مراقب آمریکا باشیم؛ اما نفوذ روس ها را نیز جدی بگیریم!
قرار نیست رقابت شرق و غرب در ایران تمامی پیدا کند! هرچند پس از انقلاب در قانون اساسی «اصل نه شرقی و نه غربی» به عنوان پایه و اساس سیاست خارجی جمهوری اسلامی نهادینه شد، همواره شاهد بوده ایم در هر فرصتی، کشمکش تاریخی میان غرب و شرق برای حضور در ایران شدت گرفته است.
کد خبر: ۵۴۲۳۱۰
تاریخ: - 26 October 2015
قرار نیست رقابت شرق و غرب در ایران تمامی پیدا کند! هرچند پس از انقلاب در قانون اساسی «اصل نه شرقی و نه غربی» به عنوان پایه و اساس سیاست خارجی جمهوری اسلامی نهادینه شد، همواره شاهد بوده ایم در هر فرصتی، کشمکش تاریخی میان غرب و شرق برای حضور در ایران شدت گرفته است.
به گزارش«تابناک»، حضور غرب و شرق در ایران از دیرباز به عنوان یکی از معضلات اصلی سیاست خارجی ایران، همواره دغدغه اصلی حکام ایرانی بوده است. در این چارچوب گاهی سیاست موازنه منفی، گاهی سیاست موازنه مثبت را برای جلوگیری از این نفوذ اتخاذ کرده اند که هیچ یک نیز کامل این هدف ایران را تأمین نکرده است.
با انقلاب اسلامی و پایه ریزی تئوری «نه شرقی و نه غربی» دامنه فعالیت های این دو طیف به شدت کاهش یافته است. اما برخی ایادیان داخلی آن ها که در قبل از آنها با نام «انگلوفیل ها» یا «رسوفیل ها» یاد می شد، بدشان نمی آمد دوباره پای آنها را به کشور باز کنند.
هدف غربی ها از نفوذ به کشور ایران کاملاً مشهود و نیاز به توضیح مکررات ندارد. در همین راستاست که رهبر انقلاب نیز بارها از خطر نفوذ غربی ها به خصوص آمریکا بیم داده اند و همگان نیز باید مراقب نفوذ این کشور در همه عرصه ها باشند.
اما روس ها در این عرصه کمی ناشناخته تر و از سوی دیگر مرموزانه تر عمل می کنند. از زمان پتر کبیر، دسترسی روسیه به آب های گرم یکی از آرزوهای روس ها بوده است؛ اما امروزه روس ها در ایران و با استفاده از ابزارهای متفاوت اقتصادی و سیاسی به دنبال اهداف متعدد اقتصادی و سیاسی و همچنین امنیتی هستند.
روس ها در مجموع روابط با ایران در بعد از انقلاب به هیچ وجه کارنامه خوبی ندارند. به نحوی که برای همه ایرانی ها بارها خلف وعده آنها آشکار بوده است. پروژه نیروگاه هسته ای بوشهر، اس 300 و.. نمونه های بارزی از عدم پایداری روس ها به عهود خودشان است که زبانزد عام و خاص است.
با این حال با مذاکرات هسته ای در دولت یازدهم و احتمال توافق هسته ای از تقریبا بیش از یک سال پیش، خبرهای زیادی در ارتباط با تهاتر نفتی میان ایران و روسیه که حتی برخی خبرها از 70 میلیارد یورو تهاتر نفتی میان ایران و روسیه خبر می دادند، به گوش می رسد.
سرانجام زمزمههای تهاتر ایران و روسیه، محقق و در یازدهمین جلسه کمیسیون مشترک اقتصادی ایران و روسیه، ۷۰ میلیارد یورو پروژه اقتصادی بین ایران و روسیه امضا شد؛ قراردادی که هرچند به گفته مقامات دو کشور، کلی بود.
در این راستا برخی از تحلیلگران معتقد بودند پس از تحریم نفتی ایران و روسیه از سوی آمریکا و کشورهای غربی، دو کشور ایران و روسیه ـ که دارای منابع عظیم نفت و گاز هستند ـ میتوانند با یکدیگر همکاری مشترک تجاری و اقتصادی را آغاز کنند که همین میتواند سرانجام به توسعه اقتصادی دو کشور در این شرایط تحریم تحمیلی منجر شود.
این در حالی است که روسیه در تاریخ ثابت کرده، دوستدار آن است که با بندبازی میان ایران و غرب هم از کارت ایران سود ببرد و هم از غرب. البته تنها ایران مصداق این نگاه روسها نیست؛ عراق و لیبی دو نمونه معاصر این سیاست روسها هستند.
به عنوان مثال در بحران سوریه شاهد هستیم که هرچند ایران همواره از مواضع روسیه در سوریه دفاع کرده است، چندی پیش وزاری خارجه امریکا، روسیه، ترکیه و عربستان بدون حضور ایران در مورد مسأله سوریه به گفت و گو نشستند. در واقع این کشور حتی حاضر نشد نارضایتی خود را از عدم حضور ایران در کنفرانس وین با عدم حضور نشان دهد.
بنابراین مشخص است که روس ها حتی در موضوعات سیاسی و امنیتی نیز شریک قابل اعتمادی نبوده و نیستند. مثال دیگر، علی رغم اینکه امریکایی ها بارها اعلام کرده اند که فروش اس 300 به ایران حتی نقض قطعنامه های شورای امنیت از جمله 1929 نیست و با توجه به اینکه توافق هسته ای نیز شکل گرفت، هنوز روس ها حاضر به ارسال این سیستم موشکی به ایران نشده اند.
حال بعد از گذشت یک سال از موضوع تهاتر نفتی میان ایران و روسیه که به ظاهر به فراموشی سپرده شده بود، در روزهای اخیر خبر قرارداد جدیدی میان ایران و روسیه که میزان آن به 40 میلیارد دلار است به گوش می رسد.
«الکساندر نوواک» وزیر انرژی روسیه که به تازگی در رأس هیأت بلندپایه اقتصادی و نفتی 40 نفره به ایران سفر و با شماری از مقامهای ارشد کشورمان دیدار کرده است، از آمادگی مسکو و تهران برای سرمایه گذاری 35 تا40 میلیارد دلاری در طرحهای مشترک دوکشور خبر داد. نوواک روز جمعه در گفتوگو با شبکه خبری «روسیه24» تصریح کرد: در مذاکراتی که با مقامهای ایرانی صورت گرفت درباره مجموعهای از طرحها توافق کردیم.
وزیر انرژی روسیه تأکید کرد، طرح های چندین میلیارد دلاری که قرار است بین ایران و روسیه اجرا شود، مربوط به یک سال نیست، بلکه این پروژها در مدت طولانی اجرا خواهد شد. قرار است، ایران و روسیه طرح ساخت راهآهن بین دو کشور را به ارزش 5 میلیارد دلار اجرا کنند. همچنین هزینه به روز رسانی نیروگاه برق بخار به ارزش حدود 6 میلیارد دلار و چندین طرح دیگر توسط «زاروبژ نفت» شرکت نفتی دولتی روسیه، به ارزش 6 میلیارد دلار در ایران اجرا خواهد شد. در این حال، طرف ایرانی فهرست 21 طرح شامل توسعه حمل و نقل لجستیکی به ارزش 25 میلیارد دلار ارائه کرده است.
به هرحال باید مواظب بود، در شرایط پساتحریم که شرکت های غربی و شرقی به دنبال استفاده از بازار ایران هستند؛ شرق و غرب برای دست اندرکاران و تصمیم گیران فرق نداشته باشد و اجازه ایجاد بستر نفوذ را برای هیچ کشور و یا شرکت خارجی را فراهم نکنند.
هستههای خفتۀ داعش در عربستان بیدار شدهاند؟
حمله تروریستی اخیر به مسجد شیعیان در شهر نجران عربستان در حالی صورت گرفت که این کشور در شرایطی خاص و دشوار به سر میبرد و مقامات امنیتی، مدعی اتخاذ تدابیر امنیتی گستردهای در این زمینه شدهاند.
کد خبر: ۴۸۷۸۹۸
تاریخ: ۰۶ آبان ۱۳۹۴ - ۲۳:۰۹
به گزارش مشرق، روزنامه "رای الیوم" در سرمقاله امروز خود نوشت: حمله تروریستی روز دوشنبه هفته جاری به مسجدی متعلق به طایفه "اسماعیلیه" در شهر "نجران" عربستان در نزدیکی مرزهای این کشور با یمن که منجر به قربانی شدن دو نمازگزار شد، بار دیگر ثابت کرد که تدابیر امنیتی اضطراری و گسترده اتخاذ شده از سوی عربستان سعودی ناکارآمد و بی فایده است.
نکته مهمتر این که عناصر گروه تروریستی داعش که مسئولیت این حمله تروریستی را به عهده گرفته اند همان طور که پیش از این مسئولیت حملات دیگری در شهرهای "قطیف"و "دمام" نیز به عهده گرفته بودند، در بافت داخلی عربستان به شکل گسترده ای حضور دارند، این درحالی است که وزارت کشور سعودی هر از چندگاهی از عملیات گسترده بازداشت تروریست در این کشور خبر می دهد.
مساله مهم در عملیات اخیر این است که داعش در این حمله برای نخستین بار طایفه اسماعیلیه را هدف قرار داد که شمار جمعیت آن به صدها هزار نفر می رسد و کانون تمرکز این طایفه در نجران است و بیشتر افراد این طایفه از قبیله عربی "یام"هستند و در تظاهرات اعتراض علیه دولت به دلیل به حاشیه رانده شدن و تبعیض، مشارکت کردند و مهمترین این اعتراضات در سال 2000 انجام شد.
بیشتر حملات سابق گروه تروریستی داعش در عربستان در منطقه "الشرقیه" که اقلیت شیعیان در آن ساکن هستند، تمرکز یافته بود و دامنه این اقدامات تروریستی به کویت نیز رسید و در آن جا یک مسجد شیعیان هدف حمله یک عامل انتحاری قرار گرفت؛ این تروریست انتحاری که شهروند سعودی بود با استفاده از کمربند انفجاری خود را در میان نمازگزاران منفجر کرد.
مساله جالب توجه دیگر در انفجار اخیر این است که داعش اعلام کرد که عامل حمله تروریستی "ابو اسحق الحجازی" (سعد سعید الحارثی) از " ولایت حجاز" است و این بدان معناست که باندهای گروهک داعش در عربستان فعال است، کما این که که متخصصانی در زمینه ساخت کمربندهای انفجاری و جذب عوامل انتحاری دارد و این امر از خطر امنیتی بزرگ و روزافزون در عربستان خبر می دهد.
از سوی دیگر این حمله تروریستی با شرایط بسیار دشوار و حساس برای سران و به ویژه برای وزارت کشور سعودی همزمان شد، زیرا مقامات و دستگاه های سعودی علاوه بر گرفتاری ناشی از فاجعه منا همواره با عملیات نفوذ روزافزون نیروهای جنبش انصار الله در مرزهای یمن و عربستان و هدف قرار گرفتن مراکز نظامی در مناطق جیزان و تلفات انسانی و مادی سنگین ناشی از حملات نیروهای یمنی مواجه هستند.
با وجود کاهش فعالیت های گروه القاعده در عربستان سعودی و پیدایش گروهک تروریستی داعش و گسترش چارچوب حملات این گروهک، افق تیره ای برای دستگاه امنیتی سعودی به نظر می رسد و همواره سوالات زیادی درباره کفایت نیروهای امنیتی سعودی برای مقابله با این خطر داخلی روز افزون، مطرح است.
تحلیل سعدالله زارعی از آخرین وضعیت میدانی یمن
شکست در عرصه جنگ، رژیم متجاوز سعودی را به جنون میکشاند و در شرایط جنون وقوع تراژدی محتمل است و از این رو این احتمال وجود دارد که عربستان تلاش کند تا با کشتار وسیعتر مردم بخواهد از جبهه مقاومت انتقام بگیرد.
کد خبر: ۴۸۷۹۰۸
تاریخ: ۰۶ آبان ۱۳۹۴ - ۲۳:۵۰
مشرق- تحولات یمن، نگرانیهای عمدهای را برای رژیم سعودی و حامیان منطقهای و بینالمللی آن در پی داشته است. از این رو مقامات عربستان که تا پیش از این از بحث و گفتوگوی با انصارالله طفره میرفتند، اینک از آغاز گفتوگوها با جنبش انقلابی یمن، در 24 آبان خبر میدهند و از سوی دیگر اظهارات آمریکاییها و انگلیسیها بیانگر آن است که پشتیبانان بینالمللی رژیم سعودی به این جمعبندی رسیدهاند که ادامه جنگ شرایط سختتری را بر دولت ریاض وارد میکند و به سود انصارالله به پیش میرود.
تعیین 24 آبان ماه به عنوان زمان آغاز گفتوگوهای دوباره میان دو طیف داخل و خارج یمن از یک سو اعتراف رسمی به شکست سیاست استفاده از اهرم نظامی برای غلبه بر حریف است و از سوی دیگر میتواند نقطه گذاری برای پایان سیاست نظامیگری و در عین حال استفاده از فرصت سه هفتهای برای تغییر شرایط یمن به حساب آید هرچند اگر بپذیریم که رژیم سعودی جنگ را در شرایط بنبست ارزیابی میکند، به این معنا نیست که 24 آبان ماه پایان جنگ و پایان عملیات نظامی باشد. کما اینکه ژنرال العسیری با صراحت اعلام کرد که جنگ در زمان گفتوگوهای دو طیف یمنی متوقف نمیشود.
اما این جنگ چه در آن زمان- به طور دائم یا موقت- متوقف شود و چه نشود، روز 24 آبان اعتراف عملی به بیهوده بودن جنگ علیه انصارالله خواهد بود. نکات زیر به ما برای ارزیابی وضعیت سعودیها و میزان توانایی آنها کمک میکند:
1- رژیم سعودی چند ماه تلاش گسترده نظامی کرد تا بر «عدن» پایتخت سابق یمن جنوبی مسلط شود و با مستقر کردن دولت هادی بحاح در آن وانمود کند که سیاست و عملکرد سعودی در درون یمن نیز از مشروعیت برخوردار است و بنابراین «دولت دستنشانده هادی» یک دولت قانونی است که همه باید آن را بپذیرند اما زمانی که عدن با سختی زیاد و با مشارکت نیروهای ناهمگون سقوط کرد به جای آنکه به جای انصارالله نیروهای تحت فرمان سعودی- حزب اصلاح، گروه هادی و...- بر عدن حکومت کنند، این بندر به دست نیروهای القاعده افتاد و عملا از دست هادی خارج شد و نخستوزیر وابسته به عربستان- خالد بحاح- بعد از چند روز استقرار در عدن ناگزیر به فرار گردید هم اینک عدن کانون درگیری میان سه گروه القاعده- که در یمن انصارالشریعه خوانده میشود- میلیشیاری هادی و حراک جنوبی است این در حالی است که حراک جنوبی که نقش مهمی در خارج شدن عدن از تسلط انصارالله داشتند، عربستان و نیروهای هادی را متهم به بیلیاقتی کرده و به آنان میگوید سیاست شما باعث تبدیل عدن به مرکز فعالیت القاعده شده و القاعده عملا بر دو بخش حساس عدن و مکلا مسلط شدهاند. این در حالی است که عربستان به القاعده میگوید قرار بود در قبال سکوت ما در قبال تسلط شما بر مکلا، شما به ما در تسلط بر عدن کمک کنید.
2- عربستان پس از شکست و ناتوانی در حل مشکل خود در عدن، تلاش کرد تا بر صنعا مسلط شود. از این رو با کمک امارات و قطر نیروهای زیاد و امکانات ویژهای را در «مأرب» گسیل کرد تا بتواند از سمت شرق و جنوب راهی را برای تسلط بر پایتخت یمن باز کند. اما حمله موشکی انصارالله که در نیمه شهریورماه به مأرب انجام شد و باعث کشته و مجروح شدن نزدیک به 1000 نفر از نیروهای مشترک عربی شد، جبهه عربستان را دچار تلاطم جدی نمود. امارات که در این جنگ دستکم 100 نفر از نیروهای ارتش خود را از دست داده بود، راه خود را از عربستان جدا کرد. در درون نیروهای سعودی نیز رعب به وجود آمد و عملیات اشغال صنعا از مسیر مأرب را با ابهام زیاد مواجه کرد. پس از آن عربستان تلاش کرد تا از استان شمالی «جوف» راهی را به سمت صنعا بگشاید. در این میان عربستان تلاش گستردهای کرد تا سران عشایر را به همکاری با خود علیه انصارالله متقاعد نماید و در این راه به توفیقات محدودی هم دست یافت اما در عمل عملیاتهای عربستان از جوف هم به بنبست رسید و موضوع فتح قریبالوقوع صنعا منتفی گردید این در حالی بود که جوف به دلیل مرز طولانیاش با عربستان و مناطق بیابانی آن یک مسیر آسان برای تهدید صنعا به حساب میآمد.
3- سعودیها پس از شکست پروژه فتح صنعا، نیروهای خود را با هدف تصرف استان «تعز» و جزایر آن به سمت جنوب بردند. به گمان رژیم سعودی، تعز به دلیل آنکه پایگاه سنتی جریان اخوانی- وهابی «اصلاح» به حساب میآید میتواند از درون انصارالله را تهدید نماید. از سوی دیگر تعز به دلیل آنکه در جنب بابالمندب و جزایر استراتژیک واقع در دهانه این تنگه قرار دارد، دارای یک موقعیت استراتژیک است. این در حالی است که امکانات گسترده دریایی عربستان و متحدان آن در خلیج عدن و دریای سرخ امکان عملیات گستردهای را در اختیار عربستان قرار میداد. عربستان در این عملیات تلاش گستردهای کرد تا از نیروهای سودانی، مصری و چند کشور عربی آفریقایی دیگر کمک بگیرد. سودانیها حدود 1500 نیرو در اختیار عربستان قرار دادند تا این کشور را در آزادسازی تعز همراهی نمایند اما تاکنون اقدامات گسترده آلسعود و شرکای آفریقایی آن بینتیجه بوده است. این در حالی است که در این فاصله سه ناو سعودی توسط انصارالله نابود شده و دهها جسد روی دست ارتش سودان باقی مانده است. این نکته هم حائز اهمیت است که مصریها علیرغم وعده نصف و نیمهای که به ملک سلمان داده بودند حاضر به همراهی نشده و اعلام کردند نیروهای مصر پس از آزادی تعز و به منظور تثبیت پیروزی قوای مشترک به متحدین میپیوندند! عملیات نظامی رژیم سعودی در تعز نتوانسته است، ضربهای به انصارالله وارد کند و شکست پیدرپی سعودی در عدن، صنعا و تعز روحیه نیروهای سعودی را ضعیف کرده است.
4- عربستان فعلاً سرگرم تزریق نیروهای جدید به یمن است تا بتواند پیش از 24 آبان به یک دستاورد اساسی دست پیدا کند اما واقعاً به فرض آنکه عربستان بتواند طی دو سه هفته آینده تعز را به تصرف خود درآورد، مشکل عربستان تا 24 آبان حل نمیشود چرا که سیطره انصارالله بر دریای سرخ، پایتخت، مناطق شمالی و بسیاری از موقعیتهای استراتژیک، با موفقیت عملیات عربستان در تعز دچار خدشه نمیشود. همه میدانند که به فرض آنکه نیروهای سودانی و... تا سیطره بر تعز عربستان را همراهی کنند، نمیتوانند برای مدت زیادی کنار ارتش سعودی بمانند و به محض کنار کشیدن آنان بار دیگر معادله امنیتی به نفع انصار و به ضرر سعودی تغییر میکند. پس کاملاً واضح است که عربستان در 24 آبان قادر نیست میز مذاکره هواداران خود را آنگونه که میخواهد بچیند چرا که شرط تحقق نقشه عربستان، تمکین انصارالله است. موضع انصارالله و متحدان آن در این جنگ کاملاً مشخص است و در سخنرانی روز عاشورای رهبر این جنبش- سید عبدالملک بدرالدین - تبلور پیدا کرد. موضع انصار این است که میز گفتگوی سیاسی الزاماً یک میز یمنی است و شرط پذیرش توافق این است که طرف خارجی اعمال فشار نکند. با این وصف پرونده سیاسی عربستان در یمن هم به اندازه پرونده امنیتی آن دچار بحران و آشوب است.
5- هم اینک فشار به عربستان در جنگ یمن بیش از هر زمان دیگر است. از یک سو مردم عربستان که در طول 100 سال گذشته جنگی ندیدهاند، این جنگ را بینتیجه دانسته و از آن ابراز شرم میکنند و این موضوع به دست منتقدان داخلی آلسعود بهانه داده تا سیاستهای سلمان و پسرش را خطرناک دانسته و عزل آنان را خواستار شوند. از سوی دیگر در سطح بینالمللی، اعتماد به اینکه عربستان و وابستگان آن بتوانند در یک دوره چند ماهه پرونده یمن را به نحوی که نگرانیهای غرب را برطرف نماید، به سرانجام برساند، هر روز کمتر میشود. از منظر آمریکاییها، عملکرد عربستان در یمن سبب پیچیدهتر شدن اداره پروندههای مهمتر در منطقه شده و کار را بر غرب دشوار کرده است. غربیها معتقدند سرگرمی عربستان در یمن و ضربهپذیر شدن آن، مهمترین رقیب عرب ایران را به حاشیه برده و در پروندههای حساسی مثل پرونده سوریه ناگزیر به دادن امتیاز کرده است این در حالی است که از منظر غرب امکان باز گرداندن هادی بحاح به قدرت وجود ندارد و نیروهای معارض آنان اجازه بازگشت را به آنان نمیدهد. هم اینک سه نیرو در یمن وجود دارند که بر سر راه بازگشت دولت هادی بحاح و بطور کلی طرح سعودی مانع ایجاد میکنند انصارالله، حراک جنوب و انصار الشریعه. بنابراین غربیها پروژه بازگرداندن دولت هادی و اجرایی کردن قطعنامه 2216 را پایان یافته تلقی مینمایند.
6- شکست در عرصه جنگ، رژیم متجاوز را به جنون میکشاند و در شرایط جنون وقوع تراژدی محتمل است و از این رو این احتمال وجود دارد که عربستان تلاش کند تا با کشتار وسیعتر مردم بخواهد از جبهه مقاومت انتقام بگیرد. این موضوعی است که نیاز به هوشیاری و اقدامات مهارکننده دارد و در این راه باید ظرفیتهای انسانی جهان اسلام را به کار گرفت.
*سعدالله زارعی/ کیهان
تفاوت 90 درصدی آمریکا و روسیه در جنگ الکترونیک
منابع نظامی واشینگتن و ناتو اذعان کردند توانمندی غرب در زمینه اداره جنگ الکترونیک، کمتر از 10% توان روسیه است.

به گزارش مشرق، منابع نظامی واشنگتن و ناتو تاکید میکنند که روسیه به توانمندی عظیمی در اداره جنگ الکترونیکی رسیده است و همه توانمندی غرب در این زمینه، کمتر از 10% توان روسیه است.
"پین خوجیس" فرمانده نیروی زمینی ناتو در اروپا، در سخنانی، که سایت خبری "دیفنس نیوز" آن را منتشر کرد، گفت: آمریکایی ها توانمندی های عملی روسیه را در جنگ های الکترونیک نادیده نمی گیرند.
وی افزود: توان ارتش روسیه در این زمینه بسیار شگفت آور است، زیرا بر خلاف همتای آمریکایی خود از تشکیلات ویژه ای در زمینه اداره جنگ الکترونیک برخوردار است و می تواند تمام شبکه های ارتباطی فرماندهی های عملیات و نیروهای دشمن را غیر فعال کند.
"لری باکهوت" رئیس سابق اداره جنگ الکترونیک نیروی زمینی آمریکا، نیز گفت: مشکل اصلی ما در این زمینه آن است که چند دهه است هیچ جنگ الکترونیک با روسیه نداشته ایم و همین امر باعث شده است که در صورت بروز چنین جنگی، از آگاهی لازم برای نحوه مقابله با روسیه برخوردار نباشیم.
وی افزود ما از توانمندی اطلاعاتی خوب و توان شنود 24 ساعته برخورداریم اما توان ما در غیرفعال کردن سیستم ارتباطی دشمن، کمتر از 10 درصد توان ارتش روسیه در این زمینه است.
روزنامه نیویورک تایمز نیز در تحلیل نگرانی ها در این زمینه به نگرانی شدید پنتاگون از فعالیت قابل توجه اخیر زیردریایی ها و ناوهای روسی اشاره کرد و نوشت: آنچه در این زمینه بیشتر موجب نگرانی و دلواپسی واشنگتن شده، نزدیک شدن این زیردریایی و کشتی های روسی به کابل های زیردریایی اینترنت و شبکه فیبرنوری است که آمریکا را با جهان مرتبط می سازد.
این روزنامه در ادامه به ادعای اخیر واشنگتن در خصوص آغاز برنامه ای ویژه برای کاهش این خطر اشاره و خاطرنشان کرد که اجرای این برنامه 12 سال زمان نیاز خواهد داشت.نیویورک تایمز به نقل از منابع اطلاعاتی و نظامی آمریکا نوشت: آمریکا بیم آن دارد که در صورت بروز درگیری بین روسیه و غرب، مسکو این کابل ها را قطع کند.
«السفیر» مطرح کرد؛
دو سناریو برای کودتا علیه پادشاه عربستان سعودی
موضوع اختلافات داخلی در خاندان آل سعود و تلاش برخ شاهزادگان سعودی برای اقدام علیه پادشاه این کشور، این روزها بیش از هر زمان دیگری علنی شده و به سطح مطبوعات و رسانه های بین المللی راه یافته است. پس از انتشار مطلبی توسط یک روزنامه انگلیسی در این زمینه، امروز یک روزنامه عرب زبان نیز به سناریوهای موجود برای اقدام علیه ملک سلمان اشاره کرده است.
کد خبر: ۵۴۲۳۳۱
تاریخ: ۰۴ آبان ۱۳۹۴ - ۱۲:۰۱ - 26 October 2015

موضوع اختلافات داخلی در خاندان آل سعود و تلاش برخ شاهزادگان سعودی برای اقدام علیه پادشاه این کشور، این روزها بیش از هر زمان دیگری علنی شده و به سطح مطبوعات و رسانه های بین المللی راه یافته است. پس از انتشار مطلبی توسط یک روزنامه انگلیسی در این زمینه، امروز یک روزنامه عرب زبان نیز به سناریوهای موجود برای اقدام علیه ملک سلمان اشاره کرده است.به گزارش «تابناک»، پس از آنکه روز گذشته، روزنامه انگلیسی «ایندیپندنت» با انتشار مطلبی از قول یکی از اعضای خاندان آل سعود از شدت گرفتن اختلافات داخلی در این خاندان و تلاش شاهزادگان برای کنار زدن ملک سلمان خبر داد، امروز روزنامه «السفیر» نیز به همین موضوع پرداخته و از وجود دو سناریو علیه سلمان سخن گفته است.این روزنامه با اشاره به وجود یک نزاع داخلی عمیق در خاندان آل سعود، می نویسد، در صورتی که مباحث مربوط به کودتای قریب الوقوع علیه ملک سلمان صحت داشته باشد، می توان این امر را به معنای آشکار شدن دو دستگی و انشقاق در هیأت حاکمه سعودی دانست؛ امری که می تواند در قالب نافرمانی یک از جناح های اصلی این خاندان از پادشاه و یا حتی بروز منازعه ای میان نیروهای مسلح این کشور نمود پیدا کند.
بر همین اساس، السفیر معتقد است، در حال حاضر، دو سناریوی اصلی برای اقدام علیه سلمان و برکنار کردن وی از قدرت مطرح است. سناریوی نخست، عبارت است از برکنار کردن وی با شیوه ای مشابه آنچه ملک سعود در نیمه دهه 1960 با استفاده از آن برکنار شد و دیگر، باقی ماندن سلمان در قدرت به عنوان یک پادشاه صوری و تشریفاتی؛ مشابه وضعیتی که زمانی ملک خالد داشت.
گفتنی است، ملک سعود در سال 1964 و پس از یک نزاع طولانی بر سر قدرت، از مقام پادشاهی برکنار شد. در آن زمان، بزرگان خاندان آل سعود با حمایت نهاد دینی در این کشور، تصمیم به کنار زدن پادشاه گرفتند. اکنون نیز برخی ناظران از احتمال بروز روندی مشابه درباره سلمان سخن می گویند.
یک شاهزاده ناراضی سعودی که اخیراً افشاگری هایی در مطبوعات بین المللی کرده و گزارش های اخیر درباره احتمال وقوع کودتا در عربستان نیز از اظهارات وی نشأت می گیرد، وقوع سناریویی مشابه ملک سعود را در شرایط کنونی محتمل تر می داند؛ هرچند منازعات برای کنار زدن سعود، چندین سال به طول انجامید، با خونریزی همراه نشد و این امر در نهایت اتفاق افتاد.
سایمون هندرسون، تحلیلگر مسائل منطقه، در مقاله ای که اخیراً در پایگاه اینترنتی مؤسسه مطالعات خاور نزدیک واشنگتن منتشر کرده، این احتمال را مطرح می کند که ملک سلمان، محمد بن نایف، ولیعهد کنونی را از سمت خود برکنار کرده و به جای، محمد بن سلمان، فرزند خود که در حال حاضر سمت وزارت دفاع و جانشینی ولیعهد را بر عهده دارد، منصوب نماید. این امر می تواند به بروز منازعه ای میان ارتش سعودی که تحت فرماندهی محمد بن سلمان است، با گروه ها شبه نظامی وابسته به وزارت کشور شود که مسئولیت آن بر عهده محمد بن نایف است.
گفتنی است، در مطلبی که روز گذشته روزنامه «ایندیپندنت» منتشر کرد، آمده بود، هم اکنون هشت نفر از 12 فرزند عبدالعزیز آل سعود، بنیانگذار خاندان سعودی، از براندازی سلمان و انتصاب احمد، برادرش به جای وی حمایت می کنند. در این مطلب همچنین ادعا شده بود که بیشتر روحانیون عالی رتبه عربستان نیز از کودتا علیه سلمان حمایت می کنند.
نگاهی آماری به داعش در یک سال گذشته
گزارش ویژه از داعش؛ 15 هزار کشته و جذب 500 نفری در ماه
داعش در یک سال گذشته 15 هزار نفر از نیروهای خود را از دست داده است که در این میان نیمی از فرماندهان کلیدی داعش هم کشته شدهاند.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری فارس، گروه تروریستی داعش که پس از اشغال عراق توسط آمریکا و با انشعاب از گروه تروریستی القاعده شکل گرفته است حالا به یکی از پدیدههای روز جهان و سوژه اصلی گزارشها و تحلیلها در رسانهها تبدیل شده است.
گروه داعش در بحران سوریه با حمایت کشورهای عربستان، ترکیه، قطر از نظر مالی و تجهیزات جهت مقابله با دولت و ارتش سوریه تقویت شد به طوری که توانست در سومین سال آغاز بحران به عنوان اصلیترین گروه مسلح مخالف دولت سوریه وارد میدان شود.
داعش سال گذشته همزمان با بحران سیاسی در عراق و ناتوانی طرف های سیاسی در تشکیل دولت به ناگاه به شهر موصل در استان نینوای عراق حمله کرد و این شهر را به اشغال درآورد.
چندی پیش هم، این گروه توانست با وجود ادعاهای آمریکا در زمینه مبارزه با داعش در عراق شهر الرمادی (مرکز استان الانبار در غرب عراق) را به اشغال خود درآورد و حالا به تهدیدی برای امنیت کل منطقه بدل شده است.
جنگ با داعش در دو مرحله، اول، اعلام جهاد مرجعیت عراق که منجر به تشکیل نیروهای موسوم به «الحشد الشعبی» در عراق شد و دوم، آغاز حملات روسیه به تروریستها در سوریه شاهد تحول چشمگیری بود.
نگاه آماری به داعش طی یک سال گذشته
در این میان تلویزیون سومریه عراق در گزارشی به بررسی آمار تعدادی تروریستهای داعشی که در یک سال گذشته کشته و زخمی شدهاند، پرداخت.
بر اساس این گزارش، داعش که طی یک سال گذشته تعداد زیادی از نیروهای خود را از دست داده، همچنان دارای توان بالایی در جذب نیرو در دو کشور عراق و سوریه است به طوری که در هر ماه براساس گزارش منابع امنیتی در این دو کشور 500 نفر به داعش میپیوندند.
با تشدید نبردها در عراق سوریه و عملیات های گسترده توسط نظامیان دو کشور به ویژه عراق، طی یک سال گذشته 15 هزار نفر از نیروهای داعش کشته شدهاند که 11 هزار نفر از این کشته ها در عراق و 4 هزار نفر نیز در سوریه جان خود را از دست دادهاند.
براساس این گزارش که منبع آن دستگاه اطلاعاتی عراق است، به طور میانگین طی یکسال گذشته 650 نفر به طور ماهانه از نیروهای داعش کشته میشوند و تاکنون بیش از نیمی از 40 فرمانده کلیدی داعش در حملات هوایی، کماندویی و نبردهای میدانی کشته شدند.
از سوی دیگر داعش 25 درصد از مجموع 50 هزار نیروی شبه نظامی خود را در درگیری با نیروهای سوری و عراقی در این دو کشور از دست داده است و بیش از 25 هزار تن نیز در نبردهای اخیر زخمی شدهاند.
این درحالی است که داعش در هر ماه حدود 500 نیرو جذب میکند که 400 نفر از این افراد عراقی و سوری و 100 تن هم از دیگر کشورها هستند.
این آمار و ارقام نشان میدهد از یک طرف نمایشی بودن حملات ائتلاف آمریکایی موسوم به ضد داعش را نشان میدهد و از طرفی دیگر نمایان میکند که این گروه با وجود ضربات سختی که در یک سال اخیر از ارتش و نیروی بسیج مردمی عراق و ارتش سوریه و حزبالله دریافت کرده، -که حالا با حملات هوایی گسترده روسها تشدید شده-، همچنان دارای توان عملیاتی و قدرت جذب نیرو است و این نشان میدهد که مستقیم و غیرمستقیم مورد حمایت چندین کشور از جمله چند کشور منطقه است.
انتهای پیام/ص