سلام خوزستان

انتشار اخبار سیاسی- اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خوزستان

سلام خوزستان

انتشار اخبار سیاسی- اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خوزستان

اخبار سیاسی روز

بن‌سلمان: عربستان تا ۲۰۱۷ ورشکسته خواهد شد

محمد بن سلمان جانشین ولیعهد عربستان اعلام کرد که اگر سیاست های اقتصادی در این کشور به سرعت به اجرا درنیاید این کشور در اوایل سال ۲۰۱۷ به طور کامل ورشکسته خواهد شد.
به گزارش مشرق به نقل از شبکه روسیاالیوم، محمد بن سلمان جانشین ولیعهد عربستان گفت: عربستان در اوایل سال ۲۰۱۷ در صورتی که سیاست های خود را تغییر ندهد ورشکست خواهد شد.
وی افزود: طرح اقتصادی که قرار است در ۲۵ آوریل جاری ارائه شود بر تبدیل عربستان از کشور متکی به درآمدهای نفتی به کشوری که اقتصادش را بر پایه سرمایه گذاری های غیر نفتی قرار خواهد داد تکیه دارد.کارگروه اقتصادی اعلام کرده اند که عربستان در شرایط تنگنا به ورشکستگی کامل اگر سیاست های اقتصادی خود را تغییر ندهد می رسد.
بن سلمان از اقداماتی که در این زمینه انجام داده است از جمله مالیات بر ارزش افزوده و دیگر اقدامات خبر داد و اعلام کرد: اقدامات زیادی برای مقابله انجام داده ایم از جمله بودجه را تا ۲۵ درصد کاهش داده ایم و مالیات بر ارزش افزوده را بالا برده ایم و همین نقش مهمی در کاهش میزان به هدر رفتن ذخایر پولی عربستان که نیمه اول ۲۰۱۵ به سی میلیارد دلار در ماه رسید نقش داشته است.وی درباره حقوق زنان نیز گفت: زنان در اسلام حقوقی دارند که هنوز به آن نرسیده اند.
منبع: مهر
آل سعود: داعش دست پرورده ماست
ران پال، سیاستمدار پیشین آمریکایی، در برنامه‌ای در یوتیوب، به بررسی و تحلیل اعتراف رژیم آل سعود به تشکیل گروه تروریستی داعش و حمایت دولت آمریکا از آن پرداخت.
 به گزارش مشرق به نقل از رویترز، پایگاه اینترنتی رسانه‌های نوشتاری آمریکا در روزهای کنونی گزارشی را سر خط اخبار خود قرار داده‌اند که از اذعان دیرهنگام رژیم آل سعود به پرورش فرزندی نامشروع با نام (گروه تکفیری صهیونیستی) داعش در دامان سازمان جاسوسی آمریکا سیا حکایت دارد.
با یک جستجوی ساده در اینترنت، گزارشی را می‌توان دید که سرخط ده‌ها پایگاه اینترنتی مشهور و ضد جنگ شده است. در این سر خط می‌خوانید: «رژیم آل سعود اعتراف کرد: داعش دست پرورده ماست.... سازمان سیا هم در جریان است.»
حالا رونالد ارنست پال، مشهور به ران پال نویسنده، فیزیکدان و سیاستمدار پیشین آمریکایی که نمایندگی کنگرهٔ آمریکا را نیز در کارنامهٔ خود دارد در شبکه تصویری خود در یوتیوب با نام «لیبرتی ریپورت،» این اذعان رژیم آل سعود را بهانه قرار داده و در گفتگو با دانییل مک آدامز، مدیر اجرایی موسسه ران پال، به بررسی چرایی اذعان دیر هنگام سعودی‌ها می‌پردازد.
ران پال می‌گوید: «گزارش اعتراف سعودی‌ها را نخست روزنامه فایننشال تایمز در داستانی دربارهٔ جان کری، وزیر خارجه آمریکا، منتشر کرده و همین داستان را با سرخط «سعودی‌ها به کری گفتند داعش دست پرورده ماست و سیا هم اطلاع دارد» دیگر پایگاه‌های اینترنتی بار‌ها و بار‌ها بازنشر کرده‌اند.»
به گفتهٔ ران پال، اعتراف سعودی‌ها لزوما شوک آور نیست. عربستان سعودی به جان کری می‌گوید این ما بودیم که داعش را خلق کردیم؛ اما پرسشی که در اینجا مطرح می‌شود زمان انتشار این گزارش است که با جر و بحث‌ها بر سر انتشار گزارشی درباره نقش عربستان در حملات یازدهم سپتامبر ۲۰۰۱ همزمان شده و ۲۸ صفحه‌ای که از آن گزارش حذف شده است، جای شک و تردیدی درباره دست داشتن عربستان در آن اقدام تروریستی باقی نمی‌گذارد.
اکنون نیز آل سعود اعتراف می‌کند داعش دست پروردهٔ آنان است و این کار را نمی‌توانسته بدون اطلاع سازمان جاسوسی آمریکا سیا اجرایی کند. سیا و پنتاگون (وزارت دفاع آمریکا) از‌‌ همان نخست ساز برکناری اسد (بشار اسد، رئیس جمهور سوریه) را از قدرت کوک کردند و برای این کار به داعش نیاز داشتند. 
 دانییل مک آدامز ضمن تایید دیدگاه‌های ران پال تاکید کرد: «در روزهای گذشته خیلی درباره سعودی‌ها بررسی و کندوکاو کردیم، زیرا به باور من این موضوع از اهمیت بسزایی برخوردار است. در نگاه نخست به سر خط این گزارش، همه خوانندگان عربستان سعودی را پشت پردهٔ این داستان می‌دانند اما باید به تصویری بسیار عمقی‌تر که در پس آن قرار دارد توجه کرد. این قصه ریشه در سیاست مداخله‌جویانه و پیامدهای ناخواسته دارد، زیرا این درست است که سعودی‌ها داعش را ایجاد و تامین مالی کردند اما آمریکا بود که شرایط لازم را فراهم آورد تا داعش و القاعده در صحنه جهانی بروز و نمود پیدا کنند. این موضوع ریشه در سیاست مداخله جویانهٔ آمریکا در منطقهٔ خاورمیانه دارد که در پس از دههٔ ۱۹۹۰ ابتدا در عراق آغاز شد و نیز بهار عربی که دست پرورده آمریکا بود تا اهداف سیاست خارجی این کشور را تامین کند. این اقدام‌های آمریکا سبب شد سعودی‌ها واکنش نشان بدهند و خود وارد صحنه شوند.» ران پال مدعی شد: می‌توان گفت واکنش سعودی‌ها منطقی بود چرا که آمریکا دولتی را در عراق بر سر کار آورد که خیلی عملکرد درخشانی نداشت و بخش گسترده‌ای از این کشور در واقع به سمت ایران متمایل شده است. درضمن سعودی‌ها هنوز از امضای توافق هسته‌ای با ایران و بیرون آمدن این کشور از انزوا ناخشنود هستند لذا از دیدگاه آنان چنین چیزی قابل پیش بینی و منطقی به شمار می‌آید.
وی افزود: از سوی دیگر رئیس جمهور آمریکا چند روز آشکارا نسبت به تصویب قانونی در کنگره که رژیم عربستان را به دخالت در حملات یازدهم سپتامبر ۲۰۰۱ متهم می‌کرد هشدار داد و در عوض پیشنهاد کرد با دیپلماسی مسائل مورد مناقشه را حل و فصل می‌کنیم. اما رفتن اوباما به ریاض در این شرایط نشان از موضوع ناشناخته دارد.
دانییل مک آدامز گفت گمانه زنی‌هایی هست مبنی بر اینکه نام سازمان سیا در آن ۲۸ صفحهٔ حذف شده از گزارش یازدهم سپتامبر هم مستقیم و هم غیر مستقیم آورده شده است البته خیلی نمی‌توان بر این گمانه زنی‌ها تکیه کرد، زیرا در ‌‌نهایت این موارد آشکار می‌شود و اگر چنین چیزی در میان نباشد دیگر نمی‌توان پاسخگو بود. شما درباره یازدهم سپتامبر سخن می‌گویید اما من به خیلی پیش‌تر به دهه ۱۹۷۰ بازمی گردم هنگامی که شوروی (سابق) به افغانستان حمله کرد. سپس آمریکا دخالت کرد و جبهه «مجاهدین» را در برابر شوروی بنا نهاد. آن اقدام بر اساس طرح برژینسکی صورت گرفت که در بازی شطرنج خود قصد داشت شوروری را با این مداخله از میدان به در کند و طرح وی سرمنشا همه این مسائل است.»
ران پال در ادامه افزود: «در آن هنگام فقط مجاهدین را براه انداختیم بدون آنکه بدانیم چه پیامدهایی را مشاهده خواهیم کرد و نمی‌دانستیم که شر مجاهدین دامن خودمان را می‌گیرد. این پرسشی خنده دار است که باید از برژینسکی پرسید.»
مک آدامز وارد گفتگو شد و افزود: «بعد‌ها در گفتگویی با برژینسکی از او پرسیدند آیا متاسف نیستی؟ وی در پاسخ گفت برای چه متاسف باشم. آن تصمیم در پاسخ به شرایط وقت گرفته شد. چیزی که مهم است همین طالبان بود که ارتش شوروی را شکست داد. وی ایده شکل گیری بنیادگرایی اسلامی را نیز بی‌پایه و اساس خواند.»
پال اضافه کرد، همین طالبان بود که بعد‌ها با استفاده از پول عربستان سعودی تدریس وهابی‌گری را در مکتب خانه‌های آلبانی و بوسنی آغاز کردند و نسل تازه‌ای از افراط گرایان را پرورش دادند. افرادی که بعد‌ها با مداخلهٔ نظامی آمریکا در بالکان به شدت مقاومت کردند و نسل آنان امروز در لباس داعش وارد کارزار می‌شود.
مک آدامز با دیگر با اشاره به سیاست مداخله نظامی آمریکا به مورد عراق و فروپاشی ارتش بعثی این کشور اشاره کرد و گفت به همین علت است که در میان تروریست‌هایی که در این کشور می‌جنگند نظامیانی بسیار آموزش دیده و منظم به چشم می‌خورد که وظیفه سازماندهی جوانان را بر عهده داشته‌اند. این نظامی‌ها‌‌ همان افسران ارتش بعثی عراق هستند. این‌ها همه در نتیجه حماقت آمریکا و نابود کردن ساختار اجتماعی عراق اتفاق افتاد.
ران پال با اشاره به ادعای رودی جولیانی، شهردار پیشین نیویورک درباره ۲۸ صفحه‌ای که از گزارش یازدهم سپتامبر حذف شده و وی مدعی شده شاید اتباع عربستان در آن اقدام‌های تروریستی نقشی داشته باشند، اما دولت عربستان نمی‌تواند چنین کاری کرده باشد، گفت: باید به جولیانی گوشزد کرد یکی از دیپلمات‌های عربستان که هم اکنون در زندان به سر می‌برد قرار بود در روز حادثه پرواز کند اما پروازش لغو شد.  
سعودی‌ها در گفتگو با جان کری تاکید کرده‌اند به علت مداخله آمریکا در خاورمیانه بود که ما نخست القاعده و سپس داعش را پایه گذاری کردیم. حمله آمریکا به عراق، کفهٔ تعادل را به نفع ایران تغییر داد و باید اقدام‌هایی برای مقابله صورت می‌گرفت. این موضوع تازه‌ای نیست. سازمان سیا مجاهدین را در افغانستان و برای مقابله با تهاجم شوروی در سال ۱۹۷۹ ایجاد و از آن حمایت کرد. و همین سازمان سیا دست کم از طرح آل سعود برای مقابله با قدرت گرفتن ایران در منطقه و خلاء و ابهامی که پس از آغاز بهار عربی در سال ۲۰۱۱ به سرکردگی آمریکا ایجاد شد آگاه بود. درسی که باید گرفت این است که سیاست مداخله جویی پیامدهایی بدنبال دارد که برخی پیش بینی شده و برخی پیش بینی نشده است. طراحان اصلی در اقدام برای برقراری نظم در دنیا فقط به هرج و مرج دامن زده‌اند.
رابطه ایران و آمریکا بعد از اوباما چه خواهد شد؟
حتی یک دولت جمهوری‌خواه نیز راه‌های ارتباطی ایجاد شده با ایران را حفظ خواهد کرد. برقراری کانال‌های ارتباطی با ایران سودبخش بوده است و دلیلی وجود ندارد که از بین برود.
دیپلماسی ایرانی: بازگشت جان کری از ریاض به نیویورک برای دیدار مجدد با همتای ایرانی خود، بار دیگر این سوال را مطرح کرده است که کانال های ارتباطی کاربردی که طی یکی دو سال اخیر میان آمریکا و ایران ایجاد شده، در دوره رئیس جمهور بعدی آمریکا چگونه ادامه پیدا خواهد کرد؟ کانال های ارتباطی دو جانبه ای که طی سه سال مذاکره پیاپی میان ایران و آمریکا شکل گرفته شامل ارتباط مستقیم جان کری و محمد جواد ظریف، ارنست مونیز و علی اکبر صالحی و برای اولین بار در هفته گذشته میان ولی الله سیف و جک لو وزیر خزانه داری آمریکا است.
این ارتباطات همچنین میان مشاوران، معاونین و کارشناسان نیز شکل گرفته است. اگرچه رابطه دو جانبه میان مقامات آمریکایی و ایرانی طی چند سال اخیر گسترش یافته و تابوی آن شکسته شده، اما هنوز راه زیادی تا نهادینه سازی روابط دیپلماتیک دو کشور وجود دارد. روابط دیپلماتیک دو جانبه در سال 1979 و به دنبال بحران گروگانگیری پایان یافت. افزون بر این، اوباما اگرچه پرچم دار عادی سازی روابط کشورش با میانمار و کوبا بود، اما پیشتر اعلام کرد که عادی سازی روابط با ایران در افق کوتاه مدت وجود ندارد. از سوی رهبری ایران نیز عادی سازی روابط با آمریکا خارج از دستور کار است.
به گفته بن رودز، مشاور امنیت ملی رئیس جمهوری آمریکا در امر ارتباطات استراتژیک، اوباما در ریاض به خبرنگاران گفت که همواره اعلام کرده که حاضراست با رهبر ایران، در صورتی که این اقدام را در پیشرفت موضوعات موثر بداند، گفتگو کند. رودز به تماس تلفنی اوباما با رئیس جمهور ایران نیز اشاره کرد. رودز در سخنان خود اعلام کرد که در واقع تمایل به ارتباط دو جانبه در این سطح، از سوی طرف ایرانی وجود ندارد و آنها تنها به کانال ارتباط دو وزیر خارجه بسنده می کنند. 
توصیف مقامات آمریکایی از ارتباط با ایران اقدام متوازن و تدوام همکاری با ایران حول موضوع اجرای برجام و بعضا برخی از موضوعات منطقه ای مانند بحران در سوریه و یمن است. در عین حال آمریکا تلاش می کند تا اقدامات تنش زای ایران در منطقه را کنترل کند. به گفته یک مقام آمریکایی که خواست نامش فاش نشود، کانال های ارتباطی میان ایران و آمریکا در نتیجه توافق هسته ای ایجاد شده و مواردی مثل آزادی سربازان نیروی دریایی آمریکا که وارد آب های سرزمینی ایران شده بودند، از نتایج این ارتباطات بود. در مورد گفتگوهای آمریکا با ایران بر سر موضوعات منطقه ای نیز می توان به حضور ایران در مذاکرات سوریه در کنار عربستان، روسیه و آمریکا اشاره کرد. در مورد یمن، افغانستان و عراق نیز گفتگوهایی در جریان است، اگرچه ایران سعی می کند به خاطر ملاحظات سیاست داخلی و در پیش رو داشتن دور دوم انتخابات مجلس، بیش از اندازه خود را در این موضوعات درگیر نکند. به گفته بن رودز، آمریکا هر جایی که احساس کند فرصت پیشرفت وجود دارد، با ایرانیان وارد گفتگو خواهد شد و عمده این گفتگوها که صرفا محدود به موضوع هسته ای نخواهد شد، از سوی جان کری و ظریف صورت خواهد گرفت.
با وجود سخنان رودز در مورد افزایش رایزنی ها با ایران در آینده در خصوص مسائل منطقه ای و با وجود همه اختلاف نظرها در خصوص مسائل منطقه ای، دولت اوباما در حال نزدیک شدن به پایان کار خود است و حفظ این سطح از روابط در دوره رئیس جمهور بعدی محل سوال است. به گفته ریچارد نفیو، عضو سابق تیم مذاکره کننده با ایران، هم اکنون که تابوی رابطه ایران و آمریکا شکسته شده است، انتظار می رود که این کانال های ارتباطی در دولت بعدی نیز ادامه پیدا کند. به گفته وی «حتی یک دولت جمهوری خواه نیز این راه های ارتباطی را حفظ خواهد کرد.

برقراری کانال های ارتباطی با ایران سودبخش بوده است و دلیلی وجود ندارد که از بین برود.» با این حال قدرت و کارایی این کانال های ارتباطی و استفاده از آن برای بحث و گفتگو پیرامون مسائلی ورای توافق هسته ای، به شکل قابل توجهی بستگی به وزیر خارجه بعدی آمریکا و معاونین وی دارد.
به گفته علی واعظ، اجرای توافق هسته ای می تواند هسته اصلی گفتگوهای ایران و آمریکا را در دوره رئیس جمهور بعدی آمریکا شکل دهد. به گفته این کارشناس مسائل ایران در گروه بحران بین المللی، برجام بهترین وسیله برای نهادینه کردن ارتباطات ایران و آمریکاست. هر دو طرف نمایندگانی به عنوان هماهنگ کننده از نزدیک اجرای تعهدات برجام را رصد می کنند و به طور منظم در جلسات مشترک یکدیگر را ملاقات می کنند. اما گری سیک معتقد است که بعید به نظر می رسد که دولت بعدی آمریکا خواهان گسترش روابط دو جانبه در ورای برجام و ملزومات آن باشد. 
این استاد دانشگاه کالیفرنیا می گوید: «بعید می دانم که کلینتون زیر توافق هسته ای با ایران بزند، اما در آن اشتیاقی برای تعمیق روابط دو جانبه ایران و آمریکا نمی بینم. به نظر من وی به اهمیت ارتباط با ایران آگاه است و در اطراف وی نیز کسانی مثل وندی شرمن و جک سولیوان هستند که خود به نوعی جزئی از این کانال های ارتباطی بوده اند. اما میان حفظ بنیان های برجام و بهره مند شدن از آن برای رسیدن به دیگر اهداف تفاوت وجود دارد. اوباما حاضر بود سرمایه زیادی به پای گسترش روابط بگذارد، اما بعید است که هیلاری کلینتون چنین کاری کند.»
به گفته سوزان مالونی، آنچه می تواند تداوم روابط را تضمین کند و به مراتب نقشی مهم تر از جایگزین های اوباما و کری خواهد داشت، وزیر امور خارجه ایران و ارتباطات سیاسی اوست که طی این سال ها به تدریج در جامعه سیاستگزاران آمریکا ایجاد کرده است. به گفته مالونی ارتباطات وزیر امور خارجه ایران در واشنگتن به سال ها قبل باز می گردد و وزیر امور خارجه بعدی آمریکا نیز به احتمال زیاد از دایره ارتباطات محمد جواد ظریف بیرون نخواهد بود.
آیا طرح خاورمیانه بزرگ موفق می شود؟
کردها تنها گروه قومی هستند که در 4 کشور ایران، عراق، ترکیه و سوریه پراکنده هستند و البته هیچ گاه دولت مستقلی نداشته اند.
چرا اسرائیل برای تشکیل کردستان بزرگ تلاش می کند؟

سرویس بین الملل فردا؛ مسعود صدرمحمدی: سالها پیش روزی در حال کنجکاوی در کتابخانه مدرسه مان به کتابی چاپ مصر با موضوع فلسطین برخوردم. کتاب چاپ دهه 70 میلادی بود و به مسائل مختلف در مورد آینده سیاسی و راه حل مساله فلسطین می پرداخت. کتاب را که برداشتم در صفحه تقدیم آن نوشته شده بود: این کتاب را تقدیم می کنم به ملت های عرب؛ به آنان که کتاب نمی خوانند! (الذین هم لایقرئون) این عبارت ها برایم بسیار جالب بود و نتوانستم به منظور نویسنده پی ببرم. صفحه را که برگرداندم با بریده ای از یک روزنامه آمریکایی مواجه شدم. وزیر دفاع اسرائیل در مصاحبه با خبرنگار آمریکایی طرح های تل آویو برای آینده فلسطین را کامل تشریح کرده بود. خبرنگار که از تشریح با جزئیات کامل متعجب شده بود می پرسد: شما نمی ترسید که فلسطینی ها این مصاحبه را بخوانند و به اهداف شما پی ببرند. وزیر اسرائیلی در پاسخ می گوید: نگران نباشید، اعراب چیزی نمی خوانند!
این حادثه و نیشخندی که از ورای دهها سال بر لب وزیر اسرائیلی می توانستم ببینم مرا سخت تحت تاثیر قرار داد و هنوز هم برخی اوقات بی هیچ مناسبتی در ذهنم حاضر می شود و بارها به دوستان دور و نزدیکم بدون هیچ دلیلی در وسط صحبت ها این خاطره را تعریف کرده ام. اما آن چه که تعجب مرا و انفعالم را بیشتر می کند تداوم این وضعیت «لا یقرئون» در میان ما است. (اگرچه وزیر اسرائیلی عرب ها را گفته بود اما همه ملتهای آسیایی چنین وضعیتی دارند؛ از جمله ما!) 
حوادث بسیار بزرگی در کنار گوشمان در حال وقوع است و ما هیچ واکنشی در قبال این حوادث که تاثیر مستقیم خود بر زندگی ما و فرزندان و آیندگان را خواهد گذاشت نشان نمی دهیم. حادثه ای که میخواهم به آن بپردازم مساله تشکیل دولتی جدید در منطقه است با نام دولت کردی که من فعلا در این نوشته با وجود علم به این که این پروژه محدود به عراق نیست اما از آن با نام «بارزانیستان» یاد خواهم کرد....

وعده تشکیل دولت کردی

سال 1992 (یعنی 24 سال پیش) مرحوم نجم الدین اربکان در مجلس ترکیه سخنرانی کرد و به نقل از یک سرهنگ آمریکایی خبر تشکیل دولت کردستان را داد. او به نقل از مصاحبه سرهنگ آمریکایی با یک روزنامه نگار ترکیه ای می گوید: آن مسئول آمریکایی با دست خود بر روی نقشه نشان میدهد که در این مناطق دولت کردی تشکیل خواهد شد. صدام سقوط خواهد کرد و خلا قدرت در منطقه ایجاد خواهد شد و در این وضعیت کردها با تشکیل دولتی مستقل این خلا را تامین خواهند کرد و حتی شاید از ترکیه هم خاک بخواهند. وقتی به سرهنگ آمریکایی گفته می شود «ترکیه قطعا با این مساله همراهی نخواهد کرد» وی در پاسخ میگوید «پس در این صورت مجبور به جنگ با یکدیگر خواهید شد».

چرا اسرائیل برای تشکیل کردستان بزرگ تلاش می کند؟

خبرنگار ترکیه ای در ادامه میگوید «اما ترکیه دارای ارتش منطم و قدرتمندی است، از طرف دیگر سوریه و ایران هم در برابر این مساله خواهند ایستاد. چطور احتمال می دهید که کردها در برابر این مخالفان مقاومت کنند؟»

سرهنگ آمریکایی نیز این گونه جواب میدهد: «در آینده ای نزدیک کردهای عراق دارای مقدار زیادی سلاح خواهند بود، سلاح هایی که از صدام باقی خواهد ماند به دست آنها خواهد افتاد. حتی شاید سلاح هایی پیشرفته تر از سلاح های ارتش شما داشته باشند. آنها هواپیما، هلی کوپتر، تانک، مسلسل و فرودگاه های مخصوص خود را خواهند داشت. »
وقتی مرحوم اربکان این سخنرانی را میکرد کسی انتظار تحقق آن را نداشت، کسی نمی توانست تصور کند که کردهای عراق دارای پیشرفته ترین سلاح های جهان باشند، کسی نمی توانست تصور کند که اربیل یکی از آبادترین شهرهای منطقه بشود، حتی کسی تصور نمی کرد ویزایی که برای زیارت کربلا میگیریم علاوه بر زبان عربی به کردی هم نوشته شده باشد. اما امروز همه این پیش بینی ها اتفاق افتاده است و نکته جالبتر آنکه در راه تحقق این مساله خیلی از ماها بدون آن که بدانیم به آن یاری رسان هم بوده ایم. چون ما کتاب نمی خوانیم!

کردها تنها گروه قومی هستند که در 4 کشور ایران، عراق، ترکیه و سوریه پراکنده هستند و البته هیچ گاه دولت مستقلی نداشته اند. در دهه های گذشته کردها در این چهار کشور سرنوشت های متفاوتی را پشت سر گذاشتند. کردهای ترکیه چه طیف چپ شان (پ.ک.ک) و چه طیف اسلامگرایشان (حزب الله کردستان) رو به درگیری مسلحانه آوردند، کردستان ایران ابتدا ناآرام شد اما بعد تمکین به قدرت مرکزی را در پیش گرفت، کردهای سوریه نیز اگرچه دوره ای ناآرام را سپری کردند اما غرش های اسد کار خود را کرد و چندین دهه بود که بی هیچ حاشیه ای زندگی می کردند و کردهای عراق نیز مانند شیعیان این کشور و بسیاری از اهل سنت مخالف حزب بعث در برابر حکومت صدام ایستادند.

حمایت اروپایی- آمریکایی از کردهای عراقی

با تجاوز آمریکا به عراق اولین فاز طرحی که سرهنگ آمریکایی گفته بود اجرایی شد. خلا قدرت در عراق به وجود آمد، کردها سر ناسازگاری با بغداد گذاشتند و فرآیند ایجاد تمایز بین یک کرد عراقی با یک عرب عراقی آغاز شد. کردها در این میان از حمایت قابل توجه اروپایی – آمریکایی برخوردار شدند و حجم مراودات اقتصادی مستقیم با «بارزانیستان» بالا گرفت. در این میان جلال طالبانی که چندان همراه طرح «سرهنگ آمریکایی» نبود از دور کنار گذاشته شد و بارزانی که سال گذشته عکس های او با افسران موساد در دهه 70 منتشر شد کار را به دست گرفت. 
چرا اسرائیل برای تشکیل کردستان بزرگ تلاش می کند؟

با این همه هیچ کس فکر نمی کرد که کار خیلی بالا بگیرد؛ چرا که «بارزانیستان» در یک بن بست قرار داشت. از جنوب با دولت مرکزی عراق هم مرز بود، از شمال با دولت ترکیه که سالها جنگ داخلی با کردها را در کارنامه خود داشت، از شرق با ایران که شوخی بردار نبود و از غرب با دولت اسد بود که تاب هیچ نافرمانی ای را نداشت. پس طرح تشکیل دولت کردی در منطقه شکست خورده بود!

اما قضیه آن قدرها هم که ناامیدانه نشان میداد پیش نرفت. 
در ترکیه معادلات به طرز عجیبی تغییر پیدا کرد. کردها که تا دیروز عنصری تروریستی به شمار می آمدند با تشکیل حزب دموکراتیک خلقها (HDP) وارد کارزار سیاسی شدند و حتی اعلام کردند که حاضرند سلاح خود را زمین بگذارند؛ از طرف دیگر اردوغان هم که خود را رئیس پروژه خاورمیانه بزرگ می دانست و دهها بار این عنوان را برای خود ذکر کرده بود به طرز غیر قابل انتظاری به بارزانی چراغ سبز نشان داد. بارزانی به ترکیه سفر کرد و نه در آنکارا و نه در استانبول بلکه در دیاربکر! به همراه اردوغان میتینگ برگزار کرد. اولین گام برای خروج «بارزانیستان» از بن بست برداشته شده بود و اکنون بارزانی نسیم خوش همراهی را استشمام میکرد. 
در این میان ایران نیز ناخواسته وارد همکاری با «بارزانیستان» شد. همه راه های قانونی نقل و انتقال مالی به کشور بسته شده بود و «بارزانیستان» که تبدیل به مرکزی برای همه کارهای غیرقانونی شده بود راه تنفسی برای نقل و انتقالات بود. سفر علی لاریجانی در دی 1393 به اربیل و دیدار با بارزانی را شاید بتوان نقطه عطف رابطه تهران – اربیل دانست.

ورود عنصر کردی برای تحقق خاورمیانه بزرگ

اما سوریه تبدیل به کارتی چند وجهی برای پروژه کردستان شد. از سویی با تضعیف دولت مرکزی، کردها که اتفاقا مورد حمایت دمشق بودند دست به گروهک سازی برای خود با هدف مقابله با داعش کردند اما به یکباره سر ناسازگاری با دمشق برداشته و در واقع پازل سوریه ای کردستان نیز از انفعال خارج شد. از سوی دیگر بارزانی و کردهای ترکیه که در جامعه جهانی بیشتر یک دلال سیاسی و یک تروریست شناخته می شدند چهره ای مردمی، قهرمان، فداکار و بشردوستانه به خود گرفتند (اوج این پروژه، مساله عین العرب بود که با نام کوبانی در بوق و کرنا شد). کردهای سوریه اهمیت مضاعف تری هم داشتند و آن هم باز شدن دالانی ارتباطی بین «بارزانیستان» و دریای مدیترانه بود. بارزانی حاضر است دست به هر کاری حتی قتل عام عرب ها و ترکمن های ساکن در شمال سوریه بزند تا دالانی یک دست و بدون مزاحم برای راهیابی به دریا را داشته باشد.
به عبارت دیگر آمریکا تصمیم گرفته است عنصر کُردی را وارد حکومت کند و از این طریق راه را برای تحقق پروژه خاورمیانه بزرگ پیش ببرد. در واقع آمریکا نقش جدیدی برای کُردها درعراق و ترکیه در نظر گرفته است. نقشی متفاوت با آنچه پیش از این بود. نقش جدید، نقش روشنفکری و صلح طلبی است. این بدین معناست که آمریکا تقریبا به تشکیل دولت کُردی در منطقه مطمئن شده است و سعی دارد تا از الان اقدامات لازم برای وجهه سازی برای کردها را آغاز کند. نخستین پیش نمایش این تئوری در 15 خرداد 1394 و در مساله بمب گذاری میتینگ انتخاباتی حزب دموکراتیک خلقها (HDP) در شهر کردنشین دیاربکر اتفاق افتاد. کسانی که تا دیروز بر سر یک مساله کوچک سلاح به دست گرفته و حداقل 3-4 کشته می دادند، آن روز گل به دست گرفتند و به محل بمب گذاری رفتند! اکنون هم با وجود آن که درگیری سخت و سنگینی در مناطق کردی ترکیه با ارتش این کشور وجود دارد و بیش از دو ماه از اعمال مقررات منع آمد و شد میگذرد؛ اما باز هم احزاب کردی خصوصا شخص صلاح الدین دمیرتاش (رئیس مشترک حزب دموکراتیک خلقها) به هیچ وجه کنترل  اعصاب خود را از دست نمیدهند و شیوه فشار از پایین چانه زنی از بالا را در برابر دولت در پیش گرفته اند. وضعیت کنونی برخی شهرهای کردنشین ترکیه کمتر از حلب و حمص نیست.
وقتی ظهور داعش را در بستر مسئله کُردی مورد مطالعه قرار دهیم متوجه خواهیم شد که اصلی ترین یا یکی از اصلی ترین علل ایجاد داعش زمینه سازی برای دولت کردستان است. از سویی عراق از دوگانه عربی – کردی خارج شده و با فاکتورهای عرب، کرد، ترکمن و در عین حال شیعه و سنی تکه پاره شده است. از دیگر سو زمینه لازم برای وجهه سازی به نفع «بارزانیستان» ایجاد شده چنان که آلمان صراحتا چندین هواپیما سلاح را روانه اربیل کرد تا کردها توان دفاع از خود در برابر داعش را داشته باشند. اربیل نیز که از هر گونه حمله و تهدید داعش در امان مانده، امروزه در برابر یک عراق ویرانه درخشش و تلالو چشمگیری به خود گرفته است. 

اما به راستی جبهه صهیونیستی چرا تا این حد برای ایجاد کردستان بزرگ تلاش میکند؟

اگرچه برای پاسخ به این پرسش باید ساعتها در مورد تاثیرگذاری عامل جغرافیا و پیوستگی مکانی در معادلات سیاسی صحبت کرد اما با یادآوری دو مورد محقق شده در منطقه و تاریخ جهان اسلام می توان به اهمیت ایجاد این دولت پی ببریم.
نخستین مثال اسرائیل است. اسرائیل دقیقا در متمدن ترین و یکدست ترین منطقه جهان اسلام ایجاد شده است. منطقه ای که اگر اسرائیل در آن وجود نداشت هر آن امکان داشت مجموعه دول ائتلافی با حکومت یکسان و فدارتیو یا اتحادیه ای از چند کشور مهم را در خود تشکیل دهد. اما اسرائیل دقیقا مانند تیری در قلب است. اگر باقی بماند خواهی مرد و اگر بیرون آورده شود باز هم قلبت دریده خواهد شد و خواهی مُرد. کشورهای عرب اطراف رژیم صهیونیستی اگر با این دولت کنار بیایند با یک مشکل مواجه خواهند بود و اگر کنار نیایند با مشکلی دیگر. در واقع حضور اسرائیل در منطقه غرب آسیا امکان صلح و آرامش را در منطقه ممتنع کرده است. چرا که امکان ارتباط جغرافیایی بدون حاشیه را برای ملل مناطق اطراف خود از بین برده است و با عدم تعریف مرز مشخص امکان هر گونه تحرک غیر قابل پیش بینی را فراهم آورده است.

چرا اسرائیل برای تشکیل کردستان بزرگ تلاش می کند؟

نمونه دوم تشکیل کشور مستقل ارمنی در قفقاز است. توجه کنید که موضوع سخن حضور تاریخی ارامنه در منطقه مورد بحث نیست بلکه حضور دولت ارمنی در منطقه است. همچنان که در مورد فلسطین نیز موضوع سخن حضور تاریخی یهودیان در آن منطقه نیست بلکه موضوع دولت مستقل یهودی است. روسها با ایجاد دولت ارمنستان و ایجاد حائل بین دولت ایران با شیعیان قفقاز و بین دولت عثمانی با سنیان این منطقه گسلی جغرافیایی – مردمی را بین قفقاز، آناطولی و ایران ایجاد کردند که هنوز هم شاهد بهره برداری روسها از این گسست جغرافیایی با وجود گذشت ده ها سال هستیم.
اکنون در مورد کردستان هم دقیقا این وضعیت در حال پیاده شدن است. حال اگر کشور مستقل کردستان با مختصاتی که در ذهن اربیل، تل آویو و واشنگتن ایجاد شود، امکان ارتباط بین ایران، ترکیه، عراق و سوریه از بین خواهد رفت. عملا درگیر شرایطی میشویم که تا دهها سال مشغول جنگ شده و از یک سیم برق تا یک لوله نفتمان همگی تحت استیلای «بارزانیستان» خواهد شد.
(به خاطر در نظر داشتن اجمال نوشته، از ورود به بحث مهندسی انرژی در منطقه و منافع و تهدیدهای مختلفی که برای کشورهای مختلف می تواند داشته باشد خودداری میکنم.)
در واقع پس از یک اسرائیل یهودی و یک اسرائیل ارمنی، شاهد ایجاد یک اسرائیل کُردی در همسایگی مان خواهیم بود.
اجازه دهید در پایان متن سخنان «آیلت شاکِد» وزیر دادگستری رژیم صهیونیستی را که چند روز پیش (29 دی ماه) در موسسه امنیت ملی اسرائیل به زبان آورد را یادآوری کنم:

«ما باید برای پایان دادن به ناعدالتی بزرگی که باعث شده کردها به عنوان بزرگترین ملت منطقه بدون دولت بمانند پایان دهیم. ما باید حرکتی بین المللی برای ایجاد دولت کردی ایجاد کنیم. کُردها مردمی کهن، دموکراتیک و صلح‌طلب هستند که هرگز به هیچ کشوری حمله نکرده‌اند. 20 میلیون کُرد موجود در منطقه که دولتی ندارند و کسی به آنها توجهی نمی کند اصلی ترین طرف مبارزه با داعش و از بین بردن خطر این گروه هستند.»
حالا که صحبت به این جا کشید یادآوری کنم که اکنون چندین سال است که اربیل یک سوم نفت تل آویو را تامین میکند و در مقابل نیز تل آویو نیروهای ویژه ارتش خود را برای تربیت یگانهای نظامی اریبل روانه آنجا میکند!
nیروز (4 اردیبهشت) ایوب کارا معاون وزیر توسعه و مسئول پرونده کردی در دولت رژیم صهیونیستی در گفتگو با یک سایت کردی که از اربیل مدیریت می شود گفت: دولت اسرائیل یک کمیسیون ویژه برای پرونده کردی تشکیل داده است. من معتقد به تشکیل هر چه سریعتر یک دولت کردی هستم.

اعتراف کنیم از پس ده ها سال، هنوز همان «الذین هم لایقرئون» هستیم.
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد