به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری فارس، یک پایگاه خبری-تحلیلی به تشریح طرح مشترک دو کشور آمریکا و عربستان برای وادار کردن ایران به خروج از سوریه پرداخته است. گلوبال ریسرچ، در این تحلیل که روز 25 جولای منتشر شده مینویسد آمریکا و عربستان سعودی تلاش کردهاند با «مهندسی» مجموعهای از بحرانها، ایران را به خروج نیروهایش از سوریه وادار کنند.
ساز و کار محوری این برنامهها را به نوشته گلوبال ریسرچ، تحریک به آشوب در داخل مناطق مرزی، ایجاد تهدیدهای تروریستی در داخل ایران و تحریک به انقلاب رنگی، تشکیل میدهد. این پایگاه خبری-تحلیلی در ادامه، شرح مفصلی از سه تحرک در هم تنیده برای بر هم زدن ثبات در ایران ارائه کرده است. درگیری و مناقشات با شبه نظامیان کرد، تحریک ساکنان استانهای شرقی به جداییطلبی و تلاش برای ایحاد ناامنی در ایران از طریق داعش، برخی از محورهایی هستند که در این گزارش به آنها اشاره شده است.
خبرگزاری فارس، به زودی گزارش تفصیلی این تحلیل را منتشر خواهد کرد.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری فارس، اطلاعات جدید از اسناد منتشر شده توسط «ادوارد اسنودن» نشان مىدهد سرویس اطلاعات انگلستان در سال ١٣٨٨ با استفاده از حربههاى اینترنتى براى تشدید ناآرامى در ایران تلاش کرده است.
بر اساس این اسناد، اداره ارتباطات دولتى بریتانیا که وظیفه جاسوسى اینترنتى را بر عهده دارد و خواهرخوانده آژانس امنیت ملى آمریکا به شمار مى آید، تیم ویژه اى براى تمرکز بر ایران ایجاد کرده بود.
اهداف این تیم عبارت بوده اند از:
* اعتبارزدایى از سران ایران و برنامه هسته اى این کشور
* ممانعت یا ایجاد اخلال در دسترسى ایران به اقلام مورد استفاده در برنامه هسته اى
* انجام عملیات جاسوسى و جمع آوری اطلاعات
* مقابله با سانسور
اسناد اسنودن نشان مى دهد که سرویس اطلاعات انگلستان با به کارگیرى تکنیک هاى مهندسى اجتماعى و با ساخت حساب هاى جعلى در شبکه هاى اجتماعى و از طریق یک سایت کوتاه سازى آدرس اینترنتى، سعى در جذب معترضان و تهییج و خط دهى به آنها داشته است.فعالیت این سایت بعد از ناآرامى ها در ایران، در شبکه هاى اجتماعى تقریبا به صفر رسیده است. این سایت بعدها براى یک دوره زمانى در ابتداى ناآرامى ها در سوریه هم فعال شده است.
مشروح این گزارش در ادامه آمده است.
بنا بر گزارش سایت «مادربرد»، اسناد جدیدی که «ادوارد اسنودن» منتشر کرده، فاش میکند که یکی از واحدهای سازمان اطلاعات انگلیس با حروف اختصاری «GCHQ» موسوم به «ستاد ارتباطات دولت انگلیس» تلاش کرده تا در طول آشوبهای مربوط به انتخابات ریاستجمهوری سال 88 ایران و همچنین ناآرامیهای مربوط به بیداری اسلامی در کشورهای عربی که از سال 2011 آغاز شده بود، بر فعالان اینترنتی اثرگذاری داشته باشد.
«ستاد ارتباطات دولت انگلیس» (GCHQ) که یک سازمان اطلاعاتی در دولت بریتانیا است، مسئول عملیات جاسوسی، عملیات نظامی و حفاظت اطلاعات در این کشور است. مقر این سازمان در شهر «چلتنهام» واقع شده است.
واحد ویژه این ستاد موسوم به گروه اطلاعات تحقیقات تهدید مشترک (JTRIG) زمانی شناسایی شد که در اسناد محرمانه رده بالا افشا شد، سعی کرده تا با استفاده از تاکتیکهایی موسوم به «هانی پات»، در انجمن های اینترنتی از جمله هکرهای ناشناس و گروههای دیگر نفوذ کرده و در فعالیتهای آنها تغییراتی ایجاد کند.
فعالیتهای این گروه علیه هکرها قبلا گزارش شده است ولی تلاش این گروه برای نفوذ در خاورمیانه و اثرگذاری بر حوادث کشورهای خاورمیانه به ویژه ایران هرگز پیش از این گزارش نشده بود.
اما «هانیپات» چیست؟ این مکانیزم امنیت رایانهای، در اصل، یک منبع سیستم اطلاعاتی با اطلاعات کاذب است که برای مقابله با هکرها و کشف و جمعآوری فعالیتهای غیرمجاز در شبکههای رایانهای بر روی شبکه قرار میگیرد.
یکی از سرویسهای کوتاهکننده آدرس سایتها که هماکنون غیرفعال شده است، lurl.me، بوده که توسط «ستاد ارتباطات دولت انگلیس» راه اندازی شده بود که شبکههای اجتماعی را قادر میساخت تا فعالیتهای جاسوسی انجام دهند. این سرویس در توئیتر و دیگر شبکههای اجتماعی برای انتشار پیامهایی در حمایت از ناآرامیها و آشوبها در خاورمیانه مورد استفاده قرار میگیرد.
این پیامها با هدف اثرگذاری بر معترضانی که علیه دولت خود به خیابانها آمده بودند، منتشر میشد تا آنها را تحریک کرده و به جاسوسی و جمع آوری اطلاعات بپردازند؛ اطلاعاتی که به این نهاد جاسوسی انگلیسی کمک میکرد تا بیش از پیش اهداف خود را در سراسر جهان پیش ببرد. این سرویس در حقیقت دستیابی به این افراد و ردیابی آنها را آسانتر میساخت.
نویسنده این گزارش تأکید میکند: من به این دلیل توانستم این اطلاعات را از میان اسناد اسنودن خارج کنم که خودم شخصا در گذشته هدف این سرویس اطلاعاتی انگلیسی قرار گرفته بودم.
بنا بر اسناد افشا شده، این پروژه با یگان ویژه این نهاد جاسوسی اطلاعاتی انگلستان موسوم به «گروه اطلاعات تحقیقات تهدید مشترک» در ارتباط است که مأموریت اصلی آن استفاده از «حقههای کثیف» برای «نابود کردن، کاهش اعتبار و ایجاد اخلال» در کشورهای هدف از طریق «اعتبارزدایی» آنها میباشد.سرویس کوتاه سازی آدرس سایت اینترنتی با نام مستعار «DeadPool» در حقیقت یکی از ابزارهای «هانیپات» مورد استفاده یگان ویژه این سرویس اطلاعاتی انگلیس برای اثرگذاری در ایران و برخی کشورهای خاورمیانه به شمار می آید.بر اساس اسناد فاش شده اسنودن، این یگان ویژه جاسوسی، یک گروه عملیاتی برای اهداف بینالمللی دارد که بعدا یک زیرگروه برای کشور ایران تشکیل داده بود. در بخشی از این اسناد آمده است: «تیم ایران در حال حاضر با هدف اثرگذاری بر برنامه هستهای ایران از طریق: (1) اعتبارزدایی رهبری ایران و برنامه هستهای این کشور، (2) ممانعت یا ایجاد اخلال در دسترسى ایران به اقلام مورد استفاده در برنامه هستهاى (3) انجام عملیات جاسوسى و جمع آوری اطلاعات و (4) مقابله با سانسور، فعالیت میکند».
در ادامه این سند جزئیاتی درباره روشهای به کارگرفته شده توسط یگان ویژه سرویس اطلاعات انگلستان برای دستیابی به این اهداف از طریق ایجاد شخصیتهای جعلی در شبکههای اجتماعی، بارگذاری ویدئوهای یوتیوب، و ایجاد گروههای فیسبوکی برای ارائه دستور کار یا اطلاعات خاص، ارائه شده است. بسیاری از این تکنیکها در یک سری از حسابهای کاربری شبکههای اجتماعی که شدیدا از کوتاه کننده آدرس اینترنتی استفاده میکردند، کاملا مشهود است.
بنا بر این گزارش، به نظر میرسد که تعداد حسابهای کاربری توئیتری که در ماه ژوئن سال 2009 فعال بودهاند، بسیار اندک بوده و فالوئرهای آنها نیز بسیار کم بودهاند و مرتبا نیز مطالب مشابهی را توئیت میکردند و لینکها را با استفاده از lurl.me گرفته بودند. یکی از اولین حسابهای کاربری اینچنینی، 2009iranfree بوده است.
به نظر میرسد بخش اعظمی از حسابهای کاربری توئیتری که به ندرت فعالیت داشتهاند، فعالیتشان حول موضوع قادر ساختن مردم ایران به دسترسی به اطلاعاتی که در غیر این صورت توسط دولت سانسور میشود، بوده است.
در سند علوم رفتاری این یگان ویژه اطلاعاتی، این موضوع تحت عنوان «فراهم کردن دسترسی آنلاین به مطالب و اطلاعات سانسور نشده (به منظور ایجاد اخلال)» تعریف شده است. این موضوع از طریق ارائه اطلاعاتی درباره وبسایتهای مسدود شده و دسترسی به گزارشهای خبری بینالمللی دنبال شده است. از سایتهایی که این حسابهای توئیتری مدام به آنها ارجاع میدادهاند، سایت iran-news.info بود که اخبار مربوط به ایران را به زبان انگلیسی، ارائه میکرد.
شاید در ظاهر اینگونه بنظر برسد که ستاد ارتباطات دولت انگلیس و تظاهرات ضددولتی، هدفی مشترک در از بین بردن اعتبار حکومت ایران و مبارزه با سانسور داشتهاند. اما خوب است بدانیم که یکی از اهداف اعلام شده گروه اطلاعات تحقیقات تهدید مشترک انگلیسیها، استفاده آنلاین از نیروی انسانی برای جمعآوری اطلاعات (چیزی شبیه پروژه خبرنگار-شهروند) است و lurl.me از ابتدا برای انجام جاسوسی سیگنال (شنود اطلاعاتی با استفاده از سیگنالهای الکترونیکی) به منظور سیاهنمایی استفاده میشده است.
این گزارش میافزاید، هدف اصلی تم تکرارشونده این شبکه از حسابهای کاربری توئیتری، تهییج خوانندگان و کاربران خارج از ایران برای ترغیب شمار اندکی در ایران برای اعتراض بوده که ادعا می شد علیه ریاست جمهوری این کشور انجام میگیرد. از روشهای توصیف شده در سند این یگان ویژه اطلاعاتی انگلیس «در آوردن ادای یک شخص واقعی (برای اعتبارزدایی، ترویج بیاعتمادی، دلزده و دلسرد کردن، فریب دادن، بازداشتن، به تأخیر انداختن یا ایجاد اخلال» عنوان شده است.
این گزارش در بخش دیگری می نویسد: بدون توجه به هدف نهایی که به نظر میرسد همچنان نامشخص باشد، به نظر میرسد که این گروه در ترویج بیاعتمادی در ایران به اهداف خود رسیده باشد.
تمام اینها در شرایطی است که این سایت کوتاه کننده آدرس اینترنتی، در سال 2010 دیگر هیچ فعالیت جدیدی نداشته و پس از آن در سال 2011 به یکباره فعالیت خود را این بار در مورد سوریه در دوران بیداری اسلامی در کشورهای عربی آغاز کرده، آن هم با نام کاربری access4syria. این حساب کاربری صرفا در ماههای می تا ژوئن سال 2011 فعالیت داشته و تنها از ساعت 9 صبح تا 5 بعدازظهر به وقت گرینویچ از روزهای دوشنبه تا جمعه فعالیت میکرده است.
این گزارش میافزاید: باور این مسئله دشوار است زمانی که این یگان ویژه اطلاعاتی نامهای کاربری ساختگی را در شبکههای اجتماعی مدیریت میکند، تنها قادر باشد شمار محدودی حساب کاربری با محتوای کاملا یکسان ایجاد کند و آن هم تازه در زمانهای محدود و صرفا به زبان انگلیسی فعالیت کند. با این وجود، صفحهای از اسناد افشاشده درباره دشواریهایی که مأموران مخفی این سرویس اطلاعاتی در اجرای عملیاتشان با آن مواجه بودهاند نیز وجود دارد؛ دشواریهایی شامل حفظ بیش از دو یا سه هویت جعلی و دسترسی محدود به مشاوران زبانی. در یکی از اسناد فاش شده با عنوان «پشتیبانی علوم رفتاری برای اثرگذاری یگان ویژه اطلاعاتی و عملیات انسانی آنلاین» آمده است، حسابهای فعالیتهای توئیتری در سوریه نیز همانند حسابهای کاربری ایرانی، حول هدف فراهم ساختن شرایطی برای شهروندان سوری به منظور دور زدن سانسور اینترنتی دولت، بوده است.
بر اساس این سند، دستورالعملهای عربی ارائه شده در خصوص سوریه، خوانندگان را تهییج میکرده تا «از طریق ماهواره به اینترنت متصل شوند، برای مثال، در خانه دوستان، فروشگاههای اینترنتی و یا در دفاتر شرکتها». همچنین از خوانندگان خواسته میشد، «از فیلترشکن برای باز کردن صفحات مسدود استفاده کنند»، همچنین مدعی میشدند که در این صورت از اینترنت امن استفاده میکنند. اسناد افشا شده نشان میدهد آخرین فعالیت سایت lurl.me مربوط به ماه نوامبر سال 2013 بوده است.
به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری فارس، دمشق به شدت هدف قرار دادن افراد غیر نظامی و زیرساختهای اقتصادی این کشور توسط جنگندههای ائتلاف آمریکا را شدیدا محکوم کرد و توقف چنین جنایاتی را خواستار شد.
وزارت خارجه سوریه با ارسال نامه به دبیر کل سازمان ملل و رئیس شورای امنیت نسبت به تغییر نام گروه تروریستی «جبهه النصره» به «جبهه فتح الشام» واکنش نشان داد و آن را تلاش مذبوحانه برای محو جنایات این گروه دانست و تأکید کرد که این مسئله تداوم حمایت فرانسه، آمریکا، انگلیس، ترکیه، عربستان و قطر برای حمایت از گروههای تروریستی موسوم به «میانه رو» است و به منزله حمایت علنی از تروریسم در سوریه قلمداد میشود.
این نهاد سوری با اشاره به حملات ائتلاف آمریکا به روستای «الغندوره» و کشته شدن 45 غیر نظامی، تصریح کرد که این بمباران در راستای شیوه مستمر جنگنده های ائتلاف است که چندی پیش روستای «طوخان الکبری» را هدف قرار دادند که در پی آن 300 غیر نظامی کشته شدند.به گزارش خبرگزاری «سانا»، بمباران جنگنده های آمریکا و فرانسه، شبیه به جنایات گروههای تروریستی در سوریه است که این مسئله نیز در واکنش به تحول بزرگی است که ارتش سوریه با بیرون راندن تروریستها از بخشهایی از شهر حلب آن را رقم زده است.دمشق با تأکید بر اینکه تنها راه مبارزه با تروریسم، هماهنگی با دولت سوریه و در چارچوب حقوق بین الملل و منشور سازمان ملل است، تصریح کرد که چنین اقدامات تروریستی مانع از آن نخواهد شد که دمشق به وظیفه خود در مبارزه با تروریسم عمل نکند.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری فارس، بخش رسانهای ارتش عراق شب گذشته (جمعه) اعلام کرد که در حمله جنگندههای عراقی به نشست فرماندهان گروهک تروریستی داعش، معاون ابوبکر البغدادی و چند تن از فرماندهان این گروهک کشته شدهاند.
به گزارش تلویزیون رسمی عراق، بخش امنیتی و اطلاعاتی ارتش عراق پیش از این با رصد اطلاعاتی دقیق متوجه تحرکات غیر عادی در منطقه «القائم» در نزدیکی مرز سوریه و حضور فرماندهان بارز تروریستهای داعش در قالب نشستی در این منطقه شده بود.
با ارائه این اطلاعات به نیروی هوایی عراق، با بمباران نشست فرماندهان داعش، دهها تروریست کشته و زخمی شدند و محل نشست آنها نیز کاملا تخریب شد.بنا به این گزارش انفجار این مکان، موجب سرایت آتش به چندین خودروی مملوء از مواد منفجره شده و با انفجار آنها نیز انفجار مهیبی به وجود آمده است.بخش اطلاعات ارتش عراق پس از این عملیات از کشته شدن معاون «ابوبکر البغدادی» سرکرده گروهک تکفیری داعش و چندین فرمانده تبعهی روسی، چچنی و قفقازی خبر داده است.
«اکنون زمان استقلال کردستان فرارسیده است.» این جملهی جان بولتون، نومحافظهکار آمریکایی و نماینده این کشور در سازمان ملل متحد، است. جمهوریخواهان در فضای فعلی دولت آمریکا، جایگاه بسیار درخشانی ندارند؛ خاصه که نئوکان هم باشند. اما بهراحتی نمیتوان از طرح چنین توطئههایی توسط آمریکا گذشت. ازاینرو توجه به چند نکته پیرامون این جمله ضروری است:
1.زمان استقلال کردستان فرارسید است:بولتون در گفتوگو با شبکهی خبری «رووداو» کردستان، دولت عراق را شکستخورده توصیف و اعلام کرد: «اکنون زمان استقلال کردستان فرارسیده است.»[1]این بخشی از پازلی است که توسط ایالاتمتحده پیشتر و در قالب طرح خاورمیانهی بزرگ پیگیری میشد؛ طرحی که عاملان آن نئوکانهای آمریکایی به رهبری جرج بوش پسر بودند. اما چند سالی است که بهدلیل توجه کمتر آمریکا به خاورمیانه و رویکرد دولت دموکرات این کشور مبنی بر عدم توان برای عملیاتی کردن این پروژه، این طرح توان عملیاتی شدن نیافته است.
2. آمریکاییهای مخالف جدایی انگلیس از اتحادیهی اروپا و موافق تجزیهی تمامیت ارضی:یکی دیگر از طنزهای تلخ تاریخ سیاستورزی آمریکا، به رویکردهای متناقض این کشور به حقوق بینالملل برمیگردد. آمریکاییها از یکسو بهشدت با موضوع جدایی انگلیس از اتحادیهی اروپا مخالفت میکنند و از سوی دیگر، برخی از آمریکاییها که اتفاقاً نمایندگی بالاترین جایگاه حقوقی یک کشور (یعنی نمایندگی در سازمان ملل) را برعهده داشتهاند، از تجزیهی یک کشور و نقضحاکمیت تاموتمام دولتها بر سرزمین خویش دفاع میکنند و برای آن نسخه میپیچند. بولتون مدعی شده که خواستار آزادی قوم کُرد است، اما همچنین میخواهد آنها «در منطقهی باثباتی باشند تا از آزادی خود لذت ببرند. کردها میتوانند حاکمیت را خود به دست بگیرند و کسی نمیتواند برخلاف میلشان آنها را در چارچوب عراق باقی نگاه دارد.» این اظهارات هرچند همانطور که اشاره شد، قالب فکری نئوکانها در مورد منطقه است، اما بیتردید گزارهی بسیار خطرناکی است که حقوق بینالملل حاکمیت دولتها بر سرزمینهای خویش را با تردیدهای جدی مواجه میکند و قطعاً میبایست در برابر چنین اظهاراتی از سوی مقامات عراقی و سایر کشورهای منطقه، واکنشهای بازدارندهای صورت گیرد.
3. آمریکاییها بهدنبال متحد قوی در منطقه بهجز ترکیه هستند:ترکیه با یک کودتای نافرجام مواجه بود؛ کودتایی که بیم آن میرفت تمام ساختارهای سیاسی و فرهنگی ترکیه را دگرگون کند و مجدداً قدرت را به دست میلیتاریستها دهد. شبیه همان اتفاقی که در مصر، با پایان زمامداری محمد مرسی افتاد. تحلیلهای گوناگونی درخصوص علل این کودتا وجود دارد که ما در اینجا بهدلیل همسویی یکی از تحلیلها به بحث خود، از یکی از آنها یاد خواهیم کرد. برخی از تحلیلگران معتقدند دولت ترکیه بعد از سرنگونی جت جنگندهی روسی و متعاقباً افتادن در دامان غرب و حمایت از تروریستها، وضعیت داخلی کشور را دچار نابسامانی کرد و همین موضوع سبب شد تا بعد از گذشت چند ماه، به اشتباه بودن سیاستهای خود در منطقه، بهویژه در قبال ایران و روسیه پی ببرد. به همین دلیل ترکها تصمیم گرفتند مواضع خود نسبت به روسیه را تغییر دهند و خواهان روابط مجدد با روسیه شوند، اردوغان از پوتین عذرخواهی کرد و تحریمهای یکجانبهی روسیه علیه ترکیه بهویژه در بخش گردشگری و کشاورزی، برداشته شد. اردوغان با روسیه روابط دوستانهای را ایجاد کرده است و بیم آن میرود که کودتای ترکیه از سوی کشورهای غربی برنامهریزی شده باشد. همهی این موارد سبب شده که غرب و بهخصوص تندروهای غرب بیم آن را داشته باشند که ترکیه دیگر متحدی محکم و قوی برای آنها محسوب نمیشود. لذا تلاش میکنند بالانس قدرت را بهسوی کردها روانه کنند و این همان چیزی است که بایستی ضمن حفظ وحدت در سرزمینهای غرب آسیا، نسبتبه آن هوشیار بود.
4. شکلگیری اسرائیل دوم منطقه، آرزوی اسرائیل:اسرائیلیها بهشدت بهدنبال تقویت موضوع شکلگیری «کردستان مستقل» هستند. چرایی آن نیز مشخص است. بزرگترین منتفع این موضوع، اسرائیل خواهد بود. وجود ریزکشورهای ضعیف در منطقه همواره جزء آمال و آرزوهای اسرائیل در منطقهی غرب آسیا بوده است. ضمن اینکه بین برخی از اقلیمنشینها، روابط پشتپردهی بسیار عمیق با اسرائیل مشهود است. همانطور که علیاکبر ولایتی، رئیس مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام و مشاور مقام معظم رهبری، اشاره کرده است: «ایالاتمتحدهی آمریکا در حال برنامهریزی برای ایجاد اسرائیل دوم در منطقه است. ایجاد کردستان مستقل یک تهدید بالقوه برای صلح و امنیت بینالمللی است. سناریوی آمریکا از ایجاد کردستان مستقل، بهمعنی دادن زندگی به اسرائیل دوم است.» این همان چیزی است که اسرائیلیها برای تحقق آن لحظهشماری و برنامهریزی میکنند.[2]
5. هوشیاری ایران مانع از تجزیهی منطقه:بیتردید یکی از عوامل اصلی بازدارندهی تجزیهی منطقه، سیاستهای دموکراتیک ایران مبنیبر حاکمیت بیچونوچرای دولتها بر سرزمین خودشان است. ایران با اعلام همبستگی با تمامی دولتهای دموکراتیک منطقه، تجربهی بسیار خوبی در برخورد با تجزیهی کشورهای منطقه داشته است و همین الگوی رفتار صحیح جمهوری اسلامی، که بسیار روشن و شفاف نیز هست، سبب شده است کشورهای منطقه از خطر تجزیه دور باشند. برخورد جمهوری اسلامی سوای از نوع دوستی و دشمنیای است که در منطقه وجود دارد. ایران نهتنها با تحقق و عملی شدن کودتا در ترکیهای مخالفت میکند که سیاستهای همسو با او را در محور مقاومت ندارد و حتی مخالفت شدید با حکومت مردمی سوریه میکند، بلکه با تجزیهی کلیهی کشورهای منطقه که با آرای مردمی مستقر هستند نیز مخالفت میکند. لذا ضروری است که دستگاه دیپلماسی و سیاست خارجی کشور همین مسیر را طی کند و مواضع خود را درخصوص این فضاسازیهای آمریکاییها، شفاف و بلکه شفافتر سازد. ضروری است که دستگاه دیپلماسی تعریف جدیدی در الگوی دوستی و دشمنی خود متناسب با شاخصهای کلی و اصولی انقلاب اسلامی ارائه دهد و مانع از اجرای افکار سوء آمریکاییها در منطقه شود.*
پی نوشت ها
[1]. http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13950503001438
[2]. http://dari.sputniknews.com/world/20160719/783522.html
اجلاس منافقین در پاریس، نشاندهنده تلاش محور غربی، عبری، عربی برای انتقال ناامنی به محیط داخلی ایران است. از طرفی بهرهگیری ترکیبی از توان اطلاعاتی و عملیاتی منافقین و تکفیریها در دستور کار عربستان قرارگرفته است تا روند قدرتیابی ایران در منطقه را مهار کنند. از منظر محور مذکور، نارضایتیهای اجتماعی، شکافهای قومیتی و انتخابات 1396 میتواند بستر مناسبی برای انتقال ناامنی به محیط داخلی ایران باشد.
ناامن سازی محیط داخلی ایران یا به عبارتی معبرسازی تهدید در کنار حفظ تحریمها از اهرمهای فشار غربی ها برای تغییر محاسبات ایران و به منظور وادار شدن به تعامل راهبردی با محور غربی، عبری، عربی و پذیرش بر جامهای 2 و 3 (منطقهای و موشکی) باشد.غربی ها به خیال خود با اقدامات ایران اسلامی را بهزانو درآورده و همچون عربستان سعودی به نوکری خود خواهند گرفت.
اما اینکه سعودیها تا چه میزان در این منظور خود موفق خواهد شد تقریباً پاسخ مشخص و آشکاری دارد. با اندکی توجه به شکستهای پیدرپی منطقهای آنها میتوان شکست دوباره آل سعود را پیشبینی و بهعنوان سقوطی دیگر در کارنامه سیاه این شیخنشین ثبت کرد.
روی آوردن آل سعود به گروهک تروریستی و بدنامی که جز بیآبرویی چیزی در کارنامه خود ندارد، تنها نشان از دستوپا زدنهای بینتیجه آل سعود دارد.
نشست مشترک منافقین و حامیان تروریسم در پاریس نشستی بود که با واکنش «ابوالقاسم دلفی»، مدیرکل غرب اروپای وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران مواجه شد چنانچه وی مراتب اعتراض کشورمان را به سفیر فرانسه ابلاغ کرد.
وی معتقد است؛ «برگزاری این تجمع توسط کسانی که دستشان به خون مردم ایران آغشته است و با صحنهگردانی پایهگذار گروهکهای تروریستی همچون طالبان، القاعده و داعش و شریک صهیونیستها انجام شد و بیان اظهارات سخیف از سوی آنها علیه جمهوری اسلامی ایران در خاک فرانسه غیرقابلقبول است.»
وی می افزاید:« اجازه دادن به مقامات سایر کشورها برای تبلیغ و اهانت به کشوری ثالث ناقض موازین حقوق بینالمللی و امری محکوم و غیرقابلقبول در جهان است.»
هرچند در آن روزها سفیر فرانسه هیچ پاسخ درست و قانعکنندهای در قبال این حرکت به ایران نداد و حتی با استفاده از مکانیسم انکار و بیان اینکه ما هیچ ارتباطی با این گروهک نداریم در پی پاسخی کودکانه به وزارت خارجه کشورمان بود. اما جای این سؤال را خالی گذاشت که اگر قرار بود چنین نشستی علیه کشور خودتان برگزار شود بازهم چنین حرفی می زدید و به همین راحتی از مسئولیت تان شانه خالی می کردید؟
با همه این تفاسیر و نظر به اینکه آیا واکنش وزارت امور خارجه کشورمان به این نشست تا چه اندازه مناسب بود! این نشست برگزار شد و در مرحله بعد، تفاسیر مربوط به نتیجه یا نتایج احتمالی آن مدنظر رسانهها و مفسران سیاسی قرا گرفت.
اما آنچه بیش از همه درباره آن بحث شد حضور «ترکی الفیصل» رئیس سابق استخبارات عربستان سعودی بود که با همان بیشرمی که از وی و همفکرانش انتظار میرفت آرزویش برای نابودی ایران اسلامی را بیان کرد و حمایت سعودیها از گروهک تروریستی منافقین را بر زبان آورد.اما این تلاش عربستان به تحلیل کارشناسان سیاسی دست و پازدنی بیش نیست.
ساختار آل سعود در حال فروپاشی است
چنانچه «حسینعلی حاجی دلیگانی»، نماینده مردم شاهینشهر، میمه و برخوار در مجلس شورای اسلامی در درباره لفاظیهای ترکیالفیصل میگوید: «مسلم است که عربستان سعودی در حال نزدیک شدن به خط پایان و فروپاشی ساختاری و مردمی خویش است به همین دلیل متوسل به سازمانی شده است که در 3 دهه گذشته نهتنها هیچ نتیجهای از اعمال تروریستی خود نگرفته است بلکه در بین مجامع بینالمللی هم هیچ آبرویی ندارد.»
وی با بیان اینکه سازمان منافقین رسوای عالم است، میافزاید: «حتی نهادهای بینالمللی هم این گروهک را به رسمیت نمیشناسند. منافقان هماکنون آنقدر مفلوک و وامانده شدهاند که دست به چنین نشستهای بیثمر و توخالی میزنند. اینکه یک مقام بلندپایه سعودی در چنین نشستهایی شرکت میکند و به منافقان متوسل میشود، نشاندهنده ضعف و اضمحلال روزافزون آل سعود است.»
دلیگانی در بخش دیگری از سخنانش بابیان اینکه آل سعود روزهای آخر عمر سیاهش را میگذراند اظهار میکند: «روشن است که عربستان چون خود تروریست پرور است به سراغ تروریستها هم میرود و درواقع شرکت ترکی الفیصل در همایش منافقان این گفته جمهوری اسلامی ایران را بیش از پیش اثبات کرد که عربستان منابع مالی گروهک منافقین را تأمین میکند.»
آل سعود در حال سقوط است
«احمد سالک»، نماینده مردم اصفهان در مجلس شورای اسلامی و عضو کمیسیون امنیت ملی نیز با مزدور دانستن ترکی الفصیل میگوید: «اصولاً فرد مزدور حرفی را به زبان میآورد که به مذاق اربابش خوش بیاید. آمریکا و دیگر قدرتها هم نتوانستند ایران اسلامی را بهزانو دربیاورند چه برسد به عربستان که خود در حال نابودی است.»
وی اظهار میکند: «وقتی افراد کوتهفکر حرفهایی را به زبان میآورند، بدون شک شعور و عقل خود را ازدستدادهاند. اگر درست بخواهیم سخنان ترکی فیصل را بررسی کنیم، میبینیم که این حرفها در اجتماع منافقان جنایتکار ایرادشده و برد زیادی نداشته است. مخاطب این سخنان مغرضانه کسانی بودهاند که دستشان به خون هزاران نفر آلوده است.»
سالک آل سعود را در حال سقوط میداند و بیان میکند: «سعودیهای کودک کش با بمباران یمن و کشتن بیگناهان در بحرین، سوریه و عراق راه بهجایی نبردهاند و از سر ناراحتی حرفهای نامعقول بر زبان میآورند.»
پس از بیان اظهارنظرهای اولیه و محکومیت حرفهای دخالت آمیز و از سر درماندگی حامیان تروریسم، در گام بعدی مفسران و فعالان سیاسی با تکیهبر برخی از جوانب پیدا و پنهان نشست منافقین در پاریس که این روزها خود گرفتار خشم تروریستهایی است که سالها پشت سر آنها قرار داشته، زوایای جدیدتری از مقصد و مقصود سعودیها و منافقین را از این دیدار آشکار می کند.
مسئله بعدی مربوط به انتخابات سال 96 ایران و برنامههای احتمالی و مشترک سعودیها و منافقین با حمایت رژیم غاصب صهیونیستی و شیطان بزرگ در این خصوص خواهد بود. چرا که به نظر می رسد منافقین با همکاری هم دستانش در حال طراحی فتنه دیگری در پس انتخابات سال 96 است.
انتخابات 96 و تلاش برای تکرار فتنه 88
«حشمتالله فلاحت پیشه» عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس در همین رابطه بابیان این مطلب که قطعاً منافقین از هر فرصتی برای ضربه زدن به ملت و دولت ایران استفاده خواهند کرد، میگوید: «برگزاری نشست منافقین با برخی از سران کشورهای حامی تروریسم میتواند برنامهای باشد برای دخالت در انتخابات سال 96 ایران و تلاش برای اینکه فتنهای دوباره راه بیندازند و برای مردم ایران مشکل تراشی کنند.»
وی ادامه میدهد: «البته ایران اسلامی شرایط متفاوتی را پشت سر گذرانده است و خوب میداند که در ایام انتخابات چگونه اقدام کند تا انتخابات بهدوراز هرگونه دغدغه امنیتی برگزار شود.»
فلاحت پیشه در پاسخ به این سؤال که با توجه به برگزاری نشست منافقین و تلاش آنها برای ورود ناامنی به داخل کشور آیا انتخابات 96 می تواند متاثر از این اقدامات شده و فتنهای دیگر ترسیم و راه اندازی شود، عنوان میکند: «با توجه به قدرت و تجربههایی که داریم و اینکه تمام بخشهای کشور یکدست و یکصدا و همدلانه در خدمت به انتخابات اقدام میکنند، در ایران اسلامی سال 96 بازهم شاهد انتخابات قدرتمندی خواهیم بود و این اقدام منافقین نهتنها از قدرت ایران نمیکاهد بلکه بر قدرت ما خواهد افزود.»
وی با اشاره به اعلام حمایت عربستان از منافقین در مسیر نابودی ایران اسلامی، میافزاید: «عربستان با این اقدام خود درواقع راه را به انحراف رفته و از مسیر اصلی خارجشده است و قصد دارد با مسیرهای تروریستی به اهداف خودش برسد این امر در حالی است که سعودیها فقط خودشان را از عرصه جهانی حذف میکنند.»
صحبتهای این نماینده مجلس نشان میدهد باوجوداینکه همواره دغدغه برگزاری انتخاباتی سالم و پرشور و نشاط و بهدوراز هر گو حادثه در بین مسئولان کشورمان وجود دارد اما تجربه نزدیک به چهار دهه مقابله و مبارزه با انواع گروهکهای تروریستی، آنچنان مسئولان امنیتی کشور را آبدیده کرده که بعید به نظر میرسد منافقین و حامیان آنها چیزی مانند فتنه 88 را در انتخابات سال 96 نیز تکرار کنند.
البته که شرایط کشور در حال حاضر و در انتخابات سال 96 با انتخابات سال 88 بسیار متفاوت است و بسیاری از فتنه گران در همان سالها با برداشتن نقابشان، چهره واقعیشان را به ملت ایران نشان دادند و دیگر بعید است مردم بازهم فریب چنین افرادی را بخورند.
اما باوجود همه تجربههای امنیتی و سیاسی که وجود دارد احتمال انجام برخی از فعالیتهای خرابکارانه یا سوءقصدهایی که ممکن است جان مردم یا مسئولان را به خطر بیندازد، میطلبد تا برخی مراقبتها، افزایشیافته و مردم نیز هوشیارانهتر از قبل در کنار مسئولان حاضر و ناظر باشند.
احتمال انجام ترورهای کور وجود دارد
«حمیدرضا ترقی» عضو شورای مرکزی حزب موتلفه اسلامی نیز با اشاره به برگزاری انتخابات 96 و اینکه آیا با این نشست منافقانه احتمال ایجاد فتنهای دیگر وجود دارد یا نه؟ میگوید: «با مسلط بودن و کنترل امنیت توسط نیروهای انتظامی، سپاه و بسیج دیگر چنین اقدامی صورت نمیگیرد و تروریستها درواقع میدانی برای فعالیتشان پیدا نخواهند مگر اینکه ترورهای کور در مناطق دوردست کشورمان جام شود.»
وی میافزاید: «به نظر میرسد عربستان و دشمنان ایران قصد دارند با استفاده از تروریسم بومی، کشور را ناامن کنند چراکه استفاده از گروهکهای غیربومی نظیر داعش یا دموکراتهای کردستان و دیگر گروهکهای خرد و کوچک تروریستی منطقه در کشور ما نافرجام بوده و آنها را با شکست مواجه کرده است.»
ترقی با اشاره به سوءقصد تروریستها به جان یکی از کارشناسان برجام و همچنین یکی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی در چند هفته اخیر بیان میکند:« احتمال انجام چنین ترورهایی وجود دارد.»
وی با اشاره به اینکه امنیت باثبات داخل کشور ایران بینظیر اما برای دشمنان سنگین است، اظهار میکند: «برجام های 2 و 3 به مسائل تروریسم و امنیت میپردازد تا ایران را به خودش مشغول تا از حمایت از مقاومت در کشورهای در حال جنگ بازدارد. این تفکر و تصور بر این مدعاست که ایران با تمرکز به امنیت کشور دیگر به مقاومت کمک نمیکند.»
اما آنچه از مجموع سخنان مسئولان و کارشناسان بیرون میآید تلاش دشمنان ملت ایران در قالبی با محوریت عربستان سعودی، رژیم صهیونیستی و غرب است که این بار تلاش میکنند تا مرده متحرکی به نام منافقین را بار دیگر به جان ملت ایران انداخته و طعم شیرین امنیت را که در سایه جمهوری اسلامی ایران و به برکت خون صدها هزار شهید به وجود آمده را به کام ملت مسلمان ایران تلخ و در سایه این تلخی به اهداف شومشان برسند.