سلام خوزستان

انتشار اخبار سیاسی- اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خوزستان

سلام خوزستان

انتشار اخبار سیاسی- اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خوزستان

اخبار سیاسی روز

ترور سفیر روسیه در ترکیه چه پیامی برای ایران دارد؟

کد خبر: ۶۴۹۸۴۸

تاریخ انتشار: ۳۰ آذر ۱۳۹۵ - ۱۱:۰۹ 20 December 2016
امتیاز خبر: 89 از 100 تعداد رای دهندگان 26397
فردی که شب گذشته سفیر روسیه در ترکیه را به قتل رساند، از شهروندان ترک بود که بنا به گفته خودش پس از ترور سفیر، انتقام برادرانش (تروریست ها) در حلب را گرفته است. با وجود این اعتراف پس از قتل، مقامات ترک، در واکنش هایشان، مسیر دیگری را پیش گرفته اند!
 
به گزارش «تابناک»، مقامات روسیه و ترکیه، همزمان این ترور را به افراد یا گروه هایی نسبت داده اند که درصدد هستند روابط دو کشور را تخریب کنند؛ اما با وجود این هماهنگی در اظهار مواضع رسمی، هر دو کشور سناریوهای متفاوتی را در مورد قتل سفیر روسیه در ترکیه پیش گرفته اند. برای روس ها، این فرصت بهترین است، تا بتوانند با فعالیت در شورای امنیت سازمان ملل متحد، قطعنامه ای را علیه ترویست های موجود در سوریه بگیرد و آنان را در حوزه بین المللی بیشتر در انزوا قرار دهد و ترکیه را هم در وضعیتی قرار دهد تا نتواند به صراحت در مجامع بین المللی از آنان حمایت کند. با این حال ترکیه هم سناریوی خاص خود را در این زمینه دنبال می کند.  
 
واکنش ترکیه هم در واقع ظاهری و باطنی داشته؛ ظاهرا سناریوی ترکیه، همان طور که در ساعات گذشته شاهد بوده ایم، مقصر جلوه دادن مخالفان اردوغان یعنی طرفداران گولن در این ترور است؛ بدین منظور که هم اتهام را از گروه های تروریستی مورد حمایت اردوغان در سوریه بزداید و همه بهانه جدیدی برای ایجاد فشار بین المللی برای گولن به دست آورد؛ اما در باطن این سناریو، احتمالا دولتمردان ترک، از این ترور، چندان ناراضی هم نباشند، چون پس از فشارهای رسانه ای که بر روسیه و ایران پس از آزادسازی حلب وارد کردند، اکنون این فرصت را دارند که به افکار عمومی اعلام کنند، این روسیه و ایران هستند که فضای منطقه را به سمت افراط گرایی برده اند و حتی مردم عادی را نیز علیه خود خشمگین کرده اند تا جایی که در روز روشن، سفیر این کشورها را ترور می کنند.  
 
اما پیام این ترور برای ایران چه می تواند باشد؟ اگر مواضع و تحولات ساعات گذشته مقامات سه کشور ایران، روسیه و ترکیه را کنار هم بگذاریم، شاید پیام این ترور برای ایران هم تا حدی روشن شود. پس از ترور سفیر روسیه، واکنش پوتین نشان داد که وی نمی خواهد در این باره با اردوغان وارد تنش جدیدی شود و حتی با عدم لغو دیدار سه جانبه ایران و روسیه و ترکیه ـ که بناست امروز در مسکو برگزار شود ـ نشان داد که می خواهد اوضاع سوریه را سر و سامان بدهد، بدون اینکه قتل سفیرش، این تلاش ها را تحت الشعاع قرار دهد.
 از این سو هم در تماسی که پوتین با رئیس جمهور ایران داشته، از وی خواسته است در اسرع وقت، مسأله سوریه را با همکاری به نتیجه برسانیم. شاید اکنون پوتین در موقعیتی قرار گرفته که همزمان می تواند از ایران و ترکیه بخواهد از سرسختی مواضع خود درباره سوریه بکاهند و خیلی سریع زمینه همکاری برای پایان دادن به درگیری ها در سوریه را پایان دهند. روسیه حتما در جلسه امروز، از این ترور، برای نزدیک کردن مواضع ایران و ترکیه، در قبال سوریه، استفاده خواهد کرد. البته موضع ایران در حفظ خط مقاومت و دولت قانونی سوریه، خدشه ناپذیر است؛ اما هر فرایندی که ملت سوریه، نبوغ حکومت و حاکمانش را انتخاب کند، با موافقت ایران همراه خواهد شد.
جزئیات بیشتری از هویت مرت آلتینتاش ضارب سفیر روسیه / احتمال پیوند آلتینتاش با القاعده و جبهه النصره
کد خبر: ۶۴۹۸۵۳
تاریخ انتشار: ۳۰ آذر ۱۳۹۵ - ۱۰:۲۳ 20 December 2016
امتیاز خبر: 91 از 100 تعداد رای دهندگان 20982
بنا بر گزارش و جزئیات بیشتری که اکنون از ضارب و قاتل سفیر روسیه در آنکارا آندره کارلوف به دست آمده است، فرد مذکور با نام مولود مرت آلتینتاش 22 ساله که عضوی از نیروهای ویژه ضد شورش پلیس ترکیه نیز بوده، احتمالا پیوندهایی با القاعده داشته و عضوی از جبهه النصره در سوریه بوده است.

به گزارش «تابناک» شب گذشته آلتینتاش در حالی که سفیر روسیه در یک گالری عکس در آنکارا سخنرانی می کرد، وی را به ضرب گلوله از پای درآورد. گفته می شود، وی 5 بار به سفیر روسیه شلیک کرده است. بر اساس گفته های شاهدان عینی، وی بعد از ترور سفیر روسیه فریاد می زده است: ما در حلب می میریم، شما در اینجا می میرید! همچنین گفته شده که وی جملاتی به زبان عربی گفته که معنی آن این بوده است: ما قسم خورده ایم که به شهادت برسیم. ما نوادگان کسانی هستیم که حضرت محمد را برای جهاد حمایت کردند. این انتقام سوریه و حلب است.

وی همچنین گفته است: تا زمانی که آنها به امنیت نرسند، شما امنیت نخواهید داشت. فقط مرگ من را از این جا بیرون می برد.

جزئیات بیشتری از هویت مرت آلتینتاش ضارب سفیر روسیه / احتمالا پیوند آلتینتاش با القاعده و جبهه النصره

هنوز مشخص نیست، آیا وی به عنوان یکی از محافظان سفیر روسیه وارد گالری شده یا آنکه تنها به دلیل آنکه نگهبانان گالری وی را به عنوان یک پلیس شناسایی کرده اند، به وی اجازه ورود داده اند! شب گذشته، یکی از رسانه های محلی ترک، بیان کرده بود که مرت آلتینتاش از یک هفته قبل به عنوان عضوی از محافظان سفیر منصوب شده بود که این موضوع هنوز تأیید نشده است.

شهردار آنکارا تأیید کرده است که وی به عنوان یک افسر پلیس در آنکارا خدمت می کرده است؛ افسری که طی دو سال و نیم گذشته در نیروهای ویژه ضد شورش ترکیه بوده است.

بر اساس گزارش خبرگزاری سی ان ان کلمات و عباراتی که آلتینتاش بعد از ترور سفیر بر زبان آورده مشابه شعارهایی است که القاعده و اعضای جبهه النصره سر می دهند. همچنین خبرگزاری رسمی ترکیه آناتولی بیان کرده که خانه و محل استقرار آلتینتاش در آیدین بازرسی و خواهر و مادر وی بازداشت شده اند. همچنین محل استقرار وی در آنکارا نیز مورد یورش پلیس قرار گرفته و هم خانه وی که او نیز یکی از افسران پلیس ضد شورش بوده است، دستگیر شده.

جزئیات بیشتری از هویت مرت آلتینتاش ضارب سفیر روسیه / احتمالا پیوند آلتینتاش با القاعده و جبهه النصره

احتمال پیوندهای این فرد با جبهه النصره در سوریه در حالی مطرح شده است که بر اساس آمار رسمی تا کنون بیش از 2 هزار افراطی در سوریه در حملات هوایی ارتش روسیه به هلاکت رسیده اند که بخش مهمی از آنها اعضای جبهه النصره بوده اند. طی 24 ساعت قبل از ترور سفیر روسیه، بخش اعظمی از بقایای این گروه در حلب از این شهر خارج شده بودند.
محمد الجولانی، سرکرده گروه جبهه النصره روسیه و شخص ولادیمیر پوتین را چندی پیش، مسئول شکست های این گروه و سایر شورشیان در حلب عنوان کرده و وعده انتقام داده بود. اما در حالی که آلتینتاش خود به هلاکت رسیده است، به دست آوردن اطلاعات بیشتر در مورد هویت وی و این که آیا این اقدام با هماهنگی گروه یا افراد دیگر بوده یا انفرادی انجام شده است، کاری مشکل است. همچنین درک این نکته که القاعده تا کجا در ساختارهای رسمی و سیاسی کشورهایی مانند ترکیه نفوذ کرده نیز، قابل تخمین نیست.
اما آنچه مشخص است، اینکه اکنون در حالی که تروریست های القاعده و داعش به شدت در عراق و سوریه تحت فشار هستند، نیروهای آنها به شکل پراکنده در سایر کشورهای منطقه مشغول فعالیت های تروریستی شده اند. چندی پیش، یک کلیسا در قاهره توسط اعضای گروه داعش منفجر شد و نکته جالب آنکه اعضای این گروه برای مدتی در این شهر به بازرسی و طرح ریزی عملیات خود مشغول بوده، بدون آنکه از سوی نیروهای امنیتی شناسایی شوند. این عملیات از رقه در سوریه هدایت شده بود.
همچنین روز یکشنبه این هفته یک عملیات تروریستی از سوی داعش در اردن، منجر به کشته شدن 10 تن شد و روز بعد از آن، سفیر روسیه در آنکارا به ضرب گلوله یک افسر پلیس که به احتمال زیاد پیوندهایی با القاعده داشته، جان باخته است، حال آنکه در همان شب گذشته، یک کامیون در برلین، در بازاری که برای کریسمس برپا شده بود، وارد جمعیت انبوه شده و 12 نفر را کشته است؛ مشابه حمله ای که در تابستان در نیس فرانسه، 87 کشته بر جای گذاشت.
همه اینها نشان می دهد که داعش و تروریست ها اکنون با از دست دادن تمرکز سیاسی خود در سوریه و عراق به شکلی ویروس گونه در سراسر کشورهای منطقه در حال عملیات هستند و حتی تا قلب اروپا نیز پیش رفته اند. اگر موضوع پیوند این افسر پلیس با القاعده و جبهه النصره صحت داشته باشد، این تبعات بسیار سنگین روانی و سیاسی در ترکیه به همراه خواهد داشت.
ایران و ترکیه چگونه آینده خاورمیانه را تعیین می کنند؟
کد خبر: ۶۴۹۵۵۲
تاریخ انتشار: ۲۹ آذر ۱۳۹۵ - ۱۱:۰۶ 19 December 2016
امتیاز خبر: 91 از 100 تعداد رای دهندگان 12137

رقابت منطقه ای امروز میان ایران و ترکیه آخرین حلقه از یک بازی قدرت قدیمی است: چالشی بزرگ میان اجداد این دو کشور یعنی امپراطوری بیزانس و پارس بر سر کنترل بین النهرین. در حالی که این دو کشور دوره گذار خود از امپراطوری به دولت – ملت را پشت سر گذاشته اند، در عین حال به شکلی موفق توانسته اند صلح و ثبات بین خود را برای بیش از 200 سال پابرجا نگاه دارند.

به گزارش «تابناک» علی واعظ تحلیلگر ایران در گروه بحران بین المللی، طی مطلبی در نیویورک تایمز با اشاره به این موضوع بیان میکند: اکنون ایران و ترکیه در یک رقابت شدید منطقه ای قرار دارند که دلیل اصلی آن حضور به عنوان دو قدرت بزرگ شیعه و سنی در درگیری های فرقه ای در عراق و سوریه است. عدم توان دو کشور برای تطابق با یکدیگر در این زمینه میتواند منجر به نادیده گرفتن و یا بدتر از آن بر هم خوردن روابط قوی شکل گرفته طی دو دهه اخیر بین آنها باشد.

برای تعیین آینده خاورمیانه، تصمیم دو کشور برای چگونگی استفاده از قدرت خود و و این که آیا میتوانند بر تفاوت های میان نگرش خود فایق شوند، اهمیت بسیار اساسی دارد. اما پویایی های اخیر میان دو کشور حاکی از یک بی ثباتی بیشتر، و احتمال بالاتری برای رویارویی مستقیم میان دو کشور است.

مداخله نظامی ترکیه در عراق و سوریه در واقع بخشی واکنش به این برداشت است که ایران به سرعت در حال توسعه و گسترش حوزه نفوذ تاریخی خود است، به ویژه در حلب و موصل در مرزهای جنوبی ترکیه. این مسئله همچنین تلاشی برای جلوگیری از حزب اتحاد دموکراتیک کردستان PYD که مرتبط با حزب کارگران کردستان ترکیه PKK است، در راستای به دست آوردن حوزه و قلمرو بیشتر است.

سوءادراک خطرناک میان ایران و ترکیه و ضرورت پیشگیری از آن

شورشیان سوری که از سوی ترکیه مورد حمایت قرار دارند، اکنون در حال پیشروی به سمت جنوب هستند و موفق به بیرون راندن داعش از جرابلس و دبیق در نزدیکی های مرز ترکیه شده اند. اکنون این گروه نظامی در دروازه های الباب قرار دارند و آماده نبرد با داعش در این شهر شده اند. این شهر استراتژیک اکنون در دست داعش است اما غیر از ترکیه گروه های دیگری نیز خواهان تسلط بر آن هستند: PYD با حمایت آمریکا از شرق به آن نزدیک میشود و ارتش سوریه با حمایت ایران از جنوب.

شکاف بین ایران و ترکیه و نایبان آنها در منطقه در زمانی که اعتماد دوجانبه بین دو کشور به حداقل خود رسیده است به شدت و به شکلی هشدار دهنده افزایش یافته است.

تهران سیاست ترکیه در سوریه را به عنوان نوعی از نو عثمان گرایی در راستای تقویت سنی های طرفدار ترکیه تفسیر میکند. از سوی دیگر ایران ترکیه را به خاطر عدم ممانعت از ورود تروریست های افراطی به سوریه و عراق و در برخی موارد کمک های نظامی و مالی به آنها ملامت میکند.

در همین حال مقامات ترک بر این عقیده هستند که ایران به دنبال احیا کردن نمونه ای شیعی از امپراطوری پارس است. در ماه مارس 2015 اردوغان ایران را متهم کرد که در حال مبارزه با داعش در عراق است تا خود جای آن را بگیرد. همچنین ترکیه ایران را متهم میکند که با سیال کردن نیروهای مبارز شیعه از لبنان، عراق و افغانستان، به دنبال حمایت از حاکمیت علوی ها بر اکثریت سنی در این کشورها است. موضوعی که به نظر ترکیه منجر به افراطی شدن بیشتر سنی ها در این کشورها شده است.

در این رد و بدل کردن اتهامات، هر دو کشور دیگری را نسبت به نادیده گرفتن واقعیات سرزنش میکند، در حالی که هر دو کشور منافع و اهداف مشترکی نیز دارند – از بین بردن داعش و جلوگیری از قدرت گیری کردهای جدایی طلب در کشورهای خود و در منطقه. اما بدبینی عمیق این دو نسبت به نیات یکدیگر مانع از آن شده است تا به توافق و تراضی برسند که بر اساس آن تنش های کمتر و همکاری بیشتری میان دو کشور صورت گیرد.

برای از بین بردن این رقابت خطرناک و جلوگیری از بدتر شدن اوضاع، ترکیه و ایران باید بر عدم اعتماد و بدبین به یکدیگر فایق شده و پا را فراتر از حل اختلافات و تفاوت های خود بگذارند و یکبار برای همیشه منفاع اساسی و دغدغه های امنیتی یکدیگر را شناسایی کنند.

در راستای این هدف، هر دو کشور باید اقدام به ایجاد کانالهایی در سطوح بالا برای مذاکره و رای زنی پیرامون موضوع عراق و سوریه کنند. آهنگ این گونه از مذاکرات تا امروز با مشکل همراه و کند بوده است: دیدارهای دوره ای کوتاه مدت – یک یا دو روزه – میان مقامات ارشد به همراه دوره ای طولانی از خلاء روابط دیپلماتیک میان دو کشور که اغلب با افزایش رویارویی های نیابتی همراه بوده است. رجب طیب اردوغان و رهبر ایران [حضرت آیت الله] علی خامنه ای باید اقدام به تعیین نمایندگانی با اختیارات بالا برای مدیریت کانال های دیپلماتیک میان دو کشور کنند.

سوءادراک خطرناک میان ایران و ترکیه و ضرورت پیشگیری از آن

فراتر از این هر دو کشور باید به دنبال راه هایی برای همکاری بیشتر و اعتماد سازی باشند، همچون به اشتراک گذاری اطلاعات برای مبارزه بهتر با دشمنان مشترک و جلوگیری از برخوردهای تصادفی و هماهنگی برای از بین بردن تنش ها در مواردی که حوزه نفوذ دو کشور با هم تلاقی دارد.

در میان همه کشورهایی که در سوریه در گیر جنگ هستند هیچ دو کشوری مانند ایران و ترکیه شرایط متناسبی برای هماهنگی و تطابق ندارند. به عنوان دو کشور بالغ با تاریخ طولانی در روابط صلح آمیز، این دو نباید بگذارند که بیش از این در یک آینده نامطمئن کشیده شوند. تنها با پیدا کردن زمینه های مشترک دو کشور میتوانند سهمی اساسی در یک منطقه با ثبات و امن داشته باشند. در غیر این صورت، تنها آلترناتیو رنج و بی نظمی و بی ثباتی بیشتر خواهد بود.

نگاهی به کاستی های تحلیل علی واعظ

نوشته علی واعظ در حالی که از یک دیدگاه مبتنی بر روانشناسی سیاسی در روابط بین الملل موضوع سوءادراک و اشتباه محاسباتی در روابط میان ایران و ترکیه را مد نظر قرار داده و بر اساس این منطق در پی آن است تا امکان و امتناع هماهنگی و انسجام رفتارهای امنیتی میان دو کشور در خاورمیانه را بررسی کند، مسائل و موضوعات بسیار جدی در روابط میان دو کشور در معادلات امنیتی در خاورمیانه را در نظر نیاورده است.

در حالی که از دیدگاه نویسنده، و با منطق تحلیلی وی میتوان قبول کرد که ایران و ترکیه بر اساس تصویر سازی که اکنون در پویش های دیپلماتیک و استراتژیک در منطقه از یک دیگر دارند، درگیر نوعی از رقابت سیاسی هستند که ابتنای آن بر سوء ادراک و اطلاعات غلط از یکدیگر است، اما نویسنده به درستی ماهیت و خاستگاه این سوءادراک را معرفی نکرده و بر روی آن متمرکز نشده است.به عبارت دیگر موضوع سوءادراک در روابط دو کشور موضوعی مربوط به یکسری از اتفاقات رقم خورده طی یک یا دو سال گذشته و یا حتی از زمان شروع جنگ داخلی در سوریه نیست بلکه اساسا ادامه زنجیره اتفاقاتی است که شاید از یک دهه قبل شروع شده و به تنش های فعلی در روابط دو کشور ختم شده است. نشانه گیری و شناسایی این اتفاقات و این تسلسل تا رسیدن به اصل موضوع شاید بسیار مهمتر از پیشنهاد نویسنده برای ایجاد کانال های دیپلماتیک در سطوح بالا باشد.

از سوی دیگر آنچه کمتر مورد توجه نویسنده قرار گرفته است موضوع جناح بندی سیاسی دو کشور در منطقه و اهداف آنها است. در حالی که واعظ رقابت های ایران و ترکیه را در زمینه یک رقابت فرقه ای و مذهبی – سیاسی گنجانده است، واقعیت آن است که دستور کار سیاسی و امنیتی ایران در منطقه بسیار متفاوت از آن چیزی است که واعظ به عنوان مهمترین زمینه رقابتی دو کشور میبیند. ایران با توجه به مخاطرات امنیتی که در دورادور خود در خاورمیانه میبیند، هرگونه بی ثباتی در پیرامون خود را به عنوان یک تهدید امنیتی باالقوه برای خود تصور کرده و در برابر آن واکنش جدی نشان میدهد. این امر شاید تا حد زیادی ناشی از قدرت گیری گروه های افراطی سنی در منطقه در پیرامون ایران از شرق و غرب و جنوب است و ایران به عنوان تنها کشور بزرگ و قدرتمند شیعی در منطقه طبعا واکنش های اساسی به این نوع از افراط گرایی نشان میدهد.

در واقع هرچند رقابت های دو کشور – و نه حتی فقط بین ایران و ترکیه، بلکه بین ایران و عربستان و سایر کشورهای حوزه خلیج فارس – دربر دارنده مایه های فرقه ای و مذهبی است، اما این رقابت ها بیش از آنکه ناشی از دغدغه های فرقه ای باشد، برآمده از معضله امنیتی است که ایران در برابر آن قرار دارد. سابقه رفتارهای امنیتی ایران در منطقه به خوبی نشان میدهد که هرگونه بی ثباتی سیاسی در کشورهای پیرامون خود را - اعم از سیاسی، قومی یا مذهبی و فرقه ای -عاملی موثر بر امنیت و ثبات خود تلقی کرده و در برابر آن واکنش نشان میدهد.

به عبارت دیگر اگر حتی ترکیه تصویر سازی و ادراکی منفی از ایران داشته باشد، اما رفتارهای ایران ناشی از ادراک منفی در خصوص هیچ کشوری به شکل خاص نیست، بلکه ایران شاید به شکل کلی تصویر سازی خاص خود از شرایط منطقه ای و پیرامون خود دارد. این موضوعی است که اغلب در این نحله از روانشاسی سیاسی در روابط بین الملل مورد توجه قرار نگرفته است. این که الزاما سوء ادراک همواره در مورد یک بازیگر نیست و میتواند مربوط به پویایی های امنیتی و شرایط خاص یک منطقه باشد.

نکته دیگری که از یاد نویسنده فراموش شده یا نخواسته به آن بپردازد این مساله است که نوع و ماهیت بازیگری ایران در عراق و سوریه به کل متفاوت از ترکیه است. در حالی که ایران هم در سوریه و هم در عراق – بر اساس آنچه پیش از این ذکر شد – به دنبال تقویت دولت مرکزی و جلوگیری از شکاف سیاسی است، اما ترکیه بازی خود را معطوف به حمایت از گروه هایی کرده است که اساسا در تقابل جدی با دولت مرکزی قرار دارند.

آنچه ایران در تضعیف دولت های مرکزی در منطقه – حتی در افغانستان نیز به همین ترتیب است – میبیند، تنها و تنها قدرت گیری گروه های افراطی همچون داعش است که نه تنها برای ایران بلکه حتی برای حامیان آنها نیز در آینده خطر آفرین هستند. بر همین اساس دستور کار ایران در سوریه و عراق به شکل کلی شامل حمایت از دولتهای مرکزی مقتدر و در عین حال حمایت از روندهای سیاسی برای اصلاح و بهبود شرایط در این کشورها است. برخلاف آمریکا، عربستان و ترکیه که مصرانه خواهان سرنگونی دولت بشار اسد در سوریه بدون توجه به این نکته هستند که چه چیز قرار است جای آن را بگیرد.

ایران حتی در ماجرای کودتا در ترکیه در تابستان سال 2016 نیز با حمایت قوی خود از دولت رجیب طیب اردوغان – در حالی که دو کشور در اوج تنش بر سر سوریه بودند - به خوبی رهیافت اصلی خود در حمایت از دولت های قانونی و مستقر در منطقه را نشان داد. این همان رهیافتی است که ایران در سوریه و عراق و افغانستان نیز به دنبال آن است.

در نتیجه آنچه میتوان گفت این است که هرچند دیدگاه علی واعظ مبنی بر امکان تنش زدایی در روابط ایران و ترکیه با از میان بردن سوء ادراک در روابط دو کشور بر اساس پیش فرضهای تئوریک صحیح و منسجم است، اما مواردی مربوط به واقعیات منطقه ای و استراتژی کلان دو کشور بر سر این معادلات به خوبی در این تحلیل مد نظر واقع نشده است.

واقعیت آن است که در حال حاضر امکان بر سر همکاری دو کشور در منطقه فراهم است ولی بیش از آنکه نیاز دیپلماسی در سطوح بالا داشته باشد، نیازمند همگون سازی استراتژی امنیتی – سیاسی دو کشور و دستورکار منطقه ای آنها است. موضوعی که با توجه به واگرایی شدید منافع دو کشور در این زمینه، به راحتی آن چه علی واعظ تصور میکند در دسترس نیست.

نفت ایران وارد حیاط خلوت عربستان شد

ایران با فروش روزانه ۷۰۰ هزار بشکه نفت به ۱۵ شرکت و پالایشگر اروپایی درحالی به رکورد جدیدی دست یافته که برای نخستین بار فروش نفت ایران به برخی از مشتریان سنتی عربستان در اروپا آغاز شده است.

به گزارش مهر، با امضای قراردادهای فروش نفت به بیش از ۱۵ شرکت و پالایشگر بزرگ اروپایی، رکورد صادرات نفت خام ایران به کشورهای قاره سبز در دوران پسابرجام شکسته شد.

سیدمحسن قمصری مدیر امور بین‌الملل شرکت ملی نفت در گفتگو با مهر با بیان اینکه هم اکنون حجم صادرات نفت خام ایران به کشورهای اروپایی به حدود ۷۰۰ هزار بشکه در روز رسیده است، گفت: این یک رکورد جدید فروش نفت خام به کشورهایی اروپایی در دوران پسابرجام به شمار می‌رود.

این عضو هیات مدیره شرکت ملی نفت با تاکید بر اینکه هم اکنون فروش نفت خام ایران به شرکت‌های اروپایی در قالب قراردادهای بلند مدت و تک محموله انجام می‌شود، تصریح کرد: در حال حاضر شرکت‌هایی از یونان، انگلیس، فرانسه، اسپانیا، ایتالیا، اتریش، سوئیس، مجارستان، لهستان و روسیه اقدام به خرید نفت خام از ایران می‌کنند.

این مقام مسئول همچنین با اشاره  به توافق اوپکی‌ها به منظور افزایش ۹۰ هزار بشکه‌ای تولید نفت ایران برای سال ۲۰۱۷ میلادی، تاکید کرد: در صورتی‌که بخشی از این افزایش تولید بخواهد روانه بازار شود امکان جذب مشتری برای آن وجود دارد و محدودیتی برای فروش نفت خام نداریم.

لیست مشتریان نفتی ایران در قاره سبز

به گزارش مهر، در شرایط فعلی شرکت ملی نفت ایران با ۶ شرکت بزرگ اروپایی شامل توتال فرانسه، ساراس ایتالیا، هلنیک پترولیوم یونان، لوک اویل روسیه، سپسای اسپانیا و توپراش ترکیه قراردادهای بلندمدت فروش نفت امضا کرده به طوری‌که به طور متوسط بیش از ۶۰ درصد فروش نفت به پالایشگران اروپایی از طریق قراردادهای بلندمدت انجام می‌شود.

از ابتدای سال ۲۰۱۶ میلادی تاکنون به طور متوسط روزانه ۱۶۰ هزار بشکه نفت توسط توتال فرانسه، ۶۰ هزار بشکه توسط هلنیک پترولیوم یونان، ۳۰ تا ۶۵ هزار بشکه توسط ساراس ایتالیا، حدود ۸۰ هزار بشکه توسط لوک اویل روسیه، ۶۰ هزار بشکه توسط سپسای اسپانیا و حدود ۱۵۰ هزار بشکه نفت توسط توپراش ترکیه خریداری شده که پیش بینی می‌شود این روند برای سال ۲۰۱۷ میلادی هم ادامه یابد.

در کنار قراردادهای بلندمدت و یا یکساله فروش نفت ایران به این ۶ شرکت بزرگ نفتی اروپایی، شرکت ملی نفت ایران با ۹ شرکت نفتی دیگر اروپایی قراردادهای تک محموله نفت خام و یا میعانات گازی امضا کرده است.

تاکنون ایران با شرکت‌های «او ام وی» اتریش، انی ایتالیا، لوتوس و «پی کی ان اورلن» لهستان، «او ام ال» مجارستان، شل و برتیش پترلیوم انگلیس، ویتول سوئیس و رپسول اسپانیا قرارداد تک محموله فروش نفت خام سبک، سنگین و میعانات گازی امضا کرده است.

نکته قابل توجه برای فروش نفت خام ایران به شرکت‌های اروپایی آن است که نفت فروخته شده صرفا در پالایشگاه‌های این کشور مورد استفاده قرار نمی‌گیرد به طوری‌که برخی از محموله‌های نفت صادراتی ایران در پالایشگاه‌هایی در رومانی، آلمان، هلند، لیتوانی و ... پالایش و مورد مصرف قرار گرفته است.

علاوه بر این تاکنون ایران مذاکراتی با شرکت‌هایی همچون روس نفت، زابرژنفت روسیه و چند شرکت دیگر بلوک شرق اروپا برای امضای قراردادهای تک محموله و یا یکساله فروش نفت خام و یا میعانات گازی انجام داده است.

از سوی دیگر از کشورهایی همچون بلاروس، اوکراین، بوسنی، بلغارستان، کرواسی، آلبانی، اسلوونی، صربستان، جمهوری چک و ... هم به عنوان بازارهای جدید نفتی ایران در اروپا نام برده می شود و این احتمال دارد که برخی از محموله‌های فروخته شده نفت ایران به شرکت‌های معتبر در پالایشگاه‌های این کشورها مورد استفاده قرار بگیرد.

لیست مهمترین مشتریان نفتی ایران در اروپا
 نام شرکت و یا پالایشگر نفتی میزان فروش نفت خام
 توتال فرانسه  ۱۶۰ تا ۲۰۰ هزار بشکه در روز
 هلنیک پترولیوم یونان  ۶۰ هزار بشکه در روز
 ساراس ایتالیا  ۳۰ تا ۶۵ هزار بشکه در روز
 لوک اویل روسیه  ۸۰ تا ۱۱۰ هزار بشکه در روز
 سپسای اسپانیا  ۳۵ تا ۶۰ هزار بشکه در روز
 توپراش ترکیه  ۱۵۰ هزار بشکه در روز
 انی ایتالیا  یک محموله یک میلیون بشکه ای
 او ام وی اتریش  یک محموله یک میلیون بشکه ای
 لوتوس لهستان دو  محموله یک میلیون بشکه ای
 پی کی ان اورلن لهستان  یک محموله یک میلیون بشکه ای
 او ام ال مجارستان  یک محموله یک میلیون بشکه ای
 شل انگلیس  دو  محموله یک میلیون بشکه ای
 برتیش پترولیوم انگلیس  یک محموله یک میلیون بشکه ای
 ویتول سوئیس  یک محموله یک میلیون بشکه ای
 رپسول اسپانیا  یک محموله یک میلیون بشکه ای

ورود نفت ایران به حیاط خلوت عربستان

به گزارش مهر، برای نخستین بار در طول حدود یکساله گذشته تاکنون پای بشکه‌های نفت ایران به کشورهای بلوک شرق اروپا باز شد؛ بازاری که تا پیش از لغو تحریم‌های نفتی بین دو کشور عربستان سعودی و روسیه دست به دست می‌شد.

با این وجود، ایران موفق شده اخیرا با برخی از مشتریان سنتی شرکت آرامکوی عربستان سعودی و به عنوان نمونه «پی کی ان اورلن» لهستان قرارداد تک محموله فروش نفت امضا کند و حتی گفتگوهایی را به منظور امضای قراردادهای بلندمدت تر آغاز کرده است.

«پی کی ان اورلن» لهستان در کنار برخی از پالایشگران کشورهای حوزه بالکان از مشتریان سنتی نفت عربستان بوده و حتی برخی از تحلیلگران بازار از این کشورها به عنوان حیاط خلوت نفتی عربستان یاد می‌کنند که ایران در سال جاری میلادی موفق به جذب تعدادی از آنها شده است.

از سوی دیگر با توجه به توافق اخیر کشورهای عضو اوپک مبنی بر اعمال محدودیت تولید نفت از ابتدای ژانویه ۲۰۱۷ میلادی عملا برای ایران این بستر فراهم خواهد شد تا با استفاده از فرصت طلایی کاهش حدود ۵۰۰ هزار بشکه‌ای تولید روزانه نفت عربستان، ۳۰۰ هزار بشکه‌ای تولید نفت روسیه و حدود ۲۰۰ هزار بشکه‌ای نفت عراق جا را برای افزایش روزانه حدود ۹۰ هزار بشکه نفت خود در بازار بازتر کند.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد