یکی از اقدامات بسیار مهمی که سوریه دوران حافظ اسد در جنگ تحمیلی برای حمایت از جمهوری اسلامی ایران و تحت فشار قرار دادن عراق انجام داد، قطع خط لوله نفتی عراق به دریای مدیترانه بود.

به گزارش مشرق، بحران سوریه در حالی وارد سال پنجم خود شده که حمایت های جمهوری اسلامی ایران از دولت و ملت سوریه عامل اصلی مقاومت آنها در مقابل گروههای ترویستی تکفیری و حامیان منطقه ای و بین المللی آنها بوده است. این رویه در حالی ادامه دارد که سوریه جایگاه ویژهای در استراتژی دفاعی محور مقاومت داشته و به تعبیر رهبر معظم انقلاب راهبرد آمریکا در سوریه، ضربه زدن به انقلابهای ناشی از بیداری اسلامی در منطقه است. همه اینها در حالی است که سوریه دارای سابقه روشنی در حمایت از ملت و دولت ایران است؛ برای نمونه دولت سوریه از حامیان اصلی مخالفین شاه بوده، نقش بی بدلیلی در دوران بعد از انقلاب داشته و در دوران جنگ تحمیلی حمایتهای چند لایهای از جمهوری اسلامی ایران به عمل آورده است.
- حمایت سوریه ازمبارزان انقلاب اسلامی علیه رژیم پهلوی
سال 1948 که سالهای اولیه پایان جنگ جهانی دوم است٬ رژیم صهیونیستی و محمدرضا پهلوی قدرت گیری می گیرند. در این مقطع حکومت وابسته ایران بر خلاف همه کشورهای اسلامی و بدون توجه به اشغالگریهای رژیم صهیونیستی٬ تنها حامی منطقهای این رژیم محسوب میشد. به بیان دیگر در پایان جنگ جهانی دوم و زمانی که رژیم صهیونیستی با حمایتهای استعماری کشورهای غربی در حال قدرت گیری بود و دولتهای عربی منطقه، با نبردهای متعدد و تحریم نفتی مخالف سرسخت حضور صهیونیست ها بودند، شاه ایران تنها حامی منطقهای رژیم غاصب صهیونیستی بود و نقش ویژهای در بی اثر کردن تحریمها و حملات کشورهای اسلامی علیه رژیم صهیونیستی داشت. این مسئله جهان اسلام و کشورهای عرب منطقه را نسبت به تهران بدبین کرده بود.نقطه اوج عصبانیت این کشورها و علی الخصوص سوریه به عنوان یکی از پیشقراولان جنگ٬ زمانی بود که شاه به مناخیم بگین(رئیس جمهور صهیونیستی) در کشاندن انورسادات به مشارکت با اسرائیل کمک کرد و اقدامات لازم برای پیمان کمپ دیوید را فراهم ساخت.
سلسله شکستهای حکومتهای عربی از صهیونیستها٬ خشم آنان را نسبت به تهران به عنوان متحد تلآویو بیش از پیش کرد. با آغاز نهضت امام خمینی (ره) و شروع مبارزه علیه حکومت پهلوی٬ حافظ اسد رئیسجمهور سوریه از مخالفین شاه حمایت کرد. او با جناحهای مخالف ایرانی از طریق امام موسی صدر، دکتر چمران و بسیاری دیگر از مبارزین ایرانی ارتباطاتی برقرار کرد و آموزش نیروهای مبارز را در کشورش بر عهده گرفت. حافظ اسد پس از تبعید امام به پاریس٬ به تمام سفارتهای خود در خارج از کشور به خصوص پاریس دستور داد از هیچ کمکی به مخالفان شاه دریغ نکنند.
اما شاه کلید ارتباط تاریخی انقلابیون ایران با سوریه و جنبش مقاومت اسلامی لبنان٬ امام موسی صدر بود. بسیاری از جوانان و دانشجویان ایرانی که در آن زمان در اروپا و آمریکا تحصیل میکردند به جهت تبعید امام خمینی (ره)٬ با امام موسی صدر مرتبط بودند و مرتب در لبنان حضور داشتند. طوری که می توان گفت حلقه واسط مبارزان ایرانی حاضر در لبنان و سوریه٬ امام موسی صدر بود. این مسئله نیز از نفوذ و نقش تاریخی سوریه در لبنان ناشی می شد. به سخن دیگر، سوریه نفوذ و جایگاه ویژهای در لبنان داشت و نسبت به تحولات لبنان بسیار حساس بود. بدیهی بود که شیعیان لبنان هم روی کمکهای سوریه حساب می کردند.
شهید دکتر چمران، علی جنتی، مهندس غرضی، سردار رحیم صفوی و بسیاری دیگر از جمله انقلابیون ایران بودند که در سوریه از مساعدت رهبران سوری برخوردار شده بودند. در سوریه٬ محله زینبیه مرکز تجمع ایرانیان بود و شخص حافظ اسد هم با علاقهمندی فعالیت مخالفین رژیم شاه را دنبال میکرد و حامی آنها بود. همین مسئله نیز سبب تیرگی روابط رژیم شاه با سوریه شده بود.با تسهیلاتی که در نتیجه حمایت های دولت سوریه فراهم شده بود پایگاه هایی برای آموزش مبارزین ایرانی فراهم شد. در این پایگاهها که انقلابیون ایرانی با گروههای مبارز فلسطینی آموزش می دیدند. بر مبنای خاطرات سردار سید رحیم صفوی با حمایت های دولت سوریه تشکیلات بسیار منظمی در حمایت از نیروهای ایرانی در نبرد در لبنان، فلسطین و ایران فراهم شده بود.
- تلاش سوریه برای معرفی چهره واقعی انقلاب اسلامی ایران
در مقطعی که شاه حمایتهای بی دریغی از اشغالگران صهیونیسم میکرد، مصر با معاهده ننگین کمپ دیوید سوریه را رها کرده بود و کشورهای عرب منطقه با سازش با صهیونیست ها به دامان آمریکا پناه بردند. در چنین مقطعی٬ پیروزی انقلاب اسلامی ایران با شعار آزادی فلسطین و نابودی اسرائیل٬ نور امیدی بر دل سوریه و نیروهای مقاومت لبنان و فلسطین تاباند. علاوه براین همزمانی انقلاب اسلامی ایران با شکست گفتوگوهای صلح میان سوریه و عراق موجب محبوبیت و توجه ویژه مردم سوریه به انقلاب ایران شده بود.
همه دلایل فوق سبب شد که سوریه با رویی گشاده از انقلاب ایران استقبال کند. طوری که سوریه اولین کشور عربی بود که دولت موقت [انقلاب ایران] را به رسمیت شناخت (در کل، بعد از اتحاد جماهیر شوروی و پاکستان، سوریه سومین کشور محسوب میشود). این مسئله نیز ناشی از نگاه مشترک دو کشور در رابطه با مسائل جهان اسلام میشد. به دلیل اعلام همبستگی جمهوری اسلامی با مسئله فلسطین، در ماههای اولیه پس از انقلاب اسلامی، سوریه علاقه خود را به داشتن روابطی قوی با ایران نشان داد. در نگاه سوریه چون انقلاب ایران همبستگی خود را با مسأله فلسطین اعلام کرده، رابطه با ایران، هم برای سوریه و هم برای بحران کشورهای عربی، سودمند بود. بر همین اساس نیز، سوریه و ایران با هم متحد شدند و برای کوتاه کردن دست غرب از منطقه همصدا شدند.
دشمنی دمشق با بغداد از عواملی بود که در تقویت رابطه دو کشور و استراتژیک شدن روابط نقشی اساسی داشت. به عبارت دیگر برای سوریه که بارها با دشمنی های شاه رو به رو شده بود، رابطه با ایران به عنوان کشور حامی مقاومت بسیار حیاتی بود. در مقابل برای ایران نیز مهم بود که بتواند حمایت خود را از گروههای ضد اسرائیلی اسلامی شامل «حزب الله» در لبنان و «حماس» در فلسطین عملی کند چون این حمایت در واقع بخشی از مشخصه اسلامی انقلاب ایران بود و نباید در مرزهای ایران محصور می ماند.اما در بعد دیگر، زمانی که انقلاب اسلامی ایران پیروز شد، در نگاه کشورهای استبدادی منطقه رژیم مورد حمایت شرق و غرب از طریق تظاهرات مردمی ساقط شده بود. این حرکت حکومتهای عربی را به وحشت انداخت چرا که اکثریت کشورهای عربی، دولتهای دیکتاتوری بودند و از وقوع انقلاب واهمه داشتند. در این مقطع حافظ اسد در تلاش بود تا ترس کشورهای عرب منطقه در رابطه با انقلاب اسلامی را کاهش دهد. از منظر دولت سوریه با سقوط شاه اوضاع ایران عوض شده بود و ایران اسلامی، ایران دوره شاه، یعنی ایرانی که دوست اسرائیل و مزدور آمریکا بود٬ از بین رفته و دشمنی با امپریالیسم و صهیونیسم جایگزین آن شده بود. اسد برای دفاع از نظرش اینگونه استدلال می کرد که امام خمینی(ره) یکی از دهانههای گاز انبری را که شاه و اسرائیل با آن اعراب را چیزی حدود سه دهه تحت فشار گذاشته بودند شکسته است.
- حمایت های سوریه از جمهوری اسلامی ایران در جنگ تحمیلی
در طی جنگ تحمیلی سوریه جزو معدود کشورهای حامی ایران بود و حمایت های نظامی و سیاسی گستردهای از کشورمان نمود. همه اینها در حالی بود که بخشی از سوریه در اشغال اسرائیل بود و تعدادی از نیروهای مسلح سوریه در لبنان٬ با اسرائیل در حال جنگ بودند و عملاً فشار سیاسی گستردهای بر سوریه تحمیل می شد.اما سوریه حمایت از جمهوری اسلامی ایران را در دستور کار داشت و این امر را باعث تقویت بنیه روحی و نظامی خود در برابر اسرائیل و مسائل داخلی لبنان و مبارزه بر علیه حضور بیگانه در این کشور می دانست. علاوه بر این از منظر سوریه جلوگیری از پیروزی عراق سبب تضعیف صدام حسین در منطقه و بیاعتباری او در جهان عرب میشد. اما در صورت پیروزی عراق بر ایران٬ وجود عراقی نیرومند و قوی در منطقه خطر جدی برای سوریه به حساب میآمد؛ چرا که شواهد بسیاری وجود داشت که صدام قصد داشت بعد از پیروزی در مقابل ایران به سوریه حمله کند. با این دیدگاه بود که سوریه کمکهای نظامی، سیاسی و اطلاعات قابل توجهی در اختیار کشورمان قرار داد. کارشناسان موشکی برای آموزش به سوریه رفتند و بسیاری از نقشه های عراق و اطلاعات نظامی عراقی ها از سوی سوریه٬ در اختیار کشورمان عراق گرفت.
حمایتهای سوریه از ایران در جنگ تحمیلی جلوه ویژهای داشت. مهمترین کمک سوریه در جنگ٬ حمایتهای سیاسی آنها از ایران بود، چرا که موضعگیریهای سوریه در کنفرانس کشورهای عربی مانع از شکل گیری جبهه متحد کشورهای عرب بر علیه جمهوری اسلامی ایران شد. این در حالی بود که صدام حسین تلاش داشت تا جنگ با ایران را جنگ عرب – عجم جلوه دهد و اعلام کرد که فارسها (ایرانیان) با انقلاب خویش به دنبال بلعیدن جهان عرب و سرنگون کردن حکومتهای عربی هستند. وقتی سوریه در کنار ایران ایستاد این تبلیغات تأثیر خود را تا حد زیادی از دست داد و مشخص شد که ایران هیچ نقشهای برای بر هم زدن امنیت جهان عرب ندارد و این جنگ، جنگ عجم و عرب نیست.
در بعد دیگر وقتی سوریه در کنار ایران ایستاد بخش مهمی از لبنان هم در کنار ایران قرار گرفت. واقعیت این بود که پس از انقلاب زمانی که کشورهای محافظهکار و ارتجاعی عرب به رهبری عربستان و اردن قصد داشتند تا با برپایی کنفرانس عمان حمایت اعراب در جنگ علیه ایران را جلب کرده و آنها را علیه ایران بسیج کنند٬ سوریه به مخالفت با این کنفرانس و هدف آن برخاست.حمایت های سوریه از ایران در درجه اول موجب شکل گیری محور تهران -دمشق و آرامش سوریه از تهدیدات عراق و قوت لقبی در مقابل تهدیدات اسرائیل شد و در درجه دوم به تقویت محور دمشق- لبنان منهتی شد که با اسرائیل می جنگیدند. همین مسئله تا به امروز نقش ویژهای در مبارزه با اسرائیل داشته است.
4. کمک سوریه به ایران برای دور زدن تحریم های تسلیحاتی
در تامین تسلیحات ایران در دوره جنگ تحمیلی و در حالی که تحریم های تسلیحاتی سنگینی بر علیه کشورمان برقرار شده بود، سوریه دوران حافظ اسد از جایگاه بسیار ویژهای برخوردار بود. طوری که به اذعان مقامات کشورمان، سوریه یکی از کشورهای منبع برای تهیه تسلیحات و تجهیزات برای ایران در زمان جنگ بود. در این رابطه محسن رفیقدوست معتقد است اولین خرید تسلیحاتی ایران از بلوک شرق در زمان مرحوم حافظ اسد و همراه با افسران سوری و به نام کشور سوریه صورت گرفت تا تحریم تسلیحاتی ایران دور زده شود. طوری که بخشی از فرودگاه بین المللی دمشق به جمهوری اسلامی ایران اختصاص داده شده بود.
5. حمایتهای موشکی سوریه از جمهوری اسلامی ایران
در طی جنگ تحمیلی حملات عراق به شهرهای ایران، جمهوری اسلامی ایران را به دستیابی به دانش موشکی ترغیب نمود. در این میان به دلیل تحریمهای تسلیحاتی سنگینی که علیه جمهوری اسلامی وضع شده بود امکان خرید موشک و علی الخصوص دستیابی به دانش آن٬ امری محال به شمار می رفت. در چنین شرایطی سوریه تنها کشوری بود که به تهران چراغ سبز نشان داد. همین مساله نیز باعث شد تا اولین جرقههای دانش موشک بومی در کشورمان از سوریه زده شود.بر اساس تصمیم دو کشور گروه 50 نفره کارشناسان ایرانی برای آموزش به سوریه فرستاده و با موشک های سوریه و نحوه استفاده از آنها آشنا شدند. فرماندهی کارشناسان ایرانی حاضر در سوریه را حسین طهرانی مقدم بر عهده داشت و کلاسهایی که برای آنها ترتیب یافته بود از گسترده بالایی برخوردار بود که فرماندهی سکو، مونتاژ و بارگیری موشک، تزریق سوخت، استقرار موشک و نصب کلاهک، نصب سرجنگی، گروه هواشناسی، گروه تست و ... را شامل می شد.
از آنجایی که تیم ایرانی به دستور مستقیم حافظ اسد رئیس جمهور وقت سوریه در مهمترین پادگان موشکی این کشور استقرار یافته بود، تیم ایرانی از هر فرصتی برای آموزش بهره میبرد به نحوی که اعضا بدون اینکه کسی مانع آنها شود، به زاغههای مهمات، انبارهای موشکی و . .. سرکشی میکردند تا از نحوه نگهداری موشکها هم آگاه شوند.
بر مبنای همین آموزش٬ پس از خرید موشک از سوریه و سایر کشورها استفاده از آنها به خوبی در دستور کار نیروهای ایرانی قرار گرفت. علاوه بر این دولت سوریه در بین سالهای 1986 تا سال 1988 چندین موشک اسکاد بی در اختیار ایران قرار داد. آموزشهای سوریها بسیار مهمتر از موشکهای آنها بود. با همین آموزشها بود که جرقه دانش موشکی ایران زده شد و در طی جنگ نیز با موشک های اسکاد که در آن مقطع از لیبی خریداری شده بود، کشورمان توانست بغداد را مورد هدف قرار دهد و توازنی در بحث جنگ شهرها بین دو کشور به وجود آورد.
6. سوریه و قطع لوله های نفتی عراق
یکی از اقدامات بسیار مهمی که سوریه دوران حافظ اسد برای حمایت از جمهوری اسلامی ایران و تحت فشار قرار دادن عراق انجام داد، قطع خط لوله نفتی عراق به دریای مدیترانه بود. عراق به دلیل داشتن مرز بسیار محدود زمینی با خلیج فارس و انهدام کامل نیروی دریاییاش٬ به استفاده از خطوط زمینی از جمله خط لولهای که از بصره به سمت دریای مدیترانه کشیده شده بود٬ روی آورد. این خط لوله که نفت عراق را (به میزان 500 هزار بشکه در روز) در اختیار نفتکشها قرار می داد٬ برای بغداد از اهمیت حیاتی برخوردار بود.
سوریه برای دفاع از ایران٬ در سال 1982 این خط لوله را به طور کامل مسدود کرد و سبب شد تا درآمد نفتی عراق تا 30 درصد کاهش پیدا کند. این ضربه چنان برای رژیم بعث عراق سهمگین بود که بلافاصله تلاش خود را برای سرنگونی حکومت سوریه افزایش داد و شروع به تسلیح نیروهای اخوانالمسلمین در خاک سوریه کرد.
7. کمکهای اطلاعاتی سوریه به ایران
در دوران جنگ ایران و عراق از دیگر اقداماتی که دولت سوریه در حمایت از ایران انجام داد٬ ارائه اطلاعات برای شناسایی پایگاههای نظامیِ نیروهای عراقی و همچنین سلاحهای روسی که عراق از آن ها استفاده میکرد، بود. این اطلاعات در کنار آموزشهای موشکی که به کارشناسان ایرانی داده می شد٬ برای کشورمان بسیار حائز اهمیت بود و نقش بسیار مهمی در پیروزی های ایران در مقابل تهاجم صدام داشت.
منبع: پایگاه اطلاع رسانی مرکز اسناد انقلاب اسلامی
معاون وزیر امورخارجه خبر داد:
معاون وزیر امورخارجه کشورمان از آغاز سطحی از گفتگوها میان ایران و عربستان درباره روابط دوجانبه و برخی از مسائل منطقهای خبر داد.

به گزارش مشرق، "حسن قشقاوی" معاون کنسولی، پارلمانی و امور ایرانیان وزیر امور خارجه روز یکشنبه در برنامه "من طهران" شبکه خبری "العالم"، دیدار دکتر ظریف وزیر امور خارجه ایران و عادل الجبیر همتای سعودی وی را خوب توصیف کرد و گفت: در کنار ملاقات هایی که سفیر جمهوری اسلامی ایران در ریاض با برخی از مقامات عربستان در وزارت خارجه یا غیره داشت، می توان گفت که سطحی از گفتگوها میان ایران و عربستان درباره روابط دوجانبه و برخی از مسائل منطقه ای آغاز شده است.
وی درباره سطح روابط دیپلماتیک ایران و عربستان سعودی و سفیر این کشور، گفت: سفیری از سوی عربستان معرفی شده است که روند کارش در داخل کشور در حال بررسی است. قشقاوی با اشاره به دیدار وزیر امور خارجه ایران با همتای سعودی وی و نیز دیدار سفیر ایران با برخی از مقامات عربستانی در ریاض ، ابراز امیدواری کرد که حاصل این دیدارها و گفتگوها و ادامه آن، زمینه را برای تعامل بیشتر میان ایران و عربستان فراهم کند.
* روابط ایران و عربستان قطع نیست
وی گفت که روابط ایران و عربستان قطع نیست، و سفارت های دو کشور درطرف مقابل فعال است و حتی درحادثه تلخی مانند فاجعه منا دیدارهایی وجود داشته است، اما امیدوارم که در تداوم این گونه رایزنی ها، تعامل بیشتر از گذشته صورت گیرد.
* نمی توان از کنار حادثه تلخی مانند منا گذشت
قشقاوی درپاسخ به این سؤال که آیا ایران درنظر دارد که در سال آینده درقضیه اعزام حجاج بیت الله الحرام به عربستان بازنگری کند یا خیر، گفت: طبیعی است که انجام حج واجب به عنوان حکم شرعی را نمی توان نادیده گرفت، چه از طرف ما به عنوان فرستنده حجاج و چه از طرف عربستان که میزبان حجاج است و نظر فقهی علمای عامه و امامیه این است که حج امر واجبی است و کسانی که مستطیع هستند باید زمینه حضور آنان فراهم شود، تا الان تصمیمی درباره حضور یا عدم حضور حجاج ایرانی در حج چه از سوی ایران یا طرف مقابل گرفته نشده است؛ اما واقعیت این است که نمی توان از کنار حادثه تلخی مانند منا گذشت. قشقاوی تأکید کرد: حالا این حادثه به هر علتی روی داده باشد، اعم از قصور یا تقصیر ماموران یا اطاله در انجام وظیفه افراد مسؤول، واقعیت این است که جانهای بسیار ارزشمندی در لباس احرام و در سرزمینی که در همه جای قرآن از آن به عنوان " بلد امن " نام برده شده است، چه از ایرانی ها و چه از غیرایرانی های مسلمان گرفته شد؛ طبعاً وقتی یک حادثه عادی در مکانی روی می دهد، آن کشور باید تلاش کند تا آن حادثه دیگر تکرار نشود، و عربستان باید برای برگزاری بهتر مراسم در سال آینده همکاری کند و ما هم برای هرنوع کمک و همکاری اعلام آمادگی کرده ایم تا جان انسان های پاک گرفته نشود.
قشقاوی تأکید کرد: خانواده های این عزیزان داغدار هستند و همه این ها ایجاب می کند که فکر اساسی شود تا این گونه حوادث تلخ اتفاق نیفتد، و حج آمنی برای همه کشورهای جهان برگزار شود.
قشقاوی اظهار داشت: من فکر می کنم که این یک انتظار بسیار معقول و منطقی و قابل قبول و اخلاقی است، ضمن اینکه حکم دینی است، که ما باید بستر امن در بلد امن برای حجاج فراهم کنیم و تردیدی در اجرای این حکم نیست؛ طبیعی است که ما و عربستان به عنوان مسلمان، باید فکر اساسی دراین زمینه داشته باشیم. قشقاوی درپاسخ به سؤالی درباره آخرین آمار حجاج ایرانی که در فاجعه منا جان باختند یا مفقود شده اند، گفت: حدود چهارصد و شصت نفر مجموع کشته ها بود. از مفقودان نیز شصت – هفتاد نفر باید تعیین تکلیف شده باشند. آنهایی که کاملا وضعشان مبهم است شاید 13 یا چهارده نفر باشند.
* پیگیری ها برای یافتن حجاج مفقود ادامه دارد
وی افزود: خوشبختانه طبق روندی که شروع شده بعد از جریان مرحوم رکن آبادی، خانواده ها می روند و از نزدیک دی ان ان های طرف سعودی و دی ان ان هایی که ما از بستگان متوفی می دهیم، با هم تطبیق می شود. این زمینه خیلی خوبی را فراهم کرده است که کشف پیکرهای مطهر این عزیزان بهتر صورت می گیرد.
* خوشبین هستیم که وضعیت بقیه مفقودان روشن شود
قشقاوی تأکید کرد: البته، برنامه ما این است که با مساعدت دولت عربستان خانواده ها بتوانند از نزدیک بروند تا هم شواهدی را که هست ببینند و هم اینکه بحث دی ان ای به لحاظ تکنیکی و پزشکی و تطابق فنی و پزشکی دی ان ای های ایرانی و سعودی پیشرفت حاصل شود. بنابراین، ما خوشبین هستیم که به امید خدای بزرگ بقیه هم وضعیتشان روشن شود.
قشقاوی درباره نحوه چگونگی تطبیق دی ان ای گفت: مشکل اینجا است که شماری از این افراد در آنجا دفن شده اند، و نبش قبر و مسائل دیگر منوط به این است که انطباق دی ان ای کامل صورت گیرد. هر چقدر که این از نظر زمانی پیشرفت کند، شناسایی مفقودین هم با سهولت بیشتری صورت می گیرد.
قشقاوی درخصوص اقدامات وزارت امور خارجه برای پیگیری موضوع مفقودان و تشکیل کمیته حقیقت یاب درباره عوامل این فاجعه و پیگیری در سطح بین المللی، گفت: وضعیت مفقودان که بحث فنی وپزشکی است که در واقع در سفری که بنده و وزیر محترم بهداشت داشتیم، توافقی با شورای حج عربستان صورت گرفت، و مذاکراتی که آقای هاشمی با همتای سعودی داشت، آن توافق در حال عملی شدن است، و تا الان هم بخشی از آن عمل شده و طرف سعودی در اجرای آنچه درباره آن توافق صورت گرفته همکاری داشت. این مربوط است به موضوع اول و امیدواریم که بقیه مفقودان هم بر اساس همان توافق و تبادل اطلاعات دی ان ای صورت گیرد و همکاری ادامه یابد.
* یادداشت رسمی برای تشکیل کمیته حقیقت یاب
معاون وزیر خارجه درباره کمیته حقیقت یاب گفت: ما یادداشت رسمی به عربستان داده ایم و در ان اعلام آمادگی کرده ایم که با عربستان و یا سایر کشورهایی که جان باخته دارند، در کمیته ای تحت عنوان حقیقت یاب حضور داشته باشیم. وی افزود: این یادداشت را ما بعد از ملاقات با شورای حج عربستان مطرح کردیم و در آنجا این بحث را مطرح کردیم، اما چون پاسخی دریافت نکردیم، یادداشت رسمی دادیم.
* تا کنون سرعت عملی از دولت سعودی ندیده ایم
قشقاوی خاطرنشان کرد: حرف ما با دولت سعودی این است که مانند حادثه اول یعنی حادثه جرثقیل که کمیته ای را تشکیل و موضوع را بررسی و شرکت متخلف را اعلام کردند و حتی اعلام غرامت کردند، اقدام کنند. اما متاسفانه علی رغم اینکه در همان جلسه به ما گفته شد که به امر ملک سلمان و بعدا در خبرها آمده است به امر محمد بن نایف بناست درباره حادثه دوم که حادثه منا بود بررسی شود، اما ما این سرعت عمل را تاکنون از دولت سعودی ندیده ایم.
وی اظهار داشت: حجم کشته شدگان در حادثه جرثقیل خیلی کمتر بود، اما به نظرم در آنجا خوب عمل شد و زود هم عمل کردند؛ یعنی بلافاصله گفتند شرکت مقصر است و اعلام مقصر کردند و نحوه اعلام دیه و غرامت را نیز اعلام کردند، اما درباره منا تا الان که نزدیک به سه ماه است می گذرد ، هنوز هیچ خبری نیست در حالی که حجم این فاجعه خیلی گسترده تر از حادثه سقوط جرثیل بود.
* منتظر نتیجه تحقیقات و اعلام مقصر هستیم
قشقاوی تأکید کرد: ما، کشورها و خانواده ها منتظر نتیجه همان تحقیقاتی هستیم که خودشان اعلام کردند به دستور ملک سلمان تشکیل شده است. اولا یک آمار دقیق تری ارائه شود چون آمارها واقعا متناقض است، حتی از کشورهای مختلف. دوم اینکه ماموری یا شرکت و یا هر کسی که متولی بود و خطا کرده و تقصیر داشته است، اعلام شود. سوم اینکه بالاخره، مبلغی را به خانواده جانباختگان بپردازند و حالا ما حتی روی شکلش هم حرف یا واژه خاصی نداریم و اینکه بگوییم غرامت، دیه یا هر عنوان دیگری که قانون آنجاست، اما آنچه مهم است این است که خسارت و آسیب دیدگان بالاخره باید مبلغی دریافت کنند.
قشقاوی در پاسخ به این سؤال که آیا به لحاظ قانونی ممکن است عربستان سعودی مسؤولیت این حادثه را بپذیرد و غرامت به خانواده های قربانیان بدهد، اظهار داشت: ما الان خبر دقیقی نداریم، اما در حد شایعات از برخی رسانه ها است که برخی از کشورها شروع کرده اند. من نمی خواهم اسم کشوری را ببرم، اما به بعضی از جانباختگان مبالغی داده شد و عنوانش را هم نمیدانم ولی درباره کشته شدگان ایرانی چنین کاری صورت نگرفته است. ما از آقای صادقی سفیرمان در ریاض خواستیم این موضوع راهم در کنار موضوع های دیگر با طرف سعودی مطرح کند. دو سه شب قبل من با وی صحبت کردم. اولا درباره چیزی که اکنون در خبرها یا شایعات است، سوال کند و بپرسد که آیا درباره اقدام آنها درخصوص برخی از کشورها درست است یا غلط و اگرچنین چیزی هست، طبعا چنین چیزی هم درباره ایران اجرا شود، مخصوصا تعداد کشته شدگان ما در بین کشورهای دیگر جرو ردیف های بالا است.
وی در پاسخ به این سؤال که آیا ازنظر قانونی پرداخت دیه مسؤولیت عربستان است، گفت: هر کشوری قانون خودش را دارد، اما بنا شده است که هم مستشاران حقوقی را دعوت کنیم. ما به سفیران خود اعلام کرده ایم که با حقوقدان ها در کشورهای دیگر مانند حقوقدان های خوب در مصر، تونس یا کشورهای حوزه خلیج فارس که با قوانین و مقررات سعودی آشنایی دارند صحبت کنند و نظر حقوقدان ها و وکلای بین المللی را در این باره جویا شوند. ما هم می گوییم که بر اساس قانون خودشان عمل شود. این در بحث دوجانبه مطرح است.
* اقدامات ایران در صورت همکاری نکردن عربستان
قشقاوی در پاسخ به این سؤال که اگر این روند ادامه داشته باشد و عربستان همکاری نکند، ایران چه اقدامی انجام خواهد داد، و آیا به دادگاه های بین المللی یا سازمان ملل متوسل خواهد شد، گفت: معمولا جلساتی با حقوقدان ها داشتیم و از آنها با حضور دادستان محترم کشور پرسیدیم که راه چیست. یک نظر این است که ممکن است به نهادهای بین المللی مانند شورای امنیت، مجمع عمومی سازمان ملل یا شورای حقوق بشر ارجاع داده شود، اما واقعیت این است چنین چیزی مقداری جنبه سیاسی دارد؛ یعنی رای کافی که کشورها برای این ارجاع بدهند. مثلا، چیزی که درباره مرحوم رفیق حریری در لبنان شکل گرفت که بعد از ترور کمیته حقیقت یاب توسط سازمان ملل تشکیل شد یا آنچه بعد از جنگ بوسنی شکل گرفت یا موارد دیگر.
وی افزود: این مستلزم رای بالا در سطح بین المللی است و اگر همکاری و تعامل عرصه بین المللی و سطح کشورها مخصوصا قدرت ها بزرگ نباشد، عملا این کار به نتیجه نمی رسد.
قشقاوی در ادامه گفت: راه دوم این است که با رضایت طرفین، ما و عربستان سعودی، مسئله را به دادگاه بین المللی کیفری و لاهه که دو نهاد و مرجع بین المللی قضایی است ارجاع بدهیم و در این خصوص هم باید گفت که هم ما و هم عربستان همه کنوانسیون های این دو نهاد بین المللی را نپذیرفته ایم و علاوه بر اینکه باید تراضی (رضایت دو طرف) حاصل شود و این موردی است که یک کشور نمی تواند (اقدام کند.) و غیر از مورد اول که گفتم بین المللی است و در آن یک نهاد بین المللی ارجاع می دهد. راه دوم، راه تراضی و تعامل دو طرف است که در حال انجام حالت تطبیقی قانون عربستان و قانون ایران هستیم.
قشقاوی گفت: راه سوم اقامه دعوی در محاکم عربستان است. در این باره هم باید وکلا بگویند که چگونه ممکن است، و اینکه آیا به صورت مدنی یا کیفری صورت می گیرد؟ این امر همچنین نیازمند اطلاع از قوانین عربستان است تا ما بتوانیم از آن طریق عمل کنیم. یک نظر دیگر این است که دولت عربستان تا چه مقدار حاضر است با محاکم داخلی خودشان در این زمینه همکاری کند یا اصلا محاکم داخلی چه مقدار از سیطره و قدرت دولت سعودی استقلال دارند.
قشقاوی تأکید کرد: راه چهارم این است که در محاکم داخلی ما اقامه دعوی شود، کما اینکه شعبی هم در نظر گرفته شده و کار شروع شده و مستنداتی جمع آوری شده است. اما سوال حقوقی این است که چنانچه ما در داخل به چنین نتایجی برسیم، تنفیذ و اجرای این احکام به چه شکلی خواهد بود؟ آیا احکام صادره ازدادگاه های خود را می توانیم نزد دولت سعودی اعمال کنیم.
* همکاری و همدلی ایران و عراق رمز موفقیت مراسم اربعین
وی درپاسخ به سوالی درباره زیارت میلیون ها زائر از ایران و از کشورهای دیگر از مرقد امام حسین (ع) درکربلای معلا به مناسبت اربعین حسینی و مقایسه آن با مراسم حج امسال گفت: در مقام مقایسه این دو مراسم نیستم، زیرا ابعاد مراسمی مانند اربعین با حج متفاوت است، اما امنیتی که برای زائران امام حسین(ع) وجود داشت، به این معنا نبود که بدخواهی و جریان های تکفیری و تروریستی نباشد، یا نخواسته باشند مشکلی ایجاد کنند؛ نه در مسیر بلکه درجاهای دیگر وجود داشت، برخی از مشکلات کوچک در بغداد یا جاهای دیگر وجود داشته است اما دو ملت بزرگ و متمدن ایران و عراق با اشتراکات عظیم تمدنی ، دینی و فرهنگی و اصولاً در مراسم تشخیص میزبان و مهمان سخت است و دراین مواکب، هم عراقی ها میزبانی کردند و هم ایرانی ها تلاش کردند.
وی افزود: دوم اراده جدی دو دولت ، تامین و تضمین امنیت بود و هیاتی از ایران به ریاست معاون وزیر کشور قبل از اربعین به بغداد سفر کرد و تماس های تلفنی مستمر میان دکتر رحمانی فضلی با همتای عراقی ایشان بود.
قشقاوی اظهار داشت: علیرغم اینکه امسال برخلاف سال گذشته روادید لغو نشد، و طبعاً این مستلزم وقفه در صدور ویزا می شد، اما با ابتکار دولت عراق ، 66 نیروی جدید و تازه نفس در گروه های شش نفره، یازده دفتر جدید را برای صدور ایجاد کردند و این ابتکارات باارزش جای تشکر دارد و من به معاون وزیر خارجه و رئیس کمیته سیاسی و کنسولی ستاد اربعین از دولت و ملت عراق تشکر می کنم که شرط همسایگی و مهمان نوازی را به جا آوردند.
وی گفت: دولت عراق به عنوان مسؤل تامین امنیت زائران در داخل خاک عراق، به خوبی از عهده این وظیفه برآمدند و ایران آماده است حتی از الان برای اربعین سال آینده همکاری کند. قشقاوی بر آمادگی کامل ایران برای لغو کامل ویزا با عراق تاکید کرد و اظهار داشت: پارسال قبل از اربعین مذاکرات کنسولی من شخصا داشتم و به صراحت نظر ایران را برای لغو کامل ویزا اعلام کردم و پارسال گشایش بهتری شد و برای گذرنامه سیاسی و خدمت لغو ویزا شد و اکنون درمرحله لغو ویزا برای دارندگان گذرنامه سیاسی و خدمت هستیم و این تصمیم برای شهروندان عادی نیز دردست بررسی است.
* ایران آمادگی لغو کامل ویزا با دولت عراق را دارد
قشقاوی خاطرنشان کرد: دولت جمهوری اسلامی ایران آمادگی لغو کامل ویزا با دولت عراق را دارد و هر لحظه که برادران ما در عراق پاسخ دهند، جمهوری اسلامی ایران به صورت متقابل حاضر به لغو ویزا است و این سیاست کنسولی دولت است که ایران بر اساس آن آماده همکاری با همه کشورها ، برای لغو ویزا به شرط عمل متقابل است. وی افزود: طرف عراقی اعلام کرده است که در حال بررسی است و ما منتظریم که نتیجه این بررسی مثبت باشد و اگر لغو کنند، ما هم لغو خواهیم کرد.
* مایلیم محبت برادران عراقی را در 28 صفر جبران کنیم
معاون کنسولی، پارلمانی و حقوق ایرانیان خارج از کشور وزارت امور خارجه گفت: مایلیم همین محبتی که برادران عراقی در اربعین با ما داشتند؛ ما هم در 28 صفر جبران کنیم. اگر آن عزیزان لغو ویزا کنند، ما هم آمادگی لغو ویزا داریم.
وی در پاسخ به این سوال که اقدامات غیرقانونی برخی زوار ایرانی و ورود بدون ویزا به عراق را چگونه تفسیر می کنید و ایران در قبال آن چگونه عمل خواهد کرد؟ گفت: ما تاکنون هیچ گزارشی رسمی از تعدادشان دریافت نکردیم اما موضع رسمی و قانونی دولت های ایران و عراق به وضوح روشن است.در ایران در عالیترین سطح یعنی مقام معظم رهبری موضع گیری شد و از همه زائران خواستند و فرمودند که به نظرات دولت درباره مکانیزم خروج - یعنی دریافت گذرنامه معتبر و ویزا- عمل کنند.
قشقاوی افزود: رهبر معظم انقلاب اسلامی با تاکید فرمودند که حتما عمل کنید. شبکه العالم نیز بارها در زیرنویسهای خود از قول بنده و دیگر مقامات اعلام کرد که دریافت ویزا ضروری و حتمی است.
وی تصریح کرد: من نمی دانم در یکی از مرزها چه اتفاقی افتاد و تا الان نیز گزارش رسمی دریافت نکردم، ولی اینجا دو مامور وجود دارد یک مامور ایرانی که این سوی پایانه مرزی است که خروج از ایران صورت می گیرد و یک مامور عراقی که آن سوی پایانه است. من فکر می کنم - اگر صادقانه، بدون تعارف و غیر سیاسی بخواهیم سخن بگوییم- واقعیت این است که ماهیت این پیاده روی و زیارت زوار و بالاخره احترامی که هر دو سوی (ایران و عراق) معمولا به زوار امام حسین علیه السلام دارند، احتمالا منجر به این شده که بعضا موردی پیش آمده و اعمال قانون قطعی صورت نگرفته باشد.
وی افزود: من یادم می آید که این بحثها بارها مطرح بود. اگر فردی قانون شکنی کند آیا می شود پلیس برخورد خشونت آمیزی داشته باشه و آیا عوارض اخلاقی ندارد؟ به نظر من، این ملاحظه مامورین دو سوی مرز بود که احتمالا آنگونه که بایسته و دستور قانون بود، اعمال قانون نکردند، هیچ دلیل درگیری نداشت و حتی اگر برادران عراقی بعضا با تسامح برخورد کردند، به این خاطر بوده است.
قشقاوی درعین حال گفت: اما من فکرمی کنم که اگر چنانچه سیستم ویزا لغو نشود، در درجه اول خود مامورین ما باید فکری کنند که (این امر) تکرار نشود. به نظر من، یک چاره اندیشی این است که از شهرهای دورتر اجازه حضور و ازدحام در پایانه ها داده نشود که در مرز چزابه و شلمچه شاهد آن بودیم، اما در مهران اینگونه نبود زیرا جمعیت مهران هم بیشتر بود وعلیرغم تلاشی بسیار خوبی که مسؤولان استان ایلام مخصوصا پلیس استان داشتند و من شاهد آن بودم، اما ازدحام خیلی زیاد بود، و همچنین ممکن است که زیر ساخت استان قوی نباشد، ولی در چزابه و شلمچه از یازده کیلومتر مانده به پایانه امکان حضور وجود نداشت . وی افزود: در مهران هم این سختگیریها وجود داشت اما گاهی متاسفانه این شایعهها در شبکه های مجازی رواج می یافت که درست نبود. واقعا ما به عنوان موضع رسمی، همواره از طریق رسانه ها و حتی گاهی شبانه روزی از زوار خواهش می کردیم که ویزا دریافت کنند.
* احترام به قوانین دو دولت ایران و عراق واجب است
معاون وزیر خارجه تصریح کرد: به نظر من، اگر سال آینده دریافت ویزا لغو شد؛ خوب خواهد بود اما اگر لغو نشد، بالاخره باید به گونه ای از کیلومترها قبل از (رسیدن به) پایانه فکری کرد چون وقتی که لب مرز ازدحام می شود و افراد نزدیک دروازه قرار می گیرند، احساس احترامی که ما و هم طرف عراقی به زائران امام حسین علیه السلام داریم و انگیزه های عاشقانه ای که در زائران هست، مانع از برخورد خشونت آمیز می شود. شاید یک مقدار برخورد ترحم آمیز زمینه ای را فراهم کند که برخی قانون شکنی کنند. اما ما اینجوری فکر می کنیم، اگر زیارت حضرت سیدالشهدا علیه السلام مستحب است، احترام به قوانین دو دولت ایران و عراق واجب است و همواره تاکید داریم که این مقدم بر آن است. کسی که ویزا ندارد نباید برود زیرا هیچ توجیهی وجود ندارد، و این عبور غیرمجاز بوده، و به لحاظ دولت عراق خلاف قانون است.
نقشه راه ایران و روسیه برای آینده گاز طبیعی جهان
ایران و روسیه به همراه قطر با ٤٨,٧ درصد از ذخایر گاز طبیعی جهان بازیگردانان تاثیر گذار آینده بازارهای گاز جهان هستند.

به گزارش مشرق، سومین اجلاس سران مجمع کشورهای صادرکننده گاز در تهران، ٢ آذرماه ١٣٩٤ برگزار شد و در این اجلاس روسای جمهوری، وزرای انرژی و هیئتهای بلندپایه کشورهایی که بیشترین ذخایر گازی جهان را در اختیار دارند شرکت کردند.
از نکات مهم سومین اجلاس سران GECF می توان به بیانات روسای جمهوری ایران و روسیه و مسئولان قطری به عنوان نخستین، دومین و سومین دارندگان بزرگ ذخایر گازی جهان اشاره کرد که حاوی نکات مهمی در زمینه ساختارهای آینده گاز جهان است.
ایران و روسیه به همراه قطر در مجموع ٩١,١ تریلیون مترمکعب ذخایر گاز طبیعی ٤٨.٧ درصد از ذخایر گاز طبیعی جهان را در اختیار دارند و هر گونه سیاستگذاری از طریق این سه کشور می تواند تاثیرات مهمی در آینده بازارهای گاز جهان داشته باشد.
البته ذکر این نکته مهم است که قطریها چنان که محمدبن صالح الساده، وزیر صنعت و انرژی این کشور هم به آن اشاره کرده، میدانهای گازی خود را در حداکثر ظرفیت در حال بهره برداری دارند. اما ایران و روسیه چشم انداز آینده گازی خود را در توسعه بیشتر این بخشها می دانند.
دکتر روحانی، رئیس جمهوری ایران در سومین اجلاس سران مجمع کشورهای صادرکننده گاز در تهران راهبرد جمهوری اسلامی را افزایش تولید و صادرات گاز طبیعی از طریق سرمایهگذاری در میدانهای نفت و گاز با اولویت همکاریهای بین المللی اعلام کرد.
رئیس جمهوری، هدف از این اجلاس را همکاری برای یافتن راهکارهایی جهت حمایت از منافع جمعی کشورهای عضو مجمع دانست و در بخشی دیگر از سخنان خود به بیان ظرفیتهای اقتصادی ایران و معرفی شکل جدید قراردادهای نفتی ایران در بخش نفت و گاز پرداخت و گفت: "ایران به عنوان یکی از بزرگترین دارندگان ذخایر گازطبیعی جهان، از ظرفیت بسیار بالایی برای تولید و صادرات گاز طبیعی و مشارکت بیشتر در تأمین امنیت عرضه انرژی جهانی برخوردار است. کشور من طی سالهای گذشته سیاست جایگزینی گاز را به جای دیگر سوختهای فسیلی به کار بسته و در حال حاضر حدود ٧٠ درصد ترکیب انرژی ایران را گاز تشکیل می دهد و حدود ٩٠ درصد خانوارهای شهری و روستایی ایران به شبکه سراسری توزیع گاز دسترسی دارند، و ظرفیت تولید گاز ایران تا ٢ سال آینده به بیش از هزار میلیون متر مکعب در روز خواهد رسید.
اما مقایسه نسبت میزان تولید به حجم ذخایر و بویژه نسبت صادرات گاز طبیعی این کشور به حجم ذخایر آن نشان می دهد که محدودیتهای تحمیلی سیاستهای بینالمللی در گذشته مانع بهرهبرداری مطلوب ایران از این ظرفیتها شده است. البته ما معتقدیم این وضع با توافقهای اخیر ایران در مورد برنامههای صلحآمیز انرژی هسته ای خود با کشورهای ١+٥، به سرعت تغییر خواهد کرد و مقدمات این تغییرات وسیع و همه جانبه نیز در سرمایه گذاریها و تصمیماتی که از بدو شروع به کار این دولت صورت گرفته، آماده شده است.
تداوم افزایش سریع ظرفیتهای تولید گاز ایران در دو سال گذشته، این امکان را به ایران می دهد که صادرات گاز را به کشورهای همسایه از طریق خط لوله و به دیگر نقاط دنیا از طریق LNG افزایش دهد. راهبرد ما بر افزایش تولید و صادرات گاز طبیعی از طریق سرمایهگذاری در میدانهای نفت و گاز استوار شده است.
بیمناسبت نیست یادآوری کنم که چارچوب قراردادهای نفتی و گازی جدید ایران، زمینه جذابی را برای سرمایهگذاری در صنعت نفت و گاز ایران فراهم میکند و این دولت حمایت خود را از سرمایه گذاریهای بینالمللی در صنعت نفت و گاز اعلام میدارد.
البته ایران علاوه بر افزایش ظرفیتهای تولید، برنامههای گسترش مصرف گاز در داخل و درعین حال افزایش کارآیی انرژی و صرفهجویی و بهینه سازی در مصرف را در دستور کار دارد، تا بتواند ضمن بهرهگیری داخلی از این انرژی پاک، ظرفیت صادراتی خود را ارتقا بخشد.
اما نکته مهم دیگر در اجلاس را می توان به سخنان ولادیمیر پوتین رئیس جمهوری روسیه نسبت داد که او نیز به عنوان رهبر دومین دارنده ذخایر گازی جهان با معرفی ظرفیتهای گازی جهان در سالهای نزدیک به معرفی توان و پتانسیلهای کشورش در بخش گاز و برنامه های آتی روسیه برای دست یافتن به سهم بیشتر از تجارت بین المللی گاز پرداخت.
ولادیمیر پوتین، رئیس جمهوری روسیه در سومین اجلاس سران جی یی سی اف در تهران، با بیان این که فضای جدید، ساختار بازار گاز را تغییر داده است، افزود: اکنون روشهای جدیدی برای فروش این کالا به وجود آمده است.
پوتین با بیان این که کشورهای عضو این مجمع ٧٩ درصد گاز کل جهان را تولید می کنند و نیمی از تجارت این انرژی را در اختیار دارند، تصریح کرد: تا سال ٢٠٤٠ میلادی، تقاضای جهانی گاز ٣٢ درصد معادل ٥ تریلیون مترمکعب افزایش خواهد داشت و این در حالی است که در پیش بینیهای سال ٢٠١٤ این عدد ٣,٤ تریلیون مترمکعب بوده است.
وی با اشاره به تلاشهای این کشور برای ایجاد زیرساختهای گاز طبیعی افزود: سرمایه گذاری در این زمینه نیازمند تضمینهای اطمینان بخش است زیرا باید ریسک سرمایه گذاری را کاهش داد و برای تامین امنیت آن همه باید هزینه کنند و سهم خود را پرداخت کنند.
وی با بیان این که پروژه راهبردی ملی روسیه تا سال ٢٠٢٥ در حال تدوین است و تولید گاز تا سال ٢٠٣٥ تا ٨٥٥ میلیارد مترمکعب افزایش خواهد یافت، افزود: با شرکای اروپایی کارهای زیرساختی را در حال انجام داریم، همچنین درصدد هستیم به سمت شرق هم صادرات داشته باشیم.
رئیس جمهوری روسیه تصریح کرد: در نظر داریم فروش گاز را به آسیا به ١٢٨ میلیارد مترمکعب در سال و صادرات گاز طبیعی مایع شده (LNG) را به ٦٠ میلیون تن در سال افزایش دهیم که ١٣ درصد حجم کل این بازار را شامل می شود.
وی با بیان این که روسیه قصد دارد صادرات گاز به غرب و شرق این کشور را افزایش دهد، افزود: مشکلاتی در این زمینه داریم که امیدواریم با همکاری شرکایمان در این مجمع و دیگر کشورهای علاقمند به استفاده از گاز روسیه برطرف شود.
منبع: شبکه اطلاع رسانی نفت و انرژی