آخرین تکاپوی ارتش انگلستان برای بازگشت به خلیجفارس/ «دیرینگ» و «اوشن» جاده باز کن روباه پیر میشوند +عکس
ادعاهای آخرالزمانی داعش
به گزارش مشرق، آخرالزمان در اصطلاح به آخرین دوره حیات انسان ها پیش از پایان عمر جهان گفته می شود. به عبارتی این دوره با ولادت پیامبر اسلام آغاز می شود و با شروع رستاخیز پایان می یابد. در همین دوره حوادث مربوط به ظهور منجی عالم بشریت رخ می دهد و جهان شاهد تحولی عظیم خواهد بود. پرچم حق و عدالت بر جهان چیره و ظلم و فساد و بی عدالتی ریشه کن می شود.
موضوع آخرالزمان و احادیث مربوط به آن، از مقولاتی است که گروه های تکفیری ازجمله داعش به آنها پرداخته اند. داعش نام ارگان رسمی خود را «دابِق» گذارده است. دابق، شهری بسیار کوچک در سوریه است. این شهر از نظر نظامی اهمیت خاصی ندارد. با این حال، تروریست های داعش، با پافشاری و دادن تلفات سنگین، آن را اشغال کردند و سپس به جشن و پایکوبی در آن پرداختند.
دلیل این سماجت در اشغال دابق، حدیثی است که داعشیها مدعی هستند ابوهریره از پیامبراکرم (ص) نقل کرده و در کتاب «صحیح مسلم» ج14 صفحه 85 آمده است: «لا تقوم الساعة حتى ینزل الروم بالأعماق أو بدابق فیخرج إلیهم جیش من المدینة، من خیار أهل الأرض یومئذٍ،.. ویقتل ثلث أفضل الشهداء عند الله، ویفتح الثلث لا یفتنون أبداً، فیفتحون قسطنطینیة... فیتنزل عیسى بن مریم صلى الله علیه وسلم،... فإذا رآه عدو الله ذاب کما یذوب الملح فی الماء،...» «قیامت برپا نمی شود تا زمانی که رومیان به اعماق یا دابق هجوم می آورند.
پس در آن روز لشکری از مدینه که از خوبان اهل زمین هستند به سوی آنها روانه می شوند. پس یک سوم آنها کشته می شوندکه برترین شهدا نزد خداوند هستند و یک سوم دیگر فاتح می شوندکه به هیچ فتنه ای دچار نمی گردند. سپس قسطنطنیه را فتح می کنند...پس در آن زمان عیسی مسیح نزول می کند... پس چون دشمن خدا او را می بیند، مانند نمک در آب حل می شود...»
طبق این حدیث، پیش از وقوع قیامت، مسلمانان با رومیها در دابق می جنگند و با تحمل تلفات سنگین، این شهر را تصرف می کنند. مسلمانانی که کشته میشوند، برترین شهدای اسلام هستند. این حدیث از ابوهریره نقل شده است که روایات او از اعتبار برخوردار نیست. با این وصف اگر کمی در ظاهر این روایت دقت کنیم، تناقض گویی های نظریه پردازان داعش روشن می شود.
در متن این روایت آمده که رومی ها به دابق می آیند. اما رومی ها وارد دابق نشده اند بلکه داعش در پی یک درگیری نظامی وارد دابق شد. طبق این روایت، لشکریانی از مدینه می آیند و با رومی ها می جنگند، در حالی که نیروهای داعش از مدینه نیستند بلکه جمع زیادی از آنها از کشورها و نقاط مختلف جهان در سوریه گرد آمده اند. در روایت همچنین به نازل شدن حضرت عیسی اشاره شده که تاکنون چنین اتفاقی نیفتاده است.
داعش همچنین به احادیثی استناد می کند که بر فضیلت شام دلالت می کند: «سیصیر الامر إلى أن تکونوا جنودا مجنده جند بالشام وجند بالیمن و جند بالعراق، علیک بالشام فإنها خیرة الله من أرضه یجتبی إلیها خیرته من عباده، فان أبیتم فعلیکم بیَمنکم واسقوا من غُدُرکم، فان الله تعالى قد توکل لی بالشام وأهله » «امور چنان خواهد شد که در آینده، سپاهیانی شکل خواهند گرفت. سپاهی در شام، سپاهی در یمن و سپاهی در عراق. بر تو باد شام، پس آنجا زمین برگزیده خداوند است که بهترین بندگانش را به سوی آنجا می فرستد، اگر به شام نرفتید پس بر شما باد یَمن تان (یعنی به یمن بروید) و از غدیرهاتان سیراب شوید. به درستی که خداوند متعال درباره شام و اهل آن به من سفارش کرده است.»[1]
نشریه دابق، ارگان رسمی داعش، نیز مملو از نشانه های آخرالزمانی است که این جریان، خود را به آن منتسب می کند.
داعش در نشریه شماره 2 دابق در صفحه آخر، حدیثی را از قول پیامبر(ص) از صحیح مُسلم نقل می کند که خود را مصداق عینی آن می داند: «تغزون جزیرة العرب فیفتحها الله ثم فارس فیفتحها الله ثم تغزون الروم فیفتحها الله ثم تغزون الدجال فیفتحه الله » «شما با ساکنان جزیرة العرب می جنگید پس خدا آنجا را فتح می کند (شما را پیروز می کند)، سپس با فارس می جنگید و خدا آن را نیز فتح می کند (شما را پیروز می کند) و نیز با روم می جنگید و آنجا را نیز خداوند فتح می کند (شما را پیروز می کند) و در نهایت با دجال خواهید جنگید و خدا بر او پیروزخواهد شد...»[2]
در شماره 5 نشریه دابق، تصویری از برافراشته شدن پرچم خلافت داعش برفراز کعبه به نمایش درآمده و در پیشگفتار درباره فتح روم و بیت المقدس در آخرالزمان به دست داعش چنین نوشته شده است: «پرچم خلافت بر فراز مکه و مدینه برافراشته خواهد شد، حتی اگر منافقان و مرتدان آن را کوچک بشمارند. پرچم خلافت بر فراز بیت المقدس و روم برافراشته خواهد شد، حتی اگر یهودیان و صلیبیان آن را خوار بشمارند. سایه این پرچم پر برکت چنان گسترده خواهد شد که همه غرب و شرق زمین را در بر می گیرد و جهان را از حقیقت و عدالت اسلامی آکنده خواهد کرد و به دروغ و استبداد جاهلیت نوین پایان خواهد داد، حتی اگر آمریکا و ائتلاف تحت مدیریت او از آن متنفر باشند.»
در نشریه شماره 4 دابق، تصویر روی جلد برافراشته شدن پرچم داعش را برفراز میدان سن پیتر(st. peter’s ) در واتیکان نشان می دهد. در صفحه اول این نشریه جمله ای از ابومصعب زرقاوی نقل شده است که به مواجهه «لشکر اسلام » و غرب در دابق در آخرالزمان اشاره دارد: «این جرقه ای است که در عراق زده شده است و به اذن الهی دامنه آتش آن لشکر صلیبی غرب را در "دابق" فرا خواهد گرفت.»[3] منظور نشریه دابق از «لشکر اسلام »، همان نیروهای داعش است.
در همین شماره به سخنان محمد العدنانی، سخنگوی وقت گروه تروریستی داعش که بعدها کشته شد نیز درباره شکست رومیان از مسلمانان (داعش) در آخرین نبرد اشاره شده است: «ما شما را شکست خواهیم داد، اما این بار با گذشته فرق خواهد داشت. چراکه این آخرین نبرد خواهد بود و دیگر شما هرگز به ما یورش نمی برید... ما، به اذن خداوند، رم را تسخیر می کنیم، صلیب ها را می شکنیم و زنان شما را به بردگی خواهیم گرفت. این وعده خداوند به ماست و در وعده او خلافی نیست.» وی در ادامه به حدیثی از پیامبر درباره فتوحات آخرالزمان اسلام اشاره می کند که پیامبر می فرماید: اول شهر هرقل (قسطنطنیه) و بعد روم فتح خواهد شد. وی به زعم خود می پندارد که این حدیث، وعده نصرت خداوند به داعش برای شکست مخالفانش است که اول قسطنطنیه (استانبول) و بعد روم را فتح خواهند کرد.[4]
داعش در خیال پردازی آخرالزمانی خود، ابوبکر البغدادی را خلیفه مسلمین می داند که با ظهور مهدی، رهبری را به او واگذار می کند. به باور داعشی ها مجاهدان به اصطلاح دولت اسلامی (داعش) همان یاران حضرت هستند که درکنار او با کفار می جنگند. در نشریهThe Islamic state داعش در مقاله ای به تشریح حال و هوای عصر ظهور و جنگ آخرالزمان می پردازد: «به زودی دولت اسلامی دنیای عرب را فتح می کند.
آماده سازی این هدف الان شروع شده، بعد از چند سال جنگ (احتمالا تا سال 2020)، مهدی از مدینه به مکه می آید و همه مسلمانان جهان گرد او جمع می شوند. بعضی افراد مؤمن در رؤیای صادقه خود دیده اند که مردی با عمامه سیاه (منظورشان ابوبکر البغدادی است) رهبری خود را به مردی با عمامه سفید واگذار می کند.
در تفسیر این رؤیا باید گفت مرد با عمامه سفید همان مهدی است. در طول این زمان، (به اصطلاح ) دولت اسلامی، شیعیان ایران را از بین می برد و ایران را به حکومتی سنی تبدیل می کند. وقتی که ایران سنی شد، مجاهدان دولت اسلامی از خراسان با مجاهدان دولت اسلامی از جهان عرب ادغام می شوند. در این زمان «ملحمه» (جنگ آرماگدون) آغاز می شود. فتح ایران، هشداری برای رومیان است چرا که می دانند آنها هدف بعدی دولت اسلامی (داعش) هستند.
دولت اسلامی با 80 پرچم و بیش از 100 هزار سرباز، برای جنگ به دابق (نزدیک مرز سوریه و ترکیه ) وارد می شود و این جنگ آخرالزمان است. اتفاق بزرگی که در کتاب مقدس مسیحیان نیز ذکر شده است... رومی ها از سمت غرب وارد سوریه می شوند. باید خاطرنشان ساخت که حکام دست نشانده در سرزمین های اسلامی نیز سقوط می کنند و گروه های مسلح دولت اسلامی با استقرار در این سرزمین ها، از موشک های به جامانده از رژیم های دست نشانده، برای جنگ با اروپا استفاده می کنند.»[5]
داعش از طریق ساخت انواع کلیپ های تبلیغاتی، از گفتمان مهدویت و روایت پرچم های سیاه، برای مشروعیت بخشی به اقدامات خود سوء استفاده می کند. چنانچه برخی از امامان جماعت همسو با جریان های تکفیری در کشورهای اروپایی، استرالیا و سایر نقاط جهان، به تمجید و ستایش از رایات سود ( پرچم های سیاه ) می پردازند. آنها با این ترفند، جوانان مسلمان آن کشورها را برای پیوستن به داعش و سایر گروه های تکفیری ترغیب می کنند. به عنوان نمونه، یک امام جماعت در استرالیا در سخنرانی های خود از آمدن جیش خراسان یاد کرده است و طالبان و جریان های جهادی و تکفیری را تبلیغ می کند. او در برنامه هایش تیزرهای تبلیغاتی داعش و پرچم های سیاه آن را مورد استفاده قرار می دهد. [6]
ارزیابی ادعاهای آخرالزمانی داعش با روایات:
مبلّغان داعش چنین وانمود می کنند که آنها یاران و سپاهیان امام مهدی (عج) در دوران ظهور هستند. این گروه با استناد به احادیث جعلی و ضعیف، حتی گاه بدون توجه به ظاهر این احادیث، بر آن است که خود را با تحولات عصر ظهور مرتبط کند. داعش با دروغ پردازی، خود را به عنوان جریانی مطرح می کند که به ظهور دولت مهدی متصل است تا مشروعیت بیشتری کسب کند و عده زیادتری از ساده لوحان را بفریبد.
آنان با استناد به احادیث «رایات السود» (پرچم های سیاه) که در آخرالزمان با مهدی بیعت خواهند کرد، خود را مصداق عینی آن معرفی می کنند: «اذا رأیتم الرایات السود خرجت من قبل خراسان فأتوها ولوحبوا علی الثلج فان فیها خلیفة الله المهدی » «وقتی پرچم های سیاه را دیدید که از سوی خراسان می آیند، به سراغ آنان بروید، گرچه به حرکت روی برف (یخ) باشد، چون خلیفه خدا، مهدی، در میان آنهاست.»[7]
هم در روایات شیعه و هم در روایات اهل سنت، به حرکت پرچم های سیاه در آخرالزمان اشاره شده است. البته درمورد اینکه صاحبان این پرچم ها چه کسانی هستند و حرکت آنها در چه زمانی است، بین متخصصان امر اختلاف نظر وجود دارد. در روایات مربوط به آخرالزمان، چندین قیام با پرچم سیاه دیده می شودکه بعضی بر حق و بعضی باطل هستند. اما پرچم هایی که بر مدار حق حرکت می کنند، مورد تمجید و ستایش قرار گرفته اند و از مردم خواسته شده است که آنها را یاری کنند.
کتاب احقاق الحق (ج29 ص 410) به روایتی از امام علی(ع) درمورد پرچم های سیاهی اشاره می شود که راه باطل را می پیمایند. این روایت برخی خصوصیات آنها را یادآور می شود و آنان را مورد سرزنش قرار می دهد. نظیر اینکه: آنها خشن و سنگدل هستند، به هیچ عهد و پیمانی پایبند نیستند، (ظاهراً) به حق دعوت می کنند اما اهل حق نیستند. اسامی آنها به صورت کنیه است و نسب و فامیلی آنها اسامی شهرهاست ( نظیر البغدادی و شیشانی، البریتانی و الانباری ). این روایت تاکید دارد وقتی که آنها را دیدید، به زمین بچسبید و حرکت نکنید، یعنی دعوت آنها باطل است، به آنها نپیوندید و یاریشان نکنید.
در اینجا این سؤال مطرح می شود که گروه های تکفیری، بویژه داعش، بر چه اساس با استناد به روایات پرچم های سیاه، خود را مصداق عینی پرچم حق معرفی و این احادیث را به نفع خود مصادره می کنند. در حالی که در روایات به پرچم های باطل هم اشاره شده است. اتفاقاً برخی از علائم و نشانه های پرچم های سیاه باطل، با مشخصات این گروه ها، به ویژه داعش، تطبیق می کند.
حاصل آنکه احادیث مربوط به آخرالزمان را باید با دید کارشناسی و از طریق منابع معتبر و مطمئن مورد بررسی قرار داد. نمی توان این احادیث را به میل و دلخواه و براساس منافع خود، تفسیر و تحلیل کرد. این رویه، در طول تاریخ، آسیب های زیادی را به اسلام وارد کرده است. نمونه معاصر آن، داعش و سایر گروه های تکفیری هستند که با برداشت های سطحی و نامعتبر از آیات و روایات، راه را به کلی گم کرده اند.
پی نوشت ها:
1. ابن عبدالهادی مقدسی،محمدبن احمد،(1422ق) فضائل الشام، بیروت، دارالکتب العلمیه،ص 161
2. dabiq,(1435ramazan),n2
3. dabiq,(1435 zihajeh),n4
4. www.amaghfarsi.wordpress.com/201505/20/1/
5. Publication the Islamic state,2015,p 90-91
6. youtube,02,11,2012
7. ابن حنبل، احمد، «المسند»، موسسه الرساله ج5،ص 277
سرویس جنگ نرم مشرق- اندیشکده «هریتیج» در گزارش «شاخص قدرت نظامی آمریکا» میزان پیشرفت یا پسرفت قدرت نظامی ارتش این کشور را بررسی کرده و در قسمتی از آن که مربوط به منطقه غربآسیا (خاورمیانه) میشود، به بررسی پیشرفتهای تکنولوژیک ایران در حوزههای موشکی، فضا و سایبری پرداخته و با بازخوانی ادعاهای تکراری نظیر حمایت تهران از تروریسم، ایران را تهدیدی برای آمریکا و متحدانش میخواند.
مشرق صرفا جهت اطلاع نخبگان و تصمیمگیران عرصه سیاسی کشور از رویکردها و دیدگاههای اندیشکدههای غربی این گزارش را منتشر میکند و دیدگاهها، ادعاها و القائات این گزارش هرگز مورد تأیید مشرق نیست.
تهدیدات سایبری
اندیشکده «هریتیج» در این گزارش به بررسی نیروی سایبری ایران پرداخته و با متهم کردن ایران به عملیات خرابکاری سایبری، به قابلیتهای سایبری ایران اشاره و آن را تهدیدی بزرگ برای آمریکا و همپیمانانش معرفی میکند: «ایران دست به توسعه قابلیتهای سایبری تهاجمی به عنوان یک ابزار جاسوسی و خرابکاری زده است. تهران مدعی داشتن چهارمین نیروی سایبری جهان است، شبکه وسیعی از عناصر شبه رسمی، و نیز هکگراهای همراستا با نظام ایران که در فعالیتهای سایبری متناسب با منافع و نگرشهای جمهوری اسلامی به طور وسیعی وارد عمل میشوند.
ایجاد "ارتش سایبری ایران" در 2009 نشانگر شروع تهاجم سایبری علیه کسانی است که دولت ایران آنها را دشمن قلمداد میکند. یک گروه هک موسم به تیم امنیتی آژاکس، که گفته میشود خارج از ایران دست به عملیات میزند، از حملات مبتنی بر بدافزار علیه سازمانهای دفاعی آمریکا استفاده کرده است و موفق به نفوذ به اینترانت سازمان نیروی تفنگداران دریایی شد. علاوه بر این، آنها مخالفان داخل ایران را نیز مورد هدف قرار دادهاند و ابزارهای ضد سانسور را با این بدافزارها آلوده کردهاند تا اطلاعات کسانی که از آنها استفاده میکنند را جمعآوری کنند. ایران سرمایهگذاری سنگینی روی قابلیتهای سایبری کرده است که بنا به گزارشها بودجه سالانه آن در سال 2012 بالغ بر 1 میلیارد دلار بوده است.
این اندیشکده سپس به گزارش آوریل 2015 موسسه امریکن اینترپرایز استناد میکند که تاکید دارد فعالیت سایبری خصومتآمیز ایران از شروع سال 2014 به شدت افزایش پیدا کرده است و میتواند زیرساختهای حیاتی آمریکا را به خطر بیندازد: «طبق این گزارش، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و دانشگاه صنعتی شریف دو نهاد ایرانی هستند که قصد نفوذ به شبکههای رایانهای آمریکا را داشتهاند. بنا به گزارشات، ایران از سلاحهای سایبری برای ورود به جنگ اقتصادی استفاده کرده است و دست به حملات پیچیده و عامدانه منع سرویسدهی علیه تعدادی از موسسات مالی آمریکا زده است، از جمله بانک آمریکا، جیپی مورگان چیس، و سیتیگروپ. در فوریه 2014، ایران دست به یک حمله سایبری فلجکننده علیه سندز کازینو در لاسوگاس زد که مالک آن شیلدون آدلسان، یکی از حامیان اسرائیل و مخالف ایران، است. در سال 2012، تهران مظنون به انجام یک حمله ویروسی به نام "شامون" علیه شرکت آرامکوی عربستان شد. آرامکو یک شرکت نفتی بینالمللی است که تقریبا 10 درصد نفت جهان را تولید میکند. در این حمله حدود 30 هزار کامپیوتر از بین رفت. همچنین در یک مورد دیگر به شبکههای رایانهای راسگس، یک شرکت گاز طبیعی قطری، حمله کرد.
پیچیدگی این حملات و دیگر حملات سایبری ایران و نیز اشتیاق این کشور برای استفاده از این سلاحها باعث شده است تا چندین متخصص، ایران را یکی از توانمندترین رقبای آمریکا در عرصه سایبری بنامند. نیروهای سایبری ایران همچنین تا این مرحله پیش رفتهاند که دست به ایجاد اشخاص آنلاینِ جعلی بزنند تا بتوانند اطلاعات مقامات آمریکایی را از طریق حسابهای کاربریای همچون لینکاین، یوتیوب، فیسبوک، و توییتر استخراج کنند.
بنا به ارزیابی "شورای برآورد تهدید جهانی" (WWTA)، ایران به احتمال زیاد برای برنامه سایبری خود به عنوان یکی از ابزارهای تلافیجویانه نامتقارن اما نسبی علیه دشمنان سیاسی و نیز به عنوان ابزاری پیچیده برای جمعآوری اطلاعات، ارزش قائل است. علاوه براین، فعالان ایرانی در سالهای 13ـ2012 دست به حملات منعسرویسدهی گسترده علیه نهادهای مالی آمریکا و یک حمله سایبری در فوریه 2014 علیه شرکت سندز کازینو در لاسوگاس زدهاند. خلاصه آنکه قابلیتهای سایبری ایران یک تهدید مهمِ اطلاعاتی و خرابکارانه برای آمریکا و همپیمانانش به حساب میآید و تهران اشتیاق و مهارت خود در استفاده از آنها را نشان داده است.
تهدید ناشی از موشک بالستیک ایران
این گزارش نیروی موشک بالستیک ایران را تهدیدی منطقهای برای آمریکا و متحدانش میداند و بیان میکند که تهران در نهایت میتواند برد موشکهای خود را گسترش دهد تا قاره آمریکا را تهدید کند: «ایران دارای برنامه توسعه موشکی وسیعی است که قبل از اعمال تحریمهای سازمان ملل کمکهای مهمی از کره شمالی و حمایتهای محدودی از روسیه و چین دریافت کرده است. پنتاگون پیشبینی کرده بود که ایران تا سال 2015 قادر به توسعه و آزمایش موشک بالستیک قارهپیما (ICBM) خواهد بود که میتواند به خاک آمریکا برسد. از سال 2008، ایران دست به چند پرتاب موفقیتآمیز ماهواره دو مرحلهای سفیر زده و پرتاب ماهواره دو مرحلهای سیمرغ را نیز اعلام کرده است که میتواند به عنوان آزمایشی برای توسعه فناوریهای مربوط به موشکهای بالستیک قارهپیما قلمداد شود.
گرچه زرادخانه موشکی ایران عمدتا پایگاههای آمریکا و همپیمانانش در منطقه را تهدید میکند، اما ایران نهایتا میتواند برد موشکهای خود را تا حدی افزایش دهد که قاره آمریکا را نیز پوشش دهد. پنتاگون در گزارش ژانویه 2014 خود در مورد قدرت نظامی ایران اظهار داشت که ایران به توسعه قابلیتهای فناورانه خود ادامه میدهد که میتواند برای سلاحهای هستهای و موشکهای دوربرد بکار گرفته شود، که در صورت تصمیمگیری رهبران ایران، میتواند برای حمل سلاحهای هستهای تنظیم گردد.
طبق ارزیابی "شورای برآورد تهدید جهانی" (WWTA)، تهران از موشکهای بالستیک، در صورت ساخت آنها، به عنوان روشی ترجیحی برای حمل سلاحهای هستهای استفاده خواهد کرد. موشکهای بالستیک ایران به طور ذاتی قادر به حمل سلاحهای کشتار جمعی هستند، و تهران در حال حاضر دارای بزرگترین فهرست موشکهای بالستیک در غربآسیا (خاورمیانه) است. علاوه بر این، پیشرفت ایران در پرتاب سفینه فضایی ــ همراه با میل آن برای بازداشتن آمریکا و متحدانش ــ این ابزار و انگیزه را به تهران میدهد تا دست به توسعه موشکهای دوربرد از جمله موشکهای بالستیک قارهپیما (ICBM) بزند».
آشنایی با موشکهای ایران
این اندیشکده آمریکایی در ادامه با اشاره به تاریخچه موشک بالستیک ایران، به برد و قدرت این موشکها پرداخته است: «بخش اصلی نیروی موشک بالستیک ایران را سری موشکهای سطح به سطح و سیار شهاب تشکیل میدهد، که بر اساس موشکهای اسکاد شوروی است. موشکهای شهاب علاوه بر قابلیت حمل سرجنگیهای مرسوم با قدرت انفجاری بالا، قادر به حمل سرجنگیهای هستهای، شیمیایی، یا زیستی هستند. عدم دقت نسبی آنها (در قیاس با موشکهای بالستیک ناتو) تاثیرگذاری آنها را محدود میکند، مگر اینکه علیه اهداف بزرگ و ضعیف همچون شهرها مورد استفاده قرار گیرند.
سرمایهگذاری سنگین ایران بر روی چنین سلاحهایی این حدس و گمان را به وجود میآورد که ایرانیها در نهایت قصد دارند سرجنگیهای مرسوم خود در موشکهای دوربرد را با سرجنگیهای هستهای جایگزین کنند. «طرح تهدید هستهای» این نتیجهگیری را کرده است که جدای از صحت این اظهارات، تهران بدون شک دارای قابلیت حمل سلاحهای نیرومند است، و برنامه موشکی روبهرشد آن چالشهای جدی برای امنیت منطقه به همراه دارد.
«هریتیج» سپس با بیان اینکه ایران عضو نظام کنترل فناوری موشکی نیست و به همین دلیل به دنبال کسب، توسعه، و استقرار طیف وسیعی از موشکهای بالستیک، کروز و قابلیتهای پرتاب سفینه بوده، نوشت: «در طی جنگ 8 ساله ایران و عراق، ایران موشکهای اسکادِ بی شوروی را از لیبی و سپس موشکهای اسکادِ سی و نودانگ با طراحی کره شمالی را کسب کرد، که نام آنها را به شهاب 2 (با برد تخمینی 500 کیلومتر) و شهاب 3 (با برد تخمینی 900 کیلومتر) تغییر داد. اکنون ایران قادر است دست به تولید گونههای مختلفی از موشکهای خود مانند موشکهای دوربرد قدر 1 و قیام بزند.
شهاب 3 و قدر 1، که نوع اصلاحشده شهاب 3 با سرجنگی کوچکتر و برد بیشتر است (حدود 1600 کیلومتر)، قابل اعتمادتر و پیشرفتهتر از موشک نودانگ کره شمالی هستند. مدیر وقت سازمان اطلاعات دفاعی آمریکا، سپهبد مایکل تی. فلین، در سال 2014 در این رابطه هشدار داد: ایران قادر به حمله به اهداف موجود در سراسر منطقه و اروپای شرقی است. ایران علاوه بر فهرست روبهرشد موشکی و راکتی خود، بدنبال تقویت مرگباری و تاثیرگذاری سامانههای موجود و نیز دقت و طراحی سرجنگی آنهاست. ایران در حال توسعه موشک بالستیک ضدکشتی "خلیجفارس" است که میتواند فعالیت نیروهای دریایی در سراسر خلیجفارس و تنگه هرمز را تهدید کند.
موشکهای بالستیک ایران تهدیدی بزرگ برای پایگاههای آمریکا و متحدانش از جمله ترکیه، اسرائیل و مصر در غرب، عربستان و کشورهای خلیج (فارس) در جنوب، و افغانستان و پاکستان در شرق به حساب میآید. با این حال، این اسرائیل است ــ که بدنبال جنگی سایهای با ایران و همپیمانان آن بوده است ــ که بیشترین خطر حمله از سوی ایران متوجه آن است. توسعه سرجنگیهای هستهای برای موشکهای بالستیک ایران به شدت توانایی اسرائیل برای بازدارندگی حملات را تنزل میبخشد، توانمندیِ موجود و در عین حال تصدیقنشدهای که انحصار اسرائیل در داشتن سلاحهای هستهای در خاورمیانه را به وجود آورده است. ایران همچنین تهدید کرده است که جریان صادرات نفت خلیج فارس را با بستن تنگه هرمز در صورت بروز درگیری با آمریکا یا همپیمانانش دچار اختلال خواهد کرد.
"شورای برآورد تهدید جهانی" (WWTA) ایران را به عنوان تهدیدی موجود برای منافع آمریکا بیان میدارد، آن هم به خاطر حمایتش از نظام اسد در سوریه، ترویج سیاستهای ضد اسرائیلی، توسعه قابلیتهای پیشرفته نظامی و پیگیری برنامه هستهای. علاوه بر این ایران دارای فهرست قابلتوجهی موشکهای بالستیک است که برد آنها تا مناطق دوری همچون اروپای جنوبشرقی میرسد. تهران به شدت در حال توسعه موشکهای پیچیده و بهبود برد و دقت سامانههای موشکی خود است. ایران همچنین در حال کسب قابلیتهای ناوی و فضایی پیشرفته است، از جمله مینهای دریایی، زیردریاییهای کوچک اما توانمند، مجموعهای از موشکهای کروز دفاعی ساحلی، شناورهای تندرو، موشکهای ضد کشتی، و پهپاد».
توانایی فضایی ایران
این گزارش به تواناییهای فضایی ایران نیز پرداخته و بیان کرده که ایران ماهوارههایی را به مدار زمین پرتاب کرده است، اما شواهدی وجود ندارد که این کشور دارای قابلیت تهاجمی فضایی باشد: «تهران به طور موفق سه ماهواره را در فوریه 2009، ژوئن 2011، و فوریه 2012 با استفاده از ماهوارهبر سفیر پرتاب کرده است، که از موشک اصلاحشده قدر 1 برای مرحله اول خود استفاده میکند و دارای یک مرحله دوم است که مبتنی بر موشک بالستیک شوروی R-27 است. این فناوری احتمالا توسط کره شمالی به ایران منتقل شده است، که موشکهای BM-25 خود را با استفاده از مدل R-27 ساخته است. فناوری سفیر را میتوان برای توسعه موشکهای بالستیک دروبرد استفاده کرد.
ایران مدعی است که در سال 2013 دوبار یک میمون را به فضا ارسال کرده و آن را سالم به زمین باز گردانده است. تهران همچنین در ژوئن 2013 اعلام کرد که نخستین مرکز ردیابی فضایی خود را تاسیس کرده است تا دست به مانیتورینگ اشیا در «فضای خیلی دور» بزند و بتواند به مدیریت «فعالیتهای ماهوارهها» کمک کند.
بنا به ارزیابی "شورای برآورد تهدید جهانی" (WWTA)، پیشرفت ایران در ماهوارهبرها ــ به همراه میل آن برای بازداشتن آمریکا و همپیمانانش ــ این ابزار و انگیزه را به تهران میدهد تا دست به توسعه موشکهای دوربرد بزند از جمله موشکهای بالستیک قارهپیما. گرچه ایران با موفقیت دست به پرتاب ماهواره به مدار زمین زده است، اما شواهدی وجود ندارد که دست به توسعه قابلیت تهاجمی فضایی زده باشد که بتواند دیگران را از استفاده از فضا منع کند یا از فضا به عنوان پایگاهی برای سلاحهای تهاجمی استفاده کند.
ردهبندی سطح تهدیدات
اندیشکده «هریتیج» در پایان بررسی بخش ایران در گزارش "شاخص قدرت نظامی آمریکا"، سطح تهدیدات ایران نسبت به آمریکا را بالا توصیف میکند: «ایران تاکنون مهمترین چالش امنیتی برای آمریکا، همپیمانان، و منافعش در خاورمیانه بزرگتر بوده است. دشمنی آشکار آن با آمریکا و اسرائیل، حمایتش از گروههایی مانند حزبالله، و سابقه تهدیدات فراگیر، تاکیدی است بر مشکلی که این کشور میتواند به وجود آورد. امروز، تحریکات ایران عمدتا دغدغهای برای منطقه و همپیمانان، دوستان، و داراییهای آمریکا در آنجا به حساب میآیند. ایران به شدت متکی به جنگهای نامنظم (و سیاسی) علیه دیگران در منطقه است و دارای بیشترین موشکهای بالستیک نسبت به دیگر همسایگانش است. توسعه موشکهای بالستیک و پتانسیل قابلیت هستهای آن نیز بدین معناست که این کشور تهدیدی بلندمدت برای امنیت کشور آمریکا به حساب میآید.
طبق چارچوب "توازن نظامی" «موسسه بینالمللی مطالعات استراتژیک» (IISS)، ظرفیت تسلیحاتی ایران به شرح ذیل است: بیش از 12 موشک بالستیک میانبرد، بیش از 18 موشک بالستیک کوتاهبرد، 1663 تانک جنگی اصلی، 21 زیردریایی تاکتیکی، 6 ناوچه، 13 کشتی آبیخاکی، و 334 هواپیمای جنگی در نیروی هوایی خود. 523 هزار نفر نیروی مسلح وجود دارد، از جمله 125 هزار نیروی سپاه پاسداران و 130 هزار نیروی ارتشی.
با در نظر گرفتن این قابلیتها، موسسه بینالمللی مطالعات استراتژیک ارزیابی میکند که نیروهای منظم ایران بزرگ هستند، اما تجهیزاتشان قدیمی است. ظاهرا اولویت استراتژیک ایران، نیروهای مکمل و مستقل سپاه پاسداران است. سپاه یک سازمان توانمند است که به خوبی با انواع مختلفی از عملیات آشناست. ایران قادر به ایجاد چالش برای اکثر دشمنانِ بالقوه خود به ویژه همسایگان ضعیفترش است».