به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری فارس، مجلس نمایندگان آمریکا در رأیگیری شفاهی 7 ژوئیه (17 تیرماه)، متممهایی در لایحه بودجه با هدف متوقف کردن فروش هواپیمای بوئینگ به «ایران ایر» را به تصویب رساند.
خبرگزاری آسوشیتدپرس گزارش کرد پیش تر شرکت هواپیمایی بوئینگ با هواپیمایی «ایران ایر» در خصوص فروش یا اجاره 109 هواپیمای بوئینگ به این شرکت هواپیمایی در سالهای آینده به توافق رسیده بودند.مجلس نمایندگان آمریکا لایحه منع فروش هواپیمای بوئینگ به ایران را با 239 رأی موافق در مقابل 185 رأی مخالف به تصویب رساندند.با این حال، دولت آمریکا اعلام کرده است که هر لایحهای که توافق هستهای با ایران را تضعیف کند، وتو خواهد کرد.
«پیتر روسکام» حامی لایحه منع فروش بوئینگ به ایران اصرار دارد که این هواپیماهای بوئینگ در صورت فروش به ایران مورد استفاده سپاه پاسداران قرار میگیرد.این نماینده جمهوریخواه ایالت «ایلینوی» مدعی است: «تحویل این نوع هواپیماها به رژیم ایران که همچنان بزرگترین کشور حامی تروریسم در جهان میباشد در واقع به آنها محصولی را ارائه می کند که میتوانند از آن برای اهداف نظامی استفاده کنند».وی مدعی شد که هواپیمای بوئینگ را میتوان طوری دوباره پیکربندی کرد که قابلیت حمل موشکهای بالستیک یا «آر پی جی» را داشته باشد.طبق این گزارش، دموکراتها میگویند که لایحه مذکور بخشی از راهبرد گستردهتر جمهوریخواهان برای تضعیف برجام است.
سرویس بین الملل «انتخاب»؛ نیوزویک نوشت: داعش فیلم تبلیغاتی تازه ای منتشر کرده که در آن ساختار خلافت خودخوانده داعش را نشان می دهد که با وجود شکست های متحمل شده ماه های اخیر در مرزهای عراق و سوریه گسترده است و می گوید همچنان حکومت خود را حفظ می کند.
به گزارش «انتخاب»؛ این فیلم که از سوی بال رسانه ای گروه تروریستی داعش به نام الفرقان منتشر شده، یک شبه نظامی از آمریکای شمالی را نشان می دهد که به زمان انگلیسی متن فیلم را می خواند. او درباره تاریخچه اسلام و علت وجود این گروه صحبت می کند که بخشی از تبلیغات مرسوم آن برای جذب نیروهای بیشتر در کاروان جهادی هایش است.
او درباره ساختار این گروه در مناطق تحت کنترلش صحبت می کند که از بغدادی در راس آن بوده و مجلس شورای این گروه یا بدنه رهبریش پس از آن قرار می گیرد و پس از آن نیز کمیته هیات ها قرار می گیرد که از بغدادی و استان های ادعایی آن ها در سراسر جهان حمایت می کنند. این فیلم نشان می دهد داعش هیاتی ویژه اداره ولایت های دور دارد که به گفته راوی مسئول نظارت و مدیریت امور استان های بیرون از عراق و سوریه است.
این فیلم که همزمان با عید فطر منتشر شده می گوید وظایف بغدادی شامل آماده ساختن نظامیان داعش، تقویت جبهه های مختلفی که داعش در آن می جنگد، دفاع از سرزمین ها، حفظ و گسترش برند افراط گرای خود از اسلام و اجرای قانون شریعت در سرزمین هایی که در تصرف خود دارد می شود.
کمیته هیات های داعش مسئولیت نظارت بر ادارات و کمیته های این گروه، ولایت (استان ها)، تحت حکومت والی (فرماندار) و دیوان ها (اداراتی برای حفظ حقوق مردم) همچون اجرای مجازات های وحشیانه برای نقض قوانین را بر عهده دارد. این گروه ادعا می کند در مجموع 35 استان در سراسر جهان دارد که 19 تای آن در عراق و سوریه و 16 استان از جمله خراسان خارج از سرزمین های تحت کنترل این گروه است. این فیلم نظامیان و کودکانی را نشان می دهد که لباس جنگ بر تن کرده و با پرچم سیاه و سفید این گروه در دست شادی می کنند. مشخص نیست این فیلم در کجا فیلمبرداری شده اما همچون دیگر آثار تبلیغاتی این گروه با تجهیزات بسیار باکیفیتی گرفته شده است.
این گروه مرتبا تلاش می کند خلافت را همچون یک دولت رسمی نشان دهد که بر خلاف یک سازمان افراطی دارای نظام اداری است که جنبه های مختلف زندگی در این دولت ادعایی را مدیریت می کند.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری فارس، یک فیلم مستند آمریکایی که روز جمعه از آن رونمایی میشود، نشان میدهد که آمریکا عملیاتی سری برای از بین بردن بخش زیادی از زیرساختهای ایران بدون پرتاب هیچ بمبی داشته است.به گزارش پایگاه «تکاینسایدر»، اطلاعات درباره این عملیات سری با اسم رمز «نیترو زئوس» برای اولین بار در فیلم یاد شده با عنوان «روزهای صفر» افشا شد و بعداً روزنامه «نیویورکتایمز» در مصاحبه با مقامهای اطلاعاتی و نظامی واشنگتن آن را تأیید کرد. در فیلم مستند «روزهای صفر» که کارگردان آمریکایی، «آلکس گیبنی» آن را تهیه کرده از حقایق زیادی در این باره برداشته شده است. در این مستند یک مقام «آژانس امنیت ملی آمریکا» بدون افشای نام میگوید: «ما صدها میلیون و شاید میلیاردها (دلار) روی آن خرج کرد. ما آماده بودیم که این سیستمها را با حملات سایبری تخریب، ناتوان و نابود کنیم.»
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری فارس، «آلکس گیبنی»، کارگردان مشهور مستندی که جزئیات جدیدی درباره پروژه خرابکارانه حمله به تأسیسات هستهای ایران با ویروسی به نام «استاکسنت» افشا میکند، در مصاحبهای روز پنجشنبه این پروژه را «نظامی کردن اینترنت» خوانده است.
مستند آقای «گیبنی» به نام «روزهای صفر»، قرار است روز جمعه رونمایی شده و در فضای اینترنت برای عموم قابل دسترس باشد.
رسانههای بینالمللی در ماههای گذشته برخی از جوانب مهم مطرح شده در این فیلم را گزارش دادهاند. (برای مثال اینجا، اینجا و اینجا را ببینید.)
محققان علوم امنیت رایانه، بدافزار «استاکسنت» را در سال 2010، بعد از حمله به تأسیسات هستهای ایران کشف کردند.
«الکس گیبنی» در مصاحبه با «پیبیاس» درباره انگیزههایش برای ساخت مستند «روزهای صفر» گفت: «به نظر میرسید که این مسئله درباره اینترنت و نظامی کردن اینترنت بود، اما درک درستی از آن وجود نداشت. مطمئناً من هم آن را نمیفهمیدم، به همین دلیل، خواستم که درباره آن عمیق بشوم.»
وی در پاسخ به سوالی درباره ویژگیهای این «بدافزار» گفت: «استاکسنت، بدافزاری با خاصیت خودتکثیری بود. بنابراین، لازم نبود کسی روی آن کلیک کند تا از رایانهای به رایانه دیگر سرایت کند.»وی افزود: «اما، این ویروس، منحصر به فرد هم بود به این معنا که آستانه حملات را از حیطه سایبری به حیطه فیزیکی منتقل کرد؛ و این ویروس در تأسیسات هستهای ایران در نطنز به کار گرفته شد و با سرایت کردن به ماشینهای کنترلکننده سانتریفیوژها باعث شد که سانتریفیوژها به نحوی غیرقابل کنترل تا زمان انفجار بچرخند.»کارگردان مشهور آمریکایی در بخش دیگری از اظهاراتش «سلاحهای سایبری» را نسل جدیدی از سلاحها خواند که باعث راه افتادن جنگ جدیدی شده است.
«گیبنی» خاطرنشان کرد ویروس «استاکسنت»، علیرغم دستیابی به برخی از اهداف کوتاهمدتش، باعث آغاز یک جنگ تسلیحاتی جدید شد که جهانی که قرار بود با این ویروس امنتر شود را بیثباتتر کرد.کارگردان روزهای صفر همچنین گفت: «افراد سطح بالا حتی اعتراف نخواهند کرد که استاکسنتی وجود داشته، اسرائیل و آمریکا در آن نقش داشتهاند و اینکه ما از این سلاحهای سایبری به طور معمول استفاده میکنیم و از آنها علیه خود ما هم استفاده میشود.»
مستند «روزهای صفر» افشا میکند که ویروس استاکسنت با هدف از کار انداختن پدافندهای هوایی، سیستمهای مخابراتی و اجزای اصلی شبکههای برق ایران طراحی شده بود. منابع آگاه چند ماه پیش به نیویورکتایمز گفتند که این پروژه خرابکارانه بخشی از تلاشهای باراک اوباما، رئیسجمهور آمریکا برای اطمینان از داشتن گزینههای جایگزین برای مقابله با ایران، در صورت شکست مذاکرات هستهای بوده است. برنامهریزی پروژه را هزاران نفر از پرسنل اطلاعاتی و نظامی آمریکا به عهده داشتهاند. مطابق برنامهریزیهای انجامشده قرار بوده سامانههای رایانهای موجود در فردو، با جاگذاری بدافزار رایانهای تخریب و توانایی غنیسازی اورانیوم ایران از بین رفته و یا در آن تعویق ایجاد شود.فیلم «روزهای صفر» همچنین برای اولین بار از همکاری سازمان جاسوسی انگلیس با رژیم صهیونیستی و آمریکا برای حمله به تأسیسات هستهای ایران با ویروس استاکسنت در سال 2010 پرده برمیدارد.
سرویس بین الملل «انتخاب»؛ پراجکت سیندیکیت نوشت: حملات تروریستی خونبار به استانبول، داکا و بغداد نشان دهنده گستردگی توانایی داعش برای اقدامات تروریستی در اروپا، شمال آفریقا، خاورمیانه و بخش های دیگری از آسیا است. هرچه داعش بیشتر بتواند سنگرهای خود در سوریه و عراق را حفظ کند، شبکه تروریستی آن بیشتر امکان انجام چنین کشتارهایی را خواهد داشت. با این وجود شکست دادن داعش چندان هم دشوار نیست. مساله این است که هیچ کدام از کشورهای حاضر در عراق و سوریه، از جمله آمریکا و متحدانش، با داعش به عنوان دشمن اصلی برخورد نکرده اند. حالا زمان این کار رسیده است.
به گزارش «انتخاب»؛ داعش دارای تعدادی کمی شبه نظامی است که آمریکا آن را بین 20,000 تا 25,000 نفر در عراق و سوریه و 5,000 نفر دیگر در لیبی تخمین زده است. در مقایسه با کادر نظامی فعال در سوریه ، عراق، عربستان، ترکیه یا ایران تعداد اعضای داعش بسیار کوچک است.
باوجود اعلام متعهد بودن به تضعیف و نهایتا نابودی داعش از سوی رئیس جمهور آمریکا باراک اوباما، این کشور و متحدانش از جمله عربستان، ترکیه و اسرائیل (در پشت صحنه) توجه خود را بر سرنگونی دولت اسد در سوریه قرار داده بودند. این اظهارات سرلشگر اسرائیلی هرزی هالوی را در نظر بگیرید: «اسرائیل نمی خواهد ببینید اوضاع سوریه به شکست داعش منتهی شود و ابرقدرت ها از منطقه خارج شوند، و اسرائیل با حزب الله و ایرانی که قدرتشان افزایش یافته تنها بماند».
اسرائیل نسبت به داعش واکنش نشان می دهد، اما دغدغه اصلی آن حمایت اسد از ایران است. اسد به ایران کمک می کند تا از دو دشمن شبه نظامی اصلی اسرائیل، حزب الله و حماس حمایت کند. برای همین اسرائیل برداشتن اسد را نسبت به شکست داعش در اولویت قرار می دهد.
برای آمریکا که سیاست نومحافظه کاران بر آن حاکم است جنگ سوریه ادامه برنامه سلطه جهانی آمریکا است که در پایان جنگ سرد توسط وزیر دفاع آمریکا، ریچارد چنی و معاون او پاول ولفویتز شروع به اجرا کرد. ولفویتز در 1991 به ژنرال وسلی کلارک می گوید: « اما یک چیزی که از جنگ خلیج فارس آموختیم این بود که می توانیم از نیروی نظامی خود در منطقه خاورمیانه استفاده کنیم و شوروی نمی تواند جلوی ما بایستد. و ما 5 تا 10 سال وقت داریم حکومت های وابسته به شوروی – سوریه و عراق – را پاکسازی کنیم، پیش از آنکه ابرقدرت بعدی بیاید و ما را در این منطقه به چالش بکشد».
جنگ های متعدد آمریکا در خاورمیانه – افغانستان، عراق، سوریه، لیبی و کشورهای دیگر – با این هدف بود که شوروی و سپس روسیه را از صحنه کنار زده و آمریکا را قدرت مسلط منطقه کند. این تلاش ها با ناکامی های سنگینی روبرو شده.
برای عربستان هم مانند اسرائیل هدف اصلی، سرنگونی اسد در جهت تضعیف ایران است. سوریه بخشی از میدان گسترده جنگ های نیابتی است که در یمن و بحرین و دیگر بخش های منطقه از جمله خود عربستان در حال انجام است.
برای ترکیه سرنگونی اسد باعث تقویت جایگاه منطقه ای آن است. با این حال این کشور حالا با سه دشمن در مرزهای جنوبیش روبرو است: اسد، داعش و کردها. تا حالا داعش نسبت به دغدغه های دیگر ترکیه درباره اسد و کردها در درجه بعدی اهمیت قرار داشت. اما شاید حملات تروریستی داعش به ترکیه این رویکرد را تغییر دهد.
روسیه هم منافع منطقه ای خود را دنبال کرده است که شامل جنگ های نیابتی و حمایت از گروه های شبه نظامی می شود. با این حال آمادگی خود را برای همکاری با آمریکا برای شکست داعش و شاید حتی حل مسائل دیگر نشان داده است. آمریکا تا کنون به این تلاش ها واکنش منفی نشان داده، زیرا توجه اصلی آن بر سرنگونی اسد است.
نظام سیاست خارجی آمریکا روسیه و پوتین را به حمایت از اسد متهم می کند، و از آن سو روسیه هم آمریکا را برای تلاش برای سرنگونی او سرزنش می کند. شاید این اعتراضات مثل هم به نظر برسند، اما این طور نیست. تلاش آمریکا و متحدانش برای سرنگونی اسد خلاف منشور سازمان ملل است، در حالیکه حمایت روسیه از اسد در انطباق با حق سوریه برای دفاع از خود مطابق منشور سازمان ملل است. حتی اگر اسد حاکمی مستبد باشد، باز هم منشور سازمان ملل به هیچ کشوری اجازه نمی دهد به سلیقه خود حاکم کشور دیگری را برکنار کند.
ادامه حضور داعش سه اشتباه استراتژیک سیاست خارجی آمریکا و همچنین اشتباهات تاکتیکی فاجعه باری را نشان می دهد.
اول آنکه تلاش نئوکان ها برای سلطه آمریکا به وسیله تغییر حکومت فقط حماقت خون خواهانه نیست؛ این رویکرد توسعه طلبی امپریالیستی کلاسیک است. آمریکا هرکجا این روش را آزموده با شکست روبرو شده. سوریه و لیبی آخرین نمونه های آن هستند.
دوم آنکه سیا زمان مدیدی از طریق عملیات پنهانی که از سوی عربستان تامین مالی می شد جهادی های سنی را آموزش داده و تسلیح کرده است. در مقابل از این جهادی ها داعش بیرون آمد که پیامد مستقیم سیاست هایی است که از سوی سیا و شریک سعودیش دنبال شد.
سوم آنکه درک آمریکا از ایران و روسیه به عنوان دشمنان ابدی از جهات مختلفی قدیمی شده و دیگر کارآیی ندارد. نزدیک کردن روابط با هر دو طرف ممکن است.
چهارم آنکه، از نظر تاکتیکی تلاش آمریکا برای جنگ در دو طرف جبهه علیه اسد و داعش با شکست روبرو شده. هر زمان اسد تضعیف شد، جهادی های سنی همچون داعش و جبهه نصره خلا آن را پر کرده اند.اسد و همتایان عراقیش می توانند داعش را شکست دهند، اما این در صورتی است که آمریکا، روسیه، عربستان و ایران با همکاری هم حمایت هوایی و لجستیکی فراهم کنند. بله، اسد در قدرت می ماند؛ بله؛ روسیه متحد خود در سوریه را حفظ می کند؛ و بله، ایران می تواند در آنجا نفوذ داشته باشد. حملات تروریستی بدون شک ادامه پیدا می کند و احتمالا تا مدتی با نام داعش انجام می شود؛ اما این گروه تروریستی پایگاه عملیاتی خود در سوریه و عراق را از دست می دهد.
چنین نتیجه ای نه تنها می تواند به حضور داعش در خاورمیانه پایان دهد، بلکه می تواند به طور کلی زمینه ساز کاهش تنش های منطقه ای شود. آمریکا و روسیه می توانند با تلاش مشترک در جهت از بین بردن تروریسم جهادی ها مسیر جنگ سرد اخیر خود را تغییر دهند.
علاوه بر این، رویکرد همکاری برای از بین بردن داعش برای عربستان و ترکیه این فرصت را فراهم می کند تا روابط خود را ایران را به سطح همزیستی مسالمت آمیز برسانند.
خیزش داعش نشانه ای از اشتباهات استراتژیک غرب به ویژه آمریکا است. غرب می تواند داعش را شکست دهد. مساله آن است که آیا آمریکا حاضر می شود برای رسیدن به این هدف استراتژی خود را تغییر دهد یا خیر.نویسنده: جفری ساچز، استاد توسعه پایدار، استاد سیاست سلامت و مدیریت، مدیر موسسه ارس در دانشگاه کلمبیا، و مدیر شبکه راه حل های توسعه پایدار سازمان ملل