تحرکات و موضعگیریهای مصر از گرایش قاهره به محور تهران-دمشق-مسکو در بحران سوریه حکایت دارد. با این حال برخی محافل رسانهای جهان عرب اظهارنظر در این خصوص را کمی زود میدانند.

به گزارش مشرق، رویکردهای جدید سیاست خارجی مصر در سطح منطقهای موجب شده، برخی محافل منطقهای از بازگشت مجدد این کشور به دوران قدرت خود و به دست گرفتن رهبری جهان عرب و مهمتر از آن جذب این کشور به محور دمشق – تهران – مسکو سخن گویند.
«زیاد حیدر»، تحلیلگر مسائل سیاسی طی یادداشتی که روزنامه «السفیر» چاپ بیروت آن را منتشر کرد، در اینباره مینویسد: زود است، درباره موفقیت ایران و سوریه در جذب قاهره به صف خود در جنگ سوریه و قدرت یافتن قاهره جهت تبدیل شدن به بازیگر بارز منطقهای در این میدان سخن گفته شود، اما سفر هفته گذشته سرتیپ «علی مملوک»، رئیس سازمان امنیت ملی سوریه به قاهره و رأی مصر به پیشنویس قطعنامه پیشنهادی روسیه در شورای امنیت و حضور نمایندهاش در نشست لوزان همه دلالت بر بازگشت مصر به دوران قدرت و اوج خود دارد تا کور سوی امیدی هرچند اندک جهت دستیابی به راه حل در پروندههای منطقهای به ایجاد شود.
آغاز دور جدید تحرک مصر چند هفته پیش آغاز شد؛ وقتی اروپاییها از قاهره خواستند، کمکهای بشردوستانه آنها را به برخی مناطق سوریه به خصوص مناطق مورد توجه رسانههای غربی از جمله حلب برساند. اما دمشق با بیمیلی این درخواست مصر را رد کرد.
در پایان هفته اول تماسها، دمشق با ایفای نقش بشردوستانه مصریها درحالی موافقت کرد که جبهه عملیاتی حلب همه نگاهها را به خود جلب کرده بود. به گفته منابع دیپلماتیک سوری و محلی هم اکنون مصر نقش مهمی را در تلاشهای روسی-سوری-ایرانی بازی میکند، به نحوی که در نشست لوزان ایران خواستار دعوت از مصر جهت شرکت در نشستی شد که طی آن بر ادامه کمکهای بشر دوستانه و تامین نیازهای دارویی و غذایی و خروج غیر نظامیان از این شهر توافق شد.
اما اکنون افق روشنی پیش روی این کشور برای ایفای نقش در آینده منطقه مشاهده نمیشود و برای از بین رفتن این ابهام نیاز به محرکی قویتر از کمکهای بشردوستانه حلب است.موضوع «مرحله ما بعد حلب» از مهمترین موضوعات مورد بحث و مناقشه هیئتهای دیپلماتیک غربی طی سفر به دمشق است و از ایدههای مطرح برای این مرحله تخلیه مناطق شرقی حلب از عناصر مسلح و امضای توافقنامههای آشتی و مصالحه ملی است، همانند آنچه در حمص و ریف دمشق شاهد آن بودیم.
این محافل دیپلماتیک اعتقاد دارند، مرحله ما بعد حلب نیازمند تحرک و فعالیتی مغایر با مرحله کنونی است که تلاشها را محدود به آمریکا و روسیه و در سطح منطقه به ایران و قطر و ترکیه و عربستان کرده است.این احتمال وجود دارد که مصر یکی از گزینههای مورد توجه برای ایفای نقش در این مرحله باشد تا به دور از محدودیتهای تحمیلی از سوی برخی از کشورهای غربی و عربی و پاسخ به خوشبینی ایران و روسیه و مسکو ایفاگر نقش خواسته شده باشد.
این نگاه جدید به مصر مرهون رأی این کشور به پیشنویس قطعنامه پیشنهادی روسیه در شورای امنیت است که اگرچه رأی لازم را نیاورد، اما واکنش سعودیها و انتقادهای تند و مستمر ریاض از قاهره به این اقدام مصر اهمیت بسیاری داد.
در این میان محافل سیاسی مصر تاکید میکنند، موضع مصر در شورای امنیت موضع جدیدی نیست، بلکه قاهره همواره خواهان دستیابی به راه حلی برای سوریه بوده که مبتنی بر حفظ «ساختار و ارگانهای دولت و وحدت و یکپارچگی کامل این کشور» بوده و حتی برخی از آنها تاکید میکنند که قاهره در این مدت اگرچه غیرعلنی اما مناسبات خود با دمشق را حفظ کرده و همکاری امنیتی بین طرفین به صورت گسترده و در تمام سطوح حتی در دوره محمد مرسی وجود داشته، به گونهای که در این دوره سرتیپ «مراد موافی»، رئیس دستگاه اطلاعات مصر به دمشق سفر کرد.با این حال سفر هفته گذشته رسمی و علنی مملوک به قاهره خوشبینیها درباره ایفای نقش پر رنگتر مصر در بحران سوریه را افزایش داده است، اما برای تحقق این امر نیاز به دمیدن روحی دیگر در کالبد مناسبات سیاسی راکد و بیرمق دمشق - قاهره است.
به اعتقاد محافل دیپلماتیک غربی مصر به کشوری سنی مذهب جایگاه خاصی در بحران سوریه، علاوه بر اینکه مصر همواره مورد احترام مردم سوریه بوده و مشترکات تاریخی و فرهنگی و اجتماعی و دینی بسیاری میان دو کشور وجود دارد که به ایفای نقش تاثیرگذاتر مصر در بحران سوریه کمک بسیار میکند و این موضوعی است که از نگاه دمشق دور نمانده و به همین دلیل به محمد سلیم، مستشار مصری اجازه توزیع کمکهای مصر در منطقه تماس شهر دوما طی ژوئن گذشته را داد.
همچنین به نتیجه رسیدن تلاش طرفهای ذیربط جهت بهبود وضعیت معیشتی مردم در حلب، نقش مصر در این مرحله از بحران سوریه را با میانجیگری بین سازمان ملل و دمشق برجستهتر کرد که مورد استقبال دولت سوریه نیز قرار گرفت، اما با پایان آتشبس و از سرگیری درگیریها به نظر میرسد، ایفای نقش قاهره در سوریه نیز پایان یافته تلقی میشود.اگرچه برخی محافل این بازگشت به رکود و بیتحرکی را ظاهر امر دانسته و تاکید میکنند، قاهره و دمشق مناسبات تنگاتنگ خود را بخاطر تمایل دو طرف به وجود چنین رابطهای حفظ کردهاند و باز شاهد تحرکات قاهره در عرصه منطقهای و بین المللی جهت حل بحران سوریه خواهیم بود که مهمترین رخ داد از این دست پیش نویس طرحی است که اسپانیا و نیوزلند در خصوص بحران سوریه هفته جاری به شورای امنیت تقدیم خواهند کرد.
چرا ایران ارتباطی با حملات موشکی به ناوهای آمریکایی ندارد
در حالی که طی دو هفته اخیر برخی حملات موشکی به ناوهای آمریکایی در دریای سرخ و خلیج عدن منجر به ورود مستقیم آمریکا به جنگ یمن شده است و در حالی که کشورهای عربی به خصوص عربستان سعودی تلاش زیادی کرده اند تا این حملات را به پشتوانه ایران نشان دهند، اکنون رویترز در یک مطلب تحلیلی به بررسی دلایلی پرداخته است که نشان میدهد ایران هیچ گونه ارتباطی با این حملات نداشته است.
به گزارش «تابناک» ایالات متحده بعد از ادعا در مورد حملات موشکی از پایگاه های مربوط به حوثی ها در یمن اقدام به شلیک موشک های کروز به سمت سایت های راداری حوثی ها در یمن کرد و در همان حال خبرهایی مبنی بر حرکت دو شناور جنگی ایران به سمت آبهای یمن منتشر شد. خبری که احتمال درگیری مستقیم میان ایران و آمریکا را افزایش داد. اما به گفته خبرگزاری رویترز در حالی که ایران فرصت ها برای اثر گذاری منطقه ای و به چالش کشیدن رقبای منطقه ای خود را از دست نمیدهد اما به هیچ وجه خواهان مقابله مستقیم با آمریکا در یمن نیست.
اقدام نظامی آمریکا بعد از دو حمله موشکی علیه شناورهای خود در باب المندب صورت گرفت. طی هفته گذشته به یکباره خبر از یک حمله موشکی سوم به سمت ناوهای آمریکایی به میان آمد که هنوز تحت بررسی است. گفته میشود که این موشک ها از مواضع تحت کنترل حوثی ها در یمن شلیک شده است اما هنوز مشخص نیست که چه کسی و چه گروهی دقیقا پشت این حملات موشکی بوده است. حوثی ها بارها انجام این حملات از سوی خود را منکر شده اند.

این اتفاقات همزمان بود با انتشار خبری در رسانه های رسمی ایران مبنی بر ارسال دو شناور جنگی از سوی ایران به سمت آب های یمن. این خبر اینگونه تفسیر شده بود که شناورهای ایران در پاسخ به حملات موشکی آمریکا به مواضع حوثی ها به آب های یمن فرستاده شده اند و به معنی درگیری مستقیم ایران در مسئله یمن است. اما ماجرا به هیچ وجه این گونه نیست.
نخست آنکه شناورهای بوشهر و الوند ایران برای گشت زنی در خلیج عدن و در راستای مقابله با دزدی دریایی در این آب ها وارد خلیج عدن شده اند. مهمتر آنکه شروع حرکت این شناورها 5 اکتبر و دقیقا 8 روز قبل از انتشار خبر رسمی آنها در رسانه های ایرانی بوده است. اما زمان انتشار این اخبار همزمان بود با پاسخ های آمریکا به حملات موشکی از خاک یمن. از سوی دیگر ایران که بارها از آمریکا خواسته است تا منطقه را ترک کند، خواهان مقابله مستقیم با آمریکا نیست.
از سویی تهران خواهان درگیری مستقیم در یمن نیز نیست. آن هم در حالی که ایران توانسته است خود را به عنوان یک شریک معتبر و مهم برای غرب در منطقه معرفی کند. در همین حال ایالات متحده در حال بررسی وضعیت حمایت خود از عربستان سعودی بعد از حملات این کشور به مراسم ختمی در یمن است. نتایج این تحقیق و بررسی میتواند منجر به کاهش درگیری آمریکا در جنگ یمن شود. در نتیجه تهران دلیلی برای تحریک به حملات موشکی علیه ناوهای آمریکایی که میتواند منجر به درگیری بیشتر آمریکا و ایران در جنگ یمن شود ندارد.

هنوز هم ممکن است حوثی ها بدون دخالت و اطلاع ایران دست به این اقدام زده باشند. به هر حال حمایت نیابتی ایران از حوثی ها در یمن برخلاف آنچه که معمولا صریح و قطعی تلقی میشود، چندان روشن و واضح نیست. حوثی ها دقیقا همانند حزب الله لبنان با ایران در ارتباط مستقیم نیستند بلکه بسیار شبیه به حماس در فلسطین عمل میکنند: به هیچ وجه از ایران دستور مستقیم نمیگیرند. برای مثال در سپتامبر 2014 این گروه از توصیه ایران برای درگیری در صنعا و تسخیر پایتخت یمن متابعت نکرد و موفقیت آنها بعدا منجر به تعجب ایران شد.
صرف نظر از همه اینها، یمن در اولویت های ایران قرار ندارد. ایران اکنون بیش از همه مشغول و درگیر با عراق – جایی که پیوندهای مذهبی، تجاری و منافع دوجانبه عمیق دارد – و سوریه – جایی که میتواند دسترسی ایران به حزب الله و دریای مدیترانه را تامین کند – است. اما در یمن دستور کار ایران چندان مشخص نبوده و هدف معلومی نیز ندارد. در ابتدای شروع درگیری در یمن تهران به حمایت لفظی از حوثی ها بسنده کرد اما با ورود سعودی ها به جنگ یمن اکنون ایران این درگیری را یک مزاحمت برای رقیب منطقه ای خود میبیند.
اما این همه چیزی است که ایران از یمن میخواهد: یک فرصت. ایران درحالی که در چند جبهه منطقه ای مشغول فعالیت است هیچ تمایلی به درگیری مستقیم در یمن ندارد. از سویی واشنگتن نیز تمایل دارد تا حمایت خود از سعودی ها در این جنگ که پایان زود هنگامی برای آن متصور نیست قطع کند و از سوی دیگر خواهان درگیری بیشتر ایران در موضوع یمن نیز نیست. زیرا در غیر این صورت رها کردن عربستان در این جنگ برای آمریکا تقریبا غیر ممکن میشود.
علیرغم تلاش هایی برای آتش بس در یمن اما جنگ در این کشور همچنان ادامه دارد و تهران و واشنگتن هر دو تا کنون موفق شده اند که درگیری خود در این جنگ را محدود کنند. در نتیجه حملات موشکی صورت گرفته به سمت ناوهای آمریکایی نمیتواند با اجازه ایران بوده باشد زیرا منجر به درگیری عمیق تر هر دو کشور در این جنگ میشود. چیزی که هیچ کدام از دو طرف خواهان آن نیستند.
ترور بشار اسد جدیدترین نقشه بازهای امریکایی!
کد خبر: ۶۳۴۹۳۶
تاریخ انتشار: ۰۴ آبان ۱۳۹۵ - ۰۷:۰۱ 25 October 2016
امتیاز خبر: 84 از 100 تعداد رای دهندگان 999

یک مجلۀ آمریکایی نوشت: «بازها»ی کنگرۀ آمریکا بررسی گزینههای سختگیرانهتر برای تعامل با بحران سوریه، از جمله پیشنهاد ترور بشار اسد را آغاز کردهاند.
فبه گزارش خبرگزاری دانشجو، ارین پالیسی با اشاره به تحول در مواضع جمهوری خواهان در قبال بحران سوریه، خاطرنشان کرد: این پیشنهاد غافلگیرانه پنجشنبۀ گذشته توسط یکی از اعضای تیم نمایندۀ جمهوری خواه در جلسۀ محرمانۀ کنگره که توسط شورای روابط بین الملل تنظیم شده بود، مطرح گردید.
سه تن از هفتاد و پنج شرکت کننده در این نشست در گفت و گو با مجلۀ آمریکایی، طرح این موضوع درجلسۀ مذکور را تأیید و خاطرنشان کردند که این سوال از فیلیپ گوردن مسئول سابق هماهنگی کاخ سفید در امور خاورمیانه پرسیده شده و او نیز این ایده را به دلیل غیرقانونی بودن و غیرمؤثر بودن رد کرده است.یکی از این منابع به فارین پالیسی گفت: «اصل پاسخ گوردن در این امر خلاصه می شود که این مسأله برخلاف قانون است و تغییر زیادی در شرایط ایجاد نمی کند، زیرا منافع روسیه و ایران را در سوریه از بین نمی برد».
این مجله خاطرنشان می کند که پیشنهاد مذکور باعث تعجب حاضرین در نشست شد و در ادامه می نویسد: در سال 1976 بخشنامه ای توسط جرالد فورد رئیس جمهور وقت صادر شد که مشارکت مسئولان دولت آمریکا در طراحی عملیات ترور سیاسی را ممنوع کرد. این بخشنامه پس از افشای اطلاعات مربوط به دخالت آژانس اطلاعات مرکزی (سیا) در طراحی ترور فیدل کاسترو رئیس جمهور کوبا صادر شد. از آن زمان همۀ رؤسای جمهور آمریکا به این بخشنامه متعهد بودند.
این مجله ضمن اظهار تردید دربارۀ پذیرفتن سیاست های جدیدی توسط رئیس جمهور جدید به نحوی که به ترور اسد منتهی شود، خاطرنشان کرد که وزارت خارجۀ آمریکا از 6 سال قبل تا کنون به دنبال راه حل های خصمانه تری برای پایان دادن به بحران سوریه بوده که عملیات نظامی برای تحت فشار گذاشتن دولت اسد و نیروهای روسیه با هدف پیش راندن فرایند انتقال سیاسی، از جمله آنها بوده است.
دروغ رژیم اسرائیل دربارۀ حمله به ایران
جدیدترین بسته از ایمیل هایی که ویکی لیکس منتشر کرده است، نشان می دهد «اسرائیل» در سال 2012، چگونه دربارۀ حملۀ قریب الوقوع به ایران دروغ گفته است.
به گزارش العالم، روزنامۀ رأی الیوم نوشت در سال 2012، روزنامۀ یدیعوت آحرونوت «اسرائیل» در صفحۀ نخست خود، به نقل از منابع خارجی، خبری منتشر کرد که بر اساس آن، رژیم صهیونیستی برای حمله به تأسیسات هسته ای ایران و نابود کردن آن چراغ سبز دریافت کرده بود. این خبر می افزود که به دلیل بعد جغرافیایی، جنگنده های این رژیم اجازۀ عبور از حریم هوایی عربستان را دریافت کرده اند. با وجود این، عربیستان این خبر را کاملا تکذیب کرد.
امروز، پس از چهار سال، پایگاه «تایمز اسرائیل» نوشت جدیدترین بسته از ایمیل هایی که ویکی لیکس منتشر کرده است، نشان می دهد «اسرائیل» در سال 2012، در راستای تلاش برای سنگ اندازی در برابر پیشرفت برنامۀ هسته ای ایران، انتشار شایعاتی دربارۀ حمله به تأسیسات هسته ای ایران از یک پایگاه نظامی عربستان را بررسی کرده بود.
این پایگاه «اسرائیلی» می افزاید مکاتباتی که با ایمیل میان هیلاری کلینتون، وزیر خارجۀ وقت آمریکا، و یکی از مشاورانش در ژوئیۀ 2012 انجام شده است، با استناد به منابع «اسرائیلی»، تأکید می کند که این رژیم با وجود آنکه آمادگی جنگی همه جانبه با ایران را نداشته، شایعاتی دربارۀ حمله به ایران منتشر کرده است تا جهان را قانع کند که برای انجام این کار جدی است.رژیم صهیونیستی، به شکل رسمی یا غیر رسمی، به آنچه در اسناد افشا شده آمده، واکنش نشان نداده است.