روسیه اس-400 را در اختیار ایران قرار میدهد
یک پایگاه خبری-تحلیل صهیونیستی مدعی شد که روسیه در قرار نظامی جدید با ایران سامانه ضد موشکی اس-400 را در اختیار ایران قرار میدهد و همچنین به مصر، سوریه و حزب الله نیز اس-300 میدهد.
به گزارش فارس، پایگاه خبری-تحلیلی دبکافایل مدعی شد که روسیه در قرار نظامی جدید با ایران سامانه ضد موشکی اس-400 را در اختیار ایران قرار میدهد و همچنین به مصر، سوریه و حزب الله نیز اس-300 میدهد.
دبکا فایل با اشاره به اینکه مشکلات مالی در روسیه مسکو را برای انتخاب مشتریهای جدید سامانه موشکی اس-300 و سامانه به مراتب پیشرفتهتر اس-400 محدود کرده تاکید کرد که روسها آمادهاند تا اس- 300 را این بار نه به ایران بلکه به مصر، سوریه و حتی حزب الله نیز بفروشند.
این پایگاه خبری نزدیک به نهادهای امنیتی رژیم صهیونیستی در ادامه گزارش خود با اشاره به توافق اخیر میان وزرای دفاع ایران و روسیه در تهران تاکید کرد که دو طرف اعلام کردند که مسئله اس-300 حل شده است.
بنابراین گزارش، ایران و روسیه از سال 2007 درباره موشکهای اس-300 که یک سامانه پیشرفته ضد هوایی بود زمانی اختلاف کردند که مسکو با وجود دریافت 800 میلیون دلار پول از ایران حاضر به تحویل سامانه اس-300 به ایران تحت فشار آمریکا و اسرائیل نشد.
تحلیلگران آگاه در این باره به دبکا گفتهاند که در صورت برخورداری ایران از سامانه اس-400 مذاکره کنندگان ایرانی در مذاکرات با 6 قدرت جهانی را تقویت میکند.
دبکا در ادامه میافزاید: امروز ایران و روسیه تحت تحریمهای غرب و تمایل مشترک برای کمک به یکدیگر برای ممانعت از دخالت نظامی آمریکا در خاورمیانه دارند.باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا درحال هدایت اروپا برای عدم خریداری تسلیحات از روسیه برای تنبیه ولادیمیر پوتین بخاطر اقداماتش در اوکراین و کریمه است.
این پایگاه خبری در ادامه با اشاره به مشکلات ناشی از تحریمها برای روسیه تاکید میکند که مصر هم با استفاده از کمکهای مالی عربستان سعودی قراردادی 3.5 میلیارد دلاری تسلیحاتی با روسیه به امضا رسانده است و این درحالی است که بازار تسلیحات مصر به صنایع نظامی آمریکا نزدیک است.
گزارش جدید آمانو کاهش ذخایر اورانیوم ایران را تایید کرد
قیمت یک ربع پیاده روی با کری مشخص شد؛ نابودی حدود 7 هزار کلیوگرم اورانیوم زیر 5 درصد
کمیل نقی پور – رجانیوز: در حالی جنگ زرگری دولت آمریکا و کنگره برای تحریم بیشتر ایران موضوع هسته ای را تحت الشعاع خود قرار داده، گزارش جدید آمانو نشان میدهد که به یک باره و بدون دریافت هیچ گونه ما به ازایی، طرف ایرانی بیش از 2700 کیلوگرم از اورانیوم 5 درصد خود را به اکسید تبدیل کرده است.
به گزارش رجانیوز، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی در گزارش ماهانه خود که شامگاه سه شنبه منتشر شده، آورده است که ایران 2 هزار و 720 کیلوگرم اورانیوم UF6 با غنای تا سطح 5 درصد را به پروسه تبدیل در کارخانه پودر U02 به منظور تبدیل به اکسید اورانیوم تزریق کرده است. (متن کامل گزارش آمانو)
به این ترتیب ذخایر اورانیوم غنی شده 5 درصد ایران از 8 هزار و 475 کیلوگرم به 5 هزار 755 کیلوگرمتقلیل پیدا کرده است. مدیرکل آژانس انرژی اتمی، در گزارش خرداد 93 (می 2014) مقدار ذخایر اورانیوم 5 درصد ایران 8 هزار و 475 کیلوگرم عنوان کرده بود.
"تایید کاهش ذخایر اورانیوم غنی شده ایران"، در حالی است که محمد جواد ظریف پس از قدم زدن 15 دقیقه ای با جان کری در شهر ژنو هنگامی که با انتقاداتی در داخل روبرو شد تاکید کرد که در جریان مذاکرات هسته ای از حقوق هسته ای ملت ایران دفاع کرده است و در جریان پیاده روی با کری نیز مذاکرات ادامه داشته است.
با این حال روند تبدیل ذخایر اورانیوم 5 درصد ایران خرداد ماه سال 1393 یعنی زمانی که مذاکرات گام نهایی جدی شده بود، آغاز شده است.
آمانو شهریورماه 1393 در گزارش فصلی خود آورده بود که ایران حدفاصل خردادماه تا شهریورماه 1393، 710 کیلوگرم اورانیوم 5 درصد خود را تبدیل به اکسید کرده است.
این روند تا به امروز ادامه پیدا کرده و در نهایت آمانو گزارش داده که پس از فریز شدن غنی سازی اورانیوم 5 درصد ایران (در نتیجه توافق ژنو در سال 1392)، نه تنها ایران بنابر تعهد خود بر ذخایر اورانیوم 5 درصد نیافزوده بلکه تاکنون 2720 کیلوگرم اورانیوم 5 درصد را نیز تبدیل به اکسید کرده است.
به بیان دیگر اقدام عجیب ایران در کاهش ذخایر فعلی اورانیوم 5 درصد، گزاره ای است که فراتر از تعهدات ایران در توافق ژنو به حساب می آید.
در توافق ژنو درباره اورانیوم 5 درصد ایران آمده است:
هنگامیکه خط تبدیل UF6 غنی شده تا 5 درصد به UO2 آماده گردید، ایران تصمیم گرفته است مواد UF6جدیداً غنی شده تا سطح 5 درصد طی دوره شش ماهه را به اکسید تبدیل کند، همان گونه که در برنامه عملیاتی کردن تأسیسات تبدیل، به آژانس بین المللی انرژی اتمی اعلام کرده است.
در واقع ایران در برنامه مشترک اقدام متعهد شده بود از زمان اجرای توافق ژنو، مقدار اورانیوم جدید 5 درصدی که تولید می کند را به اکسید تبدیل کند، نه آنکه اورانیوم های 5 درصدی که پیش از توافق، تولید و ذخیره شده بود را نیز از اکسید کند.
این امتیاز ایران در توافق ژنو برای غرب امتیاز بزرگی به حساب می آمد چرا که با اکسید کردن اورانیوم 5 درصد جدید ایران، ذخایر آن افزایش پیدا نمی کند و این یعنی اینکه ظرفیت ایران برای تولید اورانیوم 20 درصد محدود باقی می ماند. چرا که برای تولید 500 کیلوگرم اورانیوم20درصد (حداقل اروانیوم مورد نیاز برایbreack out – قابلیت فرار هسته ای) 5 تن اورانیوم 5 درصد نیاز است.
به همین دلیل است که مقامات غربی به منظور دور نگه داشتن ایران از قابلیت تولید اورانیوم 20 درصد، علاوه بر همراه کردن تیم مذاکره کننده ایرانی برای توقف فرآیند تولید 20 درصد، توانستند امتیاز اکسید کردن اورانیوم های 5 درصد جدیدا تولید شده را بگیرند و در گام نهایی به دنبال آن هستند این ذخایر را به 2 هزار کیلوگرم کاهش دهند تا ایران به صورت جدی از فرآیند تولید اورانیوم 20 درصد دور بیافتد.
حال آنکه طرف ایرانی بدون اعلام رسمی خود ذخایر اورانیوم غنی شده را کاهش می دهد به گونه ای که ذخیره اورانیوم 5 درصد ایران همانگونه که ذکر شد، هم اکنون به 5 هزار و 755 کیلوگرم رسیده است.
علاوه بر این در گزارش آمانو آمده است که «ایران 4118 کیلوگرم از هگزافلوراید 235 دارای غنای 2 درصدی خود را به اورانیوم طبیعی تبدیل کرده است.»
بنابراین ایران از زمان اجرای توافق ژنو 2720 کیلوگرم اورانیوم 5 درصد و 4118 اورانیوم 2 درصد خود را فراتر از تعهدات توافق ژنو تبدیل به اکسید و یا اورانیوم طبیعی کرده است.
این یعنی آنکه از امضای توافق ژنو تا کنون حدود 7 تن از ذخایر اورانیوم 5 درصد و زیر 5درصد ایران از بین رفته است.
در ازای گام های «فراتوافقی» طرف ایرانی و نابودی زحمات دانشمندان هسته ای ، طرف مقابل نه آنکه به تعهدات برنامه مشترک اقدام عمل می کند بلکه سطح چالش را به این جا رسانده که اگر ایران خواسته های آمریکا را نپذیرد با تحریم هایی مواجه می شود که حتی به گفته رئیس جمهور آمریکا برخلاف توافق ژنو است.
پاسخ کارشناسان به شبهه دروغین «سرطانزا بودن پارازیت»؛
علت اصرار ابتکار بر «دروغ پارازیتی» چیست؟/ وزیر بهداشت: هیچ مستند علمی برای اثبات سرطانزا بودن پارازیت وجود ندارد
گروه اجتماعی - رجانیوز: «سیاسیکاری در سازمان تخصصی محیط زیست» جزو بدیهیترین تبعاتی بود که انتصاب معصومه ابتکار به عنوان رئیس این سازمان به دنبال داشت؛ هشداری که به دلیل سابقه نامناسب سیاسی وی به شخص رئیسجمهور نیز داده شد اما توجهی به آن نشد تا اکنون شاهد بالا گرفتن اعتراضات به تغییر کاربری این سازمان حرفهای به یک حزب سیاسی باشیم.
به گزارش رجانیوز، مدتهاست که تمام تلاش رئیس سازمان حفاظت از محیط زیست روی یک مساله متمرکز شده است: خطرناک بودن امواج پارازیت.
«امواج رادیوجمر» عبارت از هرگونه مداخله درونی یا بیرونی در فرآیند ارتباطات است. به زبان خیلی ساده، پارازیت موج الکترومغناطیسی است از جنس همان امواج ماهوارهای. این امواج مضر است یا خیر؟
پاسخ به یک شبهه دروغین
بالاترین مقام بهداشت و درمان کشور که همچنان هم طبابت جزو اولویتهای اوست، میگوید این امواج ضرر ندارد. دکتر «سیدحسن قاضیزادههاشمی»، وزیر بهداشت در این باره گفت: مستنداتی برای سرطانزا بودن پارازیتها وجود ندارد.
وی ادامه داد: برای این موضوع مستندات علمی وجود ندارد که بدانیم باعث سرطان میشود.
قاضیزادههاشمی خاطرنشان کرد: برای این نوع پارازیتها باید بررسی کارشناسانه صورت گیرد و اکنون نمیشود واضح اعلام نظر کرد پارازیتها آسیبرسان است. از سوی دیگر طی بررسیهای انجامشده مشخص شده است این امواج مضر نیست.
دکتر «رضا تقیپور» وزیر اسبق ارتباطات در این باره به خبرنگار «وطن امروز» گفت: متولی پارازیت مخابرات است.
وی ادامه داد: ارسال رادیوجمر چنانچه براساس استانداردها باشد، همانند سیگنال مخابرات است و مشکلی ندارد.
سخنگوی شورای شهر تهران بار دیگر تاکید کرد: چنانچه سطح پارازیتها نیز همانند سایر سیگنالهای مخابراتی باشد و نظارت و کنترل بر آن وجود داشته باشد، مشکلی نیست.
گزارش پارازیت در جلسهای که نمایندگان ۷ دستگاه مربوط از جمله وزارت بهداشت، سازمان محیط زیست، وزارت دفاع و سایر دستگاههای ذیربط حضور داشتند بررسی شد و مشخص شد امواج پارازیت مضر نیست.
مجتبی شاکری، عضو شورای اسلامی شهر تهران در این باره به خبرنگار «وطن امروز» گفت: طی بررسیهای انجامشده این امواج مضر نیست.
وی ادامه داد: رسانههای بیگانه در حال بزرگنمایی این موضوع هستند و میخواهند انتشار تصاویر مستهجن را تسهیل کنند.
عضو شورای شهر اضافه کرد: این بزرگنمایی صورت گرفته برای این است که ایران مانع اقدامات غیراخلاقی آنها شده و بیگانگان بشدت از این امر ناراحت هستند؛ از این رو هرازگاهی به این دروغ که پارازیت مضر است، میپردازند.
خانم ابتکار؛ این بازی را تمام کنید
براساس این گزارش، در برخی موارد عدهای به دلیل مشکلات شخصی که با ارگان و سازمانی دارند این موضوعات را مطرح میکنند که این امواج سرطانزاست در صورتی که این ادعا ثابت نشده و فقط در حد همان ادعا باقی مانده است.
این صحبتها فقط باعث تشویش اذهان عمومی میشود و به مردم استرس وارد میکند. مسؤولان وزارت بهداشت بارها تاکید کردهاند این امواج سرطانزا نیست و مردم اصلا نگران نباشند.
معلوم نیست چرا رئیس سازمان حفاظت محیط زیست مدعی است این امواج مضر است. این خانم زمانی که در شورای شهر هم بود درباره این امواج صحبت میکرد ولی ثابت نشد و باز هم در حد ادعا باقی ماند. متاسفانه برخی مسؤولان جو را متشنج میکنند و نمیگذارند مردم با آرامش زندگی کنند.
براساس این گزارش، چندین بار عوارض پارازیت بررسی شده و ادعاهای مبنی بر سرطانزا بودن آن، هرگز اثبات نشده و فقط در حد یک ادعای کذب و بیاساس باقی مانده است.
خانم رئیس محیط زیست به جای توجه به شایعات بیاساس بهتر است به موضوع آلودگی هوا که جان مردم را نشانه گرفته، بپردازد.
براساس آمار وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، سالانه ۴ هزار نفر در تهران بر اثر آلودگی هوا جان خود را از دست میدهند.
محیط زیست برای کاهش آلودگی هوا مدعی شد بنزینی با استاندارد یورو ۴ وارد خواهد شد ولی این بنزینها هم قلابی از کار درآمد و روز به روز هوای تهران بحرانیتر میشود.
دکتر محمدحسین قربانی، سخنگوی کمیسیون بهداشت مجلس هم تاکید میکند: سرطان ربطی به پارازیت ندارد.
البته یکی از مسائلی که مشکلات تنفسی، بیماریهای ریوی و سرطان را ایجاد میکند، آلودگی هواست. در کلانشهرها به علت تراکم بالای جمعیت، مصرف بیرویه سوخت، غیراستاندارد بودن و پرمصرف بودن خودروها آلودگی مشکلآفرین شده است ضمن اینکه ذرات معلق و ریزگردها نیز میتواند در سرطان موثر باشد. اما پارازیت پدیده جدیدی نیست. این پدیده قدمتی حدوداً ۷۰ ساله دارد. اما هر زمان که رسانههای خارجی سوژه کم میآورند خبرهای کذب قدیمی را رو میکنند تا بین مردم نگرانی ایجاد کنند. طی جنگ سرد اتحاد جماهیر شوروی سابق و بلوک شرق روی برنامههای رادیویی رسانههای غربی پارازیت ارسال میکردند. در آمریکای لاتین نیز بر برخی رادیوهای کمونیستی توسط سیا پارازیت ارسال میشد. بریتانیا نیز روی برخی رادیوهای مصر (در دوره بحران کانال سوئز) و یونان (پیش از استقلال قبرس) پارازیت میفرستاد. در دوران پس از جنگ جهانی هم برخی کشورها مثل کوبا، کرهشمالی، کرهجنوبی، کشورهای غرب آسیا و شمال آفریقا، پاکستان، اتیوپی و ویتنام از پارازیت استفاده کردهاند. جالب است در این کشورها رادیوجمر ضرر نداشته ولی حال که به ایران رسید تمام امواج مضر و سرطانزاست، چرا که ایران جلوی اهداف شوم و پلید آنها را گرفته و نگذاشته آنها به مقاصد غیراخلاقی و غیرانسانی خود برسند.
ابوالفضل قناعتی، عضو شورای اسلامی شهر تهران به سفر اخیر خود به چین اشاره کرد و به خبرنگار «وطنامروز» گفت: در چین خواستم از وایبر استفاده کنم، دیدم فیلتر است.
وی ادامه داد: چین با یکمیلیارد و ۳۰۰ میلیون نفر جمعیت سیستم فیلترینگ دارد.
پافشاری ابتکار بر دروغ پارازیتی
براساس این گزارش، رئیس سازمان محیط زیست چندی پیش، از بررسی موضوع مقابله با پارازیتها در هیات وزیران خبر داد و گفت: در این رابطه جلساتی با مسؤولان و کارشناسان در ارتباط با امواج و پارازیتها داشتهایم و همچنان پیگیریها تا حصول نتیجه ادامه خواهد داشت.
ابتکار با بیان اینکه بررسی موضوع امواج و پارازیتها در وزارت ارتباطات با ابهاماتی چون چگونگی اندازهگیری، منابع، آثار و عوارض آن و بحث درباره ابعاد مختلف موضوع همراه است، افزود: تا زمانی که ابهامات این موضوع مشخص نشود، نمیتوان گامی در راستای مقابله با پارازیتها برداشت.
در پاسخ به ادعای ابتکار، دکتر «محمداسماعیل اکبری» رئیس مرکز تحقیقات سرطان کشور، با تحقیقات و پژوهشهای گسترده علمی، موضوع سرطانزا بودن پارازیتهای ماهوارهای را رد کرد.
وی اظهار داشت: برخی در هر محفلی مینشینند، جمله پارازیت بر سلامت مردم اثر سوء میگذارد را مطرح میکنند ولی هیچ یک از اینها بر پایه یک طرح تحقیقاتی و علمی نبوده است و فقط یک ادعای غیرعلمی است.
وی درباره جزئیات طرح تحقیقاتی خود گفت: این طرح با کمک دانشگاه صنعتی امیرکبیر و دانشگاه صنعتی اصفهان آغاز شد که در ابتدا رابطه امواج الکترونیکی و رادیویی را روی بدن سنجیدیم.
به گفته رئیس مرکز تحقیقات سرطان کشور، در این طرح سلولهای سرطانی در محیط آزمایشگاهی کشت داده شد و با تکثیر آنها امواج الکترومغناطیس را روی آن تاباندیم.
وی گفت: از طرفی سلول سالم را کشت داده و دوباره امواج الکترومغناطیس به آن تابانده شد تا بفهمیم این امواج چه تأثیر مثبت یا مخربی را روی سلول میگذارد.
دکتر اکبری بیان کرد: این تحقیق از مرحله سطح سلولی وارد سطح حیوانی شد و ۲۰ موش را در محیط آزمایشگاه به سرطان مبتلا کردیم و در نهایت مشخص شد جریان الکتریکی در محیط برای انسان مفید است البته تئوری معتقد است استفاده از جریان الکتریکی بیش از حد استاندارد برای افراد مضر است.
وی با اشاره به اینکه انسان طی روز بهطور مداوم در حال اشعه دیدن است، تأکید کرد: حتی یک بار پرواز با هواپیما ۱۰۰ برابر یک دستگاه رادیولوژی به بدن اشعه میرساند و اگر اشعه بهطور ممتد و ثابت به یک فرد تابیده شود، شاید در طولانیمدت مشکلآفرین باشد ولی امواجی که اکنون برای خنثیسازی امواج ماهوارهای استفاده میشود، چون در حد استاندارد است، مشکلآفرین نیست.
پس از مدتها تشویش اذهان عمومی همان کمیتهای که دولت مامور بررسی تاثیرات پارازیت کرده بود رای بر بیضرر بودن آن داده است.
آیا معصومه ابتکار اکنون حاضر به عذرخواهی خواهد بود؟
وحشت از انصارالله و مرگ ملک عبدالله دو بحران پیش روی آل سعود
خنثی سازی توطئه عربستان و آمریکا برای پیاده سازی سناریو «موصل» در استان مارب یمن/ احتمال تشکیل شورای نظامی به ریاست وزیر دفاع برای پیشبرد امور
گروه بین الملل- رجانیوز: در حالی که وضعیت جسمانی ملک عبدالله همچنان در هاله ای از ابهام قرار دارد حکومت آل سعود با بحران دیگری مواجه شده است، قدرت گرفتن انصارالله در کشور همسایه جنوبی.
به گزارش رجانیوز، شاهزادگان و مقامات سعودی که در حال چانه زنی برای یافتن جایگزین ملک عبدالله هستند، بر روی تحولات همسایه جنوبی خود یعنی یمن هم توجه دارند یعنی کشوری که جنبش انصارالله با حمایت قاطبه مردم عبدربه منصور هادی، از وابستگان به عربستان و آمریکا را کنار زده اند.
اما تحولات یمن که به کناره گیری منصور هادی منجر شد، از کجا شروع شده است؟
برای پاسخ به این سئوال باید به طرح عربستان برای تقسیم یمن به 6 ایالت اشاره کرد.
این تقسیم بندی در حالی صورت گرفت که همه ساکنان یمن از حق خودمختاری و تسلط بر تنگه باب المندب برخوردار شده اند در حالی که شیعیان حوثی یمن هیچ گونه حقی در این تقسیم بندی نداشته و در طرح ارائه شده کاملا نادیده گرفته شده اند.
با مخالفت های صورت گرفته، طرح دیگری نیز مطرح شد که انصار الله، حزب سوسیالیست یمن و چندین گروه سیاسی دیگر آن را برگزیدهاند، بر اساس این طرح کشور به دو اقلیم جنوبی و شمالی تقسیم میشود، زیرا تقسیم بندی یمن به چندین اقلیم در حقیقت تضعیف کشور و تبدیل آن به لقمهای آسان برای عربستان است.
با این حال عربستان سعودی و آمریکا طرحی مبنی بر تحویل استان " مأرب " به تشکیلات تروریستی القاعده مدنظر گرفتند و قصد داشتند با کمک "عبدربه هادی منصور" و رئیس دفتر او این استان را به القاعده واگذار کنند، همان طور که استان موصل عراق به داعش واگذار شد.
در واقع زیر نظر رئیس جمهور یمن و با مدیریت رئیس دفتر او قرار بود در آینده ای نزدیک القاعده یمن به استان مارب حمله کرده و این استان را از کنترل ارتش و دولت خارج کند و حتی در صورت برکناری رئیس جمهور و تعویض دولت نیز این استان خودمختاری خود را حفظ کند.
"استان مأرب استانی سرشار از منابع انرژی، برق، گاز و نفت است و عناصر القاعده از استان های مختلف یمن دراین استان جمع شده اند و درنتیجه حضور این عناصر ، نیروهای ارتش و امنیتی یمن قادر به عمل به نقش خود در اجرای توافق صلح و همکاری نیستند چرا که مسئولان و فرمانده کل نیروهای مسلح یعنی منصور هادی اجازه دخالت را به ارتش نمی دهد.
در همین حال یک مقام انصارالله به العالم گفت: حدود ده روز پیش، اسلحه و مهمات وابسته به تشکیلات القاعده از یکی از گردان های نظامی با نظارت هادی رئیس جمهوری تحویل گرفته شد و عربستان سعودی ، 500 میلیون دلار برای حمایت از القاعده در استان مأرب دراختیار هادی قرار گرفت و عبدالملک حوثی رهبر گروه حوثی درباره این موضوع هشدار داد.
در واقع عربستان با افزایش قدرت القاعده به دنبال آن است که جنیش انصارالله را به وسیله القاعده تضعیف کند تا انصارالله هم در عرصه سیاسی و هم در عرصه نظامی تضعیف شود.
پس از افشای این طرح از سوی حوثی و به دست آمدن اسنادی درباره رابطه رئیس جمهور یمن و رئیس دفتر وی برای به نتیجه رساندن این پروژه ، جنبش انصارالله، احمد عوض بن مبارک رئیس دفتر رئیس جمهور یمن را بازداشت کرد.
جنبش انصارالله سپس در بیانیه ای اعلام کرد: اقدام کمیتههای مردمی در بازداشت "احمد عوض بن مبارک" یمن گامی ضروری بوده تا راه بهروی هرگونه کودتا علیه توافق صلح و مشارکت ملی بسته شود.
پس از این اقدام اعضای القاعده و گارد ریاست جمهوری یمن دور جدید حملات خود را به مواضع انصارالله آغاز کردند. در نتیجه این درگیریها کاخ ریاست جمهوری یمن به محاصره نیروهای دفاع مردمی وابسته به انصارالله درآمد.
امروز نیز منابع یمنی از بازگشت آرامش به اطراف منزل رئیسجمهور و متوقف شدن درگیریها در این منطقه خبر دادند. براساس برخی اخبار منتشره نیز قرار است یک شورای نظامی به رهبری محمود الصبیحی، وزیر دفاع یمن سرنوشت امور را به دست بگیرد.
براساس این اخبار شورای مذکور متشکل از پنج شخصیت از شمال و پنج شخصیت از جنوب یمن است و الصبیحی ریاست این شورا را با این شرط قبول کرده است که عبده حسین الترب، وزیر کشور سابق جزو پنج شخصیت شمالی این شورا باشد.
کد خبر:217300 -
مصاحبهی خواندنی بشار الجعفری، نماینده سوریه در سازمان ملل/
به کریستین امانپور گفتم تو خود یک نوع سلاح کشتار جمعی هستی!/عربستان و قطر با پولهای کثیفشان سازمان ملل را میخرند/جان کری همیشه از مرحله پرت است!
گروه بینالملل رجانیوز:وقتی بشار الجعفری نمایندهی سوریه در سازمان ملل در جلسات شورای امنیت حرف میزند، میتوان بلاغت و متانت را در سخنانش دید. این داستان دربارهی رفتارهای شخصیاش هم صادق است. جعفری خیلی روان به 4 زبان صحبت میکند، کما اینکه سه مدرک مختلف دکترا هم دارد. سرآغاز مسیر دیپلماتیکش را که بجویی به 30 سال پیش میرسی. این مرد، خیلی چیزها دارد که بگوید، خیلی بیش از آنکه در 30 دقیقه وقتی که در جلسات سازمان ملل دارد بتواند همهاش را بیان کند. آنچه در پی میآید ترجمهی کامل مصاحبهی خبرنگار مستقل بینالمللی «اوا بارتلیت» با بشار الجعفری است که در نشریه الاخبار لبنان منتشر شده. بارتلیت، مصاحبه را از گفتگو دربارهی نمایشگاه عکسهای یک عکاس سوری اهل حلب که درست در همان روز مصاحبه در مقر سازمان ملل افتتاح شده بود آغاز میکند:
*چطور این نمایشگاه توانست متولد شود؟
-از زمان آغاز آنچه «بحران سوریه» خوانده میشود، این اولین حرکت تنشزدایانه سازمان ملل محسوب میشود. در طول این چهار سال من با جدیت مشغول تلاش بودم که بشود کاری در سازمان ملل صورت داد. هر بار که خواستیم کاری بکنیم، مواجه شدیم با حجم عظیمی از کاغذبازی و بهانه و عذرخواهی و محرومیت از حقوقمان و ندیدهگرفتن و ... . خیلی خوشوقتم که بالاخره توانستیم این نمایشگاه را برپا کنیم. این نمایشگاه تصویر عمومی سوریه را نشان میدهد ولی بر روی آنچه بر حلب (یعنی دومین شهر بزرگ سوریه پس از دمشق) گذشته تمرکز کرده است. این نمایشگاه دربارهی سوریه است و ملت سوریه. دربارهی حکومت سوریه یا مخالفین سوریه یا گروههای جنایتار ائتلاف مخالفین سوری [ارتش آزاد] یا داعش نیست. این عکسها دربارهی سویه است، دربارهی آنچه در حلب روی داده. عکسهایی که نمیشود انکارشان کرد.
*فکر میکنی چرا سازمان ملل الان اجازه داد این نمایشگاه برگزار شود؟ خودت گفتی که پیش از این هر وقت می خواستی نمایشگاهی برگزار کنی اجازه نمیدادند.
-نمایندگی سعودی، نمایندگی فرانسه، نمایندگی دانمارک، نمایندگی انگلیس، نمایندگی آلمان و ... همهشان فعالیتهایی از این دست ضد حکومت سوریه در مقر سازمان ملل صورت داده بودند. هر بار که از این موضوع شکایت میکردیم میگفتند: «شما هم میتوانید همین کار را بکنید.» ما این بار گفتیم «این نمایشگاه را داریم». با این حرف خلع سلاح شدند. این بار نمیتوانستند بگویند نه (میخندد) چون دائم میگفتند «تو هم میتوانی همین کار را بکنی». ضمن اینکه ما به آلمان یا فرانسه یا کشورهای دیگر حمله نکردهایم، فقط حقیقت موجود در کشورمان را به تصویر کشیدهایم.
*تو نمایندهی جمهوری عربی سوریه در سازمان ملل هستی، سویه هم که بخش مهمی از اخبار را به خود اختصاص داده است. از تو دعوت میکنند که در شبکههای بزرگ تلویزیونی حضور پیدا کنی؟
-من به صورت اساسی با رسانهها در سازمان ملل و از طریق stakeout (همان تریبون رسانهای مخصوص دیپلماتها وسفرا) مرتبطم. گهگاهی هم در شبکههای تلویزیونی حضور پیدا می کنم. ولی اگر راستش را بخواهی، این شبکهها وقتی مصاحبه را ضبط میکنند، بیست دقیقه حرف میزنی ولی فقط 20 ثانیه یا 10 ثانیهی آن را که با حرف های خودشان متناسب باشد پخش میکنند. خودت که مصاحبههای اندرسون کوپر و کریستین امانپور و دیگران را دیدهای. اینها دائما تلاش میکنند با حقیقت بازی کنند. همهی تلاششان را میکنند که بحث را از مسیر اصلیاش منحرف کرده و به جزئیات منفی و کوچک بکشانند تا مجموعا تصویری منفی از آنچه من میگویم در ذهن مخاطب نقش ببندد. در عین حال همان موقع که من مشغول صحبتم گاهی یک تکه فیلم با رویکرد منفی درباره وقایع سوریه پخش میکنند تا حکومت سوریه را به فلان کار و بهمان کار متهم کنند. این یعنی آنکه به صورت غیرمستقیم به بینندهها میگویند این سفیر، حقیقت را نمیگوید. میبینی چطور با حقیقت بازی میکنند؟ مثلا کریستین امانپور موقع مصاحبه با من علنا دربارهی سلاح شیمیایی دروغ میگفت. رسما دروغ میگفت. یک ذره از حقیقت را بیان نمیکرد. به همین خاطر به او گفتم: «یک چیز را میدانی؟ تو خودت هم یک نوع سلاح کشتار جمعی هستی! چون افکار عمومی را مسموم و فکرشان را از نکات اساسیای که میگویم منحرف میکنی.»
*در حال حاضر اجازهی بیرون رفتن از شعاع 40 کیلومتری از مقر سازمان ملل را نداری. چطور چنین محدودیتی را توجیه میکنند؟
-بله همینطور است. هیچ دلیلی برای این کارشان به من ارائه نکردهاند، هیچ توضیحی هم ندادهاند. فقط به من اخطار دادند که از این لحظه به بعد اجازه ندارم از شعاع 40 کیلومتری دورتر بروم. این یک تصمیم حاکمیتی آمریکا است. درحالیکه من سفیرم در سازمان ملل نه در آمریکا. آنها دارند از این موضوع [که مقر سازمان ملل در آمریکا است] سوء استفاده میکنند. در کل این مسئله توجیه معقولی ندارد. من طبق توافقنامهی دیپلماتیک وین حق رفت و آمد دارم. ولی اگر آنها میخواهند اینطور رفتار کنند، بگذار بکنند!
*حالا که بحث از سفر شد، اخیرا گزارشی منتشر شد مبنی بر اینکه یک شکایتنامهی رسمی تسلیم سازمان ملل کردهای و در آن از سناتور جان مک کین و برخی سران کشورها که به صورت غیر قانونی به سوریه سفر میکنند و با تروریستها جلسه میگذارند شکایت کردهای.
-بله. این مسئله در رسانهها، خبری شد. من نمیخواستم این نامه خبری شود و فقط خواستم که با اعضای شورای امنیت در میان گذاشته شود ولی به هر حال به بیرون درز کرد. اما من تأیید میکنم، بله. من این نامه را ارسال کردم تا نظر دبیر کل و اعضای شورای امنیت را به این مداخلهی آشکار و وحشتناک در امور داخلی کشورم و همچنین زیرپا گذاشتن حق حاکمیت ملی ما از طریق عبور غیرقانونی از مرزهای کشور، جلب کنم.
در این نامه تنها چند اسم مشخص ذکر شده بود، درحالیکه تعداد این قبیل افراد هزاران نفر است. ما فقط چند اسم را ذکر کردیم، از جمله سناتور آمریکایی جان مک کین که میرود و با داعش در حلب جلسه میگذارد. در تصویر یکی از این جلسات، شخصی از داعش و افرادی از دیگر مجرمین «میانهرو» دیده میشود. سلاحهای آمریکایی که به این مجرمین «میانهرو» داده میشد آخرش سر از دست جبهة النصرة و داعش در آورد. البته میدانی که همهی اینها «میانهرو»اند! یا مثلا وزیر خارجهی اسبق فرانسه برنار کوشنر به صورت غیرقانونی وارد سوریه شد. اصلا میتوانی تصور کنی؟! سناتوری از آمریکا و یک وزیر فرانسوی و نیروهای اطلاعاتی ترکیه و ... [به صورت غیرقانونی وارد یک کشور میشوند] و بعدش هم میآیند میگویند: «میدانید، ما بینهایت دربارهی گسترش تروریسم نگرانیم!»
*چند باری شاهد بودیم که هنگام سخنرانی تو در جلسات سازمان ملل ناگهان «مشکل فنی» در میکروفونات به وجود آمد و صدا قطع شد. یا مثلا پخش ویدئویی جلسه ناگهان با «مشکل فنی» مواجه شد که هیچ تفسیری ندارد.
-این مسئله چندین بار اتفاق افتاده است. من تنها سفیر در تاریخ سازمان ملل از سال 1945 تا کنون هستم که سخنرانیهایش قطع می شود یا اساسا ضبط نمیشود. این مسئله تا پیش از این در جلسات سازمان ملل مطلقا سابقه نداشته است. حتی دو مورد از سخنرانیهایم بالکل ضبط نشدند. یک مرتبهاش وقتی بود که سفیر در کرسی رئیس مجمع عمومی نشسته بود و جلسه را اداره میکرد. چیزی که قضیه را زشتتر میکرد آن بود که خود بان کی مون هم در سالن نشسته بود و این حرکت رئیس جلسهی مجمع عمومی را تأیید کرد. این مسئله باعث عکسالعمل منفی خیلی از سفرا شد که دخالت کردند ولی دبیرکل و رئیس مجمع عمومی بیطرف نبودند. این مسئله از همان روزهای اول، با توجه به کارهای زشتشان مشخص بود.
این مسئله فقط مختص به من است. مثلا هر بار که من در جلسهی شورای امنیت صحبت میکنم، یک مترجم بد انتخاب میکنند که از ترجمهی کامل آنچه میگویم ناتوان باشد، به همین دلیل مردم پیام من را درک نمیکنند. این کار را عمدا میکنند. یک روز قرار بود در جلسهی شورای امنیت صحبت کنم، یک از کارمندان سازمان ملل را دیدم که داشت با مترجمین صحبت میکرد. دستش را حرکت داد و با این کار از دو مترجم خواست جایشان را عوض کنند. این را با دو چشم خودم دیدم. آن مترجمی که خوب بود را با یک مترجم بد عوض کردند و با این کار، تضمین کردند پیام من به صورت کامل منتقل نشود. این کار را در جلسات مجمع عمومی هم تکرار میکنند.
سازمان ملل اعتبار خود را از دست داده است. خیلی از آرمانها و مبانی مؤسسینش را دور شده است. سازمان مللی که امروز میبینیم هیچ ربط و شباهتی به آنچه در منشور ملل متحد آمده است ندارد. وقتی که یکی از هیئتهای پاسدار صلح سازمان ملل اشتباهی مرتکب میشود، مثلا نیروهای صلحبان سازمان ملل در جولان اشغالی سوریه (اندوف)، مسئولان سازمان ملل این خطاها را لاپوشانی میکنند و اطلاعات این امر را با شورای امنیت در میان نمیگذارند. مثلا اسرائیل در حال حاضر با جبهة النصرة در جولان همکاری میکند. به تروریستها کمک میکند و زخمیهایشان را در بیمارستانهای اسرائیل درمان میکند. تلویزیون اسرائیل نتانیاهو را در حال عیادت از آنها نشان داد ولی گزارش دبیرکل سازمان ملل کماکان این مسئله را نفی میکند و به دنبال راهحلی برای این مسئله نیست و به وجود همکاری بین اسرائیل و تروریستهای حاضر در جولان اذعان نمیکند.
*این مسئله خیلی مهم است، خصوصا که رسانهها[ی غربی-عربی] رئیس جمهور اسد را متهم میکنند که به نوعی مسئول ایجاد داعش و دیگر گروههای تروریستی است. واقعا مسئول گسترش تروریستها در سوریا کیست؟
-حتما آن گزارشهای نگرانکننده را خواندهای که میگوید داعش از پادگان بوکا سر برآورد، همان زندان معروف آمریکاییها در عراق. بغدادی، خلیفهی داعش، در بوکا زندانی بود و آمریکاییها بودند که او را آزاد کردند نه رئیس جمهور سوریه. کسانی که در پاریس کشتار به راه انداختند در سوریه میجنگیدند و حالا به فرانسه بازگشته بودند. خود فرانسه به آنها اجازه داده بود که به سوریه و عراق بروند، جایی که افراد بسیاری را کشتند، و سپس به صورت طبیعی [و قانونی] به فرانسه بازگشتند و پلیس فرانسه هم به آنها اجازهی ورود داد. اینها همان تروریستها هستند اما وقتی سوریها را میکشند خوبند و وقتی فرانسویها را میکشند بداند.
در سال 2012 وزیر خارجهی فرانسه لوران فابیوس خودش گفت که جهادیون (آن موقع آنها را تروریست نمیخواند) دارند امتحان خوبی پس میدهند. فکرش را بکن این حرف را وزیر خارجهی فرانسه زد! وزیر خارجهی یک عضو دائم شورای امنیت که مأموریتش حفظ امنیت و صلح جهانی است. در توصیف کارهای کثیف آنها گفت که دارند امتحان خوبی پس میدهند.
وزیر کشور وقت فرانسه (که امروز نخستوزیر فرانسه است و بالای سر اجساد کشتهشدههای پاریس گریه میکنند) آن روز چه گفت؟ آن روزها وزیر کشور فرانسه گفت: «هیچ کاری نمیتوانم بکنم تا مانع سفر جهادیون فرانسوی به سوریه برای انجام فریضهی واجب جهادشان شوم.» وزیر کشور فرانسه نمیتواند کاری بکند تا جلوی تروریستهایی که از فرانسه به سوریه میآیند تا سوریها را بکشند بگیرد! و طبعا این تروریستها از طریق ترکیه وارد خاک سوریه میشدند. چرا نمیتواند؟ به دلیل آزادی بیان، آزادی نمیدانم چه ... آزادی دروغگویی: «نمیتوانم جلویشان را بگیرم!»
البته الان دیگر میتواند جلویشان را بگیرد چون عواقب کاری که آن موقع کرده بود را دارد درک میکند. ما پیش از این در صحبتهایمان به آنها هشدار دادیم و گفتیم: با برگهی تروریستها بازی نکنید، چون به سمت خودتان کمانه میکنند. آن موقع خیال کردند که ابرقدرتند و میتوانند این خطر از از سر خودشان بگذرانند. خیال کردند در مقابل وبای تروریسم در یک دژ مستحکم در امان خواهند بود.
از طرف دیگر امروز علنا میگویند که آمریکاییها و ترکیهایها اقدام به آموزش تروریستها در ترکیه در بهار آینده خواهند کرد. مسئله را علنی و بدون خجالت بیان میکنند. اردنیها هم همین کار را در پایگاههای مخفیای که در شمال آن کشور که توسط فرانسه و انگلیس و آمریکا اداره میشود انجام میدهند. این ماجرا در عربستان و قطر هم جریان دارد. این رفتار واقعا خجالتآور است. حالا با این وجود باورت میشود که مدیریت مرکز مبارزه با تروریسم سازمان ملل به عهدهی عربستان است؟ باورت میشود که تأمین مالی کمیتهی همپیمانی تمدنها (که وظیهاش گفتگو بین فرهنگها و تمدنها و ادیان مختلف است) از طرف قطر انجام میشود؟ اینها با پولهای کثیفشان سازمان ملل را میخرند.
*در بحث آثار باستانی ویران شدهی سوریه، جان کری اخیرا اشاره کرده است که آمریکا وظیفه دارد از آثار باستانی سوریه محافظت کند. با توجه به دخالت آمریکا در جنگ سوریه، نظرت درباره ی این موضع وزیر خارجه آمریکا چیست؟
-این آدم به کلی از جریان واقعیتها دور است. این را یک نظامی آمریکایی که با او در ویتنام همرزم بود به من میگفت. میگفت: «این آدم از همان موقع هم از مرحله پرت بود.» البته او تنها کسی نیست که [در آمریکا] اینطور است. البته از طرف دیگر افراد پاکی هم در مجلس سنا و افراد خوبی در کنگره حضور دارند که با طرح دولت آمریکا برای حمله به سوریه مخالفت کردند. افراد خوبی هم پیدا میشوند. قانون اساسی آمریکا هم متکی به مبانی زیبایی است، البته به شرطی که اجرا شود.
نتیجه نادیده گرفتن حقوق ایران بر اساس ماده 4 ان.پی.تی چه می شود؟!
آمریکاییها از اورانیوم 20 درصد به نحوه «چیدمان سانتریفیوژها» رسیدند/ نقشهای که کاخ سفید قبل از توافق ژنو ریخته بود و «مو به مو» اجرا میشود!/ گری سیمور یک روز قبل از توافق ژنو چه گفته بود؟
گروه بین الملل – رجانیوز: وزیر امور خارجه ایران صراحتا اعلام کرده است که مذاکرات گام نهایی به مرحله چانه زنی درباره موضوعاتی چون نحوه چیدمان دستگاه های سانتریفیوژ رسیده است.
موضوعی که نشان میدهد طرف ایرانی بدون توجه به حقوق ایران در معاهده ان.پی.تی همچنان بر «زمین بازی» وارد می شود که طرف مقابل آنرا قبل از توافق ژنو در سال گذشته تعیین کرده بوده است.
به گزارش رجانیوز؛ محمد جواد ظریف روز دوشنبه درباره آخرین اخبار مذاکرات هسته ای گفته است مذاکرات وارد جزییات شده به همین دلیل است که مذاکرات طول می کشد.
وزیر امور خارجه در این باره گفت: در مذاکرات بینالمللی و هر مذاکرهای گرفتاری همیشه در جزییات است، الان به این دلیل دوستان ما هر دفعه شاید دهها ساعت مذاکره میکنند. به این دلیل این دور من هفت هشت ساعت با آقای کری مذاکرات بسیار صریح، بعضی وقتها تند و جدی داشتیم.
وی سپس به موضوع مهمی اشاره کرد که مورد توجه رسانه ها و کارشناسان قرار نگرفته، موضوعی که بیانگر رویکرد انفعالی تیم مذاکره کننده هسته ای در مذاکرات گام نهایی است:
« به جزییات رسیدهایم، در جزییات ممکن است مثلا در مورد چیدمان سانتریفیوژها یا بحثهای مشابه این باشد. علاوه بر طول دوران مذاکرات ما، دانشمندان و متخصصان آن ساعتها یا روزها مجبور باشند با استفاده از پیشرفتهترین برنامههای کامپیوتری و مدل سازی انتخابهای مختلف را بررسی کنند. این نشانه افتخار ملی ما نیز هست که درباره اقداماتی که دانشمندان جوان ما انجام میدهند، بهترین دانشمندان غربی ساعتها مذاکره و مطالعه میکنند تا جزییات آن را مشخص کنند.»
اما وزیر امور خارجه در حالی با افتخار از ورود کشورهای مختلف به منظور تعیین تکلیف برای ایران درباره نحوه چیدمان سانتریفیوژها سخن میگوید که معاهده ان.پی.تی علی رغم ساختار ناعدالانه خود، حقوقی بسیار فراتر از استقلال کشورها در نحوه چیدمان سانتریفیوژها را در اختیار کشورهای عضو می گذارد، گزاره ای که در مذاکرات گام نهایی از سوی طرف ایرانی فراموش شده و یا مورد اشاره قرار نمی گیرد.
به عنوان مثال، در بند اول ماده 4 ان پی تی آمده است: هیچ نکته ای در این پیمان نباید به گونه ای تفسیر شود که "حق مسلم" همپیمانان در انجام تحقیقات، تولید و استفاده از انرژی هستهای برای مقاصد صلح آمیز را تحت تاثیر قرار دهد.
در بند دوم این ماده نیز آمده است: در تبادل تجهیزات، مواد و اطلاعات تکنولوژیک برای مقاصد صلحآمیز، استفاده از انرژی هستهای در «حداکثر شکل»، تمام همپیمانان حق مشارکت داشته و متعهد به تسهیل در انجام آن میشوند. هم پیمانانی که توان چنین اقدامی را دارند همچنین باید به شکل انفرادی یا همراه با دیگر دولتها یا سازمانهای بینالمللی برای توسعه بیشتر استفاده از اشکال صلحآمیز انرژی هستهای،«خصوصاً» در قلمرو دولتهای فاقد سلاحهای هستهای که وارد این پیمان شدهاند، مشارکت ورزند. این مشارکت با عطف توجه به نیازهای «مناطق» در حال توسعه جهان، انجام میپذیرد.
در واقع بر اساس ماده 4 ان.پی.تی، این معاهده «هیچگونه محدودیتی» در مورد نوع فناوری و سطح بهره برداری صلح آمیز از انرژی هسته ای، از جمله چرخه سوخت، شامل غنی سازی ایجاد نکرده است.
حال و در جریان مذاکرات گام نهایی کشورهای 1+5 به ویژه آمریکا در ادامه پیشروی های مذاکرات، به خود این حق را می دهند که حتی درباره نحوه چیدمان سانتریفیوژهای ایرانی تعیین تکلیف کنند.
البته آمریکایی ها چنین دستاورد بزرگی را در جریان توافق ژنو به دست آوردند.
به ویژه آن بخش از توافقنامه ژنو که نقشه راه مذاکرات گام نهایی را ترسیم میکند و تاکید کرده است که:
(گام نهایی) دربرگیرنده یک برنامه غنیسازی که توسط طرفین تعریف شده با عناصر توافق شده توسط طرفین منطبق با نیازهای عملی [ایران]، با محدودیتهای توافق شده در زمینه دامنه و سطح فعالیتهای غنیسازی، ظرفیت، مکانی که [غنیسازی] انجام میشود و ذخایر اورانیوم غنیشده برای یک دورهای که توافق میگردد.
Involve a mutually defined enrichment programme with mutually agreed parameters consistent with practical needs, with agreed limits on scope and level of enrichment activities, capacity, where it is carried out, and stocks of enriched uranium, for a period to be agreed upon.
در واقع، مقامات ایرانی با امضای توافق ژنو این اختیار را به مقامات کشورهای 1+5 به ویژه آمریکا دادند که برخلاف ماده 4 ان.پی.تی اجازه مداخله و هرگونه محدودیت در هر زمینه مربوط به غنی سازی را داشته باشند. این گزاره یکی از اهدافی بود که آمریکا در نتیجه مذاکرات سال گذشته می خواست به آن دست پیدا کند و نهایتا در سوم آذر در ژنو به آن دست پیدا کرد.
موضوعی که گری سیمور، مشاور سابق اوباما در مصاحبه ای با تلویزیون دولتی امریکا قبل از امضای توافق ژنو اینگونه به آن اشاره می کند:(+)
«ایالات متحده حق هیچ کشوری را برای غنی سازی اورانیوم به رسمیت نمی شناسد و آن چه که اهمیت دارد پیمان ان پی تی است. این که در مذاکرات جاری توافق بستگی به مساله غنی سازی نداشته باشد یعنی غنی سازی نه پیش شرطی باشد که از سوی ایران مطرح می شود و نه مساله ای باشد که در واقع از سوی غرب یا از سوی گروه 1+5 مطرح شود. اگر بتوانند که این مساله را خنثی نگه دارند و در حالتی که نه به توافق برسند و نه نرسند و بگذارند که جزئیات و ابعادش «بعدا» مطرح شود فعلا پرونده آن را کنار بگذارند بعد ممکن است دو طرف به توافقی برسند و زمانی که چنین توافقی حاصل شود بعد راه را هموار می کند برای ادامه یافتن مذاکرات و آن زمان ادامه یافتن مذاکرات است که می شود "جزئیات مساله غنی سازی اورانیوم را هم مطرح کرد و مورد بحث قرار داد" اما اکنون تنها راه اجتناب از اعمال تحریم های شدیدتر علیه ایران حصول این توافق است و آن هم مستلزم این است که پرونده فعالیت های غنی سازی اورانیوم دست کم فعلا بسته بماند».
بر اساس اظهارات صریح گری سیمور مشخص است، مقامات آمریکایی قبل از امضای توافق ژنو، نقشه راه مذاکرات را برای محدود کردن ایران در موضوع هسته ای کشیدند، بر اساس طرحی که مشاور سابق اوباما 2 آذرماه سال 1392 به آن اشاره کرده است، آمریکا به دنبال توافق بر روی کلیات بودند که این امر در توافق ژنو اتفاق افتاد و پس از آن مسیر مذاکرات را به گونه ای اداره می کنند که به «جزییات مساله غنی سازی اورانیوم» (که نحوه چیدمان سانتریفیوژها هم جزیی از آن است) مطرح شود و طرف ایرانی را با خواسته های خود همراه کنند.
حال آقای ظریف از چنین نقشه راهی که توسط آمریکایی ها پیش از توافق ژنو طرح ریزی شده و تیم ایرانی نیز در همان مسیر قرار گرفته، با افتخار یاد میکند. این در حالی است که مقامات آمریکایی با مطرح کردن موضوع نحوه چیدمان سانتریفیوژها همانگونه که گفته شد به دنبال محدودیت بیشتر برای غنی سازی ایران هستند چرا که نحوه چیدمان سانتریفیوژها تاثیر مستقیمی بر غنای اورانیوم ، میزان تولید مواد غنی شده و مقدار تفاله مواد تزریق شده به دستگاه دارد.
از سوی دیگر با نحوه چیدمان سانتریفیوژها می توان، کاربری سانتریفیوژها را کابری صنعتی به کاربری تحقیقاتی تغییر داد.
در واقع آنچه آقای ظریف از آن به عنوان افتخار یاد می کند نقشه ای است که آمریکایی ها برای محدودیت غنی سازی اورانیوم ایران ریخته اند، برای آینده مذاکرات هسته ای و بندهای توافق نهایی چه تصوری می توان داشت؟