رضا نیک نژاد از آمریکا به گروه تروریستی داعش پیوست.

به گزارش مشرق، رضا نیکنژاد، جوان ایرانی ساکن آمریکا به کمک دوستش برای پیوستن به گروه ترویستی داعش به سوریه فرار کرد.
علی شکری امین ساکن ویرجینیا به جرم کمک به دوست خود، رضا نیکنژاد برای پیوستن به گروه تروریستی داعش به ۱۱ سال و ۴ ماه حبس در زندان فدرال محکوم شد.
براساس این گزارش، علی شکری امین ساکن آمریکا اعتراف کرد به طور مخفیانه با استفاده از صفحهٔ توییتر خود برای کمک به داعش استفاده و تبلیغ میکرده است. پس از مدتی راه ارتباط با داعش را پیدا کرده تا بتواند به همکلاسی ۱۸ سالهٔ خود، رضا نیکنژاد برای پیوستن به گروه تروریستی داعش کمک کند.رضا نیکنژاد که اکنون در سوریه است، پس از خروج از آمریکا با مادرش تماس گرفت و گفت: در مقابل کسانی که با این گروه مبارزه میکنند، میجنگم.
حقوقدانان وزارت دادگستری با اشاره به مجازات امین تاکید کردند: این مجازات میتواند اخطاری به گروه تروریستی داعش باشد.
چند روز پیش بیلبوردی روی یک ساختمان پنجطبقه در مرکز تلآویو نصب شد که روی آن نوشته بود: "به زودی در این محل افتتاح میشود: سفارت ایران در اسرائیل"!
به گزارش مشرق، چند روز پیش بیلبوردی روی یک ساختمان پنجطبقه در مرکز تلآویو نصب شد که روی آن نوشته بود: "به زودی در این محل افتتاح میشود: سفارت ایران در اسرائیل"!
کنجکاوی و ناباوری رهگذران از دیدن این بیلبورد که با پرچم ایران و رژیم صهیونیستی مصور شده بود، به شبکههای اجتماعی و رسانهها راه باز کرد و همه منتظر بودند ببینند ماجرای این بیلبورد عجیب چیست.
به گزارش بی بی سی، شماره تلفنی هم روی این بیلبورد بود که در صورت تماس، پیامگیر آن از شما میخواست برای سفارت ایران در تل آویو پیغام بگذارید.
روز گذشته راز این بیلبورد و اهداف تبلیغاتی آن بر ملا شد.
بیلبورد استقرار سفارت ایران در تل آویو، در واقع بخشی از تبلیغات فیلم جدید ضدایرانی است که به زودی در تل آویواکران میشود.
سازندگان فیلم در بیانیهای اعلام کردند که این بیلبورد به فیلمی کمدی مربوط میشود که درور شائول، کارگردان صهیونیست آن را ساخته است.
این فیلم «فلافل اتمی» نام دارد و در ژانر کمدی تهیه شده است و در واقع هجویه ای است درباره ایرانیان، که آنان را مردمانی افراطی و جنگ طلب معرفی کرده است.
محل نگهداری ذخایر اورانیوم غنیشده ایران گویا مشخص شده است! براساس اطلاعات منتشر شده قرار است «قزاقستان» میزبان ذخایر اورانیوم غنیشده ایران باشد.

به گزارش مشرق، قرار است ذخایر اورانیوم ایران در بانک بینالمللی هستهای در قزاقستان نگهداری شود. براساس این گزارش، سرگئی ریابکوف، معاون وزیر خارجه روسیه و نماینده این کشور در مذاکرات هستهای، به خبرگزاری ریانووستی گفته است ذخایر اورانیوم ایران میتواند در این بانک نگهداری شود. بانک بینالمللی هستهای در نیروگاه «اولبا متالوژی» در قزاقستان قرار دارد. آنگونه که ریابکوف گفته است حدود 8 تن اورانیوم کمتر غنیشده ایران (5/3 درصد) قرار است در صورت نهایی شدن، به قزاقستان منتقل شود.ریابکوف تصریح کرد: تصمیم گرفته شده اورانیوم مازاد ایران که حدود 8 تن است در ازای اورانیوم طبیعی، به روسیه تحویل داده شود. این البته در حالی است که براساس برجام نیز ایران باید 98 درصد ذخایر اورانیوم غنیشده خود را از دست بدهد به همین دلیل موضوع انتقال این ذخایر به یک کشور دیگر جدی میشود.
نکته قابل تامل اینکه این بانک بینالمللی تازه تاسیس شده است. به عبارتی تاسیس این بانک بینالمللی روز پنجشنبه و طی توافقی میان آژانس بینالمللی انرژی اتمی و قزاقستان تصویب شد! هدف از تاسیس این بانک بینالمللی، تامین سوخت نیروگاههای هستهای کشورهاست بدون آنکه آنها خود چرخه تامین سوخت را بپیمایند!
براساس توافق صورت گرفته این بانک باید تا سال 2017 عملیاتی شود و فرآیند تامین سوخت کمتر غنیشده کشورهای نیازمند را آغاز کند. به اعتقاد کارشناسان، تاسیس این بانک با هدف جلوگیری از حرکت کشورها به سمت تامین سوخت هستهای مورد نیاز خود است. قرارداد تاسیس این بانک میان ارلان ادریسوف، وزیر خارجه قزاقستان و یوکیا آمانو امضا شد. براساس توافق صورتگرفته، تاسیس این بانک هستهای براساس قوانین قزاقستان است اما مدیریت آن برعهده آژانس بینالمللی انرژی اتمی است. براساس گزارش رویترز، یوکیا آمانو نیز پس از این توافق، گفته است بخشی از ذخایر اورانیوم ایران به این بانک هستهای منتقل میشود! قزاقها هم پس از این توافق، نسبت به انتقال ذخایر اورانیوم ایران به این بانک ابراز علاقهمندی کردند.
ویکتور تمیربایف، مشاور و نماینده قزاقستان در مسکو اظهار داشت قزاقستان آماده است اورانیوم کمغنیشده ایران را در بانک سوخت هستهای (اورانیوم کمغنیشده) در خاک قزاقستان نگهداری کند البته اگر آژانس بینالمللی انرژی اتمی درباره انتقال اورانیوم ایران به این بانک تصمیم بگیرد. این مقام در پاسخ به سوالی در مورد علاقهمندی تهران به این بانک گفت: «این مساله هنوز هم بررسی میشود.» تمیربایف روز جمعه در یک کنفرانس مطبوعاتی در مسکو گفت: «اگر آژانس بینالمللی انرژی اتمی بداند بخشی از اورانیوم کمغنیشده ایران باید به این بانک منتقل شود، ما با توجه به توافق انجامشده این سوخت را در بانک قرار خواهیم داد». به گفته این دیپلمات، توافق در مورد برنامه هستهای ایران باعث ضرورت «ایجاد یک بانک اورانیوم کمغنیشده در قزاقستان شده است»؛ این اظهارات میتواند این معنی را داشته باشد که ایده تشکیل این بانک، پس از توافق هستهای با ایران و نیز برای تعیینتکلیف 8 هزار کیلوگرم اورانیوم غنیشده ایرانی بوده است!
به عبارتی، آنچه تیم هستهای حسن روحانی در مذاکرات هستهای به بار آورد؛ 1+5 را به سمت ایجاد یک بانک بینالمللی برای جلوگیری از حرکت سایر کشورها به سمت غنیسازی اورانیوم ترغیب کرد! و نکته قابل تامل اینکه اکنون براساس آنچه آمانو و طرفهای روس و قزاق میگویند، قرار است این بانک هستهای برای نخستین بار توسط اورانیوم ایرانی شارژ شود!
ظریف قولش را داده بود؟
اما موضوع تبادل اورانیوم غنیشده ایران با اورانیوم خام، یعنی همان که سرگئی ریابکوف گفت پیشتر نیز از سوی مقامات ایرانی تایید شده بود. جواد ظریف مردادماه جاری در آخرین سفر خود به روسیه و در نشست خبری با لاوروف به همین موضوع اشاره کرد. او اظهار داشت: با لاوروف درباره تبادل اورانیوم غنیشده با اورانیوم طبیعی که در توافق هستهای و همچنین قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل به آن اشاره شده، گفتوگو کردم. بهروز کمالوندی، سخنگوی سازمان انرژی اتمی نیز 30 خردادماه درباره این موضوع اظهارنظر کرده بود. وی با بیان اینکه قرار است درباره دو موضوع با روسیه کارهایی را انجام دهیم، گفت: موضوع اول صادرات و واردات مواد هستهای یعنی تبادل اورانیوم غنیشده در مقابل اورانیوم خام است و موضوع دوم نیز ارزش افزودهای است که روی این مواد کار شده و در چارچوب تجاری از آن استفاده میشود، یعنی به اندازه قیمتهای بینالمللی بهای این موادی است که به مسکو صادر و متقابلا مواد خام از آنها دریافت میکنیم. این اظهارات ظریف و کمالوندی نشان میدهد موضوع تبادل در وهله اول، با روسیه بسته شده بود اما اکنون به نظر میرسد با رضایت روسها، قزاقها کلیددار بانک اورانیوم ایران خواهند بود! به نظر میرسد براساس این گزارهها، موضوع انتقال 8 تن ذخایر اورانیوم غنیشده ایران به قزاقستان تقریبا قطعی باشد و بویژه با ورود آژانس به این ماجرا و تاسیس بانک بینالمللی هستهای، میتوان موضوع را حتمی دانست.
تکذیبیههای صالحی یادتان هست؟!
موضوع انتقال سوخت هستهای ایران به قزاقستان درحالی است که هنوز تکذیبیههای سفت و سخت علیاکبر صالحی، رئیس سازمان انرژی اتمی در اذهان مانده است!
صالحی سال گذشته در چند نوبت به صورت صریح، انتقال سوخت ایران به خارج از کشور را تکذیب کرده بود! ماجرای انتقال سوخت ایران به یک کشور خارجی را اولین بار روزنامه آمریکایی نیویورکتایمز منتشر کرد. نیویورکتایمز که روابط نزدیکی با وزارت خارجه آمریکا دارد و در محافل رسانهای به رسانه وزارت خارجه آمریکا شهرت دارد، در گزارشی در اینباره نوشت: «ایران بهطور موقت موافقت کرده درصورت دستیابی به توافق هستهای با گروه موسوم به 1+5 بخش اعظمی از ذخایر اورانیوم خود را به خاک روسیه منتقل کند».
«وطن امروز» همان زمان در گزارشی به این ماجرا پرداخت اما علیاکبر صالحی خبر را دروغ دانست! رئیس سازمان انرژی اتمی اواخر آبان ماه سال گذشته در برنامه زنده گفتوگوی ویژه خبری انتقال ذخایر اورانیوم ایران به روسیه را بشدت تکذیب کرد. او گفت: «مذاکرات درباره انتقال سوخت به خارج از کشور شایعه است». صالحی افزود: اگر قرار باشد پودر سوخت را به مجتمعهای سوخت تبدیل کنیم چه دلیلی دارد آن را به خارج ارسال کنیم؟ وی گفت: «خندهدار است قرص سوختی را که تولید میکنیم به خارج بفرستیم که آن را داخل لوله سوخت قرار دهند زیرا ما لولههای سوخت را ساختهایم و قرص را همین جا داخل لولهها قرار میدهیم».
صالحی یک ماه بعد یعنی آذرماه سال گذشته نیز در گفتوگو با سایت دیپلماسی ایرانی، بار دیگر موضوع انتقال ذخایر اورانیوم ایران به روسیه را تکذیب کرد. او در پاسخ به این سوال که «عدهای این ادعا را مطرح کردند که مساله تولید سوخت مشترک در واقع همان طرح آمریکاییها مبنی بر انتقال سوخت از ایران به روسیه است» گفت: «ما هیچ سوختی را از ایران خارج نمیکنیم.» اکنون که در برجام موضوع انتقال سوخت مطرح شده و اکنون قزاقها محتملترین گزینه برای کلیدداری ذخایر اورانیوم ایران هستند، به نظر میرسد آقای صالحی یک عذرخواهی ویژه به افکار عمومی بدهکار شدهاند!
چرا اردوغان که تا مدتی قبل برای کمک از اوجالان دسته دسته به دیدار وی می فرستاد، اکنون تلاش می کند او را در جزیرۀ امرالی پنهان کند؟ چرا او مانند گذشته به اوجالان نمی گویند «درگیری ها را متوقف کن»؟ چرا حکومتی که در سال 2002 قول ترکیه ای بدون ترور را داده بود و به حقوق کردهای تاکید داشت، به این نقطه رسیده است؟
گروه بینالملل مشرق - این روزها اوضاع سیاست در آنکارا سر در گم کننده است. اکنون اکثریت قاطع مردم معتقدند رئیس جمهور رجب طیب اردوغان به خاطر جاه طلبی و قدرت طلبی خود ترکیه را درگیر آتش جنگ کرده است. به شیوه ای مشابه، اکثریت مردم افزایش تهدید و ترور را با شکست حزب عدالت و توسعه (AKP) در انتخابات اخیر مرتبط می دانند.
سؤال اساسی این است: اگر اردوغان چنان که انتظار داشت 400 کرسی پارلمان را به دست آورده بود، و اگر آن نوع رئیس جمهوری می شد که آرزویش را داشت، آیا در این صورت نیز ترور این گونه سر بر می افراشت؟
چرا همان حکومت AKP و همان اردوغانی که تا مدتی قبل برای کمک گرفتن از عبدالله اوجالان بنیان گذار حزب کارگران کردستان (PKK) دسته دسته به دیدار وی می فرستاد، اکنون تلاش می کنند رهبر PKK را در جزیرۀ امرالی از همگان پنهان کنند؟ چرا مانند گذشته هیأت هایشان را به دیدار اوجالان نمی فرستند تا به او بگویند «درگیری ها را متوقف کن»؟ حکومتی که در سال 2002 قول ترکیه ای بدون ترور را داده بود و نسبت به حقوق کردهای این سرزمین تاکید داشت، این همان حکومت است.برای دانستن اساس حملات علیه کردها، کافی است به تاریخ پرآشوب این کشور با کردها نگاهی بیندازیم. تاریخ درگیری مسلحانه بین دولت ترکیه و نیروهای پکک به سال های دور برمی گردد، اما در سال ۲۰۱۳ میلادی طرفین با برقراری آتش بس موافقت کردند. اما این آتش بس تحت تاثیر جنگ داخلی در سوریه قرار گرفت.
اتفاقا حمله علیه کردهاست!!
اقدامات اخیر دولت ترکیه در وارد شدن به فاز نظامی برای مقابله با پ.ک.ک و سرکوب و دستگیری های گسترده فعالان سیاسی کُرد و چپ ها می بایست به صورت پروژه سیاسی مشخصی برای مقابله با بحران هژمونی حزب حاکم عدالت و توسعه دیده شود و نه اقدام واکنشی و مقطعی صرف. در این صورت است که می توان فهمی دقیق تر از تبعات تحولات اخیر داشت.اردوغان و حزب متبوعش پیش از این برای تثبیت استیلای همه جانبه خود، ابتدا در نبردی درون طبقه ای ارتش قدرتمند ترکیه و نیروهای سیاسی و اجتماعی حامی آن را به انزوا کشاند. سپس در منازعه ای درون جنبش اسلامیستی، جناح هوادار فتح الله گولن، اسلام گرای پرطرفدار تُرک، را در دولت و جامعه به حاشیه راند.
تحولات اخیر نیز نقطه اوج مقابله با اتحاد فرودستان ترکیه، به رهبری جنبش ملی کُردها است که از دهه گذشته و با اتخاذ پروژه "کنفدرالیسم دموکراتیک" در بخش هایی از جامعه ترکیه هژمونیک شده و در انتخابات سراسری اخیر در قالب حزب دموکراتیک خلق ها (ه.د.پ) استیلای حزب حاکم را به چالشی جدی کشید.
تلاش های آک پارتی علیه حزب دموکراتیک خلق ها
با این اوصاف، حزب عدالت و توسعه از تمامی ابزارهای سیاسی، امنیتی و نظامی بهره خواهد جست تا با تمسک به ناسیونالیسم تند و محبوب کمالیستی، اثرگذاری ه.د.پ و کنفدرالیسم دموکراتیک را به حداقل رسانده و هژمونی خود را دوباره بازیابد. بسته به شدت و دامنه اجرای این پروژه، سرنوشت نیروهای سیاسی کُرد ترکیه بین سرکوب عناصر موثر تشکیلاتی و از دست دادن حضور موثر پارلمانی تا انحلال ه.د.پ و جنگ داخلی متغیر خواهد بود.
وضعیت اضطراری در 100 منطقه کردنشین ترکیه
حکومت ترکیه در 100 منطقه از 14 استان کردنشین ترکیه اعلام وضعیت اضطراری کرده است. وضعیت اضطراری به وضعیت ویژه امنیتی در مناطق کردنشین ترکیه اطلاق می شود. این وضعیت که از سال 1987 در 4 استان و 11 منطقه کردنشین ترکیه آغاز شده است همواره یکی از سیاست های حکومت ترکیه در قبال کردهای این کشور به خصوص در دهه 90 میلادی بوده است تا از این طریق و با افزایش کنترل های نظامی در این مناطق مانع به وجود آمدن عملیات، تظاهرات و شورش های ضد حکومتی شود.
بعد از آغاز درگیری های ارتش ترکیه با نظامیان پ.ک.ک در داخل و خارج مرزهای ترکیه و با افزایش عملیات نظامی پ.ک.ک در داخل ترکیه حکومت این کشور بعد از سال ها بار دیگر در برخی مناطق کردنشین ترکیه وضعیت اضطراری اعلام کرده است.
هم اکنون 100 منطقه از 14 استان کردنشین ترکیه در وضعیت تدابیر شدید امنیتی قرار دارند که حضور نیروهای امنیتی در آن مناطق بسیار پررنگ تر از سابق به نظر می رسد که از مهم ترین این مناطق می توان به دیاربکر، آگری، ماردین، سرت، حکاری، غازی عنتاب، اورفا، درسیم، شرناخ، وان، ارزروم، آرداهان، قارص و موش اشاره کرد. در این 14 استان برخی مناطق، محله ها، روستاها منطقه نظامی عنوان شده است که در آن جا محدودیت های مختلفی اعم از رفت و آمد در برخی ساعات شبانه روزی در حال اعمال است.

اردوغان به دنبال جلوگیری از ورود کردها به پارلمان ترکیه است
مایکل روبین، از مقامات سابق وزارت دفاع آمریکا و پژوهشگر موسسه امریکن اینترپرایز درباره اهداف رئیس جمهور ترکیه از حمله به پ.ک.ک و تنش ایجاد شده در ترکیه گفته است: «اردوغان هم اکنون فقط یک هدف را دنبال می کند و آن برگزاری انتخاباتی جدید است که کردها نتوانند در آن بار دیگر حد نصاب 10 درصدی ورود به پارلمان ترکیه را به دست آورند.» وی با اشاره به این که اردوغان سعی دارد کردها را دشمن نشان دهد معتقد است اردوغان با وارد شدن به جنگ در سوریه و درگیر شدن با کُردها به اهداف خود می رسد. اردوغان سال ها وقتی می دید می تواند رای کردها را در حمایت از خود و یا پروژه هایش به دست آورد به آن ها قول هایی می داد اما با راه یافتن حزب دموکراتیک خلق ها به پارلمان ترکیه، اردوغان نه تنها به کُردها پشت کرد بلکه فکر می کند با حمله به کردها و به راه انداختن بحران می تواند به هداف انتخاباتی خود برسد.
افرایم انبار، پژوهشگر مرکز بگین- سادات در دانشگاه بارلان نیز معتقد است برگزاری انتخابات زودهنگام با برانگیختن احساسات میهن پرستانه می تواند به کمک حزب عدالت و توسعه آمده و بار دیگر می تواند اکثریت آراء را به دست آورد. هدف از حمله کنونی دولت ترکیه به کردها کاستن از حمایت از حزب دموکراتیک خلق هاست که در انتخابات گذشته هم کردها و هم ترک ها به آن رای دادند.

در شرایط مذاکرات برابر دستور عقب نشینی صادر خواهیم کرد
به دنبال این اتفاقات جمیل بایک، رئیس مشترک کنگره جوامع کرد (KCK) در اظهاراتی عنوان کرد که نظامیان پ.ک.ک در گذشته خاک ترکیه را ترک کرده اند ولی این اقدام در روند مذاکرات صلح موثر نبوده است. دیگر آن روزها سپری شده است و نه کسی می تواند ما را وادار به ترک اقلیم کردستان عراق بکند و نه می توانند ما را مجبور به خلع سلاح کنند. اگر دولت ترکیه، سیاستمداران کرد پ.ک.ک که با دستور رجب طیب اردوغان و حزب عدالت و توسعه دستگیر شده اند را آزاد کند و عملیات کشتار کردها، عملیات جنگنده های ارتش ترکیه را خاتمه دهد و به آتش بس تحکیم شده پایبند باشد و نظارت کمیته نظارت بر آتش بس را قبول کند و همچنین روند مذاکرات صلح برای حل و فصل مسئله کردها را آغاز کرده و به صورت رسمی این آغاز را اعلام کند و شرایط عبدالله اوجالان رهبر دربند پ.ک.ک را بهبود ببخشید و در شرایط برابر مذاکرات را آغاز کرده و عبدالله اوجالان را به عنوان مذاکره کننده ارشد کردها مدنظر قرار دهد و هیئت ناظر در روند مذاکرات صلح را قبول کند در این صورت ما نیز بالافاصله اعلام آتش بس کرده و دستور عقب نشینی به نیروهای خود را صادر خواهیم کرد.
در حال حاضر سیاست هایی که دولت ترکیه مبنی بر تخلیه کامل روستاهای کردنشین، به آتش کشاندن جنگل ها و مراتع و اتخاذ تدابیر شدید امنیتی در محل های سکونت شهروندان دنبال می کند از سیاست های دهه 90 میلادی نیز وخیم تر شده است. در چنین شرایطی احزاب ترکیه در قبال بی توجهی های حزب عدالت و توسعه واکنش شدید نشان داده اند.

اقدامات نیروهای امنیتی ترکیه در مناطق کردنشین بدتر از دهه 90 میلادی است
ادریس بالوکن، رئیس فراکسیون حزب دموکراتیک خلق ها در اظهاراتی با اشاره به افزایش عملیات نیروهای امنیتی ترکیه در مناطق کردنشین ترکیه عنوان کرد که در حال حاضر سیاست های دولت ترکیه از سیاست های دهه 90 میلادی نیز وخیم تر شده است.
انزوای کامل عبدالله اوجالان
وی در ادامه اظهارات خود تصریح کرد: واقعیت ها در خصوص روند مذاکرات صلح این گونه است: 4 ماه و نیم است که عبدالله اوجالان رهبر دربند پ.ک.ک در انزوای کامل به سر می برد. نه خانواده ایشان و نه هئیت امرالی هیچ دیداری با ایشان نداشتند. خبرگزاری های حکومتی در خصوص این که حکومت ترکیه با عبدالله اوجالان دیدار می کند اخباری منتشر کرده است، ما به هیچ کدام از این اخبار اعتماد نداریم. تا زمانی که هیئت امرالی با اوجالان دیدار نکند هیچ اظهار نظر دولتی و حکومتی را نخواهیم پذیرفت. برای ما مسئله؛ سفر کردن و یا نکردن به جزیره امرالی نیست. چیزی که برای ما اهمیت دارد حل و فصل مسئله کردها از راه های دموکراتیک است. (1)
در واقع طرف صاحب اختیار در روند مذاکرات صلح حکومت و شخص نخست وزیر است ولی داوود اوغلو تاکنون در خصوص این که روند مذاکرات صلح در چه وضعیتی قرار گرفته است اظهارا نظری نکرده و همواره رجب طیب اردوغان رئیس جمهور ترکیه بوده که در خصوص روند مذاکرات صلح اظهار نظر داشته است. در حال حاضر سیاست های حزب عدالت و توسعه و حکومت ترکیه را اردوغان طراحی می کند و این مسئله ضربه بزرگی برای روند مذاکرات صلح است.

دولت کنترل مناطق کردنشین ترکیه را از دست داده است
دولت باغچلی، رئیس حزب حرکت ملی ترکیه نیز در اظهاراتی عنوان کرده است که مصیبت ترکیه را فرا گرفته است. روند مذاکرات صلح ترکیه را وارد یک ماجرای خونین کرده است. حزب کارگران کردستان (PKK) در طول روند مذاکرات صلح مسلح شده و به ماشین کشتار و خشونت تبدیل شده است. ترور بی رحمانه ترکیه را فرا گرفته است. ملت ترکیه در حال دادن تاوان سنگینی است. در یک ماه گذشته نزدیک به 57 پلیس و سرباز ترکیه در اثر عملیات نظامی پ.ک.ک کشته شده اند. مسئول تمام این کشتارها حزب عدالت و توسعه است.
وی در ادامه اظهارات خود تاکید کرد که دولت کنترل مناطق شرق و جنوب شرق ترکیه را از دست داده است. خون 57 فرزند این وطن را توافق های "اسلو تا امرالی" ریخته است. روند مذاکرات صلح ترکیه را به آغوش ترور کشانده است. باغچلی تصریح کرد که توافق اوجالان – اردوغان در ترکیه باعث جنگ و خون ریزی در کشور شده است و برابری و موجودیت ترکیه به خطر افتاده است.
ملت ترکیه با یک کودتا روبه رو هستند
همچنین کمال قلیچدار اوغلو، رئیس حزب جمهوری خواه خلق ترکیه در اظهاراتی با انتقاد شدید از حکومت ترکیه عنوان کرده است که دولت ترکیه در حال نمایش سیاست با استفاده از جنازه های جوانان این مملکت است. سیاستمدارانی در داخل حکومت ترکیه وجود دارند که از خون ریزی شهدا استفاده های سیاسی می کنند. رئیس جمهور به مادر گریانی که فرزند خود را از دست داده می گوید: «خوش به حال شما که فرزندتان شهید شده است» اگر این گونه است ایشان چرا فرزندان خود را به سربازی نفرستاده است؟
وی در ادامه اظهارات خود تاکید کرد که در 7 ژوئن 2015 انتخابات صورت گرفت و تصویر ترسیم شده در 8 ژوئن یک دموکراسی کامل در ترکیه بود. ولی حزب عدالت و توسعه با ایجاد هرج و مرج در تلاش برای حفظ حاکمیت خود در ترکیه است. مسئول خون ریزی های موجود رجب طیب اردوغان، رئیس جمهور کاخ نشین ترکیه است.
قلیچدار اوغلو در ادامه تصریح کرد که در شرایط موجود در ترکیه سخن گفتن از حقوق، محلی از اعراب ندارد. دموکراسی تعطیل شده است. قانون اساسی کاربرد خود را از دست داده است. با یک کودتا روبه رو هستیم. تعاملات سیاسی از کار افتاده است.

مسئول اقدامات تروریستی و خون ریزی های موجود در ترکیه اردوغان است
هالوک کوچ معاون حزب جمهوری خواه خلق ترکیه و سخنگوی این حزب نیز در اظهاراتی با انتقاد شدید از رجب طیب اردوغان رئیس جمهور ترکیه عنوان کرد: مسئول تمام اقدامات تروریستی و خون ریزی های موجود در کشور اردوغان است. کشور در آتش درگیری ها و خون ریزی ها گرفتار شده است این در حالی است که رئیس جمهور کشور به نوعی اظهار نظر می کند که نشان دهنده بی مسئولیتی در قبال افزایش اقدامات تروریستی در کشور است. در برخی مناطق کردنشین ترکیه امنیت عمومی به صفر رسیده است. ترور در تمام کشور پخش شده است. وضعیت اقتصادی روز به روز به وخامت کشیده می شود. ترکیه گرفتار سناریوهای سیاه سیاسی شده است. در وسط این همه بحران شما به سخنان اردوغان دقت کنید که از چه چیزی حرف می زند؟!
منافع شخصی یک رئیس جمهور
وی در ادامه اظهارات خود عنوان کرد: کسانی که 13 سال این کشور را اداره کرده اند و میز مذاکره با پ.ک.ک تشکیل داده و برای تامین منافع شخصی خود برابری و برادری این ملت را به خطر انداخته اند امروزه مسئول تمام خون ریزی هایی هستند که شاهد آن هستیم. آرزوها و تخیلات یک شخص به همراه ترس ها و منافع آن تمام منافع و آینده یک کشور را به خطر انداخته است. کاخ ریاست جمهوری ترکیه برای برگزاری انتخابات زودهنگام در این کشور هر راهی را امتحان کرده و کشور را به هرج و مرج کشاند. در واقع تمام اقداماتی که اکنون شاهد آن هستیم برای جلوگیری از تشکیل حکومت توسط احزاب اپوزیسیون طراحی شده است. سخنگوی حزب جمهوری خواه خلق افزود: اردوغان باید از سیاست یک بام و دو هوای خود دست بردارد. دردهای امروزه ترکیه با درد رئیس جمهور این کشور همخوانی ندارد. (2)
از 20 جولای 2015 به بعد 57 پلیس، سرباز و نیروی امنیتی ترکیه کشته شده اند و تعداد بسیار زیادی نیز زخمی هستند. مسئول این وضعیت حکومتی است که در سال 2002 قول ترکیه ای بدون ترور را داده و 13 سال یک جانبه حکومت کرده است. روند مذاکرات صلح بر منافع شخصی یک عده سیاستمدار تاسیس شده است. حزب عدالت و توسعه برای حفظ جایگاه خود ترکیه را در داخل آتش درگیری ها گرفتار کرده است.
هوشمندیهای انصارالله در مواجهه با عربستان
سران انقلابی یمن میبایست راهبرد جنگ فرسایشی سعودیها را بهعنوان یک فرصت غنیمت شمرده و به تثبیت و تحکیم نظام سیاسی کشور بپردازند؛ زیرا تنها در این صورت است که میتوانند از مداخلات خارجی و تجزیه کشور جلوگیری نمایند.

به گزارش مشرق، طی ماههای گذشته شاهد حملهی وحشیانه و یکطرفهی رژیم سعودی به یمن بودهایم. سعودیها پس از بیداری اسلامی الهام گرفته از انقلاب اسلامی ایران در منطقه، احساس خطر میکردند و سقوط متوالی متحدان و رژیمهای نزدیک به خود را نظارهگر بودند. در سال 2011 هنگامیکه مردم یمن همانند سایر مردم آزادیخواه منطقه به خیابانها آمده بودند تا به حکومت مستبد علی عبدالله صالح پایان دهند؛ طی نقشهای برآمده از حفظ منافع غرب در منطقه، سعودیها با ارائه طرحی با همراهی شورای همکاری خلیجفارس، منصور هادی را به مردم یمن تحمیل و رئیسجمهور این کشور نمودند. منصور هادی و حامیان او به مردم اعلام کرده بودند که طی سه سال آینده در یمن انتخابات ریاست جمهوری برگزار خواهد شد تا مردم بتوانند استقلال و آزادی را در کشور خود تجربه کنند؛ ولیکن دستنشاندهی دیکتاتور عربستان علاقهای به واگذاری حکومت به صاحبان واقعی آن، یعنی مردم یمن نداشت و لذا از برگزاری انتخابات سر باز زد. با این اقدام، مردم دردکشیدهی یمن بار دیگر در راستای دستیابی به آرمانهای خود همدل شدند و این بار با محوریت جنبش انصارالله توانستند منصور هادی را نیز سرنگون کنند.
تنگنای عربستان و حمله به یمن
حال سران عربستان موج استقلالطلبی و استبداد ستیزی را در نزدیکی مرزهای خود احساس میکردند؛ لذا با بهانهتراشیهایی مانند بازگرداندن رئیسجمهور یمن به قدرت، مبارزه با تروریسم و نفوذ ایران در یمن با پشتیبانی آمریکا و صهیونیستها به یمن حمله کردند. عربستان در ابتدا مدعی بود این تجاوز با همکاری پاکستان، ترکیه و برخی دیگر از کشورهای منطقه صورت گرفته است؛ اما چندی بعد همین کشورهای بهاصطلاح متحد نیز پشت سعودیها را خالی کردند. این تجاوز که از پنج ماه پیش تاکنون ادامه دارد، از طریق بمباران مناطق نظامی، دولتی، مسکونی و حتی مراکز بهداشتی و درمانی زندگی را بر مردم یمن سخت و دشوار نموده است.
چرا یمن واکنش نظامی قاطع نشان نمیدهد
باوجود چنین اوضاع وخامت باری در یمن، این سؤال پیش میآید که چرا این کشور و نیروهای نظامی و مردمی آن و در صدر آنها جنبش انصارالله پاسخی کوبنده و همه جانبه به اقدامات وحشیانه سعودیها نمیدهند؟ این امری حقیقی و طبیعی است که وقتی سرزمینی مورد تجاوز کشور دیگری قرار میگیرد، آن سرزمین میتواند از خود دفاع کند و حداکثر توان خود را برای حفظ مرزها، هویت و عزت کشور به کار گیرد. البته پاسخ های مقطعی از طرف انصارالله به جنایات عربستان داده شده است اما در اینجا منظور حمله همه جانبه علیه عربستان است. در این یادداشت به دنبال پاسخگویی به سؤال مذکور هستیم و سناریوهای ممکن در این زمینه را مطرح و بررسی میکنیم:
1. وضعیت قدرت نظامی یمن
بنا بر اطلاعات و آمار اعلامشده، مجموع نیروهای نظامی فعال ارتش یمن 401 هزار نفر هستند. ارتش یمن یکی از قدرتمندترین نیروهای زمینی منطقه را با حدود 70 هزار نیرو داراست. در آن طرف قضیه، عربستان باوجود آنکه جزء بزرگترین خریداران تسلیحات در جهان قرار دارد، با دارا بودن ارتشی کلاسیک توان مواجههی زمینی با یگانهای کوچک چریکی و جنگ نامنظم ارتش یمن را ندارد. علاوه بر ارتش یمن نیروهای مردمی مانند انصارالله نیز دارای قدرت دفاعی و هجومی خاصی در مناطق کوهستانی یمن و کوههای مشرف بر عربستان هستند و این جنبشهای انقلابی از تعداد زیادی موشکهای برد کوتاه و متوسط مانند «النجم الثاقب» و آتش توپخانهای و توان زرهی بهره میبرند. عبدالملک الحوثی، رهبر جنبش انصارالله اعلام کرده است که اگر فراخوان عمومی توسط کمیتههای مردمی و انقلابیون یمن انجام شود، بسیجی وسیع و میلیونی از ملت یمن ایجاد خواهد شد که توان نفوذ و تصرف هر نقطه از خاک عربستان را مقدر میسازد. شیوهی جنگ و سازماندهی نیروهای انصارالله نامنظم است و یگانهای آنها در سرتاسر یمن مستقر و فعال هستند، لذا با بمباران هوایی نمیتوان این نیروها را نابود ساخت. برخی از تحلیل گران منطقه معتقدند دلیل عدم پاسخگویی قاطع یمنیها بحث ضعف نظامی آنها است اما نگاهی کوتاه بر توانایی نظامی ارتش و نیروهای مردمی یمن نشان میدهد که این استدلال اساساً اشتباه و غیرقابلقبول است، چنانچه در سال 2009 انصارالله یمن بهتنهایی توانسته بود ارتش عربستان را متحمل شکستی در خاک خودش بکند.
2. آسیبهای گسترش جنگ
نیروهای یمنی باوجوداینکه توانایی مقابلهبهمثل با عربستان را دارند اما با توجه به شرایط منطقه و مداخلات آمریکا و کشورهای قدرتمند و سابقهی حماقتهای سعودیها ترجیح میدهند که دامنهی جنگ را گسترش ندهند. در این زمان، اوضاع منطقه به گونه ایست که اگر کشوری دست به تجاوز و ناآرامی در منطقه بزند، دیگر عاقبت و نتیجه آغاز آن بحران به دست کشور مزبور نیست. در مورد کشورهایی که از سرزمین خود دفاع میکنند نیز با اندکی تفاوت به همین صورت است و کشور مدافع نمیتواند بیمحابا و متهورانه اقدام متقابل کند. از سویی دیگر تجربهی مداخلات و حقبهجانب گیریهای قدرتها و سازمانهای جهانی نشان میدهد که توسعهی جنگ باعث تسهیل این مداخلات میشود و طبیعتاً کشور مظلوم یمن در این زمینه آسیبپذیرتر از عربستان است. علاوه بر این موارد خوی وحشیانه و سابقهی حماقتهای سعودیها مخصوصاً سران جوان و کمتجربهی جدید آنها میتواند دلیلی باشد برای مبارزان یمنی که در وهلهی اول گزینههای سیاسی را بر اقدام متقابل نظامی ترجیح دهند.
3. فرصتی برای استحکام انقلاب
نیروهای انقلابی یمن در داخل کشور با دو گروه عمدهی مخالف و معارض که به دنبال سرکوب انقلاب و تجزیه کشور هستند، مواجهاند. شاخههای یمنی القاعده مانند انصارالشریعۀ بیشتر در شمال، جنوب و جنوب شرق کشور استقرار دارند و گروههای طرفدار منصور هادی نیز در شرق، مرکز و جنوب یمن حاضر هستند؛ بنابراین انصارالله علاوه بر میدان مواجهه با دشمن خارجی، همزمان در میدان نبرد با دشمنان داخلی نیز حضور دارد و به دلیل محدودیت امکانات و منابع میبایست یکی از این دو جبهه را اولویت بخشد. لذا انقلابیون یمن با بررسی و تدبیر دقیق و صحیح تصمیم به مبارزه با گروههای معارض داخلی گرفتهاند تا انقلاب خود را استحکام بخشند و آنها میدانند که اگر تمرکز خود را بر مواجههی خارجی بگذارند، شدیداً احتمال سرکوب و سقوط انقلابشان وجود دارد. تحرکات انصارالله در مبارزات داخلی بهگونهای است که پیش از حملهی عربستان 50 درصد کشور را در اختیار داشتند، اما بعد از تجاوز سعودیها این آمار به 90 درصد افزایش یافته است.
4. سوءاستفاده سعودیها از مکه و مدینه
یکی از توجیهاتی که عربستان برای حمله به یمن به کار برد این بود که حرمین شریفین از سوی شیعیان و حوثیها در خطر است و لذا از دیگر کشورهای اسلامی برای این خطر ساختگی کمک میطلبید. علاوه بر ضعف نیروی زمینی عربستان دلیل دیگری که میتواند برای حملات هوایی این کشور در نظر گرفت این است که عربستان با تهاجم هوایی خود به دنبال پاسخ موشکی انصارالله است تا با صحنهسازی و موشکباران مکه و مدینه نشان دهند که حوثیها و ایرانیها از دین خارج و عامل اختلاف هستند. به نظر میرسد که سران انقلابیون یمن با آگاهی کامل از این نقشهی شوم از پاسخ قاطع به حملات عربستان خودداری کردهاند. در این بین اقناع جامعهی بینالمللی از اهمیت ویژهای برخوردار است و اثبات متجاوز بودن عربستان، از طریق سیاسی و رسانهای مسلماً باید در دستور کار مقاومت یمن قرار گیرد.
راه علاج، تثبیت و تحکیم نظام سیاسی کشور
در پایان باید خاطرنشان کرد باوجود اینکه دلایل محکمی برای لزوم پاسخگویی یمنیها وجود دارد، اما با توجه به مباحث بالا بهخصوص دو استدلال اخیر، مطمئناً سران مقاومت در یمن سناریوهای موجهی برای مقابله با سعودیها دارند و این نکته نیز قابل تأمل است که تنها راه پاسخگویی به عربستان و دستیابی به اهداف و آرمانهای انقلاب، اقدام نظامی نیست. کاملاً مشهود است که عربستان به مقاصد خود در این تهاجم دست نیافته است و تنها دستاوردی که شاید فایدهی چندانی هم برای سعودیها نداشته باشد، تخریب زیرساختهای کشور مستضعف یمن بوده است. سران انقلابی یمن میبایست راهبرد جنگ فرسایشی سعودیها را بهعنوان یک فرصت غنیمت شمرده و به تثبیت و تحکیم نظام سیاسی کشور بپردازند؛ زیرا تنها در این صورت است که میتوانند از مداخلات خارجی و تجزیه کشور جلوگیری نمایند.
امیرحسین رشیدی / کارشناس مسائل منطقهای
منبع: تبیین