سلام خوزستان

انتشار اخبار سیاسی- اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خوزستان

سلام خوزستان

انتشار اخبار سیاسی- اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خوزستان

اخبار سیاسی و اقتصادی و تحلیل های روز




تحلیلی از سخنان فرمانده نیروی قدس؛

تغییر معادلات،جریان تکفیری و حامیان آن در منطقه را نیز به انسداد سیاسی رساند. این عقب‌نشینی‌ها در موضع پادشاه عربستان سعودی، دیده می‌شود که مشارکت در فعالیت‌های تروریستی و با حمایت رسانه‌ای و یا فتوایی از آنها را جرم دانسته که کیفر آن 3 تا 20 سال زندان خواهد بود.

به گزارش مشرق، سردار سرلشکر قاسم سلیمانی فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی درسخنرانی تاریخ 27 بهمن ماه 1392به بررسی و تحلیل اوضاع جهان اسلام و بایدها و نبایدها در این حوزه پرداخت که بخشی از این سخنان مهم و راهبردی توسط «حسین رویوران» کارشناس مسایل خاورمیانه و جهان عرب مورد تحلیل و تفسیر قرار گرفته است.

«ایران امروز دارای یک قدرت حقیقی است. از حضور قدرتمند ایران در شرق مدیترانه می‌‌توان نام برد. این منطق ایران است. هیچ کجا ایران بر مبنای روش‌هایی که دشمنان ایران عمل می‌کنند، عمل نکرده است و با زور و جنگ و حتی با پول توسعه نداده است. همین سوریه که الان محور جدال اساسی است، یک طرف همه دنیا قرار دارد و یک طرف ایران.»

(سردار قاسم سلیمانی)

متن نظرات حسین رویوران را در زیر می‌خوانید


تروریست‌ها چگونه سیاست ایران را در سوریه عوض کردند/ هدیه جمهوری اسلامی به نظام سوری



هنگامی که حواث سوریه در سال 2011 آغاز شد، ایران سیاست «انتظار» را در پیش گرفت تا از ماهیت حرکت اعتراضی در سوریه مطمئن شود.پیش از حوادث سوریه، ایران از حرکت خود جوش داخلی مردم در تونس و مصر حمایت کرده بود و اینگونه حرکـت‌های اجتماعی در جهت از بین بردن نظام استبدادی و قطع وابستگی را کاملا مشروع شمرد.

علت این موضوع این است که نظام جمهوری اسلامی ایران مولود یک انقلاب اسلامی و مردمی است که اکثریت قریب به اتفاق مردم ایران در آن شرکت کرده بودند و به علت این ویژگی، انقلاب هیچ‌گاه نمی‌تواند در مقابل حرکت‌های مردمی مشابه در هیچ کشوری قرار گیرد و یا حقی را که خود از آن برخوردار شده بود، از دیگران دریغ کند.

با گذشت چند ماه از بحران داخلی سوریه، شرایط آن روشن‌تر شد و حضور عنصر خارجی در این اعتراضات مسجل گردید.


تروریست‌ها چگونه سیاست ایران را در سوریه عوض کردند/ هدیه جمهوری اسلامی به نظام سوری


ایران اسلامی کم‌کم مواضع سیاسی روشن خود را در قبال سوریه اتخاذ و اعلام کرد که از اعتراضات خودجوش داخلی در سوریه حمایت می‌کندکه خواهان پایان دادن به استبداد و نظام تک حزبی و مشارکت گسترده مردم در فرایند تصمیم‌گیری سیاسی است،‌اما در عین حال دخالت عنصر خارجی در امور داخلی سوریه را محکوم می‌کند که خواهان سرنگونی نظام بشار اسد است و آن را دخالت قطعی در امور داخلی دولت سوریه می‌شمارد که مغایر با مقررات بین‌المللی است.

دولت ایران بر اساس این موضع‌گیری، دولت سوریه را به تعامل مستقیم با معارضه داخلی ترغیب کرد و چند بار نمایندگان آنان را به ایران دعوت کرد و از طریق گفت‌وگو با خواست آنها آشنا شد که به دولت سوریه منعکس گردید.

در واقع ایران به صورت خیرخواهانه دولت سوریه را ترغیب کرد تا مردم خود را در فرایند تصمیم‌گیری سیاسی مشارکت بیشتر بدهد.دولت سوریه نیزدر یک رفتار منطقی و عقل‌گرایانه به درخواست معارضان داخلی تن داد و با اصلاح قانون اساسی، زمینه مشارکت بیشتر مردم و احزاب جدیدالتاسیس سیاسی را فراهم کرد.

اصل هشتم قانون اساسی سوریه که حزب بعث را حزب پیشرو می‌شمارد و قدرت را در اختیار این حزب قرار می‌دهد لغو گردید و زمینه شکل‌گیری احزاب مختلف و شرکت در انتخابات فراهم شد.

پس از تایید قانون اساسی از سوی مردم در همه‌پرسی، اولین انتخاب چند حزبی در این کشور برگزار و مخالفین دولت موفق به کسب حدود 90 کرسی از 250 کرسی پارلمان شدند و در کابینه جدید سوریه نیز چند تن از مخالفان حضور پیدا کردند.

«قدری جمیل» به معاونت نخست‌وزیری و «علی‌ حیدر» به وزارت آشتی ملی منصوب شدند و پرونده حل بحران به آنان واگذار گردید.

با این اقدام دولت سوریه، ایران احساس کرد نظام بشار اسد آمادگی دارد تا مخالفان در قدرت شرکت دهد و از وحدت ملی پاسداری کند، ولی اصرار مخالفان بر ادامه پروژه براندازی بر پایه گسترش خشونت و اقدامات تروریستی و توسعه دامنه همکاری آنان با قدرت‌های خارجی مانند آمریکا، اروپا، عربستان، قطر، ترکیه، اردن و آل حریری در لبنان شرایط را کاملا تقابلی و پیچیده‌تر ساخت.

سلطه نیروهای تکفیری بر دیگر نیروهای مخالف سوری در اکثر جبهه‌ها علت اصلی بروز این شرایط بود زیرا این نیروها اساسا در پی تحقق مردم سالاری در سوریه نبودند و تنها در اندیشه برپایی دولت خلافت یا امارت اسلامی بودند.

تروریست‌ها چگونه سیاست ایران را در سوریه عوض کردند/ هدیه جمهوری اسلامی به نظام سوری


سیاست‌های نیروهای هوادار القاعده به ویژه جبهه‌النصره و دولت عراق و شام اسلامی (داعش)در کشتار مخالفان خود به ویژه از اقلیت‌های مذهبی و مسیحیان شرایط را تغییر و دولت سوریه را در برابر تکالیف خود در حفظ امنیت شهروندان سوریه قرار داد.


تروریست‌ها چگونه سیاست ایران را در سوریه عوض کردند/ هدیه جمهوری اسلامی به نظام سوری


در چنین شرایطی ایران به یقین رسید که حرکت اعتراضی در سوریه ماهیتی متفاوت با دیگر کشورهای حوزه بیداری اسلامی پیدا کرده است.

در کشورهایی مانند مصر، بحرین، یمن، و تونس مردم در پی سرنگونی نظام‌های استبدادی بودند تا رژیم‌های مردم‌سالاری را جایگزین آنها سازند، در حالی که در سوریه گروه‌های تکفیری در پی استقرار شرایط استبدادی بودند که پایه اصلی آن تکفیر هرکسی است که با آنها مخالفت می‌کند.

تروریست‌ها چگونه سیاست ایران را در سوریه عوض کردند/ هدیه جمهوری اسلامی به نظام سوری


همچنین در حوزه بیداری اسلامی همه جوامع به پا خواسته در پی نفی وابستگی به خارج هستند در حالی که در سوریه گروه‌های تکفیری به کشورهایی مانند قطر و عربستان وابسته‌اند و خود هیچ اختیاری از خود ندارند و مزدور قدرت‌های سلطه‌گر بین‌المللی هستند.

در قیام‌های بیداری اسلامی، قیام بر ضد دیکتاتور موجب وحدت اجتماعی شده بود در حالی که در سوریه تجاوز تکفیری‌ها به حقوق همه اقلیت‌ها و ارتکاب جرایم شنیع مانند سربریدن‌ها و آتش زدن‌ آنها یک واگرایی وسیع در جامعه سوری ایجاد کرده بود.

این شرایط، که در سال سوم بحران روشن شد، ایران را واداشت تا حساب اعتراضات سوریه را از دیگر کشورهای بیداری اسلامی به طور جدی جدا کند و شرایط موجود در سوریه را نه تنها بیداری نداند که ضد بیداری تلقی نماید.

این جمع‌بندی سیاسی مبنای موضع‌گیری جدید جمهوری اسلامی گردید وتهران پس از آن بر این باور شد که حرکت براندازی، تنها نظام حاکم در سوریه را هدف قرار نداده است بلکه هدف اصلی ضربه زدن به محور مقاومت استو پروژه براندازی، ماهیت صهیونیستی و فرا منطقه‌ای دارد که هدفش تضعیف ارتش سوریه است.

محور شرارت هوادار تروریسم، سناریویی را در سوریه کلید زد که هدفش تقابل بین ارتش سوریه که رژیم صهیونیستی را تهدید می‌کنداز یک طرف سلفی‌های تکفیری از سوی دیگر بود. آنها امیدوار بودند که در این رویارویی برنامه‌ریزی شده هرکس از دو طرف کشته شود، به سود آمریکا و رژیم صهیونیستی باشد.

در چنین شرایطی ایران احساس کرد که باید به دولت سوریه کمک شود تا بر توطئه براندازی خارجی پیروز گردد.

ایران تجربه بزرگ و گران‌مایه حماسه دفاع مقدس را به ملت سوریه پیش‌کش کرد. در جنگ تحمیلی که 8 سال به درازا کشید و طولانی‌ترین جنگ قرن بیستم بود، ایران با سیستم داوطلبی مبتنی بر ایمان، این جنگ بسیار طولانی را اداره کرد و نگذاشت یک وجب از خاک کشور در اشغال دشمن باقی بماند.

این تجربه با ارزش در اختیار دولت‌مردان سوریه قرار گرفت و بر پایه این تجربه نهاد جدید ارتش «دفاع ملی سوریه» متولد گشت.

تروریست‌ها چگونه سیاست ایران را در سوریه عوض کردند/ هدیه جمهوری اسلامی به نظام سوری


حزب‌الله لبنان نیز بر اساس جمع‌بندی جدید به این نتیجه رسید که در رویارویی دولت سوریه با عناصر تکفیری و حامیان بین‌المللی و منطقه‌ای آنها نمی‌تواند بی‌طرف بماند و به همین دلیل سید حسن نصرالله، رهبر این حزب، اعلام کرد که نیروهای داوطلب حزب‌الله به سوریه اعزام خواهند شد و در عملیات نظامی در کنار ارتش سوریه قرار خواهند گرفت.

ارتش دفاع ملی سوریه که عمدتاً بر محور آموزش جنگ شهری شکل گرفته بود هم اکنون حدود 80 هزار نفر بومی در اختیار دارد و از حمایت حزب‌الله برخوردار است.

از زمان ورود این نیروها به عملیات در کنار ارتش سوریه معادله میدانی تغییر پیدا کرده و در یک سال گذشته معادله به زیان گروه‌های تکفیری تغییر یافته است.

تروریست‌ها چگونه سیاست ایران را در سوریه عوض کردند/ هدیه جمهوری اسلامی به نظام سوری


این نیروها در کنار هم به سرعت موفق شدند شهرهای القصیر، حمص، حماه، غوطه شرقی، غوطه غربی و بخش‌هایی از حلب را پی‌درپی آزاد کنند.

پس از یک سال از ورود نیروهای تازه نفس به معادله رویارویی در سوریه، هم اکنون نیروهای تکفیری دچار شکست‌های زیادی شده‌اند که این امر به بروز اختلاف میان آنها انجامیده و آنها را به جان هم انداخته تا شرایط سقوط خود را رقم بزنند، پایداری دولت سوریه در حال حاضر تجربه غرب رای سرنگونی کشورهای محور مقاومت را شکست داده و امکان تعمیم آن را در سرتاسر منطقه با بحران رو به رو ساخته است.

این امر جریان تکفیری و حامیان آن در منطقه را نیز به انسداد سیاسی رسانده و با گسترش دامنه اتحاد کشورها بر ضد تروریسم حامیان تکفیری‌ها در مقابل اجماع منطقه‌ای و بین‌المللی قرار گرفته و ناگزیر به عقب‌نشینی پی‌درپی شدند.

این عقب‌نشینی‌ها در موضع ملک عبدالله، پادشاه عربستان سعودی، دیده می‌شود که مشارکت در فعالیت‌های تروریستی و با حمایت رسانه‌ای و یا فتوایی از آنها را جرم دانسته که کیفر آن 3 تا 20 سال زندان خواهد بود.


منبع: فارس






گزارشی از طرح مشترک آمریکا، اسرائیل و اردن؛
شکست‌ها و خودزنی تروریست‌های سوری در جبهه‌های شمال و شرق‌سوریه،آمریکا و همراهان منطقه‌ایش را متوجه آخرین روزنه امید برای تحقق آرزوی سرنگونی بشار اسد ساخته است؛ حمله از جنوب و زدن "تیر خلاص" به دمشق. تحرکات ماه‌های اخیر حاکی از تدارک برای نبردی بزرگ در جبهه‌های جنوب است.

گروه بین الملل مشرق– تحرکات هفته‌های اخیر در میدان جنگ سوریه، نشان از تغییر استراتژی کشورهای حامی تروریست‌های سوری پس از سه سال ناکامی در سقوط دمشق دارد. کشورهای ترکیه، اردن، امارات، عربستان و رژیم صهیونیستی به راهبری آمریکا پس از میلیاردها دلار هزینه در جنگ سوریه و بی‌نتیجه ماندن این بسیج کم‌نظیر و پرهزینه گروه‌های تروریستی، به فکر تغییر استراتژی افتاده‌اند تا شاید آخرین روزنه امید را برای سقوط دمشق و سرنگون کردن دولت بشار اسد را در حالی بیازمایند که سوریه به انتخابات ریاست جمهوری نزدیک می‌شود و بشار اسد نیز خود را آماده رقابت انتخاباتی می‌کند تا مردم این کشور سرنوشت خود را تعیین کنند.

آیا طرح

براساس گزارش‌های منتشر شده در رسانه‌های آمریکایی و منابع نزدیک به حزب الله لبنان، نیروهای تکفیری در حال تجمیع و بازسازی توان از دست رفته خود برای هجومی با تمام قوا به سمت دمشق هستند؛ اما این بار از جبهه‌های جنوب سوریه.

در مورد این تجمیع قوا در جنوب و احتمال انجام عملیات گسترده از جبهه‌های جولان، درعا و قنیطره به سمت دمشق شواهد و تحلیل‌هایی وجود دارد که در ادامه به آن‌ها اشاره می‌شود:

در نبرد جبهه‌های شمال سوریه و در مرز با ترکیه که از جمله مسیرهای اصلی انتقال سلاح و پشتیبانی از گروه‌های مسلح طی سه سال اخیر بوده است، توفیق چندانی حاصل نشد. نوسان مواضع ترکیه ناشی از تبعات اقتصادی - سیاسی درگیری در معرکه سوریه و معضلات اجتماعی داخلی و ناآرامی های این کشور طی یک سال اخیر، آمریکا را به تغییر استراتژی از شمال به محوریت ترکیه به جنوب و محوریت اردن متقاعد کرده است.

نخست وزیر این روزها عصبانی و تحت فشار ترکیه که با بحران‌های اجتماعی – سیاسی و فساد اقتصادی در داخل و شکست سیاست‌های تئوریسین محبوبش احمد داود اوغلو در احیای رویای امپراطوری عثمانی دست به گریبان است، هرآنچه در چنته داشته‌ طی این سه سال در سوریه عرضه کرده‌اند و البته تاکنون جز ناامنی و بحران داخلی محصولی برداشت نکردند. این تحولات در سیاست خارجی و داخلی ترکیه، باعث شد تا مواضع آنکارا بویژه در یکسال گذشته به تناوب تغییر کند که سفر وزیرخارجه و نخست وزیر این کشور به ایران را از جمله مهمترین نمودهای این نوسانات برشمرد.

آیا طرح

از سوی دیگر به گزارش شبکه‌های المنار و المیادین، هزاران تروریست تکفیری از اردن به بلندی‌های جولان تحت کنترل رژیم اسرائیل منتقل شده‌اند. اسرائیل نیز در همین منطقه از ماه‌ها قبل نصب دیوار امنیتی موسوم به "دیوار خوب" را برای جلوگیری از سرریز شدن تروریست‌ها و نفوذ به سرزمین‌های اشغالی آغاز کرده است و تدابیر امنیتی این نقطه را تشدید کرده است. همچنین پایگاه گلوبال ریسرچ هم پیش از این از حضور یک گردان از نیروهای ارتش آزاد در جولان و آموزش آن‌ها از سوی نظامیان اسرائیل خبر داده بود که احتمال درگیری در این منطقه با ارتش سوریه را تقویت می‌کند. نیروهای آمریکایی نیز در خاک اردن مشغول آموزش صدها نفر از تروریست‌ها هستند که گفته می‌شود برای نفوذ از محورهای درعا و قنیطره آماده می‌شوند.

ایهود باراک وزیر جنگ رژیم اسرائیل هم دو هفته قبل اعلام کرده بود این رژیم خود را برای دخالت نظامی احتمالی در سوریه آماده کرده است. باراک بهانه حمله احتمالی به سوریه را نیز اینگونه تشریح می‌کنددر صورتی که دولت اسد سلاح‌های شیمیایی و موشک در اختیار حزب‌الله قرار دهد، اسرائیل با اقدام نظامی پاسخ خواهد داد.

آیا طرح

روزنامه صهیونیستی هاآرتص هم در گزارشی از آمادگی معارضان سوری برای معامله با این رژیم در جولان خبر داده است. به نوشته این روزنامه، "کمال اللبوانی" عضو ائتلاف ملی معارضان سوریه به مقامات اسرائیلی پیشنهاد داده است در قبال کمک مالی و نظامی به گروه‌های مسلح و سقوط بشار اسد، بلندی‌های جولان برای همیشه در کنترل اسرائیل خواهد بود و سوریه‌ی تحت کنترل معارضان، ادعایی درباره جولان نخواهد داشت؛ پیشنهادی که تحرکات رژیم اسرائیل در جولان نشان از اجرایی شدن آن دارد. معارضان همچنین از این رژیم خواسته‌اند برای در امان بودن نیروهایشان، در جنوب سوریه منطقه پرواز ممنوع اعلام کند.

آیا طرح

 "کمال اللبوانی" عضو ائتلاف ملی معارضان سوریه

همزمان با این تحولات، روزنامه‌های واشنگتن پست و لس آنجلس تایمز آمریکا نیز از عملیاتی با عنوان "پیکان" و"تیر خلاص" که رسانه‌های عربی از آن با نام "السهم" یاد کرده‌اند، سخن می‌گویند که هدف اصلی آن حمله نهایی و زدن تیر خلاص به دمشق از سمت اردن است.

لس آنجلس تایمز درباره این تغییر استراتژی از شمال به جنوب می‌نویسد: در ماه‌های اخیر جبهه‌های جنوب سوریه اصلی‌ترین مرکز تجدید قوای معارضان مسلح با حمایت آمریکا بوده است تا این گروه‌ها که طی سه سال تلاش برای سرنگونی اسد در حال واگذاری میدان نبرد هستند، جان دوباره بگیرند. این را یکی از فرماندهان ارتش آزاد تأیید می‌کند و می‌گوید در حالی که نیمی از دو هزار نیرویش بدست دیگر گروه‌های مسلح کشته شده‌اند و دیگر توانی برای ایستادگی نمانده بود و ناامیدانه نظاره‌گر اوضاع بودند، یک افسر اطلاعاتی یکی از کشورهای همسایه سوریه - که از گفتن نام آن خودداری کرد - پاکتی حاوی مبلغ قابل توجهی پول به وی داده است که می‌تواند تا چند ماه دیگر هزینه جنگجویانش را تأمین کند.

با متوقف شدن مذاکرات صلح سوریه در ژنو و درگیری میان گروه‌های مسلح تکفیری در نقاط مختلف سوریه، واشنگتن و متحدانش تصمیم گرفته‌اند تا بر روی معارضان به زعم آن‌ها معتدل - نیروهای گروهک ارتش آزاد - در جنوب این کشور متمرکز شوند؛ برنامه‌ای که براساس آن شمال اردن را بارانداز این نیروها برای ورود به سوریه کرده است.

آمریکا با همکاری اردن و امارات متحده عربی امید دارند تا جنگ سوریه را که از نبرد بر ضد بشار اسد به جنگ میان گروه‌های مسلح تبدیل شده است، بار دیگر با تقویت باقیمانده‌های ارتش آزاد به عنوان معارضان معتدل، تغییر دهند تا جبهه‌های جنوب به سرنوشت شمال و شرق سوریه گرفتار نشود.

آیا طرح

"جاشوا لندیس" مدیر مرکز مطالعات خاورمیانه دانشگاه اوکلاهما می‌گوید معارضان در جبهه‌های جنوب امیدوار هستند تا خبرهای خوبی از این منطقه منتشر شود و امید به گروه‌های معارض بازگردد. استراتژیست‌های معارضان همواره جنوب سوریه را یک مسیر بالقوه برای حمله به دمشق می‌دیدند که تنها 120 کیلومتر با پایتخت فاصله دارد. منطقه‌ای که در مجاورت اسرائیل نیز قرار دارد که همانند اردن نگران رشد گروه‌های افراط‌گرا در آنسوی مرزهای خود است و پیش از حرکت به سوی سرنگونی اسد، مبارزه با تروریسم گروه‌های افراطی را نیز پیش رو دارد.

زمزمه‌های تدارک برای عملیاتی گسترده از آنجا شدت گرفت که ترکیه، به طرز ناشیانه‌ای عملیات فریب در شمال سوریه را کلید زد و با هدف‌قراردادن یک جنگنده سوری، وارد درگیری با نیروهای ارتش سوریه در مرزهای شمالی شد تا توان ارتش را در این نقطه متمرکز کند. اما این اقدام ناشیانه ترکیه با افشای نوار مکالمه رئیس سازمان اطلاعات این کشور و وزیر خارجه تکمیل شد. جلسه‌ای که در آن هاکان فیدان رئیس سازمان اطلاعات ترکیه در دیدار با داود اوغلو، از آمادگی نیروهایش برای نفوذ به داخل سوریه و شلیک چند موشک به داخل ترکیه و دستاویز قراردادن آن برای حمله به سوریه خبر می‌دهد. کلکسیون بحران‌ها و اشتباهات مقامات ترکیه در سیاست داخلی و خارجی با اتفاقات هفته گذشته تکمیل شد تا گمانه‌ها درباره نبرد بزرگ در سوریه تقویت و زودتر از موعد علنی شود.

آیا طرح

از مجموع تحولات میدانی و آرایش‌های نظامی در مرزهای جنوبی سوریه، اردن و رژیم صهیونیستی و تحولات سیاسی - سفر اوباما به ریاض، سفر جان کری به اردن، دیدار پادشاه اردن و مقامات آمریکایی در واشنگتن، جلسه محرمانه و فاش شده مقامات ترکیه برای حمله به سوریه و مواردی دیگر - اینگونه برمی‌آید که آماده‌سازی برای هجومی با تمام توان از جنوب به سمت دمشق در جریان است.

اما ارتش سوریه و حزب‌الله لبنان نیز با آگاهی از خواب آشفته‌ای که حامیان تروریسم و افراطی‌گری برای سوریه دیده‌اند، در حال تقویت مواضع خود در جنوب هستند. رزمندگان حزب‌الله در درعا مشغول مقابله با گروه‌های تروریستی هستند تا مسیر درعا و قنیطره را برای حمله احتمالی از اردن به سمت دمشق ناامن سازند. ارتش سوریه نیز همچنان یک لشکر مجهز و تازه‌نفس در نزدیکی جولان مستقر کرده است تا هرگونه تجاوز از این نقطه را در همان آغاز راه خاموش کند.

آیا طرح

ناوگان دریایی روسیه در مدیترانه نیز پیش‌تر و اواسط سال گذشته در زمان شلیک دو موشک بالستیک به سمت سواحل لاذقیه، آمادگی خود را نشان داده است. در آن زمان اسرائیل دو موشک بالستیک به سمت سواحل شرقی سوریه شلیک کرده بود که سامانه ضدموشکی روسیه در منطقه آن‌ها را رهگیری کرده و  هشداری جدی به غرب و اسرائیل می‌دهد. عملیات "السهم" یا "پیکان" بنابر گمانه‌زنی‌ها، قرار است در ماه آینده میلادی و با شرکت ده‌ها هزار تروریست که بسیاری از آن‌ها در اردن و اسرائیل آموزش دیده‌اند آغاز شود؛ عملیاتی که کمین‌های حزب‌الله و نیروهای ارتش سوریه در جولان، درعا، قنیطره و دیگر مسیرهای جبهه جنوبی منتهی به دمشق، انتظار آن را می‌کشند تا آخرین روزنه امید آمریکا را هم در صورت ارتکاب این خطا، کور نمایند.




جمعی از فعالان بین‌المللی از کشورهای مختلف اواسط ماه آوریل (نیمه دوم فروردین ماه 93) برای امدادرسانی دارویی و پزشکی به مردم جنگ‌زده و رنج‌کشیده سوریه، قصد عزیمت به این کشور را دارند که یکی از آنها مادر مریم اگنس است.
به گزارش مشرق، همانگونه که در انتهای سال 1392 اعلام شده بود جمعی از فعالان بین‌المللی از کشورهای مختلف اواسط ماه آوریل (نیمه دوم فروردین ماه 93) قصد عزیمت به سوریه برای امدادرسانی دارویی و پزشکی به مردم جنگ زده و رنج کشیده این کشور را دارند.

عمده اعضای این حرکت بین‌المللی که با نام «زائران صلح» شناخته می‌شوند به تهران سفر کرده و پس از 3 روز دیدارهای رسمی و عمومی و همچنین برنامه‌های رسانه‌ای عازم دمشق خواهند شد.

در این برنامه چهره های مطرح جهانی حضور دارند که یکی از آنها «مادر اگنس مریم»، اهل کشور لبنان، نماینده جریان مصالحه در سوریه، سخنگوی مرکز رسانه‌ای اسقف حمص، حماه و یربود در سوریه است.

اما وی کیست؟ متن زیر شرح مختصری از فعالیت های این چهره مطرح و فعال درباره آوارگان سوری است:
 
مادر مریم اگنس در اردوگاهی متعلق به آوارگان فلسطینی در لبنان به دنیا آمده است. مادر وی لبنانی و پدرش فلسطینی بود. وی از سال 1994 اقدام به بازسازی و راه اندازی مجدد صومعه ای در منطقه حمص سوریه کرد. در طول مدت 18 سال وی مشغول به فعالیت های مذهبی در این منطقه بود. وی سخنگوی مرکز رسانه ای کاتولیکی حمص بود. با آغاز درگیری های سوریه در سال 2011 وی تمام هم خویش را در کمک رسانی به نیازمندان سوری مصروف کرد و صومعه خود را تبدیل به سرپناهی برای آوارگان و آسیب دیدگان از جنگ سوریه کرد بدون اینکه هیچ گونه تمایزی از نظر مذهبی و گرایشات سیاسی میان مردم در نظر بگیرد.

در پی بحرانی شدن اوضاع منطقه حمص او بدون هیچ واهمه و هراسی از جو سازی رسانه های غربی اقدام به بیان مشاهدات خویش از وقایع رخ داده در این منطقه کرد که بسیاری از این موارد بر خلاف آن چیزی بود که رسانه های غربی به دنبال به تصویر کشیدن آن در حمص بودند. وی ضمن وارد دانستن انتقادات نسبت به نظام سوریه، ورود معارضه سوریه به درگیری نظامی بر ضد نظام سوریه را اشتباه دانسته و بشدت در برابر مداخله خارجی در سوریه ایستادگی کرد.

وی به همراه جمعی از رهبران مذهبی قومی سوریه در سال 2012 اقدام به راه اندازی حرکتی تحت عنوان "مصالحه" کرد که هدف اصلی شان توقف هرچه سریعتر خونریزی در سوریه بود. این حرکت با ایفای نقش فعال از سوی مادر مریم اگنس توجه بسیاری از صلح طلبان جهان را به خود جلب کرد. مادر مریم اگنس در جریان محاصره شهر معادمیا توسط نیروهای ارتش سوریه با انجام مذاکراتی با طرفین و در نهایت اقدام شجاعانه اش در ورود به شهر و مذاکره با سران معارضه در این شهر، توانست جان 5000 زن و کودک را نجات داده و با خود به بیرون از شهر ببرد.

مادر مریم اگنس بخش قابل توجهی از وقت خویش را به بررسی حوادث و وقایع رخ داده در منطقه درگیری و نیز جمع آوری اسناد و شواهد کرده است.

در پی بررسی های صورت گرفته از سوی مادر اگنس مریم وی صحت آمار قربانیان سوری که توسط دیدبان حقوق بشر سوریه مستقر در لندن منتشر شده بود را زیر سوال برد. بعلاوه در پی انتشار خبر حمله شیمیایی حومه دمشق در آگوست 2013 وی تصاویر و اسناد منتشر شده در رسانه ها مبنی بر قتل عام کودکان را زیر سوال برد و اظهار داشت که این تصاویر جعلی هستند و متن گزارش خویش را به مقامات سازمان ملل و نیز روسیه تحویل داد.

وی همچنین از سکوت رسانه های غربی نسبت به جنایات صورت گرفته علیه اقلیت های مذهبی شامل علویان و مسیحیان توسط گروه های معارض نظام ـ مانند جنایات قتل عام 500 علوی در شهر لاذقیه ـ به شدت انتقاد کرد. مجموعه این موضع گیری ها باعث شد تا رسانه های غربی اقدام به جو سازی علیه وی کنند و از وی تحت عنوان "راهبه اسد" یاد کنند.

وی در راستای رساندن پیام خویش از آنچه در سوریه مشاهده کرده است اقدام به سفری دوره ای به آمریکای شمالی کرد و طی برنامه های متعددی به تشریح اوضاع در سوریه پرداخت.

خانم مریم اگنس به همراه جریان مصالحه اقدام به راه اندازی بیمارستانی صحرایی در سوریه کرده و نیز کمک رسانی انسانی به تمامی مردم سوریه کرد و مجموعه اقدامات وی در راستای تحقق صلح و نجات جان انسان های بیگناه در بزرگترین بحران انسانی سال های اخیر جهان، باعث شده است برخی مانند مایرید ماگوایر برنده جایزه صلح نوبل، وی را مستحق دریافت این جایزه در سال 2014 بدانند.منبع: فارس



بیماری شدید و عدم توانایی جسمی ملک عبدالله برای انجام فعالیت های پادشاهی، دلیل اصلی وی برای کناره گیری از قدرت نام برده می شود.
برخی از رسانه های عربی خبر غیررسمی را درباره قصد پادشاه عربستان سعودی برای کناره گیری از قدرت منتشر کرده اند.

به گزارش عصر ایران، براساس این خبرهای تایید نشده، ملک عبدالله بن عبدالعزیز قصد دارد به زودی از مقام پادشاهی عربستان سعودی کناره گیری می کند.

روزنامه های النهار چاپ قاهره و القدس العربی چاپ لندن این خبرها را منتشر کرده اند.

دلیل اصلی این خبرها نیز اقدام ملک عبدالله 90 ساله در معرفی برادر کوچکترش شاهزاده مقرن به عنوان جانشین ولیعهد است.

این برای نخستین بار در تاریخ عربستان سعودی است که فردی به سمت جانشین ولیعهد منصوب می شود.

در حکومت سعودی تاکنون چنین سمتی وجود نداشت و هم اکنون توسط پادشاه این کشور ایجاد شده است.

شاهزاده مقرن برادر کوچکتر و ناتنی پادشاه عربستان سعودی است که به عنوان جانشین ولیعهد منصوب شد. او قبل از این سمت معاون دوم رئیس هیات وزیران (معاون دوم پادشاه) را برعهده داشت. 

در عربستان سعودی شخص پادشاه، ریاست هیات وزیران و سمت نخست وزیر را برعهده دارد و ولیعهد، معاون نخست وی به شمار می رود.

در عربستان سعودی، پادشاه، ولیعهد و معاون دوم رئیس هیات وزیران، به ترتیب سه مقام ارشد کشور هستند.

براساس این انتصاب، در صورت  خالی شدن سمت ولیعهد، شاهزاده مقرن در این سمت قرار می گیرد.
بیماری شدید و عدم توانایی جسمی ملک عبدالله برای انجام فعالیت های پادشاهی، دلیل اصلی وی برای کناره گیری از قدرت نام برده می شود.

قرار است پس از کناره گیری ملک عبدالله از پادشاهی، برادرش شاهزاده سلمان به عنوان پادشاه جدید و شاهزاده مقرن هم به عنوان ولیعهد جدید معرفی شود.

با این حال به نظر می رسد در صورت تغییرات در راس حکومت ریاض، سیاست های خارجی و داخلی این کشور شاهد تغییرات ملموس و بزرگی نباشد.

بخش کشتیرانی ناتو مدعی شد یک کشتی تجاری امروز در منطقه تنگه هرمز در مسیر میان ایران و عمان توسط افراد سوار بر یک قایق تندرو مورد حمله قرار گرفته است.
فارس - رویترز نوشت: بخش کشتیرانی ناتو مدعی شد که یک کشتی تجاری امروز در منطقه تنگه هرمز و در مسیر میان ایران و عمان توسط افراد سوار بر یک قایق تندرو مورد حمله قرار گرفته است. 
 
بخش کشتیرانی ناتو اعلام کرد: کشتی تجاری ناشناس صبح یکشنبه دو بار از مسافت نزدیک و از سمت قایق تندرویی مجهز به مسلسل که 6 نفر بر آن سوار بودند مورد حمله قرار گرفته است. این کشتی با لوله آب پرفشار واکنش نشان داده است. کشتی و خدمه آن در سلامت به سر می‌برند. 
 
ناتو در ادامه گزارش داده است، دزدان دریایی سومالی معمولا به کشتی‌های تجاری در خلیج عدن و نواحی دریایی سومالی حمله می‌کنند و حمله به کشتی‌ها در تنگه هرمز، که گذرگاه حیاتی نفت و گاز است، اتفاقی نادر است. 
 
ناتو اعلام کرده است که این حمله در خلیج عمان و کنار تنگه هرمز و حدود 90 دقیقه پس از ان صورت گرفت که دو قایق تندرو حامل افرادی با لباس نظامی به یک کشتی تجاری دیگر نزدیک شده بودند. 
 
در بیانیه بخش کشتیرانی ناتو آمده است: دو قایق تندروی سبز رنگ که سه یا چهار نفر با لباس نظامی در آن حضور داشته و به مسلسل مجهز بودند، تا 150 متری کشتی تجاری نزدیک شده بودند. اندکی بعد، این دو قایق به سمت سواحل ایران تغییر مسیر دادند. 
 
بر اساس این بیانیه، توسط دو قایق که حامل افرادی با لباس نظامی بودند هیچ شلیکی صورت نگرفته است. این حادثه با فاصله 30 مایل دریایی از (جهت غرب) محل وقوع حادثه تیراندازی توسط قایق دیگر صورت گرفته است. سخنگوی بخش کشتیرانی ناتو گفت که تحقیقات درباره این دو حادثه در حال انجام است. وی گفته است که ملیت افراد سوار بر قایق تندرو هنوز مشخص نشده و هنوز زود است که بتوان گفت این دو حادثه به هم مرتبط بوده‌اند.

فرمانده ناوگان پنجم نیروی دریایی آمریکا ˈجان میلرˈ با اشاره به طرح توسعه ۵۸۰ میلیون دلاری پایگاه نظامی آمریکا در بحرین، از جمله تغییراتی که قرار است به منظور ورود کشتی های رزمی ساحلی جدید تا سال ۲۰۱۸ صورت بگیرد، گفت: اتخاذ این تدابیر از حضوری بلند مدت خبر می دهد.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
گالف نیوز نوشت: فرمانده ناوگان پنجم نیروی دریایی آمریکا  ˈجان میلرˈ با اشاره به طرح توسعه ۵۸۰ میلیون دلاری پایگاه نظامی آمریکا در بحرین، از جمله تغییراتی که قرار است به منظور ورود کشتی های رزمی ساحلی جدید تا سال ۲۰۱۸ صورت بگیرد، گفت: اتخاذ این تدابیر از حضوری بلند مدت خبر می دهد.

به گزارش «انتخاب»، وی که اخیرا در نمایشگاه بین المللی دفاع دریایی در دوحه قطر سخن می گفت افزود: برخی تغییرات که هم اکنون در حال ایجاد است این پایگاه را برای ورود کشتی های مذکور آماده خواهد کرد.

طبق اظهارات میلر، این کشتی ها تا اواسط قرن میلادی جاری در این منطقه فعالیت خواهند داشت.

وی گفت: اگر قرار نبود در این پایگاه نظامی بمانیم، هیچگاه پروژه زیرساخت ها را اجرا نمی کردیم.

فرمانده ناوگان پنجم نیروی دریایی آمریکا تاکید کرد که این نیروها نه صرفا به عنوان نیروهای آمریکایی بلکه به عنوان بخشی از نیروهای ائتلافی در منطقه خلیج فارس فعالیت خواهند داشت.

طبق اعلام نیروی دریایی آمریکا، شناورهای رزمی ساحلی موسوم به ˈال سی اسˈ نوعی کشتی پرسرعت و چابک است که برای عملیات نزدیک به ساحل طراحی شده اند اما قابلیت فعالیت در آب های آزاد را نیز دارند. از دیگر اهداف طراحی این شناورها، می توان به مقابله با تهدیدهای نا متقارن نظیر مین، زیردریایی های دیزلی کم صدا و شناورهای تندرو سطحی اشاره کرد.

شناورهای ال سی اس آمریکا عبارتند از فریدم (Freedom) و ایندیپندنس (Independence). نوع اول توسط شرکت ˈلاکهید مارتینˈ و نوع دوم توسط شرکت های ˈجنرال دانیامیکسˈ، ˈبث آیرونˈ و ˈآستال یو اس ایˈ تولید شده اند.

میلر که در مه (اردیبهشت / خرداد) سال ۲۰۱۲ جانشین ˈمارک فاکسˈ شد، هدف آمریکا از حضور نظامی در منطقه را ارایه تخصص، قدرت و رهبری عنوان کرد.

به گفته وی، این نقش در طول زمان افزایش یافته است و ناوگان پنجم نیروی دریایی آمریکا امیدوار است بتواند از طریق جلب همکاری بیشتر مقامات بحرین و نیز مشارکت شرکای دیگر، فعالیت های خود را کارآمدتر کرده و آن ها را توسعه دهد.

فرماندهی منطقه ای نیروی دریایی آمریکا از سال ۱۹۹۳در بحرین مستقر و این کشور از ژوئیه ۱۹۹۵ میزبان ناوگان پنجم دریایی آمریکا شد.

نیروی دریایی آمریکا اجرای طرح توسعه پایگاه نظامی خود در بندر سلمان واقع در شرق منامه پایتخت بحرین را چند سال قبل آغاز کرد. هزینه این طرح که قرار است در زمینی به مساحت ۲۸ هکتار و در چهار مرحله اجرا می شود ۵۸۰ میلیون دلار اعلام شد. طرح مذکور که پیش بینی می شود اجرای آن تا سال ۲۰۱۵ بطول بینجامد، به معنی دو برابر شدن مساحت پایگاه نیروی دریایی آمریکا در بحرین است.

گزارش نشریه اتریشی
مقرن، تندرو ضدایرانی/ کسی که از تبدیل هلال شیعی به ماه کامل در هراس است

شاهزاده مقرن بن عبدالعزیز، نایب ولیعهد سعودی یک تندرو ضدایرانی است که از تبدیل هلال شیعی به ماه کامل در هراس است.

خبرگزاری فارس: مقرن، تندرو ضدایرانی/ کسی که از تبدیل هلال شیعی به ماه کامل در هراس است

به گزارش خبرگزاری فارس، روزنامه اتریشی اشتاندارد در تحلیلی از انتصاب شاهزاده مقرن، به سمت نیابت ولایت عهد رژیم آل‌سعود، تصریح کرد که وی یک تندروی ضد ایرانی است.

بنابراین گزارش، مقرن مناسبات خوبی با آمریکا دارد اما گفته می‌شود که برای مثال در مورد ایران یک تندرو است. این انتصاب همراه با شایعه‌ی بازگشت شاهزاده بندر، رئیس سازمان اطلاعات بعد از غیبتی طولانی به معنای پیام سعودی به واشنگتن است که اجازه‌ دخالت در امور داخلی عربستان را ندارد.

اشتاندارد تصریح کرد:  برگماری مقرن تأیید خط مشی سیاسی عربستان نیز هست و جواب ردی به مخالفان داخلی. به باور ناظران، یک پسر دیگر عبدالعزیز، احمدِ 72 ساله، در زمره‌ این منتقدان است. این درست که احمد یکی از هفت پسر قدرتمند عبدالعزیز است که از همسر محبوب‌اش، «حصه بنت السدیری» داشت، اما با این وجود مورد توجه قرار نمی‌گیرد.

این نشریه اتریشی افزود: از وقتی مقرن به عنوان معاون دوم نخست وزیر برگزیده شد معلوم بود که نامزدی‌اش جدی است: این مقام به عنوان سکوی پرش برای ولایتعهدی است. وقتی مقرن در سال 2012 جای خود را در ریاست سازمان اطلاعات به بندر داد، تضعیف شده محسوب می‌شد.

این گزارش می‌افزاید: مقرن استاندار حائل و مدینه بوده و مدتها مسوولیت تنظیم مناسبات سعودی را با افغانستان و پاکستان برعهده داشته است. تردید در این باره که آیا او اصولاً به پادشاهی خواهد رسید به مادرش مربوط می‌شود که ظاهراً زنی یمنی و غیر اشرافی بوده است.

از طریق ویکی لیکس اظهارات خصوصی مقرن را درباره‌ی اوباما می‌شناسیم  وهشدارش که «هلال شیعی» می‌تواند، اگر که جلوی ایرانی‌ها گرفته نشود به ماه بدر تبدیل شود.

- See more at: http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13930111000274#sthash.JpO0kWQG.dpuf




تلاش عربستان برای ایجاد ناامنی در ایران ؛
میدل ایست آنلاین فاش کرد که بندر بن سلطان رئیس سابق سازمان اطلاعات عربستان هماهنگی هایی با منافقین(سازمان مجاهدین خلق) برای انجام اقدامات تروریستی انجام داده و اتاق عملیاتی نیز در کشور اردن برای آنها ترتیب داده است.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
بندر بن سلطان رئیس سابق سازمان اطلاعات عربستان هماهنگی هایی با منافقین(سازمان مجاهدین خلق) برای انجام اقدامات تروریستی انجام داده و اتاق عملیاتی نیز در کشور اردن برای آنها ترتیب داده است.

به گزارش سرویس بین الملل انتخاب به نقل از "میدل ایست آنلاین ” که مقر آن در لندن است فاش کرد که بندر بن سلطان رئیس سابق سازمان اطلاعات عربستان هماهنگی هایی با منافقین(سازمان مجاهدین خلق) برای انجام اقدامات تروریستی انجام داده و اتاق عملیاتی نیز در کشور اردن برای آنها ترتیب داده است.

این گزارش را که یک روزنامه نگار عراقی متخصص در امور ایران ارائه می دهد در آن از قول یک منبع ایرانی مدعی شد که ایران در پی دستیابی به موفقیتی در روابط خود با عربستان درخصوص سوریه بود .

این منبع آگاه می گوید : پرونده سوریه مجددا به بندر بن سلطان سپرده شده و وی مدیریت گروهک های تروریستی را دوباره به دست گرفته است .

وی همچنینی با اعضای گروهک منافقین(مجاهدین خلق) هماهنگی هایی انجام داده است و ما شاهد وضعیت امنی خاصی خواهیم بود. این گروهک به همراه جدایی طلبان عرب و کرد تحرکاتی در سیستان و بلوچستان و کردستان و اهواز خواهند داشت و قصد انجام اقدامات تروریستی در این مناطق دارند.

این روزنامه نگار در پایان گزارش خود مدعی شد که آینده نزدیک وضعیت امنیتی خاصی برای ایران،عراق،سوریه و لبنان را رقم خواهد زد و گروهکهای تروریستی آماده خواهند شد تا اقداماتی مانند انفجار و ترور و گروگانگیری در ایران انجام دهند.




هیچ یک از محاسبات، اسرائیل را توصیه به جنگ نمی کند؛
دبیرکل حزب الله لبنان گفت جنبش مقاومت لبنان اکنون نسبت به زمان جنگ ژوئیه ۲۰۰۴ در همه زمینه ها قدرتمندتر شده است.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : 
دبیرکل حزب الله لبنان گفت جنبش مقاومت لبنان اکنون نسبت به زمان جنگ ژوئیه ۲۰۰۴ در همه زمینه ها قدرتمندتر شده است.

به گزارش «انتخاب»، سیدحسن نصرالله در سخنرانی خود به مناسبت آغاز به کار همایش فرهنگی و ادبی جبل عامل افزود: برخی افراد ممکن است هنگام سخن گفتن از شکست معادله سه جانبه (ارتش، ملت، مقاومت) استنتاج هایی را مطرح کنند. ولی شواهد آنها چیست؟ وقایع ر ا مطرح کنید. معادله سه جانبه در کجا شکست خورده و در کجا موفق بوده است؟ اجازه بدهید از گروه مقابل بپرسم شما که از شکست معادله سه جانبه سخن می گویید خودتان درکجا پیروز شده اید؟ معادله سه جانبه توانست سرزمین های لبنان را آزاد کند یعنی کاری که همه جهان از انجام دادنش ناتوان بودند. دیپلماسی و دولت نتوانست چنین موفقیتی به دست آورد. مقاومت توانست اسرا را به کشور بازگرداند. مقاومت در کنار ارتش و مردم توانسته است تاکنون از لبنان و از جنوب کشور و از مرزها و از نیروهای خط مقدم محافظت کند. معادله سه جانبه، لبنان را به عنوان عنصری قدرتمند در معادلات منطقه ای مطرح کرد. هیچ کس وقتی به منطقه فکر می کند نمی تواند لبنان را نادیده بگیرد زیرا در لبنان قبل از آن که نفت و گاز باشد، طلا وجود دارد. این موفقیتی بزرگ برای معادله سه جانبه و ضلع محکم و شکست ناپذیر آن (مقاومت) است. این دستاورد ماست حالا شما چه دستاوردی دارید؟

دبیرکل حزب الله افزود: این مقاومت همچنان محکم و سربلند باقی خواهد ماند و از میهن و ملت و دستاوردهای سابق خود از جمله قواعد درگیری که از تفاهم نامه آوریل 1996 تا موفقیت های جنگ ژوئیه 2006 پاسداری خواهد کرد. به لطف قدرت بازدارندگی مقاومت، روستاهای ما امن خواهد ماند و کشتزارهای ما آباد خواهد شد و پرچم های ما برافراشته خواهد بود. من در این باره هیچ نگرانی ندارم. این که گفته می شود جنگ در سوریه و حضور بخشی از نیروهای مقاومت در جنگ سوریه، درها را به روی اسرائیلی ها برای تسویه حساب با لبنان یا حمله به این کشور باز خواهد کرد، همگی محاسباتی نادرست است. اسرائیل وقتی بخواهد تصمیم به جنگ بگیرد مجموعه محاسباتی را مدنظر قرار می دهد و هیچ یک از این محاسبات، اسرائیل را توصیه به جنگ نمی کند. یکی از مهم ترین محاسبات این است که اسرائیل به خوبی می داند مقاومت در لبنان قدرتمندتر شده است. در ظاهر عده ای شهید شده اند و نیروها تحلیل رفته اند ولی در کل تاریخ مقاومت اوضاع همین گونه بوده و مقاومت با گذشت زمان و با قربانی دادن قدرتمندتر شده است. این عامل ضعف نیست بلکه در برخی جنبه ها عامل قدرت است. امروز می خواهم از شهرک عیناتا از نوار مرزی آزاد شده از کنار مرز با فلسطین اشغالی عزیز به شما اطمینان دهم که مقاومت امروز نه فقط قدرتمند است بلکه نسبت به ژوئیه 2006 در همه زمینه ها مانند نیروی انسانی و امکانات مادی و نظامی و قدرت مبارزه و آمادگی برای پیروز شدن، قدرتمندتر و تواناتر شده است. ما خواستار جنگ نیستیم و به دنبال جنگ نیستیم و راهبرد ما به عنوان جنبش مقاومت، جنگ بی پایان نیست. ولی اگر کسی از این صهیونیست ها به فکر حمله به لبنان بیفتد نباید از این مسئله کمترین نگرانی داشت. دشمن ما بهتر از لبنانی ها از میزان توسعه قدرت مقاومت در زمینه های مختلف آگاه است و این مسئله را در محاسباتش مدنظر قرار می دهد.

دبیرکل حزب الله لبنان در واکنش به سخنان اخیر میشل سلیمان رئیس جمهور لبنان درباره معادله «ارتش، ملت، مقاومت» که سلیمان آن را معادله خشک چوبین نامیده و معادله مورد نظر خود را معادله طلایی نامیده بود گفت: طلا، طلا باقی خواهد ماند. اگر کسی طلا را در مقابلش ببیند ولی در ذهنش فکر کند که این قلع است آیا طلا به قلع تبدیل می شود؟ اگر فکر کند این آهن است آیا طلا به آهن تبدیل می شود؟ اگر فکر کند این چوب است آیا طلا به چوب تبدیل می شود؟ نه! توصیف دیگران از اشیاء، حقیقت اشیاء را تغییر نمی دهد. ارزش طلا هر روز بیشتر می شود. اکنون هر کشوری در دنیا طلا می خرد. اگر کسی بخواهد پشتوانه برای پول داشته باشد، پشتوانه واقعی، طلا است. در لبنان طلایی وجود دارد که شبیه آن در هیچ جای دنیا نیست! چطور برخی از مردم به خود اجازه می دهند که این طلا را کم ارزش بدانند. اما درباره چوب؛ لبنانی ها از آن برای افسران و سربازان اشغالگر تابوت ساختند که ایستاده وارد لبنان شدند و افقی از آن بیرون برده شدند. این چوب برای ساخت تابوت برای هر متجاوز و هر اشغالگری در این سرزمین مقدس، موجود است. ما هیچ مشکلی با چوب نداریم، هرچیزی ارزش و نقش خود را دارد!

دبیرکل حزب الله لبنان درباره شرکت کردن یا نکردن حزب الله در گفتگوی ملی لبنان که قرار است روز دوشنبه برگزار شود گفت: من در اینجا نمی خواهم موضعی قطعی و نهایی در این باره اتخاذ کنم ولی قطعا ذهنیت و فضایی که حاکم است بر تصمیمی که حزب الله در زمینه مشارکت کردن یا نکردن در گفتگوی ملی اتخاذ خواهد کرد تاثیر خواهد گذاشت. متحدان و دوستان ما کاملا آزاد هستند موضعی را که مناسب می دانند اتخاذ کنند. موضع ما برای دیگران دردسرساز و الزام آور نیست و طبیعی است که گاهی در برخی مسائل بر اساس شرایط حاکم یا اهداف، تفاوت دیدگاه هایی بروز کند.

مقاومت در لبنان به حزب یا جنبش خاصی محدود نیست

دبیرکل حزب الله لبنان گفت مقاومت در لبنان از زمان شکل گیری رژیم صهیونیستی در فلسطین اشغالی وجود داشته است و به حزب یا جنبش یا سازمان خاصی محدود نمی شود.

 سیدحسن نصرالله دبیرکل جنبش حزب الله لبنان در ادامه سخنانی به مناسبت آغاز به کار همایش فرهنگی و ادبی جبل عامل در شهرک عیناتا در جنوب لبنان، در ابتدا با استقبال از آغاز به کار این همایش به بیان اهمیت شعر و ادبیات و سخنوری در منطقه جبل عامل پرداخت و گفت این منطقه خاستگاه بسیاری از علما و فقها بوده است و اکثر قریب به اتفاق این علما و فقها در زمینه شعر نیز تبحر داشته اند و پاسدار زبان عربی بوده اند.

زبان همچنین ابزاری برای مقابله با استعمار بوده است.

دبیرکل حزب الله لبنان در بخش دوم سخنرانی خود که به بررسی مسائل لبنان و سوریه اختصاص داشت گفت: طرح صهیونیسم همواره تهدید و چالشی بزرگ (برای منطقه) بوده است. این تهدید از اوایل قرن گذشته وجود داشته است و در سال 1948 تشکیلاتی غاصب که برآمده از طرح صهیونیسم بود تاسیس شد و این چالش تا به امروز باقی است.

برخی تلاش می کنند این تهدید را نادیده بگیرند یا موجودیتی برای آن قائل نشوند. این کار اشتباهی بزرگ است.

تنها گزینه ای که در برابر ملت های منطقه از جمله ملت لبنان وجود داشت و هنوز هم وجود دارد، مقاومت است.

این مقاومت شامل همه ابعاد فرهنگی و سیاسی و اقتصادی و امنیتی و نظامی می شود.

فرهنگ در دل مقاومت وجود دارد. حقیقت مقاومت و اصل مقاومت و عمق مقاومت را فرهنگ تشکیل می دهد.

اقدام جهادی مستقیم و اقدام نظامی مستقیم یا پایداری صاحبان زمین در سرزمینشان و باقی ماندن و صبر کردن در برابر ناملایمات و فداکاری کردن، همگی بیانی از این فرهنگ و تجسم این فرهنگ است... هر شکلی از مقاومت، تجلی فرهنگ مقاومت است. برخی در لبنان -همچنین در بعضی کشورهای عربی- بر سر مقاومت بحث می کنند. جدل بر سر مقاومت ارتباطی با ورود (حزب الله) به سوریه یا جنگ سال 2006 یا حوادث 1988 یا حوادث 1978 یا حوادث اوایل دهه 1970 که گروه های مقاومت فلسطینی به لبنان مهاجرت کردند ندارد. از زمان پیدایش رژیم صهیونیستی در سرزمین فلسطین، بر سر مقاومت بحث و جدل بوده است. درباره شناخت و تشخیص دشمن و گزینه های مقابله با دشمن، اختلاف نظر وجود داشته است. این بحث و جدل، مسئله جدیدی نیست و ارتباطی به حزب یا جنبش یا رهبر یا شخص یا سازمان یا طایفه یا گروه یا منطقه خاصی ندارد. این بحث و جدل قبل از زمان امام موسی صدر و بعد از او، و همچنین قبل از مقاومت امل و حزب الله و بعد از آن وجود داشته است. حتی زمانی که گروه های میهن پرست و سکولار پرچمدار مقاومت بودند نیز این بحث و جدل وجود داشت.

این که گفته می شود گفتگوی ملی در لبنان به علت عملکرد مقاومت مختل شده است سخن درستی نیست.

این بحث و جدل از سال 1948 وجود داشته است. در گفتگوها برخی به ما می گویند که مقاومت لبنان، اتفاق نظر ملی برسر خود را از دست داده است و من همیشه می گویم هیچ گاه اتفاق نظر ملی بر سر مقاومت در لبنان وجود نداشته است. حتی در روزهای 25 و 26 ماه مه 2000 که مقاومت به پیروزی رسید و پیروزی را از بنت جبیل تقدیم همه لبنانی ها کرد درباره آن اتفاق نظر ملی وجود نداشت. اکنون عده ای می گویند ما با مقاومت مشکل داریم زیرا عنوان «اسلامی» را یدک می کشد و افراد مقاومت، شیعه هستند. اگر افراد مقاومت از همه طوایف بودند آیا شما از آن حمایت می کردید؟

اگر مقاومت مربوط به احزاب ملی و لائیک بود آیا شما از آن حمایت می کردید؟ این مغالطه است ولی نسل های جوان که در آن دوره حضور نداشته اند ممکن است فریب این سخنان را بخورند. گفته می شود رفتن شما به سوریه یا موضع گیری سیاسی شما در فلان سال یا در فلان قضیه، موجب شد اتفاق نظر ملی بر سر مقاومت از بین برود.

دبیرکل حزب الله لبنان افزود: من امروز تاکید می کنم کسانی که بر سر گزینه مقاومت بحث جدل کرده اند و می کنند، برخی آگاه و برخی ناآگاه هستند؛ و بخشی از کسانی که آگاه هستند نیز چشم خود را می بندند. واقعا مقاومت مختص یک سازمان یا حزب یا جنبش یا جریان یا گروه یا طایفه خاص نیست. مقاومت یک فرهنگ و یک خط فکری سیاسی است که می تواند تشکل های مختلفی را در خود جای دهد که ممکن است حتی از نظر اعتقادی و ایدئولوژیکی در تناقض با یکدیگر باشند. مقاومت می تواند طوایف و ملت های مختلفی را در خود جای دهد زیرا اساس مقاومت در انسان مسئله ای فطری است و هدف مقاومت نیز تامین منافع مشترک در سطح ملی و قومی است. برخی از مردم نمی دانند که از سال 1948 مقاومت در لبنان وجود داشته است زیرا معنای مقاومت را نمی دانند. آنها زمان آغاز مقاومت را اوایل دهه 1970 یا سال 1978 یا 1988 یا بعد از آن می دانند ولی اینطور نیست. مقاومت لبنان از سال 1948 یعنی از لحظه نخست آغاز اشغالگری وجود داشته و مشروعیت خود را از آن زمان گرفته و با امکانات موجود، از حق مقاومت استفاده کرده است. این افراد این واقعیت را نادیده می گیرند که از سال 1948 جنوب لبنان هدف تجاوز قرار داشته است. آنها از کشتارهایی که بسیاری از روستاهای مرزی روی داد چیزی نمی دانند. آنها نمی دانند طوایف مختلف ساکن مناطق مرزی -نه فقط شیعیان- چه کشیدند. آنها نمی دانند چه بر سر پاسگاه های نیروهای امنیتی در مناطق مرزی آمد و چگونه نهادهای رسمی و نیروهای امنیتی تحقیر شدند. آنها از نقض حاکمیت هوایی و زمینی و دریایی لبنان چیزی نمی دانند. در یکی از جلسات گفتگو با نمایندگان مجلس لبنان، برخی از حاضران گفتند قبل از آن که فلسطینی ها وارد لبنان شوند مشکلی با اسرائیل وجود نداشت. آنها می گویند اقدامات اسرائیل در لبنان در اواخر دهه 1960 و اوایل 1970 واکنشی به مقاومت فلسطینی و اقدامات نظامی فلسطینی ها بود. چگونه فردی می تواند بگوید که من رهبری سیاسی در لبنان هستم و می خواهم در ساختن کشور در زمان کنونی و آینده مشارکت داشته باشم ولی از تاریخ چند سال پیش مناطق جنوبی لبنان اطلاع نداشته باشد.

دبیرکل حزب الله افزود: این مقاومت از آن زمان (سال 1948) طبعا با امکانات موجود آغاز شد. یکی از روش های مقاومت ساکنان این سرزمین این بود که در زمین خود باقی بمانند و باقی ماندند؛ از کشتزارهایشان محافظت کنند و کردند؛ زیر آوار منازلشان کشته شوند و سرزمینشان را ترک نکنند و کشته شدند. این شکلی از مقاومت بود که در آن زمان وجود داشت. فتوای امام موسی صدر شکلی از مقاومت بود که خرید دارو برای بیماران از دشمن را حرام دانست. این مقاومت ترجیح می داد از بیماری بمیرد ولی از اسرائیل سلامتی و دارو و شفا نگیرد. این نوع مقاومت، قبل از شکل گیری هر جنبش و هر حزبی وجود داشت. این مقاومت مردمی بود که در همه خانه ها و مناطق مرزی در جنوبی لبنان وجود داشت. این مقاومت، شامل همه مساجدی است که پابرجا ماندند و شامل همه کلیساهایی است که آباد ماندند و شامل همه درختان زیتون و بوته های توتون و همه موجودات زنده در جنوب لبنان است که همچنان حرکت می کنند و همه قبرهایی که آثار آنها همچنان باقی است. این مقاومت شامل هر قصیده و سرود و اشک و لبخند و زخم و قطره خون و سخن و گلوله و مشت و صبر و ثبات و عزم است. در منطقه جبل عامل، مقاومت شامل همه چیز از جمله هوا و آب و زمین و آسمان و تپه ها و دره ها و مردمی می شود که سرزمینشان را ترک نکردند. در لبنان همه کسانی که به مقاومت ایمان داشتند و به آن کمک کردند و پای آن صبر کردند و بخاطر آن خون دادند مانند ساکنان بقاع و دیگر مناطق لبنان، مشمول مقاومت هستند. احزاب مقاومت و نسل های مقاومت صرفا تعبیری ظاهری از این واقعیت هستند.

دبیرکل حزب الله افزود: در شرایطی که در لبنان کابینه تشکیل شده است و کمیته های پارلمانی فعال هستند و مراودات بین نمایندگان ادامه دارد، عده ای از گروه مقابل و روزنامه ها و شبکه های تلویزیونی آنها و سخنرانان آنها به گونه ای رفتار می کنند که گویا هنوز در مرحله قبلی به سر می برند. آنها بر مسئله مقاومت تمرکز کرده اند. اگر شما با یک حزب مشکلی دارید از آن حزب بگویید و اگر با جنبشی مشکل دارید از آن جنبش بگویید و اگر با سازمان معینی مشکل دارید از آن سازمان بگویید ولی مسئله مقاومت، بالاتر و بزرگتر و مقدس تر و گسترده تر و عمیق تر از مشکل داشتن با یک حزب یا جنبش است. آنها در اصل با مقاومت مشکل دارند نه با این حزب یا آن جنبش یا سازمان و حملاتشان علیه تشکل ها در واقع مقاومت را نشانه رفته است. مقاومت شامل همه مواردی می شود که گفته شد بنابراین هرگونه ضربه زدن به مقاومت یا توصیف نامناسب آن، توهین و ضربه به همه کسانی است که با مقاومت هستند نه یک گروه خاص.

اگرتکفیری‌ها درسوریه پیروز شوند همه‌جناح‌های لبنانی نابودخواهند شد

سیدحسن نصرالله گفت اگر تروریسم تکفیری در سوریه به پیروزی برسد لبنانی ها از هر جناح و گروهی همگی از بین خواهند رفت اما اگر جناح تکفیری در سوریه شکست بخورد ما لبنانی ها همگی باقی خواهیم ماند.

دبیرکل جنبش حزب الله در بخش پایانی سخنرانی خود به بررسی مسئله حضور نیروهای حزب الله در سوریه پرداخت و گفت: امروز همه حملات علیه مسئله مقاومت در لبنان بر ورود (نیروهای مقاومت لبنان) به سوریه متمرکز است. مثلا می گویند شما وارد سوریه شدید و اتفاق نظر ملی از بین رفت. یا شما وارد سوریه شدید و ماموریت سلاح مقاومت تغییر کرد و دیگر سلاحی برای مقاومت نیست. آیا این افراد قبلا به سلاح مقاومت اعتقاد داشتند؟ در هر حال این ها چیزهایی است که گفته می شود و این مسئله از مدتی پیش پیوسته در حال مطرح شدن است. گروه مقابل ما در لبنان و دولت ها و رژیم های عربی و اسلامی و دولت ها و رژیم های دیگری در جهان با موضع سیاسی ما درباره مسئله سوریه مشکل داشتند نه ورود نظامی ما به سوریه. ما دیرهنگام وارد سوریه شدیم. ما زمانی وارد سوریه شدیم که قبلا همه وارد این کشور شده بودند و در این کشور جنگیده بودند. ما خیلی دیر وارد سوریه شدیم. مشکلی که با ما داشتند مربوط به موضع سیاسی ما بود. ما از روز نخست گفتیم که از نزاع در سوریه حمایت نمی کنیم، از سرنگونی رژیم و سقوط کشور حمایت نمی کنیم، ما از اصلاحات و راه حل سیاسی و گفتگوی سیاسی و تحقیق و عمل به خواسته های مشروع مردم حمایت می کنیم. ولی نمی پذیریم که کسی برای خرد کردن سوریه و به سقوط کشاندن آن و نابود کردن و ویران کردن آن و تحمیل گزینه های راهبردی بزرگ بر سوریه وارد این کشور شود. مسئله اصلی همین گزینه های راهبردی بزرگ است که قبل از درخواست اصلاحات مطرح بود. ما چنین موضعی اتخاذ کردیم. در جهان، شمار زیادی موضعی برخلاف این داشتند. از ما خواسته می شد که ما نیز با آنها همراه شویم و بخشی از آنها باشیم ولی از آنجا که ما بخشی از آنها نشدیم، علیه ما نیز اعلام جنگ شد. در واقع مشکل اصلی با موضع سیاسی ما بود نه با مداخله نظامی ما در سوریه. در منطقه مرسوم شده است که بگویند بفرما بخشی از این طرح بزرگ باش وگرنه برای اعدام شدن آماده شو. این طوفانی بود که در منطقه روی داد. از ما خواسته می شد که همگی تسلیم شویم یا همگی با این طرح همراه شویم یا در برابر این طوفان خم شویم. ما بخشی از این برنامه نشدیم و با آن همراهی نکردیم و در برابر آن خم نشدیم زیرا از نظر ما این طوفان، تهدیدات راهبردی بزرگی برای سوریه و لبنان و فلسطین و کل منطقه داشت. ما موضع سیاسی خود را اعلام کردیم و به مرور زمان اوضاع برای ما دشوار شد و راهی میدان نبرد شدیم. ما این مسئله را به طور علنی اعلام کردیم و برخی از ما به شدت انتقاد کردند. نخستین مداخله نظامی محدود حزب الله در سوریه که با مشارکت دهها نفر صورت گرفت، زمانی بود که این برادران راهی منطقه غوطه غربی و شهرک حضرت زینب (ع) شدند. این حادثه حدود یک سال و نیم پیش اتفاق افتاد. زمانی که بخش عمده منطقه غوطه غربی به کنترل گروه های مسلح درآمد و این گروه ها به فاصله 200 متری حرم حضرت زینب رسیدند ما مداخله کردیم زیرا این حرم برای همه مسلمانان اهمیتی دینی دارد و تشخیص دادیم تخریب آن موجب شعله ور شدن فتنه مذهبی در مناطقی از جهان اسلام می شود. ارتش سوریه و نیروهای دفاع مردمی و ساکنان منطقه از این حرم دفاع می کردند و ما هم دهها نفر را فرستادیم تا به آنها برای دفاع از حرم حضرت زینب کمک کنند. از این موضع ما انتقاد شد. امروز ترکیه که کشوری بزرگ و عضو ناتو است و برای پیوستن به اتحادیه اروپا تلاش می کند و برخی آن را الگو می دانند اعلام می کند که مقبره جد بزرگ خاندان عثمانی در سوریه واقع است و به خود حق می دهد به مداخله نظامی در سوریه بپردازد و حاکمیت این کشور را نقض کند زیرا احتمال می دهد که داعش بر این مقبره سیطره یابد و آن را ویران کند. اگر از همه ملت های اسلامی بپرسید که نام این شخص چیست نمی دانند و من هم نام او را نمی دانم. این شخص هیچ ارتباطی با جهان اسلام  و احساسات و ذهن مسلمانان اعم از شیعه یا سنی ندارد. چرا آنها چنین حقی دارند ولی ما نباید داشته باشیم؟ ما به سوریه رفتیم تا از حرمی دفاع کنیم که مورد احترام همه مسلمانان است و صاحب این حرم برای همه مسلمانان محترم و مقدس است زیرا نواده پیامبر اسلام محمد (ص) است. این حرم در معرض خطر واقعی قرار داشت. ما حاکمیت سوریه را نقض نکردیم. امروزه کشوری عضو ناتو که نامزد پیوستن به اتحادیه اروپا است تهدید به جنگ و مداخله مستقیم منطقه ای در سوریه می کند به این بهانه که مقبره جد خاندان عثمانی در معرض تهدید داعش قرار دارد. حتی ممکن است خودشان از داعش خواسته باشند که آنجا را تخریب کند. خدا آگاه تر است.

دبیرکل حزب الله افزود: سپس مسئله تصرف قصیر و مناطق پس از آن پیش آمد تا به دوره کنونی رسیدیم. به علت مداخله گسترده بین المللی و منطقه ای و اعزام دهها هزار جنگجو از سراسر جهان به سوریه، دیگر مسئله حرم حضرت زینب یا لبنانی های مقیم در مناطق مرزی سوریه مطرح نبود. از آن زمان، مسئله مقاومت و محور مقاومت و آینده آن و هویت سیاسی منطقه مطرح شد.

سیدحسن نصرالله گفت: از همان ابتدا ما گفتیم که به دنبال راه حل سیاسی هستیم. اما اتحادیه عرب اعلام کرد گفتگوی سیاسی را پیش از کناره گیری بشار اسد از ریاست جمهوری و سقوط نظام او نمی پذیرد. سه سال پس از جنگ سوریه، به مصوبات اجلاس سران کشورهای عربی درباره  سوریه نگاه بیندازید. آیا برای رسیدن به چنین نتیجه ای به سه سال جنگ کشتار و ویرانی نیاز بود؟ هدف آنها فشار آوردن بر نظام سوریه و رئیس جمهور آن است که از راه حل سیاسی و گفتگو صحبت می کنند. در نخستین ماه های بحران سوریه ما گفتیم بیایید گفتگو کنیم و رهبری سوریه حاضر به امتیاز دادن و اصلاحات ریشه ای است ولی هیچ یک از کشورهای عربی حاضر نشد راه حل سیاسی یا گفتگوی سیاسی را بررسی کند. آنها می گفتند ظرف دو یا سه ماه همه چیز در سوریه و منطقه تغییر خواهد کرد. ما به آنها راه حل سیاسی را پیشنهاد کردیم و آنها به دنبال راه حل نظامی رفتند. اکنون به جایی رسیده اند که از همان ابتدا به آنها گفته بودیم. این ها را برای عرب ها و گروه مقابل در لبنان و کشورهایی می گویم که همچنان در این مناقشه مداخله می کنند.

دبیرکل حزب الله افزود: در ابتدا گفتیم آنچه در سوریه می گذرد کل منطقه را در معرض خطر تروریسم و تکفیر قرار خواهد داد. ولی طرف مقابل از اصلاحات و تغییر و دموکراسی و حقوق بشر در سوریه سخن می گفت. اکنون واقعیتی که شما پس از سه سال از آن صحبت می کنید کدام است؟ شما سوریه تحت کنترل گروه های مسلح را تهدیدی برای کشورهای منطقه و کشورهای جهان می دانید. اکنون پس از سه سال حمایت مالی و تسلیحاتی و تبلیغاتی و ترویج راه حل نظامی و مختل کردن راه حل سیاسی و حمایت از گروه های سیاسی، آمده اید فهرست تروریست ها را تهیه کرده اید و نام اکثر این گروه های مسلح را در آن قرار داده اید. این کار به چه معنا است؟ هم اکنون در سوریه داعش و جبهه النصره و اخوان المسلمین فعال هستند که از آنها به عنوان گروه های تروریستی نام برده می شود. آیا به سه سال زمان نیاز بود تا کشورهای منطقه و جهان پی ببرند که حوادث سوریه به چنین نتیجه ای خواهد انجامید؟ هنوز برخی لبنانی ها متوجه نشده اند  آنچه در سوریه می گذرد تهدیدی برای لبنان است. آمریکایی ها در آن سوی دنیا و فرانسوی ها و اروپایی ها و برخی کشورهای خلیج فارس و کشورهای شمال آفریقا، سوریه تحت کنترل گروه های مسلح را عامل تهدید برای کشور و امنیت خود می دانند. واقعا همین طور است. حتی در مناطق آرام که دعوت به جنگ و برخورد و جهاد دیده نمی شد -مثل تونس- اکنون از این مسائل صحبت می شود. متاسفانه کسانی در لبنان هستند که می گویند آنچه در سوریه می گذرد تهدیدی برای لبنان نیست.

سیدحسن نصرالله افزود: در ابتدا به شما گفتیم که آنچه در سوریه می گذرد از مرحله درخواست اصلاحات و دموکراسی فراتر رفته و به سیطره جناح تکفیری مسلح انجامیده است که حتی شاخه دیگر جناح تکفیری مسلح را در کنار خود تحمل نمی کند. این مسئله بین داعش و جبهه النصره دیده می شود. هر دو گروه ریشه فکری مشترک و مذهب مشترک و مکتب مشترک و رهبری مشترک و طرح سیاسی مشترک دارند و فقط اختلافی سازمانی و اداری بین آنها وجود دارد که در هر حزب و سازمانی ممکن است بین این یا آن مسئول بروز کند. کل جدال بر سر این است که فرمانده، ابومحمد الجولانی باشد یا ابوبکر البغدادی. چه کسی بهای این اختلاف را پرداخت؟ به علت این اختلاف سازمانی، هزاران نفر کشته شدند و ویرانی گسترده به بار آمد و درگیری های شدیدی روی داد. این افراد چگونه ممکن است با سایر لبنانی ها و سایر سوری ها و سایر کشورها و ملت های همسایه همزیستی کنند؟ این واقعیت اوضاع است که باید برخی سیاستمداران لبنانی درک کنند. سرسختی خوب است مگر این که به زیان لبنان و سرنوشت و آینده لبنان باشد. یک سال و نیم است که بی وقفه از ما خواسته می شود حزب الله از سوریه خارج شود. من نمی خواهم از حضور حزب الله در لبنان دفاع کنم بلکه قصد دارم از شما بخواهم که لطفا موضع خود را تغییر دهید. در موضع خود تجدید نظر کنید. به دنبال برداشت جدیدی باشید. ما نمی گوییم که شما هم در کنار ما وارد (جنگ در) سوریه شوید. ما چنین چیزی را نمی خواهیم هرچند گروه هایی لبنانی از طایفه های مختلف و متعدد به ما پیشنهاد کرده اند که با ما در جنگ سوریه همراه شوند. ولی ما نپذیرفته ایم. ما گفته ایم که شما این بار سیاسی و اجتماعی را بر دوش نگیرید. ما این بار را بر دوش گرفته ایم و به حرکت خود ادامه می دهیم. به کسانی که هر روز تکرار می کنند مشکل لبنان این است که حزب الله در سوریه مداخله کرده است می گویم که مشکل لبنان این است که حزب الله در رفتن به سوریه تاخیر داشت و مشکل لبنان این است که شما همچنان در مکان خود هستید و به سوریه نرفته اید یا این که اردوگاه نادرست را انتخاب کرده اید. در موضع خود تجدید نظر کنید. هر روز بیش از گذشته درستی گزینه های ما در سوریه ثابت می شود. برای نخستین بار به صراحت به همه لبنانی ها و همه جناح ها و احزاب سیاسی اعم از 14 مارس و 8 مارس غیره می گویم که اگر تروریسم تکفیری در سوریه به پیروزی برسد ما همگی از بین خواهیم رفت. فقط حزب الله یا مقاومت از بین نخواهد رفت بلکه همه ما نابود خواهیم شد. آیا آنچه را در حلب و ادلب و رقه و دیرالزور و فلوجه و الانبار می گذرد نمی بینید؟ نمی گویم از لائیک ها بلکه از اسلام گرایان و احزاب اسلامی در این مناطق بپرسید که بر آنها چه گذشته است. اما اگر جناح تکفیری در سوریه شکست بخورد من به شما می گویم که ما همگی باقی خواهیم ماند. اگر محور ما در سوریه پیروز شود همه لبنانی ها حفظ خواهند شد. این محور به دنبال انتقام جویی نیست بلکه به دنبال امنیت و انسجام و قدرتمند بودن است.

دبیرکل حزب الله در پایان گفت: بر اساس آنچه گفته شد اکنون فرصتی برای لبنان فراهم شده و دولت جدید در این کشور تشکیل شده است. ما خواستار فعال شدن کابینه هستیم. ما دیدگاهی مثبت خواهیم داشت و همکاری خواهیم کرد و به خواسته های مردم توجه خواهیم داشت و اوضاع امنیتی در همه مناطق به ویژه در شمال لبنان و منطقه بقاع از نظر ما در  اولویت است. باید برای حل مشکلات امنیتی با یکدیگر همکاری کنیم. راه حل امنیتی به تنهایی کافی نیست بلکه باید مشکلات امنیتی در بسیاری از مناطق به ویژه در طرابلس و شمال بقاع را از راه های سیاسی و اجتماعی و اقتصادی علاوه بر راه امنیتی حل کرد. بیایید با جدیت برای مرحله انتخاب رئیس جمهور به دور از اتهامات آماده شویم. همه طرف های سیاسی در لبنان تلاش می کنند که رئیس جمهوری از جناح خودشان انتخاب شود و حق آنها است که بر این اساس به بازی دموکراسی قانونی بپردازند. اکنون چنین فرصتی موجود است. بیایید مسئله سوریه را به کناری بگذاریم و برای همه در سوریه آرزوی سلامتی کنیم و برای توقف خونریزی در این کشور و حرکت این کشور به سوی راه حل سیاسی دعا کنیم. بیایید سخنان تند و اتهامات را کنار بگذاریم و دست در دست یکدیگر بدهیم. ما به هیچ وجه به دنبال حذف طرف دیگر نیستیم. حتی در دولت نجیب میقاتی نیز ما می خواستیم طرف مقابل حضور داشته باشد ولی طرف مقابل خودش کنار رفت. هیچ کس در لبنان نمی تواند دیگری را حذف کند یا کنار بگذارد. ما دیگران را به رسمیت می شناسیم و خواستار مشارکت با دیگران هستیم هرچند درباره سرنوشت کشور اختلافاتی داریم. اکنون فرصتی برای لبنانی ها فراهم شده است تا آرامش را برقرار کنند و نفسی بکشند و به دنبال حل مشکلات کشور باشند بدون آن که برای تصمیم گیری منتظر روشن شدن اوضاع در منطقه بمانند. بیایید همین امروز مسائلمان را حل کنیم و منتظر فردا نمانیم. ما خواستار خلأ قدرت در لبنان نیستیم بلکه خواستار انتخاب رئیس جمهور در اولین فرصت هستیم تا مرحله جدیدی در لبنان آغاز شود و در مرحله جدید، گفتگو درباره راهبرد دفاعی را ادامه دهیم و همکاری ها را کامل کنیم.









نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد