سلام خوزستان

انتشار اخبار سیاسی- اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خوزستان

سلام خوزستان

انتشار اخبار سیاسی- اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خوزستان

اخبار روز ایران و منطقه

احتمال فروش یک نیروگاه هسته‌ای روسی توسط بلغارستان به ایران

دولت بلغارستان با انتشار بیانیه‌ای اعلام کرد:‌ ایران و بلغارستان بر تبادل تجربیات در زمینه انرژی هسته‌ای توافق کردند.
به گزارش ایسنا به نقل از خبرگزاری صوفیه، این بیانیه پس از نشست تومیسلاو دونچف، معاون نخست‌وزیر و تمنوزکا پتکوا، وزیر انرژی بلغارستان با علی اکبرصالحی، رییس سازمان اتمی ایران منتشر شد.
این خبرگزاری نوشت: هنوز به درستی مشخص نیست که آیا در خلال این گفت‌وگوها طرف‌ها به زمینه مشترکی در خصوص طرح‌های بلغارستان برای فروش تجهیزات یک راکتور هسته‌ای متروک به ایران دست یافته‌اند یا خیر.
بلغارستان پروژه نیروگاه انرژی هسته‌ای بلنی (Belene) که آن را از روسیه خریداری کرده بود را کنار گذاشته است. در ماه ژوئن یک دادگاه داوری حکم داد که بلغارستان باید به شرکت انرژی روسی اتم استروی اکسپورت 550 میلیون یورو بابت غرامت کنار گذاشتن این پروژه بپردازد.پس از این حکم صوفیه به دنبال گزینه فروش این تجهیزات به کشور سوم است.
بیانیه دولت بلغارستان می‌گوید: پتکوا، وزیر انرژی حکم دادگاه داوری در ژنو ( دادگاه بین‌المللی تجاری و صنعتی ژنو CARICI) در مورد مناقشه بین شرکت‌ الکتریسته ملی و اتم استروی اکسپرت در رابطه با پروژه‌ی نیروگاه انرژی هسته‌ای بلنی را به اطلاع علی صالحی رساند.با توجه به تجربه ده‌ها ساله بلغارستان در نیروگاه انرژی هسته‌ای کوزلودوی (KOZLODUY) این کشور ارائه آموزش‌های تخصصی در زمینه ذخیره سوخت هسته‌ای مصرفی و دیگر مسایل را به ایران پیشنهاد کرده است.این نشست بخشی از دیدار بویکو بوریسو، نخست‌وزیر بلغارستان به ایران بود که روز سه شنبه پایان یافت.منبع: ایسنا

بازی ایرباس و بوئینگ در بازار ایران

در حالی قرار بود ایران با ایرباس و بوئینگ قرارداد خرید هواپیما امضا کند که براساس تازه‌ترین خبرها، سنگ اندازی‌های آمریکا موجب شده است که مسئولان دولتی به دنبال خرید هواپیما از ژاپن باشند.
بازی ایرباس و بوئینگ در بازار ایرانبه گزارش مشرق، وعده خرید هواپیمای نو از ایرباس و بوئینگ یکی از مهمترین موضوعاتی بوده است که در دوران پسابرجام، مقامات ارشد دولت یازدهم بر آن تاکید زیادی داشتند به طوری که همزمان با آغاز مذاکرات ایران با کشورهای ۱+۵ مسئولان صنعت هوایی ایران هم در جلسات حضور داشتند تا پیگیر ورود قطعات و خرید هواپیماهای نو به کشور باشند.

پس از امضای برجام، انتظار می‌رفت امسال نخستین هواپیماهای جدید وارد ناوگان حمل و نقل هوایی ایران شود اما به نظر می رسد که این موضوع با چالش‌های بی شماری روبرو است که حتی مسئولان صنعت هوایی ایران هم تصور آن را نمی‌کردند.

سال گذشته وقتی وزیر راه و شهرسازی برای رایزنی خرید هواپیما عازم فرانسه شد، دیدگاه‌های متفاوتی نسبت به همکاری ایران با ایرباس وجود داشت و پس از آنکه با ایرباس توافق شد، مسئولان ارشد دولتی امیدواری زیادی نسبت به ورود هواپیما به ایران داشتند اما در عمل اتفاقات دیگری افتاد و هر روز امضای قرارداد خرید هواپیما را به تعویق انداخت.

زمستان سال گذشته بود که اصغر فخریه کاشان با اشاره به امضای ۴ قرارداد حمل و نقلی در فرانسه، گفته بود: دو قراداد با شرکت ایرباس منعقد شده که یکی از آنها به صورت همکاری جامع با ایرباس در بخش هوایی در مورد مسایل مختلف از جمله تعمیر و نگهداری، خدمات و تامین قطعات، مدیرت و حتی کمک به وضعیت فنی هوایی کشور است.

وی با بیان اینکه مقرر شده است ایران ۱۱۸ فروند ایرباس از این شرکت خریداری کند، افزوده بود: این هواپیماها به تدریج تا سال ۲۰۲۳ وارد کشور می شوند، ضمن آنکه برای تامین نیازهای ما تا ۷ سال آینده هم تعدادی از این هواپیماها در دسته های مختلف وارد کشور خواهد شد. عمده این هواپیماها مدل‌های ۳۲۰ و ۳۲۱ هستند که برای پروازهای داخلی استفاده می‌شود و حتی برای پرواز به کشورهای همسایه ایران هم مناسب است.

قائم مقام وزیر راه و شهرسازی در امور بین الملل در خصوص ورود هواپیماهای پهن پیکر به کشور گفته بود: دسته دیگر هواپیماهای پهن پیکر و دور برد است که به کشورهایی مانند چین، ژاپن و در صورت انجام توافق به کانادا و آمریکا پرواز خواهد کرد. دسته سوم هواپیماهای مدل ۳۵۰ و ۳۸۰ هم که از سال‌های دورتر یعنی تا سال ۲۰۱۹، ۲۰۲۰ و ۲۰۲۱ تحویل ایران می‌شود، چرا که این هواپیماها نیاز به باند مخصوص، خدمات و تعمیرگاه‌های مخصوص است که باید این شرایط فراهم شود.

فخریه کاشان با بیان اینکه تا پایان اسفندماه سال ۹۴ حداقل یک فروند هواپیما ایرباس ۳۳۰ وارد کشور می‌شود، افزوده بود: تا یکسال آینده احتمالا ۱۵ فروند ایرباس تحویل کشور می‌شود، البته هنوز ارزش کل قراداد با ایرباس به طور دقیق مشخص نیست، زیرا قیمت‌ها باید در زمان ساخت براساس امکاناتی که طرف ایرانی برای هرکدام از هواپیماها انتخاب می‌کند، تعیین شود.

مذاکرات بی سرانجام ایران با دو کمپانی هواپیماسازی

اما پس از مدتی، مشخص شد تا زمانی که وزارت خزانه داری آمریکا اجازه ندهد فروش ایرباس به ایران امکان پذیر نیست، بنابراین قرارداد خرید ۱۱۸ فروند هواپیما در وضعیت پیچیده‌ای قرار گرفت. هرچند که مسئولان وزارت راه و شهرسازی عنوان می‌کردند که مشکلی بابت معامله با ایرباس وجود ندارد و هواپیماهای جدید در چندماه آینده وارد کشور می شوند.

اردیبهشت امسال بازهم قائم مقام وزیر راه اعلام کرد که مذاکرات برای امضای قرارداد با ایرباس آغاز شده و امیدواریم که زودتر به نتیجه برسد. وی سپس اعلام کرده بود که قرارداد میان ایران ایر و ایرباس یک قرارداد ۵۰۰ صفحه ای است که مواد زیادی در آن وجود دارد و هرکدام از صفحات این قرارداد باید مورد بررسی قرار گیرد چرا که موضوعات مختلف مالی، حقوقی و اجرایی در آن وجود دارد و باید دو طرف مطمئن باشند که منافع در نظرگرفته می‌شود.

با وجود تلاش‌هایی که انجام گرفته بود، به دلیل عدم ارائه مجوز از سوی وزارت خزانه داری آمریکا،   قرارداد با ایرباس در حالت تعلیق قرار گرفت و خبر خوشی برای ورود هواپیماهای جدید به ایران منتشر نشد. در این خصوص مقصود اسعدی سامانی دبیر انجمن شرکت‌های هواپیمایی  اعلام کرد که بازار ایران یک فضای رقابتی میان بوئینگ و ایرباس به وجود آورده و کشور آمریکا به دنبال به دست آوردن سهمی از بازار ایران است.

بنابراین به نظر می رسید، تازمانی که شرکت بوئینگ وارد مذاکره با ایران نشود، آمریکا هم اجازه امضای قرارداد به ایرباس نمی‌دهد. در خرداد ماه امسال بود که فرهاد پرورش مدیرعامل ایران ایر خبر از مذاکره برای امضای قرارداد با بوئینگ داد. به گفته وی، این شرکت در حال مذاکره برای انعقاد یک قرارداد تاریخی خرید هواپیما با بوئینگ است که احتمالاً مشابه سفارش خرید بیش از ۱۰۰ فروند هواپیما از ایرباس خواهد بود.

با وجود این و خبرهایی که از قرارداد با بوئینگ منتشر می شد، بازهم بر سر راه خرید هواپیما سنگ اندازی شد و این بار مجلس آمریکا اعلام کرد که اجازه فروش هواپیما به ایران را نمی دهد. در ادامه این موضع گیری شرکت بوئینگ هم اعلام کرد که در صورتی که این شرکت با ایران قرارداد همکاری نداشته باشند ایرباس هم نباید وارد معامله با ایران شود.

در این میان، به نظر می‌رسد ایران که با تحریم ورود هواپیما به ایران از ابتدای پیروزی انقلاب تاکنون روبرو بوده، همچنان با چالش‌های عمیقی مواجه است که به این سادگی ورود هواپیما به ایران را امکان پذیر نخواهد کرد.

حتی در دولت گذشته، تلاش‌هایی برای ورود هواپیماهای روسی به ایران شده بود به طوری که وزیر راه و شهرسازی وقت، برای خرید هواپیما مذاکراتی را با روس‌ها داشت اما در نهایت آن هم به سد تحریم‌ها برخورد کرد و امکان ورود هواپیماهای روسی به ایران میسر نشد. هرچند که در ماه‌های گذشته روس‌ها تمایل زیادی برای فروش هواپیما به ایران از خود نشان دادند اما دولت یازدهم تمایلی به خرید این هواپیماها از خود نشان نداد.

براساس این گزارش، حالا که ایران با موانع محکمی برای خرید هواپیما روبرو شده، ظاهرا سراغ دیگر سازندگان هواپیما در دنیا رفته است. در واقع نیاز شدید بازار ایران به ورود هواپیماهای جدید مسئولان را برآن داشته تا هرچه سریعتر هواپیماهای جدید را وارد کشور کنند، به همین دلیل اخباری مبنی بر مذاکره با میتسوبیشی ژاپن به گوش می رسد.

بنا بر اعلام منابع ژاپنی، ایران ایر در حال ارزیابی خرید ۸۰ فروند از جت‌های منطقه ای میتسوبیشی با ۷۰ صندلی و استفاده از آنها برای مسیرهای پروازی داخلی است. مدیران اجرایی دو طرف ماه گذشته در برگزاری کنفرانس بین المللی اتحادیه حمل و نقل هوایی در دوبلین همچنین درباره دستیابی به یک توافق احتمالی گفتگو کردند.


منبع: مهر

دولت جدید کانادا دست به کار تدوین قطعنامه حقوق بشری علیه جمهوری اسلامی ایران

قطعنامه پارسال با 76 رای موافق، 35 رای مخالف و 68 رای ممتنع به تصویب سازمان ملل رسید.
دولت کانادا امسال نیز همچون 13 سال گذشته، قطعنامه محکومیت وضعیت حقوق بشر در ایران را به اجلاس مجمع عمومی ملل متحد سازمان ملل در نیویورک ارایه می کند.
به گزارش عصر ایران روزنامه تورنتو سان کانادا با اشاره به اینکه به متن یادداشتی از " دنیل جین " معاون سابق وزارت امور خارجه کانادا خطاب به استفان دیون وزیر امور خارجه این کشور دست یافته است، از تلاش های دولت لیبرال کانادا برای تدوین قطعنامه محکومیت وضعیت حقوق بشر در ایران به منظور ارایه به مجمع عمومی ملل متحد در پاییز سال جاری خبر داد.

استفان دیون

دولت جدید کانادا دست به کار تدوین  قطعنامه حقوق بشری علیه جمهوری اسلامی ایران

"دنیل جین" که پیشتر معاون وزارت امور خارجه بوده و از ژانویه سال جاری در سمت جدید مشاور امنیت ملی جاستین ترودو نخست وزیر کانادا ایفای مسئولیت می کند، در یادداشتی که در ژانویه سال جاری خطاب به استفان دیون نوشته از بحث برانگیز بودن قطعنامه حقوق بشری سخن گفته و مدعی شده جمهوری اسلامی ایران یکی از ناقضان جدی حقوق بشر در سطح جهان است.
دولت کانادا در 13 سال گذشته با ارایه قطعنامه هایی برای تصویب در مجمع عمومی ملل متحد وضعیت حقوق بشر در ایران، کره شمالی و سوریه را مورد انتقاد قرار می داده است.
به نوشته تورنتو سان این رویه ای است که در 13 سال گذشته و در دولت های محافظه کار و لیبرال کانادا یکسان بوده و به نظر می رسد در دولت جاستین ترودو نیز که خواهان برقراری روابط عادی با ایران است، پابرجا بماند.
به نوشته تورنتو سان دولت جدید کانادا در حالی می خواهد ایران را بابت نقض حقوق بشر محکوم کند ، که هم اینک یک شهروند 65 ساله ایرانی – کانادایی (هما هودفر) در زندان ایران است و دولت کانادا می خواهد با رایزنی با ایران این شهروند خود را از زندان برهاند. از سوی دیگر و به نوشته تورنتو سان دولت جاستین ترودو از زمان به قدرت رسیدن وعده تغییر سیاست های دولت محافظه کار سابق ( استفان هارپر) و عادی سازی روابط با ایران را داده است.
دولت استفان هارپر در سپتامبر سال 2012 به صورت یکجانبه اقدام به قطع روابط سیاسی با ایران و بستن سفارت کانادا در تهران کرد.
به نوشته تورنتو سان سال گذشته دولت ایران در واکنش به اقدام دولت محافظه کار کانادا در ارایه پیش نویس قطعنامه محکومیت نقض حقوق بشر در ایران ، دولت محافظه کار کانادا را به ترویج " ایران هراسی" متهم کرد و نماینده ایران در اجلاس مجمع عمومی گفت این قطعنامه ادامه سیاست های تخاصم آمیز دولت هارپر علیه ایران و نشان دهنده رویکرد نخست وزیر منتخب و جدید کانادا (ترودو) نیست.
تورنتو سان در ادامه نوشت: هم اینک نیز " چانتال گاگنون " سخنگوی مطبوعاتی وزیر امور خارجه کانادا توضیح نمی دهد که تصویب قطعنامه علیه جمهوری اسلامی ایران بر روال 13 سال گذشته چگونه می تواند نشانه ای از تغییر رویکرد دولت جدید جاستین ترودو در قبال ایران باشد.سخنگوی وزیر امور خارجه کانادا گفته است لحن قطعنامه امسال به نحو ملموسی بازتاب آخرین وضعیت حقوق بشر در ایران خواهد بود.در قطعنامه سال 2015 که به پیشنهاد دولت کانادا تصویب شد بهبود نسبی در وضعیت حقوق بشر در ایران مورد تاکید قرار گرفته بود اما از دولت جمهوری اسلامی ایران خواسته شده بود برای جلوگیری از نقض حقوق بشر در ایران اقدامات عملی بیشتری انجام دهد.قطعنامه پارسال با 76 رای موافق، 35 رای مخالف و 68 رای ممتنع به تصویب سازمان ملل رسید.

بمباران داعش توسط بمب افکن‌های غول پیکر روسی+عکس

در ادامه عملیات نظامی نیروهای نظامی روس در خاک سوریه، روز گذشته بمب افکن های استراتژیک تی یو 22 مواضع گروه تروریستی تکفیری داعش را در مناطق شرقی و شمال شرقی استان حمص این کشور بشدت بمباران کرده اند.
گروه بین الملل مشرق- در ادامه عملیات نظامی نیروهای نظامی روس در خاک سوریه، روز گذشته بمب افکن های استراتژیک تی یو 22 مواضع گروه تروریستی تکفیری داعش را در مناطق شرقی و شمال شرقی استان حمص این کشور بشدت بمباران کرده اند.

بمباران داعش توسط بمب افکنهای غول پیکر روسی+عکس

بنابر این گزارش، کانون این بمباران ها در اطراف شهر السخنه، تدمر و ایستگاه های تولید انرژی آراک در شمال شرقی و شمال غربی استان حمص سوریه بوده است که طی آن تلفات و خسارات گسترده ای به تروریستهای تکفیری وارد آمده است. منابع میدانی نزدیک به ستاد فرماندهی ارتش روسیه در خاک سوریه این حمله هوایی که شدیدترین نوع از زمان تاسیس داعش در سوریه بوده است را هشداری به این گروه در انتقام از ساقط کردن یک بالگرد روسی در آسمان شهر تدمر عنوان کرده اند. 

بمباران داعش توسط بمب افکنهای غول پیکر روسی+عکس

بمباران داعش توسط بمب افکنهای غول پیکر روسی+عکس
به قدرت رسیدن زنان ؛ اتفاق یا ورود به عصر مدیریت زنانه جهان ؟!
با وجودی که رهبری همزمان سه زن بر 3 کشور قدرتمند و مهم دنیا اتفاقی مهم و رویدادی کم سابقه است اما هیچ نشانه ای در دست نیست که ادعا شود وارد یک عصر جدید از "مدیریت زنانه " بر روابط بین المللی شده ایم.
عصر ایران - مازیار آقازاده ؛ شاید تاریخ 20 ژانویه سال 2017 یک روز خاص در تاریخ جنبش های زنان و حتی تاریخ بشر باشد و آن زمانی است که به احتمال زیاد با پیروزی هیلاری کلینتون نامزد انتخابات ریاست جمهوری آمریکا برای نخستین بار در تاریخ ، رهبری 3 کشور قدرتمند و بزرگ جهان ( از 6 کشور قدرتمند به لحاظ اقتصادی) در دست زنان خواهد بود.

در صورت پیروزی هیلاری کلینتون در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا برای نخستین بار در تاریخ، رهبری 3 کشور بزرگ و قدرتمند به دست زنان خواهد بود؛ "آنگلا مرکل" صدر اعظم آلمان رهبری بزرگ ترین اقتصاد اروپا و یکی از 5 اقتصاد برتر جهان را خواهد داشت، "ترزا می" نخست وزیر جدید بریتانیا بر یکی از 5 کشوربزرگ دنیا – دارای حق وتو در شورای امنیت -  حکومت خواهد کرد و در سوی دیگر اقیانوس اطلس کلید کاخ سفید و رهبری قدرتمند ترین کشور جهان در دستان هیلاری کلینتون خواهد بود.

به قدرت رسیدن زنان ؛ اتفاق یا ورود به عصر مدیریت زنانه جهان ؟!


این نخستین بار در طول تاریخ است که " رهبران زن " به این حد از موفقیت دست خواهند یافت که رهبری 3 کشور از 5 اقتصاد بزرگ جهان را در آن واحد به دست می گیرند.

این اتفاق نادر درون خود دارای نکات جالب تر حاشیه ای نیز هست از جمله اینکه :

1- تشابهات " ترزا می" و "آنگلا مرکل" جالب است . این دو رهبر اروپایی پدرانشان کشیش بوده و هر دو با وجودی که متاهل اند، اما فاقد فرزند هستند.

2-  نکته جالب دیگر با نخست وزیری "ترزا می" حلقه مدیریت سیاسی زنان بر بریتانیا تکمیل تر شد:  "ملکه الیزابت دوم" بیش از 64 سال است که پادشاه این سرزمین است، خانم "نیکولا استرجن" وزیر اول اسکاتلند است، خانم " روث دیوید سون" – 38 ساله و خبرنگار سابق بی بی سی -  رهبر حزب استقلال اسکاتلند و خانم "آرلن فاستر" وزیر اول ایرلند شمالی و بالاخره منصب رهبری حزب کارگر بریتانیا نیز از سوی خانم " آنجلا ایگل" به چالش کشیده است.

به قدرت رسیدن زنان ؛ اتفاق یا ورود به عصر مدیریت زنانه جهان ؟!

"اتفاق" یا "روند" ؟

اما نکته مهم که تلاش می شود در این نوشتار به آن پاسخ داده شود این است که آیا اتفاقات اخیر سیاسی در آمریکا و بریتانیا تنها یک اتفاق و از سر تصادف هستند یا اینکه از روند ورود به یک عصر جدید از" مدیریت زنانه جهان"* خبر می دهند؟


نگارنده بنا بر دلایلی که در ادامه خواهد آمد بر این گمان است : با وجودی که به رهبری رسیدن زنان بر کشورهای بزرگ جهان اتفاقی مهم و نادر بوده و نشان از روند کلی پیشرفت جایگاه زنان در مناصب سیاسی و اجرایی جهانی است، اما نخست وزیری ترزا می و احتمال ریاست جمهوری هیلاری کلینتون به هیچ وجه نشانه هایی به دست ناظران بین المللی نمی دهد که نتیجه بگیرند جهان وارد یک عصر جدید از " مدیریت زنانه" شده است و یا حتی خواهد شد.

به بیان دیگر همه این اتفاقات همزمان را می توان از منظر تصادف و اتفاق نگریست. برای مثال خانم کلینتون در سال 2008 نیز سودای کسب منصب ریاست جمهوری را داشت و تا آخرین پیچ های رقابت درون حزبی دموکرات ها نیز دوشادوش اوباما حرکت کرد، اما در نهایت این باراک اوباما بود که توانست او را در ماراتن نفسگیر رقابت های درون حزبی ، از نفس بیندازد.

برای دیگر رهبران زن نیز همین گزاره صادق است. برای مثال اگر دیوید کامرون از سمت نخست وزیری استعفا نمی داد و یا اگر بوریس جانسون – شهردار سابق لندن و یکی از رهبران اصلی جنبش برگزیت – برای کسب مقام نخست وزیری تمایل نشان می داد شاید قبای نخست وزیری به خانم "ترزا می " نمی رسید.

بنابراین  کسانی که به دنبال استخراج یک نظریه و پارادایم از تحولات سیاسی هفته های اخیر در بریتانیا و آمریکا هستند ؛ باید به این نکته توجه داشته باشند که به رغم وجود برخی تشابهات و با وجود مهم بودن تحولات صورت گرفته از منظر جایگاه زنان در کسب مناصب عالی رهبری جهانی، اما به همین سادگی ها نمی توانند ادعای وارد شدن به یک عصر جدید " زنانه " در سیاست بین المللی را مطرح کنند و حتی برخی از آنها به دنبال "آزمودن " نظریه های فمنیستی در کارگاه عملی رهبری " کلینتون و ترزا می" بر آمریکا و بریتانیا باشند.

برخی از منتقدان وطنی پارادایم های "لیبرال" و "فمنیستی" روابط بین الملل در روزهای اخیر و با مطرح شدن زمزمه به قدرت رسیدن رهبران زن در آمریکا و بریتانیا از هم اکنون سازهای خود را برای اثبات این فرضیه کوک کرده اند که با انتخاب  "ترزا می" به نخست وزیری بریتانیا و احتمال انتخاب "هیلاری کلینتون" به ریاست جمهوری آمریکا یک کارگاه عملی برای آزمون نظریات فمنیستی در روابط بین الملل پدید آمده است. از نظر اینها اگر در دوره رهبری این زنان میزان خشونت در روابط بین المللی به نحو محسوسی کاهش نیابد، بطلانی بر نظریه فمنیست ها خواهد بود ؛ فمنیست هایی که مدعی اند در صورتی که چهره سیاست جهانی زنانه شود، میزان خشونت کاهش می یابد.

به قدرت رسیدن زنان ؛ اتفاق یا ورود به عصر مدیریت زنانه جهان ؟!


این منتقدان البته به دو نکته توجه ندارند :

1-  نخست اینکه احتمال رهبری همزمان 3 زن بر سه کشور قدرتمند جهان ، به هیچ عنوان به معنای زنانه شدن چهره سیاست بین المللی نیست. هنوز در آمارهای جهانی ، زنان در مقایسه با مردان کمتر از 5 درصد از مناصب عالی سیاسی را در دست دارند . در بریتانیا با وجودی که عمده رهبران سیاسی احزاب مهم و نخست وزیر به دست زنان افتاده است اما نسبت زنان به مردان در مقام های اجرایی همچنان پایین تر است و تعداد زنان کابینه  کمتر از مردان بوده و نسبت تعداد زنان به مردان در پارلمان 1 به 2 است.


2- هنوز و با وجودی که زنان توانسته اند به منصب رهبری بزرگ ترین کشورهای جهان دست یابند اما آمارها نشان می دهد سهم زنان از مدیریت بر اقتصاد جهانی بسیار پایین تر از مردان است.

هنوز هیچ زنی نتوانسته است به ریاست یکی از 10 شرکت بزرگ اقتصادی جهان دست یابد و هنوز مردان با اکثریت بالای 90 درصد بر هیات مدیره های 500 شرکت بزرگ اقتصادی جهان تسلط دارند.
"قدرت" در جهان قرن بیست و یکم "مفهومی منشوری " است و از متغیرهای زیادی تشکیل شده است که قدرت سیاسی یکی از آن مولفه هاست و در دنیای جدید جایگاه قدرت نرم و قدرت اقتصادی بسیار مهم تر از قدرت سخت و قدرت رهبری سیاسی است.

از همین رو با وجودی که احتمال رهبری همزمان 3 زن بر 3 کشور بزرگ و مهم آمریکا، بریتانیا و آلمان اتفاقی بی سابقه و مهم به شمار می رود و به طور قطع تاثیراتی را نیز در عرصه روابط بین الملل خواهد داشت، اما به گمان نگارنده این تاثیرات به حدی نخواهد بود که از ورود به یک عصر جدید "مدیریت زنانه جهان" سخن برانیم.

 نکته پایانی اینکه به قدرت رسیدن همزمان زنان در چند کشور مهم اروپایی و آمریکا اگر از منظر دهه ها و سده ها جنش کسب حقوق مدنی و سیاسی برای زنان نگریسته شود در ادامه این روند می تواند باشد اما اگر مراد  از " روند " آغاز یک دوره جدید از مدیریت زنانه بر جهان باشد، نگارنده این معنا را از این اتفاقات مهم سیاسی در نمی یابد.

* نفس دو گانه کردن " مدیریت مردانه" و" مدیریت زنانه" از نظر بسیاری از ناظران روابط بین المللی محل بحث و مناقشه است و بسیاری از ناظران دیدگاه های جنسیتی و تحلیل جنسیتی روابط بین المللی را بر نمی تابند و آن را علمی و مبتنی بر واقعیات نمی دانند.
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد