گفتههای یک منبع مطلع حکایت از آن دارد که قلب رآکتور آب سنگین اراک امروز (دوشنبه) خارج شده است.

به گزارش مشرق، یک منبع مطلع از خروج قلب (کالاندریا) راکتور اراک امروز (دوشنبه) خبر داد.
براین اساس، عملیات خروج قلب راکتور اراک پایان یافته و قلب راکتور خارج و با بتن پرشد.
آنگونه که این منبع گفت:قرار است این هفته نیز آژانس بینالمللی انرژی اتمی گزارش تأیید نهایی اجرای تعهدات ایران در برجام را منتشر کند و پس از آن نیز محمدجواد ظریف وزیر خارجه ایران و فدریکا موگرینی مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا با صدور بیانیهای مشترک اجرای برجام را اعلام خواهند کرد.
علیاکبر صالحی رئیس سازمان انرژی اتمی پیش از این درباره خارج کردن قلب راکتور اراک گفته بود: مخزن فولادی رآکتور اراک با بتن پر میشود و نه محل قلب رآکتور آب سنگین. همچنین به علت رعایت مسائل ایمنی حتی اگر مخزن با بتن پر نشود امکان استفاده مجدد از این مخزن نیست زیرا استفاده دوباره از آن خطرات زیادی دارد.بهروز کمالوندی سخنگوی سازمان انرژی اتمی درباره راکتور اراک به روزنامه اعتماد گفته بود: ما تقریباً تمام کارهایی که بر عهدهمان بر اساس برجام بود را تکمیل کردهایم و کاری باقی نمانده است. البته منهای بحث اراک که بخشهایی از کار شروع شده و بخش باقیمانده هم در فاصله اندک قابل اتمام است. کار باقیمانده در اراک هم مستلزم چند کار باقیمانده کوچک است و امیدواریم که این کارهای باقیمانده هم به سرعت انجام شود.وی درباره اینکه آیا قلب راکتور (کالاندریا) خارج شده عنوان کرد: اجازه دهید به همین اندازه کفایت شود که اعلام کنم ما بخشی از کار را شروع کردهایم و مابقی کار هم مستلزم این است که برخی کارهای باقیمانده قطعی شود و پس از آن میتوانیم تصمیم نهایی را اتخاذ کنیم.
مجید تختروانچی معاون اروپا و آمریکای وزارت خارجه و عضو ارشد تیم مذاکره کننده هستهای نیز امروز در اتاق بازرگانی در جمع خبرنگاران درباره راکتور اراک گفت: یکی از تعهدات ما این است که اراک نوسازی شود و طراحی جدیدی خواهد داشت که کارهایی در ارتباط با این موضوع در حال انجام است، البته بخشی از کار را شرکتهای داخلی که توانایی انجام کار را دارند انجام خواهند داد.براساس این گزارش، سند بازطراحی راکتور اراک اواخر آبان ماه سال جاری به امضای وزرای خارجه ایران، 1+5 و فدریکا موگرینی مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا رسید.علیاکبر صالحی رئیس سازمان انرژی اتمی 28 آذر ماه درباره زمان خارج کردن قلب راکتور آب سنگین اراک گفته بود که به زودی یک تفاهمنامه یا موافقتنامه پایهای به امضای ایران و طرفهای مقابل میرسد و پس از آن، مقدمات خروج مخزن یا قلب رآکتور اراک را آغاز خواهیم کرد.
آنگونه که کمالوندی نیز عنوان کرده است: در پروژه مدرن سازی اراک، کار اصلی با ایران است و قرار نیست هیچ کشوری کار اصلی را برای ایران انجام دهد. اما در دو حوزه طرف مقابل به ایران کمک میکند که یکی از این حوزهها بازنگری است. این به آن معنا است که وقتی طراحی ایران تمام شد این طراحی باید مورد بازنگری قرار بگیرد. این اتفاق قاعده کارهای اتمی است و حتی اگر طرف اجرا کننده هم بخواهد شخصا این پروسه را طی کند باید دو گروه وجود داشته باشد. گروهی که کار طراحی را انجام میدهد و گروه دیگری که بازنگری یا بازبینی این طراحی را به سرانجام میرساند.وی ادامه داد: از بین کشورهای مقابل هم برخی در تامین تجهیزات اعلام آمادگی کردند و برخی هم در بازنگری. به عنوان مثال در بخش تامین تجهیزات چهار کشور اعلام آمادگی کردند که چین و سه کشور اروپایی را شامل میشد. در مورد بازنگری آمریکاییها هم علاوه بر دیگر کشورهای طرف توافق اعلام آمادگی کردند. بنابراین همکاری با آمریکا در پروژه مدرن سازی اراک تنها در حوزه بازنگری است و نه در حوزههای تامین تجهیزات و یا ساخت.
کمالوندی همچنین درباره زمان انجام مدرن سازی راکتور اراک نیز گفت: طراحی به زمانی حدود یک سال و نیم تا دو سال نیاز دارد. پس از آن وارد مرحله تامین تجهیزات، نصب تجهیزات، مرحله پیش راهاندازی، راهاندازی و تست را پیش رو داریم. برآورد ما بین چهار تا شش سال است. ایران در حال حاضر تلاش میکند که پروژه را پنج ساله به پایان برساند و احتمال رسیدن به سال ششم اندک است.منبع:
فارس انتقال پیکر آخرین گروه از جان باختگان فاجعه منا به کشور
رییس سازمان حج و زیارت گفت: پیکر آخرین گروه از جان باختگان فاجعه منا هفته آینده به ایران منتقل میشود.به گزارش مشرق، رییس سازمان حج و زیارت در دیدار با بازماندگان و خانوادههای قربانیان این فاجعه در فرمانداری شهرضا اظهار کرد: تا این لحظه پرونده شناسایی همه مفقودان فاجعه منا بسته شده است که البته این به معنای بسته شدن کلیت پرونده این فاجعه نیست.
مهندس «سعید اوحدی» با اشاره با تاکید مقام معظم رهبری بر بازماندن این پرونده و زنده نگه داشتن یاد و خاطره جان باختگان فاجعه منا افزود: ۴۲ خانواده از ۷۹ خانوادهای که پیکر عزیزانشان در عربستان دفن شده است، رضایت دادهاند که پیکر آنها در مقبره الشهدا باقی بماند.
وی تصریح کرد: قرار بود پیکر مابقی این عزیزان با هواپیمایی که آخرین دیپلماتها را به کشور بازگرداند، به ایران انتقال یابد که این کار عملیاتی نشد و پیکر ۱۶ نفر از عزیزان ما در جده باقی ماند.رییس سازمان حج و زیارت گفت: سازمان حج و زیارت و وزارت امور خارجه همه تلاش خود را برای انتقال پیکرهای باقی مانده انجام میدهند و امیدواریم هیچ پیکری بدون رضایت خانوادههایشان در آنجا باقی نماند.
اوحدی به مظلوم واقع شدن خانواده جان باختگان فاجعه منا اشاره کرد و افزود: در اکثر دیدارهایی که با خانوادههای این عزیزان داشتیم، شاهد از دست دادن سرپرست خانوادهها بودیم.
وی تصریح کرد: پیگیری استیفای حقوق زائران این فاجعه دلخراش و غمبار بر عهده وزارت امور خارجه است و امیدواریم دستگاه دیپلماسی کشور به هر طریق ممکن نسبت به استیفای حقوق بازماندگان اقدام کند.رییس سازمان حج از تمام نهادها، سازمانها و ادارات خواست تا برای حل مشکلاتی که به صورت طبیعی در اثر از دست دادن سرپرست خانوادهها به بازماندگان تحمیل میشود، تلاش کنند.منبع:
ابناروسیه: کمکهای ترکیه به تروریستها ادامه دارد
رئیس اداره کل عملیات ستاد کل نیروهای مسلح روسیه با بیان این که مرزهای ترکیه برای رسیدن کمک های تسلیحاتی به دست تروریست ها همچنان باز است، گفت: ترکیه همچنان به حمایت تسلیحاتی از تروریست های فعال در سوریه ادامه می دهد.به گزارش مشرق، سرگئی رودسکوی، رئیس اداره کل عملیات ستاد کل نیروهای مسلح روسیه اعلام کرد که کمکهای تسلیحاتی همچنان از ترکیه به دست تروریست های فعال در استان لاذقیه در غرب سوریه می رسد.
رودسکوی گفت: پیشروی های ارتش سوریه تلفات و خساراتی سنگین به تروریست ها وارد و آنها را وادار به فرار از مواضع خود کرده است.
وی افزود: با وجود تلاش های فراوان جامعه جهانی برای پایان دادن به حمایت تسلیحاتی از تروریست های فعال در سوریه، همچنان کمک های تسلیحاتی از مرزهای ترکیه می گذرد و به دست تروریست های مستقر در استان لاذقیه می رسد.به گزارش خبرگزاری اسپوتنیک، رئیس اداره کل عملیات ستاد کل نیروهای مسلح روسیه با اشاره به موفقیت های نظامی ارتش سوریه که باعث شده تروریست ها تلفات و خسارت های زیادی متحمل شوند، افزود: با این حال تروریست ها به طور دائمی نیروی تقویتی دریافت می کنند و این نیروی تقویتی از ترکیه اعزام می شود. منبع:
ایسنارأی الیوم:
دولتهای عربی با نابود کردن ارتشهای مصر، سوریه و عراق در حال عملی کردن رؤیای "بن گوریون" هستند.
به گزارش مشرق، سایت "رأی الیوم" با اشاره به این موضوع در مطلبی به قلم "زهیر اندراوس" خاطرنشان کرد: "بدون نیاز به دقت زیاد و با چشم غیر مسلح، کاملا مشخص است که اسرائیل در این برهه در بهترین وضعیت از نظر راهبردی قرار دارد، زیرا وضعیت دشمنان متعارف آن در اطراف (فلسطین اشغالی) در حال بدتر شدن است."
رأی الیوم افزود: "اما عملیات تل آویو مشخص کرد که تصمیم گیرندگان اسرائیل، دشمن – یا همان فلسطینیها - را که در داخل (اراضی اشغالی) ریشه دوانده نادیده گرفته است. آنان در داخل منطقه موسوم به خط سبز زندگی می کنند و مجوز و گذرنامههای اسرائیلی دارند، و این امر نقل و انتقال آنان را آسان می کند."
در ادامه این مطلب آمده است: "کشورهای عربی اصلی به ویژه مصر، سوریه و عراق که در گذشته پایگاه ائتلافهایی ضد اسرائیل بودند، این روزها گرفتار بحرانهایی داخلی شدهاند که خروج از آنها دشوار است، به صورتیکه اعراب خودشان در حال تحقق رؤیای بن گوریون هستند که گفته بود، عظمت اسرائیل در ذخایر هستهای آن نیست، بلکه در نابودی ارتش های عربی، عراق، مصر و سوریه است."رأی الیوم با اشاره به تمایل اسرائیل برای بروز درگیری های "شیعه - سنی" در منطقه، تأکید کرد که این رژیم این درگیریها را برای خود موضوعی راهبردی می داند.
نویسنده این مطلب افزود: "شیمون پرز قصاب قانا که پستها و سمتهای بسیاری را در اسرائیل گرفت، نخستین مسؤول صهیونیست بود که از دامن زدن به اختلافات شیعه – سنی سخن گفت."بِن گوریون، از طراحان ایجاد حکومت صهیونیستی در فلسطین اشغالی و اولین نخست وزیر این رژیم (۱۳۲۷ـ۱۳۳۲ ش/ ۱۹۴۸ـ۱۹۵۳) بود.منبع:
العالمشاهرگ حیاتی شاهزادگان زیر تیغ؛
اقتصاد عربستان قربانی بعدی کاهش قیمت نفت خواهد بود. همزمان با کاهش درآمدهای نفتی، سعودیها همان اشتباهاتی را مرتکب میشوند که اروپاییها مرتکب شدند. سعودیها بازار را با نفت ارزان اشباع کرده است تا رقبای خود را از میان بردارد، اما به همین سادگی که آنها میپندارند نیست.
گروه بینالملل مشرق - عربستان سعودی با تولید نزدیک به 11 میلیون بشکه در روز، بزرگترین تولیدکننده نفت اوپک است و 75 تا 80 درصد نفت تولیدی را هم صادر میکند. دلارهای حاصل از این تولید و صادرات عظیم یکی از اصلیترین ابزارهای سعودیها برای پیشبرد سیاستهای مخرب و غیرشرفتمندانهشان در منطقه بوده است. تأمین هزینه جنگ علیه دولت و ملت سوریه و عراق و یمن تا حمایت از دیکتاتوریهای منطقه در بحرین و امارات و مصر و ... همگی به مدد همین دلارهایی است که از فروش نفت نصیب شاهزادگان کمخرد (از نوع سیاسی آن) سعودی میشود.بدلیل همین ناپختگی سیاسی، حکام تازه روی کار آمده سعودی همزمان با هزینه پول نفت در بیثباتسازی منطقه، از ابزار نفت برای ضربهزدن به دیگر تولیدکنندگان آن (مشخصا ایران، روسیه و ونزوئلا) هم استفاده میکنند. در شرایطی که قیمت جهانی نفت روند نزولی بیسابقهای را طی میکند، سعودیها که خود نیز فروشنده همین کالا هستند، برای تضعیف اقتصادهای ایران و روسیه (و در کنار آن ونزوئلا) که سیاستهای ضدآمریکا و همپیمانانش دارند، با حفظ تولید خود به کاهش بیشتر قیمتها کمک کرده است. در آخرین اجلاس اوپک نیز سقف تولید کشورهای عضو با مخالفت عربستان بدون تغییر باقی ماند.
شرایط بازار نفت به گونهای پیش رفت که کریستین لاگارد رئیس صندوق بینالمللی پول پیشبینی کرد قیمت نفت در چشماندازی میانمدت زیر 100 دلار خواهد ماند. براساس ارزیابیهای صندوق، علاوه بر بازگشت ایران و عراق به بازار نفت، عدم تمایل عربستان سعودی به کاهش تولید نفت اوپک بدلیل نگرانی از ازدستدادن بازارهای جهانی، یکی از عوامل اصلی افت قیمت نفت در ماههای گذشته بوده است. علاوه بر این، عربستان نفت خود را با تخفیف و زیر قیمت جهانی به مشتریان و بازار عرضه میکند تا هم ضربه کاهش قیمت را به دیگر تولیدکنندگان زده باشد هم انحصار فروش را از آن خود کند.
فروش نفت ارزان برای مقابله با ایران
این اقدام سعودیها پس از تنشهای بین ریاض و تهران در پی اعدام شیخ نمر النمر تشدید شد. پس از قطع روابط دیپلماتیک سعودیها با ایران، شرکت آرامکو عربستان (شرکت نفت دولت سعودی) قیمت نفت را برای مشتریان اروپایی خود 0.06 و 0.02 دلار کاهش داد. همزمان، سعودیها قیمت نفت را برای مشتریان آسیایی خود به همین میزان افزایش دادند و قیمت نفت عرضه شده به آمریکا ثابت باقی ماند. این اقدام سعودیها در شرایطی صورت گرفته است که طی هفتههای آتی تحریمهای ایران میرود که بطور کامل برداشته شود و طبیعتا بازار نفت ایران متنوعتر از گذشته خواهد شد، اما از شواهد پیداست که سعودیها بطور غیرمستقیم جنگ تمام عیاری را علیه ایران آغاز کردهاند تا به هر صورت ممکن ایران را از لحاظ اقتصادی زمینگیر کنند. کارشناسان اقتصادی و حوزه انرژی پیشبینی کردهاند در صورت تشدید و وخامت روابط میان ایران و عربستان، قیمت نفت سیر معکوس خواهد گرفت و افزایش قیمت در شرایط بحرانی دور از ذهن نیست. البته کمخردان سعودی حاکم بر شبهجزیره نمیدانند بر سر شاخه نشسته و بُن میبُرند.
وضعیت بودجه عربستان و وابستگی به نفت
از سال 2014 که سیر نزولی قیمت نفت سرعت گرفت و 60 درصد در هر بشکه کاهش یافت، بودجه عربستان سعودی که 90 درصد آن از فروش نفت خام تأمین میشود با کاهش شدیدی روبرو شد. اما سعودیها همچنان به هزینه سنگین در جنگ علیه مردم یمن و حمایت مالی از گروههای تروریستی در سوریه و عراق ادامه میدهند. مدتی قبل در آخرین روز سال 2015 میلادی، وزارت دارایی عربستان کسری بودجه 98 میلیارد دلاری برای سال 2015 را اعلام کرد که در تمام تاریخ 83 سال گذشته سعودیها بیسابقه بوده است. درآمد عربستان برای سال 2015 در حدود 162 میلیارد دلار تخمین زده میشود که از میزان بودجه پیشبینی شده 15 درصد کاهش پیدا کرده است. همچنین بودجه سعودیها نسبت به سال گذشته هم 42 درصد کاهش یافته است و وزارت دارایی چشمانداز مثبتی برای ترمیم این کسری بودجه و جبران آن ترسیم نکرده است.
سعودیها با این اوضاع مالی، تا کنون از ذخایر ارزی (که در حدود 700 تا 800 میلیارد دلار برآورد میشد) هزینه کردهاند و با توجه به هزینههای سنگین ادامه جنگ در یمن و سوریه و حمایت از گروههای تروریستی، بعید به نظر میرسد بیش از یکسال دیگر قادر به تأمین این هزینهها باشند و در سالهای آتی با مشکلات جدی اقتصادی روبرو خواهند شد؛ مشکلاتی که صندوق بینالمللی پول هم درباره آن به ریاض هشدار داده است.
اما حکام سعودی تنها در سیاست خارجی و نظامیگری و ... بیکفایت نیستند؛ آنها در سیاست داخلی و اداره مملکت نیز از کمترین هوش و درایت بیبهرهاند. آلسعود فشار این هزینهها را بر مردم فقیر شبهجزیره وارد کرده است. دولت سعودی پس از بحرانیشدن اوضاع اقتصادی اعلام کرده است که قیمت سوخت برای شهروندان این کشور را تا 50 درصد افزایش خواهد داد و قیمت بنزینهای با کیفیت پایینتر تا 67 درصد بالا خواهد رفت. همچنین قرار شده است یارانههای بخش برق و آب نیز کاهش پیدا کند و هزینه خدمات اجتماعی افزایش یابد. داستان بیکفایتی به همینجا ختم نمیشود. کاهش حقوق و مزایای کارمندان دولت سعودی از دیگر راهکارهای مقامات این کشور برای تأمین هزینههای بیثباتسازی منطقه و لجاجت با همسایگان است.
با این شرایط، سعودیها برای سال 2015 هم بیشترین سهم از بودجه را به بخش نظامی و مشخصا تأمین هزینههای تهاجم به یمن اختصاص دادهاند. رویترز پیشبینی کرده است که ریاض هر ماه 175 میلیون دلار برای حملات هوایی به یمن و بیش از 500 میلیون برای عملیات زمینی در خاک یمن خرج میکند.
از زمان آغاز تهاجم به یمن، سعودیها 1.2 میلیارد از 9.2 میلیارد دلار سهام و داراییهایشان در بورسهای اروپایی را به فروش رساندهاند تا این هزینهها را جبران کنند. این به جز هزینههایی است که از صندوق ذخیره ارزی این کشور برداشت شده است و در حدود 100 میلیارد دلار برآورد میشود.
هرچند هزینه دقیق سعودیها در به آتشکشیدن منطقه هیچگاه اعلام نشده است، اما وزارت دارایی سعودی گفته است که برای بودجه نظامی سال آینده، 57 میلیارد دلار در نظر گرفتهاند؛ یعنی رقمی نزدیک به یکچهارم کل بودجه این کشور.
مناطق نفتخیز عربستان و منطقه؛ پاشنه آشیل سعودیها
شاهزادگان وهابی عربستان سرمایهای جز نفت ندارند و موجودیتشان به همین منابع نفتی وابسته است. جالب اینجاست که همین مایه حیات خاندان سعودی هم در مناطقی از عربستان واقع شده است که در تسلط شیعیان عربستان در شرق این کشور است که تحت تبعیض حکام نابخرد سعودی قرار دارند و سالهاست که سرکوب میشوند. بخش دیگری از منابع نفتی هم در مرز عربستان با یمن است. نقشه زیر مناطق نفتخیز عربستان را نشان میدهد.

پس از اعدام شیخ نمر، اعتراضات شیعیان شرق عربستان جان دوبارهای گرفت و این مناطق بار دیگر با حضور نیروها و خودروهای زرهی آلسعود، به منطقه نظامی بدل شد. مدیریت آلسعود بر این مناطق تا کنون مدیریت امنیتی و سرکوب به همراه تحمیل محرومیت بر این مناطق بوده است تا شیعیان اجازه ظهور و بروز در جامعه عربستان و ایفای نقش فعال نداشته باشند. اما قطعا تاریخ مصرف سرکوب هم به پایان خواهد رسید و سعودیها با روش فعلی در میدان جنگ و فتنهگری در منطقه و کنترل اوضاع داخلی، در هر دو جبهه بازنده خواهند شد.تمام تحولات منطقه در سالهای اخیر به نوعی رقم خورده است که موجب به قدرت رسیدن شیعیان در مناطق نفتخیز شده است؛ اتفاقی که به اعتقاد «جان شواترز» تحلیلگر کهنهکار آمریکایی باعث شده است ترس سعودیها از کنترل شیعیان بر بزرگترین میادین نفتی جهان که در منطقه غرب آسیا واقع شده است، بیش از پیش شود. به گفته این کارشناس آمریکایی، نفرت از شیعیان به بخشی از ژن حکام سعودی تبدیل شده است و نفت نیز در این زمینه یک عامل تشدیدکننده است.
نقشه توزیع مهمترین میادین نفتی جهانشوارتز میگوید: «اگر تنشها میان حکومت و شیعیان در شرق عربستان بالا بگیرد احتمال تجزیه این مناطق از عربستان را نباید دور از ذهن دانست؛ در این صورت برای شاهزادگان سعودی چیزی جز رنگ برای ریشهایشان و قرصهای تقویتی باقی نخواهد ماند! بنابراین ترس ذاتی این شاهزادگان این است که روزی این مناطق جدا شده با منابع نفتی خود، به متحد ایران تبدیل میشوند.»
نوام چامسکی هم درباره توزیع مناطق نفتخیز جهان میگوید: « تصادف تاریخ است که مهمترین منابع نفتی جهان عمدتاً در مناطق شیعهنشین خاورمیانه قرار دارد که بیشترین ذخیرههای گازطبیعی را نیز داراست، بدترین کابوس آمریکا این خواهد بود که اتحاد شیعی پدید بیاید که بیشترین نفت جهان را در اختیار داشته باشد و مستقل از آمریکا شود. اگر چنین بلوکی پدید بیاید ممکن است حتی به جدول امنیتی انرژی آسیا در چین نیز بپیوندد. ایران میتواند یک نقطه اتکا باشد و اگر برنامهریزان دولت بوش باعث چنین اتفاقی شوند، موضع قدرت آمریکا را در جهان شدیداً تضعیف کردهاند.
بنابراین، جنگ نفتی که سعودیها آغاز کردهاند، اگر اولین قربانی آن آلسعود نباشد، قطعا یکی از قربانیان اصلی آن پادشاهی سعودی خواهد بود. تحلیلگر واشنگتن پست در این باره مینویسد: «اقتصاد عربستان قربانی بعدی کاهش قیمت نفت خواهد بود. همزمان با کاهش درآمدهای نفتی، سعودیها همان اشتباهاتی را مرتکب میشوند که اروپاییها مرتکب شدند و بدون تدابیر اقتصادی اقدام به کاهش بودجه داخلی میکنند. عربستان بازار را با نفت ارزان اشباع کرده است تا رقبای خود را از میان بردارد، اما به همین سادگی که آنها میپندارند نیست.»
صادرکنندگان فتوای تکفیر و ترور را بهتر بشناسیم
بیش از 90 شیخ و مفتی وهابی، در طول یک دهه اخیر صدها حکم و فتوای تکفیر، توصیه و دستور مرگ و ترور صادر کردهاند و پیروان آنان در سراسر منطقه، این احکام و دستورات را در مورد هزاران نفر به اجرا گذاشته اند؛ جنایاتی که تمامی کنوانسیونهای بین المللی را نقض کرده است.
به گزارش مشرق، مردم منطقه به ویژه کشورهای عراق، سوریه، یمن و بحرین هر روز با مصیبت های جدیدی مواجه می شوند که با سوء استفاده از نام اسلام بر آنها تحمیل می شود؛ مجریان اقدامات تروریستی در منطقه همواره اعمال جنایت بار خود را در پشت فتوی های مفتی های سعودی - سلفی پنهان می کنن؛ این مفتی ها کیستند و در کجا اقامت دارند؟.
آیا غربی ها و آمریکایی ها که هر روز یک نسخه برای ملت های مظلوم منطقه می پیچند و مدعی مراقبت و محافظت از حقوق بشر در گوشه گوشه این منطقه ماتم زده هستند، این اسامی را در شبکه های اجتماعی ، شبکه های ماهواره ای و سایت ها و نشریه های مختلف ندیده اند؟.
این 90 نفر بخش مهمی از هسته اصلی و مرکزی فتنه مذهبی در منطقه و صدور فتاوای تکفیر در جهان را تشکیل می دهند که هر روز فرمان کشتار صادر می کنند؛ برخی از آنها از شیوخ معروف وهابی مورد حمایت خاندان سعودی هستند؛ همانها که در پناه سران سعودی قرار دارند.
مدرسه تکفیری وهابیت در طول یک دهه اخیر در مسایل مربوط به تحولات عراق یا نبرد مقاومت اسلامی لبنان با رژیم صهیونیستی و یا تشدید جنگ اخیر علیه تروریست های داعشی حامل اندیشه ها و افکار وهابیت، همواره فعال بوده است و این جمع از شیوخ وهابیت همواره عامل اصلی صدور فتاوای تکفیر در منطقه بوده اند.
جالب توجه اینکه بیشتر آنها از اساتید و مدرسین یا فارغ التحصیلان دانشگاه محمد بن سعود، مرکز اصلی تدریس اندیشه وهابیت در عربستان سعودی و همچنین دانشگاه "ام القرا" دیگر دانشگاه تدریس اندیشه و عقاید وهابیت در سرزمین عربستان سعودی هستند.
در میان این عده از شیوخ، اسامی سرشناسی مانند عبدالعزیز آل الشیخ مفتی اعظم عربستان سعودی که حکم اخیر اعدام علیه آیت الله نمر باقر النمر را برای رژیم عربستان سعودی توجیه شرعی کرد، دیده می شود.
همچنین نام عبدالله بن جبرین مفتی سابق عربستان سعودی که چند سالی است فوت کرده نیز در بین این شیوخ وهابی دیده می شود.
او در جریان جنگ 33 روزه مقاومت اسلامی لبنان علیه رژیم صهیونیستی در سال 2006 فتوای معروفی را صادر کرد و با ایستادن در کنار رژیم صهیونیستی در آن برهه، همکاری با حزب الله لبنان را تحریم کرد.
این 90 شخصیت و شیخ وهابی در تحولات یک دهه اخیر منطقه در فتواهای مشترک، در قالب بیانیه هایی که متناسب با سیاست های عمومی رژیم عربستان سعودی بوده، علیه این تحولات موضع شرعی گرفته و جوانان مسلمان را معمولا به جهاد و حمل سلاح و تکفیر مخالفان سیاسی رژیم سعودی فراخوانده اند.
حدود 38 شیخ وهابی در ششم دسامبر 2006 در جریان خشونت های مذهبی متعاقب انفجار حرمین امامین عسکریین (ع) با صدور فتوایی شیعیان عراق را تکفیر و فراخوان جهاد علیه شیعیان عراق دادند.
این در حالی بود که مراجع چهارگانه عظام شیعه در داخل عراق در آن برهه حساس، در فتاوایی همه را به خویشتنداری و عدم افتادن در باتلاق فتنه مذهبی فراخواندند. از جمله آیت الله سیستانی که خون برادران اهل سنت را برای شیعیان حرام دانستند و اهل سنت را "نه برادر که جان" توصیف کردند.
بعد از این حادثه، 22 شیخ وهابی در 11 ژوئن 2008 بطور آشکارا شیعیان را کافر خواندند و حمل سلاح برای قتل شیعیان را مباح دانستند که در راس فهرست اسامی این بیانیه، شیخ عبدالله بن جبرین و عبد الرحمان بن ناصر البراک قرار داشتند.
همچنین متعاقب ورود قدرتمند روسیه به جنگ علیه تروریست های داعش در سوریه در ماه های اخیر، 55 شیخ وهابی که در راس آن "عبدالله بن محمد الغنیمان" وجود داشت، فتوای جهاد علیه روس ها در سوریه را صادر کردند.
در فتواهای یک دهه اخیر شیوخ وهابیت که به صورت لیستی صادر شده، تعدادی از اسامی شیوخ وهابیت بطور مستمر در این فهرست ها دیده می شود.
عبدالله بن محمد الغنیمان، عبدالرحمن بن ناصر البراک، ناصر بن سلیمان العمر، خالد بن عبدالرحمن العجیمی، عبدالله بن عمر الدمیجی، محمد بن احمد الفراج، احمد بن عبدالله آل شیبان، عبدالعزیز ناصر جلیل، العباس بن احمد الحازمی و غیره از جمله افرادی هستند که در فتوای مشترک سال های اخیر همواره نام آنها تکرار شده است؛ علمایی که حتی یک بار تجاوز و تعدی و قتل انسان های بی گناه را تحریم نکرده اند.
در این فهرست نام شیخ "یوسف القرضاوی" نیست، او هرچند فارغ التحصیل مدرسه "الازهر" مصر است اما در سال های اخیر با نزدیک شدن به وهابی ها، در صدور فتواهای شخصی علیه شیعیان عراق و مقاومت اسلامی در لبنان نیز دست داشته است.
از این شیوخ وهابیت که نامشان برای ثبت در تاریخ از میان شبکه های اجتماعی و خبرگزاری ها جمع آوری شده ، تاکنون حتی یک فتوا و حکم برای پایان دادن به خشونت و کشتار نمی بینید. آنها تاکنون حتی یک بار برادری مسلمان را به آنان یادآوری نکرده اند و از دعوت به وحدت و همبستگی هم چیزی از آنان دیده نمی شود؛ آنگونه که علما و مراجع شیعه و سنی در ایران و عراق، بارها و بارها و همه روزه مسلمانان را به وحدت، برادری ، دوستی ، محبت و همزیستی مسالمت آمیز دعوت کرده اند.
با نام این 91 نفربیشتر آشنا شوید:
1- عبدالعزیز آل الشیخ مفتی اعظم عربستان
2- عبدالله بن جبرین مفتی سابق عربستان (متوفی)
3- عبد الرحمن بن ناصر البراک (استاد دانشگاه وهابی محمد بن سعود )
4- عبد الله بن محمد الغنیمان (رییس بخش پژوهش های در دانشگاه محمد بن سعود)
5- عبد العزیز بن عبد الله الراجحی (استاد دانشگاه محمد بن سعود )
6- عبد الله بن عبد الله الزاید( رییس سابق دانشگاه اسلامی در مدینه منوره )
7- سفر بن عبد الرحمن الحوالی (رییس سابق بخش عقاید در دانشگاه ام القرا)
8- عبد الله بن حمود التویجری (رییس سابق بخش سنت در دانشگاه محمد بن سعود)
9- عبد الرحمن الصالح المحمود (عضو تدریسی بخش عقاید در دانشگاه بن سعود)
10- ناصر بن سلیمان العمر (استاد در دانشگاه بن سعود و ناظر بر سایت المسلم)
11- العباس بن أحمد الحازمی (استاد دانشگاه اسلامی)
12- عبد العزیز بن عبد الفتاح القارئ (مدیر دانشکده قران دانشگاه بن سعود)
13- خالد بن عبد الرحمن العجیمی (مدیر امور دانشجویان در دانشگاه بن سعود)
14- أحمد بن عبد الله شیبان (معلم سابق در منطقه عسیر)
15- علی بن سعید الغامدی (استاد سابق دانشگاه بن سعود)
16- محمد بن سعید القحطانی (مدرس بخش عقاید دانشگاه ام القرا)
17- سعد بن عبد الله الحمید (مدرس دانشگاه ملک سعود)
18- عبد الله بن عمر الدمیجی (مدیر دانشکده اصول دین در دانشگاه ام القرا)
19- عبد العزیز ناصر الجلیل (پژوهشگر و مبلغ )
20- عبد الله بن ناصر السلیمان (بازرس قضایی در وزارت دادگستری سعودی)
21- محمد بن أحمد الفراج (مدرس سابق دانشگاه در دانشگاه بن سعود)
22- خالد بن عبد الله الشمرانی (رییس بخش قضایی در دانشکده شریعت در دانشگاه ام القرا)
23- أحمد بن سعد بن غرم الغامدی (عضو تدریس کننده در دانشکده معلمان )
24- سلیمان بن حمد العودة (مدیر سابق بخش زبان عربی در قصیم)
25- یوسف بن عبد الله الأحمد (مدرس دانشگاه بن سعود)
26- فهد بن سلیمان القاضی (از مسوولان سابق هیات امر به معروف و نهی از منکرعربستان)
27- محمد بن سلیمان المسعود (قاضی دادگاه در جده)
28- عبد العزیز بن سالم العمر (امام جماعت مسجد الحبیشی در ریاض)
29- أحمد عبد الله العماری (مدرس سابق در دانشگاه بن سعود)
30- احمد بن إبراهیم الحیدری (مدرس دانشگاه بن سعود)
31- سعد بن ناصر الغنام (مبلغ وهابی)
32- عبد الرحمن بن سعد الشثری (دفتردار در ریاض)
33- خالد بن محمد الماجد (عضو تدریسی در دانشگاه بن سعود)
34- ناصر بن عبد الله الجربوع (قاضی دادگاه در ریاض)
35- إبراهیم بن محمد الجار الله (تئوری پرداز و نویسنده وهابی)
36- عبدالرحیم بن صمایل السلمی (عضو هیات امر به معروف و نهی از منکر در جده)
37- خالد بن محمد آل زریق الشهرانی (مدرس در منطقه عسیر)
38- أحمد بن حسن بن محمد آل عبدالله(معلم سابق در منطقه عسیر)
39- محمد بن عبدالله الهبدان (ناظر بر سایت نور الاسلام)
40- محمد بن عبد العزیز اللاحم (خطیب مسجد)
41- محمد بن ناصر السحیبانی
42- سعود بن عبدالله الفنیسان
43- أحمد بن عبدالله الزهرانی
44- صالح بن عبدالله الدرویش
45- عبدالعزیز بن عبدالمحسن الترکی
46- محمد موسى الشریف
47- حسن بن صالح الحمید
48- عبدالرحمن بن جمیل قصاص
49- ناصر بن یحیى الحنینی
50- محمد بن عبدالله الدویش
51- محمد بن عبدالله الخضیری
52- عثمان بن عبدالرحمن العثیم
53- أحمد بن عبدالعزیز الشاوی
54- ابراهیم بن عبدالرحمن الترکی
55- محمد بن عبدالعزیز الماجد
56- عادل بن أحمد باناعمة
57- باسم بن عبدالله عالم
58- مسفر بن عبدالله البواردی
59- عبدالله بن طویرش الطویرش
60- عبدالله بن ناصر الصبیح
61- عبدالله بن عبدالرحمن الوطبان
62- عبدالحمید بن عبدالله الوابل
63- سلیمان بن عبدالله السیف
64- عبدالله بن محمد القعود
65- حمود بن ظافر الشهری
66- موفق عبدالله کدسة
67- محمد بن علی مسملی
68- محمود بن إبراهیم الزهرانی
69- إبراهیم بن محمد أبکر عباس
70- محمد بن سعید بافیل
71- حمدان بن عبدالرحمن الشرقی
72- أحمد بن محمد باطهف
73- جماز بن عبدالرحمن الجماز
74- مشعل مسعود القحطانی
75- أحمد بن علی الرشود
76- سعد بن علی العمری
77- محمد بن عوض السرحانی
78- طارق بن أحمد الفارس
79- علی بن إبراهیم المحیش
80- علی بن أحمد آل إسحاق
81- عبدالعزیز بن عبدالله المبدل
82- إبراهیم بن محمد عکیری
83- محمد بن حامد آل عثمان الغامدی
84- عبدالله بن حمد الجلالی
85- ناصر بن سلیمان العمر
86- عبدالله بن ابراهیم الریس
87- عبدالعزیز بن محمد الراشد
88- عیسی بن درزی المبلع
89- عدنان عرعور (تبعه سوری و مجری تلویزیونی برنامه های وهابی)
90- محمد العریفی (مبلغ وهابی و صاحب فتوای جهاد نکاح)
و 91- عادل الکلبانی (مبلغ مشهور و امام جماعت سابق مکه مکرمه)