نهاد متولی جلوگیری از حملات سایبری به رایانههای دستگاههای دولتی انگلیس روز دوشنبه ایران را به تلاش برای هک رایانههای این کشور متهم کرد.

به گزارش مشرق، یکی از نهادهای دولت انگلیس که به تازگی برای مقابله با حملات سایبری به رایانههای برخی از دستگاههای مهم دولتی این کشور تشکیل شده ایران، روسیه و کره شمالی را به تلاش برای هک رایانههای این کشور متهم کرده است.
«مرکز ملی امنیت سایبری» (NCSC) که اکتبر سال گذشته برای جلوگیری از حملات به رایانههای وزارت دفاع، بانک مرکزی انگلیس و پایگاههای هستهای این کشور تشکیل شده روزانه دستکم دو حمله سایبری را خنثی میکند.
این نهاد دولت انگلیس مدعی شده روسیه، کره شمالی، چین و ایران مظنونان اصلی انجام این حملات هستند.
«مرکز ملی امنیت سایبری» گفته در ماه اول 68 حمله سایبری را خنثی کرده است.
بانک جهانی در گزارشی با عنوان "آمار بدهی بین المللی نسخه ۲۰۱۷"، آمار بدهی خارجی ایران تا سال ۲۰۱۵ را منتشر کرد.
به گزارش ایسنا، طبق گزارش بانک جهانی، میزان بدهی خارجی ایران در سال ۲۰۱۵ به ۶ میلیارد و ۳۲۲ میلیون دلار رسید که نسبت به رقم هنگفت ۲۰ میلیارد و ۳۰ میلیون دلار در سال ۲۰۱۰ و ۱۷ میلیارد و ۳۴۴ میلیون دلار در سال ۲۰۱۱ کاهش چشمگیری داشت.
همچنین میزان بدهی خارجی ۵ میلیارد و ۴۴۱ میلیون دلار در سال ۲۰۱۴ و ۷ میلیارد و ۶ میلیون دلار در سال ۲۰۱۳ و ۷ میلیارد و ۴۰۶ میلیون دلار در سال ۲۰۱۲ بود.
از بدهی خارجی ۶ میلیارد و ۳۲۲ میلیون دلار که برای سال ۲۰۱۵ اعلام شد، ۲ میلیارد و ۳۲۶ میلیون دلار بدهی خارجی بلندمدت و ۲ میلیارد و ۱۹ میلیون دلار بدهی خارجی کوتاه مدت بود.منبع:
ایسناتا دیروز حتی برخی از سیاستمداران هم نمی دانستند که بستن شیرهای گاز ترکمنستان می تواند روی نفس کشیدن بچه های دبستانی در ایران تاثیر بگذارد. مناسبات در دنیای امروز تا این اندازه در هم تنیده است.
عصرایران؛ اشکان امیدوار - شکست مذاکرات گازی میان ایران و ترکمنستان که منجر به قطع گاز از سوی این همسایه شمالی شد می تواند به شدت برای محیط زیست کشور نگران کننده باشد.
در حالیکه روز چهارشنبه حمیدرضا عراقی معاون وزیر نفت در سخنانی با بیان اینکه ترکمنستان « از دولت قبل ایران طلب دارد» به صورت تلویحی از تهدید جدی این کشور مبنی بر احتمال قطع گاز خبر داده بود نهایتاً اعلام شد که مذاکرات با موفقیت خاتمه یافته است و شیر گاز از سوی ترکمنستان بسته نخواهد شد اما شب گذشته شرکت ملی گاز با صدور بیانیه ای رسماً قطع گاز از سوی ترکمنستان را اعلام کرد.
بر اساس برخی آمارها ایران با خریداری روزانه ٣٥ تا ٤٠ میلیون مترمکعب گاز، بهعنوان بزرگترین مشتری گاز ترکمنستان به شمار میرود که از ٢٠ سال گذشته تاکنون اقدام به واردات گاز از این کشور کرده است. یک همسایه نزدیک و دیوار به دیوار که صادرات به آن در قیاس با سایر مشتریان برای ترکمن گاز بسیار به صرفه است.
کارشناسان داخلی می گویند عشقآباد بازنده اصلی این ماجرا خواهد بود؛ زیرا بزرگترین مشتری خود را از دست خواهد داد چرا که ایران اکنون با افزایش تولید روزانه گاز به حدود ٧٠٠ میلیون مترمکعب گاز، نیاز چندانی به واردات این سوخت برای رفع نیازهای ضروری ندارد.
یک مقام آگاه در وزارت نفت هم بیان داشته است که سهم واردات از «ترکمن گاز» در سبد مصرفی گاز ایران کمتر از 1.5 درصد است و « و صرفاً با صرفه جویی در نیروگاهها و صنایع و بخش خانگی در فصل زمستان می توان آن را جبران نمود».
در بیانیه ی شرکت ملی گاز به صورت مبهم به «پذیرش خواست نامعقول شرکت ترکمن گاز و افزایش ٩ برابری قیمت گاز» در سال ۸۶ یعنی دولت احمدی نژاد اشاره شده است؛ که به نظر می رسد توافقی خلاف قانون و قرارداد بین دو کشور بوده و باعث شده که ترکمنستان چنین فشارهایی را به هوای باج های آن دوره ادامه بدهد.

موضوعی که می تواند به سیاسی کردن ماجرا در داخل کشور دامن بزند. در کشوری که حتی یک مسابقه فوتبال، گورخوابی تعدادی از شهروندان و قاچاق میوه هم سیاسی می شود بعید است از کنار موضوعی به این شکل به سادگی گذر کنند اما بازنده این ماجرا کیست؟
قطع گاز در این فصل از سال باعث خواهد شد که به منظور جبران کاهش فشار گاز برای منازل شهروندان، سهمیه گاز نیروگاه ها و کارخانه های بزرگ کشور از تهران تا اصفهان و ... قطع شود و سوخت بسیار آلاینده مازوت در این کارخانجات مورد استفاده قرار گیرد که بی هیچ تردیدی به آلودگی هوا در روزهای آینده اضافه خواهد کرد.
مدارس ابتدایی در استان البرز که یک استان صنعتی به شمار می رود برای دومین روز متوالی به دلیل آلودگی هوا تعطیل شده است. آیا می توان پذیرفت که قطع گاز از سوی ترکمنستان واقعاً هیچ تاثیری بر روی تشدید آلودگی هوا نخواهد داشت؟
در روزهای پایانی هفته گذشته وقتی گمانه زنی در مورد شکست مذاکرات مطرح شده بود برخی از آگاهان محیط زیست پیش بینی کردند که در صورت عملی شدن تهدید ترکمنستان ممکن است به دلیل شدت گرفتن آلودگی هوا، از میانه هفته تهران تعطیل شود.
اظهارات مقامات وزارت نفت و مدیرعامل شرکت ملی گاز در خصوص بی اثر بودن قطع گاز از سوی ترکمنستان امری طبیعی است. سخنانی دیپلماتیک. انتظاری غیر از آن هم نمی رود اما محیط زیست و هوای آلوده خیلی در قید و بند جملات دیپلماتیک و دعواهای سیاستمداران نیست. راه خودش را می رود و اثرش را می گذارد.
شاخص های آلودگی ها در روزهای آینده در صورتی که با دقت اعلام شود نشان خواهد داد که حق با مسئولان ایرانی است یا نه. عمیقاً امیدوارم این گونه باشد و این رفتار سیاستمداران کشور ترکمنستان روی زیست مردم و محیط زیست کشور تاثیری نگذارد.
اما در صورت آلوده تر شدن هوای کلانشهرها بار دیگر سازمان حفاظت محیط زیست آماج حملات منتقدان و شکایت های مردم قرار خواهد گرفت. برای عموم مردم و حتی کسانی که حقیقت ماجرا را می دانند خیلی تفاوت نمی کند که منشا این ماجرا خطای دولت محمود احمدی نژاد در عقد قرارداد و عدم پرداخت بدهی ها بوده یا ناتوانی دولت روحانی در حل مسئله، آنها انگشت شماتت را به سوی معصومه ابتکار و سازمان محیط زیست نشانه می روند و از او انتظار معجزه دارند.
سازمان حفاظت محیط زیست در ایران تا ابد به عنوان مقصر دم دستی و درجه اول آلودگی هوا معرفی می شود حتی وقتی آنها نه در بدقولی های احتمالی در بازپرداخت بدهی ها نقشی داشته اند و نه حتی در مذاکرات گازی حضور!
این ماجرا به خوبی نشان می دهد محیط زیست برخلاف ادعای برخی از منتقدان مغرض اتفاقاً یک مقوله سیاسی و استراتژیک است و برای حل معضلات آن باید دیپلماسی سبز و تعامل با دیگر کشورهای جهان را جدی گرفت. تا دیروز حتی برخی از سیاستمداران هم نمی دانستند که بستن شیرهای گاز ترکمنستان می تواند روی نفس کشیدن بچه های دبستانی در ایران تاثیر بگذارد. مناسبات در دنیای امروز تا این اندازه در هم تنیده است.
ریچارد گاروین
نویسندگان این نامه که همگی از دانشمندان برجسته آمریکایی از جمله برندگان جوایز نوبل، فیزیکدان های هسته ای دخیل در امر تولید سلاح هسته ای در گذشته،مشاوران علمی سابق کاخ سفید و مدیر بزرگ ترین انجمن عمومی دانشمندان جهان هستند، در این نامه تاکید کرده اند برجام مانعی قوی در سر راه هرگونه تلاش احتمالی ایران برای دست یابی به سلاح هسته ای ایجاد کرده است.نویسندگان این نامه تاکید کرده اند با توافقات به عمل آمده و انجام شده در نتیجه برجام ، ایران که پیش از معاهده برجام تنها چند هفته با ساخت سلاح هسته ای فاصله داشت اینک این مدت به چند ماه افزایش یافته است.
جمهوری اسلامی ایران اتهام تلاش برای تولید سلاح هسته ای را رد کرده و همواره بر ماهیت صلح آمیز فعالیت های هسته ای خود تاکید کرده است.
نویسندگان این نامه همچنین تاکید کرده اند با برجام امکان نظارت و بازرسی از تاسیسات هسته ای ایران فراهم شده و امکان اینکه ایران به سرعت به سمت تولید ناگهانی سلاح هسته ای برود کاهش یافته است.برخی از امضا کنندگان این نامه از دانشمندان ارشد و دست اندرکار پروژه های تولید سلاح هسته ای آمریکا بوده اند. یکی از این افراد "سیگفرید هکر" استاد دانشگاه استانفورد و مدیر اسبق آزمایشگاه تسلیحاتی لوس آلاموس آمریکا بوده که بیشتر تسلیحات هسته ای این کشور در آنجا طراحی و ساخته شده است.
دونالد ترامپ در جریان مبارزات انتخاباتی بارها با انتقاد شدید از برجام از لغو آن در صورت راه یابی به کاخ سفید سخن گفته است ؛ اما از زمان پیروزی در انتخابات سخنی درباره لغو این توافق بر زبان نیاورده است.
به نوشته نیویورک تایمز کابینه منتخب ترامپ دیدگاه هایی متفاوت درباره برجام دارند و در حالی که برخی از آنها از جمله ژنرال مایکل فلین (مشاور امنیت ملی کابینه ترامپ ) پیشتر به صراحت از برجام انتقاد کرده اند ، موضع برخی دیگر از جمله ژنرال "جیمز ماتیس" وزیر پیشنهادی برای وزارت دفاع، در حمایت از برجام است و موضع برخی دیگر از جمله " رکس تیلرسون " وزیر امور خارجه منتخب ترامپ در این باره مشخص نیست.
شمار زیادی از شهروندان شیعه مخالف و معترض دولت پادشاهی بحرین که از سوی دولت به اقدامات خشونتآمیز و تروریستی متهم شدهاند در این زندان نگهداری میشوند.روزنامه بحرینی "الوسط" به نقل از صفحه توییتر وزارت کشور بحرین، ایران را مسئول حمله اخیر به زندان این کشور معرفی کرد.
به گزارش عصرایران، در حمله به زندانی در جنوب بحرین که در ساحل دریا قرار داشت، یک پلیس کشته و یکی دیگر زخمی شده است و 10 زندانی فرار کردند.
این حمله علیه زندان "جو" در جنوب بحرین روی داد.
وزارت کشور بحرین در صفحه رسمی خود در توییتر نوشت "شبکه "اهل البیت" که با حمایت مالی ایران فعالیت میکند پس از پایان عملیات حمله به زندان و فرار تعدادی از زندانیان در خبری از پایان موفقیتآمیز عملیات خبر داد و این امر حاکی از پشتیبانی ایران از این اقدام و ارتباط مستقیم آن با اقدامات تروریستی و اصرار ایران بر ادامه دخالتهای خود در امور داخلی بحرین میباشد".شبکه اهل البیت یک شبکه ماهوارهای شیعی است که دفتر مرکزی آن در کربلا و دفاتر آن در لندن و کویت قرار دارند. این شبکه زیر نظر آیت الله "مدرسی" فعالیت میکند که وی با جمهوری اسلامی ایران روابط حسنه و مثبتی ندارد.شبکه دیگری نیز به نام شبکه "أهل بیت" وجود دارد که در از شهر "سن دیگو" در کالیفرنیای آمریکا پخش میشود و مدیر آن یک روحانی شیعه افغانی الأصل اما مخالف ولایت فقیه است و فعالیتهای در راستای ضربه زدن به جمهوری اسلامی ایران نیز میباشد.وزارت کشور بحرین اعلام نکرده که منظور آن کدام یک از این دو شبکه میباشند.به گزارش خبرگزاری فرانسه، وزارت کشور بحرین پیش از این اعلام کرده بود که افراد مسلح در حمله به زندانی در جنوب این کشور توانستند یک مامور پلیس را کشته و دیگری را زخمی و 10 زندانی محکوم در پروندههای تروریستی را فراری دهند.
شمار زیادی از شهروندان شیعه مخالف و معترض دولت پادشاهی بحرین که از سوی دولت به اقدامات خشونتآمیز و تروریستی متهم شدهاند در این زندان نگهداری میشوند.
دولت بحرین تا کنونی جزئیات انجام این عملیات را اعلام نکرده است و گفته است که تحقیقات در اینباره در حال انجام میباشد.
سال 2016 را بیش از این که سال موفقیتهای راهبردی و میدانی محور مقاومت در منطقه بدانیم، باید سال شکست محور ارتجاع عربی به ویژه عربستان در عرصههای مختلف سیاسی، نظامی و دیپلماتیک ارزیابی کرد.
سرویس جهان مشرق - سال 2016 را بیش از این که سال موفقیتهای راهبردی و میدانی محور مقاومت در منطقه بدانیم، باید سال شکست محور ارتجاع عربی و منطقه ای به ویژه عربستان سعودی در عرصههای مختلف سیاسی، نظامی و دیپلماتیک ارزیابی کرد.
مجموعه تحولات داخلی، منطقهای و بین المللی باعث کاهش تاثیرگذاری محور متخاصم با رویکرد مقاومت در موازنه های قدرت شده و آنها را به سمت اقداماتی غلط از جمله در عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی سوق داده است.
بعد از گذشت حدود 600 روز از آغاز تجاوز عربستان سعودی به یمن و با وجود هزینههای سنگین اقتصادی این جنگ و تلفات نظامیان سعودی به علاوه تخریب گسترده زیرساختهای غیر نظامی در یمن و تخریب وجهه عربستان و نفرت عمومی مردم یمن از این کشور و با وجود حمایتهای صورت گرفته آمریکا و انگلیس و دیگر کشورهای منطقه ای ، همچنان ریاض در جنگ یمن درجا می زند و به هیچ یک از اهداف مورد ادعای خود در این کشور دست پیدا نکرده است.
جنگ یمن باعث شده غنیترین دولت عربی منطقه که دومین ذخایر نفتی را در اختیار دارد و در سالهای گذشته با دلارهای نفتی فراوان موفق به نفوذ در بسیاری از کشورهای منطقه و جهان شده است، دچار کسری بودجه شده و برای تأمین مخارج نظامی و خرید تسلیحاتی خود دست به استقراض بین المللی بزند.
عربستان اهداف خود از آغاز جنگ یمن را بازگرداندن عبد ربه منصور هادی رئیسجمهور فرانسه و وابسته گذشته یمن به قدرت و خلع سلاح جنبش انصار الله و تخریب توان موشکی ارتش یمن و تحمیل رویکردهای فدرالی به این کشور می دانست، این در حالی است که جنگ در ابعاد زمینی و موشکی به داخل عمق عربستان منتقل شده و باعث فرسایش اقتصادی و نظامی این کشور در سایه بحران اقتصادی ناشی از کاهش گسترده قیمت نفت شده است.
اوضاع سوریه بهترین شاخص برای دستاوردهای محور مقاومت و ارتش سوریه و متحدانش در سال 2016 بود. در این سال تقریبا ماهی نبود که از دستاوردهای جدید نیروهای مدافع سوریه و پیروزی های آنها در جبهه های ضد تروریسم و تکفیر و حامیان غربی و منطقه ای آنها چیزی نشنویم. گرچه مهمترین دستاورد سال 2016 آزاد سازی کامل شهر حلب است، اما دستاوردهای دیگر ارتش سوریه نیز با اهمیت هستند. ارتش سوریه در نتیجه پیروزیهای سال گذشته میلادی حاشیه امنیت اطراف پایتخت را افزایش داده و فشار به مناطق تحت سلطه عناصر مسلح و گروه های تروریستی را بیشتر کرده است.
نقشه میدانی در طول سال 2016 در نتیجه این پیروزیها تا حد زیادی به نفع ارتش سوریه تغییرکرده و مناطق تحت سلطه مخالفان مسلح کاهش پیدا کرد. به این ترتیب انزوای بیسابقهای در اردوگاه مداخله جو در سوریه به وجود آمد. در نتیجه تحولات ماههای اخیر نقش آمریکا در منطقه ولو به صورت موقت به کلی از بین رفته است تا آنکارا با دادن امتیازهای مختلف به اردوگاه پیروز، خود را به عنوان شریک روند سیاسی تحولات منطقه مطرح کند. پیروزی ارتش سوریه در پایتخت شمالی این کشور تا حد زیادی سرنوشت نهایی بحران 6 ساله سوریه را مشخص کرده است، به گونهای که بسیاری از تحلیلگران سال 2017 را سال حل و فصل سیاسی بحران در سوریه ارزیابی میکنند.
روسیه در این میان بزرگترین بازیگر بینالمللی در عرصه سوریه بود، پکن جایگاه خود را در دو نقطه اساسی یعنی تعیین فرستاده ویژه خود در سوریه در مارس و استفاده از حق وتو در دسامبر برای رد قطعنامه شورای امنیت نشان داد. ایران نیز خود را به عنوان تاثیرگذارترین کشور خاورمیانه و مهم ترین عضو محور مقاومت در تحولات منطقه ای و جهانی به اثبات رسانده است. عملکرد اتحادیه اروپا در سوریه عمدتاً تحت تأثیر باج خواهی های رجب طیب اردوغان در موضوع آوارگان و تهدید به مهاجرت آنها به اروپا یا مذاکرات پشت پرده با بشار اسد در نتیجه نگرانی های امنیتی در نوسان بود و آنها نیز موقعیت تأثیرگذاری در این تحولات نداشتند.
ائتلاف بین المللی ضد داعش به رهبری آمریکا نیز که تلاش داشت با برگه مبارزه با داعش بازی کرده و آن را به بهانه ای برای ایجاد جنگ فرسایشی در سوریه تبدیل کند، در نتیجه پیروزیهای محور مقاومت مجبور شد جدیت بیشتری از خود نشان داده و تاثیرگذاری بیشتری در عرصه درگیری ها داشته باشد تا همه برگه های برنده را به طرف مقابل واگذار نکند. تزلزل سیاستهای آمریکا در حمایت های پرنوسان از نیروهای کُرد و پشتیبانی از طرح و برنامه های ترکیه را می توان بخشی از این راهبرد پرتنش ارزیابی کرد.
در نهایت با تکمیل پیروزی در حلب موضوع بازسازی سوریه آغاز شده است، در حالی که به نظر نمی رسد غربی ها بتوانند نقش تاثیرگذار خود در این روند را به محور مقاومت منطقه ای تحمیل کنند.
عراق نیز سال پرنوسانی را در این مدت پشت سر گذاشت و تحولات امنیتی و سیاسی مهمی در چارچوب مرزهای این کشور دنبال شد. دولت عراق مهمترین و تأثیرگذارترین پیروزیها بر گروه تروریستی داعش را در این سال رقم زد. اخراج تروریست ها از شهرهای استراتژیک فلوجه و الرمادی و سایر مناطق استان الانبار و صلاح الدین باعث شد تا این جنگ وارد آخرین مرحله خود یعنی آزاد سازی استان نینوا شود.
در همین راستا عملیات آزاد سازی موصل با مشارکت ارتش و نیروهای امنیتی عراق و الحشد الشعبی و سایر ساختارهای نظامی و شبه نظامی عراق آغاز شود. عملیاتی که گرچه در ابعاد نظامی و میدانی بویژه در سایه حضور نیروهای آمریکایی و ترک در عراق با پیچیدگیهایی مواجه است، اما به نظر میرسد پیچیدگیهای آن در عرصه سیاسی و دیپلماتیک بیشتر از تحولات میدانی است.
در همین رابطه گرچه طی دو ماه اخیر بخش های زیادی بالغ بر 60 درصد از مجموع مساحت استان نینوا آزاد شده و نیروهای ارتش موفق شدند بخشهای زیادی از شهر موصل را از دست تروریستهای داعش خارج کنند، اما این عملیات از تب و تاب اولیه خود افتاده و به دنبال حل و فصل موانع سیاسی و دیپلماتیک از جمله رد مداخله ها و فشارهای خارجی برای نجات تروریست ها و تلاش های غرب برای انتقال آنها به عرصه نظامی سوریه است.
گرچه روند اقدامات تروریستی در بخشهای مختلف عراق در سال 2016 ادامه پیدا کرده و جان صدها انسان بیگناه را با خودروهای بمبگذاری شده و کمربندهای انفجاری انتحاری و حملات دیگر تروریستی از جمله انفجار الکرادة گرفت، اما تروریست ها توفیق کمتری در ناامن کردن بغداد داشتند، این موضوع بعلاده برگزاری موفقیت آمیز مراسم بزرگترین تجمع انسانی در اربعین و حفظ امنیت شهرهای مذهبی نشان دهنده بهبود شرایط امنیتی برای دولت عراق است.
عراق در این سال خود را به عنوان یکی از فعالترین بخشهای محور مقاومت نشان داد و ثابت کرد که مبارزه این کشور با داعش و ناآرامی های مدیریت شده از خارج، باعث نمیشود دولت در برابر دیکته های خارجی دست بسته بماند. بحرانی شدن روابط بغداد با آنکارا و مقابله با مداخله های گسترده در عملیات موصل یا اعلام کردن سفیر عربستان به عنوان عنصر نامطلوب از جمله شاخص هایی است که نشان دهنده تصمیمات مستقل دولت عراق بود.
با وجود تمامی این دستاوردها، فضای سیاسی داخلی عراق از چالشها و التهابات میان گروههای مختلف خالی نبود. طی چهار ماه اولیه سال 2016 تظاهرات و اعتراضها برای انجام اصلاحات در بغداد و سایر شهرهای عراق ادامه داشت و این تظاهرات به حمله چند باره به مجلس نمایندگان را و دبیرخانه شورای وزیران نیز کشیده شد.
در بحرین تلاش های خاندان حاکم آلخلیفه برای سرکوب اعتراضات مردمی با شکست مواجه شده است. این در حالی است که تصمیم جدید این رژیم مبنی بر اخراج شیخ عیسی قاسم به مشکلی برای خاندان حاکم تبدیل شده و می تواند دامنههای فروخفته خشم مردمی را شعله ور سازد. رژیم بحرین هر اندازه که در سرکوب اعتراضات مردمی خشن و بدون تحمل است، در نحوه تعامل با رژیم صهیونیستی مسامحه گر و نرمخو است.
گرچه سابقه همکاریهای سیاسی، امنیتی و نظامی رژیم صهیونیستی با دولت بحرین به سالها پیش باز میگردد، اما اخیراً سفر یک هیئت صهیونیستی به بحرین و برگزاری مراسم تلمودی آنها در این کشور بعلاوه انتشار اطلاعات و اخباری در رابطه با کمکهای این رژیم برای سرکوب اعتراضات مردمی در بحرین، این تعاملات را وارد فضای تازهای کرده است. فضایی که می تواند به همراه تلاش های مردمی برای حفظ مرجعیت شیعه در این کشور به کلمه رمز دوره تازه ای از اعتراضات ضد دولتی تبدیل شود.
در این میان اما مرور تحولات کلی محور متخاصم با جریان مقاومت نشان از اوضاع نابسامان آنها دارد. در ترکیه یک کودتای ناموفق در سال 2016 رقم خورد و بالغ بر 40 انفجار تروریستی با صدها کشته و زخمی در گوشه و کنار این کشور به وقوع پیوست، اردن نیز در سال گذشته همواره دست به گریبان حمایتهای گذشته خود از گروههای تروریستی و تکفیری بود که این روزها در شهرهای مختلف این کشور لانه کرده و دست به ایجاد ناامنی در آن می زنند.
کشورهای مختلف شورای همکاری خلیج فارس نیز بیش از اینکه مانند گذشته به دنبال کسب وزنه ای منطقه ای برای خود باشند، به دنبال حل و فصل اختلافات فیمابین هستند. در این میان درایت سیاسی امارات و بحرین جالب است که روی اسب بازنده عربستان سعودی قمار کرده و قدم به قدم رفتارهای این اَبَر بازنده را تقلید می کنند.
اروپا
بروز اقدامات تروریستی در شهرهای مختلف اروپا به کابوس جشن های آغاز سال نو میلادی تبدیل شده است. خیابان های آمریکا و اروپا در این شب ها و روزها مملو از نیروهای امنیتی است و سطح آماده باش امنیتی در بالاترین ابعاد خود است. در سال گذشته شنیدن اخبار مربوط به اقدامات تروریستی در اروپا و تخلیه ایستگاه های مترو و اتوبوس و فرودگاه ها به علت وجود بسته های مشکوک و تیراندازی در مناطق مختلف به اخبار عادی تبدیل شد. تمام این تحولات در نتیجه سیاستهای گذشته سرکردگان غربی اروپایی در حمایت و تقویت گروههای تروریستی برای براندازی دولت سوریه بود.
رژیم صهیونیستی
از طرفی دیگر سکوت رژیم صهیونیستی پس از شکست تروریست ها در حلب، نشان دهنده نارضایتی آنها از روند پیروزی های محور مقاومت در سوریه و عراق است. همچنین تصویب جالب توجه قطعنامه علیه شهرک سازی های این رژیم در شورای امنیت، گرچه نمی تواند تاثیرات عملی در توقف شهرک سازی داشته یا اقدامات جدی بر ضد این رژیم را رقم بزند، اما از انزوای روز افزون رژیم صهیونیستی در سال جدید میلادی خبر می دهد. رژیم صهیونیستی به خوبی به این درک رسیده است که دیگر کارایی و نفوذ قبل را برای پیشبرد اهداف شوم خود ندارند و در لاک خود فرو رفته است.
جنبش جهانی تحریم رژیم صهیونیستی(BDS) نیز در بیانیه ای اعلام کرد که سال 2016 میلادی سالی مملو از دستاوردهای مهم در زمینه تحریم رژیم صهیونیستی بود و تلاش های این رژیم برای توقف فعالیت های این جنبش راه به جایی نبرد. پیشبرد اهداف این جنبش به منزله انزوای هر چه بیشتر رژیم صهیونیستی در عرصه بین المللی و ابعاد مختلف علمی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی بوده و ضربات سختی را به این رژیم وارد کرد. بی دی اس در بیانیه خود اعلام کرد که موفق شده بسیاری از شرکت های جهانی را از ادامه سرمایه گذاری در فلسطین اشغالی و همکاری با رژیم صهیونیستی باز دارد و در همین راستا، شرکت سرمایه گذاری بین المللی 'اورانج' سرمایه های خود را از فلسطین اشغالی خارج و پس از آن شرکت 'سی اچ آر' ایرلند نیز اقدام به بیرون کشیدن سرمایه های خود از فلسطین اشغالی کرد. همچنین در نتیجه فعالیت های جنبش جهانی تحریم رژیم صهیونیستی صدها شخصیت آکادمیک در برزیل و ایتالیا به صف تحریم کنندگان مراکز آکادمیک و علمی رژیم صهیونیستی پیوستند.
با توجه به آنچه که گفته شد مشخص است که روند تحولات سیاسی، امنیتی و نظامی منطقه در مسیر پیشبرد اهداف محور مقاومت بوده و شکست های بزرگی به گرده مداخله جویان منطقهای و بین المللی و کسانی که طبق دستور اربابان آمریکایی بازی می کنند، وارد شده است. شکست هایی که می تواند هزینه های سنگینی برای آنها داشته و مشکلات زیادی را در سال جدید به آنها تحمیل کند.این درحالی است که تحولات اولین روز سال 2017 در ترکیه و اقدام تروریستی در یک کلوپ شبانه با ده ها کشته و زخمی نشان داد که «سالی که نکوست از بهارش پیداست!»
این زن عامل شکست کلینتون بود خانم استاین، پزشک و فعال سیاسی 66 ساله در انتخابات ریاست جمهوری سال 2012 و 2016 کاندیدای حزب سبز آمریکا بوده است. وی در خانواده ای یهودی متولد شده است ولی هم اکنون منکر وجود خداوند است.
عصر ایران؛ حسین هوشمند- در باب چرایی شکست هیلاری کلینتون، کاندیدای دموکرات در انتخابات 2016 تحلیل های زیادی صورت گرفته است و همان طور که پیش از این اشاره شده بود عواملی همچون عدم محبوبیت، عدم حمایت کافی دموکرات ها، عملکرد ضعیف کمپین، حضور جیل استاین (کاندیدای حزب سبز) در انتخابات، اظهارات جیمز کومی (رئیس اف بی آی) درباره ایمیل های کلینتون و ابهامات مربوط به سلامتی، در شکست وی تاثیرگذار بودند. اما در این مقاله قصد داریم یکی از عوامل شکست کلینتون، یعنی جیل استاین و حزبش را مورد بررسی قرار دهیم.
جیل استاین کیست؟
خانم استاین، پزشک و فعال سیاسی 66 ساله در انتخابات ریاست جمهوری سال 2012 و 2016 کاندیدای حزب سبز آمریکا بوده است. وی در خانواده ای یهودی متولد شده است ولی هم اکنون منکر وجود خداوند است.

استاین در سال 2002 و 2010 در انتخابات فرمانداری ماساچوست و در سال 2004 در انتخابات مجلس نمایندگان، کاندیدا شد اما در هر سه انتخابات شکست خورد. وی در انتخابات ریاست جمهوری سال 2012 توانست 470 هزار رای کسب کند و در انتخابات 2016 هم 1 میلیون 457 هزار رای به دست آورد.
حزب سبز آمریکا
این حزب یکی از احزاب کوچک در آمریکا محسوب می شود که در سال 2000 تشکیل شده است و تنها 256 هزار عضو رسمی دارد. این حزب از لحاظ تمایلات سیاسی به حزب دموکرات شباهت دارد. اما در بسیاری از موارد از حزب دموکرات پیشروتر است و منتقد رویکرد آنها محسوب می شود. این حزب طرفدار محیط زیست، عدالت اجتماعی، دموکراسی، عدالت جنسیتی، حقوق همجنس گرایان، ضد جنگ و ضد نژادپرستی است. از لحاظ سیاسی آنها متعلق به جناح چپ هستند و در سال 2016 خودشان را یک حزب اکو-سوسیالیسم نامیدند. این حزب تاکنون نتوانسته در مجلس نمایندگان و سنا هیچ کرسی ای کسب کند.
چرایی تاثیرگذاری استاین بر شکست کلینتون
با توجه به این که استاین پایگاه رای مشترکی با کلینتون داشت، آرائی که در انتخابات به دست آورد، آراء بالقوه کلینتون بود. آراء جوانان لیبرال و برخی از طرفداران سندرز که رویکرد انتقادی به مواضع کلینتون داشتند در سبد رای استاین انداخته شد. اما چگونه آراء 1.5 میلیونی استاین موجب شکست کلینتون با 65.8 میلیون رای شد در حالی که کلینتون بیش از 2.8 میلیون رای بیشتر از ترامپ آورد؟
مسئله به سیستم انتخابات آمریکا و اهمیت آراء الکترال دارد. یعنی اگر در ایالت هایی که آراء کلینتون و ترامپ نزدیک بود، استاین آراء کلینتون را از آن خودش نمی کرد، الان کلینتون برنده انتخابات بود.
به طور مثال فاصله آراء ترامپ با کلینتون در میشیگان 12 هزار رای است اما استاین 50 هزار رای در این ایالت کسب کرده است. در ویسکانسین فاصله آراء ترامپ با کلینتون 27 هزار رای است و این در حالی است که استاین در این ایالت 31 هزار رای کسب کرده است.
کلینتون اگر می توانست در سه ایالت سنتی حزبش یعنی ویسکانسین، میشیگان و پنسیلوانیا که از سال 1988 تاکنون به دموکرات ها رای می دادند، پیروز شود، با کسب 278 رای الکترال در مقابل 260 رای ترامپ، برنده انتخابات می شد.
به همین دلیل است که آرائی که استاین از کلینتون تصاحب کرده است برای پیروزی کلینتون حیاتی بود. چون سیستم انتخاباتی آمریکا براساس قانون «برنده همه آراء الکترال را کسب می کند» قرار دارد، هر کاندیدایی که با اختلاف حتی 1 رای برنده ایالتی شود، کل آراء الکترال آن ایالت را کسب می کند. به همین دلیل اگر استاین در انتخابات حضور نداشت آراء وی در ایالت های رقابتی به سبد کلینتون ریخته می شد و برنده انتخابات تغییر می کرد.
سناریوی مشابه در انتخابات 2000
کاندیدای حزب سبز همین بلا را در سال 2000 هم بر سر دموکرات ها آورد. در انتخابات جنجالی و رقابتی سال 2000 که ال گور از حزب دموکرات با جورج دبلیو بوش، جمهوری خواه رقابت می کرد، این رالف نیدر، کاندیدای حزب سبز بود که برنده انتخابات را تعیین کرد. در انتخابات این سال با وجود این که گور از بوش با اختلاف 543 هزار رای، آراء مردمی بیشتری کسب کرد اما به خاطر آراء الکترال رقابت را به بوش واگذار کرد. بوش 271 رای الکترال و گور 266 رای کسب کرد.
اگر هر کدام از دو کاندیدا فلوریدا را می بردند، کل 25 رای الکترال آن را کسب می کردند. پس از گذشت یک ماه از انتخابات و بازشماری چندین باره آراء فلوریدا، بوش در این ایالت با اختلاف تنها 537 رای پیروز شد. این در حالی است که نیدر در فلوریدا 97 هزار رای کسب کرد. در نیوهمشایر هم بوش با اختلاف 7 هزار رای بر گور پیروز شد در حالی که نیدر در این ایالت 22 هزار رای به دست آورد.

مایکل مور، کارگردان و مستندساز معروف آمریکایی به خوبی فضای آن انتخابات را ترسیم می کند. مور در کتابش با عنوان «سفیدپوستان ابله» به حمایتش از نیدر و نقش وی در شکست گور اشاره می کند.
مور می نویسد: «مالی ایوینز از ستاد انتخاباتی نیدر، مقاله ای نوشت و توصیه هایی را در اختیار طرفداران نیدر و مخالفان بوش نهاد. او پیشنهاد می کرد که رای دهندگان اگر در ایالتی زندگی می کنند که انتظار می رود در آن گور و یا بوش با تفاوت زیادی برنده شوند، بهتر است به نیدر رای بدهند. اما اگر در جایی هستند که نتایج آراء این دو نامزد به هم نزدیک خواهد بود به گور رای بدهند تا راه بوش را مسدود سازند.» اما اوضاع عوض شد و کمپین نیدر استراتژی ایوینز را تغییر داد.
مور در ادامه می نویسد: «ستاد انتخاباتی نیدر از من خواست که در سفر به ایالت های بی طرف درست در آخرین هفته های قبل از انتخابات، آنها را همراهی کنم. من نپذیرفتم. گفتم دلم می خواهد در ایالت هایی کار کنم که رالف می تواند در آنها رای بیشتری کسب کند، بی آنکه مسئول پیروزی بوش باشم. چرا وقت و توانایی ام را در ایالت های نیویورک و تگزاس صرف نکنم که نتایجش روشن است؟ ولی این راهکاری نبود که ستاد نیدر مصمم به انجام دادنش بود. آنها برای من آرزوی موفقیت کردند.»
مور در ادامه به سخنرانی اش در فلوریدا و شرایط ویژه این ایالت اشاره می کند. «به خبرنگاران حاضر گفتم که باید جلوی بوش گرفته شود. به مردم فلوریدا گفتم اگر گور انتخاب آنهاست باید جلو بروند و به او رای بدهند. اما اگر قصد دارند به نیدر رای بدهند، از آنها انتظار دارم در این مورد خوب فکر کنند. گفتم احساس می کنم اوضاع در فلوریدا متفاوت است. اگر متوقف ساختن بوش برای آنها اهمیت داشت، پس ناچار می شدند به گور رای بدهند.»
مورد در ادامه به پیشنهادی که به کمپین نیدر داد اشاره می کند «آقایان می دانید که حالا قویترین مرد آمریکا، رالف نیدر است؟ آراء 5 درصدی او همه چیز را متفاوت خواهد ساخت. در این هفته بزرگترین آرزوی بوش این است که نیدر رای بیشتری بیاورد تا از آراء گور کم شود و بوش برنده شود و بزرگترین آرزوی گور این است که نیدر رای کمتری بیاورد و گور برنده شود. اگر نیدر در این مسابقه نبود، گور برنده می شد. امروز فقط یک نامزد انتخاباتی وجود دارد که می تواند واقعیات را به زبان بایورد و آن رالف نیدر است. اما بعد از انتخابات این قدرت نابود می شود.»
مور به کمپین نیدر پیشنهاد می دهد با توجه به این که آینده گور در دست نیدر است، وی باید با وی معامله کند و از وی تعهد بگیرد که به خواسته های مترقی اش همچون بهبود خدمات درمانی، پایان دادن جنگ دروغین مواد مخدر و حذف معافیت مالیاتی پولدارها عمل کند و در مقابل از رقابت ها کنار بکشد. کمپین نیدر اما مخالفت کرد.
مور به آنها می گوید: «امروز من و شما تمام قدرت را دست داریم. یکی از دو نامزد ریاست جمهوری نیاز به شرکت نیدر در انتخابات و دیگری نیاز به خروج او دارد. نتیجه این انتخابات با یکی دو درصد اختلاف روشن می شود. رالف از 2 تا 5 درصد مجموع آرا را به دست خواهد آورد. امروز همین حالا شما و رالف می توانید تصمیم بگیرید که رئیس جمهور آینده چه کسی باشد. شما هرگز دیگر در تمام عمرتان چنین قدرتی نخواهید داشت.»
مور می نویسد: «به آنها یادآوری کردم که رالف مجبور نیست کنار بکشد. فقط باید آراء ایالت های بی طرف را به سوی گور بکشاند. گور پس از ورود به کاخ سفید به نیدر مدیون خواهد بود. ما هم می توانیم به خواسته هایمان برسیم.»
مور به خوبی به نتیجه ای که در انتخابات اتفاق افتاد اشاره می کند: «درست روز قبل از ورود من به فلوریدا، نیدر 6 درصد آرا را به دست آورده بود. روزی که فلوریدا را ترک می کردم این میزان به 4 درصد رسیده بود و در روز انتخابات به 1.6 درصد تقلیل یافته بود. اما همین مقدار، نماینده 97 هزار رای برای نیدر در ایالت فلوریدا بود. اگر تنها 538 نفر از رای دهندگان می دانستند که با دادن رای به فردی دیگر سرنوشت انتخابات عوض می شود، به یقین این کار را می کردند.»
نقش مخرب حزب سبز در تاریخ آمریکا
اگر کمپین نیدر به حرف های مور گوش می داد، هم نیدر و هم حزب سبز بیشتر می توانستند به اهدافشان دست پیدا کنند. با پیروزی بوش آنها چه دستاوردی کسب کردند؟ آنها به گور انتقاد داشتند، اما می دانستند که بوش بدتر از گور است. ولی با بی تدبیری موجب شکست گور شدند. این حزب با این اقدام هیچ چیز به دست نیاورد. حتی کاندیدایشان در سال 2004 تنها 119 هزار رای به دست آورد و نیدر که به صورت مستقل در انتخابات شرکت کرد تنها 465 هزار رای کسب کرد.
حزب سبز همان طور که موجب روی کار آمدن بوش شد در انتخابات امسال هم باعث به قدرت رسیدن ترامپ شد. در انتخابات سال های اخیر هر بار که کاندیدای دموکرات شکست خورده به خاطر آراء الکترال بوده، در حالی که آراء مردمی را در اختیار داشته و هر بار هم به خاطر کاندیدای حزب سبز بوده است.
خانم استاین در حالی خواستار بازشماری آرا در سه ایالت میشیگان، پنسیلوانیا و ویسکانسین شده بود (سه ایالتی که فاصله آراء کلینتون و ترامپ بسیار کم بود) که می دانست با بازشماری شانس خودش افزایش نخواهد یافت اما احتمال تغییر نتایج به نفع کلینتون وجود داشت و در صورت وقوع چنین امری کلینتون برنده انتخابات خواهد شد. اما بازشماری نتیجه ای در برنداشت.
استاین در حالی باعث پیروزی ترامپ شد که قبل از انتخابات چندین مرتبه گفته بود که ریاست جمهوری ترامپ بهتر از کلینتون خواهد بود. شاید نیدر راضی به پیروزی بوش بر گور نبود و با بی تدبیری موجب این امر شد اما استاین با آگاهی و با رضایت این کار را کرد. اما سندرز با وجود انتقادات تند و بجایی که از کلینتون داشت، از کلینتون حمایت کرد تا ترامپ انتخاب نشود.
حکومت ترامپ برای آن دسته از روشنفکرها و لیبرال هایی که به استاین رای دادند قطعاً کابوس خواهد بود و آنها بیشتر از هر قشر دیگری از دوران ترامپ متضرر خواهند شد، همان گونه که مردم آمریکا و جهان از دوران بوش آسیب دیدند.