نفت از آبادان شهری ساخت، که چهره کپر گونه آن به خواستگاه اصلی نفت در جهان تبدیل شد.
شاید روزی که نخستین شمعهای پالایشگاه آبادان به زمین کوبیده میشد، کسی فکرش را هم نمیکرد این ماده سیاه رنگ چنان با مردمان این دیار ایاق شود که تمام خاطرات ساکنان این جزیره را رقم زده و آوازهای جهانی نصیب این گوشه دور افتاده از نقشه گربهسان ایران و نگهبان آبراهها و شاهراههای این مرز پرگهر باشد.
یک هزار و دویست و 57 کیلومتر از جغرافیای این سرزمین را در اشغال خود در آورده و قلبهای به مراتب پر تعدادتری را در تسخیر خود دارد، قلبهایی که به واسطه خاک گیرا، نخلستانهای انبوه، آبهای وسیع، مردمان خونگرم، سبقه طولای اقتصادی، ثبت تاریخ نفت در آن و سرانجام سنبل دفاع از مرزهای میهن در هشت سال تکاپوی ترکش و توپ، مرهون و مدیون و البته معشوق این جنوب غربیترین نقطه خاک ایران شدند.
نامش آبادان است، برگرفته از سرزمینی سامان و خرم، دایر و سالم، سرشار و منظم که هر گوشهاش حاصلی به چندان و هر ذرهاش خاطری به تعداد فراوان در خود جای داده و امروز خاک زرخیزی برای خود رقم زده که چشمنواز هر عابری و گوشنواز هر مستمع و دلنواز هر خاطریست.
همواره محاصره بوده، از شمال به کارون خروشان، از شرق به بهمنشیر جوشان، از غرب به اروند عمیق و از جنوب به خلیج همیشه فارس همچون عقیق و این آبها در خود نگینی را جای دادهاند که دشمنان زیادی برای احاطه و تسلط بر آن جانها دادند و خونها ریختند، خونهایی که تا به ابد این خاک نامشان را همچون نشان افتخار بر سینه دارد.
در سدههای نخست هجری، بیشتر خواستگاه کاروانسراها، خانقاهها، و مساجد بوده و به خاطر وجود مقبرهای منسوب به خضر و الیاس، بیگانه با معاشرت مسلمانان در ادوار مختلف نبوده است.
301 هزار نفر در حال تنفس و عیش و معاش در چهارگوشهاش هستند، عدهای به کار و کسب، خردهای در کارخانجات صنعتی و نفتی، برخی در بنادر، قشری در ادارهجات، و عدهای کثیری در گیر و دار شغلی هر از چندگاه آزاد و یا در کل فاقد شغل، از کلیات وضع معیشتی مردم این دیار است.
محلات بسیاری در این شهر وجود دارد که هر کدام نام نیکی از خود بجای گذاشته و تاریخ جداگانه به همراه خاطرات ساکنانش برای خود به ثبت رسانده است.
محلههایی همچون احمدآباد، امیری، کوی کارگر، امیرآباد، بریم، بوارده «شمالی و جنوبی»، کارون، اروسیه، کفیشه، فیه، هزاریها، هلندیها، سیکلین، بهار، قدس، ذوالفقاری، فیاضیه، سده، تانکفارم، جمشیدآباد، شطیط، سرویس قنواتی، هلال بریم و ۷۰۰ دستگاه، که نامشان به شهرت آبادان و به وسعت دنیاست.
پس از پیدایش نخستین چاه نفت در مسجدسلیمان در سال 1287، لزوم ایجاد یک پالایشگاه نفت برای تصفیه نفت ضروری بود به همین دلیل عملیات ساخت این پالایشگاه در سال 1288 توسط مهندسان انگلیسی شرکت نفت ایران و انگلیس آغاز شد.
پالایشگاه آبادان در سال 1291 با تولیدی بالغ بر روزانه دو هزار 500 بشکه نفت در روز کار خود را آغاز کرد و مردمان بسیاری را از ساکنان این دیار را در خود جای داد و علاوه بر آن، اقوام مختلفی از شهرها و استانهای همجوار روانه آبادان شدند، تا شهری که عمده منازل مسقف آن از کاه و کپر بود، به یکباره رنگ رونق به خود گرفته و وجه مدرنیته اتخاذ کند.
در سالهای جنگ جهانی اول پالایشگاه آبادان به منظور دستیابی بیشتر به تهیه سوخت برای کشتیهای جنگی، گسترش بیشتری یافت، در جنگ جهانی دوم نیز پالایشگاه آبادان به دلیل تهیه و تحویل سوخت هواپیما به مقدار ۲۵ هزار بشکه در روز شهرت جهانی یافت، بهطوری که تهیه سوخت مورد نیاز هواپیماهای متفقین سهم بسزایی در پیروزیهای آنها داشت.
پس از نهضت ملی شدن صنعت نفت و با خروج بیگانگان از این منطقه، همزمان شرکتهای خارجی ترغیب به سرمایهگذاری در پالایشگاه آبادان شدند که این موضوع باعث شد تا تولید بیست و پنج هزار بشکهای این کارخانه عظیم به یکباره تولید خود را به 600 هزار بشکه در روز و نام خود را به عنوان بزرگترین پالایشگاه خاورمیانه و کسی چه می داند شاید بزرگترین کارخانه پالایش جهان ثبت کند.
همزمان با پویایی عرصه نفت و وقوع برخی انتقادات و اعتراضات در جریان نهضت ملی شدن صنعت نفت، حوزه نفت متقاعد شد تا خدمات و امکانات رفاهی خود را در این شهر ضمن افزایش، ضمیمه مردم بومی و کارکنان این کارخانه کند.
امکاناتی نظیر ساخت منازل سازمانی با اشکال مختلف که به «کواتر» معروف بود، ساخت باشگاههای ورزشی، اماکن تفریحی و فرهنگی، بیمارستان ها و درمانگاه ها، استخرها، پارکها، سینما و مدارس شهر آبادان را رفته رفته در دهه 30 به یک شهر مدرن با استانداردها و فرهنگی جهانی تبدیل کرد.
همچنین نخستین پمپ بنزین ایران و آموزشگاه صنایع نفتی از جمله این اقدامات بود.
تیم فوتبال صنعت نفت آبادان نیز در سال 1352 با همت غلامحسین واقف تاسیس و پس از حضور چندباره در جام تخت جمشید در قبل از انقلاب، نام خود را برای همیشه تا به امروز در میان اهل ورزش ایران به ثبت رساند و از محبوبیت مثال زدنی در میان مردم این شهر و سایر نقاط کشور برخوردار شد.
در صنعت پتروشیمی نیز، در سال ۱۳۴۲ انستیتو نفت فرانسه از طریق سازمان برنامه و بودجه وقت مأمور شد تا مکانیابی ایجاد صنایع پتروشیمی در ایران را بررسی کند و با توجه به نزدیکی آبادان به میادین نفتی و همچنین وجود خطوط لولههای نفت از قبل احداث شده برای پالایشگاه آبادان و دسترسی به منابع آب شیرین دائمی به دلیل مجاورت آبادان با رودخانه اروند رود این مطالعات منجر به انتخاب این شهر و تأسیس شرکت سهامی پتروشیمی آبادان با مشارکت ۷۴٪ سهم شرکت ملی پتروشیمی و ۲۶٪ سهم شرکت ب.اف گودریج آمریکا شد و در سال ۱۳۴۶ به دلیل اینکه در داخل کشور هیچگونه تجربه ساخت مجمتعهای پتروشیمی وجود نداشت، عملیات ساختمانی مجتمع توسط شرکت لاماس آمریکا آغاز و تنها دو سال بعد در سال ۱۳۴۸ رسماً به بهرهبرداری رسید.
با شعله ور شدن زبانههای آتش خشم مردم از رژیم طاغوت و مشتعل شدن جرقههای ناشی از حس تغییر در مردم و وقوع انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی(ره)، پالایشگاه آبادان یکی از اساسیترین نقشها را برای تثبیت انقلاب مردمی ایران به نام خود ثبت کرد، به گونهای که با اعتصاب کارکنان این کارخانه بزرگ، حرکت بزرگ اقتصادی کشور در حوزه نفت مختل و ضربات جبران ناپذیری به پیکره رژیم پهلوی وارد ساخت.
دیری نگذشت که شادی ناشی از وقوع انقلاب و تثبیت تحول در کشور، آبادان را در خط مقدم جنگی تمام عیار قرار داد که هدف اصلی دشمن مجهز و مصمم، مخازن و تاسیسات عظیم این کارخانه بزرگ بود.
این پالایشگاه در خلال جنگ ۸ ساله به دلیل نزدیکی زیاد به کشور عراق، عملاً در خط مقدم میدان جنگ قرار داشت و امکان فعالسازی آن غیرممکن بود، کارگران این واحد تولیدی، تنها قادر بودند با اجرای پدافند عامل و چیدن بشکههای فلزی و ماسه، از تأسیسات پالایشگاه حفاظت کنند و با تخلیه مخازن عظیم نفتی آن، آنها را از انفجار مصون نگه دارند.
پالایشگاه آبادان در جنگ هشت ساله بخاطر وارد آمدن خسارات و صدمات شدید، از مدار تولید خارج شد و واحدها و دستگاههای بسیاری را از دست داد.
این کارخانه قبلاً دارای چهار دستگاه تقطیر که هر یک با ظرفیت تقریبی ۱۰۰ هزار بشکه در روز یک واحد تقطیر با ظرفیت۱۳۰ هزار بشکه و دو واحد تقطیر در خلأ هر یک با ظرفیت۴۰هزار بشکه و چندین واحد تولید فرآورده و نیز حدود۲۰۰ مخزن ذخیره مواد نفتی در منطقه تانک فارم بوده است.
در دوران جنگ بسیاری از این واحدها و بخشها تخریب شدند اما پس از تصویب قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت سازمان ملل متحد و برقراری آتشبس میان دو کشور، عملیات بازسازی فاز اول این پالایشگاه با ظرفیت ۱۳۰ هزار بشکه در روز آغاز و در فروردین ماه ۱۳۶۸ واحد بازسازی شده تقطیر ۸۵ وارد مدار تولید شد.
فرآوردههای تولیدی در این برهه از زمان عبارت بودند از گاز مایع، بنزین، نفت سفید، نفت گاز و نفت کوره سبک، گوگرد و ماده اولیه کارخانههای روغن سازی، که این تولیدات در سال های بعد به سرعت افزایش یافت و فرآوردههای دیگری نیز همچون روغن سازی و قیر سازی به آن افزوده شد.
در حال حاضر پالایشگاه آبادان با تولید روزانه ۱۵ میلیون لیتر بنزین به طور متوسط حدود ۲۳ درصد کل بنزین و ۲۶ درصد بنزین پالایشگاهی ایران را تأمین میکند و همچنان بزرگترین پالایشگاه ایران محسوب میشود.
این کارخانه عظیم پالایش و پخش فرآوردههای نفتی فعالترین پالایشگاه ایران است که با تمام ظرفیت خود در حال حاضر به فعالیت مشغول است و فرآوردههایی همچون گاز مایع، بنزین موتور، نفت سفید، نفت گاز، سوخت جت، نفت کوره، انواع روغن موتور پایه، انواع قیر، انواع حلالهای نفتی، گوگرد، نفتا «خوراک آروماتیک پتروشیمی بندرامام»، گاز «خوراک پتروشیمی آبادان» را تولید میکند.
پاینده باد مجاهدان عرصه نفت را که با ایثار و فداکاری، اقدامی جهادگونه در حفظ و حراست و اعتلای این سرزمین از خود به جای گذاشتند و تاریخ نفت این سرزمین را سرشار از افتخار و بالیدن به چنین فرزندانی مزین ساختند.
گزارش از علی دایلی