برخی منابع خبری به تابناک گفته اند که ادعای اینکه ایران 10 میلیارد دلار به عنوان بهره می خواسته، دروغی برای توجیه پرداخت 1/7 میلیارد است. ایران در دیوان داوری ایران و آمریکا در لاهه، ادعای 10 درصد بهره و سود کرده بود که در نهایت 300 میلیون دلار بیشتر نمی شد.
موضوع تبادل زندانیان میان ایران و امریکا، همزمان با اجرای برجام، همچنان یکی از موضوعات جنجالی در روابط ایران و امریکاست. امروز نیز در ادامه این جنجال، روزنامه وال استریت ژورنال به نقل از مقام های اروپایی و امریکایی مدعی شده است، دولت آمریکا همزمان با آزادی چهار تبعه آمریکایی که در ایران بازداشت شده بودند، انتقال 400 میلیون دلار پول نقد به ایران را انجام داده است.به گزارش «تابناک»، این روزنامه امریکایی به نقل از مقام هایی که در جریان آن جابجایی محرمانه قرار داشته اند، مدعی می شود که این پول اولین قسط از یک مبلغ ۱.۷ میلیارد دلاری از سوی دولت اوباما به ایران برای حل اختلافی بر سر عدم تحویل سلاح هایی بود که حکومت پهلوی سفارش داده بود.
وزارت خارجه آمریکا قبلاً اعلام کرده بود که ایران و آمریکا، پروندهای قدیمی را حل و فصل کردهاند و آمریکا ۴۰۰ میلیون دلار از داراییهای ایران را که قبل از قطع رابطه دو کشور در حسابی امانی در آمریکا برای خریداری تسلیحات نگهداری میشد، به همراه ۱.۳ میلیارد دلار سود آن آزاد کرده است.
این روزنامه در ادامه درباره شیوه پرداخت این پول نقد مدعی می شود که آن پول نقد به صورت یورو، فرانک سوئیس و سایر ارزها در جعبه های چوبی جاسازی و با یک هواپیمای باربری به ایران ارسال شد.
نا بر این گزارش، این پول از بانک های مرکزی هلند و سوئیس برداشت شده بود. این پرداخت از طریق سایر ارزها انجام گرفت، زیرا بنا بر قوانین داخلی امریکا، هرگونه مبادله تجاری با ایران به وسیله دلار ممنوع است.
مقامات آمریکایی با این حال میگویند، مطمئن بودند، واشنگتن در دادگاه لاهه ـ که ایران به دنبال دریافت غرامت 10 میلیارد دلاری بود ـ پیروز نخواهند شد و حکم علیه آنها صادر خواهد شد و به همین دلیل، توافق 1.7 میلیارد دلاری با ایران را برای مالیاتدهندگان آمریکایی مقرون به صرفه توصیف کرده است.
این در حالی است که برخی منابع خبری به تابناک گفته اند که ادعای اینکه ایران 10 میلیارد دلار به عنوان بهره می خواسته، دروغی برای توجیه پرداخت 1/7 میلیارد است. ایران در دیوان داوری ایران و آمریکا درلاهه، ادعای 10 درصد بهره و سود کرده بود و در این معامله، با 8 درصد – که روش دیوان در موارد مشابه قبل بیش از 8 درصد نبوده است - توافق کرد. لذا حتی اگر دیوان صد در صد به نفع ایران هم رأی می داد (دعوایی که در سی سال گذشته به نتیجه نرسیده بود) میزان بهره حداکثر 300 میلیون دلار بیشتر نمی شد.
همچنین مبالغ بالاتر ـ که مقدار آن نیز یکی از موضوعات دعواست ـ مربوط به کل دعواست. در صورتی که ایران فقط بحث 400 میلیون وجه نقد و بهره آن را حل کرد و بحث اقلام دفاعی تحویل نشده هنوز در لاهه جریان دارد.
ارتش آمریکا اعلام کرد، حدود 400 نظامی این کشور قرار است در تابستان سال جاری میلادی در عراق مستقر و به دیگر نیروهای آمریکایی ملحق شوند.
ارتش آمریکا اعلام کرد، حدود 400 نظامی این کشور قرار است در تابستان سال جاری میلادی در عراق مستقر و به دیگر نیروهای آمریکایی ملحق شوند.
به گزارش ایسنا، به نقل از خبرگزاری اسوشتیدپرس، سربازان پایگاه "فورت کمپل" در ایالت کنتاکی قرار است به 1300 سربازی که در عراق مستقر شدهاند، بپیوندند.
این نیروها برای پشتیبانی عملیات موسوم به "عزم ذاتی" در عراق مستقر خواهند شد.
400 سربازی که قرار است در عراق مستقر شوند دارای مهارت های مختلف و تخصص های ویژه هستند.
اشتون کارتر، وزیر خارجه آمریکا در ژوئن سال جاری میلادی گفته بود که آمریکا 560 سرباز دیگر را به عراق می فرستد تا با کمک سایر نیروها در این کشور موصل را از داعش باز پس گیرند.
بسیاری از پرسنل پشتیبانی، امنیتی، ارتباطی و مهندسان قرار است در پایگاه هوایی "القیاره" در 40 کیلومتری جنوب موصل مستقر شوند. آنها همچنین به نیروهای عراقی برای برنامه ریزی و باز پس گیری این شهر که به دست داعش افتاده، کمک می کنند.
اریک لوپز، فرماندهی موقت یگان دوم نیروی آمریکا در عراق گفت: 400 سرباز آماده اعزام به عراق هستند تا در این ماموریت به ما کمک کنند.
وی ادامه داد: ما این سربازان را "نیروی آماده به حمله" می دانیم. آنها آماده استقرار و پیوستن به تیم عملیاتی آمریکا در عراق هستند.
مدیر مرکز مطالعات استراتژیک بگین ـ سادات اسرائیل؛
شکست داعش در عراق و سوریه و ایجاد ثبات در این کشورها به خودی خود یک ارزش نیست. این کار زمانی مطلوب است که در راستای منافع ما باشد. شکست داعش باعث ایجاد هژمونی ایرانی، تقویت نقش روسیه و ابقای بشار اسد خواهد شد. مسکو، تهران و دمشق در ارزش های دموکراتیک ما سهیم نیستند و تمایل کمی برای کمک به غرب و آمریکا دارند.
تاریخ انتشار: ۱۳ مرداد ۱۳۹۵ - ۱۴:۰۷ 03 August 2016
پس از ظهور داعش در عراق و سوریه، مقامات و کارشناسان اسرائیلی یا در مقابل اقدامات این گروه تروریستی سکوت و یا در موارد زیادی نسبت به موجودیت آن احساس رضایت کرده اند و وجود داعش را یک فرصت و نقطه عطف برای اسرائیل به شمار آورده اند.
به گزارش «تابناک»، در همین رابطه، رسانه اسرائیلی «آروتز شوا» در مطلبی به نوشته «افرایم اینبار» مدیر مرکز مطالعات استراتژیک بگین ـ سادات، گفته است: از بین بردن داعش، یک اشتباه استراتژیک است و بقای داعش برای منافع امنیتی اسرائیل و غرب ضروری است.
این رسانه صهیونیستی، با اشاره به تحرکات اشتون کارتر، وزیر دفاع آمریکا برای گرد هم آوردن وزرای دفاع متحدان خود جهت طرح ریزی نقشه ای برای از بین بردن داعش، گفته است که این اقدام یک خطای استراتژیک است.
نویسنده این مطلب می گوید: یک داعش ضعیف بسیار بهتر از نابودی و از بین بردن آن است، چون داعش یک آهن رباست برای مسلمانان رادیکال در سراسر جهان و با جذب داوطلبان افراطی توسط داعش به راحتی می توان آن ها را شناسایی کرد!
وی بر این باور است که آن ها مهارت های مخرب زیادی را در عراق و سوریه به دست آورده اند؛ اما اگر داعش در این دو کشور از بین برود، آنها به کشورهای خود و دیگر کشورها برمی گردند و مشکل آفرین می شوند.
همچنین افرایم اینبار مدعی است، طولانی شدن عمر داعش می تواند جذب شدن به ایده خلافت را تضعیف کند و آن را به عنوان یک نهاد سیاسی ناکارآمد نشان دهد.
این نویسنده اسرائیلی در ادامه توجیهات خود در راستای چرایی حفظ داعش مدعی است، هرگونه تلاش برای از بین بردن داعش باعث می شود، مسلمانان تصور کنند که غرب در حال تلاش برای از بین بردن اسلام است! و به همین دلیل این اقدام ممکن است باعث رشد نفرت مسلمانان نسبت به غرب شود.
افرایم اینبار به تهدید حزب الله برای اسرائیل در مقایسه با داعش اشاره می کند و می نویسد، حزب الله به عنوان یک سازمان شیعی ضدغربی-اسرائیلی وابسته به ایران هم اکنون در حال مبارزه جدی با داعش است و هزینه های زیادی برای مبارزه با داعش پرداخته است. این مسأله در راستای منافع غرب است و به همین دلیل اگر داعش از بین برود، حزب الله نیز از درگیری های سوریه فارغ می شود و می تواند بار دیگر برای حمله به مواضع اسرائیل و غرب متمرکز شود.
مدیر مرکز مطالعات استراتژیک بگین-سادات به منطق هابزی در خاورمیانه اشاره می کند و می گوید همیشه انتخاب اخلاقی وجود ندارد و معتقد است، هرچند داعش یک بچه بد است، از برخی مخالفانش بسیار بهتر است. باید به بچه های بد اجازه داد، همدیگر را از بین ببرند. این کار نه تنها مفید بلکه اخلاقی نیز است.
نویسنده مقاله می گوید: «شکست داعش در عراق و سوریه و ایجاد ثبات در این کشورها به خودی خود یک ارزش نیست. این کار زمانی مطلوب است که در راستای منافع ما باشد. شکست داعش باعث ایجاد هژمونی ایرانی، تقویت نقش روسیه و ابقای بشار اسد خواهد شد. مسکو، تهران و دمشق در ارزش های دموکراتیک ما سهیم نیستند و تمایل کمی برای کمک به غرب و آمریکا دارند». افرایم اینبار همچنین بر این باور است، بی ثباتی و بحران ها در مواقعی می تواند حاوی نشانه هایی از تغییر مثبت باشد. وی معتقد است دولت اوباما در تصور ایران به عنوان دشمن شکست خورد و از تهدید داعش به منظور مشروعیت بخشیدن به ایران به عنوان یک بازیگر مسئول استفاده کرد.
این نویسنده اسرائیلی در نهایت می گوید: «به نظر نمی رسد دولت اوباما قادر به شناخت این واقعیت باشد که داعش می تواند یک ابزار مفید جهت تضعیف طرح بلندپروازانه تهران برای تسلط بر خاورمیانه باشد.
اتحاد رژیم اسرائیل و سعودی علیه ایران در آفریقا
پس از سفر بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر رژیم اسرائیل به شرق و مرکز آفریقا و دو هفته پس از آن، سفر محمد جواد ظریف، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران به غرب آفریقا، هم اکنون نیز عادل الجبیر وزیر خارجه پادشاهی سعودی به این قاره سفر کرده است؛ سفرهایی که نشان از اتحاد این دو رژیم علیه ایران در منطقه دارد؛ اتحادی که ثمره آن،جنایت هایی است که برخی حاکمان کشورهای آفریقایی علیه مسلمانان طرفدار ایران انجام می دهند.
تاریخ انتشار: ۱۶ مرداد ۱۳۹۵ - ۱۱:۵۴ 06 August 2016
پس از سفر بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر رژیم اسرائیل به شرق و مرکز آفریقا و دو هفته پس از آن، سفر محمد جواد ظریف، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران به غرب آفریقا، هم اکنون نیز عادل الجبیر وزیر خارجه پادشاهی سعودی به این قاره سفر کرده است؛ سفرهایی که نشان از ظهور رقابت های فرامنطقه ای و فراخاورمیانه ای میان این سه بازیگر مهم خاورمیانه دارد.
به گزارش «تابناک»، به نظر می رسد ایران، عربستان و اسرائیل، رقابت خود را محدود به خاورمیانه نکرده اند و این رقابت وارد فاز جدیدی از رقابت ها و حتی تقابلات فراخاورمیانه ای شده است. شواهد حاکی از آن است که هم اکنون عرصه این رقابت فرامنطقه ای قاره آفریقاست.
در ابتدا، نخست وزیر رژیم صهیونیستی 14 تیرماه سال جاری برای اولین بار ظرف سه دهه گذشته به مدت پنج روز به کشورهای شرق آفریقا از جمله کنیا، اوگاندا، رواندا، اتیوپی سفر کرد. گفته می شود این سفر با هدف گسترش هر چه بیشتر نفوذ سیاسی، امنیتی و اقتصادی رژیم صهیونیستی در قاره افریقا صورت گرفته است.
نخست وزیر رژیم صهیونیستی طی این سفر در نشستی در کنیا با سران هفت کشور اتیوپی، کنیا، رواندا، اوگاندا، سودان جنوبی، تانزانیا و زامبیا دیدار کرد. بیانیه مشترک پایانی، این جلسه را آغازی بر دوره جدید در روابط میان اسرائیل و کشورهای آفریقایی توصیف کرد. در این دیدار همچنین بر افزایش همکاری رژیم صهیونیستی و کشورهای آفریقایی در مبارزه با تروریسم تأکید و همچنین درباره اعطای جایگاه ناظر به اسرائیل در اتحادیه آفریقا بحث شد.هیأت اسرائیلی در این باره تأکید کرد، جایگاه ناظر میتواند به حضور این رژیم در آفریقا مشروعیت بخشیده و باب همکاری های مشترک را باز کند. نتانیاهو در این جلسه مدعی شد که اسرائیل بهترین متحدی است که کشورهای آفریقایی در برهه زمانی کنونی میتوانند داشته باشند.
دو هفته بعد از سفر نتانیاهو به شرق آفریقا، در سوم مردادماه، محمدجواد ظریف در سومین دور از سفرهای خود به آفریقا، کشورهای غرب این قاره را هدف گرفت. کشورهای نیجریه، غنا، گینه و مالی مقصد نخستین سفر آفریقایی پسابرجام ظریف بودند تا همراه با یک گروه سی نفره از فعالان اقتصادی و بازرگانی ایران همراه شد تا علاوه بر گفت وگوهای سیاسی و دیپلماتیک، توسعه روابط اقتصادی در پسابرجام به عنوان هدفی مهم از این سفر تلقی شوند.پس از سفر وزیر خارجه ایران به آفریقا، یک نشریه فرانسه زبان آفریقایی، هدف وزیر امور خارجه ایران را از سفر به قاره سیاه جلوگیری از نفوذ رژیم صهیونیستی و عربستان عنوان کرد.
نشریه فرانسه زبان آفریقایی «ژون افریک» هدف سفر محمد جواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران را به چند کشور غرب آفریقا، تأیید جایگاه خود در عرصه بین المللی برای اثر گذاری مؤثرتر در مسائل بین المللی و جلوگیری از نفوذ بیشتر رژیم صهیونیستی و عربستان سعودی در این قاره دانست.
این هفته نامه آفریقایی علاوه بر برشمردن مزیت های اقتصادی آفریقا برای ایران، در ادامه افزود: «ایران برای تأیید خود در عرصه بین المللی به آفریقا نیاز دارد. زیرا ایران اگر حمایت کشورهای آفریقایی را داشته باشد، موقعیتش را در عرصه بین المللی تقویت خواهد کرد».
پس از سفر نتانیاهو و محمدجواد ظریف، سعودی ها نیز بیکار ننشستند و روز پنجشنبه عادل الجبیر وزیر خارجه برای رایزنی با برخی دولت های آفریقایی وارد آفریقا و کشورهای گینه و مالی شد. بلافاصله پس از سفر وزیر خارجه عربستان به آفریقا، توجه تحلیلگران و ناظران بین المللی به رقابت تازه میان ایران، عربستان و اسرائیل در این قاره جلب شد.
الشرق الاوسط، سفر عادل الجبیر را در چارچوب سیاست عربستان سعودی پس از روی کار آمدن «سلمان بن عبدالعزیز» برای مقابله با نفوذ ایران در آفریقا میداند.
بنابراین همانطور که این روزنامه سعودی نیز اشاره کرد، سفر الجبیر به آفریقا، واکنشی به سفر محمد جواد ظریف به این قاره بوده است.
به لحاظ فرهنگی بیش از ۵۵ درصد مردم آفریقا مسلمان هستند و به عبارتی می توان گفت آفریقا تنها قاره ای است که بیشتر جمعیت آن را مسلمانان تشکیل می دهند. بنا بر آمار منتشره، رشد جمعیت مسلمانان در آفریقا از بقیه قاره ها سریع تر بوده و رشد اسلام در آفریقا به عنوان یک مکتب در دهه گذشته از رشد بقیه مذاهب از جمله مسیحیت بیشتر است. از نظر مساحت بزرگترین کشورهای آفریقا کشورهای مسلمان هستند (سودان و الجزایر) و از نظر جمعیت نیز دو کشور مصر و نیجریه در رده های اول و دوم قرار دارند.
بنابراین، تلاش برای نفود در آفریقا از جمله مهم ترین اهداف ایران و عربستان در این قاره است. سعودی ها به شدت از نفوذ مذهبی و ایدئولوژیک ایران در آفریقا هراس دارد و به همین دلیل سعی می کنند با صرف هزینه های زیاد، از نفوذ مذهبی ایران در این قاره جلوگیری کند.
حال باید پرسید اهمیت آفریقا برای تهران، ریاض و تل آویو چیست؟
اهداف و اهمیت اقتصادی
آفریقا دومین قاره بزرگ جهان با ۳۰۳۰۰۰۰۰ کیلومتر مربع وسعت، یک پنجم خشکی های زمین را در برگرفته است. در این قاره، ۵۴ کشور مستقل وجود دارد و بیش از ۷۰۰ میلیون نفر که ۱۵ درصد جمعیت دنیا را تشکیل می دهند در آن زندگی می کنند.
به رغم اینکه نام آفریقا همواره یادآور فقر بوده است، بر پایه برآوردهای بین المللی ۹۶ درصد الماس، ۹۰درصد کروم، ۸۵ درصد پلاتین، ۵۰ درصد کبالت، ۵۵ درصد منگنز، ۴۰ درصد بوکسیت، ۱۳ درصد مس، ۵۰ درصد فسفات، ۶۵ درصد طلا، و ۳۰ درصد توریوم و اورانیوم جهان در آفریقا قرار دارد. این در حالی است که آفریقا مالک ۲۰ تا ۲۵ درصد پتانسیل یدروالکتریک جهان نیز هست که تا کنون بخش کوچکی از آن تحت کنترل درآمده است.
بنابراین، توسعه روابط اقتصادی با کشورهایی که دارای منابع معدنی غنی، بازار مصرف قابل توجه، نیروی کار ارزان، و نیازمند به سرمایه گذاری هستند، می تواند برای هرکسی و به ویژه این سه بازیگر جذاب باشد. کسب نفوذ اقتصادی در کشورهایی که وابستگی زیادی به منابع مالی و روابط تجاری خارجی دارند، راه را برای تأثیرگذاری سیاسی در عرصه بین المللی باز می کند و این مسأله ای است که برای تهران، تل آویو و ریاض حیاتی است.
اهمیت و اهداف سیاسی و بین المللی
به لحاظ بین المللی مجموعه کشورهای آفریقایی حدود یک سوم اعضای سازمان ملل متحد و دیگر نهادهای وابسته را تشکیل می دهند. در واقع کشورهای جهان برای پیشبرد هدف های بین المللی خود به آرای این کشورها نیازمند هستند. برای مثال، آرای آنها در تلاش چین جهت جلب همکاری های بین المللی کشورهای آفریقایی در تصاحب کرسی تایوان در شورای امنیت بسیار مؤثر بود. اندونزی برای حل مسأله تیمور شرقی نیاز به آرای این قاره دارد.
بازیگرانی نظیر جمهوری اسلامی ایران، عربستان و اسرائیل نیز برای مقابله با فشارهای سیاسی در مجامع بین المللی، به ویژه در کمیسیون حقوق بشر، آرای کشورهای آفریقایی را مهم می شمارند.بهره برداری از آرای کشورهای افریقایی در محافل بین المللی قدیمی ترین هدف سیاست افریقایی رژیم صهیونیستی بوده و هنوز هم در قضیه منازعه اعراب و روند صلح خاور میانه از آرا کشورهای افریقایی استفاده می کند. رژیم صهیونیستی جهت رهایی از محاصره کشورهای عربی در منطقه از این مناسبات بهره برداری کرده و همچنین برقراری روابط سیاسی و دیپلماتیک با کشورهای افریقایی مدخلی برای برقراری مناسبات اقتصادی و امنیتی با کشورهای این منطقه بوده است. رژیم صهیونیستی با داشتن روابط سیاسی با قاره افریقا توانسته است حجم زیادی از آرای سیاهان آمریکا را برای اهداف خود جذب کند.
اهمیت و اهداف ژئوپلیتیک و امنیتی
از نظر ژئوپلیتیک قرار گرفتن آفریقا در بین قاره های آسیا و اروپا و وجود چهار آبراه استراتژیک دریایی (کانال سوئز، تنگه جبل الطارق، باب المندب و دماغه امیدنیک) اهمیت ویژه ای به این قاره داده است. لذا ایران، اسرائیل و عربستان نیز تلاش زیادی برای نفوذ و توسعه عمق ژئوپلیتیک در این منطقه دارند.
در نهایت، فراتر از اهداف اقتصادی و سیاسی، به نظر می رسد در بلند مدت باید شاهد افزایش رقابت های امنیتی این سه بازیگر خاورمیانه در آفریقا باشیم. در واقع، رقابت بین تهران، تل آویو و ریاض با رقابت های سیاسی و اقتصادی آغاز می شود و در نهایت و بلند مدت ممکن است به رقابت ها و حتی تقابلات امنیتی منجر شود.
گزارش میدانی سوریه؛
پس از محاصره حلب توسط نیروهای ارتش سوریه و نیروهای مقاومت، نیروهای دموکراتیک کرد نیز پس از دو ماه از آغاز عملیات آزادسازی منبج، توانستند با شکست داعش، این شهر استراتژیک در شمال سوریه را آزاد کنند.
تاریخ انتشار: ۱۶ مرداد ۱۳۹۵ - ۱۵:۲۶ 06 August 2016
پس از محاصره حلب توسط نیروهای ارتش سوریه و نیروهای مقاومت، نیروهای دموکراتیک کرد نیز پس از دو ماه از آغاز عملیات آزادسازی منبج، توانستند با شکست داعش، این شهر استراتژیک در شمال سوریه را آزاد کنند.
به گزارش «تابناک»، شبکه تلویزیونی المیادین لحظاتی پیش در خبری فوری گزارش داد، «سازمان دیدبان حقوق بشر سوریه»، اعلام کرد، نیروهای دموکراتیک سوریه (مورد حمایت آمریکا) بر شهر «منبج» واقع در شمال شرق حلب تسلط یافتند.
نیروهای دموکراتیک سوریه (ائتلاف نیروهای کُرد و عرب) دو ماه پس از آغاز عملیات آزادسازی شهر منبج در شمال سوریه و مقر گروه تروریستی داعش، امروز شنبه کنترل تقریبا همه این منطقه راهبردی را در دست گرفتند.
سازمان دیدبان حقوق بشر سوریه اعلام کرد: « نیروهای دموکراتیک سوریه روز شنبه کنترل این شهر را در دست گرفتند و در حال پاکسازی مرکز این شهر از آخرین بازمانده های تروریستهای داعش هستند».
گروه دیدبان حقوق بشر سوریه نیز در همین رابطه اعلام کرد، از آغاز عملیات آزادسازی منبج که بیش از سه ماه از آن میگذرد، دست کم 399 تن کشته شدهاند که 100 تن آنها کودک و 50 تن دیگر زن بودهاند.
منبج و اهمیت استراتژیک آن
منبج مهمترین نقطه ارتباطی بین کلانشهرهای سوریه، عراق و ترکیه، در ٨٥ کیلومتری حلب، ٤٥ کیلومتری جرابلس و ٦٥ کیلومتری کوبانی قرار گرفته است.
کنترل منبج یعنی حاکم بودن بر این گلوگاه استراتژیک. منبج در مسیر راه های اصلی از مرز ترکیه به رقه و حلب است. جاده هایی که از منبج می گذرد برای داعش اهمیت حیاتی داشت؛ از این جاده ها عناصر تروریستی دواطلب و تسلیحات و آذوقه به رقه می رفت و از آنجا برخی از عناصر تروریستی آموزش دیده به اروپا برمی گشتند.
برت مک گرک، نماینده رییس جمهوری آمریکا در جنگ با داعش می گوید که عاملان حملات پاریس و بروکسل از شهر منبج و سپس از طریق ترکیه به اروپا رفته بودند.
25 درصد ساکنان این منطقه را کردها و در کنار تعداد چرکس ها و ترکمن ها حدود 70درصد از اهالی این شهر را اعراب سنی مذهب تشکیل می دهند که همانند اعراب سنی رقه پیوند طایفه ای قوی با اعراب سنی عراق دارند.
آزادسازی منبج جدا از اینکه از لحاظ استراتژیک و همچنین جلوگیری از سربازی و کمک های لجستیکی به داعش مهم است، به لحاظ میدانی و تنگ تر شدن حلقه محاصره داعش در رقه هم مهم است. در واقع با بازپس گیری منبج، گام مهمی برای محاصره داعش در رقه برداشته می شود.
به نظر می رسد، پس از آزادسازی منبج، نوبت به مبارزه برای آزادسازی جرابلس خواهد رسید. جرابلس آخرین شهری است که در مرز ترکیه هنوز در کنترل داعش است. اهمیت آزادسازی جرابلس از این جهت است که خطوط ارتباطی داعش با شمال سوریه و مرز ترکیه کامل قطع خواهد شد.