مولای پارسایان علی(ع) فرمود:
«مردمى خدا را به امید بخشش پرستیدند، این "پرستش بازرگانان" است، گروهى او را از
روى ترس عبادت کردند، این "عبادت بردگان" است، و گروهى وى را براى سپاس پرستیدند و
این "پرستش آزادگان" است».
فردانیوز: اگرچه مؤمنان و
پارسایان؛ خدای متعال را تنها به طمع بهشت و درجات آن، و ترس از جهنم و درکات آن
عبادت نمیکنند، بلکه به جهت اینکه او را شایسته عبادت مییابند، به پرستش او
پرداخته و به دستوراتش گردن مینهند. آنگونه که مولای پارسایان علی(ع) فرمود:
«مردمى خدا را به امید بخشش پرستیدند، این "پرستش بازرگانان" است، گروهى او را از
روى ترس عبادت کردند، این "عبادت بردگان" است، و گروهى وى را براى سپاس پرستیدند و
این "پرستش آزادگان" است».[1]
در راستای پرسش مطرح شده باید گفت؛ به طور کلی
هر کار خیری که برای رضای خدا انجام شود درجه انسان را در بهشت بالا و بالاتر
میبرد. اما در برخی از روایات به صورت ویژه، به برخی کارهای خیری که موجب ترفیع
درجات انسان در قیامت میشود اشاره شده است؛ مانند:
1. تقوا و ارتباط با خدا: از پیامبر اکرم(ص)
نقل شده است: «خداوند متعال روز قیامت به مردم خطاب نموده و میفرماید: اوامر و
دستوراتى به شما دادم و عهد و پیمان بستید که آنها را انجام دهید، ولى شما آن عهد و
پیمان را نادیده گرفته و به نسبت و قومیت خود بالیدید، من هم امروز افرادى را که به
من انتساب و ارتباط دارند ترفیع درجات داده و مقام آنها را بالا میبرم و نسبهاى
بیارزش شما را پست و ناچیز میدانم. اهل تقوا کجا هستند، بیایند ...».[2]
2. قرائت قرآن: حفص میگوید: از حضرت موسى بن
جعفر(ع) شنیدم که به شخصى میفرمود: «آیا ماندن در دنیا را دوست دارى؟» گفت: آرى.
فرمود: «براى چه؟» گفت: براى خواندن «قُلْ هُوَ اللهُ أَحَدٌ»، آنحضرت سکوت کرد و
پس از مدتى به من فرمود: «اى حفص! هر کس از دوستان و شیعیان ما از دنیا برود و قرآن
را خوب نداند، در قبر به او یاد دهند تا خداوند بدان وسیله درجهاش را بالا برد؛
زیرا درجات بهشت برابر با آیات قرآن است، به او گفته میشود: بخوان و بالا برو، پس
میخواند و بالا میرود».[3]
[1]. ابن شعبه حرانی، حسن بن علی، تحف العقول
عن آل الرسول(ص)، ص 246، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، 1404ق.
[2]. طبرسى،
فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج 9، ص 207، تهران، ناصر خسرو، چاپ سوم،
تهران، 1372ش.
[3]. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج 2، ص 606، تهران، دار
الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق.
منبع: www.islamquest.net