گزارش مشرق؛
وقوع چند مورد تجاوز جنسی در آلمان و نروژ و وقوع حملات تروریستی در ترکیه و اندونزی و اخباری مبنی بر احتمال خرابکاری میکروبی داعش کافی بود تا بیش از 40 نماینده حزب حاکم آلمان، نامه سرگشادهای در انتقاد از آنگلا مرکل منتشر کنند.
گروه بینالملل مشرق- مسئولان یکی از مراکز پذیرش پناهجویان در
نروژ گزارشی را دیروز به پلیس تحویل دادند که نشان میدهد
یک پسر سه ساله مورد سوءاستفاده جنسی قرار گرفته است. این اولین بار نیست که چین گزارشهایی از پناهجویان سوری و عراقی در اروپا منتشر میشود. چندی پیش تجاوز تعداد زیادی از مردان به ظاهر مهاجر به زنان در شب آغاز سال نو بلافاصله به یک بحث سیاسی علیه دولت مرکل تبدیل شد، کسی که بیش از هر سیاستمدار اروپایی بر طبل استقبال از موج حرکت مهاجران به سمت اروپا از تابستان گذشته میکوبید.
گزارش جدید نشان میدهد مرکز پذیرش مهاجران با نام Forus Akuttinnkvartering در شهر استونگر نروژ، روز ششم ژانویه را با رخدادی تلخ پشت سر گذاشته است. این مرکز حدود 800 مهاجر را در خود جای داده است و پلیس محلی میگوید فعلاً هیچ کدام از مهاجران را به عنوان مظنون در نظر نگرفته و بازجویی نکرده است. کودک را به یک درمانگاه محلی برده و سپس به بیمارستان علوم پزشکی استونگر منتقل کردند تا تحقیقات پرونده در مورد وی صورت گیرد. اگر گزارش یادشده صحیح باشد، رئیس پلیس اظهار داشته که تحقیقات به صورت جدی در رابطه با مهاجران این مرکز آغاز میشود.
این رخداد در کنار تجاوزی که پیشتر در آلمان اتفاق افتاد و انفجارها و حملاتی که ترس فراگیر را در یکیدو روز گذشته به استانبول و جاکارتا آورد، دول اروپایی را روز به روز نسبت به سیاست پذیرش مهاجران بدبینتر میکند. گزارشها و فیلمهای اولیه نشان میدهد در ترکیه و اندونزی عاملان حادثه از میان مهاجران بودهاند. حتی فردی با نام عمر فرج سعید که در هیوستون آمریکا به جرم ساخت مدارهای الکترونیک جهت استفاده در بمبهایی که گفته میشود قرار بود توسط گروههای تندرو در مراکز فروش موسوم به مال منفجر شود، یک مهاجر عراقی است که سال 2009 میلادی میهمان هوستون شده بود. این تجدیدنظر در سیاست دول اروپایی وقتی جدیتر میشود که گزارشها نشان از آمادگی داعش برای حمله میکروبی در اروپا دارد.
مهاجران در اردوگاههای اروپا از طرق مختلف با فرهنگ جدید آشنا میشوند و زبان کشور میزبان را میآموزنداخبار غیررسمی و برخی تصاویر حاکی است نیروهای داعش به آزمایش مواد میکروبی و حمله شیمیایی در مناطق کردنشین میپردازند. پوست قربانیان به طرز عجیبی تغییر شکل داده است. این مواد که «بیرنگ و بیبو» هستند، داعش را یک قدم به پیش میبرد زیرا بدون امکان شناسایی و حتی از طریق افرادی که خود بیخبرند، میتواند یک ماده کشنده را در مراکز شلوغ منتشر کند. این تمرینها ممکن است در جای دیگری مانند سوریه انجام شود اما در میان سیل مهاجران، احتمال دارد افراد مجرب و آماده به انجام عملیات تروریستی میکروبی نیز به اروپا یا آمریکا وارد شوند. سینماها و مراکز خرید، شاید اولین اهداف چنین عملیاتی باشند. یک میلیون مهاجر غیرقانونی در اروپا هستند که با توجه به موج اخیر، 38% آنها را سوریها تشکیل میدهند.
گروه های مخالف مهاجران در کمپین های خود هشدار می دهند که اروپا خانه پناهجویان نخواهد بود
اگر سوریه، عراق و لیبی تا کنون ناآرام باقی مانده است، شاید برای حفظ یک محیط با امکانات کامل انجام چنین آزمایشهایی و به دور از نظارت دقیق دولتی است. نباید از فرصتی که شبکههای اجتماعی برای هماهنگی و انتقال تجربیات خطرناک میان نیروهای افراطی در کشورهای مختلف ایجاد میکند، غافل بود.
خطر حتی متوجه ایران و ایرانیان نیز هست، زیرا گازهای مخرب از طریق پوشاک وارداتی نیز منتقل میشود. 15% از زنان مهاجر سوری در ترکیه، باردار هستند و این یعنی کشوری که تعاملات تجاری بالایی با ایران دارد، حتی در صورت انحلال داعش، فرصت مناسبی را در اختیار نیروهای داعش برای نفوذ و انجام عملیات تروریستی قرار خواهد داد.
بر اساس آنچه گفته شد و با توجه به اینکه فرانسه و آلمان به دلیل جلوگیری بریتانیا از ورود حدود 100 هزار مهاجر در سال گذشته میلادی، مملو از مهاجران ناراضی شدهاند، دولت این دو کشور به تکاپو افتادهاند تا از خطرات حضور داعشیها در میان مهاجران پیشگیری کنند.
فرانسه سه انجمن تندرو را که در مساجد به تحریک مسلمانان به جهاد علیه کفار میپرداختند، تعطیل کرده است. برنارد کازانوو میگوید مسجد Lagny-sur-Marne سالها محل تربیت نیروهای جهادی بوده است. حتی گلولههای کلاشینکف در بازرسی از مراکز یادشده کشف شده است. حمومی محمد از مسئولان مسجد و 10 تن از اهالی آن، سال 2014 میلادی به مصر رفته بودند. گفته میشود وی مغز متفکر این مساجد برای تربیت نیروهای افراطی بوده است. نام یکی انجمنهای تعطیلشده، Retour aux Sources به معنای «بازگشت به اصول و ریشهها» بوده است. استفان لوفول گفته است «مبارزه با خطبایی که نفرت را در جامعه ترویج میکنند، به صورت فراگیر ادامه خواهد داشت». کازانوو وزیر کشور هم از اخراج 30 روحانی افراطی در طول یک سال گذشته خبر داده است.
در آلمان نیز بیش از 40 نماینده مجلس که عضو حزب دموکرات مسیحی، یعنی حزب حاکم هستند، نامه سرگشادهای در انتقاد از آنگلا مرکل امضا و منتشر کردهاند. آنها خواهان بستن مرزها به روی مهاجران و پناهجویان هستند. آنها همچنین طرحی را در همین مورد تهیه کردهاند تا در همایش آینده حزب حاکم در 26 ژانویه به رأی بگذارند. این موج که تازه به پارلمان رسیده است، از شهر کلن آغاز شد، جایی که به
گزارش یورونیوز، گروههای متعددی از مردان جوان با دوره کردن دخترها در اطراف کلیسای «دُم»، آنها را مورد آزار و اذیت قرار داده اند.
مهاجمان که ظاهرا تحت تاثیر مصرف الکل بوده اند، چهره ای خاص شهروندان کشورهای عربی شمال آفریقا داشته اند و بین خود به زبان فرانسه صحبت می کرده اند. در شهرهای دیگر آلمان نظیر اشتوتگارت و هامبورگ هم موارد مشابهی گزارش شده است. تا کنون حدود 650 تن از زنان در مورد اتفاقات آن شب به پلیس آلمان شکایت کردهاند که 45% آنها شامل آزار جنسی بوده است.
استقبال مرکل از پناهجویان و سیاست های او در این زمینه حالا برایش دردسرساز شده است
پس از آن، افکار عمومی آلمان به شدت متأثر شد و راهپیمایی بزرگی توسط جنبش راستگرای
PEGIDA (جنبش اروپاییان وطنپرست علیه اسلامیسازیِ غرب) به راه افتاد. آلمان هماکنون نیز روزانه صدها مهاجر را از مرزهای خود میراند، یعنی کسانی که میخواهند از اتریش وارد آلمان و سپس دانمارک یا سوئد شوند و در آن کشورها تقاضای پناهندگی کنند. این اقدام دولت آلمان با توجه به قوانین اتحادیه اروپا صورت میگیرد که بر طبق آن، هر مهاجر باید در اولین کشوری که وارد شد، تقاضای پناهندگی کند.
مرکل ماه گذشته در همایش حزب دموکرات مسیحی به اشتباه خود در پذیرش بیشازحد مهاجران اعتراف کرد و وعده داد تعداد مهاجران ورودی را کاهش خواهد داد. به نظر میرسید با توجه به آن سخنرانی، دیگر نیازی به امضای نامه علیه سیاستهای وی نباشد اما فشار افکار عمومی در نتیجه حوادث کلن آنچنان بالا گرفته است که اعضای این حزب چارهای جز مبراکردن خود از این اتهام ندیدهاند.
پس از آنکه مشخص شد برخی از عاملان وقایع تلخ کلن از مهاجرانی بودهاند که درخواست پناهندگی آنها رد شده است، پیتر تاوبه دبیر کل حزب حاکم نیز در مصاحبه با روزنامه آلمانی Rheinische Post خواهان اخراج هزار مهاجری شده است که روزانه از میان تقریباً دو هزار پناهجو توسط دولت آلمان دیپورت میشوند اما از کشور خارج نمیشوند. دلیل ماندگاری آنها در آلمان، قانونی است که به دولت اجازه نمیدهد مهاجران دیپورتشده را به کشورهایی که زندگی آنها در خطر خواهد بود (مانند سوریه در این مورد) بازگردانند اما واقعیت آن است که ماندن آنها در آلمان هم به دلیل تعداد زیاد آنها، کمخطرتر نیست.
محبوبیت مرکل به شدت افت کرده است
تاوبه با وجود حمایت از سیاست مرکل گفت «پرسشها و انتظارات زیادی در مورد مسیر پیشروی ما وجود دارد. داریم بر روی آن کار میکنیم». وی ادامه داد:«صدها هزار تن از مهاجران کمکهای صمیمانه دولت آلمان را پذیرفتند، زبان آلمانی را میآموزند و میخواهند در جامعه ادغام شوند. اما کسانی که از این فرصت استفاده نمیکنند، یک پیام برای آنها داریم: شما نمیتوانید اینجا بمانید».
ترس اصلاحطلبان از اشرافیگری؛
اگرچه نحوه رفتارهای هاشمی رفسنجانی مدتی است که با جریان اصلاحطلب برانداز بر یکدیگر منطبق شده است ولی اصلاحطلبان کاملاً بر اساس استفاده ابزاری از هاشمی رفتار میکنند تا جایی که ورود فرزندانش را به ضرر خود میدانند.

گروه سیاسی مشرق - دور از واقعیت نیست که بگوییم یکی از خانوادههای سیاسی در جریان معاصر انقلاب که همه اعضایش بهنوعی در حاشیه به سر میبرند، خانواده آقای هاشمی است؛ از پدر خانواده با انواع حاشیهگرفته تا عفت خانم مرعشی مادر خانواده؛ همه به نوعی حاشیههایی به همراه دارند و اخیراً محکوم و زندانی شدن مهدی خانواده به دلایل اقتصادی و امنیتی، کلکسیون حواشی این خانواده را تکمیل کرده است. از سوی دیگر، در عرصه سیاست داخلی و یا به تعبیری جریان شناسی سیاسی معاصر انقلاب اسلامی، کمتر کسی وجود دارد که حملات شدید، گسترده، سازمانیافته و ظالمانه جریان چپ یا چپ تبدیلشده به اصلاحات در نیمه دهه هفتاد به هاشمی رفسنجانی را انکار کند که اگر کسی این واقعیت تاریخی را تکذیب کند.
در جریان دگراندیش با تفکر اصلاحطلبی، حمله به هاشمی رفسنجانی بهعنوان اصل غیرقابلعبور در دهه هفتاد قلمداد میشد، جریانی که در ریاست جمهوری هاشمی به یکشکل تلافی عقدههای فروخفته خود را از رئیس جمهور وقت میگیرد و بعد از روی کار آمدن رییس دولت اصلاحات، به شکلی دیگر به دنبال ارضاء شهوت حمله به هاشمی بودند؛ بر همین اساس میتوانیم اوج انتقام از هاشمی را در انتخابات مجلس ششم مشاهده کنیم، جایی که هاشمی به ماند توپ فوتبال در لیست نمایندههای تهرانی از بالا به پایین حرکت میکند و کار بهجایی رسید که هاشمی صواب را بر ترک میدان مجلس و بوسیدن زمین، میبیند.
دراینبین، حضور دو فرزند خانواده (محسن و فاطمه) به میدان انتخابات دهمین دوره مجلس شورای اسلامی باعث شد تا شاخکهای اصلاحطلبان دوباره فعال شود، اصلاحطلبانی که برای براندازی در فتنه 88 نیازمند حمایتها و رفتارهای هاشمی رفسنجانی بودند و باعث شدند هاشمی در مسیری قدم بگذارد که بهنوعی بازگشت ندارد و تا مرز افراطی و رادیکالی حرکت میکند؛ حالا نگران حضور دو فرزند هاشمی هستند، فرزندان خانوادهای که بهزعم آنها، مشهور به اشرافیگری شدهاند و هراس دارند همین مسئله برای آنها مشکلساز شود که قطعاً همچین خواهد شد.
در همین رابطه روزنامه شرق در تحلیلی به نگاه ابزاری اصلاحات در استفاده و هل دادن هاشمی برای افراطی شدن اشارهکرده و خطر حضور فرزندان هاشمی برای اصلاحطلبان را گوشزد میکند و مینویسد: "نکته مهم دیگری که اصولگراها میتوانند با مانور رسانهای خود از پتانسیل آن در مبارزه انتخابی، بهره ببرند، تقابل اشراف گرایی و سادهزیستی است! پدیدهای که در سالهای ۸۴ و ۸۸ بهخوبی پی به قدرتش بردهاند. آنها با توجه به حجم رسانههای رسمی و غیررسمی خود از رسانههای مکتوب و رسانه ملی تا هیأت، مسجدها و منبرها این توانایی را دارند که برخی از افراد برخوردار درون یا حاشیه دولت را با بدنه دولت و احزاب اصلاحطلب مرتبط بدانند و اینگونه تلقین کنند که ویروس اشرافی گری تمام پیکره اصلاحطلبی و دولت را بیمار کرده است. در همین راستا یکی از افرادی که اصولگراها در فرصت باقیمانده بر ایشان تمرکز ویژهتری خواهند کرد آقای «هاشمی رفسنجانی» است.
افراد دیگری هم هستند، اما در این سالها بارها شاهد بودهایم برخی جریانها برای رسیدن به اهداف سیاسیشان بارها پای آقای هاشمی رفسنجانی و خانواده ایشان را به میدانهای تبلیغی- تخریبیشان کشاندهاند. بااینهمه به نظر میرسد حضور آقای رفسنجانی در انتخابات خبرگان برای پیشبرد اهداف اصلاحطلبانه نهتنها لازم بلکه یک ستون قابلاتکاست؛ بنابراین حضور و نامنویسی اطرافیان و فرزندان آقای هاشمی را چندان نمیتوان به نفع اصلاحطلبان دانست."]
از سوی دیگر، عبدالله ناصری عضو شورای مرکزی بنیاد باران درباره عدم حضور فرزند هاشمی رفسنجانی در لیست اصلاحطلبان میگوید: محسن هاشمی رفسنجانی در ائتلاف اصلاحطلبان حضور ندارند و اینکه آیا ایشان در قالب حزب کارگزاران، ائتلاف اصلاحطلبان و یا بهطور مستقل در انتخابات حضور پیدا میکنند یا خیر، یک تصمیم شخصی است که بنده از آن بیاطلاع ]
به نظر میرسد اصلاحطلبان هیچ دلخوشی از حضور فرزندان هاشمی در ائتلافهایی که به نام اصلاحات خواهد بود، ندارند و برای همین به نظر میرسد حضور هر یک از فرزندان هاشمی در لیست منسوب به اصلاحات، هزینه سنگینی برای آنها به همراه خواهد داشت کما اینکه تابهحال نیز این لکه سیاه همراه اصلاحات است.
فشارها تا جایی بر خانواده هاشمی جدی شده است که محسن هاشمی در گفتگو با آرمان، به خارج شدن خود یا فاطمه از رقابت در انتخابات خبر میدهد و میگوید: همانطور که توضیح دادم از فرزندان ایشان (هاشمی رفسنجانی) یکی فقط در انتخابات حضور خواهد داشت که در آن صورت نیز بهصورت مستقل خواهد بود و از طرف حزب و گروهی وارد نمیشویم، البته احزاب کارگزاران و اعتدال و توسعه رسماً برای حضور دعوت کردهاند و تعدادی از احزاب و گروههای اصلاحطلب و اصولگرای دیگر نیز دعوت کردهاند که در لیست آنها حضورداشته باشیم، که پاسخ ما به آنها این بوده است که در صورت کاندیداتوری، از حمایت فهرستهای مختلف استقبال میکنیم، اما استقلال در حضور از شروط ماست.]
و البته تمام این فشارها و گمانهزنیها درباره حضور فرزندان هاشمی در انتخابات زمانی معنا پیدا میکند که فاطمه و محسن هاشمی حداقل نمره لازم برای عبور از فیلتر شورای نگهبان را به دست آورند که با توجه به نقش و مواضع این افراد در فتنه 88، سخت به نظر میرسد.
فشارهای سینوسی بر اسرائیل؛
سه حمله مهم در کمتر از یک هفته بار دیگر ترس و وحشت را در محافل صهیونیستی اراضی اشغالی فلسطین ایجاد کرده و انتفاضه جوانان قدس اشغالی را یک قدم دیگر به اهداف خود نزدیکتر کرد.
گروه بینالملل مشرق - سه حمله مهم در کمتر از یک هفته بار دیگر ترس و وحشت را در محافل صهیونیستی اراضی اشغالی فلسطین ایجاد کرده و انتفاضه جوانان قدس اشغالی را یک قدم دیگر به اهداف خود نزدیکتر کرد.
اولین اقدام در اراضی اشغالی سال 1948 و در قلب شهر تلآویو صورت گرفت و جوانی با نام نشأت محمد ملحم از روستای عارة اقدام به تیراندازی به سمت مجموعه ای از اسرائیلیها نمود. در این حادثه سه صهیونیست به هلاکت رسیده و 10تن دیگر زخمی شدند. عامل این عملیات در حالی موفق به فرار شد که گفته می شود یکی از صهیونیست های هلاک شده در این عملیات از عناصر ارشد موساد بوده است.


حادثه تیراندازی در تل آویوبا وجود عادی شدن ناآرامی ها در سرزمین های اشغالی از سپتامبر گذشته تاکنون، اما ارتقاء کمی و کیفی این عملیات هاله ای ترس و وحشت را در سرزمین های اشغالی ایجاد کرد. روزنامه یدیعوت آحارونوت در گزارشی اعلام کرد عملیات این جوان فلسطینی ترس و وحشت را در سراسر اسرائیل گسترش داده و تلآویو اکنون به یک منطقهای نظامی تبدیل شده، چرا که هیچ کس از خانه بیرون نمیآید و در خیابانهای شهر رفت و آمدی صورت نمیگیرد.
منابع صهیونیستی فاش کردند
یکی از کشتههای عملیات تلآویو مسئول عملیات برونمرزی موساد است. برخی تحلیلگران منطقه نیز اعلام کردهاند
عملیات جوان فلسطینی، صهیونیستها را در شوک عمیقی فرو برده و علت این شوک این است که صهیونیستها دریافتهاند وقوع چنین عملیات موفقی آن هم در آغاز سال نو میتواند مقدمهای برای شروع عملیاتهای دیگر و به هلاکت رساندن مقامات و مسئولین دیگر این رژیم باشد.
حمله انجام شده از سوی جوان فلسطینی در یکی از کافه های تل آویو که در روز روشن انجام شد، نقاط ابهام دیگری نیز دارد، از جمله اینکه هیچ جریان فلسطینی یا غیر فلسطینی مسئولیت این عملیات را برعهده نگرفت. این در حالی است که در مورد ماهیت جوان انجام دهنده این عملیات و رویکردهای اعتقادی وی نیز اختلاف وجود دارد. برخی مدعی هستند که وی در انتقام از شهادت یکی از نزدیکان خود به وسیله نظامیان صهیونیست این عملیات را انجام داده و برخی تلاش دارند وی را وابسته به رویکردهای مقاومت منطقه ای معرفی کنند.
گفتنی است چندی پیش پلیس رژیم صهیونیستی اعلام کرد که توانسته است «محمد علی ملحم» عامل عملیات تیراندازی در «تل آویو» را به قتل برساند.
تصویر منتشر شده از «محمد علی ملحم»
حادثه دوم در مزارع شبعا و در مرزهای لبنان اتفاق افتاد، هنگامی که عناصر مقاومت لبنان موفق شدند با عبور از مرزها بمب بزرگی را در مسیر گشتی رژیم صهیونیستی قرار دهند. البته بنا به اعلام رژیم صهیونیستی این حادثه تلفاتی را در میان نظامیان ایجاد نکرد، اما حتی در صورت پذیرش این ادعای تل آویو، انجام عملیات مذکور در حساسترین نقطه مرزی سرزمینهای اشغالی با لبنان
در شرایطی که این رژیم از ترس عملیات انتقامجویانه حزبالله در حالت آمادهباش کامل قرار دارد، حامل سیگنالهایی بسیار خطرناک برای رژیم صهیونیستی است. المنار در این رابطه می نویسد:
اهمیت این عملیات در نتایجی که دشمن صهیونیستی سعی داشته آنها مخفی نگه دارد، نیست، بلکه در مکان انجام عملیات است که در مسیر منتهی به بزرگترین پادگان نظامی در مزارع شبعا (پادگان زبدین) صورت گرفته است. در اطراف این منطقه تعداد زیادی از مواضع نظامی ( الرمثا - قفوة - رویسة السماقة - زبدین - العباسیة ) قرار دارد.
این منطقه با سیم خاردار احاطه شده و به صورت روزانه با گلولههای توپخانه پاکسازی میشود. علاوه بر اینها ابزارهای جاسوسی و تصویربرداری روزانه و حرارتی صهیونیستها همواره در این منطقه فعال است. در این منطقه کمینهای متعددی قرار داده شده، اما با تمام این وجود نیروهای مقاومت موفق شدند از این تدابیر امنیتی عبور کرده و بمب بزرگی را در مسیر این کاروان قرار داده و آن را منفجر کنند.
مزارع شبعا عملیات سوم از طریق منطقه محاصره شده نوار غزه صورت گرفت، از این منطقه دو موشک شهرک صهیونیست نشین سدیروت واقع در شمال غزه را هدف قرار داد، البته جنگندههای اسرائیلی با حمله به مواضع جنبش مقاومت اسلامی فلسطین (حماس) نسبت به این حمله موشکی واکنش نشان دادند، اما این رویکرد نشان داد که بعد از گذشت یک سال و اندی از جنگ 51 روزه سال گذشته، همچنان جبهه غزه در صورت بروز تنشهای منطقهای تهدیدی برای رژیم صهیونیستی به شمار میرود.
شلیک این موشک ها نشان می دهد یک گروه ضد صهیونیستی جدید در حال شکلگیری در منطقه است، این موضوع میتواند آتش بس ایجاد شده بین حماس به نمایندگی از تمامی گروههای فلسطینی در نوار غزه با رژیم صهیونیستی را دچار چالش جدی نماید. از سویی دیگر به نظر نمیرسد رژیم صهیونیستی در شرایط کنونی آمادگی تاکتیکی و نظامی برای آغاز جنگ جدید بر ضد نوار غزه را داشته باشد.
در همین راستا رژیم صهیونیستی اخباری را منتشر کرده و مدعی شده ایران به دنبال تشکیل جنبش شیعی صابرین در نوار غزه است. رژیم صهیونیستی معتقد است که جنبش صابرین فعالیت های خود در نوار غزه با سرپرستی حماس انجام می دهد که این روزها تلاش می کند روابط نزدیک خود با تهران را حفظ کند. 
اصابت موشک به یک اتوبوس در شهرک صهیونیست نشین سدیروتبروز گروه مقاومت جدید در غزه میتواند موازنه های ایجاد شده در جبهه غزه از یک سال و نیم پیش تاکنون را به هم ریخته و ابهام و اشفتگی را بار دیگر در این جبهه حاکم کند. این در حالی است که اسرائیل به شدت نگران جبهه های هم مرز خود با سوریه است، چرا که کمربند امنیتی ایجاد شده از سوی گروه های تروریستی النصره در این جبهه را نیز در سایه پیشروی های نیروهای مقاومت شکننده می بیند.
عاملان این حملات گرچه از سه جبهه متفاوت - و البته با رویکردهای مشترک مقاومت ضد صهیونیستی - بودند، اما یک نقطه تلاقی داشته و آن اینکه سطح امنیت در گوشه گوشه سرزمینهای اشغالی را کاهش داد و فشار جبهه های مقاومت را از شمالیترین نقطه سرزمینهای اشغالی تا بخشهای مرکزی و جنوبی ترین نقطه تحت حاکمیت این رژیم بر گرده سرکردگان آن افزایش داد. تأملی بیشتر در تحولات منطقه ای پیچیدگی این بحران برای رژیم صهیونیستی را افزایش میدهد. انتفاضه سوم فلسطین از ابتدای پاییز سال جاری روزهای سختی را برای صهیونیستها رقم زده و عملیات های شهادت طلبانه نیروهای مقاومت در ماههای گذشته خواب را از چشم صهیونیست ها ربوده و آن ها را به عقب نشینی های تاکتیکی در سرکوب مردم واداشته است.
از سوی دیگر عملیات اخیر را میتوان نقطه عطفی در عبور از عملیات های شهادت طلبانه به سمت اقدامات امنیتی موفق همراه با فرار عوامل آن به شمار آورد. این رویکرد در صورت موفقیت می تواند شیب اقدامات ضد صهیونیستی را در جبهه داخلی این رژیم افزایش داده و روزهای سختی را در برابر صهیونیست ها تداعی کند. از سوی دیگر این سوال اساسی مطرح است که آیا حزبالله لبنان به عملیات اخیر در مزارع شبعا برای انتقام گیری از ترور سمیر قنطار بسنده می کند یا از این عملیات به عنوان عملیاتی ایزایی برای کاهش سطح آماده باش در مرزها و عمق سرزمین های اشغالی استفاده میکند تا بتواند عملیاتی فراگیر و گسترده هم سطح با اقدامات تروریستی رژیم صهیونیستی انجام دهد.
حتی اگر بپذیریم که حزبالله لبنان قادر به انجام عملیاتی بزرگتر از این در واکنش به ترور سمیر قنطار نیست، اما طرح این سؤال در محافل صهیونیستی فرشایس نظامی قابل توجهی در موسسات صهیونیستی ایجاد کرده و باعث شده آن ها به سادگی به عبور از شرایط بحرانی در مزارع شبعا و سایر مناطق مرزی با لبنان فکر نکنند.
به این ترتیب میتوان گفت که فشارهای چند وجهی محور مقاومت جهانی از سه جهت رژیم صهیونیستی را تحت تأثیر قرار داده و جبهه داخلی این رژیم را دچار فرسایش و تحمل هزینه های بیشتر امنیتی کرده است. هنوز معلوم نیست سرکردگان رژیم صهیونیستی برای تقابل با این اوضاع چه تدبیری را در سر دارند، با توجه به سابقه رویکردهای صهیونیستی انتظار فعال سازی یکی از جبههها و حمله به یکی از طرف های منطقه ای وجود دارد، اما چنین اقدامی به ویژه در شرایط سخت کنونی می تواند نتایج حساب نشده نظامی و اقتصادی برای تلآویو دست داشته باشد.
به این ترتیب میتوان گفت
سرزمینهای اشغالی در سایه تحرکات جبهه مقاومت در برابر رژیم صهیونیستی در ماههای آینده می تواند مملو از غافلگیری های مختلف باشد، غافلگیری هایی که منشا آن ممکن است در داخل یا خارج از مرزهای فلسطین اشغالی رقم بخورد، اما به هر روی نمی توان مطمئن بود که این رویکردها تحولات خوشایندی برای رژیم صهیونیستی خواهد بود.