تاریخ پرافتخار فوتبال آبادان چنین بیمهریهایی را به سکوهای ورزشگاه تختی به یاد ندارد.
به گزارش خبرگزاری فارس از آبادان، به یاد داریم زمانی پس از اتمام مسابقات تیم صنعت نفت، خیابانهای اطراف ورزشگاه تا ساعتی پس از بازی نیز به دلیل کثرت تماشاگر مسدود بود، به یاد داریم که هواداران زیادی از شهرهای شادگان، سربندر، ماهشهر، امیدیه و حتی اهواز برای تماشای بازیهای زرد طلایی به آبادان میآمدند و تمام سختیهای راه را به جان میخریدند تا خاطرات امروز ما را رقم بزنند.
لیگ دسته یک جام آزادگان چند هفتهای است مجدداً از سر گرفته شده و نماینده آبادان نیز مثل دو سال گذشته در این آوردگاه تلاش برای حضور در لیگ برتر را آغاز کرده است.
ورزشگاه پیر تختی آبادان روزهای تلخ و شیرین بسیاری را در خود دیده که صد البته روزهای تلخ آن بیش از شیرینیهای آن بوده و در آن هم شکی نیست.
چندی است به نظر میرسد هواداران دو آتشه فوتبال در آبادان با سکوهای خانه دوم خود وداع کردهاند، روح فوتبال در آبادان آن طراوت گذشته را ندارد و برای احیای مأوای جوانان و عشاق فوتبال در این شهر باید چارهای اندیشید و خیل عظیم و پرشور هوادار آبادانی را به این استادیوم کهن دعوت کرد.
تختی آبادان روزهای پرشور و هیجانی را پشت سر گذاشته، حال ما را چه شده که در یک قدمی ورزشگاه سکنی گزیدهایم و از تماشای بازیهای زرد طلایی غفلت میکنیم، مگر یادمان رفته ما با این تیم نفس کشیده و زندگی کردیم و به خواب رفتهایم.
مگر میشود یادمان برود روزی که زرد طلایی در اوج قدرت با هفت گل داماش گیلان را در هم کوبید و قاطعانه به لیگ برتر صعود کرد، مگر میشود یادمان برود که چگونه تمام تیمهای قّدّر لیگ یازدهم را در آبادان به زانو در آوردیم.
پس چه شده، ما با چه چیزی قهر کردهایم، مگر فوتبال فقط یک رو دارد، چرا از این ورزش هزار رو که هر روزش به کام کسی میچرخد خرده میگیریم، ما که خوب میدانیم نام آبادان و زرد طلایی آن است که باعث اغلب دلخوشی های مردمش است.
وضعیت تیم نفت نه چنان تازه است که امروز و دیروز اتفاق افتاده باشد، وضعیت صنعت نفت سالهاست به همین شکل بوده و نیز به آن خو کردهایم، حال در این روزهایی که زرد طلایی به ما نیاز دارد او را تنها گذاشتهایم، همان زرد طلایی که شادیهای بسیاری را به ما بخشیده است و ما شدیم رفیق نیمهراه که در بیماری رفیق خود او را تنها گذاشتهایم.
تماشاگر آبادانی معروف است به پرشوری و مشهور است به هیجان وصف ناشدنی جنوب، تماشاگر آبادانی شناسنامه فوتبال آبادان است، حال علت چیست که سکوهای این ورزشگاه پیر خالی از دوستداران فوتبال شده است.
قطعاً عواملی در این بین سعی کردهاند مردم را از رفتن به ورزشگاه و تماشای فوتبال پشیمان کنند که قصد داریم به آن بپردازیم.
در این بین میتوان به نقش تشکلهای کاذب ورزشی در آبادان اشاره کرد، که سعی دارند برای به کرسی نشاندن خواستههای خود، دوستداران فوتبال را در آبادان از این تیم منفک کرده تا با به انزوا کشاندن این تیم و عدم موفقیت به خواستههای خود برسند.
فارغ از اینکه چه کسی بر مسند مدیرعاملی این باشگاه تکیه زده باشد، این تشکلها در کل با هر مدیرعاملی مشکلات خاص خود را دارند، چرا که سهم خواهی آنان باعث شده که هر کس که برای هدایت این باشگاه بر روی کار میآید از این تشکلها فاصله بگیرد.
این عمدهترین علت دور شدن هواداران از ورزشگاه تختی است و در حقیقت فوتبال آبادان تاکنون نتایج بد را کم در کارنامه خود نداشته است.
حال باید عدهای نیز در این بین ناکامیهای چند سال اخیر نفت را علت دوری از ورزشگاه میدانند، اما هم اکنون که این تیم کمر همت به صعود بسته است، شایسته است که در کنار آن باشیم و برای سربلندی فوتبال این شهر و صعود مقتدرانه تلاش کنیم.
این تیم بدون حمایت مردم فهیم آبادان راه به جایی نخواهد برد و مطمئناً قهر با فوتبال جز زیان برای ورزش این شهر، دستاوردی نخواهد داشت.
به خود بیاییم، ما با عدم حمایتهای خود، تیشه به ریشه این فوتبال میزنیم، ما با مدیران و بازیکنان قهر نکردهایم، ما با صنعت نفت و نام نیک آن قهر کردهایم و او را تنها گذاشتهایم، پس بیایید فارغ از نامها، فارغ از جایگاهها، هرکس در جایگاه خود دست به حمایت از این تیم بزند و مطمئناً نتیجه آن را نیز در پایان فصل خواهیم دید.
صندلیهای ورزشگاه تختی تشنه حضور هواداران دو آتشه نفت است، برای احیای خانه دوم فوتبال دوستان آبادانی باید کمر همت بست، سکوهای تختی تنها ماندهاند.