یک شبکه تلویزیونی آمریکا به نقل از منابع اطلاعاتی غربی ادعا کرد: هواپیماهای ترابری روسی در 10 روز گذشته سلاح های بارگیری شده ایران را به سوریه منتقل کردهاند. تسنیم: شبکه فاکس نیوز به نقل از منابع اطلاعاتی غربی مدعی شد: هواپیماهای ترابری روسی در 10 روز گذشته 2 بار در روز تسلیحات نظامی ایران را برای سوریه ارسال کرده اند.
شبکه فاکس نیوز ادعا کرد: روسیه در حال کمک به ایران برای ارسال سلاح به سوریه است و این مساله نقض تحریم تسلیحاتی شورای امنیت سازمان ملل علیه به شمار می رود.این شبکه آمریکایی افزود: هواپیماهای ترابری روسی در 10 روز گذشته 2 بار در روز تسلیحات بارگیری شده ایران را به پایگاه هوایی روسیه در لاذقیه منتقل کرده اند.
هیچ گاه در تاریخ روابط دو کشور سابقه نداشته است وزیر امور خارجه سعودی درباره سیاست های ایران در منطقه و جهان با این حد از صراحت و اتهام افکنی و خصومت سخن بگوید.
عصر ایران - ایران برای نخستین بار در کنفرانسی به منظور یافتن راه حل سیاسی بحران سوریه به همراه دیگر کشورهای منطقه ای و قدرت های بین المللی حاضر خواهد شد.

جمعه (فردا) شهر وین بار دیگر میزبان هیات های دیپلماتیک از کشورهای مختلف است تا این بار نه موضوع هسته ای ایران، بلکه بحران سوریه را به بحث و بررسی بگذارد.
نشست وین در نوع خود واجد چند ویژگی است که برای نخستین بار صورت می گیرد:
- این نشست نخستین نشستی درباره بحران سوریه با حضور قدرت های غربی و کشورهای مخالف حکومت سوریه است که از ایران نیز دعوت به عمل می آورد.
- این نشست نخستین مواجهه دیپلماتیک ایران و عربستان به عنوان دو رقیب منطقه ای درباره بحران سوریه در چهار و نیم سال گذشته است.
- و بالاخره نشست وین نخستین نشست رسمی دیپلماتیک در سطح وزرای امور خارجه ایران و آمریکا است که درباره مساله ای غیرهسته ای برگزار می شود. با این حال حساسیت حضور ایران و آمریکا در این نشست ها به دلیل تکراری شدن خبر دیدار محمد جواد ظریف و جان کری در طی دو سال گذشته فرونشسته است.
نشست وین در حالی درباره سوریه برگزار می شود که تا کنون بیشتر تلاش های دیپلماتیک به منظور حل بحران جنگ داخلی این کشور با ناکامی مواجه شده است و نشست های ژنو 1 و 2 نیز به دلیل عدم حضور همه طرف های ذی نفوذ و موثر در حل بحران سوریه ناکام مانده اند.
حالا با گذشت بیش از چهار سال و نیم از بحران سوریه همه طرف های منطقه ای و بین المللی به اهمیت حضور ایران در هر گونه نشستی به منظور یافتن راه حلی برای بحران سوریه تاکید می کنند و پس از اینکه سوریه به طور کامل در اثر جنگ داخلی ویران شده و چیزی از این کشور باقی نمانده است، همه طرف هایی که می توانند در بیرون کشیدن این کشور از جنگ داخلی موثر باشند زیر یک سقف گردهم میآیند تا راهی بیابند و آبی بر خاکستر بر جای مانده از آتش این جنگ ویرانگر بیفشانند.
به جز عربستان سعودی که به نظر می رسد از حضور ایران در این نشست چندان رضایت ندارد باقی کشورها از جمله ایالات متحده آمریکا در هفته های گذشته بارها بر اهمیت نقش ایران درحل بحران سوریه، اعتراف کرده اند.
ایران و عربستان فردا در حالی در نشست وین رو در روی یکدیگر در میز مذاکرات وین خواهند نشست که در ماه های گذشته روابط دو کشور مهم منطقه به رغم تمایل دولت میانه روی حسن روحانی برای تنش زدایی از روابط با سعودی ها به دلیل و بهانه های گوناگون از جمله جنگ یمن و فاجعه منا رو به سردی و تخاصم بیشتر گذاشته است.در آخرین مورد از نزاع های لفظی و دیپلماتیک بین ریاض و تهران ، وزیر امور خارجه سعودی ها تهران را به انواع و اقسام اتهامات از جمله حمایت از تروریسم و مداخله در امور داخلی کشورهای عربی منطقه نواخته و در مقابل این اتهام افکنی یک منبع در وزارت امور خارجه ایران سخنان عادل الجبیر وزیر امور خارجه سعودی ها را خارج از قد وقواره او دانسته است.
علی اکبر ولایتی مشاور بین الملل رهبری و رییس مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام نیز در دیدار روز سه شنبه با سرگئی ایوانف مشاور سابق رییس جمهور روسیه در پاسخی به ادعاهای مقامات ریاض علیه تهران ، عربستان را مسئول حمایت و ترویج تروریسم در کشورهای اسلامی دانسته است.
ایران و عربستان در حالی در وین در موضوع بحران سوریه پشت یک میز خواهند نشست که تنش های دیپلماتیک بین دو کشور در ماه های گذشته به حدی بی سابقه و یا دستکم کم سابقه رسیده است.
هیچ گاه در تاریخ روابط دو کشور سابقه نداشته است وزیر امور خارجه سعودی درباره سیاست های ایران در منطقه و جهان با این حد از صراحت و اتهام افکنی و خصومت سخن بگوید، شاید تغییر نسل رهبران سعودی در ماه های گذشته در تغییر رویکرد آنها در زمینه سیاست خارجی بی تاثیر نبوده باشد، اما دلیل افزایش تنش در روابط تهران و ریاض در مقطع کنونی هر چه که باشد، تاثیر حضور این دو کشور در پشت یک میز برای حل بحران سوریه را نباید دستکم گرفت، هر چند به گمان بسیاری از ناظران وضعیت در سوریه به شرایطی رسیده است که دیگر امکان بازگشت به سال های پیش از آغاز ناآرامی داخلی در این کشور محال به نظر می رسد.
روسیه هم اکنون بعد از آمریکا، بزرگترین صادرکننده سلاح جهان است و 27 درصد از کل صادرات سلاح جهان را در اختیار خود دارد.صادرات سلاح روسیه در مدت 14 سال، 4 برابر شد.
به گزارش
عصرایران به نقل از سایت آر تی روسیه، شرکت "روس اوبورون اکسپورت" که 85 درصد از صادرات سلاح و تجهیزات نظامی روسیه را در اختیار خود دارد اعلام کرد صادراتش از سال 2000 تاکنون 4 برابر شده است.
"آناتولی ایسایکین" رئیس شرکت "روس اوبورو اکسپورت" به خبرنگاران گفت: این شرکت در 15 سال اخیر سلاح و تجهیزات نظامی به ارزش 115 میلیارد دلار به 116 کشور جهان صادر کرد.این شرکت با 700 شرکت و سازمان فعال در بخش سلاح و تجهیزات نظامی در روسیه همکاری می کند.
وی افزود: روسیه توانست در 15 سال اخیر مشتریان جدیدی مانند الجزایر، ونزوئلا و ویتنام کسب کند و این در حالی است که تا قبل از سال 2000 بیشترین حجم از صادرات سلاح روسیه به کشروهای چین و هند اختصاص داشت.
وی ادامه داد: 42 درصد از کل صادرات تسلیحاتی روسیه به کشورهای منطقه آسیا و اقیانوس آرام است. 36 درصد از کل صادرات سلاح روسیه نیز به خاورمیانه و شمال آفریقا و 9 درصد به آمریکای جنوبی و کشورهایی که قبلا بخشی از شوروی اختصاص دارد.
علاوه بر این روسیه به دنبال توسعه همکاری های نظامی - فنی با کشورهای عربی به ویژه مصر، سوریه، عراق، لبنان و الجزایر است.
روسیه هم اکنون بعد از آمریکا، بزرگترین صادرکننده سلاح جهان است و 27 درصد از کل صادرات سلاح جهان را در اختیار خود دارد.
صادرات سلاح روسیه در سال 2014 میلادی، 13 میلیارد دلار بود و مسکو تلاش می کند این رقم در سال جاری میلادی نیز کاهش نیابد.
آغاز سناریوی از پیش طراحیشده اسلامستیزی
«حمله به عراق؛ آنچه رسانهها به شما نگفتند» گوشهای از بازیهای سلطهٔ رسانهای آمریکا را در جنگ عراق را به رشته تحریر درمیآورد. این کتاب تنها چند هفته پیش از حمله سرا سری آمریکا در مارس ۲۰۰۳ به عراق منتشرشده و صدای این نویسندگانش هرگز در هیاهویی که بازهای جنگسالار آمریکایی و تشنگان طلای سیاه و گردانندگان رسانههای شرکتی و کارتلها و کمپانیهای خبری به راه انداخته بودند، به گوش کسی نرسید.
سرویس فرهنگی فردا: «حمله به عراق؛ آنچه رسانهها به شما نگفتند» گوشهای از بازیهای سلطهٔ رسانهای آمریکا را در جنگ عراق را به رشته تحریر درمیآورد. این کتاب تنها چند هفته پیش از حمله سرا سری آمریکا در مارس ۲۰۰۳ به عراق منتشرشده و صدای این نویسندگانش هرگز در هیاهویی که بازهای جنگسالار آمریکایی و تشنگان طلای سیاه و گردانندگان رسانههای شرکتی و کارتلها و کمپانیهای خبری به راه انداخته بودند، به گوش کسی نرسید.
جنگ عراق بهخوبی فضای حاکم بر رسانههای آمریکایی پیش از دمیده شدن در کوس جنگ را به تصویر میکشد. نورمن سولومون به سادهترین شکل ممکن، پیچیدهترین روابط موجود میان ارکان قدرت و ارباب رسانه را بازگو میکند. ریس ارلیک به ما یاد میدهد که افکار عمومی در آمریکا را چگونه برای پذیرش شومترین واژه دنیا یعنی «جنگ» آماده میکنند بهگونهای که همگان به استقبال آن بروند.
دو خبرنگار و تحلیلگر رسانه، در پی سفری که پیش از آغاز حمله آمریکا به عراق داشتهاند آنچه سازمان رسانهای کشورشان درباره این نبرد به خورد مردم خود و دنیا دادهاند، در مواجه با جنگ عراق را شرح میدهند. در این کتاب در مورد آن دسته از عراقیها و آمریکاییهایی سخن میگوید که بهطورقطع، در این جنگ خواهند مُرد و یا دستکم دستوپاهای خود را از دست خواهند داد و یا کور خواهند شد و یا مبتلابه بیماریهای عجیب و دردناکی خواهند شد که سبب میشود فرزندانی ناقصالخلقه به دنیا بیاورند.
این کتاب صدای لرزان عراقی را نشان میدهد که گرچه در مورد خودش سخن میگفت اما گویی از طرف همه مردم عراق نظر میداد که در جواب مصاحبه خبرنگار آمریکایی که از او درباره احتمال جنگ در سال ۲۰۰۳ میپرسد میگوید: «ما دیگر خسته شدهایم.» گرچه در مورد خودش سخن میگفت، اما گویی از طرف همه مردم عراق نظر میداد. پسازاین همه غم، ترس و مصیبت، آنها بهکلی بریده بودند و ازآنچه آینده احتمال داشت برایشان به ارمغان بیاورد بهشدت ترسان و نگران بودند.
نکبتی بیشتر از کشتن نیم میلیون کودک
از وزیر خارجه سابق آمریکا، مادلین آلبرایت میگوید که در جواب مجری شبکه سی بیاس که گفت: «ما شنیدهایم که نیم میلیون کودک عراقی مردهاند!» و سپس پرسید: «آیا اهداف شما به چنین بهایی میارزید؟» و آلبرایت پاسخ داد: «من فکر میکنم این انتخاب سختی است، اما در مورد ارزش آن باید بگویم که فکر میکنم بله ارزشش را داشت.»
در اکتبر ۲۰۰۱، دولت بوش درحالیکه افغانستان را به موشک بسته بود، شعار «عملیات عدالت بیکران» را علم کرد و زمانی که متوجه شد این شعار خوشایند مسلمانان نیست، چونکه در اعتقادات آنها تنها خداوند است که میتواند مجری عدالت بیکران باشد، بهآرامی آن را با شعار فریبنده دیگری جایگزین کرد. «عملیات بلندمدت آزادی» بهزودی بهعنوان جایگزین مناسبی برای «عملیات عدالت بیکران» از سوی رسانههای آمریکا پذیرفته شد؛ عبارت خندهداری که تنها یک اندیشه ترسناک و گستاخ میتوانست آن را، در خصوص مردمی که هیچ انتخابی جز تحمل آزادی پنتاگون در بمباران خود نداشتند، پیشنهاد بدهد.
غوغای رسانهای یازده سپتامبر
این موضوع که هیچ مدرکی در خصوص ارتباط بغداد با حوادث تروریستی یازده سپتامبر وجود ندارد، بهعنوان یک موضوع کلیدی، همواره در حاشیه قضیه قرار داشته است. رسانههای آمریکا اینچنین وانمود میکردند که ملاقات مهمی بین هواپیماربایان یازده سپتامبر با یک مأمور عالیرتبه اطلاعاتی عراق در پراگ رویداده است، اما پس از تحقیقات مفصل و گسترده، این گزارشهای احمقانه، بیاساساً خوانده شد.
ادعای بیاساس و واهی دیگر، زمانی از راه رسید که دونالد رامسفلد صدام حسین را به پناه دادن به اعضای القاعده متهم کرد. آنچنانکه روزنامه انگلیسی گاردین نوشت، «آنها درواقع به کردستان عراق، منطقهای که در کنترل او نیست، فرار کردهاند.» اما دروغها و حقهها اغلب بهخوبی میگیرند و بهشدت پیش میروند؛ آنچنانکه مارک توآین زمانی میگفت: «هنوز حقیقت کفشهایش را نپوشیده، دروغ نصف عالم را گرفته است.»
گروه بوش قادر بود تا در سطوح روانی زیادی، با دستمایه قرار دادن احساسات پس از یازده سپتامبر این حس را در میان افکار عمومی به وجود بیاورد که عراق در این جنایت هولناک علیه بشریت شرکت داشته است. از عمده تغییرات اساسی به وجود آمده در فضای سیاسی پس از یازده سپتامبر، شکلگیری شدید این نگرش بود که مدام از طرف رامسفلد، دیک چنی و شخص رئیسجمهور تقویت میشد که ارتش ما باید به دشمنان بالقوه حمله کند پیش از آنکه آنها احتمالاً به ما حمله نمایند. سیاستمداران و کارشناسان اندکی، حاضر به پذیرفتن این حقیقت شدند که این فرمولی بود برای جنگی بیپایان و پدیدآوران شمار بسیار زیادی از دشمنان جدید که خواهینخواهی و بر اساس منطق متقابل آنها نیز میتوانستند پذیرای چنین شعاری باشند.
علیرغم غوغای رسانهای در مورد یازده سپتامبر، یک سکوت بهدقت گزینشی بر سراسر پوشش رسانهای حاکم شده بود. این سکوت در عمل آنچنان برای گردانندگان سیاسی واشنگتن سودمند بود که میزانی برای آن نمیتوان یافت. عملیات نظامی آمریکا در پاسخ به کشتار دستهجمعی صورت گرفته توسط هواپیماربایان همواره درست جلوه میکرد.
نویسندگان کتاب ما را تا درون تحریریه برخی از روزنامهها و رسانههای شرکتی آمریکایی میبرند و نشانمان میدهند که راه پیشرفت در این رسانهها از راهروهای کاخ سفید، مارپیچهای پنتاگون و پلهها و لابیهای شرکتهای اسلحهسازی و نفتی میگذرد. کتاب بهخوبی راز یک نقشه شوم را بر ملأ میسازد؛ اینکه آمریکا چگونه جاسوسان خود را در قالب بازرسان سازمان ملل، مدتها پیش از حمله به عراق به مرزهای این کشور فرستاده تا از داشته و نداشته آنها و خصوصاً توان نظامی ارتش عراق در صورت حمله نظامی به این کشور گزارش تهیه کنند؛ اما بهتر بود کتاب با تصاویر روزنامهها، حوادث و مقامات آمریکایی وقت آماده میشد تا حوزه تأثیر و همراهی مخاطبانش را بیشتر میکرد تا خواننده میان آنهمه اخبار و اطلاعات ناشنیده گم نشود و بتواند با اعتماد و اطمینان بیشتری اطلاعات را دریافت کند و متوجه همراهی با یک محصول رسانهای متفاوت آشنا شود تا این کتاب علاوه بر اینکه اخبار دروغ و سلطهٔ کثیف رسانهای آمریکا را نشان میدهد خودش محصول رسانهای مطلوبی را نمایش میداد تا تأثیرش افزونتر گردد.
ایران و احتمال جاسوسی غرب
این روزنامهنگار آمریکایی در آیین رونمایی کتاب در مورد تأثیر فعلی فضای سیاسی و رسانهای آمریکا در تغییر نگاه مردم این کشور به توافق اتمی با ایران میگوید: شش ماه قبلتر که تفاهمی مقدماتی با ایران به دست آمد، ایالاتمتحده بر مسئله پی.ام. دی اصرار داشت، در عمل اما غیرممکن بود که ایران بتواند اثبات کند در هیچ سایت نظامی در حال ساخت بمب اتمی نیست. هر تأسیساتی را هم که اجازه بازدید میدادید دوباره اسم از جای دیگری میبردند و درنهایت مقاومت ایران هم کار را بهجایی میرساند که آنها مدعی ساخت بمب توسط ایران شوند و البته برای این منظور برخی اطلاعات کسبشده در بازدیدهایشان را نیز به رسانههایشان درز میدادند تا به تحقق این هدفشان کمک کنند. وی میگوید: ایران باید به فکر واکنشهای سریع در مقابل این رفتارها باشد و زمینهای فراهم کند تا دروغگویی غرب برای همه اثبات شود چون شیوه غرب در دروغپردازی تکرار وسیع برای پذیرش یک دروغ است.
ریس ارلیک درجایی دیگر درباره میزان احتمال جاسوسی غرب از ایران بهواسطه بازدید از تأسیسات اتمی میگوید: این اتفاق در عراق افتاد و بازرسها عملاً به دنبال جمعآوری اطلاعات برای آمریکا افتادند. ایران باید مواظب این مسئله باشد و البته این را هم باید بگویم که با شکست تحریمها دیگر نمیشود انتظار داشت که آنها بتوانند با همان سرعت قبلی جایگزین شوند.
گزارش اختصاصی فردا از نقش خرید های تسلیحاتی سعودی در نبرد سوریه
فوری ترین اقدامی که روسیه باید در دستور کار قرار دهد، مراقبت از تسلیحات فروخته شده به کشورهای مرتجع حاشیه جنوبی خلیج فارس است! کرملین در راستای سیاست های تولید ثروت، حساب زیادی بر روی صنعت تسلیحاتی خود کرده و در این زمینه با کشورهای مرتجع قطر و عربستان سعودی قرارداد همکاری بسته است.
گروه بین الملل فردا - در شرایطی که روسیه وارد میدان جنگ در سوریه شده و وانمود می کند تمام قد در کنار حکومت قانونی این کشور ایستاده است، موشک های ساخت این کشور از طریق عربستان سعودی و قطر به دست معارضان می رسد تا ماشین نظامی ارتش و نیروهای مقاومت را در دو جبهه «استان حماه» و «سهل الغاب» کند و حتی در برخی بخش ها زمینگیر کنند!
شورای فرماندهی جیش النصر
جیش النصر، متشکل از 16 گردان وابسته به ارتش آزاد سوریه در استان حماه است که بعد از اشغال استان ادلب از سوی جیش الفتح و ایجاد محدودیت برای ارتش آزاد، از سوی گردان های غربگرای ارتش آزاد در استان همجوار (حماه) تشکیل شد.
هم اکنون فرماندهی جیش النصر با سه گردان «تجمع صقور الغاب»، «جبهة الإنقاذ» و «الفوج 111» می باشد.
16 گردان زیرمجموعه جیش النصر عبارتند از:
جبهة الشام – ألویة صقور الغاب – لواء صقور الجبل – تجمع العزة – حرکة الفدائین السوریین – الفرقة 101- جبهة الإنقاذ المقاتلة – اللواء السادس- الفرقة 111- الفرقة 60- لواء بلاد الشام – کتلة الفوج 111- کتیبة صقور الجهاد – لواء شهداء التریمسة – کتائب المشهور – لواء العادیات
دو روز قبل (یکشنبه) شورای فرماندهی «جیش النصر» (اتحادیه 16 گردان وابسته به ارتش آزاد سوریه در استان حماه) در گزارش های مستندی نشان داد سربازان وابسته به این سازمان شورشی، طی یک هفته اخیر 6 نفربر زرهی ارتش سوریه را به وسیله موشک های «فاگوت» (Fagot) هدف قرار داده اند. علاوه بر آن، منابع میدانی می گویند استفاده معارضان از دو موشک فاگوت و کونکورس (Konkurs) در دو جبهه عملیاتی «استان حماه» و «سهل الغاب» باعث شده روند پیشروی ارتش و نیروهای مقاومت با کندی زیادی پیش برود. حتی یکی از منابع با مقایسه جبهه عملیاتی جنوب حلب با سهل الغاب، مشخصا بر همین عامل تأکید کرد.
در توئیت های فوق، رسانه های اصلی و فرماندهان ارتش آزاد با ابراز شادمانی بابت تسلیح به موشک های روسی «فاگوت» و «کونکورس» امیدوارند بتوانند در برابر ارتش قانونی و نیروهای مقاومت اسلامی، تاب بیاورند!
در جنوب حلب، تروریست ها از موشک های گرانقیمت «تاو» استفاده می کنند که شاید پیشرفته ترین موشک در دست معارضان در سراسر خاک سوریه باشد. این موشک هم اکنون به صورت گسترده در حلب و سهل الغاب و در سطح کم تری در حماه و ریف دمشق مورد استفاده معارضان قرار گرفته است. با این حال، روند عملیاتی در حلب با حماه و سهل الغاب تفاوت دارد. به عقیده کارشناسان، مهم ترین عامل در این زمینه، استفاده معارضان وابسته به ارتش آزاد از موشک های روسی در حماه و سهل الغاب است که قدرت انتقال نیرو و جابجایی ارتش و مقاومت را به نحو محسوسی کاهش داده است.
بالا: عکسی که رسانه های وابسته به ارتش آزاد سوریه در مورد دریافت محموله موشک های روسی منتشر کرده اند.
پایین: نمایش موشک های «فاگوت» در شبکه های داخلی ارتش آزاد سوریه برای روحیه بخشی به سربازان
علیرغم نقش واضح و مستقیم آل سعود در تجهیز ارتش آزاد سوریه به موشک های روسی، مسئولین این سازمان شورشی آشکارا آدرس غلط می دهند که همین نکته نشان دهنه آسیب پذیری آل سعود در صورت جدیت مسکو می باشد. «محمد رشید» مسئول روابط عمومی جیش النصر در گفت و گو با شبکه الجزیره در مورد استفاده از موشک های فاگوت می گوید: «گردان های وابسته به جش النصر به حجم بالایی از موشک های فاگوت دست یافته اند و با استفاده از آن ها، روند میدانی عملیات در استان حماه را تغییر داده اند. این موشک ها، غنیمت هایی است که در همین جبهه از سنگرهای ارتش دولت به دست آمده اند!»
تصاویر فوق، از فروم داخلی ارتش آزاد سوریه اخذ شده اند.
در این فروم، موشک هایی که برای مقابله با تانک ها، نفربرها و هلی کوپترهای روسی و سوری قابلیت خوبی دارند معرفی می شود. در گام بعد، موشک ها به سه گروه مقابل دسته بندی می شوند: 1- موشک هایی که ارتش آزاد به آن ها دسترسی دارد؛ 2- موشک هایی که باید از طریق "دوستان ملت سوریه" (نام مستعار کشورهای تسلیح کننده شورشیان) تأمین شوند؛ 3- موشک هایی که باید برای راه های دسترسی به آنان تحقیق شود.
تصویر اول به موشک های «کونکورس» و تصویر دوم به موشک های «فاگوت» (البته با نام دیگر!) اختصاص دارد که در مورد قابلیت ها و نحوه استفاده از ان ها نکاتی را بیان کرده است. جالب این جاست که هر دو موشک روسی فوق، در گروه "موشک های موجود و در دسترس" طبقه بندی شده اند!
این فرمانده جیش النصر آشکارا با دروغگویی تلاش دارد نقش آل سعود را در تسلیح سازمان خود پنهان کند. او در حالی مدعی شده که این موشک ها را از سنگرهای ارتش سوریه به غنیمت گرفته است که اولا این موشک ها رمزگذاری شده و حتی در صورت گرفتن غنیمت هم تا زمانی که رمزگشایی نشود امکان استفاده از آن وجود ندارد؛ ثانیا اصل این ادعا محل تشکیک است. ارتش سوریه در فاز جدید عملیات خود (یک ماه اخیر) در سهل الغاب، مراقبت های تسلیحاتی خود را نحو قابل ملاحظه ای افزایش داده و تا زمانی که موقعیت آن در یک منطقه کاملا تثبیت نشود، از ارسال تسلیحات پیشرفته اجتناب می کند. با توجه به این که طی یک ماه اخیر، معارضان نتوانسته اند هیچ یک از مناطق کاملا تثبیت شده تحت کنترل ارتش را فتح کنند، اساسا امکان دست یابی آنان به موشک های فاگوت ارتش منتفی است. به این ترتیب، کاملا واضح است که موشک های فوق باید از طریق کشور دیگری به دست ارتش آزاد رسیده باشد.
پایه شلیک (لانچر) موشک های کونکورس و فاگوت مشابه است و تنها 12 کیلوگرم وزن دارد. این دستگاه لانچر دارای پایه ای برای نصب بر روی زمین هم هست.
عکس های فوق از سوی منابع نزدیک به تروریست های سوری منتشر شده اند.
این نکته حتی در لابلای سخنان مسئول روابط عمومی جیش النصر درز کرده است. محمد رشید در بخشی از گفت و گوی خود با الجزیره می گوید: «استفاده از موشک های فاگوت و کونکورس، اولا آموزش های نظامی خاصی را می طلبد و ثانیا نیاز به رمزگذاری های نظامی دارد. به همین علت، ما تا هفته های قبل نمی توانستیم ازا این غنمیت ها در جبهه های نبرد استفاده کنیم! اما اخیرا برخی "دوستان ملت سوریه" به یاری ما آمده اند و توانستیم از این موشک ها در نبرد استفاده کنیم.» کلیدواژه «دوستان ملت سوریه» اشاره به کشورهایی دارد که به صورت رسمی ارتش آزاد سوریه را از نظر مالی و تسلیحاتی تجهیز می کنند که در رأس آن ها رژیم های مرتجع آل سعود و آل ثانی (قطر) قرار دارند.
تصویری از قدرت آتش انفجاری موشک های فاگوت
ابو خالد، از افسران خرید تسلیحات ارتش سوریه که به ارتش آزاد پیوسته است، در مورد تأثیر این موشک بر جبهه های نبرد می گوید: «از زمانی که معارضان به موشک های تاو مسلح شدند، توانستند استان ادلب را فتح کنند. اما مشکل این موشک، اولا قیمت بسیار بالای آن و ثانیا استفاده از آن در روزها بود. قدرت تخریبی و برد موشک تاو بسیار بالاست، اما قدرت تعقیبی هدف آن کم است و تنها در روزها و دید کافی، قابلیت استفاده دارد! بعد از ورود مستقیم روسیه به نبرد، معارضان به موشک های تاو جدیدی تسلیح شدند که نتیجه آن شلیک به بیش از 50 تانک و ده ها نفربر زرهی ارتش سوریه بود. با این حال، در شب ها قدرت آفندی و تدافعی ارتش آزاد به طرز محسوسی کاهش می یافت که اثر آن در حماه و حلب کاملا بارز بود. طی این هفته با دستیابی ارتش آزاد به فاگوت، قدرت تدافعی ارتش آزاد به طرز محسوسی افزایش یافته و مانع نقل و انتقال نیروهای ارتش در شب ها می شود.»
سرباز ارتش آزاد در حال استفاده از موشک فاگوت در حومه حماه
مهم ترین ویژگی فاگوت، وزن بسیار سبک آن در مقایسه با قدرت تخریبی آن است. ضمن این که دوربین آن مجهز به اشعه قرمز است که باعث می شود در تاریکی شب، دید کافی در اختیار شلیک کننده آن قرار می دهد. فاگوت تنها 26 کیلوگرم وزن دارد و طبیعتا در جبهه های نبرد، سربازان می توانند آن را بر روی دوش های خود حمل کنند. جالب این جاست که بخش اعظم این وزن، یعنی 13.5 کیلوگرم آن صرفا به موارد انفجاری و آتشزای متراکم شده در داخل موشک اختصاص دارد و به عبارت ساده تر کل وزن اسکلت موشک و دستگاه پرتاب کننده آن مجموعا 12.5 کیلوگرم است! سرعت موشک در حین خروج از لوله شلیک (لانچر) تنها 80 متر بر ثانیه است تا تعادل سرباز حامل آن بر هم نخورد؛ اما به محض خروج از لانچر به 186 متر بر ثانیه می رسد تا سوژه هدف فرصت فرار نداشته باشد!
وزن بسیار کم و قابلیت حمل آسان موشک های فاگوت و کونکورس در کنار دوربین دید در شب (مادون قرمز)، مهم ترین قابلیت های این موشک های روسی هستند که در دستان تروریست های سوری علیه ارتش سوریه و نیروهای مقاومت به کار می روند.
به نظر می رسد فوری ترین اقدامی که روسیه باید در دستور کار قرار دهد، مراقبت از تسلیحات فروخته شده به کشورهای مرتجع حاشیه جنوبی خلیج فارس است! کرملین در راستای سیاست های تولید ثروت، حساب زیادی بر روی صنعت تسلیحاتی خود کرده و در این زمینه با کشورهای مرتجع قطر و عربستان سعودی قرارداد همکاری بسته است. اوج این قراردادها در جریان سفر چند ماه قبل محمد بن سلمان، شاهزاده جوان آل سعود و وزیر جنگ این کشور منعقد شد که طبق آن روسیه متعهد به فروش محموله وسیعی متشکل از پیشرفته ترین اسلحه ها تا موشک های دستی (با قابلیت حمل توسط پیاده نظام) به ارزش 15میلیارد دلار شد.
تروریست های سلفی در حال استفاده از موشک فاگوت در سهل الغاب
بالا: تصویر منتشره از سوی گروه تروریستی-سلفی «احرار الشام»
پایین: تصویر منتشره از سوی گروه تروریستی-سلفی «شوری المجاهدین»
هر دو گروه در جبهه سهل الغاب، تحت فرماندهی سازمان تروریستی «جیش الفتح» سازماندهی شده اند که رهبری آن بر عهده یک مفتی تبعه عربستان سعودی (المحیسنی) است.
طبق عرف بین الملل، قراردادهای تسلیحاتی و نظامی به صورتی منعقد می شود که کشور خریدار حق ندارد اسلحه های خود را به کشور ثالث بفروشد یا انتقال دهد. با توجه به این که هنوز آل سعود به صورت رسمی اعلام حضور نظامی در سوریه نکرده است، تسلیحات نظامی خریداری شده از روسیه را نمی تواند به سوریه منتقل کند. در نتیجه اگر کرملین واقعا در دفاع از ملت و نظام سوریه صادق و ثابت قدم است، باید ملاحظات خود را در روابط با ریاض کنار گذاشته و با نظارت جدی، مانع از ارسال تسلیحات خود به تروریست های فعال در سوریه شود.
موشک های کونکورس در دست سربازان ارتش آزاد در استان حماه
تحلیل علامه کورانی از داعش، یمن و آخر الزمان
اردوغان ماهیت خود را درخلال سفر جو بایدن، معاون رئیس جمهوری امریکا به منطقه برملا ساخت. جو بایدن در سفرش به عراق دستورات زیادی به حیدر العبادی داد که این چنین کنید و آنچنان کنید و... اما وقتی به ترکیه سفر کرد، اردوغان با ادبیات تندی با او صحبت کرد و تقریباً به او دشنام داد که از پشت دریاها آمدهای به ما امر و نهی میکنی. ابتدا تعجب کردم، لیکن بعد متوجه شدم که اردوغان با ادبیات صهیونیستی و از زبان صهیونیستها با او صحبت کرد. او با صهیونیستها مرتبط است که این گونه میتواند با مقام امریکایی تندی کند.

سرویس سیاسی فردا-مهند حامد:علی کورانی در سال ۱۹۴۴ میلادی در روستای یاطَر در نبطیه در جنوب لبنان متولد شد. او به تشویق سید عبدالحسین شرفالدین به مدرسه دینی رفت و زیر نظر شیخ ابراهیم سلیمان درسهای مقدماتی را گذراند. در سال ۱۹۵۸ میلادی در 14سالگی به شهر نجف رفت و دروس مقدمات و سطح را در نزد محمدتقی فقیه، سید علاءبحرالعلوم، شیخ باقر ایروانی و سید محمدباقر حکیم خواند و در درس خارج آیتالله سید ابوالقاسم خویی و آیتالله شهید سید محمدباقر صدر شرکت کرد. او در جوانی نماینده چند مرجع شیعه مانند آیتالله خویی در کویت و عراق بود و در سال 1974 با فشار رژیم بعثی عراق به لبنان رفت و شاخه لبنانی حزب الدعوه را بنیان نهاد. با پیروزی انقلاب اسلامی، آیتالله کورانی به ایران آمد و در قم ساکن شد. او در این سالها به فعالیت علمی و تحقیقی درباره مهدویت، تاریخ اسلام و تشیع و نقد وهابیت پرداخته است. آیت الله کورانی با حمایت مرحوم آیت الله گلپایگانی و سپس حمایت آیتالله سیستانی مرکز معجم فقهی را تأسیس کرد و با حمایت آیتا لله العظمی سید علی سیستانی مرکز «المصطفی للدراسات الدینیه» در زمینه عقاید اسلامی را بنا نهاد. ازجمله تألیفات وی، عصر ظهور، الممهدون للمهدی، طریقه حزب الله، ملائکه الغیب قادمون )عنوان فارسی: فرشتهای از غرب(، مصر و اهلالبیت )علیهم السلام(. شهرتش بیشتر به خاطر کتاب عصر ظهور است و متبحر در خصوص حوادث و رخدادهای آخرالزمان و مهدویت. آیتالله کورانی بارها با علمای وهابیت در تلویزیونهای عربی به مناظره پرداخته است. گفتوگوی ما با ایشان درباره مسائل منطقه را در ادامه میخوانید.
چه فرآیندی موجب شک لگیری داعش به عنوان یک ارتش قدرتمند و وحشی در منطقه گردید؟
به اعتقاد من، دلیل اینکه داعش به این سرعت پیشرفت کرد و بزرگ شد، توطئهای است که در پس آن وجود دارد. به نظر من در پشت القاعده و داعش نقشهها و توطئههای یهود و امریکاییها وجود دارد. یکی از دلایل واضح و آشکارش هم این است که این گروههای جهادی تا به حال هیچ عملیاتی علیه صهیونیستها انجام ندادهاند. در حادثه یازدهم سپتامبر، همه یهودیان را از حادثه باخبر ساختند و آنها آن روز در ساختمان حضور نداشتند. ابومصعب الزرقاوی میخواست عملیاتهایی در دو هتل در عمان پایتخت اردن انجام دهد، در یکی از هتلها دو یهودی و در دیگری یک یهودی وجود داشت که قبل از عملیات به آنها اطلاع داده شد و آنها خارج شدند و اکنون نیز که دیگر مسأله پر واضح است، چرا که اسرائیل مجروحین داعشی را مداوا میکند. پس پیمانی بین ناصبیها و صهیونیستها هست و این مسأله هم در روایات ما موجود است، سفیانی که روبهروی حضرت صاحبالزمان(عج) میایستد و مبارزه میکند، تحت حمایت یهود است و اسرائیل در رأس این جنگ قرار دارد، چرا که امام زمان(عج) دمشق را به سمت قدس میرود. بنابراین به نظر من القاعده در اصل از طرف سرویسهای جاسوسی امنیتی صهیونیستی تأسیس و تشکیل شده است. هدف صهیونیستها این است که به غرب مسیحی بگوید دشمنان شما مسلمانان هستند و ما نمایندگان شما در مواجهه با مسلمانان هستیم، پس اسرائیل را کمک کنید تا از شر خطر مسلمانان در امان بمانید. بن لادن و ایمن الظواهری و دیگرانی که در القاعده هستند شامل دو گروه میشوند؛ بزرگانشان با صهیونیستها هماهنگ هستند و صهیونیستها راجع به این افراد با یکدیگر به توافق رسیدهاند و باقی احمق و حماری برای این سران هستند. بنابراین میتوانم بگویم جریان القاعده و داعش جریانی صهیونیست است.از جانب صهیونیست حمایت میشود. نقشهای کشیدهاند که بر چاههای نفت تسلط پیدا کنند. بر موصل تسلط پیدا کنند. بر دیرزور مسلط شوند. امریکا دروغ میگوید و ادعا میکند میخواهد با آنها مبارزه کند، در صورتی که هیچ وقت چنین کاری نمیکند و نخواهد کرد. بارها راه بر داعشیها بسته شد و امریکاییها به دادشان رسیدند با ارسال سلاح و غذا. اینها همپیمانانی واضح و آشکاربرای صهیونیست هستند. الان خط انتقال نفت از عراق و سوریه به سمت ترکیه جریان دارد، در صورتی که هیچ کس تعرضی به آن نمیکند. تا الان اردوغان تاجر نفت داعشیهاست. یکی از سران داعش گفته بود که ماهانه 40 میلیون دلار از فروش نفت به دست میآورند.
صرف فایده اقتصادی موجب اتخاذ چنین سیاستهایی از جانب اردوغان میگردد؟
اردوغان ماهیت خود را درخلال سفر جو بایدن، معاون رئیس جمهوری امریکا به منطقه برملا ساخت. جو بایدن در سفرش به عراق دستورات زیادی به حیدر العبادی داد که این چنین کنید و آنچنان کنید و... اما وقتی به ترکیه سفر کرد، اردوغان با ادبیات تندی با او صحبت کرد و تقریباً به او دشنام داد که از پشت دریاها آمدهای به ما امر و نهی میکنی. ابتدا تعجب کردم، لیکن بعد متوجه شدم که اردوغان با ادبیات صهیونیستی و از زبان صهیونیستها با او صحبت کرد. او با صهیونیستها مرتبط است که این گونه میتواند با مقام امریکایی تندی کند. در حالی که جو بایدن ذلیلانه سکوت کرد و به کشورش بازگشت. به نظر من مسأله داعش جریانی صهیونیستی است که طرفداران سرسختی در برخی جناحهای سیاسی امریکایی دارد و هدفش هم شعلهور کردن آتش فتنه در منطقه است، به طوری که منطقه روی آرامش و استقرار را نبیند. مهم هم نیست سنی باشد، شیعه باشد، داعشی باشد، بلکه مهم آتش جنگ در منطقه است.
برخی معتقدند فرقهایی بین داعش و القاعده وجود دارد. برای مثال القاعده یک بار هم علیه شیعه عملیات نکرده بود. القاعده صرفاً یک گروه مجاهد بود که با شوروی میجنگید.
فرقی بین اینها نمیکند. تنها فرقشان در تندی و کندیشان است. شخصیت ابراهیم عوّاد با شخصیت جولانی متفاوت است. یکی از دیگری شرورتر است. اختلاف در شخصیتهاست. سخن راجع به عدم عملیات بر ضد شیعیان هم اشتباه بود. اینها بسیار علیه شیعیان فعالیت کردند. بسیاری از شیعیان افغانستان را از دم تیغ گذراندند. طالبان و القاعده، شیعیان افغانستان را کافر میدانستند. اما این عداوت را علنی اعلام نمیکردند. چرا که در آن زمان به جمهوری اسلامی ایران محتاج بودند. هنگامی که امریکا به طالبان حمله کرد، تعدادی از آنها به ایران پناه آوردند. اسامه بن لادن و ایمن الظواهری هنگامی که میخواستند پول بدهند، سپه چک و پول ایرانی میدادند. لذا نمیخواستند جبهه جنگ جدیدی با ایران شروع کنند. مثل جبهه جنگ با عربستان سعودی که آن را به تأخیر انداختند تا از گذر زمان و امکانات موجود استفاده کنند.
در چه سطحی وچه ارتباطی میان سرویسهای امنیتی رژیم آل سعود و داعش وجود دارد؟
مانند پدری است که فرزندانی دارد. مثاً 10 فرزند دارد. بین فرزندان برخی تندخوتر و بعضی ملایم ترند. آنهایی که تندخوترند، حتی جلوی پدرشان میایستند. اگرچه وهابیها و سلفیها اینها را از خود میدانند، لیکن ممکن است اینها در صف مقابل سعودی بایستند و جبهه جنگی جدیدی باز کنند. بنده جنگ احتمالی داعش و عربستان سعودی را ممکن است بپذیرم و استبعادی هم ندارد. اما جنگ داعش علیه ترکیه را به هیچ وجه نمیپذیرم. امروز ترکیه به دنبال جنگ علیه داعش نیست، بلکه با این بهانه به دنبال جنگ علیه کردهاست. در انفجاری که به نام داعش مطرح شد، کشتههایش ترک نبودند، بلکه کشته شدگان کرد بودند. اعلام جنگ اردوغان علیه داعش تاکنون صریح و جدی نبوده است. اگرچه این توافق خیلی ادامه نخواهد داشت و جنگ میان داعش و ترکیه لاجرم است. کما اینکه این مسأله در روایات ما هم موجود است. جنگ قرقیس، میان سفیانیها و ترکها خواهد بود. سرانجام با یکدیگر خواهند جنگید.
داعش چه فکری دارد که با بلند کردن پرچمش از سرتاسر دنیا آدم جذب خود کرد؟
اولاً روایتی هست که میفرماید ما من داعٍ رفع رایه ظلالته فوجد لها اتباع؛ هرکس در هر جای دنیا پرچمی بلند کند، افرادی دورش جمع خواهند شد. دلیل دومی که به نظرم در حال حاضر در جوامع مختلف تحریکی برای پیوستن به داعش و خوارج و... است، حب ذات و دوست داشتن خود است. او تحقق و شکوفایی درونش را در خودکشیای میبیند که بعد از مرگش او را مدح کنند. خوارج هم این چنین بودند. مثلاً شخصیت بزرگی بود، دوست داشت بعد از مرگش هم او را ستایش کنند، پس به خوارج میپیوست. حرقوص ابن زهیر رئیس خوارج، نزد پیامبر اسام(ص) آمد و گفت: تو در تقسیم غنایم عدالت را رعایت نمیکنی! عدالت داشته باش عدالت داشته باش. روز دیگری به مسجد آمد و دید پیامبر اسلام(ص) در گوشهای نشسته، بدون اینکه سلامی به حضرت بکند، به گوشهای دیگر رفت و به نماز ایستاد، چرا که خود را شخصیتی بزرگتر و والاتر از حضرت پیامبر(ص) میپنداشت. پیامبر(ص) کسی را دنبالش فرستادند و پرسیدند: وقتی داخل مسجد آمدی، آیا با خودت نگفتی که در این مسجد کسی والاتر از من نیست، پس چرا من باید به کسی سلام کنم، دیگران باید به من سلام کنند. جواب داد: بله. پس به نظرم مشکلشان عقده شکوفایی درون است. این است که در پیوستن به داعش تحریکشان میکند. عدهای بدبخت هستند، یکی از آفریقا، یکی از سریلانکا، امریکا، اروپا و... کسانی که ارزش و جایگاهی ندارند. فکر میکند به داعش میپیوندم و قو یترین مردم خواهم شد. اگر انتحاری باشم که دیگر افتخاری بسیار بزرگتر برایم خواهد بود. مردم هم از من یاد خواهند کرد که فلانی عملیاتی انتحاری انجام داد و 50 نفر را کشت. این غرور و درونش را ارضا میکند.
آیا این شیوه از وحشیگری در داعش که اسم آن را جهاد میگذارند، ریشه در اسلام وهابی دارد یا اساساً یک فکر نوظهور و من درآوردی است؟
تندخویی در مسلمانان بوده، ولی این مسأله در صحرا و صحرانشینان بیشتر میشود. الَْعْرَا ب أَشَدُّ کُفْراً وَ نِفَاقاً وَ أَجْدَرُ أَلاَّ یَعْلَمُوا حُدُودَ مَا أَنْزَ ل ا للُ. بادیهنشینان عرب، کفر و نفاقشان شدیدتر است و به ناآگاهی از حدود و احکامی که خدا نازل کرده. تندخویی و عصبیت طبیعت نجد است. لذا مذهب وهابیت به نجد آمد که تندخوتر از دیگران بودند. تشدد و تندخویی را ذاتاً دوست داشتند. حتی با یکدیگر تندی میکنند. شیخی در یکی از مساجد صنعا به جوانان میگفت: شما جوانید، دوست دارید ازدواج کنید، حورالعین بهشتی را دوست دارید، اگر کسی به شما بگوید حوریهایی در پشت این دیوار وجود دارد، شما با فشار دادن این دکمه به آنها میرسید، آیا چنین کاری میکنید؟ آن جوانان پاسخ مثبت دادند و این چنین با ذهن این جوانان بازی میکنند.
نقل میکنند که ابومصعب الزرقاوی دائماً کتاب سید قطب را به همراه داشت. آیا ریشه داعش و... در افکار اندیشمندان اهل سنت مانند سید قطب است یا داعش انحراف و التقاط است؟
به نظرم داعش ریشهای در افکار اندیشمندان اهل سنت ندارد. صحیح است که سید قطب اولین کسی بود که کفر جوامع اسلامی را اعلام کرد و در پی افکارش بود که حرکت جهاد و الهجره و عبود الزمر و... به وجود آمدند. جامعه را کافر اعلام میکنند و از جامعه خارج میشوند، جامعهای اسلامی درست میکنیم و همزمان با جامعه سابق میجنگیم. بله این افکار سید قطب بود و خروجیاش همان طور که عرض کردم جریان جهاد و هجرت بود. شاید وهابیها ا ز این اندیشه تأثیر پذیرفته باشند، چرا که در ابتدا عملیاتهای انتحاری را قبول نداشتند و آن را حرام اعلام میکردند. حتی بن باز و... حکم به حرمت عملیاتهای فلسطینیان میدادند.
سرانجام عملیات سعودی علیه یمن چیست؟
کتابی در این زمینه نوشت هام با عنوان «الیمانیون قادمون» که در آنجا مفصل بحث کردهام. اعتقاد من بر این است که یمنیها پیروز میشوند.
یعنی آل سعود را ساقط و مکه را فتح میکنند؟
خیر، آل سعود را از یمن فراری میدهند. این نکته پایانی را هم عرض کنم، هم به جهات سیاسی و هم به جهات روایی، داعش نه سمت ایران میآید، نه میتواند بیاید.
منبع: رمز عبور