سلام خوزستان

انتشار اخبار سیاسی- اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خوزستان

سلام خوزستان

انتشار اخبار سیاسی- اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خوزستان

اخبار و تحلیلهای سیاسی روز

گزارش آژانس از ذخایر اورانیوم ایران

کد خبر: ۵۹۲۶۲۵
تاریخ انتشار: ۰۷ خرداد ۱۳۹۵ - ۱۶:۱۶ - 27 May 2016
آژانس هسته ای سازمان ملل روز جمعه اعلام کرد: ایران در مورد ذخایر اورانیوم و آب سنگین خود از محدوده توافق هسته ایش با شش قدرت جهانی خارج نشده است.به گزارش ایرنا به نفل از خبرگزاری رویترز از وین ،آژانس بین المللی انرژی اتمی در گزارش سه ماهه اش در مورد ایران گفت :ذخایر اورانیوم و آب سنگین در محدوده توافق هسته ای است.
این گزارش می افزاید: در طول مدت گزارش ، ایران بیش از 130 تن آب سنگین در اختیار نداشت و دخایر اورانیوم ایران در مجموع از 300 کیلوگرم تجاوز نکرده است .

پوتین روسیه را متحد مسلمانان اعلام کرد

پوتین گفت: مسکو همواره پشتیبان همکاری برای حل مشکلات مسلمانان است.

کد خبر: ۵۹۲۶۲۷
تاریخ انتشار: ۰۷ خرداد ۱۳۹۵ - ۱۶:۳۰ - 27 May 2016
ولادیمیر پوتین رییس جمهوری روسیه این کشور را به عنوان متحد جهان اسلام اعلام کرد و گفت که مسکو همواره پشتیبان همکاری برای حل مشکلات مسلمانان است.

به گزارش ایرنا، پوتین امروز (جمعه) در نشست گروه نگرش راهبردی روسیه و جهان اسلام اعلام کرد: روسیه از موضع فعال کشورهای اسلامی برای پابرجا شدن اصول عدالت و اولویت قانون در روابط بین الملل حمایت می کنند.

به گزارش خبرگزاری اسپوتنیک، وی افزود: مسکو همواره متحد مطمئن جهان اسلام بوده و آماده است در حل مسائل مبرم به مسلمانان کمک کند.رئیس جمهور روسیه همچنین ابراز امیدواری کرد نشست کنونی گروه نگرش راهبردی روسیه و جهان اسلام به تقویت اعتماد و تعامل بین مسکو و کشور های اسلامی کمک کند.
روسیه عضو ناظر سازمان همکاری اسلامی است که با 57 کشور از چهار قاره بزرگترین سازمان بین المللی پس از سازمان ملل متحد به شمار می رود و همکاری های نزدیکی با این سازمان دارد.براساس آمارهای اعلام شده در روسیه بیش از 15 میلیون مسلمان زندگی می کنند که بیشتر در مناطق قفقاز و ولگا سکونت دارند و در آمارهای غیررسمی جمعیت مسلمانان بیشتر برآورد شده است.نشست های گروه نگرش راهبردی روسیه و جهان اسلام با هدف همگرایی بیشتر و همکاری در حل مسائل منطقه ای و همچنین توجه به حقوق و قوانین اجتماعی برگزار می شود.

سناریوهای مداخله ترکیه در شمال سوریه 

   

سیاست‌ها و رویکردها نشان می‌دهد که هیچ قدرت جهانی، منطقه‌ای و محلی بخصوص بعد از سال ۲۰۰۳ تاکنون از مداخله ترکیه در کشورهای عراق و سوریه رضایت نداشته است.
 به گزارش مشرق، یعقوب اصلان از اعضای حزب وطن ترکیه و نماینده شبکه تلویزیونی اولوسال ترکیه در تهران، به واکاوی سناریوهای مداخله ترکیه در شمال سوریه پرداخت. مشروح این مصاحبه در ادامه ارائه شده است:

 با توجه به اخبار منتشر شده در طی هفته‌های اخیر، ارتش ترکیه در حال آماده‌سازی برای ورود به شمال سوریه است. طبق این اخبار ارتش ترکیه قصد دارد که تروریست‌های داعش را به فاصله 50- 40 کیلومتر از مرزهای این کشور عقب راند. آیا به نظر شما این اخبار صحت دارد و موقعیت فعلی منطقه و سیاست خارجی ترکیه اجازه چنین اقدامی را به ارتش این کشور می‌دهد؟

اصلان: برای ارائه یک پاسخ جامع‌تر به موضوع مطروح شده، توضیح اتفاقات اخیر برای خواننده خیلی مفید خواهد بود. مردم سوریه بخصوص رئیس‌جمهور آن بشار اسد و ارتش این کشور از سال 2004 تا به امروز در مناطقی که تحت اشغال امپریالیست و صهیونیست بوده، یک مقاومت قهرمانانه از خود به نمایش گذاشته است. از زمان آغاز تجاوز امپریالیست در سوریه، یک جنگ نیابتی در پشت صحنه و سناریوهای پروژه «خاورمیانه بزرگ» ایالات متحده آمریکا و رژیم صهیونیستی به وضوح مشاهده می‌شود.

حافظه خود را کمی جدید کنیم. وزیر خارجه آمریکا، جان کری دوم سپتامبر 2015 در مصاحبه با سی ان ان گفته بود: «برای مساعدت به نابودی داعش در سوریه، از ارسال نیروهای نظامی کشورهای خاورمیانه به سوریه مطمئن هستم. زمانی که موقعیت مناسب پیش آید، مسئولیت برخی از همسایگان سوریه در قبال این کشور مورد انتظار است. ما هم اکنون در  حال بررسی جزئیات این موضوع با کشورهای دیگر منطقه هستیم.» بلافاصله بعد از اظهارات جان کری، سفیر ایالات متحده در آنکارا ابراز داشت که در صورت لزوم نیروهای ائتلاف در ترکیه حضور خواهند یافت تا نیروی قابل توجهی برای مقابله با داعش فراهم آید. این نیروها تا موقع نابودی داعش نیز در ترکیه مستقر خواهند بود. به عبارت دیگر آنها خود را محدود به عملیات هوایی نکرده‌اند.

 آیا به نظر شما اقدام ترکیه در چارچوب یک پروژه آمریکایی قرار می‌گیرد؟ این در حالی است که بعد از چنین اظهاراتی از سوی مقامات آمریکایی شاهد بودیم که عربستان سعودی از تشکیل یک ائتلاف اسلامی علیه داعش خبر داد؛ به این ترتیب مجری این پروژه ترکیه نیست، بلکه کشور دیگری چون عربستان وظیفه آن را بر عهده دارد. با این توصیف ترکیه کدامیک از تکه‌های این پازل خواهد بود؟

اصلان: عربستان سعودی سه ماه پس از اظهارات مقامات آمریکایی در پانزدهم ژوئن 2015 خبر از تشکیل ائتلاف اسلامی متشکل از 34 کشور را داد. مهمترین هدف از تشکیل این ائتلاف نیز مبارزه با سازمان تروریستی داعش و حفاظت از جامعه اسلامی عنوان شد. مقامات ترک نیز حمایت خود را از این ائتلاف اعلام داشتند.
وزیر دفاع آمریکا نیز در یک اظهار نظر دیگری در چهاردهم ژانویه 2016 چگونگی جزئیات مبارزه با داعش و حضور کشورهای عربی در آن را بیان کرد.
در اینجا پس از این تحولات و اظهارات، برنامه تشکیل نیروی نظامی متشکل از کشورهای عربستان سعودی، بحرین و امارات متحده عربی مشاهده می‌شود. بعد از همه این اتفاقات نیز مسیر حرکت نیروهای نظامی به رهبری عربستان سعودی و حضور یا عدم نظامی ترکیه در این عملیات مورد بحث قرار گرفت.

 در صورتی که عربستان سعودی طبق پروژه آمریکایی‌ها اقدام به مداخله زمینی در سوریه کند، آیا ترکیه به عنوان مسیر مداخله برگزیده خواهد شد؟ در صورت برگزیده شدن ترکیه به عنوان مسیر مداخله، آیا ترکیه بدین دستور تن خواهد داد؟ طی چند ماه اخیر توپخانه ارتش ترکیه در پی حملات گروه‌های تروریستی به مناطق مرزی ترکیه همچون کیلیس، اقدام به بمباران منطقه جرابلس در شمال سوریه می‌کند، با چنین وضعیتی احتمال ورود ترکیه در این مداخله چقدر است؟

اصلان: با توجه به طرح آمریکایی‌ها ترکیه به جای پیوستن به عملیات نظامی در قالب نیروهای نظامی سعودی، مجبور خواهد شد که پایگاه‌های نظامی خود را در اختیار این نیروها قرار دهد. با این حال اگر این نیروها مساعدتی در ایجاد منطقه امن در خط جرابلس- اعزاز نیز داشته باشند، واقعیت‌های زمینی از آن پشتیبانی نمی‌کنند.
محتمل است که غرب و روسیه این تحولات را پیش‌بینی کرده باشند و پیش‌بینی مداخله به سوریه از طریق ترکیه را از قبل در رسانه‌ها مطرح کنند. با این حال احتمال ورود ترکیه به سوریه تقریبا پایین است؛ چرا که روسیه و اعضای کارگران کردستان (پ.ک.ک) تهدیدی در مقابل آن هستند. اگر ترکیه خود نیز وارد سوریه نشود، سربازان سعودی نیز نبایستی اجازه داده شود که وارد خاک ما شوند تا از مسیر ترکیه وارد سوریه شوند. این وضعیت خواه ناخواه ترکیه را وارد این کارزار خواهد کرد.

 به نظر شما افکار عمومی مردم ترکیه و قدرت¬های منطقه¬ای و جهانی نسبت به مداخله ترکیه در سوریه موافق هستند؟ به نظر می‌رسد که ترکیه تلاش می‌کند که با مداخله خود در سوریه در ایجاد منطقه امن در شمال سوریه پافشاری کند؛ اما این در حالی است که ایالات متحده آمریکا بعد از هر پافشاری ترکیه مبنی بر ایجاد این منطقه، نسبت به عدم امکان تشکیل آن واکنش نشان داده است؛ لذا آیا آمریکا موافق مداخله ترکیه در شمال سوریه خواهد بود؟

اصلان: سیاست‌ها و رویکردها نشان می‌دهد که هیچ قدرت جهانی، منطقه‌ای و محلی به خصوص بعد از سال 2003 تاکنون از مداخله ترکیه در کشورهای عراق و سوریه رضایت نداشته است؛ اما مداخله‌های ترکیه در 13 سال گذشته تداوم داشته است. بنابراین ورود ترکیه به سوریه امکان‌پذیر نیست. سیاست‌های ایالات متحده آمریکا نیز در حال حاضر خواستار جلوگیری از عملیات‌های برون‌مرزی ارتش ترکیه است و از آن ممانعت به عمل می‌آورد.

 سیاست‌های حزب عدالت و توسعه نسبت به سوریه را در چندین سال اخیر چطور ارزیابی می‌کنید؟ آیا سیاست‌های این کشور در قبال سوریه نتیجه داده است؟ راه حل خروج از بحران موجود در منطقه چیست؟ به نظر حضرتعالی کشورهای منطقه در مسیر حل این معضلات چه نقشی می‌توانند داشته باشند؟ آیا همکاری‌های فرامنطقه‌ای موجب ایجاد ثبات در این منطقه خواهد شد؟

اصلان: سیاست‌های حزب عدالت و توسعه در قبال سوریه بایستی تغییرات اساسی داشته باشد. تنها راه حل موجود برای خروج از مشکلات کنونی، همکاری‌های منطقه‌ای است. همکاری‌های ترکیه، سوریه، ایران، عراق و جمهوری آذربایجان در این مسیر لازم است. اتحادیه آسیای غربی متشکل از این کشورها می‌تواند صلح، ثبات و توسعه اقتصادی برای این کشورها به ارمغان آورد.منبع: تسنیم

سایه مرگ ملامنصور بر روند صلح؛
ملا هیبت الله معاون ارشد ملامنصور بود. انتخاب هوشمندانه او به این دلیل است که او یک عالم دینی از نسل بنیان‌گذاران طالبان و از نزدیکان ملاعمر بوده است.

گرووه بین‌الملل مشرق - رهبر جدید طالبان به فرماندهان و شورای عالی رهبری این گروه اعلام کرده است که «هیچ مذاکرات صلحی با دولت افغانستان در کار نخواهد بود.» این مطلب را یک منبع در درون طالبان از طریق یک واسطه به شبکه سی ان ان خبر داد.

بازگشت طالبان به دوران ملاعمر با انتخاب رهبر جدید
تصویر منتسب به رهبر جدید طالبان

این منبع گفته که «هیبت الله آخوندزاده»، که بعد از کشته شدن «ملا اختر منصور» توسط حمله پهپادی امریکا در هفته گذشته به رهبری گروه انتخاب شده است، همان مشی نظامی را ادامه خواهد داد که توسط بنیانگذار طالبان، ملاعمر، در پیش گرفته شده بود.


بازگشت طالبان به دوران ملاعمر با انتخاب رهبر جدید
ملا هیبت الله آخوندزاده، رهبر جدید طالبان

طبق اطلاعات این منبع، انتصاب هیبت الله، "طالبان را به دوران ملاعمر بازمی‌گرداند." ملاعمر، موسس و رهبر طالبان از 1994 تا 2013(زمان مرگش در پاکستان)، گروه را با شعار «زندگی ساده، وفاداری و کشتن دشمنان» اداره می‌کرد.


بازگشت طالبان به دوران ملاعمر با انتخاب رهبر جدید
خودروی ملا اختر منصور، رهبر سابق طالبان که در استان بلوچستان پاکستان مورد حمله پهپادی قرار گرفت

طالبان در ماه های اخیر دستاوردهای قابل توجهی در میدان نبرد با نیروهای دولتی داشته و توانسته است سربازان افغان را از برخی مواضع کلیدی عقب براند و رشته‌ای از بمب‌گذاری‌ ها را در کابل انجام دهد.

روز چهارشنبه، با اعلام خبر انتخاب رهبر جدید، طالبان مسوولیت عملیات انتحاری در کابل را به عهده گرفت که منجر به کشته شدن 10 و مجروح شدن 4 نفر از جمله دو کودک شد.

با این حال، «سید محمد اکبر آغا»، از اعضای موسس طالبان که در کابل زندگی می‌کند، می‌گوید که رهبر جدید طالبان را به خوبی می‌شناسد. به ادعای او، ملا هیبت الله انسانی تحصیل کرده در علوم دینی و مورد احترام است که جایگاه مذهبی او بر جایگاه نظامی‌اش در گروه غلبه دارد. طبق گفته اکبرآغا، مذاکره برای صلح با هیبت الله سخت تر از ملا منصور کشته شده است.


بازگشت طالبان به دوران ملاعمر با انتخاب رهبر جدید
سید اکبرآغا

طبق اطلاعاتی که اکبرآغا در اختیار سی ان ان گذاشته، رهبر جدید طالبان از طایفه «نورزایی» و اهل ولسوالی «پنجوایی» در ولایت قندهار است، و حدودا 57 یا 58 سال دارد (طالبان البته سن او را 47 سال اعلام کرد). وقتی ملامنصور جانشین ملاعمر شد، هیبت الله معاون ارشد او بود و نقشی اساسی در اداره طالبان ایفاء می‌کرد. اکبرآغا گفت که آخوندزاده به عنوان میانجی بین جناح‌های مخالف طالبان عمل می‌کرد.همزمان، «الجزیره» در گزارش خود از سوابق هیبت الله نوشت که در زمان حمله اتحاد شوروی به افغانستان در اواخر دهه 1970، او با خانواده خود به پاکستان مهاجرت کرد. خود او به عنوان مجاهد سال‌ها با نیروهای شوروی جنگید. پس از جنگ در شهر کویته پاکستان تحصیلات دینی خود را تکمیل کرد و با تشکیل حکومت امارت اسلامی افغانستان توسط طالبان، او مسوول امور قضایی این امارت شد. در پی حمله نیروهای ائتلاف به افغانستان در سال 2001 و سرنگونی حکومت طالبان، او به همراه بیشتر رهبران طالبان دوباره به کویته بازگشت و از آن جا به عنوان عضو شورای کویته، در رهبری گروه نقش آفرینی می‌کرد.

انتصاب ملا هیبت الله نشان می‌دهد که گروه می‌خواهد جلوی هر‌گونه نزاع بر سر جانشینی و انشعابات جدید را (مشابه آن چه بر سر انتخاب ملامنصور پیش آمد) بگیرد. «تامس روتیگ»، عضو «شبکه تحلیل گران افغانستان»، اخوندزاده را یک «انتخاب طبیعی» برای جانشینی منصور می‌داند:

«ملا هیبت الله معاون ارشد ملامنصور بود. انتخاب هوشمندانه او به این دلیل است که او یک عالم دینی از نسل بنیان گذاران طالبان و از نزدیکان ملاعمر بوده است. از این رو، احتمالا او می تواند نسل جوان‌تر و جنگنده تر طالبان را متحد کند.»انتخاب پسر ملاعمر، یعنی ملا محمد یعقوب هم نشان از آن دارد که گروه قصد دارد به خط مشی اولیه طالبان بازگردد. روتیگ می‌افزاید:


بازگشت طالبان به دوران ملاعمر با انتخاب رهبر جدید
ملا محمد یعقوب، پسر ملاعمر و معاون هیبت الله

«طالبان درک می کند که نیازمند یک رهبر جدید مورد اجماع، آن هم هر چه سریع‌تر، است، تا هدف محتمل آمریکا و دولت افغانستان، آشوب بر سر جانشینی در درون گروه، محقق نشود.»


جلسات سری شورای رهبری

منبع درون طالبان از دو جلسه سری درون شورای کویته، برای انتخاب رهبری جدید به CNN خبر داد. این دو جلسه در روزهای شنبه و سه‌شنبه برگزار شد. به ادعای او، در جلسه اول تمایل اعضاء به انتخاب «سراج الدین حقانی»، رهبر شبکه حقانی، به رهبری بود. در جلسه روز سه شنبه، حقانی به نفع ملا هیبت الله از پذیرش رهبری خودداری کرد. در نهایت در جلسه سه شنبه، ملاهیبت الله به عنوان رهبر و ملامحمد یعقوب و حقانی به عنوان معاونین او انتخاب شدند و اطلاعیه رسمی گروه در روز چهارشنبه این انتخاب ها را تایید کرد.


بازگشت طالبان به دوران ملاعمر با انتخاب رهبر جدید
سراج الدین حقانی، رهبر شبکه حقانی و معاون دوم هیبت الله

وزارت خارجه آمریکا برای دستگیری حقانی، 10 میلیون دلار پاداش تعیین کرده است. او شبکه‌ای خانوادگی از جرم و جنایت را در شمال وزیرستان پاکستان اداره می کند که تخصص آن گروگان گیری اتباع خارجی برای معاوضه با پول است. حقانی نماد نسل جوان و پیکارجوی طالبان است که شورای رهبری قصد دارد آن را از طریق این انتصاب‌ها، با بدنه طالبان هماهنگ تر کند.این منبع معتقد است که انتخاب ملا یعقوب برای کسب وجهه و مشروعیت در خاستگاه اصلی طالبان، یعنی ولایت قندهار و انتخاب حقانی برای تحقق همین هدف در ولایات مرزی با پاکستان چون خوست، پکتیکا و پکتیا انجام گرفته است.

اوباما: "انتظار یک جانشین «لیبرال» را نداشتیم

وقتی از باراک اوباما، درباره انتخاب رهبر جدید طالبان پرسیدند، جوابی طعنه‌آمیز داد: «همان طور که من به تیم خود می‌گفتم، انتظار نداشتم که یک لیبرال دمکرات رهبر جدید طالبان شود.»او که در حاشیه اجلاس G7 در ایسه شیما ژاپن سخن می‌گفت، اضافه کرد که طالبان «همچنان سازمانی باقی خواهد ماند که به خشونت به عنوان راهبرد رسیدن به اهدافش می‌نگرد.» اوباما اضافه کرد که آمریکا به تلاش خود برای تضمین روند دموکراتیک در افغانستان ادامه می‌دهد، «ما قادر هستیم که برنامه‌های مقابله با تروریزم خود را ادامه دهیم.»او اظهار امیدواری کرد که با وجود این خودش چنین انتظاری ندارد، طالبان، یا دست کم جماعتی که آن را احاطه کرده‌اند، به نقطه‌ای برسند که گفتگو با دولت افغانستان را بهترین راه رسیدن به اهداف خود بدانند.

موضع پاکستان

وزارت خارجه پاکستان، در بیانیه‌ای ضمن تایید مرگ ملامنصور و تکرار موضع خود درباره نقض حاکمیت ملی خود توسط عملیات پهپادهای آمریکایی، این اقدام امریکا را «مغایر با اصول منشور سازمان ملل دانست که بر رفتار کشورها ناظر است.» این بیانیه می‌افزاید که دولت پاکستان دغدغه‌های خود را به دولت آمریکا انتقال داده است.

پاکستان معتقد است که مرگ ملامنصور، روند صلح را، که تا پیش از این هم شکننده بود، به مخاطره بیشتر انداخته است: «این رویداد، افغانستان را بی‌ثبات‌تر می‌سازد که تبعات منفی بر منطقه دارد... به نظر ما، هیچ راه حل نظامی برای مناقشات در افغانستان وجود ندارد. کاربرد زور در 15 سال گذشته نتوانسته است که صلح به ارمغان بیاورد.»

بازگشت طالبان به دوران ملاعمر با انتخاب رهبر جدید

ملاهیبت الله، بدیل ملاعمر

هیبت الله آخوندزاده که خود پسر یک ملای روستایی در ولایت قندهار است، زندگی ساده و پرهزکارانه‌ای دارد، از همین رو شباهت بسیاری به ملاعمر پیدا می‌کند. این احتمال وجود دارد که زندگی ساده او، زهدپیشگی و همچنین جایگاهش به عنوان یک رهبر مذهبی (گویا کار صدور فتوی بعد از مرگ ملاعمر عمدتا با او بوده است) منجر به اتحاد دوباره میان جناح‌های طالبان شود. گرچه، بسیاری از فرماندهان محلی طالبان هم انتخاب او را تعجب برانگیز می‌دانند، چرا که در گمانه‌زنی‌ها برای جانشینی ملامنصور نام ملایعقوب و سراج الدین حقانی بیش از دیگران مطرح بود.


بازگشت طالبان به دوران ملاعمر با انتخاب رهبر جدید
تصویر منتسب به ملاعمر، موسس و اولین رهبر طالبان

مولوی فصیح الدین، مسوول طالبان در ولایت بدخشان به الجزیره گفت:

مولوی هیبت الله چندان در بین طالبان این جا (بدخشان) شناخته شده نیست. ولی قطعا ما مطیع رهبری و کاملا پذیرای تصمیمات آن‌ها هستیم.»
اما با وجود مطرح بودن نام ملایعقوب و سراج الدین حقانی، وجود برخی فاکتورها، عدم انتخاب آن‌ها را برای برخی کارشناسان قابل پیش‌بینی می‌کرد. ملایعقوب، حدودا 25 ساله، به شدت کم تجربه است. او تازه چند ماه است که به عضویت شورای رهبری درآمده است. شورا به او فرماندهی اسمی 15 ولایت افغانستان را سپرده است.حقانی، رهبر شبکه حقانی، هم که تجربه نظامی بالایی دارد و در یک سال گذشته بیشتر عملیات نظامی طالبان را فرماندهی کرده، به دلیل ارتباطات نزدیک و عمیقش با سازمان اطلاعات نظامی پاکستان، چندان مورد وثوق شماری از فرماندهان گروه نیست. در نهایت، بنا به اعلام ذبیح الله مجاهد، سخنگوی طالبان، 24 عضو دایم شورای رهبری، به همراه 12 نفر از شیوخ متنفذ گروه، روز سه شنبه هیبت‌الله را به رهبری برگزیدند.اما انتخاب او مخالفانی هم در داخل تشکیلات دارد. مهم‌ترین این مخالفان، گروه انشعابی از طالبان به رهبری مولوی محمد رسول است که خود اکنون در بازداشت پاکستان به سر می‌برد. «عبدالمنان نیازی»، سخنگوی این گروه در مصاحبه با رسانه‌ها گفته است که انتخاب سریع آخوندزاده در کنار ارتقاء ملایعقوب جوان و «بدون قدرت»، چیزی جز زمینه سازی برای قدرت گیری سراج الدین حقانی نیست:«هیبت الله کاملا مشابه ملامنصور، بدون اجماع مجاهدین انتخاب شد. این برای ما پذیرفته نیست.»

فلوجه، رقه، عملیات‌های توافقی!

خبرهایی منتشر شده نشان می‌داد در بحث آزادسازی فلوجه توافقی هم در دو طرف جبهه پدید آمده است! سفیر عربستان در دیدار با وزیر دفاع عراق از طرف فرماندهی داعش قول داد، که فلوجه را تحت شرایطی ترک گوید متقابلا مقامات نظامی دولت العبادی پذیرفته‌اند که عملیات آزادسازی فلوجه را با رعایت شرایط خاصی که داعش تعیین کرده است، دنبال نمایند.
فلوجه، رقه، عملیات‌های توافقی!به گزارش مشرق، سعدالله زارعی در ستون "یادداشت روز" کیهان نوشت:

روز دوشنبه گذشته با دستور حیدر‌العبادی نخست‌وزیر عراق دستور آزادسازی فلوجه صادر شد و در پی آن از 3 نقطه شرقی، جنوبی و شمالی این شهر یگان‌های نظامی و شبه‌نظامی مردمی به سمت فلوجه به حرکت درآمدند. همزمان با آن خبرهایی منتشر شد که نشان می‌داد در بحث آزادسازی فلوجه توافقی هم در دو طرف جبهه پدید آمده است! سفیر عربستان در دیدار با وزیر دفاع عراق از طرف فرماندهی داعش قول داد، که فلوجه را تحت شرایطی ترک گوید متقابلا مقامات نظامی دولت العبادی پذیرفته‌اند که عملیات آزادسازی فلوجه را با رعایت شرایط خاصی که داعش تعیین کرده است، دنبال نمایند.
همزمان با این بحث، گفته می‌شود، عملیات در شمال استان رقه در هماهنگی بین آمریکا و کردها و در واقع با محوریت فرماندهی آمریکایی و عملیاتی کردها به نام آزادسازی این شهر جریان پیدا کرده و این در حالی است که کردهای سوریه آنقدر توانایی ندارند که بدون یک طرح حساب شده نظیر آنچه در عراق به آن اشاره شد، در رقه وارد عملیات علیه داعش بشوند. در خصوص این دو عملیات و مسایل مرتبط با آن، نکات زیر حائز اهمیت می‌باشند:

1- در عراق در پرونده، مقابله با داعش، دو نوع اقدام، تجربه شده است، اقدام از نوع آنچه جبهه مقاومت با محوریت «حشد شعبی» در آزادسازی استان‌های بابل، صلاح‌الدین، کرکوک و دیالی انجام داد و اقدام از نوع آنچه با محوریت نیروی هوایی آمریکا در آزادسازی رمادی مرکز استان الانبار انجام شد. عملیات نوع اول عملیاتی بود که بر مبنای شناسایی دقیق محل استقرار داعش انجام می‌شد و همان نقطه زیر آتش قرار می‌گرفت و سپس به آن نقطه هجوم می‌شد و پاکسازی صورت می‌گرفت، در این نوع از عملیات سطح تخریب منازل و... و نیز سطح آسیب‌ انسانی مردم و نیروهای عمل‌کننده، حداقل بود. با این نوع عملیات دستکم چهار استان عراق به طور کامل پاکسازی شد و مردم توانستند به خانه‌های خود بازگردند.
عملیات نوع دوم که در رمادی به اجرا درآمد، عملیات بمباران بسیار سنگین و تبدیل کردن شهر به تل خاک است به گونه‌ای که هیچ جنبنده‌ای در منطقه عملیاتی زنده باقی نمی‌ماند. در این نوع از عملیات تلفات نیروی عمل‌کننده به صفر نزدیک می‌شود و خسارات و تلفات مردمی به 100 درصد می‌رسد. از این رو آمریکایی‌ها بعد از عملیات رمادی نتوانستند روی «شهری آزاد شده» مانور کنند چرا که آبادی باقی نمانده بود.

2- در نتیجه عملیات از نوع اول و از نوع دوم، داعشی‌ها متوجه شدند که قادر به حفظ مناطق تحت اشغالشان در جاهایی که مورد حمله قرار می‌گیرند، نخواهند بود. از این رو در ماه‌های گذشته از یک سو از توان مقاومت داعش تا حد زیادی کاسته شده و از سوی دیگر اختلاف در سطوح فرماندهی افزایش یافته است.
این در حالی است که از زمانی که داعش در محدوده شمال غربی عراق و شمال شرقی سوریه متوقف شد و به یک مرحله ثبات رسید با توجه به فاصله این دو محدوده از پایتخت‌های عراق و سوریه، اولویت برخورد فوری با داعش برای دولت‌های بغداد و دمشق کنار رفت چرا که در واقع در تعبیر نظامی، موضوع از «بحران» به «مشکل» تقلیل یافته بود. در این میان اما، داعش بنا به دلایلی به اولویت آمریکا تبدیل شد! اما چگونه؟

3- حزب دمکرات آمریکا تا انتخابات آبان‌ماه آتی ریاست‌جمهوری فرصت دارد تا از «پیروزی بر داعش» به عنوان یک برگ برنده استفاده کند. در بحث مبارزه با تروریزم این سؤال وجود دارد که خب به فرض آن که پیدایی تروریزم هیچ ربطی به طراحی سیستم اطلاعاتی آمریکا ندارد و به فرض که بقاء این گروه تکفیری هم ارتباطی با پشتیبانی‌های لجستیک آمریکا ندارد، بالاخره شعار مبارزه با تروریزم که یک شعار آمریکایی است، دولت اوباما برای کاهش قدرت تروریزم در عراق و سوریه چه کار کرده است؟ در بحث تروریزم در سوریه و عراق ما با دو جریان بالنسبه قدرتمند و بالنسبه ضعیف‌تر مواجه هستیم.
جریان قدرتمندتر، «جبهه‌النصره» است که در حال حاضر بخش‌هایی از 4 استان حلب، درعا، سویدا و قنیطره و کامل استان ادلب را در اختیار دارد و البته علیرغم تلاش زیاد، نتوانسته این بخش‌ها را به یکدیگر متصل و مرتبط گردانیده و از آن یک منطقه انحصاری پدید آورد. این جریان که البته فقط مربوط به سوریه است از نظر حجم و کیفیت و سطح بومی بسیار برتر از داعش ظاهر شده است.
جبهه النصره دهها گروه فعال را در مناطق مختلف و با نام‌هایی متفاوت- احرارالشام، فتح‌الاسلام، جیش‌الفتح، جیش‌‌الاسلام، فیلق دمشق و...- پدیدآورده و از نظر نوع معاشرت با مردم، به گونه‌ای رفتار کرده که از پشتیبانی نسبی مردمی در این مناطق برخوردار است بنابراین مقابله با چنین گروهی برای آمریکا کارآسانی نیست.
از آن سو یک داعشی وجود دارد که تکثیر نشده همه داعش همین است که در سازمان رسمی آن به چشم می‌خورد، اکثریت نیروهایش غیربومی‌اند و در میان آنان اتباع اروپایی بیش از اتباع آسیایی است البته حدود یک سوم از نیروهای آن بومی هستند که در کادرهای فرماندهی قرار نمی‌گیرند. داعش در عین حال برخلاف جبهه‌ًْالنصره دو نقطه ضعف بزرگ هم دارد؛ وجود صدها عنصر بعثی عراقی در راس داعش این سازمان را به سازمانی لائیک نامبردار کرده است و سیطره رژیم سعودی و ترکیه بر آن.

با این وصف راهکار اوباما برای اثبات نتیجه‌بخش بودن سیاست موسوم به «مهار تروریزم» کاملا مشخص است. آمریکا نباید به جبهه‌ًْالنصره و ده‌ها شاخه آن کاری داشته باشد چرا که به جایی نمی‌رسد پس باید روی داعش و لولاهای آن یعنی بعثی‌ها، دلارهای سعودی و اطلاعات ترکیه متمرکز شود و از طریق «باطن توافق» و «ظاهر عملیات نظامی» نشان دهد که شاخ تروریزم را در سوریه و عراق شکسته است! عملیات این روزهای رقه از این منظر قابل تحلیل و ارزیابی است.
4- براساس آنچه گفته شد حدود دو هفته پیش سفیر عربستان در دیدار با وزیر دفاع عراق قول داد که اگر نیروهای ارتشی و شعبی عراق بپذیرند که به نیروهای داعش آسیب‌ نرسد، از طرف داعش قول می‌دهد که در برابر عملیات ارتش چندان مقاومت نکند.

در این مذاکرات دو طرف توافق کردند که حجم آتش عملیات نیروهای نظامی و شبه نظامی عراق از سه کیلومتر فراتر نرود تا داعش بتواند به مرور مناطق را برای تحویل آماده نماید.
بر این اساس از روز دوشنبه که عملیات نظامی از سه محور غرب، جنوب و شمال به سمت فلوجه آغاز و دست کم 30 روستا آزاد شده است اثر چندانی از مقاومت جدی داعشی‌ها به چشم نمی‌خورد و دقیقا از همین رو حیدرالعبادی اعلام کرده است که نیروهای دولتی طی دو روز آینده بر فلوجه مسلط خواهند شد.

این در حالی است که شهر فلوجه که از مرکز استان یعنی  رمادی بزرگتر است، طی 13 سال گذشته اصلی‌ترین نقطه تجهیز تروریزم بود و ارتش آمریکا علی‌رغم آنکه در همین نقطه چند هزار نفر تلفات داد، به جایی نرسید و ارتش عراق نیز طی بیش از ده عملیات شکست خورد.  حال چطور به حرکت درآمده  و با اطمینان از یکسره شدن کار داعش در فلوجه سخن می‌گوید!

در سوریه نیز موضوع با همین کیفیت و البته با مختصاتی دیگر به اجرا درآمده است کردهای سوریه به رهبری صالح مسلم که جریان ضعیفی هستند و نتوانستند در آزادسازی عین‌العرب یا همان «کوبانی» نقشی به عهده بگیرند، حالا نقش بسیار بزرگتری را به عهده گرفته‌اند!

آزادسازی شهری نسبتا بزرگ و حمله به قلب داعش! کاملا واضح است که در این عملیات اگر پیشروی صورت بگیرد این پیشروی واقعی و برخاسته از عملیات واقعی نظامی نیست عملیاتی که بخشی از یک توافق سیاسی پشت پرده بین داعش و آمریکا حکایت می‌کند و در واقع کردهای عضو pyd در شرایطی حاضر به عملیات علیه مرکزیت داعش شده‌اند که پیش از آن تضمین گرفته‌اند که جنگ واقعی روی ندهد!

5- فراتر از بحث حزب دمکرات آمریکا و انتخابات پیش روی آن، آمریکا در عراق و سوریه به یک سناریو می‌اندیشد؛ «حضور نظامی عملیاتی» در سوریه و عراق به گونه‌ای که از یک بازیگر دور از صحنه به یک بازیگر در صحنه تبدیل شود. پیش از این، آمریکایی‌ها با دولت افغانستان توافق کردند که 16000 نیروی نظامی خود را در حالت آماده در پایگاه‌هایی از جمله «بگرام» نگه دارند.
همین سناریو الان در عراق و سوریه در حال دنبال‌گیری است. آمریکا اگر بتواند در دو منطقه غربی عراق و شرقی سوریه که اکثریت مطلق جمعیتی این دو بخش از اهل سنت هستند، یک پادگان نظامی عملیاتی بزند، می‌تواند با زنجیره کردن این پایگاه‌ها از ترکیه تا هند، سیستم امنیتی مستحکمی را برای خود به وجود آورد و متقابلا وضع امنیتی کشورهای دیگر که در اینجا به طور خاص باید به ایران و روسیه اشاره کرد را تضعیف کند، از بازیگری رو به ضعف به بازیگری دارای موقعیت‌های حساس تبدیل می‌شود اما آیا این همه حرف است؟ نه واقعیت این است که دیگران سکوت نمی‌کنند تا چنین اتفاقی روی دهد. دست‌بسته تصور کردن دیگران اشتباه استراتژیک آمریکا در این پروژه می‌باشد.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد