شایعه پراکنی با هدف ایجاد ناامنی روانی
آمار سرطان در ایران نسبت به آمریکا و اروپا ۵ تا ۶ برابر کمتر است و در منطقه هم آمار سرطان در ایران کمتر از دیگر کشورهاست. این نشان میدهد که تا چه اندازه در مساله رشد بیماری سرطان در کشور بزرگنمایی شده است.
یکی از ابزارهایی که بیگانگان در طول سالهای اخیر برای تضعیف انسجام درونی نظام اسلامی و ایجاد شکاف بین مردم و مسئولین بهره گرفتهاند، ایجاد یاس و ناامیدی از طریق القاء ناکارآمدی نظام اسلامی در مدیریت امور است.
انتشار انواع و اقسام اخبار دروغ و شایعه پراکنی همگی با همین هدف و در راستای آن است که وضعیتی سیاه و افقی تاریک از جمهوری اسلامی نشان دهند و این در حالی که نظام اسلامی علیرغم همه مشکلات و مانع تراشیها از تهدیدات نظامی تا تحریمهای اقتصادی و علمی با حرکتی متوازن در حال توسعه و حرکت به سمت اهداف و آرمانهایی است که ملت ایران برای تحقق آن انقلاب کرده اند.
آخرین نمونه از شایعاتی که تلاش دارد تا به نوعی چهره درخشان جمهوری اسلامی را خدشه دار کند، ارائه آمار دروغی است که در مورد رشد بیماریهای خاص و از جمله سرطان در کشور در سایتها و شبکههای اجتماعی توسط معاندین و مخالفین انتشار یافته است. جریانی که از آن با عنوان "سونامی سرطان" یاد شده است. این سیاه نمایی زمانی نیز بستر مناسبی برای گسترش مییابد که به طور اتفاقی دو تن از افراد شناخته شده از جمله مرحوم مرتضی پاشایی و مرحوم غلامحسین مظلومی نیز بدلیل ابتلا به بیماری سرطان به فاصله چند روز از یکدیگر جان خود را از دست دادهاند.
جالب آن است که آمار ساختگی بدون تحقیق توسط برخی ساده لوحان و فرصت طلبان پذیرفته شده و معیاری برای تحلیلهای بعدی قرار میگیرد. حتی در گامی فراتر، تلاش میشود تا برای علل آن نیز مدارکی ارائه گردد. خنده دارتر آنکه علل سیاسی نیز بر این توهمات افزوده میشود و از جمله آنکه مهمترین عامل رشد سرطان وجود تشعشعات ناشی از پارازیتهایی معرفی میشود که برای مهار ماهوارهها در فضای کشور انتشار مییابد!
اما در این میان اطلاع رسانی به موقع و دقیق اثر جاودان خود را نشان داده و تا حدود زیادی این شایعات را برملا میسازد. در همین راستا هفته گذشته سیدحسن قاضیزاده هاشمی، وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی در نشست خبری خود در واکنش به شایعاتی مبنی بر سونامی سرطان، اعلام داشت: این خبر اشتباه است و آخرین آماری که از مراکز بینالمللی اعلام شده، نشان میدهد در طول این سالها وضعیت سرطان در کشور از نظر شیوع ثابت است و رو به افزایش نیست.
وی گفت: آمار سرطان در ایران نسبت به آمریکا و اروپا 5 تا 6 برابر کمتر است و در منطقه هم آمار سرطان در ایران کمتر از دیگر کشورهاست.
وی همچنین در پاسخ به سئوالی که اخیرا ادعا شده است پارازیتها عامل سرطان است، گفت: برای این موضوع مستندات علمی وجود ندارد که بدانیم باعث سرطان میشود یا خیر اما آن چیزی که مشخص است، این است که پارازیت خوب نیست و برای سلامت انسان مضر است.
قاضیزاده هاشمی خاطر نشان کرد: برای این نوع پارازیتها و مقدار آن باید بررسی کارشناسانه صورت بگیرد و الان نمیشود واضح اعلام نظر کرد که 100 درصد پارازیتها آسیبرسان هستند.
وی در باره وجود آمار بالای سرطان در کشور گفت: اینگونه نیست که آمار مبتلایان به سرطان به حدی بالا باشد که بیمارستانها از این بیماران پر باشد چرا که ضریب اشغال تخت در برخی از بیمارستانها کمتر از 70 درصد است واقعیت این است براساس مطالعات مرکز بینالمللی، رشد سرطان در ایران در مقایسه با منطقه بیشتر نیست.
وی افزود: البته این به معنی آن نیست که وضعمان خوب است بلکه به همان سمت حرکت میکنیم و باید مراقب باشیم. با این وجود چیزی به نام سونامی سرطان نداریم از طرفی بیشتر شدن آمار مبتلایان نشان از وضع بد ما نمیدهد چرا که شرایط بهداشتی و طول عمر در کشور افزایش یافته است.
وی گفت: بنابراین شیوع سرطان نسبت به سالهای گذشته در کشور افزایش نیافته است هرچند که نباید در این مورد کوتاهی کرد.
وزیر بهداشت در رابطه با سرطان کودکان نیز گفت: شرایط ما نسبت به گذشته تغییر کرده حدود 300 فوقتخصص خون و سرطان در کشور وجود دارد، تشخیصها بهتر شده و بیش از 70 درصد آنها قابل درمان است.
این اظهارات به خوبی نشان میدهد که تا چه اندازه در مساله رشد بیماری سرطان در کشور بزرگنمایی شده و از عواطف و احساس ملت سوءاستفاده شده است. این مساله به خوبی این مهم را برای ما آشکار نمود که نباید به شایعات دشمنان و دروغ پراکنیهای آن اعتماد نمود و آن را معیار قضاوت و ارزیابی قرار داد. همچنین عیان نمود که تا چه اندازه اطلاع رسانی به هنگام و صحیح توسط افرادی که از اعتبار لازم نزد افکار عمومی برخوردارند، خواهد توانست که سناریوهای فریب تبلیغاتی و جنگ رسانهی دشمن را ناکام بگذارد.
به هر حال برای این مساله باید چارهای اندیشید و با مدیریت صحیح افکار عمومی اجازه نداد تا با آمار ساختگی، اعتبار نظام اسلامی خدشهدار گردد.
منبع: بصیرت
- See more at: http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13930901001440#sthash.iKyEYktd.dpuf
شبکه های اجتماعی صحنه نبرد جنگ های آینده
پیشرفتهای سریع و تحولات پرشتاب آینده٬ مواجه شدن نیروهای مسلح با فضای نامطمئن و سرشار از فرصت و تهدید و پیشبینی وقوع جنگهای نامنظم آینده در حوزه فضای اطلاعاتی٬ پژوهشگران مرکز تحقیقات راهبردی دفاعی را به این نتیجه رسانده که درک صحیح از میزان تهدیدها علیه کشور و فهم چگونگی نگرش دشمن به جنگهای احتمالی آینده دارای اهمیت خاصی است.
اخیرا یک پژوهش نظامی در ایران بر اساس یافتههای پژوهشی خود به مقامهای جمهوری اسلامی توصیه کرده برای موفقیت در جنگهای آینده٬ «اتاق جنگ» شبکههای اجتماعی مجازی تشکیل دهند.
این پیشنهاد در تازهترین شماره فصلنامه «راهبرد دفاعی» وابسته به مرکز تحقیقات راهبردی دفاعی که ریاست آن با معرفی رییس ستاد کل نیروهای مسلح به رهبر انقلاب و موافقت رهبری منصوب میشود، مطرح شده است.
اعضای هیات تحریریه این فصلنامه را گروهی از فرماندهان سابق و فعلی سپاه پاسداران مانند شخصیت هایی چون «یحیی رحیمصفوی»٬ «حسین علایی»٬ «غلامعلی رشید»٬ «احمد وحیدی» و «علی شمخانی» تشکیل میدهند.
پژوهش «راهبردهای جمهوری اسلامی در قبال شبکههای اجتماعی مجازی در جنگ آینده» شبکههای اجتماعی مجازی را از مهمترین ابزارها و نیرومندترین سلاحها در جنگ نرم معرفی کرده و از راه تشریح فرصتها و تهدیدهای این شبکهها و آثار آنها بر مولفههای جنگهای آینده٬ راهبردهایی را برای استفاده از فرصتها و «واپایش» تهدیدهای ناشی از آنها ارائه کرده است.
بر اساس این پژوهش٬ در پنج سال اخیر شبکههای اجتماعی تاثیر گستردهای بر فضای سیاسی٬ فرهنگی٬ اجتماعی و امنیتی داشته و حتی دارای کاربردهای راهبردی و تاکتیکی در میدان نبرد واقعی هم بودهاند.
جامعه آماری این پژوهش شامل مدیران بخش دفاع با مسئولیت در حوزههای راهبردی و فضای مجازی٬ استادان دانشگاه و صاحبنظران در این حوزه بوده است.
حوزه تخصصی 34 درصد این افراد امنیتی٬ 19 درصد مجازی٬ 16 درصد فرهنگی و 18 درصد سیاسی و تحصیلاتشان 68 درصد کارشناسی ارشد و 32 درصد دکترا اعلام شده است.
در بخشهای تئوریک این تحقیق نسبت به این پدیده که به علت وجود اینترنت٬ بازیگری با مهارت متوسط و با حداقل هزینه میتواند با انتشار مطلب در شبکههای اجتماعی مجازی مبتنی بر اینترنت٬ ارسال پیامهای الکترونیکی٬ ایجاد صفحه وب٬ وبلاگ و وبگاه وارد عرصه ارتباطات سیاسی شده و ساختار سلسله مراتبی ارتباطات بینالمللی را بشکند٬ تاکید ویژهای شده است.
پیشرفتهای سریع و تحولات پرشتاب آینده٬ مواجه شدن نیروهای مسلح با فضای نامطمئن و سرشار از فرصت و تهدید و پیشبینی وقوع جنگهای نامنظم آینده در حوزه فضای اطلاعاتی٬ پژوهشگران مرکز تحقیقات راهبردی دفاعی را به این نتیجه رسانده که درک صحیح از میزان تهدیدها علیه کشور و فهم چگونگی نگرش دشمن به جنگهای احتمالی آینده دارای اهمیت خاصی است.
بر این اساس 22 مشخصه برای جنگهای آینده اعلام شده که استفاده از نیروهای ویژه٬ راهاندازی ائتلاف و انجام عملیات مرکب(هماهنگی افکار عمومی با اهداف ائتلاف)٬ ارزیابی همهجانبه اطلاعاتی٬ توسعه صحنه نبرد و نفوذ بر عمق هدف٬ تکیه بر عملیات روانی(از راه شبکههای اجتماعی مجازی)٬ تاکید بر عملیات سایبری و مجازیسازی جنگ(با بهرهگیری از شبکههای مجازی و هدف قرار دادن افکار عمومی در کشورهای دشمن)٬ مدیریت آستانه تحمل ملتها٬ رویکرد شبکه محوری به جنگ و مورد نظر قرار دادن ابعاد جنگ نرم از آن جملهاند.
مرکز تحقیقات راهبردی دفاعی برای استفاده بهینه جمهوری اسلامی از شبکههای مجازی راهبردهای سهگانه «تهاجمی»٬ «رقابتی» و «تدافعی» پیشنهاد کرده است.
تشکیل اتاق جنگ شبکههای اجتماعی مجازی٬ تربیت نخبگان فضای مجازی٬ راهاندازی شبکههای اجتماعی بومی به منظور کاهش تقاضا برای شبکههای اجتماعی خارجی٬ راهاندازی یا حمایت از شبکههای اجتماعی در کشورهای هدف و راهبری آنها و توسعه فرهنگ کاربری صحیح از شبکههای اجتماعی مجازی با محوریت خانوادهها در داخل کشور از جمله راهبردهای «تهاجمی» این پژوهش است.
پژوهشگران این مرکز پیشنهاد کردهاند اتاق جنگ نرم در مرکز تحقیقات راهبردی دفاعی تشکیل شده و بر اساس نتایج حاصل از تحقیقات آن٬ راهبرد تشکیل اتاق جنگ رسانههای مجازی مصوب و عملیاتی شود.
ارائه نتایج حاصل از این طرح با محوریت ستاد کل نیروهای مسلح به سپاه پاسداران٬ ارتش٬ بسیج و دیگر نهادها و تشکیل اتاقهای جنگ رسانههای مجازی از سوی هر یک از آنها و فعالیت زیر نظر این اتاق در ستاد کل از دیگر راهبردهای پیشنهادی این پژوهش است.
برای تربیت نیروی متخصص فضای مجازی نیز پیشنهاد شده با همکاری ستاد کل نیروهای مسلح٬ سپاه٬ ارتش٬ وزارت اطلاعات٬ پدافند غیر عامل و وزارتخانههای آموزش و پرورش و علوم٬ کارگروهی برای تدوین هدفها و کارکردها و فرآیندهای جذب نخبگان از دوران کودکی و نوجوانی به عنوان نیروی کار بالقوه جنگ در فضای مجازی تشکیل شود.
این پژوهش همچنین پیشنهاد انجام تحقیقی با عنوان «تربیت نخبگان فضای مجازی در جمهوری اسلامی ایران» در مرکز تحقیقات راهبردی دفاعی و ارائه نتایج آن به سپاه٬ ارتش٬ بسیج و سایر نهادها را مطرح کرده است.
فصلنامه راهبرد دفاعی- سال دوازدهم، شماره
منبع: اندیشکده راهبردی تبیین
- See more at: http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13931107001742#sthash.vYrBW7Vd.dpuf
زامبی، توطئه ای دیگر از هالیوود برای تکمیل پروژه اسلام هراسی
بر کسی پوشیده نیست که هالیوود این سلاح پروپاگاندای غرب کاملاً در راستای اهداف شوم و اهریمنی صهیونیسم جنایتکار عمل میکند.
ژانر هراس یا وحشت یکی از ژانرهای مطرح و مهم سینمای هالیوود است که قرابت انکار ناپذیری با سینمای آپوکالیپسی یا آخرالزمانی دارد. برخی از ساب ژانرهای سینمای هراس به ضد قهرمان ها و موجودات خبیث و مرگباری که برای نابودی انسان و بشریت و تسلط بر کل جهان از هیچ گونه شرارتی فروگذار نمی-کنند، می پردازد. فرهنگ عمومی آمریکا که کاملاً مدیریت شده و ساخته و پرداخته رسانه این کشور و به عبارتی هالیوود است، گام به گام با این "آنتاگونیستها و ضد قهرمان ها " که فصل مشترک همه آنها رفتارهای ناهنجار اخلاقی از جمله خشونت، جنایت و سکس است، مأنوس شده است.
خون آشامها ، مانسترها و هیولاهای غول آسا، اشباح و ارواح خبیث و اجنه و شیاطین و هیولاهای بیولوژیکی همچون فرانکشتاین (که از اولین هیولاهای هالیوودی و برگرفته از افسانه یهودی"گولم" بود، که با اقتباس از رمانی از مری شلی در سال 1910 توسط کمپانی تراست ادیسون ساخته شد)، همگی بر گرفته از آموزه های شیطانی و ارتباط با عالم دخان و اجنه و شیاطین بودند.
این روند خلق ضد قهرمانها تا آنجا پیش رفت که در سال 1968 فیلمی به نام «شبی که زندگی مُرد» Night of The Living Dead توسط "جرج رومرو" ساخته شد و در پی آن ضد قهرمان جدیدی با عنوان «زامبی» رسماً وارد ادبیات عامیانه مردم جهان شد.
گرچه موجودی به نام" زامبی" که برگرفته از داستانهای اسطورهای و خرافی بوده، پیش از این نیز در فرهنگ عامیانه آمریکا وجود داشت، ولی روایتهای جرج رومرو روح تازهای به کالبد آن بخشید و از این رو بود که بسیاری، وی را خالق ساب ژانرزامبی یا Zombie Horror در ژانر وحشت می¬دانند.
از سال 1968 که یکی از سالهای عجیب و پر حادثه در عالم غرب و شیطان پرستی بود، به عنوان سال آغاز تولید نخستین فیلم «زامبی» یاد میشود و تا به امروز فیلمهای بیشماری با محوریت این ضد قهرمان هراس آور تولید شده است و نکته قابل تأمل آنکه از میان این فیلمهای بیشمار ، بیش از نیمی از آنها از سال 2001 و پس از حملات تروریستی «یازدهم سپتامبر» به بعد تولید شده و ساخت آنها تا به امروز رشد تصاعدی چشم گیری داشته است.
در فرهنگ لغت هالیوودی زامبیها موجودات انسان نمای نفرین شدهای هستند که در مرز میان مرگ و زندگی معلق اند و سرنوشتی بلاتکلیف و حیاتی برزخی دارند تا آنکه لطفی شامل حال آنها گردیده و به حیات مرگ دعوت شده و از سرگردانی رهایی یابند! این موجودات آلوده به میکروبی مسری و مرگبار هستند و اگر انسانی را گاز بگیرند، آن انسان نیز بلافاصله به زامبی تبدیل میشود. از این رو زامبیها یکی از اشکال موجودات پلید و نابودگری هستند که بصورت نیروهای شر و شیطانی در فیلمهای آخرالزمانی غرب با وجه Antichrist (ضد مسیح) به تصویر کشیده شده اند.
دو مفهوم زامبی و آخرالزمان (Apocalypse) در بسیاری موارد با هم overlap (همپوشانی) دارند تا آنجا که عبارتی با عنوان «Zombie apocalypse» تبدیل به یک کلید واژه در ادبیات زامبیها شده است، چرا که آنها همواره هم مانند ناقل یک میکروب مسری به دنبال انتقال بیماری مهلک خود به تمام انسانها بوده و خبر از قریب الوقوع بودن پایان دوران و نابودی بشریت میدهند.
Zombieland (سرزمین زامبیها) کلید واژه دیگری بود که بواسطه فیلمی با همین نام به کارگردانی Ruben Fleischer در سال 2009 در دنیای زامبیها خلق شد. همچنین در همین سال بود که برای اولین بار لغت زامبی به یک گروه خاص نسبت داده شد و در این سال فیلمی به نام Dead Snow (برف مرده) ساخته شد که در آن نازیها به شکل زامبی برای نابودی انسانها به تصویر کشیده شدند.
در زامبی لند مسئله جداسازی دو سرزمین به چشم میخورد که تلویحاً یاد آور واژه ای آشنا در ادبیات تحت سلطه صهیونیستی غرب است، ادبیاتی که در آن به مسئله دیوار حائل برای جداسازی اشغالگران صهیونیست از فلسطینیان (که صاحبان و وارثان حقیقی این سرزمین اند) اشاره دارد. در این ادبیات التقاطی، جهان به دو قسمت "انسانها " و " زامبی ها" تقسیم شده است، پر واضح است که در ترسیم چنین نگرشی هر انسانی طرفدار جداسازی این دو منطقه از هم است تا از شر این موجودات خبیث و مرگبار در امان بماند !
با رمز گشایی بخشی از این پروژه سازمان یافته و دخانی میتوان به یکی از جدیدترین فیلمهای خانواده پر جمعیت زامبیها به نام World War Z به کارگردانی Marc Forster اشاره کرد. به نظر می رسد که حرف Z مفهوم ایهام برانگیزی از Zion (صهیون) و Zambie را در بردارد، که به معنای جنگ جهانی صهیون یا زامبی است و نکته تأمل برانگیز این است که، در این فیلم بطور آشکارا مسلمانها به عنوان زامبی به تصویر کشیده شده¬اند.
در World War Z این بار هالیودد شمشیر خود را کاملاً از رو بسته و این فیلم مبین جنگ آشکار سینمای غرب و هالیوود با مسلمانان است، که در آن به حقیقت محتوم نابودی زامبیها به طور مستقیم اشاره شده است. در این فیلم شاهد هستیم که میکروب مسری زامبی، که از یک کودک چینی (که نماد یک ابرقدرت تهدیدکننده نظام مالی و اقتصادی آمریکا است)، به مردم فلسطین میرسد و آنها را آلوده و تبدیل به زامبی می کند و حالا زامبیهای مسلمان فلسطینی تصمیم دارند که با عبور از دیوار حائل که منطقه جداکننده اشغالگران صهیونیستی در اورشلیم (بیتالمقدس) از مردم (مظلوم) فلسطین است وارد فلسطین اشغالی شوند، در همین گیر و دار است که، هم چون همیشه قهرمان و منجی کلیشه ای هالیوود، که یک آمریکایی چشم روشن و بلوند است و در این فیلم نقش آن را Brad Pitt بازی میکند، وارد معرکه می-شود و به دفاع از اسرائیلیها و صهیونیست های به اصطلاح مظلوم و نابودی زامبیهای مسلمان و فلسطینی میپردازد. این فیلم شباهتهای بسیاری به فیلم سینمایی 2012 ساخته Roland Emmerich را دارد و همچون غالب فیلمهای هالیوود، سرانجام همه انسانهای به اصطلاح مظلوم که بطور حتم همان نژاد برتر یهود هستند، برای در امان ماندن از فتنه های آخر الزمان به کشتی بزرگی که نمادی از کشتی نوح است، پناه می برند!
نکته قابل توجه در این فیلم آخرالزمانی این است که، بر عدد 12 تاًکید بسیاری شده است، بطور مثال در نمایی از فیلم به این نکته اشاره میشود که زامبی ها به 12 کشور حمله میکنند، و در نمایی دیگر به قطار شماره 12 اشاره میشود و یا اینکه در یکی از سکانسهای ابتدای فیلم به وضوح نشان داده میشود که با شمارش اعداد تا 12 افراد به زامبی تبدیل میشوند.
از طرفی با نگاهی به تقویم جهانی به تاریخ 12 اکتبر برخورد میکنیم که به عنوان روز جهانی زامبی نام گذاری شده است. این همه تاًکید بر عدد 12 که نمادی از منجی بشریت از دیدگاه مسلمانان است، کاملاً نمایانگر غرض ورزی آشکار و بی شرمانه نظام هالیوود علیه مسلمانان میباشد. این فیلم به وضوح نشان میدهد که میکروب مهلک مسری و مسن زامبی که از سال 1968 فعال شده است، بعد از گذراندن سیر تحولی و تکامل خود، از سال 2013 میلادی به اسلحه جدید اسلام هراسی رسانههای صهیونیستی غربی مبدل شده است، تا تکمیل کننده پروژه کثیف اسلام هراسی و منجی هراسی باشد و مسلمانانی که تا به حال به دروغ تروریست لقب داده شده اند، مورد اتهام جدیدی به نام زامبی قرار گیرند، تا به مخاطب جهانی این گونه القا شود که اینان همان موجودات نفرین شده و مرگباری هستند که قصد آلودگی و نابودی کل جهان را دارند!
بر کسی پوشیده نیست که هالیوود این سلاح پروپاگاندای غرب کاملاً در راستای اهداف شوم و اهریمنی صهیونیسم جنایتکار عمل می کند و اسرائیل این دشمن آشکار ،همان گونه که در دنیا غیر واقعی خالق موجوداتی به اسم زامبی است، در عالم واقعی نیز پدید آورنده این موجودات، اما با اسامی دیگری هم چون طالبان، داعش، النصره، بوکوحرام... برای اثبات دروغهای کثیف خود و ایجاد رعب و هراس جهانی از اسلام است، اسلامی که زیر بنای آن پاکی و عطوفت و رستکاریست. علی ای حال، حق ماندنی و باطل رو به زوال و نابودیست و وعده خداوند حق است که: و مکروا و مکر الله و الله خیر الماکرین...
نعیمه شکوهی
منبع: رویکرد
- See more at: http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13931003001426#sthash.zNZluDOg.dpuf