دفتر رئیس
دولتهای نهم و دهم به ماجرای برداشت 2 میلیارد دلاری واکنش نشان داد.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
دفتر رئیس دولتهای نهم و دهم به ماجرای برداشت 2
میلیارد دلاری واکنش نشان داد.
به گزارش «انتخاب»، متن اطلاعیه روابط عمومی دفتر
رئیس دولتهای نهم و دهم به شرح زیر است:
بسم الله الرحمن الرحیم
مردم عزیز و شریف ایران
ضمن تبریک ایام پر برکت ماه رجب و آرزوی بهره
مندی از خیرات و برکات ماههای پیش رو، به اطلاع می رساند:
قریب سه سال است که مشی دولتمردان فعلی، بر نفی
کامل دولت گذشته و حمله مستمر از رهگذر ایراد صدها تهمت و افترا به مردمیترین دولت
ایران استوار بوده و هر بار به بهانه ای، مسئولیت تمامی ضعفها، ناتوانی ها و شکست
ها در امور جاری کشور را به دولت قبل منتسب می سازند که این امر به روال عادی و
روزمره تبدیل شده است.
این بار نیز اقدام دولت مستبد آمریکا در تصرف
ظالمانه حدود دو میلیارد دلار از منابع و ثروت ملت مظلوم ایران، بهانه جدیدی برای
تهاجم دولتی ها و عناصر سیاسی و رسانهای وابسته به آنها علیه دولت قبل شده
است.
اگرچه ملت رشید و فهیم ایران با اتکاء به هوش
ذاتی خود از مدتها قبل، علت این رفتار غیرمسئولانه دولتمردان و عناصر سیاسی را به
خوبی درک کرده است، لیکن با تاکید مجدد بر ادامه مشی سکوت رئیس دولتهای نهم و دهم و
صرفا برای روشن تر شدن موضوع و ثبت در تاریخ، مواردی را به آگاهی می رساند:
1- دولتمردان غاصب آمریکایی به یک بهانه دروغین
که به سال 1362 مربوط می شود، در سال جاری و در دوره حاکمیت دولت فعلی، 2 میلیارد
دلار از منابع مالی ایران را غارت کردهاند. معلوم نیست چرا و با چه انگیزههای
پیدا و پنهانی، این اقدام ظالمانه آمریکا را به دولتهای نهم و دهم مرتبط می
کنند.
2- مدعی شده اند که مدیران بانک مرکزی در دوره
های قبل بی احتیاطی کرده اند و نباید به مقررات، ضوابط و قوانین بین المللی حاکم بر
مناسبات بانکی در جهان اعتماد می کردند و این اعتماد باعث تصرف اموال ملت درسال
جاری شده است.
باید گفت که اولا دولت آمریکا در نتیجه برخورد
عالمانه و عزتمدار دولتهای نهم و دهم جرات نزدیک شدن و دست اندازی به منابع ملت
ایران را نداشت، بنابراین سئوال این است که آیا غارت صورت گرفته، ناشی از ضعیف نشان
دادن ملت ایران در عرصه بین المللی و در نتیجه تجری دولتمردان آمریکایی طی سالیان
اخیر نیست؟
ثانیا دولتمردان فعلی طی چند روز اخیر و بارها از
غیرقابل اعتماد بودن مدیران آمریکایی و حتی بی اعتمادی به مقررات بین المللی سخن به
میان آورده اند، بنابراین سئوال این است که مدیران ارشد امروز کشور چرا به صرف
اقوال شفاهی وزیر امور خارجه آمریکا، انواع و اقسام وعده های اقتصادی و امثال آن را
به ملت ایران میدهند؟ چگونه است که هر نوع تحرک و پیشرفت داخلی را منوط به توافق
با طرف آمریکایی معرفی کرده و امور کشور را با گره زدن به وعدههای آمریکایی، معطل
نگاه داشتهاند؟
3- غارت دو میلیارد دلار از منابع مالی ایران،
دقیقا در زمان حضور وزیر امور خارجه در آمریکا و ملاقاتهای خصوصی و محرمانه طولانی
و مکرر ایشان با همتای آمریکایی او روی داده است. آیا این حادثه هیچ رابطه ای با
ملاقات و موضوعات مطروحه در این مذاکرات ندارد؟ آیا این امر ادامه سناریوی تحقیر
دولت و ملت ایران نیست؟
4- اگر ادعای اینان که می گویند نباید به اقوال
دولتمردان آمریکایی و حتی مقررات و قوانین بین المللی اعتماد کرد، راست باشد، چگونه
است که با قول و قرارهای مبهم و نیم بند و بدون تضمین وزیر خارجه و رئیس جمهور
آمریکا، حقوق هسته ای ایران و تاسیسات آن به ارزش تقریبی سی میلیارد دلار، از رده
خارج، برخی نابود و بخشی نیز معطل گذاشته شده است؟
5- دولتمردان کنونی طی سه سال اخیر بر ضرورت
زدودن بی اعتمادی ها و اعتماد کردن به برخی گفته ها یا نامه های دولتمردان آمریکایی
تاکید داشته اند تا آنجا که حتی تصریحات بخش های مهمی از حاکمیت آمریکا مبنی بر بی
پشتوانه بودن و ناپایداری توافقات و وعده های داده شده نیز نادیده انگاشته شده و
دولتمردان ایران بر رویه خود مبنی بر اعتماد به قولهای آمریکایی پافشاری کرده اند،
سئوال این است که این رفتار و مشی و منش دولتمردان کنونی آیا متاثر از ناآگاهی نسبت
به ماهیت سلطه طلبانه سردمداران دولت آمریکاست یا آنکه شاهد انجام بازی حساب شده ای
در یک سناریوی از پیش تعیین شده هستیم؟
6- با شعار اعتماد به دولتمردان آمریکایی و تاکید
خارج از عرف براقوال و توافقات آنان و در نتیجه تضعیف موضع ملت ایران در عرصه بین
المللی طی سه سال گذشته، قیمت ثروت با ارزش ملت ایران یعنی نفت از حدود 105 دلار به
حدود 35 دلار کاهش یافته است و اگر همین روند ادامه یابد، روزانه تقریبا 150 میلیون
دلار (حدود 500 میلیارد تومان) و سالانه تقریبا 55 میلیارد دلار (190 هزار میلیارد
تومان) از جیب ملت ایران به جیب عمدتا طرفهای مذاکره یا متحدین آنها سرازیر می
شود.
انتظار عمومی این است که مسئولان مربوطه با پرهیز
از فرافکنی و متهم کردن بی منطق دیگران، مسئولیت خویش را در امور جاری کشور بپذیرند
و به دنبال اصلاح روند کنونی و ایجاد همدلی و بسیج عمومی برای استیفای حقوق ملت
ایران باشند.
از خداوند متعال برای همگان توفیق خدمت به ملت و
اعتلای ایران همیشه سرفراز را خواستاریم.
روابط عمومی دفتر رییس دولتهای نهم و دهم
نشست های
عربستان_آمریکا به این معنا نیست که ریاض همچون دوره های قبل، به تمام درخواست های
آمریکا جواب مثبت می دهد.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
سرویس بین
الملل «انتخاب»؛ القدس العربی نوشت: کسی که گزارش های روزنامه های عربستان
در مورد نتیجه اجلاس سران آمریکا- خلیج فارس را ببیند، متوجه رضایت نسبی عربستان از
آن نشست می شود. باراک اوباما توانست به اعراب خلیج فارس در مورد سیاست های آمریکا
در منطقه اطمینان خاطر دهد.
به گزارش سرویس بین الملل «انتخاب»؛ این روزنامه
عرب زبان آورده است: یک دیپلمات سعودی در ریاض گفت: "کسی که بیانیه نشست کشورهای
حوزه خلیج فارس و ایالات متحده که در روز پنجشنبه قرائت شد را مشاهده کند، رضایت
شورای همکاری خلیج فارس از را در آن متوجه خواهد شد.".
وی افزود: ملک سلمان در دیدار با اوباما به صراحت
مشکلات روابط دوجانبه و بخصوص نگرانی ها از حمایت واشنگتن از تهران را منتقل
کرد."
با وجود استقبال سرد از باراک اوباما به هنگام
ورود به پایتخت عربستان، ولی سعودی ها، قراردادهایی را که با اشتون کارتر وزیر دفاع
آمریکا به امضا رساندند، رضایت بخش توصیف کردند. در این جلسه بر روی تقویت قابلیت
های نظامی خلیج فارس نه تنها از جهت سلاح، بلکه از جهت آموزش و تسریع در فروش موشک
های ضد بالستیک که ایران بوسیله آن منطقه را تهدید می کند(!)، توافق شد.
یک دیپلمات آمریکایی به "القدس العربی" گفت:
"اهمیت دیدار اوباما و پادشاه عربستان و رهبران کشورهای حوزه خلیج فارس در کمک به
رفع سوء تفاهم هایی که گه گاه در راه روابط تاریخی بین آن ها بوجود می آید، است".
وی افزود: نشست های عربستان_آمریکا به این معنا
نیست که ریاض همچون دوره های قبل، به تمام درخواست های آمریکا جواب مثبت می دهد.
این دیپلمات اضافه کرد: عربستان، پیشنهاد و طرح
ابتکاری اوباما برای گفتگو با ایران در مورد یمن، سوریه و عراق و نقش تهران در
امنیت منطقه خلیج فارس را رد کرد.
علی
لاریجانی، رئیس مجلس ایران، از گذشته طرفدار روابط بهتر با روسیه بوده است و نباید
تعجب کرد وقتی در مصاحبه آخرش با تاس روسیه از تمایل ایران به شرق و اول از همه به
روسیه گفت و آن را انتخاب استراتژیک ایران عنوان کرد.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
سرویس بین
الملل «انتخاب»؛ گاردین نوشت: علی لاریجانی، رئیس مجلس ایران، از گذشته
طرفدار روابط بهتر با روسیه بوده است و نباید تعجب کرد وقتی در مصاحبه آخرش با تاس
روسیه از تمایل ایران به شرق و اول از همه به روسیه گفت و آن را انتخاب استراتژیک
ایران عنوان کرد.
به گزارش سرویس بین الملل «انتخاب»؛ این نشریه
انگلیسی در ادامه آورده است: اما به دلیل تغییرات شرایط منطقه، رابطه ایران با همه
قدرت های بین المللی تنوع بیشتری یافته است. توافق هسته ای جولای گذشته با قدرت های
جهان، از جمله آمریکا، صفحات دیپلماتیک بسیاری را در روابط ایجاد کرده که چندان
معین نیست. متحدان همیشگی و دشمنان قسم خورده بسیار محدودند.
برای ایران، روسیه متحد استراتژیکی در حمایت از
رئیس جمهور سوریه بشار اسد است، و روسیه هم شریک بالقوه ای در شکل دادن به بازار
جهانی گاز با همکاری ایران است، چنان که هر دو بزرگترین ذخایر آن را در اختیار
دارند. اما همچنان اختلافات مهمی میان مسکو و تهران وجود دارد.
هرچند روسیه قرارداد ساخت نیروگاه انرژی هسته ای
ایران در بوشهر را امضا و در اجرای آن همکاری کرد، و گفتگوهایی برای ساخت 8 نیروگاه
دیگر در جریان است، روسیه نه مانع ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت در سال 2006
شد و نه از تحریم های پس از آن جلوگیری کرد.
در سال 2005 لاریجانی دو سال ریاستش بر شورای
امنیت ملی را آغاز کرد، و سفر به مسکو را در دستورکار خود قرار داد زیرا معتقد بود
می تواند مانع ارجاع پرونده و تحریم های سازمان ملل شود.
در ژانویه 2006، زمانی که چشم انداز ارجاع به
شورای امنیت پیدا شد، لاریجانی در مصاحبه ای با العالم گفت ایران در حال بررسی هایی
با مسکو برای غنی سازی اورانیوم در خاک روسیه است.
او با اظهار نارضایتی از توجه کشورهای غربی بر
سندی که گفته شده از شبکه یک دانشمند تبهکار پاکستانی، عبدالقدیر خان آمده و طراحی
یک سلاح را نشان می دهد گفت: اگر می توانید هرکسی در دنیا را پیدا کنید که بتواند
با یک صفحه و نیم بمب بسازد سر تا پایش را طلا می گیریم.
اما ذکاوت لاریجانی گردش به مسکو را موفقیت آمیز
نکرد. یک دهه بعد، در پی توافق هسته ای ژنو همکاری های نزدیکتری میان ایران و روسیه
برقرار شده و حالا مسکو می گوید سامانه های دفاع موشکی اس 300 را که معتقد بود با
تحریم های سازمان ملل مقدور نمی شد، بالاخره به ایران می دهد. شرکت های روسی بی
صبرانه منتظر بردن مناقصه های همکاری در ایران هستند.
تهران و مسکو در سوریه هم در یک جبهه در کنار
بشار هستند؛ مشاوران ایرانی از سپاه به همراه جنگنده های روسیه و تعداد محدودی از
سربازان روسی در حال جنگ با داعش هستند. اما حتی در سوریه هم تفاوت های ظریفی میان
منافع ایران و روسیه است – یکی از مهمترین آن ها در رابطه نزدیک مسکو با اسرائیل
ریشه دارد، رژیمی که تهران می گوید هیچ وقت به رسمیت نمی شناسد.
زمانی که روسیه در ماه سپتامبر شروع به بمباران
گروه های شورشی مخالف اسد کرد، خطر تقابل با اسرائیل را برایش ایجاد شد، زیرا
اسرائیل اهدافی در آن سوی خط نبرد را نشانه رفته بود، زیرا نگران اتحاد اسد با حزب
الله بود.
یوسی آلفر، تحلیلگر و عضو فعال موساد گفت همکاری
میان روسیه و اسرائیل در سوریه با موفقیت همراه بوده و پیشرفت استراتژیک مهمی در
خاورمیانه ایجاد کرده است.
او می گوید: وقتی نیروی هوایی روسیه در ساحل
علویه سوریه مستقر شد، اولین رهبر خارجی که به سوریه ، و به سرعت به دیدار پوتین
رفت نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل بود. نتانیاهو به پوتین می گوید، «باشد، ما
نیروهای نظامی خود را باهم تنظیم می کنیم. شما بمباران خود را بکنید، ما هم برای
جلوگیری از انتقال سلاح به حزب الله بمباران می کنیم.»
مسئله ای که می توانست در روابط روسیه و اسرائیل
تنش ایجاد کند، پرواز جنگنده های روسی بر منطقه تحت اختیار اسرائیل، جولان بود –
اما هر دو طرف آماده بودند قدم های لازم را بردارند تا مانع از تکرار حوادثی مانند
ساقط شدن جنگنده روسی توسط ترکیه شوند.
آلپر می گوید: ما به جنگنده های سوری که بر فراز
جولان پرواز کرده اند شلیک کرده ایم، اما به روسی ها نه.
آلپر اضافه می کند هماهنگی ها بسیار موثر بوده
است، و باید در نظر داشته باشیم که زمان واکنش به چنان حوادثی می تواند تنها چند
ثانیه باشد.
او همچنین گفت: هیچ وقت این سطح همکاری استراتژیک
با همسایگان عرب نداشته ایم – با مصر بر سر غزه و سینا؛ با اردن درباره سوریه و
عراق؛ با عربستان در برابر ایران و داعش. آن ها تاکیدی بر مساله فلسطینی ها ندارد،
که باعث می شود این مساله اهمیت کمتری پیدا کند.
نویسنده: گرت اسمیت