چرا آمریکا نگران موشکهای بالستیک ایران است؟
به تازگی یک از مقامهای آمریکایی با ارتباط برنامه موشکی ایران به موضوع مذاکرات هستهای گفت که واشینگتن همچنان نگران موشکهای بالستیک ایران است.
فرانک رُز، معاون وزیر خارجه آمریکا در امور سیاست دفاعی، که روز یکشنبه هفتم اردیبهشت در حاشیه چهارمین «سَمپوزیوم موشک و پدافند هوایی درخاورمیانه» در ابوظبی سخن میگفت، تاکید کرد که واشینگتن درخصوص رسیدن به یک راه حل مطلوب درباره مسئله هستهای ایران خوشبین است ولی این باعث نخواهد شد که نگرانیهایش پیرامون سایر «رفتارهای بد» ایران از جمله ادامه فعالیتهای موشکی آن کاهش یابد.
به گفته فرانک رُز ادامه برنامه موشکهای بالستیک ایران تهدیدی بالقوه برای آمریکا و متحدان آن در منطقه است و به همین جهت آمریکا کشورهای حاشیه خلیج فارس را برای دفاع در برابر چنین تهدیدی به جِدّ یاری خواهد داد.
فرانک رُز درعین حال گفت که اولویت آمریکا در منطقه، توسعه یک سامانه پدافند موشکی مشترک برای کشورهای عربی خلیج فارس است.
پیشتر، مقامهای آمریکایی، از جمله جی کارنی سخنگوی کاخ سفید، نیز با پافشاری به محدود کردن برنامه موشکی ایران، گفتوگو در مورد این برنامه را به مذاکرات هستهای گره زده بودند. این مقامها معمولا در سخنان خود در زمینه محدود کردن برنامه موشکی ایران به قطعنامه 1929 شورای امنیت سازمان ملل علیه ایران استناد میکنند که در سال 2010 میلادی به تصویب رسید. بر اساس این قطعنامه، ایران از توسعه موشکهای بالستیک با قابلیت حمل کلاهکهای هستهای منع شده است.
در مورد قطعنامه 1929 لازم به ذکر است آمریکا اصرار داشت که ایران به مبادله اورانیوم سه و نیم درصد و 20 درصد تن دهد. واشنگتن حتی از اردوغان و داسیلوا- رهبران ترکیه و برزیل- خواست به تهران بروند و از ایران بخواهند مبادله را بپذیرد. این سفر انجام شد، ایران مبادله را پذیرفت و بیانیه تهران منتشر شد.
با این حال، آمریکایی ها طوری رفتار کردند که گویا اساساً نه اردوغان و داسیلوا در این دنیا وجود دارند، نه بیانیه تهرانی منتشر شده و نه ایران بی سابقه ترین نرمش هسته ای در طول پنج سال گذشته را انجام داده است.
این موضوع نشان می دهد که آمریکا برای فشار آوردن بر روی ایران، برنامه ای مدون و غیرقابل عدول داشت و موضوع هسته ای تنها یک دستاویز بود.
این گمانه نیز تقویت شده بود که آمریکا با اطمینان از اینکه ایران مبادله سوخت را نخواهد پذیرفت، بر روی آن اصرار کند تا پس از عدم پذیرش ایران، هزینه صدور قطعنامه بر دوش تهران باشد. با این حال، پس از آنکه ایران این موضوع را پذیرفت آمریکا ولو با تحمل هزینه سیاسی اش، پیش نویس قطعنامه را مطرح و آن را از تصویب گذراند.
به هر حال ایران در همان زمان در مورد این قطعنامه غیر قانونی اعلام کرد: ورود شورای امنیت در موضوع فعالیت های صلح آمیز هسته ای جمهوری اسلامی ایران غیر قانونی، بی اعتبار و برخلاف نص صریح ماده 39 منشور و در مغایرت کامل با الزامات سازمانی و پادمانی آژانس بین المللی انرژی اتمی است و این شورا باید سریعا نسبت به اتخاذ اقدامات جبرانی و رفع اشتباهات گذشته خود اقدام نماید.
سوال دیگری که در مورد قطعنامه ها قابل پرسش است آن است که این چه مکانیزمی است که آمریکا بر علیه هر کشوری که باب میل آنها رفتار نکند کاغذ های قطعنامه را صادر می کند ولی وقتی حرف از نقض مقررات و حقوق بشر توسط آمریکا و اسراییل می شود از حربه وتو استفاده می کند.
اسراییل نیز در منطقه غرب آسیا موشک های بالستیک دارد و بمب اتمی نیز دارد ، و در چند سال اخیر با همسایگان خود به کرات وارد جنگ شده است .چرا در مورد سلاح های این کشور جنگ طلب کسی اظهار نظر نمی کند؟
آنچه که ایران در پی آن است صلح و امنیت در منطقه و قدرت بازدارندگی و حق دفاع برای خویش است. چون کشور ما در سایه تحریم های ناجوانمردانه از دستیابی به تکنولوژی های جنگنده های هوایی باز مانده است با تولید موشک ، حفظ امنیت هوایی خود را تامین می کند زیرا ما در نزدیکی خود رژیم نامشروعی داریم به نام اسراییل که همیشه با گزافه گویی های خود ما را به حمله نظامی تهدید کرده است.
حال کشور ما برای تامین امنیت منطقه ، برای جلوگیری از تجاوز های احتمالی مثل 8 سال دفاع مقدس که با حمایت آمریکا بر ما تحمیل شد، نیاز به قدرت دفاعی داریم که خودمان با علم جوانان خودمان به آن دست یافته ایم و طبق فرموده رهبر انقلاب قدرت موشکی ایران به هیچ وجه موضوع مذاکرات قرار نمی گیرد.
آنچه در پایان قابل توجه است این است که موضوع مذاکرات ایران و 1+5 تنها انرژی صلح آمیز هسته ای ایران بوده است و مقامات آمریکایی با گره زدن قدرت موشکی ما به مذاکرات چند هدف را دنبال می کنند:
1- آنها با طرح چنین موضوعاتی به دنبال شکست مذاکرات هستند تا به این صورت هم دل اربابان صهیونیستی خود را به دست آورند و هم به پروژه ایران هراسی و کسب منفعت از این پروژه ادامه دهند.
2- آمریکا با القای این تفکر به کشورهای منطقه که موشک های بالستیک ایران تهدیدی برای آنها است ، به دنبال فروش تسلیحات و پدافند موشکی خود به این کشورها است که تا حدودی در کشور های خلیج فارس موفق بوده است و توانسته حجم انبوهی از سلاح های خود را به آنها بفروشد ، اما ایران همیشه گفته و ثابت کرده که با دولت های منطقه جز رژیم منحوس اشغالگر قدس روابط دوستانه ای دارد و همواره به این ارتباطات استمرار بخشیده است.
3- و نکته آخر این که آمریکا با اختلاف افکنی در منطقه به دنبال آتش افروزی دوباره است مثل جنگ 8ساله ایران وعراق ، جنگ خلیج فارس ، حمله به عراق و افغانستان ، حمله تروریست ها به سوریه ، بحران های گرجستان و اوکراین و ... که می توان ردپای آن را در رزمایش چند روز گذشته عربستان موسوم به شمشیر عبدالله دید.
کاظم امیراحمدی
منبع: سیاست ما
- See more at: http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13930222001527#sthash.GXGekboy.dpuf
انگیزههای ریاض از رونمایی موشک هستهای
میل وافر سعودیها به خرید تسلیحات و مالکیت جنگافزارهای هستهای در سه سطح تحلیل خرد (ملی)، میانی (منطقهای) و کلان (نظام بینالملل) قابل تحلیل است.
در تصاویر منتشرشده از رژه نظامی عربستان سعودی به نام «سیف عبدالله» در یک پایگاه نظامی در شهر حفرالباطن، ریاض موشک هستهای DF3 سوخت مایع با برد 2650 کیلومتر که سه دهه قبل از چین خریداری شده را به نمایش گذاشت. بدینترتیب، عربستان نخستین کشور خاورمیانه است که با دعوت از کشورهای همسایه همچون بحرین، امارات، و پاکستان آشکارا از موشک هستهای خود رونمایی میکند.
این درحالی است که بنا بر گزارش مؤسسه تحقیقات بینالمللی صلح استکهلم (SIPRI) هزینههای نظامی جهان در سال 2013، 1/7 تریلیون دلار بود که دو درصد کاهش را نسبت به سال قبل نشان میدهد، اما عربستان سعودی با چهارده درصد افزایش در بودجه نظامی سال 2013 خود، اولین خریدار تسلیحات نظامی در خاورمیانه و چهارمین خریدار در سطح جهان شد. این کشور در سال 2012، دارای 2/52 میلیارد دلار مصارف نظامی و در سال 2013 با افزایش چهارده درصد، این رقم را به 6/59 میلیارد دلار رساند که بیشتر از مصارف نظامی انگلیس و فرانسه میباشد.
میل وافر سعودیها به خرید تسلیحات و مالکیت جنگافزارهای هستهای در سه سطح تحلیل خرد (ملی)، میانی (منطقهای) و کلان (نظام بینالملل) قابل تحلیل است.
در سطح خرد، عربستان را از منظر ژئوپلیتیک باید مورد بررسی قرار داد. این کشور از بعد امنیتی فاقد عمق استراتژیک است؛ بدانمعنی که مراکز عمده اقتصادی در مکه، مدینه و جده، سایتهای نفتی و فرودگاههای آن در شرق و غرب به سهولت در معرض تجاوز خارجی قرار دارد. از طرفی عربستان بهرغم آسیبپذیری ذاتی آن فاقد ارتشی کارآمد است. خاصه آنکه این کشور از خصوصیت تمامعیار یک دولت ـ ملت برخوردار نیست و از اینرو، هنوز ساختار قبیلهای حکمرانی بر آن حاکم است. لذا خاندان سلطنتی این کشور با خطر جریانهای دموکراسیطلب بهخصوص بعد از تحولات خاورمیانه روبهرو هستند.
در سطح تحلیل منطقهای، این کشور در همسایگی ایران قرار گرفته که هم از نظر ایدئولوژیک و هم از نظر مؤلفههای قدرت و منافع ملی در تعارض با هم قرار دارند؛ لذا موازنه قدرت با ایران و اسرائیل برای این کشور اهمیت ویژه دارد؛ بهطوریکه در تصاویر ماهوارهای منتشرشده از سکوهای پرتاب موشک هستهای، آنها به سمت ایران و اسرائیل نشانه رفتهاند. علاوهبراین، تداوم هژمونیک بر شبهجزیره عربی و ایفای نقش پدر معنوی برای کشورهای مسلمان و برادر بزرگتر برای کشورهای عضو شورای خلیج فارس عواملی است که جاهطلبی را در سیاست خارجی ریاض بازتولید میکند.
در سطح تحلیل کلان، رویکرد نظم جهانی در شکل دادن به جهانی بدون تروریسم و انتقادهایی که به عربستان و جریانهای تندرو منتسب به آن وارد است و ایجاد محیط باز سیاسی در عربستان برای چرخش نخبگان در قدرت، سعودیها را مخصوصاً بعد از تحولات خاورمیانه مجاب نمود که از میزان وابستگی امنیتی به آمریکا کاسته و به سمت خوداتکایی امنیتی ـ نظامی سوق یابند.
ریاض که در سطوح سهگانه یادشده تحت سلطه عوامل امنیتزدا قرار دارد از مرحله خویشتنداری تسلیحاتی متعارف به سمت بازدارندگی تهدید برای ایجاد پاسخ انعطافپذیر تغییر جهت میدهد تا جایی که شاهزاده ترکی الفیصل در کنفرانسی امنیتی در منامه معترف میشود: «ما با ایران هیچ دشمنی نداریم و نمیخواهیم به این کشور یا مردمش که همسایههای مسلمان ما هستند، آسیبی بزنیم، اما حفظ امنیت منطقهای حوزه خلیج فارس ایجاب میکند که با همکاری هم یک موازنه واقعی قدرت با این کشور برقرار کنیم، ازجمله در دانش هستهای، و برای هرگونه مسئله احتمالی درباره برنامه هستهای ایران آماده باشیم».
هرچند اندیشمندانی مانند والتز معتقدند دستیابی قدرتهای کوچک به سلاح هستهای با شیب ملایم سبب امنیت منطقهای میشود، اما این در شرایطی است که یک بازیگر خردمند دارنده سلاح هستهای باشد.
حتی درصورتیکه بپذیریم خطر جنگ بهدلیل نابودی طرفها کمتر محتمل است، اما در منطقهای که جریانهای تندرو و تروریسمهای منتسب به سفلیون تحرک و حضور تعیینکنندهای در سیاستهای منطقهای ریاض دارند نمیتوان از خطر تروریسم هستهای چشم پوشید.
هرچند این نگرش هم وجود دارد که در فضای سازنده شکلگرفته میان غرب و ایران در موضوع هستهای، ریاض با این اقدام، تلاش میکند با قرار دادن تهران در فضای کاذب موازنه وحشت، این کشور را تحریک کند از مسیر حل پرونده هستهای و متعاقب آن توسعه روابط با غرب و بهخصوص آمریکا دور شود.
حسین کبریاییزاده
منبع : موسسه ابرار معاصر تهران
- See more at: http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13930223000512#sthash.KJgWsMSW.dpuf
گزاش ویژه؛
"محمد نواز شریف" معروف به "شیر پنجاب" از جمله سیاستمداران بانفوذ پاکستان است که پس از فراز و فرودهای فراوان، بار دیگر نخستوزیر این کشور شده است. مشرق در تازهترین گزارش ویژه خود، به بررسی خاندان "شریف" و پیامهای سفر اخیر "نواز شریف" به ایران پرداخته است.
گروه گزارش ویژه مشرق – "جمهوری اسلامی پاکستان" از جمله همسایگان استراتژیک ایران و ایران بطور سنتی پشتوانه استراتژیک پاکستان است. به دلیل شرایط خاص سیاسی و امنیتی این کشور، همواره دو سطح از روابط سیاسی مناسب در سطح مقامات رسمی و روابط امنیتی و مرزی متزلزل در زمینه حضور گروهکهای تروریستی در جریان بوده است. مقامات این کشور نیز به تناوب با سفر به تهران، بر همکاری مستمر با ایران تأکید میکنند. از سفر "بینظیر بوتو" نخستوزیر فقید پیشین این کشور به ایران و دیدار با رهبر معظم انقلاب و ابراز ارادت وی به ایشان تا سفر اخیر وزیر خارجه پاکستان از جمله این رفت و آمدهای دیپلماتیک است.
مردم پاکستان (اعم از شیعیان و اهل سنت این کشور) از دلدادگان به آرمانهای انقلاب اسلامی و ارادتمندان به جمهوری اسلامی هستند و اشتراکات مذهبی، فرهنگی و تمدنی ایران و پاکستان رابطه دو ملت را ناگسستنی کرده است. در بعد سیاسی نیز ایران نخستین کشوری بود که استقلال پاکستان را به رسمیت شناخت.
تحولات سه سال اخیر در منطقه، سفر محمد نواز شریف، نخست وزیر جدید پاکستان به تهران را اهمیتی دوچندان داده است؛ چالشهای مرزی و امنیتی با پاکستان، مبارزه با تروریسم و وهابیت که این کشور را به پایگاه خود تبدیل کرده، احتمال همکاری پاکستان در کمک به حل برخی مسائل منطقهای و بحث های مربوط به خط لوله انتقال گاز از جمله مواردی است که در این سفر پیگیری شد.
بسیاری از مردم پاکستان، نواز شریف را به دلیل پنجابیبودن و قدرت و نفوذی که در این ایالت - و در کل پاکستان - دارد، "شیر پنجاب" میخوانند
در این گزارش به خاندان بانفوذ "نواز شریف"، جایگاه آن در معادلات سیاسی پاکستان و پیامهای سفر نواز شریف – معروف به شیر پنجاب – به تهران خواهیم پرداخت.www.mashreghnews.ir
خاندان شریف؛ از استقلال پاکستان تا به امروز
"شریف" خانوادهای کاملاً سیاسی در تاریخ پاکستان پس از استقلال است. پدر نواز شریف تاجر بود و با سیاست بیگانه، تا زمانی که کارخانههایش (گروه صنعتی اتفاق) را در زمان "ذوالفقار علی بوتو" نخست وزیر پاکستان در دهه 80 میلادی (پدر بی نظیر بوتو) ملی اعلام کرد و به یکی از مهرههای مهم برای دولتمردان پاکستان تبدیل شد تا در سال 1985 سروزیر ایالت پنجاب شد و اداره این ایالت همچنان در اختیار خاندان شریف و هم اکنون در تسلط "شهباز شریف" برادر نواز است. به قدرت رسیدن بینظیر بوتو در پاکستان آغاز ورود نواز به سیاست بود تا او در 1988 با کسب اکثریت آراء در انتخابات محلی بر جایگاه پدرش به عنوان سروزیر پنجاب تکیه بزند.www.mashreghnews.ir
نواز شریف و برادرش شهباز
طی کردن مسیر سروزیری پنجاب تا نخستوزیری پاکستان برای نواز شریف بیش از دو سال بطول نکشید تا بینظیر بوتو به اتهام فساد مالی از کار برکنار شود و نواز شریف در سال 1990 میلادی، جای او را بگیرد. اما اتهام فساد مالی از سوی رئیس جمهور وقت "اسحاق خان" که پیشتر بینظیر بوتو را با دستاویز قراردادن آن برکنار کرده بود، این بار دامنگیر نواز شریف شد. اما فرزند محمد شریف کسی نبود که به سادگی زیر بار این اتهام برود و دادخواهی درباره اتهام رئیس جمهور و تصمیم به برکناری وی را به دادگاه عالی پاکستان برد که دادگاه رأی به ابقای او در قدرت داد. در نهایت با میانجیگری فرمانده ارتش، رئیس جمهور و نخست وزیر هردو در سال 1993 از قدرت کنار رفتند.www.mashreghnews.ir
کشمکش سیاسی و جنگ قدرت در پاکستان با کنار رفتن نواز شریف و روی کار آمدن بینظیر بوتو در سال 1993 ادامه پیدا کرد. نواز شریف در لباس اپوزیسیون این بار ظاهر شد. نزاع بر سر قدرت در پاکستان بار دیگر موجب برکناری بینظیر بوتو در سال 1996 این بار از سوی رئیس جمهور "فاروق لغاری" به اتهام فساد مالی، شد و نواز شریف با اتفاق آراء پارلمان برای دومین بار نخست وزیر شد.
یکی از نشانههای نفوذ و قدرت خاندان شریف، کنار رفتن "فاروق لغاری" از قدرت به توصیه نواز شریف بود. نواز در دومین دوره نخست وزیری خود، پس از تغییر رئیس جمهور با افزدون متمم سیزده به قانون اساسی این کشور، اختیارات رئیس جمهور از جمله انحلال پارلمان را محدود کرد.
فاروق لغاری
نواز شریف قصد داشت پلههای قدرت را در داخل و خارج از پاکستان طی کند؛ دستور اولین آزمایش هستهای پاکستان در پاسخ به آزمایش هستهای هند نیز از همین جهت بود. بحران آزمایش هستهای پاکستان و قطع کمکهای اقتصادی غرب به این کشور، شرایط اقتصادی را برای دولت نواز شریف دشوار کرد.
نواز شریف اما در این مسیر، قدرت ارتش را نادیده گرفت و به دست خود زمینه کودتای ارتش را فراهم کرد. منصوب کردن پرویز مشرف بدلیل اختلافات با جهانگیر کرامت، آغازی بود بر پایان قدرت نواز شریف. کودتای بدون خون ریزی مشرف علیه نواز و تبعید او به عربستان در سال 1999 به بهترین شکل رأس هرم قدرت در پاکستان را نشان می دهد. نواز قصد داشت بدلیل درگیری مرزی هند و پاکستان با کشمیر، پرویز مشرف را برکنار کند، اما این مشرف بود که قدرت را از نواز گرفت.www.mashreghnews.ir
ارتش برنده نبرد قدرت در پاکستان
بزرگترین و تأثیرگذارترین نهاد قدرت در پاکستان، ارتش این کشور است. گرچه طبق قانون اساسی نیروهای مسلح، از جمله ارتش حق دخالت در امور سیاسی را ندارند، اما شرایط سیاسی و اجتماعی این کشور به گونهای است که ارتش کلیدیترین نهاد سیاسی آن به شمار میرود. به جز نقش تعیینکننده ارتش در هرم قدرت پاکستان، بسیاری از شاهراههای اقتصادی نیز در اختیار نظامیان بازنشسته و ارتشیهاست که قدرت و ثروت همزمان را برای ارتش به ارمغان آورده است.
بسیاری از رؤسای جمهور پاکستان طی 60 سال گذشته نظامی بوده و ژنرالهای ارتش تا کنون بارها دست به کودتا زدهاند و دولتها را ساقط کردهاند که کودتای پرویز مشرف بر ضد نواز شریف نیز یکی از این موارد بود.
سازمان اطلاعات نظامی پاکستان (ISI) نیز از جمله نهادهایی است که اختیارات فراقانونی بسیاری دارد که البته زیر مجموعه ارتش این کشور محسوب میشود. اما هیچ مرجعی در این کشور قدرت نظارت و کنترل عملکرد ISI را ندارد. سازمان اطلاعات نظامی پاکستان اصلیترین نهاد اطلاعاتی این کشور است. کارشناسان، خنثی کردن طرح حمله اسرائیل به تأسیسات هستهای پاکستان – پس از انجام حملات مشابه به سوریه و عراق – را از موفقیتهای بزرگ سرویس اطلاعات پاکستان ارزیابی میکنند.
احزاب سیاسی نیز از جمله اضلاع اصلی هرم قدرت در پاکستان هستند. این کشور در حدود 20 حزب سیاسی دارد اما قدرت اصلی در دو حزب "مسلم لیگ" و "حزب مردم" متمرکز شده است و عملا فضایی دو قطبی را ایجاد کرده است. نواز شریف از جمله رهبران حزب مسلم لیگ پاکستان است که در زمان دور اول نخست وزیری بینظیر بوتو با ایفای نقش اپوزیسیون به همراه برادر بینظیر بوتو، با سفر به ایالتهای مختلف و سخنرانی برضد بوتو درنهایت موفق شد در سال 1990 وی را برکنار کند و در انتخابات سراسری پس از آن، حزب مسلم لیگ شاخه نواز به رهبری نواز شریف به پیروزی رسید و او نخست وزیر شد.www.mashreghnews.ir
نواز شریف؛ از تبعید به عربستان تا بازگشت به قدرت
درگیری نیروهای پاکستان در کشمیر و غرب افغانستان در سال 1999 به همراه مشکلات اقتصادی این کشور، رفته رفته از محبوبیت نواز در بین مردم کاست. نواز راه چاره برای این بحران را در برخورد با نظامیان جستجو کرد و درحالی که پرویز مشرف در سریلانکا به سر میبرد، او را از ریاست ستاد مشترک و فرماندهی ارتش برکنار کرد. در اقدام بعدی نیز با بستن فرودگاه، مانع از فرود هواپیما و بازگشت مشرف به پاکستان شد. اما ژنرالهای ارتش پاکستان به دستور مشرف دولت نواز شریف را سرنگون کردند و نظامیان کنترل اوضاع را به دست گرفتند. این کودتای آرام، بدون هرگونه مخالفت عمومی انجام شد و کابینه نواز شریف نیز موضعی بیطرف گرفتند تا نواز شریف به تنهایی محاکمه شود.
پرویز مشرف یکی از نظامیانی بود که با کودتا برضد دولت، چند سالی قدرت را در پاکستان در دست گرفت
دادگاه نظامی پاکستان به سرعت شریف را به جرم آدمربایی، اقدام به قتل، هواپیماربایی و فساد مالی محاکمه به حبس ابد محکوم کرد. حکمی که قرار بود اعدام باشد، اما با فشارهای عربستان و آمریکا به حبس ابد و پس از آن به 10 سال تبعید به عربستان تغییر پیدا کرد. بخشی از اموال نواز شریف نیز مصادره شد و نواز پذیرفت تا به مدت 21 سال از صحنه سیاست پاکستان دور بماند. نواز به جده رفت و در آنجا با امکاناتی که دولت عربستان در اختیار او گذاشت، کارخانه فولاد راه اندازی کرد. بعدها مشرف در خاطرات خود به این مسئله اشاره می کند که این عربستان و ملک فهد بودند که جان نواز شریف را خریدند.www.mashreghnews.ir
از سال 2006 تلاش نواز برای بازگشت به قدرت آغاز شد تا اینکه در سال 2007 دادگاه پاکستان اجازه بازگشت نواز شریف و برادرش شهباز به پاکستان را صادر کرد. در اولین تلاش برای ورود به پاکستان، نواز موفق نبود و به عربستان بازگردانده شد. اما برای بار دوم باز هم با میانجیگری و فشار عربستان توانست از طریق لاهور وارد کشور شود و سفر مشرف به ریاض و لندن نیز چارهساز نشد.
بازگشت نواز شریف به پاکستان با استقبال عمومی بیسابقهای همراه شد و نواز در ائتلاف با حزب مردم پاکستان، به سیاست بازگشت و استعفای پرویز مشرف از اولین نتایج بازگشت او به صحنه سیاست پاکستان بود. نواز از حضور در انتخابات ریاست جمهوری صرف نظر کرد تا آصف علی زرداری همسر بی نظیر بوتو رئیس جمهور شود. آصف علی زرداری پس از رسیدن به مقام ریاست جمهوری اما، راه دیگری در پیش گرفت و نواز شریف و برادرش را از سروزیری و اداره پنجاب و حزب مسلم لیگ شاخه نواز را از جولان در این ایالت خلع کرد و تلاش کرد نواز را حبس خانگی کند. اقدامی که با عدم همکاری پلیس پاکستان و موج اعتراضات عمومی در این کشور در نهایت ناکام ماند.www.mashreghnews.ir
نواز بار دیگر در سال 2010 با اعمال نفوذ در قانون اساسی، متمم 18 را اضافه کرد تا محدودیت دو دوره نخست وزیری حذف و زمینه برای سومین دوره آن فراهم شود و در انتخابات 2013، حزب مسلم لیگ شاخه نواز با کسب 126 کرسی از مجلس شورای ملی بدون ائتلاف با احزاب دیگر نخست وزیری خود را مسجل کرد و در اوایل ژوئن 2013 سوگند یاد کرد.www.mashreghnews.ir
شهباز شریف برادر نواز نیز از دیگر فرزندان خانواده شریف است که تقریبا تمامی امور ایالت پنجاب را بر عهده دارد و همچنین نفر دوم حزب مسلم لیگ شاخه نواز است. شهباز تا کنون طرحهای اجتماعی و اقتصادی بسیاری را در پنجاب و دیگر مناطق پاکستان اجرا کرده است و در مبارزات سیاسی برادرش نواز، همواره در کنار وی بوده است. او هم اکنون سروزیر ایالت پنجاب است.
سفر به ایران؛ پیام دوستی، تعامل و امنیت
توجه به این نکته ضروری است که روابط ایران و پاکستان صرف از نظر از تغییر دولتها در ایران، به حکم مرزهای مشترک و پیوندهای موجود، همواره در سطحی از مناسبات امنیتی، سیاسی و ... در جریان بوده و هست. از این رو، سفر دو روزه نواز شریف به ایران و دیدار با مقامات ایرانی بویژه دیدار با رهبر انقلاب، حضرت آیتالله خامنهای، در آغازین گامهای دولت نواز میتواند از چند جهت دارای اهمیت باشد:
پس از فروپاشی گروهک تروریستی ریگی و آرامش نسبی در مناطق جنوب شرقی ایران، بار دیگر برخی تحرکات سازماندهی شده از داخل خاک پاکستان، تنش های مرزی را در پی داشت که آخرین آن گروگانگیری پنج سرباز مرزبان ایرانی بود که در نهایت چهار تن آنان به کشور بازگشتند. دولت پاکستان طی این مدت، همواره اعلام میکرد با ایران در مبارزه با تروریسم و ناامنی همکاری خواهد کرد، اما در عمل برخی کوتاهیها در این حوزه موجب ناخرسندی طرف ایرانی شد. رهبر انقلاب نیز در دیدار با نواز شریف، با اشاره به ناامنیها در مرز ایران و پاکستان در ماههای اخیر، گفتند:www.mashreghnews.ir
"برخی عمداً تلاش دارند در مرز طولانی دو کشور ناامنی ایجاد کنند و ما نمیتوانیم باور کنیم که این قضایا طبیعی و غیرعمدی است؛ البته ما اطلاعات از برخی فعالیتها در منطقه بلوچستان پاکستان، برای ناامن کردن مرزهای دو کشور داریم."
دولت پاکستان پیش از سفر نخست وزیرش به ایران، چند اقدام را برای تأکید بر اراده اسلام آباد به همکاری امنیتی با ایران بر ضد تروریسم انجام داد که از مهمترین آن ها میتوان به حضور ناوگان دریایی ارتش پاکستان در خلیج فارس و مانور مشترک با نیروهای مسلح ایران در تنگه هرمز و همچنین پیمان امنیتی برای عملیات مشترک ضدتروریست ها و قاچاقچیان مواد مخدر اشاره کرد.
افزایش حجم مبادلات اقتصادی ایران و پاکستان نیز از جمله دستورکارهای سفر نواز شریف به ایران بود که رهبر انقلاب نیز در دیدار با وی، از کاهش حجم مبادلات اقتصادی میان دو کشور انتقاد کردند. پیگیری اجرای خط لوله انتقال گاز ایران به پاکستان نیز از مسائل مهم میان دو کشور است که تاکنون ایران تعهدات خود را تا مرز این کشور انجام داده است و اکنون پاکستان باید به تعهدات خود در این زمینه عمل کند. پروژه های انتقال برق ایران به پاکستان نیز یکی دیگر از طرح های مورد مذاکره میان مقامات دو کشور است.
همچنین در آستانه تشکیل دولت جدید در افغانستان هم انتظار ایران این است که پاکستان با بازنگری در سیاستهای خود، زمینه همکاری سه جانبه برای تأمین امنیت و مبارزه با تروریسم را فراهم کند؛ واضح اینکه تا کنون گروههای تروریستی و افراط گرا توانستهاند از این فرصت تیرگی روابط و عدم تعامل بیشترین بهره را در ناامنسازی منطقه ببرند.
گروههای تکفیری و افراط گرایی مذهبی و قومی از مهمترین دغدغههای مشترک دو طرف به ویژه ایران است که مهار آن سطح بالایی از تعامل و همکاری میان اسلام آباد و تهران را میطلبد. دخالت آمریکا در پاکستان به بهانه مبارزه – بیهوده – با تروریسم، انتقادات نواز شریف را به همراه داشته و او خواستار توقف حملات پهپادهای آمریکایی به مردم پاکستان شده است. اسلام آباد با استفاده از ظرفیتهای امنیتی و فرهنگی ایران میتواند در زمینه تفاهم میان اقوام و مذاهب، برای یکی از چالشهای جدی خود پاسخی مناسب بیابد. این مهم تنها با مقاومت اسلامآباد در برابر دخالت عوامل ثالث منطقهای و فرامنطقهای ممکن خواهد بود که مهمترین پیام این سفر را میتوان اعلام استقلال اسلامآباد در روابط با تهران تفسیر کرد؛ پیامی که احتمالاً با رسیدن آن به گوش مقامات ریاض باعث شد تا سعود الفیصل رسماً از محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران برای سفر به این کشور دعوت کرده و اعلام کند ریاض آماده گفتوگو با تهران است.
منابع و مآخذ:
www.mashreghnews.irhttp://timesofindia.indiatimes.com/home/sunday-toi/special-report/Muslim-law-and-Pakistan/articleshow/5783047.cms?referral=PM
http://www.channelnewsasia.com/news
http://www.nytimes.com/2007/11/20/world/asia/20iht-20pakistan.2.8407525.html?_r=0
http://www.reuters.com/article/2007/09/16/us-pakistan-opposition-idUSL1628623820070916
http://uk.reuters.com/article/2007/08/30/uk-pakistan-sharif-idUKL3086457420070830
http://indiatoday.intoday.in/story/hamid-mir-attack-case-imdad-sadheer-shahbaz-sharif-shoe-attack-on-punjab-chief-minister-pakistani-journalist-hurls-shoe-pearl-continental/1/357360.html
http://paktribune.com/news/Shahbaz-Sharifs-daughter-get-married-to-grandson-of-Indian-Army-commander-262887.html
http://www.britannica.com/EBchecked/topic/538837/Nawaz-Sharif
http://abcnews.go.com/topics/news/world/nawaz-sharif.htm
http://www.dw.de/%D9%BE%D8%A7%DA%A9%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86-%D9%88-%D8%A8%D8%A7%D8%B2%DA%AF%D8%B4%D8%AA-%D8%AF%D9%88%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D9%87-%D9%86%D9%88%D8%A7%D8%B2-%D8%B4%D8%B1%DB%8C%D9%81/a-16807285
http://www.bbc.co.uk/persian/afghanistan/2013/12/131202_l09_pak_army_change.shtml
http://psq.kiau.ac.ir/archive/16/3.pdf
http://www.reuters.com/article/2008/06/27/idUSISL159890
http://persian.ruvr.ru/news/2014_05_07/272093682
اختلاف گروه تروریستی دولت اسلامی عراق و شام موسوم به داعش با القاعده و رهبر آن ایمن الظواهری وارد مرحله جدیدی شده است. هر دو گروه یکدیگر را به خیانت و انحراف از مسیر جهاد متهم میکنند و داعش مدعی است سیاست القاعده در درگیر نشدن با ایران اشتباه بوده است.
کد خبر: ۴۰۰۱۷۲
تاریخ انتشار:۲۳ اردیبهشت ۱۳۹۳ - ۱۸:۲۷-
13 May 2014 اختلاف گروه تروریستی دولت اسلامی عراق و شام موسوم به داعش با القاعده و رهبر آن ایمن الظواهری وارد مرحله جدیدی شده است. بعد از این که هر دو گروه یکدیگر را به خیانت و انحراف از مسیر جهاد متهم کردند، این بار داعش مدعی است سیاست القاعده در درگیر نشدن با ایران اشتباه بوده است.
به گزارش «تابناک»، شبکه سعودی العربیه به انتشار ویدئویی از ابومحمد العدنانی سخنگوی دولت اسلامی عراق و شام و محتوای آن و از جمله به مسائل مطرح شده در باره ایران پرداخته است.
العربیه مدعی شده است که در شرایطی که کشورهای مسلمان از افغانستان تا مراکش روزهای خونباری را شاهد هستند، ایران کمتر از این موج خشونتها آسیب دیده است و اکنون سخنگوی داعش میگوید، القاعده در سالهای گذشته با صدور فرمانی برای حمله نکردن به ایران و منافع آن به سپری برای ایران تبدیل شده بود.
العدنانی سپس با اعتراض به الظواهری پرسیده است که ثمره این سیاست چه بوده است.
وی ادامه داده که «دولت اسلامی» به درخواست شیوخ و سمبلهای جهاد برای حمله نکردن به ایران عمل کرده است و خشم خود را فرو خورده است در حالی که میتوانست ایران را به برکهای از خون تبدیل کند.
وی مدعی شده است که داعش اتهام مزدور ایران بودن را در شرایطی تحمل کرده است که صبرش در مقابل ایران به توصیه شیوخ القاعده و برای به خطر نیفتادن منافع و خطوط تدارکاتی آن بوده است!
بعضی رسانههای خارجی در ابتدای تشکیل داعش در آوریل سال گذشته، داعش را به کمک به منافع دولت بشار اسد متهم کردند و این باعث خشم العدنانی در نوار و ویدئوی منتشر شده، گردیده است. آژانس فرانس پرس سخنان وی خطاب به الظواهری را نقل کرده است که گفته: «شیخ اسامه، همه مجاهدین را با یک کلمه دور هم گرد میآورد و تو آنها را پراکنده کردهای». وی با رد این که داعش شاخهای از القاعده است، گفته «داعش شاخهای از القاعده نیست و هرگز نبوده است».
پیش از این، ایمن الظواهری از داعش خواسته بود که به درگیری با دیگر گروههای مخالف سوری پایان دهد و نیروهای خود را از این کشور خارج کند که داعش این خواسته را نپذیرفت.
اکنون العدنانی، الظواهری را متهم به اشتباه کرده ولی باز هم دست خود را به سوی او دراز کرده و خواستار تغییر محمد الجولانی رهبر گروه جبهه النصره، دیگر گروه وابسته به القاعده در سوریه شده است. به گفته وی، یا الظواهری با لجاجت بر اشتباهات خود پای میفشارد و درگیری بین مجاهدین در سوریه ادامه مییابد و یا این که به اشتباهات خود اقرار کرده و آن را اصلاح میکند.
العدنانی درخواست الظواهری برای محدود کردن فعالیت داعش به عراق را نیز رد کرده و آن را غیرمنطقی، غیر واقعبینانه و غیرمشروع دانسته است.
العربیه بخش دیگری از سخنان العدنانی خطاب به الظواهری در مورد دیگر کشورها و از جمله مصر را نیز مورد توجه قرار داده است که در آن آمده: « بار دیگر تو را به اصلاح راه و روشت دعوت میکنیم و میخواهیم با ارتشهای پاکستان، مصر، افغانستان، تونس، لیبی، یمن و دیگر سربازان طاغوت بجنگی و با احکام شرعی بازی نکنی و اعلام کنی که حکومت فاسد است، قانون اساسی باطل است و ارتش توطئه گر است. میخواهیم به صراحت فرمان جنگ علیه ارتش مصر، این ارتش سیسی فرعونی جدید را صادر کنی و از مرسی و حزبش نیز برائت بجویی. دیگر خیمه شب بازی برای مسلمانان بس است. آری؛ مرسی مرتد است زیرا با ارتش خود به سینا نرفته بود تا با یهودیان بجنگد، بلکه برای جنگ با موحدان رفته بود. او با هواپیماها و تانکهایش، خانههای مسلمانان را در هم کوبید. آری، آن مرتد، قاضی نصرانی صلیبی منصوب کرد تا بر اسرای موحد حکم کند و به طور طبیعی، حکم اعدام بود. چه پاسخی به او میدهی؟ او را مظلوم جلوه دادی و با او همدردی کردی»