سلام خوزستان

انتشار اخبار سیاسی- اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خوزستان

سلام خوزستان

انتشار اخبار سیاسی- اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خوزستان

اخبار سیاسی روز




ادعای «آسوشیتدپرس»:
در حالی که با نزدیک تر شدن به بازه زمانی آخر ماه مارس برای دستیابی ایران و گروه 1+5 به توافق هسته ای، تلاش های دیپلماتیک برای نزدیک کردن دیدگاه ها و کاهش اختلافات تشدید شده، یک منبع خبری آمریکایی از نزدیک شدن ایران و آمریکا به اصول کلی توافق نهایی خبر داده و نوشته قرار است به زودی بحث درباره جزئیات این توافق نیز میان طرفین آغاز شود.
کد خبر: ۴۷۸۰۲۳
تاریخ انتشار:۰۴ اسفند ۱۳۹۳ - ۱۵:۳۸-23 February 2015
نزدیک شدن ایران و آمریکا به اصول توافق جامع هسته‌ایدر حالی که با نزدیک تر شدن به بازه زمانی آخر ماه مارس برای دستیابی ایران و گروه 1+5 به توافق هسته ای، تلاش های دیپلماتیک برای نزدیک کردن دیدگاه ها و کاهش اختلافات تشدید شده، یک منبع خبری آمریکایی از نزدیک شدن ایران و آمریکا به اصول کلی توافق نهایی خبر داده و نوشته قرار است به زودی بحث درباره جزئیات این توافق نیز میان طرفین آغاز شود.

به گزارش «تابناک»، خبرگزاری «آسوشیتدپرس» مدعی شده ایران و آمریکا در حال ترسیم اصول کلی توافقی هستند که در مرحله نخست، محدودیت هایی را بر برنامه هسته ای ایران اعمال می کند، اما به این کشور اجازه می دهد آهسته آهسته و به صورت مرحله ای، فعالیت های هسته ای خود را توسعه ببخشد. 

بر اساس این ادعا، مقامات برخی از کشورهای طرف مذاکره با ایران گفته اند جزئیات این توافق هنوز مورد بحث بوده و مورد توافق طرفین قرار نگرفته است. هرچند انتظار نمی رود تا زمان بازگشت جان کری، وزیر خارجه آمریکا به واشنگتن در اواخر وقت امروز، پیشرفت قابل توجهی در مذاکرات حاصل شود، اما مقامات غربی نزدیک به مذاکرات با اشاره به حصول پیشرفت در برخی عناصر توافق، از آماده شدن زمینه برای حصول توافق جامع سخن می گویند. 

با این حال، این مقامات غربی مذاکرات را همچون یک «هدف در حال حرکت» توصیف می کنند که این بدان معناست که انجام تغییرات در هر یک از حوزه ها، آثاری بر حوزه های دیگر بر جای خواهد گذاشت. 

بر اساس آنچه که آسوشیتدپرس منتشر کرده، ایده اصلی طرح در دست بررسی این است که در ازای عملکرد مناسب ایران، در موضوع هسته ای به این کشور امتیاز داده شود که این امتیار در قالب برداشته شدن تدریجی محدودیت های وضع شده بر برنامه غنی سازی ایران در سال های پایانی توافق و برداشته شدن اندک اندک تحریم های موجود علیه ایران مطرح می شود.

گفته می شود پیشنهاد اولیه آمریکایی ها برای دوره زمانی توافق، 20 سال بوده، اما طرف ایرانی یک بازه زمانی کمتر از ده سال را مطرح کرده است. در همین راستا، میزان سانتریفیوژهایی نیز که ایران می تواند از آن بهره برداری کند، نسبت به پیشنهاد اولیه آمریکا بیشتر خواهد بود. برخی منابع از عدد 6500 سانتریفیوژ در این زمینه سخن می گویند.

در این رابطه، اگر به عنوان مثال طرفین بر سر یک دوره زمانی 15 ساله به توافق برسند، کنترل های شدید بر برنامه هسته ای ایران به مدت 10 سال ادامه خواهد یافت و طی پنج سال پس از آن، این محدودیت ها به تدریج برداشته خواهد شد. در آن زمان ایران خواهد توانست 10 هزار سانتریفیوژ خود را بار دیگر به مدار وارد کند و سطح غنی سازی خود را نیز افزایش دهد.

درباره تحریم ها نیز بحث بر این است که آمریکایی ها به صورت مرحله ای نسبت به برداشتن آن ها اقدام کنند. برخی اقدامات بلافاصله پس از توافق و از طریق فرامین ریاست جمهوری انجام خواهد گرفت. بخشی دیگر از تحریم ها «تعلیق» خواهند شد، اما بلافاصله از میان برداشته نمی شوند. بخش کمتری از محدودیت ها نیز تا زمانی که کنگره درباره آن ها به صورت مستقیم اقدام کند، پابرجا باقی خواهد ماند. 




حذف نام ایران از فهرست شرکای بالقوه استراتژیک در تامین انرژی اروپا

در اسناد جدید اتحادیه اروپا برای متنوع‌سازی تامین انرژی خود نام ایران حذف شده است. هفته‌نامه اشپیگل مدعی است که به دو سند "اتحادیه انرژی" دست یافته که در آنها ضمن تاکید بر همکاری تنگاتنگ کشورهای عضو این اتحادیه، از تلاش برای حصول توافق با ترکمنستان و آذربایجان در همین سال جاری میلادی سخن گفته می‌شود.
کد خبر: ۴۷۷۹۸۸
تاریخ انتشار:۰۴ اسفند ۱۳۹۳ - ۱۳:۲۳-23 February 2015

بحران کنونی میان غرب و روسیه بر سر اوکراین سبب شده که کمیسیون اروپا بیش از پیش در صدد متنوع‌سازی منابع تامین انرژی خود و کاهش وابستگی در این زمینه به روسیه باشد.

به گزارش «تابناک» و به نقل از دویچه وله، سایت هفته‌نامه اشپیگل مدعی است که به دو سند "اتحادیه انرژی" دست یافته که در آنها ضمن تاکید بر همکاری تنگاتنگ کشورهای عضو این اتحادیه، از تلاش برای حصول توافق با ترکمنستان و آذربایجان در همین سال جاری میلادی سخن گفته می‌شود.

این توافق ناظر بر تامین بخشی از گاز مورد نیاز اتحادیه اروپا از سوی دو کشور یادشده است و بخشی از بسته اتحادیه برای افزایش "توان مقاومت" وضعیت گازی اتحادیه اروپا خواهد بود که تنظیم آن در سال ۲۰۱۶ تکمیل می‌شود.

در ماه دسامبر گذشته اشپیگل خبر داد که اتحادیه اروپا ظرفیت خط لوله گاز از آذربایجان را افزایش دهد تا واردات گاز از این کشور به دو برابر، یعنی ۲۰ میلیارد مکعب در سال افزایش یابد. ترکیه نیز در سال‌های اخیر در تلاش بوده است که گاز ترکمنستان نیز از خاک این کشور به اروپا صادر شود. صادرات گاز ترکمنستان تا کنون به ایران و اوکراین محدود بوده است. صدور گاز به اوکراین از طریق خاک روسیه انجام می‌شود.

در اسناد تازه اتحادیه اروپا که در اختیار اشپیگل قرار گرفته از جمله آمده است: «اتحادیه اروپا همه اهرم‌های سیاست خارجی خود را به کار خواهد گرفت تا به همکاری‌های استراتژیک انرژیایی لازم با کشورهای تولید‌کننده و نیز کشورهایی که کریدور انتقال انرژی را می‌سازند دست یابد.» تشدید همکاری‌ها با نروژ، کانادا و آمریکا نیز بخشی از سیاست‌های تازه اروپا در زمینه تامین انرژی است.

سند در این زمینه از الجزایر، ترکیه، آذربایجان، ترکمنستان، خاورمیانه و برخی کشورهای آفریقایی نام می‌برد. در نسخه قدیمی سند که اواخر ژانویه تنظیم شده بود از ایران نیز به عنوان یک طرف بالقوه استراتژیک در تامین انرژی اروپا نام برده شده بود، اما در سند جدید نام این کشور حذف شده و تنها عبارت "برخی تامین‌کنندگان بالقوه دیگر انرژی" قید شده است.

بحران در مناسبات غرب و روسیه بر سر اوکراین اتحادیه اروپا را بیش از پیش نگران پیامد وابستگی گازی خود به روسیه کرده است.

به نوشته دویچه وله، ایران به رغم آن که با سهم ۱۸ درصدی خود از منابع گازی جهان در صدر کشورهای دارای این منابع ایستاده است در بهره‌برداری از این منابع با مشکلاتی روبرو بوده است. مصرف بالای انرژی در ایران و تلاش پرهزینه و غیراقتصادی برای لوله‌کشی به همه مناطق ایران نیز سهمی عمده در ناکامی ایران به صدور گاز به اروپا به شمار می‌روند و در حال حاضر واردات گاز ایران همچنان بر صادرات آن می‌چربد.

سیاست‌های جدید اتحادیه اروپا منتقدانی جدی هم دارد. از نظر بخشی از این منتقدان تکیه بر خط لوله‌های گاز آن هم با کشورهایی دارای سیستم‌های سیاسی مستبد که می‌تواند بی‌ثباتی آنها را در پی داشته باشد با ریسک‌هایی توام است. ضمن این که اتکا به گاز مایع و واردات آن با کشتی در قیاس با وابستگی به خطوط لوله گاز خطرات کمتری دارد. بنا به ارزیابی این کارشناسان با توجه به مازاد عرضه گاز مایع، تا مدت‌ها قیمت این نوع انرژی در بازار پایین خواهد ماند.

هواداران محیط زیست نیز بر این عقیده‌اند که به جای وابستگی به لوله‌های گاز و این نوع انرژی فسیلی، بیش از پیش باید به بهره‌برداری از انرژی‌های تجدید‌پذیر روی آورد. گرچه در سند اتحادیه اروپا گفته می‌شود که این اتحادیه تا سال ۲۰۳۰ بیست‌وهفت درصد انرژی خود را از منابع تجدیدپذیر تامین خواهد کرد و در این زمینه مقام اول را در جهان به خود اختصاص خواهد داد، اما هواداران محیط زیست معتقدند که ظرفیت‌های بهره‌برداری از این نوع انرژی بسیار بیشتر از این مقدار است و باید در دورشدن از انرژی‌های فسیلی سرعت و شتاب بیشتری نشان داد.



رقابت بر سر کسب جایگاه منطقه ای والاتر
نگاهی به روابط تاریخی دو طرف حاکی از فراز و فرودهای متعددی است که گاها دستاویز قدرت های بین المللی نیز واقع شده است. روی کار آمدن ملک سلمان بن عبدالعزیز به عنوان پادشاه جدید در عربستان سعودی ما را بر آن داشت به واکاوی روابط میان تهران و ریاض در دوره صدارت وی بپردازیم.
سرویس سیاست شفاف: جمهوری اسلامی ایران، عربستان سعودی و ترکیه را می توان بزرگترین قدرت های منطقه ای موجود در خاورمیانه دانست. ایدئولوژی متفاوت و گاها متعارض ایران و عربستان سعودی بارها و بارها طرفین را تا مرز نزاع های شدید کشانده است. نگاهی به روابط تاریخی دو طرف حاکی از فراز و فرودهای متعددی است که گاها دستاویز قدرت های بین المللی نیز واقع شده است. روی کار آمدن ملک سلمان بن عبدالعزیز به عنوان پادشاه جدید در عربستان سعودی ما را بر آن داشت به واکاوی روابط میان تهران و ریاض در دوره صدارت وی بپردازیم. 

رقابت بر سر کسب جایگاه منطقه ای والاتر 
فارغ از مواضع ایدئولوژیک طرفین، از گذشته های دور ایران و عربستان هر دو به عنوان بزرگترین کشورهای منطقه خاورمیانه تلاش نموده اند با افزودن بر قدرت منطقه ای خویش ضمن نفوذ بیشتر در سطح منطقه رقیب را به حاشیه برانند. پیش از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران بدلیل حاکم بودن محمد رضا پهلوی و نزدیکی دولت شاهنشاهی ایران با ایالات متحده و حضور وی به عنوان ژاندارم غرب در منطقه، تنش های میان تهران و ریاض کمتر به بیرون سرایت نموده و طرفین از ستیز جدی با یکدیگر پرهیز می نمودند. عربستان سعودی و ایران زمان شاه هر دو در پروژه دو ستونی نیکسون قرار داشته و متحدین بلوک غرب محسوب می شدند، لذا با پادرمیانی طرف غربی و با وجود داشتن دشمنی مشترک به نام کمونیسم از بروز تنش های گسترده پرهیز می نمودند. 

از این رو می توان جدای از مواضع سیاسی دو طرف، ریشه نزاع را ابتدای به امر در زیاده خواهی های تهران و ریاض جستجو نمود. روی کار آمدن نظام انقلابی در ایران و نگرانی رژیم محافظه کار حاکم بر عربستان از پیامدهای وقوع این انقلاب موجب رودررویی بیش از پیش ریاض با تهران شد. خاندان آل سعود با بهره گیری از مواضع ضد غربی نظام نوپای ایران تلاش نموده که حمایت غرب را در برابر مقابله با جمهوری اسلامی جلب نماید. رژیم سعودی جهت برچیدن نظام انقلابی ایران در طول بیش از سه دهه سپری شده اقدامات گسترده ای من جمله حمایت مالی و تسلیحاتی از رژیم بعثی عراق در طول جنگ تحمیلی را در پیش گرفت. 
تنش میان دو طرف با وقوع بیداری اسلامی در سطح منطقه خاورمیانه و نگرانی آل سعود از سرایت این واقعه به سرزمین حجاز بیش از گذشته افزایش یافت. حمایت سعودی ها از گروه های تکفیری جهت به انحراف کشاندن ماهیت بیداری اسلامی و اضمحلال اعضای محور موسوم به مقاومت منجر به نزاع میان تهران و ریاض شد. مرگ ملک عبدالله بر ابهام روابط فی مابین در آینده افزوده است، در ادامه ضمن بررسی عوامل تنش زا به برخورد احتمالی شاه جدید سعودی در قبال مسائل فوق خواهیم پرداخت. 

معضلی به نام سوریه 
وقوع تنش در سوریه، خاندان سعودی را متمایل ساخت جهت تضعیف متحد ایران و یا حتی سقوط خاندان اسد مبادرت به اقدامات متعددی من جمله حمایت از گروه های تکفیری، آموزش و اعزام آنها به این کشور نماید. جامعه بین المللی در این موضوع که عربستان نقش موثری در رشد و تکثیر گروه های سلفی در سطح منطقه و سوریه دارد متفق القول اند، با اینحال شماری از شاهزادگان افراطی وابسته به جناح سدیری در عربستان سعودی تلویحا رژیم حاکم را به اتخاذ تدابیری نرم در قبال مسئله سوریه از سوی ملک عبدالله متهم می نمودند. روی کار آمدن ملک سلمان به عنوان شخصیتی بسیار نزدیک به گروه های وهابی و تغییرات اعمال شده از سوی وی که همگی به دشمنی دیرینه نسبت به جمهوری اسلامی ایران معروفند قطعا بر موضع تهاجمی تر سعودی ها در این زمینه خواهد افزود. 
ملک سلمان پادشاه سعودی و محمد بن نایف جانشین ولیعهد گرایش بیشتری نسبت به ملک عبدالله به در پیش گرفتن مسائل امنیتی و نظامی دارند. محمد بن نایف به ارتباط گیری در سطح جامعه بین المللی با گروه های تروریستی شهره می باشد، لذا احتمالا شاهد رویکرد خشن تر ریاض در قبال مسئله سوریه خواهیم بود. تحقق این رخداد موجب شکاف بیش از پیش میان تهران و ریاض خواهد شد. خواسته عربستان سعودی در این زمینه بیش از آنکه بر سقوط بشار اسد استوار باشد در پی تضعیف نقش ایران در منطقه است. 

تشدید تنش های فرقه ای 
ایالات متحده آمریکا و رژیم صهیونیستی را می توان بزرگترین برندگان حاصل از افزایش تنش های فرقه ای در منطقه دانست. افزایش خصومت میان گروه های سنی و شیعی که البته با حمایت و تشویق واشنگتن صورت می پذیرد موجب به حاشیه راندن رژیم صهیونیستی به عنوان دشمن درجه اول مسلمین خواهد شد. رهبران پادشاهی سعودی با طرح اتهاماتی واهی ایران را به تلاش برای برپایی آنچه هلال شیعی می نامند متهم می کنند. محمد بن نواف بن عبدالعزیز سفیر پادشاهی سعودی در مقاله ای که در نیویورک تایمز منتشر گردیده، جمهوری اسلامی را به حمایت از گروه های شیعه در عراق، سوریه، لبنان، یمن و بحرین متهم نموده و از این رو بر ضرورت حمایت عربستان از آنچه گروه های سنی می نماید تاکید ورزیده است. حمایت از گروه فتح الاسلام در لبنان جهت مقابله با حزب الله در این راستا نمونه مناسبی می باشد، این در حالی است که شکل گیری حزب الله نه در جهت مقابله با سایر گروه های لبنانی یا بسط نفوذ خویش بوده بلکه در راستای آزادسازی سرزمین های لبنانی از دست اشغالگران صهیونیست تشکیل یافته است. 
نگرش غیر منعطف ملک سلمان جهت مقابله با آنچه شیعه گرایی می نامد قطعا در دوران پادشاهی اش به رشد هرچه بیشتر گروه های سلفی خواهد انجامید. به باور کارشناسان مسائل منطقه، در دوران سلطنت ملک سلمان شاهد افزایش گروه های سلفی در کشورهای بحران زده خواهیم بود. یمن، عراق، لبنان و سوریه بیش از سایر کشورها درگیر رشد گروه های افراطی خواهند بود. احتمال شکل گیری گروه هایی نظیر داعش و یا حمایت از جریان های موجود نیز بیش از گذشته قابل تصور است. 
یمن و بحرین دو کشوری هستند که بیشترین تاثیر را از تغییرات صورت پذیرفته لمس خواهند نمود. یمن بسان حیات خلوت عربستان و بحرین به عنوان جزیره ای کوچک که برخی سعودی ها در پی انضمام آن به خاک عربستانند از اهمیت بی نظیری نزد سران سعودی برخوردارند. پیشروی گروه موسوم به انصارالله در یمن احتمالا با واکنش های نظامی ریاض و یا حمایت مطلق این کشور از القاعده یمن همراه خواهد بود. خاندان آل خلیفه در بحرین نیز با پشت گرمی بیشتر ریاض به سرکوب آزادی خواهان این کشور مبادرت خواهد ورزید. 

تحولات فوق قطعا بر میزان تنش میان تهران و ریاض خواهد افزود. زمزمه هایی مبنی بر نزدیکی ایران به عربستان سعودی پس از روی کار آمدن حسن روحانی در ایران با مرگ ملک عبدالله در عربستان به محاق خواهد رفت. جمهوری اسلامی ایران بر مبنای آرمان هایی که بر اساس آن تشکیل یافته خود را موظف به حمایت از نهضت های آزادی بخش منطقه، مقابله با زیاده خواهی های غرب و تلاش برای آزاد سازی سرزمین های اشغالی فلسطین می داند، از همین روست که همچون گذشته به حمایت از جریان های فوق ادامه خواهد داد، جریان هایی که عربستان سعودی آنها را بسان افزایش قدرت نفوذ ایران پنداشته و بر ضرورت مقابله با آنها تاکید می ورزد. حمایت تهران از گروه های فوق محدود به گروه های شیعه نمی باشد، بارزترین مصداق این امر را می توان از حمایت 37 ساله انقلاب اسلامی از گروه های سنی فلسطینی در راه آزادی سرزمین هایشان مشاهده نمود. 

اعمال فشار بر آمریکا و تداوم جنگ نفتی 
از زمان آغاز گفتگوهای اتمی ایران و1+5، سران سعودی به حربه های گوناگونی جهت به نتیجه نرسیدن مذاکرات فوق متوسل شده اند. نگرانی سعودی ها بر این امر استوار است که نزدیکی تهران به واشنگتن از میزان اهمیت ریاض نزد آمریکا خواهد کاست لذا به کارشکنی در این زمینه پرداخته اند. ملک سلمان با تداوم راه سلف خویش و با تکیه بر نگاهی افراطی تر بر فشارهای خویش بر آمریکا بویژه جمهوری خواهان جهت مقابله سختگیرانه با ایران خواهد افزود. جناح سدیری حاکم بر عربستان از گذشته های دور روابط فوق العاده حسنه ای با جمهوری خواهان آمریکا داشته اند. 
علاوه بر نفوذ در میان نمایندگان و سناتورهای آمریکایی، ملک سلمان بیش از عبدالله و به گونه ای شفاف تر به نزدیکی با اسرائیل مبادرت خواهد ورزید. اسرائیل و رژیم سعودی خود را در صورت به سرانجام رسیدن مذاکرات بزرگترین بازندگان آن خواهند دانست. بنابراین طرفین با ابزارهای متعدد خود جهت تحت فشار قراردادن هرچه بیشتر ایران عمل خواهند نمود. اتخاذ راهبرد نفتی ریاض جهت سقوط قیمت جهانی نفت با شدت بیشتری در دوران سلمان ادامه خواهد یافت. 
حلقه نزدیکان ملک سلمان بیشترین تلاش را برای کاهش قیمت جهانی نفت حتی در دوران صدارت ملک عبدالله از خود نشان داده اند. دارا بودن میلیاردها دلار ذخائر ارزی از سوی رژیم ریاض، پادشاه جدید را بر تداوم رویه فوق و یا حتی تشدید آن تشویق خواهد نمود. نفوذ عمیق سعودی در کشورهای عرب تولیدکننده نفت همچون کویت، قطر، امارات و بحرین، سبب ایجاد وحدت نظر در این زمینه در میان کشورهای دنباله رو عربستان شده است. جایگاه ویژه عربستان در میان کشورهای عربی تا بدان جاست که کشورهای صاحب نفوذی همچون مصر نیز بدلیل نگرانی از پاسخ احتمالی عربستان در برقراری ارتباط با ایران نهایت احتیاط را به خرج می دهند. 
با توجه به تفاسیر یاد شده و صراحت لهجه بیش از پیش سران جدید سعودی در ضدیت با جمهوری اسلامی ایران، احتمال نزدیکی میان طرفین بیش از هر زمانی دور از ذهن به نظر می رسد. 

نتیجه گیری: 
جناح سدیری در عربستان سعودی همواره به داشتن مواضعی ضد ایرانی در سطح جامعه بین المللی مشهور بوده اند. ملک سلمان پادشاه جدید عربستان نیز که به جناح فوق تعلق دارد چه در زمان ولایتعهدی اش و چه در مناصبی که پیشتر هدایت آنها را بر عهده گرفته به اتخاذ راهبرد ضد ایرانی شناخته می شود. از این رو دوره سلطنت وی احتمالا با چالش هرچه بیشتر میان تهران و ریاض همراه خواهد بود. شخصیت های کلیدی نزدیک به وی اعم از محمد بن نایف، بندر بن سلطان، ترکی فیصل و سعود الفیصل نیز همگی دارای مواضع شدید ضد ایرانی اند. 
تنش موجود در سوریه، بحران عراق، سرکوب ملت بحرین، بی ثباتی موجود در یمن و تفرق هرچه بیشتر گروه های لبنانی تنها و تنها نمونه هایی هستند که در سال های آتی بواسطه مشی ارتجاعی عربستان سعودی تداوم خواهد یافت. تنش هایی که ضمن افزایش اختلاف ها در جهان اسلام نتایج پر شماری را از آن رژیم صهیونیستی و هم پیمانان غربی خواهد کرد. ظهور گروه های تروریستی همچون داعش و النصره و اقدامات ضد بشری آنها بیش از گذشته راهبرد آمریکا را در نشان دادن چهره ای هراس انگیز از اسلام به موفقیت نزدیک نموده است. 


سعی پ.ک.ک برای تکثیر در کشورهای دیگر
فعالیت میدانی این استاد و پژوهشگر دانشگاه در حوزه گروهک‌های تروریستی غرب کشور باعث شد نتوانیم از تصویر ایشان در نشریه استفاده کنیم.
سرویس سیاست شفاف، تابستان دوسال گذشته در بخش‌هایی از ارتفاعات زیبای کردستان شاهد درگیری‌های سپاه پاسداران با عوامل گروهک تروریستی پژاک بودیم. گروهکی وارداتی که اصرار دارد خود را نماینده ملت کرد ایران و البته پیگیر حقوق اجتماعی و سیاسی آن‌ها معرفی کند! این جدایی‌طلبان تروریست که شاخه‌ای از گروهک تروریست پ. ک. ک هستند، علی‌رغم ادعاهای توخالی، مخل آسایش و امنیت مرزنشینان کرد زبان ایرانی شده‌اند. هرچند اقدام قاطعانه دستگاه امنیتی و نظامی کشور مرزهای غربی ایران را از وجود تروریست‌ها پاک کرد، اما برای خیلی‌ها این سئوال باقی ماند که پژاک چیست و چگونه به یکباره آن درگیری‌های سنگین در غرب کشور را پایه‌گذاری کرد. در همین رابطه گفتگو کردیم با دکتر حسین درخشان، کار‌شناس مطالعات تروریسم که اتفاقاً در بحبوحه‌‌ همان درگیری‌ها به همراه نیروهای نظامی در مناطق غربی حضور داشت. فعالیت میدانی این استاد و پژوهشگر دانشگاه در حوزه گروهک‌های تروریستی غرب کشور باعث شد نتوانیم از تصویر ایشان در نشریه استفاده کنیم.
  • ابتدا یک تاریخچه مختصر از شکل‌گیری گروهک تروریستی پ. ک. ک به‌عنوان ریشه پیدایش گروهک پژاک ذکر کنید تا برسیم به ادامه بحث....

برای ورود به مبحث گروهک تروریستی پژاک که شاخه ایرانی گروه پ. ک. ک می‌باشد، لازم می‌دانم که کمی به عقب‌تر برگردم و به این موضوع برسیم که پ. ک. ک مولود و زائیده چه شرایط سیاسی بوده است. در جریان حوادثی که در حین جنگ جهانی اول در ممالک عثمانی به وجود آمد و باعث نابودی دولت عثمانی شد، این بود که کشورهای مبارز با دولت عثمانی از حربه‌ای برای دامن زدن به ناسیونالیسم برای فروپاشی عثمانی استفاده کردند. اتفاقاً این حربه خوب گرفت، برای اینکه ضعف‌های درونی و سوء مدیریتی که در ساختار دولت عثمانی وجود داشت به این موضوع کمک کرد. در این بین کرد‌ها هم از اقوامی بودند که در ممالک دولت عثمانی زندگی می‌کردند و بخش عمده آن‌ها در آناتولی شرقی بودند و بخشی هم در شمال عراق فعلی و بخش کوچکتری از آن‌ها هم در سوریه استقرار داشتند. زمانی که یک موج سیاسی در قلمرو دولت عثمانی ایجاد شده بود، کرد‌ها هم از آن بی‌نصیب نماندند، هر چند که در مراحل اولیه بود، اما کردهایی که در ترکیه فعلی و آناتولی شرقی زندگی می‌کردند، انتظار یک واحد سیاسی را داشتند. از طرف دیگر اساساً ترکیه جدید براساس ناسیونالیسم ترکی یا پانترکیسم شکل گرفت و اگر سه پایه برای موجودیت ترکیه جدید ترسیم کنیم، یکی از این پایه‌ها ناسیونالیسم ترکی، دومی مرام لائیک‌محور و سومی جمهوریت خواهد بود.

آتاتورک تا آنجائی که درجریان هستید به جایی رسید که خط و زبان رسمی کشور را به سمت الفبای لاتین و قطع رابطه با هویت قبلی که عثمانی داشت، پیش برد و از این جهت یک احساس ناسیونالیستی در کردهای ترکیه شکل گرفت، از طرف دیگر بعد از استقرار نظام جدید در ترکیه، سیستم بسته، خشن و ناسیونالیستی که به هیچ یک از اقوام و هویت‌های قومی و فرهنگی و زبانی اجازه نشر و نما و ظهور و بروز نمی‌داد، شکل گرفت. به طور کلی در ترکیه کرد‌ها به هویت قبلی خودشان که می‌خواستند به شکل یک واحد سیاسی ظاهر شوند، نرسیدند و از طرف دیگر این‌ها حتی از حقوق اولیه فرهنگی و زبانی خود منع شدند و حتی واژه کردی از ادبیات ترکیه حذف شد و کرد‌ها با عناوینی مثل ترک‌های کوهی و... نام برده شدند. به طور کلی سیاست یکسان‌سازی از لحاظ فرهنگی و زبانی در ترکیه پیش گرفته شد و من خودم تجربه داشتم که با افرادی از کردهای ترکیه صحبت کنم، آن‌ها که حتی زبان کردی را دیگر فراموش کرده بودند و حتی بعضی از آن‌ها تحت تأثیر فعالیت‌های گروه‌های قومی پی برده بودند که کرد هستند! به هر حال این اتفاقات موجب آن شد که کردهای ترکیه هم به سمت مبارزات مسلحانه و مبارزات سیاسی رو بیاورند.

  • آن موقع، جریان‌های چپ و کمونیستی هم در هویت مبارزاتی، نقش پررنگی داشتند. در این مورد، کردها هم درگیر این مرام‌ها شدند؟

البته عموماً مواردی که مربوط به سال‌های اول جمهوری ترکیه بود، سرکوب و از بین برده شدند و تقریباً دیگر جریان قومی فعالی باقی نمانده بود و بیشتر جریانات فعال چپ مارکسیستی بودند. در این اوضاع که گروه‌های چپ میدان‌دار بودند، یک جمعی از دانشجویان کرد تلفیقی از ناسیونالیسم قومی و کمونیسم ایجاد کردند، چون در آن زمان کمونیسم ایده انترناسیونالیستی داشت یعنی یک شعار جهانی می‌داد و خیلی به اقلیت‌های قومی توجهی نداشت، ولی این‌ها با تلفیقی که ایجاد کردند از یک سو از پتانسیل موجود در جامعه ترکیه که یک پتانسیل ناسیونالیستی بود، استفاده کردند و از طرف دیگر جامعه ترکیه از وجود جریانات مذهبی خالص که بتوانند میداندار مسائل سیاسی باشند خالی بود و فقط جریانات چپ میداندار بودند، به این خاطر از داخل جریانات چپ یک جمعی با ایده ناسیونالیسم کردی با مارکسیسم آمدند و هسته اول پ. ک. ک را شکل دادند که تقریبا به دهه ۷۰ میلادی بر می‌گردد. در بین این افراد جمع محدودی بودند، ابتدا شخصی به‌ نام عبدالله اوجالان بود که نقش محوری داشت و بعداً تبدیل به سرکرده و ایدئولوگ این جریان شد. وی در آن محفل به آپو معروف بود و آپو به معنی کردی ترکیه می‌شود عمو.

  • مشابه الفاظ و اصطلاحاتی که میان گروه‌های کمونیستی استفاده می‌شود، شاید هم به نوعی نشان‌دهنده ارتباط فکری آن‌ها با جریانات کمونیستی باشد؟

بله. این اصطلاح عمو در بین گروه‌های سیاسی کمونیستی رایج است که شخصیت‌های مؤثر خود را با یک لغت و بار عاطفی نام ببرند. معروف است که در کوبا هم به کاسترو می‌گفتند عمو فیدل یا در جذب اتحادیه میهنی کردستان به جلال طالبانی هم مام جلال می‌گفتند، در ابتدا نیز محفل اوجالان به آپوچی‌ها یعنی طرفداران آپو معروف شدند.

شوروی سابق خود را مادر تمام احزاب کمونیستی و چپ می‌دانست، در ایران هم حزب توده کاملا معروف است که می‌گویند زمانی که در مسکو باران می‌آمد در ایران چتر می‌گرفتند، این اصطلاح معروفی است که نشان دهنده وابستگی این‌ها به شوروی بود. این مورد بسیار مهمی است و جای بحث دارد، منشأ همه گروه‌های چپ در کشورهای خاورمیانه، آمریکای لاتین، شوروی سابق بود که به خاطر پیشبرد اهداف توسعه‌طلبانه خود از ایدئولوژی مارکسیسم و تشکیل احزاب برای خودش در کشورهایی که می‌خواست جزء کشورهای اقماری خودش قرار دهد و رژیم‌های آن‌ها را عوض کند، استفاده می‌کرد. در ابتدای دهه هفتاد میلادی هرگاه محفلی می‌خواست به شکل یک حزب در بیاید و خودش را توسعه بدهد، ابتدا از شوروی سابق کمک می‌گرفت و حدود ۵ تا ۶ سالی به صورت محفلی فعالیت می‌کرد. پ. ک. ک هم ابتدا با یک محفل ۷-۸ نفری تشکیل شد، ولی بعداً زیاد شدند و با انگیزه‌های ناسیونالیستی که واکنشی بود به سیاست‌های خشن و ناسیونالیستی دولت ترکیه، با‌‌ همان نام آپوچی‌ها فعالیت خود را گسترش دادند و عضوگیری کردند.

این گروه نهایتاً بعد از مدتی در سال ۱۹۷۸ میلادی اقدام به تشکیل کنگره‌ای به نام حزب کارگران کردستان کرد و بر این اساس هم حزب پ. ک. ک، مخفف‌‌ همان حزب کارگران کردستان که مخفف کلمات کردی این واژه‌ها است، تبدیل به حزب شد.

  • همانطور که گفتید، پ. ک. ک از ابتدای تشکیل به شکل یک حزب بود، پس این ماهیت فرقه‌ای و گروهکی از کجا آمد؟

نکته بسیار خوبی است، آن چیزی که باید اساس صحبت ما باید باشد، این است که باید ببینیم این گروه حزب کارگران کردستان واقعاً به شکل یک حزب عمل می‌کند؟ یا از‌‌ همان ابتدا به شکل یک فرقه سیاسی اجتماعی بود که با ماهیت و عملکرد تروریستی شکل گرفته است. براساس مستندات موجودی که داریم، بخش دوم تأیید می‌شود و این پ. ک. ک حتی قبل از تأسیس آن در‌‌ همان زمانی که داشت به شکل محفلی فعالیت می‌کرد، اولاً به شکل یک فرقه ظهور کرد، یعنی‌‌ همان ممیزه‌ها را داشت، مثلاً ساختار شدیداً متمرکز و وابسته به فرد داشت. شما فرقه اسماعیلیه را در نظر بگیرید، می‌بینید که اسماعیلیه قائم بر حسن صباح بوده و جالب اینجاست که اوجالان در خاطرات خود و دست نوشته‌هایی که دارد فرقه اسماعیلیه و حسن صباح را به عنوان الگوی ساختار پ. ک. ک معرفی می‌کند. پس می‌بینیم که ساختار فرقه‌ای از‌‌ همان ابتدا از ارکان پ. ک. ک بوده و هست.

  • اساساً چرا پ. ک. ک از ترکیه خارج شد و سعی کرد در کشورهای دیگر تکثیر شود؟

آن‌ها آرمانی را ایجاد کرده بودند که ما می‌خواهیم یک دولت کردی تأسیس کنیم و از این طریق از حس ناسیونالیستی بهره می‌بردند. البته این آرمان واقعا برای کردهایی که به آن شکل در ترکیه سرکوب می‌شدند و تحت تأثیر سیاست‌های تنگ‌نظرانه دولت ترکیه به ویژه در دوره مصطفی کمال آتاتورک و جانشینان بعدی او بودند، وجود داشت. اما آن‌ها برای اینکه این ایده آرمان‌گرایی خود را تسری بدهند، به دنبال ایجاد اتحاد و تشکیل یک کردستان متحد بودند و بر این اساس ایده و نظری را که برای هواداران خود مطرح می‌کردند یک شکل آرمانی و بزرگتری پیدا می‌کرد. در این کردستان بزرگ مثل مناطق کردنشین کشور خودمان، کردستان عراق و کردستان سوریه قرار داشت. اگر نقشه‌های بخش‌های کردنشین را که به شکل نماد در بین اعضاء توزیع می‌شد و به شکل گل سینه یا آرم‌هایی که به شکل مدال در می‌آوردند، بررسی کنیم متوجه می‌شویم که خیلی هم با واقعیت جغرافیایی این مناطق همراه نیست. برای نمونه کل مناطق آذربایجان ما در این نقشه جزء مناطق کردستان به حساب آمده است! در عراق و سوریه هم همین طور و می‌خواهم عرض کنم که این‌ها می‌خواستند یک آرمانی را ایجاد کنند تا در بین مردم و هواداران آن‌ها ایجاد انگیزش کند.

شما پژاک را نمی‌توانید خارج از پ. ک. ک در نظر بگیرید و این ایده پ. ک. ک بود که در دوره‌ای که رهبر این گروه دستگیر شد به خاطر اینکه مسئله به شکل مواجهه یک قوم مثلاً تحت ستم درآید و به نوعی مظلوم‌نمایی شود، سعی کردند در تمام کشورهایی که در آن‌ها کرد‌ها زندگی می‌کنند، جنبش ایجاد کنند. بر این اساس یک موجی از طرفداری بدون شناخت واقعی در بین افراد این مناطق شکل گرفت و بر این اساس پ. ک. ک از این موج طرفداری برای عضوگیری استفاده کرد. در بخش‌های مختلف خود سازماندهی و آموزش داد.

  • این جریان، حالا چرا به چهار شاخه ایرانی، سوری، عراقی و ترک تقسیم شد؟

این بر می‌گردد به آن فضای سیاسی سنگینی که بعد از یازده سپتامبر و انفجار برج‌های دوقلوی آمریکا شکل گرفت، به‌دنبال این فضا آمریکا وارد منطقه شده و در عراق مستقر گردید و یک موج بین‌المللی را در ظاهر علیه تروریسم شکل داد، به طوری که گروه‌های سیاسی فعال یکی پس از دیگری در لیست تروریستی اتحادیه اروپا و آمریکا و کشورهای دیگر جای گرفتند و در این مقطع ترکیه توانست با دیپلماسی که دارد حزب کارگران ترکیه و پ. ک. ک را در لیست گروه‌های تروریستی قرار دهد. در این موقع برای پ. ک. ک محدودیت‌های جهانی ایجاد شد و مجبور بود برای دو هدف تغییر نام دهد، اول اینکه بگوید که این گروهی که دنبالش هستید و در لیست ترور قرار داده‌اید، به کلی از بین رفته است و لذا پ. ک. ک در واقع خود را منحل کرد و در اسم جدیدی به نام کنگره آزادی و دموکراسی کردستان شکل گرفت و عنوان کرد که دیگر از شکل حزبی خارج شده است و به عنوان کنگره و محل گرد‌آوری احزاب کردی در بخش‌های کردنشین فعالیت دارد و بر این اساس برای هر کشوری و هر بخشی از مناطق کردستان در ایران، ترکیه، سوریه و عراق یک حزب سیاسی تأسیس کرد. این حزب سیاسی که در ایران طراحی کرد، حزب حیات آزاد کردستان بود که مخففش می‌شود پژاک. همزمان حزبی به‌نام حزب اتحاد دموکراتیک برای سوریه تأسیس کرد و حزبی بنام راه حل دموکراتیک کردستان برای عراق راه اندازی کرد. هدف دوم هم اینکه با ایجاد مناسبات جدید در منطقه، قصد داشت با آمریکا که پایگاه‌های زیادی را در منطقه تاسیس کرده بود تعامل کند.

  • و حضور در ایران و فعالیت در ایران هم برگ برنده خوبی برای تعامل با آمریکا بود؟

بله دقیقاً. پ. ک. ک برای اینکه به آمریکا نشان دهد که ما هم درمنطقه وزنی داریم و می‌توانیم منافع مشترکی با شما داشته باشیم، شاخه ایرانی خود را تأسیس کرد. آن‌ها اگر در ایران هم فعالیتی می‌کردند، بیشتر تبلیغاتی و تشریفاتی بود. به این ترتیب برای ایران شاخه نظامی مشخص و سازماندهی شده‌ای تاسیس شد تا وزن و توان ایجاد ناامنی خودش را درمنطقه و خصوصاً در مناطق مرزی جمهوری اسلامی ایران به رخ آمریکایی‌ها بکشد. آن‌ها از این طریق می‌خواستند نان سیاسی خودشان را بخورند و در واقع می‌توان گفت که شکل گیری پژاک بر این اساس بود. الان هم همین مسئله را در سوریه داریم و پ. ک. ک با‌‌ همان حزب شاخه سوری خودش که اتحاد دموکراتیک نام دارد، با جبهه غربی- عربی که در سوریه شکل گرفته است، وارد تعامل شد.

  • درگیری‌های تابستان سال ۹۰ چگونه و با چه انگیزه‌ای شکل گرفت؟ و این‌که پژاک از این درگیری‌ها به دنبال چه منافعی بود؟

در واقع درگیری سال ۹۰ را خود ایران و در راستای اضمحلال این گروه تروریستی به راه انداخت، نه اینکه این درگیری را پژاک به ما تحمیل کرده باشد، به طور معمول پژاک بعد از تشکیل شدن به این سمت رفت که تشکیلات خودش را گسترش دهد و دراین راه مردمی که مخالف این جریان بودند و حاضر به همکاری با این‌ها نبودند، در مناطق مرزی ما مورد هجوم اقدامات تروریستی قرار می‌گرفتند و از سال ۸۳ که رسماً پژاک به دست پ. ک. ک تأسیس شد، ما هر سال شاهد هجوم تروریستی آن‌ها به تعداد قابل توجهی از هموطنان و همشهریان‌مان در مناطق مرزی هستیم. این ترور‌ها به عناوین مختلفی انجام می‌شود، مثلاً یکی از منابع مالی مهم آن‌ها اخاذی از مردم منطقه است. در این راستا هم مردم به این زورگیری‌ها واکنش نشان می‌دادند، مثلا تمام دسترنج یک دامدار صد رأس گوسفند است که پژاک می‌گوید باید به ازای هر 10 رأس یکی به ما بدهید یا پولش را به ما بدهی! و زمانی هم که طرف مخالفت می‌کرد در ابتدا مورد ضرب و شتم قرار می‌گرفت و اگر این فرد به مأمورین امنیتی شکایت می‌کرد، پژاک فرد را شبانه از منزل خود خارج کرده و به قتل می‌رساند.

برای مدتی هم نیروهای انتظامی ما به شکل موردی سراغ عناصر گروهکی که مزاحم شهروندان می‌شدند و از آن‌ها کشته می‌گرفتند، رفته و دستگیرشان می‌کردند و تحویل محاکم قضایی می‌دادند، ولی زمانی که احساس شد اساس و اصل این گروه در خارج از کشور و در آن سوی مرز‌ها است، دستگاه‌های امنیتی و نظامی وارد شدند.

  • برخورد با پژاک دقیقاً به چه صورت انجام گرفت؟ و چرا برای این مسئله از دولت عراق درخواست رسیدگی نشد؟

متأسفانه در عراق هم یک حاکمیت خوب که احاطه برهمه قسمت‌های کشورش داشته باشد، وجود نداشته و مناطقی از شمال عراق وجود دارد که دولت مرکزی در آنجا چندان توان اعمال قدرت ندارد، دولت اقلیم کردستان عراق نیز در صورتی که بخواهد به آنجا تسلط پیدا کند، باید با پ. ک. ک درگیر شود، برای همین هم وارد آن مناطق نمی‌شود. متاسفانه این مناطق در حاشیه مرزهای ما وجود دارد و پ. ک. ک با تمام شاخه‌هایش ازجمله پژاک در این‌ها جایگزین شده است.

به همین دلایل این ایده درمسئولین امنیتی و نظامی مناطق غرب کشور شکل گرفت که اگر یک تیم مسلح وارد کشور شد و در فلان شهر یا روستا از مردم و شهروندان ما ترور کرد، تعقیب آن‌ها در ارتفاعات، خیلی کارایی ندارد، بلکه ما باید حلقوم این گروه تروریستی را در‌‌ همان مقرهایی که مستقر هستند فشار بدهیم.

اگر با جغرافیای مناطق غرب کشور آشنایی داشته باشید، مناطق مرزی ما در غرب کشور کوهستانی و بسیار صعب‌العبور هستند. و مرز ما این‌طور نیست که مشخص کننده یک حصار باشد، بلکه پایگاه‌ها و پاسگاه‌هایی است که در نقاط مختلف مرزی مستقر می‌باشند. تروریست‌های پ. ک. ک و پژاک از این خلأهای جغرافیایی استفاده می‌کردند و حتی در بعضی نقاط در خاک جمهوری اسلامی لانه گزینی کرده بودند. عملیات سال ۹۰ که واقعاً یک عملیات گسترده و پیروزمندانه بعد از جنگ ۸ ساله دفاع مقدس به حساب می‌آید، عملیاتی بود که مشابه آن برای پاک‌سازی عناصر تروریسم، تا به حال صورت نگرفته بود. اولین هدف در این عملیات این بود که خاک کشور خودمان را تا نقطه صفر مرزی با کشور عراق پاک‌سازی کنیم و مقرهای این‌ها را از بین ببریم و دشمن را مجبور به ترک خاک کشور کنیم. در آن جغرافیای واقعاً وحشی و صعب‌العبوری بسیار دشوار است که نیرو را تا آن ارتفاعات بالا ببرید تا با دشمنی که از قبل در آنجا جایگزین شده و منطقه را مملو از مین و تله‌های انفجاری کرده، مبارزه کند. الحمدالله این کار صورت گرفت و در اولین اقدام دشمن مجبور شد ارتفاعات جاسوسان در نوار مرزی سردشت را با ده‌ها کشته ترک کند. در مرحله بعدی باید استحکامات مرزی ما کامل می‌شد و از طرف دیگر نیز با طرق دیپلماسی با دولت اقلیم کردستان عراق، مانع از لانه‌گزینی تروریست‌ها در عراق و در نزدیکی مرزمان می‌شدیم. بالاخره کردهای عراق باید حسن همجواری با جمهوری اسلامی را به عنوان یک همسایه که همیشه حامی آن‌ها بوده رعایت کنند. کرد‌ها هنوز به یاد دارند که در جریان نسل‌کشی صدام علیه اکراد، هیچ‌کدام از کشورهای منطقه به جز ایران پناهگاهی برای آن‌ها نبود. همین الان اگر شما تشریف ببرید به آنجا، مردم‌‌ همان خاطرات پناهنده شدن در ایران از شر بمب‌های شیمیایی صدام را هنوز در سینه‌های خودشان دارند و به همدیگر بازگو می‌کنند. هرچند که هنوز هم امنیت پایدار در عراق شکل نگرفته و تبعات این مسئله دامنگیر جایران نیز خواهد بود و جمهوری اسلامی ایران باید کمک کند تا عراق کشوری امن باشد.



نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد