اگر چه صدای مخالفت و اعتراض طرفداران محیط زیست نتوانست آرامش مجریان پرقدرت و مصمم سد گتوند را برهم زند؛ اما به نظرمیرسد این بار اظهار نظر یکی از بالاترین مراجع نظارتی کشور لرزه بر بلندترین سد خاکی کشور خواهد انداخت.
مصطفی پورمحمدی رئیس سازمان بازرسی کل کشور اخیرا اعلام کرده «با شرایط حاضر، سد گتوند دیگر نمیتواند به فعالیت ادامه دهد و این سد باید تخلیه و تغییر کاربری داده شود». دلیل آن هم شور کردن آب رودخانه کارون و تهدید 600 هزار هکتار از اراضی کشاورزی خوزستان است.
در حاشیه نمایشگاه بینالمللی آب و تاسیسات فاضلاب با یکی از مدافعان عملکرد سد گتوند علیا به گفتوگو نشستیم. که پیش از این مدیریت مطالعات و دبیری کمیته آبگیری سد را نیز به عهده داشت. هر چند دکتر «داریوش محجوب» در این گفتوگو چند بار تاکید میکند «پرونده شوری سد گتوند در آینده نزدیک بسته میشود» اما باید منتظر بود و دید در آینده چه پیش خواهد آمد.
رئیس سازمان بازرسی کل کشور گفته سد گتوند علیا باید تخلیه و تغییر کاربری داده شود، با این حال عملیات اجرایی سد را متوقف کردهاید؟
موضوع تصمیم سازمان بازرسی را فقط از طریق جراید مطلع شدیم و قرار است گزارشهای لازم را به سازمان بازرسی ارائه دهیم تا وضعیت بررسی شود. عملیات اجرایی سد نیز کمافی السابق در جریان است. پروژه بیش از 90 درصد پیشرفت دارد و جبهههای مختلف باقیمانده از جمله ساختمان توسعه نیروگاه و بخشهای جزئی سرریز در حال تکمیل است.
آنطور که متولیان سد گتوند اعلام کردهاند، شوری آب خروجی به کارون کمتر از 2 هزار میکروموس است، اما بخشی از آب شور در مخزن سد ذخیره شده. برای این بخش برنامهای دارید؟
موضوع کیفیت آب یا شوری آب در طرح گتوند موضوع جدیدی نیست و از حدود 9 سال پیش تحت مطالعات خیلی گسترده و جامع است. بر اساس نتایج همین مطالعات، راهکارهایی برای آن اندیشیده شده که بخش اصلی راهکارها یا اجرا یا بسترسازی تکمیل آن انجام شده است که با تکمیل آنها پرونده شوری یا کیفیت آب این سد بسته میشود.
چه راهکارهایی؟
راهکارهای موقت و طولانی مدت پیش بینی شده است. ایجاد پوشش روی سازند (نمکی) گچساران در نزدیکی روستای عنبل به منظور کاهش نرخ انحلال و برنامهریزیهایی که با آبگیری مرحلهای برای کنترل پدیده انجام دادیم، راهکارهای موقت هستند. راهکارهای طولانی مدت هم پیش بینی شده است. احداث سازههایی که برداشت آب از لایههای مختلف را ممکن میسازد؛ همچنین بسترسازی لازم برای تخلیه آبهای کف مخزن به محل مجاز که آنهم انجام شده و در حال پیگیری دریافت مجوزهای لازم هستیم تا به طور کامل اجرا شود. با این اقدامات کلا پرونده کیفیت آب گتوند و ریسکهای احتمالی آن بسته میشود. البته پدیدهای که هم اکنون اتفاق افتاده در گذشته نیز بوده و در حال مدیریت آن هستیم و مشکلی هم در این زمینه وجود ندارد. ضمن اینکه تا دو سه سال آینده پروژههای طولانی مدت هم تمام میشود و به طور کلی پرونده بسته میشود.
پروژه «کاهش نرخ انحلال سازند نمکی» در مخزن سد موفقیت آمیز بوده است؟
کاهش نرخ انحلال به عوامل مختلفی بستگی دارد اما آن چیزی که حالا دارد اتفاق میافتد بیشتر به دلیل ترآبی سال آبی جدید است. بارشهای خوبی که در منطقه داشتیم موجب شده دبی و آورد رودخانههای شور که به مخزن سد گتوند میریزند افزایش یابد. به عبارتی به صورت مقطعی منبع جدیدی (که این رودخانهها هستند) برای ورود آب شور به مخزن سد گتوند بوجود آمده است. همزمان سازند گچساران نیز نقش خودش را دارد. بنابراین به دلیل سرد شدن هوا، پدیده بارش و ورود سیلابهای مقطعی به مخزن سد گتوند در حال تجربه کردن شرایط جدید هستیم. البته در مجموع برنامهریزی و مدیریتهایی اعمال شده که امیدواریم مشکل ایجاد نکند. از نظر کارشناسی فکر نمیکنیم مشکل خاصی وجود داشته باشد. ضمنا برای کاهش احتمال تکرار این اتفاقات در سالهای آینده، در حال اخذ مجوز اجرای سیستم تخلیه آب هستیم.
مجموعه سد چه شرایط جدیدی را تجربه میکند؟
در منطقه دو رودخانه شور شاخص (شور لالی و شور عقیلی) وجود دارد که سالیان سال به کارون وارد میشدند. بارشهای سنگین و سیلاب باعث افزایش حجم آب شور ورودی به مخزن سد و افزایش شوری آن شده است.
این شرایط در مطالعات پیش بینی نشده بود؟
پیش بینی شده بود. بحث شوری مخزن گتوند را بیشتر به سازند گچساران میشناسند تا رودخانههای شور. جالب است که حتی اگر این رگههای نمکی وجود نداشت به خاطر وجود این رودخانههای شور به هر حال باید فکری برای کیفیت آب میکردیم. البته این مسئله باعث شده که خوب دقت و برنامهریزی کنیم. چون در نیمه دوم سال هستیم دبی رودخانههای شور تغییر کرده و حدود 10 مترمکعب بر ثانیه آب شور از طریق این رودخانهها وارد کارون میشود. علاوه بر این همیشه در نیمه دوم سال به دلیل سرد شدن هوا اختلاطی در لایههای سطحی آب مخزن بوجود میآید که آنهم مزید بر علت شده و شوری آب را نسبت به شش ماه پیش بیشتر کرده است. اما به این معنی نیست که در شرایط بحرانی قرار داریم بلکه همه چیز تحت کنترل است و برای آن برنامه داریم.
دامنه تغییرات شوری (EC) در مخزن سد چقدر است؟
شاید در کف مخزن شوری به بیش از 100 هزار میکروموس هم برسد اما حجم آب با این میزان شوری خیلی کم و حدود نیم تا یک درصد حجم مخزن است. مخزن سد 2 میلیارد و 200 میلیون مترمکعب آب دارد که بیش از یک میلیارد و 600 مترمکعب آن، آب با شوری قابل قبول است. کل حجم باقیمانده هم غیرقابل قبول نیست. مسئله کنونی مربوط به لایههای میانی مخزن است.
در لایهبندی آب مخزن سد (لایههای با شوری زیاد و کم) اختلاط به وجود آمده؟
بله، اما موثر نبوده و کیفیت آب خروجی کنترل میشود. اینها پدیدههای موقت است ضمن اینکه برنامهریزیهای دراز مدت داریم. این برنامهها به تایید پانل کارشناسی بینالمللی ما رسیده و اینطور نیست که بگوئیم فقط نیروهای کارشناسی ما روی آن کار کرده باشند. پشتوانه فنی خوبی داریم که با اجرای آن طرح کاملا بیمه میشود.
سناریوی طولانی مدتی که در نظر گرفتید چیست؟
بستری فراهم کردیم که بتوانیم آب را از لایههای زیرین مخزن خارج کنیم. دریچههایی در لایههای مختلف مخزن هست که میتوان آب را بسته به نیاز پایین دست از لایههای مختلف برداشت کرد تا همواره شوری برای پایین دست مطلوب باشد اما همواره باید برای سیستم تخلیه آب از کف مخزن هم فکری شود که همه کارهای اخذ مجوز آن انجام شده و قرار است به صورت مستقل اجرا شود.
این سیستم در صورت نیاز آب را از کف مخزن خارج میکند. البته در حال حاضر خروجی آب از این طریق نداریم. از این ناحیه (آب با شوری بالا) فقط دبی خیلی جزئی با لایههای دیگر آب مخزن مخلوط و به پایین دست تخلیه میشود.
در این طرح آب شور مخزن در آینده قرار است به کجا تخلیه شود؟
فعلا در حال پتانسیل یابی هستیم. اگر بتوانیم از این آب در صنعت نفت استفاده میکنیم، در غیر اینصورت با شوری مجاز و هماهنگ به سمت خلیج فارس انتقال خواهیم داد.
برای اجرای این طرح چه میزان اعتبار نیاز است؟
هنوز به طور دقیق برآورد نشده اما فکر نمیکنم نسبت به سرمایهگذاری بزرگی که در گتوند شده عدد قابل توجهی باشد.
پس به نظر شما از لحاظ اقتصادی به صرفه است؟
بله. قطعا میتوانم بگویم کمتر از 10 درصد سرمایه گذاری انجام شده خواهد بود.
با وجود کیلومترها فاصله با خلیج فارس این طرح قابل اجراست؟ خطوط انتقال به صورت زیرزمینی اجرا میشود؟
طرح هنوز نهایی نشده اما خطوط انتقال مدفون خواهد بود. در بخشهایی هم شاید بتوان از کانال انتقال پسابهای نیشکر به خلیج فارس استفاده کرد تا هزینهها بهینه شود البته با رعایت ضوابط محیط زیست. با این طرح بلندمدت پرونده کیفیت آب سد گتوند برای همیشه بسته خواهد شد.
خبرگزاری فارس: سریال تساویهای نفت آبادان در لیگ برتر با آلفردو کاسیمیروی پرتغالی همچنان ادامه دارد.
نفتیها با آغاز ناامیدکننده خود در این فصل خیلی زود و در نیمههای نیم فصل اول هواداران خود را دلسرد کردند و در بازیهای پایانی نیمفصل شمار تماشاگران آبادانی که همیشه ورزشگاه تختی را پر میکردند به زحمت به دو هزار نفر میرسید.
نتایج ضعیف این تیم در نیم فصل نخست ابتدا دامن مدیرعامل باشگاه را گرفت و علی حکمت جای خود را به خلیل صالحی داد.
از آن پس بود که سونامی تغییرات در این تیم آغاز شد و دگرگونیها از نیمکت گرفته تا بازیکنان و هیئت مدیره به امید نتایج بهتر این تیم در نیم فصل دوم ادامه یافت و نفت آبادان با چهرهای جدید نیم فصل دوم را آغاز کرد.
باتوجه به اضافه شدن شش بازیکن جدید در نیم فصل به این تیم و برطرف کردن نقاط ضعف در برخی خطوط به نظر میرسد تیمی منسجم و یک دست راهی نیم فصل سخت پیشروی نفتیها شود.
نتایج بسیار خوب این تیم در جام حذفی نیز مبین اثرات مثبت تغییرات ایجاد شده در این تیم بود و امیدها را برای طلاییپوشان آبادانی زنده کرد.
در هفته هجدهم و آغازین نیم فصل دوم نیز نفتیها دست به کار بزرگی زدند و پرسپولیس تهران را در حضور تماشاگرانش در آزادی با تساوی دو بر دو متوقف کردند.
پس از این بازی بود که نظر بسیاری از کارشناسان در خصوص نفت آبادان تغییر کرد و حتی منتقدانی که نتایج جام حذفی این تیم را با چاشنی شانس همراه میدانستند به تمجید از این تیم پرداختند تا نفتیها با روحیهای مضاعف به بازی با ملوان بندرانزلی بیاندیشند.
اما در روزی همه چیز برای کسب پیروزی نفت آبادان در ورزشگاه تختی این شهر در برابر ملوان فراهم شده بود بازهم این تیم پیروز نشد و با تساوی یک بر یک به کار خود پایان داد تا سریال تساویهای پیرمرد پرتغالی طلاییپوشان با این تیم و فرصتسوزیهای طلاییپوشان ادامه داشته باشد.
آلفردو کاسیمیروی پرتغالی از هفته دوازدهم رقابتهای لیگ برتر جانشین هموطن خود ژوزه کاستا شد و در مدت زمان حضور خود در رأس کادر فنی این تیم شش تساوی و دو شکست را در کارنامه خود ثبت کرده است.
نفتیها که در طول این فصل تنها یک برد را کسب کردهاند با این تساوی و با توجه به پیروزی گهر دورود در برابر راهآهن تهران تنها به لطف تفاضل گل بهتر نسبت به این تیم از رتبه هفدهمی خود به قعر جدول سقوط نکردند.
حال باید دید که سریال تساویهای نفت آبادان با کاسیمیرو چه موقع به پایان میرسد چراکه هر تساوی خانگی برای نفت آبادانی که امتیازات کامل بازیها برای بقا نیاز دارد به منزله شکست محسوب میشود و یک پله آنها را به سقوط به لیگ یک نزدیکتر میکند.
به هر حال امیدواریم نوار تساویهای ادامهدار نفت آبادان به موقع قطع شود تا پیروزیهای این نوشداروی پس از مرگ سهراب نشود و حسرت این روزها و امتیازات خانگی از دست رفته را در پایان فصل نخوریم.
============
یادداشت امید زباری
روزنامه آمریکایی " بوستون هرالد" در مطلبی ضمن پیش بینی سقوط دولت سوریه، این اتفاق را برای آمریکا بسیار مهم دانست.به گزارش سرویس بین الملل "انتخاب" ؛ به نوشته این روزنامه، سقوط بشاراز نظر استراتژیکی برای آمریکا مهم است همانطورکه ژنرال جیمز ماتیس فرمانده نیروهای مرکزی آمریکا در گزارشی به کنگره گفته بود سقوط بشار اسد بزرگترین عقب نشینی ایران در 25 سال گذشته خواهد بود.
استفاده از اهرم «بشار اسد» برای فشار به ایران
یک روزنامه آمریکایی، به دولت آمریکا پیشنهادی در مورد "باج خواهی هسته ای" ارائه کرد.
به گزارش سرویس بین الملل "انتخاب" ؛ " واشنگتن پست" با انتشار مقاله ای به قلم " جیم هوگلند " به دولتمردان آمریکا پیشنهاد کرد با افزایش فشارها بر دولت اسد و تضعیف هرچه بیشتر او و به خطر انداختن منافع ایران در سوریه از این حربه برای باج خواهی هسته ای از ایران استفاده کنند. این روزنامه با اشاره به اظهارات " لوینی" سفیر سابق فرانسه در آمریکا اشاره کرده و به نقل از وی می نویسد: تا به حال هرچه به ایران با تحریم و تهدید فشار آوردیم تا برنامه هسته ایش را متوقف کند فایده ای نداشته است و ایران به جای تسلیم شدن سرعت فعالیت های هسته ایش را افزایش داد.سفیر سابق فرانسه در آمریکا اعتقاد دارد که واشنگتن باید از رهبری ایران به عنوان فرد تصمیم گیرنده در پرونده هسته ای بخواهد که با غنی سازی 5 درصدی اورانیوم موافقت کرده و بخش اعظمی از اورانیوم های غنی سازی شده ذخیره را هم به خارج از کشور منتقل کند. در غیراینصورت امریکا می تواند با در دست داشتن همراهی متحدان بین المللی خود به فکر تخریب تاسیسات هسته ای ایران در سال 2013 باشد!وی به دولت مردان آمریکا توصیه کرد اکنون که تنها چند ماهی مانده تا فعالیت هسته ای ایران به نقطعه ای برسد که دیگر غیرقابل برگشت شود اوباما باید از اهرم فشار سوریه علیه ایران استفاده کند.خبرگزاری فارس: مهاجم سابق تیم فوتبال نفت آبادان گفت: به سر تمرین صنعت نفت رفته تا از مدیرعامل این مجموعه بابت صحبتهایم در برنامه نود عذرخواهی کنم.
ابراهیم تهامی در گفتو گو با خبرنگار ورزشی فارس در آبادان اظهار کرد: به همراه یکی از هواداران قدیمی تیم فوتبال صنعت نفت بر سر تمرین این مجموعه حاضر شده تا دقایقی را در کنار مدیرعامل، کادر فنی و بازیکنان این تیم باشم.وی در همین خصوص اضافه کرد: بر سر تمرین حاضر شده تا از صالحی؛ مدیرعامل باشگاه صنعت نفت بابت صحبتهایم در برنامه نود عذرخواهی کنم زیرا معتقدم وی از بهترین و فوتبالیترین مدیران ایران است.وی افزود:سالها در شیراز کنار صالحی فعالیت ورزشی داشته و معتقدم که وی با تواناییهایی که دارد میتواند به تیم فوتبال صنعت نفت کمک کند.
مهاجم سالهای دورتر تیم ملی از آخرین مسابقه تیم فوتبال صنعت نفت در چارچوب لیگ برتر گفت و خاطرنشان کرد: پرسپولیس تنها 12 دقیقه بازی را در اختیار داشت و بعد از آن این تیم صنعت نفت بود که شایسته کسب امتیازات کامل مسابقه بود.وی تصریح کرد: ابتدای فصل تصور میکردم که تیم فوتبال صنعت نفت یکی از تیمهای سقوط کننده به دسته پایینتر است ولی چند بازی اخیر زردپوشان نشان داد که باید به این مجموعه امیدوار بود.تهامی در پایان اضافه کرد: امیدوار هستم که تیم فوتبال صنعت نفت آبادان با مدیریت خلیل صالحی و حمایت هواداران بسیار خود در ادامه مسابقات لیگ برتر روند صعودی خود را پیش بگیرد.
خبرگزاری فارس: نماینده مردم آبادان در مجلس گفت: متأسفانه رئیسجمهور به واسطه اقداماتی که نباید صورت میگرفت وزیر بهداشت و درمان را عزل کرد و همین امر در شرایط کنونی جامعه مشکلساز است.
محمدسعید انصاری امروز در گفتوگو با خبرنگار اجتماعی فارس در آبادان اظهار داشت: با توجه به نزدیکی پایان دولت دهم و استمرار حکومت، مصلحت نیست که وزرا عزل و یا جابهجا شوند.وی افزود: متأسفانه رئیس جمهور بهواسطه اقداماتی که نباید صورت میگرفت وزیر بهداشت و درمان را عزل کرد و همین امر در شرایط کنونی جامعه مشکلساز است.نماینده مردم آبادان در مجلس شورای اسلامی خاطرنشان کرد: با اینکه از عملکرد وزیر بهداشت و درمان در برخی موضوعات ناراضی بودیم و طرح سه سؤال را از وی نیز در دستور کار قرار داده بودم اما این حرکت و اقدام رئیس جمهور اصلاً در خور شأن نبود.وی با اشاره به طرح موضوع سؤالات خود از وزیر بهداشت و درمان تصریح کرد: وضعیت نابسامان بیمارستان اروندکنار، انتقال دانشجویان دانشکده دندانپزشکی آبادان به اهواز و عدم صدور حکم مستقیم رئیس دانشکده علوم پزشکی آبادان از موضوعات مورد بحث و مدنظر برای طرح سه سؤال از وزیر بهداشت و درمان بوده است.انصاری در ادامه گفتوگو با خبرنگار فارس در آبادان عنوان کرد: عزل وزیر بهداشت نباید اتفاق میافتاد چراکه در شرایط کنونی تحریم، برای تأمین داروی مورد نیاز مردم، این اقدام میتواند مشکلات بزرگتری را برای جامعه پزشکی و درمانی کشورمان به ارمغان بیاورد.وی در پایان عنوان کرد: مرضیه دستجردی از اساتید با ارزش، باوقار و از دانشمندان پزشکی کشورمان است که به ناحق از سمت خود عزل شد.
خبرگزاری فارس: معاون فرماندار ویژه آبادان گفت: اداره منابع طبیعی به عنوان پایه کارهای زیست محیطی محسوب شده اما حتی در جلسات مرتبط و برگزار شده در شهرستان آبادان نیز حضور ندارد.
به گزارش خبرگزاری فارس از آبادان، سیدولیالله موسوی در جلسه پیش از ظهر امروز برگزاری روز ملی هوای پاک در 29 دی ماه که با حضور جمعی از مسئولان شهری در سالن اجتماعات فرمانداری برگزار شد، با اشاره به عدم حضور مسئول یا نماینده اداره منابع طبیعی شهرستان اظهار کرد: عدم حضور مسئول یا نماینده اداره منابع طبیعی شهرستان آبادان در جلسه هماهنگی برای برگزاری روز ملی هوای پاک به معنای تعطیلی این ارگان در شهرستان است.
وی افزود: به همین دلیل، مکتوبی محکم و سرسختانه از سوی فرمانداری شهرستان آبادان تنظیم و برای اداره کل منابع طبیعی استان خوزستان ارسال و این عدم حضور و دلایل آن به ارگان مربوطه اطلاع میشود.
معاون سیاسی و اجتماعی فرمانداری ویژه آبادان با اشاره به کارکرد هرچه بیشتر ارگانهای اجرایی و درگیر مقولههای زیستی و هوای پاک در مناطق محروم شهرستان ادامه داد: با توجه به فقر فرهنگی مناطق محروم شهرستان باید توجه ویژهای از سوی مدیران اجرایی درگیر با مقولههای زیست محیطی، برای ارتقای راندمانهای فضای سبز و نخاله برداری در این مناطق بشود.وی در همین خصوص و با تاکید بر جمعآوری نخالههای مناطق محروم آبادان گفت: نخستین مصوبه این جلسه تبدیل اراضی مربوط به شهرداری به فضاهای سبز و حصارکشی اراضی متعلق به شهرداری و زمین شهری برای جلوگیری از انتقال بیماریها و نخالهها به مناطق دیگر در یک پروسه زمانی مشخص است.
* اداره محیط زیست آبادان اهرمهای حاکمیت قانون را فعالتر کند
موسوی افزود: اداره محیط زیست شهرستان آبادان حاکمیت قانون در مسائل زیست محیطی را فعالتر کرده و با پیگیری بر ایجاد 25 درصد مناطق صنعتی به فضای سبز توسط ارگانهای اجرایی مربوطه بر محور قانون نظارت و سختگیری بیشتری داشته باشد.وی در ادامه با اشاره به دیگر مصوبات این جلسه بیان کرد: توزیع کیسههای زباله رایگان بین شهروندان همراه با شعارهای زیست محیطی، آموزشهای مستمر و پیگیر با همکاری اداره آموزش و پرورش و کارشناسان مجرب اداره محیط زیست شهرستان در فاصله زمانی 12 ماهه سال تحصیلی و در برنامههای صبحگاهی برای دانشآموزان از دیگر مصوبات این جلسه است.معاون سیاسی و اجتماعی فرماندار ویژه آبادان اضافه کرد: تدوین برنامه مدون بین محیط زیست و اداره آموزش و پرورش منطقه در راستای مصادیق رعایت محیط زیست و راهکارهای عملی برای مبارزه با آلودگیها از دیگر برنامههای این دو ارگان در راه ارتقای مسائل زیست محیطی برای شهرستان است.وی در پایان گفت: از بین رفتن محیط زیست، به هم خوردن تعادل طبیعی ارگانیسم و چرخه حیات طبیعی برای افراد بشر و فرزندان آینده آنان مخاطرات فراوانی از جمله آلودگیهای فعلی و دیگر حوادث طبیعی را به دنبال دارد.
خبرگزاری فارس: نماینده مردم آبادان در مجلس گفت: مرکز صدا و سیمای آبادان علاوه بر اینکه کمبود و کاستیهای منطقه را روی آنتن نمیبرد بلکه سکوت سؤالبرانگیزی را رقم زده که جای بسی شگفت است.
عضو فراکسیون اصولگرایان مجلس افزود: اما دیرزمانیست این مرکز علاوه بر اینکه کمبود و کاستیهای منطقه را روی آنتن نمیبرد بلکه سکوت سؤالبرانگیزی را رقم زده که جای بسی شگفت است.نماینده مردم آبادان در مجلس شورای اسلامی خاطرنشان کرد: صدا و سیمای این شهرستان با وجود افزایش ساعات برنامههای تولیدیاش اما در امر کیفیسازی بسیار عملکرد ضعیفی دارد.
وی بیان کرد: سکوت صدا و سیمای آبادان سبب خمودگی این مرکز شده که این امر برای شهر، مردم و از جمله من جای سؤال دارد.انصاری با اشاره به اینکه مسئولان مرتبط باید در راستای ارتقای این مرکز اقدامات مطلوب و مؤثری را در دستور کار قرار دهنده، گفت: رسانههای جمعی بهویژه صدا و سیما که با مردم ارتباطی مستقیم دارند باید در راستای تعالی و پیشرفت مضاعف منطقه گام برداشته و انعکاس اخبار محرومیتها و کمبودها را مدنظر قرار دهند.
عربستان سعودی خود را برای مقابله با حمله احتمالی ایران آماده می کند!
به گزارش سرویس بین الملل «انتخاب» به نقل از روزنامه آلمانی "بیلد آم زونتاگ" ؛ این کشور خواستار بستن قرارداد تسلیحاتی دیگری با آلمان شده است. عربستان خواستار بستن قراردادی ۱۰۰ میلیون یورویی با آلمان برای خرید تسلیحات است.این کشور در ابتدا خواستار خرید ۱۰۰ تانک از نوع (Dingo 2) است و در نظر دارد، شمار تانکهای خریداری شده را تا ۱۰۰ واحد افزایش دهد.
عربستان اعلام کرده است، با خرید این تانکها در نظر دارد قوه دفاعی خود را در مقابل حمله احتمالی ایران افزایش دهد.گفته میشود، گرچه آنگلا مرکل، صدراعظم آلمان، و شورای امنیت فدرال آلمان با این قرارداد موافق هستند، اما هنوز توافق نهایی انجام نشده و قراردادی در این باره میان دو کشور موجود نیست.
خبرگزاری فارس: استاندار خوزستان گفت: تا پایان امسال 30 هزار واحد مسکن مهر در شهرهای مختلف استان افتتاح و به صاحبان آنها تحویل داده میشود.
وی تاکید کرد: 30 هزار واحد مسکن مهر در دو مرحله 15 هزارتایی طی مراسمی با حضور وزیر راه و شهرسازی و مسئولان کشوری افتتاح میشود.نماینده عالی دولت در خوزستان اظهار داشت: در صورت افتتاح این واحدها، از تعهد استان در پایان دولت دهم، تعداد زیادی نخواهد ماند که تا پایان خرداد تحویل صاحبان آنها میشود.حجازی افزود: تلاش ما بر این است که پیشرفت کار را به حدی برسانیم که در دولت آینده، کار قدیم نداشته باشیم و پروژههای جدید مسکن را آغاز کنیم.وی تاکید کرد: به هر طریقی باید پرونده مسکن مهر را تا پایان دولت دهم ببندیم و لازم است فرمانداریها جدیتر پیگیر موضوع باشند.استاندار خوزستان با تشکر از دستگاههای مجری زیرساختها شامل آبفا، برق و گاز، خطاب به مدیران بانکها اظهار داشت: بانکها موظفند فارغ از اینکه مسکن صنعتی یا غیرصنعتی باشد، 25 میلیون تومان تسهیلات برای هر واحد مسکن مهر را بدهند و به مصوبه دولت در این زمینه عمل نمایند.حجازی همچنین گفت: لازم است متقاضیان مسکن مهر بار دیگر پالایش شوند و افراد مجرد و کسانی که واجد شرایط هستند جایگزین اعضایی شوند که سهم آورده خود را ندادهاند و واحد آنها بلاتکلیف است.وی افزود: تعاونیها با پیمانکاران کنار بیایند و بر سر قیمت توافق کنند و کار را به پایان برسانند.
/گزارش تصویری/ 9110-2282-5 کد خبر |
خبرگزاری فارس: شرکت کشتیسازی اروندان با ارسال نامهای به دفتر خبرگزاری فارس جنوب خوزستان عنوان کرد که این شرکت هیچ نقشی در حادثه سقوط جرثقیل و فوت دو شهروند خرمشهری نداشته است.
حفاری غیرمجاز در محوطه پل خوره زاد؟!
چند روز پیش بر اثر سیلاب ایذه پایههای یک سازه باستانی سر از زیر خاک و سیلاب بیرون آورد که گمانه زنی های اولیه مبنی بر کشف پل شگفت انگیز و باستانی خوره زاد حکایت داشت اما این بار نیز حفاران غیرمجاز و قاچاقچیان عتیقه قبل از مسئولین آنرا کشف و مورد کاوش قرار دادند. |
ایذه پرس : شنیدنی است هنگامی که خبرنگاران و علاقمندان میراث فرهنگی ایذه در محل پیدا شدن پایه های پل باستانی اژگیل حاضر شدند در کمال ناباوری متوجه گودبرداری های غیرمجازی در کنار پایه های پل مذکور شدند.
گفته می شود پل خوره زاد / خره زاد در دو هزار سال پیش یعنی در زمان ساسانیان به فرمان مادراردشیر (خورزاد)، ساخته شده و همه جهانگردان و مورخان آن را پلی عظیم و شگفت ثبت کرده اند.
سیلاب ایذه شالوده یک سازه باستانی را آشکار کرد.
سیلاب تاریخی در ایذه چندان بد نبود، شالوده و پایه های پلی باستانی (پل خوره زاد) را آشکار کرد. پس از فروکش کردن سیلاب ایذه ، شالوده و پایه های پلی عظیم و باستانی درکنارپل اژگیل (شهرک صنعتی )آشکارشد. |
اختصاصی ایذه پرس چند روز پس از سیلاب ایذه ، بر اثر جریان آب در منطقه اژگیل ایذه یک سازه باستانی سر از خاک بیرون آورد. این مکان یکی ازجاهایی است که گمانه های تاریخی برای وجود این شگفتی مهندسی بنام پل خره زاد پیش بینی کرده اند .
یکی از فعالان عرصه میراث فرهنگی ایذه به این خبرگزاری گفت: « رود کارون، دست کم در آبراه های خود همزمان با دولت ساسانیان دارای شش پل بزرگ و دیگر سازه های آبی بوده و راه هایی ارتباطی هم در تمام سرزمین بختیاری مانند جاده سنگفرش دسپارت (اتابکان) دیده می شود.بنا به گفته مورخان ، در زمان ساسانیان به فرمان مادر اردشیر، پل خرهزاد بر روی درهای خشک و میان دو کوه بنا شده و همه جهانگردان،آن را پلی عظیم و شگفت نامیده اند.
حدود 180سال پیش ،سرهنری لایارد جهانگرد انگلیسی نزدیک به 2 سال از عمر خود را برای شناسایی پل خورهزاد (خداآفرین) در منطقه ایذه گذارند و بی آنکه به نتیجه ای درخور دست یابد، مکانهایی در سوسن و دیگر مناطق ایذه برای محل احداث آن پیش بینی کرده بود. این اثر نوظهور در ابتدای جاده دسپارت در کنار پل روستای اژگیل واقع شده و آورده های سیلابی کوه مونگشت، این سازه باستانی را سالها مدفون کرده بود. قدمت و تاریخ و نوع سازه این اثررا باید از کارشناسان میراث فرهنگی جویا شد »
آقای رحمانی مدیر میراث فرهنگی ایذه در گفتگو با ایذه پرس این سازه را بیشتر یک آب انبار و سازه ای در این زمینه دانست تا پل تاریخی خورهزاد ، اما اعلام نتایج دقیق تا حفاری کامل محوطه مشخص خواهد شد.
ایذه شهری بدون امکانات برای شهروندان و جذاب برای میهمانان
ایذه شهری جذاب برای میهمانان و بدون امکانات برای شهروندان
شهرستان ایذه از شهرهای شمالی استان خوزستان می باشد که علاوه بر آب و هوای معتدل دارای آثار باستانی زیادی مانند اشکفت سلمان، کول فرح و تالاب میانگران است. بی شک شهرستان ایذه در شمال خوزستان نیز از این قضیه نباید مستثنی باشد و مردم این شهر تاریخی و توریستی نیز باید از امکانات تفریحی و فضای سبز مناسب استفاده کنند. |
نقش فضای سبز در زندگی انسان ها و ایجاد علاقه بیشتر به درخت و گل و چمن در وجود هرکس و در جامعه ما امر بسیار مهمی است.
در زندگی امروزی اهمیت دادن به تفریح و گردش یکی از ضروریات روزمره می باشد زیرا در زندگی ماشینی که از صبح اول وقت با سر و کار داشتن با ماشین های مختلف، آغاز می شود آرامش انسان از بین می رود.
در شهر که جز سر و صدا و دود و ماشین چیز دیگری یافت نمی شود استفاده از فضای سبز و پارک ها برای بدست آوردن آرامشی چند ساعته یکی از ملزومات زندگی است تا برای چند ساعت هم که شده از استرس و مشغله های روزانه جدا شویم و به دل طبیعت برویم.
ساخت و راه اندازی پارک ها و فضای سبز بر عهده شهرداری های شهرها می باشد که شهرداری ها نیز زمین هایی در نقاط مختلف شهرها برای ساخت فضای تفریحی، پارک و فضای سبز اقدام به احداث این قبیل فضاها می کنند.
شهرستان ایذه از شهرهای شمالی استان خوزستان می باشد که علاوه بر آب و هوای معتدل دارای آثار باستانی زیادی مانند اشکفت سلمان، کول فرح و تالاب میانگران است. بی شک شهرستان ایذه در شمال خوزستان نیز از این قضیه نباید مستثنی باشد و مردم این شهر تاریخی و توریستی نیز باید از امکانات تفریحی و فضای سبز مناسب استفاده کنند.
* نبود امکانات رفاهی در پارک ها
محسن داوریان که خود را جوان 27 ساله ای معرفی می کند می گوید: برخلاف جاهای دیگر، فضای سبز در شهر ایذه خیلی جدی گرفته نشده است.
وی وجود معارضین را یکی از مشکلات شهرداری می داند و اضافه می کند: معارضین در برخی جاها برای شهرداری مشکل ساز هستند و اجازه استفاده از زمین ها را نمی دهند.
این جوان ایذه ای ادامه می دهد: در برخی نقاط شهر فضای سبز مناسب است ولی برخی مناطق و محلات کمتر برخور دارند که شهرداری کم کاری می کند. وی کاشت چمن را برای استفاده مردم از فضای سبز کافی نمی داند و می گوید: فضای پارک و بلوارها برای بهره برداری عمومی کافی نیست زیرا امکاناتی مانند صندلی و دیگر لوازمات رفاهی ندارد.
وی در پایان گفت: مردم اشتیاق زیادی برای استفاده از فضای سبز دارند اما امکانات رفاهی مناسبی وجود ندارد.
* پارکی برای کمپ معتادان
ذوالفقار محمودی جوان دیگری نیز می گوید: فضای سبز مناسب نداریم اگر کسی بخواهد برای دقایقی در پارک بنشیند نمی تواند این کار را انجام دهد زیرا پارک های ما نه صندلی دارند و نه سرویس بهداشتی و نه آبسردکن.
وی افزود: شهر ایذه یک شهر جذاب و گردشگری است که سالانه مهمانان و گردشگران زیادی از آن دیدن می کنند و امکاناتش برخلاف نام پر آوازه اش چندان مناسب نیست.
بهنام اسکندری نیز با اشاره به احداث پارک شهر بازی در ابتدای ورودی شهر از سمت باغملک می گوید: این پارک به کمپ معتادان تبدیل شده است زیرا کلاس های ترک اعتیاد معتادان در این پارک برگزار می شود.
وی افزود: به دلیل حضور معتادان در این پارک، خانواده ها رغبت کمتری دارند تا از این فضا استفاده کنند.
اسکندری در پایان گفت: در حال حاضر خانواده ها از پارک کوهستان که به تازگی راه اندازی شده استفاده نمی کنند و برای تفریح به آنجا نمی روند.
* پشیمان شدن از رفتن به پارک
رضا محمودی که خود را جوان 25 ساله ای معرفی می کند نیز با بیان اینکه در شهر ایذه کمبود امکانات تفریحی و فضای تفریحی داریم گفت: یک پارک صخره ای و کوهستان در ابتدای شهر زده اند ولی هیچ امکاناتی ندارد و هر کس به آنجا برود از رفتن خود پشیمان می شود.
وی افزود: با توجه به اینکه این پارک 3 سال است که احداث شده ولی هنوز فضای سبز و امکاناتش کامل نشده است.
محمودی کمبود امکانات رفاهی را یکی از بزرگترین مشکلات پارک کوهستان عنوان کرد و گفت: با توجه به اینکه این پارک از شهر فاصله دارد ولی امکاناتی مانند سوپرمارکت، کتابخانه و دیگر امکانات رفاهی در آن دیده نشده است.
گزارش: حسین یزدی
مرجع/ سدیدنیوز
احمدی نژاد بعد از جلسه هئیت دولت |
کتابخانه تخصصی کودک در مشهد |
کلوتهای شهداد یکی از مناظر طبیعی استان کرمان |
نجات کوآلا از آتش سوزی |
ظرف میوه برای میمون باغ وحش لندن |
هیوندای ولوستر در نمایشگاه خودروی لس آنجلس |
مسابقه شترسواری در مغولستان |
رژه گارد تشریفات ارتش فیلیپین در مانیل |
رنجروور تیونیگ شده توسط موسسه کان دیزاین |
بابانوئل ها در ونیز ایتالیا |
سوار بر اسب وحشی |
کوچ زمستانی دام در گیلان |
بارش باران در اهواز |
دیدار رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس ویتنام با لاریجانی |
نشست رهبران کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس |
سرمای بیسابقه در روسیه |
مجسمه برفی لنین در شهر کیف اوکراین |
عبور و مرور با چوب اسکی در کشورهای اسکاندیناوی |
گرما در غرب اروپا |
بابا نوئل چتر به دست |
زندگیهای کانکسی در بم 9سال پس از زلزله |
در حاشیه افتتاح کارخانه شکر اهواز |
پخت و توزیع شام کریسمس بین فقرا |
مرکز آموزش زنان پلیس در هرات افغانستان |
اعتراض زنان مصری به همه پرسی قانون اساسی با کوتاه کردن موهای خود |
هدیه هیوندای ضدگلوله به دبیر کل سازمان ملل |
مجتبی گهستونی: در حالی که سازمان میراث فرهنگی وظیفه اصلی خود را که حفاظت از میزاث فرهنگی است را فراموش کرده و به دنبال جستجو دربازه سبک زندگی مردم است، استاندار خوزستان از این غفلت استفاده کرده و خواستار تغییراتی در یکی از دو نماد تاریخی شهر اهواز شده است.
آیا پل سیاه که نخستین پل شهر اهواز وطولانی ترین پل ریلی ایران که بر روی پل تاریخی شادروان که دارای قدمت ساسانی بوده ساخته شده است با توصیه استاندار دستخوش تغییرات خواهد شد؟ آیا ایشان در مقام و منزلتی هستند که بخواهند یکی از نمادهای شهر اهواز را تغییر بدهند.
آیا دستور استاندار خوزستان به شهردار اهواز نسبت به رنگآمیزی پل سیاه به رنگ سفید مخدوش کردن یکی از آثار ثبت ملی شده اهواز نیست؟ آیا سوء استفاده از قدرت در نبود شورای شهر که می تواند فریادرس تمام آحاد مردم باشد نیست؟
آقای استاندار خوزستان که سال گذشته ساختمان ثبت ملی شده جهاد کشاورزی را بین چند اداره تقسیم کرد اینبار برای تغییر رنگ پل سیاه به رنگ روشن آن هم ترجیحاً سفید سعی دارند چه چیز را جز تعرض به یک اثر ثبت شده را ثابت کنند. ایشان که خود مجری قانون هستند آیا فکر نکرده اند که با نصب یک تندیس در عرصه پل سفید اینبار سعی دارند به اثری دیگر تعرض کنند.
اگر استاندار خوزستان و مدیر کل میراث فرهنگی خوزستان با هم مشکل دارند و دعوایشان دارد گستره فراوانی به خود می گیرد چرا کاری می کنند که به قیمت تعرض به یک اثر ثبت ملی تمام شود.
آیا ایشان کلیه کتاب های تاریخی و اقتصادی که به موضوع کارون، راه آهن ، کشتی رانی و پل سازی در خوزستان پرداخته اند و از پل سیاه نام برده اند را خوانده اند که می خواهند برای مشغول کردن پیمانکاری در شان یک سازه تاریخی دست ببرند؟
استاندار خوزستان برای این حرف خود که گفته "اگر پل سیاه به عنوان نماد معروف است، میتوان با علامتی این نماد را حفظ کرد" چه توجیهی دارند.
استاندار خوزستان که معتقد است این پل زمانی در خارج از شهر بود، اما اکنون به دلیل گستردگی شهر و قرارگرفتن در محدوده اهواز، لازم است هرچه زودتر توسط شهرداری زیباسازی و نورپردازی شودآیا اطلاع دارند که در دوره ساسانیان اینجا و در محل همین پل سیاه، پلی دیگر به نام شادروان که همچون پل شوشتر معروف بوده وجود داشته است؟ آیا ایشان می دانند که روزگاری در جوار همین پل، شهر "هرمز اردشیر" و "هوجستان واجار" وجود داشته است.آقای استاندار شما که هر کاری می کنید تا خدمات و نام نیکتان بر جای بماند حتما انتظار ندارید که نسل های بعدی میراث برجای مانده از شما را مورد تعرض قرار بدهند؟
هیچ کدام از ما دوستداران میراث فرهنگی از نورپردازی پل سیاه، با هدف زیباسازی و ایجاد فضاهای مطلوب ناراحت نمی شویم اما رنگ آمیزی آن پل به رنگ سفید بی احترامی به دوستداران میراث فرهنگی و قوانین این حوزه است. شما اگر به دنبال فضاسازی مطلوب هستید بهتر است دستور دهید ساختمان باشگاه راه آهن جنب دانشکده ادبیات،برج خنک کننده کارخانه ریسندگی و بافندگی، سرای دادرس، سری معین التجار احیا شود تا به مقبولیت این شهر افزوده شود.از استاندار خوزستان انتظار داریم به صدای ناله میراث فرهنگی گوش دهد و در غفلت میراث فرهنگی خوزستان خود آتش بیار معرکه نشود.
سالهاست خوزستانی ها ساختمان تاریخی شیرخوارگاه اهواز را با نام ساختمان جهاد کشاورزی می شناسند اما تصرف الحاقات این ساختمان تاریخی توسط دیگر ارگان ها سبب شده که ساختمان جهاد کشاورزی به تدریج تخریب شود. این درحالی است که میراث فرهنگی استان هم درست در همین بنا اسکان دارد و گفته می شود این اداره کل تاکنون نتوانسته واکنشی نسبت به این تخریب ها نشان دهد.
پیش بخشی از الحاقات ساختمان تاریخی جهاد کشاورزی توسط سازمان اسناد تخریب شد. این تخریب که بدون اطلاع اداره کل میراث فرهنگی استان خوزستان صورت گرفت تنها به دلیل عدم ابلاغ تعیین حریم توسط میراث فرهنگی این اتفاق را سبب شده است.
این درحالی است که الحاقات ساختمان جهاد کشاورزی اگر بدون هماهنگی میراث فرهنگی تخریب شود باعث ساخت وسازهای غیراصولی در حریم بنا می شود.
«مجتبی گهستونی» دبیر انجمن تاریانا و فعال میراث فرهنگی استان خوزستان در اینباره به CHN می گوید: «ساختمان جهاد کشاورزی خوزستان که پیش از انقلاب ساختمان شیرخوارگاه بود تا سال گذشته به عنوان ساختمان جهاد کشاورزی مورد استفاده قرار می گرفت اما زمانی که جهاد کشاورزی به مکان دیگری انتقال یافت استانداری بنای آن را به 5 قسمت تقسیم و به ارگان های مختلف واگذار کرد».
این فعال میراث فرهنگی معتقد است، تعیین حریم ساختمان اصلی جهاد کشاورزی هنوز ابلاغ نشده و تخریب الحاقات بنا توسط دیگر اردگان ها از جمله سازمان اسناد تعرض به بنا محسوب می شود و سبب مخدوش شدن حریم منظری خواهد شد.
ساختمان جهاد کشاورزی متعلق به دوره پهلوی اول و برخوردار از الحاقات قدیمی و جدید است، مردم این بنا را تحت عنوان ساختمان جهاد کشاورزی می شناسند. با این حال سازمان ثبت اسناد بدون درنظر گرفتن قوانین میراث فرهنگی اقدام به تخریب بخشی از بنا کرده است.
این گودال هایی که در ساختمان تاریخی جهاد کشاورزی حفر شده به منظور شم کوبی و جداسازی این بخش از محوطه است
گهستونی معتقد است،اگر سازمان ثبت اسناد اقدام به تخریب الحاقات جنوب غربی این ساختمان کند و هر اداره ای تصمیم به ساخت و ساز گیرد این پرسش مطرح می شود که چه طرحی قرار است اجرا شود که تعرضی به این اثر ثبتی وارد نکند. خواسته فعالان میراث فرهنگی اینست که تعیین حریم هر چه سریعتر ابلاغ شود تا میراث فرهنگی با تکیه بر ضوابط ازتخریب ها جلوگیری کند.
درحال حاضر اداره کل میراث فرهنگی، دارایی و سازمان اسناد و اداره کل کتابخانه ها مالک بخش های مختلف بنای تاریخی جهاد کشاورزی هستند و هم اکنون تنها اداره کل میراث فرهنگی اهواز در آنجا مستقر شده، این درحالی است که گهستونی اضافه می کند که سازمان اسناد درحالی اقدام به تخریب ملک خود در این مجموعه می کند که وقتی با فرمانده یگان حفاظت خوزستان تماس گرفتم و از آنها خواستم که اقدامات پیشگیرانه داشته باشند وی در پاسخ گفت که کاری از دست یگان بر نمی آید و از آنجایی که استاندار دستور واگذاری ملک را به ارگان ها داده توان مقابله با عاملان تخریب را نداریم.
اینبار هم قصه تکراری تخریب ها با فرجام شوم پایان گرفت با این حال گهستونی معتقد است که عدم بلندمرتبه سازی درمحوطه روزنه امیدی برای جلوگیری از آسیب های بعدی است.
چرا مناطق نمونه گردشگری خوزستان به حال خود رها شده اند؟
مجتبی گهستونی
استان خوزستان از جمله استان هایی است که با وجود گرمای شدید در تابستان و با برخورداری از شرایط آب و هوایی متعادل و چهار فصل در مابقی ماههای سال از موقعیت مطلوبی برای توسعه گردشگری برخوردار است.
خوزستان با دو فرودگاه بین الملی اهواز و آبادان و دو فرودگاه داخلی ماهشهر و دزفول، برخورداری از راه آهن سراسری، برخورداری از پنج بندر امام خمینی، خرمشهر،آبادان، ماهشهر و هندیجان و برخورداری از راههای ارتباطی با استان های کهگلویه وبویر احمد، بوشهر، چهارمحال بختیاری،ایلام و لرستان از جمله استان های شاخص و مستعد محسوب می شود.
جاری بودن رودخانه های مهم کارون، دز، کرخه،جراحی و شاور در سراسر استان، وجود جنگل های نیمه گرمسیری،برخورداری از تالاب های دایمی و فصلی همچون شادگان،بامدژ، میانگران، بندون، ناصری،نیشکر، عرب حسن، هورالعظیم و... فرصت دیگری برای سرمایه گذاری در خوزستان محسوب می شود.
تنوع فرهنگی - قومی و سکونت اقلیت های مذهبی در جوار اکثریت جمعیت خوزستان که شیعه هستند باعث شده تا خوزستان به کلکثیونی برای همه اقشار ساکن در یک جامعه تبدیل شود.
با نگاهی به اوضاح و احوال خوزستان در خصوص همه داشته هایی که دارد اما این پرسش بوجود می آید که چرا صنعت گردشگری در استان خوزستان رشد نکرده است؟ عوامل آن چیست و آیا راهی برای برون رفت از وضعیت موجود وجود دارد یا خیر؟ اینها پرسش هایی جدی است که باید در فرصت و مجالی با دیگر کارشناسان امر به بحث و گفت و گو گذاشته شود.
اما اساسی ترین مشکل گردشگری خوزستان نبود طرح جامع گردشگری است که ضمانت اجرایی داشته باشد. با نگاهی به طرحی که سال ها پیش نوشته شد و تاکنون به اجرا در نیامده پی می بریم که اشکال های اساسی به آن طرح وارد است که نیازمند بر طرف شدن است.
به اعتقاد بسیاری از اهل فن گردشگری از هر نظر مشکل "اعتبار" دارد. این اعتبار هم از حیث کمبود پول و هم از آن لحاظ که نتوانسته در ساحت حیات اقتصادی و اجتماعی کشور اثر گذار باشد و فقط عده ای پُز آن را داده اند که گردشگری سومین صنعت دنیا است پس ما هم هستیم اهمیت پیدا کرده است.
با نگاهی به سرنوشت گردشگری در استان خوزستان پی می بریم که دست اندرکاران حوزه گردشگری در خوزستان باورشان شده که نفت قرار است تا ابد برسرمان سایه افکند پس دیگر نباید بیش از آن جولان داد. اما به واقع تلاش های دیگر کشورهای جهان که مثل ایران از اقتصاد تک محصولی برخوردارند ثابت کرده که در کنار صنعت نخست کشور خود، گردشگری هم پابه پای آن صنعت اولیه گام بر می دارد و ثروت های کلان را وارد کشور می کند.
باز این پرسش پیش می آید که آیا آن کشورها از تنوع فرهنگی و تاریخی همچون کشور ایران برخوردارند؟ با نگاهی به 20 طرح منطقه نمونه گردشگری در استان خوزستان که سال ها پیش توسط دفتر مناطق نمونه گردشگری معاونت سرمایه گذاری و و طرح ها تهیه شده متوجه می شویم که هیچ کدام از بررسی ها و مطالعات و پیش بینی های لازم صورت نگرفته و معاونت گردشگری راهی دیگر را پیش گرفته است. به طور مثال در مناطق نمونه گردشگری همچون تالاب هویزه، رباط، اروندکنار، طلائیه، سدانحرافی رامشیر، فتح المبین، شهدای شیمیایی،دهلاویه،شلمچه، ساحل رودخانه مارون،خارستان، هویزه، پامنار،پارک دره اندیمشک،رودشور هندیجان، منگره، سوسن سرخاب، آرپناه، شیمبار و خاییز بهبهان که همگی در سال 1387 به تصویب هیات دولت رسیده اند چه اقدام های مفیدی صورت گرفته است. آیا غیر از آن است که یک تابلو منطقه نومنه گردشگری در آن نصب شده و بعد به حال خود رها شده است. مگر نه اینکه مردم به خودی خود و به طور سنتی همچون گذشته در این مناطق به گردشگری می پرداختند و فعالان میراث فرهنگی و گردشگری خود برای رونق بخشیدن به این مناطق تلاش می کردند پس نقش عینی و ملموس سازمان میراث فرهنگی در این مناطق چه بوده است؟
چرا نقس سرمایه گذاری بخش خصوصی در خوزستان اندک است و موانع برای حضور این سرمایه گذاران بر طرف نمی شود. راستی چرا کارگروه گردشگری استان خوزستان در استانداری در یک سال گذشته برگزار نشده است.چرا سرمایه گذاری در حوزه مناطق و دهکده های گردشگری به یک پروسه طولانی مدت و طاقت فرسا تبدیل شده است. سرنوشت دهکده زراس دهدز، دره پارک اندیمشک و چم آسیاب مسجدسلیمان به کجا ختم شد؟ چرا در امامزاده عبدالله باغ ملک باید بزرگترین هنر اداره کل میراث فرهنگی در هنگام مراجعه یک نفر که خواهان کمک گرفتن برای توسعه گردشگری منطقه است ساخت یک چشمه دستشویی باشد؟
چرا از قلعه دهدز، قلعه مدرسه بهبهان, کوشک نورآباد ایذه و دیگر عمارت هایی که آماده بهره برداری برای توسعه گردشگری هستند استفاده ای نمی شود؟
سهم خوزستان از شرکت در نمایشگاهها و رویدادهای ملی و بین المللی برای معرفی جاذبه های گردشگری خوزستان چقدر است.
آیا غیر از آن است که گردشگری، بزرگترین مجموعه خدماتی جهان است که روز به روز بر عرصههای کاری، ابعاد و اهمیت آن افزوده میشود و طبعا جایگاه رفیعتری را در اقتصاد جهانی به خود اختصاص میدهد.اما سهم ،نقش و جایگاه ما کجاست؟
امروزه گردشگری که از آن با عنوان "صنعت بدون دود" یاد شده است در برخی از کشورها که به مرحله توریسم صنعتی رسیدهاند سهم بسیار بالایی را در "تولید ناخالص ملی" و درآمدهای ارزی کسب کرده است. ضمن آن که بعضی از ممالک دیگر هم به موفقیتهای چشمگیری در این زمینه دست یافتهاند. اما در خوزستان از همه این منابع خدادادی که وجود دارد چه استفاده و بهره ای برده شده است؟ اصولا اداره کل میراث فرهنگی صنایع دستی و گردشگری خوزستان چه نقش قابل توجهی در هدایت کردن این حوزه داشته است؟
به اعتقاد من و بسیاری از کارشناسان اهل فن و جوامع محلی، راه نجات گردشگری تغییر شکل سیستم گردشگری از مفعول به فاعل است. گردشگران دیگر تنها به از دور نگاه کردن و عکس برداشتن بسنده نمیکنند، گردشگران میخواهند هرچه بیشتر با فرهنگ بومی درگیر شده و با افراد بومی معاشرت کنند. زمان، زمان علایق خاص است. گردشگران به دنبال مشارکت بیشتر و تجربیات عجیب هستند و خرید صنایع دستی برای آنها پیوندی با یک فرهنگ دیگر محسوب میشود که تجربه سفر آنها را شیرینتر میکند.
از آنجایی که بخش گردشگری از طریق دستیابی به ارز خارجی، ایجاد شغل و رشد اقتصادی پایدار میتواند تاثیر اساسی بر اقتصاد ملی داشته باشد. پولی که برای گردشگری خرج میشود بلافاصله و مستقیم در جامعه محلی گسترده میگردد. به همین دلیل توانایی متعهد ساختن جوامع محلی سبت به یکدیگر و تلاش در راه ماندگاری سنت های بومی در نتیجه حفظ میراث فرهنگی و گونههای مختلف آن یاری گر مسایلی چون توسعه اجتماعی اقتصادی پایدار و فقرزدایی در جوامع محلی است چرا که منجر به اشتغالزایی و ایجاد فرصتهای شغلی برای تمامی اقشار حتی آنان که در لبههای اقتصاد محلی قرار گرفتهاند میشود.
اگر دست اندرکاران گردشگری خوزستان به بیانیه های همایش ها و نتایج کنوانسیون های مرتبط با گردشگری در یک دهه اخیر از جمله کنفرانس جهانی گردشگری و صنایع دستی در تهران(13 تا 15 ماه می 2006 میلادی)، کنوانسیون حفاظت از میراثهای فرهنگی و طبیعی جهان، حفاظت از فرهنگ سنتی و عمومی، بیانیه جهانی یونسکو در خصوص تنوع فرهنگی سال 2001، یانیه گردشگری فرهنگی و فقرزدایی سال 2004، بیانیه نیویورک در خصوص تجهیز گردشگری برای اهداف توسعه هزاره سال 2005، بیانیه یوگیاکارتا در خصوص فرهنگهای ملی و گردشگری جهانی سال 1992 و نکتههای اخلاق جهانی برای گردشگری در سال 1999 سازمان جهانی گردشگری، و اهداف توسعه هزاره سازمان ملل توجه نمایند قطعا برنامه ریزی برای انسجام بخشیدن به حوزه گردشگری در خوزستان شکل دیگری پیدا می کند.
گستره خوزستان در شمال و جنوب و شرق و غرب، تنوع آب وهوایی، داشتن جاذبه های منحصر به فرد طبیعی در هر شهرستان و برخورداری از آثار تاریخی از دوره های متعدد اسلامی تا دوره عصر آهن، خوزستان را به دروازه تاریخ و گهواره تمدن معرفی کرده است.
ایران همواره برای ایرانیان و هم برای خارجیان پرسش بر انگیز بوده است. همیشه دغدغه عده بی شمار این بوده که مگر ایران از چه عناصر قدرتمندی برخوردار است که این همه از تاریخ و عظمت و گذشته پرقدرت آن سخن به میان می آید.
با نگاهی به رازها و افسانه ها و قصه های موجود در چهار گوشه خوزستان،باغ ها و گلستان های عطر آگین، قلعه ها و کاخ های پادشاهان و حاکمان دوره های کهن، مساجد و بقاع متبرکه همراه با معماری و نقاشی های محصور کننده، رودخانه ها و چشمه های همیشه جاری و جوشان، معابد خدایان به جای مانده از هزاره های قبل، نقش برخسته ها و سنگ نوشته های باقی مانده از اعصار قدیم، کوههای سر به فلک کشیده و... ثابت می کند خوزستان همواره مورد توجه بوده است. چه در زمان های کهن که این سرزمین را برای زیست مناسب دیده اند و چه در زمان ورود اسلام به ایران که خوزستان مناسب ترین مسیر برای ورود آخرین دین رسولان انتخاب شد.
وجود همه این ویژگی های تاریخی و فرهنگی پاسخ مناسبی برای همه کسانی است که به دیده شک و تردید درباره عظمت ایران و خوزستان می نگرند.
آنگاه که گردشگران داخلی و خارجی قدم به مناطق تاریخی و گردشگری می گذارند به خودی خود مشاهده بدون اطلاع از تاریخ و شرح حال آن چندان رضایت بخش نیست به همین دلیل روایت این تاریخ پر رمز و راز بر عهده راهنمایان گردشگری است.
اگرچه صنعت گردشگری هنوز صنعتی نیست که شناخت عمیقی از آن پیدا کرده باشند اما شغل راهنمایان گردشگری هم راهی نسبتا طولانی در پیش دارد تا شناخته شود.
در این میان راهنمایان گردشگری خوزستان وظیفه بسیار سنگینی بر دوش دارند تا بتوانند مسئولیت به حرکت در آوردن چرخ دنده های گردشگری خوزستان را به نحو احسن انجام بدهند.
راهنمایان گردشگری خوزستان به دلیل غنی بودن استانی که در آن زندگی می کنند راهی به جز بالا بردن اطلاعات و جسارت خود ندارند تا بتوانند از ابتدا تا انتهای سفر، گردشگر همراه خود را شیفته شنیدن نگه دارند.
بارها در سفرهایی که به همراه مسافران بسیار در خوزستان داشته ام بر من ثابت شده است که یک راهنما تا چه حد می تواند افسون کند و در تغییر نگرش منفی یک فرد یا عده بی شماری تاثیر مثبت بگذارد.
متاسفانه در این میان راهنمایان گردشگری قشر آسیب پذیری هستند و از حمایتی برخوردار نیستند. متولیان امر ذوق و سلیقه ای از خود برای فربه کردن آنها به خرج نمی دهند. چرا که اگر غیر از این بود برگزاری جشن راهنمایان گردشگری ایران که با ابتکار و تلاش و برنامه ریزی خودِ راهنمایان گردشگری در اسفند سال گذشته در خوزستان برگزار شد می توانست با حمایت های جدی تر و واقعی تر (نه از سرِ زور و اجبار) همراه شود و حماسه های بس بزرگتر را در بزرگترین و مهم ترین گردهمایی گردشگری ایران خلق کند. نکته پایانی اینکه در این زمانه پر از تنش و اضطراب، صنعت گردشگری مرهم بسیاری از دردها و آلام ها است و راهنمایان گردشگری به مراتب بهتر از هر کسی دیگر می توانند روای قصه های تلخ و شیرین مردمان محجوب این دیار کهن باشند.
یک دوستدار میراث فرهنگی خوزستان گفت: 2 اثر تاریخی در حوزه آیینهای محرم شهرستان شوشتر ثبت معنوی - ملی شده است. مجتبی گهستونی در گفتوگو با خبرنگار فارس در شوشتر اظهار داشت: ثبت این 2 اثر معنوی در حوزه عاشورا و محرم افتخاری برای مردم این شهرستان است.
وی درباره مشخصات این آثار گفت: یکی از این 2 اثر به نام «نخل مقوم حسین» امامزادهای در خیابان شهید رجایی شوشتر است که سابقه طولانی داشته و همه ساله در ایام محرم آیین خاصی برای جابهجایی این نخل برگزار میشود و به این دلیل این اثر به ثبت ملی رسیده است.این فعال میراث فرهنگی خاطرنشان کرد: آیین «سه روزه امام حسین» نیز در شوشتر به ثبت ملی رسیده که در نوع خود در آیینهای عاشورایی کشور بسیار بدیع است.
گهستونی با اشاره به نحوه برگزاری این آیین در ایام محرم تاکید کرد: مردم شوشتر دو روز پس از عاشورا که بر اساس مقاتل، روزی است که قوم بنی اسد برای تدفین پیکر شهدای دشت کربلا اقدام کردهاند، آیین تعزیهخوانی و شبیهخوانی در امامزاده عبدالله شوشتر برگزار میکنند که این آیین به نام «سه روزه امام حسین» به ثبت ملی رسید.وی با اشاره به سابقه این آیین، خاطر نشان کرد: این آیین در شوشتر سابقه طولانی دارد و به این دلیل برای ثبت در همایش مازندران پیشنهاد شد که مورد موافقت قرار گرفت.
این دوستدار میراث فرهنگی با اشاره به اینکه آیینهای بسیار زیادی در عزاداری امام حسین (ع) در خوزستان وجود دارد، تاکید کرد: باید برای احیا و ماندگاری این آیینها در ردیف آثار ثبت شده ملی تلاش کرد.شهرستان شوشتر سنتیترین عزاداریهای امام حسین (ع) را در خوزستان برگزار میکند و به این دلیل در میان پنج اثر ثبت شده آیینهای محرم از خوزستان، دو اثر به شوشتر اختصاص داشته است.
براون پرداختن به تاریخ بابیه را از ورودش به تبریز و بازدیدش از ارگ تبریز آغاز میکند. وی با نگاه به ارگ بلافاصله به یاد اعدام «محمدعلی باب» میافتد. وی در تشریح مشاهداتش از ارگ به اعدام محمدعلی باب و در چندین صفحهی بعدی به تاریخچهی بابیه میپردازد و همراه با مظلومنمایی کامل آن را بازگو میکند.[10]
او پرداختن به تاریخ بابیه را به طور مفصل در یک جا نمیآورد، بلکه به مناسبت دیدار با فعالان و رهبران بابیه در هر شهر بخشی از آن را که در واقع مکمل بخش قبلی بوده است، بازگو کرده و با افزودن اطلاعات جمعآوری شده از افراد و منابع جدید در سفرنامهاش ذکر میکند. وی در جریان تلاشهای بابییابیاش به اقتضای موقعیت، روشهای گوناگونی را در پیش میگیرد:
اقدام ادوارد براون به انعکاس رخدادها و تحولات مربوط به فرقههای ضالهی بابیه و بهاییت همراه با احساسات عمیق همدردی، از خط قرمز اسلام و مسلمانان به راحتی عبور کرده و به فرقهگرایی و اختلافهای مذهبی در ایران عصر قاجار پس از آن دامنه زده است.
1ـ سعی میکند در نخستین روز ورود به هر شهری از افراد بابی مهم و مطلع کس یا کسانی را پیدا کند و در مورد وضعیت پیروان باب در آن شهر و منطقه اطلاعات دقیقی بهدست آورد. در ضمن همواره در پی یافتن و خرید و تهیهی کتب و الواح بابی بوده و در این زمینه بسیار موفق عمل میکند. نکتهی قابل ذکر این است که در شهر و منطقهای که موفق به ایجاد ارتباط با پیروان آن فرقهی ضاله نشده و یا وقت کمی برای این کار داشته، احساس تغابن خود را کتمان نکرده و با افسوس به ناکامی خود اشاره میکند.
به عنوان مثال وقتی پس از ورود به «آباده» موفق به ارتباط بیشتر نمیشود، مینویسد: «امیدوار بودم با پیروان فرقهیبابیه در آباده گفتوگوی بیشتری داشته باشم اما امیدم بیهوده بود، زیرا کوتاهی مدت اقامتم در شهر و نیز میهماننوازی مسئول تلگرافخانه باعث شد نتوانم شخص بابیای را که معرفی شده بود بیابم.»[11] البته وی این نوع بروز احساس تغابن را در موارد عدیدهای ابراز کرده است.
2ـ هر جایی که مردم تسامح کمتری نسبت به فرقههای ضاله داشتهاند و نسبت به آن حساس بودهاند از تعقیب موضوع خودداری میکرد. به عنوان مثال در مسیرش از اصفهان به شیراز به یکی از صوفیان برخورد میکند و وقتی از وی میپرسد آیا کسی از بابیان را در آن منطقه میشناسد، آن فرد واکنش تندی نشان میدهد. براون میگوید: «آن فرد با حالتی افتخارآمیز افزود: «ما هر کسی را که مشکوک به پیروی از آن فرقه باشد تکهتکه میکنیم، زیرا به شکر خدا ما همگی پیروان مرتضی علی(علیهالسلام) هستیم».
احساسات شدیداً خصمانهی او نسبت به بابیان، مرا تشویق به ادامهی صحبت در این باره نمیکرد. بنابراین او را رها کردم.»[12] عکس این وضعیت نیز زمانی بود که احساس میکرد مردم منطقه نسبت به موضوع فعالیت فرق ضاله تسامحی دارند. در آن صورت بر دامنهی فعالیت و ارتباطات خود میافزود و موقع ترک آن شهر ابراز ناخرسندی میکرد که مجبور شده است آن موقعیت خوب را رها کند. موقع ترک شیراز و یزد چنین احساسی را ابراز میکند.
3ـ چنانکه در گذشته نیز اشاراتی رفت، یکی از روشهای مؤثرش اخذ معرفینامه و توصیهنامه از شبکهی رهبران بابی در شهرهای مختلف بود. براون در شهرهای پایانی در برنامهی سفرش متوجه شد که بابیان به صورت شبکهای در کل کشور عمل میکنند و او نشانههای این موضوع را در هر شهری مشاهده میکرد و در واقع قبل از ورودش منتظرش بودند و به محض ورود در نخستین روز اقامت، برگزاری جلسات و جمعآوری اطلاعات شروع میشد.
وی در ادامهی مسیرش به سوی تهران در زنجان نیز دنبال وقایع مربوط به شورش بابیان زنجان بوده است: «در زنجان ماندم، زیرا میخواستم شهر و برج و باروی آن را از نزدیک تماشا کنم و اطلاعات روشنتری دربارهی تاریخ وقایع محاصرهی شهر گرد آورم، مخصوصاً اینکه چه عوامل و امکاناتی بابیان شورشی را قادر ساخت تا مدتی طولانی در مقابل قوای دولتی پایداری کنند؟»
وی پس از تشریح نبرد نیروهای دولتی با بابیان شورشی، از تلاشهای نافرجامش برای یافتن افرادی ابراز تأسف میکند و میگوید: «متأسفانه هیچ کس را نیافتم که بتواند اطلاعات دقیقی دربارهی دوران محاصرهی شهر، به من بدهد. تأسف من بیشتر به این خاطر بود که اطمینان داشتم هنوز اشخاصی در زنجان اقامت دارند که شاهد عینی وقایع بودهاند و یا خود در آنها شریکی مستقیم داشتهاند.»[13]
در تهران نیز موضوع برخورد حکومت قاجار با بابیان را دنبال کرده و از آن همه فساد و موارد منفی پادشاهی ناصرالدین شاه قاجار، اقدام وی بر بابیان و برخورد با آنها را مدام یادآوری و تقبیح میکند. در مورد احساسش نسبت به ناصرالدین شاه قاجار نیز آن را به بابیان پیوند میزند و آشکارا میگوید که از احساسات منفی خودم نسبت به شاه به دلیل کشتار بابیها آگاهی دارم.[14] او این رویه را در تمامی مسیر سفر با حدت و شدت دنبال کرد.
همگامی با سیاست استعماری فرقهسازی و تشدید اختلافهای مذهبی انگلیس در ایران با روشها و ترفندهای گوناگون
الف) تلاش برای مظلومنمایی و قهرمانسازی از رهبران بابیه و بهاییت؛ اقدام ادوارد براون به انعکاس رخدادها و تحولات مربوط به فرقههای ضالهی بابیه و بهاییت همراه با احساسات عمیق همدردی، از خط قرمز اسلام و مسلمانان به راحتی عبور کرده و به فرقهگرایی و اختلافهای مذهبی در ایران عصر قاجار پس از آن دامنه زده است.
براون به عنوان یک محقق میبایستی به نقش کشورش در ایجاد و تقویت فرقههای بابیه، بهاییت و ازلیه اشاره میکرده و به دلایل گوناگون از جمله ایجاد اختلاف مذهبی و مباینت آرا و اندیشههای منتسب به آن فرقهها با نص صریح قرآن و سنت و تنفر شدیدی که در میان طبقات گوناگون جامعهی اسلامی ایران، از تلاش برای تقویت و ترغیب اعضای آنها برای مبارزه با حکومت قاجار اجتناب میکرد.
اما یکی از اصول سیاسی انگلیس در دورهی قاجاریه، بهویژه عصر ناصری، فرقهسازی بود و اقدامها، نوع نگاه و حمایتهای مشفقانهی براون نسبت به بابیه و بهاییت کاملاً با سیاست یاد شدهی دولت انگلیس همگامی و همخوانی دارد. هدف انگلیسیها از فرقهسازی در این دوره، مقابله با حرکتهای منسجم و گرایش روزافزون مسلمانان در کشورهای اسلامی به وحدت بود که ممکن بود جبههای ضد استعماری برضد انگلیس و سایر استعمارگران تشکیل دهند.
از این رو، یکی از ابزارهای مهم سیاست پیشگیرانهی انگلیسیها، فرقهسازی و تراشیدن موعودهای دروغین برای مسلمانان و افزودن شاخ و برگهای مغایر با قرآن و سنت به اعتقادات مردم بود. او همهی افراد آن فرق ضاله را انسانهای مبارز و آزاده که برای عقایدشان حاضرند جانشان را فدا کنند، معرفی میکند. از کشتهشدگان آنها نیز به عنوان قهرمانان مقتول یاد میکند[15] و برای تأثیرگذاری گفتههایش در هر موردی داستانی از شجاعت و ایستادگی آنها حتی در لحظات اعدام بیان میکند و برای توابین بابی نیز توجیهی میتراشد به این مضمون که بابیها از آن به عنوان تاکتیک استفاده میکردند.
براون در راستای قهرمانسازی از بابیها تأکید خاصی روی محمدعلی باب و طاهره قرهالعین، یکی از زنان معروف بابی دارد و در جایجای سفرنامهاش از آنها به عنوان قهرمان مقتول یاد میکند و در خاطراتش میگوید که قبل از سفر به ایران، آنها را میشناختم و درصدد تکمیل اطلاعات خود بودم. براون در مورد قرهالعین میگوید: «ظهور چنین زنی مانند قرهالعین در هر مملکت و قرن از نوادر وجود استولی طلوع و سطوعش در خطهی ایران از عجایب خلقت و خوارق عادت است.
تقوا و طهارت قرهالعین، حسن و جمال فوقالعاده و خداد استعداد و قریحهی بینظیر نطق مؤثر و بلیغ، فداکاری و شهامت و بالاتر از همه مقاومت و ایستادگی او در برابر علمای ایران و بالاخره شهادت تاریخی و مجلل او در تاریخ بشر بیسابقه است که او را در بین نسوان هموطن خویش بینظیر و زنده و جاوید نگاه میدارد. اگر امر سید باب حجت دیگری برای عظمت خود نداشت این برهان کافی بود که بانوی نابغه و شهیر و عنصر شجاع و فداکاری را در دامان خود پرورانده است.»[16]
ب) تشکیل جلسات مخفی نقد و بررسی عقاید و اندیشههای فرقههای ضاله با هدف تأیید و تروج آن؛ براون در هر شهری که وارد میشد، جلساتی با فعالان و رهبران فرقههای بابیه و بهاییت، تشکیل میداد و در جمعبندی دیدارش آنها را همواره افرادی منصف، باادب، غیرمتعصب، پاکدامن، درستکار، آزاده و شخصیتهای دوستداشتنی معرفی میکرد.[17]
بهطوری که حتی یک بار هم از آنها به صفت بد یاد نکرده است. براون کشتهشدگان بابی را هر کسی بوده است به عنوان قهرمان معرفی میکند. وی در مرحلهی پایانی سفرش نیز با ایجاد یک رابطهی شبکه مانند آن رابطه را از طریق اخذ معرفینامهها و توصیهنامهها از رهبران و فعالان بابیه و بهاییت در شهرهای بعدی که بدانها سفر میکرد، دنبال مینمود.
پ) مقایسه و ایجاد قرابت و همفکری بین طرفداران فرقههای بابیه و بهاییت با اقلیتهای دینی؛ براون در اصفهان، یزد و کرمان که اقلیتهای مسیحی و زرتشتی بیشتری نسبت به سایر شهرها زندگی میکردند، ارتباطات بیشتری برقرار کرد و در جلساتی که داشت سعی کرد با مقایسهی عقاید و اندیشههای آنها، نکات مشترکی بیابد و از آن برای پیوند آنها با پیروان بابیه و بهاییت استفاده کند.
یکی از اصول سیاسی انگلیس در دورهی قاجاریه، بهویژه عصر ناصری، فرقهسازی بود و اقدامها، نوع نگاه و حمایتهای مشفقانهی براون نسبت به بابیه و بهاییت کاملاً با سیاست یاد شدهی دولت انگلیس همگامی و همخوانی دارد. هدف انگلیسیها از فرقهسازی در این دوره، مقابله با حرکتهای منسجم و گرایش روزافزون مسلمانان در کشورهای اسلامی به وحدت بود که ممکن بود جبههای ضد استعماری برضد انگلیس و سایر استعمارگران تشکیل دهند.
او سعی میکرد اقلیتها را در مقایسه با مسلمانان و شیعیان افرادی آزاده و تحت فشار معرفی کند. او سعی میکرد از راه برانگیختن احساسات ضداسلامی در آنان با بابیها و بهاییها رابطه برقرار کند. اینکه او در تمامی شهرها با اقلیتها دوست میشد و با اکثریت مردم مسلمان و مهماننواز ایران دوست نمیشد و از آنها به بدی یاد میکند، رفتاری کاملاً هدفدار و طراحی شده بوده است. او به هر مناسبتی از قتل، شکنجه، آزار و اجبار زرتشتیان برای تغییر دین یاد میکند.
او از این تاکتیک برای ایجاد همنوایی و همحسی با آنها استفاده میکرد. در مورد زرتشتیان یزد میگوید: «از قبل هم نسبت به آنان احساس احترام داشتم و با آشنایی بیشتر با این مردم تحت فشار، این احترام بیشتر شد.» یا در جای دیگری میگوید: «این واقعیت که اکنون در محیطی اساساً زرتشتی بودم، بر دلپذیری آن میافزود.» در جمعبندی اقامتش در یزد نیز میگوید: «سههفتهای که در یزد بودم حتی یکی هم بیخود و بیمنفعت نگذشت.»[18]
ت) ایجاد شبکهی ارتباطی با مبلغان بابیه و بهاییت؛ براون قبل از سفر به ایران تمهیداتی برای برقراری ارتباطات در ایران اندیشیده بود و با افرادی گوناگونی ارتباط برقرار کرده بود. پس از ورود به ایران نیز از شبکهی مبلغان بابیه بهره جست که در لباس تجار و دلال دورهگرد در سراسر ایران فعالیت میکردند. او به عنوان خریدار کالا به این افراد نزدیک میشد و پس از شناسایی همدیگر پروژه و پروسهی بابییابی را دنبال میکرد.
نکتهای که ظن سیاسی و اطلاعاتی بودن اقدامها و سفر براون را تقویت میکند، دستیابی آسان و سریع به مبلغان بابیه و بهاییت در بالاترین سطوح و غالباً در نخستین روز ورود به هر شهری و مهمتر از آن اعتماد بسیار بالا به وی بود. مبلغان بابی و بهایی نیز به وی اطمینان میدهند که در ایران هر کجا برود، بابیان در انتظارش خواهند بود. براون علاوه بر ارتباط و گفتوگو با مبلغان سطوح بالای بابی و بهایی، در هر شهری از قبور درگذشتگان و کشتهشدههای آنها نیز بازدید و شرح مربوط به هر فرد را در سفرنامهاش آورده است.[19]
ث) تلاش برای تشدید اختلافهای دینی و مذهبی بین مردم ایران؛ «محمود محمود» در تحلیلی از این اقدام براون میگوید: «این نوع اختلافات مذهبی همیشه در ایران بوده، نه در ایران بلکه در میان تمام ملل عالم نیز بوده است اما کمتر دیده شده است که محرک اصلی آنها اجانب باشند. غالباً در ایران سیاستمداران نفعپرست به تولید این نوع اختلافات مذهبی مساعدت نموده و یا اینکه خود باعث ایجاد آنها میشدند. اما بروز و ظهور آنها در زمانهایی بوده که دست اجانب از مملکت ایران کوتاه بوده است، ولی در قرن گذشته و در قرن حاضر این اختلافات مذهبی خالی از تحریکات اجانب نبوده است.»
محمود یادآور میشود که تنها فرقهی بابیه و محمدعلی باب ظهور نکرد بلکه افراد گوناگونی ظهور کردند که سیاست خارجی در ظهور آنها نقش داشت.[20] نکتهی دیگر این بود که براون پس از رفتن از ایران برای تکمیل پروژهاش به قبرس و عکا که بابیان و بهاییان در آن جاها زندگی میکردند رفت و با صبح ازل و بهاءالله دیدار و گفتوگو کرد و پس از بازگشت به انگلیس از راه مکاتبه با سایر دوستان بابی و بهاییاش در کشورهای مختلف جهان ارتباط برقرار کرد و از فعالیتهای خود نتیجهگیری نمود. [21](*)
پینوشتها:
[1]. برای آگاهی از نظرات افراد گوناگون در این زمینه، رک: عباس نصر، نقش سیاسی ادوارد براون در ایران، تهران، ناظر، 1379، صص 74 ـ 60.
[2]. محمود محمود، تاریخ روابط سیاسی ایران و انگلیس در قرن 19، جلد 5، تهران، اقبال، 1367، صص 112 ـ 68.
[3]. ادوارد براون، یک سال در میان ایرانیان، ترجمهی مانی صالحی علامه، تهران، نشر اختران، چ چهارم، 1387، صص240 ـ 235.
[4]. همان، صص 88 و 64، 46.
[5]. همان، صص 135 ـ 134.
[6]. همان، صص 235 ـ 234.
[7]. ایران در یک قرن پیش، سفرنامهی دکتر ویلز، ترجمهی غلامحسین قراگزلو، تهران، اقبال، 1368، ص 188.
[8]. عباس نصر، همان، ص118.
[9]. همان، ص 85.
[10]. ادوارد براون، همان، صص 94 ـ 89.
[11]. همان، ص 259.
[12]. همان، صص 257 ـ 256.
[13]. همان، صص 105 ـ 104.
[14]. همان، صص 133 ـ 132.
[15]. همان، ص 323.
[16]. عباس نصر ، همان، ص 130.
[17]. ادوارد براون، همان ، صص 340 ـ 339.
[18]. همان، صص 388 ـ 386.
[19]. محمود محمود، جلد 5، همان،ص 122.
[20]. همان، ص124.
[21]. همان، صص 142 و 130.
* محمدعلی سربازیمقدم؛ پژوهشگر تاریخ معاصر/انتهای متن/
خبرگزاری فارس: ورود سومین محموله موشک های دوش پرتاب استینگر امریکایی از طریق مرز ترکیه به سوریه شاید آخرین تلاش گروه های معارض مسلح در سوریه و حامیان عربی/ ترکی و غربی آن ها برای شکستن بن بست نظامی در سوریه به نفع جریان برانداز خارجی در این کشور باشد.
در حال حاضر درگیری های نظامی میان ارتش سوریه و مخالفان مسلح در دایره جنگ و گریزِ محدود باقی مانده و چند ماهی است که این معادله تغییر اساسی نکرده است و عملا نشان داده است که نه ارتش سوریه قدرت یکسره کردن اوضاع و شکست و نابودی مخالفان مسلح را دارد و نه معارضان مسلح به رغم حمایت های بی دریغ خارجی از توان سرنگونی نظام سوریه برخوردارند. لذا در یک چنین معادله ای راه شکستن قفل بحران فرسایشی سوریه، اجبارا گفتگو است. اما محور امریکایی و همپیمانان منطقه ای آن بویژه قطر، عربستان، و ترکیه حاضر به مذاکره با وجود اسد در رأس قدرت نیستند، بنابراین به شدت با راه حل گفتگو و روش های مسالمت آمیز مخالفند و به تعهدات خود در اجلاس ژنو مبنی بر انتقال مسالمت آمیز قدرت پشت پا می زنند.
از سوی دیگر ایده راه حل نظامی از طریق مداخله نظامی در سوریه در سطح بین المللی هم دچار بن بست است چرا که روسیه و چین به شدت با آن مخالفند و تلاش های امریکا برای ایجاد نرمش در مواضع این دو به رغم فشارهای روانی و رسانه ای و دیپلماتیک نتیجه چندانی در بر نداشته است، و فراتر از آن مدتی قبل جهان شاهد یک تغییر رفتار استراتژیک از سوی چین بود و آن هم استفاده از زبان نظامی در تعامل بین المللی با ارسال ناوهای جنگی خود به آب های ساحلی سوریه بود که ظرف دهه های گذشته این نوع رفتار از چین کم سابقه به شمار می آید که قطعا پیام خاصی را برای امریکا و همپیمانانش در بر داشته است.
بنابراین در شرایطی که راه حل نظامی در سطح بین المللی از یک سو و در سطح داخلی سوریه از سوی دیگر با بن بست مواجه است، شاهد ایفای نقش توسط بازیگران منطقه ای و تلاش آنان برای شکستن این بن بست از طریق وارد کردن سلاح های استراتژیک در معادله نظامی به نفع گروه های معارض مسلح سوریه هستیم.
در واقع اگر کاربرد موشک در سه جنگ 33 روزه و 22 روزه و 8 روزه از سوی مقاومت اسلامیِ ضدِ صهیونیستی علیه مهاجمانِ اسرائیلی، نتیجه این جنگ ها را به نفع مقاومت دگرگون کرد و محور امریکایی/ اسرائیلی/ عربی را با شکست سیاسی/ نظامی/ استراتژیک مواجه ساخت، اینک این محور در صدد اجرای همین برنامه علیه یکی از عناصر محور مقاومت در منطقه یعنی سوریه هستند. این امر البته چالش بزرگی برای محور مقاومت است که چگونه می تواند با ابتکاری که خود طراحی کرد و با آن شکست بزرگی را بر دشمن خود وارد ساخت، مقابله کند؟.
امریکا و همپیمانانش دو تجربه موفق در سرنگونی دو رژیم در دو کشور عراق و لیبی با ایجاد منطقه پرواز ممنوع دارند، اما تلاش آن ها برای ایجاد این منطقه در سوریه به بهانه های گوناگون از جمله امداد رسانی و کمک های انسانی و ایجاد دالان های امدادی به نتیجه نرسیده است لذا برای تحقق عملی این کار، شیوه جدیدی را با ورود دو سلاح استراتژیک در حال آزمایش هستند: نخست استقرار موشک های پاتریوت در مرز ترکیه با سوریه و عملا ایجاد یک دیوار آهنین برای حفظ راه امدادی منطقه مورد نظر برای ایجاد غیر رسمی منطقه پرواز ممنوع، و دوم ارسال موشک های استینگر امریکایی برای اجرای عملی طرح منطقه پرواز ممنوع.
در صورت اجرای عملی طرح، دولت موقت هم که برخاسته از ائتلاف به اصطلاح ملی سوریه است عملا اداره منطقه آزادشده زیر پوشش را آغاز خواهد کرد.بدین ترتیب این امید برای محور امریکایی بوجود آمده است که بتواند در آخرین فرصتی که برای آن ها باقی مانده است شانس خود را در عرصه نظامی و شکستن بن بست به نفع خود بیازماید.
در این صورت باید دید که محور مقاومت در مقابل این اقدامات چه ابتکار عملی را در پیش خواهد گرفت؟
البته شاید اقدام به وارد کردن موشک استینگر به معادله کنونی و قرار دادن آن در اختیار مخالفان که گفته می شود از سوی قطر و از طریق ترکیه انجام گرفته است، به لحاظ حقوقی و مقررات بین المللی قابل پیگرد باشد به ویژه در شرایطی که کشورهای عربی حاضر نیستند یا جرأت نمی کنند که یک فشنگ در اختیار فلسطینیان برای دفاع مشروع از خود قرار دهند و از آن فراتر متعهد به جلوگیری از ورود سلاح به فلسطین و رسیدن آن به دست مقاومین هستند. در چنین شرایطی به نظر می آید انگشت نهادن بر معیارهای دوگانه و رفتارهای تبعیض آمیز در سطح بین المللی نیز اقدامی است که نباید در مورد آن کوتاهی ورزید.
سید مرتضی نعمت زاده
خبرگزاری فارس:سکوت کابینه اردوغان در برابر بازگرداندن هواپیمای حامل وزیر انرژی ترکیه پیش از هر چیز نشان دهنده این موضوع است که ترکیه برای مساله نفت اقلیم کردستان عراق چنان اهمیتی قائل است که می تواند رفتارها و واکنش های تند را نیز تحمل کند.
شاید تا چند سال پیش سخن گفتن از نقش کُردهای عراق در خاورمیانه و میزان تاثیرگزاری آن ها در موازنات سیاسی منطقه، فقط منوط به موقعیت ژئوپولیتیک، مناسبات حزبی و به کارگیری نیروهای شبه نظامی یا پیشمرگ آنان در حوزه های گوناگون و بررسی وابستگی خارجی احزاب کُرد بود.
اما در شرایط کنونی که موج تحولات سیاسی و اقتصادی، همه کشورهای منطقه و جهان را درگیر کرده، باید جوانب دیگری از حوزه های فعالیتی کردها نیز مورد بررسی قرار بگیرد. ارتباط کردها و حوزه های نفتی و امکان تاثیرگذاری آنان در معادلات نفتی و به تبع آن مناسبات سیاسی آینده، مساله ای است که نمی توان به سادگی از کنار آن گذشت.
در اوایل سده بیستم، فیصل بن حسین ملقب به شاه فیصل اول، ولایت موصل را سر عراق دانسته و بر این باور بود همچنان که هیچ موجودی نمی تواند بدون سر زندگی کند، عراق نیز بدون منابع نفتی کرکوک توان ادامه حیات اقتصادی نخواهد داشت. در سال 1927 نخستین بار نفت کرکوک استخراج شد و در آن روزگار به عنوان یکی از غنی ترین و مهم ترین میادین نفتی منطقه مورد توجه قرار گرفت.
اما کُردها از چه زمانی به نفت توجه کردند؟ در پاسخ به این سوال باید گفت از همان دوران عصیان شیخ محمود برزنجی، توجه او و یارانش به نفت معطوف شد و کرکوک برای شیخ محمود اهمیت حیاتی یافت. به همین دلیل زمانی که انگلیسی ها در سال 1922 میلادی او را از تبعیدگاه هندوستان به عراق بازگردانده و او را برای جنگ با ترک ها و ترکمن ها به کار گرفتند، به شیخ هشدار دادند که کاری با کرکوک و موصل نداشته باشد.
بعد از شیخ محمود نیز «شیخموس جگرخوین» شاعر ناسیونالیست کُرد ترکیه ای – سوریه ای در اشعار و سخنرانی های خود استخراج نفت را تجاوز به مام میهن کردستان دانسته و آرزومند شده روزی بیاید که کردها نفت را برای خودشان استخراج کنند. بعدها در همه مذاکرات دهه 1960 تا 1970 میلادی موضوع نفت و آینده کرکوک در تمامی مذاکرات شورشیان کُرد به رهبری ملامصطفی بارزانی با حکومت مرکزی بغداد مورد بحث قرار گرفته و این مساله به یک معمای حل ناشدنی و گره کور تبدیل شده است.
در سال 1984 میلادی طارق عزیز وزیر امور خارجه وقت عراق اعلام کرد:” همچنان که اعراب برای همیشه اندلس را از یاد بردند، کردها نیز باید الی الابد کرکوک را فراموش کنند و از آن سخنی به میان نیاورند.”
اما در حال حاضر مساله فقط کرکوک نیست و اتفاقا در دوران جنگ 8 ساله ایران و عراق، صدام آن قدر بی حساب و کتاب از کرکوک نفت برداشت کرده که این میدان بزرگ نفتی با مشکلات بزرگی مواجه شده و غنا و ظرفیت گذشته خود را ندارد. در چند سال گذشته دست کم 28 شرکت خارجی در اقلیم کردستان عراق دست به عملیات اکتشافی زده و مشخص شده که در مناطقی از تق تق، خانقین، چمچمال، میران، بازیان، تاوکی، شیخان و چند منطقه دیگر استعداد نفتی بکر و دست نخورده ای وجود دارد که می تواند میادین نفتی این منطقه را در حد یک نیجریه کوچک مطرح سازد.
از این گذشته امسال برای نخستین بار تانر یلدز وزیر انرژی و منابع طبیعی ترکیه اعلام کرد که در چندین منطقه از استان کردنشین حکاری میادین نفتی وجود دارد و ترکیه به خاطر حضور پ.ک.ک در این منطقه تاکنون قادر به اجرای کامل عملیات اکتشافی نشده و امیدوار است در آینده این مشکل را حل کند.
مجموع این تصاویر و بریده هایی که هر کدام به یک مقطع زمانی تعلق دارد، نشان می دهند که نفت در مناطق کردنشین عراق و ترکیه عامل مهمی برای تغییر مسیر فعالیت های سیاسی و حزبی آنان است.
ترکیه و نفت اقلیم
در سال 2012 میلادی در روند روابط سیاسی و اقتصادی اربیل – آنکارا دو اتفاق مهم روی داد که بدون شک آثار و بازتاب های این رویداد را در سال آینده نیز خواهیم دید. اوایل تابستان امسال بود که انتقال زمینی نفت به میزان روزانه ده تانکر از اقلیم کردستان عراق به ترکیه آغاز شد و قرار است این میزان به ذویست تانکر در روز برسد. چندین پایگاه اینترنتی خبری پربازدید ترکیه درباره این موضوع چنین تیتر زدند:” نفت کُردی رسید، نفت شیعی در نوبت بماند.”
رویداد دوم نیز اتفاقی بود که چند هفته پیش به وجود آمد و به تنش سیاسی جدی بین بغداد و آنکارا، بیش از پیش دامن زد. ماجرا از این قرار بود که نچیروان بارزانی نخست وزیر اقلیم کردستان عراق و برادرزاده بلندپرواز مسعود بارزانی کنفرانسی را در اربیل به نام کنفرانس نفت و گاز کردستان برگزار کرد و قرار بود تانر یلدز وزیر انرژی و منابع طبیعی ترکیه یکی از سخنرانان اختتامیه این کنفرانس باشد.
هواپیمای یلدز از استانبول به مقصد اربیل حرکت کرد اما فقط چند دقیقه پیش از ورود هواپیما به حریم هوایی عراق، پیامی از سوی سفارت عراق به وزارت امور خارجه ترکیه رسید: حکومت مرکزی بغداد به دستور شخص نخست وزیر مالکی به هیچ کدام از پروازهای ویژه اجازه فرود در فرودگاه اربیل را نمی دهد و این دستور شامل هواپیمای جناب یلدز نیز خواهد شد.
هواپیمای حامل وزیر ترکیه در شهر قیصری بر زمین نشست اما نه او نه کابینه اردوغان و نه رسانه های ترکیه بر سراین موضوع هیاهو به پا نکردند و ترجیح دادند در مقابل این موضع سفت و سخت مالکی سکوت کنند. تنها سه روز پس از این واقعه نوری مالکی در گفتگو با روزنامه حریت اعلام کرد که کلیه نوافقنامه های اقتصادی و نفتی کشورهای خارجی با اربیل، تنها در صورتی وجاهت حقوقی و قانونی دارد که به تایید حکومت مرکزی بغداد برسد.
ترک ها و کُردها
سکوت کابینه اردوغان در برابر بازگرداندن هواپیمای حامل وزیر انرژی ترکیه پیش از هر چیز نشان دهنده این موضوع است که ترکیه برای مساله نفت اقلیم کردستان عراق چنان اهمیتی قائل است که می تواند رفتارها و واکنش های تند را نیز تحمل کند. واقعیت این است که نفت اقلیم کردستان عراق برای ترکیه یک منبع انرژی ارزان قیمت و به صرفه و نزدیک است و اربیل نیز راه دیگری جز توافق با آنکارا ندارد.
موضوع انرژی طی چند سال گذشته همواره یکی از پاشنه آشیل های مهم ترکیه بوده و به جرات می توان گفت در همین حوزه است که ترکیه می تواند امتیاز بدهد، سکوت کند، سازش کند و کوتاه بیاید. دست کم در دو مورد مهم، دیدیم که ترکیه هم در برابر روسیه کوتاه آمده و ساخت نیروگاه هسته ای خود به دست مهندسین روسیه ای را مهم تر از اختلاف نظر در حوزه سوریه دانست و در زمینه خرید نفت و گاز از ایران نیز تا حدودی در برابر آمریکا پافشاری کرد و برخی اظهارات تند مقامات نظامی ایران را نادیده گرفت.
مسامحه و کوتاه آمدن های ترکیه در حوزه انرژی به همین دو مورد ختم نمی شود و روابط انرژی محور آنکارا – اربیل در سال 2012 چنان پیش رفت که بسیاری از تحلیل گران سیاسی ترکیه به این نتیجه رسیدند که ترکیه به خاطر برخورداری از منابع نفتی اقلیم کردستان عراق، حتی حاضر است در مقابل مساله مهمی مانند تشکیل دولت مستقل کُردی در عراق از مواضع ملی گرایانه پیشین خود کوتاه آمده و از کردها حمایت کند. این استراتژی جدای از ارتباطی که با رویکرد سیاست خارجه سنّی محور اردوغان دارد، سود اقتصادی فراوانی به دنبال داشته و بعید نیست که اهمیت این معادله طلایی بر قضیه شمال سوریه و نفوذ بارزانی در میان کردهای سوریه نیز تاثیر بگذارد و آنکارا خط بارزانی را در شمال سوریه در برابر خط حزب اتحاد دموکراتیک(وابسته به پ.ک.ک) مورد حمایت جدی قرار دهد.
خط لوله کُردی
طی هفته های گذشته اغلب نشریات مهم خارجی همچون فاینشنال تایمز، گاردین و نیویورک تایمز بارها درباره روابط نفتی ترکیه و کردها قلم زده و به عبارتی روی این موضوع زوم کرده اند. در این میان مهم ترین موضوعی که روی آن بحث شده، ایجاد خط لوله انتقال نفت اقلیم کردستان از ترکیه به اروپا است که طاهرا بیش از 17 کیلومتر از این خط 300 کیلومتری احداث شده و در صورتی که تکلیف روایط آنکارا – بغداد یکسره شود، این خط یکی از داغ ترین مباحث سیاسی اقتصادی منطقه در سال آینده خواهد بود
محمدعلی دستمالی
خبرگزاری فارس: اوج دگرگونی در عملکرد و ساختار ناتو را می توان در سال 2010 یعنی زمان بازنگری و تدوین دکترین راهبردی ناتو برای سال 2020 مشاهده کرد.براساس این راهبرد،فعالیت ناتو از نظامی به اقتصادی،فرهنگی،سایبری و حتی هسته ای گسترش یافت.
ناتو در اوایل هزاره سوم پا را از این فراتر نهاده و با ورود به جنگ افغانستان عملاً به توسعه طلبی خارج از مرزهای اروپایی پرداخت. اوج دگرگونی در عملکرد و ساختار ناتو را می توان در سال 2010 یعنی زمان بازنگری و تدوین دکترین راهبردی ناتو برای سال 2020 مشاهده کرد. براساس این راهبرد، فعالیت ناتو از نظامی به اقتصادی، فرهنگی، سایبری و حتی هسته ای گسترش یافت. مهم ترین اصل در این راهبرد، توسعه نفوذ در عرصه بین الملل بوده است.
در این حوزه آنها حضور گسترده تر در شرق آسیا، آسیای مرکزی و قفقاز، آفریقا و غرب آسیا(خاورمیانه) را در دستور کار قرار دادند. همزمان با اوج گیری بیداری اسلامی در شمال آفریقا و غرب آسیا، تهدید شدن منافع غرب به ویژه شریان انرژی ارزان و مطمئن به اروپا و آمریکا، راهبرد ناتو براساس حضور فعال تر در غرب آسیا تدوین شد.حساسیت های منطقه و نگاه منفی افکار عمومی به توسعه طلبی ناتو موجب شده تا آنها حضور غیر مستقیم و به نوعی غیر تحریک آمیز را در منطقه پیگیری کنند. در این چارچوب ناتو چندین محور را اجرایی ساخته است.
الف- تغییر نظام در سوریه: سوریه در 21 ماه گذشته با مجموعه ای از چالش ها و بحران های امنیتی و سیاسی همراه شده است. هر چند که ابتدای امر بخشی از چالش های این کشور برگرفته از مطالبات مردمی بوده، اما ائتلافی از صهیونیست ها، کشورهای مرتجع عربی، غربی ها و ترکیه هر کدام با هدف خاصی در قالبی تقریباً واحد به بهره برداری از تحولات داخلی سوریه پرداختند. به رغم آنکه نظام سوریه گام هایی برای اجرای خواسته های مردمی برداشت، اما تحرکات ائتلاف مذکور عملاً مانع از ثبات و امنیت در سوریه شد.
در کنار ائتلاف مذکور، ناتو نیز برای رسیدن به منافع توسعه طلبانه در منطقه در جمع متجاوزان و بحران سازان در سوریه قرار گرفت. ناتو که تلاش دارد مستقیماً وارد عرصه جنگ نشود و از هزینه های اقدام نظامی علیه سوریه در هراس است تلاش کرده تا با حاشیه سازی و بازی های غیر مستقیم، این طرح را اجرایی سازد.
ادعای حمایت از ترکیه به عنوان عضو ارشد ناتو در برابر تهدیدات احتمالی سوریه، اعلام حمایت های مالی و تسلیحاتی از گروه های مسلح فعال در سوریه، اعمال فشار بر روسیه برای عقب نشینی در حمایت از سوریه و ... از جمله تحرکات ناتو علیه سوریه بوده است . اقداماتی که نمود عینی آن را در نشست وزرای خارجه ناتو در بروکسل (15/9/91) می توان مشاهده کرد. ناتو تلاش دارد با کمترین هزینه و در حالی که حضور نظامی اش در منطقه محسوس نباشد سلطه بر سوریه را اجرایی سازد، در صورت تحقق این امر ناتو می تواند بر کل منطقه سلطه داشته باشد و منافع غرب را تأمین کند.
ب- ورود به ترکیه: ترکیه از نقاط راهبردی برای ناتو است. هر چند که غرب پذیرنده عضویت ترکیه در اتحادیه اروپا نیست، اما در حوزه نظامی نگاه ویژه ای به آن دارد. ناتو، ترکیه را پلی برای ورود به غرب آسیا(خاورمیانه) می داند. در همین چارچوب ناتو دو طرح را در برابر ترکیه در پیش گرفته است؛ اولاً طرح اجرای سیستم دفاع موشکی که در راهبرد سال 2010 ناتو تصویب شد.
ثانیاً استقرار موشک های پاتریوت در ترکیه. هر چند که ناتو ادعا دارد که برای کمک به ترکیه و ارتقای جایگاه آن در معادلات منطقه ای این طرح را اجرا می کند، اما در عمل ترکیه زنجیره ای برای توسعه طلبی ناتو شده است و ناتو با ورود به خاک این کشور، عملاً ترکیه را نیز محاصره و مهار می کند. اقدامات منفی ناتو در برابر ترکیه زمانی آشکار تر می شود که از یک سو، مردم ترکیه کاملاً با این طرح مخالف هستند و از سوی دیگر، تحولات منطقه نشان می دهد که هیچ تهدیدی برای ترکیه وجود ندارد و این کشور صرفاً از جانب یونان و قبرس تهدید می شود که تحت حمایت غرب قرار دارند و ناتو برای ترکیه هرگز حاضر به رویارویی با آنها نیست.
ج- ورود به حوزه عربی: بخش دیگر تحرکات ناتو برای ورود به غرب آسیا را اقدام علیه حوزه عربی تشکیل می دهد. ناتو در ترکیه طرح های موشکی و راداری را اجرا می کند. آمریکا در سرزمین های اشغالی سیستم موشکی (گنبد آهنین) را اجرا می سازد. هر چند این تحرکات با ادعای حمایت از ترکیه و رژیم صهیونیستی است، اما یک اصل اساسی در منطقه این ادعا را باطل ساخته و پرده از حقایق دیگری برمی دارد.
آن اصل اساسی، تلاش غرب برای تحریک کشورهای عربی برای خریدهای تسلیحاتی و در شرایط کنونی، تحریک به ارائه درخواست برای دریافت سیستم موشکی آمریکا و ناتو است. کشورهای غربی و ناتو همواره با ادعای برقراری توازن قدرت در منطقه، فعالیت های نظامی در کشورهای عربی را توجیه می کنند.
حال این سناریو مطرح است که ناتو و آمریکا با تقویت ترکیه و رژیم صهیونیستی بر آنند تا اعراب را نیز به دریافت این سیستم ها سوق دهند. این امر زمانی تقویت می شود که قطر آمادگی خود را برای دریافت سیستم موشکی از غرب اعلام داشته است. نهایت این تحرکات آن خواهد شد که ناتو به صورت مستقیم و یا به نام آمریکا حضور در کشورهای عربی را اجرایی سازد تا چتر امنیتی برای منافع غرب در منطقه ایجاد کند.
در جمع کلی از آنچه ذکر شد می توان گفت که بخشی از تحولات منطقه برگرفته از سیاست های پنهان و آشکار ناتو است که با ابزارهای مختلف به دنبال تحقق سلطه بر غرب آسیا است. البته ناتو برای کاهش حساسیت ها تلاش دارد تا حضور کم رنگ تری در عرصه داشته باشد و کارها را با مهره های منطقه ای و فرامنطقه ای اجرا کند، چنانکه در برابر سوریه از گروه های تروریستی و کشورهای مرتجع عربی و ترکیه استفاده می کند و برای استقرار سیستم موشکی و راداری نیز ادعای درخواست ترکیه را مطرح می نماید.
قاسم غفورى
منبع:بصیرت
خبرگزاری فارس: «اشتغال زن» مسئلهای است که در دهههای اخیر، با وجههای جهانی، به عرصهی نظریهپردازی فرهنگی و اجتماعی وارد شده است. افزایش اشتغال زنان با مفهوم «انجام کارهای تماموقت، دارای مزد و بیرون از خانه توسط زنان» در بسیاری از جوامع، آن را به پدیدهای با تأثیرگذاری چندوجهی بر نهاد خانواده و مؤلفههای اجتماعی مبدل ساخته است.
«اشتغال زن» مسئلهای است که به ویژه در دهههای اخیر، با وجههای جهانی و بدون مرز، به عرصهی نظریهپردازی فرهنگی و اجتماعی وارد شده است. افزایش روزافزون اشتغال زنان با مفهوم «انجام کارهای تماموقت، دارای مزد و بیرون از خانه توسط زنان» در بسیاری از جوامع، آن را به پدیدهای با جوانب متعدد از جهت شرایط و چگونگی اشتغال زنان (ساعات کاری، دستمزدها و مهارتها)، تأثیرگذاری چندوجهی بر نهاد خانواده و مؤلفههای اجتماعی مرتبط مانند بیکاری مردان و تغییر بنیادین روابط اجتماعی زن و مرد مبدل ساخته است. بر این اساس، پدیدهی اشتغال زنان از زوایای متفاوتی قابل پژوهش و بررسی است؛ اما اولین سؤالی که در این باره مطرح است این است که «آیا اشتغال زنان در جامعهی امروز ما با مؤلفههای خاص آن، به ویژه پذیرش مذهب رسمی تشیع، نوعی ضرورت است یا صرفاً یک انتخاب یا اختیار برای زنان به شمار میرود؟» در این نوشتار، برآنیم به بررسی این موضوع بپردازیم.
خانواده و ضرورت تفکیک نقشها
باید دانست «ضرورت» به معنای الزام و اجبار است. اجباری که حاصل از نیاز و حاجتی باشد. به همین جهت است که فرد مضطر یا فردی که در حالت اضطرار به سر میبرد، در واقع مجبور به انجام کاری است تا نیازی یا حاجتی ضروری را برآورده سازد. منشأ اضطرار میتواند عوامل درونی یا بیرونی باشد. بنا بر این تعریف، هنگامی که از ضرورت امری صحبت میشود، به علل و خاستگاه بهوجودآورندهی آن امر بازمیگردد. لذا منظور از بررسی ضرورت یا عدم ضرورت اشتغال زنان، برای خانوادهها و جامعهی ایرانی، بررسی عللی است که پشتوانههای این پدیده به شمار میروند. اگر اشتغال زنان در چارچوب مورد پذیرش یک جامعه در پی رفع نیازهای اساسی آن جامعه باشد، ضرورت مییابد.
شاید این سؤال ایجاد شود که چرا در مورد ضرورت اشتغال مردان در یک جامعه سخنی به میان نمیآید و این امر، در هیچ زمانی تا کنون، به چالش کشیده نشده است؟ در پاسخ، میتوان با نگاهی به تاریخ بشر اذعان داشت که در تمامی طول تاریخ، ویژگیهای بیولوژیک و طبیعی زن و مرد عمدهترین عامل در تفکیک جنسیتی نقشها در خانواده و جامعه بوده است؛ یعنی زن و مرد به واسطهی تفاوت نقشی که در تولید نسل دارند، به طور طبیعی در جایگاههای متفاوتی از نقشها قرار گرفتهاند و این تفکیک شامل نقش رسیدگی به تمامی امور داخلی منزل برای زن و نقش حمایت مالی و در واقع تأمین معاش خانواده برای مرد بوده است و حتی در آرای بسیاری از نظریهپردازان اجتماعیِ کلاسیک و معاصر، این تفکیک نقش برای بقا و استحکام نهاد خانواده امری ضروری به حساب میآید که نسل به نسل، از طریق الگوپذیری از والدین به فرزندان نیز منتقل میشود.
برای نمونه، «پارسونز»، یکی از بزرگترین جامعهشناسان آمریکایی قرن بیستم، معتقد است: «خانواده پارهای از نظام کل جامعه است که بر مبنای تفکیک نقشهای جنسی بنا شده است. تخصص و تفکیک نقشها به حفظ نظام خانوادگی و وحدت آن کمک میکند و مبنای اجتماعی کردن کودک است. مرد رئیس خانواده و نقش نانآور را بر عهده دارد و زن نقش بانوی خانه را ایفا میکند. نقش اقتصادی مرد و شغل وی تعیینکنندهترین پایگاه حقوق خانواده و نقش اصلی مرد در جامعه است و خانهداری اساسیترین فعالیت و نقش زن است، زن مدار زندگی خانوادگی است.»
از دیدگاه وی، تفکیک جنسیتی نقشها در شکل گرفتن شخصیت کودک نقش قاطعی دارد. پسر خود را با پدر همانند میکند و دختر به مادر تأسی میجوید. اشتغال زن، علاوه بر آنکه موقعیت عاطفی زن در خانواده را متزلزل میسازد، به سبب رقابت شغلی زن با شوهر، به ناهماهنگی و نابسامانی خانواده میانجامد.[1]
بر این اساس، اشتغال زن با تعریف مدرن آن، که با یک ویژگی اساسی یعنی جدا شدن محل زندگی و کار زن همراه است، نوعی سرپیچی از قانون طبیعت و تغییر مسیر تاریخ دربارهی تفکیک نقشهای زن و مرد در خانواده و جامعه به شمار میرود.
به همین خاطر است که گروههای مختلف اجتماعی، در راستای احقاق حقوق زن، برای اثبات ضرورت اشتغال زن از لحاظ فردی و اجتماعی در طول چندین دهه تلاش نمودهاند؛ اما تا کنون به ویژه در جوامع مذهبی و خانوادهگرا، همچنان با تردید به اشتغال مطلق زنان (به ویژه زنان متأهل) نگریسته میشود و در پی این تردید، ایجاد لوازم و رفع موانع اشتغال زنان نیز در اولویت امور قرار نمیگیرد. در حقیقت، گسترش و سازماندهی اشتغال زنان در جامعه نیازمند زیرساختهای معینی است؛ زیرا اشتغال زنان با متغیرهای متفاوتی در ارتباط است و میتوان اذعان داشت بر تمامی ارکان اقتصادی و اجتماعی جامعه میتواند مؤثر باشد. برای نمونه، در جامعهی ایرانی، که همچنان مردان گردانندگان اقتصادی خانواده به شمار میروند و وظیفهی حمایتهای مالی همهجانبه از زن و فرزندان را بر عهده دارند، میبایست تأثیرات حضور زنان در بازار کار بر اشتغال مردان روشن و مشخص باشد. پس اگر از مردان انتظاراتی چون پرداخت نفقه و مهریه وجود دارد، اولویت آنها در ورود به بازار کار نیز باید در نظر گرفته شود، مگر اینکه زیرساختهای اقتصادی جامعه جوابگوی اشتغال هر دو گروه مردان و زنان جویای کار باشد و اشتغال زنان به بیکاری مردان نینجامد.
دیدگاههای متفاوت در خصوص اشتغال زنان
مباحث فرهنگی حضور اجتماعی زنان در جامعهی اسلامی بسیار مهم است. در چنین جامعهای، استفاده از «جاذبههای زنانه» به عنوان ابزاری برای بازاریابی و درآمدزایی قابل قبول نیست و جلوگیری از ترویج چنین پدیدهای نیازمند زیرساختهای لازم در جهت نظارت و برخورد با متخلفین است. از سوی دیگر، تربیت و آمادهسازی نسلهای آیندهی یک جامعه برای دنبال کردن اهداف آن، وابسته به تعیین نقش و جایگاه درست زنان در جامعه است.
بنابراین، نسخهی واحدی در مورد اشتغال زنان در جوامع مختلف وجود ندارد. ممکن است جامعهای زنان را یکی از بهترین ابزار برای تولید ثروت در بسیاری از عرصههای اقتصادی بداند و جامعهای دیگر، بر اساس مبانی مورد قبول خود، رویکرد متفاوتی به این مقوله داشته باشد. لذا بحث از ضرورت یا عدم ضرورت اشتغال زنان، مستقیماً، بااعتقدات ، اهداف و زیرساختهای اقتصادی، سیاسی و اجتماعی یک جامعه در ارتباط است.
بررسی ضرورت اشتغال زنان در جامعهی امروز ایران منوط به سه چیز است:
اول، نگاهی به تاریخ اشتغال زنان در ایران؛
دوم، نوع دیدگاه اسلام به اشتغال زنان به عنوان چارچوب مورد پذیرش در جامعهی اسلامی؛
سوم، بررسی تحولات فرهنگیـاجتماعی ایران در دهههای اخیر.
تاریخ اشتغال زنان در ایران
به گواه تاریخ، در تمامی جوامع بشری، مسئلهی مشارکت فعال زنان در کارهای تولیدی و اقتصادی ریشهای آنچنان کهن دارد که در واقع میتوان آن را با زندگی انسانها آمیخته و قرین به شمار آورد.
نقش زن ایرانی در بازار کار سنتی، به خصوص در محیط روستا، بسیار چشمگیر بوده است و این نقش اقتصادی که با وجود اهمیت فراوان در ارقام و جدولهای آماری، اندازهگیری و ارائه نشده است باعث میشود تا نتیجهی هر نوع تحقیق و پژوهشی در این باره با تردید مورد توجه قرار گیرد. تعداد قابل توجهی از زنان ایرانی در بسیاری از دورههای زمانیِ تاریخ ایران، به شیوههای مستقیم و غیرمستقیم، به اقتصاد خانواده و جامعه کمک میرساندند. آنها با انجام رایگان کار خانگی و نگهداری از کودکان و سالمندان خانواده به شیوهای غیرمستقیم و با مشارکت در فعالیتهای اقتصادی متعددی مانند صنایع دستی (قالیبافی، حصیربافی و...)، امور زراعی و کشاورزی (کشت و تهیهی توتون، چای، برنج، گندم، جو، کتان و...)، دامداری، تولید پوست حیوانات، چرم، ابریشم و... به شیوهی مستقیم از ارکان مهم اقتصادی خانواده و جامعهی ایرانی به شمار میرفتند. در عصر حاضر نیز چنین فعالیتهایی، علیرغم آنکه نسبت به گذشته از گستردگی کمتری برخوردارند، اما در بسیاری از مناطق روستایی کشورمان همچنان ادامه دارد.
بنابراین، کار و فعالیت اقتصادی زنان در خانواده و جامعهی ایرانی موضوع جدید و نوینی به شمار نمیرود؛ اما با گسترش روزافزون تکنولوژی و بروز تغییرات بنیادین در سبک زندگی زنان، اشتغال آنان شکل تازهای به خود گرفت و محیط کار و زندگی زنان از یکدیگر جدا شد و با بیرون بودن زنان از خانه در ساعات کاری (عمدتاً به صورت تماموقت) و درآمدزایی مستقل برای آنان همراه شد. بسیاری از تبعات اجتماعی و خانوادگی اشتغال زنان نیز در گرو همین دو ویژگی قرار دارد. تبعاتی که پدیدهی اشتغال زنان را به یکی از مهمترین موضوعات امروز جوامع بشری، به ویژه در کشورهای در حال توسعه با زیرساختهای مذهبی و خانوادهگرا، مبدل ساخته است. در این جوامع، نقش اصلی در استحکام نهاد خانواده و نیز تربیت و تعلیم کودکان، به ویژه تا قبل از سن مدرسه، را زنان بر عهده دارند و عدم حضور زن در خانه به عنوان زنگ خطری برای بروز مشکلات متعدد برای خانوادهها تلقی میشود.
لذا فعالیتهای اقتصادی زنان در طول تاریخ برای بسیاری از خانوادهها، به ویژه در جامعهی روستایی و به تبع آن اجتماع، نیازی ضروری و حتی حیاتی به شمار میرفته است و علت عمدهی این ضرورت را میتوان شیوهی مبتنی بر تولید و خودگردان بودن اقتصاد خانواده دانست؛ اما در عصر حاضر، اقتصاد خانوادههای ایرانی با تغییرات بنیادینی روبهرو شده است. تغییراتی که نیاز مبرم به مشارکت زن در اقتصاد خانواده را به طور مؤثری کاهش داده است؛ اما سؤال اینجاست که چرا علیرغم وقوع این تغییرات، اشتغال برای گروههایی از زنان و نیز در برخی شرایط و موقعیتهای خاص اجتماعی ضرورت مییابد؟ در واقع، چه حالات فردی و اجتماعیای اشتغال زن را از حیطهی اختیار خارج مینماید و آن را به اجبار و الزامی بر وی مبدل میسازد؟
در زمینهی اشتغال، زنان شامل سهگروه خاص میشوند: زنان متأهل، زنان سرپرست خانواده و زنان مجرد. این سه گروه با شرایط متفاوتی از لحاظ فردی و اجتماعی روبهرو هستند و نمیتوان با یک رویکرد واحد به آنها نگریست. پس ضرورت اشتغال برای هر یک از این سه گروه به صورت متفاوتی مطرح است؛ البته هر یک از این سه گروه نیز به دستههای کوچکتری از لحاظ تشابه در وضعیت اقتصادی خانواده قابل تقسیم هستند. برای نمونه، زنان متأهل خود سه دسته هستند. یک گروه کسانی هستند که خود و فرزندان، توسط همسر، از لحاظ مالی کاملاً تأمین میشوند. گروه دیگر زنانی هستند که با وجود تأهل و نیز تلاش مرد برای تأمین مایحتاج خانواده، با مشکلات مالی عدیدهای روبهرو هستند و دستهی سوم، زنان بدسرپرستی هستند که علیرغم تأهل، هیچ گونه حمایت مالی از طرف مرد دریافت نمیکنند و بعضاً باید علاوه بر فرزندان، مخارج همسرشان را نیز تأمین کنند.
در دیدگاه اسلام، نهاد خانواده هستهی اصلی جامعه به شمار میرود و سلامت و ارتقای جامعه در گرو خانوادههای سالم، پویا و آرام دانسته میشود. در همین راستا، زن به جهت تواناییهای طبیعی و فطریاش محور اصلی خانواده محسوب میشود و جایگاه خاصی در امر تولید و تربیت نسلهای آینده دارد. بر همین اساس، در نظر اسلام، زن باید بدون داشتن دغدغههای مالی و اجتماعی، با فراغ بال و آرامش، مدیریت داخلی خانواده را انجام دهد و مرد موظف است تمامی نیازها و حاجات اقتصادی خانواده را تأمین کند. بنابراین، زن به واسطهی نقش مؤثری که در نیل به اهداف خانواده دارد، از حمایتهای مالی ویژهای چون نفقه، مهریه، اجرت شیردهی و اجرتالمثل کارهای منزل برخوردار است.
قوانین حاکم بر نهاد خانواده در دیدگاه اسلام، که شامل حقوق و تکالیف زوجین است، قوانینی مبتنی بر حمایتهای مالی و عاطفی از زن است. بنابراین، در عین حال که حق اشتغال زنان در دیدگاه اسلام به رسمیت شناخته شده است، اصل، بر عدم ضرورت اشتغال زن در جامعهی اسلامی است. جامعهای که در آن، قوانین اسلامی مرد را ملزم به تأمین همهجانبه و مطلوب نیازهای زن و فرزندان میکند. در حقیقت، در این دیدگاه ضرورتهای زندگی زن و مرد، به دلیل تفاوتهای جسمانی و روانی آنها، دارای اولویتبندیهای متفاوتی است؛ اما با وجود چنین اصلی، در برخی از شرایط اجتماعی و خانوادگی، ضرورتی به وجود میآید که اشتغال زنان اجتنابناپذیر میشود.
مقام معظم رهبری، در تأکید بر دیدگاه اسلام پیرامون اشتغال زنان و نیز طرح شرایط بهرهمندی درست از نیروی کار زنان در جامعه، بیان داشتهاند: «اسلام با کار کردن زن موافق است. نه فقط موافق است، بلکه کار را تا آنجا که مزاحم با شغل اساسى و مهمترین شغل او، یعنى تربیت فرزند و حفظ خانواده، نباشد شاید لازم هم مىداند. یک کشور که نمىتواند از نیروى کار زنان در عرصههاى مختلف بىنیاز باشد! اما این کار نباید با کرامت و ارزش معنوى و انسانى زن منافات داشته باشد. نباید زن را تذلیل کنند و او را وادار به تواضع و خضوع نمایند. تکبر از همهی انسانها مذموم است، مگر از زنان در مقابل مردان نامحرم! زن باید در مقابل مرد نامحرم متکبر باشد. در حرف زدن مقابل مرد نباید حالت خضوع داشته باشد. این براى حفظ کرامت زن است. اسلام این را مىخواهد و این الگوى زن مسلمان است.»[2]
چه زمانی اشتغال زنان به یک ضرورت تبدیل میشود؟
یکی از شرایط خاصی که زنان به توصیه و به عبارت بهتر، تأکید دین اسلام میبایست پا به عرصهی اقتصادی بگذارند مربوط به مشاغل خاصی چون پرستاری، پزشکی و معلمی است. حالت ایدهآل در یک جامعهی اسلامی این است که دختران تحت تعلیم معلمان زن قرار گیرند. همچنین زنان، برای رفع نیازهای پزشکی خود، از خدمات پزشکان و پرستاران همجنس خود بهرهمند شوند. این حالت، علیرغم آنکه مستقیماً با نیازهای مالی زنان در ارتباط نیست، اما نوعی حالت اضطرار برای اشتغال زن در جامعهی اسلامی است. در همین راستا، از سالهای پس از انقلاب، متخصصین زنان و زایمان تنها از بین پزشکان زن پذیرفته میشوند و در تمامی بیمارستانها، زنان توسط پرستاران زن مراقبت میشوند. همچنین در مدارس دخترانهی کشور، در تمامی مقاطع تحصیلی، زنان عمدهترین نیروهای آموزشی را تشکیل میدهند؛ حتی در نیروهای انتظامی نیز زنان نقشهای مهم و گستردهای را ایفا میکنند. برخی از این مشاغل، مانند پرستاری، نیازمند حضور مداوم زنان تا 24 یا 48 ساعت در محل کار است.
فعالیتهای اقتصادی زنان در طول تاریخ برای بسیاری از خانوادهها، به ویژه در جامعهی روستایی و به تبع آن اجتماع، نیازی ضروری و حتی حیاتی به شمار میرفته است و علت عمدهی این ضرورت را میتوان شیوهی مبتنی بر تولید و خودگردان بودن اقتصاد خانواده دانست؛ اما در عصر حاضر، اقتصاد خانوادههای ایرانی با تغییرات بنیادینی روبهرو شده است. |
از شرایط اجتماعی دیگری که زن را به سوی اشتغال، حتی با وجود شرایط سخت، ملزم میکند وقوع رخدادهای خاصی مانند جنگ است. جنگ و دفاع از رویدادهای بسیار مهمی هستند که با قطعیت، زنان را در مسائل اجتماعی و به ویژه اقتصادی وارد میکنند. در این شرایط، عدم حضور مردان در خانواده، بخش عمدهای از زنان را ملزم به مشارکت اقتصادی و اجتماعی میکند. جامعهی ایرانی نیز، پس از جنگ ایران و عراق، شاهد تغییراتی در سیاستهای موجود دربارهی اشتغال زنان بود؛ زیرا جنگ عرضهی نیروی کار مردان را کاهش زیادی داد. همچنین سیاست خودکفایی و کوشش برای بینیازی از اقتصاد جهانی نیاز به حضور زنان در اقتصاد را افزایش داد. در طول جنگ، به گزارش روزنامهی اطلاعات، در تاریخ نهم آبان 1367، زنان در چارچوب بسیج خواهران به کارهای متعددی مشغول شدند. در این گزارش آمده است: «بسیج خواهران وظایف بسیاری دارد؛ از جمله تعلیمات نظامی و ایدئولوژیکی، کمک به خانوادههای شهیدان و اسیران جنگی، خدمت کردن در نهضت سوادآموزی، تدریس داوطلبانه در مناطق محروم و روستایی و آماده کردن غذا، دارو و لباس برای مردانی که در جبههها میجنگیدند.»
از شرایط دیگری که میتواند ضرورت اشتغال زنان را موجب شود، عدم تناسب درآمد شاغلین مرد با مخارج خانواده در شرایط خاص اقتصادی کشور است. در برخی از دورههای زمانی، مردان قادر نیستند به تنهایی تمامی مخارج خانواده را برای برخورداری از یک سطح متوسط از زندگی تأمین کنند و زن، در چنین شرایطی، به ناچار میبایست در اقتصاد خانواده مشارکت فعال داشته باشد. در حقیقت، استفاده از نیروی کارِ زنان در این دورهها برای رفع مشکلات اقتصادی خانواده و جامعه لازم میشود.
بخشی دیگری از زنانی که ضرورتاً وارد عرصهی اقتصاد میشوند در خانوادههای بدسرپرست یا بیسرپرست زندگی میکنند. در این خانوادهها، فوت یا عدم مسئولیتپذیریِ مرد، زن را با چالشهای اقتصادی متعددی روبهرو میکند. در چنین شرایطی، اجباری بیرونی زن را در معرض شدائد چنین خانوادهای قرار میدهد و مسئولیت کامل آن را به دوش او وامیگذارد.
بنابراین یکی از راههای مؤثر در کاهش اجبار بیرونی زنان در ورود به بازار کار، افزایش کیفیت خانوادههای ایرانی و نیز حمایت از خانوادههای بدون سرپرست است. بسیاری از زنان، اگر از حمایتهای کافی از سوی پدران، همسران یا دولت بهرهمند شوند، اشتغال تماموقت برای تأمین مالی را به نگهداری و تربیت فرزندان خویش ترجیح نمیدهند.
دلایل استقبال زنان از مشاغل بیرون از منزل
اما در کنار گروهها و شرایطی که اشاره شد، عمدتاً در دهههای اخیر، گروه دیگری از زنان وجود دارند که با اجباری درونی در گرایش به بازار کار روبهرو هستند. در واقع، گروهی از زنان ممکن است با اجباری درونی، که آن هم از القائات فرهنگی و اجتماعی جامعه ناشی میشود، روبهرو باشند و علیرغم آنکه نیاز مالی ندارند، وارد بازار کار شوند. یکی از سؤالات عمدهای که در دهههای اخیر به وفور مطرح شده این است که «چرا بسیاری از زنان، در دوران اخیر، تمایل بیشتری به کار کردن بیرون از منزل دارند و آن را نسبت به کار خانگی ارجح میدانند؟ یا چه عواملی ضرورت اشتغال زنان را صرفاً به حوزههای روانی و فردی آنان پیوند میدهد؟»
یکی از راههای مؤثر در کاهش اجبار بیرونی زنان در ورود به بازار کار، افزایش کیفیت خانوادههای ایرانی و نیز حمایت از خانوادههای بدون سرپرست است. بسیاری از زنان، اگر از حمایتهای کافی از سوی پدران، همسران یا دولت بهرهمند شوند، اشتغال تماموقت برای تأمین مالی را به نگهداری و تربیت فرزندان خویش ترجیح نمیدهند. |
این سؤال میتواند پاسخهای متفاوتی داشته باشد، مانند آنکه سطح تحصیلات در جامعهی زنان افزونتر شده است یا اینکه کار خانگی، مانند گذشته، تمام اوقات مفید یک زن را پر نمیکند و زنان تمایل به بهرهمندی مفید از ایام زندگی خود دارند. به نظر میرسد علاوه بر وجود این علل، که بسیار مهم و قابل توجه هستند، یک علت اساسی در مورد گرایش بسیاری از زنان به اشتغال در جامعهی ما میتواند به تفاوت دریافت امتیازهای فردی و اجتماعی زنان شاغل و خانهدار بازگردد. در دهههای اخیر، زنان جامعهی ایرانی با القائات همهجانبهای از سوی رسانههای داخلی و خارجی روبهرو شدهاند که زن خانهدار را فردی به دور از فرهنگ جامعه و در شأنی مادون شأن زن شاغل به تصویر میکشند.
همچنین ارتقای مالی زنان شاغل نسبت به زنان خانهدار نوعی امتیاز فردیِ غیرقابل چشمپوشی را نمایان ساخت. بنابراین، احتساب همین دو امتیاز کافی است که یک زن را به ویژه اگر دارای تحصیلات دانشگاهی باشد، بدون چونوچرا به سوی بازار کار روانه کند. این القائات نوعی اجبار درونی در زن ایجاد میکند و آرامش و سعادت وی را به اشتغال تماموقت و نه حتی با درآمدی درخور، پیوند میزند. در حقیقت، زنان خانهدار، به ویژه اگر صاحب فرزند یا فرزندان کوچک نباشند، برای فرار از بطالت و دستیابی به امتیازات اجتماعی زنان شاغل، راهی به جز ورود به عرصهی فعالیتهای اقتصادی را پیش روی خود نمیبینند.
برخی از جامعهشناسان کلاسیک و معاصر غربی به موضوع چگونگی تغییرات اشتغال زنان، که بعضاً برخاسته از نادیده انگاشتن کار خانگی زنان در جامعه نیز است، پرداختهاند. آنتونی گیدنز، جامعهشناس معاصر، معتقد است: «هرچند کار خانگی از نظر ارزش، تقریباً معادل یکسوم کل تولید سالانه در اقتصاد امروزی است، کار بیمزد زنان در حوزهی خانواده تا اندازهی زیادی نادیده گرفته میشود. قبل از شهرنشینی، اکثر زنان وظایف گوناگونی را افزون بر مراقبت کودکان و کارهای خانه انجام میدادند، وظایف زنان اغلب هماهنگی نزدیکی با وظایف مردان داشت و خانه واحدی تولیدی را تشکیل میداد.
با پیدایش و توسعهی محلهای کار جدا از خانه، تولید نیز از مصرف جدا گردید و بانوی خانواده تنها یک مصرفکننده شد؛ یعنی کسی که کار نمیکند و فعالیت تولیدی او (کار خانگی) از نظر پنهان شد. بین دو جنگ جهانی، تعداد زنان خانهدار به اوج رسید؛ اگرچه برای زنان غیرمتأهل معمول بود که شاغل مزدبگیر باشند، اکثریت زنان متأهل در آن زمان کار نمیکردند. در هر دو جنگ جهانی، زنان تشویق به اشتغال شدند تا جای مردانی را که به نیروهای مسلح پیوسته بودند بگیرند. پس از جنگ جهانی اول، آنها اخراج شدند، اما بعد از پایان جنگ دوم، اخراج به طور کامل انجام نشد و رشد اشتغال زنان از آن پس با گسترش مشاغل خدماتی ارتباط نزدیک پیدا کرد. مشاغل زنان در بازار کار مشاغل بیثبات با دستمزد اندک، شرایط کار نامناسب و فرصت کم برای ترفیع و پیشرفت شغلی مانند پیشخدمتی، خرده فروشی، نظافت و... تمرکز یافته است. زنان همچنین بیشتر از مردان در کارهای مزدبگیر نیمهوقت تمرکز کردهاند.»[3]
بنابراین یکی از مهمترین علل گرایش شدید زنان در دهههای اخیر به سوی بازار کار را میتوان در نگاه جوامع و انسانهای متجدد به کار خانگی دانست. کار خانگی زنان، تقریباً در تمامی جوامع، نادیده گرفته شده است و حتی از لحاظ اجتماعی و اقتصادی بیارزش تلقی میشود. در این حالت بسیاری از زنان، علیرغم آنکه به رسیدگی و نگهداری از کودکان خویش علاقهمند هستند، حتی به انجام کارهایی با شرایط سخت و دستمزد پایین رضایت میدهند. این حالت را از جهتی میتوان در بحث ضرورت اشتغال زنان مطرح کرد؛ زیرا گروه قابل توجهی از زنان غیرشاغل در چنین فضای اجتماعیای که تمامی امتیازات فردی و اجتماعی به زنان شاغل نسبت داده میشود، دچار نوعی حالات روانیِ متمایل به افسردگی میشوند و برای رهایی از احساس کمبود، به سوی بازار کار هجوم میآورند. همچنین زنان خانهدار بابت زحماتی که در خانه متحمل میشوند، از دستمزد و نیز ارتقای رتبه و منزلت اجتماعی بهرهمند نمیشوند؛ یعنی کار این دسته از زنان عمدتاً دیده نشده است و به تبع آن ارزشیابی نمیشود.
بنابراین، به نظر میرسد باید چارچوب و مبانی مورد پذیرش جامعه، که قوانین و مقررات از آن ناشی میشود، با محتوای آموزشهای مستقیم و غیرمستقیم یک جامعه به شهروندانش هماهنگ باشد؛ یعنی آموزش و پرورش، رسانههای جمعی و... بنا بر مقتضیات زمان و ضروریات جامعه، به رشد آگاهی و تواناییهای افراد بپردازند. همچنین حضور زنان در خانواده به طرق مختلف ارج نهاده شود و احساس ارزشمندی در زنان خانهدار ایجاد شود. از سوی دیگر، اگر حضور زنان در عرصههای خاصی ضروری است، برنامههایی در راستای استفاده از استعدادهای زنان در آن زمینهها وجود داشته باشد و لوازم و زیرساختهای ضروری در این باره فراهم شود؛ مثلاً اینکه به پسران آموزش داده شود که اقتضائات زندگی با همسر شاغل چیست تا به دوام زندگی منتهی شود؛ یعنی مردان در زندگی مشترک بدانند که باید در چه اموری با همسر خود همکاری کنند. همچنین مربیانی که از کودکان نگهداری میکنند باید بتوانند، از لحاظ کمّیوکیفی، جای مادر را در تربیت نسل آینده پر کنند.
یکی از مهمترین علل گرایش شدید زنان در دهههای اخیر به سوی بازار کار را میتوان در نگاه جوامع و انسانهای متجدد به کار خانگی دانست. کار خانگی زنان، تقریباً در تمامی جوامع، نادیده گرفته شده است و حتی از لحاظ اجتماعی و اقتصادی بیارزش تلقی میشود. |
پینوشتها:
1]]ریتزر، جورج، نظریهی جامعهشناسی در دوران معاصر، ترجمهی محسن ثلاثی، تهران، انتشارات علمی، 1377، ص ٤٦٦.
2]]بیانات مقام معظم رهبری در دیدار جمعی از زنان، 25 آذر 1371.
3]]گیدنز، آنتونی، جامعهشناسی، ترجمهی منوچهر صبوری، تهران، نشر نی، 1387، ص 546.
*راحله کاردوانی؛ کارشناس ارشد مطالعات زنان
مردم برای انتخاب رئیس جمهورگول افتتاح چند پروژه را نخورند/شایددیگر احمدی نژادی ظهور نکند | |
اهواز – خبرگزاری مهر: رئیس مرکز اسناد انقلاب اسلامی حسینیان با اشاره به انتخابات ریاست جمهوری آینده اظهار کرد: مردم مراقب باشند و نباید با افتتاح چند پروژه توسط شخصی، وی را برای ریاست جمهوری اصلح بدانیم زیرا شاید دیگر احمدی نژادی ظهور نکند تا این خاندانهای قدرت طلب را منقرض کند. | |
به گزارش خبرنگار مهر، روح الله حسینیان جمعه شب در مراسم گرامیداشت شهدای فتنه 88 در مسجد اعظم اهواز که از سوی «موسسه رسانه بیداری» برنامه ریزی شده بود، اظهار کرد: برخی شهدا در تاریخ خیلی مظلوم هستند و حتی هواداران آنها، مجلس بزرگداشت برایشان نگرفتند که برای نمونه در این خصوص می توان به شهید نواب صفوی اشاره کرد که تنها به تعداد معدود برای وی مراسم گرفته شد. وی افزود: ولی بی شک در انقلاب مظلوم تر از شهدای فتنه سال 1388 نداریم که نه تنها مجلس بزرگداشتی برایشان نگرفتیم که حتی اطلاع نداریم تعداد آنها چند نفر است ولی خوشبختانه امشب در اهواز این طلسم شکست و برای آنها مجلس گرفتند. نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی عنوان کرد: یوم الله، روزهایی هستند که باید همیشه در طول تاریخ آنها را گرامی داشت و حتی در قرآن کریم در این خصوص نیز تاکیداتی شده است. 9 دی 1388 نیز از آن روزهایی است که یوم الله است و باید آن را هر ساله گرامی داشت تا برکات چنین روزی برای نظام و مردم در گذر ایام فراموش نشود. حسینیان تصریح کرد: بهترین لقبی که می توان به اتفاقات بعد از انتخابات ریاست جمهوری سال 88 داد همان کلمه« فتنه» است که رهبر انقلاب فرمودند که خیلی هم به جا بود زیرا در این اتفاقات تمامی عناصری که برای رقم خوردن یک فتنه لازم بود گرد هم آمدند به خصوص عنصر کفر که در این وقایع حضوری فعال داشت. تمام سازمانهایی که کار آنها در سراسر دنیا حمایت از اهداف پلید استکبار است همانند بنیادهای «سورس» و «انیشتین» در این واقعه دخالت مستقیم داشتند. رئیس مرکز اسناد انقلاب اسلامی تصریح کرد: اوباما رئیس جمهور آمریکا از میرحسین موسوی به عنوان یک فرد الهام بخش یاد کرد در حالی که وقتی رئیس جمهور کشوری که دستشان به خونهای افراد بیگناه فراوانی آغشته است از فردی در ایران اینگونه حمایت می کند باید به اهداف این فرد شک کرد و نباید اجازه دهیم چنین افراد برای ما نسخه دموکراسی بپیچد. حسینیان ادامه داد: متاسفانه برخی افراد دنیا طلب در این واقعه با کفر و نفاق همراه شدند. برخی فریب خوردند و برخی فرصت را برای عقده گشایی مغتنم شمرده و با این افراد همراه شدند. برخی هم که در انتخابات از احمدی نژاد شکسته خورده بودند تمام قد وارد جریانات پس از انتخابات شدند. وی اضافه کرد: وقتی از مرکز اصلی بهائیت دستور می رسد که باید از میرحسین دفاع کرد و آنها با تمام وجود از وی حمایت می کنند باید فهمید که حرکت میرحسین اشتباه و باطل است و دیگر بعد از آن همه فتنه، برائت جستن از میرحسین که فایده ای ندارد. این نماینده مجلس عنوان کرد: حیف بود افرادی که برای پیروزی این انقلاب زجر کشیدند و زندانها تحمل کردند برای مسائل شخصی به اسلام ضربه بزنند. اصولا در صدر اسلام هم هر وقت اسلام در برابر اسلام قرار می گرفت ضرباتی که به این دین وارد می شد کاری تر می شد. حسینیان افزود: هفته قبل یکی از نمایندگان اسم یکی از فتنه گران را در مجلس اسلامی مطرح کرد و برخی از اصولگرایان اعتراض کردند که چرا اسم اشخاص برده می شود و من هم به آنها گفتم که عقیده شما همانند زمان شاه است که از روحانیون تعهد می گرفت که برای واقع کربلا روضه بخوانید ولی حق ندارد اسم امام حسین(ع) و یزید را بیاورید. با این شرایط ما چگونه بدون اسم بردن از اشخاص، فتنه سال 1388 را تشریح کنیم. وی ادامه داد: درد اسلام در طول تاریخ همین اسم نبردن ها است وگرنه اختلاف در اسلام بر سر نماز و روزه نیست بلکه بر سر مسائل سیاسی است که حالا برخی ها عنوان می کنند نباید اسم اشخاص را برد به همین دلیل به مردم اعلام می کنم که مراقب باشند زیرا برخی ها می خواهند عوامل فتنه به فراموشی سپرده شوند. رئیس مرکز اسناد انقلاب اسلامی عنوان کرد: خیلی ها می گفتند همان روز اول باید با میرحسین به صورت جدی برخورد کرد ولی این درایت رهبری بود که اجازه داد برخی ها خیلی خوب ماهیتشان را به مردم نشان دهند و خود مردم آنها را مثل «میوه های کرم خورده» بیرون برانند به گونه ای که در جریان این اتفاقات برخی ها در جریان انتخابات، برخی ها در جریان اتفاقات بعد از آن و برخی دیگر در جریان نماز جمعه، ماهیتشان برای مردم معلوم شد و از بین مردم طرد شدند. حسینیان با اشاره به اینکه انتخابات ریاست جمهوری نزدیک است، اظهار کرد: مردم مراقب باشند و نباید با افتتاح چند پروژه توسط شخصی، وی را برای ریاست جمهوری اصلح بدانیم زیرا شاید دیگر احمدی نژادی ظهور نکند تا این خاندانهای قدرت طلب را منقرض کند. |
رایزنی با چین برای اجرای فاز دوم پالایشگاه آبادان | |
آبادان – خبرگزاری مهر: مدیرعامل شرکت پالایش نفت آبادان گفت: در زمان حاضر در حال رایزنی با چینی ها برای اجرا و تکمیل فاز دوم پالایشگاه آبادان هستیم. | |
مسلم رحیمی در گفتگو با خبرنگار مهر افزود: با توجه به تامین منابع از طریق فاینایس و توافقات شرکت ملی فراورده های نفتی و کنسرسیوم داخلی و خارجی، امید می رود تا هر چه زودتر فاز دوم پالایشگاه آبادان راهاندازی شود. وی اظهار کرد: با در وارد مدار شدن فاز دوم پالایشگاه آبادان، تولید این پالایشگاه با خوراک ۳۶۰ هزار بشکه در قالب یک پالایشگاه استاندارد و با تولید یورو پنج خواهد بود. رحیمی تصریح کرد: به این ترتیب پالایشگاه آبادان می تواند یکی از پالایشگاه های بسیار خوب و به روز کشور و حتی منطقه و جهان باشد. مدیرعامل شرکت پالایش نفت آبادان یادآور شد: با اتمام عملیات فاز دوم پالایشگاه آبادان سه هزار نفر به صورت مستقیم و بیش از سه هزار نفر دیگر نیز به صورت غیر مستقیم از میان نیروهای بومی منطقه مشغول به کار می شوند که این امر سبب تحولی بنیادی در اقتصاد منطقه خواهد شد. رحیمی گفت: فاز دوم پالایشگاه آبادان به منظور تثبیت ظرفیت پالایشگاه و ایجاد سوخت سبز اجرا راه اندازی می شود. وی از واحدهای تقطیر در اتمسفر و خلا، واحدهای آپ گریدینگ، واحدهای تکمیلی در ارتباط با سوخت سبز همچون واحد تصفیه نفت و گاز، تصفیه نفت سفید، ایزومریزاسیون نفت و گاز، واحدهای گوگرد سازی، تصفیه گاز با آمین و واحد هیدروژن، واحد نیتروژن و واحدهای جانبی یوگریتیک با واحد برق و بخار( مولدهای برق و تصفیه آب) به عنوان پروژه های قابل اجرا در فاز دوم پالایشگاه آبادان نام برد. مدیرعامل شرکت پالایش نفت آبادان عنوان کرد: در صورت انعقاد قرارداد کارهای طراحی اولیه آغاز می شود. رحیمی همچنین از جایگزینی واحدهای جدید به جای واحدهای قدیمی در رده فعالیت پالایشگاه، به حداقل رساندن میزان گوگرد موجود در محصولات نفت و گاز، نفت سفید و بنزین و ایجاد سوخت سبز به عنوان مزایای اجرای فاز دوم پالایشگاه آبادان نام برد. |
ساعات کاری جدید ادارات خوزستان اعلام شد | |
اهواز - خبرگزاری مهر: به دنبال اعلام تعطیل شدن روزهای پنج شنبه در استان خوزستان، ساعات کاری جدید ادارات و دستگاه های دولتی این استان اعلام شد. | |
به گزارش خبرگزاری مهر، بر اساس اعلام استاندار خوزستان و به استناد تصمیم نامه شماره 39609/127/44 مورخ هفتم دی ماه سال 1391 و بر اساس تفیض اختیارات صورت گرفته از طرف هیئت وزیران به استانداران به موجب اصل 127 قانون اساسی ساعات کار در هفته از شنبه تا سه شنبه از ساعت هفت و 15 دقیقه تا 15 و 30 دقیه بعدازظهر و چهارشنبه ها از هفت و 15 دقیه تا 14 و 30 دقیه بعدازظهر تعیین شده است و پنج شنبه ها نیز تعطیل اعلام می شود. همچنین ساعات شروع به کار بانکها بر اساس تصمیم شورای هماهنگی بانک های استان خواهد بود. ساعات شروع به کار و پایان کار در واحدهای صنعتی و تولیدی، صنفی و خدماتی و موسسات درمانی با رعایت مقررات مربوطه بر اساس شرایط کار از سوی دستگاه ها و مسئولان ذیربط تعیین و اعلام می شود. |
مدیرعامل نفت آبادان خبرداد: پیوستن یک بازیکن لبنانی به این تیم 9110-9481-5 کد خبر | ||||||||||||||||
دیرعامل باشگاه صنعت نفت آبادان از پیوستن یک مدافع لبنانی به این تیم خبرداد. خلیل صالحی در گفتوگو با خبرنگار ورزشی خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا) ـ منطقه خوزستان ـ اظهارکرد: قرارداد این بازیکن که مدافع میباشد، تقریبا قطعی شده است و این هفته برای ثبت قرارداد به آبادان میآید. این بازیکن در ترکیب تیمملی لبنان برابر ایران نیز حضور داشت. وی در ادامه درباره تیم ملوان گفت: برای بقای تیم در لیگ برتر، باید از تمام بازیهای خانگی امتیاز بگیریم. البته ملوان تیم خوبی است و جایگاه آن در جدول نیز مشخص است ولی ما چارهای جز اینکه از تمام بازیهای خانگی امتیاز کامل را به دست آوریم، نداریم. وی عنوانکرد: بازیکنان تیم تمرینات منظمی را برای این دیدار پشت سر گذاشتهاند و از آمادگی بسیار خوبی نیز برخوردار هستند. علیرغم اینکه برای ملوان و احمدزاده، سرمربی این تیم احترام بسیاری قایل هستم ولی ما چارهای جز شکست این تیم نداریم. مدیرعامل باشگاه صنعت نفت آبادان بیانکرد: برای این دیدار بازیکن مصدوم نداریم اما خالقیفر به دلیل سه کارتبودن، ما را در این دیدار همراهی نمیکند. وی خاطرنشانکرد: بازی به بازی نیروهای جدیدی که جذب کردهایم، در ترکیب تیم قرار میگیرند. در دیدار برابر پرسپولیس کیانی و کعبی به میدان رفتند که عملکرد بسیار خوبی نیز داشتند.صالحی یادآورشد: بعد از دو پیروزی که در جامحذفی به دست آوردیم، روحیه بازیکنانمان تغییر کرده و به نظرم این بردها، روحیه گلزنی و پیروزی را در تیم زنده کرده است. وی افزود: دیدار مقابل پرسپولیس و کسب تساوی که نتیجهای خوب و باارزش بود، نشان داد که بازیکنانمان انگیزه لازم را دارند و میتوانند در حالی که بازی را واگذار کردهاند، نتیجه را برگردانند.مدیرعامل باشگاه نفت آبادان عنوانکرد: اکنون تیممان از دقیقه 70 به بعد هم میتواند نتیجه بگیرد و علیرغم اینکه در بازیهای گذشته از این دقیقه به بعد مسابقه را واگذار میکردیم، اکنون نتیجهگیری ما در این دقایق خوب شده است و این نشاندهنده آمادگی بازیکنان و توان آنها است.به گزارش ایسنا، تیم فوتبال نفت آبادان در چارچوب رقابتهای لیگ برتر کشور روز یکشنبه (دهم دیماه) در خانه به مصاف ملوان میرود.
برگزاری مجمع انتخاب رییس هیات اتومبیلرانی و موتورسواری خوزستان ورزشی 12:56:59 1391/10/09 9110-8981-5 کد خبر مجمع انتخاب رییس هیات اتومبیلرانی و موتورسواری خوزستان 12 دیماه برگزار میشود. محمدرضا بصیری مسوول مجامع انتخابی استان در گفتوگو با خبرنگار ورزشی خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا) ـ منطقه خوزستان ـ اظهارکرد: این مجمع ساعت 11 روز سهشنبه (12 دیماه) در ادارهکل ورزش و جوانان استان انجام خواهد شد.وی با بیان اینکه تاکنون ابراهیم جوانمردی، رییس فعلی هیات برای هدایت این هیات در چهار سال آینده ثبتنام کرده است، بیانکرد: احتمالا دبیر فدراسیون به عنوان نماینده فدراسیون در این مجمع حضور خواهد داشت.
تیم بسکتبال نفت آبادان به صدر جدول لیگ یک بازگشتآبادان - تیم بسکتبال صنعت نفت آبادان با غلبه بر تیم مس کرمان جای خود در صدر جدول را از تیم نفت امیدیه پس گرفت.به گزارش خبرنگار ایرنا تیم بسکتبال صنعت نفت آبادان شامگاه گذشته از هفته یازدهم لیگ دسته اول میهمانش مس کرمان را با نتیجه 80 بر 60 شکست داد و بار دیگر به صدر جدول بازگشت.این دیدار در سالن 17 شهریور و در حضور برخی مسوولین محلی آبادان و هزار نفر تماشاگر آبادانی برگزار شد.قضاوت این دیدار بر عهده ˈقاسم صحرائیانˈ، ˈبهروز ابراهیمیˈ و ˈحسین کارگرˈ بود.این صنعت نفت آبادان با این پیروزی 17 امتیازی شد و بالاتر از نفت امیدیه در صدر جدول رده بندی لیگ دسته اول کشور قرار گرفت.
سوپر لیگ خوزستان/استقلال رامهرمز 2 بر یک میلاد دزفول را شکست داددزفول- در ادامه مسابقات فوتبال سوپر لیگ بزرگسالان استان خوزستان تیم استقلال رامهرمز موفق شد با نتیجه 2 بر یک تیم میلاد دزفول را در خانه خود شکست دهد.ه گزارش خبرنگار ایرنا در این دیدار که عصر روز شنبه در زمین چمن ورزشگاه شهید مجدیان دزفول برگزار شد محمدآرزومند در دقایق 49 و 70 دو گل برای تیم استقلال رامهرمز به ثمر رساند.تنها گل تیم میلاد دزفول در دقیقه 41 بازی توسط علی فاتح به ثمر رسید.تیم استقلال رامهرمز با کسب این پیروزی با 20 امتیاز در رده هفتم جدول قرار گرفت.تیم میلاد دزفول نیز با 14 امتیاز در رده نهم جدول قرار دارد |
رز جدیدی زادهˈ روز شنبه در گفت و گو با خبرنگار ایرنا افزود: تیم کاسپین قزوین از تیم های پر مهره و با تجربه لیگ است که یکی از مدعیان قهرمانی نیز می باشد.
وی اظهار داشت: این تیم در فصل گذشته نایب قهرمان لیگ شد و در این فصل هم با جذب نفرات ملی پوش به طور حتم برای کسب مقام قهرمانی امید زیادی دارد.سرمربی تیم فوتسال بانوان نفت آبادان خاطرنشان کرد: بچه های ما در این بازی با اینکه در خانه حریف بازی می کردند انگیزه زیادی داشتند و همی مساله تاثیر زیادی در کسب سه امتیاز بازی داشت.جدیدی زاده گفت: این پیروزی خیلی سخت بدست آمد اما ارزش این سختی را داشت.
وی تصریح کرد: دو بازیکن جدید ما بخصوص ˈشیما غلامیˈ که یکی از بازیکنان ملی ما به حساب می رود تاثیر خوبی در کسب سه امتیاز داشتند.جدیدی زاده فزود: ما در این فصل بدنبال کسب مقامی بهتر از مقام چهارمی فصل گذشته هستیم و پتانسیل دست یافتن به این مهم را نیز داریم.تیم فوتسال بانوان نفت آبادان روز گذشته از هفته دوم لیگ برتر بانوان ایران موفق شد با نتیجه 8 بر 4 تیم کاسپین قزوین را شکست دهد.
ه گزارش خبرنگار ایرنا این نشست عصر شنبه در محل ورزشگاه تختی آبادان برگزار می شود.
دیدار تیم های صنعت نفت آبادان و ملوان انزلی از هفته نوزدهم لیگ برتر فردا از ساعت 15 در ورزشگاه تختی آبادان برگزار می شود.تماشای این دیدار برای هواداران طلایی پوشان آبادان رایگان اعلام شده است.
هفته یازدهم لیگ یک بسکتبال کشور؛
هفته موفقیتآمیز نمایندگان خوزستان
ورزشی 13:22:33 1391/10/09
هفته یازدهم رقابتهای لیگ دسته یک بسکتبال کشور روز گذشته (هشتم دیماه) برگزار شد و تیمهای خوزستانی موفق به شکست حریفان خود شدند.
به گزارش خبرنگار ورزشی خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا) ـ منطقه خوزستان ـ تیم صنعت نفت آبادان در خانه با نتیجه 80 بر 60 میهمان خود صنعت مس کرمان را شکست داد و با 17 امتیاز در صدر جدول گروه A قرار گرفت.
همچنین تیم گاز خوزستان در اراک به مصاف هیات بسکتبال این شهر رفت و با نتیجه 60 بر 45 به برتری رسید. گاز هماکنون با 13 امتیاز در مکان ششم گروه A قرار دارد.
تیم پتروشیمی بندرامام، دیگر نماینده خوزستان در این رقابتها نیز با نتیجه 68 بر 51 در خانه از سد لبنیات مانیزان کرمانشاه گذشت و با کسب دومین برد خود در این فصل، در مکان ششم گروه C قرار گرفت.
همچنین تیم نفت امیدیه که در مکان دوم گروه A قرار دارد، این هفته با قرعه استراحت روبهرو بود.
هفته دوازدهم این مسابقات روز جمعه (15 دیماه) برگزار میشود و در گروه A نفت امیدیه در بوشهر به مصاف سیم کابل لیان این شهرستان میرود و صنعت نفت آبادان در خانه میزبان هیات اراک است.
از گروه C نیز پتروشیمی بندرامام میزبان نیروی زمینی تهران است. همچنین گاز خوزستان در هفته دوازدهم استراحت دارد.
خبرگزاری فارس: مقامات رژیم صهیونیستی اعتقاد دارند در صورت حمله نظامی به تاسیسات هسته ای ایران، این کشور حملات موشکی علیه اسرائیل انجام خواهد داد به این طریق حضور بیشتر در کشورهای همسایه ایران یکی از راهکارهای مقامات تل آویو برای ایجاد بازدارندگی در مقابل جمهوری اسلامی است.
روابط ایران و جمهوری آذربایجان از چندی پیش رو به تیرگی گراییده و علی رغم تاکید مقامات رسمی دو طرف بر دوستانه بودن روابط، روز به روز بر تیرگی این روابط افزوده میشود. یکی از دلایل اصلی تیرگی روابط ایران و جمهوری آذربایجان موضوع روابط این جمهوری با اسرائیل است. این روابط به خصوص در زمینه نظامی و دفاعی روز به روز در حال گسترش است. دولت آذربایجان بدون درک نگرانیهای ایران از خطر نفوذ اسرائیل در این کشور تا جایی پبش رفته که قراردادهای نظامی سنگینی را با این رژیم منعقد کرده است که با وجود تهدیدات آشکار اسرائیل جهت حمله به ایران میتواند در صورت استفاده از خاک این کشور برای حمله به ایران، تبعات غیر قابل جبرانی برای این جمهوری داشته باشد.
با افزایش اختلافات ایران و اسرائیل در سالهای گذشته و اعلام مقامات رژیم صهیونیستی مبنی بر حمله به تاسیسات هسته ای ایران حضور بیشتر این رژیم در مرزهای شمالی ایران می تواند تهدیدات امنیتی ایران از جانب اسرائیل را افزایش دهد. مقامات رژیم صهیونیستی اعتقاد دارند در صورت حمله نظامی به تاسیسات هسته ای ایران، این کشور حملات موشکی علیه اسرائیل انجام خواهد داد به این طریق حضور بیشتر در کشورهای همسایه ایران یکی از راهکارهای مقامات تل آویو برای ایجاد بازدارندگی در مقابل جمهوری اسلامی است. در این میان نقش جمهوری آذربایجان به عنوان همسایه ایران و متحد اسرائیل می تواند موثر باشد. اما آنچه در این اینجا مهم به نطر می رسد اهداف اسرائیل از نفوذ در آذربایجان و تهدیدات احتمالی علیه ایران است که می توان به موارد زیر اشاره کرد.
اهداف رژیم صهیونیستی
1- اسرائیل در تلاش است با بهره بردارى از یهودیان آذربایجان در نهادهاى سیاسى، اقتصادى و فرهنگى این کشور نفوذ کند تا این اقلیت یهودیان به عنوان حافظان منافع اسرائیل در آن کشور فعالیت کنند. به همین خاطر یکی از اهدافی که به طور جدی در دستور کار رژیم صهیونیستی در ارتباط با جمهوری آذربایجان قرار گرفته اقدام به «لابی سازی» در این کشور است تا با ایجاد پیوند بین این یهودیان زمینه را برای گسترش نفوذ سیاسی و اقتصادی در این کشور فراهم کند.
2- تامین منابع انرژی یکی از اهداف عمده اسرائیل در آذربایجان است. اسرائیل به جهت محاصره اقتصادى و سیاسى کشورهاى عرب از نظر ارتباطات منطقه اى و برآوردن نیازهاى سوختى خود در مضیقه قرار دارد. در این صورت کشوری مثل آذربایجان با داشتن منابع غنی انرژی و روابط گسترده با اسرائیل بهترین جایگزین برای این رژیم است. لذا یکى از اهداف اسرائیل، تأمین بخشى از نیازهاى نفتی مورد نیاز خود از طریق باکو است.
3- هدف دیگر اسرائیل در آذربایجان تسلط بر منطقه قفقاز و آسیاى مرکزى مى باشد. اسرائیل، آذربایجان را دروازه ورود به آسیای میانه مى داند و به همین جهت این کشور با توسعه روابط اقتصادى خود با آذربایجان سعى دارد از آذربایجان به عنوان پل ارتباطى خود با کشورهاى آسیاى میانه استفاده کند یعنى با راه اندازى صنایع نفتى و تولیدى کشورهاى این منطقه، تنها راه مطمئن جهت رسیدن این محصولات از دریاى خزر و آذربایجان باشد. بنابراین تنها گزینه اقتصادى و قابل انجام مسیر آذربایجان است.
به همین جهت اسرائیلى ها با کمک آمریکا و شرکتهاى اروپایى به شدت در تلاش هستند تا آذربایجان را به منطقه ى آزاد اقتصادى تبدیل کنند. اسرائیل با این اقدام، مسیر فعالیتهاى تجارى کشورهاى حوزه خزر را تحت کنترل مى گیرد و بازار بزرگ منطقه را در اختیار شرکتهاى اسرائیلى و کالاهاى تولیدى آنها قرار خواهد داد. از سوى دیگر، مى کوشد تا جمهورى اسلامى ایران را از بازار کشورهاى این منطقه محروم و به انزوا کشاند.
تامین منابع انرژی یکی از اهداف عمده اسرائیل در آذربایجان است. اسرائیل به جهت محاصره اقتصادى و سیاسى کشورهاى عرب از نظر ارتباطات منطقه اى و برآوردن نیازهاى سوختى خود در مضیقه قرار دارد. در این صورت کشوری مثل آذربایجان با داشتن منابع غنی انرژی و روابط گسترده با اسرائیل بهترین جایگزین برای این رژیم است. لذا یکى از اهداف اسرائیل، تأمین بخشى از نیازهاى نفتی مورد نیاز خود از طریق باکو است. |
4- جلوگیری از نفوذ جمهوری اسلامی ایران و ممانعت از توسعه اندیشه های این کشور در منطقه یکی از اهداف عمده رژیم صهیونیستی است. حضور در مرزهای شمالی جمهوری اسلامی با هدف دستیابی به اطلاعات مورد نظر از داخل خاک ایران است که این اقدام از طریق ایجاد کانال های جاسوسی صورت خواهد گرفت. این رژیم قصد دارد از جمهوری آذربایجان برای دستیابی به هدف مذکور استفاده نماید. جلوگیری از اتحاد کشورهای منطقه با ایران و تحکیم طرح اتحاد غرب-شرق بین باکو، آنکارا و تفلیس که هر سه از متحدان استراتژیک غرب به شمار می روند از دیگر اهداف این رژیم می باشند.
5- هدف دیگر برای حضور در آذربایجان تلاش برای گسترش حضور اقتصادی و دستیابی به بازارهای منطقه برای فروش تسلیحات نظامی است. اسرائیل به عنوان بزرگترین قدرت نظامی خاورمیانه سعی دارد برای حضور و نفوذ بیشتر در کشورهای تازه استقلال یافته قفقاز و آسیای میانه به مبادلات نظامی با این کشورها بپردازد و از این طریق هم بتواند درآمدهای خود را افزایش دهد و هم با ایجاد بسترهای مناسب تسلط خود بر منطقه را گسترش دهد.
تهدیدات علیه ایران
حضور همه جانبه رژیم صهیونیستی در جمهوری آذربایجان با استفاده از شیوههای گوناگون، روز به روز دامنه بیشتری یافته و در ساختار سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، نظامی و امنیتی این کشور نفوذ کرده است. طبعاً این سلطه فرامنطقهای در دروازههای قفقاز و آسیای میانه علاوه بر خطراتی که در اسرائیلی کردن فضای منطقه ایجاد میکند، تهدیداتی را نیز مستقیماً متوجه منافع جمهوری اسلامی ایران میسازد.
تسلط اسرائیل بر آذربایجان، روابط سیاسى بین ایران و آذربایجان را تا حدودی مخدوش کرده و به بهانه هاى مختلف سعى در ایجاد بحران در روابط میان دو کشور مى نماید تا منافع جمهورى اسلامى ایران در منطقه قفقاز را تضعیف کند. اسرائیل با گسترش حضور اقتصادى خود در آذربایجان، زمینه فعالیتهاى شرکتهاى دولتى و خصوصى ایران در آذربایجان را محدود مى کند. بازار مصرفى کالاهاى ایرانى را به سمت کالاهاى اسرائیلى و یا شرکتهاى طرف قرارداد با اسرائیل هدایت مى کند. در این زمینه نیز شرکتهاى اسرائیلى از حمایت مقامات آذربایجانى بهره مند مى شوند .
تهدیدات فرهنگى، اجتماعى و مذهبى که برای ایران وجود دارد این است که اسرائیل جهت ایجاد فضاى غیرمذهبى در جامعه آذربایجان به عنوان یک کشور شیعی و ایجاد تقابل میان مردم آذربایجان و ایران در خصوص موضوعات مختلف دینى-سیاسى و همچنین حمایت اسرائیل از گروههاى پان ترکیسم و پان آذریسم و تحریک احساسات ناسیونالیستى و قومگرایانه مردم مناطق آذرى نشین ایران اقداماتى را در دست دارد که برای امنیت داخلی ایران خطرآفرین است.
اسرائیل از همه امکانات و ابزارهای خود در سطح جهان و منطقه برای مقابله با نفوذ ایران استفاده می کند تا بتواند ایران را در نظام بین الملل به انزوا کشاند. به نظر می رسد تشدید تنشها میان ایران و آذربایجان به موازات گسترش سطح همکاریهای اطلاعاتی و امنیتی آذربایجان با اسرائیل به نفع هیچ یک از طرفین نیست و استمرار این روند تنها باعث بیثباتی بیشتر در منطقه و افزایش بی اعتمادی بین ایران و آذربایجان خواهد بود. |
تهدیدات امنیتى و اطلاعاتى که وجود دارد این است که اسرائیل با استفاده از بى تجربگى مسئولان آذرى و با حضور اطلاعاتى قوى خود در آذربایجان، اقدامات ضد ایرانى را هدایت مى کند. در این زمینه می توان به حضور پهپادهای پیشرفته این رژیم در آذربایجان برای کسب اطلاعات از داخل ایران اشاره کرد.
در کل می توان گفت که اسرائیل از همه امکانات و ابزارهای خود در سطح جهان و منطقه برای مقابله با نفوذ ایران استفاده می کند تا بتواند ایران را در نظام بین الملل به انزوا کشاند. به نظر می رسد تشدید تنشها میان ایران و آذربایجان به موازات گسترش سطح همکاریهای اطلاعاتی و امنیتی آذربایجان با اسرائیل به نفع هیچ یک از طرفین نیست و استمرار این روند تنها باعث بیثباتی بیشتر در منطقه و افزایش بی اعتمادی بین ایران و آذربایجان خواهد بود.
بنابراین نگاه واقع بینانه به تحولات جاری، در نظر گرفتن منافع متقابل و دراز مدت، انجام گفتگوهای مستقیم با هدف برطرف کردن سوء تفاهمات پیشآمده است که عاقلانهترین و کم هزینه ترین راه برای عبور از شرایط شکننده کنونی خواهد بود. در غیر این صورت هر گونه اقدامی به افزایش اختلافات طرفین دامن خواهد زد و این همان چیزی است که تنها می توان آن را در راستای منافع راهبردی اسرائیلی ها تحلیل کرد.
روح الله صالحی
خبرگزاری فارس: به مناسبت سالگرد حماسه 9 دی، دو تابلوی نماآگهی در میدان ولیعصر(عج) و خیابان کریمخان زند اجرا و نصب شد.
به گزارش خبرنگار فارس، سازمان هنری رسانهای اوج به انگیزه پاسداشت سالگرد حماسه 9 دی و در آستانه ایام دهه فجر، دو تابلوی بزرگ نما آگهی را در میدان ولی عصر(عج) و خیابان کریمخان زند تهران نصب کرد.در یکی از این تابلوها، تصویری از شمر و اوباما با زیرنویس شبکه بی بی سی فارسی دیده میشود که در زیرنویس آن آمده: «با ما باش، در امان باش»
این تابلوها را هنرمندان خانه طرحان انقلاب اسلامی طراحی کرده و به مناسبت سالگرد حماسه 9 دی اجرا نموده اند.گفتنی است پیش از این نیز موجهای تبلیغات شهری با موضوع «جنگ کار تا پیروزی» و «شهید طهرانی مقدم» در سطح شهر تهران از سوی سازمان هنری رسانهای اوج به اجرا درآمده بود.
خبرگزاری فارس: نماینده مردم آبادان در مجلس شورای اسلامی گفت: عزل وزیر بهداشت در مسیر اهداف انتخاباتی صورت گرفته است.
سیدحسین دهدشتی امروز در گفتوگو با خبرنگار اجتماعی فارس در آبادان اظهار کرد: در شرایط کنونی کشور نیاز به آرامش، همفکری، همدلی و تدبیر دارد و هر شخص در هر مقام و سمتی اگر سبب بر هم زدن اوضاع کشور شود ایجاد تنش کرده و عملاً در راستای اهداف دشمن حرکت میکند.وی افزود: اقدامات اخیر رئیس جمهور در ارتباط با عزل و نصب برخی از وزرا و مدیران اجرایی در بهترین حالت و با نگاهی خوشبینانه بیتدبیری محض است.
نماینده مردم آبادان در مجلس شورای اسلامی بیان کرد: به اعتقاد من عملکرد چند وقت اخیر رئیس جمهور اثبات مصالح گروهی و باندی بر مصالح نظام و دولت است.
وی اضافه کرد: با عزل مریم دستجردی، وزیر بهداشت و درمان خسارات زیادی به جامعه پزشکی و درمانی کشور وارد میشود زیرا در مرحله کنونی کشور ما در تحریمها قرار داشته و این امر مستقیم با بخش بهداشتی و درمانی مردم در ارتباط است.
*عزل وزیر بهداشت در موقعیت کنونی تحریمها، خیانت است
دهدشتی همچنین عنوان کرد: این تصمیم، به هم ریختن وزارت بهداشت و درمان است که مستقیم با جان مردم در ارتباط بوده و آن هم در این موقعیت با کمبودهای موجود در بخش دارویی، خیانت به مردم است.
وی در ادامه گفتوگو با خبرنگار اجتماعی فارس در آبادان بیان کرد: مرضیه دستجردی مردترین وزیر کابینه احمدینژاد بوده که به واقع افتخار زنان در عرصه مدیریت است.
نماینده مردم آبادان در مجلس شورای اسلامی اضافه کرد: شیوه برخورد با این شخص نشانه بارز نقض گفتار و کرداریست که شخص رئیس جمهور در ارتباط با جامعه زنان عنوان میکرد.
*تغییرات مدیریتی تا انتخابات شدت میگیرد
وی افزود: اینکه تنها زن کابینه عزل شده شک و شبههای را به جامعه زنان وارد کرده و ما نیز با در دست داشتن اختیارات لازم در مجلس با این مسئله برخوردی قاطع میکنیم.
دهدشتی بیان کرد: در مصاحبهای که اخیراً معاون رئیس جمهور انجام داد به نقل از احمدینژاد گفت که "رئیس جمهور تا زمانی که در دولت است وزیر بهداشت نیز بر سمت خود پا برجاست".
وی با بیان اینکه اینگونه حرکات و تغییرات مدیریتی که اخیراً به وفور در دولت مشاهده میشود تا انتخابات ریاست جمهوری در مجلس شدت خواهد گرفت، گفت: گام برداشتن در راستای تحقق اهداف انتخاباتی به مصالح کشور نیست و مطمئناً عکسالعمل نمایندگان مردم در مجلس را در پی خواهد داشت.
خبرگزاری فارس: مدیر کل هواشناسی خوزستان از مه رقیق و کاهش محسوس دمای هوا در شهرهای استان خبر داد و گفت: خبری از باران نیست.
وی با اشاره به نقشههای پیشیابی تهیه شده در این اداره کل خاطر نشان کرد: در لایه میانی جو هم امواج پایدار تا تاریخ مذکور برروی استان قرار خواهند داشت.
مدیر کل هواشناسی خوزستان با اشاره به شرایط جوی در استان تاکید کرد: آسمان استان صاف تا کمی ابری و همراه با مه یا مه رقیق به ویژه در صبحگاه خواهد بود.
دهملایی خاطر نشان کرد: وضعیت هوا، مه آلود جهت باد، شمال غربی تا غربی سرعت باد، 10 تا 20 کیلومتر در ساعت ماکزیمم سرعت باد، 30 کیلومتر در ساعت خواهد بود.
وی تاکید کرد: در شبانه روز گذشته شوش با 21.4 و دهدز با 4.3 درجه سانتیگراد به ترتیب گرمترین و خنکترین نقاط گزارش شدهاند.
این مقام مسئول با اشاره به شرایط دمایی در 24 ساعت آینده در اهواز افزود: حداکثر دمای اهواز به 16 و حداقل به 7 درجه سانتیگراد خواهد رسید.
در این تصویر به نظر می رسد که خورشید درحال چشمک زدن به فردی است که از رو به رو به آن نگاه می کند
تصویری از فیلم سفری به ماه (1902) که نشان دهنده صورت ماه است
یک سخنگوی ناسا گفت: به رغم گزارشهایی که درباره یک پیشگویی باستانی مبنی بر برخورد زمین با یک سیاره سرخ رنگ وجود داشت، زمین سالم است و ما هنوز اینجا هستیم.تصویر دیگری از ماهواره رصدخانه دینامیک خورشیدی ناسا که دیروز 28 دسامبر ( 8 دی) گرفته شده و نشان دهنده فعالیت مغناطیسی خورشید است که می تواند برای زمین مشکل ساز باشد
فرمانده انتظامی اهواز از دستگیری 13 سارق و کشف 49 فقره انواع سرقت در این شهرستان خبر داد. به گزارش شوشان به نقل از ایسنا، سرهنگ سیدحسین سیدحقیقی گفت: در راستای ارتقا امنیت اجتماعی، طرح مبارزه با سارقان در دستور کار ماموران انتظامی این شهرستان قرار گرفت.وی افزود: ماموران پلیس با انجام کارهای اطلاعاتی و پلیسی، و پس از هماهنگی با مقام قضایی در چند عملیات جداگانه 13 نفر سارق را دستگیر کردند.حقیقی ادامه داد: متهمان در بازجویی فنی و پلیسی به 49 فقره سرقت شامل 3 فقره سرقت به عنف، 32 فقره سرقت محتویات خودرو، 11 فقره سرقت منزل، یک فقره سرقت مغازه، یک فقره سرقت اماکن خصوصی و یک فقره سرقت دوچرخه در این شهرستان معترف شدند.وی گفت: متهمان دستگیر شده، پس از تشکیل پرونده راهی مراجع قضایی شدند.
دکتر خلیلیان وزیر جهاد کشاورزی که به عنوان وزیر خوزستانی کابینه شناخته می شود بالاخره به خوزستان آمد.
اختصاصی شوشان : دکتر خلیلیان وزیر جهاد کشاورزی که به عنوان وزیر خوزستانی کابینه شناخته می شود بالاخره به خوزستان آمد.
به گزارش شوشان، وی که حتی در جریان استیضاح و هنگامی که عده ای از نمایندگان خوزستان به بهانه خوزستانی بودن وی در مقابل پاپی زاده و دارایی دو تن از نمایندگان خوزستان در مجلس که خواهان عزل او بودند، حمایت از او را واجب اعلام کردند و تلاش فراوانی برای لغو استیضاح انجام دادند.
این حمایت نمایندگان خوزستان با موج انتقاد افکار عمومی و رسانه های استان خوزستان مواجه شد که مهمترین دلیل آن هم این بود که عنوان می کردند خلیلیان تنها وزیر کشاورزی بوده که در طول دوران وزارت خود به خوزستان به عنوان قطب مهم کشاورزی ایران سفر نکرده (به استثناء سفر وی در معیت دولت و در قالب سفرهای استانی) اما سایر وزار حداقل در سال چند مرتبه برای سرکشی به خوزستان سفر می کردند. آنها اعتقاد داشتند اسکندری وزیر قبلی جهاد کشاورزی که باز هم فرزند خوزستان بود حداقل برای دید و بازدید خاندان و اقوام هر از چند گاهی به زادگاه خود سفر و به امورات نیز رسیدگی می کرد.
دو عکس از افتتاح بزرگترین تقاطع غیرهمسطح خاورمیانه در اهواز / عکس : ایسنا
اول خبر را که خواندم خیال کردم دروغ سیزده است! کلی هم حال کردم که عجب سوژه ای را دستمایه طنز قرار داده اند و «بابا گلی به گوشه جمالتان» نثارشان کردم که در این آشفتگی خبر کمی هم توانستند مرا بخندانند! اما هر چه بیشتر از پاراگراف های خبر را می خواندم ، بیشتر به این نتیجه می رسیدم که «پسر، این یک خبر واقعی است!» و دستمایه ای از طنز و گوشمالی و این حرف ها ندارد.
اختصاصی شوشان / مصطفی نظاری : اول خبر را که خواندم خیال کردم دروغ سیزده است! کلی هم حال کردم که عجب سوژه ای را دستمایه طنز قرار داده اند و «بابا گلی به گوشه جمالتان» نثارشان کردم که در این آشفتگی خبر کمی هم توانستند مرا بخندانند! اما هر چه بیشتر از پاراگراف های خبر را می خواندم ، بیشتر به این نتیجه می رسیدم که «پسر، این یک خبر واقعی است!» و دستمایه ای از طنز و گوشمالی و این حرف ها ندارد.
لید خبر این بود: استاندار خوزستان به شهردار اهواز دستور داد که نسبت به رنگآمیزی پل سیاه به رنگ سفید اقدام کند. متعجب و متحیر – از این نوع «کلمات» که وقتی کنار هم قرار می گیرند آشفتگی حال نویسنده را نشان می دهند – شدم! آخر نام این پل «سیاه» است. او را چه به رنگ سفید؟
ذهن ام پر از علامت سوال هایی شد که تفکیک آن کار تیم پژوهش است – البته در هفته ای مزین به این نام- کمی به عاقبت کار اندیشیدم. راستی اگر این پل را آذین به رنگ سفید کردند چگونه پل سفید و سیاه از هم تفکیک شوند؟
فکر کنید مسافری قصد غزیمت کنار پل سفید را داشته باشد و راننده ای را دربست کند و از بخت بد آن را کنار پل سیاه قدیم – و پل سفید جدید – ببرند. حال باید نظاره گر «کَل کَل» مسافر و راننده باشیم که آقا منظور ما، این پل نیست. و راننده ای که بد و بیراه را نثار مسئولین امر می کند که «همه را گیج کرده اند» و... یا شاید بهتر است قسمتی از داستان «دیدار» احمد محمود را بیاوریم آنجا که به سراحت تلاش نویسنده برای حفظ نمادها و هویت شهر را می بینیم : «مرد میانسال کمک میکند تا پیرزن از رکاب تعاونی هفت بالا برود. نرگس خاتون سر بلند میکند بر میگرداند و پیش رو را نگاه میکند - به اهواز که رسید٬ گاراژ٬ فلکه ساعت است (شنیدی مادر؟ فلکه ساعت٬ می خوره به پل نادری - پل سوم)
پل سوم؟ «شهر باید خیلی عوض شده باشد ٬یه پل که بیشتر نبود. بود؟ نه خدایا - دو تا. پل سفید ٬ بعدش م پل سیاه - نزدیک علی مرزیاد.»
تلاش هر قشری، از عکاس و نویسنده گرفته تا هنرمند و مجسمه ساز هر شهر به صورت خودجوش برای حفظ نماد های یک شهر بر همگان آشکار است.
راستی سیاهی پل به روسیاهی اوست یا به قدمت او؟ چه چیزی وجود درون مردم شهر را فعال می کند که به عنوان یک نماد سیاه ، این پل را بپذیرند؟ آیا این سیاهی ذره ای از علاقه ای که مردم به آن دارند کم می کند؟
جواب «نه» است. قدمت این پل به گواه تاریخ نگاران به شرح زیر است که " ویکی پدیا " آن را اینگونه شرح می دهد:
« در سال ۱۳۰۸ خورشیدی و همزمان با احداث راه آهن سراسری ایران، اولین پل شهر اهواز که بعدها بدلیل رنگ سیاه بدنه و پایههای آن به پل سیاه شهرت یافت، به طول ۱۰۵۰ متر و عرض ۶ متر، تقریباً درست در محل احداث پل تاریخی اهواز (که دارای قدمت ساسانی بوده و به پل شادووان معروف بود)، بر روی رودخانه کارون ساخته شد. تا خط آهن بندر امام خمینی، در جنوب استان خوزستان و در ساحل خلیج فارس، را به راهآهن سراسری خرمشهر ـ تهران شمال وصل نماید قدمت این پل به پهلوی اول بر میگردد. پل سیاه از نوع فلزی با فونداسیونهای بتنی بر روی بستر سنگی کف رودخانه کارون بنا شده است و با طول ۱۰۵۰ متر و عرض حدودی ۶ متر دارای ۵۲ پایه است. در سطح پل دو خط رفت و برگشت برای عبور قطار وجود دارد و در طرفین آن پیادهروهایی به عرض حدوداً یک متری قرار گرفتهاست. این پل در زمان جنگ جهانی دوم به عنوان مسیر حمل آذوقه، نیرو و مهمات ارتش روس مورد استفاده قرار میگرفت و به دلیل تاثیر زیادی که در پیروزی متفقین داشت به آن «لقب پل پیروزی» داده شد. این اثر در تاریخ ۲۷ بهمن ۱۳۷۸ با شمارهٔ ثبت ۲۵۹۹ بهعنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است»
یقین پلی که ثبت شده در آثار ملی ایران اسلامی است رنگ سیاه و سفید آن ذره ای از زیبایی آن کم نمی کند. اما هویت یک شهر گره خورده در تضاد فی ما بین دو رنگ که کارون را شکافته اند. سیاهی پل سیاه و سفیدی پل سفید!
اما چه باید کرد؟ وقتی که سفیدی پل را نقره داغ کردند و سیاهی پل سیاه قرار است رنگ ببازد؟!
راستی راهی دیگر برای زیبا کردن آن نبود جز تغییر رنگ؟ آیا با نورپردازی این پل – که سازمان زیباسازی الحق این هنر نوشکفته را خوب پرورش داده و زیبایی شهر را با نور دو چندان کرده – نمی توان جلوه ای زیبا از آن ارائه داد؟ یا با هنر گرافیک محیطی اطراف پل را با طرح ها، کاشی کاری ها، فضای سبز و ... زیبا کرد؟
راستی چرا کسانی که دلسوز زیبایی این پل اند بجای تغییر رنگ پل، فکری به حال نیزارهای اطراف آن نمی کنند که چهره ی زننده ای از این هویت ملی و تاریخی ما به نمایش گذاشته است؟ چند سال است برنامه لایروبی کارون در دستور کار متولیان امر است؟ این همه جزیره که میان کارون پدید آمده و این همه نیزار که جلوه زیبایی شهر را لگدمال کرده است چه؟ حال همه مشکل زیبایی شهر ما همین سیاهی پل است؟ الله و اعلم!
پل سیاه از نگاه دوربین :
نمایی قدیمی از پل سیاه اهواز
خسارت به پل سیاه توسط بمباران هوایی
خسارت به پل سیاه توسط بمباران هوایی
این روزهای پل سیاه کنار خاک ها، زباله ها و کارون رو به خشکی!
بنیامین نتانیاهو در تازهترین سخنان خود در بیتالمقدس در گفتوگو با خبرنگاران خارجی برنامه اتمی ایران را "بزرگترین چالش" اسرائیل در سال ۲۰۱۳ نامید.نخستوزیر اسرائیل با اشاره به سخنان خود در ماه سپتامبر گفت: «ایران اکنون دو ماه و نیم به این خط قرمز نزدیکتر شده است.» وی ادامه داد: «بیگمان این (موضوع) چالشی بزرگ در سال آینده خواهد بود.»نتانیاهو، درسخنان خود تأکید کرده است که اگر به اکثریت پارلمانی دست یافته و در پست خود ابقا شود، پیش ازهرچیز در راه توقف برنامه هستهای ایران تلاش خواهد کرد. وی دراین رابطه گفته است: «ما بایستی در درجه اول جلوی برنامههای اتمی ایران را بگیریم و افزوده است: ما داریم وفت ازدست می دهیم، این امرنخستین مأموریتم به عنوان رئیس دولت جدید خواهد بود».
خبرگزاری فارس: سرپرست شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی خوزستان از برگزاری گرامیداشت روز 9 دی در 60 منطقه و نقطه خوزستان خبر داد.
اهوازنوین:مسئول دفتر مدیرشرکت آبفا خوزستان: آب اهواز کاملا مطلوب و قابل شرب می باشد، این شما اهل رسانه هستید که افکار مردم را به این سمت و سو سوق میدهید که آب اهواز کیفیت مطلوب ندارد.
اختصاصی اهوازنوین:مردم اهواز در کنار رود کارون که چندسال است برای نوشیدن یک آب سالم آشامیدنی با مشکل مواجهند این روزها با معضلی جدید مواجه شده اند به گونهای که آب لوله کشی بخشی از این شهر و البته به خصوص در مناطق محروم، بوی تعفن و فاضلاب میدهد.مسئولان اداره آب و فاضلاب میگویند: آب اهواز مشکل بهداشتی ندارد، وآب آشامیدنی کاملا مطلوب است این در حالی است که اکثر قریب به اتفاق شهروندان از تصفیهکنندههای خانگی استفاده میکنند.
به گزارش اهواز نوین :به همین جهت تصمیم به تهیه گزارشی در خصوص گل آلود بودن آب اهواز مخصوصا پس از بارندگی گرفتیم ،فقط قبل از هر قضاوتی به سراغ صحبتهای مردم رفتیم و پس از آن با کارشناسان آب و بهداشت و اداره آب و فاضلاب صحبتی در این زمینه داشتیم. دیگر قضاوت با شماست که آیا آب اهواز آلوده هست یا نه؟ موضوع تهیه آب شرب سالم برای مردم خوزستان با وجود وعده های مختلف مسئولان همچنان یکی از معضلات زندگی مردم در اهواز است.
یکی از معضلاتی که اهوازیها و دیگر خوزستانیها با آن مواجهند، مسئله آلودگی آب شرب خصوصا پس از بارندگی است. پیش از وارد شدن به این بحث، لازم میدانیم تأکید کنیم که در اینجا قصد بزرگ نمایی این مشکل وجود ندارد . مقصود ما، تضییع حق و حقوق و نادیده گرفتن زحمات بیشائبه دست اندرکاران أمر، و به ویژه کارکنان زحمتکش شرکت آب و فاضلاب اهواز نیست. و تنها هدف این گزارش بیان حرف و دشواریهای مردم اهواز و خوزستان، در جهت تدیبر راه حل و رفع مشکلات موجود در آب آشامیدنی مردم است.
در پی تحقیقات انجام شده ، از مجموع شهرها و روستاهای استان، شهرهای اهواز، شوشتر، آبادان و خرمشهر در مجاورت رودخانه کارون، از مهمترین منابع آلودگی محسوب میشوند که در این بین، اهواز به عنوان مرکز استان، با توجه به داشتن بیشترین جمعیت شهری و افزایش رو به فزونی این جمعیت، بیشترین سهم آلودگی را وارد کارون میکند. از ۲۰۰ میلیون متر مربع آلودگی که وارد کارون میشود، ۱۰۰ میلیون متر مکعب آن متعلق به کلانشهر اهواز است که شامل فاضلابهای خانگی، شهری و بیمارستانی است و دارای ترکیبات بیماری زاست که به همراه حجم زیادی از آلاینده ها، بدون هیچ مانعی وارد کارون می شود.
واقعیت این است که آب اهواز و روستاهای آن، از نظر بو، طعم و مزه در وضعیت نرمال نیست و حتی بنا به گفته مسئولان مرکز بهداشت شرق اهواز ، کلر، به تنهایی برای از بین بردن برخی أنگلهای موجود در آب کافی نبوده و تا اندازه ای می توان به آب کلر زد. همه این صحبتها در حالی است که کارشناسان بهداشت بیان کردند که ما آزمایش های متعدد بر روی آب انجام می دهیم و تاکنون گزارشی مبنی بر شیوع بیماری بر اثر آب شرب نداشته ایم.اما این نکته هم قابل ذکر است که آب شرب اهواز آلوده نیست اما کیفیت آن درحد مطلوب هم نیست، ولی این امر مرتبا از سوی مسئولان مربوطه شرکت آبفا خوزستان تکذیب می شود. این مسئولان آبفا در مصاحبه های خود آب اهواز را قریب به صد درصد بهداشتی می دانند.
به هر روی، آب شرب مردم اهواز و خوزستان از کارون تهیه می شود. همان کارونی که پسابهای کارخانجات صنعتی در آن ریخته می شود. اما در این گزارش بحث آلودگی کارون تنها مطرح نیست بلکه بحث مورد توجه پاسخگویی مسئولان به مردم است در خصوص آبی که همه می گویند مطلوبیتی بالای 98 درصد دارد . ولی ما این 98درصد مطلوبیت را همراه با بوی فاضلاب و گل و لای فراوانی که در آب است ،همراه می بینیم!! به همین دلیل به سراغ خانواده هایی در چند منطقه اهواز رفتیم و از آنها در خصوص میزان رضایت آنها از آب آشامیدنی اهواز پرسیدیم.
- منطقه آخراسفالت: این خانواده شاکی از رنگ و بوی آب گفت آیا این آب بدون دستگاههای آب تصفیه کن در منازل به نظر خود کارشناسان آب به همین صورت قابل خوردن است؟گذشته ازاین رنگ گل آلود بودن آب لوله کشی در بعضی روزها به خصوص پس از بارندگی، بوی تعفن و فاضلاب می دهد.
- منطقه گلستان: ما وقتی لوله آب را باز می کنیم با آبی با بوی متعفن فاضلاب مواجه می شویم که نه تنها قابل شرب نیست که قابل مصرف نیست. ما در منزل آب تصفیه کن نداریم شاید کسی پول نداشته باشد این دستگاه را بخرد ما مجبوریم روزانه بشکه های 20 لیتری آب بخریم ؟، مردم اهواز نه امروز و چندروز بلکه چندسال سال است که به علت کیفیت پائین آب لوله کشی یا همان آشامیدنی مجبور هستند آب آشامیدنی خود را از فروشندگان آب تصفیه و البته برخی دیگر با استفاده از دستگاه تصفیه آب خانگی تامین کنند و این امر باعث شده شرایط برای مردم اهواز سخت شود. آیا مسولان اداره آب و فاضلاب خودشان هم از این آب بدون دستگاه آب تصفیه کن، می نوشند؟
- منطقه زیتون: من مادر کودک 2ساله ای هستم که حتی از شستشوی فرزندم توسط این آب با این رنگ گل آلود واقعا هراسانم.حتی از شستن لباسهای کودک خردسالم با این آب میترسم که کودک مریض شود.آخر آب با این رنگ و بو از نظر کدام کارشناس آبی میتواند تائید بشود. گذشته ازکیفیت بد آب ما خیلی از مواقع با قطعی آب مواجه هستیم.
آلودگی آب اهواز و تکذیب های مکرر
اما قبل از اینکه به سراغ کارشناسان آب برویم با شرکت آبفای اهواز تماس گرفتیم و در پی مکالمه تلفنی با یکی از مشاوررین و کارشناس این شرکت جهت تکمیل گزارش خود خواهان یک مصاحبه حضوری با مهندس براتی مدیر شرکت آبفای استان خوزستان شدیم. اما به مدت 2 هفته پس از تماس های مکرر و وعده های امروز و فردا به ما وقتی جهت مصاحبه ندادند.
***اما درپی همین تماس ها خبرنگار اهواز نوین از کارشناس این اداره پرسید که آیا آب اهواز آلوده است؟
***خبرنگار اهواز نوین:آیا این آبی که از انشعاب های شهری وارد انشعاب های آب خانگی مردم اهواز میشود هم فضا سازی ما اهل رسانه است؟ این را که همه به چشم خود می بینیم!!
وی در پاسخ گفت: که ما گزارشی مبنی بر گل آلود بودن آب را بجز در مناطقی که از انشعاب آب غیر مجاز استفاده می کنند نداشته ایم .مثلا در مناطق کوت عبدالله که در اخبار 20:30 گزارش شد ماموران ما جهت بررسی و سرکشی رفتند که متوجه شدیم که آنها انشعاب غیرمجاز کشیده اند.
در پاسخ آقای کیماسی باید گفت چون فقط آن منطقه گل آلود بودن آب را به خبر سراسری کشید رسیدگی و البته محکوم به غیرمجاز بودن انشعاب آب شد؟! مردم ساکن مناطق دیگر هم باید گزارش تهیه کنند تا باور کنید که آب مناطق دیگر هم آلوده و همراه با بوی متعفن می باشد؟ این حرفها واقعا جای بسی تامل دارد !!!
***خبرنگار اهواز نوین:ولی مردم ازمناطق مختلف اهواز از جمله آخراسفالت،کیان آباد،گلستان،زیتون و مرکزشهر.... گفتند که این آب شربی که پس از بارندگی از لوله های آب می آید واقعا گل آلود و بد بو می باشد . آیا بنظر شما همه آنهایی که تماس گرفتند از انشعاب غیر مجاز استفاده می کنند؟
وی در پاسخ اینگونه بیان کرد:میدانید مسئله اینجاست که مردم ما به دلیل استفاده از دستگاههای آب تصفیه کن در منزل ضائقه هایشان تغییر کرده و گرنه آب اهواز اصلا آلوده نیست.آب آلوده آبی است که کسی در پی مصرف آن آب ، بیمار شود چه بسا که ما تا الان گزارشی از بیماری از جهت استفاده از آب اهواز نداشتیم.
اما بهتر است از خود ایشان بپرسیم که آقایان محترم ما که با خودمان تعارف نداریم اگر واقعا همین آب به رنگ گل آشامیدنی است پس چرا خود شما هم در منزل دستگاه آب تصفیه کن دارید !!!
بله حرف های مسئولان اداره آبفا شاید تا حدودی درست باشد. اما گزارشی که تهیه شده چیزی جز سخنان مردم کلان شهر اهواز نبوده و نیست چه بسا که همه به خوبی می دانیم که : آب شرب مردم خوزستان بخصوص اهواز از کارون تهیه می شود، همان کارونی که پساب های کارخانجات صنعتی در آن ریخته می شود.
البته شاید ت سیستم صفیه خانه های فرسوده تنها مشکل موجود نباشد، آب تصفیه شده پس از خروج باید مسیر طولانی ای را از میان خطوط شبکه توزیع و انتقال فرسوده و پر از شکستگی آب به خصوص در هسته مرکزی شهر اهواز ،طی کرده و با گل و لای و نیز آلاینده های موجود در مسیر مخلوط می شود . اما مدیران گذشته آبفا «فرسودگی شبکه آب» را بهانه قرار دادند تا کیفیت پائین آب اهواز را توجیه کنند و از آن به عنوان یک بهانه برای گریز از «انکار آلودگی آب» نگاه می کنند.
والبته گذشته از آلوده بودن آب که نه ، بهتر است بگوییم گل آلود بودن آب ، افت فشار آب در سال های اخیر (وجود پمپ آب در اکثر منازل اهواز گواه صحت حرف ما می باشد) هم از دیگر معضلات می باشد. هر روز فشار آب ضعیف تر می شود و گاهی در برخی مناطق آب نیمه شب به بعد قطع می شود. مثلا در بعضی مناطق اهواز مخصوصا در روزهای تعطیل مثل جمعه حتی با وجود پمپ فشار آب آنقدر ضعیف است که وجود پمپ آب در منزل هم پاسخگو نیست.
شاید مدیران آبفای اهواز نمی خواهند بپذیرند که آبی که وارد شبکه خانگی شهروندان اهوازی می شود ، قابل شرب نیست. آب اهواز از نظر بو ، طعم و مزه در وضعیت نرمال نیست و این مساله باعث شده که بازار خرید دستگاه های تصفیه خانگی هرروز داغتر از قبل شود.
به گزارش خبرنگار اهواز نوین به جهت اینکه قضاوت یک طرفه صورت نگرفته باشد مصاحبه ای با آقای دکتر روزدار یکی از کارشناسان در زمینه آب و کیفیت آب انجام دادیم:
خبرنگار اهواز نوین: آقای دکتر به نظر شما آب اهواز از هر جهت مطلوب است؟
دکتر روزدار: قبل از قضاوت در باره آلودگی یا عدم آلودگی آب، بهتر است تعریف علمی آلودگی آب را بدانیم منظوراز آلودگی آب، آلودگی شیمیایی، میکروبی و آلودگی با مواد زاید آب دریاچه ها، رودخانه ها، اقیانوس ها و آبهای زیرزمینی است. هنگامی که آلودگی ها به طور مستقیم یا غیر مستقیم بدون تصفیه از مواد ترکیبی مضر در آبها تخلیه می شوند، آلودگی آبها آلوده میشوند. آلودگی آبها بر گیاهان و ارگانیستم های زنده ای درون این آبها اثر میگذارند. البته میزان آبهای شرب موجود در سطح کره زمین بسیار کم می باشد. آبها یک سری ویژگی ها و خاصیت هایی دارند از جمله ویژگی های فیزیکی،شیمیایی ،بیولوژیکی .که بهرحال هرکدام از پارامترها باعث می شود یه شرایط خاص برای آب ایجاد می کند.نکته مهمتر این است که آبها می توانند تحت عوامل آلوده کننده متعدد محیطی قرار بگیرند.که این عوامل محیطی آلوده کننده شامل:فاضلاب های شهری ،فاضلاب های صنعتی و کشاورزی هستند و گاهی مواقع هم یک شرایط خاصی ایجاد می شود که میزان آلودگی بالا می رود.یعنی عوامل محیطی باران و سیل و شرایط مشابه
به دلیل اینکه آب شامل دو دسته آبهای سطحی و آبهای زیرزمینی است و طبیعتا آبهای سطحی از آبهای زیرزمینی بیشتر می باشد.اما در خصوص آب اهواز:حالا در خصوص آب یک سری فرآیندهایی را پشت سر می گذارد تا اینکه قابل مصرف شود که این فرآیند ها شامل هوادهی، گندزدایی،تصفیه سازی،کلرزنی،ذخیره سازی.......می باشد که توی آبهایی که معمولا ما مصرف می کنیم هم چنین فرآیندهای دیگری هم بهش اضافه میشه به طور مثال کلرزنی ،ته نشینی و....اما 2یا3 فرآیند هستند که جزفرآیندهای اولیه آب هستند.
1.فرآیند آب گیری:فرآیندی است که آب آشامیدنی را جدا می کنیم برای تصفیه و مصرف.اگر آن میزانی که ما آب می گیریم اگر رودخانه آب صاف و مناسبی داشته باشد خوب حتما آبگیری ما یک آب مناسب و خوب استاما امکان دارد ما با یک سری شرایط خاص روبرو شویم مانند آلودگی شدید آب همراه با گل و لای و فاضلاب که تو رودخانه به وفور و با چشم دیده می شود
2.فرایند آشغالگیری :اما باید این رو در نظر داشته باشیم که اگر در مرحله اول با آب بدی روبرو بشویم مرحله اول با آب بدی روبرو بشویم مرحله آشغال گیری قطعا یکم سخت تر خواهد شد چون یه خاصیت فیزیکی داریم که آشغال های بزرگ است که باید آن را هم از آب جدا کنیم.
3.فرآیند تصفیه شیمیایی مقدماتی ، ته نشینی ،هوادهی و جدا کردن عوامل و کلردهی و سختی گیری از آب که شامل:جداسازی املاح سنگین از آب است.والبته بعد از اون هم فیلیتراسیون و کلر زنی و گندزدایی و تصفیه هم وجود دارد خوب حالا شما همه این فرآیند هارو که گفته شد را در نظر داشته باشید این فرآیند اگر زمان مناسب داشته باشد ما می توانیم همه این مراحل را با شرایط خوب و مطلوب انجام بدهیم و نتیجه آن میشود آب مطلوب اما زمانی که زمان کم میشود به عبارتی آلودگی آنقدر بالا می رود که ما فرصت کمی برای طی این مراحل داریم و قطعا یک مقدار از شرایط آب متغییر خواهد شد.اما این شرایط آب یک استانداردی دارد به اسم زنج بر فرض آب دارای رنج 1تا 10 همش قابل مصرف و شرب می باشد ولی آب رنج 1 دارای کیفیت تصفیه بهتر و بالاتری نسبت به 10 است اما هردو قابل استفاده می باشند.مثلا کلرزنی از0.7 تا1.5 میلی گرم در لیتر است. مثلا زمانی که در منبع اصلی آب کلر زنی انجام می شود 1.5 میلی گرم است می رود جلوتر امکان دارد این کلر آب کاهش پیدا کند و به 0.7 برسد پس هنوز هم قابل استفاده است.کلر زنی آب همینطور است وقتی توی آب یک عدد است وقتی به انشعابات آب سطح شهر پخش شود کیفیت کلر پایین بیاد اما هنوز قابل قبول است و قابل مصرف.یعنی نمونه برداری صورت میگیرد اگر مثلا اگر آب رسیده به زیتون میزان کلرش کاهش یافته باشد خودبخود مجبورند که در انشعابات آن منطقه کلرزنی هم اضافه کنند.برهمین اساس چون مردم رنج را در نظر نمی گیرند می گویند آب آلوده است.اگر یک عدد در نظر گرفته بشود قطعا آن چیزی که مردم می گویند خارج از ذهن نیست اما وقتی رنج عددی مطرح بشود یک مقدار باید با دیدگاه قوی تر و بازتری نگاه کنند. البته آب جهت تصفیه مراحل طولانی دیگری راهم طی می کند که اکنون جهت مطرح کردن زمان بسیار میخواهد که از حوصله خوانندگان خارج است.
اهواز نوین: دلیل تشدید آلودگی آب در هنگام بارندگی چیست؟
جریان انتقال آب از رودخانهها، گل و لای وارد حوضچهها شده و مدتی در این حوضچهها تهنشین میشوند، اما در زمان بارندگی با آب ترکیب شده و مشکلاتی را در فرایند تصفیه بهوجود میآورد.
از سوی دیگر تصفیهخانههای اهواز جوابگوی جمعیت حدود بالای 1.5 میلیونی نیست؛ زمانی که این تصفیهخانهها احداث شد، جمعیت اهواز فقط 4 هزار نفر بود، اما حالا با وجود گذشت چندین سال و افزایش چند برابری جمعیت، تصفیهخانههای کلان شهر اهواز هنوز همان تعداد است و حتی نسبت به سالهای گذشته فرسودهتر شدهاند همچنین شبکه انتقال آب به مناطق اهواز نیز فرسوده است و مشکلاتی را در انتقال آب برای مصرف ایجاد کرده است.
خبرنگار اهواز نوین: چرا باید آب شرب با بو همراه باشد؟
دکتر روزدار: یکی از مراحلی که باعث می شود آلودگی آب کم بشود بحث آلودگی آب است ،هوادهی به آب باعث میشود که گازهایی که درون آب هستند مانند گازهای فاضلابها،سولفید هیدروژن یا بوی بد که مردم می گویند این هوا دهی میزان بوی بد آب را بر طرف می کند.نمیشه کیفیت آب را زیر سوال برد بنده از لحاظ علمی مطرح می کنم و تصمیمی گیری را به عهده مسئولین محترم می گذارم که بحث مدیریتی برعهده مسئولین است.
بحث هوادهی گازهای بد آب را شامل دی اکسید کربن و سولفید هیدروژن آب را کم می کند و آبی را ایجاد می کند که از لحاظ بو فاقد بوی نا مطبوع هستند قطعا اگر این مرحله دچار بحران شود آب با بدبویی همراه می شود.
حالا شما تصور کنید که یک یا چند مرحله ازین مراحل تصفیه به دلیل بارش فراوان باران و گل آلود بودن آب کارون و کاهش زمان موردنیاز جهت تصفیه و آبرسانی سریعتر به مردم و ونداشتن قطعی آب انجام شود ،ممکن است مراحلی چون هوادهی حذف یا زمان کمتر اختصاص یابد. خوب مشخص است که کیفیت فدای کمیت خواهد شد. و آب گاهی مواقع با بو همراه می شود.
راهکار شما در جهت بهبود وضعیت آب شرب مردم چیست؟
وی پاسخ داد: به اعتقاد کارشناسان تنها راه جلوگیری از بروز این مشکلات استفاده از دستگاههای تصفیه آب جدید است، زیرا تصفیهخانههای اهواز خیلی قدیمی هستند و بیش از 44 سال قدمت دارند و به همین دلیل در زمان بارندگی، آب گلآلود میشود. برای حل این مشکل شرکت آب و فاضلاب استان باید قسمت به قسمت این شبکه را از زمین خارج و شبکههای جدیدی را جایگزین آن کنند و بهطور کلی باید سیستم و تکنولوژی تصفیهخانهها و شبکه انتقال آب کاملا تغییر کند؛ البته انجام این کار به چندین سال زمان نیاز دارد.
البته این امیدواری وجود دارد که با احداث مدرن ترین تصفیه خانه خاورمیانه در اهواز ، پایانی باشد بر شکایتهای مکرر شهروندان از آب آشامیدنی این شهر و این که بالاخره روزی دستگاه های تصفیه خانگی از منازل شهروندان اهوازی برچیده شده و مردم از آبی گوارا بهره مند شوند.
سازمان بازرسی دستور تخلیه سد گتوند را صادر کرد / هشدار به وزارت جهاد کشاورزی ! |
. |
دهقان نیوز / در ماههای اخیر مطالب فراوانی در رسانه ها درباره خطرات مربوط به آبگیری سد گتوند که ناشی از حل شدن توده بزرگ نمکی موجود در دریاچه سد در آب کارون بود منتشر شده است و همواره پاسخ قانع کننده ای از سوی دست اندرکاران سد گتوند ارائه نشد. موضوعی که پیش بینی می شد صدمات جبران ناپذیری را به کشاورزی و آبادانی منطقه وارد کند تا اینکه جدیدا از سوی سازمان بازرسی کل کشور اعلام می شود که باید سد گتوند تخلیه شود. وزیر نیرو هم چندی پیش در اظهار نظری اعلام کرده بود سد گتوند در جایی قرار دارد که همه می توانند به خوبی آنرا مشاهده کنند و از اینرو ضرورتی برای مخفی کاری درباره آن وجود ندارد. رئیس سازمان بازرسی کل کشور با تأیید نگرانی کارشناسان مستقل درباره مشکلات محیط زیستی سد گتوند، از ابلاغ تصمیم قوه قضائیه برای تخلیه سد گتوند خبر داد.
|