سلام خوزستان

انتشار اخبار سیاسی- اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خوزستان

سلام خوزستان

انتشار اخبار سیاسی- اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خوزستان

تحلیلهای سیاسی روز

تهران یا ریاض، کدام یک منزوی شدند؟

توطئه سعودی‌ها علیه ایران ۲۴ ساعت هم دوام نیاورد

بهانه جویی عربستان سعودی در موضوع رابطه با ایران و اقدام این کشور در قطع روابط دیپلماتیک، از دید بسیاری از ناظران و تحلیلگران به عنوان تلاشی جهت اعمال فشار بر ایران و القای انروای کشورمان در عرصه بین المللی در نظر گرفته شده است؛ اما آیا سعودی ها در این تلاش خود توانسته اند و یا خواهند توانست موفقیتی حاصل کنند؟

کد خبر: ۵۵۸۸۵۱
تاریخ انتشار: ۱۵ دی ۱۳۹۴ - ۱۲:۳۷ - 05 January 2016
توطئه سعودی‌ها علیه ایران ۲۴ ساعت هم دوام نیاوردبهانه جویی عربستان سعودی در موضوع رابطه با ایران و اقدام این کشور در قطع روابط دیپلماتیک، از دید بسیاری از ناظران و تحلیلگران به عنوان تلاشی جهت اعمال فشار بر ایران و القای انروای کشورمان در عرصه بین المللی در نظر گرفته شده است؛ اما آیا سعودی ها در این تلاش خود توانسته اند و یا خواهند توانست موفقیتی حاصل کنند؟

به گزارش «تابناک»، اقدام یکشنبه شب عربستان سعودی در اعلام قطع کامل روابط دیپلماتیک با ایران به دلیل وقایع رخ داده در سفارت و کنسولگری این کشور در تهران و مشهد، با همراهی برخی دولت های نزدیک و وابسته به این کشور در سطح منطقه همراه شد، به گونه ای که بحرین و سودان نیز روابط دیپلماتیک خود را با جمهوری اسلامی ایران قطع کرده و امارات متحده عربی، روابط دیپلماتیکش را به سطح کاردار تنزل داد.

این وقایع از همان نخستین ساعات اعلام قطع روابط ریاض با تهران، قابل پیش بینی بود و تحلیلگران اشاره می کردند، در پی وقایع رخ داده پس از اعدام شیخ نمر و اعتراضات صورت گرفته در ایران، سعودی ها بی تردید به لابی گری با دولت های همسو با خود خواهند پرداخت تا ضمن ترغیب آنها به قطع روابط دیپلماتیک با تهران، چنین القا کنند که ایران در سطح منطقه و همچنین در عرصه بین المللی منزوی شده است.

با وجود این، بررسی مجموع وقایعی که طی دو روز گذشته در موضوع روابط ایران و عربستان رخ داده، بیانگر شکست آشکار سعودی ها در این سناریوست.

در این راستا، اشاره به چند نکته ضروری است: نخست اینکه با وجود تلاش های همه جانبه عربستان برای همراه کردن دیگر دولت های عربی و اسلامی با خود، این همسویی تنها به دولت های کوچک تر و کم اهمیت تر این مجموعه محدود شد. در این راستا، در شرایطی که به نظر می رسد چشم امید سعودی ها بیشتر به کشورهایی همچون مصر بود، قاهره اقدام به قطع روابط دیپلماتیک با ایران نکرد و قطر و اردن نیز در همین زمره قرار گرفتند. امارات نیز به عنوان یکی دیگر از کشورهای مهم این مجموعه، برای به دست آوردن دل سعودی ها سطح روابط خود را کاهش داد، اما با آگاهی از هزینه های سنگین قطع روابط با ایران، از این کار خودداری کرد.

دوم آنکه در میانه همه تلاش های عربستان برای منزوی جلوه دادن ایران، روز گذشته هیأتی عالی رتبه از دانمارک به ریاست وزیر خارجه این کشور به تهران سفر و با شماری مقامات ارشد جمهوری اسلامی ایران دیدار کرد؛ سفری که جدیدترین نمونه از ترافیک دیپلماتیک ایران پس از حصول توافق هسته ای محسوب می شود و در آن، توافقات مهمی برای همکاری های دوجانبه حاصل شد.

جالب اینجاست که اتفاقاً در این میان، این عربستان بود که عملاً منزوی شدن از سوی کشورهای غربی را تجربه کرد، زیرا دیوید کامرون، نخست وزیر انگلیس، در اعتراض به اعدام های دسته جمعی در عربستان، سفر از پیش برنامه ریزی شده خود را به این کشور لغو کرد.

نکته سوم اینکه تلاش سعودی ها برای تحت فشار قرار دادن ایران، نه تنها در عرصه بین المللی و بحث روابط با غرب تأثیرگذار نبوده، بلکه در سطح منطقه نیز توانسته تحولی جدی به همراه داشته باشد، زیرا امروز عبدالله عبدالله، رئیس اجرایی دولت افغانستان در رأس هیأتی بلندپایه وارد تهران شد تا به دیدار و گفت و گو با مقامات ایرانی بپردازد. به این ترتیب، به نظر می رسد سعودی ها حتی برای 24 ساعت هم نتوانسته اند جو منطقه ای و بین المللی را به نفع خود و علیه ایران جهت دهی کنند.

هشدار به امارات؛

دنباله‌روی از سعودی‌ها، هزینه سنگینی خواهد داشت

اقدام شب گذشته عربستان سعودی در اعلام قطع روابط دیپلماتیک با ایران، با تلاش های این کشور جهت همراه کردن متحدین منطقه ای خود علیه جمهوری اسلامی ایران همراه شد. در این میان، به نظر می رسد امارات متحده عربی بیشترین همسویی و هماهنگی را با سعودی ها از خود نشان می دهد؛ امری که می تواند در نهایت به ضرر منافع خود این کشور تمام شود.

کد خبر: ۵۵۸۵۷۷
تاریخ انتشار: ۱۴ دی ۱۳۹۴ - ۱۳:۵۳ - 04 January 2016
آیا امارات هم وارد بازی عربستان علیه ایران خواهد شد؟اقدام شب گذشته عربستان سعودی در اعلام قطع روابط دیپلماتیک با ایران، با تلاش های این کشور جهت همراه کردن متحدین منطقه ای خود علیه جمهوری اسلامی ایران همراه شد. در این میان، به نظر می رسد امارات متحده عربی بیشترین همسویی و هماهنگی را با سعودی ها از خود نشان می دهد؛ امری که می تواند در نهایت به ضرر منافع خود این کشور تمام شود.

به گزارش «تابناک»، دولت سعودی در پی اعلام قطع روابط دیپلماتیک خود با تهران، تلاشی دو سویه برای تشدید فشارهای خارجی بر ایران آغاز کرده است؛ از یک سو، وزارت خارجه عربستان اعلام کرد که درباره وقایع پیش آمده در سفارت و کنسولگری این کشور در تهران و مشهد، به شورای امنیت سازمان ملل و چند سازمان منطقه ای، از جمله اتحادیه عرب شکایت کرده است. از سوی دیگر، این کشور رایزنی با متحدان خود، به ویژه امارات را برای همراه کردن آن ها با خود علیه ایران آغاز کرده است.

در این راستا، یک منبع دیپلماتیک با اشاره به اقدام ریاض در اعلام قطع رابطه دیپلماتیک با تهران، از تلاش عربستان برای اقدام متحد در بین کشورهای حاشیه خلیج فارس و از جمله بحرین و امارات خبر داد. وی با اعلام اینکه احتمالاً بیانیه‌های مشابه عربستان از سوی بحرین و امارات نیز صادر شود، افزود: «فشار عربستان بر سایر کشورها نیز در جریان است تا آنها نیز روندی مشابه را در پیش گیرند».

گفتنی است، دو روز پیش نیز وزارت امور خارجه امارات به دلیل آنچه دخالت تهران در امور حاکمیتی رژیم سعودی خواند، سفیر ایران را احضار کرد. وزارت امور خارجه امارات مدعی دخالت تهران در امور حاکمیتی عربستان و تعرض به سفارتخانه و کنسولگری سعودی در شهرهای تهران و مشهد شده است.

به این ترتیب، آن گونه که مشخص است، دولت امارات در شرایط کنونی، رویکرد خود را بر نزدیکی هرچه بیشتر با عربستان در روند تنش آفرینی های این کشور در منطقه دانسته و در مسیر همسو شدن با آل سعود در تقابل با جمهوری اسلامی ایران قرار گرفته است.

با وجود این، به نظر می رسد روند در پیش گرفته شده از سوی اماراتی ها، بدون توجه به ابعاد و پیامدهای آن و صرفاً بر اساس نوعی دنباله روی کورکورانه از «برادر بزرگتر» سعودی خود تدوین شده و در این مسیر، کوچکترین توجهی به منافع خود این کشور در روابطش با ایران صورت نگرفته است.

در توضیح این موضوع باید اشاره کرد که عربستان بر خلاف امارات، تاکنون نفع فراوانی از روابط خود با ایران برده، به گونه ای که هم در دوران تحریم ها از واسطه گری تبادلات تجاری ایران سود برده و هم در حال حاضر و در آستانه اجرای کامل برجام و برداشته شدن تحریم ها، ناظران و تحلیلگران تأکید دارند که این کشور از گشایش فضای اقتصادی و تجاری ایران بسیار منتفع خواهد شد.

در این شرایط، سیاستمداران اماراتی باید به این نکته توجه داشته باشند که اکنون زمان انتخابی دشوار برای آن ها فرا رسیده، زیرا در پرتو شرایط جدید شکل گرفته در عرصه منطقه ای و جهانی، وارد شدن به هرگونه صف بندی منطقه ای، می تواند پیامدهای جدی مثبت یا منفی برای این کشور داشته باشد که در موضوع ایران، این پیامدها قطعاً برایش منفی خواهد بود.

در حقیقت، اوضاع به گونه ای است که خارج شدن امارات از مدار روابطش با ایران در اختیار خودش است، اما در صورت انجام این کار، بازگشت به عرصه روابط عادی با جمهوری اسلامی ایران، دیگر موضوعی نیست که در اختیار خود این کشور قرار داشته باشد و ضررهایی که این کشور فقط در حوزه اقتصاد از قِبَل قطع روابط با ایران خواهد برد، برای آسیب دیدنش کافی است؛ چه برسد به در حاشیه قرار گرفتن در تعاملات دیپلماتیکی که اکنون ایران به عنوان یک بازیگر جدی در منطقه در آن ها نقش آفرین شده است.

عوامل و زمینه‌های پشت پرده قطع روابط عربستان با ایران

قطع روابط دیپلماتیک عربستان با ایران را باید جدیدترین تکه از پازلی دانست که از زمان روی کار آمدن هیأت حاکمه جدید سعودی، توسط ملک سلمان و یارانش در سطح منطقه چیده شده و هر تکه از آن، طرحی از یک تنش و منازعه در سطح منطقه را بر خود دارد. در این میان، بررسی این نکته ضروری است که این اقدام جدید سعودی ها، دقیقاً با چه اهدافی و در کدام راستا انجام گرفته است؟

کد خبر: ۵۵۸۴۷۳
تاریخ انتشار: ۱۴ دی ۱۳۹۴ - ۱۰:۴۵ - 04 January 2016
عوامل و زمینه‌های پشت پرده قطع روابط عربستان با ایرانقطع روابط دیپلماتیک عربستان با ایران را باید جدیدترین تکه از پازلی دانست که از زمان روی کار آمدن هیأت حاکمه جدید سعودی، توسط ملک سلمان و یارانش در سطح منطقه چیده شده و هر تکه از آن، طرحی از یک تنش و منازعه در سطح منطقه را بر خود دارد. در این میان، بررسی این نکته ضروری است که این اقدام جدید سعودی ها، دقیقاً با چه اهدافی و در کدام راستا انجام گرفته است؟

به گزارش «تابناک»، عادل الجبیر، وزیر خارجه عربستان سعودی، شب گذشته در اظهاراتی رسما از قطع روابط دیپلماتیک ریاض با تهران و تعیین مهلت برای دیپلمات های ایرانی جهت ترک خاک عربستان سخن گفت. به این ترتیب، گمانه هایی که از زمان اعلام خبر اعدام شیخ نمر درباره قطع روابط ایران و عربستان مطرح می شد، به حقیقت پیوست.

این تصمیم دولت عربستان، با ادعای عدم امنیت کادر دیپلماتیک این کشور در ایران صورت گرفته و تنها به حوزه سیاسی نیز محدود نشده، زیرا همزمان، وزارت تجارت این کشور نیز دستور ممنوعیت کالاهای ایرانی را صادر کرد. به این ترتیب، چنین به نظر می رسد که اعلام خبر قطع روابط دیپلماتیک، تازه آغاز روندی از دامن زده شده به تنش های موجود میان دو طرف، از سوی سعودی هاست.

اما برای تحلیل دقیق تر عوامل این تصمیم از سوی عربستان، باید بازه زمانی بررسی را از یکی دو روز گذشته و موضوع واکنش ها به اعدام شیخ نمر فراتر برده و بار دیگر به سیاست هایی بنگریم که از زمان روی کار آمدن ملک سلمان، پادشاه جدید عربستان سعودی، در این کشور در دستور کار قرار گرفته است.

از همان روزهای نخست روی کار آمدن سلمان، بسیاری از ناظران و تحلیلگران ضمن اشاره به تفاوت رویکردهای این هیأت حاکمه جدید با مقامات سابق سعودی، به افراطی بودن نگرش این گروه جدید اشاره کرده و پیش بینی می کردند که سیاست خارجی عربستان، روندی از تهاجمی شدن را تجربه کند. همزمان، این موضوع مورد اشاره قرار می گرفت که حاکمان جدید عربستان، دیدگاهی به شدت فرقه گرایانه داشته و بر جلوگیری از توسعه نفوذ شیعیان در منطقه، به ویژه جمهوری اسلامی ایران تأکید دارند.

در همین راستا، روزنامه لبنانی «السفیر» در تحلیلی که اندکی پس از به قدرت رسیدن سلمان منتشر کرد، نوشت که هدف هیأت حاکمه جدید، متحد شدن با کشورهای سنی منطقه، به ویژه ترکیه و مصر به منظور وارد شدن به تقابلی مستقیم و آشکار با ایران است. به عبارت دیگر، چنین بیان می شد که سعودی ها قصد دارند دست به تشکیل ائتلافی بزنند که نوک پیکان آن، متوجه ایران و نفوذ ایران در سطح منطقه باشد.

تحولات ماه های بعد به سرعت نشان داد که این تحلیل، به هیچ وجه نادرست نبوده است. در این راستا، عربستان در رویکردی مرحله به مرحله، ابتدا خود را مستقیم و سخت افزاری وارد حوزه های نفوذ ایران در منطقه کرد و از سوی دیگر، به روند تقابل دیپلماتیک خود با ایران شدت بخشید. از جنبه نخست، عربستان اقدام به حمله نظامی به یمن کرده و حمایت خود از معارضین و تروریست های سوری را نیز تشدید کرد. از جنبه دوم نیز تلاش های لابی گرانه سعودی ها برای جلوگیری از دستیابی ایران و گروه 1+5 به توافق هسته ای – که عربستان آن را به سبب بهبود روابط ایران با غرب، تهدیدی برای خود می داند – شدت بیشتری گرفت.

بر این اساس، به نظر می رسید هدف سعودی ها این بود که تدریجی و سنگر به سنگر، به تقابل با ایران در سطح منطقه پرداخته و در نهایت، این تقابل را به اوج خود برسانند. در این صورت بود که آن ها می توانستند ایران را به زعم خود در سطح منطقه منزوی کرده و به اهداف خود دست پیدا کنند.

با این حال، در عرصه عمل، اوضاع آن گونه که سعودی ها انتظار داشتند پیش نرفت. از یک سو عملیات نظامی نه ماهه نیروهای ائتلاف تحت رهبری عربستان در یمن، نتوانست سبب شکست نیروهای مردمی این کشور و جنبش انصارالله شود و از سوی دیگر، جهانی شدن تهدید تروریستی داعش سبب شد نه تنها کشورهای غربی در موضوع سوریه در مسیری کاملاً متفاوت با آنچه عربستان انتظار داشت قرار بگیرند، بلکه به انتقاد از انفعال ریاض در مقابله با تهدید تروریسم و حتی تقویت آن نیز بپردازند.

در چنین شرایطی، از یکی دو ماه پیش عربستان تلاش کرد، با پیگیری یک راهبرد دو وجهی، از یک سو اقدام به تقویت ائتلاف های مدنظر خود در سطح منطقه کرده و از سوی دیگر، عامدانه در آتش منازعاتی در منطقه بدمد که نتیجه آن، جلوگیری از به ثابت رسیدن اوضاع در خاورمیانه و جلوگیری از برقراری آرامشی باشد که به هیچ وجه به نفع عربستان نیست.

به این ترتیب، سعودی ها همزمان با تلاش های پیگیر خود برای تحکیم اتحاد با ترکیه – که به تشکیل یک «شورای همکاری استراتژیک» میان طرفین انجامید – ناگهان ایجاد یک ائتلاف به اصطلاح ضد تروریستی کشورهای اسلامی را اعلام کرد که کشورهایی چون ایران و عراق در آن جایی نداشتند. از سوی دیگر، سعودی ها سعی کردند دست بر نقاطی حساس بگذارند که واقف اند سبب تشدید تنش ها در منطقه می شود.

بر این اساس، اعدام شیخ نمر، روحانی شیعه عربستانی، به منزله فشردن دکمه انفجار بمبی بود که طی ماه های اخیر به دست سعودی ها در سطح منطقه ساخته شده بود و اکنون مقامات سعودی سرمست از این انفجار، در تلاش برای بهره برداری از بی ثبات شدن هرچه بیشتر اوضاع در منطقه هستند. سعودی ها آگاه بودند که اعدام شیخ نمر، واکنش هایی شدید را به ویژه در ایران برخواهد انگیخت و در همین راستا، در شرایط کنونی، این اقدام را انجام دادند تا فشار را بر ایران در عرصه بین المللی افزایش دهند.

در این راستا، بروز برخی واکنش های بیش از حد احساسی مردم در ایران از یک سو و تحرکات و تحریکات عوامل عربستان از سوی دیگر، سبب شد عربستان به خواسته خود رسیده و بهانه ای پیدا کند تا با بهره گیری از آن، به القای این نکته بپردازد که ایران محلی امن برای دیپلمات ها و کشوری قابل اعتماد برای پیگیری روابط دیپلماتیک نیست. این در حالی است همان شب گذشته و بلافاصله پس از اظهارات جبیر، حسین امر عبداللهیان، معاون وزیر خارجه ایران بر پوچ بودن این ادعای سعودی ها و وجود امنیت کامل در ایران برای دیپلمات های خارجی تأکید کرد.

به هر حال، اکنون شاهد تحقق آن چیزی هستیم که تحلیلگران از ابتدای روی کار آمدن سلمان به آن اشاره می کردند؛ یعنی تلاش برای متحد کردن کشورهای سنی منطقه علیه ایران و دامن زدن به آتش اختلافات میان شیعه و سنی جهت بهره برداری سیاسی در داخل و نیز – مهمتر از آن – جلوگیری از اوج گیری بیش از پیش جایگاه منطقه ای ایران در دوره «پسا برجام».

در همین راستا، نه تنها پس از وقایع رخ داده در سفارت عربستان، دولت های همسو با ریاض، از جمله امارات و اردن اقدام به اعتراض به ایران کردند، بلکه اکنون نیز خبر می رسد که سعودی ها رایزنی خود را با کشورهای چون بحرین و امارات آغاز کرده اند تا این کشورها نیز اقدام به قطع روابط دیپلماتیک خود با ایران کنند. به این ترتیب، ریاض با انفجار بمب دست ساز خود، کشورهای منطقه را در انتخابی میان خود و ایران قرار داده تا از این طریق، ایده دیرپای خود برای ضربه زدن به ایران را پیگیری کند.

مهم ترین دلیل قطع رابطه عربستان با ایران افشا شد!

بعید است اعلام قطع یکجانبه روابط عربستان سعودی با ایران توسط ریاض، کسی را شوک زده کرده باشد؛ اما شاید دلیل اصلی این قطع روابط از زبان «منابع آگاه» عربستانی که به صراحت و شفافیت بیشتری سخن گفته اند، بیش از پیش عمق مسأله را برای همگان آشکار کند.

کد خبر: ۵۵۸۴۶۹
تاریخ انتشار: ۱۴ دی ۱۳۹۴ - ۰۹:۲۵ - 04 January 2016
صدام حسین هم ابتدا از اینجا که خاندان سعودی تازه ایستاده اند شروع کرد و بر سر او و مردم عراق آن رفت که همگان مشاهده کردند. صدام حسین هم بحران های داخلی و اقتصادی کشورش را با همین قطع روابط، تهدیدها و حمله های نظامی، از جایی به جایی دیگر منتقل می کرد و زمان می خرید؛ غافل از اینکه زمان حکومتگری بی زمان نیست!
 
به گزارش «تابناک» بعید است اعلام قطع یکجانبه روابط عربستان سعودی با ایران توسط ریاض، کسی را شوک زده کرده باشد و همچنین بعید است، افرادی که تحولات اخیر در سیاست خارجی و داخلی مملکت سعودی ها را رصد کرده باشند، از دلایل این هیجانات خاندان سعودی بی خبر باشند؛ سعودی هایی که یک بحران را به جای اینکه حل کنند به بحران دیگری منتقل می کنند و آنچه برایشان ماننده مجموعه ای از بحران هاست.
 
فرزندان عبدالعزیز که مملکتی را به اسم خودشان نامگذاری کرده اند، با کاهش قیمت نفت، با کسری بودجه ای بالغ بر 87 میلیارد دلار مواجه اند، به گونه ای که هزینه های این حکومت در سال گذشته 224 میلیارد دلار و درآمدهای آن، نزدیک به 137 میلیارد دلار بوده است.
 
به صورت تقریبی حاکمان عربستان روزانه 200 میلیون دلار هزینه جنگ یمن می کنند که ماهانه مبلغی بالغ بر 6 میلیارد دلار می شود. این در حالی است که حتی اگر سعودی ها بخواهند در بخشی از یمن حکومتی طرفدار خودشان را تشکیل دهند و آن را به ثبات برسانند، در ماه های آینده میلیارد دلارها هم باید هزینه آنجا کنند، البته اگر بتوانند جنگ را در یمن به اتمام برسانند!

تازه اینها که هزینه های مستقیم خود دولت سعودی است. آنان برای راضی نگه داشتن برخی از کشورهای عربی و اسلامی، باید میلیاردها دلار بپردازند. مانند قول سرمایه گذاری 8 میلیارد دلاری در مصر یا کمک بلاعوض 4 میلیارد دلاری به دولت نظامی مصر. در کنار اینها اضافه کنید، پول هایی را که باید برای راضی نگه داشتن پاکستان، بحرین و اردن پرداخت کند، یا دلارهایی که باید برای راضی کردن کشورهای مختلف اسلامی برای شرکت در ائتلاف ضد تروریسمی که سعودی ها تشکیل داده اند، بپردازد.

همچین پول های دیگری که باید به کشورهای غربی یا اعضای کوچک سازمان ملل متحد پرداخت شود تا در قبال حمایت سعودی ها از تروریست ها در سوریه و عراق،سکوت کنند و یا پول بگیرند و در مقابل حمله سعودی ها به یمن مطلبی را نگویند! ائتلافی که در آن حتی عمان و الجزایز و افغانستان هم حضور پیدا نکردند؛ ایران و عراق که جای خود دارند! همه این ارقام سال آینده باز بر دوش آل سعود سنگینی می کند و این بحران وقتی حل نشود، برای سعودی ها نزدیک ترین جایی که می توان بحران را منتقل کرد، حوزه سیاست خارجی است؛ جایی که هزینه کردن پول در کوتاه مدت جواب می دهد!
 
در بعد سیاست خارجی وضع سعودی ها بهتر از اقتصادشان نیست. انزوایی که حاکمان عربستان در آن دچار شده اند، در بهترین شکل در این عبارت مستتر باشد که «عربستان به این دلیل روابط دیپلماتیک خود را  با ایران قطع کرد که می دید هیچ کشوری نمی خواهد ایران را کنترل کند و در مقابل آن کاری انجام دهد»؛ عبارتی که شب گذشته پس از اعلام قطع یکجانبه روابط دیپلماتیک سعودی ها با ایران از سوی یکی از مقامات آگاه سعودی به رسانه های بین المللی گفته شد و شاید مهم ترین دلیل این قطع ارتباط باشد؛ اینکه کسی نمی تواند در مقابل قدرت مادی و معنوی و همچنین دیپلماتیک ایرانیان بایستد.

شاید حاکمان سعودی با اقدام به قطع رابطه به ایران، با زبان بی زبانی می خواهند بگویند که موازنه قوا در منطقه به نفع ایران تغییر کرده است و ایران که در کنار همه عوامل مادی قدرت از سرزمین و جمعیت و استعدادهای خدادادی و البته پیشرفت های چشمگیر در عرصه نظامی و توانایی هسته ای تا نفوذ معنوی در کشور های منطقه، در روزهای پس از برجام، آماده شکوفایی دیپلماتیک و اقتصادی با کشورها و اقتصادهای یزرگ جهان است و این همان یک معنا را بیشتر ندارد؛ موازنه قوا در منطقه به نفع ایران تغییر کرده است.

عربستانی که در کشورش مذاکرات گروه های تروریستی سوریه را میزبانی می کند و تا کنون هیچ کار مؤثری را بر خلاف ایران، علیه داعش انجام نداده است، به شدت در مظان اتهام است. فهرستی هم که اخیرا از وزارت خارجه آمریکا درباره اقدامات عربستان در جهت تقویت تروریست ها منتشر شد و عربستان را یکی از مهم ترین تأمین مالی کنندگان مدارس دینی وهابیون ـ که کار تربیت نیروهای گروه های تروریستی را در بر عهده دارد ـ معرفی می کرد، عربستان را در ارتباط با آمریکا را تنگنا قرار داده است.

شاید سعودی ها با تجاوز به دو نوجوان ایرانی؛ رفتاری که در فرهنگ جهانی دور از شأن انسانی است؛ با بی حرمتی به زائران ایرانی و اهمال در مراقبت از آنان و یا به احترامی به اجساد کشته شدگان ایرانی و سرکوب شیعیان و اعدام رهبر شیعیان... همگی در مسیر همان انتقال بحران از خود به دیگری است.

این روزها حاکمان سعودی، بدجوری مسیر صدام حسین را می پیمایند؛ تداوم کاهش قیمت نفت و افزایش کسری بودجه های آنان، تداوم جنگ در یمن و تأمین مالی تروریست ها، بحران های مشروعیت داخلی، در کنار ناتوانی در اجماع سازی در سیاست خارجی حتی در بین متحدان عرب سعودی ها و منزوی شدن تدریجی این کشور در منطقه و جهان، سیاست خارجی آنان را هیجانی تر و افراطی تر خواهد کرد؛ درست مانند صدام حسین؛ صدامی که امروز دیگر وجود ندارد!
 

مهم ترین دلیل قطع رابطه عربستان با ایران افشا شد!

بعید است اعلام قطع یکجانبه روابط عربستان سعودی با ایران توسط ریاض، کسی را شوک زده کرده باشد؛ اما شاید دلیل اصلی این قطع روابط از زبان «منابع آگاه» عربستانی که به صراحت و شفافیت بیشتری سخن گفته اند، بیش از پیش عمق مسأله را برای همگان آشکار کند.

کد خبر: ۵۵۸۴۶۹
تاریخ انتشار: ۱۴ دی ۱۳۹۴ - ۰۹:۲۵ - 04 January 2016
صدام حسین هم ابتدا از اینجا که خاندان سعودی تازه ایستاده اند شروع کرد و بر سر او و مردم عراق آن رفت که همگان مشاهده کردند. صدام حسین هم بحران های داخلی و اقتصادی کشورش را با همین قطع روابط، تهدیدها و حمله های نظامی، از جایی به جایی دیگر منتقل می کرد و زمان می خرید؛ غافل از اینکه زمان حکومتگری بی زمان نیست!
 
به گزارش «تابناک» بعید است اعلام قطع یکجانبه روابط عربستان سعودی با ایران توسط ریاض، کسی را شوک زده کرده باشد و همچنین بعید است، افرادی که تحولات اخیر در سیاست خارجی و داخلی مملکت سعودی ها را رصد کرده باشند، از دلایل این هیجانات خاندان سعودی بی خبر باشند؛ سعودی هایی که یک بحران را به جای اینکه حل کنند به بحران دیگری منتقل می کنند و آنچه برایشان ماننده مجموعه ای از بحران هاست.
 
فرزندان عبدالعزیز که مملکتی را به اسم خودشان نامگذاری کرده اند، با کاهش قیمت نفت، با کسری بودجه ای بالغ بر 87 میلیارد دلار مواجه اند، به گونه ای که هزینه های این حکومت در سال گذشته 224 میلیارد دلار و درآمدهای آن، نزدیک به 137 میلیارد دلار بوده است.
 
به صورت تقریبی حاکمان عربستان روزانه 200 میلیون دلار هزینه جنگ یمن می کنند که ماهانه مبلغی بالغ بر 6 میلیارد دلار می شود. این در حالی است که حتی اگر سعودی ها بخواهند در بخشی از یمن حکومتی طرفدار خودشان را تشکیل دهند و آن را به ثبات برسانند، در ماه های آینده میلیارد دلارها هم باید هزینه آنجا کنند، البته اگر بتوانند جنگ را در یمن به اتمام برسانند!

تازه اینها که هزینه های مستقیم خود دولت سعودی است. آنان برای راضی نگه داشتن برخی از کشورهای عربی و اسلامی، باید میلیاردها دلار بپردازند. مانند قول سرمایه گذاری 8 میلیارد دلاری در مصر یا کمک بلاعوض 4 میلیارد دلاری به دولت نظامی مصر. در کنار اینها اضافه کنید، پول هایی را که باید برای راضی نگه داشتن پاکستان، بحرین و اردن پرداخت کند، یا دلارهایی که باید برای راضی کردن کشورهای مختلف اسلامی برای شرکت در ائتلاف ضد تروریسمی که سعودی ها تشکیل داده اند، بپردازد.

همچین پول های دیگری که باید به کشورهای غربی یا اعضای کوچک سازمان ملل متحد پرداخت شود تا در قبال حمایت سعودی ها از تروریست ها در سوریه و عراق،سکوت کنند و یا پول بگیرند و در مقابل حمله سعودی ها به یمن مطلبی را نگویند! ائتلافی که در آن حتی عمان و الجزایز و افغانستان هم حضور پیدا نکردند؛ ایران و عراق که جای خود دارند! همه این ارقام سال آینده باز بر دوش آل سعود سنگینی می کند و این بحران وقتی حل نشود، برای سعودی ها نزدیک ترین جایی که می توان بحران را منتقل کرد، حوزه سیاست خارجی است؛ جایی که هزینه کردن پول در کوتاه مدت جواب می دهد!
 
در بعد سیاست خارجی وضع سعودی ها بهتر از اقتصادشان نیست. انزوایی که حاکمان عربستان در آن دچار شده اند، در بهترین شکل در این عبارت مستتر باشد که «عربستان به این دلیل روابط دیپلماتیک خود را  با ایران قطع کرد که می دید هیچ کشوری نمی خواهد ایران را کنترل کند و در مقابل آن کاری انجام دهد»؛ عبارتی که شب گذشته پس از اعلام قطع یکجانبه روابط دیپلماتیک سعودی ها با ایران از سوی یکی از مقامات آگاه سعودی به رسانه های بین المللی گفته شد و شاید مهم ترین دلیل این قطع ارتباط باشد؛ اینکه کسی نمی تواند در مقابل قدرت مادی و معنوی و همچنین دیپلماتیک ایرانیان بایستد.

شاید حاکمان سعودی با اقدام به قطع رابطه به ایران، با زبان بی زبانی می خواهند بگویند که موازنه قوا در منطقه به نفع ایران تغییر کرده است و ایران که در کنار همه عوامل مادی قدرت از سرزمین و جمعیت و استعدادهای خدادادی و البته پیشرفت های چشمگیر در عرصه نظامی و توانایی هسته ای تا نفوذ معنوی در کشور های منطقه، در روزهای پس از برجام، آماده شکوفایی دیپلماتیک و اقتصادی با کشورها و اقتصادهای یزرگ جهان است و این همان یک معنا را بیشتر ندارد؛ موازنه قوا در منطقه به نفع ایران تغییر کرده است.

عربستانی که در کشورش مذاکرات گروه های تروریستی سوریه را میزبانی می کند و تا کنون هیچ کار مؤثری را بر خلاف ایران، علیه داعش انجام نداده است، به شدت در مظان اتهام است. فهرستی هم که اخیرا از وزارت خارجه آمریکا درباره اقدامات عربستان در جهت تقویت تروریست ها منتشر شد و عربستان را یکی از مهم ترین تأمین مالی کنندگان مدارس دینی وهابیون ـ که کار تربیت نیروهای گروه های تروریستی را در بر عهده دارد ـ معرفی می کرد، عربستان را در ارتباط با آمریکا را تنگنا قرار داده است.

شاید سعودی ها با تجاوز به دو نوجوان ایرانی؛ رفتاری که در فرهنگ جهانی دور از شأن انسانی است؛ با بی حرمتی به زائران ایرانی و اهمال در مراقبت از آنان و یا به احترامی به اجساد کشته شدگان ایرانی و سرکوب شیعیان و اعدام رهبر شیعیان... همگی در مسیر همان انتقال بحران از خود به دیگری است.

این روزها حاکمان سعودی، بدجوری مسیر صدام حسین را می پیمایند؛ تداوم کاهش قیمت نفت و افزایش کسری بودجه های آنان، تداوم جنگ در یمن و تأمین مالی تروریست ها، بحران های مشروعیت داخلی، در کنار ناتوانی در اجماع سازی در سیاست خارجی حتی در بین متحدان عرب سعودی ها و منزوی شدن تدریجی این کشور در منطقه و جهان، سیاست خارجی آنان را هیجانی تر و افراطی تر خواهد کرد؛ درست مانند صدام حسین؛ صدامی که امروز دیگر وجود ندارد!
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد