موشی در خانه صاحب مزرعه تله موشی دید،
به مرغ و گوسفند و گاو خبر داد ،
همه گفتند: تله موش مشکل توست به ما ربطی ندارد!
ماری در تله موش افتاد و زن صاحب مزرعه را گزید،
از مرغ برایش سوپ درست کردند، گوسفند را برای عیادت کنندگان سر بریدند،
و گاو را برای مراسم ترحیم کشتند!
و در این مدت موش از سوراخ دیوار نگاه می کرد و به مشکلی که به دیگران ربطی نداشت فکر می کرد!