک‌های یهودی نشین در سرزمین‌های متعلق به فلسطینیان توسط دولت رژیم صهیونیستی را محکوم کرده و خواستار حل و فصل مسالمت آمیز «مناقشه فلسطین-اسرائیل» شدند. علاوه بر این، آنها از تشکیل دولت آشتی ملی در فلسطین نیز حمایت کردند.

ضمن اینکه به عقیده رهبران بریکس مناقشه به درازا کشیده شده در سوریه نیز باید بدون استفاده از راه‌های نظامی حل و فصل شود و تاکید کردند که همه طرفین این مناقشه باید خشونت‌ها را متوقف کرده و امکان رساندن کمک‌های انسان دوستانه به مردم غیرنظامی سوریه را فراهم کنند.

رهبران 5 کشور همچنین از تشدید خشونت‌ها در کشورهای مالی، آفریقای مرکزی، سودان جنوبی و الجزایر در قاره آفریقا ابراز نگرانی شدید نمودند.

گروه بریکس در بیانیه پایانی نشست سران همچنین خواستار آغاز گفت‌وگوهای همه جانبه در اوکراین به منظور کاهش وخامت اوضاع در مناطق شرقی این کشور و حل و فصل مسالمت آمیز بحران داخلی در این کشور شدند.

تلاش اوباما و غرب برای انحلال بریکس

طی چند سال اخیر، باراک اوباما-رییس جمهور آمریکا- تلاش بسیاری را برای ایجاد شرایط انحلال بریکس و تبدیل آن به یک سیستم مالی نو استعماری غرب وقف کرده است. از این دست، می­توان به مورد اخیر بحران اوکراین اشاره کرد. بحران کریمه، پرده از نیات واقعی اوباما برداشت.

گروه 8 که عضویت روسیه را به حالت تعلیق درآورده، و بانک جهانی که هم اکنون روسیه عضو آن است، هیچکدام توانایی ممانعت از تجارت آزاد و سیاست­های اقتصادی مشترک را ندارند. اما پس از جنگ جهانی دوم، قدرت پنهانی بوجود آمده چون "کمیسیون سه جانبه" و "بیلدربرگ" با به پایان آمدن امپراتوری مستعمرگرایانه انگلیس، ترجیح دادند که فقط یک قدرت دنیا را بدست گیرد و چه بهتر که آن آمریکا باشد.

گروه بریکس (BRICS)؛ ائتلاف بزرگ اقتصادی قرن+فیلم و تصاویر///ویرایش////گروه بریکس (BRICS)؛ ائتلاف بزرگ اقتصادی قرن+فیلم و تصاویر///ویرایش////

گروه بریکس (BRICS)؛ ائتلاف بزرگ اقتصادی قرن+فیلم و تصاویر///ویرایش////گروه بریکس (BRICS)؛ ائتلاف بزرگ اقتصادی قرن+فیلم و تصاویر///ویرایش////

آمریکا تلاش می‌کند تا با ایجاد شکاف در «بریکس» از تبدیل شدن آن به تهدیدی برای نظام فعلی اقتصاد جهانی جلوگیری کند

یکی از طرح­‌های عمده سازمان سیا، حمایت از جدایی‌طلبان این 5 کشور عضو بریکس است تا از منظر سیاسی آنها را کاملا درگیر کرده و تحت فشار قرار دهد. مثلا تمرکز این سازمان در پنجاب بر روی سیک­‌ها و در جنوب هند بر روی تامیل­‌ها که خواهان استقلال هستند، می‌­باشد. در آفریقای جنوبی نیز، حزب "کیپ"خواهان تبدیل "استان کیپ" به "جمهوری مستقل کیپ" هستند. اگر سرویس اطلاعاتی این کشور منبع حمایت مالی این حزب را ردگیری کنند، جای پا سیا را در آن خواهند دید. پس از افشای شنود دیلما روسف و مقامات ارشد برزیل توسط آمریکایی­‌ها و وخیم شدن روابط طرفین، سه استان ریوگرانده دوسول، سانتا کاتارینا، و پارانا با تحریک سازمان سیا خواستار جدایی تحت نام "جمهوری پامپاس" شدند و دولت برزیل هم قدرتمندانه در مقابل این سرکشی ایستاده است. به هر حال، غرب به سرکردگی آمریکا از هیچ تلاشی برای ضربه زدن به بریکس دریغ نمی­کند.

اما باید توجه داشت که به گفته­ بسیاری از تحلیلگران، این اقدام بلوک رقیب به سرکردگی آمریکا شروع یک بازی بسیار خطرناک برای آن است. روسیه، چین، و هند 3 قدرت بزرگ هسته­ ای هستند و برزیل هم به تازگی به جمع آنها پیوسته است. ناظران از این عمل با عنوان "بازی کردن با دم شیر" یاد کرده ­اند.

ایجاد ذخایر مشترک ارزی

سال قبل، خبرگزاری رویترز به نقل از وزیر امور خارجه روسیه اعلام کرد که کشورهای با اقتصاد نوظهور عضو گروه بریکس در نظر دارند در حاشیه نشست سران گروه 20 درباره ایجاد ذخایر مشترک ارزی هم اندیشی کنند. سرگئی لاورف در توجیه این ابتکار گفت کشورهای با اقتصاد نوظهور عضو گروه بریکس به منظور محافظت از خود در برابر نوسانات بازار ارز در نظر دارند این کار را انجام دهند.

گروه بریکس(BRICS)؛ائتلاف بزرگ اقتصادی قرن + فیلم و تصاویر

لاوروف که این سخنان را در یک کنفرانس خبری بیان می­کرد و این کنفرانس خبری به طور مستقیم از تلویزیون پخش می‌شد تصریح کرد رهبران کشورهای با اقتصاد نوظهور عضو گروه بریکس می‌خواهند اهدافی را که در "نشست دوربان" درباره آنها توافق کرده بودند به اجرا بگذارند. از جمله این اهداف، می­توان به ایجاد"بانک توسعه گروه بریکس" و ایجاد ذخایر مشترک ارزی اشاره کرد.

طبق آخرین توافق‌ها بانک جدید با سرمایه پنجاه میلیارد دلاری تاسیس شد و قرار شد که هریک از کشورها سهمی مساوی در این سرمایه‌­گذاری داشته باشد. رئیس دستگاه دیپلماسی روسیه در همین باره گفته بود که هدف از ایجاد ذخایر مشترک ارزی بین کشورهای با اقتصاد نوظهور عضو گروه بریکس، مقابله با نوسانات منفی بازار ارز و تاثیرات منفی آن بر اقتصاد این کشورها است.

این موضوع از آنجا اهمیت بیشتری پیدا کرد که با اعلام بانک مرکزی آمریکا مبنی بر متوقف کردن اجرای سیاست تسهیل پول، شاهد تاثیر بسیار منفی بر پول برخی از کشورهای دارای اقتصاد نوظهور عضو گروه بریکس به ویژه هند و برزیل بودیم و شاهد این امر کاهش ارزش روپیه و روبل در برابر دلار آمریکا از اول امسال تاکنون است.

از همین رو کشورهای عضو گروه بریکس، برای آنکه ارزش پول ملی شان بیش از پیش کاهش پیدا نکند اکنون با انتشار اوراق قرضه در سطحی گسترده، پول های در دست مردم را جمع آوری می­کنند. این اقدام باعث شده است تا ذخایر ارزی این قبیل کشورها تا حد زیادی ته بکشد اما برای جلوگیری از کاهش پول خود ناچار به انجام این کار هستند.

گروه بریکس (BRICS)؛ ائتلاف بزرگ اقتصادی قرن+فیلم و تصاویر///ویرایش////

کشورهای عضو گروه بریکس، در نشست ماه مارس در دوربان آفریقای جنوبی در باره اصل ایجاد بانک توسعه مشترک برای تامین سرمایه طرح های زیرساختی توافق کردند. اما نتوانستند درباره اینکه هر کشور باید چه مقدار پول به این بانک اختصاص دهد، توافق کنند.

بریکس و کشورهای در حال توسعه

تغییر و تحولات سریع و شتابنده معادلات سیاسی، اقتصادی و نظامی در دو سطح منطقه‌ای و بین‌المللی باعث شده است تا امروزه کشورها بنا به نیازها و ضروریات جایگاه خود در عرصه جهانی، به سوی همکاری و تعامل بیشتر حرکت کنند. یکی از قویترین نمودهای این امر، تشکیل گروه بریکس است.

بی‌تردید تعامل کشورهای در حال توسعه با این قدرت جدید سیاسی - اقتصادی می‌تواند در رشد و پیشرفت آنها تأثیرگذار باشد و در این میان، کشورهایی که سعی در تحقق پیشرفت دارند یا به هر دلیلی از راه یافتن و پیوستن به مجموعه و باشگاه صنعتی و اقتصادی دنیا بازمانده‌اند، می‌کوشند تا با پیوستن و ملحق شدن به این سازمان، نیازهای اقتصادی خود را برآورده سازند.

در این میان، جهان عرب که مجموعه‌ای از کشورهای فقیر یا در حال توسعه را در بر ‌می‌گیرد، می‌تواند با تنظیم سیاست‌های اقتصادی و البته سیاسی خود از منافع تعامل با این بلوک جدید اقتصادی بهره‌مند شود. اما مسئله‌ای که در این بین مطرح می‌شود، رویکردها و رفتارهای سیاسی هرکدام از این کشورها در تعامل با مسائل مختلف منطقه‌ای و بین‌المللی است که می‌تواند در پیوستن یا عدم پیوستن به این نهاد بین‌المللی تأثیرگذار باشد.

این امر، بیش از هرچیز در عین حالی که کشورهای در حال رشد را به روی آوری به این گروه قدرتمند اقتصادی جدید تشویق می‌کند، می‌تواند آنها را از آن دور سازد. این مسئله‌ای است که در مواضع خود کشورهای در حال رشد هم نمود دارد. برای مثال، مواضع عربستان سعودی در قبال تحولات سوریه یا دیگر رخدادهای جهان عرب کاملا در تعارض با سیاست‌ها و مواضع چین و روسیه است و در نتیجه عربستان و اقمار این کشور در جهان عرب هرچند که می‌توانند روابط تجاری و در آینده سیاسی خود را با بخشی از این بلوک توسعه و گسترش بخشند، به همان اندازه هم از بخش دیگری از این بلوک، فاصله می‌گیرند و این چه بسا در روند تصمیم‌گیری مشترک کشورهای عضو این نهاد در قبال روابط با این کشور نوعی تقابل ایجاد کند.

اختلاف‌نظر در صندوق بین‌­المللی پول

آمارها به تنهایی در مورد تاثیر گروه بریکس در رشد اقتصاد جهان قضاوت می‌کنند. ارتقای قابل توجه سهم 5 کشور عضو گرو‌ه بریکس در غنی‌شدن تولیدات کره زمین از 16 تا 25 درصد و احتمال افزایش این میزان با درنظرگرفتن شرایط فعلی اروپا و رکود اقتصادی آمریکا بر هیچ‌کس پوشیده و پنهان نیست.

گروه بریکس (BRICS)؛ ائتلاف بزرگ اقتصادی قرن+فیلم و تصاویر///ویرایش////

شاخص‌های توسعه اقتصادی و انسانی در کشورهای بریکس

اصلی‌ترین نهاد‌های جهانی و در وهله نخست صندوق بین‌المللی پول، بعد از جنگ جهانی دوم و زمانی‌ که جامعه جهانی تحت‌تأثیر کامل قدرت‌های دیگر اقتصادی قرار داشت، شکل گرفتند و امروز کشورهای صاحب قدرت به راحتی حاضر به از دست دادن چنین جایگاهی نیستند. به همین خاطر از مدت‌ها پیش بر سر انتخاب رئیس جدید بانک جهانی کشمکش و جنجالی طولانی راه افتاده بود و ایالات متحده که در ازای سپردن ریاست صندوق بین‌المللی پول به یک اروپایی، براساس یک توافق نوشته نشده در مورد انتخاب ریاست بانک جهانی تصمیم‌گیری می‌کند، این بار روی جیم یونگ‌کیم کره‌ای‌الاصل و استاد دانشگاه سرمایه‌گذاری کرده بود، در حالی‌ که کشورهای عضو بریکس خواهان برگزیده‌شدن انگوزی اکونجو ایویلای نیجریه‌ای برای ریاست بانک جهانی بودند. نهایتا کریستین لاگارد فرانسوی برگزیده شد.

پاشنه‌­ی آشیل بریکس و لزوم آسیب شناسی

به‌رغم مواضع اتخاذ شده از سوی کشورهای عضو بریکس در نشست دهلی‌ نو، شک و تردید‌ها در مورد انسجام و پیوستگی لازم این گروه همچنان پا برجاست. اما این واقعیت که بریکس طی این سال‌ها به ‌عنوان یک گروه مهم مشورتی در حوزه مسائل اقتصادی و سیاسی جهانی عمل کرده، قابل انکار نیست. پیش‌بینی‌ها حاکی از این است که اقتصاد مشترک کشورهای گروه بریکس تا سال 2035 میلادی از 7 کشور صنعتی جهان هم سبقت خواهد گرفت.

گام گذاشتن در مسیری مشترک و ایفای نقشی هماهنگ برای بریکس البته بدون مشکل هم نیست. کشورهای بریکس با نابرابری اقتصادی روبه‌رو هستند و به همین خاطر میانگین امید به زندگی در آنها به میزان قابل توجهی از گروه7 پایین‌تر است. همچنین کشورهای عضو این گروه هر چند جزو اقتصادهای نوظهور به حساب می‌آیند اما تفاوت‌های زیادی هم آنها را از هم متمایز می‌کند. این درست هما‌ن مانعی است که حالا بریکس می‌خواهد برای رسیدن به موفقیت بیشتر و نقش برتر در اقتصاد جهانی از سر راه خود بردارد. جیم اونیل که برای نخستین ‌بار نام بریکس را به کار برد، در این رابطه آفریقای جنوبی را مهره‌ای همگون با 4 کشور دیگر نمی‌داند. او با ابراز تعجب از عضویت این کشور در بریکس و نامشخص بودن دلیل این اقدام اعضای اولیه، می‌گوید: "اقتصاد آفریقای جنوبی در مقایسه با این کشورها کوچک است و درآمد ناخالص داخلی آن نیم درصد از دارایی جهان را تشکیل می‌دهد". وی برای یکدست شدن بریکس ترکیه، اندونزی، مکزیک، کره‌جنوبی، حتی عربستان سعودی و لهستان را بیشتر از آفریقای‌جنوبی حائز شرایط می‌داند.

گروه بریکس (BRICS)؛ ائتلاف بزرگ اقتصادی قرن+فیلم و تصاویر///ویرایش////

اختلاف مواضع و منافع در صحنه بین‌الملل مانند انتخاب رئیس صندوق بین‌المللی پول، از جمله آسیب‌های بریکس است

درحالی‌که گروه بریکس به‌عنوان 5 قدرت نوظهور اقتصادی، فرصتی برای هریک از اعضای خود به‌منظور ایفای نقش مهمی در صحنه بین‌المللی فراهم می‌کند، یکی از چالش‌های پیش‌روی این گروه، حفظ انسجام لازم میان اعضای آن خواهد بود. یکی از این اختلاف‌نظرها به موضوع بانک توسعه بریکس مربوط می‌شود که در رابطه با آن اختلاف‌های آشکاری در مواضع، منافع و خط‌مشی کشورهای عضو به چشم می‌خورد. اعضای این گروه با توجه به ذخایر ارزی قابل توجه چین، نسبت به سلطه پکن روی این بانک توسعه ابراز نگرانی می‌کنند. این کشورها حتی در مورد انتخاب نامزد پیشنهادی خود برای ریاست بانک جهانی هم در مورد یک کاندیدای مشخص توافق نکردند و این در واقع تکرار همان سناریویی است که سال گذشته در مورد انتخاب کاندیدای مشترک برای ریاست صندوق بین‌المللی پول رخ داده بود. از منظر سیاسی در سال گذشته میلادی، حضور دسته‌جمعی اعضای بریکس در نشست شورای امنیت سازمان ملل فرصتی به‌منظور هماهنگ شدن مواضع آنها در مورد مسائل جهانی فراهم کرده بود اما یک بار دیگر گروه بریکس در اتخاذ مواضع یکسان درمورد حوادث لیبی و سوریه و بطور کل ژئوپلیتیکی ناکام نشان داد.

گروه بریکس با وجود عضویت کشورهای قدرتمند اقتصادی، به لحاظ سیاسی یکدست نیست و برای نمونه، در حالی که چین و روسیه از منظر تعامل با رخدادهای جهانی اغلب موضع مشترک یا نزدیک به هم دارند، کشورهای دیگری نظیر آفریقای جنوبی و برزیل یا هند، متناسب با سیستم اقتصادی و سیاسی خود که بیشتر به سرمایه‌داری غرب نزدیک است، مواضع متفاوتی با شرکای اقتصادی خود در قبال مسائل گوناگون اتخاذ می‌کنند.

هرچند سازمان بریکس آینده اقتصادی و به تبع آن، سیاسی مهمی را در پیش رو دارد، اما به همان اندازه شکننده هم هست، خاصه آنکه بخشی از این بلوک یعنی برزیل، هند و آفریقای جنوبی، سیستم بازار آزاد و اقتصاد سرمایه داری لیبرال را به سیاست اقتصادی چین ترجیح می­دهند و از این رو هم، کشورهای در حال توسعه، برای تعامل با چنین نهادی، ‌باید اولویت‌های خود را براساس همین ابعاد و زوایا سامان دهند.

مجله­‌ی فوربس در تاریخ 4 آگوست 2011 در مقاله­ای آماری به قلم "کنت راپوزا" در مقایسه­‌ی کشورهای عضو بریکس با امریکا، آنها را کاملا به چالش کشید و با دیدی سخره­‌آمیز و کنایه­‌گونه، فاصله‌­ی پیشرفت اقتصادی, علمی و صنعتی آمریکا با آنها را زیاد دانست.

در خیلی از حوزه‌های کلیدی، کشورهای بریکس در رقابتی استراتژیک به سر می‌برند. در آسیا، هند و روسیه موانع قدرتمندی علیه سلطه‌طلبی‌های منطقه‌ای چین محسوب می‌شوند. در سطح بین‌المللی روسیه، برزیل و هند خواهان ظهور یک سیستم چند قطبی جهانی که آنها را به‌عنوان مجریان اصلی این پروژه معرفی می‌کند و همچنین افزایش تعداد کشورهای عضو شورای امنیت سازمان ملل هستند. برخلاف آنها چین درپی ایجاد یک جهان دو قطبی است که این کشور را نقطه مقابل ایالات متحده قرار دهد. با این اوصاف، طبیعی است که بریکس برای ایجاد نظم نوین جهانی و پایان بخشیدن به نفوذ آمریکا در شورای امنیت، صندوق بین‌المللی پول و بانک جهانی، چالشی دشوار پیش روی خود خواهد داشت.

لذا، لازم است که با مرتفع کردن این موانع و مشکلات و ارائه راهکارهای ظرفیت­مند، این نقصان قابل توجه آسیب شناسی شود و از این ممر، شاهد تکمیل قدرت این گروه در آینده باشیم.

اهداف 5 کشور عضو در بریکس

اهداف هند در بریکس: هند با ایجاد اتحادی در بین 5 کشور با تبادل تجربیات، توانسته به نتایج و پیشرفت خوبی برسد و اکنون به عنوان یک قطب تکنولوژی اقتصادی جهان در حال قدرت است.

اهداف چین در بریکس: چین به عنوان کشوری در حال توسعه، به دنبال شرکای جدید برای خود می باشد. کشوری که آمریکا و اروپا رقیب آن هستند و سعی دارند به نوعی توسعه اش را مدیریت کنند. به همین خاطر چین به دنبال شرکایی در راستای ارتباطات خود می گردد تا بتواند توسعه پیدا کند. لذا چین با کشورها تعاملاتی داشته و توانسته توسعه بیشتری پیدا و رشد خود را تسریع دهد و بازارهای جدیدی پیدا کند و شرکای جدیدی در صحنه بین المللی داشته باشد. این امر خود موفقیت بزرگی برای چین بوده است.

اهداف آفریقای جنوبی در بریکس: آفریقای جنوبی به دنبال توسعه یافتگی است و در شرایط فعلی سعی دارد در راستای منافع ملی، تولید ناخالص داخلی و رشد اقتصادی، خود را توسعه داده و در صحنه بین المللی حضور داشته باشد. آفریقای جنوبی آخرین عضو گروه بریکس است. یعنی با توجه به موفقیت کشورهای بریکس در صحنه بین المللی و توسعه‌ی کشور خود، آفریقای جنوبی مایل به عضویت در این گروه بود و با شرایطی که در آفریقا داشت، توانست در این گروه عضو شود.

این امر موفقیت خوبی برای آفریقای جنوبی بود. آفریقای جنوبی بعد از عضویت در بریکس و تبادل با 4 کشور دیگر آن، توانسته در بخش سرمایه گذاری داخلی و رشد ناخالص تولید ملی و در بحث مدیریت صادرات جهانی و بخش خصوصی سازی موفقیت داشته باشد. این امر با توجه به آمار بانک جهانی، نشانگر روند رو به رشد و توسعه اقتصادی آفریقای جنوبی است.

اهداف عضویت روسیه در بریکس: روسیه بعد از فروپاشی شوروی دچار سردرگمی اقتصادی بود. چون اقتصاد عامل فروپاشی شوروی شد و اقتصاد ورشکسته و فاسد دوران رژیم شوروی سابق، باعث شد روس‌ها بعد از فروپاشی شوروی سعی کنند با مشکلات باقی مانده از شوروی دست و پنجه نرم کنند.

بعد از فروپاشی شوروی، روسیه بدترین وضعیت اقتصادی را از نظر تولید داخلی داشت. مسکو از نظر جهانی و رقابت با اروپایی­‌ها و فشار اقتصاد جهانی بر روسیه، یک دهه مشکلات داشت، اما با تشکیل سازمان بریکس و عضویت 5 قطبی کشورها، روسیه جان تازه‌ای گرفت و توانست این مشکلات را به تدریج کنار بگذارد و از تجربیات این کشورها در ورود به جامعه تجارت جهانی بهره گیرد.

در این حال روسیه با دارا بودن مواد خام، ذخایر نفتی، گازی و معدنی و توانمندی تکنولوژی، با رویکرد تبادل اقتصادی و تجاری و فنی توانست خود را وارد بازار جهانی کند و اصول تجارت را یاد گرفته و کشوری قدرتمند گردد. یعنی هر چند روسیه از جی 8 ( به خاطر مسائل اوکراین ) اخراج شد، اما واقعیت این است که روسیه قدرتی جهانی است و مسئله اخراج، سیاسی بود تا اقتصادی.

اهداف برزیل در بریکس: برزیل تا 30 سال پیش یکی ازبدهکارترین کشورهای جهان بود، اما اکنون برزیل اکنون قدرت ششم اقتصاد جهان است. با توجه به سیاست‌هایی حزب کارگر برزیل و مدیریت دولت داسیلوا (رئیس جمهور قبلی برزیل)، این کشور تبدیل به یک کشور صنعتی و قدرت ششم اقتصاد جهان در سال 2013 شد و در واقع جای انگلیس را در رتبه بندی اقتصاد جهانی گرفت. در برنامه ریزی برزیل، مبارزه با فساد اقتصادی و فساد اداری یکی از اولویت ها بود.

بحث حمایت از تولید داخلی و ایجاد بنگاههای زود بازده و ایجاد تعاونی های تولیدی و کشاورزی از عمده کارهایی برزیل بود که توانست با همکاری کشورهای عضو بریکس انجام دهد. در واقع اکنون برزیل از لحاظ کشاورزی، دامداری، صنعتی و فنی مهندسی یکی از کشورهای بسیار قوی در جهان است و این کشور در قالب سازمان بریکس توانسته جایگاهی برای خود پیدا کند.

تمرکز کارشناسان غربی بر روسیه

جاه‌طلبی کشورهای بریکس برای تغییر جهان فعلی در جهت برآورده کردن منافع آنها و افزایش نقش اعضای این گروه به اندازه تاثیر ژئوپلیتیکی این کشورها حائز اهمیت است. تلاش‌های روسیه از زمان شکل‌گیری این گروه به‌منظور قراردادن بریکس در رقابت با ایالات متحده و کشورهای صنعتی گروه هفت یک لحظه متوقف نشده‌اند. بسیاری براین باور هستند که شاید دولت مسکو تمایل چندانی برای حضور در نشست‌های گروه بریکس نداشته باشد ولی آن را به‌ عنوان راهی برای تحقق پروژه‌های نفوذ مسکو در مناطق جغرافیایی از دست رفته بعد از سقوط اتحاد جماهیر شوروی می‌بیند. به همین دلیل خیلی از صاحب‌نظران اقتصادی اروپا بر این عقیده هستند که باید با تشویق مسکو برای جدایی از گروه بریکس، از این کشور به‌عنوان شریکی برای اتحادیه اروپا و تقویت ریشه‌های قدرت این قاره استفاده کرد. برهمین اساس انتخاب مجدد پوتین را به‌عنوان فرصتی برای ایجاد تغییرات می‌پندارند و معتقدند سیاست‌های روسیه هرگز با الگوهای آسیایی نظیر چین و هند همگون نبوده و به‌رغم از دست رفتن وجهه جهانی دولت مسکو، خروج از بریکس به نفع این کشور خواهد بود، اگرچه این تلاش‌ها درحالی صورت می‌گیرند که بریکس همچنان به مبارزه با سیاست‌های غربی نهادهای مالی از جمله صندوق بین‌المللی پول و بانک جهانی و ماهیت دلار به ‌عنوان ارز رایج در مبادلات جهانی ادامه خواهد داد؛ چراکه بریکس سیاست‌های آمریکا و کشورهای غربی را در پاسخ به تحولاتی همچون انقلاب در کشورهای عرب، عاملی برای بی‌ثباتی می‌پندارد. در رابطه با سرعت چین در تبدیل شدن به اقتصاد اول جهان، ایالات متحده دچار نگرانی شدید شده و ترجیح می‌دهد دولت هند را در جایگاه فعلی چین به ‌عنوان قدرت توسعه یافته در قاره آسیا ببیند.

چین که بین این پنج کشور، بزرگ‌ترین قدرت اقتصادی را به ‌خود اختصاص داده، خواهان موقعیتی بهتر نزد صندوق بین‌المللی پول و نقش مهم‌تر واحد پولی خود در تجارت جهانی شده و در واقع بریکس را فرصتی مناسب برای به مبارزه طلبیدن دلار و یورو می‌داند. چین از بیشترین میزان ذخایر ارزی به مبلغ 3200 میلیارد دلار برخوردار است و ذخایر هند و برزیل به‌ ترتیب 320 و 350 میلیارد دلار برآورده شده و روسیه 524 میلیارد دلار ذخایر ارزی در اختیار دارد. با وجود این، احتمالات زیادی در مورد اینکه دولت مسکو از حقوق خاص برداشت خود از صندوق بین‌المللی پول به‌ منظور حمایت از کشورهای بحران‌زده و گرفتار استفاده کند، مطرح شده است. کارشناسان اقتصادی روسیه معتقدند هرچند مسکو از بی‌ثباتی اروپا هیچ سودی نمی‌برد اما احتمال اینکه کرملین به ذخایر بانک مرکزی مراجعه کند، بعید خواهد بود و احتمالا ترجیح می‌دهد برای انجام دخالت‌های مستقیم در این عرصه از طریق صندوق بین‌المللی پول به کشورهای ضعیف‌تر جنوب اروپا نظیر یونان، اسپانیا و ایتالیا یاری رساند.

ظهور واحد پول بریکسو  و سلطه‌­ی بریکس

"پیتر کوئینگ" اقتصاددان سابق بانک جهانی و یکی از اعضای تحریریه وبسایت صدای روسیه در تحلیل خود، سناریویی را برای پایان سلطه­ی دلار آمریکا و یوروی اروپا و جایگزین شدن واحد پولی "بریکسو" به رشته تحریر درآورده است. او معتقد است که با اعلام واحد پولی بریکسو، تا 24 ساعت تمامی مردم دنیا گیج خواهند بود، سپس احساس ترس و وحشت از آینده­ی نامعلوم دارند. 48 ساعت بعد، بازارهای سهام غرب سقوط می­کنند و برای مدت زمان نامعلومی بسته خواهند ماند تا بدینوسیله کمترین ضرر احتمالی از این جریان را داشته باشند.

گروه بریکس (BRICS)؛ ائتلاف بزرگ اقتصادی قرن+فیلم و تصاویر///ویرایش////

با ظهور بریکسو، بسیاری از شرکت­ها به این واحد پول روی می­اورند و این در حالیست که بخش دیگر همچنان اعتماد خود را به دلار و یورو حفظ کرده و البته هر لحظه در واهمه از سقوط ابدی آن به سر می­برند.

ارزش بازارهای اقتصادی آمریکا صدها تریلیون دلار است و همین امر می­تواند پاشنه­ی آشیل اقتصاد و دلار آمریکا باشد. بریکس با رسمی شدن واحد پول بریکسو، زیر پای امریکا در بازارهای جهانی را خالی کرده و عملا بزرگترین ضربه را به اقتصاد آن وارد خواهد کرد.

کوئنینگ در ادامه اظهار می‌­دارد که با ظهور این واحد پولی بسیاری از بانک‌­ها عقب نشینی کرده و عده­ی دیگر اقدام به تبدیل واحد پول خود به بریکسو می‌­کنند. غوغا و آشوبی که در سطح جهانی در بانک‌­ها ایجاد می­شود، مقامات را مجبور به تعطیل کردن بسیاری از آنها می­کند. مردم که پول در دست ندارند، پس از 10 روز برای تهیه مواد غذایی و دیگر ملزومات به خیابانها می­ایند، بانک‌­ها نیز دوباره باز می­‌شوند اما با چند ساعت محدود فعالیت در روز.

وبسایت "ریالیتی چک" با تایید برآورد کوئنینگ، این سناریو را کاملا حقیقی و بسیار محتمل می­داند. این وبسایت، آمریکا و اروپا را در انتظار بحرانی بزرگ می­بیند و در این راستا به دو نمونه اخیر یعنی قوانین تازه­ی بستهی نجات اقتصادی بانک‌های اروپا و ورشکستگی بانکی قبرس اشاره می­‌کند.

کوئنینگ می‌­افزاید که پس از یک ماه، کشورهای ضعیف‌­تر منطقه­ یورو واحد پول خود را از یورو به همان واحد ملی بازمی‌­گردانند. با این عمل و با ملی کردن بانک‌هایشان، انها قادر خواهند بود که پول چاپ کنند. لذا، با تقویت اقتصاد داخلی از طریق نظام بانکداری ملی برای تولید و مصرف داخلی شاهد اشتغال‌­زایی و بازگشت اعتماد بنفس به مردم خود خواهند بود.

این پایگاه تحلیلی در تایید این پیش‌­بینی اینگونه می­‌گوید: " با خروج بسیاری از کشورها از منطقه­ یورو جهت احیای اقتصادی با تکیه بر همت ملی خود پس از بی‌­اعتمادی به روسای فاسد اتحادیه اروپا، صندوق بین‌­المللی پول، کمیسیون اروپایی، و بانک جهانی به طرز قابل توجهی ضعیف خواهند شد و آنگاه دست به تحریم­‌های مختلف اما بی­اثر خواهند زد تا بازارهای خیالی خود را تقویت و احیا کنند. بطور نمونه، می­توان به آرژانتین پس از سقوط اقتصادی 2001 اشاره کرد.

گروه بریکس (BRICS)؛ ائتلاف بزرگ اقتصادی قرن+فیلم و تصاویر///ویرایش////

با ایجاد واحد پولی "بریکسو" برای کشورهای بریکس، فروپاشی اقتصاد جهانی مبتنی بر دلار آمریکا آغاز می‌شود

شش ماه بعد، از میان اسپانیا، ایتالیا، پرتغال، یونان، و ایرلند که به واحد پول ملی بازگشته بودند، برخی خواستار ورود به بریکس و یا دست کم استفاده از واحد پولی بریکسو می‌­شوند. در همین اثنا، ایران و ونزوئلا بعنوان دو عضو همراه بریکس آماده دریافت شوک اول این گروه می­‌شوند و واحد پول جدید آنها موجب جهش و حرکت در رقابت با بسیاری از کشورهای تحت حمایت دلار و یورو می­‌شود.

با گذشت یک سال از اعلام بریکسو، اندونزی و مالزی وارد گروه می‌­شوند. فراغت از سوخت­‌های فسیلی موجب خلق دموکراسی اقتصادی شده و "استغنای غذایی" توسط بریکس شکل خواهد گرفت. اینجاست که غرب در تعیین مواد غذایی در بازارهای جهانی عاجز مانده و قیمت مواد غذایی در سطح جهانی کاهش خواهد یافت. فلذا، با توجه به کاهش مصرف مردم غرب به نسبت گذشته، تعدیل صورت گرفته و کشورهای غیر غربی در سرتاسر جهان قادر به تهیه و مصرف مواد غذایی با قیمت بسیار مناسب خواهند بود.

در اینجاست که اتحادیه اروپا قدرت بریکسو را مشاهد کرده و در اوایل 2015 خواستار ورود یورو بعنوان زیرمجموعه این واحد پولی جدید می­‌شود. در همین سال بورس نفت شانگهای تریلیون‌­ها بریکسو نه تنها از بریکس بلکه از کشورهای وابسته به بریکس تجارت خواهد کرد. در پی آن، کشورهای تولید کننده هیدروکربن به دلار، با مشاهده قدرت بریکسو سعی در ایجاد حصار امنیتی اقتصادی بلند مدت می­کنند اما دیری نمی­‌پاید که تجارت هیدروکربن به دلار، سقوط خواهد کرد. از سوی دیگر، با حمایت بریکس از ایران، ونزوئلا، مالزی، اندونزی، و مغولستان، اقتصاد این کشورها سالیانه رشد 10 درصدی را شاهد خواهد بود.

از این سال تا سال 2020، شاهد سلطه­ بریکسو بر دنیا و تاسی بر این واحد پولی از سوی غالب کشورهای دنیا خواهیم بود. در سال 2016، احترام به طبعیت و عدالت اجتماعی به شکل چشمگیری در فرهنگ­‌ها و آموزه‌­ها در مردم جهان تقویت خواهد شد.

کوئئینگ در پایان مقاله­ خود اینچنین می‌­آورد: " سال 2020، سال درک ارزش‌های انسانی خواهد بود. آری، بریکس کار خود را کرده است. طبیعت سالم و احترام به انواع موجودات زمین، اولویت رفتار انسانی خواهد گردید. خدمات بهداشتی و آموزشی به اوج خود می­رسد. دیگر شاهد رشد اقتصادی خطی و قابل سنجش نخواهیم بود. تعادل اقتصادی در حدا اعلا بوده و بهبود سبک زندگی در اوج همدلی انسانها را شاهد خواهیم بود".

جمع‌­بندی

با توجه به آنچه به تفصیل بیان شد، در ابتدای جمع­‌بندی به 4 مشکل پیش روی این گروه اشاره می­‌کنیم که در صورت رفع آنها، شاهد ظهور و دوام قویترین قطب اقتصادی و حتی سیاسی جهان در دهه­ آتی خواهیم بود.

1. بعنوان مبحث اول باید این حقیقت را پذیرفت که گروه بریکس علیرغم تفاوت­‌های گاهاً چشمگیر از نقطه‌­نظر دیدگاه سیاسی و اقتصادی، با سرعت قابل قبولی سعی در تبدیل شدن به قطب قدرتمند اقتصاد جهان با بانک مستقل و توانا و دارا بودن زیر مجموعه‌­ای بسیط متشکل از کشورهای خواهان توسعه­ دارد؛ و این نکته حائز اهمیت است که اگر به این تفاوت­‌ها که در این نوشتار پیشتر به آن­ها اشاره شد توجه نشود، نمی­توان امید چندانی تحقق هدف غایی این گروه داشت.

2. مبحث دوم که باید به آن اشاره کرد، موضوع بانک توسعه­ این گروه است. به اعتقاد موسسه­ "اقتصاد و سرمایه" آمریکا، بانک توسعه­ گروه بریکس که با سرمایه 100 میلیارد دلاری خواهان شروع به کار است، در دهه­ آینده قادر به اعطای وام‌های 5 تا 10 میلیارد دلاری خواهد بود؛ و این رقم فاصله فاحشی با وام 32 میلیارد دلاری که بانک جهانی سال اخیر اعطا کرد دارد.

3. مسئله سوم، مشکلات اقتصادی اعضای این گروه است. در حال حاضر هند با رهبری "نارندرا مودی" برای ایجاد اصلاحات اقتصادی در کشورش به شدت تحت فشار است. این رشد اقتصادی در کشورهای برزیل، روسیه، و آفریقای جنوبی با چالش بیشتری روبرو است. چین هم با اینکه اقتصاد بلوغ یافت‌ه­ای دارد، اما با بدهی رو به رشد و عارضه­ "بانکداری در سایه" و "ظرفیت مازاد" دست و پنجه نرم می­کند.

گروه بریکس (BRICS)؛ ائتلاف بزرگ اقتصادی قرن+فیلم و تصاویر///ویرایش////

4. چهارمین مبحث، مسئله­ مربوط به آفریقای جنوبی است. از نظر موسسه­ "گلدمن ساکسو کارشناسان بزرگی چون جیم اونیل، 4 کشور اول گروه بریکس در شمار 10 کشور برتر اقتصادی جهان قرار دارند اما آفریقای جنوبی با توجه به رتبه 33، گزینه مناسبی و درخوری برای عضویت در این گروه نمی­باشد. داستان جایی مشکل‌­تر می‌­شود که با توجه به ورود بریکس به فاز استفاده از همه ابزارها برای نیل به هدف، این گروه مدتی است که بعنوان پرچم­دار جدید اقتصاد جهانی شناخته شده و در صورت عملکرد ضعیف و یا پس کشیدن از مواضع خود، زیانی غیر قابل جبران خواهد داشت؛ و هم از این روست که وجود آفریقای جنوبی بعنوان یکی از ستون­‌های این گروه که ناموزون هم هست، محلی از اعراب نداشته و قابل اطمینان نیست و آن را راهکاری جدی باید!

پایگاه اینترنتی معتبر Investopedia معتقد است که هم اکنون بسیاری از شرکت­‌ها با توجه به موفقیت آتی این گروه، آن را یک فرصت بزرگ دانسته و آمادگی خود را برای همکاری اعلام کرده‌­اند. این پایگاه اینترنتی به نقل از کارشناسان بزرگ تا سال 2050 بریکس را ثروتمندتر از همه کشورهای ثروتمند دنیا می‌­داند.

علاوه بر این، مجله تایم آمریکا قویا معتقد است که ممکن است خط و نشان‌­های فعلی گروه بریکس هم اکنون کوچک و غیر قابل تهدید به شما رود، اما در آینده‌­ای نه چندان دور باید منتظر این باشیم که آمریکا به حسرت نشسته و قدرت جهانی این گروه را نظاره می‌­کند.

کشور ما نیز، با توجه به سبقه­ و عملکرد منفی آمریکا و بلوک تحت امرش (شامل اروپا، بانک جهانی، و صندوق بین­المللی پول) در بلوکه کردن پول به دلایل سیاسی و خلق کامل فضای بی­اعتمادی، و تاسی بر ضرب المثل «تکیه بر دیوار شکسته ...»، لازم است که نزدیکی به گروه بریکس -که بالاخص در اخرین نشست خود تاکید بر حمایت از کشورهای جهان دومی و جهان سومی داشته­اند- را به مثابه فرصتی مغتنم شمرده و با الگوگیری از تلاش و سماجت آفریقای جنوبی در پیوستن به بریکس، وارد بلوک اقتصادی مورد اعتمادتری گردد که دست کم طی دهه‌­های اخیر بر خلاف بلوک رقیب، مولفه‌­ها و نشانه‌­های اعتماد را بوجود آورده و چراغ سبز دوستی و همکاری را زده­ است. موقعیت ژئوپولتیک ایران نیز یکی دیگر از ابزار پرتاب به سکوی موفقیت در کنار این گروه است.

گروه بریکس (BRICS)؛ ائتلاف بزرگ اقتصادی قرن+فیلم و تصاویر///ویرایش////

کارشناسان پیش‌بینی کرده‌اند دهه آینده، دهه بریکس خواهد بود

اکنون با توجه به بحران اوکراین، روسیه از جی 8 اخراج شد و روس‌ها برای جایگزینی حتما دنبال سازمانی هستند که مستقل‌تر باشند و بتوانند نقش بیشتری (نه به عنوان مهمان) در آن داشته باشند. این امر برای روس‌ها خیلی مهم است.

برزیلی ها می‌خواهند که نقش مستقل‌تری داشته و در سایه آمریکا زندگی نکنند. چین هم به عنوان مدعی قدرت جهانی با توجه به حجم معاملات جهانی و بودجه و ذخایر ارزی خود، می‌خواهد حرفی برای گفتن داشته باشد. اگر این مجموعه توانمند را کنار هم بگذارید، بریکس می تواند به عنوان قطب جهانی جدید فعال شود.

کشورهای بریکس سعی دارند به نوعی پایه اصلی نظام اقتصاد جهان را طراحی کنند. یعنی سران بریکس بیشتر به دنبال نظام اقتصادی جدیدی هستند تا در جهت مدیریت جهانی اقتصادی و مبارزه با زیاده خواهی های آمریکا و اروپا از آن بهره ببرند. این گروه که در حال حاضر تقریبا نیمی از جمعیت حال حاضر دنیا و یک‌ پنجم کل اقتصاد جهانی را در اختیار دارد، عزم خود را به ‌منظور بازسازی ساختار اقتصادی و مالی جهان جزم کرده‌­اند.

به نظر بسیاری از تحلیلگران، بریکس همه مشکلات پیش رویش را رفع خواهد نمود و دهه آینده دهه بریکس خواهد بود. در حال حاضر بریکس سعی دارد که ساختار سازی کرده و اعضای موثر خود را تقویت و در داخل سازمان دهی و نظم دهی کند و تمام اهرم‌های لازم را در دست داشته باشد تا بتواند کم کم ظهور کند. بدون شک، رقابت سنگین بوده و رقابت اقتصادی، رقابت سیاسی را هم به دنبال خواهد آورد.

با همه­ این اوصاف و با عنایت به شواهد و قرائن، پیش­بینی می­شود که با رفع اختلاف نظرات سیاسی و ریاستی این 5 عضو که در بالا مورد بررسی قرار گرفت، و با در نظر گرفتن احتمال قوی عضویت دائم برزیل، هند، و آفریقای جنوبی در شورای امنیت و تسلط بر کانون­‌های اقتصادی و سیاسی جهان، و همراه کردن کشورهای جهان دومی با خود، این گروه بریکس باشد که تعیین کنندهی معادلات اقتصادی و سیاسی بین­‌المللی آینده گردد. همچنین با عنایت به احتمال تعبیر صحیح برآورد و پیش­‌بینی‌­های پیتر کوئنینگ، لزوم پیشرفت این گروه بیشتر احساس می­‌شود.




مرثیه‌ای برای سقوط آخرین امپراتوری اسلامی؛
عرب‌ها قول گرفته بودند که در قبال همکاری با متفقین برای فروپاشی عثمانی، حکومت بر عربستان و اردن و عراق را به دست آورند. اما با پایان جنگ و شکست عثمانی، همه چیز طبق برنامه پنهان اروپاییان پیش رفت.

گروه تاریخ مشرق- تاریخ جهان: نام امپراتوری عثمانی که اروپائیان به آن (ottoman empire) می‌گویند، گرفته شده از نام شخصی به اسم «عثمان ابن ارطغرل» است که از روسای قبایل ترک سلجوقی ساکن در آسیای صغیر بود. این ترکان از جمله ترکانی بودند که در هنگام حمله چنگیزخان مغول به ترکستان غربی یا آسیای مرکزی امروز، از پیش سپاه او گریخته و روانه آسیای صغیر که ترکیه کنونی جزء آن شدند و در جوار آن دسته از ترکان سلجوقی مسکن گزیدند که پیشتر در آناتولی ساکن شده و به سلاجقه روم معروف بودند. 

ترکان دسته دوم، به رهبری عثمان بن ارطغرل ایجاد کننده سلسله سلاطینی به نام عثمانی گردیدند. یکی از آنان به نام سلطان محمد دوم که هفتمین فرمانروای عثمانی بود، در آن سوی تنگه بسفور، یعنی در مجاورت خلیج شاخ زرین یا قرن‌الذهب، مشرف به دریای مرمره، قلعه‌ای نظامی ایجاد کرد و سرانجام به سال 1453 میلادی، کنستانتین یازدهم، آخرین امپراتور روم شرقی (بیزانس) را شکست داد و قسطنطنیه را فتح کرد. اروپائیان در تقسیم‌بندی‌های تاریخی از نظر زمانی این سال را مبداء قرون جدید و پایان قرون وسطی می‌دانند. محمد دوم با فتح این بخش از آسیا، به عمر هزارساله روم شرقی یا دولت بیزانس پایان داد و از این رو به سلطان محمد فاتح معروف شد.
سقوط عثمانی

فتح قسطنطنیه به دست عثمانی‌ها
و پایان حکومت باستانی بیزانس

پشت دروازه‌های وین
سلطان محمد فاتح کلیسای «سنت صوفی» را به مسجد تبدیل کرد و نام قسطنطنیه را نیز به استانبول تغییر داد. بعد از سلطان محمد نوه‌اش سلطان سلیم، معروف به سلطان مهیب یا مخوف، که معاصر شاه اسماعیل صفوی در ایران بود توانست، شبه جزیره عربستان، مصر و شمال آفریقا تا الجزایر را تسخیر نموده و خود را خلیفه اسلام بنامد. بعد از او فرزندش سلیمان باشکوه (قانونی) در 1521، بلگراد را در صربستان کنونی تصرف و از این طریق دروازه‌های اروپا تا مجارستان را تسخر کرد. در سال 1526 نیز در محلی به نام موهاگز (موهاچ) لویی پادشاه مجارستان را شکست داد و شهر وین را محاصره کرد.

بعد از سلیمان قانونی حکومت به سلاطینی بی‌کفایت رسید و عثمانی را رو به زوال برد. البته نباید فراموش کرد که سلطان سوم در سال 1589 طی جنگی در دشت کوزو، لازار فرمانده صرب‌ها را کشت که در پی آن بوسنی به دست ترک‌های مسلمان افتاد و البته خود سلطان مراد نیز کشته شد. به هر حال، از زمان سلطان محمد سوم به بعد سلاطین عثمانی آن قدر بی‌کفایت بودند که عثمانی بیش از پیش رو به سراشیبی رفت؛ به طوری که در زمان سلطنت مصطفی اول که معاصر شاه صفی در ایران بود، سفیر انگلیس، امپراتوری عثمانی را تشبیه به انسان فرتوتی نمود که در اثر بیماری دچار جنون شده و قدرت جوانی خود را از دست داده است. از همان زمان بود که دیگر ترس اروپائیان از عثمانی ریخت و عثمانی به «مرد بیمار اروپا» معروف شد. با این وجود، امپراتوری عثمانی تا سه قرن بعد هم دوام آورد و اروپائیان نتوانستند این به اصطلاح «مرد بیمار» را از پا درآورند تا در اوایل قرن بیستم که روزگار دگرگون شد و عثمانی –البته با دسیسه‌های اروپاییان- از درون فروپاشید.
سقوط عثمانی

سلطان سلیمان قانونی (باشکوه)

مشروطه‌خواهی ناسیونالیست‌ها

یکی از سلاطین عثمانی، سلطان محمود دوم (معاصر فتحعلی‌شاه و محمدشاه قاجار) بود که چون از جانب مادر اروپایی و از تربیت غربی متاثر بود به علوم جدید و روش جدید حکومت تمایل داشت. او که در فاصله سال‌های 1808 تا 1839 میلادی به مدت 31 سال سلطان بود، اصلاحاتی در نظام حکومت به عمل آورد که اروپائیان را دچار تحیر نمود؛ اصلاحاتی چون ایجاد ارتش جدید به سبک اروپایی و فرستادن محصل به اروپا. همچنین از آنجا که وجود ارتش ویژه عثمانی معروف به سپاه ینی‌چری را مضر به حال کشور می‌دانست –چون بیشتر توطئه‌های داخل دربار و کودتای خانگی در داخل دولت عثمانی زیر سر این نظامیان بود- این قوای یاغی را خلع سلاح و متمردین آن را اعدام کرد.

بعد از سلطان محمود دوم، عبدالمجید اول (معاصر ناصرالدین شاه) به سلطنت رسید و اصلاحات پدر را ادامه داد. قصر دلمه باغچه از آثار اوست. این اصلاحات مقدمه‌ای شد برای این که مدحت پاشا، نخست وزیر مشروطه‌طلب سلطان عبدالحمید دوم (که او نیز معاصر ناصرالدین شاه بود) سلطان را در 1876 میلادی، وادار به صدور فرمان مشروطیت کرد.
سقوط عثمانی

قرائت بیانیه مشروطیت با قیام ترک‌های جوان

آغاز مداخله‌گری اروپائیان

دشمنی اروپائیان نسبت به عثمانی، در زمان سلطان عبدالحمید دوم، شدیدتر شد. به‌طوری که فرانسه، انگلستان و روسیه هر یک به بهانه‌ای خواستار مداخله عثمانی و تجزیه متصرفات آن کشور بودند. چون عبدالحمید دوم در سال 1778 پارلمان را تعطیل و مشروطیت را عملا لغو کرد و مدحت پاشا را هم به خارج از کشور تبعید نمود، فرانسه و انگلستان که خود را به اصطلاح مدافع دموکراسی می‌دانستند خواستار مداخله در امور عثمانی شدند. روس‌ها نیز به دو بهانه متوسل و خواهان تضعیف عثمانی شدند. بهانه اول، حمایت از ارامنه بود.

کشتار ارامنه

قضیه ارامنه از این قرار است که عبدالحمید دوم به بهانه این که روس‌ها مشغول تحریک ارامنه عثمانی هستند، فعالیت آنان را زیرنظر گرفت. ارامنه هم از آن جا که از ناحیه سلطان عبدالحمید دوم احساس خطر می‌کردند در سال 1885 یک انجمن انقلابی به نام هونچاک را به منظور آموزش نظامی و بیداری فرهنگی هم‌کیشان خود تاسیس کردند و بعد نیز در سال 1890 انجمنی به نام داشناک یا ارتش سری ارامنه در تفلیس به وجود آورند. در 1895 عبدالحمید دوم به بهانه این که ارامنه در تفلیس، که در خاک دشمن یعنی روسیه بود، برای خرابکاری در عثمانی تعلیم می‌بینند دستور قتل‌عام ارمنیان را صادر کرد به طوری که طی یک سال نزدیک به 250 هزار نفر ارامنه از خردسال تا سالخورده به قتل رسیدند. واقعه قتل ارامنه باعث اعتراض دولت‌های اروپایی شد. مجموع این شرایط سبب شد که «نهضت ترک‌های جوان» به رهبری مدحت پاشا که هدف خود را پیاده کردن مجدد مشروطیت و پیشرفت عثمانی اعلام کرده بود برای اعاده حیثیت بیبن‌المللی عثمانی، سلطان عبدالحمید دوم را در 27 آوریل 1909 از سلطنت خلع کند و براردش محمد پنجم را سلطان بخواند.
سقوط عثمانی

کشتار ارامنه در ازمیر؛ 1895

مسیحیان بالکان

دومین بهانه روس‌ها، حمایت آنان از اسلاوهای مقیم در شبه جزیره بالکان بود. فرانسوی‌ها هم که از زمان ناپلئون سوم به بعد در سوریه و لبنان مدارس مذهبی فرانسوی‌زبان ایجاد کرده بودند و خواستار الحاق این دو منطقه به سرزمین‌های مستعمراتی خود بودند با عثمانی مخالفت می‌کردند و بالاخره کشف نفت در دوره مظفرالدین شاه به بعد در مسجد سلیمان و اطلاع انگلیسی‌ها از وجود نفت در منطقه عربی نیز طمع بریتانیا را برای مستعمره نمودن کشورهای عرب از عراق تا مصر بیش از پیش افزون کرد، لذا انگلیسی‌ها درصدد جداکردن سرزمین‌های عربی از عثمانی و تجزیه این امپراتوری برآمدند.

نهضت ترک‌های جوان

در پی وقایعی چون قیام‌های مکرر ضدعثمانی در شبه جزیره بالکان، که به تحریک روسیه در 1913 صورت گرفته بود و حتی قبل از آن هم گه طرابلس غرب (تریپولی غرب) واقع در لیبی به دست ایتالیایی‌ها افتاده بود،دولت عثمانی با آلمان متحد شد تا بتواند در مقابل طمع‌کاری‌های روسیه، انگلیس و فرانسه از موجودیت خود و مستعمراتش دفاع کند. در این زمان، که قانون مشروطه حاکم شده بود و شاه اختیارات وسیعی نداشت، سه تن از رهبران نهضت ترک‌های جوان به نام‌های جمال‌پاشا، انورپاشا و طلعت‌پاشا عملا همه اختیارات حکومتی را به دست گرفتند. آن‌ها کمیته اتحاد و ترقی را با ایدئولوژی پان‌ترکیسم و مشروطه‌خواهی ایجاد کردند. این سه نفر که محمد پنجم را در قصر سلطنتی تحت نظر داشتند حکومت را بین خود به این ترتیب تقسیم کردند: 1- انورپاشا، وزیر جنگ. 2- طلعت‌پاشا، وزیر کشور که بعدا نخست وزیری را  نیز احراز کرد. 3-جمال‌پاشا رییس ستاد ارتش و وزیر دریاداری.
سقوط عثمانی

قرائت اعلامیه اعلان جنگ به دول اروپایی؛ 11 نوامبر 1914

ورود به جنگ جهانی اول

این سه رجل سیاسی-نظامی چون می‌دانستند که همه ناآرامی‌های آن سوی تنگه بسفور و منطقه بالکان به تحریک روسیه، فرانسه و انگلستان است تصمیم گرفتند با آلمان متحد شوند و در جنگ احتمالی آینده دوشادوش آلمان‌ها بجنگند. از این جهت  وقتی که در 2 اوت 1914 جنگ جهانی اول آغاز شد، بنا به صلاحدید انورپاشا و جمال‌پاشا، بین عثمانی و آلمان یک پیمان سری بسته شد و یک ژنرال آلمانی به نام لیمان فن ساندوس مشاور ارشد ستاد ارتش عثمانی گردید. در ماه اکتبر 1914، ناوگان ترک به فرماندهی افسران آلمانی، بنادر روسیه را زیر آتش گرفتند. در نتیجه این عمل متفقین یا همان کشورهای اتفاق مثلث شامل روس و انگلیس و فرانسه در چهارم نوامبر همان سال به عثمانی اعلان جنگ دادند.

در دومین سال جنگ جهانی اول، متفقین در ژانویه 1915 در شبه جزیره گلی‌پولی در مدخل تنگه داردانل ارتباط ترک‌ها را با منطقه عربی تا حدودی قطع کردند و به موازات عملیات جنگی در جبهه‌ها، دولت‌های فرانسه و انگلستان قراردادی با عنوان قرارداد سایکس‌-پیکو درباره تجزیه و فروپاشی عثمانی با یکدیگر منعقد کردند. براساس مفاد این قرارداد قرار شد:
1- اراضی ارز روم، طرابوزان، وان و ارمنستان عثمانی به روسیه داده شود. 2- مناطق سوریه و لبنان به قیمومت دولت فرانسه درآید. 3- انگلستان خاک عراق و اردن و سرزمین فلسطین را تحت قیمومیت بگیرد. 
سقوط عثمانی

نقشه تجزیه‌شده امپراتوری عثمانی
 براساس قرارداد سایکس-پیکو

لورنس عربستان

قرارداد البته سری بود. از سوی دیگر در همین سال‌ها یک جاسوس انگلیسی به نام سرهنگ ادوارد لورنس که بعدا به لورنس عربستان مشهور شد، وارد عربستان شد و شریف حسین را که والی مکه و پدر ملک فیصل، نخستین پادشاه عراق و ملک عبدالله نخستین پادشاه اردن بود ملاقات کرد و به آن‌ها وعده پادشاهی حجاز (عربستان)، عراق و اردن را داد. به شرط آن که بر ضد عثمانی قیام کنند. شریف حسین نیز پذیرفت و به اتفاق فرزندانش، دوشادوش سرهنگ لورنس انگلیسی با عثمانی‌ها جنگید در حالی که نمی‌دانستند که سه کشور متفق، پنهانی در قرارداد سایکس‌-پیکو با هم بر سر تقسیم مناطق عربی امپراتوری عثمانی توافق کرده‌اند. لورنس، که همواره دشداشه عربی می‌پوشید و به زبان عربی تکلم می‌کرد از جانب چرچیل وزیر مستعمرات بریتانیا که مقیم در قاهره بود وعده خلافت عربی و اسلامی را به شریف حسین می‌داد و به عبدالله وعده حکومت اردن و فلسطین و به فیصل وعده حکومت عراق را. 

بالاخره در جبهه سینا، ژنرال آلن‌بی انگلیسی نواحی فلسطین و اردن را از سربازان عثمانی گرفت. در جبهه جنوبی هم کوت‌العماره و بغداد تسخیر شد و به دست انگلیسی‌ها و قوای مشترک لورنس و فیصل افتاد. ارتش عثمانی ناچار به سمت قسطنطنیه (استانبول) عقب‌نشینی کرد و لذا در 30 دسامبر 1918، دمشق تیز به تصرف انگلیسی‌ها درآمد. دو ماه قبل از پایان جنگ جهانی اول، یعنی در ژوئیه 1918، سلطان محمد پنجم درگذشت و محمد ششم ملقب به وحیدالدین به پادشاهی رسید. عزت‌پاشا نخست وزیر شد. رهبران ترک‌های جوان در 30 اکتبر 1918 با عقد پیمان ترک مخاصمه در مدروس واقع در دریای اژه هر یک به سویی فرار کردند. عزت‌پاشا کابینه ناتوان و بی‌اختیاراتی را تشکیل داد زرا عملا خاک عثمانی در تصرف اشغال‌گران بود. در 16 مارس 1920 استانبول تصرف شد و حتی یونانی‌ها ازمیر را به اشغال خود درآوردند. 
سقوط عثمانی

شریف حسین و لورنس عربستان

تشکیل ترکیه و کلاهی که بر سر عرب‌ها رفت

سرانجام در 10 اوت 1920، عثمانی‌ها در روستای سور در نزدیکی پاریس، قراردادی با متفقین امضاء کردند که برپایه آن شام (لبنان و سوریه) ، عراق و اردون و ازمیر از امپراتوری جدا و به آناتولی و بندر استانبول محدود می‌شد. با انتشار خبر این قرارداد، ترک‌های متعصب به شدت دست به اعتراض زدند و از این میان، دو تن از افسران ترک‌های جوان یعنی عصمت‌پاشا و مصطفی کمال‌پاشا قیام کردند. این دو افسر در اوت 1922 ضد یونانی‌ها برخاستند و ازمیر را در سپتامبر همان سال آزاد کردند. از سوی دیگر، مجلس بزرگ ملی (یا مجلس ملی کبیر) را تشکیل دادند که در اول نوامبر 1922 نظام سیاسی و نوع حکومت را از سلطنتی به جمهوری تغییر داد و نام «ترکیه» را به عثمانی ترجیح برگزید. ترک‌ها اقدامات دیگری هم انجام دادند و از جمله در لوزان سوییس، قراردادی با متفقین امضاء کردند و کاپیتولاسیون سور را لغو کردند و حاکمیت بر تنگه‌های بسفور و داردانل را دوباره به دست آوردند. هرچند جدایی مناطق عرب‌نشین را پذیرفتند.

عرب‌ها قول گرفته بودند که در قبال همکاری با متفقین برای فروپاشی عثمانی، حکومت بر عربستان و اردن و عراق را به دست آورند. اما با پایان جنگ و شکست عثمانی، همه چیز طبق برنامه پنهان اروپاییان پیش رفت.سوریه و لبنان به فرانسه داده شد و از سوی دیگر مطابق با اعلامیه بالفور در سال 1917، مقرر شد یهودیان صهیونیست به فلسطین مهاجرت داده شوند. شریف حسین از مکه اخراج شد و آل سعود که هم‌پیمانان جدید انگلیس بودند توانستند بر نجد و حجاز حکومت کنند. البته عبدالله و فیصل توانستند برای مدتی در اردن و عراق حکمرانی کنند.
سقوط عثمانی

مصطفی کمال (آتاترک)؛  بنیان‌گذار
 و نخستین رئیس جمهور ترکیه جدید

فرجام آخرین امپراتوری اسلامی

در نوامبر 1922، وقتی نظام سلطنتی لغو گردید، مجلس ملی کبیر تصمیم گرفت که سلطان محمد ششم را به اتهام خیانت محاکمه کند. اما سلطان با یک کشتی انگلیسی در 17 نوامبر 1922 از کشور خارج شد و به جزیره مالت رفت. در این حال، مصطفی کمال فرمانروای ترکیه جدید بود. با این حال هنوز سلطان عبدالمجید دوم خود را خلیفه می‌نامید تا این که دو سال بعد در مارس 1924 سیستم خلافت رسما ملغی شد و کشور جمهوری ترکیه با ریاست جمهوری مصطفی کمال (آتاتورک= پدر ملت ترک) آغاز به کار کرد.
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد